nashraasoo | Unsorted

Telegram-канал nashraasoo - Aasoo - آسو

16117

@Nashraasoo فرهنگ، اجتماع و نگاهی عمیق‌تر به مباحث امروز تماس با ما:‌ 📩 editor@aasoo.org 🔻🔻🔻 آدرس سایت: aasoo.org اینستاگرام: instagram.com/NashrAasoo فیس‌بوک: fb.com/NashrAasoo توییتر: twitter.com/NashrAasoo

Subscribe to a channel

Aasoo - آسو

ابوالقاسم و شهناز آزاد؛ از نخستین پی‌گذارانِ انجمن‌های مختلط در ایران 🔻

✍️ شهناز آزاد (۱۲۸۰-۱۳۴۰) در خانواده‌ای نواندیش و پیشرو چشم به جهان گشود. او دختر میرزا حسن‌ رشدیه، پایه‌گذار آموزش نوین در ایران، بود و در سایه‌ی چنین پدری از محرومیت‌های مرسوم دختران آن روزگار در امان ماند، چنان‌که در خردسالی به مدرسه رفت. می‌گویند: «در دوره‌ی تبعید میرزا حسن رشدیه به قم، که هنوز مدارس دخترانه باز نشده بود، رشدیه دو دختر بزرگ خود، مهین‌بانو و شهناز، را با سرِ تراشیده و لباس پسرانه در هیبت پسران به مدرسه می‌فرستاد.» فزون‌بر این، شهنازخانم در هیچ‌یک از عکس‌هایی که از خُردی تا بزرگیِ او در دست است حجاب بر سر ندارد. او در مقالات خود با پوشیدن چاقچور به‌جای جوراب به مخالفت برخاست و چندهمسری را به پرسش کشید. محمد صدر هاشمی در وصف او می‌نگارد: «در نهضت بانوان ایران پیش‌قدم بود و در این راه دچار صدمات و مشقاتی گردیده و به جرم پیشواییِ زنان و آزادیِ زنان و کشف حجاب گرفتار حبس و زندان شد.» اگر گفته‌ی صدر هاشمی درست باشد، او یکی از نخستین زنان معاصر ایرانی است که پس از قرة‌العین در راه آزادی زنان طعم تلخ زندان را چشیده است.

✍️ همسرش، ابوالقاسم آزاد مراغی (۱۲۶۱-۱۳۲۵)، مردی روشن‌اندیش، بانزاکت و دنیادیده‌ بود. او به چند گوشه‌ی گیتی سفر کرد؛ یازده سال در روسیه، ترکیه، یونان، فرانسه، انگلستان، بلژیک، هلند، مصر، عربستان و هندوستان به سر برد و با زبان‌‌ها و فرهنگ‌های گوناگون آشنا شد. در روزنامه‌نگاری نیز دستی بلند داشت و از هواخواهان سرسختِ اصلاح الفبا و تغییر خط فارسی به خط لاتین بود. آزاد که سلوک مردان اروپایی، و البته پارسیان هندی، را با زنان دیده بود مرتب طرح‌هایی نو درمی‌انداخت و انجمن‌هایی تازه برای معاشرت زنان و مردان شکل می‌داد. از زجر و مجازات باک نداشت و بر سر آرمان‌هایش تا پای زندان و تبعید می‌ایستاد و از ارائه‌ی نظرات و پیشنهاداتش به شاه و وزیر پروا نداشت. آزاد با روضه‌خوانی، تعدد زوجات، گدایی و رمالی نیز مخالف بود و پس از به‌قدرت‌‌رسیدن رضاشاه پهلوی از او خواست که «پس از آزادی زنان از روگیری»، مقدماتِ تساوی زنان و مردان را در تمام امور فراهم کند. در یک کلام، او بی‌تردید یکی از نخستین و پرجنب‌وجوش‌ترین مردانِ فمینیست ایران بود.

✍️ ابوالقاسم آزاد، پس از سال‌ها سفر، در آغاز جنگ جهانی اول (۱۲۹۳) به ایران بازگشت. کمی بعد (۱۲۹۴) او با شهناز رشدیه پیمان زناشویی بست. ازاین‌پس، ماجرای آن دو شکل جالبی به خود گرفت و زندگی مشترکشان به جنبش آزادی زنان ایران گره خورد. ابوالقاسم آزاد می‌نویسد: «در نخستین روز به وی گفتم که شما نباید از مردان رو بگیرید و باید برای رفع حجاب و آزادی زنان از کفنِ سیاه اقدامات کنیم. همسرم (بانو شهناز آزاد) در پاسخ گفت: «اغلب و اکثر ملت و زمامداران و پیشوایان ایران کاملاً مخالف این مرام هستند، ما را تکفیر و واجب‌القتل خوانده، از هیچ‌گونه اِضرار و آزار کوتاهی نخواهند کرد.» جواب دادم: «اقدامات سرّی و بااحتیاط خواهیم کرد... وانگهی، چون مرام ما مقدس و نجات‌بخشِ ایران است، برفرض اگر خونِ ما را بریزند، سبب آبیاریِ درخت مبارک آزادی زنانِ بیچاره و ستم‌کشِ این کشور خواهد شد.» همسرم از بیانات من متأثر گردیده، پذیرفت.»

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

تروما به مثابه ابزار سیاسی دیکتاتوری 🔻

✍️ در سال ۲۰۱۱ فعالان سیاسی دموکراسی‌خواه مصری توانستند پس از دهه‌ها سرکوب در «روز پلیس» (۲۵ ژانویه) تظاهراتی علیه خشونت پلیس مصر سازمان دهند که به تغییر حکومت این کشور انجامید. انقلاب ۲۵ ژانویه مصر موجی از شور و امید را در دل این فعالان برانگیخت. چنان‌که یکی از انقلابی‌ها به یاد می‌آورد: «بسیار هیجان‌زده و درعین‌حال ترسیده بودم. هیچ‌وقت احساساتم را زمانی که نخستین‌بار شنیدم مردم در میدان التحریر فریاد می‌زدند «الشعب یرید اسقاط النظام» فراموش نمی‌کنم. انگار همه‌چیز در درونم می‌لرزید. احساس می‌کردم آدم دیگری هستم. فریادشان بسیار قوی، بسیار واضح و بسیار بلند بود. واقعاً احساس می‌کردم که اتفاق تازه‌ای افتاده. یعنی انگار داشتم ناگهان مردم دیگری را می‌دیدم. داشتم مصر جدیدی را می‌دیدم. ناگهان احساس کردم که امید تازه‌ای رسیده. ناگهان احساس کردم درونم توانایی عظیمی دارم، قدرتی فوق‌العاده و اراده برای تغییر. روز ۲۸ ژانویه که رسید، من هم درگیر شدم، گرچه... اصلا‌ً از چیزهایی که می‌دیدم، از اینکه می‌دیدم مردم گلوله می‌خورند و می‌افتند و شلیک‌های گاز اشک‌آور را به اطراف خودم می‌دیدم، نمی‌ترسیدم. می‌دیدم که مردم مصمم هستند ادامه دهند. می‌خواستند پیش بروند و می‌رفتند و چنان قوی بودند که گلوله‌های گاز اشک‌آور را می‌گرفتند و به‌طرف پلیس پرتاب می‌کردند. من هم یکی از آنها بودم. من تماماً با مردم بودم.»

