گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 20:41

خب باید باز کنه چه چیز هایی اذیتش می کنه

این افکار در طول روز هم همراهش هست یا نه؟

مثلا اگه جایی سرگرم نباشه همچنان افکار کنارش هستن


آیا از چیزی ترس داره یا خیر

آیا دغدغه رسیدن به هدفی رو داره یا خیر

آیا در گذشته اتفاقی مثل سوگ یا از دست دادن عزیزی یا قطع رابطه عاطفی یا..... رو داشته یا خیر


قشنگ باید با جزئیات به فرد امین و مطمئن توضیح بده تا مسئله اش حل بشه


وگرنه من میتونم بگم بله فلان قرص رو بخور اول یک چهارم بخور بعد نصف بخور بعد کامل بخور!

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 20:34

برام میفرستی چندتا پادکست

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 20:26

پادکست هم خوبه
رو من تاثیر داره
اهنگ نمیدونم

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 20:05

منم نمیتونم بخابم
یک ساعت پر پر میزنم تا خابم ببره
ولی مدیتیشن کمی تاثیر گذار بود برام

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 19:58

چند سالشه؟

دلیل بی‌خوابیش چیه؟

مواد محرک زا مصرف می کنه یا نه؟

چند وقته اینجوری شده؟

آیا می‌خوابه و وسط خواب می پره یا خواب های پریشون می بینه؟

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 19:52

بهش کمک مالی کنید که بره پیش مشاور یا روانشناس

یا اگه مشکل مالی نیست قانعش کنید که بره

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 19:22

سوال تون رو بفرستید متخصصین و عمه تراپی ها جواب میدن

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 18:57

تنهایی زمینه خیلی از بیماریهای روانی را فراهم میکنه. افکار پوچ نشخوار فکری وسواس افسردگی...

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 18:17

این حالت رفتاری خودم بود .من اجتماع را دیگه دوست ندارم ‌. امیدم کم شده .دوست دارم واقعا بمیرم .خودکشی نمیکنم .ولی دوست دارم واقعا بمیرم .چیزی دیگه برام جالب تو این دنیا نیست .هیچ کس را هم ارزش و هم سطح و لول خودم نمی‌بینم .بی انگیزه شدم .دوست دارم بیشتر در اتاق تاریکم بشینم .و کسی مزاحمم نشه .دوست دارم به خواب عمیقی برم و پا نشم .

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 18:10

افسردگی ماژور یعنی زیاد؟

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 17:04

خودمم تا حدودی اینجوری بودم

ولی در رابطه با پوشش که اولا تو وقتی با یه ادمی میری تو رابطه دو تا حالت داره
یا اون فرد نسبت به پوشش تو و عقاید تو مشکلی نداره
یا مشکل داره
اگر مشکل داره یا تو از عقاید خودت و پوشش خودت میگذری بخاطر عشق ( از نظر من چیز جالبی نیست )
یا هم که وارد رابطه نمیشی

و یه حالتی دیگه هم داره اینه که اوایل شاید نسبت به عقاید تو گاردی نداشته باشه ولی در ادامه زندگی ممکنه یه سری رفتارهای متضاد داشته باشه و بخواد به تو سخت بگیره و خب اینجا رو من نمیدونم باید چیکار کرد حقیقتا و بستگی به این داره که تو کجای رابطه ای شرایط چجوریه و و و

به هر حال هر تصمیمی تو زندگی تاوان خودشو داره تنها چیزی که مهمه از خودت بپرسی اینه که ایا ارزششو داره ؟

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:57

راستش خودم خیلی به این فکر میکنم
از پوشش و رفت و آمد و حتی کنار خانواده بودن در مناسبت ها یا گذراندن اوقات فراغت همه و همه تحت شعاع قرار میگیره...
یعنی استرسی که به آدم وارد میشه واقعا ارزشش رو نداره

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:54

نه خب اینم به نوبه خودش می تونه بد باشه...

