3505
براي تماس با من @abtahi
سلام دوستان
مجلس ترحیم دایی عزیزم مرحوم سید احمد هاشمی نژاد که عمر پر رنجی را پشت سرگذاشت و به برادر شهیدش پیوست روز پنجشنبه ۷ تیرماه
در حسینیه شماره دو جماران از ساعت ۴ تا ۵/۵ عصر برقرار است.
اگر دوست داشتید و فرصت داشتید تشریف بیاورید
سید محمدعلی ابطحی
مشهد بودم. از صداوسیما تماس گرفتند که هرجور شده خودتان را برسانید تهران که امشب در شبکه خبر ساعت ۷ در برنامه گفتگوی ویژه با آقای امیر حسین ثابتی رییس ستاد آقای جلیلی مناظره کنم
بلیط خریدم. توی راه فرودگاه بودم که تماس گرفتند ستاد انتخابات وقت اضافی به کاندیداها داده و برنامه ما را لغو کردند.انشالله که همین باشد.
خیلی حرفهای خوبی آماده کرده بودم.
حیف شد
در فرودگاه مشهد آقای پزشکیان را دیدم میخواست به خرم آباد برود.
جمعیت فراوانی برای سخنرانی اش آمده بودند.در شهری که سه کاندیدا از شش کاندیدای ریاست جمهوری مشهدی هستند.
خداوند خیر را برای ملت ایران مقدر کند.
عاشقانه های ابوحمزه
خدایا کمکم کن که بتوانم‌به حال خودم گریه کنم!
عمرم را به امروز فردا کردن و آرزوهای الکی گذراندم.
از اینکه خوبی در وجودم باشد نا امید شدم
خدایا چه کسی بدتر از من خواهد بود،اگر با این حال به سمت قبرم ببرند، قبری که توشه ای برای آن تاریکی آماده نکرده ام..
با چندتا کار خیر و دستگیری دیگران قبرم را مفروش نکرده ام.
چرا گریه نکنم من؟
تو تنها کسی هستی که به تو پناه می آورم.
بعد از شادمانی تولد امام مجتبی ییهو حرم حضرت علی از امشب برای ایام شهادتش عزادار شد
Читать полностью…
به بهانه زیارتم از سامرا این تحلیلم را بخوانید:
مرقد امام هادی و امام عسکری و سرداب امام زمان در آنجاست.
سامرا در شمال عراق ودر جوار مناطق سنی نشین عراق و شهر تکریت محل تولد صدام قرار دارد.
در دوره صدام به مناطق سنی نشین توجه‌ویژه می کردند. وقتی بعد از صدام داعش شمال عراق را تسخیر کرد به دلیل مخالفت با شیعیان کافر و از نظر سیاسی به انتقام تحقیری که بعد صدام شده بودند، حرم مطهر دو امام شیعه را از اساس منفجر کردند.
بعد حشد الشعبی به ابتکار آیه الله سیستانی راه افتاد. ریختند و این مناطق سنی نشین را از داعش پاک کردند. و شیعیان همه جا وبیشتر ایران پول دادند و حرم را بازسازی کردند.
داعش مزدور بود. اما مردم سنی وشیعه عراق همه شهروندان عزیز عراق هستند. حالا که شیعیان توانسته اند داعش را از بین ببرند، و مدیریت منطقه به دست شیعه هاست دوران انتقام از سنی ها نباید آغاز شود. در دل مناطق سنی نشین علاوه بر جو امنیتی، چنان عکس رهبران سیاسی شیعه فراوان است که بهدصورت طبیعی لج در آور است.
در ایران هم گاهی عید غدیر در شهری مثل خاش سنی نشین از قم هم باشکوه تر می گرفتند.
لج بازی و تحقیر طرف مقابل دین ومذهب را گسترش نمیدهد.
درشب نیمه رمضان ولادت امام حسن در کوچه و بازار نجف تا ساعت های ۲ و ۳ بامداد جشن بود.