✍️ سه سال بعد، در آستانه‌ی اولین انتخابات ریاست‌جمهوری بعد از انقلاب، یعنی زمانی که صحنه‌ی سیاسی با همدستی ارتش و اخوان‌المسلمین کاملاً عوض شده بود و تنها نامزدهای در صحنه احمد شفیق، از بازماندگان دولت قبلی، و محمد مُرسی، از اخوان‌المسلمین، بودند، این امید و همبستگی برای اغلب فعالان انقلاب ژانویه جای خود را به سرخوردگی عمیق داده بود: «فشارخونم بالا و بالا و بالاتر می‌رفت. بعد از شدت فشارخون بالا، خون‌دماغ شدم و زدم زیر گریه و دچار تشنج شدم. مادرم به اتاقم آمد و پرسید: «حالت خوب است؟» گفتم: «لعنت! من از این کشور متنفرم. نمی‌توانم باور کنم که این مردم به مرسی و شفیق رأی دادند. از این کشور متنفرم. لعنتی‌ها.» واقعاً عصبانی بودم. و آمیخته‌ای از خون و اشک بر چهره‌ام روان بود و دیوانه‌وار زار می‌زدم. فکر کنم در سه سالی که گذشت این بدترین روز بود. بدترین روز بود... چطور می‌توانستند چنین انتخاب وحشتناکی بکنند؟»

✍️ نقل‌قول‌های بالا از زبان دو تن از چهل فعال مصری است که ویویِن ماتیاس‌بون و نائومی هید در پژوهش خود با آنها مصاحبه کرده‌اند. نویسندگان مقاله براساس روایت‌های این افراد می‌خواهند نشان دهند که تروما در مصر پس از (شکست) انقلاب شامل تجربه‌ی به‌هم‌پیوسته‌ی خیانت‌دیدن در ساحت‌های شخصی و اجتماعی و سیاسی است. نویسندگان با اتکا به محتوای این روایت‌ها می‌خواهند نشان دهند که ترومایی که فعالان انقلابی در سه ساحت شخصی، اجتماعی و سیاسی از آن رنج برده‌اند حاصل این است که توقعات معمول و موجهشان توسط نیروهای ضدانقلابی که با توسل به خشونت در پی منافع راهبردی اقتصادی و سیاسی خود بوده‌اند در هم شکسته و به آنها خیانت شده است.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

برای یک درد مشترک 🔻

✍️ چهار یا پنج ساله بودم که روزی متوجه شدم دیگر قرار نیست به این زودی‌ها خاله مهوش و خاله فریبا را ببینم؛ آنها قرار بود که به «زندان» بروند و این، سرآغاز رویاروییِ من با تضادهایی بود که در دنیای ساده و کودکانه‌ام جایی نداشتند. از همان روزها بود که رؤیای شیرینِ تبدیل جهان به جایی بهتر برای زیستن را در سر می‌پروراندم و فارغ از رخدادهای ناعادلانه‌ی روزگارمان، با تصور ساختنِ آینده‌ای مملو از عشق و صلح با مردمانی سرزنده و شاد، قدم در مسیر زندگی می‌گذاشتم.

✍️ علامت‌سؤال‌های پررنگ اما پیوسته بر خیال‌های پرشور و آرمانی‌ام سایه می‌انداختند. چرا من «نمی‌توانستم» در مدرسه‌های «نمونه» تحصیل کنم؟ چرا مادر و پدرم به‌رغم داشتن مدرک تحصیلی و دانش لازم، به رایگان کار می‌کردند و «نمی‌توانستند» محل کاری برای خود داشته باشند؟ چرا خواهر سخت‌کوش و درس‌خوانم می‌ترسید که «نگذارند» وارد دانشگاه شود؟ چرا ما هر لحظه نگران و مضطرب بودیم که مبادا «مأموران به خانه‌مان بیایند»؟ چرا «نمی‌گذاشتند» ترانه در کنار مادرش، خاله فریبا، حیاتی‌ترین لحظه‌های زندگی‌اش را سپری کند؟ چرا ما در چشم هم‌وطنانمان همیشه «آن دیگری» بودیم؟ و هزاران پرسش بی‌پاسخ دیگر، که البته، مخرج مشترکی برای ما و سایر هموطنان بهائی‌مان بود.

✍️ به‌تدریج من بزرگ‌تر ‌شدم و سؤال‌ها نیز همراه با من ریشه ‌دواندند لابه‌لای رؤیاهایم. بحران‌های نوجوانی‌ام گره خوردند به اخراج شدن خواهرم از دانشگاه و مهاجرت «اجباری»اش، و در غیاب او، برای دومین بار و به خشونت‌آمیزترین حالتِ ممکن با هجوم و تفتیش خانه، پدرم را نیز بازداشت کردند. مربع امن خانواده‌مان، حالا به چند بخش نامساوی تقسیم شده بود و من سردرگم و خشمگین از اینکه چرا نه فقط ما بلکه بسیاری از دیگر خانواده‌ها ناجوانمردانه چندپاره و از مسلّم‌ترین حقوقشان محروم می‌شوند… حالا دیگر پرسش‌های بی‌پاسخ کودکانه‌ام، تبدیل شده بودند به واقعیت‌های انکارناپذیر حاکم بر زندگی‌ام به‌عنوان یک بهائی در ایران، و تلخیِ پذیرش این‌ها به‌عنوان حقایقی تغییرناپذیر، رفته‌رفته بر نگرانی و اندوهم می‌افزود. طولی نکشید که واقعیت، خیال‌های شورانگیزم درباره‌ی دانشگاه را بی‌رحمانه در چارچوب اتاقم به بند کشید. من نیز مانند دیگر هموطنان بهائی‌ام از تحصیل محروم شدم. حالا باید می‌آموختم که چگونه از حسرت دانشگاه با تمام اجزا و ارکانش بگذرم و دورنمای خدمت به بشر را به انگیزه‌ای برای استقامت بدل کنم؛ حالا باید یاد می‌گرفتم که چطور طعم تلخ ظلم و تبعیض و «رد صلاحیت شدن»های پی در پی را به انگیزه‌ای برای گام‌ نهادن در مسیر دادخواهی بدل کنم.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

اختلاس سه میلیارد دلاری شرکت چای دبش
✍️ مانا نیستانی

@NashrAasoo 🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«آنچه بحران‌های قرن هجدهم را به انقلاب تبدیل کرد نه منازعه بلکه مخابره بود: حوزه‌ی عمومیِ ابتداییِ پاریس بر اثر دهن‌به‌دهن شدن شایعات در خیابان‌ها و بحث و جدل‌در قهوه‌خانه‌ها پدید آمد. دارنتون عامل اصلیِ «روحیه‌ی انقلابی» را همان «جامعه‌ی اطلاعات‌محور»ی می‌داند که پیرامون جزوه‌ها، شایعات و ترانه‌ها شکل گرفته بود.»

aasoo.org/fa/books/4575
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«پدیده‌ی خصوصی‌سازی در جمهوری اسلامی در فضایی سرشار از تاریکی، بی‌قانونی، ابهام و سیاست‌زدگی مبتنی بر آزمون‌وخطا زاده شد، رشد کرد و به میدانی پر از فساد و ناکارآمدی و پرخطر برای بخش خصوصی و درعین‌حال به سفره‌ای برای خواص بدل شد. این پدیده از ابربحران‌‌‌های جمهوری اسلامی در پایان یک دوره‌ی سی‌ساله است و مسیری طی کرده که تقریباً نمی‌توان در دنیا برای آن همتایی یافت.»

