مشاوره ؛ @faramarz_therapist ادمین متصل به گروه و کانال : @jiddukrishnamurti @Mindfulness_ir هرگونه "کپی" برداری "مجاز" است. لینک گروه
🌹🌸🌷🌺
شناخت گل, گل شدن است.
گل شدن و شکوفه زدن, همانند گل .
لذت بردن از آفتاب و همین طور از باران
زمانی که این انجام شود
گل با من صحبت کرده ومن تمام اسرارش را می دانم
تمام شادی هایش, تمام رنجهایش
تمام حیاتی که در درونش می تپد
نه تنها این , بلکه در کنار دانش من از گل
تمام اسرار کائنات را هم می دانم.
📚🖊روانکاوی و ذن بودیسم
#تمرین_نیروی_حال
اگر شما
یکی از افرادی هستید که
با پدر و مادر خود مشکل دارند،
اگر هنوز دربارهٔ
آنچه آنها کرده یا نکردهاند آزرده هستید،
پس هنوز معتقدید که
آنها انتخابی داشتند و
میتوانستند به گونهای دیگر رفتار کنند.
همواره
چنین به نظر میرسد که
دیگران حق انتخاب دارند،
اما این یک توهم است.
مادامی که ذهن
با الگوهای شرطی خود،
زندگیتان را اداره میکند،
تا زمانی که شما ذهن خود هستید،
چه اختیاری دارید؟
هیچ.
شما حتی حضور ندارید.
خود را با ذهن یکی انگاشتن،
وضعیتی بسیار مختل است.
در واقع این حالت،
نوعی دیوانگیست.
تقریباً همه به درجات گوناگون
از این بیماری رنج میبرند.
((همین که متوجه این مطلب بشوید،
دیگر تنفر و رنجشی نخواهید داشت.))
چگونه میتوانید
از کسی که بیمار است خشمگین باشید؟
یگانه پاسخ مناسب
همدلی و مهربانیست.
#اکهارت_تله
🧘♂🧘♀مراقبه درحمــــام
بله درست خواندید مراقبه در حمام🛁
خیلی مواقع ما موقعی که خیلی خسته ایم یعنی دیر وقت یا صبح زود سراغ دوش میریم
و خیلی با عجله یا خیلی بی حال دست به حمام میزنیم، با اینکه دوش گرفتن یکی از بهترین کار های جهانه که هم تن را تمیز میکند هم روان را آرام هم روح را از انرژی های منفی پاک میکند
وقتی وارد حموم میشید احساس کنید که دارید وارد یک نیایش گاه میشید به آرومی اب و درجه ی اب رو تنظیم کنید
بعد سعی کنید با دستاتون با اب ارتباط بگیرید
و به آرامی زیر دوش آب برید و بگذارید اب به آرامی در سرتاسر بدنتان جریان پیدا کنه از گرمای دل چسب آب لذت ببرید
قطرات آب را حس کنید که در سطح بدن شما غلطان به پایین سر میخورند
و انرژی مثبت اب را درک کنید و اجازه بدید تمام استرس ها و نگرانی های شما را با خود ببرد .ببینید که الودگی از جسم و از روح شما شسته میشه و وایین میریزه.
وقتی میخواهید سرتان را بشوید
در حال شامپو زدن، کف سر ،مو و پوست پشت گردن خود را با عشق ماساژ بدهید
و از خداوند به خاطر خلق خودتون شکر گذار باشید، نیازی نیست شروع کنید به گفتن کلماتی خاص برای شکرگزاری ...
یک نفس عمیق کافیست
حال دوباره زیر جریان دوش برید و بگذارید اب تمام کف سر را بشوید.
تمام کارها را با عشق انجام بدید
از لیف کشیدن به بدن تا شستن پا
بدنتان را مشاهده کنید و به خودتون عشق به ورزید
از گرمای حمام لذت ببرید
و به بخار آب توجه کنید
اجازه بدید حیرت زده بشید از این نعمت الهی که کمتر بهش توجه کردیم ،حمام...
آگاهیم و هشیار سرشار از حس آرامش و برکت.
@mindfulnessss
مردم میکشند و کشته میشوند چونکه
بشدت بر باورها و ایده ئولوژیهای خود
تمسک میکنند .
