قدم چهارم 🔹🔹🔹
۱۵ ) به چه ترتیب می توانم نوشتن این ترازنامه را در برنامه روزانه ام بیاورم ؟
@mojezeh_f
دوباره غریبهای که خودتان هستید را دوست خواهید داشت.
در طول سی سال مصرف نیکوتین ارتباطم با خودم و دیگران را از دست داده بودم.
حقیقت انسانیام را پشت دود پنهان میکردم.
اکنون که بهتر میبینم میفهمم که خیلی چیزها که میتوانست برایم شکوه به ارمغان بیاورد را درک نمیکردم.
نیکوتین مرا از عشق جدا کرده بود.
برای امروز مایلم که به بهترین نحو زندگی کنم.
"نود روز نود راه"
مراقبه روز هفتادوششم
نیکوتینیهای گمنام
از این پس در پی باورهایی هستم که مرا به هدفم برسانند، پس باورهایی را که سد راه رسیدن به اهدافم هستند رها میکنم.
برای من بهترین هدیه رهایی از مصرف نیکوتین، ارتباط آگاهانه با نیروی برتر است.
وقتی اصول روحانی قدمهای دوازدهگانه نیکوتینیهای گمنام را در زندگی ام اجرا میکنم، زندگی خوبی را تجربه میکنم.
خدا حامی من است. گله نمیکنم که چرا پاسخگوی همه مشکلاتم نیست.
برای امروز دعا میکنم و ایمان دارم که خدا میخواهد تا شاد و رها زندگی کنم.
"نود روز نود راه"
مراقبه روز هفتادوپنجم
نیکوتینیهای گمنام
قدم چهارم 🔹🔹🔹
۱۳ ) آیا من تمایل دارم که ترازنامه نوشتاری انجام دهم ؟ دلایل أین تصمیم را توضیح دهید .
@mojezeh_f
چه مصرف کنیم و چه مصرف نکنیم، وسوسه میگذرد.
دوران مصرف ماده مخدر نیکوتین را به خوبی به یاد میآورم. قبل از خواب میگفتم همین یک نخ را میکشم و میخوابم. بعد از کشیدن باز هم میگفتم یکی دیگر و بعد...
با همین یک نخها نصف پاکت سیگار خالی میشد و همسرم که مصرفکننده نبود از بوی سیگارم آزرده میشد.
امروز نمیتوانم بوی تعفن سیگار را تحمل کنم.
از بدو ورودم به انجمن، یاد گرفتم که به خودم احترام بگذارم.
چیزی را که نیاز داشتم یافتم:
کسانی که داستان اعتیادم را با آنان در میان بگذارم.
"نود روز نود راه"
مراقبه روز هفتادوچهارم
نیکوتینیهای گمنام
قدم چهارم 🔹🔹🔹
۱۲ ) قبل از کارکرد این قدم ، در حین آن و بعد از یک جلسه کارکرد این قدم ، آیا تمایل به درخواست راهنمایی از نیروی برترم دارم ؟ توضیح دهید .
@mojezeh_f
قدرتی بیکران در تجربه نهفته است.
به این دلیل قطع مصرف کردم که متوجه شدم نیکوتین در حال کشتن من است.
اطرافیانم بارها از من خواسته بودند اما تا زمانی که خودم تمایل پیدا نکنم اتفاق نیافتاد.
دوستان مصرفکنندهام هنوز باور ندارند که در قطع مصرف باقی بمانم.
برای امروز به تجاربم اعتماد میکنم و آنها را آموزگاری در مسیر بهبودی میدانم.
"نود روز نود راه"
مراقبه روز هفتادوسوم
نیکوتینیهای گمنام
قدم چهارم 🔹🔹🔹
۱۱ ) چرا ارزیابی نقاط قوت و ضعف رفتاری و دیدگاه های امروز من مهم است ؟
@mojezeh_f
زندگی روحانی ما یک حقیقت است و نه یک تئوری؛
هر کس باید خودش آن را تجربه کند.