اینکه مناسبت های شاد مورد توجه قرار گیرد و فقط به ایام عزا اهمیت داده نشود یک نیازجدی برای متدینان است.
از این مراسم جشن و پایکوبی و رقص متدینانه که فیلم میگرفتم و البته با لباس شخصی بودم مغازه دار ناشناسی گفت شو؟ به ایران فقط لطم؟ یعنی در ایران فقط سینه زنی است؟.
برای حفظ ظاهر جواب ندادم.
شادی ستیزی بحران افسردگی عمومی را به دنبال دارد و این اتفاق برای نسل جوان تاثیرات عمیق نری دارد.
گرچه نسل جوان ایرانی منتظر اجازه شادی کردن نمانده و برنامه های خود را به مناسبت های مختلف ولی اکثرا غیر مذهبی دارد.
تولد امام مجتبی، مرد صلح و گفتگو در برابر نامردترین‌آدمهای تاریخ مبارک باد.
بخندید اگر چه سخت است.
در سال جدید جامعه و کشور به یک نفس تازه احتیاج دارد. جامعه از نظر فکری، معنوی و روحی در این سالها بسیار فرسوده شده است و هیچکس هم به فکر طرح نو نیست، اتفاقات کوچک هم حتی می‌تواند تاثیرگذار باشد. در معیشت آدم‌ها یک رفتار متفاوت که واقعا اثر آن رادر سفره ببینند خیلی مهم است یا حتی در مسائل اجتماعی اتفاقاتی مانند رفع فیلتر و فشار نیاوردن روی اقشار مختلف جامعه و مصالحه بیشتر در مسائل اجتماعی امکان پذیر است و هیچگونه منافاتی با ارزش های اسلامی ندارد
کسانی که کشور را اداره می‌کنند قائل به بحران‌در کشور نیستند و چون به این بحران ها قائل نیستند نمی‌توان از آنان انتظار داشت که تغییرات و تفاوت‌های جدی ایجاد کنند. هسته‌های اصلی قدرت در ایران در حال حاضر وضع موجود را ایده‌آل میدانند و در این وضع پیش بینی نمی‌شود، تغییرات عمده ای اتفاق بیفتد. مجموعه کسانی که الان در بدنه حاکمیت هستند بیشتر به فکر دور دوم رییسی هستند نه به فکر تحول و نو‌آوری
⬅️ گفتگوی کامل در #منیبان
https://www.moniban.ir/fa/tiny/news-206478ا
گزارش موبایل ربایی!
بعد افطار توی پیاده رو موبایل به دست پیاده روی می کردم. به سر تقاطع که رسیدم موتوری دو ترکه جست زد تلفنمو بگیرد من قرص نگه داشتم.
اصلا نمیفهمیدم چی شد . قیافه ها تروتمیز . موتور خیلی نو و شیک. موبایل از دست موتوری لیز خورد و توی دستم ماند. پیاده نشد. گاز داد با صورت خوردم روی زمین. بچه ها آمدند. رفتیم بیمارستان. عکس گرفتیم. ۱۰ تا بخیه روی ابرو و تَرَک قفسه سینه محصول این زمین خوردن بود.
خدارا شکر. آسیب جدی تر ندیدم.
فقط نگید کاش این کار رو نمی کردی کاش اون کار رو نمی کردی!!
شد دیگه مثل هزاران نفری که موبایلشان دزدیده می شود.
عاشقانه های ابوحمزه
رمضانیات ۴
ترجمه سید محمدعلی ابطحی
خدای من:
ای بهترین کسی که می شود صدایش زد.
ای بهترینی که هر آرزومندی می تواندد دل پر آرزویش را پیش تو خالی کند.
می دانم خیلی آرزوهای بزرگ دارم.
ولی تا دلت بخواهد پرونده اعمالم سیاه است
حالا که این همه ارزو دارم و پرونده ام خراب است، با عفو ورحمتت به اندازه آرزوهایم به من بده.
