1255
🔏کانال نوشتاری 📝متن فرمایشات نوشتار فایلهای صوتی "کاشف توحید بدون مرز؛ بروجردی ╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮ @Matnefarmayeshat ╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯ https://tt.me/Matnefarmayeshat
🟡مباحث تدریس کاشف توحید بدون مرز
از امروز با عنوان:
«پای کرسی استاد در الهیات ظهوری»
خدمت دانشجویان ارائه می‌گردد.
مورخ 1403.06.04
(مرتبط با تدریس‌های 3876، 4301 و 6466)
- «اِنْ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ خَشِنٌ مَخْشُوشٌ فَانْبِذُوا اِلَى اَلنَّاسِ نَبْذاً فَمَنْ عَرَفَ فَزِيدُوهُ وَ مَنْ اَنْكَرَ فَاَمْسِكُوا....».
📕کتاب بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صفحه ۲۱، از امیرالمؤمنین است.
این بحث هم خیلی عالی است.
مشابه حدیثی است که امام صادق گفته (3876 و 4301)، حالا این یک چیزهایی اضافه دارد.
♈️ «اِنْ حَدِيثَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ» حدیث ما سخت است، به درد هر کسی نمی‌خورد. من سوال می‌کنم از متشرع شیعه که منظور امیرالمؤمنین کدام حدیث است؟ آیا احادیث متداوله و متعارفه است که دست به دست گشته، زبان به زبان آمده، سینه به سینه رفته؟ آیا این است؟ این که صعب مستصعب نیست، این را که بالای منبرها همه دارند می‌گویند، هزار و خرده‌ای سال است نقل می‌کنند و همه هم تکراری است. پس صعب مستصعب کدام است؟ آنچه که پنهانی گفته، آنچه که در قالب‌های مخفی آورده!
♈️ بعد، از این مهمتر را می‌گوید (این اضافه است به امام صادق)؛ «خَشِنٌ مَخْشُوشٌ» بحث‌های ما خشن است، یعنی هر کسی نمی‌تواند به این مسیر بیاید، خشونت دارد، یعنی خیلی‌ها بدشان می‌آید، زیرآب خیلی‌ها زده می‌شود.
♈️ «فَانْبِذُوا اِلَى اَلنَّاسِ نَبْذاً فَمَنْ عَرَفَ فَزِيدُوهُ وَ مَنْ اَنْكَرَ فَاَمْسِكُوا»، همان حرفی که من دارم به شما می‌زنم، شما می‌گویید که ما یک چنین درس‌هایی را اشاعه بدهیم؟ من همین حرف امیرالمؤمنین را می‌گویم. بگذار حرف امیرالمؤمنین را برایتان بگویم، فرمود: «اندکی را به سوی مردم بیندازید، اگر فهمیدند به آنها بیشتر بدهید، اگر انکار کردند دریغ کنید».
♈️ خب این بحث‌ها به درد بی دین که نمی‌خورد، به درد متشرع و متدین می‌خورد، آنها را می‌گوید، می‌گوید «اینها مباحث خشن را توان ندارند»، این عادت کرده فقط یک روایت، ده روایت، صد روایت و هزار حدیث که قدما گفتند و دست به دست گشته روی منبرها، در محراب‌ها، در دروس، تا به دست اینها رسیده، آنچه که قابل تأمل نیست مباحثی است که ما درمی‌آوریم، حق دارند به ما حمله کنند چون نمی‌فهمند، درک نمی‌کنند و این کاره نیستند، می‌گردند یک حدیث یا یک روایت مشهور را پیدا کنند و آن را تبلیغ می‌کنند.
پس یادت نرود وقتی خواستی بحث کنی یک تکه بینداز، اگر دیدی اهلش هست دنبال بگیر اگرنه ولش کن.
----------------------------------------
🟢 درس پنجم:
مگر با اسماء ایذایی، محبتی هم نسبت به خدا باقی می‌ماند؟
- «جَعْفَرُ ابْنُ مُحَمَّدٍ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ {اِهْدِنَا اَلصِّرٰاطَ اَلْمُسْتَقِيمَ} قَالَ يَقُولُ اَرْشِدْنَا اِلَى اَلصِّرَاطِ اَلْمُسْتَقِيمِ اَرْشِدْنَا لِلُزُومِ اَلطَّرِيقِ اَلْمُؤَدِّي اِلَى مَحَبَّتِكَ وَ اَلْمُبَلِّغِ اِلَى دِينِكَ وَ اَلْمَانِعِ مِنْ اَنْ نَتَّبِعَ اَهْوَاءَنَا....».
