mohamad_hosein_tabatabaei | Unsorted

Telegram-канал mohamad_hosein_tabatabaei - کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

1966

«کیش مهر» بررسی اثار، احوال ونظرات مفسر،فقیه، فیلسوف وعارف کبیر #محمد_حسین_طباطبایی_ره_ https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei

Subscribe to a channel

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

#سکوت

□عبد در برابر موالیانش هر چه سکوت اختیار کند و اظهار وجود و ابراز نظر نکند، بهتر است و احتمال اینکه نزد موالیانش پذیرفته شود بیشتر است...

□○استاد مهدی طیّب
#شرح_مصباح‌الهدی○□


@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□شب یک فوق العادگی دارد؛ لذا قرآن‌کریم هم به پیغمبرش دستور میدهد که: «قُمِ اللَّيْلَ اِلاّ قَليلاً» جز اندکی از لیل، بقیه را به پا خیز. شب خلوتگاه عاشقان خداست با خدا. مناجات زیبایی است ظاهراً از امام سجاد علیه السلام که مناجات حضرت است با خدا در دل سحر. خواجه عبدالله انصاری از همین مناجات الهام گرفته و میگوید:

○شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
○هر در که به هر کجاست شب بر بندند
 
○گرد بر و بام دوست پرواز کنند
○الاّ در دوست را که شب باز کنند

□شب خلوتگاه انس عاشقان خداست. در حدیث قدسی داریم که خدای متعال به موسی علیه السلام وحی فرمود: «يا مُوسَىٰ‏ كَذَبَ‏ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ يُحِبُّنِی فَاِذا جَنَّهُ اللَّيْلُ نامَ‏»
ای موسی! دروغ میگوید کسی که گمان و ادعا میکند که عاشق من خداست؛ امّا وقتی تاریکیهای شب او را فرو میپوشاند، تا دم صبح میخوابد. ای موسی آیا هیچ عاشقی خلوت انس خود با معشوقش را ترک میکند؟ دل شب خلوتگاه انس با منِ خداست؛ لذا وقتی تاریکی شب فرا میرسد، وجد و نشاط همه ی وجود عاشقان حقیقی مرا میگیرد. وقتی دیگران سر بر بالین و پهلو بر بسترها میگذارند، آنها سر از بالین برمیدارند و پهلو از بستر تهی میکنند. و هنگامی که دیگران به خواب ناز فرو رفته‌اند، آنها در خلوتگاه دل سحر با منِ خدا به معاشقه مشغول میشوند.

□ #شب فوق العادگی عجیبی دارد. شاید اهل طبیعت و ظاهر، تفاوت شب و روز را فقط در روشنایی و تاریکی بدانند و لذا گمان کنند اگر در شب چند پروژکتور قوی روشن کنیم و شدت نور را به حدّ روز برسانیم، دیگر هیچ تفاوتی بین شب و روز وجود ندارد؛ امّا این تصور خیلی کوته نگرانه است. آنهایی که اهل باطن اند؛ دیده‌ی دلشان باز است و پشت پرده ی عالم طبیعت را میبینند، میدانند که حساب شب با روز کاملاً متفاوت است؛ خصوصاً ثلث آخر شب؛ اذان مغرب را در نظر بگیرید اذان صبح را هم در نظر بگیرید این فاصله زمانی را سه قسمت کنید، یک سوم آخری که به اذان صبح منتهی میشود را سحر گویند. ثلث آخر شب فوق العاده است؛ ملکوت عالم دگرگون است؛ فاصله زمین تا آسمان معنا آنقدر کوتاهست که تصور کردنی نیست؛ ملائکه در فضای عالم موج میزنند. در روز این خبرها نیست؛ لذا فضای شب برای ارتباط با عالم بالا فضای فوق العادهای است. 

