1255
🔏کانال نوشتاری 📝متن فرمایشات نوشتار فایلهای صوتی "کاشف توحید بدون مرز؛ بروجردی ╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮ @Matnefarmayeshat ╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯ https://tt.me/Matnefarmayeshat
🟡 عزیزان همراه
حضور آنلاین کاشف توحید بدون مرز:
🗓 یکشنبه ۴۰۳.۶.۱۸، در دو کلاس
ابتدا در ساعت ۱۵ (۳ بعدازظهر)
و سپس در ساعت ۱۸:۳۰ (۶:۳۰ بعدازظهر) خواهد بود.
♦️می‌گوید در اربعین بیست و یک میلیون نفر رفتند. امام صادق را که دیدند، نور خدا را دیدند، امام می‌گوید «ما بیست و پنج نفر طرفدار نداریم»، بعد شما چه می‌گویی؟ چه می‌گویی؟! چه داری که بگویی؟ به خودِ امام صادق قسم اگر امام صادق الان بود باز هم بیست و پنج نفر طرفدار نداشت. به چه دلیل؟ به همین دلیل که در زمان خودش که مردم، ائمه را می‌دیدند، حرف‌هایشان را می‌شنیدند، ارادت به آنها داشتند، معجزهٔ ائمه را می‌دیدند، امام می‌گوید بیست و پنج نفر ما در جامعهٔ تشیّع نداریم. الان دارند؟
♦️مثلاً تو که با عکس ور می‌روی، تو که به اسم امام صادق تظاهر می‌کنی، شیعه هستی؟ مانور می‌دهی به شیعه‌گری خودت، تو شیعه هستی؟ پس این امام صادق چرا این حرف را زده؟ به من بگو! سندش هم که معتبر است. اینها محاجه است!
----------------------------------------
🟢 درس چهارم:
امام صادق، دو نفر شیعه دارد.
- «قَالَ لِي اَبُو عَبْدِالله عَلَيْهِ السَّلَامُ مَا اَكْثَرَ اَلسَّوَادَ قُلْتُ اَجَلْ يَا اِبْنَ رَسُولِ الله قَالَ اَمَا وَ الله مَا يَحُجُّ لِلهِ غَيْرُكُمْ وَ لَا يُصَلِّي اَلصَّلَاتَيْنِ غَيْرُكُمْ وَ لَا يُؤْتَى اَجْرَهُ مَرَّتَيْنِ غَيْرُكُمْ وَ اِنَّكُمْ لَرُعَاةُ اَلشَّمْسِ وَ اَلْقَمَرِ وَ اَلنُّجُومِ وَ اَهْلُ اَلدِّينِ وَ لَكُمْ يُغْفَرُ وَ مِنْكُمْ يُقْبَلُ».
📚 کتاب بحارالانوار جلد ٢٧ صفحه ۱۸۴، کتاب المحاسن جلد ١ صفحه ١۶٧ است.
ببین داریم جلوتر می‌رویم کار خطرناک‌تر می‌شود. زنده باد امام صادق که افشا می‌کند طرفدار ندارد، اینها شیعه نیستند، نه آن زمان و نه الان، باد هوا هستند!
🟧 باز هم امام صادق است، زنده باد جعفر صادق، افشاگر عزیز ما، اگر ائمه نبودند، آیا ما می‌توانستیم این زیرخاکی‌ها را دربیاوریم؟ می‌توانستیم بگوییم «قَالَ عُمَرُ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ»؟ می‌توانستیم؟ آن وقت شیعه می‌گفت «آنها به ما چه»، ولی نه، این امام خود شیعه است که ما می‌آوریم.
💠 امام صادق از عمر ابن ابان کلبی از یاران خودش می‌پرسد: «مَا اَكْثَرَ اَلسَّوَادَ، جمعیت چقدر زیاد است»، شیعه را می‌گوید.
«قُلْتُ اَجَلْ يَا اِبْنَ رَسُولِ الله» گفتم: آری ای پسر فرستادهٔ خدا. فرمود: بدان که به خدا سوگند کسی جز شما حج را برای خدا انجام نمی‌دهد. ظاهراً در حج بوده!
💠 «قُلْتُ اَجَلْ يَا اِبْنَ رَسُولِ الله قَالَ اَمَا وَ الله مَا يَحُجُّ لِلهِ غَيْرُكُمْ وَ لَا يُصَلِّي اَلصَّلَاتَيْنِ غَيْرُكُمْ وَ لَا يُؤْتَى اَجْرَهُ مَرَّتَيْنِ غَيْرُكُمْ» فرمود: بدان که جز شما حج را برای خدا انجام نمی‌دهد، کسی جز شما دو نماز را نمی‌خواند، کسی جز شما دو بار پاداش نمی‌گیرد، شما نگهبان خورشید و ماه و ستاره و اهل دین هستید، شما آمرزیده می‌شوید.
💠 خب، اینجا «غَيْرُكُمْ» خطاب به کیست؟ خطاب به حواریون امام صادق است یا خطاب به شیعه است؟ اینجا آن کسی که می‌خواهد آتو بگیرد می‌گوید «نه، خطاب به شیعه است». خب، چرا نگفت «غَیرُ اَهلِنَا، شِيعَتُنَا، اَصْحَابُنَا، اَنْصَارُنَا»؟ چرا نگفت؟
«غَيْرُكُمْ»، این «کُمْ» صیغهٔ جمع است، اقلّش سه تا است؛ ثلاث. دو نفر کنار امام بودند امام به آنها گفته، بقیه را گفته ابطال در عبادت! خب پس خطاب به شیعه نبوده، خطاب به همین دو سه نفری بوده که در حج مراقب حضرت بودند، مواظبش بودند و هوایش را داشتند. که اگر خطاب به شیعه بود عرض کردم باید اسم می‌آورد، بعد این در برابر روایت قبل است، اگر می‌گویید خطاب به شیعه است چرا آنجا امام فرمود من بیست و پنج تا شیعه ندارم؟
💠 اگر بخواهی اینجا را جرزنی کنی و بگویی که این «کُمْ» یعنی شیعیان! چند تا دلیل برایت آوردم که «کُمْ» شامل شیعیان نمی‌شود، بزرگترین دلیل هم همین است که عرض کردم؛ امام می‌گوید بیست و پنج نفر نداریم! بیست و پنج نفر در کوفه ندارد، کوفه محل اجتماع شیعیان اهل بیت است، وای به حال مدینه، مکه و شهرهای دیگر!
💠 خب یادت باشد تحلیلی که من می‌کنم مو را از ماست بیرون می‌کشم، هیچ کسی وظیفه ندارد غیر از من این کار را بکند، مسئولیت این کار خطیر را ذات اقدس کبریایی به گردن من گذاشته، در عین اینکه روی نیزه نشسته‌ام، کاری است بس خطرناک؛ تجزیه تحلیل کردن دینِ یک و نیم میلیارد مسلمان کرهٔ زمین! یعنی باید هر لحظه مهیا باشم برای اینکه کشته بشوم ولی چه کنم، بقول امیرالمومنین: «اَنْتَ الأَمِیرُ وَ اَنَا المَأمُور» من را مأمور این کار کرده است.
💠 یادت نرود ما مباحثی را از بطن و متن کتاب دین درمی‌آوریم که امیرالمؤمنین چه فرمود؟ «حدیث خشن (6866)»! امام صادق گفت چه؟ «صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ» (4301). قدر خودت را بدان، اگر واقعاً منتظر مخلص هستی بدان که تو بر اریکهٔ اقتدار زمان قرار داری.
6875 1403-06-17
۱- بشر، سرگردان قانون جبر و اختیار!
۲- آیت، دارای معانی وسیع است!
(بازخوان از تدریس 6190)
۳- تیراژ شیعیان، در مقیاس عجیب!
(بازخوان از تدریس 6281)
۴- امام صادق، دو نفر شیعه دارد.
(مرتبط با تدریس 6190)
-----------------------------------------
🔴 درس اول:
بشر، سرگردان قانون جبر و اختیار!
- «اِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ اَرْحَمُ بِخَلْقِهِ مِنْ اَنْ يُجْبِرَ خَلْقَهُ عَلَى اَلذُّنُوبِ ثُمَّ يُعَذِّبَهُمْ عَلَيْهَا وَ اللهُ اَعَزُّ مِنْ اَنْ يُرِيدَ أَمْراً فَلَا يَكُونَ قَالَ فَسُئِلَا هَلْ بَيْنَ اَلْجَبْرِ وَ اَلْقَدَرِ مَنْزِلَةٌ ثَالِثَةٌ؟ قَالَا نَعَمْ اَوْسَعُ مِمَّا بَيْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْاَرْضِ».
📘کتاب التوحید صفحه ۳۶۰، از امام صادق به نقل از پدرش امام باقر است.
♈️ جبر و اختیار را باز می‌کند: «اِنَّ اللهَ اَرْحَمُ بِخَلْقِهِ مِنْ اَنْ يُجْبِرَ خَلْقَهُ عَلَى اَلذُّنُوبِ ثُمَّ يُعَذِّبَهُمْ عَلَيْهَا، خداوند با آفریدگانش مهربان‌تر از آن است که آنها را مجبور به گناه کند و سپس به خاطر آن گناهان عذابشان کند». تا اینجا را داشته باش!
➖«فَاَلْهَمَها فُجُورَها (۸ شمس)» چیست؟ بله؟ ما گناه و فساد و فسق و فجور را الهام می‌کنیم امر می‌کنیم.
➖«اِنَّ النَّفْس لَأَمَّارَه بِالسُّوء (۵۳ یوسف)» ما ساختار بشر را در انحراف و فجایع قرار دادیم، این چه می‌شود؟
➖«وَالْعَصْرِ اِنَّ الاِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ (۱-۲ عصر)»، این چه می‌شود؟ قسم می‌خورد، اصلاً خود این قسم خوردن کوچک سازی خداست. آدم ضعیف قسم می‌خورد، قوی چه احتیاجی دارد که قسم بخورد، قوی حرفش حاکم است.
این یک قسمت.
♈️ حالا برویم در اختیار، آن درباره جبر بود و این درباره اختیار است:
«وَ اللهُ اَعَزُّ مِنْ اَنْ يُرِيدَ أَمْراً فَلَا يَكُونَ» و شکست ناپذیرتر از آن است که چیزی را بخواهد و اتفاق نیفتد. این شد اختیار! کجایش اختیار است؟ «وَ اللهُ اَعَزُّ مِنْ اَنْ يُرِيدَ أَمْراً فَلَا يَكُونَ» خب این هم که شد جبر. برای چه دو قسمش کرد؟ یعنی اینکه خدا هرچه بخواهد می‌شود. «اِذَا اَرَادَ شَيْئاً اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» این آیه (۸۲ یس) است، هرچه بخواهد همان شود. درس چند وقت قبل را یادت هست که از معصومین بود که گفت «تو امکانات گناه برای من فراهم کردی»، یادت هست؟
♈️ «قَالَ فَسُئِلَا هَلْ بَيْنَ اَلْجَبْرِ وَ اَلْقَدَرِ مَنْزِلَةٌ ثَالِثَةٌ» سائل پرسید خب جبر را گفتی، اختیار را هم گفتی، حالا بین جبر و اختیار چیست؟ آیا مرحله سوم دارد؟ «قَالَا نَعَمْ»، «قَالَا» یعنی هم امام باقر و هم امام صادق فرمودند. فرمود بله! «اَوْسَعُ مِمَّا بَيْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْاَرْضِ» بین جبر و اختیار، فاصله از زمین است تا آسمان. خب این یعنی چه؟ یعنی جبری که ارادهٔ ذات اقدس کبریایی است و اختیاری که مردم تصور می‌کنند دارند و بعضی از آیات و احادیث و روایات گولشان می‌زنند، زمین است. حالا زمین مقدم است یا آسمان؟ معلوم است. آخر کرهٔ زمین چیست! به اندازهٔ یک فضله موش هم نیست. همه چیز در آسمان است؛ «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ (۲۲ذاریات)».
♈️ پس این تدریس امام صادق و امام باقر چه شد؟ می‌گوید «جبر نیست، اختیار است»، که چه؟ چرا جبر نیست؟ می‌گوید «برای اینکه خدا مجبور نمی‌کند بندگانش را گناه کنند و بعد آنها را به جهنم ببرد». پس این «فَاَلْهَمَها فُجُورَها (۸ شمس)» کلام شیطان است یا کلام خدای ادیان است؟ آنجایی که می‌گوید خدا در دل مادرش، فرعون را فرعون قرار داد و موسی را در شکم مادرش موسی قرار داد، وقتی فرعون ادعای خدایی می‌کند باید به جهنم برود؟ چقدر ما سند داریم! یا هو!
♈️ آنجایی که موسی با آدم مناظره می‌کند و به آدم طعنه می‌زند (حالا در شهر نور هستند، در آسمان هستند، دین که می‌گوید در آسمان هستند) و می‌گوید خجالت نکشیدی، تو تنها مخلوقی بودی که خدا با دست خودش آفریده و بقیه‌اش را داده به زن و مرد که آمیزش کنند بچه بیاید ولی تو نه، خجالت نکشیدی گناه کردی، اینقدر به خدا نزدیک بودی؟ آدم گفت چهل سال قبل از اینکه من بیایم امضا شده بود که من از آن درخت بخورم (2767).