قدمهای دوازدهگانه نیکوتینیهای گمنام یک مسیر روحانی است. قدمها یکی از ابزارهای بهبودی ماست.
رسیدن به روحانیت نیاز به عمل و پشتکار دارد.
برای امروز برای رسیدن به ارتباط با نیروی برتر، مراقبه میکنم.
"نود روز نود راه"
مراقبه روز هفتادودوم
نیکوتینیهای گمنام
قدم چهارم 🔹🔹🔹
۱۰ ) آیا اصول اخلاقی که من می خواهم بر اساس آنها زندگی کنم ، وجود دارند ؟ ارزشهای این اصول را تعریف کنید و توضیح دهید .
@mojezeh_f
@mojezeh_f
اصول اخلاقی یعنی مجموعه ای از ارزشها و رفتارها و کردارها و آداب و رسم ها و عُرف های که در جامعه رایج ومورد تائید اکثریت مردم می باشد .
بنابراین ، سابقه گذشته ما همیشه براساس قانون شکنی و هنجار شکنی و اخلاق گریزی استوار بوده است و لذا گرفتار نوعی اراده شخصی بوده ایم و همیشه در جنگ بودیم و در حالت حال بدی ، در گذشته ما با زمین و زمان جنگ داشتیم ، فکر میکردیم که جامعه مسبب بدبختی و اعتیاد به نیکوتین ما می باشد ، هر زمانی که می خواستیم نیکوتین مصرف کنم ، نمی گذاشتند تو این مکان نمی شود و از جامعه رنجش داشتیم و آزادی ما رو محدود می کرد ، اما به برکت کارکرد سه قدم قبلی متوجه شدیم که اعتیاد نیکوتین ما ارتباط مستقیمی به جامعه ندارد و در واقع اعظم مشکلات ما حاصل از بیماریمان می باشد ، بنابراین ، امروز ما در فرایند بهبودی قرار گرفته ایم و مهمترین دستاورد ما از بهبودی پیام صلح و آشتی برای خود و دیگران می باشد ، ما سعی میکنیم تا به توقعات اهالی جامعه احترام بگذاریم ، با قطع مصرف نیکوتین و حتی خود را با آنها تطبیق بدهیم ، البته این رفتار ما به این معنا نمی باشد که ما به همه توقعات آنها اعتقاد داریم ، در واقع احترام گذاشتن به اعتقادت دیگران حتی اگر خلاف عقاید ما باشد نشانگر فروتنی و تاثیرات بهبودی در ما می باشد ، و اگر گاهی احساس کنیم که توقعات جامعه نیاز به اصلاح و یا تغییر دارد ، بنابراین ، هر آنچه که از دستمان بر می آید انجام میدهیم ، و بی شک اولین کاری که از دستمان بر می آید و میتوانیم آنرا انجام بدهیم این است که متمرکز به روی تغییر دادن خودمان باشیم ، و لذا سعی میکنیم تا این تغییرات را ابتدا در خودمان بوجود بیاوریم و در درون خود به صلح و آشتی برسیم و از ذهنیت های منفی گرایانه و قضاوت های بیمارگونه دوری بجویم ، و اگر احیاناً فکر میکنیم که اکثریت افراد جامعه در رابطه با آداب و رسوم و اخلاق و قانون در اشتباه هستند ( اکثر مردم مصرف کننده نیکوتین هستند ) بنابراین ، دعا و شکیبایی میکنیم و همینطور به آنها فرصت بلوغ شدن میدهیم تا خود با پرداخت هزینه های لازم به اشتباهاتشان پی ببرند .