□از اولیاء خدا هرکس به مقامات بلند معنوی رسیده، از دل شب رسیده است؛ در روز کسی به جایی نرسیده است. شب فوق العادگی ویژه ای دارد حتی از نظر ظاهری هم میشود فهمید که شرایط شب برای ذکر، فکر و عبادت آمادگی بیشتری دارد. کسی که چشم باطنش هم باز نباشد و ملکوت عالم را هم نبیند، اگر کمی فکرش را به کار اندازد، او هم می‌تواند این نکته را بفهمد. در روز هوا روشن است و جلوه های زرد و سرخ طبیعت نگاههای انسان را به خودش جلب میکند و لذا بخشی از توجّه انسان صرف دیدنی‌هاست. سر و صداها بلند است، گفتگوها در جریان است و در نتیجه، بخشی از توجّه انسان هم مشغول شنیدنیهاست. روز موقع فعالیتهای کاری و فعالیتهای روزانه ی انسان است. انسان مشغول داد و ستد، گفت و شنود و فعالیتهای روزانه است و بدین ترتیب، بخشی از توجّهش هم مشغول این کارهاست. طبیعتاً میشود فهمید که روز موقعیت مناسبی برای تمرکز و توجّه متمرکز به حقایق باطنی و معنوی نیست. اما در شب همه چیز تغییر میکند؛ تاریکی عالم را می‌پوشاند؛ آن جلوه های دیدنی که چشم و توجّه انسان را به خودش جلب میکرد، در تاریکی شب دیده نمیشود؛ فعالیتهای روزانه هم به پایان رسیده است؛ گفت و شنود و سر و صداها هم فرو خفته است؛ همه به خواب ناز رفته اند؛ سکوت همه ی فضا را پر کرده است؛ خصوصاً اگر اوّل شب را هم فرد بخوابد. متأسفانه در زندگی ما این عادت دیگر وجود ندارد؛ والاّ سنت درست خلقت این است که انسان قبل از مغرب چیز سبکی خورده باشد. مغرب که شد، نماز مغرب را بخواند و بعد از نماز مغرب، مشغول تعقیبات و یکسری اعمال عبادی شود و بعد هم نماز عشاء را بخواند و به بستر برود؛ یعنی سر شب بخوابد. اگر اوّل شب را تا سحر خوابیده باشد، طبیعتاً خستگیِ فعالیت روزانه هم فرو مینشیند؛ مشغولیت ذهن و افکار مربوط به فعالیتهای روزانه هم در اثر این خواب چند ساعته، آرام میگیرد؛ لذا در شب، همه چیز برای تمرکز توجّه به حقایق معنوی مساعد است. اینها چیزهای ظاهری بود تا ان شاءالله چشمهای باطن باز شود و ببینید در باطن در دل شب چه خبر است.

□استاد مهدی طیب□


@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

#شب_یلدا

□یلدا که بلندترین شب سال است، مصداق لَیلِ طَویل در عالم ناسوت است و بفرمودۀ قرآن، شب تسبیح است. (سَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا )

□تسبیح یعنی خدا بالاتر و منزّه از خوبی‌هایی است که هر وصف کننده‌ای به او نسبت می‌دهد. (سُبْحانَ اللهِ عَمَّا یَصِفُونَ)

□پس یلدا شب غفلت و لغویات نیست؛ شب توجّه به حقِّ متعال و حسن الهی و ابراز عجز از درک عظمت خوبی خداوند است. ذکر عارفان در این لَیلِ طَویل (سُبْحَانَهُ، سُبْحَانَهُ، سُبْحَانَهُ) است.

□از این رهگذر می‌توان به لَیلِ طَویلِ عالم مَلکوت راه یافت و به دیدۀ دل نظاره‌گر حسن الهی و به لِسان قلب، تسبیح‌گوی پرودگار عالمیان شد...

□استاد مهدی طیّب□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□ #المیزان| و در حديثى كه از طرق شيعه و سنى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نقل شده آمده كه قرآن بر هفت حرف نازل شده . از آن جمله در بعضى از آن اخبار آمده كه : ((قرآن مشتمل بر هفت حرف نازل شده ، اول #امر، دوم #نهى ، سوم #ترغيب ، چهارم #تهديد، پنجم #جدل ، ششم #داستان ، و هفتم #مثل )) و در بعضى ديگر اينطور آمده : ((1 - نهى ، 2 - امر، 3 - ح لال ، 4 - حرام ، 5 - محكم ، 6 - متشابه ، 7 - امثال )).

□و از على (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود: ((قرآن بر #هفت_قسم نازل شده و هر قسم آن #كافى_و_شفا_دهنده است ، و آن هفت قسم عبارت است از: امر، نهى ، ترغيب ، تهديد، جدل ، مثل و داستانها)).

□پس به حكم اين روايات بايد هفت حرف را تنها حمل كنيم بر هفت نوع خطاب و بيان.