📎نسخه‌ی دیجیتال این کتاب را می‌توانید وب‌سایت در آسو بخوانید یا نسخه‌ی کاغذی آن را از سایت لولو تهیه کنید.

aasoo.org/fa/books/4568
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

نقش مجلات عامه‌پسند در شکل‌گیری تصویر زن ایرانی مدرن🔻

✍️ هندلمن به سراغ این مجلات رفته، زیرا به نظر او به باد انتقاد گرفتن نشریات زنان از تلاش برای فهم علل محبوبیتشان بسیار آسان‌تر است. او می‌گوید که هدفش از پرداختن به این نشریات به هیچ‌وجه دست‌کم گرفتن وجوه استبدادی حکومتِ وقت نیست، اما دیدگاهی که این نشریات را صرفاً بلندگوی حکومت می‌داند، هم خودِ این مجلات و هم زنانِ علاقه‌مند به آن‌ها را به امری حاشیه‌ای فرو می‌کاهد. افزون بر این، نویسنده جنبه‌ی تجاری این مجلات را نفی نمی‌کند اما آن را تنها یکی از وجوه‌‌این نشریات می‌داند، وجهی که تمرکز بیش‌ازحد بر آن‌پژوهشگران را از توجه به چندصداییِ نهفته در این مجلات، و همنشینیِ ژانرهای گوناگون و گفتمان‌های رقیب در آن‌ها باز داشته است.

✍️ کتاب از دو بخش تشکیل شده است. پاره‌ی نخست به‌اختصار ورود زنان ایرانی به عرصه‌ی ژورنالیسم را مرور می‌کند، بخشی که زمینه را برای بحث‌های بعدی پیرامون رابطه‌‌ی میان رسانه‌های چاپی، زنان، و دولت در دهه‌های آینده فراهم می‌کند. خواننده در این بخش با ضرورت‌های حرفه‌ای و مالی‌ای آشنا می‌شود که نشریات زنان با آن‌دست‌وپنجه نرم می‌کردند. نرخ پایین سواد، کمبود گزارشگران زن و هزینه‌ی کاغذ وارداتی از جمله ملاحظات ضروری‌ای بودند که بر سیاست سردبیری، چارچوب مطالب، و میزان وام‌گیریِ این نشریات از محتوای رقبای خارجی تأثیر می‌گذاشتند. بخش دوم با تمرکز بر «زن مدرن»، انگاره‌های رایج، و در بسیاری از موارد متناقض، درباره‌ی زنانگی، شیوه‌ی استفاده از آن‌ها در مجلات، بحث‌های عمومی پیرامون این انگاره‌ها، و واکنش خوانندگان به آن‌ها را واکاوی می‌کند. نویسنده نشان می‌دهد که چگونه نشریات زنان در ابتدا خود را «راهنمای خانواده» معرفی می‌کردند. آن‌ها می‌کوشیدند تا با تأکید بر مواردی همچون مادریِ علمی، اهمیت فناوری‌های کار خانگی و ملی‌گراییِ مادرانه، ضمن بازتعریف جایگاه زن خانه‌دار، به شکلی نمادین از خود در برابر سنت‌گرایان دفاع کنند، سنت‌گرایانی که حمایت این نشریات از آموزش زنان و ورود زنان به بازار کار را تهدیدی برای ارزش‌های پیشین می‌دانستند.

✍️ هندلمن-باوور توانسته است که بر محدودیت‌های وضع‌شده توسط جریان‌های سیاسی و گفتمان‌های مسلط روشنفکری غلبه کند و به هدفِ خود از نگارش این کتاب دست یابد: «بازیابیِ صدای خوانندگان مجلات زنان، همان‌هایی که بارها و بارها توسط منتقدانِ هم‌عصرشان با عناوینی همچون منفعل، وابسته، بورژوای غرب‌گرا (اروپایی)، سکولارِ ازخودبیگانه، و عروسک‌فرنگیِ شاه (یا معادل‌های بسیارشان در فارسی همچون عروسک رنگی، عروسک بزک‌کرده، عروسک رنگ‌روغن‌زده) خوانده شدند.»

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

پرویز شهریاری؛ پیشاهنگ آموزش نوین ریاضیات🔻

🧮 چند نسل از دانش‌آموزان در چند دهه‌ی گذشته از کتاب‌های ریاضی شهریاری بهره برده‌اند و شهریاری ازطریق آموزش در مدرسه، تألیف و ترجمه‌ی کتاب و ایجاد مؤسسات انتشاراتی مثل خوارزمی، توکا، شرکت نشر اندیشه و انتشار مجلاتی مانند مجله‌ی علمی و فنی سخن، آشنایی با دانش، آشتی با ریاضیات، دانش و مردم، چیستا، وهومن و نشریه‌ی شورای نویسندگان و هنرمندان کوشید تا آگاهی در جامعه‌ی ایران را افزایش دهد.

🧮 دشواری‌های زندگی و دردهای اجتماعی از همان جوانی باعث شد تا شهریاری به فعالیت‌های اجتماعی روی بیاورد. در سال ۱۳۲۴ در نوزده‌سالگی به حزب توده پیوست، اما سه سال بعد، پس از سوءقصد به جان شاه، در ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ تحت‌تعقیب قرار گرفت و در فروردین سال ۱۳۲۸، بعد از غیرقانونی اعلام ‌شدن حزب توده، برای اولین‌بار بازداشت و زندانی شد. در آن زمان او زبان فرانسه می‌دانست و تاریخ حساب رنه تاتون، نویسنده‌ی فرانسوی، را در زندان ترجمه کرد که در سال ۱۳۳۱ انتشارات امیرکبیر آن را منتشر کرد.