♈️ چقدر قشنگ آبروی دین می‌رود! اینها را نفهم‌ها نمی‌فهمند، ابلهان نمی‌فهمند! تمام طرفداران دین، ابله هستند! اهانت می‌کنی؟ برای چه اهانت می‌کنی؟ نه، من کلام نبوی را می‌گویم «اَکْثَرُ اَهْلِ الْجَنَّةِ اَلْبُلَهَاءُ» اکثر اهالی بهشت، خل و چل‌ها هستند! همین‌ها خل و چل هستند، اینهایی که این مباحث را نمی‌بینند، فقط همان دانه‌ای که قدما و گذشتگان در قفس ریختند همان را می‌خورند، دیگر به خودشان زحمت نمی‌دهند بگردند و ببینند که بیرون این حوزه‌ای که برایشان گذشتگان ترتیب دادند چه خبر است! «أَ فَلَا تَعْقِلُون (۸۰ مومنون)» هم معلوم نیست مال کیست؟
---------------------------------------
🔵 درس دوم:
پیغمبر گفت که چه حرام است و چه حلال است.
♦️آن کلام نبوی را در آخرین روزهای عمرش به یادت بیاورم، احتمالاً در غدیر بود که گفت، یا بعد از آن گفت، همین حدودها بود، الان در خاطرم نیست، گفت هرچه که شما را به بهشت ببرد من ابلاغ کردم و هرچه که شما را به جهنم ببرد از آن نهی کردم.
آنجا نگفت هرچه که خدا حرام کرده من نهی کردم، نگفت هرچه که خدا واجب کرده من به شما گفتم، گفت هر چه که شما را به بهشت می‌برد من گفتم، و هر چه که شما را به جهنم می‌برد گفتم!
♦️اینها را بغل هم پازل‌چینی کن، ببین چه خبر است، بعد وقتی که امام حسین می‌گوید «اَلنَّاسُ عَبِیدُ الدُّنْیَا» بفهم که چه می‌گوید، فقط برای او اشک نریز، برای جهالت خودت اشک بریز، ای شیعه برای نفهم بودن خودت گریه کن، ابی عبدالله که مقامش عالی و متعالی است.
♦️«فَقَالَ رَجُلٌ اِنَّمَا كَانَ رَسُولُ الله مُفَوَّضاً اِلَيْهِ فِي اَلزَّرْعِ وَ اَلضَّرْعِ»، مردی گفت در کشاورزی و دامداری هم به پیامبر تفویض شده بود؟ امام صادق عصبانی شد، یعنی او آمد پیغمبر را در حدّ کوچک نشان بدهد، گفت آیا در امور کشاورزی و دامداری به پیغمبر تفویض شده؟ امام صادق عصبانی شد. «فَلَوَى جَعْفَرٌ» عصبانی شد امام صادق، «عَنْهُ» از او، «عُنُقَهُ مُغْضَباً» گردنش را گرفت در حال عصبانیت، «فَقَالَ فِي كُلِّ شَيْءٍ وَ الله فِي كُلِّ شَيْءٍ» دو دفعه تکرار کرد. چه می‌گویی؟ می‌گویی که پیغمبر در کشاورزی یا دامداری از طرف خدا مبعوث شده؟ نه!
♦️«فِي كُلِّ شَيْءٍ وَ الله فِي كُلِّ شَيْءٍ». ببین «شیء» یعنی زندگی، «شیء» یعنی حیات، «شیء» یعنی عمر. امام صادق می‌گوید پیغمبر همه کاره است. پس خدا کو؟ خدا چکاره است؟ خدا مثل ما است، خدایی که اسلام معرفی می‌کند؛ می‌بیند، می‌شنود، خوشحال می‌شود، عصبانی می‌شود، از مردم رأی جمع می‌کند، نصف شب از آسمان پایین می‌آید و از مردم گدایی می‌کند، که بیایید «هَلْ مِنْ تَائِبٍ یَتُوبُ» کسی هست توبه کند؟ می‌آید جلوی نمازخوان می‌ایستد نگاهش می‌کند، بعد خودش نماز می‌خواند.
♦️سند اینها را الحمدلله از این گنجینه معارف دینی درآوردیم و همه را در دایرةالمعارف گذاشتیم فقط برای یک دسته، برای عاقلان! «أَ فَلَا تَعْقِلُون (۸۰ مومنون)»، «لَا تَشْعُرُونَ (۱۵۴ بقره)» «أَ فَلَا یَتَدَبَّرُون (۲۴ محمد) (۸۲ نساء)»! الباقی همج الرّعاع، الباقی مردم، الباقی شیعیان، الباقی مسلمین به فنا رفتند، کلاه رفته سرشان تا قوزک آمده پایین، اسمش هست شیعه است ولی منابع اصیل را نمی‌بیند. عوام النّاس که مجبور هستند سر سفره علما بنشینند، علما هم که می‌بینند این کار راحت‌تر است تا اینکه بروند تخصصی روایات و احادیث را نگاه کنند، این راحت است، هر حدیث و روایتی که عموم آوردند را می‌آورد و آنها را تبلیغ می‌کند، بعد زندگی‌اش می‌گذرد دیگر، حالا یا بوقلمون می‌خورد یا طلا و نقره می‌خورد، یا اینکه می‌ترسد و می‌گوید اینها خطرناک است.
♦️در زندان به من هم گفتند اینهایی که تو در باب جبر مطلق می‌گویی حق است ولی به مردم نگو، بگذار مردم همان طور که بار آمده‌اند بار بیایند. ولی من مجبور هستم. چه کسی من را مجبورم می‌کند؟ امام صادق. کلماتش را باید افشا کنم. چه کسی مجبورم می‌کند؟ امام باقر. چه کس مجبورم می‌کند؟ امیرالمومنین. چه کسی مجبورم می‌کند؟ ابی عبدالله!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
- «اِذَا رَأَيْتَ اَلْقَائِمَ عَجَّل الله تَعَالی فَرجه الشَریف اَعْطَى رَجُلاً مِائَةَ اَلْفٍ وَ اَعْطَى آخَرَ دِرْهَماً فَلَا يَكْبُرْ فِي صَدْرِكَ فَاِنَّ اَلْأَمْرَ مُفَوَّضٌ اِلَيْهِ».
📚 کتاب بحارالانوار جلد ۲۵ صفحه ۳۳۶، کتاب الاختصاص صفحه ۳۳۲، کتاب بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد صفحه ۳۸۶، از امام بزرگوار جعفر صادق است.
🟥 به شما که بارها گفته‌ام آن ظهوری که واقعیت دارد و ما دنبالش هستیم غیر از این ظهوری است که شیعه جماعت به آن قائل است، آنها دلایلشان رد شده با استفاده از خود اسناد و مدارک دین که در دایرةالمعارف هست.
این عنوان را توجه کنید: «در ظهورِ دینی هم عدالت وجود ندارد»، پس «یَمْلَأُ اللهُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» چیست؟
خوب دقت کن، از آن مباحث هدفمند است.
زنده باد، این درس ادامهٔ همان درس قبل است.
☑️ امام صادق فرمود: «اِذَا رَأَيْتَ اَلْقَائِمَ اَعْطَى رَجُلاً مِائَةَ اَلْفٍ وَ اَعْطَى آخَرَ دِرْهَماً فَلَا يَكْبُرْ فِي صَدْرِكَ فَاِنَّ اَلْأَمْرَ مُفَوَّضٌ اِلَيْهِ، اگر دیدی امام دوازدهم در ظهور، به یک نفر صد هزار دینار داد و به یک نفر یک دِرهم داد، مبادا در سینه‌ات بزرگ جلوه کند، چرا که کار به او تفویض شده است». حالا بنشینیم پای تحلیل تاریخ! این همه گفتند که عدالت مرده، فقط در زمان حجت ابن الحسن العسکری عدالت ایجاد خواهد شد. آیا عدالت این است؟ به یک نفر صد هزار دینار و به یک نفر یک دِرهم. درهم، پول خرد است. خوب توجه کن! آیا این عدالت است؟ شیعه جماعت انتظار کشید برای امام غائب که بیاید و همه جا را پر از عدل کند، در سرمقاله دقت کن چه گفتم!
☑️ «یَمْلَأُ اللهُ»، این را هم پیغمبر گفته و هم ائمه گفتند. «یَمْلَأُ اللهُ الْاَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً» خدا به وسیلهٔ ایشان پر می‌کند زمین را از عدالت، «بَعْدَ مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» بعد از اینکه انباشته شد طی هزاران سال ظلم و جور. حالا آقای متشرع، من از امام صادق این سوال را نمی‌کنم، امام صادق بزرگوارتر از این است که من با او محاجه کنم، با تو محاجه می‌کنم: آیا این همه، هزار و خرده‌ای سال گفتند که قرار است یک آقایی بیاید که زمین را پر از عدل کند، آیا عدل همین است؟!
☑️ صد هزار دینار شاید به پول ما بگوییم که مثلاً ده میلیارد تومان، به یک نفر یک دِرهم، به پول ما مثلاً بگوییم صد هزار تومان. دقت کن، این عدل است! ما دنبال یک چنین ظهوری نیستیم، ظهوری که ما دنبالش هستیم عدالت مطلق است، خدا که به عدالت عمل نکرد، بیخودی ستون دوم دین را گفتیم عدل. اگر به عدالت عمل می‌کرد، اول رعایت حقوق فرستادگانش را، پیامبرش را و ائمه را می‌کرد، نه اینکه اینها را جلو بدهد و پشتشان را خالی کند، همان کاری که با همهٔ انبیاء کرد، انبیاء با تحریک الهامات جلو رفتند و گفتند «این خداست که الهام می‌کند»، وعده‌ها انجام نشد و همهٔ آنها به کشتن رفتند! ائمه هم همینطور!
پیامبر اگر پشتوانه داشت، آیا جادو می‌شد؟ مسموم می‌شد؟ غدیر خمش فوت هوا می‌شد؟ اصحاب خاصش به او سم می‌دادند؟ جلوی نوشتن وصیتش را می‌گرفتند؟
☑️ خب حالا یک بحث دیگر در این مبحث هست، گوش کن!
«فَاِنَّ اَلْأَمْرَ مُفَوَّضٌ اِلَيْهِ»، بحث قبلی چه بود؟ تفویض شده. بحث قبلی چه بود؟ اینکه پیغمبر و ائمه همه کاره هستند و خدا یک الهام است، اینجا هم همینطور، اینجا تفویض شده به امام دوازدهم، یعنی خدا همچنان در کنار است، خدا فقط رشحاتی است که به ذهن پیامبر و ائمه رسیده، همین! بیش از این دنبال خدا نباش!
-----------------------------------------
🔵 درس سوم:
حکومت خدای زمین خلاصه شده در مُلک سلیمان!
- «قَالَ لِي جَعْفَرُ ابْنُ مُحَمَّدٍ عَلَیه السَّلَام اِنَّ رَسُولَ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم كَانَ يُفَوَّضُ اِلَيْهِ اِنَّ الله تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَوَّضَ اِلَى سُلَيْمَانَ عَلَیه السَّلام مُلْكَهُ فَقَالَ ﴿هٰذٰا عَطٰاؤُنٰا فَامْنُنْ اَوْ اَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسٰابٍ﴾ وَ اِنَّ الله فَوَّضَ اِلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم نَبِيِّهِ فَقَالَ ﴿مٰا آتٰاكُمُ اَلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ فَقَالَ رَجُلٌ اِنَّمَا كَانَ رَسُولُ الله صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مُفَوَّضاً اِلَيْهِ فِي اَلزَّرْعِ وَ اَلضَّرْعِ فَلَوَى جَعْفَرٌ عَلَيْهِ اَلسَّلَامُ عَنْهُ عُنُقَهُ مُغْضَباً فَقَالَ فِي كُلِّ شَيْءٍ وَ الله فِي كُلِّ شَيْءٍ».
📚 کتاب بحارالانوار جلد ۱۷ صفحه ۹، کتاب بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد صفحه ۳۸۰، از امام صادق است.
6874 403-06-16
پای کرسی استاد در الهیات ظهوری!
1⃣ دین، تفویض خداست به معصومین!
2⃣ در ظهورِ دینی هم عدالت وجود ندارد!
3⃣ حکومت خدای زمین خلاصه شده در مُلک سلیمان!
#صوتی
مِنْهُمْ وَ اَجَابُوا اِلَى ذَلِكَ وَ عَوَّضَهُمُ الله عَزَّ وَ جَلَّ».
📚 کتاب تفسیر نورالثقلین جلد ۵ صفحه ۵۶۸، کتاب کافی جلد ۸ صفحه ۱۶۲، از امام کاظم است.
ما اسناد و مدارکی پیدا کردیم که «به ائمة الهداة المَهدیین یک خدایی الهام شد و تبلیغ این خدا را کردند»، ادامهٔ آن بحث است.
❇️ سماعه از اصحاب است، نقل می‌کند: «كُنْتُ قَاعِداً مَعَ اَبِي اَلْحَسَنِ اَلْاَوَّلِ وَ اَلنَّاسُ فِي اَلطَّوَافِ فِي جَوْفِ اَللَّيْلِ» نصف شب بود آمده بودیم کنار کعبه نشسته بودیم، مردم هم طواف می‌کردند، من هم در خدمت امام کاظم بودم. «فَقَالَ: يَا سَمَاعَةُ اِلَيْنَا» امام کاظم به این صحابی گفت «اِلَيْنَا اِيَابُ هَذَا اَلْخَلْقِ وَ عَلَيْنَا حِسَابُهُمْ». این هم از آن بحث‌های فلسفی دقیق انتظار است، کالبدشکافی دین آبا و اجدادی است.
❇️ «مردم دارند طواف می‌کنند، خدا خدا می‌گویند، لبیک می‌گویند، بعد امام کاظم می‌گوید بازگشت این خلایق به سوی ماست». یعنی بیخودی دارند داد می‌زنند، «و حسابرسی آنها به عهدهٔ ماست»! یعنی ما معاد مردم هستیم، ما قیامت مردم هستیم، ما همه چیز مردم هستیم، ما همه کارهٔ مردم هستیم.