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

#استادصمدی_آملی
#میزان_عارفان

نوعاً آقایون عرفا را وقتی زندگی نامه شون رو مطالعه بفرمایید، می بینید بسیاری از اینها یا در #ابتدائی، یا در دوران #جوانی دچار مشکلات سنگین بودند. بعد جرقه خوردند برگشتند، حالا شدند عارف. این هرگز که از گزند شیطان در امان نیست.

□و لذا معیار میخواد، تمام عرفا میزان دارند، میزان عارفان، #نبوت است و #ولایت است و #امامت است و خلافت انبیا و ائمه ( علیهم السلام ) هیچ میزانی غیر از این نمی تونند داشته باشند.

□خب اگر این است آنچه را که عارف می خواهد بگوید، باید از دیدگاه #قرآن و #روایات بگوید، پس اگر ما گفتیم انسان در اصطلاح عرفان، یعنی انسان در اصطلاح #آیات و #روایات.
دیگه حرف اومد اصلا اونجا. کانّه مثل این که این عرفان به یک معنای دیگر، یعنی قرآن، یعنی دین، یعنی روایات، یعنی اهل بیت.

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

آیات7-9 آل عمران ، قسمت ششم
بخش پنجم

● مراد از هفت حرف در روايتى كه مى گويند: قرآن بر هفت حرف نازل گشته است

و در حديثى كه از طرق شيعه و سنى از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) نقل شده آمده كه قرآن بر هفت حرف نازل شده .
مؤلف : اين حديث هر چند با مختصر اختلافى در الفاظش نقل شده ، و ليكن معناى آن در احاديث بسيارى آمده ، كه معانى همه آنها نزديك به يكديگرند، و راويان شيعه و سنى آنها را نقل كرده اند، و مفسرين در معناى آنها به شدت اختلاف كرده اند، بطورى كه شايد عدد اقوال در آنها به چهل قول برسد، چيزى كه مشكل را آسان مى سازد اين است كه در خود اين احاديث تفسيرى براى هفت حرف آمده ، كه اعتماد ما هم به همان تفسير است .

از آن جمله در بعضى از آن اخبار آمده كه : ((قرآن مشتمل بر هفت حرف نازل شده ، اول امر، دوم نهى ، سوم ترغيب ، چهارم تهديد، پنجم جدل ، ششم داستان ، و هفتم مثل )) و در بعضى ديگر اينطور آمده : ((1 - نهى ، 2 - امر، 3 - ح لال ، 4 - حرام ، 5 - محكم ، 6 - متشابه ، 7 - امثال )).

و از على (عليه السلام ) نقل شده كه فرمود: ((قرآن بر هفت قسم نازل شده و هر قسم آن كافى و شفا دهنده است ، و آن هفت قسم عبارت است از: امر، نهى ، ترغيب ، تهديد، جدل ، مثل و داستانها)).
پس به حكم اين روايات بايد هفت حرف را تنها حمل كنيم بر هفت نوع خطاب و

ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 116

بيان ، و بگوييم : با اينكه همه آيات قرآن يك هدف را دنبال مى كند و آن ، دعوت سوى خدا و صراط مستقيم او است ، اين هدف واحد را با هفت قسم بيان دنبال مى كند، ممكن هم هست از اين روايت استفاده كنيم كه اصول معارف الهيه منحصر در امثال است ، چون بقيه يعنى : امر، نهى ، ترغيب ، ترهيب ، جدل ، و قصص ، معارف الهيه نيستند، بلكه معارف الهيه راجع به مبداء و معاد را براى بشر ممثل مى سازند.


#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره

🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸

🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺


▶️: /channel/mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

🍀ولادت عمه جانتان مبارک آقای مظلوم!
#ای_غایب_از_نظر

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

🍀زینب سلام‌الله علیها اُمّ العاشورا است و حسین علیه‌السلام ابوالعاشورا. حسین عاشورا را ایجاد کرد اما عاشورا را زینب پروراند. زینب در عاشورا مظهر قابلیت است و حسین جنبه‌ی فاعلیت دارد. کار قابل از فاعل سخت‌تر است، جز آن کسی که به مقام و سرّ امامت رسیده باشد کس دیگری نمی‌تواند این حقیقت را تحمل کند. نفس ناطقه‌ی زینب، محل ظهور همه‌ی مصائب کربلا است. این جنبه‌ی قابلی، تمام فاعلیت‌هایی که در کربلا رخ داد را در جان خودش پذیرفت و آن را رشد داد و اگر زینب نبود قطعا کربلا در کربلا می‌ماند...