@mojezeh_f
@mojezeh_f
مهم ترین و بهترین راه، نوشتن جزء به جزء و به دنبال نقش خود بودن در تراز نامه است و من راه دیگری را نمی شناسم . فراموش نمی کنم که نوشتن تراز نامه نیاز به دعا و درخواست از خداوند مهربان و نیروی برتر دارد. لذا اولین کاری که می کنم دعا و مراقبه و کمک خواستن از خداوند است. همچنین سعی می کنم امروز خلاقانه به روند بهبودی نگاه کنم، از زوایای مختلف دیگر و بهتری فقط برای امروز به آن می اندیشم، با نوشتن سئوال در جلسات پرسش و پاسخ، مشارکت در جلسات، روشن بینی، صداقت ، پذیرش دیگران، مشورت، تواضع، پذیرش خود، مسئولیت پذیری، کارکرد ادامه قدم ها حتی در صورت نداشتن تمایل و بخشش، خواندن نشریات، گرفتن تجربه از اعضای قدیمی، می توانم در این مسیر گام بردارم.اکنون درک می کنم که ترس یکی از ریشه های اصلی بیماری اعتیاد هست و باعث تغییر نکردن من در زندگی شده است و حالا می خواهم به وسیله قدمها و با کمک نیروی برتر و روشن بینی حاصل از قدم چهار، تغییرات تدریجی در زندگی خود داشته باشم. امروزه دیگر از از ابزارهای قدیمی استفاده نمی کنم و هر چیزی، حتی کوچک و ناچیز را می نویسم .دیگر درماندگیهای گذشته که از آنها ترس داشتم را کنارگذاشته و با اعتماد به تجربه دیگران و با کمک نیروی برتر جرأت پیدا کردم تا این قدم را کار کنم و شهامت روبرو شدن با خود را داشته باشم.
@mojezeh_f
@mojezeh_f
بله .
ما تمایل داریم که یک ترازنامه نوشتاری انجام دهیم ، چرا ؟
شناخت بیشتر و بهتر از خود .
آشنا شدن با نواقص و نقاط منفی و قوت خود .
کنار رفتن تدریجی لایه های انکار خود و نزدیک شدن به تعادل .
از بین رفتن رنجش هایمان .
چون در اصل شروع بهبودی ما از نوشتن ترازنامه این قدم آغاز می شود .
کمک به بهبودی خود و سرعت بخشیدن به حرکت خود برای رسیدن به آن .
عدم تکرار الگوهای رفتاری گذشته که موجب می شدند ما درد بکشیم .
رسیدن به آرامش و آزادی و شناخت و آشنایی بیشتر با خود .
با ترازنامه نوشتاری باعث می شود رفتارهای مان را بررسی کنیم ، چه کارهای خوب یا بد در گذشته کرده ایم .
ببینیم در گذشته چگونه شخصیتی داشته ایم و دلیل رنجش ، کینه و نفرت ما از دیگران چه بوده است .
همین که رنجش ها را می نویسیم ، خیلی سریع به آرامش می رسیم ، همین که رنجش ها را لیست می کنیم خیلی از رنجش ها از بین می رود ، این یک معجزه است .
@mojezeh_f
@mojezeh_f
ما سه قدم قبلی را با کمک راهنما کارکردیم ، طی این مدت تا حدود زیادی به روحیات وی پی بردیم ، و او را با تمام خصوصیات یک انسان پذیرفتیم و همچنین به این درک رسیدیم که هیچ انسانی کامل نیست ولذا راهنمای ما هم از این قاعده خارج نیست و بطور قطع نکات مثبت و منفی ای را دارا می باشد ، اما نکته ایی را که ما در رابطه با راهنمای خود مورد توجه قرار میدهیم این است که گذشته و یا سابقه دیروز او اصلاً برای ما مهم نیست ، بلکه آنچه که مهم است تغییرات و دگرگونهایست که در وی اینک مشاهد می کنیم ، در واقع ما به راهنمای خود ، امروز ، بر اساس سابقه بهبودیش نظر می کنیم ، نه بر اساس سابقه بیماریش.