«از خدا می‌خواهیم هر گناهی را که میان آنها و اوست بی چون و چرا به خاطر ما کنار بگذارد».
❇️ «فَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ ذَنْبٍ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الله حَتَمْنَا عَلَى الله فِي تَرْكِهِ». به واژه‌ها دقت کنید! کلمهٔ عربی‌اش «حَتَمْنَا» است؛ حتم کردیم، در فارسی نوشته «بی چون و چرا». ببین وقتی از بالا به پایین حرف می‌زنند می‌گویند این کار را بکن بی چون و چرا! نه؟ از بالا وقتی به پایین حرف می‌زنند می‌گویند حتماً این کار را انجام بدهی ها! آیا غیر از این است؟
❇️ حالا این می‌گوید: «خدا را می‌گوید»! به خدا می‌گوید «حتماً باید اینها را ببخشی بی چون و چرا»! حالا تو بگو امام، اول است یا خدا؟! متشرع که فهم اینها را ندارد، فقط می‌خواهد یک پیراهن عثمانی درست کند و یک چهار قِرون زیر آن بخورد، تو می‌فهمی، توی منتظر مخلص می‌فهمی، توی محاجه‌گر می‌فهمی!
❇️ باز هم دوباره می‌خوانم، دقت کن چه می‌گوید! «فَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ ذَنْبٍ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الله حَتَمْنَا» ما حتم کردیم به خدا. اینها رفتند آن بالا، خدا آمده پایین.
«فِي تَرْكِهِ» که خدا ترک عذاب کند، «لَنَا، فَاَجَابَنَا اِلَى ذَلِكَ، وَ مَا كَانَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اَلنَّاسِ اِسْتَوْهَبْنَاهُ مِنْهُمْ وَ اَجَابُوا اِلَى ذَلِكَ وَ عَوَّضَهُمُ الله». ادامه‌اش چه می‌گوید؟ «خداوند پاسخ ما را در این مورد می‌دهد».
❇️ دقت کن!
➖حتمی این کار را بکنی ای خدا!
➖خدا می‌گوید چشم! آیا معنایش این نیست؟ تحت اللفظی حدیث و روایت این نیست؟ «خداوند پاسخ ما را در این مورد می‌دهد». پاسخ، چه بود؟ «حَتَمْنَا» که گناهانشان بریزد.
❇️ «از مردم می‌خواهیم هر گناهی را که میان آنها و شیعیان است ببخشند»، خودشان خودشان را ببخشند که قیامتی نیست، اینجا اعصاب‌هایشان را به هم نریزند. «مردم پاسخ ما را می‌دهند و خداوند به آنها جزا می‌دهد». فهمیدی چه شد؟! آقا خدا پس بی چون و چرا گناهان شیعیان ما را می‌بخشی وگرنه همانطوری که خدا هستی و تو را به خدایی بردیم، همانطوری هم به زمین می‌اندازیم!
❇️ خیلی مستندات داریم که خدا عَلم شده است. آیهٔ قرآن چه بود؟ سلیمان نبی به بلقیس (پادشاه سبا) چه گفت؟ گفت «اِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَ اِنَّهُ بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (۳۰ نمل)»، نه؟ اول خودش را گفت، اول خدا را نگفت، چون به سلیمان هم همینطور الهام می‌شد، که خودشان برتر هستند از خدا!
------------------------------------------
🔵 درس چهارم:
پس تکلیف ذووجوه چه می‌شود؟
- «اَنَّ رَجُلاً أَتَى اَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ ابْنَ اَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ يَا اَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ اِنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللهِ اَلْمُنْزَلِ قَالَ لَهُ عَليٌ عَلَيْهِ اَلسَّلَامُ ثَكِلَتْكَ اُمُّكَ وَ كَيْفَ شَكَكْتَ فِي كِتَابِ اللهِ اَلْمُنْزَلِ...... وَ لَيْسَ كُلُّ اَلْعِلْمِ يَسْتَطِيعُ صَاحِبُ اَلْعِلْمِ اَنْ يُفَسِّرَهُ لِكُلِّ اَلنَّاسِ لِاَنَّ مِنْهُمُ اَلْقَوِيَّ وَ اَلضَّعِيفَ وَ لِاَنَّ مِنْهُ مَا يُطَاقُ حَمْلُهُ وَ مِنْهُ مَا لَا يُطَاقُ حَمْلُهُ اِلَّا مَنْ يُسَهِّلُ الله لَهُ حَمْلَهُ وَ اَعَانَهُ عَلَيْهِ مِنْ خَاصَّةِ اَوْلِيَائِهِ».
📚کتاب بحارالانوار جلد ۹۰ صفحه ۱۲۷، کتاب التوحید صفحه ۲۵۵، از امیرالمؤمنین است.
وقتی که ما می‌گوییم از فلان امام، یعنی ما در این مبحث توحیدی مهمان ایشان هستیم، پس این وجدان، سوخته و وجدان، مرده نباید بگوید که مباحث من است.
🟩 یک درس دیگر هم برایت بخوانم! چون اینجا (سبزوار) شعبه‌ای از شهر نور است، به آنجا هم بقعة‌الخضراء می‌گویند، یعنی جایی که تماماً سبز است.
6873 1403-06-15
۱- نقش هجرت در سیر به سوی ذات!
۲- نفْس سوء را چاره‌ای در درمانش نیست!
(بازخوان از تدریس‌های 923، 4493 و 6092)
۳- این هم دلیلی از خداسازی امامان!
۴- پس تکلیف ذووجوه چه می‌شود؟
------------------------------------------
🔴 درس اول:
نقش هجرت در سیر به سوی ذات!
- «عَن اَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (ع) فِي دِيوَانٍ يُنْسَبُ اِلَیه:
تَغَرَّبْ عَنِ اَلْاَوْطَانِ فِي طَلَبِ اَلْعُلَى
وَ سَافِرْ فَفِي اَلْاَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ
تَفَرُّجُ هَمٍّ وَ اِكْتِسَابُ مَعِيشَةٍ
وَ عِلْمٌ وَ آدَابٌ وَ صُحْبَةُ مَاجِدٍ».
📗کتاب مستدرک الوسائل جلد ۸ صفحه ۱۱۵ حدیث ٩١٩٩، از امیرالمومنین، یک شعر است.
🔷 «تَغَرَّبْ عَنِ اَلْاَوْطَانِ فِي طَلَبِ اَلْعُلَى» اگر می‌خواهی بروی آن بالا بالاها، باید وطن را وداع گویی.
وطن، کجاست؟ یک معنایش کشورت است، شهرت است، معنای بزرگترش خاک است، کرهٔ خاک را باید وداع کنی، یعنی هر نوع عُلقه و علاقه‌ای را باید ببُری.
🔷 «تَغَرَّبْ عَنِ اَلْاَوْطَانِ فِي طَلَبِ اَلْعُلَى وَ سَافِرْ فَفِي اَلْاَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ» مسافرت کن، پنج تا فایده دارد. مسافرت معمولی و ظاهری و مجازی همین است که از خانه بروی بیرون، به یک شهر دیگر. یک منتظر مخلص باید همین کار را هم که می‌کند نیّت هجرت کند، برای اینکه چشم به راهِ وعده‌گاهِ حق، در هر ثانیه از عمرش مجبور است آن اشتغال به انتظار را رعایت کند.
🔷 در مسافرت پنج تا فایده دارد:
«تَفَرُّجُ هَمٍّ وَ اِكْتِسَابُ مَعِيشَةٍ وَ عِلْمٌ وَ آدَابٌ وَ صُحْبَةُ مَاجِدٍ».
۱- برطرف شدن اندوه!
خب این بُعد ظاهریش که آدم به مسافرت می‌رود یک حالی عوض می‌کند، در ابعاد ماورایی آن، که اینجا می‌گوید «فِي طَلَبِ اَلْعُلَى» یعنی اینکه تو آمدی در مسیر انتظار غم و غصه‌ات کم می‌شود، همهٔ مردم غم و غصه دارند و چه کنم چه کنم برای فردایشان است، منتظر مخلص هم در عین حالی که موظف است در تأمین نیازهای خودش و خانواده‌اش بکوشد ولی به چند اصل رسیده لذا اسیر اندوه و غم و غصه نمی‌شود.
➖چند اصل؛ یکیش جبر مطلق است، می‌داند هرچه بر سرش بیاید جبار علی‌الاطلاق داده و ربطی به حکومت و خانواده و جامعه و فامیل و نزدیکان ندارد.
➖فایدهٔ دیگرش این است که می‌داند یک وعدگاهی دارد که لاجرم به آن می‌رسد، آن وعده‌گاه، برای «مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ (۱۴ غافر)» است، نه برای آنهایی که به ظاهر عبادت می‌کنند، و به باطن، اشتغال نفسانی دارند. این اشتغال نفسانی در عبادات، همه را اسیر می‌کند!
🔷 ببین از آن پیغمبرش گرفته تا پایین! ما خوشبختانه اسناد و مدارک دینی داریم، رسول الله وسط نماز بلند شد به هول و شتاب آمد و رفت خانه غسل کرد برگشت، گفت یادم رفته بود غسل کنم. دیگر از پیغمبر مهمتر! آیا پیامبر یادش می‌رود؟ نسیانُ النبی که نداریم، ها؟ یک عده می‌گویند نداریم، خدا نسیان دارد، پیغمبر نداشته باشد؟!
🔷 خدا فراموشکار است! فلسفهٔ ناسخ و منسوخ چیست؟ امروز یک چیزی را حلال کرده و فردا حرام می‌کند. آیا فراموشی نیست؟ وقتی وعده‌ها را ترتیب اثر نمی‌دهد، آیا فراموشی نیست؟ این «اُدْعُونی اَسْتَجْب لَکُم (۶۰ غافر)» را بُت گفته، صنم گفته یا اینکه نه صمد گفته؟ ها؟ چه کسی گفته است؟!
۲- «تَفَرُّجُ هَمٍّ وَ اِكْتِسَابُ مَعِيشَةٍ» به مسافرت که می‌روی، دنبال روزی هم می‌روی. مسافرت ماورایی هم روزی دارد، روزی آن این است که فرج خصوصی به او می‌دهند، فرج خصوصی یعنی یک کلید اسم اعظم به او می‌دهند که هم در معنویات و هم در مادیات دست و بالش باز می‌شود.
➖در معنویات، حرکت انتظار برایش قشنگ جا می‌افتد.
➖در مادیات هم همان مثلثی که گفتم؛ «سلامت، ثروت و امنیت».
۳- «وَ عِلْمٌ وَ آدَابٌ» علم می‌آموزی در این مسیر. علم به معنای تجربه است برای آنهایی که مسافرت می‌روند. چطوری رانندگی کنند، مراقب باشند، دست اندازها، پیچ و خم‌ها، اصلی به فرعی‌ها، فرعی به اصلی‌ها، دره‌ها، کوه‌ها.
علمی هم که در جهت مسافرت به سوی ذات اقدس هست همین علمی است که ما تدریس می‌کنیم، از ائمه الهُداة المهدیین می‌گیریم و به شما می‌دهیم.
۴- «وَ آدَابٌ» ادب می‌شویم. روزگار ما را ادب می‌کند. مثلاً خانوادگی به بیرون رفتید آنجا باهم درگیر می‌شوید، کوفتتان می‌شود. این ادب است. ادب به چه معنای است؟ یعنی اینکه غیبت می‌گوید آهان ببین در گهوارهٔ من، لحظه خوش ندارید. پولدار باشی، فقیر باشی، مریض باشی، سالم باشی، مسافرت بروی، خانه بیایی، فرقی نمی‌کند.
۵- «وَ صُحْبَةُ مَاجِدٍ» و همنشینی با افراد بزرگوار.
ماجد؛ مجید، این هم باز ظاهر دارد و باطن دارد، ظاهر همین است که در این سفری که خارج از وطن و شهرتان می‌روید هم‌صحبتی پیدا می‌کنید. روایت داریم که اگر کسی را می‌خواهی بشناسی با او مسافرت کن!
⚡️این وجودم را قفس آورده‌ای
طوطی دل را به تف آورده‌ای
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🟡 اشعار کاشف توحید بدون مرز
تحت عنوان:
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی ۵۰۹»
مورخ 403.06.14
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی (508)» 13-06-1403
⚡️چون که آخر بر صفر آمد، شهادت‌ها به راه
ظلم الله آمده بر آل او بنگر به چاه
⚡️اختلاف منتظر با منتظر
سد کُند راه مرا از مُنتصر
➖در خانه‌ای که مرد و زن هر دو جزء منتظرین هستند، اختلاف آنها راه را سد می‌کند برای حرکت!
⚡️این هیاهو در منازل از چه است؟
صبر مُرده، چون بساط ناله است
➖همه‌اش مال بی صبری است.
⚡️چون تقیه نامده در خانه‌ات
این شود ممتاز اندر منزلت
➖بعضی‌ها در خانه‌شان تقیه دارند؛ یا خانم منتظر است و شوهرش از حیطهٔ عوام است یا برعکس، این راه را آمدن برای آنها خیلی سخت تمام می‌شود، بعضی‌ها هم که هر دو همراه هستند در بین آنها درگیری هست.
⚡️شهادت بیامد به هشتم امام
که راضی شده از قضای سموم زعام
➖ایام شهادت خاتم‌الانبیاء و امام مجتبی و امام رضا است.
⚡️آخرِ ماه صفر، آمده ما را ضرر
چون که نیامد فرج، ادامه دارد شرر
➖این یک ماه عزاداری هیچ اثری نداشت در اینکه منتظر جماعت از غیبت خلاص بشود.
