افتتاح نمایشی مترو پرند، بدون قطار❗️
قسمت دوم
این به این معنی است که حدود 25 درصد از کل مبلغ قرارداد به ایران تعلق خواهد گرفت. البته قرار است برای یکسوم واگنها ساخت حداکثری 52 درصد در ایران اتفاق بیفتد که قبلا هم تا 40 درصد عملی شده است و حرکت مهمی دیده نمیشود که احتیاج به تبلیغات اینچنینی داشته باشد.
اصولا ابلاغ افزایش 25 درصد حجم هر قرارداد امکانپذیر است که کار آسانی است؛ ولی آنچه مهم و سخت است، افزایش 25 درصد سهمیه فاینانس خواهد بود که متأسفانه با وجود تبلیغات هنوز مصوبهای برای آن در شورای اقتصاد و دولت داده نشده؛ بنابراین فعلا در حد حرف است و تبلیغاتی؛ پس لازم است به صورت جدی دنبال شود که در حد شعار نماند و سهمیه فاینانس در بودجه سال 1403 دیده شود؛ چراکه شورای اقتصاد در جلسه 26/6/1397 درخواست وزارت کشور درباره تأمین 630 دستگاه واگن متروی تهران سهم تسهیلات خارجی مالی را 994 میلیون یورو که 665 میلیون بهعنوان اصل تسهیلات و 329 میلیون یورو بهعنوان هزینههای تبعی مشتمل بر سود، کارمزد بیمه و هزینهها با رعایت قانون حداکثری ساخت و خدمات داخلی مصوب کرده است.
درباره پیشپرداخت هنوز مطلبی به صورت شفاف ارائه نشده که بتوان آن را تحلیل کرد، به جز اینکه از ابتدای سال صحبت از تأمین پیشپرداخت شده؛ ولی هنوز نتیجه قطعی برای انتقال آن اعلام نشده است.
گفته میشود که از طریق فروش یا تهاتر نفت با بروکرهای بانک شهر دوسوم 15 درصد تأمین شده است که عاقلانه نیست. مگر میشود درآمد نفت را جداگانه به حساب این و آن ریخت. معمولا ابتدا به خزانه وارد و از طریق قوانین و مصوبات بودجه هزینه میشود که در این زمینه سند شفاف قانونی تا به حال ارائه نشده است.
شنیده شده باقیمانده باید از طرف بانک شهر به صورت ریالی تأمین و با خرید ارز برای پیشپرداخت از طرف شهرداری انجام شود که باز نمیتواند درست باشد؛ چراکه قرارداد مربوط به دولت است و شهرداری اعتبار اسنادی را مؤثر نمیکند که خود ارز پیشپرداخت را تأمین کند و همه هزینهها با دولت است؛ بنابراین مناسب است که دستاندرکاران دنبال کنند که پیشپرداخت براساس بندهای قانون بودجه و کمک مقامات ارشد تأمین شود و در اولویت به حساب تأمینکننده خارجی واریز میشود.
درباره قطار ملی نیز بهتازگی اعلام شد که تمام تایپ تستها با 85 درصد ساخت داخل انجام شده، قرارداد 112 واگن (16 قطار) با شرکت واگنسازی تهران (TWM) امضا شده که براساس آخرین شنیدهها هنوز پیشپرداختی داده نشده است. البته درباره کیفیت تراکشن و ترمز و حتی بوژی مواردی مطرح است که باید برای کارشناسان روشن و حل شود.
واگنسازی تهران با حدود هزار پرسنل و امکانات مناسب تولید واگن و تعمیر و نگهداری در صورت تأمین اعتبار ریالی امکان ساخت واگنهای مورد نیاز کشور را دارد؛ ولی متأسفانه معلوم نیست که چرا با وجود تمام محسنات، واگنسازی در کشور مانند خودروسازی و لوازم خانگی و دیگر صنایع مورد حمایت لازم قرار نمیگیرد؟!!! به خودرو ارز نقد داده میشود؛ ولی به حملونقل عمومی سهمیه فاینانس آنهم با اینهمه مشکل و تأخیر؟!. با توجه به هزینههای فاینانس قیمت هر قطار از 2/1 میلیون یورو به 5/1 میلیون یورو اضافه خواهد کرد که واقعا جای سؤال دارد؛ چراکه تأمین آن از توان شهرداریها و شرکت مترو و حتی دولت خارج است.
مگر حملونقل عمومی در کلانشهرها و بهویژه تهران مانند کالاهای اساسی اهمیت ندارد؟!!
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-908458
📝شرق
@mohsenhashemi_ir
🖌متروی تهران، حیاط خلوت یا آزمایشگاه افراطیون؟!
كلانشهرها و لذا تهران، داراي هزاران كيلومتر بزرگراه، خيابان، كوچه، پيادهرو و ميليونها واحد صنفي و ساختمانهاي عمومي و خصوصي مورد تردد مردم هستند.
در 130 سال اخير تعداد زيادي از كلانشهرها به شبكه حمل و نقل ريلي انبوه بر مجهز شدهاند كه براي دريافت هزينه سفر به دو نوع تقسيم ميشوند.
روش «معمولا باز» (Normaly Open) كه در ورودي به سامانه، هيچ كنترلي وجود ندارد و گهگاه توسط بازرس در داخل قطارها كنترل اعمال ميگردد و در صورت عدم پرداخت هزينه سفر، جريمه سنگين ميشوند.
روش دوم كه در متروهاي سنگين مورد استفاده قرار ميگيرد روش «معمولا بسته» (Normaly Close) است، بدين معني كه با ارايه و كنترل بليت امكان ورود وجود دارد.
لذا ميتوان گفت شبكه حمل و نقل عمومي هيچ فرقي با كف خيابان ندارد. حال اگر ما در سراسر تهران و ايران، براساس قانوني مشخص در خيابانها، كوچهها، پيادهروها و ساختمانها از حجاببان و تذكردهنده رسمي امر به معروف استفاده ميكنيم، در متروي تهران هم از آن استفاده شود.
ولي حال چگونه است كه شبكه متروي تهران تافته جدا بافته از همه مكانها شده، به صورتي كه نه وزارت كشور و نه شركت بهرهبرداري راهآهن شهري تهران و حومه مسووليت آن را به عهده نميگيرند.
كجا اين تصميم گرفته شده و اگر امري خودجوش در جهت امر به معروف است، چرا گروهي كه آن را سامان دادهاند حرفي نميزنند و مسووليتي را به عهده نميگيرند؟
براساس تجربه خود به عنوان مديرعامل اسبق شركت راه آهن شهري تهران و حومه تا آنجايي كه به خاطر دارم از سال 90 بعد از خروج اينجانب از مترو، يعني 12 سال پيش، تغييراتي در مديريت و ساختار شركت بهرهبرداري مترو داده شد و معاونت فرهنگي و اجتماعي به ساختار شركت بهرهبرداري اضافه گرديد و تعداد زيادي در اين معاونت مشغول شدند و اعلام شد كه تفاوت متروي تهران با ديگر متروها داشتن پيوست فرهنگي است.
در صورتي كه به اين وسيله حمل و نقل عمومي انبوه بر در اكثر كشورها فقط نگاه خدماتي و مسافري وجود دارد.
در طول اين 12 سال فعاليتهاي متعدد فرهنگي براي شبكه مترو در نظر گرفته شده است از جمله كتيبه و پوسترهاي فرهنگي، نمايشگاه كتاب و نمايشگاههاي موضوعي ويژه، كتابخانه در مترو و همكاري با نمايشگاه كتاب و.... همكاري در زمان گسترش بيماري كرونا، ايجاد تقويم فرهنگي متناسب با اعياد ملي و مذهبي و اقدام براي فعاليتها، تبليغ مسائل مهم كشور از جمله فرزندآوري و... جشنهاي ايستگاهي مانند نيمهشعبان و ... گراميداشتها از جمله هفته بسيج، دفاع مقدس، در ايستگاههاي منتخب، استقرار مشاوران حقوقي يا مشاوره روانشناسي، در ايستگاههاي منتخب، تست فشار و قند با همكاري نظام پرستاري مشاوره براي سلامت روان با عنوان «جان تازه»، حضور گروههاي همخواني و حال احتمالا حجاببانها و...
در هر صورت به نظر شعار شهردار تهران زاكاني كلانشهر تهران الگوي جهان اسلام است و تفاوت متروي تهران با متروهاي ديگر كشورها داشتن پيوست فرهنگي است كه هزينههاي آن به قيمت بليت اضافه ميشود و سوبسيد آن را افزايش ميدهد، چرا كه ميگويند كه ما به شهر زيرزميني تهران نگاه فرهنگي داريم. درستي اين سياستها و هزينهها در متروي تهران بايد به بحث كارشناسي گذاشته شود؟!!
📝اعتماد
@mohsenhashemi_ir
قسمت دوم:
این طیف با اقایان لاريجاني، باهنر (انجمن اسلامي مهندسين) و اعتدال و توسعه، ليست معتدلين اصولگرايي را ارائه خواهند داد يا خير. از نحوه مشاركت و ائتلاف آنها نيز خبري درز نكرده است.
حضور پايداريها به عنوان طرفداران تفكر حاكميت و مشروعيت از جانب خدا كه براي اجرا مردم بايد آن را بپذيرند، حال با اجبار و شايد تبيين، به عنوان ضلع چهارم اصولگرايي دچار تشتت جديد شدهاند، چرا كه در كنار آنها جريان شريان (شبكه راهبردي ياران انقلاب اسلامي) نيز فعال شده و باز معلوم نيست پايداري و شريان دوقلو هستند يا در رقابت جدي.
هر چند كه دولتيها ظاهراً به ادعا، از حضور در رقابت انتخاباتي پرهيز ميكنند، ولي سعي دارند نزديكان فكري خود را در ليستهاي چندگانه به صورت غير مستقيم جا دهند كه خود ضلع پنجم را ايجاد خواهد كرد. به نظر در نبود رقيب اين چند دستگي در جبهه اصولگرائي ميتواند در ماههاي آينده رشد حداكثري پيدا كند و طرفداران را براي حمايت دچار ترديد نمايد. حتي باعث دلسردي و عدم حضور جدي آنها در صحنه مشاركت و رقابت انتخاباتي گردد.
در نهايت جريان اصلاحطلب، كه در اكثر رقابتهاي انتخاباتي در بزنگاه، باعث حماسه سياسي و اميد مردم بودهاند. بر اين اتفاقند كه با اين نوع نگاه به انتخابات و چيدمان هيأت اجرائي، نظارت استصوابي و ضربه، اعتماد عمومي و جمعيت خاكستري نسبت به ساختار حكمراني خوب، نميتوانند پيروز اين انتخابات باشند
ولي عليرغم نداشتن تعداد چهره نامي و كافي در انتخابات، منتظر نتيجه نهايي تصميم هيأتهاي اجرايي و نظارت شوراي نگهبان خواهند ماند تا نسبت به مشاركت مشروط يا حضور سمبليك يا سكوت و عدم توصيه يا عدم حضور غير تحريمي و شايد حضور يواشكي تصميمگيري بنمايند. در هر صورت اختلافات و رقابت داخلي جبههها چه اصولگرا و چه اصلاحطلب باعث مشاركت بالا نشده بلكه برعكس عمل خواهد كرد.