نکند به اعمال زشتم نگاه کنی و میزان لطفت پرونده سیاهم باشد.
آخر تو خدای کریمی. اصلا کرمت اجازه نمی دهد به گناهان من نگاه کنی
صبر تو بیشتر از این است که بخواهی مقصر پیدا کنی
خدایا میدانی من چه کسی هستم. بگذار خودم بگویم:
من یک پناهنده ام. که از تو فرار کرده ام و به طرف تو بازگشته ام.
برگشتم که فضل و محبتت را ببینم.
چون باور دارم کسی که به تو خوش گمان است را می بخشی.
من کسی نیستم خدا.یک ذره ناچیز.
فضل و رحمت را به من ارزانی کن
به خاطر بخشندگیت توبیخم نکن خدا
یک چیز مهم بگم؟
باور کن اگر می دانستم غیراز تو قرار است ازگناهانم مطلع شود
یا اگر فکر می کردم من را زود مجازات می کنی، عمرا گناه میکردم.
نه به خاطر اینکه تو ناظر بی توجهیی هستی
و نه به خاطر ایینکه از همه پرونده خوانان کوچک تری.
نه. گناه کردم چون فقط تو بهترین پرده پوشی.
وبهترین حاکمی وکریمترین کریم.
عیب پوشانی و آمرزش گناه کار تو است.
با اینکه همه چییزی که دیگران نمی دانند را می دانی
هم گناهم را نمی گذاری فاش شود و تا جایی که بشود مجازات را به تاخیر می اندازی.
امشب اعضای مجمع روحانیون افطاری مهمان آیه الله موسوی خویینی بودیم.نماز جماعت را هم به امامت آقای خاتمی اقامه کردیم.
قبل از افطار جلسه داشتیم.با طرح اخبار و تحلیل شرایط پس از انتخابات جلسه را ادامه دادیم. در مورد مشکلات سخت معیشتی و اتفاقات تلخ در حوزه روحانیت در قم وازگل وشرایط منطقه و توسعه کشورهای اطراف ایران و به طور عموم نگرانی از شیوه حاکمیتی گفتگو کردیم.
از یادداشت آقای خویینی در مورد انتخابات که میتوانست نظر مجمع تلقی شود و از رفتار آقای خاتمی در انتخابات هم صحبت شد.
آرزوی مشترکمان سال خوب برای هموطنانمان بود
#سیاسی
▪️حجت الاسلام ابطحی در جمع علما و طلاب دینی در مسجد حوض لقمان مشهد ؛
♦️ روحانیت باید بر اساس معدل دینداری ملت برنامه ریزی کند.
🗞روزنامه ایران ۲۱ اسفند ۱۳۷۸؛
کانال دیروزنامه👇
@baztr
رمضانيات
عاشقانه های ابو حمزه
ترجمه سید محمدعلی ابطحی
(۲)
خدایا:
هرچه نگاه میکنم راه های رسیدن به تو باز است
چشم های امید ما به سوی تو پراز طراوت و آب زددگی است
هر کس که از تو کمک بخواهد مسیر راحت و آسانی دارد.
آن که داد بزند بگوید خدا، راهش باز است
اصلا فهمیده ام : آماده ای که جوابمان بدهی
هروقت پریشان خاطر شوم مراقبت از من می کنی
این ناله های من به امید عفو وکرمت، من را از هربخیل و دنیا طلبی بی نیاز می کند
هر کس به طرف تو راه بیفتد، مسیرش کوتاه است
تو از مخلوقات پنهان نیستی
فقط گاهی که به دیگران چشم می دوزیم، تو را نمی بینیم.
خدایا:
با همه درخواستهایم به سويت راه افتادم
حاجت هایم را به روی دوشم انداخته ام وبه راه زده ام.
با دل پر درخواست دارم خدمت می رسم.