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:51

اصلا مگه مجردی چشه خیلیم حال میده نه به کسی تعهدی داری نه به چیزی خودتی و خودت هرکاری میخوای کن😁

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:47

ببخشید البته من ارتباطات اجتماعی دارم
و اینکه تو رابطه نیستم هم برام رنج آور نیست ولی وقتی که زیاد بیکار میشم این حس که باید یکی باشه که خیلی حرفارو باهاش بزنم یکمی عذاب آوره

و اینکه منظورم این نیست که یکسره مشغولم طبیعتا وسطاش کلی استراحت دارم
و راجع به سرکوب کردن که فرمودید نه سرکوب نمیکنم هنوز هم این احساس نیاز رو در خودم میبینم ولی خب وقتی که بیش از حد خودمو غرقش کنم مگه چیزی حل میشه بهتر نیست تمرکزم رو خودم و پیشرفتم باشه تا اینکه منتظر باشم یکی از راه برسه؟

قطعا همینطوره که شما میفرمایید و کل تمرکزم روی این کارها نیست و به فکر رابطه و.. هم هستم اما اینکه کل فکر و ذکرم این باشه نیست وخب میدونید که وقتی که خیلی بیکار باشیم این فکرا خیلی بدتر و بیشتر میان سراغمون و اذیت میکنن

ممنون از راهنمایی شما🌻

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 20:35

من از تو برنامه cast box گوش میدم

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 20:27

دقیقا بهش گفتم اصلا قرص خواب آور مصرف نکنه

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 20:12

ی سری کارهایی انجام بده ک خسته بشه یا یکی دو شب نخوابه کلا
کم هزینه ترین راه همینه ک جواب میده ب احتمال زیاد

افکارش را دسته بندی کنه
ببینه آیا مسائل روزمره هست
مسائل گذشته است
مسائل آینده است و....
اینجوری ی نظمی ب افکارش میده ک کمک کننده است براش

تا حد امکان از داروهای خواب آور استفاده نکنه مگر زیر نظر روانپزشک

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 20:00

26سالشه
وقتی میخاد بخابه همش فکر میاد تو ذهنش نمیتونه بخابه

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 19:54

راهکار دیگه ای ندارید

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 19:49

یکی از دوستام نمیتونه شب ها راحت بخوابه
چیجوری میتونم بهش کمک کنم

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 19:01

کسی نمیتونه به من کمک کنه؟؟

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 18:25

سختش نکن گل . افسردگی داری در موردش تحقیق کن و مشاوره بگیر و اقدام به درمان کن . من هفت سال بیشتر این حالات رو به مراتب بدتر داشتم . الان به لطف خدا و کسایی که کمک کردن حالم عالیه

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 18:13

الکی خودتونو نگران نکنین
ایشون نمی‌تونن همین‌جوری تشخیص بدن که

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 17:12

معمولا بعد از ازدواج یا در مراحل عمیق رابطه این تعارضات بروز می‌کنه
چون مخصوصا مردان در اوایل رابطه سعی میکنند توجه خانم رو جلب کنند و به اصطلاح نپروننش

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:58

تجربه من میگه تا این مرحله رو عبور نکردی وارد رابطه نشو
فکر میکنی چرا اینهمه امار طلاق زیاده؟؟
اگثرا از سر نیاز میرن یا یه سری عقده ها
حس میکنن رابطه درمانیه براش
اوایل هم شاید یه توهم و فانتزی بهشون بده
ولی در نهایت اش همون کاسس

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:56

فوبیا
آنچه ما به‌عنوان فوبیا مشاهده می‌کنیم، در واقع نشانه‌ای از یک اضطراب عمیق‌تر است که در ناهوشیار فرد ریشه دارد. این اضطراب، اغلب حاصل یک تجربه‌ی حل‌نشده یا تعارض روانی سرکوب‌شده است که به‌جای بروز مستقیم، خود را در قالب ترسی غیرمنطقی از یک شیء، موقعیت یا مفهوم نشان می‌دهد.

فوبیا از نگاه روانکاوی چیزی فراتر از یک ترس سطحی است. اغلب، این ترس‌ها به نوعی با نخستین روابط ما با دنیای بیرون مرتبط هستند. برای مثال، تجربه‌های ما از محبت، حمایت، یا حتی ترس و فقدان در دوران کودکی می‌تواند نقش مهمی در شکل‌گیری فوبیاهای بعدی داشته باشد.

