molanay_gan | Unsorted

Telegram-канал molanay_gan - 🌼مولانای جان🌼

4414

امشب همه شب نشسته اندر حزنم فردا بروم مناره را کارد زنم خشم آلودست اگرچه با ماست صنم در چاه رسیده‌ام ولی بی‌رسنم #مولانا 🌼❤با ما همراه باشید ❤🌼

Subscribe to a channel

🌼مولانای جان🌼

اگر همیشه در رویای چیزی هستید
در واقع این واقعیت را در ذهن ناخودآگاه خود تکرار می‌کنید که« آن چیز نیستید»
دنیا به شما می‌گوید که زندگی خوب چیست

تبلیغات به شما یادآوری می‌کنند
که زندگی خوب در داشتن بهترین خانه
بهترین همسر و بهترین فرزندان است
ما در حال بمباران شدن توسط تمام
عواملی هستیم که به ما می گویند
زندگی خوب چیست
و چه کاری برای آن باید انجام دهیم

داشتن یک زندگی خوب و تلاش برای خلق آن بسیار خوب است اما مشکل اینجاست که وقتی به چیزی بیش از حد اهمیت بدهید
سلامت فکر را به خطر می‌اندازد

کلید زندگی خوب این است
که تنها روی چیزهایی تمرکز کنید
که برای تان واقعی، فوری و مهم هستند

📖هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها
مارک مانسون

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

پی ام نده با بیوت دلتنگش کن♥️ :)
      @Booghz_shabaneh
         @Booghz_shabaneh
قول میدم همین الان بهت پی ام میده !☝️🏾

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

از خون جوانان وطن لاله دمیده .......

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

برای #ایران💚


ایران صدای خسته‌ام را بشنو ای ایران
شکوای نای خسته‌ام را بشنو ای ایران

من از «دماوند» و «سهندت» قصّه می‌گویم
از کوه‌های سربلندت قصّه می‌گویم

از رودهایت، اشک‌های غرقه در خونت
از رودرود «کرخه» زاری‌های«کارونت»

از «بیستون»کن عاشقانِ تیشه دارانت
وآن نقش‌های بی‌گزند از باد و بارانت

از دفتر فال و تماشایی که در «شیراز»
«حافظ» رقم زد، جاودان در رنگ و در پرواز

از «اصفهان» باغ خزان‌نشناسی از کاشی
از «میر» و از «بهزاد» یعنی خط و نقاشی

از نبض بی‌مرگ «امیر» و خون جوشانش
که می گ‌زند بیرون هنوز از «فین کاشانش»

ایران من! آه ای کتاب شور و شیدایی
هر برگی از تاریخ تو فصلی تماشایی

فصلی همه تقدیر سرخ مرزدارانت
فصلی همه تصویر سبز سربه‌دارانت

فصل ستون‌های بلند تخت جمشیدت
در سر بلندی برده بالاتر ز خورشیدت

از سرخ جامه چون کفن پوشندگان تو
وز خون دامن‌گیر «بابک» در رگان تو

آواز من هر چند ایرانم! غم‌انگیز است
با این همه از عشق، از عشق تو لبریز است

دیگر چه جای باغ‌های چون بهشت تو
ای در خزان هم سبز بودن سرنوشت تو

در ذهن من ریگ روانت نیز سرسبز است
حتا کویرت نیز در پاییز سرسبز است

می‌دانمت جای به مرداب اوفتادن نیست
می‌دانمت ایثار هست و ایستادن نیست

گاهی‌ت اگر غمگین اگر نومید می‌بینیم
ناچار ما هم با تو نومیدیم و غمگینیم

با این همه خونی که از آیینه‌ات جاری است
رودی که از زخم عمیق سینه‌ات جاری است

می‌شوید از دل‌های ما زنگار غم‌ها را
همراه تو با خود به دریا می‌برد ما را.