با توجه به اينكه در كشور به معناي واقعي حزب فعال و قوي وجود ندارد و معمولاً ائتلاف گروههاي سياسي نزديك انتخابات به ميدان ميآيند، و متأسفانه نتوانستيم از حماسه سياسي موجود حراست كنيم، بعيد است حماسه جديد سياسي مورد انتظار حاكميت مانند سال 92 با وضعيت موجود تحقق شود
بايد به فكر طرحي نو و قابل قبول مردم بود تا كشور و انقلاب را بيمه نمايد. از خود گذشتگي جديدي لازم است تا مجدداً شاهد تحول بي سابقه با هزينه كم باشيم. در هر صورت تا رقابت واقعي نباشد، مشاركت عمومي هم نيست!!!
و در نتيجه ناخواسته به اهداف براندازان كمك ميكنيم. بايد در انتخابات امكان رقابت واقعي بر سر روشهاي حكمراني در كشور فراهم گردد كه البته به نظر حاكميت نميپسندد.
@mohsenhashemi_ir
سخنرانی تاریخی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دفاع از ملت مظلوم فلسطین و تحسین و استقبال بی سابقه سران جهان اسلام از ایشان در سال ۱۳۷۰
صحنهای که هیچ گاه قبل یا بعد از آن دیده نشد.
@mohsenhashemi_ir
🖌توطئه اسراییل برای ایران و هوشیاری نصرالله
هماكنون براي ايران هوشياري در برابر فعل و انفعالات و تحركات اسراييل و انحطاط امپراتوري غرب و امريكا، ضرورتي جدي دارد.
ميدانيم صلح پايدار در منطقه فلسطين تا حقوق ملت فلسطينيها تامين نشود، برقرار نخواهد شد و امنيت اشغالگران هم توهمي است كه به آن هيچ وقت نخواهند رسيد.
ولي اين مشكل منطقه خاورميانه، با توجه به حمايت ضد بشري ابرقدرت غربي همچنان ادامه خواهد يافت و لذا بايد مواظب بود كه تلاشهاي افراطيهاي اسراييل اشغالگر براي كشاندن جنگ و درگيري به خارج از سرزمينهاي اشغالي از جمله ايران تحقق نيابد، چراكه ورود غيرمستقيم ايران به جنگ جاري حتي حضور حزبالله لبنان به صورت خودجوش به صورتي پاي ايران را به معركه و احتمالا كمك امريكا به اسراييل در حمله به ايران بكشاند.
موضوعي كه اسراييليها سالها دنبال آن بودهاند. همه به ياد داريم كه در زمان حمله امريكا به عراق با عنوان محور شرارت اسراييل با اعزام نماينده به امريكا خواهان حمله به ايران به جاي عراق با عنوان ريشه شرارت بوده است.
هماكنون اشغالگر صهيونيستي در دام ورود به غزه افتاده است و بايد سعي كرد در همين دام آن را زمينگير كرد تا با تدبير و با كمترين خسارت به مقاومت و ايران از بين برود.
خوشبختانه سيدنصرالله ضمن اينكه از همه احتمالات روي ميز و امكانپذير گفت ولي از بازدارندگي هم گفت. او هم به عنوان يك دولتمرد لبناني و هم يك رهبر ميليشاي مقاومت در اين تعارض هوشمندانه ظاهر شد.
اين خويشتنداري اشغالگران را در موضع ضعف قرار خواهد داد و در باتلاق غزه انشاءالله غرق خواهد كرد
بخشی از یاداشت اعتماد
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/208558/
@mohsenhashemi_ir
✅واکنش محسن هاشمی به توقیف انتخاب:
🔹توقیف رسانه های منتقد داخلی؛ خدمت به رسانه های بیگانه و خیانت به کارامدی دولت است.
🔹سایت انتخاب از رسانه های پرمخاطب داخلی بود که متاسفانه با بی مهری وزارت ارشاد مواجه شده است در حالیکه این وزارتخانه باید حامی رسانه های داخلی باشد.
🔹در حالیکه امکانات و پرسنل و بودجه رسانه های حامی دولت از جمله رسانه ملی و خبرگزاریهای عمومی؛ هزاران برابر رسانه های منتقد است؛ خاموش کردن صدای رسانه های منتقد داخلی نشان از ضعف محتوایی رسانه ای دولت دارد که رهبری هم بر آن تاکید کردند
🔹در آستانه اربعین حسینی؛ بستن دهان منتقدین پیام خوبی نیست چرا که امیرمومنان فرمودند: دوست تو کسی است که عیبت را بگوید نه انکه مطابق با خوشایندت سخن گوید.
@mohsenhashemi_ir
برگزاری مراسم ترحیم خانم هاشمی پور؛ خواهر همسر مهندس محسن هاشمی دوشنبه نهم مرداد ساعت ۱۵ در مسجد جامع شهرک غرب برگزار می گردد
@mohsenhashemi_ir
بازگشت همه بسوی اوست
● برادر بزرگوار جناب آقای احمد مسجدجامعی
درگذشت والده مکرمه؛ موجب تاسف و تاثر خاطر گردید.
وظیفه خود می دانیم این ضایعه اسفبار را خدمت جنابعالی و خاندان گرانقدر مسجدجامعی تسلیت بگوییم.
در ایام پرفیض مباهله، از درگاه خداوند متعال، برای بازماندگان صبر و اجر و برای آن بانوی مومنه، رحمت واسعه مسالت می کنیم.
✍🏻خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی.
بیستم تیرماه ۱۴۰۲
@mohsenhashemi_ir
🖌دوم خرداد؛ فرصت سختی که آسان از دست رفت
در سال 1376 دوران سازندگی پایان یافت و دولت اصلاحات، سکان امور را در دست گرفت.8 آیتالله هاشمیرفسنجانی انتقال مسالمتآمیز قدرت را رقم زد و همواره از این اتفاق فرخنده، احساس خوشحالی میکرد. تلقی سردار سازندگی آن بود که مردم بهعنوان صاحبان اصلی انقلاب اسلامی، با انتقال قدرت اجرائی، نقش خود را ایفا کنند و همان جایگاهی که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی برای مردم قائل بود و رأی آنها را میزان میدانست، به طور واقعی در دستشان باشد.
در انتخابات سالم، رقابتی و پرشور دوم خرداد 1376، سیاست آیتالله هاشمی هماهنگ با رهبری، حفظ بیطرفی و پیشگیری از برگزاری انتخابات فرمایشی و از پیش تعیینشده بود. او با صداقت و صلابت، کاری کرد که آزادى و سلامت انتخابات و وحدت و انسجام همه نیروهاى جامعه حفظ شود.
تلاش آیتالله هاشمی آن بود که انتخابات آزاد و پرشور برگزار شود و کسانى که تمایل به شرکت در مبارزه انتخاباتى در چارچوب قانون و مقررات داشتند، بههیچوجه نگران تبعیض و تضییع حقوق خود نباشند. کسانى که امکانات عمومى در اختیار دارند، حافظ بیتالمال باشند و از اعمال سلیقههاى شخصى پرهیز کنند و تمایلات قلبى مسئولانى که امکانات عمومى را در اختیار دارند، فقط در برگه آرای خود آنان تجلى یابد..
برای همین، همواره تأکید میکرد که وزارت کشور باید امین باشد و مردم نسبت به آزادى انتخابات اطمینان داشته باشند. بههمینخاطر همه فشارهای پیدا و پنهان را تحمل میکرد. عزم آیتالله هاشمی بر این استوار بود که شائبه دخالت در انتخابات و مهندسی آن از ساحت نظام دور بماند و نتیجه انتخابات دوم خرداد، یک افتخار و گردنفرازی برای نظام جمهوری اسلامی و دولت سازندگی باشد. بههمیندلیل با وجود پیشبینیها و تحلیلها، همان از صندوق رأی بیرون آمد که رأی واقعی و نظر مردم بود تا همه گروههای سیاسی درون نظام، در اداره کشور مشارکت کنند و مخالفان نظام نیز اگر بخواهند، بتوانند در چارچوب قانون اساسی فعالیت داشته باشند.
هاشمی تلاش میکرد حتیالمقدور کسی را از قطار انقلاب پیاده نکند. رابطه ایشان با آقای سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور منتخب، از همین سنخ بود. اگرچه ایشان به آقای ناطقنوری رأی داد؛ اما مصلحت بزرگتر انقلاب اسلامی را در آن میدید که رأی و نظر واقعی مردم بر کرسی بنشیند.
مشخص بود که ایراد خطبه قبل از انتخابات و برحذرداشتن همه نیروها از خدشهدارکردن امر انتخابات که در هماهنگی با رهبری بود، باعث پیروزی شگفتانگیز جبهه اصلاحات شد؛ درحالیکه ارتباط ایشان با نیروهای جناح راست، در این انتخابات نیز به همان نسبت قوی و سازنده بود.
دولت اصلاحات در حوزه اقتصاد با بهرهگیری از مدیران دولت سازندگی، تقریبا همان سیاستهای توسعه اقتصادی و تعدیل را ادامه داد و با توجه به آمادهشدن بخش درخورتوجهی از زیرساختهای کشور در دوران سازندگی، در حوزه اقتصاد، کارنامه نسبتا موفقی داشت؛ اما در حوزه سیاست با شعار توسعه سیاسی، از روش تنشزای فشار از پایین و چانهزنی در بالا، برای تحقق اهداف خود استفاده کرد و با شعار فتح سنگر به سنگر، دنبال کسب قدرت بیشتر بودند؛ این سیاست با واکنش نهادهای انتصابی مواجه شد و عمیقشدن چالش سیاسی، کشور را به سمت نوعی اختلاف و بیاعتمادی بین سران نظام پیش برد. البته گاهی اصلاحطلبان تندرو، مشی اعتدالی آیتالله هاشمی و حمایت راهبردی از جایگاه رهبری را برنمیتابیدند و حملاتی را متوجه ایشان کردند.
انتخابات دوم خرداد فضایی را ایجاد کرد که اصلاحطلبان به رهبری نزدیک شوند. خوشبختانه رهبر انقلاب هم در این زمینه همراهی میکردند؛ اما با وجود حسن نیت و همدلی آقای خاتمی؛ اشتباهات راهبردی و برنامهریزی تندروان دو طرف در پشت صحنه چنین فرصت طلایی را سوزاند و بهاینترتیب اعتماد دوجانبه دچار آسیب شد و درنهایت اصلاحات پس از هشت سال طلایی که در انتخابات ریاستجمهوری، مجلس و شوراها پیروزیهای قاطعی کسب کرده بودند، در سال 1384 دولت به مجموعهای تحویل داده شد که تفریطی در مقابل افراط بود. روشن است که همراهی اصلاحطلبان با تفکر اعتدالی آیتالله هاشمی، سرنوشت دیگری را برای انقلاب اسلامی رقم میزد.