⚡️این زن حامله از ما پرسید
که در این حمل، مرا چیست به دید؟
➖یک سری از این مراجعین ما، زن‌های حامله هستند که بچه آنها پسر است یا دختر است! فکر سلامت بچه باشید، دختر و پسری فرقی ندارد، اگر مراقب نباشی، هم دختر در این جامعه خراب می‌شود و هم پسر.
⚡️شب و روزم، همه غضبانه شده
ناامیدم که رجائم همه بی پایه شده
⚡️گفت ای آقا، دعایم می‌کنی؟
میهمان ناید مرا، چون سفره شده خالی ز غذا
پس یک نظر بر حال و روزم می‌کنی؟
➖آنهایی که وسع مالی ندارند، عریضه می‌دهند و می‌گویند دعا کن مهمان به خانه ما نیاید به خاطر اینکه نداریم خرج کنیم! واقعاً اسفا به این خدا! یک مثال معروف را مردم از روایات درآوردند که می‌گوید «رزق مهمان با خودش می‌آید»، این هم جزء همان وعده‌هایی است که عملی نشد.
⚡️کُشته شد خاتم‌الرّسُل، به دست یاران
➖هرگز نگویید؛ نه ارتحال، نه رحلت، نه فوت، نه مردن، به پیغمبر نگویید! طبق اسناد و مدارک، نزدیکانش او را کشتند.
پس آنچه ز آنان برسد به قطع باران
➖باران نعمت است، وقتی که پیغمبر را کشتند دیگر انتظار نداشته باش که این دین ثمره‌ای داشته باشد.
➖باران رحمت از آن زمانی که پیامبر خاتم کشته شد قطع شده، یعنی دیگر در «اِرتَدَّ النَّاس» اسلام حرفی برای گفتن ندارد، آنهایی که او را کشتند کتاب را هم سنبَل کردند، سرهم کردند، دیگر مسلمان نه کتاب دارد، نه سنّت دارد و نه سیره!
⚡️خونِ جگر می‌خورد این حسن ما
➖امام حسن مجتبی.
از خودی و شیعیان، زهر به هرجا
➖آنقدر که امام حسن مجتبی از شیعه جماعت بدی دید لطمه خورد و طعنه شنید از دشمنانش ندید. مگر در اسناد و مدارک نداشتیم که گفتند چرا با معاویه صلح کردی؟ گفت چون معاویه شرف دارد بر طرفداران ما، معاویه نشان می‌دهد که دشمن است اما این شیعه جماعت که دور من هستند هر وقت آنها را خواستم برای حرکت به سوی شام، من را تنها گذاشتند.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
♦️من شنیده‌ام که بعضی‌ها آنقدر وضع مالیشان خراب است که گروهی، فامیلی می‌روند یک خانه را اجاره می‌کنند و هر اتاق مال یک خانواده، این بد مَسکن است! حالا جناب امیرالمؤمنین، شما که افتخارت این بود که در عصر حکومتت در کوفه هیچ کس اجاره‌نشین نیست و همه صاحبخانه هستند (2558)، الان یک فکری به حال این ملت بکن!
♦️طرف چشم روی هم می‌گذارد یک سال شد، بلند شو برو دنبال خانه، این یک بدبختی! جابجایی اثاث، کمرها از بین می‌رود، اثاث‌ها می‌شکند، آن هم که اجاره‌نشین است، بیچاره پول ندارد که بخواهد حالا این مبلش شکست یک مبل دیگر، تختش شکست یک تخت دیگر، ندارد! بعد می‌رود، امسال نرخ جدید آمده، چقدر؟ دو برابر. اِ! مجبور است بد مَسکن باشد.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6872 1403-06-13
۱- نقد کنندگان کلمات باشید.
۲- اعصابی نمانده که مهربانی دیده شود.
۳- کسالت در اثر تابش اشعهٔ سوءالقضاء است.
(بازخوان از تدریس‌های 4477 و 5925)
۴- بترس و خیلی امید نداشته باش!
(مرتبط با تدریس 5912)
-----------------------------------------
🔴 درس اول:
نقد کنندگان کلمات باشید.
- «عن المسیح (ع): ...... كُونُوا نُقَّادَ الْكَلامِ...».
📗کتاب المحاسن از برقی جلد ۱ صفحه ۲۳۰ حدیث ١۶٩ است.
🔶 از عیسی مسیح روح الله نقل می‌کنند: «كُونُوا نُقَّادَ الْكَلامِ...» سخن‌ها را نقد و بررسی کنید. «کلام» عمومیت دارد، هر کلمه و جمله و حرفی که می‌شنوید باید نقد کنید، یعنی بی تفاوت از کنارش عبور نکنید. در سرلوحهٔ نقد کلام، وحی است. دینی که می‌گوید عقلانیت حرف اول را می‌زند و در بعضی جاها می‌گوید مقدم بر وحی است، متشرع، متدین و موحد موظف است که نقد کلام خدا کند، این عیسی مسیح است!
🔶 یعنی شما این احادیث و روایت را سلسله‌وار از نسل‌های گذشته گرفتید همان را اشاعه می‌دهید، همان را تبلیغ می‌کنید، همان را به نمایش می‌گذارید، همان را در موبایل می‌گذاری، به چه درد می‌خورد؟ هر چه به طوطی بگویی، همان را به تو پس می‌دهد، از خودش حرف ندارد بزند. چرا؟ چون عقل ندارد ولی خدا تو را عاقل آفریده است. فریاد قرآن را چه می‌گویی؟ «أَ فَلَا تَعْقِلُون (۸۰ مومنون)»، «لَا تَشْعُرُونَ (۱۵۴ بقره)»، «أَ فَلَا یَتَدَبَّرُون (۲۴ محمد) (۸۲ نساء)»؟ این که کتاب خودت است!
🔶 «كُونُوا نُقَّادَ الْكَلامِ» وظیفهٔ منتظر همین است که عیسی می‌گوید، باید تک تک سخنان قرآن و حدیث و روایت را نقد کند. من هم یک نقّاد دینی هستم، دیده‌اید که احادیث و روایات را می‌آورم نقد می‌کنم، اعتراض تاریخ را اعلام می‌کنم، در گهوارهٔ خرد و عقلانیت، آن را تکان می‌دهم و ماحصلش را اعلام می‌کنم.
🔶 اصلاً انسان بودن یعنی نقاد بودن، اینهایی که طوطی‌واری یک چیزی از گذشتگان را تکرار می‌کنند، اینها جزء بهائم هستند، بقول قرآن «اُولَئِكَ كَالْاَنْعَامِ بَلْ هُمْ اَضَلُّ (۱۷۹ اعراف)». به چه کسی می‌گوید؟ به آنهایی که چشم دارند، «لَهُمْ اَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا» چشم دارد نمی‌بیند، منظور واقعیت‌های پشت پردهٔ روایات و احادیث و قرآن را نمی‌بیند، «وَ لَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا» گوش دارد نمی‌فهمد، نمی‌شنود، گوشش را فروخته به دین تکراری آبا و اجدادی. «لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا» قلب دارد نمی‌فهمد. بعد «اُولَئِكَ كَالْاَنْعَامِ» شما به متشرع بی عقل بگویی «حیوان» اهانت نکردی بلکه واقعیت شاکلهٔ او را اعلام کردی، مثل اینکه به یک پزشک بگویی دکتر، واقعیتش است.
----------------------------------------
🔵 درس دوم:
اعصابی نمانده که مهربانی دیده شود.
- «عَن رَسُول الله (ص): نَظَرُ الوَلَدِ اِلَى والِدَيهِ حُبّاً لَهُما عِبادَةٌ».
📕کتاب بحارالانوار جلد ۷۴ صفحه ۱۴۹ حدیث ۷۹، از خاتم النبیین است.
❇️ «نَظَرُ الوَلَدِ اِلَى والِدَيهِ حُبّاً لَهُما عِبادَةٌ» نگاه محبت آمیز فرزند به پدر و مادر خود عبادت است. الان متاسفانه اکثریت خانه‌ها، دارای جوّ تنش است، بحران دارد؛ بحران مالی، بحران عاطفی، بحران عصبی. خب حالا این بچه‌ای که با والدینش اختلاف دارد چطوری اینها را دوست بدارد تا عبادت محسوب شود؟
❇️ جوانی که اعتراض دارد، نیاز دارد، حرف برای گفتن دارد، به او اعتنا نمی‌شود سرکوب می‌شود، چگونه می‌خواهی این محبت در آیینهٔ خانواده قرار گیرد؟ بعضی از این عریضه‌ها غوغاست؛ زن با شوهر دعوا دارد، پدر با بچه دعوا دارد، بچه با والدین دعوا دارند، آیا این زندگی شد؟
❇️ اینها خلاف عهد خداست، چون خدا که قانون‌گذار ازدواج است می‌گوید: «وَ اَنْكِحُوا الْاَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ اِمَائِكُمْ اِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ (٣٢ نور)» تو ازدواج کن من به تو پول می‌دهم. اکثر دعواهای خانگی مال بی پولی است. آقا خدا، یادت رفته چه قول دادی؟ ای بی وفا! بعد می‌گوید «اِنَّ الله لَا یُخْلِفُ الْمِیعَاد (۹ آل عمران)» خدا خلاف عهد نمی‌کند. این اسمش چیست؟ آن یکی آیه که برای ازدواج است: «وَ مِنْ آيَاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا اِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً (۲۱ روم)» می‌گوید من قانون‌گذار معاهدهٔ ازدواج بین دو نفر (مرد و زن، پسر و دختر) هستم.
❇️ من با قدرتِ «أَ لَسْتُ اَوْلي بِكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ» آمده‌ام بین این دو زوج را رفاقت قرار دادم، «لِتَسْكُنُوا اِلَيْهَا» مُسَکن هم باشند، محل سکونت هم در دل‌های یکدیگر باشند، «وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً».
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی (507)» 12-06-1403
⚡️من به آن خشم و غضب، شکوه به یزدان دارم
دائماً در خم این عمر فنا گشته، خجالت دارم
➖آدم از خودش خجالت می‌کشد که خودش را اشرف مخلوق بداند، کریم خلایق ببیند، وعده‌های توخالی خداست.
⚡️آب ما قطع آمد از لطف خدا
برق هم رفته به نزد ادیسون، چون که شد از ما جدا
⚡️با توسل، در پی ابزار باش
چون وسیله آمده ما را به حق، هوشیار باش
➖توسل گاهی جواب می‌دهد، گاهی باعث عبرت است. «وَابْتَغُوا اِلَيْهِ الْوَسيلَةَ (۳۵ مائده)» قرآن می‌گوید وسیله بیاورید پیش من تا من از عذاب شما را آزاد کنم. چه وسیله‌ای بهتر از اسماءالحسنی که تجلی در معصومین کرده ولی خود اهل بیت هم مزه اسماءالحسنی را نچشیدند، ندیدند.
➖این عریضه همه شماست، هر وقت که دم به تو تنگ شد سینه بزن و بخوان:
⚡️همه در فشار و اذیتند
به عذاب سوء تو ای خدا، همگی به قعر جهنمند
➖این هم برای همدردی با همنوعان و هموطنانمان است:
⚡️ای که می‌سوزی در این دوزخ چرا افغان کنی؟
آمدی در غیبتی تا وعده‌هایش، رو کنی؟
➖سوختن من و تو آبروریزی وعده‌های خداست، ما را خلق کرد تا حفظمان کند، «اَ لَسْتُ اُولی بِکُمْ مِنْ اَنْفُسِکُم» قبل از پیدایش انسان گفت من ولیّ شما هستم، من همه شما را محافظت می‌کنم. هیهات بین گفتار و کردار خدا!
⚡️چون شهادت آمده بر این حسن
پس نباید دید غیر از این بدی، در این زمن
➖قرآن درباره حسن چه می‌گوید؟ «اَحْسِنْ كَمَا اَحْسَنَ الله اِلَيْكَ (۷۷ قصص)» خوب باش همان طوری که خدا تو را خوب کرده است. کجا خدا مردم را به خوبی پذیرایی کرده تا مردم یاد بگیرند به همدیگر خوبی کنند؟
⚡️باردارم که مضیقه شده ایام
خرجی که ندارم که کُنم صرف قضایام
➖بسیاری از عریضه‌ها برای زن‌های حامله است که پول ندارند. من نمی‌دانم پول ندارند برای چه حامله می‌شوند؟!
➖بعضی اینها عریضه‌هایشان این است که در خانه خوردنی هم ندارند، آخر ای بدبخت! بچه برای چه می‌آوری؟ یک گرفتار به جامعه پریشان حالان اضافه می‌کنی.
⚡️الحسن و ما الاَحسن، حُسنی نشده رنگم
سوء است قضا بر من، چون نامده‌ام زنگم
➖روز شهادت پیامبر و امام حسن مجتبی است.
⚡️چون شهادت آمده بر جدّ ما
پس فراری گشته این مسلم‌نما
➖همه از پیغمبر از واقعیت فرار می‌کنند، آنهایی که پیامبر را دیدند درکش کردند، معجزاتش را دیدند، تا پیامبر را کشتند «اِرتَدَّ النَّاس» همه برگشتند، وای به حال الان که یک مشت دکاندار آمدند به نام اهل بیت بازار گرم کنند، فامیل‌های ما هم جزو آنها هستند.
➖اول اسلام «اِرتَدَّ النَّاس» بود، آخر اسلام هم «یُخْرِجُون النَّاس مِنْ دِینِ الله اَفْوَاجاً»!
⚡️خاتم این انبیاء ما سلف
گشته حیران از چنین اوضاع خف
➖پیامبر الان از شهر نور نگاه می‌کند به این امت یک و نیم میلیاردی که همه آنها مغضوب خدا شدند، مثلاً یک روزی به این پیغمبر قول داد که این امت مرحومه باشد ولی دنیای ملعون غلبه دارد بر وعده مرحومه.