#حسین_منزوى

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

در تاب و بند زلف دلاویز جان کشت
جان در هزار بند و دل اندر هزار تاب

گه دست عشق جامهٔ صبرم کند قبا
گه آب چشم خانهٔ رازم کند خراب

#انوری

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

نکته مگو هیچ به راهم مکن
راه من این است تو راهم مزن

خانه لیلی است و مجنون منم
جان من این جاست برو جان مکن

هر کی در این خانه درآید ورا
همچو منش باز بماند دهن

#حضرت_مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

در رَه دِل
چه لطيف است سَفر،
هيچ مگو ..

#مولانا


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

.
   کشتی چو به دریای روان میگذرد
     می‌پندارد که نیستان میگذرد

ما میگذریم ز این جهان در همه حال
    می‌پندارم کاین جهان میگذرد

#مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر
بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر

#مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

روبه اندر حیله پای خود فشرد
ریش خر بگرفت و آن خر را ببرد

مطرب آن خانقه کو تا که تفت
دف زند که خر برفت و خر برفت

چونک خرگوشی برد شیری به چاه
چون نیارد روبهی خر تا گیاه

گوش را بر بند و افسونها مخور
جز فسون آن ولی دادگر

آن فسون خوشتر از حلوای او
آنک صد حلواست خاک پای او

خنبهای خسروانی پر ز می
مایه برده از می لبهای وی

عاشق می باشد آن جان بعید
کو می لبهای لعلش را ندید

آب شیرین چون نبیند مرغ کور
چون نگردد گرد چشمهٔ آب شور

موسی جان سینه را سینا کند
طوطیان کور را بینا کند

خسرو شیرین جان نوبت زدست
لاجرم در شهر قند ارزان شدست

یوسفان غیب لشکر می‌کشند
تنگهای قند و شکر می‌کشند

اشتران مصر را رو سوی ما
بشنوید ای طوطیان بانگ درا

شهر ما فردا پر از شکر شود
شکر ارزانست ارزان‌تر شود

در شکر غلطید ای حلواییان
هم‌چو طوطی کوری صفراییان

نیشکر کوبید کار اینست و بس
جان بر افشانید یار اینست و بس

نقل بر نقلست و می بر می هلا
بر مناره رو بزن بانگ صلا

سرکهٔ نه ساله شیرین می‌شود
سنگ و مرمر لعل و زرین می‌شود

آفتاب اندر فلک دستک‌زنان
ذره‌ها چون عاشقان بازی‌کنان

چشمها مخمور شد از سبزه‌زار
گل شکوفه می‌کند بر شاخسار

چشم دولت سحر مطلق می‌کند
روح شد منصور انا الحق می‌زند

گر خری را می‌برد روبه ز سر
گو ببر تو خر مباش و غم مخور


#حضرت_مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

بنظرم تو روزای گرم تابستون یه پالت سایه رنگی رنگی از واجباته برای هر دختری🍡🍋‍🟩🥭
از دستش ندین که قیمتش مفته بخدا🩷

/channel/+mnQW-ahD2c40MTQ0

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

.
شبها به بزم مدعی ای بی مروت جا مکن
آرام جان او مشو، آزار جان ما مکن

از بهر حسرت خوردنم، لب بر لب ساغر منه
دست از پی آزردنم در گردن مینا مکن

در بزم غیر ای بی وفا بهر خدا مگذار پا
ما را و خود را بیش از این آزرده و رسوا مکن

هردم به مجلس ای رقیب از یار دلجویی مجو
خاطر نگهداریش را خاطر نشان ما مکن

درد
#فروغی را وا تا کی به فردا افکنی
اندیشه از فردا بدار، امروز را فردا مکن


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

🎧تو کی هستی،،،،،،،
#باهم_گوش_کنیم😊
محـبوبمـ
اگر روزي از #تــو
دربارۀ مــن پرسیدند
زیاد فکـر نـکن!
مـغـرور، بہ ایــشان بـگو:
دوســتم دارد
بسیار دوســتم دارد..🦋