آیتالله هاشمی، باور داشت که کشور باید ساخته شود و سطح معیشت مردم، برابر شأن و منزلت یک انسان متمدن بالا برود. ایشان تنها راه بهروزی و عاقبتبهخیری انقلاب اسلامی را در تکمیل برنامه بازسازی کشور و رشد شاخصهای توسعه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی توأمان میدانست که از طریق وحدت و همدلی همه مسئولان و همراهی دولت با رهبری حاصل میشد. گذشت زمان، درستی تحلیل ایشان را ثابت کرد؛ اما شوربختانه این زمانی بود که فرصت از کف رفته بود.
روزنامه شرق
@mohsenhashemi_ir
🖌از واگن بانوان خاتمی تا پرده کشیدن رییسی و زاکانی
✅ تهران در سطح خبرهاي مهم رسانه ملي، روزنامهها و البته شهرداري تهران مطرح شده است. از سال 1377 كه اولين بخش از خطوط مترو تهران با حضور جناب آقاي خاتمي رييسجمهور وقت افتتاح شد، در جلسات مديريتي شركت راهآهن شهري تهران و حومه (و مترو) با توجه به شلوغي بحث راحتي بانوان در قطارها مطرح شد.
✅ با بررسي ميداني در حمل و نقل عمومي كلانشهرهاي جهان، نتيجهگيري شد كه با توجه به شلوغي و فشرده شدن مسافران در واگنهاي مترو كه گهگاه مجبور ميشوند در ساعات پيك مسافري با فشار مسافران را داخل واگنها كنند و درها را به زور ببندند، مناسب است كه فضاي مناسبتري در اختيار بانوان قرار گيرد.
✅تصميم اين طور اعلام شد كه 7 واگن قطار متروي تهران براي بانوان و 5 واگن براي آقايان در نظر گرفته شده است. بدين معني كه بانوان اجازه ورود به همه واگنهاي قطار دارند، ولي مردان فقط اجازه ورود به 5 واگن را خواهند داشت.
✅اين تصميم به خوبي، بدون حاشيه و مشكل و دغدغه مورد پسند عامه مردم و به خصوص بانوان قرار گرفت و سالها در متروي تهران اجرا شده است. كمكم كه خطوط و ايستگاهها و سفرها با مترو افزايش يافت و ركورد 7/2 ميليون سفر در روز با مترو در تهران شكسته شد و ازدحام كمتر در واگن مخصوص بانوان ديده ميشد، گهگاه بعضا آقايان به همراه بانوان خود به واگنهاي بانوان نيز ميرفتند.
✅با ويروس كرونا و كم شدن سفرها با مترو اين روش نيز از اهميت افتاد. ولي بعد از اتمام اپيدمي كرونا و شلوغ شدن مجدد مترو و افزايش سفرها كه به نظر هماكنون از 2 ميليون سفر در روز گذشته است و با از دور خارج شدن تعدادي از قطارهاي موجود براي اورهال، تعمير و نگهداري و خرابي قطارها در هنگام بهرهبرداري فشار بر مسافران و مخصوصا آقايان در ساعات پيك جديتر شد و مترو كمكم از نظم موجود خود خارج و مجددا بحث آقايان و بانوان مطرح شده است.
✅لذا نبايد آدرس غلط داد و همانطور كه رهبر معظم انقلاب فرمودند به جاي حل ريشهاي مشكلات به حاشيه پرداخت. چرا متاسفانه مانند بقيه مسائل كشور از جمله تورم، اشتغال، شدت انرژي، سياست خارجي و... با هياهو آدرس غلط به مردم داده ميشود و در اين مورد نيز آدرس غلط كاملا جدي است، زيرا مشكل اصلي و ريشهاي كمبود قطار است.
✅مترو امكان اعزام هر 2 دقيقه يك قطار را در بطن خود دارد و هر خط ميتواند روزانه حداقل يك ميليون سفر را ساماندهي كند. ولي به دليل كمبود قطارها و خرابي واگنها تعداد اعزام قطارها به 4 دقيقه در خطوط يك و دو و در خطوط ديگر به 5، 7 و 15دقيقه يك قطار رسيده است، لذا همانطور كه بارها گفته شد بايد واگن و قطار تامين شود.
✅دولت، وزارت كشور به نظر دنبال تامين تجهيزات متحرك مترو نيستند و در حد حرف باقي مانده است.
✅البته صداي اعتراض واقعي نيز از شوراي شهر و شهردار هم شنيده نميشود. شهردار به جاي طرح ريشهاي مشكل در سيما ظاهر ميشود و از ديوار ثابت بين واگنها خبر ميدهد كه امنيت مسافران را هم دچار مشكل ميكند و متاسفانه كورسويي كه براي تامين قطار در اواخر سال گذشته پيدا شده بود، مجددا به خاموشي گراييد.
✅دولت و انگار مديريت شهرداري تامين قطار را در اولويتها خود قرار ندادهاند. باز هم حديث «لا معاش له لا معاد له» معني پيدا ميكند، ميتوان آن را با فرهنگي ريلي و مسافري تطبيق داد و نوشته لا قطار له لا معاد له،
✅پس بيخود به پردهكشي يا فشار به اين و آن نپردازيد. عوامفريبي نكنيد، قطارها را به فوريت تامين كنيد، مترو احتياج به حداقل 1500 واگن ديگر براي خطوط 7 گانه و 150 ايستگاه افتتاح شده خود دارد. آدرس غلط ندهيد. خداوند به دليل آدرس غلط قطعا شما را نخواهد بخشيد.
روزنامه اعتماد
@mohsenhashemi_ir
تهران-شمال؛ جاده فساد یا فرصت؟
در نوروز سال 1402 شاهد تکرار یکی از معضلات دهههای اخیر کشور بودیم؛ تردد میلیونی خودروها در مسیر شمال و بهخصوص جاده چالوس که با پدیدههای جوی نظیر انسداد و ریزش و توفان و مشکلات ترافیکی شدید همراه بود و صدها هزار نفر از هموطنانمان را دچار مشکل کرد
به نظر میرسد اگر راهحل درستی برای حل این معضل اندیشیده نشود، در سالهای آینده هم شاهد تکرار آن در نوروز و تعطیلات خواهیم بود.
از نیمقرن قبل، ایده ساخت راهآهن سریعالسیر شمال همزمان با طرح ساخت متروی تهران مطرح شد و مشاور ستک، طرح اولیه این پروژه را آماده کرد؛ اما این طرح با مخالفت شاه مواجه و مقرر شد مسیر راهآهن به بزرگراه خودرو تبدیل شود و طرح اولیه آزادراه تهران-شمال، پیش از انقلاب آماده شد.
اما پس از انقلاب با وجود اینکه این بزرگراه از نظر ترافیکی، کوتاهی مسیر و جذابیت اقتصادی، در اولویت نخست ساخت بزرگراهها در کشور بود؛ اما به دلیل ذهنیت برخی مسئولان که مسیر تهران-شمال را «راه فساد» میدانستند، اقدامی برای آغاز ساخت آن انجام نمیشد تا آنکه در سال 1375 و با اصرار آیتالله هاشمی و در اواخر دولت سازندگی، ساخت آزادراهی به طول حدود صد کیلومتر برای عبور از البرز و اتصال آسان تهران به ساحل خزر آغاز و مقدمات و مطالعات اولیه آن انجام و کلنگ اجرای آن زده شد.
اما اکنون و با گذشت بیش از ربعقرن، این طرح به طور ناقص اجرا و با پیشرفت سالانه دو درصد مورد بهرهبرداری قرار گرفته است؛ اما گلوگاههای آن هنوز باقی است و عملا در پیکهای سنگین ترافیک موجب میشود که حجم خودروها به انسداد ترافیکی جاده بینجامد
اگر قرار باشد با سرعت گذشته این پروژه تکمیل شود، حدود 25 سال دیگر باید منتظر بمانیم. مهمترین گلوگاه این پروژه، مربوط به بخش پل زنگوله تا گردنه هزارچم است که نهتنها تاکنون اجرای آن آغاز نشده، بلکه حتی طراحی آن نیز صورت نگرفته است.
حدود 15 سال قبل که مشغول مطالعه و تدوین ایده طرح تونل طویل ریلی البرز بودم، متوجه معضل این گلوگاه شدم و به مدیران وقت پروژه آزادراه تهران-شمال تذکر دادم که برای عبور از این گلوگاه و حل معضل، باید تونلی به طول حدود 25 کیلومتر از گچسر به دزدبند یعنی پس از گردنه هزارچم، زده شود تا هم مسیر به کمتر از نصف وضعیت فعلی جاده چالوس کاهش یابد و هم ارتفاع مناسب تونل از سطح جاده فعلی، احداث آن را امن و بیخطر کند و شاهد ریزش جاده قدیم نباشیم.
اما متأسفانه به جای آن اقدام اصولی، قطعه دوم آزادراه تهران-چالوس به طول شش کیلومتر و در ارتفاع بالا احداث شد که تا پل زنگوله امتداد یافت؛ اما از آن به بعد، به دلیل مشکلاتی که حفر تونل برای جاده قدیم ایجاد میکرد، عملا طرح معطل ماند و اکنون 47 کیلومتر گلوگاه بین پل زنگوله تا دزدبند وجود دارد.
در شرایط فعلی، اگر قرار باشد از پل زنگوله تا هزارچم، آزادراه احداث شود، نیاز به بستن جاده چالوس به مدت حداقل سه سال برای اجرای حدود 12 کیلومتر آزادراه در این قطعه وجود دارد که به دلیل شیب زیاد این بخش و تلاقی آن با جاده قدیم که موجب میشود آزادراه بالاتر از جاده قدیم حرکت کند و احداث آن عملا ممکن نیست.
وضعیت امروز آزادراه تهران-شمال، نتیجه مدل تصمیمگیری است که نتایج آن را در بسیاری از حوزهها نظیر قیمت بنزین، حملونقل عمومی، بازگشت به برجام، شدت انرژی در کشور و... مشاهده میکنیم؛ یعنی به جای آنکه تصمیمات اصولی و درست، هرچند سخت و باهزینه گرفته شود، تصمیمات کمهزینهتر اما غیراصولی گرفته میشود
مانند احداث تونل ششکیلومتری به جای 25 کیلومتری در قطعه دوم آزادراه تهران-شمال که اگرچه کمهزینهتر از تونل 25 کیلومتری بود؛ اما مشکل را حل نکرد و فقط آن را به تأخیر انداخت.
اکنون نیز به نظر میرسد راهی جز اجرای راهحل اصولی این پروژه یعنی احداث تونل 25 کیلومتری از گچسر تا دزدبن (پل اوشن) نداریم که با عبور از گردنههای هزاربیشه و سیاهچم، بار ترافیکی را به مسیر مسطح و باز تا مرزنآباد منتقل کند.
اختلاف ارتفاع میان گچسر و پل اوشن، حدود هزار متر است؛ یعنی با یک شیب خوب در حدود چهار درصد، خودروها میتوانند این تونل را طی کرده و عملا طول این قطعه جاده چالوس به کمتر از نصف وضعیت فعلی کاهش یابد و سرعت نیز به دو برابر میزان فعلی افزایش یابد و در نتیجه زمان تردد حدود یک ساعت کاسته میشود
درعینحال برای استفاده از قطعه دوم فعلی و جاده چالوس، مسیر فعلی بهعنوان مسیر برگشت استفاده شود و فقط در یک مسیر تونل 25 کیومتری احداث شود.