🧮 او از پانزده‌سالگی معلمی را شروع کرده بود و تا پایان عمرش معلم باقی ماند و سعی کرد به پرورش نسل جوانی بپردازد که تشنه‌ی دانستن بودند. شهریاری هفت بار در عمرش به زندان رفت که کمترین آن سه ماه و بیشترین آن سه سال بود. شاید برای همین بود که می‌گفت: «همیشه در زندگی خودم در بیم و امید به سر می‌بردم. همیشه حتی حالا نمی‌توانم خودم را آزاد به‌معنی واقعی احساس کنم. احساس می‌کنم همیشه یک کسی، یک چیزی دارد مرا می‌پاید.» با آنکه بیش از پنجاه سال معلم بود، هیچ‌گاه بازنشسته نشد و حقوقی از بازنشستگی نگرفت. خودش می‌گفت: «خبر ندارم که بازنشستگی‌ام چی شده، من هم دنبالش نرفتم. من زندگی‌‌ام را با حق‌التألیف کتاب‌هایم می‌گذرانم.» شهریاری در بیست‌ودوم اردیبهشت ۱۳۹۱ در ۸۵سالگی در تهران درگذشت و در آرامستان «قصر فیروزه»ی تهران (ویژه‌ی زرتشتیان) به خاک سپرده شد.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

خشونت خانگی، دردی که درمان دارد🔻

🟢 افسانه: در فامیل و اطرافیان خودم، یک زوج خوش‌بخت وجود نداشت. همه‌ی زن‌هایی که می‌شناختم زندگی‌هایی شبیه به خودم داشتند. بنابراین، فکر می‌کردم که زندگی همین است و چرا باید از این رابطه بیرون بروم؟ وقتی شروع کردم به وبلاگ‌نویسی و وبلاگ‌خوانی، فهمیدم که زندگی بقیه‌ی آدم‌ها مثل زندگیِ خودم نیست. مردهایی را دیدم که محبت کردن و خشونت نکردن را بلد بودند. فهمیدم که دنیای دیگری هم هست که از آن خبر ندارم، دنیایی که زن‌ها در آن راحت‌ترند و می‌توانند تصمیم بگیرند. دیدم که آدم‌ها درباره‌ی رنگ و مدل لباسشان تصمیم می‌گیرند، تصمیم‌های ساده و پیش‌پاافتاده‌ای که من از آن‌ها محروم بودم. به جایی رسیده بودم که وقتی می‌رفتیم رستوران، واقعاً نمی‌دانستم دلم چه می‌خواهد.

🟢 لیلا: بعد از اینکه بچه‌ی دومم به دنیا آمد، شوهرم شروع کرده بود به کراک کشیدن، با شوکر بالای سر من و بچه‌ها می‌آمد و جلوی بچه‌ها کراک می‌کشید. آنجا بود که دیدم دیگر نمی‌توانم ادامه دهم. البته آن موقع هم طلاق نگرفتم اما در یکی از دفعاتی که شوهرم را فرستاده بودم به کمپ ترک اعتیاد، دست بچه‌هایم را گرفتم و به یک شهر دیگر رفتم. همه مخالف بودند و اصلاً تصمیم آسانی نبود. در آن شهر آزادیِ بیشتری داشتم و با زن‌هایی آشنا شدم که به شکل دیگری زندگی می‌کردند و در چارچوب‌باید و نباید و خشونت مردان خانواده‌باقی نمانده بودند. دوستی هم پیدا کردم که یک زن مجرد بود و تازه طلاق گرفته بود. وقتی با او معاشرت کردم تازه فهمیدم که چقدر به من خشونت روا شده و دور از خشونت‌های شوهرم چقدر زندگی می‌تواند متفاوت باشد. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم که طلاق بگیرم.هرچند ۱۳ سال همه‌ی انواع خشونت را تجربه کرده بودم اما طلاق گرفتن آسان نبود. وقتی درخواست دادم، با اینکه نوشته بودم که شوهرم کتک می‌زند و معتاد است اما قاضی گفت برای اعتیاد می‌خواهی جدا شوی؟ اینجا که همه معتادند، برو ترکش بده! گفتم آقای قاضی، من هر کاری کرده‌ام که شوهرم ترک کند اما نکرده. سرانجام، بعد از سه سال توانستم طلاق بگیرم.

🟢 گلنار: بیرون آمدن از چرخه‌ی خشونت برای هیچ‌کس آسان نیست. شاید مهم‌ترین کلید رهایی این باشد که هم بدانیم چه رفتارهایی مصداق خشونت است و هم در اطرافمان آدم‌های امنی داشته باشیم که بتوانیم از آنها کمک بگیریم. من هم خیلی وقت‌ها در زندگیِ قبلی‌ام احساس می‌کردم که نه می‌توانم وضعیت را تغییر بدهم و نه به لحاظ عاطفی تواناییِ خروج از آن رابطه را دارم. اما بالاخره توانستم و به آن رابطه پایان دادم. می‌دانم که پیمودن این مسیر برای زنانی که استقلال مالی ندارند، گرفتار قوانین تبعیض‌آمیزند، و از حمایت‌های مالی و معنویِ دولت و نهادهای اجتماعی بی‌بهره‌اند، بسیار سخت‌تر است. اما وقتی به زندگیِ زنانی نگاه می‌کنیم که به‌رغم همه‌ی این موانع توانسته‌اند چرخه‌ی خشونت را در ایران بشکنند، آنگاه می‌توان مطمئن‌تر گفت که خشونت خانگی درد بی‌درمان نیست.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

ببینید: همه چی گل و بلبل!
‏ ✍🏼 مانا نیستانی

@NashrAasoo 🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«صلح می‌تواند منفی یا مثبت باشد. صلح منفی به معنای دستیابی به صلح‌نامه یا آتش‌بس است که از طریق آن جنگ متوقف می‌شود. با این حال، صلح منفی به‌شدت شکننده است. اما صلح مثبت به معنای حل اساسیِ عوامل جنگ است، مثل توسعه، عدالت، رفاه اجتماعی و، از همه مهم‌تر ایجاد فرصت‌های برابر برای تمام اقوام، اقلیت‌ها و به‌حاشیه‌رانده‌شدگان که به مردم اجازه می‌دهد تا به شکل مسالمت‌آمیزی در کنار یکدیگر زندگی کنند.»

aasoo.org/fa/articles/4573
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«در معنای اولیه‌ی خود، لیبرالیسم نوعی ایدئولوژیِ غربی بود، ثمره‌ی جنبش روشنگری و پیروزیِ فردِ آزادشده (اگر نگوییم در زندگیِ روزمره، دست‌کم در ادبیات و فلسفه) ــ پدیده‌ای غربی. اما صفت‌های «لیبرال» و «غیرلیبرال» می‌تواند به شکل سودمندی در توصیف دیگر فرهنگ‌هایی به کار رود که برای نام نهادن بر تعهداتِ خود اسامیِ دیگری را به کار می‌برند و این اسامی را به سبکِ‌دیگری تعریف می‌کنند. به نظر من، اخلاقیات لیبرال و حساسیت لیبرال، عام و جهان‌شمول است. باید این‌طور باشد، چون این روزها نه تنها در آمریکا بلکه در گوشه و کنار دنیا به آن حمله می‌شود.»

aasoo.org/fa/articles/4570
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«تا برچیده شدنِ اعدام دادخواهی ادامه دارد»
🎥 سپهر عاطفی