ما با راهنمای خود شرایط های مختلفی را در عرصه بهبودی با هم تجربه کردیم ، بالا و پائین ، پستی و بلندیهای زیادی را ، دست در دست هم گذراندیم ، و طی این دوران ، صداقت و صمیمیت راهنمایمان را ، که با عشق ، و همه وجود ، سعی میکرد تا تمام اندوخته های بهبودی خود را ، بدون هیچگونه چشم داشتی در اختیار ما بگذارد به عینه دیدیم ، و همینطور پی بردیم که او دانش بهبودی خود را که حاصل زحمات فراوانی است ، چگونه بدون توقع و رایگان در اختیار ما قرار می دهد ، و لذا مجموعه همه این عوامل باعث شد که ما هر چقدر با راهنما به جلو حرکت کردیم نقطه اعتمادمان نسبت به او افزایش یابد ، در بسیاری از مواقع با هم خندیدیم و هر از گاهی با هم گریه کردیم ، با اینکه احساس می کردیم خودش کوه و انبوهی از درد است و زندگیش مملو از ملال و مشکلات عدیده است ، اما دردهای ما را صبورانه مرهم می نهاد . گاهی وقتها زمانی که غمگین بود میخندید تا ما روحیه بگیریم ، وقتی وارد قدم چهارم شدیم برای بر طرف کردن ترس های ما شروع به خواندن بعضی از ترازنامه های خود کرد ، در واقع او تمام توان خود را بکار گرفت تا ما در این مسیر ، از پیچ و خم های سخت گذر کنیم ، و لذا مجموعه این عوامل باعث شدند تا ما تمایل پیدا کنیم تا این قدم را با او کار کنیم .
گاهی ما با تجربه گرفتن از دوستان بهبودی سعی کردیم تا اطلاعات بیشتری از دیگران که این قدم را کار کرده اند بهره بگیریم و از تجربیات دیگر اعضا نیز استفاده کنیم ، و در این هنگام بود که متوجه شدیم ، علیرغم اینکه سعی می کنیم تا با صداقت ترازنامه خود را بنویسم ، اما ممکن است در اثر بُن انگیزهای ناشناخته ، ناخواسته اقدام به خود فریبی کنیم ، لذا شایسته است که همیشه ترازنامه خود را با کس دیگری که به او نیز اعتماد داریم در میان بگذاریم ، چون ۱ نفر دیگر بهتر میتواند خودفریبی های ما آشکار نماید ، علاوه بر اینها از دیگر اقداماتی که میتواند به ما در این جهت کمک کند ، مطالعه نشریات - حضور در جلسات با فرمت قدم چهارم - مطالعات جانبی - دعا و مراقبه – و و ....
اما موثرترین رکنی که میتواند به ما اطمینان بدهد و به ما کمک کند تا با مسائلی که در نوشتن ترازنامه بر ما آشکار می شود روبرو شویم ، احساس حضور و حمایت نیروی برتر است، همینطور، ایمان به صمیمیت هدف خود ، که شناخت و برطرف کردن معضلات اخلاقی می باشد باعث می شود تا ما حضور قوی و پر رنگتری از نیروی برتر را در کنار خود احساس کنیم .
@mojezeh_f
@mojezeh_f
ارزیابی نقاط قوت و ضعف رفتاری میتوانند برای ما مهم باشند که در درجه اول به آنها اعتقاد داشته باشیم و لذا در مقابل آنها احساس مسئولیت و تعهد کنیم . ما در زندگی علیرغم اینکه ، اصول و ارزش های برایمان مهم بودند ( نقاط قوت ) ، اما پا روی آنها میگذاشتیم ( ضعف رفتاری ) و اینگونه رفتارهای ما صرف نظر از نیاز مصرف به نیکوتین و عدم سلامت عقل ، بطور حتم ریشه در اعتیاد ما هم داشت . از طرفی ، اینکه چرا ما از ارزش ها و اصولی که برایمان مهم بودند ( نقاط قوت ) تخطی میکردیم ، ممکن است دلایل دیگری هم داشته باشد ، مثلاً ؛ اصول وارزش های که برای ما مهم بودند در واقع حالت ظاهری و نمادین داشتند ، یعنی اینکه اینگونه اصول و ارزش ها در حقیقت جزو ذات و اندیشه های ما نبودند ، یعنی ما از درون برای آنها ارزش و یا اهمیتی