درصورتیکه این تصمیم بهسرعت گرفته و مطالعات این تونل صورت گیرد، شاید بتوان در مدت کمتر از سه سال، تونل مذکور را در یک جهت اجرا کرد و عملا پروژه آزادراه تهران-شمال را به نتیجهای قابل قبول رساند.
روزنامه شرق
@mohsenhashemi_ir
بازگشت همه بسوی اوست
●جناب آقای مهندس میرحسین موسوی
درگذشت برادر بزرگوارتان مرحوم آقای میرعبدالله موسوی، موجب تاسف و تاثر خاطر گردید.
وظیفه خود می دانیم این ضایعه اسفبار را خدمت جنابعالی و خاندان گرانقدر موسوی و همچنین همسر بزرگوارتان، سرکار خانم زهرا رهنورد تسلیت بگوییم.
در ایام پرفیض ماه مبارک رمضان،از درگاه خداوند متعال، برای جنابعالی سلامتی وگشایش، برای بازماندگان صبر و اجر و برای برادر بزرگوارتان، رحمت واسعه مسالت می کنیم.
✍🏻خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی.
هشتم فروردین ۱۴۰۲
@mohsenhashemi_ir
☑️جناب آقای دکتر کلانتری
فقدان مادر گرامیتان را از طرف خود و خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی؛ صمیمانه تسلیت عرض نموده و برای آن بانوی مومنه رحمت و مغفرت الهی؛ و برای بازماندگان صبر و اجر را آرزو داریم
محسن هاشمی رفسنجانی
@mohsenhashemi_ir
نیم قرن با حمل و نقل عمومی
از سال 1351 كه لزوم ايجاد سامانه حمل و نقل عمومي (راهآهن شهري تهران و حومه (مترو) و اتوبوسراني) با مطالعات حمل و نقل ترافيك شهر تهران جدي شد، حدود 50 سال ميگذرد.
دهه پنجاه توجه جدي به حمل و نقل عمومي بیشتر كشورها در حال توسعه را فرا گرفت و كلانشهرها تلاش و رقابت وصفناپذيري براي طراحي و ساخت سامانه حمل و نقل ريلي انبوهبر (متروي سنگين) و سامانههاي مكمل چون اتوبوس، بيآرتي، تراموا، مونوريل، قطار هوايي و حمايت يارانهاي از حمل و نقل عمومي را گسترش دادند.
هماكنون هر چند تهران و 7 كلانشهر ايران داراي طرح جامع مصوب حمل و نقل عمومي و خطوط ساخته شده ريلی شهري و البته سامانه اتوبوسراني مستعمل هستند و تعداد خطوط متروي سنگين و سبك در كلانشهرها به مرز 15 خط رسيده است، ولي در طول اين سالها كلانشهرهايي چون شانگهاي، پكن، سئول، كوالالامپور، سنگاپور، استانبول، جاكارتا، دهلي، بانكوك و... به صورت جدي از تهران جلو افتادهاند.
براي مثال متروي پكن كه از سال 1351 شروع به كار كرد هماكنون با 27 خط ريل درون شهري با 800 كيلومتر طول، 478 ايستگاه، 6200 واگن و 10 و نيم ميليون سفر روزانه، در نتيجه 40 ميليارد سفر سالانه اثر مهمي در مديريت ترافيك و آلودگي هواي پايتخت چين دارد. متروي شانگهاي 19 خط، 500 ايستگاه و 7400 واگن دارد و سئول نيز هماكنون 23 خط و 760 ايستگاه را مورد بهرهبرداري قرار داده است.
در تابستان سال 1354 كه شركت راهآهن شهري تهران و حومه تاسيس شد همراه با آيتالله هاشميرفسنجاني در لندن و پاريس مناطق تاريخي و ديدني و موزهها را با استفاده از مترو بازديد كرديم.
آن موقع 14 ساله بودم، London underground و Metro de paris اثر جدي روي آيتالله هاشميرفسنجاني گذاشت، به صورتي كه بعد از پيروزي انقلاب و تشكيل مجلس شوراي اسلامي به عنوان رييس مجلس و رييس مجمع نمايندگان تهران از سال 1360 با تصميم بعضي از دلواپسان آن موقع براي توقف ساخت مترو مبارزه جدي كردند. در نهايت منجر به خواندن خطبه مترو و پيگيريهاي جدي باعث شروع مجدد ساخت راهآهن شهري تهران و حومه در اوج جنگ شد.
من نيز از سال 69 در دولت سازندگي درگير مسائل و مشكلات حمل و نقل عمومي تهران اعم از اتوبوسراني و ساخت مترو و از سال 72 به عنوان عضو هياتمديره شركت راهآهن شهري تهران و حومه (مترو) مشغول شدم تا بالاخره در سال 1377 با تاخير نسبت به ديگر كشورهاي در حال توسعه اولين خط مترو آغاز به كار كرد.
خوشبختانه تهران داراي 7 خط با طول 250 كيلومتر و 145 ايستگاه و 1514 واگن معادل 217 قطار است. در ربع قرن كه از بهرهبرداري اولين خط مترو در تهران ميگذرد حدود 11 ميليارد سفر به سرانجام رسيده و تعداد سفرهاي روزانه به پيك 7/2 ميليون سفر در سال 97 قبل از كرونا نيز رسيده است.
مشهد دو خط مترو به طول 30 كيلومتر، شيراز دو خط به طول 30 كيلومتر، اصفهان يك خط به طول 20 كيلومتر، تبريز يك خط به طول 17 كيلومتر در حال بهرهبرداري دارد. قم 14 كيلومتر به علت نداشتن بدون فعاليت دارد و كرج بهرهبرداري آزمايشي 5/5 كيلومتر با دو قطار.
متاسفانه از تعداد اتوبوسهاي فعال در كلانشهرها در انتهاي دهه 90 كاسته شده و به حدود 50 درصد فرسودگي با عمر متوسط نزديك به 10 سال مورد بهرهبرداري قرار ميگيرند. كلانشهرهاي ايران داراي حداكثر 000/10 اتوبوس شهري با 50 درصد فرسودگي هستند. قطعا تعداد اتوبوسهاي شهري بايد دوبرابر شود.
تهران به تنهايي احتياج به 9000 اتوبوس برقي دارد و با در نظر گرفتن مراكز استانها و شهرهاي با جمعيت بيش از 200 هزار نفر احتياج به 20 هزار اتوبوس شهري براي ايران است.
بالاخره با تلاش همه دستاندركاران حمل و نقل عمومي در كشور، قانون توسعه حمل و نقل عمومي و مديريت سوخت در زمستان 1386 ابلاغ شد. براساس اين قانون بايد تحول جدي در امر حمل و نقل عمومي ايجاد ميشد، چراكه در شهر تهران نسبت تسهيم حمل و نقل عمومي در كل سفرهاي درون شهري براي اتوبوسراني 25درصد، ريلي 30درصد، تاكسي 20درصد تصويب شده بود.
ولي متاسفانه به اين قانون عمل نشد و از ظرفيت و توانمندي شركت مترو و اتوبوسراني براي حل معضلات اصلي شهر تهران يعني آلودگي هوا و ترافيك، استفاده كافي نميشود.
همواره تاسف ميخورم از اينكه ظرفيت جابهجايي مترو و اتوبوسراني امروز پس از گذشت 10 سال با وجود اضافه شدن خطوط جديد در حد 2 ميليون سفر در ابتداي سال 1390 كاهش يافته است، در صورتي كه در سال 97 قبل از كرونا نزديك به سه ميليون سفر هم رسيد و نشان از اين دارد كه از امكانات، زيرساختها و توانمنديهاي كاركنان حمل و نقل عمومي استفاده كافي نميشود
متن کامل را در اینجا بخوانید
http://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/198537/
افتتاح نمایشی مترو پرند، بدون قطار❗️
ضمن تبریک بهرهبرداری از متروی حدفاصل ایستگاه فرودگاه بینالمللی امام خمینی تا شهر جدید پرند به طول 19 کیلومتر، باید اذعان کرد که برای بهرهبرداری مفید از این خط با توجه به فاصله 50 کیلومتری تا ایستگاه شهر آفتاب برای فاصله اعزام مطمئن هر 15 دقیقه یک قطار دستکم هشت قطار معادل 56 واگن نیاز است
با توجه به کمبود جدی واگن در شبکه متروی تهران، میتوان گفت این خط به صورت ناقص یعنی بدون تجهیزات متحرک افتتاح شده است و تا رسیدن اولین قطارها در 22 ماه آینده، فشار بر شبکه متروی تهران را افزایش خواهد داد.
براساس قانون برنامه ششم توسعه، دولت دوازدهم در سال 96 مکلف شده بود که دو هزار دستگاه واگن مترو برای تهران و دیگر کلانشهرها تأمین کند.
سهم کلانشهرها (شیراز، مشهد، تبریز، اصفهان، اهواز، قم و کرمانشاه) کاملا فراموش شده و بههیچوجه اجرائی نشد و همچنان ناامید از پیگیری برای اجرا هستند؛ اما سهم تهران و حومه هزارو 50 واگن بود که با مناقصه بینالمللی برای 630 واگن (90 قطار) و برندهشدن مشارکت واگنسازی تهران و همکاران خارجی قرارداد در سال 98 به امضا رسید.
قانون بودجه سال 1399 اجازه داد با تأمین فاینانس خارجی، از محل صندوق توسعه ملی، 15 درصد پیشپرداخت تأمین شود؛ ولی به دلیل تحریمها و کمبود سهمیه فاینانس و مشکلات جدی ارزی دولت به دلیل خروج آمریکا از برجام و البته کجفهمی مسئولان مربوطه امکان استفاده از فاینانس با تأخیر مواجه شد. سال 1400 که مشکل سهمیه فاینانس حل شد، متأسفانه پیشپرداخت از طرف دولت تأمین نشد؛ بنابراین زحمات دولت، وزارت کشور، معاونت عمرانی و سازمان شهرداریها و پیگیری شهرداری و شورای شهر دوره پنجم در سال 1400 ابتر ماند.
هماکنون خط متروی قم هم که افتتاح شده، از بیقطاری رنج میبرد و امیدی هم ندارند. در دولت سیزدهم و شورای ششم نیز این مسئله تا سال 1402 جدی گرفته نشد و در نهایت اوایل سال 1402 خبر از تأمین پیشپرداخت قرارداد واگنها به مبلغ حدود 120 میلیون یورو در مطبوعات مطرح و امیدواری جدیدی ایجاد شد. تا این تاریخ که این مطلب را مینویسم، با وجود تبلیغات حجیم شهرداری تهران هنوز کلامی از وزارت کشور، معاونت عمرانی و سازمان شهرداریها که کارفرمای این پروژه است، شنیده نشده و تا به حال گویا با وجود خبرهای مثبت متأسفانه هنوز بانکهای شهر و کشاورزی نتوانستهاند پیشپرداخت را منتقل کنند.