وقتیکه بر این باور باشیم
که فقط مذهب ما است که حقیقت را در
بر دارد , خشونت و رنج بطور حتم نتیجه
خواهند بود .
#تیچ_نات_هان
پندی از #ذن
به هنگام گرسنگی می خورم و به هنگام خستگی می خوابم.
ابلهان به من می خندند و دانایان می فهمند. ☺️🙏🌹
روزي کشاورزی متوجه شد ساعت طلای ميراث خانوادگی اش را در انبار علوفه گم کرده بعد از آنکه در ميان علوفه بسيار جستجو کرد و آن را نيافت از گروهی کودک که بيرون انبار مشغول بازی بودند کمک خواست و وعده داد هرکس آنرا پيدا کند جايزه ميگيرد.
به محض اينکه اسم جايزه برده شد کودکان به درون انبار هجوم بردند و تمام کپه های علوفه را گشتند اما بازهم ساعت پيدا نشد. همينکه کودکان نااميد از انبار خارج شدند پسرکی نزد کشاورز آمد و از او خواست فرصتی ديگر به او بدهد.
کشاورز نگاهی به او انداخت و با خود انديشيد:چراکه نه؟ کودک مصممی به نظر ميرسيد، پس کودک به تنهايی درون انبار رفت و پس از مدتی به همراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز شادمان و متحير ازو پرسيد چگونه موفق شدی درحالی که بقيه کودکان نتوانستند؟
کودک پاسخ داد: من کار زيادی نکردم، روی زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صدای تيک تاک ساعت را شنيدم و در همان جهت حرکت کردم و آنرا يافتم...
آرام بنشین تا گمشده ات را بیابی. ....
در اساطیر یونان باستان، از شخصیتی افسانه اي به نام پروکروستس نام برده شده است.
او همه مسافرانی که قصد ورود به آتن داشتند را روی تختی می خواباند و اگر مسافری، کوتاه تر از اندازه تخت بود، آنقدر او را می کشید تا اندازه شود یا اگر هم بلندتر بود پاها یا دستهایش را قطع می کرد!
از نظر پروکروستس تنها اشخاصی درست و کامل بودند که به اندازه تخت او بودند!
داستان این تخت داستان هر روز زندگی ماست...
در حقیقت تک تک ما آدم ها که خود را جزو افراد روشن و باسواد می دانیم، دیگران را با تخت پروکروستس خود می سنجیم . تختی که ابعادش اعتقاد، باور، ثروت، قدرت، زیبایی و ... است!
اگر فردی در این چهارچوب قرار نگیرد، نه تنها باعث افتخار نیست؛ بلکه ما به عنوان یک آدم بازنده، بی عرضه و بی کفایت به او نگاه می کنیم و آنقدر او را می کشیم یا له می کنیم، تا از اندازه و فرم واقعی خودش خارج شود و طبق سلیقه و قضاوت ما شود...
آنگاه که چیزی از خود واقعی اش نماند، تازه به او افتخار می کنیم... !
حکایت آن تخت، روایت قالب های ذهنی و پیش داوری های ماست.
حکایت
حکیم بزرگ ژاپنی در صحرایی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود...
مردی به او نزدیک شد و گفت: مرا به شاگردی بپذیر!
حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن!
مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد.
حکیم گفت: برو یک سال بعد بیا!
یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت: کوتاهش کن!
مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند.
حکیم نپذیرفت و گفت: برو یک سال بعد بیا!
سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند. مرد این بار گفت: نمی دانم!
و از حکیم خواهش کرد تا پاسخ را بگوید.
حکیم، خطی بلند کنار آن خط کشید و گفت: حالا کوتاه شد!
این حکایت، یکی از رموز فرهنگ ژاپنی ها را در مسیر پیشرفت نشان می دهد: نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می خورند. به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را بکن
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
آشوکا
پادشاه بودایی هندوستان
آشوکا شاه (English: /əˈʃoʊkə/; تا ۲۳۲ پیش از میلاد)[۱] پیرامون دو سده و نیم پس از #بودا و شاهی ازدودمان موریا بود که به کیش بودایی و آموزههای بودایی باورِ راستین یافت و همهٔ زندگی خود را وقف تحققِ عملیِ اصول آن نمود. موریاها به احتمال زیاد از تبار سکاهای بودند که از شمال به هند درآمدند.