ولی میدانم من لایق این نیستم تو من را بشنوی
یا آن که از من در گذری.
اماهمزمان به لطفتت اطمینان دارم. باور کن
آرامشم به خاطر وعده های راست تو است.
پنآه من ، یکتایی تو است.
همین که یقین دارم خدایی جز تو نیست
و تو تنها وبدون شریک هستی
دارم به سويت برواز می کنم.
خدایا تو خودت گفتی از تو طلب کنیم که تو مهربانی
تو که راستگو ترینی
با این امید دارم می آیم
برای اولین شب جمعه ماه رمضان
خودمانيم، خدا.
من كه ميدانم آن قدر مهرباني كه اگر يك سري قرار و مدار ها را نگذاشته بودي، خودت، جهنم رو خاموش مي كردي وجهنم را به محل سرد و سلامت تبديل مي كردي.
خدايا، اصلا اگر جهنمت هم برقرار باشد، من رو مي خواهي بفرستي جهنم؟ چه جوري دلت مياد خدا؟ من به رحمت تو اميد داشتم.به فضل و لطفت دل بسته بودم. اصلا شعله هاي آتش به چه جرات مي خواهد من را در بر بگيرد در حالي كه من تو را صدا ميزنم و تو هم صداي من را مي شنوي و ميداني كه صادقانه هم صدايت مي زنم. نه خدا امكان ندارد. خودت عفومان كن . لبخند بزن به ما.
دعاي كميل
ترجمه: سیدمحمدعلی ابطحی
خدا رحمت کند مرحوم غفوری فرد را
امشب در سالگردش شرکت کردیم
به پیر و به پیغمبر
به خاطر فرزندانمان
= به پیر و به پیغمبر اینکه میگویند رییس جمهور انتخاب شده و رأی ما اثری ندارد، درست نیست. در صورتی که رأی زیاد باشد امکان‌ندارد نتیجه آن‌چه شما می خواهید عوض شود
= به پیر و به پیغمبر با رأی ندادن جمهوری اسلامی سقوط نمی‌کند. آنها که در خارج از کشور هستند و تبلیغ به عدم مشارکت می‌کنند، بعداز پایان رأی گیری هرکسی رییس جمهور شود به زندگی آنها لطمه وارد نمی‌شود. مردم داخل بهدخصوص فرزندانمان نتیجه سیاستهای رییس جمهور را در زندگی شان در کوچه وخیابان و اینترنت و سیاست خارجی و اقتصاد ومعیشت باید تحمل کنند.
= میدانم از هیجانات انتخاباتی دفعات پیش خیلی ها آسیب دیدند. این بار هیجان نمی‌خواهد. بی سروصدا جمعه رأی خودتان را به صندوق بیندازید.
ایران مان خسته است. خون جدید به رگهایش جاری کنیم
پیام ویدئویی سیدمحمدخاتمی درباره انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
🔘 سیدمحمدخاتمی در پیام ویدئویی، با اشاره به فسادستیزی و شایسته‌سالاری دکتر #پزشکیان در کنار ویژگی‌های برجسته راستگویی، پاکدستی، پاکدامنی، مردمداری و عدالتخواهی خاطرنشان کرد: آمدن و آوردن رویکردی به صحنه که درد مردم را دارد و عزم آن را دارد که با کمک خود مردم و فرزندان شایسته مردم به درمان بپردازد و ان‌شاءالله شجاعت اقدام را دارد، امیدبخش و نویددهنده به آینده‌ای بهتر است.