البته گفته میشود هنوز ضمانتنامههای مربوط به پیشپرداخت و حسن انجام تعهدات نیز به بانکهای عامل یا کارفرما نرسیده است؛ بنابراین شرکت واگنسازی تهران هنوز نتوانسته پیشپرداخت خود را برای شروع ساخت داخل دریافت کند. امیدوارم با اینهمه سروصدا، مسئولان ارشد کشور، متروی تهران را دریابند تا رؤیای تأمین 630 واگن با توجه به بندهای قرارداد، در طول 60 ماه آینده تحقق یابد.
اما براساس شرایط قرارداد، 630 واگن (90 قطار) با مبلغ حدود 780 میلیون یورو تأمین خواهد شد. قیمت هر واگن با در نظر گرفتن همه هزینهها اعم از طراحی، حمل و بیمه و قطعات یدکی به 000/240/1 دلار رسیده و قرار است 56 واگن (8 قطار) به صورت (Complecte Build Up، (CBU کاملا ساخته شده، 22 ماه بعد از مؤثرشدن اعتبار اسنادی و پیشپرداخت به تهران حمل شود.
اگر این مطلب در قرارداد بازبینی نشده و به امضا نرسیده باشد، قول شهردار تهران برای رسیدن واگنها در یک سال آینده (12 ماه) نمیتواند محقق شود. این اولین سؤال از سازمان شهرداریهاست که آیا واقعا در بندهای قرارداد تغییری دیده شده است یا نه؟! در ادامه 70 واگن معادل 10 قطار به صورت CKD) Complete Knocked Down) (با 12 درصد ساخت داخل) و باقیمانده به صورت 84 واگن (14 قطار) با 26 درصد ساخت داخل، 210 واگن (30 قطار) با 35 درصد ساخت داخل و 210 واگن 30 قطار با 52 درصد ساخت داخل و مجموعا 174 میلیون دلار از کل قرارداد به شرکت واگنسازی تهران و دیگر سازندههای ایرانی برای ساخت داخل و مونتاژ نهایی اختصاص داده خواهد شد.
ادامه در قسمت دوم⬇️
@mohsenhashemi_ir
🖌جناب زاکانی و خطر صهیونیسم اسلامی❗️
جناب زاکانی که علاوه بر مسئولیت شهرداری تهران و دستیاری ویژه رئیسجمهور، در سیاست و انتخابات نیز فعالیت دارد، در یکی از رسانههای منتسب به ایشان بهتازگی مطلبی با عنوان «روحانی وارث اخلاق ناپسند هاشمی شده است؟» منتشر شده است که به بهانه انعکاس خبری ثبتنام دکتر روحانی در مجلس خبرگان، مانند گذشته آیتالله هاشمیرفسنجانی را تخریب کرده است.
جای تعجب دارد که پس از گذشت هفت سال از رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی، جریانی همچنان به دنبال هتک و تخریب یکی از برجستهترین شخصیتهای انقلاب اسلامی است که تعابیر بینظیری از امام خمینی و رهبر انقلاب درباره خدمات 60ساله ایشان به کشور وجود دارد که با هیچ چهره دیگری در تاریخ انقلاب مقایسهپذیر نیست.
آیا این تخریبها، برای کشور یا منافع ملی یا در پیشگاه خدا، دارای اجر و ثواب است یا خسارت و عقاب؟ به نظر میرسد تنها منفعت این اقدام، نوعی خودشیرینی است؛ ولی ظاهرا تیم رسانهای آقای زاکانی، همچنان تصور میکند که از این طریق در نردبان قدرت بالاتر میرود.
اما این نوع نگاه ابزاری و فرصتطلبانه به سیاست تحت پوشش شعائر و ارزشها، روی دوم سکهای است که بهتازگی یکی از استادان دانشگاه در گفتوگو با شبکه خبر، از آن بهعنوان «صهیونیسم حزباللهی» یاد کرد و دلیل این تعبیر را اظهارات یکی از خانمهای سیاسی جریان اصولگرا که مدعی شده بود «مملکت مال حزباللهیهاست» عنوان کرد.
اینکه یک دیدگاه سیاسی و ایدئولوژیک با تکیه بر اعتقادات خود مدعی میشود که یک سرزمین متعلق به اوست، دقیقا همان ادعای صهیونیسم است که فلسطین را ارض مقدس یهودیان میداند و در ایران نیز گروهی نورسیده که در دوران مبارزه نقشی نداشتند، اکنون مدعی هستند که کشور متعلق به آنان است و حتی اگر بپذیریم 10 درصد مردم از این سلیقه سیاسی افراطی حمایت میکنند، 90 درصد بقیه ایرانیان سهمی در اداره کشور ندارند.
این جریان نورسیده که فقط خود را انقلابی و حزباللهی میداند، باید بداند بزرگترین آسیب و هزینه از این نوع رویکرد و تخریب دیگران، متوجه اصل انقلاب میشود؛ چراکه خلوتکردن میدان انقلاب از شخصیتهای برجسته فقید یا زنده، تضعیف نظام است.
اگر خانواده شهیدان بهشتی و مطهری، همت و... و مرحومان طالقانی، منتظری، موسویاردبیلی، صانعی و... مورد بیمهری قرار بگیرند، بیش از آنکه موجب ناراحتی این عزیزان باشد، به زیان نظام و رهبری انقلاب است.
کوچککردن دایره خودیها و انقلابیها به یک جریان سیاسی، مبدأ تقسیم این جریان پس از یکدستشدن به انشعابات مختلف و حذف دیگر سلیقههاست؛ همانگونه که جریان راست پس از یکدستشدن، راست سنتی را حذف کرد و اکنون نیز نوبت طیفهای غیرتندرو جناح راست است که به دست جریان انقلابی حذف شوند. باید مراقب بود که تابلوی جریان انقلابی، پوششی برای تمامیتخواهی نشود و تحت عنوان حزباللهی، تفکر افراطی شکل نگیرد.
پایان سخن اینکه از جناب زاکانی که خود در دوران دفاع مقدس تحت فرماندهی آیتالله هاشمیرفسنجانی، بهعنوان فرمانده منصوب امام خمینی، جانباز شده است، انتظار میرود که امکانات و حمایتهای خود را اینچنین در راهی که به تیشهزدن به ریشه انقلاب منجر میشود، هزینه نکند.
شرق
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-906834
@mohsenhashemi_ir
معمای انتخابات، حماسه سياسي یا خالص سازی؟
يك دهه پيش شعار سال 92، حماسه سياسي و اقتصادي بود، البته حماسه اقتصادي به دليل آخرين سال دولت و تحريمها و افزايش نرخ ارز و تورم بالاي 40% سال 91، محقق نشد، ولي حماسه سياسي با «از خودگذشتگي و ايثار آيتالله هاشمي رفسنجاني» براي نجات كشور از نااميدي، بلاتكليفي، فشار جدي روي معيشت مردم و مشكلات سياست خارجي، محقق شد. لذا رهبر انقلاب در سخنان تير ماه 1392 با تجليل از حماسه شدن انتخابات رياست جمهوري گفتند در اين حماسه مخالفان نظام هم شركت داشتند و آن را نشانه اعتماد آنها به نظام تفسير نمودند.
در آن سال، براساس خاطرات آيتالله هاشمي رفسنجاني هر كه چند ماه قبل از انتخابات به ملاقات ميآمد خواستار اقدامي از طرف ايشان براي نجات كشور و انقلاب و آبروي روحانيت بود و بعد از رد صلاحيت ناجوانمردانه و البته عدم قهر ايشان و ادامه رقابت، با انتخاب آقاي روحاني، هر كه ميآمد ميگفت در آخرين لحظه، نامزدي، رد صلاحيت و مواضع شما جامعه را به كلي متحول كرد، و عليرغم تشديد مشكلات، مردم شاداب و اميدوار شدند و از هدايت مقتدرانه و شجاعانه انتخابات تجليل و ورود و خروج اعتدال محور ايشان در انتخابات را تحسين مينمودند، حضور و توفيق مردم را در انتخابات اعجاب انگيز ميخواندند. خواستار تجربه موفق دوران سازندگي بودند.
مشاركت مردم در انتخابات تا سال 96 همچنان تحت تأثير اين حماسه سياسي، روز افزون بود، لذا در انتخابات بعدي، مجلس، خبرگان، شوراي شهر و رياست جمهوري نيز شاهد حماسه سياسي پي در پي بوديم. بعد از پيروزي بخشي از حماسه اقتصادي مورد نظر نيز با توجه به سياست خارجي معتدل و بالاخره برجام و سياستهاي اعتدالي، رشد اقتصادي، سرمايهگذاري و كنترل تورم محقق شد.
حتي به دليل محدوديتهاي تحميلي خاص كه امكان عمل به بعضي از شعارهاي مورد انتظار مردم نيز فراهم نميگرديد، ولي مردم مأيوس نميشدند و حمايت خود را دريغ نميورزيدند. بايد قبول كرد كه رقابت واقعي انتخاباتي بر سر ايدههاي مختلف حكمراني در كشور باعث مشاركت بالا شد و ادامه يافت.
متأسفانه با برگزاري انتخابات كم رونق سال 98 مجلس و 1400 رياست جمهوري كه به قول بعضي از اصولگرايان معتدل از يكدست سازي نيز عبور كرده و به خالص سازي رسيد، شاهد يأس مردم در اعمال نظرات و تغييرات از طريق انتخابات بوديم و همچنان همان سردي ادامه دارد. بدين معني است كه حماسه سياسي و بعد اقتصادي مورد انتظار حاكميت كه توسط آيتالله هاشمي رفسنجاني به منصه ظهور رسيد و براي چند انتخابات نيز ادامه داشت، تبديل به مشكل خود ساخته شد كه مجدداً از لزوم رقابت و مشاركت حداكثري گفته ميشود.
ولي شوراي نگهبان، دولت، مجلس تا به حال سياست خود را نسبت به راهبرد چهارگانه نظام براي مشاركت، امنيت، سلامت و رقابت مشخص نكردهاند، معلوم نيست دغدغه آنها چيست؟! و چگونه عمل خواهند كرد؟!
به همين دليل اولين حركت غبار زدائي كه بايد توسط مجري و ناظر انتخابات به سرعت، نه به صورت شعاري، بلكه به صورت ملموس براي مردم و گروههاي مرجع سياسي و اجتماعي مشخص و شكل ميگرفت، محقق شد لذا طبيعي است كه نميتوان شاهد انتخاباتي با شكوه و رضايتبخش بود. لذا به همين ميزان مشروعيت نظام سياسي هم آسيب ميبيند.
سرعت عمل در امر تصويب و اجراي قانون جديد انتخابات به صورتي كه اكثر گروههاي سياسي، احزاب براي حضور حداكثري در انتخابات براي پيش ثبت نام دچار مشكل شدند، اولين امتياز منفي را به دو قوه و شوراي نگهبان براي رشد مشاركت و رقابت داده است. لذا ميبينيم فضاي كشور كه هنوز انتخاباتي نشده، سياسي و اختلافي شده است و در نبود جدي رقيب اصلاحطلب و معتدل و مستقل مردم نسبت به مشاركت و رقابت حداكثري عكسالعمل مثبت نشان ندادهاند.
