mousighigolha | Unsorted

Telegram-канал mousighigolha - موسیقی گلها

19728

تماس 09121502362 بابایی هیچگونه تبلیغ پذیرفته نیست. zirakbaba@

Subscribe to a channel

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

من بچه جوادیه ام
من بچه امیریه
مختاری
گمرک
فرقی نمی کند
این رودهای خسته به میدان راه آهن می ریزند

میدان راه آهن دریاچه ای بزرگ
دریاچه لجن
با آن جزیره اش
و ساکن همیشگی آن جزیره اش
گفتم همیشگی؟!
آب از چهار رود
می ریزد
رود جوادیه
رود امیریه
سی متری
شوش
و بادبان گشوده بر این رودها
نکبت.

می رانم
با قایقی نشسته به گل
من بچه جوادیه ام
از روی پل می گذری
غمهای سرزمین من آغاز می شود
ای خط راه آهن
ای مرز
با پرده های دود
چشم مرا بگیر
مگذار من ببینم چیزی را در بالا
مگذار من بخواهم
مگذار آرزو
در سینه ام دواند ریشه
مگذار

ای دود
یک روز اگر محله ما آمدی
همراه خود بیاور چترت را
اینجا هوا همیشه گرفته ست
اینجا همیشه ابر است
اینجا همیشه باران است
باران اشک
باران غم
باران فقر
باران کوفت
باران زهرمار
اینجا هوا همیشه بارانی ست
وقتی که باران می بارد
یعنی همیشه
باید دعا کنیم
و از خدا بخواهیم
نیرو دهد به بام کاهگلی مان

باید دعا کنیم
دیوار ها
تابوت سقفها را
از شانه بر زمین نگذارند
باید دعا کنیم که از درزهای سقف
آوای اضطراب قطره باران
در طشت
ننشیند
باید دعا کنیم
همراه مادر که دو دستش
هی تیر می کشد
همراه مادری که دو چشمش
می سوزد
و چند تکه پیرهن کهنه
افتاده در کنارش
پاره

کشتارگاه
در آخر جوادیه
این سوی «نازی آباد» است
و مردم محله من هر صبح
با بوی خون
بیدار می شوند
در بوی تند شاش و پهن
اینجا بهار بینی خود را می گیرد
سگهای نازی آباد
در بوی لاشه های کهن عشق می کنند
میعادگاهشان
کشتارگاه
انبوه گوسفندان
تصویر کوره های آدم سوزی را
در ذهنم
بیدار می کنند

از دور آه تیره آدمها
از توی کوره، چنگ بر افلاک می زند
از توی کوره های آدم سوزی
انگار باید همیشه غم
آجر به روی آجر بگذارد

من بچه جوادیه ام
وقتی درشکه چی
شلاق می کشد
خطی کنار صورت من رسم می شود

در گمرک امیریه وقتی بودیم
در کوچه قلمستان درس می خواندیم
و عاشق بزن بزن بودیم
با بچه های مدرسه دیگر
در کوچه های خلوت
دعوا می کردیم
و با لباس پاره
می آمدیم خانه

در روزهای خسته تابستان
شاگرد می شدیم
در پیش یخ فروش و میوه فروش و لحافدوز
قصاب یا که نجار
و پولهایمان را
در سینمای «نور»
خرج می کردیم
در سینما
یا سوت بلبلی بود
یا فحش خوارمادر
یا دعوا
درضمن
آهنگ صفحه های قدیمی

شبها میان کوچه
می خواستم
مانند تارزان
از رشته های نور بگیرم
وز این طرف به آن طرف بروم
و مثل صاعقه
بر دشمنان خویش
فرود آیم
شبها که روی ایوان می خوابیدم
در عالم کرات سماوری بودم
و ابرها مقابل چشمانم
صد شکل می شدند
در غرفه های ابر چه دنیایی بود