#ح_م

🍀ولادت با سعادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها مبارک و فرخنده باد🍀

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

🍀میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها مبارک و فرخنده باد🍀

🍀حضرت زینب سلام الله علیها چنان مستغرق در ذات غیب الغیوبی بود که وقتی حضرت سیدالشهداء، صاحب مقام صادر اول به شهادت رسید، در کنار بدن شریف برادر به محضر حضرت ذات عرض کرد: «اللّهُمَّ تَقَبَّل مِنّٰا هٰذا قَلِیل القُرْبٰان»

🍀امام تجلی و اسم اعظم و خلیفه‌ی خدا و اول شخص وجود و قبله‌ی خلایق است اما حضرت زینب بنت علی بن ابیطالب علیهم السلام چنان فانی در ذات است که تجلی اعظم ذات را در محضر ذات غیبی قلیل می‌داند. این مقام خاص اهل‌بیت علیهم السلام است که خود را که اسم اعظم احدی حقند، در برابر ذات، فقر و ضعف محض می‌دانند و این سرّ امامت است لذا برخی معتقدند حضرت زینب به این سرّ یعنی فقر و اضطرار محض در محضر ذات راه یافت و مدتی بنا به مصلحت الهی، وصی امام و صاحب فتوا شد. عنقریب بود که امام شود لذا تا سرّ امامت ارتقاء یافت و به ولایت اتمّ تکوینی و نبوت انبائی نائل شد به طوری که در خطبه هایش، به صوت علی مرتضی ایراد خطبه می‌فرمود.

#علی_نقطه_آغاز_وجود
#ح_م

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

#هو_یا_جبل_الصبر

○یک یا حسین گفت سپاهی عقب کِشید

○خاتون خانواده ی #فتاح_خیبر است

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود
○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر...
#برقعی

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

#المیزان | و بنابراين از معانى اين امور چهارگانه اين به دست آمد، كه #ظهر_قرآن عبارت است از معناى ظاهرى آن ، كه در ابتدا بنظر مى رسد، و #بطن_قرآن آن معنائى است كه در زير پوشش معناى ظاهرى نهان است ، حال چه اينكه يك معنا باشد، و يا معانى بسيار باشد، چه اينكه با معناى ظاهرى نزديك باشد، و چه اينكه دور باشد، و بين آن ظاهر و اين معناى دور معانى ديگرى واسطه باشد، و #حد_قرآن عبارتست از خود معنا به معناى ظاهرى و باطنى ، و #مطلع_قرآن عبارت است از معنائى كه حد از آن طلوع میكند، و آن باطن متصل به حد است.


@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□" حکایتی از سعدی "□

□ناخوش‌آوازی به بانگ بلند قرآن همی خواند.
صاحبدلی بر او بگذشت و گفت: تو را مشاهره چند است؟
گفت: هیچ.
گفت: پس این زحمت، خود چندین چرا می‌دهی؟
گفت: از بهر خدا می‌خوانم.
گفت: از بهر خدا مخوان.

□گر تو قرآن بدین نَمط خوانی
ببری رونق مسلمانی
#سعدی

□○برگرفته از کتاب " در صحبت سعدی "
اثر حسین الهی قمشه ای○□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□○عصراطلاقی‌خاتم
قائم‌به‌میقات‌دعای‌انسان‌توسعه‌یافته□

○حضرت آیت‌الله صمدی آملی(مدظله‌العالی)○

□وقتی #نفس_وسیع_اطلاقی‌مقام‌ابراهیمی قواعد بیت‌الله را بنا نمود و به #میقات_در_دعا_قیام نمود چنان دعایی نمود که به ظاهر برای اولاد و ذریه‌اش بود اما در واقع #همه‌بشریت را تا قیامت #قائم_در_میقات_ دعای نفس وسیع ابراهیمی(علیه السلام) خویش قرار داد. که برکات وجودی چند دعایش منجر به ظهور حضرت‌خاتم و نزول قرآن شد:

