تمام زندگی ام صرف شعر گفتن شد از آن زمان که شنیدم تو شعر می خوانی عباس_رازقی
بعدِ تو سایهٔ شب بر سرِ هر پنجره ماند
ماهِ تنهای دلـم حسرتِ یک خاطره شد
#نگار_حسینی
@nabzeshear
مهمترین چیز در زندگی آن است که از زندگی خود لذت ببریم،شاد باشیم و این همه آن چیزی است که اهمیت دارد.
#آدری_هپبورن
@nabzeshear
ای لبت باده فروش و دل من باده پرست
جانم از جام می عشق تو دیوانه و مست
تنم از مهر رخت موئی و از موئی کم
صد گره در خم هر مویت و هر موئی شست
هر که چون ماه نو انگشت نما شد در شهر
همچو ابروی تو در باده پرستان پیوست
تا ابد مست بیفتد چو من از ساغر عشق
می پرستی که بود بی خبر از جام الست
تو مپندار که از خود خبرم هست که نیست
یا دلم بستهی بند کمرت نیست که هست
آن چنان در دل تنگم زدهای خیمهی انس
که کسی را نبود جز تو درو جای نشست
همه را کار شرابست و مرا کار خراب
همه را باده به دستست و مرا باد به دست
#خواجوی_کرمانی
@nabzeshear
تو تنها علتی هستی
که به خاطر آن
روزهای بیشتر،شب های بیشتر،
و سهم بیشتری از زندگی می خواهم
#جبران_خلیل_جبران
@nabzeshear
من پنجره وار دوستت دارم!
حتی صد سال بعد از دوست داشتنت،
تو را به چشم نبینم
همه ی دیوار های محل میدانند
که به دل دارمت...
#مريم_قهرمانلو
@nabzeshear
در چشمانت
کودک زیبایی گرم بازی است
که در سرزمین من به آن ماه میگویند
نزار قبانی
#شبتون_دلنشین
@nabzeshear
دردهایت را بیاور،سینه ام آماده است
دردها را خوب کردن کار یک دلداده است
اینکه غمهایت به جانم بند گردد سخت نیست
اینکه میمیرم برایت،ماجرایی ساده است
#مهدی_اسدی
@nabzeshear
در خیالم موج موهای تو را میساختم
هر زمان سنگی درون برکه میانداختم
شاخه شاخه رود پیدا بود در دشت تنت
اسب چشمم را که روی پیکرت میتاختم
هیچ تاری غیر موهایت به دل چنگی نزد
هیچ چنگی غیر تار موی تو ننواختم
"رود بودم رود" این را گفت مردابی به ماه
ایستادم تا تماشایت کنم دل باختم
چشمهای روشنت را یک دم از من برندار
روز محشر چشمهایت را اگر نشناختم
#غلامرضا_رنجبری
@nabzeshear
بیشهای سوخته در قلب کویری ست منم!
وندر آن بیشهی آتش زده شیری ست منم!
تا قفس هست مرا لذت آزادی نیست
هر کجا در همه آفاق اسیری ست منم!
زندگی سنگ عظیمی ست ولی می شکند
که روان زیر پیاش جوی حقیری ست منم!
در پی آب حیاتی؟ به خرابات برو
خسته از عمر در آن زاویه پیری ست منم!
گر چه دور است ولی زود عیان خواهد شد
آنچه کوه است در آن دامنه دیری ست منم!
#حسین_جنتی
@nabzeshear
همین عشقی که در دل لانه کرده
بپا آتش در این ویرانه کرده
نه تنها از سر من عقل برده
تو را هم مثل من دیوانه کرده!
#کاوه_احمدزاده
@nabzeshear
همین که قطرهای از آسمان فرود آمد
حباب حرف شد و بر دهان رود آمد
و حرف صاعقه شد،در درخت جان افتاد
به جای این که به درد آید او به دود آمد
و دود در حرکات مداد جاری شد
خطی سپید پس از نقطهای کبود آمد
زبان،تبلور تکرار بود،متن بدیع
اگر چه راه بیان را بلد نبود،آمد!
صدا به مرز شکفتن رسید در دهنم
گلی برای فرستادن درود آمد
شکوه سرخوشی شاعرانه در من ریخت
همین که شاد نشستم،غمی حسود آمد
#کبری_موسوی_قهفرخی
@nabzeshear
نگاهت می کنم خاموش و خاموشی زبان دارد
زبان عاشقان چشم است و چشم از دل نشان دارد
#هوشنگ_ابتهاج
@nabzeshear
لبخند میزنم
تا چیزهایی را مخفی کنم
جای زخم میخ بر دیوار را
با تابلوهای زیبا میپوشانند...