آشوکا پادشاه هند
آشوکا از سال ۲۷۳ تا ۲۳۲ پیش از زایش مسیح فرمانروایی کرد. وی پسر بیندوساره از شاهان موریایی بود و بر بیشتر شبه قاره #هند از بخشهایی از افغانستان امروزی گرفته تا میسوره در دوردستهای بنگال و تا جنوب گوآی کنونی فرمان راند.
نام شناسی
نام #آشوکا از دو بخش آ و شوکا درست شده که درسانسکریت به معنای بی اندوهاست.
"آشوکا در جوانی خویی خشن داشت و به آشوکای درنده معروف بود" اما پس از آن خوی وی برگشت، به کیش بودایی گروید و به یک بودا باور مهرورز تبدیل گشت. کوششهای آشوکا یاری فراوانی به ریشه دواندن و گسترش بوداگرایی نمود.
کارها
آشوکا کارگزاران خود را به دادگری فرمان داد و وارسانی نیز بر آنها گمارد و تا حد امکان بر آزاد ساختن زندانیان فرمان میداد. وی کشتار جانوران را نیز محدود ساخت و برای مردم و نیز جانوران بیمارستان ساخت. برای خانواده خویش رسم ویژهای در پیوند با صدقه دادن و برآوردن نیازهای نیازمندان بنیاد نهاد. ارج و احترام به همه دینها را بایسته شمرد و به دیدار مردم دینهای دیگر میشتافت. وی فرمان داد تا گیاهان و میوههای دارویی را گرد آورده در سراسر هند بکارند، در راهها باغهای انجیر هندی و انبه زار بسازند و در هر ۱۸ میل برای آشامیدنی مردم چاه بزنند و نیز بر سر هر چاه آبشخوری بسازند.
آشوکا مبلغان و مژده ورانی به ایران، سریلانکا، سوماترا و حتی یونان فرستاد.
این علامت آشوکاست که در وسط پرچم هند نیز دیده می شود.
اگرمیخواهید کل هستی باشما باشد
فقط لبخند بزنید
به اطراف بنگرید وخواهید دید که
درختان دارند میخندند
گلهادارند میخندند
برای مراقبه نیز بهتراست که
با لبخندواردشوید.
شفقت خود :
شفقت شامل در تماس بودن با رنج خود ودیگران، آگاهی از درد و اجتناب نکردن از آن ، احساس مهربانی و تمایل برای کاهش رنج است . شفقت خود نیاز مند فهم بدون قضاوت سر سخت از درد خود، نواقص ، اشتباهات و شکست های خود است .
شواهد نشان می دهد افراد نسبت به خود تا افراد غریبه بیشتر سخت گیر ونامهربان هستند ، و یا اگر سخت گیری نسبت به دیگران دارند به دلیل سخت گیری و عدم شفقتی است که در آنها ریشه دارد .بنابراین شفقت خود منجر به خود مرکز بینی نخواهد شد و بلعکس منجر به شفقت و دغدغه نسبت به دیگران می شود . شفقت خود منجر به بخشیدن شکست ها می شود زیرا احترام به خود به عنوان انسانی جایز الخطا ، نا کامل و محدود را افزایش می دهد و باعث می شود ظرفیت فرد برای جبران اشتباهاتش بالا رود چرا که گناه و اشتباه را به عنوان جز لا ینفک آدمی به رسمیت می شناسد و خود تنبیهی ناشی از سوپرایگوی سخت گیر متوقف می شود .
ارزش خود : دوری از شفقت
زمانیکه فرد با این باور که انتقاد کردن و سرزنش شکست ها و اشتباهات خود منجر به تلاشش برای بهتر و بهتر شدن می شود زندگی کند، ظرفیت زیادی از روانش صرف پنهان کردن نواقص و شکست هایش در جهت فرار از خود برای مورد قضاوت وحمله قرار نگرفتن برای حفظ ارزش خودش می شود . پس شفقت مولفه ای است که سلامت روان را بیشتر از ارزش خود ( SELF ESTEAM) پیش بینی می کند .
شفقت خود ، ترحم به خود نیست !