1⃣ ما را مُسلم برای خودت قرار بده
2⃣ خدایا به ما نسل پاک عنایت کن
3⃣ از دل #نسل_پاکم_امت‌_مسلمان به خودت شکل بگیرد
4⃣ ما را به مقام قابلیت رویت حقیقت مناسک برسان
5⃣ و بازگشت بسوی خودت را برایمان مقرر نما
6⃣ از متن نسل پاکم #رسولی_اطلاقی_ختمی برخیزد
7⃣ رسولی که بحدی قوت‌نفسانی و اعتدال‌مزاج داشته باشد که توان تلقی و تلاوت #آیاتک؛ یعنی 《#تلاوت_آیات_ذات_الهی》را داشته باشد.(کاف در آیاتک خطاب به ذات الهی)
8⃣نه تنها توان تلقی و یادگیری #الکتاب(قرآن) و حکمت را داشته باشد بلکه به #مقام_معلمی_الکتاب_و_حکمت نائل آید.
9⃣و تزکیه و تطهیر امت را هم برعهده گیرد.


@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره□

□خدا می‌داند قرآن برای اهل ایمان مخصوصاً اگر اهل علم باشند چه معجزه‌ها و کراماتی دارد و چه چیزهایی از آن خواهند دید!

□برنامه‌ی قرآن آخرین برنامه‌ی انسان‌سازی است که در اختیار ما گذاشته شده است، ولی ما از آن قدردانی نمی‌کنیم.

□در محضر بهجت، ج١، ص۵۵□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□تملّق مقدمه‌‌ی ملاقات□

□تملّق و چاپلوسی در پیشگاه حق‌‎تعالی و اولیای او کار اهل محبّت است و تملّق مقدّمه‎ی ملاقات است....

□○استاد مهدی طیّب
#شرح_مصباح‌الهدی○□


@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□در حسرت یک «بیا» ز معشوق خودم□

□اگر خدا یک « بیا» به ما بگوید، کافی است. چون امر خدا عین ایجاد و کُن فَیَکُونُ است. دیدی امام حسین علیه السّلام یک «بیا» به زهیر گفت، چه شد و او را چگونه ساخت؟ امیدوارم به همه‎ی ما هم یک «بیا» بفرماید...

□استاد مهدی طیّب□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□" مولانا و ماهیت شعر "□

□مولانا در گوشه و کنار مثنوی مکرّر به ماهیت شعر و سرچشمۀ الهی آن اشاره کرده است. سخن مولانا مانند نظامی این است که جوهر شاعری و نبوت یکی است و آن برآمدن از نفس جزئی خویش و پیوستن به نفس کلی عالم است که در حقیقت همان نفس ناطقۀ انسانی و همان روح و نفس الهی است که در همۀ انسان‌ها نشانی از آن پدیدار است و رایحه‌ای از آن به مشام می‌رسد.
در ابیات زیر می‌شنویم سخن نوح را با قوم خویش که دلایل نبوت خود را اعلام می‌کند:
○چون بمردم از حواس بوالبشر
○حق مرا شد سمع و ادراک و بصر
○چونکه من من نیستم این دم ز هوست
○پیش این دم هرکه دم زد کافر اوست

□در مورد پیامبر اکرم نیز مولانا به همین دلیل استناد جسته و گفته است:
○گرچه قرآن از لب پیغمبر است
○هرکه گوید حق نگفته کافر است

□چنانکه در قرآن در سورۀ نجم در صفت آن ستارۀ نبوت که فرود آمد فرموده است:
وَ ما یَنطِقُ عَنِ الهَوی اِن هُوَ اِلّا وحیٌ یوحی

□او از هوای دلِ خویش سخن نمی‌گوید و این قرآن جز آنچه به او وحی شده است نیست. این نفیِ انّیّت مهم ترین وجه مشترک نبی و شاعر است که به همۀ هنرمندان و فیلسوفان و دانشمندان بزرگ علوم طبیعی نیز تعمیم می‌یابد.
و این نفیِ انّیّت در ادب فارسی با صدها رمز و کنایه و تمثیل و تصویر درآمیخته و به هزار زبان بیان شده است از جمله مهمترین تعبیر از نیِ مولانا که در تفسیر آن سخن‌های بسیار گفته اند همین است که نی همان مولاناست که خود را بر لب نی نواز ازلی نهاده و هر شهد و شکر و سُکر و مستی که در سخن او هست همه را به همان خسرو شیرین دهنان که عین زیبایی و دانایی و نیکویی است منسوب می‌کند.
○گر نبودی با لبش نی را سمر
○نی جهان را پُر نکردی از شکر
#مولانا

□دریغا که در این روزگار
شاعران لب از لبهای آن ملکه پریان برداشته
و بر لبهای آن عروس هزار داماد نهاده‌اند که به گفته مولانا:
○چون سر سفره رخ او تو به توی
○لیک در وی باز مانده عشق شوی

□○برگرفته از پیشگفتار کتاب " گنجینه آشنا "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

#استادصمدی_آملی
#هوای_وصال

□هر که هوای وصال دارد، در سحرها حال دارد.
هر کسی سحر حال داره بدونه اهل وصاله.
اگه می بینه سحرها حال نداره، روز خوب حال داره، نه.
اون کسی که اهل وصله ، سحری.
آری، آری، سالک در سحر حال دگر است.