#نزار_‌قبانی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

بگذار یتیمانه و دردانه بمیرم


#شهریار


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

زاهد خودپرست کو تا که ز خود رهانمش
درد شراب بیخودی از خم هو چشانمش

گر نفسم به او رسد در نفسی به یک نفس
تا سر کوی می‌کشان موی‌کشان کشانمش

زهدفروش خودنما ترک ریا نمی‌کند
هرچه فسون به او دمم هرچه فسانه خوانمش

چون ز در آید آن صنم خویش به پایش افکنم
دست به دامنش زنم در بر خود نشانمش

هرچه به جز خیال او قصد حریم دل کند
در نگشایمش به رو از در دل برانمش

گر شبکی خوش از کرم دوست درآید از درم
سر کنمش نثار ره جان به قدم فشانمش

مست شود چو دلبرم از می ناب وحدتا
سینه به سینه‌اش نهم بوسه ز لب ستانمش


✍ وحدت کرمانشاهی



‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

باده‌ی پرتو خورشید و ایاغ دم صبح
مفت آنان که درآیند به باغ دم صبح

پیش از این باد بهار این همه سرمست نبود
شبنم ماست که تر کرده دماغ دم صبح


#غالب_دهلوی
#صبح_بخیر

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

چشم مجنون چو بخفتی همه لیلی دیدی
مدعی بود اگرش خواب میسر میشد

#سعدی
#شب_بخیر


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

‏خَراب آنکَس که آبادَت نَخواهد...

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

#رشید_کاکاوند

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

فردوسی:«شاهنامه»آغاز کتاب»
#بخش_۶_گفتار_اندر_آفرینش_آفتاب_و_ماه

۷۴-روان اندر آن گوهرِ دل‌فْروز
کزو روشنایی گرفته ست روز

۷۵-که هر بامدادی چو زرّین سِپَر
زمشرق  برآرد  فروزنده  سَر

۷۶-زمین پوشد از نورْ پیراهنا
شود تیره گیتی بَدو روشنا 

۷۷-چُن از مشرق او سوی خاور کَشد
ز مشرق شبِ تیره سر برکَشد

۷۸-نگیرند مر یکدگر را گذر
نباشد ازاین یَک روش زاستر

۷۹-ایا آن که تو آفْتابی همی
چه بُودت که بر من نتابی همی؟
 
۸۰-چراغ است مر تیره شب را بَسیچ
-به بَد تا تُوانی تو هرگز مَپیچ-

۸۱-چو‌ سی روز گِردش بپَیمایدا
دو روز و دو شب روی ننمایدا

۸۲-پدید آید آنگاه باریک و زرد
چو پشتِ کسی، کو غمِ عشق خَورد

۸۳-چو بیننده دیدارش از دور دید
هم اندر زمان او شود ناپدید

۸۴-دگر شب نِمایش کند پیشتر
تو را روشنایی دِهد بیشتر

۸۵-به دو هفته گردد تمام و دُرُست
بَدان باز گردد، که بود از نَخست

۸۶-بود هر شب آنگاه باریکتر
به خورشیدِ تابنده نزدیکتر

۸۷-بَدینسان نِهادش خداوندِ داد
بُود تا بُود هم براین یَک نِهاد
#صبح_بخیر

 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

عشق مرا خرید

مرا عشق بپرسید
که ای خواجه چه خواهی؟
چه خواهد سَرِ مَخمور
به غیرِ دَرِ خَمّار؟

سراسر همه عیبیم
بدیدی و خریدی
زهی کالۀ پرعیب
زهی لطف خریدار

✅ عشق از من پرسید که ای خواجه به دنبال چه چیزی هستی؟
(گفتم) سَرِ خُمار چه چیزی به غیر از حضور مقابل دَرِ خانۀ خَمرفروش را می‌خواهد.

عشق هم مرا با تمام عیب‌هایم پذیرفت.
چه‌قدر من پُرعیب بودم،
و عشق چه خریدار پر از لفطی بود!