شفقت خود با ترحم خود تفاوت دارد : در ترحم خود فرد کاملا غرق احساسات ، تمایلات و دل مشغولی هایشان می شوند . و آنچنان درگیر احساسات شخصی می شوند که دیگر جنبه های منفی شخصیت خود را پنهان می سازد . چرا که در ترحم خود احساس برابر با عمل قرار می گیرد و همانند سازی مضاعف با احساس منجر به عدم انسجام می شود . ازین رو آشنایی با مولفه های شفقت خود ضروری است :
مولفه های اساسی #شفقت :
1- مهربانی با خود و فهم و درک خود جای قضاوت سخت گیرانه و خود انتقاد گری
2- اشتراکات انسانی : در نظر گرفتن تجربه خود به عنوان قسمتی از تجارب بزرگتر انسانی : درد ورنج فقط اختصاص به من ندارد و رنج ذات زندگی بشریت است .
3- بهوشیاری: نگه داشتن افکار واحساسات دردناک خود در سطح حیطه آگاهی به جای عمل کردن و همانند ساری با آنها : احساسات و حس های بدنی تجربه و لمس می شوند بدون اینکه مورد قضاوت سر سخت قرار گیرد و یا تبدیل به عمل شوند.
وقتی غذایی خوشمزه میخوریم، اما با همهی وجود از آن لذت نبردهایم و سرمان در گوشی همراه و شبکههای اجتماعی است، در حقیقت آن را تلف کردهایم! ارزش و لذت یک غذای خوب وقتی مشخص میشود که با تمام وجود، تمام طعمهای خوب و احساس خوب لذتِ خوردنش را درک کنیم. حالا این را به لحظات تعمیم دهیم و هر لحظه را به مثابه یک غذای لذتبخش بنگریم، طعم هر لحظه را با تمام وجود درک کنیم. تنها در این صورت است که هر لحظه، ارزش واقعیِ خود را مییابد.
Читать полностью…اگر که براستی خود را دوست میداشتی ,
هرگز نمی توانستی به دیگری آسیب برسانی .
#بودا
➰➰ تحقیقات علمی
⚠️⚠️ در مورد اهدافتان حرف نزنيد !
➰ تصور كنيد كه دركافه اى كنار دوستانتان مشغول صحبت كردن درباره مسائل كارى و زندگيتان هستيد
➰ هركدام مشتاقانه درباره موفقيت ها و دستاوردهايتان در زندگى صحبت ميكنيد.
➰ وقتى نوبت به شما ميرسد ، ناخودآگاه تصميم ميگيريد درمورد روياها و اهدافتان و برنامه هايى كه براى رسيدن به آنها داريد ، صحبت كنيد ميگوييد :
➰ "احساس ميكنم وقتش رسيده كه كسب و كار شخصى خودم را راه بياندازم ، ميخواهم خودم را در اتاق كارم حبس كنم ، سخت كار كنم تا به هدفم برسم . حتما موفق ميشم ، از حالا به خاطر اين موفقيت خوشحالم "
➰ دوستانتان خواهند گفت : " آه البته كه توانايى اين كار را دارى تو انسان موفقى هستى " و به شما پيشاپيش تبريك ميگويند
➰ تاييد و تشويق آنها احساس رضايت درونى عميقى درون شما ايجاد ميكند به طوريكه شادى درونى خود را كاملا احساس ميكنيد
⚠️ اما چه باور كنيد چه نه دراين لحظه مرتكب خطايى بزرگ شديد !! مطالعات روانشناسى بسيارى از سال ١٩٣٣ انجام شده اند كه نشان ميدهند بسيارى از افرادى كه درباره اهداف و تصميم هاى مهم در زندگى شخصى و كاريشان با ديگران صحبت ميكنند ، شانس كمترى براى موفقيت دارند
➰ اما چرا ؟
مطالعات نشان ميدهند كه در مغز انسان سمبل هايى براى تشخيص هويت وجود دارد كه تصويرِ ما از هويت شخصى مان را ميسازد
➰ اين سمبل ها در مغز ما از دو طريق توليد ميشوند :
➰ 1 ) صحبت كردن
➰ 2 ) عمل كردن
➰ بنابراين صحبت كردن راجع به يك هدف و هيجان زده شدن قبل از رسيدن به هدف باعث ساخته شدن يك سمبل هويتى مربوط به آن در مغز ميشود
و اين تصور در ناخودآگاه شكل ميگيرد كه كار مورد نظر انجام شده
➰ نتايج منتشر شده از مطالعه اخير پيتر گلويتزر ، پروفسور روانشناسى دانشگاه ان واى سى نشان ميدهد كه اعلام كردن اهداف ، سمبل هاى هويتى را در مغز ايجاد ميكند كه باعث ميشود از آن لحظه به بعد انگيزه و اشتياق كمترى براى تلاش به سوى هدف داشته باشيم
➰ شايد اين مسئله براى شماهم اشنا باشدكه بلافاصله پس از تصميم گيرى هيجان و اشتياق زيادى داريد ولی به مرور زمان بی انگيزه ميشويد
➰ بنابراين ، ازين لحظه به بعد سكوت كنيد و اهدافتان را شخصى و مثل يك راز حفظ كنيد
در شرايطى كه نميتوانيد جلوى خودتان را بگيريد و بسيار مشتاقيد كه هدفتان را باكسى در ميان بگذاريد
🔓 لطفا از كلماتى استفاده كنيد كه رضايتمندى كمترى در مغز شما ايجاد كند
⚠️⚠️ در مورد اهدافتان حرف نزنيد !