«ریحانه جباری در سال ۸۶ در حالی که ۱۹ ساله بود، به اتهام قتل بازداشت شد. قتل مردی که گفته شد وابسته به وزارت اطلاعات بوده، و قصد تجاوز به او را داشته است. فیلم مستند «هفت زمستان در تهران» ساخته‌ی اشتفی نیدرزول با استفاده از یادداشت‌های ریحانه و شهادت خانواده و دوستان او به روایت بازداشت، شکنجه، محاکمه و تحول او در زندان می‌پردازد. در این گفتگو که پس از نخستین نمایش این مستند در حاشیه‌ی برلیناله انجام شده، با شعله پاکروان، مادر ریحانه درباره‌ی ناگفته‌های روز اعدام او، مسیر دادخواهی و باز ایستادن و مقاومت صحبت کردیم. «هفت زمستان در تهران» تا امروز در بیش از صد شهر جهان به نمایش درآمده و برنده‌ی ۲۲ جایزه‌ی بین‌المللی شامل جایزه‌ی صلح از فستیوال فیلم برلین شده است.»

aasoo.org/fa/multimedia/videos/4571
@NashrAasoo🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

توتالیتاریسم: الهیات ظلمت🔻

✍️ کوندرا با ردّ تفسیر رمان‌های کافکا به‌مثابه‌ی تمثیل‌هایی دینی اذعان می‌کند که هرجا قدرت خداگونه عمل کند، احساساتی دینی برمی‌انگیزد و در این صورت می‌‌توان جهان را با تعابیر دینی توصیف کرد. جایی که انسان نمی‌تواند جز نوعی زندگیِ سایه‌وار داشته باشد و دسترسی به واقعیت جز در جایی فراسو، ساحتی غیرانسانی یا فرابشری امکان نپذیرد، ما خود را در عرصه‌ی الهیات می‌یابیم. توتالیتاریسمْ نوعی الهیات ظلمت است. اما جهان کافکایی چنین نیست. کافکا با رمان‌های خود تماثیلی دینی نیافریده اما جهان کافکایی ــ چه در واقعیت چه در تخیل ــ از جنبه‌ی الهیاتی، یا بهتر بگوییم، شبه‌الهیاتی جدایی‌پذیر نیست.

✍️ همدستی برخی روشنفکران با حکومت‌های غیردموکراتیک توهم نیست. به دشواری می‌توان نظامی خودکامه را تصور کرد که جمعی از روشنفکران را آشکار و نهان در خدمت خود نداشته باشد. چسواو میوش، نویسنده، مترجم آثار شکسپیر به زبان لهستانی و برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات، یکی از این روشنفکران است. او بعد از سال‌ها خدمت داوطلبانه‌ی دولتی در نقش دیپلمات، تصمیم گرفت به دولت کمونیستیِ کشورش پشت کند. میوش در کتاب ذهن در بند داستان چهار روشنفکر هم‌وطنِ خود را که همدست دولت و حزب حاکم لهستان در پیشبرد سیاست‌هایش بودند، بدون ذکر نامشان روایت می‌کند. شرایط اروپا پس از جنگ جهانی دوم به گونه‌ای بود که حتی بسیاری از نخبگانی که دلبسته‌ی ایدئولوژی کمونیسم نبودند، حزب کمونیسم را نیرومندترین قدرت برای حفظ امنیت و صلح سرزمین‌های خود ارزیابی می‌کردند. 

✍️ رمان از نگاه کوندرا، بر خلاف گفتمان‌ها و فراورده‌های ایدئولوژیک، از تصویرهای یک‌سویه از جهان و توصیه‌های اخلاقیِ پشت‌گرم بدان تهی است و با تربیتِ فرد و جامعه به معنای ایدئوژیکِ آن کاملاً بیگانه است. کارِ رُمان فعال ساختنِ قوّه‌ی نقادانه‌ی مخاطب برای نیل به بهتر زیستن است. غایتِ رُمان کمک به خواننده برای کسبِ شناخت بهتری از خود و باورهای خود است و در این فرایند، رُمان، نقش کاتالیزور یا میانجی را بازی می‌کند. ادبیات برای او جایگاهِ بلوغ فرزانگی است، بلوغ بیرون آمدن از آنچه کوندرا «عصر غنائی» می‌خواند؛ یعنی عصری که انسان تواناییِ دیدن جهانِ بیرون از خود و دیدنِ خود از بیرون را ندارد. ادبیاتِ متعهد به ایدئولوژیْ نابالغی وامانده‌در عصر غنائی است، درحالی‌که بازنماییِ واقعیت در رمان به صورت امری چندگانه، پیچیده و هماره پارادوکسیکال (متناقض‌نما) است.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

زخم‌ جنگ: سیال میان مرزها و معانی 🔻

✍️ در سلسله‌ی بی‌پایان جنگ و کشتار در خاورمیانه شمار افزاینده‌ی آوارگان و جنگ‌زدگان وضعیت آنها در منطقه را همواره وخیم‌تر و نابسامان‌تر کرده است. اولین موج پناهجویان خاورمیانه فلسطینی‌ها بودند که در سال ۱۹۴۸ خانه و کاشانه‌ی خود را از دست دادند و به کشورهای همسایه ازجمله سوریه، لبنان و اردن پناه‌ بردند. از آن زمان، جنگ‌های پی‌در‌پی در عراق و سپس سوریه شمار جنگ‌زدگان و آوارگان در منطقه را چندین برابر کرد. باوجود اینکه آوارگان از ملیت‌ها و کشورهای مختلفی هستند، شاید بتوان گفت وضعیت جنگ‌زدگان عراقی از همه بدتر بوده است. هنوز پرونده‌ی بسیاری از پناهجویان جنگ خلیج فارس به سروسامان نرسیده بود که حمله‌ی آمریکا به عراق در سال ۱۳۸۱ سیل جدیدی از جنگ‌زدگان را راهی کشورهای همسایه و دفترهای کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان کرد. مضاف بر آن، جنگ داخلی سوریه در سال ۱۳۹۱ هم ۴میلیون آواره‌ی سوری را به کشورهای همسایه راهی کرد و باعث شد پرونده‌ی بسیاری از پناهجویان عراقی از اولویت درآید. از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۴ از حدود ۲میلیون عراقی پناهجو تنها ۱۷۵هزار نفر توانستند پناهندگی دریافت و به کشورهای غربی مهاجرت کنند. کمیساریا معضل اسکان در خاورمیانه را یک «فاجعه‌ی انسانی» نامیده است.

