8596
📢هیئت کعبة الرزایا«س»📢 . 🔸تنها صفحه رسمی ما در اینستاگرام: [Instagram.com/karbalaie_mohsen_araghi] . 🔸صفحه رسمی ما در پیام رسان سروش: [http://sapp.ir/mohsenaraghi69]
جوونیای مصطفی،جوونیای حیدره
میدون توی مشتشه،تکنیک جنگ و از بره
خدای جنگ تن به تن،فقط علی اکبره
مث دشتی که به پای کوه می افته
خاک کربلا می افته به پات
حمله ی باد و سقوط میوه های درخت
سر دشمنا میریزه برات
جانم علی اکبر
چه فرازی چه فرودی داره
شمشیر توی دستش
همیشه سیر صعودی داره
جانم علی اکبر
علی اکبر چه وجودی داره
ثانیه ها عقب میرن،پر از تکبیر میشه
قابِ هنرنمایی شیر بن شیر میشه
عدو دیگه مقابلش از جونش سیر میشه
شمشیرا یه طرف صاحباشونم یه طرف
مث کوهی جم شده روو زمین
سید الشهدا میزنه صدا که خدا
هنرای اکبرم رو ببین
جانم علی اکبر
چه نفودی چه طلوعی داره
واسه حمله ی دشمن
چه دفاعی چه شروعی داره
جانم علی اکبر
این جوون چه بر و رویی داره
کسی که زانو زده تا، بشه برا عمه رکاب
بالاتر از آسموناس، سواره بر بال عقاب
یکسره میشه کار جنگ، علی که برداره نقاب
تا که برداشته نقابو لشکر گفته
ما کجا و جنگیدن با نبی!
تیغو می‌چرخونه و عدو نمیدونه که
این علیه اومده یا نبی
جانم علی اکبر
چه قعودی چه قیامی داره
مانند پیمبر
عجب اعجاز کلامی داره
ذریه‌ی حیدر
چه مقامی و چه نامی داره
توو آغوش شیش گوشه
باب الحوائج میشه
چقد شبیه به عموشه
لباس سقایی میپوشه
گره افتاده به کارت
بده دست علی اصغر
بگو یا باب الحوائج
مشگلا دیگه میشه حل
به مو میرسه
پاره نمیشه
نوکر شیش ماهه که بیچاره نمیشه
تهش قشنگه
وقتی تو هستی
روو سر زندگی م بکش دوباره دستی
هل من ناصر و شنید
گریه میکرد بلن بلن
زمین زده گهواره رو
توو قنداقه نمیشه بند
پر پروازمه آغوش بابام
انگار از میدون میزنه صدام
با زبون گریه فریاد میزنم
پدرم صبر بکن دارم میام
حریف میطلبم
از بغل بابام
حریف میطلبم
هیشکی نبوده جام
حریف میطلبم
هیشکی حریفم نیس
هیشکی حریف ِ این
تن نحیفم نیس
___
نگا به گریه هام نکن
خودم یه ارتشم برات
بهت نگن که بی کسی
دارم میام جونم فدات
آسمون توو چشمای تو جا شده
آبی روشن فردای منه
چشم تو ببندی دنیا تاریکه
وقتی چشم وا کنی دنیا روشنه
کعبه صفا مروه
دور تو میگرده
سلاح تو گریه
صفا هر چی مرده
تو خود قرآنی
دست بابات رحله
اینکه علی باشی
برای تو سهله
__
سرباز آخرش منم
میرم به میدون یه تنه
سرباز آخرش منم
قنداقه واسم کفنه
همه جا و همه وقت علی علی
من خودم جلوه ی نور ولی ام
وقتی که بابام سراپا علیه
علی ابن علی ابن علی ام
رجز رجز گریه
منم علی اصغر
رجز رجز گریه
علی علی حیدر
مردی نمیبینم
جز عمومو بابام
مردی نمیبینم
حرمله من اینجام
همیشه جای تو توو قلبم محفوظه
حرم حرم حرم عبادته هر روزه
وقتی که برا تو گریه می کنم
چشام از گناه شست و شو میشه
وقتی که برا تو سینه میزنم
به خدا دنیام زیر و روو میشه
من به کربلای تو
تعلق خاطر دارم
حرمت توو قلبمه
پس کلی زائر دارم
عاشقی به سادگیشه
عاشق و دلدادگیشه
عاشقی یه اتفاقه
که بخای نخای میفته
عاشقی یه حس نابه
پر حرفای نگفته
بهترینه اتفاقا
کربلا رو دیدنه
بهترین اتفاقا
به حرم رسیدنه
ته عاشقی حسینه
که مث خون توو رگامه
به خدا توو آخرت هم
عشقمون داره ادامه
در و دیوارا گریه می کنن
پا به پای راوی ِ غریبِ تو
ولی مردمش دارن میخندن
چی میشه آخر سر نصیب تو
خیلی اینجا بی صاحبه