در نتيجه حضور اصولگرايان همراه با جدال رسانهاي و درز اختلاف پشت پرده و غير شفاف همراه شده است. هنوز به قاطعيت معلوم نيست، اصولگرايان با چند ليست و چه سرليستهايي در انتخابات مجلس حاضر ميشوند. تا به حال حداقل از 3 ليست انتخاباتي جريان راست براي انتخابات مجلس صحبت ميشود. طبيعي است كه عامه حامي اصولگرايان كه آگاهي دقيقي از كم و كيف انشقاق موجود ندارند و نميدانند كه واقعاً پوستاندازي جبهه اصولگرايي چه زماني تكميل ميشود در غبار مشاركت بسر خواهند برند.
اين تشتت با نشست مبنا (مجمع بيداري نيروهاي انقلاب) سرباز كرد، هنوز معلوم نيست آيا واقعاً مبنا همان شوراي وحدت اصولگرايان است يا همان شانا (شوراي ائتلاف نيروهاي انقلاب اسلامي) يا طيف مجلس يا آقاي قاليباف؟! آقاي متكي سخنگوي شوراي وحدت در لفافه صحبت نموده و بدنه شوراي وحدت اصولگريان كه جامعه روحانيت و جامعه مدرسين معروف به جامعييتين است نمودي ندارد و گويا آقاي پورمحمدي دبير جامعه روحانيت نيز در جلسه مبنا به بازي گرفته نشده است.
ادامه در قسمت دوم⬇️
@mohsenhashemi_ir
🖌مونوریل قم؛ نمادی از کوته بینی و لجاجت مسئولان + راه حل
فراموش نمیکنم برای تصمیمگیری درمورد ایجاد مونوریل قم به جلسهای مثلا کارشناسی در قم با حضور آقای علی لاریجانی، نماینده قم دعوت شدم و تمام زوایای چنین اشتباه و انحرافی از ابعاد مختلف باز شد و پیشنهادات لازم برای استفاده از BRT یا قطار سبک شهری با کریدور ویژه مانند کلانشهرهای دیگر داده شد
ولی گویا مسئولان سیاسی وقت بدون درنظرگرفتن نظرات دلسوزانه کارشناسی، بدون مطالعه دقیق برای روکمکنی مخالفان، به سرعت وارد عمل شدند و با بهکارگیری مشارکت کیسون و مپنا با تبلیغ حتی در سطح شهر تهران در بیلبوردها طراحی کرده و احداث آن را در سال 1388 قبل از انتخابات کلنگ زدند و قول ساخت دوساله آن را تا سال 90 دادند. و «به همین سادگی» داستان غمانگیز مونوریل قم و بعد کرمانشاه با صرف بودجه کلان شکل گرفت.
بستر رودخانه فقط به این دلیل انتخاب شد که فضای باز و قابل دسترسی برای تجهیز و ساخت بود و طراحان فکری برای شاخص مهمی مانند مبدأ و مقصد سفرها، تعداد سفرها، هزینه نسبت به ظرفیت سفر ایجادشده، تکنولوژی، و بالاخره موانعی نظیر دسترسیها، منظر و میراث فرهنگی، یا خطرات بستر رودخانه، زلزله و پدافند غیرعامل حتی اولویتها نکردند. چون به راحتی امکان تجهیز کارگاه و ساخت و بودجه فراهم شد.
لذا کار بیوقفه و بدون مصوبات قانونی شروع شد، در صورتی که اگر واقعا به فکر حمل مسافر از اتوبان خلیج فارس به حرم بودند به راحتی و به سرعت با چند دستگاه اتوبوس برقی یا گازی امکانپذیر و البته در حال انجام هم بود.
متأسفانه با اولین مانع که عبور از روی صحن رودخانه حرم مطهر حضرت معصومه(س) بود، مواجه شدند، با عکسالعمل غیرکارشناسی تصمیم گرفته شد که سر سازه مونوریل ساختهشده را کج کرده و از خیابان مجاور عبور دهند که البته همان مانع منظر باز مطرح بود ولی مسئولان حرم نمیتوانستند دخالتی کنند. بعد برای تأمین قطار دچار مشکل قیمت و تولید آن شدند که به پیداکردن طراحانی در سیسیل ایتالیا منجر شد
متن کامل در شرق
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-904070
@mohsenhashemi_ir
⁉️ابهامات بزرگ عملیات حماس
یکی از سوالات مهمی که الان مطرح است، با توجه به خساراتی که توسط اشغالگران فلسطین به مردم فلسطین، غزه، حتی لبنان و سوریه و کرانه باختری و دیگر نقاط وارد شده، این سوال مطرح است که :
❓چرا این عملیات توسط حماس شروع شد و باید بررسی شود که آیا نتیجه رشد درونی حماس و گروههای مقاومت بود؟
اگر این موضوع از این جهت بوده و در هماهنگی با گروههای مقاومت انجام شده و تلهای از طرف اسرائیل نبوده، باید هزینه و فایده این حمله را ارزیابی کرد و مشخص شود که آیا قدرتهای منطقهای و قدرتهای بزرگ در این موضوع دست داشتند یا خیر. اینها سوالاتی است که باید به آن پاسخ داد.
البته خیلیها میگویند دشمن صهیونیستی همیشه اینگونه فعالیتهای همراه با خسارت و قساوت را داشته و حتی اگر این حمله از طرف حماس شکل نمیگرفت باز هم شاهد این قساوتها بودیم.
اگر از حمله اسرائیل به غزه جلوگیری شود و غزه از سکنه خالی شود، باید مذاکرات جدی در این زمینه صورت بگیرد.
اگر واقعاً اسرائیل آن حملهای را که مدنظر دارد انجام دهد ما در چه شرایطی قرار میگیریم و چگونه باید مقاومت را برنامهریزی کنیم که جلوی خسارتها گرفته شود.
اینها مسائلی است که میتواند برای کشور، اقتصاد و معیشت مردم مشکلاتی ایجاد کند. شعار اصلی حزب سازندگی و آیتالله هاشمیرفسنجانی پرهیز از افراط و تفریط و استفاده از اعتدال در همه کارها است.
امیدوارم همانطور که در گذشته یک هماهنگی در جبهه اصلاحات ایجاد شد. باز هم بتوانیم در این بنبست سیاسی که شاهد آن هستیم، راهحل جدیدی پیدا کنیم
بخشی از سخنرانی رییس شورای مرکزی در کنگره سالیانه کارگزاران
@mohsenhashemi_ir
ریشه فاجعه بیمارستان غزه در 70 سال اشغالگري و جنايت
فاجعه کشتار بیمارستان غزه، نه تنها دل هر مسلمانی را بدرد می آورد، بلکه وجدان هر کس را که بویی از انسانیت برده باشد، بیقرار می کند.
البته اینگونه جنایات بارها و بارها در هفت دهه گذشته تکرار شده اند و دیشب نه بار اول کشتار فلسطینان بیگناه بود نه دفعه آخر آن خواهد بود.
برای شناخت روش این رژیم ناگزیر به مراجعه به تاریخ هستیم.
در جستوجوها در تاريخ 70 ساله تجاوز و اشغالگري، به سند قابل توجهي از پرونده بازجويي ساواك آيتالله هاشمي در حدود 60 سال پيش برخوردم كه خود ميتواند روشنگر عمق فاجعه استعمار در فلسطين اشغالي باشد، لذا به اين نتيجه رسيدم كه مطلب را بازنشر كنم. اهميت اين سند تاريخي در اين است كه بستر زماني و سياسي انتشار اولين اثر آگاهيبخش درباره جنايات اسراييل را نشان ميدهد كه سال به سال فجيعتر شده و ميتواند فجيعتر هم شود. به خوانندگان عزيز مطالعه كتاب سرگذشت فلسطين يا كارنامه سياه استعمار و مخصوصا مقدمه آنكه در سال 1343 منتشر شده است، توصيه ميشود و بخشي از سند كه گزارش بازجويي ساواك از ايشان است در ذيل ميآيد. محترما معروض ميدارد در اجراي اوامر صادره از اكبر هاشميرفسنجاني در مورد ترجمه كتاب سرگذشت فلسطين بازجوييهاي لازم به عمل آمد و نتيجه ذيلا به عرض ميرسد:
1- اكبر هاشمي كتاب سرگذشت فلسطين را از حاج ميرزا خليل كمرهاي دريافت ميدارد.
2- اكبر هاشمي بعد از مطالعه كتاب و اخذ اجازهنامه كتبي از اكرم زعيتر، سفير كبير اردن در تهران و مولف كتاب مزبور اقدام به ترجمه كتاب ميكند.
3- ترجمه كتاب مزبور در چاپخانه حكمت قم كه مدير آن اخوان برقعي است، دو بار مجموعا دو هزار و پانصد جلد به چاپ رسيده و در ماه محرم سال گذشته در معرض فروش قرار گرفته و بالاخره همه آنها به فروش رسيده و چاپ سوم آن در ماه رمضان سال جاري در دو هزار جلد در چاپخانه رشديه، واقع در بازار بزرگ تهران انجام يافته - افست - شده است.
4- در چاپ و نشر اين كتاب از مقامات صلاحيتدار اجازه دريافت نداشته و مدعي است اولا در قم هر نوع كتاب چه ترجمه و چه تاليف بدون كسب اجازه قبلي چاپ و منتشر ميشود، ثانيا قبل از فروش يك جلد آن بر حسب درخواست سازمان امنيت قم، توسط عبدالحميد مولانا مدير موسسه مزبور تحويل داده شده است.
5ـ مترجم مزبور به زبان عربي تسلط كامل دارد و بدون همكاري شخص يا اشخاص غير آن را ترجمه كرده است.
6ـ اين كتاب يك مقدمه نسبتا مشروح به قلم خود مترجم دارد كه موضوع آن ربطي به اصل كتاب ندارد. اكبر هاشميرفسنجاني در تحقيقات معموله اظهار داشت: «حس كردم حادثه فلسطين معلول استعمار است. بنابراين كاملا اين مقدمه كه مربوط به استعمار است با مطالب كتاب مربوط ميشود و منظور من ـ نويسنده مقدمه ـ هم از نوشتن اين مقدمه اين بود كه روشن كنم علل اينگونه حوادث از كجا سرچشمه ميگيرد.»
7- مخارج اوليه در چاپ اين كتاب به وسيله خود مترجم با انتشار قبض پيشفروش انجام شده و از كسي كمك دريافت نداشته است.
8- كتاب ترجمه شده فوق اولين ترجمه او است و تا به حال كتابي به صورت ترجمه با تاليفي كه به چاپ رسيده باشد، نداشته است.
9- مسافرتهاي خارج از كشور او فقط محدود به اين بود كه دو بار به مكه مسافرت كرده و يك سفر هم به كربلا مشرف شده و حدود اطلاعات او در زمينه استعمار صرفا بر اثر مطالعه كتب و ساير نشريات بوده است.
استحضارا معروض شد. بهزادپور
بخشي از متن بازجويي
شما به چه زبانهاي خارجي آشنا هستيد؟
آشنايي كامل به زبان عربي و خيلي مختصر به زبان انگليسي نيز آشنا هستم.