🔘 در انتخابات گذشته رأی ندادم و با اکثریتی که احساس می کند گوشی برای شنیدن صدای او و دست توانایی برای رفع مشکلات او وجود ندارد همصدا شدم
🔘 اینک فرصتی پیش آمده که امیدوارم روزنه ای باشد به فضایی که در آن صدای اکثریت شنیده شود و تفاوتی هرچند اندک در فضای کنونی پدید آید
🔘 پزشکیان راستگو، پاکدست، پاکدامن، مردمی، عدالت‌خواه، فسادستیز و شایسته‌سالار است
🔘 این بنده کوچک خداوند که خیر و پیشرفت کشور و سربلندی ملت و والایی و توانمندی جامعه را می‌خواهد به جناب دکتر پزشکیان رأی خواهد داد
رسانه شمایید 📱
🇮🇷 @khatamimedia
گزارش سیاسی زیارتی
کاظمین یکی از مقاصد زیارتی است.
امام‌جواد و امام موسی بن جعفر در آنجا مدفونند.
می حاجت هایم را تقسیم بندی کرده بودم.
میگویند از امام جواد حاجت های دنیایی بخواهید. برای سلامت خود وخانواده ام وشما دعا کردم.
وبرای وضع معیشت جامعه که فشار زیاده ازحد شده.
از موسی بن جعفر چون سختی زندان کشیده معمولا آزادی زندانیان درخواست می شود.
کلی برای بیگناهان زندانی ومحصورین دعا کردم.
به دلیل دوستی چهل ساله خانواده گی همش مصطفی تاجزاده توی ذهنم بود.یک زیارت کامل خواندم و دعا برای آزادیش نمودم. گرچه بعید است زور دعای من به آزادی مصطفی برسد.
در سرداب امام زمان گفتم میگویند مملکت امام زمانی است. خود بزرگوارت میدانی وکشوری که از تو بسیار خرج می شود. کمک بفرما
خیلی از فعالان سیاسی حوزه زنان قدرش را
می دانستند و خیلی نه.
اما از اولین کسانی بود که از بیست سال پیش آهسته وپیوسته و به صورت عمیق و زیربنایی فقط به زنان و ایفای حقوقشان می اندیشید.
طرح های بزرگی ارایه کرد. برای الحاق ایران به کنوانسیون زنان در بیست سال پیش در دولت اقای خاتمی و مجلس ششم لایحه تهیه کرد. جواب همه اشکالات را می داد.اما در نهایت شورای نگهبان آن را رد کرد.
از عمق وجود روشن اندیش بود.
محور طبیعی و مقبول زنان نامدار اصلاح طلب بود.
روزی آقای خاتمی در ماه های اول ریاست جمهوری صدایم زد و گفت این متن حکم خانم زهرا شجاعی. مشاور رییس جمهور در امور زنان. آماده اش کنید. آن روز هم اولین جمله رییس جمهور خاتمی این بود که می تواند با همه نحله های فکری زنان کار کند و بدون حاشیه به زنان وحقوقشان فکر کند
.روحش شاد. به همسر دانشمندش جناب آقای توانا و به دو دخترش و به خانواده بزرگ زنان اصلاح جو تسلیت میگویم
آمدم عراق. از قبل قرار داشتم.
نجف شهر دلبازی است. برای مناسک مذهبی و حتی برای دروس دینی فضای باز بدون هیچ محدودیتی وجود دارد. این را طلبه ها که با محدودیت های قم آشنایی دارند بیشتر میفهمند.
حس آزادی داشتن خیلی لذتبخش و آرام کننده روان است.
حتی مرقد علی علیه السلام از موضع پدری آرامش می دهد.
طلبه ها در نجف حق ندارند حتی در آستانقدس ها کار کنند و حقوق بگیرند. اگر چنین کنند شهریه شان قطع می شود تا حوزه ها به بنگاه کاریابی تبدیل نشود.
صفا و وفای علی را می توان در نجف دید.
این کپشن را بخوانید لطفا
حمله و تلاش برای زدن موبایل من که احتمالا از جنس هزاران حمله موبایل ربایی روزانه هست، بازتاب زیادی داشت. از همه رسانه ها ممنونم.
با دوستانی که به خاطر ندادن موبایلم نوشتند معلوم شد از آخوند نمیشه چیزی گرفت هم دردی دارم!