قتلت براشون واجبه
سرت یه شب تنوره و
شبی مهمون راهبه
غرق سکوت کوفه
سکوت قبل طوفان
آرامشی نداره
میگه نیا حسین جان
غم عالم به سرم ریخت حسین
خنده هاشون بهمم ریخت حسین
فکرای شومی توی سر دارن
دخترات معجر نو بردارن
کوچه ها مث مدینه
تنگه و باریکه حسین
خیلی سنگینه دستشون
شبا چه تاریکه حسین
گم میشن دخترات توو
تاریکی بیابون
خار مغیلان میره
خیلی به دست و پاشون
راهم ازت دوره
شیرینه دلشوره
گریه روی گریه
نور علی نور
از تو اجازه میگیرم
واس خود تو بمیرم
من مث ماه محرم
سرباز روز غدیرم
دل دل هر نفس آشوبه
دست دست به سینه میکوبه
توی کشتی نجاته
هر کس به علی منصوبه
لبه های ذو الفقارن
اینا تشنه ی شکارن
با دعای خیر مادر
دشمناشون تار و مارن
زینب دختر شهیده
زینب خواهرِ شهیده
بعد ِ شهادتِ پسرهاش
زینب مادرِ شهیده
دو تا پسر داره
با خودش هم تیغ داره هم سپر داره
دو تا پسر داره
خانومی که مثل باباشه جگر داره
هم چون علی که تیغ دو سر در میاورد
از یک یک سپاه پدر در می آورد
نوه‌هایِ شیرِ خیبر
میزنن به قلبِ لشکر
چقده شبیه شدن به
نوجوونیای حیدر
زینب اوجِ اقتدارِ
زینب صاحبِ وقارِ
بعدِ شهادتِ پسرهاش
زینب بازم استوارِ
دخترِ سردارِ
که توو وقتِ خطبه خوندنش جگر داره
دخترِ سردارِ
خطبه‌هاش تو سرنوشتِ دین اثر داره
با خطبه‌هایِِ حیدری‌اش انقلاب کرد
شامِ خراب را سرِ شامی خراب کرد
میخوام بهش فک نکنم اما
بوی جدایی میده این صحرا
علم که میکوبم میبینم
دلشوره افتاده توی دریا
بچه ها/خوشحالن کنارم
هوای/تک تک شونو دارم
نوبتی/ روو شونه هام میشینن
آسمونو روو دوش من میبینن
میترسم از اینکه نباشم
اونی که عاشق صداشم
*پاش واشه اگ رو خارا
غارت بشه گوشواره هاشم
_________
شونه هام رکاب پای زینبه
روی دو تا چشام جای زینبه
شیش ماهه توو آغوش مادرشه
سایه ی مادرش بالا سرشه
حرمله/منتظر گلوشه
انگاری از صحرا خون میجوشه
از حالا توو گهواره بیقراره
میخاد ک با سه شعبه روبروشه
خدا نیاره ساعتی که
غم به دل رباب بشینه
به جای گهواره علی شو
بالای نیزه ها ببینه
تو به من که احتیاجی نداری
این منم که خیلی خیلی خواهشم
خواهشم اینه که وقت مردنم
تو خودت بیای برا نوازشم
آخ که جون میده ها
جون دادن توو بغل امام حسین
آخ که جون میده ها
جون دادن میون بین الحرمین
سر به سرم نذارید
دلم دوباره تنگه
توو بغلش بمیرم
مرگ چقد قشنگه
پیش زمینه ی محرم:
اندک اندک اندک میرسن از راه
جمع مستان تو یا اباعبدلله
صف به صف جان برکف
پیش مرگان تو تحت فرمان تو یا اباعبدلله
این دوتا پنجه ده تا سربازن وقتی میان بالا
آره میتازن،نه نمیبازن،کی حریفه حالا
فطرس رو ببین اگه پر پر میرسه
بال وا کرد علم اگه با سر میرسه
چون توو مجلس عزا مادر میرسه
این خیابونا شاهد مرگ منن
بسکه دیدن که تنهایی قدم زدم
بغض من وا شد شبیه آسمون
سکوت تلخِ شهر و باز به هم زدم
منم که شهره ی شهرم
به نوکری ِ رقیه
کسی که میده شهادت
به برتری رقیه
پناه اولم ای یار
پناه آخرم ای یار
سوال ِ پشت سوالم
کجاست لحظه ی دیدار
لحظه ی دیدار نزدیک است
باز من دیوانه ام مستم
در بهشت صحن تو انگار
در جهان دیگری هستم
همبن جوری که نمی مونه
شهری که توی خودش
همیشه زندونیه
هواشناسی نمیدونه
یه گوشه ای از این شهر
همیشه بارونیه
بارونیه چشام
زمستون خونه کرده لای موهام
پیر شده صدام
کجان پس آرزوهام
فقط از تو یه کربلا میخام
بهار میرسه
آزادی ما رو هم می خونن
بهار میرسه