□نمی گه سالک در سحر حال داره، اون مال بالا بود. الان پایین، نه، سریع، هنوز شریفتر، اصلا سالک در سحر یکپارچه یه حال دیگریه. نه این که حال داره، نه اصلا یه حال دیگریه.
سالک، آری، سالک در سحر حال دگر دارد. که سر روی مُهر آرد و دل مملو مِهر کردگارِ ماه و مِهر دارد. راهرو در سحر کامروا گردد. که در سحر دردها دوا گردد. و هموار که در سحر دردها دوا گردد؛ که: سحرِ سالک دلداده ی آواره را، ره آورد کوی ولا آرد.

□دل را اطلس آسا، ساده وهموار دار.
لفظ اطلس بی نقطیه، یعنی بی نقش. ساده وهموار دار، نقش ونگار توش نکن که گرفتار می شی. اینه که میگن دل پیغمبراکرم (صلی الله علیه وآله) اطلس کامل نظام هستی است.
انا انزلناه فی لیلة القدر، از معانی لیله القدرِ. دل پیغمبراکرم (صلی الله علیه وآله) اطلس کامل نظام هستی ست. اَتَمّ پیغمبر. چرا؟ چون بی نقطه ی بی نقطه است. هیچ نقش و نگار از خلق نداره. این و میگن لوح محفوظ. لوح سفیدی که هیچ نقش در او نیست.

□دل را اطلس آسا، ساده وهموار دار، که عکوس ارواح را در او گرد آوری.
ارواح یعنی عالم ملائکة الله، عقول. دل رو ساده کن. اگه به نقش و نگار اینجا مشغولش کردی، عکس اونجا توش نمی افته. چطور یک فیلمی رو که روی شماره ۱۰ گذاشتی، عکس گرفتی، دوباره همین جا بخوای بذاری عکس بگیری، عکس بعدی روی عکس قبلی با همدیگر قاطی میشه. می گه آقا نه، فیلمو عوض کن، شماره ی بعدی بی نقش بیاد تا این عکس روش بیاد. دل را اطلس آسا ساده اش نگه بدار تا اینکه عکس های عالم بالا بر دل آئینه ی تو بیفته.
که دل سالم، کرسی ملائکه و عکاس ارواح گردد.
ولذا دل تو میشه کرسی، حالا خدا می فرماد:
و وَسِعَ کرسیهُ السماوات والارض. خداوند کرسی ای داره که کرسی او گنجایش تمام آسمان ها و زمین رو داره، چیه این کرسی؟

☑️دل جناب عالی، نفس ناطقه ی انسانی.

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□مرحوم پدرم با رهبر انقلاب مدظله‌العالی بسیار صمیمی بودند و مراقب ایشان بودند. در ابتدای رهبریِ ایشان فرموده بودند: «من متعهدم که اگر به موازینی که نسبت به آن مستحضرید، عمل کنید، شما را تنها نگذارند.»

□تعهد معنوی کرده بودند و دائماً هم مراقبت می‌کردند.

□○برگرفته از کتاب صحبت سال‌ها (مجموعه خاطرات حجت‌الاسلام‌والمسلمین حاج شیخ علی #بهجت)○□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□○ ⁠⁣#حضرت_زینب (سلام الله علیها) در کلام علامه طباطبایی○□