تصور کنید شخصی در زندگی تان هست که بیست و چهارساعته دنبال شماست و تعقیب تان می کند و هرجا می روید مدام به شما ترس و #اضطراب و نگرانی می دهد و اعتماد به نفستان را تخریب می کند و اجازه نمی دهد کارایی را که می خواستید انجام دهید. تصور کنید هروقت می خواهید تغییری در خودتان ایجاد کنید و دل به دریا بزنید می آید و به شما می گوید:((اگر جای تو بودم این کار را نمی کردم. اگر تو را برنجانند چی؟ اگر شکست بخوری چی؟ اگر این کار بکنی و در این راه قدم برداری ممکن است هزار جور بلا سرت بیایدها!))
ترس مثل یک هم اتاق احساسی _ عاطفی است که با شما زندگی می کند. فریبتان می دهد.بازی تان می دهد و سعی می کند شما را متقاعد کند برخی کارها را بکنید و برخی کارها را نکنید و مدام به شما هشدار می زند که اگر دست به فلان کار بزنید.پشیمان می شوید و برای خودتان گرفتاری درست می کنید. ترستان به شما می گوید:((نه نمی توانی.نباید این کار را بکنی.)) ترس خودباوری و اعتماد به نفس را از شما می گیردو به شما می گوید:(( دست روی دست بگذار.هیچ کاری نکن. اعتماد نکن. به کسی نزدیک نشو و فکر هرگونه اقدام و حرکت را از سرت بیرون کن.)) ترس زندگی را درست از جلوی چشمتان و در روز روشن می دزدد.
چه رابطه ای با ترس دارم؟ آیا به او اجازه می دهم برمن چیره شود؟ آیا به او اجازه می دهم کاری کند تا رویاهایم را فراموش کنم؟
آیا به او اجازه می دهم که مرا متوقف کند و اجازه ندهد آن زن نیرومندی باشم که می خواهم؟
آیا با ترس هایم روبرو می شوم؟ یا از هم می پاشم و تسلیم آن می شوم؟
آیا می دانم چگونه هدفم را گم نکنم و علی رغم تمامی تلاش هایش برای متوقف کردن و پشیمان کردن من به آن اجازه ندهم به جای من انتخاب کند؟
چه کسی در این رابطه دست بالا را دارد؟ من یا ترسم؟
ترس یکی از بزرگترین و نیرومندترین دشمنان شماست. نیرویی است که می تواند خوشحالی و خوشبختی شما را خراب کند. اما ترس چگونه می تواند این کارها را بکند؟ ترس ضعف هایتان را تثبیت می کند و اجازه نمی دهد رشد کنید. بین شما و دیگران جدایی می اندازد. کاری می کند که رویاهایتان را فراموش کنید. شما را ایستا و منجمد و راکد نگه می دارد و باعث می شود نتوانید تمامی توانایی های خود را شکوفا کنید.
چنانچه به ترس اجازه دهید برزندگی شما سایه بیفکند انگار در زندان زندگی می کنید.