⚡️اصطلاح ما همه، حیرانی است
جدول این زندگی، چون فانی است
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی (506)» 11-06-1403
⚡️حلوا نتوان خورد از این خار که کِشتی
خرما که نبودست مرا، زین شجر ظلم که رشتی
➖خطاب به خداست.
⚡️از عجایب در دیار لعنتی
ثروت آمد در ید بی غیرتی
➖همیشه بین فقرا و ثروتمندان جنگ درونی هست، ثروتمندان در تحقیر فقرا می‌کوشند و فقرا در خشم به دارا مداران می‌کوشند.
⚡️مال را محبوس کردی، بهر چه؟
آن نصیب آمد برای سارق و نااهل و پیوسته به آه
➖مال را جمع می‌کند، بقول امیرالمؤمنین که گفت برای چه حرص می‌زنی؟ مال جمع می‌کنی اگر بچه‌هایت اهل باشند تو را فراموش می‌کنند، اگر نااهل باشند جنایت می‌کنند با مالی که تو گذاشته‌ای.
⚡️روح را خشم خدا، نار دهد
از پس لعن و عذابش، همگی زار دهد
➖بیماری‌های روحی مربوط می‌شود به خشم خدا، خشم خدا متبلور در «اَلْدُّنیَا مَلعونَةٌ». این «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ» که یک عمری در حمد خواندیم به هیچ کسی وفا نکرد افاقه نکرد، حتی به بزرگان دین!
⚡️همه در خَلأ ز قرار تو
به فنا شده در همزات تو
➖«خلأ» چیست؟ کمبودها، نداری‌ها، نارسایی‌ها. چه چیزی این خلأ را پر می‌کرد؟ «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (۷۰ اسراء)»، «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسَانَ فِي اَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (۴ تین)».
⚡️نزن ای که در ید قدرتت
همه جان و نفَس، به اسارتت
⚡️گر که خدا به ما ستم نمی‌کند، که می‌کند؟
➖با یکی از نزدیکانم یک محاجه‌ای داشتم که او می‌گفت چرا مدام گناهان را گردن خدا می‌گذاری؟ گفتم گردن چه کسی باید باشد؟ گفت نصفش حکومت و نصفش هم مردم. حالا ما اینجا می‌خواهیم بحث عقلانیت کنیم، که مردم را چه کسی بدبخت کرده است؟
⚡️گر که خدا به ما ستم نمی‌کند، که می‌کند؟
مگو حکومت آمده به ضدّ ما، به عقل ما نمی‌کند
⚡️این مردم مستضعف بی جان
کی خواهد و آید به سرش ظلم به اعیان
➖خب یک مثلث است: «خدا، حکومت، مردم». مردم را چه کسی بدبخت کرده؟
- مردم که خودشان را بدبخت نمی‌کنند چون عاقل خودش را به چاه نمی‌اندازد. مردم عقل دارند دیگر، اگر اختیار دست خودشان باشد مردم هیچ وقت خودشان را به فقر و فلاکت و بیچارگی و مریضی گرفتار نمی‌کنند. خب این از مردم!
- و اما حکومت؛ حکومت به مردم ظلم می‌کند؟ نه! چرا؟ اولاً حکومت‌ها دست نشاندگان خدا هستند؛ در عقلانیت و در معنویات. در معنویات قرآن می‌گوید «تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ» من حکومت را می‌دهم. در روایات هم آمده حکومتی که پشتوانه‌اش خدا باشد اگر همهٔ خلایق عالم جمع بشوند نمی‌توانند آن را نابود کنند. خب، حکومت نمی‌تواند مردم آزار باشد. می‌دانی چرا؟ چون می‌داند مردم را اذیت کند مردم از او رویگردان می‌شوند، پس مشکلات مردم دست حکومت هم نیست، نه دست خودشان است و نه دست حکومت است.
- پس می‌رود آن ضلع سوم؛ خدا این کار را می‌کند.
جرم بزرگ خدا این است که:
۱- بشر را به دنیا آورده.
۲- دوم اینکه به وعده‌هایش که در قرآن هست، عمل نمی‌کند.
۳- سوم اینکه وسایل آزار مردم را ایجاد می‌کند، یکی از اسماء خدا «مُسَبِّبَ الْاَسْبابِ» است.
پس حکومت ظلم نمی‌کند به خاطر اینکه می‌داند فشار به مردم طغیان ایجاد می‌کند. مردم هم عقل دارند با عقلشان هیچ وقت در چاه نمی‌افتند. چرا شصت درصد مردم علیه حکومت حرکت نمی‌کنند؟ به خاطر اینکه می‌دانند فایده ندارد. چرا؟ چون یک قدرت ماورایی حکومت را نگه داشته، پس می‌رسیم به خدا!
➖کدام عاقل زیر بار ستم می‌رود؟ مردم، عاقل هستند ولی دوراندیش هستند می‌فهمند با قدرت مرکزی که پشتوانه‌اش خداست نمی‌شود در افتاد.
➖این خطاب به رب‌الارباب است، عریضهٔ همهٔ ماست:
⚡️مشکل گشا، مشکل این خلق گرفتار گشا
به همه زندگی خلق معذَّب به عذاب آمده را ره بنما
➖مشکل این مردم را فقط حُسن‌القضا باز می‌کند.
⚡️ملت ما اسیر الله شده
کُشتهٔ ظلم است، نگر که این حیاتش به فضاحت شده
⚡️الخیر و ماالخیرٌ، نامد به بشر نفعٌ
الشّر و ماالشّرٌ، آمد به نفس قطعٌ
الدّهر و ماالدّهر، ملعونٌ و معکوسٌ
➖خیر که بیاید زندگی معنا پیدا می‌کند، قشنگ می‌شود، دلبر می‌شود، زیبا می‌شود، دلربا می‌شود، شر که می‌آید نفَس آدم را قطع می‌کند.
➖فقط اسمش است که ما خیر داریم، این خیر کجا گیر کرده است؟ «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ (۲۲ ذاریات)» آن بالا بالاها خیر گیر کرده، فقط شر راحت می‌آید پایین در زندگی من و تو!
➖«الدّهر و ماالدّهر، ملعونٌ و معکوسٌ» زمان، لعنت شده است، من و تو هم در این روزگار به دنیا آمدیم، می‌گوید بچه به پدر و مادرش می‌بَرد، پدر و مادر ما روزگار است، روزگاری که لعنت شده، روزگاری که معکوس شده است.
همهٔ بدبختی‌های بشر سر همین دو واژه است؛ «ملعون و معکوس».
⚡️پشت بام این زمان افتادنی‌ست
هر کسی آمد به آنجا، لاجرم در رفتنی‌ست
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
من که خودم را آدم مهمی نمی‌دانم، به همه هم گفته‌ام معلم هستم، معلم هم یعنی از کتاب می‌خواند و درس می‌دهد، حالا کسی می‌خواهد من را بالاتر ببرد، آن دیگر برداشت خودش است.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
آیت، دارای معانی وسیع است!
(بازخوان از تدریس 6190)
- «مَا لله عَزَّ وَ جَلَّ آيَةٌ اَكْبَرُ مِنِّي».
📚 کتاب بحارالانوار جلد ۳۶ صفحه ٢، کتاب بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد جلد ۱ صفحه ٧٧، از امام باقر به نقل از امیرالمؤمنین است.
🔶 امیرالمؤمنین می‌گوید: «مَا لله آيَةٌ اَكْبَرُ مِنِّي» برای خدا بزرگتر و بالاتر از من نشانه‌ای نیست! خب این نشانه، چیست؟ تاریخ سوال می‌کند، توی متشرع نفهم جواب بده! آیت یعنی قدرت؟ آیا امیرالمؤمنین قدرت داشت؟ پس چرا حقش را گرفتند؟ چرا خانه‌اش را آتش زدند؟ چرا همسرش را کتک زدند؟ آیا امیرالمؤمنین آیت اکبر است؟ چرا در صفین پیروز نشد بر این کاغذ پاره‌هایی که اسمش قرآن است روی نیزه؟ چرا بر مکر عمرو ابن العاص غلبه نکرد؟ چرا معاویه را شکست نداد؟
🔶 «اکبر» به چیست؟ آیا کتابش اکبر است؟ که آن را دور انداختند! خودش اکبر است؟ که محدود الید بود، مسدود الید بود، مغلول الید بود، تا جایی که صدای فاطمه زهرا در آمد و به امیرالمؤمنین اعتراض کرد و گفت تا چه وقت می‌خواهی بنشینی مثل زن بچه مرده زانوهایت را بغل بگیری، یک جا خیره بشوی فکر کنی؟ ها؟ تا چه وقت؟ مگر تو آن علی نیستی که در خیبر بودی؟ در حُنین بودی؟ در غزوات پیغمبر بودی؟ صف شکن بودی؟ چه شده (4578)؟
🔶 این علی آیت است؟ که جلوی خانمش سرشکسته بشود، زنش به او اعتراض کند؟ ها؟ آیا علی آیت است که هزار باب حکمت و علم مخفی، پیغمبر برایش باز کرد و به خاطر وجود تقیه یک دانه‌اش را نتوانست افشا کند؟! «خدا از من آیتی بالاتر ندارد». بیا جواب بده! اگر کتاب علی حاکم بود این‌گونه شیعه با ذلت و خواری، کتاب اهل سنّت را در خانه‌اش نمی‌برد! اگر علی قدرت داشت، بعد از پیامبر غدیر خم را احیا می‌کرد و امروز مردم به این بدبختی نبودند، امروز اسلام به پنج قسمت تقسیم نمی‌شد؛ شیعه و چهار مذهب اهل سنّت!
🔶 چیزهایی که ما می‌گوییم، فقط به درد منتظر جماعت می‌خورد، برای آنهایی که برای جاسوسی می‌آیند گوش کنند، همین‌هایی که منزل ما را غصب کردند، اینها نمی‌فهمند ما چه می‌گوییم، فقط دنبال این هستند که ببینند ما حرفی از آنها می‌زنیم یا نه، همین!
----------------------------------------
🟡 درس سوم:
تیراژ شیعیان، در مقیاس عجیب!
(بازخوان از تدریس 6281)
- «قَالَ لِي: كَمْ شِيعَتُنَا بِالْكُوفَةِ؟ قَالَ قُلْتُ خَمْسُونَ اَلْفاً فَمَا زَالَ يَقُولُ اِلَى اَنْ قَالَ وَ اللهِ لَوَدِدْتُ اَنْ يَكُونَ بِالْكُوفَةِ خَمْسَةٌ وَ عِشْرُونَ رَجُلاً يَعْرِفُونَ أَمْرَنَا اَلَّذِي نَحْنُ عَلَيْهِ وَ لَا يَقُولُونَ عَلَيْنَا اِلَّا اَلْحَقَّ».
📚 کتاب بحارالانوار جلد ۶۴ صفحه ۱۵۹، کتاب صفات الشیعه صفحه ۱۴، صِفاتُ الشّیعَة تألیف شیخ صدوق از بزرگان علماء شیعه است.
♦️فضل ابن قیس نقل می‌کند از امام صادق: «قَالَ لِي: كَمْ شِيعَتُنَا بِالْكُوفَةِ» امام صادق گفت ما در کوفه چقدر طرفدار داریم؟
«قُلْتُ خَمْسُونَ اَلْفاً فَمَا زَالَ» گفتم پنجاه هزار نفر. خوب دقت کن! ما داریم تاریخ صدر اسلام را محاجه می‌کنیم. تو حساب کن پایتخت امیرالمؤمنین کوفه است، مرکز شیعیان اهل بیت، کوفه است، بعد پنجاه هزار نفر تیراژ است. می‌بینی؟! آیا عیب از ائمه است؟ نه بابا بندگان خدا، عیب از اطرافیان است.
♦️حالا برویم جلوتر ببینیم چه خبر است!
«فَمَا زَالَ يَقُولُ اِلَى اَنْ قَالَ وَ اللهِ لَوَدِدْتُ اَنْ يَكُونَ بِالْكُوفَةِ خَمْسَةٌ وَ عِشْرُونَ رَجُلاً يَعْرِفُونَ أَمْرَنَا اَلَّذِي نَحْنُ عَلَيْهِ وَ لَا يَقُولُونَ عَلَيْنَا اِلَّا اَلْحَقَّ». یک بحث تربیتی و خبری داغ است. امام صادق مدام به این صحابی گفت دیگر چند نفر هستند؟ این فکر کرد و گفت خالص‌ها را بگویم، مدام عدد را پایین آورد؛ چهل هزار، سی هزار، بیست هزار، ده هزار، پنج هزار! امام صادق زد روی دستش، چه گفت؟ گفت «به خدا قسم دوست داشتم در کوفه بیست و پنج مرد، (دقت کن!) بیست و پنج شیعه داشته باشم که امر ما را که بر آن استواریم بدانند و جز حق را به ما نسبت ندهند».
♦️حالا یک سوال می‌کنم، به این شیعهٔ دروغگو و جستجوگر برای عیب‌یابی، که در زمان امام صادق، شیعیان، امام صادق را می‌دیدند، حجت خدا را می‌دیدند، برهان الهی را می‌دیدند، حضرت می‌گوید بیست و پنج نفر نیستند! گوش می‌دهی؟ الان چقدر هستند؟ ای شیعه تو را به آن ابوالفضلی که قبول داری، الان در جامعهٔ تشیّع بیست و پنج نفر هستند که شیعه واقعی باشند؟ شیعه‌ای که دروغ نگوید، تهمت نزند، غیبت نکند، در برابر فشار کم نیاورد، کم فروشی نکند، غش در معامله نکند، کلاهبرداری نکند، جنایت نکند، خیانت نکند، شکنجه نکند، آدم نکشد، بیست و پنج نفر هستند؟!
6875 403-06-17
پای کرسی استاد در الهیات ظهوری!