ما رو جزو تربتت می دونن
قد علم کردن در روبروی حیدر
کار آن باشد کز جان شیرین سیر است
جنگ رو در رو با حیدر نام آور
مثل بازی کردن با دم یک شیر است
وای از آن زمان که ذوالفقارش از نیام خارج گردد
وای از آن زمان که او گره به ابروان خود اندازد
طوفان میکند شبیه رودی طغیان میکند
جولان میدهد سپاه اهرمن ویران میکند
زهره میدرد نگاه نافذش از خیل عدو
غرش میکند تن دشمن را لرزان میکند
اخرین خبطش هست هر که آید جنگش
لکن این را فهمد لحظه ای که دیر است
جنگ پیل و مور است جنگ هر کس با او
مثل بازی کردن با دم بک شیر است
وای از آن زمان که میزند دو چشم او تشر بر کفار
وای از آن زمان که قبضه در میان دست او میرقصد
محکم میزند صفوف دشمن برهم میزند
سر هارا علی ز روی پیکر از دم میزند
یادش مانده ان فراری هارا قطعات خیبر و
مانده خاطرش علی بر طاقش پرچم میزند
توو روزنامه ها
ستون گمشده ها
عکسم نبود اما
توو شهر گم شدم
شیوه ی عاشقیم
همین بود از قدیم
نذار پای بدیم
نبود دست خودم
انگار توو شهر اضافی ام
کوچه ها باهام غریبن
طوری نگاهم می کنن
انگاری آدم ندیدن
من نوکر توام
نوکر مردمم نکن
جایی جز شلوغی ِ
اربعینت گمم نکن
توو وفاداری بی نظیری
همسرِ مهجوبِ امیری
پیش یه کوهی مثل زینب
مث یه دریا سر به زیری
اونیکه اربابم شعر سروده براش
حضرت ربابه
اونیکه بی انتهاس وفا و حجب و حیاش
حضرت ربابه
اونیکه دل فرات هنو میجوشه براش
حضرت ربابه
مادرِ اشکه مادر علی اصغر
نخ چادرش گره خورده به قنداقه
حاجتی اگه داری بگو به این خانوم
یه کرمخونه به اسم پسرش داره
به قربونِ آقایی که جلو رومه
دلم واسِ رخ ماهش لب بومِ
صفاتو قربون
یه نگات بسه برام
نگاتو قربون
شب و روزِ پلکِ تو
چشاتو قربون
منو هم صدا زدی
صداتو قربون
صفاتو قربون
صدای اذون میاد
صداتو قربون
داره بارون میزنه
هواتو قربون
راستی یادم نره
کربلاتو قربون
هرکسی رفت حرم سخت به خونه برگشت
ما به قربون رفتیم و همونجا موندیم
روضه ی حاج آقا مهدی عزیزیان روز دوم
Читать полностью…
من مسلمون سفیرِ کربلام
من مسلمون نگاه مسلمم
نیمه شبهای غریب کوفه مو
شیعه ی گریه و آه مسلمم
تو که نام آور و جاویدی
یه تنه توو کوفه جنگیدی
میزدی قدم توی شهر و
غربت علی و میدیدی
غضب غضب نگاه نافذ تو
خدا بشه همیشه حافظ تو
بند دوم
ابروهای تو شبیه ذوالفقار
مث حیدر انگار اومدی شکار
قدرت و شکوت ضرب المثله
دشمنت توو کاخ کرده استتار
وقتی توو کاخ بهت گفتن
به امیر سلام کن حتمن
فرمودی که این امیر شماس
من سلام کنم بهش اصلا
امیر من بر عالمی ولیه
امیر من حسین بن علیه
این شبا هر لحظه
تو میشی همدردم
دور عکسای تو
یه سره میگردم
کنار شیش گوشه
شمع روشن کردم
شبیه خورشیدی که نداره خاموشی
نوکر عباس و به هیشکی نمیفروشی
من مطمئنم که توی روز قیامت
لباس بافته ی مادرتو میپوشی
آقا
با تو مانوسم
بی تو میپوسم
جای شیش گوشه
عکسای اربعین و میبوسم
میخواهمت چنانکه شب خسته خواب را
میجویمت چنانکه لب تشنه آب را
حق روز ازل کل نعم را به دلم داد
بر روی سرم سایه ی عشق علی افتاد
هر ذره ای از جان و تن من شده فریاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
مسجد با نام علی
گلستونه برای ما
مسجد بی نام علی
قبرستونه برای ما
جان من حیدره
جانان من حیدره
صنمم حیدره
یاسمنم حیدره
معبدم حیدره
آره اشهدم حیدره
مددم حیدره
پدر جدم حیدره
زمینه حضرت عبدالله بن الحسن :
.