نبرد پنهانی درون خویش را درک کنید:
هرگونه رشد و تغییر مستلزم نبرد و پیروزی است. میل و شور و اشتیاق به تازه ها و رها کردن کهنه ها. پیروزی حال بر گذشته. هنگامی که رشدی که از آن صحبت می کنیم رشد #معنوی باشد این نبردها و نزاع ها در درون شما شکل می گیرد. شاید این را ندانید اما هریک از ما در صدها نبرد درونی شرکت می کنیم. نبرد بین زنی ک بودید و زنی که می خواهید باشید. نبرد میان گیجی و سردرگمی ووضوح و روشنی. نبرد میان ترس و آزادی. نبرد قدرت درونی شما نبردی است که میان دو بخش وجود شما که یکی از این دوبخش نماینده استفاده ی منفی و مخرب از نیرو و انرژی و دیگری نماینده ی استفاده ی مثبت از اقتدار است. این نبرد نبرد ترس و شهامت است که آن را بخش روشن بین و #خودآگاه شما می نامم.
اما این بخش روشن بین و خودآگاه شما کیست؟
این بخش همان روشن ترین و مهربان ترین و عاقل ترین و بالغ ترین بخش وجود شماست.
این بخش همان ذهن روشن و آگاه شماست که به طرزی طبیعی با رازهای زندگی مانوس و آشناست.
بخش روشن بین و خودآگاه شما از عشق تغذیه می کرد سیراب می شد.
ترس زاده ی #عشق و مخلوق فکر و ذهن شماست. هدف ترس آن است که شما را در مقابل درد و رنج محافظت کند.
ترس وانمود می کند که می خواهد ما را از درد و #رنج محافظت نماید. اما آنچه به راستی انجام می دهد این است که ما را از عشق و شور زندگانی محروم می سازد.
ترس هرگز از میان نمی رود. اما می شود نگرش رفتار و برخوردمان را در قبال آن تغییر دهیم.
شما توان این کار را دارید. شما به مراتب قدرتمندتر و نیرومندتر از آنچه می پندارید هستید.
#ترس واکنشی است طبیعی که هنگامی که به حقیقت نزدیک تر می شوید رخ می نماید.
#پما_چودرون
به ذهن توجه کن،
خود را کاملا از ذهن جدا کن،
دقت کن چه وراجیهایی میکند،
به،خواسته هایش دقت کن،
به نیازهایش، به تمناهایش،
به افکاری که تولید میشود بدون اینکه با خود همذات پنداری کنی توجه کن،
اگاه باش ، مراقب باش،
دقت کن ،
تمام صداهاییکه در سرت بلند میشود برای انست که از اکنون فرار کند،
اکنون را بپوشاند و اینده یا گذشته را مهم جلوه دهد،
ذهن ماهیتش بگونه ایست که هرگز نمیتواند دراکنون باشد،
اینجا برای ذهن بمانند مرگ است،
ذهن درحال وجود ندارد،
اما تو همیشه درحال هستی ،
بدون حال تو هم نخواهی بود،
دم و بازدم درحال انجام میگیرد،
زندگی درحال جریان دارد،
اما ذهن تنها باشنده ایست که حال را نمیتواند باشد،
با جدا کردنت از ذهن میتوانی حال را ، اکنون را ، زندگی را ، عشق را درک کنی،
ارامش تنها در اینجا است،
بیرون از اکنون درد است ورنج
@mindfulnessss
در دنیا، هیچ چیز پایدار نیست و اگر انسان، توقعِ بقای چیزی را داشته باشد، احمق است. اما اگر از آنچه که برای مدتِ کوتاهی دارد، لذت نبرد، از آن هم احمقتر است
👤سامراست موام
🌿🌿
#آموزه_های_بودا
حاوی مطالب
بودیسم
مدیتیشن
فرامین_پنجگانه
پنج_راهب_اول
حکمت_و_شفقت
تولد_دوباره
ریاضت
هشت قدم
پیروزی نهایی
گرد آورنده و متر
جم : آرش جبراییل
هر آنچه که دیده بودی ,
هر گل , هر پرنده , هر صخره ,
ناپدید شده و غبار خواهد شد ,
اما این واقعیت مسلم که تو آنها را دیده بودی ,
ناپدید نشدنی است .
ضربالمثل #ذن
🌹🌹
یکی از استادان ذن،جوهر #ذن را اینگونه تعریف کرد :
«انجام دادن تک به تک کارها»
انجام دادن یک کار در یک زمان به این معناست که
در آنچه انجام میدهی به طور کامل باشی و
توجه کاملت را به آن بدهی.