آيا شما تا به حال تاليفات و ترجمه هم داشتهايد يا خير؟
كتاب سرگذشت فلسطين يا كارنامه سياه استعمار را ترجمه كردهام. اين نامي است كه من روي آن گذاشتهام و اسم اصلي آن القضيه الفلسطينيه است و ديگر كتابي تاليف يا ترجمه نكرده و فقط چند مقاله در سالنامه مكتب تشيع نوشتهام.
شما اين كتاب را شخصا ترجمه كرديد يا كساني هم در ترجمه آن به شما كمك كردند.
خير، كمكي در كار نبود، خودم ترجمه كردم.
ترجمه كتاب كي شروع و كي خاتمه يافت؟
ترجمه كتاب در حدود چهارده ماه طول كشيد از تابستان سال گذشته به آقاي زعيتر ـ نامه نوشتم، ضمنا مشغول ترجمه هم بودم.
چاپ اين كتاب چه مدت طول كشيد و در كجا به چاپ رسيد؟
چاپ كتاب دو ماه طول كشيد و در چاپخانه حكمت در قم انجام شد.
شما براي انتشار اين كتاب اجازه از مقامات صلاحيتدار گرفتيد يا خير؟
خير، چنين كاري نكردم و علت آن اين است كه در شهرستان قم معمولا تمام كتابها، چه ترجمه و چه تاليف بدون كسب اجازه از مقامات صلاحيتدار چاپ و منتشر ميشود. البته قبل از چاپ و انتشار كتاب قبض پيشفروش و اعلاميه معرفي كتاب در قم و ساير شهرستانها پخش شد.
اعتماد
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/207646/
@mohsenhashemi_ir
مراسم ترحیم خانم آذر هاشمی پور؛ خواهر همسر مهندس محسن هاشمی دوشنبه نهم مرداد ساعت ۱۵ در مسجد جامع شهرک غرب برگزار می گردد
@mohsenhashemi_ir
انالله و انا الیه راجعون
● بیت محترم آیت الله صانعی
رحلت آیت الله حسن صانعی از یاران امام خمینی و پیشگامان نهضت؛ همزمان با فرارسیدن ایام عزاداری سالار شهیدان موجب تاثر گردید.
ضمن گرامیداشت یاد و خدمات ارزشمند اخوان صانعی در راه اسلام و انقلاب؛ وظیفه خود می دانیم این ضایعه اسفبار را به بیت معزز صانعی تسلیت بگوییم.
از درگاه خداوند متعال، برای بازماندگان صبر و اجر و برای این عالم مجاهد، رحمت واسعه مسالت می کنیم.
✍🏻خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی.
۳۰ تیر ۱۴۰۲
@mohsenhashemi_ir
🖌حذف دلار یا سفره برای کاسبان تحریم؟
در يك سال اخير و مخصوصا در سفرهاي خارجي و مقامات رسمي؛ رسانههاي رسمي با افتخار خبر توافق دولت آقاي رييسي با برخي دولتهاي مختلف ازجمله شرق آسيا در مورد حذف دلار از مبادلات دو كشور و جايگزيني آن با ارزهاي ملي طرفين و با كشور ثالث را اعلام كردند.
فارغ از آنكه ميزان جدي بودن اعتبار اين خبرها تا چه حد است و كشور مقابل نيز تمام ابعاد اعلامي آن را پذيرفته يا نه و شروطي مطرح است يا خير؟!
ابهاماتي درباره اين توافقات كه به نوعي تكرار تجربه دولت آقاي احمدينژاد براي دور زدن تحريمهاي شوراي امنيت سازمان ملل در دهه گذشته است، وجود دارد.
نخست- معناي اوليه استفاده از ارزهاي ملي طرفين، اين است كه ايران خريد كالاهاي مورد نياز خود از كشور مقابل، مثلا اندونزي را با پول ملي اندونزي انجام دهد و اندونزي خريد كالاهاي مورد نياز خود از ايران را با ريال ايران صورت ميدهد.
اما تجربه مبادلات بازرگاني با بعضي كشورها ازجمله چين در دولت احمدينژاد در غياب ارزهاي معتبر جهاني مانند دلار و يورو و پوند و... نشان داد كه ايران نفت و مشتقات نفتي و ساير محصولات خود را صادر ميكرد و در مقابل آن در حسابهاي خود در بانكهاي كشور مربوطه به عنوان مثال يوآن چين دريافت ميكرد كه بايد با اين ارز كالاهاي كشور مربوطه را ميخريد
در واقع ارز ملي دو طرف در اين مبادلات معنا نداشت، بلكه فقط مثلا يوآن چين جايگزين دلار شده بود و اگر قرار است در دور جديد مبادلات بدون دلار، باز همين اتفاق بيفتد و استفاده از ريال توسط طرف مقابل وجود نداشته باشد، رابطه يكطرفه و غيرمتوازني است كه به زيان منافع ملي است و فقط جنبه دور زدن تحريمها به صورت استفاده از كالاهاي آن كشور را تداعي ميكند كه همان روش قديمي چند سال پيش بوده و مطلب جديدي نيست؟!
دوم- اينكه اگر ايران كشورهايي كه صادرات انرژي ما به صورت نفت يا ميعانات گازي را يا كالاهاي ديگر شايد احتياج مستقيم ندارند و احتمالا صادرات مجدد مينمايند اين محصولات را صادر كنيم موجب ميشود كه تجار آن كشورها به دلال و واسطه فروش محصولات ايران به ديگر كشورهاي مصرفكننده تبديل شوند و باتوجه به اينكه مثلا بازار نفت خام محدود به پالايشگاههاي مصرفكننده است و كالاهاي ديگر نيز مصرفكننده خاص خود را دارد عملا ما براي كالاي خاص ايران رقيب ميتراشيم و موجب كاهش قيمت و تقاضاي فروش مستقيم خودمان ميگردد.
سوم- اينكه ما محصولات كم كيفيت را با گران خري فقط به خاطر تبادل بدون ارز معتبر از كشوري خريداري كنيم، هزينه جديد ديگري به اقتصاد نحيف و كمتوان و تحت فشار ايران تحميل ميكند، به خصوص اينكه واردات از كشورهاي غيرصنعتي صورت گيرد كه طبيعتا توان رقابت كيفي و قيمتي با شركتهاي معتبر را ندارند و عملا نتيجه اين تبادل، ايجاد رانتي براي توليدكنندگان آن كشور و فشاري براي مصرفكنندگان ايراني است.
چهارم- شركتها و بانكهاي بزرگ و معتبر در عرصه جهاني در هر كشوري كه باشند، تبادلات بسيار گستردهاي با اقتصاد امريكا و اروپا دارند و طبيعتا مبادلات تجاري با ايران موجب ايجاد خطر تحريم شدن و در خطر افتادن بازار اين كشورها در اقتصاد جهاني ميشود و در نتيجه بعضا عطاي تبادل با ايران و دور زدن تحريمها را به لقايش ميبخشند و ريسك تحريم شدن را نميپذيرند.
لذا براي بانكها و شركتهاي كشورهاي ثالث ميتواند رخ ميدهد، در نتيجه در اجراي توافقات موانع قابل پيشبيني وجود دارد كه موجب عدم اجراي درازمدت تعهدات طرف مقابل ميگردد.
عبرتي از گذشته پيش روي دولت آقاي رييسي است كه اگر به آن توجه نشود و تكرار گردد اينگونه توافقنامههاي شتابزده و كارشناسي نشده، به قول معروف اگر آبي براي اقتصاد كشور نداشته باشند، ناني براي واسطهها و دلالان و تجار معتمد دور زدن تحريمها يا كاسبان تحريم خواهد داشت، بنابراين بايد هوشيار بود كه منافع ملي و احتياجات مردم تحت فشارهاي اقتصادي، قرباني رانت دلالان واسطههاي خودي و معتمد در دو طرف نشود و از ترس چاله در چاه نيفتيم.
روزنامه اعتماد
@mohsenhashemi_ir
🖌یخرجون من دین الله افواجا❗️
با پایان یافتن ماه مبارک رمضان، فصل تازه ای در زندگی مومنان آغاز می شود که باید به سنت صوم وصیام پایبند باشند و توشه معنوی اندوخته در ایام روزه داری را حفظ نمایند.
در ایام رمضان، مجالس وعظ وسخنرانی نیز رونق بیشتری دارد، یکی از سخنرانی های تامل برانگیزی که در شب قدر امسال شنیدم، سخنرانی استاد هادی سروش در کانون توحید بود که به همت انجمن اندیشه وقلم برگزار شده بود.
عنوان سخنرانی جذاب بود: خروجی دین وخروج از دین. سخنران محترم به رابطه بین عملکرد نهاد دین در جامعه و عوامل دین گریزی مردم بخصوص جوانان پرداخت و روایت تاریخی جالبی را نقل کرد که "حجاج حاکم ظالم وخون ریز اموی، از زنی می خواهد که سوره فتح را بخواند و آن زن، بجای آیه "یدخلون فی دین الله افواجا"، عبارت "یخرجون من دین الله افواجا" را می خواند.
حجاج به او می گوید غلط خواندی و آن زن شجاع می گوید: یدخلون فی دین الله افواجا، نتیجه حکومت وسیره پیامبر رحمت بود و نتیجه حاکمیت و عملکرد تو وامویان، یخرجون من دین الله افواجا، و خروج ودین گریزی گروهی و انبوه مردم است.
البته دين گريزي پديده جديدي نيست و در همه اديان و حتي در صدر اسلام هم وجود داشته است. و ميزان افزايش و يا كاهش آن در هر عصر مدنظر ميباشد. در واقع بین اقبال و دینداری مردم با عملکرد نمادها ونهادهای منتسب به دین، رابطه مستقیمی است، اگر به اسم دین سختی، ظلم، دروغ، فساد، تبعیض و فشار به مردم وارد شود، نتیجه آن افزایش دین گریزی در جامعه است امری که پیامبراکرم(ص) نیز در زمان حیات خود آن را پیشبینی کرده وازرخ دادنش نگران بود. استاد هادي سروش نيز گفتند تحقير انسانها به نام دين يا تحريف مفاهيم ديني را ميتوان از عوامل دينگريزي شمرد.
شنیدن سخنان استاد هادی سروش، مرا به یاد حدود 50 سال قبل وسخنان، آیت الله هاشمی رفسنجانی در هیات انصارالحسین(ع) انداخت که آنزمان در سنین نوجوانی، با فشار پدرانه، ایشان را همراهي ميكردم.
آیت الله هاشمی رفسنجانی، در همان زمان که اوج خفقان وسختی دوران مبارزه بود، در زمانهایی که از زندان آزاد می شد وامکان سخنرانی وفعالیت داشت، برضرورت ایجاد رفاه و آسایش برای مردم در حکومت اسلامی تاکید میکرد و حتی نام بنياد فرهنگي و مدرسه اسلامی دخترانه که به اتفاق شهید باهنر و شهید رجایی و با كمكهاي مالي بيدريغ جناب آقاي اخوان فرشچي تاسیس کردند را رفاه گذاشت.