✍️ به عقیده‌ی دواچی، مسئولین رسیدگی به پرونده‌های پناهجویان خواه‌ناخواه اولویت را به کسی می‌دهند که به نظر می‌آید رنج بیشتری کشیده است و داستانش سوزناک‌تر است. این اولویت‌بندی وضعیتی به وجود آورده که در آن برخی از زخم‌ها و داستان‌ها «محکمه‌پسند‌ترند» و سریع‌تر کار پناهجو را راه می‌اندازند. بعضی دیگر از زخم‌ها هرچقدر هم در واقعیت دردناک باشند «سرمایه»‌ی خوبی برای دریافت پناهندگی محسوب نمی‌شوند. دواچی نام این وضعیت را «اقتصاد زخم (Wound Economy)» می‌نامد، شبیه بازاری که در آن زخم یک سرمایه است. یک زخم «مفید» برای پرونده‌ی پناهجو زخمی است که هم مدرک قابل رؤیت‌ دارد و هم بار سیاسی و اجتماعی. دواچی برای توضیح این بازار به‌سراغ نمونه‌ی مردی به نام حسین می‌رود.

✍️ حسین یک پناهنده‌ی عراقی ساکن بیروت است. او در کافه‌ای کار گرفته که متعلق به یک ارمنی است و پاتوق چپ‌های لبنانی محسوب می‌شود. همه‌ی اعضای خانواده‌ی حسین به‌دست شیعیان عراقی قتل‌عام شده‌اند. حسین معتقد است دلیل کشتار خانواده‌اش همکاری پدرش با حزب بعث بوده است. او مضاف بر آشنایانی که در کافه پیدا کرده، با بسیار از عراقی‌های دیگر ساکن بیروت هم در تماس است. بسیاری از این عراقی‌ها ساکن محله‌ی شتیلا هستند که زمانی فقط پناهگاه فلسطینی‌ها بود و بعدها آوارگان سوریه، عراق و اردن هم به آنها اضافه شدند. خلاصه که می‌شود گفت حسین چه ازنظر کار و چه ازنظر وضعیت اجتماعی در مقایسه با پناهندگان دیگر وضعیت خوبی دارد.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«به‌موازات تشکیل «انجمن بانوئیان»، آزاد و شهناز، در اواخر پادشاهی احمدشاه مجله‌ی نامه‌ی بانوان را منتشر کردند و در نخستین شماره‌ی آن (مرداد ۱۲۹۹) اساس بدبختیِ زنان ایران را «حجاب موهومات و قیدهای کهنه‌پرستی» دانستند.»

aasoo.org/fa/articles/4586
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«هیچ‌وقت احساساتم را زمانی که نخستین‌بار شنیدم مردم در میدان التحریر فریاد می‌زدند «الشعب یرید اسقاط النظام» فراموش نمی‌کنم. انگار همه‌چیز در درونم می‌لرزید. احساس می‌کردم آدم دیگری هستم. فریادشان بسیار قوی، بسیار واضح و بسیار بلند بود. واقعاً احساس می‌کردم که اتفاق تازه‌ای افتاده. یعنی انگار داشتم ناگهان مردم دیگری را می‌دیدم. داشتم مصر جدیدی را می‌دیدم. ناگهان احساس کردم که امید تازه‌ای رسیده.»

aasoo.org/fa/articles/4280
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

چرا من «نمی‌توانستم» در مدرسه‌های «نمونه» تحصیل کنم؟ چرا مادر و پدرم به‌رغم داشتن مدرک تحصیلی و دانش لازم، به رایگان کار می‌کردند و «نمی‌توانستند» محل کاری برای خود داشته باشند؟ چرا خواهر سخت‌کوش و درس‌خوانم می‌ترسید که «نگذارند» وارد دانشگاه شود؟ چرا ما هر لحظه نگران و مضطرب بودیم که مبادا «مأموران به خانه‌مان بیایند»؟

aasoo.org/fa/notes/4584
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

چه عواملی در ایجاد روحیه‌ی انقلابی در فرانسه‌ی قرن هجدهم نقش داشت؟ 🔻

✍️ انقلاب‌، و همچنین ورشکستگی، به دو صورت رخ می‌دهد: ابتدا به تدریج، و سپس ناگهان. همان‌طور که رابرت دارنتون در کتاب روحیه‌ی انقلابی: پاریس، ۱۷۸۹-۱۷۴۸ می‌گوید، انقلاب فرانسه هم از این امر مستثنا نبود. روایت‌های تاریخی درباره‌ی این دوره معمولاً با حمله‌ی اهالیِ عادیِ پاریس به زندان باستی، نماد منفور استبداد سلطنتی، در ۱۴ ژوئیه‌ی ۱۷۸۹ آغاز می‌شود. دارنتون، که به لطف نگارش آثاری همچون کشتار بزرگ گربه‌ها به‌عنوان تاریخ‌دانی خلّاق و اغلب سنّت‌شکن شهرت یافته است، روایت مرسوم را به هم می‌ریزد. دیگر مورّخان می‌پرسند چه عواملی انقلاب فرانسه را پدید آورد، و برای پاسخ دادن به این پرسش به اقتصاد، ایدئولوژی و اشخاص برجسته می‌پردازند. اما دارنتون می‌پرسد چه عواملی انقلابیون را پدید آورد، و برای پاسخ دادن به این پرسش بر خیابان‌ها تمرکز می‌کند. دارنتون از ۱۷۸۹ پنجاه سال عقب می‌رود و به ردیابیِ دگرگونی در ارزش‌هایی می‌پردازد که سبب شد پاریسی‌های معمولی به این باور برسند که مردم می‌توانند قدرتِ شاهان را در هم بشکنند.

✍️ گرچه پاریسی‌ها فکر می‌کردند که در عصرِ جدیدی به سر می‌برند اما به نظر دارنتون، زوال اقتدار شاه در میان مردم بیش از آنکه معلول گسترش آرمان‌های جنبش روشنگری باشد ثمره‌ی ماجراجویی‌های مهیّج لویی پانزدهم برای یافتن معشوقه‌های جدید بود. هرچند روابط نامشروع پادشاهان در دربار خاندان بوربون امر نادری نبود اما ماجراجویی‌های شهوانیِ لویی پانزدهم چنان پرسروصدا بود که به محرومیتش از شرکت در مراسم عشای ربانیِ کلیسای کاتولیک انجامید. به نظر خوانندگانِ «خبرنامه‌ها»، زناکاریِ لویی به کلِ کشور آسیب رسانده بود و، پس از چهار دهه‌ی شرم‌آور، او را به سطح رعایای خود تنزّل داده بود.