1⃣ بشر، سرگردان قانون جبر و اختیار!
2⃣ آیت، دارای معانی وسیع است!
(بازخوان از تدریس 6190)
3⃣ تیراژ شیعیان، در مقیاس عجیب!
(بازخوان از تدریس 6281)
4⃣ امام صادق، دو نفر شیعه دارد.
#صوتی
🟪 بنازم به این جعفر صادق صاحب مکتب جعفری!
اینها مباحث خاص توحیدی است! اینها را هر کسی نمی‌فهمد، نمی‌شناسد! یک نفر را خدا اراده می‌کند، هدایت می‌کند تحت عنوان همان «مهدی»، که عرض کردم «مهدی، لقب است اسم نیست»، اسم امام دوازدهم، محمد است. مهدی یعنی هدایت شده، هر کس را خدا هدایت کند به او مهدی می‌گویند.
➖پیامبر را هدایت کرد به رسالت.
➖ائمه را هدایت کرد به امامت.
➖ما را هم هدایت می‌کند به اینکه این مباحث ریشه‌ای را از بطن و متن فرهنگ دینی دربیاوریم و عرضه کنیم!
♦️«اِنَّ رَسُولَ الله كَانَ يُفَوَّضُ اِلَيْهِ» تفویض شده به پیغمبر، «اِنَّ الله فَوَّضَ اِلَى سُلَيْمَانَ» خدا تفویض کرد به سلیمان، «مُلْكَهُ» حکومت را، تحت این عنوان آیه «﴿هٰذٰا عَطٰاؤُنٰا فَامْنُنْ اَوْ اَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسٰابٍ﴾ (۳۹ ص)»، «وَ اِنَّ الله فَوَّضَ اِلَى مُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ؛ فَقَالَ ﴿مٰا آتٰاكُمُ اَلرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ مٰا نَهٰاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾ (۷ حشر)». خوب دقت کنی ها! این مباحث، بچه بازی نیست. هر کس این مباحث را درک نکند می‌افتد، چه فامیل من باشد و چه شاگرد سی ساله چهل سالهٔ من باشد.
♦️دیدی که برایت گفتم که امیرالمومنین گفت «مباحث، خشن است». خشن یعنی سخت. شما یک میوه‌ای را راحت پوست می‌کَنی ولی یک چیز دیگر را می‌خواهی با چاقو درستش کنی سخت است و مدام فشار به تو می‌آید. این روایاتی که در دست گشته، از این کتاب به آن کتاب، اینها آسان است، تکراری است و خرجی هم ندارد، ولی مرد میدان می‌خواهد که توحید حقه را بشناسد.
«توحید بدون مرز» هم یعنی همین؛ یعنی مرزی نمی‌شناسد، توحید را به هر قیمتی باز می‌کند از بطن و متن فرهنگ اسلام و عرضه می‌کند، مرز برایش نیست که این روایت است، این حدیث است، نه! در عین اینکه پیامبر و ائمة الهداة المهدیین معلمین ما بودند در عین حال ما نقد می‌کنیم و مهمات را درمی‌آوریم چون با خدا کار داریم. این بندگان خدا تحت الهامات، اسیر خدا بودند.
♦️خب، امام صادق چه گفت؟ گفت «به پیغمبر تفویض شد». تفویض یعنی اینکه مال خودت، من این خانه را به تو دادم مال خودت. امام صادق چه گفت؟ یادت هست؟ گفت «دین چهار دیواری خانهٔ من است (3623)». زنده باد! ببین به همدیگر ربط بده، محقق یعنی همین! امام صادق می‌گوید دین اسلام با همهٔ برو بیا، کم و کیفش، طول و عرضش، چهار دیواری خانهٔ من است یعنی من دین را تزریق می‌کنم به آن نوع که می‌خواهم.
♦️امام صادق گفت «خدا تفویض کرده به پیغمبر». بعد آمد سراغ سلیمان، گفت «خدا مُلک سلیمان را تفویض کرده به سلیمان». سلیمان در مُلکش چکار می‌کرد؟ بر سه گروه حاکم بود:
➖جن، با تقسیمات دیو و غول و شیطان، سه زیر مجموعه داشت.
➖انسان
➖و ملَک.
♦️وقتی تفویض می‌کند یعنی اختیار اینها دست این است، پس خدا چکاره است؟ ها؟ بگو! شما وقتی که ماشینت را به من دادی، گفتی این را به تو بخشیدم، کلیدش دیگر دست تو چکار می‌کند؟ اسناد و مدارکش دست تو چکار می‌کند؟ همه‌اش مال من است! برای همین سلیمان به بلقیس ملکهٔ سبأ نامه نوشت و گفت «اِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَ اِنَّهُ بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (۳۰ نمل)» یعنی ای بلقیس، همه کاره من هستم، من خدا هستم، من پیغمبر هستم، من شاه هستم. آن «بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ» را هم که گفت، برای اینکه وقتی می‌خواهد دینی را عرضه کند باید یک تکیه‌گاهی داشته باشد که به او بچسباند. سلیمان نمی‌تواند بگوید من خدا هستم ولی وقتی اسم خودش را مقدم بر اسم خدا نوشت یعنی من بالاتر از خدا هستم در عین حال خدایی هم هست.
♦️این خدا پنهان است، این خدا خدای پنهانی است که منتظر در جستجویش هست تا پیدایش کند، این معنای آن است که امام صادق فرمود «مستضعف نه دین دارد نه بی دین است»، ما نه دین داریم و نه بی دین هستیم.
➖دین نداریم به خاطر اینکه ادیان و مذاهب خودشان را نشان دادند و مردم را سعادت نکردند.
➖بی دین هم نیستیم چون دنبال خدای واقعی هستیم، آن خدایی که مدیریت هستی را به عهده دارد، نه فقط مرتبط است با کرهٔ زمین و اهل زمین!
♦️خب، خدا تفویض کرد به پیغمبر، تفویض کرد به سلیمان. ادامه‌اش چه گفت؟ «اِنَّ الله فَوَّضَ اِلَى مُحَمَّدٍ» تفویض کرد به پیغمبر. چه گفت؟ در قالب این آیه، در تفسیر این آیه: «مٰا آتٰاكُمُ اَلرَّسُولُ فَخُذُوهُ» هرچه پیغمبر گفت، بگو چشم. «وَ مٰا نَهٰاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» هرچه گفت نکن، بگو چشم. اینجا چرا نگفت «مٰا آتٰاكُمُ الله فَخُذُوهُ»؟! بیا با من محاجه کن! اینجا باید می‌گفت «مٰا آتٰاكُمُ الله فَخُذُوهُ»، چرا می‌گوید «مٰا آتٰاكُمُ اَلرَّسُولُ»؟ رسول مگر پیام‌آور نیست؟ مگر سفیر نیست؟ مگر مبلّغ نیست؟ چرا پس می‌گوید «آتٰاكُمُ اَلرَّسُولُ»؟ آنچه را که پیغمبر داد. پیغمبر چه داد؟ شما هرچه دین در مناسک و شرایع دارید از پیغمبر است، از خدا نیست از پیغمبر است!
6874 1403-06-16
۱- دین، تفویض خداست به معصومین!
۲- در ظهورِ دینی هم عدالت وجود ندارد!
۳- حکومت خدای زمین خلاصه شده در مُلک سلیمان!
-----------------------------------------
🔴 درس اول:
دین، تفویض خداست به معصومین!
- «لَا وَ اللهِ مَا فَوَّضَ اللهُ اِلَى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ اِلَّا اِلَى رَسُولِ اللهِ وَ اِلَى اَلْاَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿اِنَّا اَنْزَلْنٰا اِلَيْكَ اَلْكِتٰابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ اَلنّٰاسِ بِمٰا اَرٰاكَ اللهُ﴾ وَ هِيَ جَارِيَةٌ فِي اَلْاَوْصِيَاءِ».
📚 کتاب بحارالانوار جلد ۲۵ صفحه ۳۳۴، کتاب بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صفحه ۳۸۶، از امام صادق است.
🔷 «لَا وَ اللهِ مَا فَوَّضَ اللهُ اِلَى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ اِلَّا اِلَى رَسُولِ اللهِ وَ اِلَى اَلْاَئِمَّةِ» در تفسیر آیه ۱۰۵ سوره نساء، امام صادق این چنین تفسیر می‌کند. آیه چیست؟ «اِنَّا اَنْزَلْنٰا اِلَيْكَ اَلْكِتٰابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ اَلنّٰاسِ بِمٰا اَرٰاكَ اللهُ (١٠۵ نساء )» آیه می‌گوید ما نازل کردیم بر شما کتاب را به حق، برای اینکه قضاوت کند حکم کند بین مردم به آنچه که خدا دیده می‌شود؛ «ما کتاب را به حق به سوی تو نازل کردیم تا به آنچه که خدا به تو نشان داده میان مردم حکم کنی». این معنای آیه است!
🔷 کلام امام صادق چه می‌گوید؟ می‌گوید «به خدا قسم خداوند به هیچ یک از آفریدگان واگذار نکرد مگر به رسول خدا و ائمه». خب، دقت کنید! محقق، روی تک تک جملات و کلمات دقت می‌کند. سخت است، اینطوری روایت درآوردن سخت است، ولی چیزی که عمومیت دارد راحت است، مثل این کتاب‌های دینی، این از آن درمی‌آورد، آن از این درمی‌آورد، فقط اسم کتاب عوض می‌شود و نوع چینش و تعریف احادیث و روایات و آیات، همین! یعنی من برایت بگویم که در این بیست سال ته و توی کتاب‌های دینی را درآوردم، من برایت بگویم که نود و نه درصد کتاب‌های دینی تکرار مکررات است.
🔷 مسئله سرِ «مَا فَوَّضَ اللهُ اِلَى اَحَدٍ» است، خدا تفویض کرد در امور دینی. «لِتَحْكُمَ بَيْنَ اَلنّٰاسِ» یعنی حکومت دینی.
حکومت دینی را رسول الله تشکیل داد و علی مرتضی. خدا تفویض کرده به ما؛ یعنی پیامبر و ائمه در نوع حکومت، یعنی این حکومت شامل ولایت تشریعی می‌باشد، ولایت تکوینی که مال خودش است. ولایت تکوینی یعنی از کون، کُن، فرمان، شامل مدیریت عظمای فرمانروای هستی است؛ «بِمَا کَان وَ مَا یَکون وَ مَا هُوَ کائن».
🔷 الان اینطوری می‌گوید که «فَوَّضَ اللهُ» تفویض کرده، «لِتَحْكُمَ بَيْنَ اَلنّٰاسِ». خب الان شما می‌گویید دین دستاورد رسول الله و ائمه است یا الله؟ الله افاضه کرده و تمام فعالیت‌های مردم را به پیامبر و ائمه بخشیده است. فعالیت مردم متشرع متدین هم شامل اصول و فروع است؛ مناسک دینی، شرایع مذهبی. شما نمی‌توانی بگویی این دین ساخته و پرداخته الله است، نه! تازه غیر از این سند، ما خیلی سند داشتیم که در دایرةالمعارف هست، که «هرچه هست ارادهٔ رسول خدا و ائمه است».
🔷 خدا تفویض کرد گفت بیا (بقول مردم)، ای چهارده معصوم خودتان دین وضع کنید، شرایع ایجاد کنید، مناسک برقرار کنید، خودتان می‌دانید و این مردم! پس الهاماتی که به پیامبر می‌شود محدود به این است که خودش چه تشخیص می‌دهد، چه احساس می‌کند، چه می‌شنود، چه مشاهده می‌کند و آن را به مردم، تحت عنوان کتاب، ساری و جاری می‌کند و در نبود او هم ائمه! برای اهل سنّت هم باز همینطور، پیامبر «دین» ایجاد کرد و آنها هم آمدند آن دین نبوی را با استفاده از شخصیت‌های خودشان مثل سه خلیفه و معاویه و شریح قاضی و انس ابن مالک و ابوهریره و این چند نفری که نزدیک بودند، دین را گسترش دادند. بهترین دلیل، هم از شیعه و هم از سنّی است. سنّی چه گفت؟
واقعاً چقدر خوب است که ما این مدارک را جمع کردیم، ما از ائمه و از رسول الله تشکر می‌کنیم.
🔷 ابوهریره چه گفت؟ گفتند تو کارخانهٔ حدیث سازی داری؟ ابوهریره گفت بله دارم. زنده باد ابوهریره که تکذیب نکرد! گفت ولی، این «ولی» را گوش کن، گفت ولی روایت ساختم که مردم به سمت دین و پیامبر بیایند. در ائمه هم داشتیم، در ائمه هم وقتی که می‌گوید «دین، هفتاد نوع تفسیر دارد»، یعنی همین! یعنی هرچه بخواهد امام می‌کند. وقتی امیرالمؤمنین می‌گوید «قرآن، وجوه مختلف دارد» یعنی همین، وجوه آن را امیرالمؤمنین تعریف می‌کند و ائمه، شرایع و مناسک هم تحت عنوان «هفتاد نوع ابلاغیه» که ائمه ترتیب دادند.
ما خیلی حدیث و روایت در این زمینه داریم، الان در ذهنم نیست ولی در دایرةالمعارف هست!
------------------------------------------
🟡 درس دوم:
در ظهورِ دینی هم عدالت وجود ندارد!
البته سبزوار، سبزیجات کم دارد، بیشتر خشکی است ولی منظور آن عدهٔ منتظر مخلص هستند، آنها سبز هستند، بقیهٔ مردم کویر هستند، به خاطر اینکه این منتظرین دائماً از اهل بیت درس می‌گیرند!