. در واقع، فوبیا گاهی نمادی از یک احساس ناتمام یا حل‌نشده در رابطه با مراقبان اولیه است.

چند مثال از فوبیا

1-فوبیای تاریکی
کودکی که در اوایل زندگی، هنگام نیاز به مراقبت، با احساس رهاشدگی یا ترس از ناشناخته‌ها روبه‌رو شده، ممکن است این تجربه را در ناخودآگاه خود دفن کند. تاریکی برای او نمادی از همان لحظه‌های بی‌پناهی و تنهایی است که به عنوان یک ابژه اولیه تجربه کرده است.

۲. فوبیای آسانسور یا فضاهای بسته (کلاستروفوبیا)
این ترس می‌تواند ناشی از تجربه‌ای اولیه باشد که کودک احساس می‌کرده در موقعیتی گیر افتاده و توان رهایی از آن را نداشته است. شاید حتی این تجربه به شکل سمبولیک بازتابی از روابط اولیه باشد؛ مثلاً رابطه‌ای که در آن کودک احساس می‌کرده که توسط یک مراقب کنترل یا محدود شده است.

۳ـفوبیای حیوانات (زوفوبیا)
در اینجا، حیوان ممکن است نمادی از مراقب اولیه‌ای باشد که به چشم کودک، غیرقابل پیش‌بینی، ترسناک یا حتی تهدیدکننده بوده است. مثلاً کودکی که شاهد رفتارهای خشونت‌آمیز از جانب یکی از والدین بوده، ممکن است این ترس را به حیواناتی مثل سگ یا مار منتقل کند.

۴. فوبیای ارتفاع
ترس از ارتفاع می‌تواند نمادی از اضطراب مربوط به عدم وجود حمایت کافی در روابط اولیه باشد. کودک در ناخودآگاه خود ممکن است احساس کند که در معرض سقوط یا شکست است، چراکه مراقبان اولیه‌اش نتوانسته‌اند حس امنیت را برای او ایجاد کنند.

۵. فوبیای صداهای بلند

کودکی که در محیطی پرتنش و همراه با صداهای ناگهانی و تهدیدآمیز بزرگ شده باشد (مثل داد و فریاد یا صدای شکستن وسایل)، ممکن است این صداها را با تجربه‌های اولیه‌ای پیوند دهد که در آن‌ها احساس ناامنی می‌کرده است.

در روانکاوی، ما معتقدیم که فوبیاها فقط یک واکنش به محرک‌های بیرونی نیستند؛ بلکه یک مکانیسم دفاعی برای مدیریت اضطراب‌های عمیق‌تر هستند و تلاش می‌کنیم تا رابطه فرد با ابژه‌های اولیه‌اش را بازبینی کنیم. هدف این است که فرد بتواند پیوند میان فوبیای خود و تجربیات یا احساسات سرکوب‌شده را درک کند. وقتی این پیوند آشکار شود، اضطراب اغلب از بین می‌رود، چراکه فرد دیگر نیازی به "نمادسازی" آن در قالب یک فوبیا ندارد.

فاطمه رضوانی

◽️روان درمانی تحلیلی
🆔 @tahlilravann

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:52

الزاما نباید طرف مقابل آدم بدی باشه که نتونید باهم بسازید
طرف مقابل میتونه خیلیم آدم خوبی باشه اما پارتنر خوبی نباشه، و یا مسیرهاتون متفاوت از هم باشه و هزاران امکان دیگه
امکان جدایی همیشه هست

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:49

خب مثلاً
داشتن رابطه عاطفی می تونه عواقب بدی داشته باشه؟
البته اگه طرف مقابل هم آدم اشتباهی نباشه

گروه پرسش و پاسخ روانشناسی

08 February 2025 16:45

هیچ بایدی وجود نداره
صرفا به دلیل اجتماعی بودن انسان گفته میشه که در کنار بقیه و در اجتماع احتمالا خشنود تر هست. وگرنه افراد مجرد خیلی زیادی داریم که خیلیم شاد و موفقن
برای با دیگری خوشحال بودن باید اول یاد گرفت به تنهایی خوشحال بود