✍️ رقابت بر سر جلب خوانندگان نوعی مبارزه بر سر مشروعیت سیاسی بود. شاه و ملت، که تا آن زمان جدایی‌ناپذیر بودند، در برابر یکدیگر قرار گرفتند. وقتی بحران‌ها تشدید شد، دیگر قدرت در دست مطبوعات بود. تا سال ۱۷۸۹، نوعی اراده‌ی انقلابیِ جمعی در «جامعه‌ی خیالیِ» مورد نظرِ دارنتون شکل گرفته بود. قهوه‌خانه‌ها، خبرنامه‌ها و جزوه‌ها، بی‌آنکه خودِ مردم کاملاً بفهمند، بستر دنیای متفاوتی را فراهم کرده بودند. روحیه‌ی انقلابی کتابی است که به‌طور قانع‌کننده‌ای چارچوب جدیدی برای فهم انقلاب فرانسه ارائه می‌کند ــ و ترکیب دقتِ دانش‌پژوهانه‌ی دارنتون با متانت، ایجاز و شوخ‌طبعیِ او اثر منحصربه‌فردی را پدید آورده است.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

📚 کتاب «چگونه می‌توان یک کشور را دزدید؟»، نوشته‌ی بهمن احمدی امویی

✍️ «بخش عمده و اصلی روند خصوصی‌سازی در جمهوری اسلامی را باید از زبان دست‌اندرکاران این فرایندِ ۳۵ساله شنید، فرایندی که به‌صورت مکتوب در جایی ضبط و ثبت نشده است. برای درک بهتر تبارشناسی این روند و نوشتن داستان آن، به‌جز مراجعه به اطلاعات و ارقام کتابخانه‌ای، لازم بود با این افراد گفت‌وگو کنم و با به‌چالش‌کشیدن آنها در این گفت‌وگو‌ها به پاسخ درخوری دست یابم. برای ترسیم این روند با دوازده نفر از دست‌اندرکاران و افراد مرتبط با موضوع بیش از ۳۵ ساعت گفت‌وگو کردم. حاصل کار کتابی است که در دست دارید.»

@NashrAasoo 🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

مروری بر زندگی معصومه سیحون
🎥 نهال تابش

«معصومه سیحون، نقاش و نخستین زن گالری‌دار ایرانی بود. او در سال ۱۳۴۵ گالری «سیحون» را تأسیس کرد و نقش مؤثری در معرفی آثار هنرمندان مهم ایرانی و حمایت از هنرمندان جوان و نوپا داشت. معصومه سیحون گرچه پس از انقلاب به زندان افتاد، اما پس از آزادی همچنان به فعالیت پرداخت و نگاه پیشرو و امیدواری خستگی‌ناپذیرش موجب شد حتی در سال‌های تاریک دهه‌ی شصت هم درهای گالری‌اش به روی مردم و هنرمندانشان باز باشد.»

@NashrAasoo 🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«لیورا هندلمن-باوور، استاد دپارتمان تاریخ خاورمیانه و آفریقا در دانشگاه تل‌آویو، است که در کتاب آفرینش زن ایرانی مدرن: فرهنگ عامه بین دو انقلاب بر تاریخ رسانه‌های چاپی در ایران، به‌ویژه مجلات عامه‌پسند زنان، تمرکز کرده و کوشیده است تا تأثیر این نشریات بر شکل‌گیری تصویر زن مدرن ایرانی را بررسی کند.»

aasoo.org/fa/books/4577
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«پرویز شهریاری عاشق ریاضیات بود و اکثر کسانی که در چند دهه‌ی گذشته دبیرستان را پشت‌سر گذاشته‌اند با نوشته‌ها و کتاب‌های شهریاری در زمینه‌ی ریاضیات آشنا هستند. دکتر غلامحسین صدری‌افشار که دوستی دیرینه‌ای با پرویز شهریاری داشت در مراسم بزرگداشت او می‌گوید: «شهریاری آن‌قدر ریاضی می‌دانست و به آن عشق و احاطه داشت که بیش از هرکسی در ایران در ترویج ریاضیات نقش داشت.»

🗂 #پرونده: پیشگامان فرهنگ مدرن ایران

aasoo.org/fa/articles/4582
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«لیلا، گلنار و افسانه سه زنِ چهل‌وچند ساله‌اند که خشونت خانگی را تجربه‌کرده‌اما آن را تحمل نکرده‌اند. آن‌ها نه آسان و سریع اما در نهایت توانسته‌اند که خود را از چرخه‌ی خشونت بیرون بکشند. هر سه‌‌نفر تحصیلات دانشگاهی دارند، از همان سال‌های نخستِ پس از ازدواج شاغل بوده‌اند و حالا در لندن زندگی می‌کنند. در عصر یک روز پاییزی از لیلا، گلنار و افسانه که رفاقتی چند ساله دارند، خواستم به خانه‌ام بیایند تا درباره‌ی این تجربه‌با یکدیگر گفت‌وگو کنیم. »

aasoo.org/fa/articles/4574
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

روان‌شناسی صلح و کاشتن نهال هم‌زیستی مسالمت‌آمیز در جهانی پرآشوب🔻

✍🏼
رویدادهای هولناک جنگ جهانی اول روان‌شناسان را با این پرسش مواجه کرد که چرا می‌جنگیم و چگونه می‌توان در صلح زندگی کرد؟ حتی تا سال‌ها پس از جنگ جهانی دوم دغدغه‌ی اصلی روان‌شناسان، روان‌شناسیِ جنگ و کمک به درمان افرادی بود که دچار «نشانگان موج‌گرفتگی» شده بودند، همان پدیده‌ای که بعدها «اختلال استرس پس از سانحه» خوانده شد. در آن زمان نه تنها روان‌شناسان بلکه دیگر اعضای تیم بهداشت روان، شامل روان‌پزشکان، مشاوران، روان‌درمانگران، مددکاران اجتماعی و روان‌پرستاران، می‌کوشیدند تا سربازانِ آسیب‌دیده را درمان کنند و به جنگ یا زندگی عادی بازگردانند. پس از جنگ جهانی دوم سایه‌ی‌ درگیری هسته‌ای، کابوس جنگ سرد، نسل‌کشی و بازماندگان هولوکاست، روا‌نشناسی جنگ را به سوی نوعی روان‌شناسیِ مبتنی بر پیشگیری از جنگ و حل تعارض، و گسترش و تثبیت صلح سوق داد.

✍🏼 روان‌شناسی صلح به دنبال تغییرات عملی در جهان پرآشوب فعلی است. برای این کار ایده‌هایی از حوزه‌های مختلف و فرهنگ‌های متفاوت را پذیرفته و با یکدیگر ادغام کرده است. روان‌شناسان صلح آستین‌ها را بالا زده‌اند و هرجایی که آتش تعارض‌ها و مناقشه‌ها شعله‌ور شده وارد میدان شده‌اند. بنابراین، کارِ آن‌ها از بحث‌های دانشگاهی فراتر می‌رود زیرا می‌خواهند به زندگی روزمره‌ی صلح‌آمیز مردم کمک کنند.