بند اول :
.
عمو ، دووم بیار
دارم میام
دارم میام کنار تو کنار بابام
عمو ، دووم بیار
دارم میام
منم ی ساعته دیگه کنار زهرام
.
نمی ذارم سر تو از تنت جدا شه
نمی ذارم نیزه به پیکر تو جاشه
نمی ذارم پای عدو به خیمه واشه
من مگه مردم که رقیه بی باباشه
.
آقام حسینه
مولام حسینه
گرچه یتیمم
بابام حسینه
.
بند دوم :
.
دیدم ، با رنج و غم
تو خیمه ها
داره برا تو گریه میکنه سکینه
تا اومدم عمو
تو قتلگاه
دیدم که قاتلت رسید با بغض و کینه
.
منم که توی مستقیم ترین صراتم
منم تو کشتی سفینة النجاتم
منم مثه تو تشنه ی آب فراتم
من آخرین فدایی مخدراتم
.
گودال شلوغ و
جنجال به پا شد
پیشت عمو جون
دستم جدا شد
.
بند سوم :
.
برات بمیرم ای
عموی من
که بی مرکب و بی عِمامه و ردایی
میون و تیغ و نی
زه هایی و
بمیرم که رو خاک گرم کربلایی
.
چقد شده شبیه کوچه بین گودال
تنت مثه چادر مادر شده پامال
برای کشتن تو اینجا شده جنجال
نیزه به پهلوی تو خورد و رفتی و از حال
.
بوی مدینه
پیچیده اینجا
بابام رسیده
همراه زهرا
.
مفتخرم که نوکرم
صفایی داره دلبرم
خوبم توی روضه ها
حرم برم که بهترم
اونکه امضا میزنه برم حرم
رقیه ساداته
اونکه مستدامه سایه ش روو سرم
رقیه ساداته
رقیه جانانم
عاشقش شدن تموم ایل و خاندانم
رقیه جانانم
من دمشقی ام اگر چه توی ایرانم
غمِ رقیه از قدیم
شده توو قلبِ من مقیم
لطفِ سه ساله جاریه
همیشه تویِ زندگیم
احترامِ این سه ساله واجبه
دخترِ اربابه
دلیلِ گریه‌‌ی من مصائبه
دخترِ اربابه
رقیهی ارباب
توو شبِ زندگیمون شده مثه مهتاب
رقیهی ارباب
توی دریایِ حسین گوهری نایاب
تنهایی م از تنهایی نیست
نه اینکه نیستم با کسی
تنها تو فریاد رسی
آخه به دادم میرسی
توی هجوم غم و تنهایی
کسی نمیبینه منو جز تو
فقط توو روضه رستگارم که
میون روضه ها میگم فزت
فزت و رب الحسین
https://www.instagram.com/tv/CgkBK78qFdV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Читать полностью…
حق روز ازل کل نعم را به دلم داد
بر روی سرم سایه ی عشق علی افتاد
هر ذره ای از جان و تن من شده فریاد
با آل علی هر که در افتاد ور افتاد
مسجد با نام علی
گلستونه برای ما
مسجد بی نام علی
قبرستونه برای ما
جان من حیدره
جانان من حیدره
صنمم حیدره
یاسمنم حیدره
معبدم حیدره
آره اشهدم حیدره
مددم حیدره
پدر جدم حیدره