□از روایات برمى ‏آید که حضرت زینب(سلام الله علیها) در نهضت حسینى که علیه سلطنت استبدادى یزید و ستمگران بنى ‏امیه بود، طبق وصیت سیدالشهدا وظایف سنگینى به عهده داشت و در عمل به وظیفه، لیاقت علمى و عملى و شخصیت فوق‏ العاده دینى خود را به ثبوت رسانید. اصولًا باید دانست که از نظر اسلام، ارزش انسان در جامعه به علم و تقوا (خدمات دینى فردى و اجتماعى) است و سایر امور که در اجتماعات دیگر وسیله امتیاز و نفوذ مى ‏باشند، مانند ثروت و عظمت، عشیره و اتباع و شرافت خانوادگى و تصدى مقامات حکومت و قضا و مقامات لشکرى هیچ‏ گونه ارزش و امتیازى ندارند که ملاک افتخارشان گردیده و آنان را مافوق دیگران قرار دهد. در اسلام هیچ امتیازى را نباید ملاک نفوذ اعمال قدرت قرار داد. بنابراین یک بانوى اسلامى مى ‏تواند در امتیازات دینى پا به پاى مردان پیش رود و اگر عُرضه داشته باشد از همه مردان جلو افتد، چنان که مى ‏تواند به استثناى سه مسئله #حکومت و #قضا و #جنگ، در همه مشاغل اجتماعى با مردان شرکت نماید.
خداى متعال مى ‏فرماید:
«گرامى ‏ترین شما پیش خدا با تقواترین شماست»
و مى ‏فرماید:
«هرگز کسانى که می‏دانند با کسانى که نمى ‏دانند برابر نمى ‏شوند».

□بررسی های اسلامی ؛ ج‏۲، ص۲۹۷□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ .

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

🍀نکته‌ی ناب🍀

□عقیله بنی هاشم□

□حضرت ولیةالله الکبری، عالمه ی غیر معلمه، عقیله ی بنی هاشم زینب کبری سلام الله علیها، مستغرق فی ذات الله بود. لذا در جواب آن ملعون که گفت: کار خدا را نسبت به برادر و اهل بیتت چگونه دیدی؟ فرمود: « ما رَأیْتُ إلّا جَمیلا.»

□باطن جمال، جلال و در متن جلال، جمال منطوی است. و کمال توحید آن است که این باطن را شهود نمایی.

□حضرت زینب کبری سلام الله علیها در عاشورا که اوج ظهور اسماء جلالیه و قهریه است، جمال را شهود فرمود. اعنی در عین جلال، جمال دید. و در عین حال برزخ دریای تکوین و تشریع را مراعات فرمود و دشمن را تحقیر و تصغیر کرد:  «انی لاستصغر قدرک و استعظم تقریعک و استکثر توبیخک.»

□در توحید جمع بین تکوین و تشریع و حفظ احکام مراتب، شرط تامّ است.


□علی، نقطه آغاز وجود. ص ۲۸۶□
#ح_م

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

یا زینب مددے !

○چه بگویم که خداوند روایتگر تو است
○تار و پود همه افلاک نخ معجر توست

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

○ #پنجاه_و_هفت سال ز هر کجا گذر نمود

○گرم طواف قامت او #سه_امام بود

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□○حجاب دیدار و رمز ملاقات حضرت یار○□

□حضرت صادق علیه السّلام به شخصی که منکر خدا بود، فرمود: آیا تا به حال پیش آمده است به کشتی سوار شوی و کشتی غرق شود و تو برای غرق نشدن، دستت را به یک تخته چوب که بر روی آب است بگیری و بادی بوزد و همان تخته چوب را هم از دستت بگیرد؟ عرض کرد: بلی. حضرت فرمود: در آن لحظه امیدت به چه کسی بود که تو را نجات دهد؟ همان خداست. وقتی از همه جا مأیوس شدی و چشمت را بستی، آنجا خدا را می‎بینی.
#یاعلی

□○استاد مهدی طیّب
#شرح_مصباح‌الهدی○□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□آمادگی دیدار□

□تمام صندوق دخلت، آمادگی‌ات برای ملاقات خداست. عبادتت، زهدت، همه‎ی اعمال صالحت، مزدش همین است.

□○استاد مهدی طیّب
#شرح_مصباح‌الهدی○□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

☑️مشاهده، شهادت، شهود

□از نظر قضائی، شهادت کسی پذیرفته است که شخصاً مشاهده کرده باشد. اگر کسی بگوید من شنیدم که فردی فلان کار را انجام داد، شهادتش را نمی‎پذیرند. حضرت امیر علیه السّلام فرمود: فاصله‎ی بین حقّ و باطل چهار انگشت است، یعنی فاصله‎ی بین چشم و گوش؛ بین دیدم و شنیدم. در شهادت‎هایی هم که در اذان و اقامه و تشهّد نماز می‎دهیم، شهادتی ارزش دارد که مبتنی بر مشاهده و دیدن باشد.