✍🏼 به قول اکتاویو پاز، شاعر و دیپلمات مکزیکی، انقلاب عبارت است از حرکت از جامعه و فرهنگِ کهنه به جامعه و فرهنگی نو، حرکتی خطی و گریزناپذیر برای خروج از چرخه‌ی تکراریِ رکود و خمول. در این معنا، روان‌چشناسی صلح نگاهی انقلابی به خروج از چرخه‌های تکرارشونده‌ی خشونت دارد. اندیشمندان و نظریه‌پردازان روان‌شناسی صلح به جای اینکه منتظر ظهور ناجی و آینده‌ای طلایی اما مبهم‌ بمانند، آستین‌ها را بالا زده‌اند و از قدم‌های کوچک شروع کرده‌اند. هدفِ آن‌ها، جلوگیری از فاجعه‌ی هسته‌ای و نسل‌کشی، و رقم زدن آینده‌ای واقع‌بینانه و آشتی‌جویانه در زمان حال است. آنها صلح را نوعی فرایند دگرگون‌کننده‌ی بزرگ می‌دانند و نه امری مقطعی و زودگذر. آنها تغییرات سریع و درمان‌های فوری را وعده نمی‌دهند و به ما یادآوری می‌کنند که مسیر صلح سخت و پرفراز و نشیب است، و مستلزم آگاهی و توانمندسازیِ تک تک اعضای جامعه.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

چرا «لیبرال» را به‌عنوان صفت به کار می‌برم؟🔻

✍️ تقریباً با اطمینان می‌توان گفت که برای فهم حساسیتِ اخلاقیِ لیبرال بهتر است که به ادبیات رجوع کنیم نه به سیاست. من با مطالعه‌ی آثار شاعرانی همچون ویسواوا شیمبورسکای لهستانی، یهودا آمیخای اسرائیلی، و سه شاعر آمریکایی ــ فیلیپ لِوین اهل دیترویت، فیلیپ شولتز اهل نیویورک، و سی.کِی. ویلیامز اهل پرینستون ــ یاد گرفتم که دست‌کم این حساسیت را بفهمم و آن را ارزشمند بشمارم. بی‌تردید می‌توان از شاعران دیگری هم نام برد اما این پنج نفر مشخصاً بلندنظری، شفقت، شوخ‌طبعی و طنزِ ظریفی را به من آموختند که با صفت «لیبرال» سازگار است و در عین حال مانع خشم و واقع‌بینیِ عمیق نمی‌شود.

✍️ گاهی می‌گویند اخلاقیات لیبرال یعنی «زندگی کن و کاری به کارِ دیگران نداشته باش»، اما این توصیف دقیقی نیست زیرا ما لیبرال‌ها نسبیت‌گرا نیستیم. ما قیدوبندهای اخلاقی را به رسمیت می‌شناسیم؛ از همه مهم‌تر اینکه ما با هر نوع تعصب و ظلم و ستم مخالف‌ایم. استاد و دوستم، جودیت شکلر، در کتابی جذاب درباره‌ی هفت گناه کبیره می‌گوید که همیشه باید «ظلم و ستم را در رأس» گناهانی قرار دهیم که می‌خواهیم از آن‌ها دوری گزینیم (شرور عادی، ۱۹۸۴). این مقدمه‌ی خوبی بر اخلاقیات لیبرال است.

✍️ ارتباط ما با لیبرالیسم بسیار متفاوت از چیزی است که در ظاهر از نام و ایدئولوژیِ لیبرالیسم برمی‌آید. من این ارتباط را ارتباطی وصفی بین صفت و موصوف می‌دانم: ما دموکرات لیبرال و سوسیالیست لیبرال هستیم، یا باید باشیم. من در عین حال ناسیونالیست و انترناسیونالیستِ لیبرال، اجتماع‌گرای لیبرال، فمینیست لیبرال، استاد و روشنفکر پاره‌وقتِ لیبرال، و یهودی لیبرال هستم. این صفت در همه‌ی این موارد کارکرد تقریباً مشابهی دارد، و هدفم این است که نشان دهم بر هر یک از این موارد چه تأثیری دارد. مثل هر صفت دیگری، «لیبرال» اسمِ قبل از خود را تعریف می‌کند؛ گاهی اسمِ قبل از خود را محدود و مقیّد می‌کند، گاهی روح تازه‌ای به آن می‌بخشد و گاهی آن را دیگرگون می‌سازد. این صفت نمی‌گوید که ما کیستیم بلکه نشان می‌دهد که چگونه همان شده‌ایم که هستیم ــ یعنی چگونه تعهدات ایدئولوژیکِ خود را اجرا می‌کنیم.

@NashrAasoo 💭

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«تا برچیده شدنِ اعدام دادخواهی ادامه دارد»
🎥 سپهر عاطفی

«ریحانه جباری در سال ۸۶ در حالی که ۱۹ ساله بود، به اتهام قتل بازداشت شد. قتل مردی که گفته شد وابسته به وزارت اطلاعات بوده، و قصد تجاوز به او را داشته است. فیلم مستند «هفت زمستان در تهران» ساخته‌ی اشتفی نیدرزول با استفاده از یادداشت‌های ریحانه و شهادت خانواده و دوستان او به روایت بازداشت، شکنجه، محاکمه و تحول او در زندان می‌پردازد. در این گفتگو که پس از نخستین نمایش این مستند در حاشیه‌ی برلیناله انجام شده، با شعله پاکروان، مادر ریحانه درباره‌ی ناگفته‌های روز اعدام او، مسیر دادخواهی و باز ایستادن و مقاومت صحبت کردیم. «هفت زمستان در تهران» تا امروز در بیش از صد شهر جهان به نمایش درآمده و برنده‌ی ۲۲ جایزه‌ی بین‌المللی شامل جایزه‌ی صلح از فستیوال فیلم برلین شده است.»

aasoo.org/fa/multimedia/videos/4571
@NashrAasoo🔺

Читать полностью…

Aasoo - آسو

اکتیویسم برای همسایه
‏✍🏼 مانا نیستانی‌

@NashrAasoo 🔺‏⁦ ⁩

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«ادبیات اصیل نمی‌تواند به هیچ روی ایدئولوژیک باشد، چون آشتی‌ناپذیریِ بنیادین ادبیات و ایدئولوژی معلول تقابل میان تخیل آزاد و زبان لایه‌لایه و مستعد تفاسیر گوناگون با گفتمانی است که صراحت و تک‌سویی و یک‌صدایی‌اش به تعیین تکلیف‌های آمرانه برای جهان و انسان می‌انجامد و آزادی خلاقیت و تخیل را برنمی‌تابد. خالقان ادبی با پرهیز مطلق از تعلق ایدئولوژیک، حافظان حریم شعریّت و ادبیّت آفریده‌های خودند.»

aasoo.org/fa/articles/4569
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…

Aasoo - آسو

«وقتی تقاضا برای پناهندگی صدها برابر ظرفیت پناهندگی است، چه مناسباتی میان پناهجویان و مسئولین رسیدگی به پرونده‌ی آنها پدید می‌آید؟ عُمر دِواچی، مردم‌شناس و پژوهشگر اهل عراق، سال‌هاست که وضعیت عراقیان آواره را دنبال می‌کند و موضوع پژوهش‌ او مناسبات حول روند تقاضا و دریافت پناهندگی است. دواچی معتقد است در بحران اسکان هر آواره‌ای که به نظر شرایط‌ حاد‌تری دارد، شانس بالاتری برای پناهندگی‌ دارد، اما معیار شرایط «حادتر» در میان مردمی که همگی جنگ‌زده‌اند چیست؟»

aasoo.org/fa/articles/4264
@NashrAasoo 🔻

Читать полностью…
Subscribe to a channel