در این محله اکثر مردم
محصول ناله های قطارند
زیرا که نصف شب
چندین بار
هر مادر و پدری از خواب می پرد!
سوت قطار، یعنی
آن بچه ای که تیر و کمانش
چشم چراغهای محل را
از کاسه در می آرد
سوت قطار مساوی ست
با بچه ای که توپ گلینش
بر قامت تو
مهر باطله خواهد زد
اینجا قطار، زندگی مردم است
با سوت او به خواب فرو می روند
با سوت او
بیدار می شوند
اینجا قطار مونس خوبی ست
من بچه جوادیه ام
من عاشق صدای قطارم
هر شب قطار
از تونلی که خاطره هایم درست کرده می گذرد
وقتی قطار می گذرد
در ایستگاه خاطره هایم
می ایستد
چون جمله ای به حالت مکث
انبوه خاطراتم
با جمله طویل قطار
بر خط راه آهن
هر شب نوشته می شود و پاک می شود
وقتی قطار می گذرد
من مثل مرد سوزنبان
از دخمه ای که بر لب خط است
پا می نهم به بیرون
تا خط عوض کنم
وقتی قطار می گذرد
چون پیر مرد سوزنبان
چشمان خسته خود را
در دست خود گرفته
تکان می دهم
تا کورسوی فانوسم
در سرگردانی گم گردد
وقتی قطار می گذرد
من بر سطر تقاطع خطها
در تاریکی
می گریم
من با قطار، الفت دیرین دارم
و در مسیر آن
صدها هزار خاطره شیرین دارم
وقتی قطار می گذرد
در ایستگاه خاطره ها
می ایستد
و خاطرات کهنه
مثل مسافران شتابان
از هر طرف سوار می شوند
وقتی قطار می گذرد

من بچه جوادیه ام
در این محل هنوز
موی سبیل
پیمان محکمی ست
و تکه های نان
سوگند استوار
با آنکه بچه ها و جوانها
از نسل ساندویچ اند
و روز و شب
دنبال پوچ و هیچ اند

بر بامها
روییده شاخه های فلزی
بر بامها
باد دروغ می وزد
موج فریب می گذرد
و شاخه های خشک فلزی
از این هوای تار و دروغین
سرشار می شوند و
پربار می شنود
این شاخه های خشک فلزی
با ریشه های شیشه ای خود
از مغز ساکنان این محله غذا می گیرند
به شاخه های خشک فلزی
حتی کلاغها هم مشکوکند

بر بامها شکوه کبوترها دیگر نیست
زیرا کبوتران
مغلوب مرغهای فلزی گشتند
از روی شاخه های فلزی
اینک عبور مرغهای فلزی ست
اکنون کبوتران
در سینه ملول کبوتربازان
می لرزند
با دست و بال زخمی

من بچه جوادیه ام
من هم محل دزدانم
دزدان آفتابه
من هم محل میوه فروشان دوره گرد
من هم محل دردم

این روزها دیگر
چون بشکه های نفتم
با کمترین جرقه
می بینی
ناگاه
تا آسمان هفتم
رفتم!

✅ عمران صلاحی
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ دکلمه : من بچه جوادیه ام
✅ شعر و خوانش : عمران صلاحی
✅ گاه : پاییز 1356 خورشیدی/شب های شعر گوته
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

/channel/MousighiGolha/56433

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ تصنیف دو اوایی : رباعیات خیام
✅ خواننده : بنان/دلکش
✅ ارکستر : منصوری
✅ شعر : خیام
✅ کیفیت : پالایش بیداد
🌐 کانال موسیقی گلها
@MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ اجرای خصوصی : ساز و آواز
✅ خواننده : بنان
✅ پیانو : غلامحسین معتمدی
✅ تمبک : محمد اسماعیلی
✅ از آرشیو : دکترغلامحسین معتمدی
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ برنامه موسیقی : خصوصی
✅ خواننده : بنان و الهه
✅ سنتور : فرامرز پایور
✅ تمبک : محمد اسماعیلی
✅ از آرشیو : دکترغلامحسین معتمدی
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

/channel/MousighiGolha/30938

Читать полностью…

موسیقی گلها

شوخ‌طبعی‌های عمران صلاحی مهرِ تأییدی است بر این نظریهٔ برخی از اُدبای قدیم:
«مضمون در کوچه و خیابان ریخته، هنر در فرم بخشیدنِ به آن‌ها است».
صلاحی از دمِ‌دست‌ترین اتفاق‌ها سوژه می‌سازد.
جایی خواندم که مدتی در انتخابِ عنوان برای اثری مردّد بود، ناگهان کنارِ خیابان نوشتهٔ تابلویی را مناسب‌دید:
«عملیاتِ عمرانی»! پیش‌از‌انقلاب مراکز تفریحی برای سرگرمی و قمار و «شُربِ مدام» وجودداشت با نام «تفریحات سالمِ اجتماعی»؛ و عنوان یکی از آثارِ عمران صلاحی «تفریحاتِ سالم» که درحقیقت کنایه‌ای است به ناسالم‌بودنِ هنرِ طنز در نگاه برخی! در مصاحبه‌ای نیز از او پرسیدند متولد کجایید؟ گفت: «میدان محمدیّه، البته نه وسطِ میدان!». حتی طنز در شناسنامهٔ آثارش نیز حضور دارد؛
جایی به‌جای « تنظیم‌کنندگان» آورده: «طنزیم‌کنندگان!»