#حسن_آذری
@nabzeshear
تاریکی شب های مرا رویِ تو کافیست.. ❤️
#پریناز_جهانگیر
@nabzeshear
ز بس در دل گل یادت شکوفاست
گرفتـه بـوی گـل پیــراهن مـن
#قیصر_امین_پور
@nabzeshear
دنیای من دنیای تفریح و تماشا نیست
دنیای من دنیای آدم های زیبا نیست
دنیای من تاریک تر از انفرادی هاست
در ظلمت دنیای من یک پنجره وا نیست
یک عمر از آخر به اول زندگی کردم
روزی که در راه است دیروز است فردا نیست
تقصیرهای دیگران بر گردنم افتاد
دیوارهای خانه ام هم قد حاشا نیست
با دوستانش می رود در شهر می گردد
تنهایی من مثل من اینقدر تنها نیست
آه ای مسیری که به سمت دره در راهی
من را ببر با خویشتن جای من اینجا نیست
#سعید_حیدری_ساوجی
@nabzeshear
تو راست می گفتی
تکرار بلای جان هر آغوشی ست
آن روزها
ما فقط برای هم حجم بودیم
و تمام دوستت دارم ها
حرف بودند
بگذریم...
خواستم بگویم
اولین شب تنهایی
زیاد سخت نبود
دارم بدون تو صبحانه می خورم
#رسول_ادهمی
@nabzeshear
ما از امیدها همه یکجا گذشتهایم
از آخرت بُریده ز دنیا گذشتهایم
گشته است در میانه رَوی عمر ما تمام
ما از پل صراط همین جا گذشتهایم
#صائب_تبریزی
@nabzeshear
نبودنت
شایعه شده
و
زبان به زبان می چرخد
کسی نمی داند
تو
در قلب منی ...
#سمیرا_آنالویی
@nabzeshear
نه بادبادک ها ما را به آسمان برد
نه دست هايمان آن قدر گرم بود
كه خورشيد را روشن كنيم
حالا ديگر نه تو پشت پنجره می ايستی
نه من از آن كوچه می گذرم
عشق همين است
فقط می توان
از آن شعر ساخت!
#رضوان_ابوترابی
@nabzeshear
شک ندارم که تو با قافیه بر می گردی
شعر من کوچه ی بن بست فراوان دارد
#رسول_مختاری_پور
@nabzeshear
روی تو به یک صبح دل انگیـز شبیه است
شور تو به مرغان سحر خیـز شبیه است
جو گندمی موی تـو در اوج جوانی
انگار بهار است و به پاییـز شبیه است
عاشق کش بالفطره ای،ای شوق دمادم
چشم تو از این حیث به چنگیز شبیه است
من مست می حافظم و باده ی صائب
شیراز تو از بس که به تبریز شبیه است
#تکتم_حسینی
#درود_پگاهتون_نیک
@nabzeshear
برایت شعر گفتم تا بخوانی عمق عشقم را
نخواندی بیت هایم را، نوشتی از غزل سیرم
#محمدصادق_امیری_فر
@nabzeshear
هی زخم ...
دوباره زخم ...
این هم شد کار؟
سرگرمی دیگری نداری ای عشق؟
#بهرام_محمودى
@nabzeshear
چشمهای آدم، از زبانش راستتر حرف میزند
#محمود_دولت_آبادی
@nabzeshear
من
اما میتوانستم
کس دیگری را
دوست داشته باشم،
اگر …
دوست داشتن را
با تو شروع نکرده بودم
🤍🍃
#جان_یوجل
@nabzeshear
من مِه ام !
که گاهی به زمین دل میبندم
گاهی به آسمان..
و آرام آرام
میانِ تو و خدا
پراکنده میشوم...
#گروس_عبدالملکیان
@nabzeshear
ڪاش میشد مژه بر هم نزند، دریا شب
دل سرڪَشتهام امشب سرِ طوفان دارد
شب به شب میرسد از فاصلهها اندوهت
بیتو باز این دل بیحوصله مهمان دارد
#مهناز_نجفی
☆شب بخیر جان دلم❤️✨
@nabzeshear
این روزها دیگر
تعداد موهای سفیدم را نمی دانم
گاهی برای یادبود لحظه ای کوچک
یک روز کامل جشن می گیرم
گاهی
صد بار در یک روز می میرم...
#قیصر_امین_پور
@nabzeshear