🔶 «اَنَّ رَجُلاً أَتَى اَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ ابْنَ اَبِي طَالِبٍ فَقَالَ يَا اَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ» یک نفر پیش امیرالمؤمنین آمد و گفت آقا «اِنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللهِ اَلْمُنْزَلِ» من به این کتاب (به این قرآن) شک دارم. خیلی خب، چیزی که همه دارند!
🔶 «قَالَ لَهُ عَليٌ» امیرالمؤمنین به او گفت «ثَكِلَتْكَ اُمُّكَ وَ كَيْفَ شَكَكْتَ فِي كِتَابِ اللهِ اَلْمُنْزَلِ»، گفت «مادرت به عزایت بنشیند چطوری در کتاب قرآن شک کردی»؟ البته به تو بگویم، اینجا اسم قرآن هم نیست!
➖«اِنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اللهِ اَلْمُنْزَلِ»،
➖«وَ كَيْفَ شَكَكْتَ فِي كِتَابِ اللهِ اَلْمُنْزَلِ».
🔶 حالا اینجا جواب داده؛ «وَ لَيْسَ كُلُّ اَلْعِلْمِ يَسْتَطِيعُ صَاحِبُ اَلْعِلْمِ اَنْ يُفَسِّرَهُ لِكُلِّ اَلنَّاسِ لِاَنَّ مِنْهُمُ اَلْقَوِيَّ وَ اَلضَّعِيفَ وَ لِاَنَّ مِنْهُ مَا يُطَاقُ حَمْلُهُ وَ مِنْهُ مَا لَا يُطَاقُ حَمْلُهُ اِلَّا مَنْ يُسَهِّلُ الله لَهُ حَمْلَهُ وَ اَعَانَهُ عَلَيْهِ مِنْ خَاصَّةِ اَوْلِيَائِهِ».
«اینطور نیست که صاحب هر علمی بتواند آن را برای همهٔ مردم تفسیر کند!» خیلی خب تا اینجا درست است.
«چون برخی از مردم توانمند هستند و برخی ناتوان و تحمل بخشی از مردم ممکن است و بخشی از آن تاب نمی‌آورند»، سَلَّمْنَا!
«مگر آنکه خداوند تحملش را آسان کند و انسان را توسط اولیاء خاص خود یاری دهد».
🔶 خب حالا تاریخ چه می‌گوید؟ می‌گوید یا علی تو می‌گویی «وَ لَيْسَ كُلُّ اَلْعِلْمِ يَسْتَطِيعُ صَاحِبُ اَلْعِلْمِ اَنْ يُفَسِّرَهُ»، خب؟ می‌گویی که تفسیر کار هر کسی نیست، خب، باشد، ما هم قبول کردیم که تفسیر مال اهل بیت است، برای سنّی‌ها هم تفسیر مال رجال خودشان است، خیلی خب!
🔶 حالا یا علی این وسط با حرف قبلی شما چه کنیم؟ حرفش چه بود؟ گفت «القُرآن ذُو وُجُوه» قرآن وجوه زیاد دارد. به عبدالله ابن عباس در هنگام اتمام حجت به خوارج گفت که با اینها بر اساس قرآن محاجه نکن چون اینها یک برداشت دارند و تو یک برداشت داری.
حالا امیرالمؤمنین اینجا برداشت‌های آزاد را رد می‌کند! خب یا علی تو می‌گویی «القُرآن ذُو وُجُوه». خب «ذووجوه هست»، تو قبول کردی که این کتاب دارای وجوه مختلف است، پس چرا اینجا تخطئه می‌کنی هر وجهی که هر کس بردارد و برداشت آزاد داشته باشد و خودش بخواهد معنا کند و تفسیر کند؟!
🔶 ببینید از امیرالمؤمنین دو تا نسخه آوردیم که معارض هم؛
➖اینجا می‌گوید «کار هر کسی نیست تفسیر»،
➖آنجا می‌گوید «ذووجوه است، هر کس هر طوری دلش می‌خواهد تفسیر کند». ای عبدالله ابن عباس تو یک طور تفسیر می‌کنی و آنها یک طور تفسیر می‌کنند». بعد نمی‌گوید تفسیر آنها غلط است، می‌گوید «آنها هم صاحب تفسیر هستند».
🔶 بعد در زمینهٔ کشتن خوارج چه گفت؟ اینها را دقت کن، پازل‌بندی کن، تو که محققی، تو می‌فهمی! برای کشتن خوارج چه گفت؟ بعد از جنگ نهروان اعلام کرد؛ «از این به بعد کسی حق ندارد خوارج را بکشد». چرا؟ جوابش قشنگ است، بیخود نیست که به او مولا می‌گویند. گفت «چون آنها دنبال حقیقت هستند منتها اشتباه کردند»، پس خوارج دنبال حقیقت هستند، اشتباه کردند، راه را اشتباه رفتند!
🔶 خب حالا خوارج کُشی ممنوع، استفادهٔ از قرآن در سلیقه‌ها و برداشت‌های مختلف ممنوع، بعد استفادهٔ از آیات چون ذووجوه است ممدوح! چطوری می‌خواهی آن را حل کنی؟ شد آش شله قلمکار!
امیرالمؤمنین می‌گوید خوارج را نکُشید. چرا؟ چون دنبال حقیقت هستند. کدام حقیقت؟ ذووجوه!
🔶 رفتند آیات را گرفتند برای خودشان مستمسک قرار دادند، پس تو حق نداری کسی که برداشت آزاد و سلیقهٔ خود و شخصی و خصوصی دارد را رد کنی و محکوم کنی، زیرا که او می‌تواند این کار را بکند. ببین مجوز داده علی ابن ابیطالب به اینکه هر کس دلش خواست از قرآن هر طوری برداشت کند، بعد در این کلام آمده می‌گوید حق نداری! مولا جان آن را بپذیریم یا این را؟
برایت چند محور باز کردم، تو که محقق هستی همه چیز را گفتم در رابطه با قرآن، مدام باید مرور کنی تا یادت بیفتد آنچه را که من یادم رفته به تو بگویم!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🔷 در مورد «فِي طَلَبِ اَلْعُلَى» صحبت ماجد، همین مباحثه‌ای است که منتظر با منتظر دارد، همین گفتگو، همین محاجه. یادت نرود که شما رفیق هستید، همراه هستید، هم سیر هستید، همسفر هستید، شما با عوام النّاس فرق می‌کنید، شما از خط اکثریت قاطع، خارج شدید، جدایتان کردند، باید در مباحث باهم کاملاً رفیقانه، زن و مرد، با محبت، با احترام و دور از هرگونه خشونت باشید. درست است که ما چند روز قبل یک درس از امیرالمؤمنین داشتیم که این مباحث خشن است (6866)، اما این خشونت مربوط است به دشمن خط انتظار، نه با خودتان!
------------------------------------------
🟣 درس دوم:
نفْس سوء را چاره‌ای در درمانش نیست!
(بازخوان از تدریس‌های 923، 4493 و 6092)
- «عَن اَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ (ع): اَكْرِهْ نَفْسَكَ عَلَى اَلْفَضَائِلِ فَاِنَّ اَلرَّذَائِلَ اَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَيْهَا».
📗کتاب غررالحکم حدیث ۲۴۷۷، از امیرالمؤمنین است.
♦️«اَكْرِهْ نَفْسَكَ عَلَى اَلْفَضَائِلِ» به زور خودت را خوب کن. یا مولا، آیا می‌شود؟ آیا می‌شود آدم خودش را زورکی خوب کند؟ آن کلام نبوی پس چه می‌شود؟ ببین گاهی وقت‌ها بین گفتار اهل بیت معارضه پیش می‌آید. پیامبر چه گفت؟ گفت که «خدا تو را خیِّر آفرید، به سمت خیر برد، خدا تو را در مسیر شر قرار داد (3341)».
♦️حالا «اَكْرِهْ» یعنی آزادی، یعنی استقلال، یعنی من می‌توانم خودم را به فضائل برسانم. مگر خودی وجود دارد؟!
«اَكْرِهْ نَفْسَكَ عَلَى اَلْفَضَائِلِ» به زور خودت را با فضیلت تطبیق بده. به زور که نمی‌شود!
♦️«فَاِنَّ اَلرَّذَائِلَ اَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَيْهَا» رذائل ضد فضائل است. رذیله، رذائل، بدی‌ها، شرارت‌ها، تو را به خودش می‌طلبد. دقت کن، این بحث امیرالمؤمنین خیلی کارشناسانه است؛ «فَاِنَّ اَلرَّذَائِلَ اَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَيْهَا» زیرا طبع تو به رذیلت‌ها متمایل است.
♦️خیلی مبحث سنگینی است! دقت کن برایت بازش کنم، باهم دیگر مباحثه کنیم؛ «طبع انسان، رذل است»، به به، امروز چه کلامی از علی آمده! چرا انسان ذاتاً بد آفریده شده است؟ به خاطر اینکه متولد بلدِ ملعونه است. متوجه شدی؟ حواست اگر اینجا باشد خیلی چیزها به تو انتقال پیدا می‌کند.
♦️خب حالا معارض آن: مگر خدا نگفت «بشر را بر اساس فطرت توحیدی و حسنه و خیر آفریدم»؟ سند آن در دایرةالمعارف است! پس این چیست؟! «فَاِنَّ اَلرَّذَائِلَ اَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَيْهَا» وجودت بدی است، بعد بیایم «اَكْرِهْ نَفْسَكَ عَلَى اَلْفَضَائِلِ»، بیاییم خودمان را مجبور کنیم از دست رذائل نجات بدهیم؟ مگر می‌شود؟! جبر مطلق اراده کرده!
♦️ببین این جبر مطلق هست یا نیست؟ آن بی سوادی که جبر مطلق را رد می‌کند و می‌گوید که اختیار است، ببین علی چه می‌گوید! فقط همین را بلدی که با اسم علی بازی کنی و با کلماتش پول دربیاوری؟ خب گوش کن بی سواد!
♦️«فَاِنَّ اَلرَّذَائِلَ اَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَيْهَا» یعنی کاریش نمی‌شود کرد، فاتحه! یعنی انسان ذاتاً یزید آفریده شده است، شمر آفریده شده است، عمر ابن سعد آفریده شده است، عبیدالله ابن زیاد آفریده شده است، هیتلر آفریده شده است، آدمکش است، جنایتکار است، مخلّ آسایش اجتماع است. این کلام علی است! همین که گفتیم علی، گفت تو گفتی «علی»، پس احترام نکردی! خاک بر سر آن کسی که طرف تو آمده است.
♦️ما داریم مباحث ریشه‌ای را از علی ابن ابیطالب درمی‌آوریم بعد نه که تو نمی‌فهمی، آنهایی هم که در آن خانهٔ غصبی دور تو جمع می‌شوند، بعد می‌آیی این را علَم می‌کنی که چرا به عمر احترام کرده و به علی، علی گفته! اگر راست می‌گویی بیا با شاگردان تراز اول من محاجه کن! اگر هم رویَت نمی‌شود و کسر شأنت است، با من محاجه کن تا بگذارم کف دستت که از اهل بیت هیچ نمی‌دانی جز جیب‌بری! جیب اهل بیت را می‌بُری و بعد هم جیب شیعیانش را!
♦️خب بحث خیلی داغ است، خیلی مهم است! پس من و تو بد آفریده شدیم. خب حالا تاریخ سؤال می‌کند و می‌گوید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسَانَ فِي اَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (۴ تین)» پس چیست؟ ببین، معارضه را نگاه کن! آنجا می‌گوید شما قوامت، شاکله‌ات، اسکلت و قالب‌بندی‌ات خوبی است، اینجا امیرالمؤمنین می‌گوید نه، تو طبعت بدی است.
خیلی بحثش عظیم است و خیلی هم بحث‌انگیز است، وقت نیست، بگذار برایتان یک سری بیشتر بخوانم!
-----------------------------------------
🟡 درس سوم:
این هم دلیلی از خداسازی امامان!
- «كُنْتُ قَاعِداً مَعَ اَبِي اَلْحَسَنِ اَلْاَوَّلِ عَلَيْهِ اَلسَّلَامُ وَ اَلنَّاسُ فِي اَلطَّوَافِ فِي جَوْفِ اَللَّيْلِ، فَقَالَ: يَا سَمَاعَةُ اِلَيْنَا اِيَابُ هَذَا اَلْخَلْقِ وَ عَلَيْنَا حِسَابُهُمْ فَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ ذَنْبٍ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الله عَزَّ وَ جَلَّ حَتَمْنَا عَلَى الله فِي تَرْكِهِ لَنَا، فَاَجَابَنَا اِلَى ذَلِكَ، وَ مَا كَانَ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ اَلنَّاسِ اِسْتَوْهَبْنَاهُ
6873 403-06-15
پای کرسی استاد در الهیات ظهوری!
1⃣ نقش هجرت در سیر به سوی ذات!
2⃣ نفْس سوء را چاره‌ای در درمانش نیست!
(بازخوان از تدریس‌های 923، 4493 و 6092)
3⃣ این هم دلیلی از خداسازی امامان!
4⃣ پس تکلیف ذووجوه چه می‌شود؟
#صوتی
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی (509)» 14-06-1403
⚡️چه گویم به ادبار عصر حجر
➖«عصر حجر» عصر سنگ، مربوط به ادوار گذشتهٔ کره زمین است. الان هم عصر حجر است، قلب‌ها سنگ شده در همه جوانب؛ در معاملات، در روابط خانوادگی، در برخورد با حقایق.
⚡️چه گویم به ادبار عصر حجر
که جان بُرده و طاقت از این ضرر
⚡️ای به نامت، جنبش آمد در حیات
کی دهی یک قوتی اندر قَضات
⚡️خراب این مقادیر، شدم به یک کُنْ تو
➖انسان‌ها سالم که نیستند، خراب هستند؛ فکرشان، روحشان، جسمشان.