قائل نبودیم ، در واقع ما به خاطر اینکه دیگران به این اصول و ارزش ها اهمیت میدادند ، فکر می کردیم ما هم باید اهمیت بدهیم ، در حالیکه نسبت به اینگونه اصول و ارزش ها اعتقاد قلبی نداشتیم و لذا در نهان نسبت به آنها یک حالت هجومی و جنگی داشتیم ، بنابراین ، هر کجا که برایمان امکان داشت آنها را زیر پا می گذاشتیم ( ضعف رفتاری ) علاوه بر اینها ما درافکار خود در اینگونه روابط گرفتار یک نوع تضاد هم بودیم ،حقیقتاً ما در رابطه با تعریف اخلاق مشکل داشتیم ، نمیدانستیم چرا چیزی که اینجا نقاط قوت است جای دیگر ضعف رفتاری است و لذا گرفتار دوگانگی در افکار خود شدیم و بر همین اساس رفته رفته نوعی تضاد در اندیشه های ما بوجود آمد که نتیجتاً ما را به پوچ گرایی سوق داد ، ، بنابراین ، در این برهه از زندگی،اعتیاد به نیکوتین نهایت بهره برداری را از این شرایط مساعد کرد، به عبارت دیگر ، پوچ گرایی نقطه عطفی بود در اهداف بیماریمان که باعث شد فاکتورهای اصلی اعتیادمان که همان افراط کردن در لذت است بطور دیوانه واری فعال شود . بنابراین ، مفهوم زندگی ، در افکار گذشته ما پوچی و لذت گرایی بی حد واندازه بود و لذا همین برداشت از زندگی ما را مبدل به یک موجود غیر اخلاقی کرده بود و سرانجام همین بینش باعث شد تا زندگیمان آشفته و نهایتاً غیر قابل اداره شود ، اما امروز شرایط ما تغییر کرده ، در واقع بنیان و شالوده های فکری ما تغییر کرده است و ما در روند بهبودی قرار گرفته ایم ، امروز مجموعه اصول و ارزشهای که برایمان مهم هستند ( نقاط قوت ) در واقع همان معنای اخلاق را میدهند ، در واقع اگر بخواهیم مفهوم کلی نقاط قوت را برای خود معنا کنیم در یک جمله میگویم ؛ ((هر چیز و هر عاملی که باعث شود تا سلامت جامعه و سلامت حیات حفظ و تداوم پیدا کند ، و در راستای احیاء طبیعت و زندگی باشد برای ما آن جریان معنای نقاط قوت ( اخلاقی ) را دارد ، و هر چیز و هر عاملی که باعث شود تا سلامت جامعه و سلامت حیات به نوعی خسارت یا منجر به انحطاط و یا نابودی شود و در راستای امحاء طبیعت و زندگی باشد ، برای ما آن جریان معنای ضعف رفتاری «غیر اخلاقی» را دارد )) .
@mojezeh_f
@mojezeh_f
مجموعه اصول و ارزشهای که به آنها معتقدیم و برایمان مهم هستند، در واقع همان معنای اخلاق را میدهد .
اصول و ارزش های که برای ما مهم می باشند در دو بخش کلی شکل گرفته است ؛
اول ، بیرونی ؛
یعنی اینکه، در سطح اجتماع که شامل خانواده ، محل و جامعه ، است ارزشها واصولی رایج می باشد که احترام گذاشتن به آنها برای ما مهم است ، زیرا که اصول بهبودی ما را بر آن میدارد که در رابطه با اخلاق جامعه , و دیگران در صلح و آشتی بسر ببریم ، امروز اعتقاد ومنش بهبودی ما بر اساس صلح وآشتی شکل گرفته است بدانگونه که ما حتی در قدم یک با بیماری خودمان هم صلح و آشتی کردیم ، امروز احترام گذاشتن به ارزشها و اعتقادات دیگران برای ما مهم می باشند ، هرچند این ارزشها مقایر و متضاد با اندیشه های بهبودی ما باشند ، احترام گذاشتن به ارزشهای دیگران به معنای اعتقاد داشتن به آنها نمی باشد فقط یک درک متقابل است که ما در روند بهبودی به آن دست یافته ایم ، اما نکته ای که حائز اهمیت است ، این است ،که در جامعه به ندرت امکان دارد که اصول و یا ارزشی متداول باشد و با اصول و ارزش های ما متضاد باشد .