وقتی من وموتوری در حال کشیدن متقابل موبایل بودیم، از روبرو یک پژو ۲۰۶ آمد. این بکِش بکِش را که دید زد رو ترمز و پیاده شد . آنها ییهو دست منو ول‌کردند و رفتند.تعادلم به هم خورد وباسر رفتم رو اسقالت سخت. خدا پژویی را خیرش دهد. ونیز کادر اورژانس بیمارستان فرهنگیان.
از معجزات فضای مجازی اینکه بی خبر از طرف اداره آگاهی آمدند منزل ما شرح ماوقع پرسیدند! تعجب کردم. گرچه خبری نشده. از همین مقدار جلب توجه به این مشکل عمومی روزانه موبایل ربایی خوشحال شدم.
تلفن من از صبح یک سره در حال زنگ بود. از دوستان فراوان و بزرگواری که زنگ زدندو پیام دادند و ابراز اطف کردند ممنونم.از آقای خاتمی و آیه الله موسوی خویینی و ایه الله سید حسن خمینی و آقای باقر قالیباف که تماس گرفتند و احوالپرسی کردند به طور ویژه ممنونم.
من خوبم. از درد قفسه سینه که با نفس کشیدن تشدید می شود اذیت بیشتری می کند.
با کسان زیادی هم که این موارد فراگیر را دلیل عدم امنیت اجتماعی و رشد فقر میدانند خیلی موافقم
آمده ام که سر نهم
عشق تو را به سر برم
نوروز مبارک
نوروز قله زیبایی و شادی وجشن مردم ایران است و با کلی سنت های زیبا.
بر همه ایرانیان و مردم کشورهایی که نوروز را جشن می گیرند مبارک باشد.
آرزو که اشکالی ندارد. آرزو میکنم سال پر آرامش،پر لبخند، وپرامید به آینده برایمان رقم بخورد
عاشقانه های ابوحمزه
(۳)
ترجمه سیدمحمدعلی ابطحی
خدایا مگر میشود خودت به ما بگویی ازتو درخواست کنیم وبعدد دست خالی
برگُردانیَم؟
تو اصلا معروفی که به همه اهل مملکتت همه چیز می دهی
هرچه داریم به خاطر مهربانی و محبت تو است.
خدای من:
بچه که بودم من را با نعمت هات بزرگم کردی.
بزرگ که شدم سربلنددی و خوشنامی به من دادی
تو همانی که در دنیا با فضل ورجمتت مراقبم بود و در أخرت هم قرار است ببخشی من را
اصلا همین که میشناسمت راه رسیدن به تو است.
عشق به تو شفيع وپناهم هست.
یقین دارم به سمت تو راهنمایی شده ام
و چون دوستت دارم شفاعتم میکنی
یک چیز بگم خدا؟
از بس گناه کردم مجبورم مثل لال ها باهات حرف بزنم
با قلبم صدایت می زنم ولی با قلب جِرم گرفته از گناه
صدات می زنم خدا بادلی ترسیده، تنها،خوفناک اما امیدوار
وقتی به گناهانم نگاه میکنم زارمی زنم
اما وقتی به بخشش تو نگاه میکنم طمع میکنم
اگر منو ببخشی بهترین خددای مهربان منی
اگر هم نبخشی وعذابه کنی حقته.
اما با این وضع افتضاح به خاطر لطفت از در خانه ات نمی روم
بالا خره میدانم بین گناه من و لطف تو، کرمت برنده است
پس امیدم نا امیدم نکن، خدا.
صدایم را بشنو. دعاهایم را مستجاب نما
ای بهترین خدا
آقای صدیقی گفته یک جاعلی بدون اطلاع ایشان زمین بغل مدرسه را بنام آقای صدیقی کرده.رابین هود دوران بوده جاعل.
به خاطر همین مظلومیت هاست که ایشان مرتب گزیه می کند
مردم را چه فرض کرده اند.