□○استاد مهدی طیّب
#شرح_مصباح‌الهدی○□

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

□○نماز جماعت به امامت مقام قلب
بیانات شب اول رمضان۱۴۴۱ق○□

□وقتی شخص در محرابش مشغول نماز است جمعی از اعضا و قُوای او در حال #نماز_جماعت هستند

□گوش با شنیدن، زبان و لبها با گفتن ذکر، حلق و ریه و سیستم تنفسی با دم و بازدم، کف پا، زانوها و کمر با ایستادن و خم شدن، پیشانی و سر و صورت با سجده بر روی مهر.
کمر، کف دست و انگشتان پا با خم شدن در رکوع و در سجده، کتف‌ها و بازو و کف دستها با قنوت، چشم با رو کردن به قبله، تمام اعضای مقادیم بدن با رو کردن به قبله هر کدام دارد سهم و بهره خویش از این 《#نماز_جماعت》را می‌برند
و همه این اعضا در #نماز_جماعت به امام جماعتی بنام 《#قلب》 رو می‌کنند

#نماز_مقام_قلب 《#حضور》 است

#قلب با #حضورداشتن سهم و قسط و بهره خودش از نماز را می‌برد.

□حال اگر #امام‌جماعت(مقام قلب) بهره‌ای از این نماز نداشت یا بهره و سهم ضعیفی دارد آیا ما حق داریم بقیه حاضرین در این نماز جماعت را از خواندن نماز محروم کنیم؟؟

□مسلما عقل سلیم تجویز نمی‌کند که چون قلب به عنوان #امام_جماعت #حضورضعیف دارد بقیه حاضرین از اعضا و جوارح را از نماز محروم کنیم
پس صائم از نماز اول وقت در هر شرایطی غافل نشود.

@mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…

کیش مهر «درمحضرعلامه سید محمد حسین طباطبایی»

آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم
بخش چهارم3⃣

● انواع انطباق كليات قرآن در مصادق

و درباره اين امور چهارگانه در حديث نبوى معروف ، چنين آمده : ((به درستى كه قرآن بر هفت لهجه نازل شده و براى هر آيه اش ظاهرى و باطنى و حدى مطلع (و در روايتى ديگر) و حدى و مطلعى است )).
و اگر روايت اول را كه فرمود: و حدى مطلع است در نظر بگيريم ، معنايش اين مى شود كه هر يك از ظاهر و باطن آن (كه خود حدى هستند) مطلعى هست كه خواننده مشرف به آن مى شود.
البته اين معناى ظاهر آن حديث است ، و ممكن است حديث ديگر را هم كه فرمود: ((و حدى و مطلعى )) است به همين معنا برگشت داد و گفت معنايش اين است كه براى هر يك از ظاهر و باطن قرآن حدى است كه خود آن ظاهر و باطن است ، و مطلعى است كه منتها اليه حد و مشرف به تاءويل است ، ولى اين معنا ظاهرا با آن روايتى كه از على (عليه السلام ) نقل كرديم نمى سازد.

ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 115

چون در آن آمده بود ((هيچ آيه اى نيست مگر آن كه چهار معنا دارد...)) مگر اينكه بگوئيم مراد آن جناب اين است كه چهار اعتبار دارد، هر چند كه بعضى از آن اعتبارات از نظر معنا به بعضى ديگر برگشت كند.

و بنابراين از معانى اين امور چهارگانه اين به دست آمد، كه ظهر قرآن عبارت است از معناى ظاهرى آن ، كه در ابتدا بنظر مى رسد، و بطن قرآن آن معنائى است كه در زير پوشش معناى ظاهرى نهان است ، حال چه اينكه يك معنا باشد، و يا معانى بسيار باشد، چه اينكه با معناى ظاهرى نزديك باشد، و چه اينكه دور باشد، و بين آن ظاهر و اين معناى دور معانى ديگرى واسطه باشد، و حد قرآن عبارتست از خود معنا به معناى ظاهرى و باطنى ، و مطلع قرآن عبارت است از معنائى كه حد از آن طلوع میكند، و آن باطن متصل به حد است (دقت فرمائيد).


#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره

🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸

🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺


▶️: /channel/mohamad_hosein_tabatabaei

Читать полностью…
Subscribe to a channel