#غزل_مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

ای آنک امام عشقی تکبیر کن که مستی
دو دست را برافشان بیزار شو ز هستی

موقوف وقت بودی تعجیل می‌نمودی
وقت نماز آمد برجه چرا نشستی

بر بوی قبله حق صد قبله می‌تراشی
بر بوی عشق آن بت صد بت همی‌پرستی

بالاترک پر ای جان ای جان بنده فرمان
که مه بود به بالا سایه بود به پستی

همچون گدای هر در بر هر دری مزن سر
حلقه در فلک زن زیرا درازدستی

سغراق آسمانت چون کرد آن چنانت
بیگانه شو ز عالم کز خویش هم برستی

می‌گویمت که چونی هرگز کسی بگوید
با جان بی‌چگونه چونی چگونه استی

امشب خراب و مستی فردا شود ببینی
چه خیک‌ها دریدی چه شیشه‌ها شکستی

هر شیشه که شکستم بر تو توکلستم
که صد هزار گونه اشکسته را تو بستی

ای نقش بند پنهان کاندر درونه ای جان
داری هزار صورت جز ماه و جز مهستی

صد حلق را گشودی گر حلقه‌ای ربودی
صد جان و دل بدادی گر سینه‌ای بخستی

دیوانه گشته‌ام من هر چه از جنون بگویم
زودتر بلی بلی گو گر محرم الستی


#مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

🖤🖤🖤🥀🥀🥀🥀


‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

عشق‌هایی کز پی رنگی بُوَد
عشق نبْوَد، عاقبت ننگی بُوَد

عشقِ آن زنده گزین کو باقی است
کز شراب جان‌فزایت ساقی است

#مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

شاد باش و فارغ و آمِن که من
آن کنم با تو که باران با چمن

من غم تو می‌خَورم، تو غم مخَور
بر تو من مشفق‌ترم از صد پدر

#مولانا
#صبح_بخیر
#امروز_با_مولانا

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

#افکارتون_در_آرامش 🌼

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

.
ما دل سپرده‌ایم به گریه برای هم
باران به جای من، من و باران به جای هم

ابری گریست در من و در وی گریستم
تا دم زنیم، دم‌زدنی در هوای هم

ما تاب خورده‌ایم که ما قد کشیده‌ایم
گهواره‌های چابک‌مان دست‌های هم

باری به پایبندی هم پیر می‌شویم
تا پیر می‌شوند درختان به پای هم

غم نیست نیستن که همه در تداوُمیم
چون ابتدای یک دگر از انتهای هم

تنها صداست آنچه در این راه، ماندنی است*
خوش باد زنده ماندن‌مان در صدای هم

#استاد_حسین_منزوى

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

دل در حریم عشق تو پروازمی‌خواهد
تنگ است و یک دیدار پر اعجاز می خواهد

ساز دلم ناکوک ناکوک است بعد از تو
گیتارم از تو نغمه ای دم‌ساز می‌خواهد

تنهایی ام در هر غزل اندوه می بارد
دنیای شعرم شوری از آغاز می‌خواهد

ای یاس باران خورده ، جنگل با تو می رقصد
حتی قناری هم دلش آواز می‌خواهد

این بیت ها را عشق مي سازد نه من ، بنشین
از عشق صحبت کن، دلم ابراز می‌خواهد

یک کوه دردم ، محرم اسرار عشقم باش
از بیستون ، فرهاد یک هم راز می خواهد

#فاطمه_قنواتی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

هیاهوے غریب و مبهمے پیچیده در جانم
پرم از حس دلگیرے ڪه نامش را نمی‌دانم

تو اقیانوس سرشار از تلاطم‌هاے آرامی
و من دریاچه‌ے اشڪے ڪه دایم رو به طغیانم

بزن نے باز غوغا ڪن...بزن دف، شور برپا ڪن
به هر سوزے بگریانم، به هرسازے برقصانم

ببین آیینه‌وار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامے، من آرامم ...پریشانے، پریشانم

اگر شعرے نوشتم رونویسے از نگاهت بود
ڪه این دیوانگی‌ها را من از چشم تو می‌خوانم

#سیده_تکتم_حبیبی

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎

Читать полностью…

🌼مولانای جان🌼

مبادا چُنین هرگز آیینِ من
سَزا نیست این کار در دینِ من

که ایرانیان را به کشتن دهم
خود اندر جهان تاج بر سر نهم

[شاهنامه‌ی فردوسی، داستان رستم و اسفندیار، گفتار اندر رزمِ رستم با اسفندیار]

#فردوسی
#شاهنامه
#صبح_بخير

‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌┄✨❊🌼❊✨┄‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌ ‎‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌

Читать полностью…
Subscribe to a channel