سه قسمت از سریال قشنگ shogun - شوگان ـ را دیدم. بقیه اش هنوز نیامده ظاهرا. محصول ۲۰۲۴ است.قشنگ بود. در مورد اولین ورود ناخدای انگلیسی به ژاپن و تقسیم دنیا بین انگلیس وپرتقال است..
فیلم last lives - زندگی های گذشته - محصول ۲۰۲۳ که دو دوست قدیمی ببعد از سالها به صورت ناکام به هم میرسندو فیلم saltburn - محصول ۲۰۲۳ در ژانر روانشناختی با کلی اتفاقات عجیب و دانشجویی
در تالار مولوی نمایش تاتر نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی را در ساعت ۲۰:۳۰ دیدم.روز شمار دوخانواده به طور موازی پیگیری می شد.درد های مشترک.با ورود به حوادث سیاسی کشور وتغییر رفتار نسل ها به خصوصو با وقوع انقلاب اسلامی و جنگ.
تعارضهای خانوادگی و ورود این تناقض ها به خانواده ها که دعوای هر تغییر نسلی است در این کار به طور روشنی به نمایش در آمده بود.
این بحران هویتی که در این تاتر به بحران انقلاب و جنگ بسنده شده در طول سالهای بعد به خصوص بعد از حضور نسل زد -نسل پس از اینترنت - خیلی جدی تر و فراگیر تر شده است.
سیما غلامی. علی حدادی.فاطمه رادمرد.محمدعلی براتی.فرزانه سیری.علیرضا ولی پور بازیگران نمایش بودند.
خانم دلارام موسوی، کارگردان، جوان بود و اعضای جوانی را به دور خود جمع کرده بود و به همین دلیل به دور از افاده های چهره های مشهور با جان ودل بازی می کردند و به دل مینشست.
کل داستان ارتباط لا یتچسبکی البته به هیتلر داشت.
لینک مصاحبه چند هفته پیش من با روزنامه فرانکفورتر الگماینه
Читать полностью…
عاشقانه های ابوحمزه
(۱)ترجمه: سید محمدعلی ابطحی
خدایا:
بی ادبم. میدانم اما با مجازاتت من راادب نکن.
پاسخم را با مکر وحیله ای که بلدی نده
من از کجا خوبی پیدا کنم؟
چگونه نجات پیدا کنم؟
هرچه خوبی وامید به نجات هست در خانه تو است
ما گناهکاران که هیچ، خوبان هم جایی جز برگشت به تو ندارند.
یا رب یا رب يارب
تورا هم که شناختم به خاطر راهنمایی خودت بود.
تو دعوتم کردی.
تو اگر نبودی من اصلا نمی فهمیدم خدا چیست.
ممنونم خدا:
هر وقت صدات می زنم جواب می دهی
حتی وقتهایی که دعوتت را با تنبلی جواب می دهم
ممنونم خدا: هروقت ازت چیزی می خواهم اجابت می کنی
حتی اگر نسبت به پرداخت دیونم بخل بورزم.
ممنونم خدا: هر وقت دلم بشکند می توانم صدایت بزنم
هر زمان که دلم بگیرد بدون واسطه می ایم در خانه ات، تو هم جواب میدهی
ممنون خدایی هستم که از غیر او چیزی نمی خواهم
گرفتیم،رفتم سراغ دییگران. میدانم جز توکسی چیزی به من نمی دهد.
خدایی که فقط به او می شود امید بست،
میدانم که اگر به کس دیگر ی هم دل ببندم، بی وفایی میکند.
ممنونم از خددایی که من رابه خودش سپرده است و خودش هم من را احترام می کند.
ای وای که اگر من را به غیر خودش می سپارد چقدر خوار وذلیلم می کردند.
من را دوست دارد بی آن که به من نیاز داشته باشد.
این قدر این خدای من صبور است که انگاری من اصلا گناه نکرده ام.