این کار کردن در حالت تسلیم و عملی با اقتدار است.
مردم به سختی از رنجهایشان دست میکشند.
به خاطر ترس از ناشناخته رنجهایشان را ترجیح می دهند زیرا برای آنها آشناست.
#تیک_نات_هان
زندگی
رسم پذیرایی از تقدیر است
سهم من
هرچه که هست
من به اندازه
این سهم نمی اندیشم
وزن خوشبختی من
وزن رضایتمندی است
شاید این راز
همان راز
کنار آمدن و
سازش با تقدیر است.
✅ تفکر
🔹در معبدی گربه ای زندگی می کرد که هنگام عبادت راهب ها مزاحم تمرکز آن ها می شد. بنابراین استاد بزرگ دستور داد هر وقت زمان مراقبه می رسد یک نفر گربه را گرفته و به ته باغ ببرد و به درختی ببندد.
این روال سال ها ادامه پیدا کرد و یکی از اصول کار آن مذهب شد. سال ها بعد استاد بزرگ درگذشت.گربه هم مرد.راهبان آن معبد گربه ای خریدند و به معبد آوردند تا هنگام عبادت به درخت ببندند تا اصول عبادت را درست به جا آورده باشند. سال ها بعد استاد بزرگ دیگری رساله ای نوشت درباره ی اهمیت بستن گربه هنگام عبادت!!
بسیاری از باورهای ما اینگونه به اصل و قانون تبدیل می شوند.
اگر نتوانی روی زمین بهشت را پیدا کنی ، در آسمانها نیز نمی توانی آن را بیابی …
خانه حقیقت همین نزدیکی است و تنها اثاث آن مهربانی است !
وقتی نگران باشیم مبادا گل ها از دست بروند
آنها زودتر از دست می روند
وقتی که شدیدا مایل باشی که علفهای هرز نرویند
آنها بیشتر می رویند.
#ذن
با این #فضیلت،باید که همه معرفت یابند.
باشدکه دشمن مغلوب شود،بدکاری مغلوب شود.
از امواج طوفانی زایش،کهولت،بیماری و مرگ،
ازاقیانوس #سامسارا، باشد که همه موجودات را رها سازم.
به پشتگرمی خورشید زرین شرق
باشدکه گلستان حکمت شکوفا شود
باشدکه جهل سیاه جانداران رخت بندد
باشدکه همه موجودات ازاین شکوه تابان عمیق بهره گیرند.
دعای #تبتی
از کتاب #ذهنتان_یارتان
#شامبالا
هدف نخست ما
در زندگے
کمک به دیگران است
و اگر نمے توانید
به مردم کمک کنید،
حداقل علت درد مردم نباشید...
#دالایی_لاما
اگر ما چشم ها، ذهن و قلبمان را بگشاییم،
درخواهیم یافت که در دنیایی سراسر رازآلود زندگی می کنیم.
#چوگیام_ترونگپا
"If we open our eyes, our minds and our hearts, we will find that this world is a magical place."
~ Chögyam Trungpa
#کوان
[ تسلط بر( من)، پیوستن به دیگران.]
هنگامی که( من) خویش را رها می کنیم،
جدایی وجود ندارد.
#کوان
(ذن و چایی یک طعم دارند.)
آرامش و تمرکز
#احساسات #درد
موقعی که با احساسات قوی ارتباط برقرار می کنید،دستورالعمل بنیادی همان دستورالعمل برخورد با درد جسمانی است.خواه حس دوست دارم یا دوست ندارم باشد خواه حالتی احساسی مثل تنهایی،افسردگی یا اضطراب باشد شما خود را به طورکامل،بدون تفسیر در معرض آن احساس قرار می دهید.اگر این رویکرد را با درد جسمانی امتحان کرده باشید ،می دانید که نتیجه اش ممکن است معجزه آسا باشد. موقعی که توجه کامل خود را بر زانو،پشت یا سرتان یا هرجایی معطوف کنید و داستان خوب/بد و درست/غلط را رها می کنید،آنگاه تفکرتان درباره درد،و اغلب خوددرد ،ناپدید می شود.
#پما_چوردن / با تردید وتغییر زیبا زندگی کنید / ص16