صلاحی جز طنز، اشعارِ جدی در قالب‌های گوناگون و در فرم‌های سنتی و نوین فراوان سروده، اما هنرش در خلقِ حکایت‌واره‌ها، روایت‌گونه‌های شوخ‌طبعانه و اشعارِ طنزآمیز، جلوهٔ بیش‌تری‌دارد. شعر بلند و طنزآمیزِ «من بچهٔ جوادیه‌امِ» (۱۳۵۱) او در برخی گزینه‌های شعرِ امروز آمده‌است.
صلاحی به تمهیدات زبانی و آرایه‌های ادبی وقوفِ ‌دارد و به‌‌گونه‌ای سهل‌و‌ممتنع‌ از آن‌ها بهره‌می‌برد؛ گمان‌می‌کنم بخشی از این هنرش را مرهون دوستیِ دیرینه‌اش با پرویز شاپور و کندوکاو در زوایای ادبیِ کاریکلماتورهای اوست. صلاحی از آغازِ جوانی‌اش تا آخرین‌روزهای زندگیِ شاپور، از نزدیک‌ترین کسانِ او بود. او بر برخی از دفترهای شاپور مقدمه نوشت، نامه‌های فروغ به شاپور را (اولین تپش‌های عاشقانهٔ قلبم) باهمکاریِ فرزندش کامیار سروسامان داد و در قطعاتی نیز از شوخ‌طبعی‌هایش یادکرده:

« مستی و راستی»

«شاپورخان می‌گوید:
وقتی که مستِ مست‌ام
تازه
یک آدمِ معمولی هست‌ام».


این شعر کوتاهِ صلاحی کاملاً کاریکلماتورگونه است:

«فریاد نمی‌زنم
نزدیک‌تر می‌آیم
تا صدایم را بشنوی»


یا این عبارتِ او، که در آن با به‌کارگیریِ آرایهٔ « اِستثنای مُنقطع» طنزی بی‌نظیر ساخته، درحقیقت #کاریکلماتور است:

«تنها درآمدِ امسال، پدرمان بود!».


#رباعی‌

هشدار که با درفش نازت نکنند
تولیدگرِ برقِ سه‌فازت نکنند
اوضاعِ جهان دِیمی و هرکی‌هرکی است
کوتاه بیا تا که درازت نکنند!

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ دکلمه : عصر یک جمعه
✅ شعر و خوانش : عمران صلاحی
✅ گاه : پاییز 1356 خورشیدی/شب های شعر گوته
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ دکلمه : تو کوچه دارن منو میزنن
✅ شعر و خوانش : عمران صلاحی
✅ گاه : پاییز 1356 خورشیدی/شب های شعر گوته
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

شب شعر انجمن ادبی زنجان در سال ۱۳۵۵ با حضور
#علیرضا_طبایی
#حسین_منزوی
#عمران_صلاحی
#اصغر_واقدی
#حسن_فدایی

برگرفته از صفحه اینستاگرام علیرضا طبایی:
https://www.instagram.com/p/C1bXMT6iqoh/?igsh=OTU1ODAwZWUxYg==

Читать полностью…

موسیقی گلها

عمران صلاحی از خودش می‌گوید و از حسین منزوی
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
@MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

به دوست عزیزم و سمی (هم اسم) خودم جناب آقای غلامحسین معتمدی تقدیم کردم که همیشه یاد من باشند. غلامحسین بنان

تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۵۴ عکس توسط آقای سعید صدر گرفته شده است.
۵۴/۲/۲۲

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

ترانه ثمر شیرین(نخستین انتشار)
آهنگساز: جـواد لشگری
ترانه‌سرا: کریم فکور
خواننده: سیمین آرین
دستگاه/مایه: بیات اصفهان


کو ساقی و رامشگر کو
زان بادۀ جان‌پرور کو

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha
@musighi_banovan_aval_iran

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ آلبوم : سه تار
✅ قطعه سوم : تکنوازی در آواز بیات ترک
✅ سه تار : سعید هرمزی
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ آلبوم : سه تار
✅ قطعه دوم : تکنوازی در آواز دشتی
✅ سه تار : سعید هرمزی
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

✅ آلبوم : سه تار
✅ قطعه اول : تکنوازی در شور
✅ سه تار : سعید هرمزی
🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…

موسیقی گلها

🌐 کانال موسیقی گلها
/channel/MousighiGolha

Читать полностью…
Subscribe to a channel