دوم ، درونی
یعنی اینکه ، در اثر فرایند بهبودی ، ما به اصول و ارزش های ایمان آورده ایم که اینها چارچوب زندگی شخصی ما را شکل میدهند و لذا برای ما این اصول و ارزش ها بسیار مهم هستند ، که در راس آنها پاکی و بهبودی می باشد ، به عبارتی دیگر ، اصل های روحانی ، و مفاهیم ما از بهبودی برای ما در صدر ، و مرکز شاخص و نوع جهان بینی ما را شکل می دهند ،و لذا برای ما این دستاوردها ، اصول و ارزش می باشند ، و برایمان بسیار مهم هستند .
نکته ؛ ما به هیچ عنوان توقع نداریم معیارهای اخلاقی ایی را که برای خود ترسیم می کنیم ، دیگران هم باید از این اصول پیروی کنند .
@mojezeh_f
یک نفس عمیق بکشید.
نفس عمیق باعث میشود که متمرکز شوید.
زندگی، معجزه است.
وقتی که دچار تنش هستیم، مکثکردن و نفس عمیق تنش و خستگی را از بین میبرد. یادمان بیاوریم که خداوند همیشه و همه جا حاضر است.
برای امروز خدا را بابت معجزاتش، گلها، پروانهها، تابش آفتاب و نفس عمیق شکر میکنم.
"نود روز نود راه"
مراقبه روز هفتادویکم
نیکوتینیهای گمنام
قدم چهارم 🔹🔹🔹
۹ ) آیا من از اصول اخلاقی که آزادی من را محدود کند ، رنجش دارم ؟ توضیح دهید .
@mojezeh_f
ما از راه دعا و مراقبه، خواهان ارتقای رابطه آگاهانه خود با خداوندی که درک میکردیم، شدیم.
رسیدن به چگونگی ارتباط با نیروی برتر آسان نبود.
گاه در آغاز، آزرده میشدم.
وقتی افکار ناراحت کننده به سراغم میآمد، تمرکزم را روی تنفسم معطوف میکردم و از آن افکار منفی جدا میشدم.
وفتی تنشهای جسمی را رها میکنم و بدون جنگیدن با افکار، فقط تماشاگر احسایات و افکارم میشوم، احساس باشکوهی به من دست میدهد.
در نیکوتینیهای گمنام آموختم که تسلبم، سرآغاز تغییر است. وقتی مرتب در جلسات شرکت میکنم و اصول معنوی را به کار میبرم، بهبود مییابم.
برای امروز، از خداوند بابت زیباییهای زندگی و بینشی که برای دیدنِ آنها به من عطا کرده، سپاسگزارم.
"نود روز نود راه"
مراقبه روز هفتادم
نیکوتینیهای گمنام
@mojezeh_f
همیشه بودند افرادی که با عملکرد به ظاهر اخلاقی باعث میشدند که از واژهء اخلاقی دل خوشی نداشته باشم.
کلمه اخلاق مرا یاد کسانی میانداخت که میخواستند من شبیه به آنها باشم.
الگوهای رفتاری که از دیگران میگیرم باید شخصی باشد.مشکلی که با اخلاق داشتم مسائل اخلاقی بود که گاه اجباری بود بطور مثال باید فلان لباس را بپوشم و برایم محدودیت میاورد به همین خاطر برایم سخت میشد و نمیخواستم از ایده هایم دست بردارم.امروز کلمه اخلاق مرا یاد رفتاری های ضد اخلاقی گذشته ام میاندازد.
اخلاقیات مخالف خودمحوری و بیماری من است.امروز در بهبودی من حق انتخاب دارم و میتوانم ارزشهای از دست رفته ام را با عمکرد در مسیر بهبودی بدست بیاورم.
@mojezeh_f