اساس این زندگی، ضایع هر امر تو
➖انگشت نشانه را بگیر رو به خدای زمین.
⚡️جان و مال و قلب ما سوزانده‌ای
کلّ مایملک نگر دزدیده‌ای
➖آیا می‌شود خدا دزد باشد؟ هم آره و هم نه!
- نمی‌شود دزد باشد چون او احتیاج ندارد دزدی کند.
- می‌تواند باشد چون «فَاَلْهَمَها فُجُورَها (۸ شمس)» به سارق یاد می‌دهد، انگیزه می‌دهد، توان و شجاعت می‌دهد.
خیلی مراقب باشید، سرقت‌های مسلحانه، سلاح سرد یا گرم!
➖ «کلّ مایملک» اعتقادات مردم است، ثمره هزاران سال اعتقاد به خدا شده «یُخْرِجُون النَّاس مِنْ دِینِ الله اَفْوَاجاً»!
⚡️احسن بنما تو حال زارم
➖این روزهای آخر صفر به نام رسول الله و امام مجتبی و امام رضاست. اینها مظلوم هستند، خدا به اینها هم ظلم کرده، به اینها
قول خیلی چیزها داده؛ خروار خروار ولی حمایت نکرد. «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظُونَ (٩- حجر)» می‌گویند «ذکر» معصومین هستند، بعضی‌ها می‌گویند ذکر قرآن است، نه از قرآن حفاظت کرد و نه از معصومین. قرآن رفت در کارخانه اصلاحات خلفا، هرچه خواستند درآوردند و هرچه خواستند داخلش کردند. اهل بیت هم حکام عصرشان هرچه خواستند انجام دادند، پوستشان را کندند و از خدا هم خبری نشد. این متشرع مغز فندقی اینها را جواب دارد بدهد، که فقط روی اسامی اهل بیت مانور می‌دهد!؟
⚡️احسن بنما تو حال زارم
گر حُسن به توحید بماندست و به اکرام
⚡️شاگرد، کسی است که درسش چو بخواند
➖ما یک تعداد شاگرد داریم، یک تعداد دوست داریم، علاقمند، محب! یک تعداد هم از قدیم باقی ماندند، ولی مقام شاگرد از همه بالاتر است.
⚡️شاگرد، کسی است که درسش چو بخواند
در بطن وجودش ثمرش را که ببیند
⚡️در توسل خالی از اغیار شو
➖اگر با تمرکز در توسل باشی یقیناً کلید را می‌گیری، از خود من بگیر تا تو، فرق نمی‌کند، من هم اگر افکارم متمرکز باشد من هم کلید را می‌گیرم، چون ساعتی است که ذات اقدس کبریایی به آن لطف دارد.
⚡️در توسل خالی از اغیار شو
خود تکانی بایدت فریاد شو
➖اگر واقعاً از روزگار سیلی می‌خوری، مشت و لگد می‌خوری باید در توسل از پرده قلبت ناله کنی، آخر تو ای بشر مگر چقدر زور داری؟ چقدر توان داری؟ این همه خدا به تو ظلم می‌کند!
⚡️هر کس که نیامد به مباحث
از خوارج گشته و دور از احادیث
⚡️در کرسی ما تخلیه باید
از درس معلم، تو به پرواز که باید
➖خیلی‌ها از همین توسلات برای همیشه رفتند و با این جهنم و اهلش وداع کردند، ما ماندیم به خاطر اینکه باید تکلیف روشن بشود. منافقین و خوارجی که همراه ما بودند تا چند روز قبل، چند هفته قبل، چند ماه قبل، چند سال قبل، اینها هم باید ریزش کنند.
➖هرچه روزگار تو را اذیت می‌کند تو باید بال و پر در بیاوری پرواز کنی بروی! چه شده فشار می‌آید سر جایت ماندی؟ برای چه اینقدر در خودت گیر کردی؟
⚡️چون رضوی گشته مرا طینتم
➖امام رضا! آن امام رضایی که معلم هست و به ما درس می‌دهد، نه آن امام رضایی که متمرکز شده در طلا و نقره و بیا و برو و کاخ، کاخی که مثلش کاخ پادشاهان نبوده.
⚡️چون رضوی گشته مرا طینتم
پس بگشا راه رضا در برم
⚡️این گرانی می‌کُشد خَلق عظیم
➖عریضه از گرانی فتّ و فراوان شده، یک عده هم بندگان خدا خیال می‌کنند سر لوله دست من است، می‌گویند یک کاری بکن. چرا اینطوری شده؟ چرا ما در خانه هیچ چیزی نداریم بخوریم؟ بچه کوچک عریضه می‌دهد و می‌گوید در خانه هیچ چیزی نداریم، در یخچال هیچ چیزی نداریم.
⚡️این گرانی می‌کُشد خَلق عظیم
پس کجا شد آن همه تبلیغ این رَبّ کریم
⚡️چون به آخر آمده این ماه بد
امید به آن دارم، تا سوء قضا ناید
➖ماه بد که می‌گوییم، خیلی‌ها از قدیم صفر را ماه نحس می‌دانستند، علی‌رغم اینکه اسمش صفرالمظفر است یعنی ماه پیروزی، اما در عوام متشرعین ماه بد می‌دانند.
⚡️حیرت آمد مصرف اهل حرج
حسرتی بس بیشتر از این فرج
➖منتظر مخلص مظلوم هرچه حرج اذیتش می‌کند باید به فرج نزدیک‌تر بشود نه اینکه فرار کند مسیر انتظار را ترک کند، کجا می‌خواهی بروی، هر جا روی آسمان همین رنگ است!
➖این عریضه من و توست:
⚡️این وجودم را قفس آورده‌ای
➖تو قرار بود که ما را پذیرایی کنی، اشرف مخلوق کنی، آوردی در قفس کردی و از اطراف قفس هم وادار کردی که با سیخ و میخ به جان این مرغان بیچاره بیفتند و اطراف قفس را آتش بزنند، چه حال و روز بدی دارد این بشر بیچاره!
🔴 به امر معلم خیر
در گروه و کانالها نام و نسبت نبرید
فقط
«اخراجی آل اعرج» بگویید!
🟡 اشعار کاشف توحید بدون مرز
تحت عنوان:
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی ۵۰۸»
مورخ 403.06.13
آخر اینها چیست که در قرآن آمده و در زندگی مسلمان‌ها و شیعیان و سنّی‌ها عکس‌العمل اجرایی ندارد؟
----------------------------------------
🟡 درس سوم:
کسالت در اثر تابش اشعهٔ سوءالقضاء است.
(بازخوان از تدریس‌های 4477 و 5925)
- «عَن البَاقر (ع) اِنِّي لَاُبْغِضُ [لَاَبْغَضُ] الرَّجُلَ.... اَنْ يَكُونَ كَسْلَاناً عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ».
📕کتاب کافی جلد ۵ صفحه ۸۵ حدیث ۴ است.
🔷 «عَن البَاقر» امام محمد باقر: «اِنِّي لَاُبْغِضُ [لَاَبْغَضُ] الرَّجُلَ.... اَنْ يَكُونَ كَسْلَاناً» من بدم می‌آید از کسی که کسل است، اخمو است، افسرده است، گوشه گیر است، «عَنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ» به خاطر همین دنبال زندگی و معیشت و دنیا نمی‌رود. ما به معلممان در این روایت عرض می‌کنیم: معمولا کسانی که دنبال دنیا رفتند و به نتیجه نرسیدند کسل شده‌اند. خدا درها را بسته، مردم می‌روند کار می‌کنند و نتیجه ندارد، کار نیست. کار هست ولی بازدهی ندارد!
🔷 برای ما عریضه از همهٔ ابعاد افرادی که افسرده‌اند می‌رسد؛ یکی دنبال کار می‌رود کار نیست، یکی کار دارد، مغازه دارد ولی مشتری ندارد. چه جوابی باید داد؟ می‌دانی چرا کار نیست؟ می‌دانی چرا دنبال کار می‌روی کار داری ولی بازدهی ندارد؟ می‌دانی؟! مشکل سر حکومت نیست، سر مردم هم نیست، نه حکومت می‌خواهد مردم با او بد بشوند و کشور تحت اداره‌اش ویران باشد و نه مردم می‌خواهند کار نباشد یا بازدهی نداشته باشند، مردم تلاش خودشان را می‌کنند.
🔷 خب حالا تقصیر کیست؟ الله. چرا؟ برای اینکه روزی مردم را برده هوا. خوشبختانه ما برای همهٔ مباحثمان سند قرآنی داریم؛ «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ (۲۲ ذاریات)»، وقتی که کلید کار و مال و پول شما در آسمان است چگونه می‌خواهید بیایید این قفل‌های زنگ زدهٔ کار و کسب را باز کنید؟ مردم در زمین خلق شدند، اینجا زندگی می‌کنند، تو مردم را به آسمان حواله می‌دهی؟ بعد می‌گویی چرا افسرده‌ای؟ چرا در خودت هستی؟
🔷 خیلی عریضه‌ها هست که می‌گویند در خانهٔ ما روحیه وجود ندارد، خانهٔ ما روح ندارد، هر کسی در یک گوشه‌ای کز کرده است. اینها دست پروردهٔ خداست، خداست که درب را می‌بندد، «مُسَبِّبَ الْاَسْبابِ» است و برعکس، هم سبب ساز است و هم سبب سوز است.
----------------------------------------
🟣 درس چهارم:
بترس و خیلی امید نداشته باش!
(مرتبط با تدریس 5912)
- «عَنْ اَمِیر المُؤمِنین (ع): خَيْرُ اَلْاَعْمَالِ اِعْتِدَالُ اَلرَّجَاءِ وَ اَلْخَوْفِ».
📗کتاب غررالحکم حدیث ۵۰۵۵، از امیرالمؤمنین است.
♦️«خَيْرُ اَلْاَعْمَالِ اِعْتِدَالُ اَلرَّجَاءِ وَ اَلْخَوْفِ» می‌گوید بهترین روش برای زندگی، داشتن امید و ترس است.
«رجا و خوف». ماشین دوتا پدال دارد؛ ترمز و گاز.
➖گازش؛ رجاء است.
➖ترمزش؛ خوف است.
♦️«خَيْرُ اَلْاَعْمَالِ» می‌گوید. اصلاً اینجا مرکزی برای پیدا کردن خیر وجود دارد؟ «بَقِیُّتُ اللهِ خَیْرٌ لَّکُمْ (۸۶ هود)» الباقی این خدا خیر است. الباقی یعنی همان که منتظر به دنبالش می‌رود در سیاه چاله‌های غیبت، در راهروهای تیره و تار و خطرناک زمان تا خیر را پیدا کند و در غیبت خیر وجود خارجی ندارد. خیر یعنی اسماءالحسنی. فقر مغایر خیر است، بیماری مغایر خیر است، ناامنی مغایر خیر است، جنگ خانواده مغایر خیر است، طلاق مغایر خیر است، اعتیاد مغایر خیر است.
♦️«خَيْرُ اَلْاَعْمَالِ اِعْتِدَالُ اَلرَّجَاءِ وَ اَلْخَوْفِ»، خب «رجاء» اسماءالحسنی است، «خوف» اسماءایذایی است. خوف یعنی هر چیزی که تو را می‌ترساند. آدم از چه چیزی می‌ترسد؟ از چیزی که اذیتش می‌کند. آدم از مریضی می‌ترسد، چون او را می‌اندازد. آدم از فقر می‌ترسد، چون او را کف خیابان می‌خواباند. آدم از ناامنی می‌ترسد، برای اینکه او را از هستی ساقط می‌کند.
♦️خب حالا امیر ما چه می‌گوید؟ می‌گوید باید موازنهٔ قدرت کنی، ترازو برابر هم کفه‌هایش باشد، یکیش بالا و یکیش پایین نمی‌شود، این ترازو خراب است. پس رجاء باید باشد، خوف هم باید باشد. متأسفانه الان رجاء نیست، در آسمان است، خوف هست. اولویت ترس، از خداست.
♦️این تقوا که این همه سفارش شده است یعنی ترسیدن از خدا، خدایی که اسماءایذایی‌اش را به مردم زمین فرستاده و کرهٔ خاک را تبدیل به جهنم کرده، این خدا ترسناک است. الان بر مردم دنیا خوف حاکم است، یک خبر می‌شنود که پشهٔ قرمز آمده اگر بزند می‌کشد، وای می‌ترسد! یک خبر آمده که کرونا آمده می‌کشد، می‌ترسد! یک خبر آمده که از میمون برای انسان هدیه آمده، آبله میمونی! آن آبله مرغون رفت و این یکی آمده.
♦️ خوف چیست؟ اجاره‌نشین! یکی از مسئولین مربوطه اخیراً اعلام کرده که «سی درصد مردم ایران، بد مَسکن هستند»، این عنوانِ جدید است، بد مَسکن از اجاره‌نشین بدتر است، یعنی اینکه در اثر نداشتن اجاره می‌روند در جاهای بد زندگی می‌کنند.
6872 403-06-13
پای کرسی استاد در الهیات ظهوری!
1⃣ نقد کنندگان کلمات باشید.
2⃣ اعصابی نمانده که مهربانی دیده شود.
3⃣ کسالت در اثر تابش اشعهٔ سوءالقضاء است.
(بازخوان از تدریس‌های 4477 و 5925)
4⃣ بترس و خیلی امید نداشته باش!
(مرتبط با تدریس 5912)
#صوتی
🟡 اشعار کاشف توحید بدون مرز
تحت عنوان:
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی ۵۰۷»
مورخ 403.06.12
🟡 اشعار کاشف توحید بدون مرز
تحت عنوان:
«پرواز بر فراز ملکوت اعلی ۵۰۶»
مورخ 403.06.11