ایشان بعد از پیروزی انقلاب نیز مرتب خطاب به نیروهای افراطی و تندروی انقلابی که شعارهای تند می دادند تاکید می کرد که ما باید اهداف وآرمانهای خود را بگونه ای تعریف کنیم که بدون ایجاد فشار وسختی برای مردم آن را محقق کنیم و اگر به اسم اسلام وانقلاب به بلند پروازی و ماجراجویی و طولالامل در داخل و خارج بپردازیم، زندگی ومعیشت مردم مختل می شود ومردم از دین زده میشوند.
سخنران مراسم شب قدر نیز با اشاره به ابتدای سوره فتح، تاکید کرد که دوشرط روی آوردن و ورود مردم به دین، فتح به معنای گشایش وموفقیت در کنار نصر ویاری الهی است، یاری الهی هم زمانی شامل حال جامعه می شود که در جامعه کرامت انسانی، مدارا ومهربانی حاکم باشد نه خشونت، تحقیر وسخت گیری نسبت به مردم، وطبیعتا در جامعه امروز ما که راگشایش و افزایش مدارا و مهربانی و کرامت با مردم كمتر ديده ميشود طبیعتا بايد نگران رویگردانی وخروج مردم از دین بود.
ايشان در خاتمه با بعضي از مثالها از صحبت بعضي از بزرگان در نمازهاي جمعه و حتي خبرگان مردم و تأثير آن در دينگريزي را بررسي كرد.
روزنامه سازندگی
@mohsenhashemi_ir
تحول در حکمرانی
در ایام معنوی ماه مبارک رمضان قرار داریم و شبهای قدر را پشت سرگذاشتیم
از مهمترین وظایف یک مسلمان، تلاش برای ایجاد تحول در درون خود و جامعه است که به نوعی شب قدر را می توان آغاز این تحول دانست.
آیه شریفه "انالله لايغير مابقوم حتي يغيروا ما بانفسهم" نیز برهمین موضوع تاکید دارد. در دعاي تحویل سال نیز نيز از خدا می خواهیم حالمان را به سمت بهترين و نيكوترين حالها تغيير دهد.
رهبر انقلاب نیز امسال در صحبتها از تحول براي سال 1402 سخن به ميان آوردند، "البته تحولي كه خواسته دشمنان نباشد و نقاط قوت كشور و ساختار نظام را هدف نگيرد".
لذا بايد برداشت درستي از تحول در سال 1402 را تفسیر ومعنا كرد كه هم مشكلات كشور و مردم را حل كند و هم در جهت اهداف و تلاش دشمن براي تضعيف نظام نباشد.
نخستین پرسشی که مطرح می شود این است که باید مراقب کدام دشمن باشیم؟ آیا دشمن برای ما در استکبار جهانی و آمریکا و اسراییل منحصر می شود یا دشمن و خصم در معارف دینی، معنایی فراتر و عمیقتر از دشمن بیرونی دارد؟
تعبیر مشهور پیامبر(ص) درباره جهاد اکبر که نشان از مبارزه با دشمن درونی دارد و مهمتر قلمداد کردن آن از جهاد اصغر که مربوط به مبارزه با دشمن بیرونی است، نشان می دهد خطر دشمن درونی، یعنی منیت، هوای نفس، استبداد در نظر، خودخواهی و تحقیر دیگران، بزرگتر از دشمن بیرونی است
پس باید در تحولات بگونه ای عمل کنیم که نه دشمن درونی و نه دشمن بیرونی خوشحال و تقویت نگردد.
اما این تحول باید در کدام چارچوب باشد؟
در نظام جمهوری اسلامی، طبیعتا باید تحول در چارچوب اصول جمهوریت و اسلامیت باشد.
اصول اعتقادی اسلامیت عبارتند از توحید، نبوت و معاد و اصول بنیادی جمهوریت عبارتند از مردممحوری و تامین منافع ملی کشور، بنابراین تحول مطلوب باید در چارچوب این اصول صورت گیرد.
در شب نخست قبر، که زمان حسابکشی و پرسش از عملکرد یک مسلمان در زندگی است، اولين سوالاتي كه از متوفی براساس اصول اسلامي پرسيده ميشود از خدا، پيامبر، دين، كتاب، امام، قبله. نماز و زكات و حج و روزه، و .... ميباشد و پاسخها كوتاه و روشن است. لاالله الا الله، محمد رسوالله(ص) ، اسلام، قرآن، علي(ع) و فرزندانش، كعبه و البته خواندن نماز، پرداخت زكات و گرفتن روزه سوالاتي عبادي و وابسته به اعمال شخص است.
اصول قطعي و تغيير ناپذير جمهوريت هم قطعاَ بعد از اصول دين تماميت ارضي ايران، دولت مورد قبول آحاد مردم، حقوق شهروندي با هر زبان و تبار و جنسيت و مذهب، عدم تمركزگرايي افراطي در قدرت براي اداره امور كشور و البته توزيع عادلانه قدرت و ثروت ميباشد.
روشن است كه تحول نبايد برهم زننده مباني و اصول باشد بلكه ميتواند تحول در استفاده از روشهاي مختلف، براي رسيدن به همان اصول باشد. يعني اگر حتي راهي را چند ده سال رفته باشيم و در نهايت نتيجه مطلوب در جهت رسيدن به اصول نگرفته باشيم، بايد شجاعانه بپذيريم كه روش را تغيير دهيم و روش ديگري را براي رسيدن به اهداف اتخاذ نمائيم و مواظبت شود كه به هويت جمهوري اسلامي آسيبي نرسد. التبه نه هويتي كه بعضي براي اهداف سياسي و قدرت طلبي به آن چنگ ميزنند.
لذا بايد تحولي را پذيرا باشيم كه كشور را دچار هرج و مرج ننمايد. اصول اسلاميت نظام را تثبيت مينمايد، اصول جمهوريت و مشروعيت نظام را محكم ميكند. و بالاخره رفتار و عمل و كردار مسئولين كارآمدي نظام را به رخ ميكشد.
ولی اگر برای انحصار و قدرت طلبي روشهایی نتيجه نداده، نبايد با تعبير شخصی، گروهی، فرقهای اين روشها را به عنوان اصل جا بزنيم و روي آن پافشاري نمايیم. بدينصورت حرف پيغمبر، حرف امام و حرف دين، و حرف اكثريت مردم را زيرپا گذاشتهايم و نظام مقدس جمهوري اسلامي را به سمت قهقرا ميبريم كه براساس آيات قرآن، خداوند متعال از ما نخواهد گذشت.
به نظر بعضي اصل را رها كردهاند و به روشهايي چسبيدهاند كه تيشه به ريشه نظام، اسلاميت و جمهوريت ميزند. و بر شاخه نشسته و بن ميبرند.
چرا كه بدون زبان خوش كسي ديندار نميشود، بلكه با زبان بد و خشن و بگير و ببند كه حرام است مردم بي دين هم ميشوند. آنهايي كه اين كارها را تشويق يا انجام ميدهند چه بسا تعمدي در كار خود دارند، چرا كه نه تنها فايده ندارد بلكه بغض دين هم ايجاد ميكند كه البته تا به حال هم كرده است.
لذا بعضي اوقات مدتي رها كردن بهتر است، چرا كه وقتی زيربناي كار بد چيده شده است، قطعاَ روي شالوده ناقص نميشود بناي بلند را ساخت.
پس هدف بايد تحول براي رسيدن به اصول باشد تا با پي محكمتري مجدداَ عمل شود. متأسفانه اصول را رها كردهايم و چسبيدهايم به بعضي از روشهاي غير اصولي!
روزنامه سازندگی
@mohsenhashemi_ir
✅ضعف وفرسودگی در حمل ونقل عمومی؛ نتیجه بی عقلی مسئولان مربوطه از گذشته تا اکنون است
✅مقامات ارشد کشور اهمیت حمل و نقل عمومی را نمی فهمند
https://ecoiran.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D8%AE%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B3%DA%A9%D9%86-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C-147/32371-
@mohsenhashemi_ir
محسن هاشمی:
🔹در مسئله آیت الله منتظری، آیت الله هاشمی سعی میکرد عزل اتفاق نیفتد
🆔 @Entekhab_ir
☑️جناب آقای دکتر صالحی
درگذشت برادر گرامیتان را در ایام معنوی ماه شعبان ؛ از طرف خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی صمیمانه تسلیت عرض نموده و برای آن مرحوم مغفرت الهی؛ و برای بازماندگان صبر و اجر را آرزو داریم
خانواده آیت الله هاشمی رفسنجانی
@mohsenhashemi_ir
تحمیل بهای گزاف تندروی به ایران
با توجه به تظاهرات 22 بهمن 1401 و التهابات شدید اقتصادی و نگاهی به مشکلات دولت سیزدهم مجددا موضوع حکمرانی همراه با میانهروی ذهن دوستداران انقلاب اسلامی را به خود جلب کرده است و یادآوری آن خالی از حکمت نیست.
الگوی کارآمد برای اداره کشور بر پایه قواعد اسلامی، خواسته دیرپایی است که در طول اعصار گذشته - هر کس به تناسب درک و دریافت خود از متون شریعت - پاسخی به آن داده است.
گروهی بر اجرای دقیق و نعل به نعل احکام و قوانین اسلام - همانگونه که در کتاب و سنت آمده است - تاکید داشتهاند و گروهی دیگر بر اجتهاد و نگاه روزآمد به مقوله حکمرانی و توجه به مقتضیات روزگار جدید، اصرار کردهاند.
نحلههای گوناگون فکری هر کدام وقتی به مرحله عمل رسیده، تبعات و نتایج کاملا متفاوتی داشته است. اما حقیقت چیست و راه درست کدام است؟
برخی اعتدال را در شرایط کنونی و در روابط کنونی ژئوپلیتیک جهان چنین تعریف میکنند: پرهیز از خشونت و راهحلهای سرسختانهای که ساختارها، نهادها و رفتارهای اجتماعی را زیر و رو میکند و طبعا بهای آنها نیز سنگین است و لزوما ضمانتی نیز برای رسیدن به نتایج بهتری از اعتدال ندارند. به زبان ساده، برای تحقق اعتدال باید به نوعی قواعدبازی «ملی» و «بینالمللی» در عرصههای مختلف، به ویژه عرصه سیاسی تن داد و بر اساس قوانین و با پرهیز از تندروی به سوی اهداف حرکت کرد.
به بیان بهتر مهمترین مولفههای اعتدال را باید در قانونگرایی، خشونتگریزی، افزایش سعهصدر و کاهش نابردباریها، فساد و بیعدالتی و نابرابری اجتماعی، میانهروی در گفتار و رفتارهای سیاسی و پرهیز از تکصدایی و طولالامل جستوجو کرد و البته تلاش برای رسیدن به نوعی خرد جمعی که بیشترین میزان از کنشگران اجتماعی را در یک نظام با یکدیگر سازش بدهد و مخرج مشترکشان باشد.
نظریه اعتدال، یکی از تقریرهای فضیلتگرایی اخلاقی است که بر اساس آن تمام فضایل اخلاقی در حد وسط بین دو طرف افراط و تفریط قرار دارد و برای رسیدن به حد فضیلت در هر عمل و عاطفهای، باید میانهروی و اعتدال پیشه کرد.
متن کامل را در اینجا بخوانید:
https://www.etemadonline.com/tiny/news-600112