📕کتاب معانی الاخبار صفحه ۳۳، از امام صادق است.
☑️ این آیه را تفسیر می‌کند: «اِهْدِنَا اَلصِّرٰاطَ اَلْمُسْتَقِيمَ (۶ حمد)» در سوره حمد است، «قَالَ يَقُولُ اَرْشِدْنَا اِلَى اَلصِّرَاطِ اَلْمُسْتَقِيمِ اَرْشِدْنَا لِلُزُومِ اَلطَّرِيقِ اَلْمُؤَدِّي اِلَى مَحَبَّتِكَ وَ اَلْمُبَلِّغِ اِلَى دِينِكَ وَ اَلْمَانِعِ مِنْ اَنْ نَتَّبِعَ اَهْوَاءَنَا»، می‌گوید خداوند می‌فرماید ما را به صراط مستقیم راهنمایی کن (یعنی نمازخوان به خدا می‌گوید)، ما را به لزوم پایبندی به راهی هدایت کن که به محبت و دوستی تو منجر شود و به دین تو می‌رساند.
☑️ بحث سر این است: تاریخ می‌گوید که مگر خدا با اسماء ایذایی جایی گذاشته که مردم دوستش داشته باشند؟ اگر دوستش داشتند سرپرست اسلام وقتی که به شهادت رسید و عروج کرد مردم همگی از دین برنمی‌گشتند.
ببین این «اِرتَدَّ النَّاس» را ما سند آوردیم، هم اهل سنت گفتند و هم شیعه گفته، «اِرتَدَّ النَّاس»، نه «قَلِیلٌ مِنَ المُؤمِنین»، نه «قَلِیلٌ مِنَ المُسْلِمِین»، نه «قَلِیلٌ مِنَ النَّاس». «اِرتَدَّ النَّاس» همهٔ مردم از دین خدا برگشتند. چرا برگشتند؟ چون این خدا زورگو است و با شمشیر اینها را داخل آورده، «لَا اِکْراهَ فِی الدِّینِ»اش هم الکی است، سمبل است. دقت کن!
☑️ «اَرْشِدْنَا لِلُزُومِ اَلطَّرِيقِ اَلْمُؤَدِّي اِلَى مَحَبَّتِكَ»، «اِهْدِنَا اَلصِّرٰاطَ اَلْمُسْتَقِيمَ» یعنی این، یعنی یک جایی ما را بکشان که تو را دوست داشته باشیم. مردم با نوازش علاقه پیدا می‌کنند به نوازشگر، نه با سیلی به سیلی زن! خدا اسماء ایذایی را جلو انداخته و مردم را فقیر کرده، بیچاره کرده، دربه در کرده، درمانده کرده، زمین خورده کرده، بیمار کرده، بیماری‌های لاعلاج داده، زلزله داده، خشکسالی داده، سیل داده، بیماری میمونی داده، پشهٔ قرمز داده، کرونا داده، سرطان داده
6866 1403-06-03
۱- «سلیمان به رجال ظهوری نیاز دارد»، چگونه تحلیل می‌شود؟
۲- خدایی کردن علی با مشاهدات تاریخی نمی‌خواند!
(مرتبط با تدریس‌های 6240 و 6519)
۳- قبلاً مگر آدم نبود؟ پس این بحث چیست؟!
(مرتبط با تدریس 6826)
۴- خشونت در فرهنگ انتظار!
(مرتبط با تدریس‌های 3876، 4301 و 6466)
۵- مگر با اسماء ایذایی، محبتی هم نسبت به خدا باقی می‌ماند؟
---------------------------------------
🔴 درس اول:
«سلیمان به رجال ظهوری نیاز دارد»، چگونه تحلیل می‌شود؟
- «كَانَ سُلَيْمَانُ عِنْدَهُ اِسْمُ اللهِ اَلْاَكْبَرُ اَلَّذِي اِذَا سَأَلَهُ اَعْطَى وَ اِذَا دَعَا بِهِ اَجَابَ وَ لَوْ كَانَ اَلْيَوْمَ لَاحْتَاجَ اِلَيْنَا».
📚 کتاب تفسیر نورالثقلین جلد ۴ صفحه ۸۲، کتاب بصائرالدرجات فی فضائل آل محمد صفحه ۲۱۱، از امام صادق است.
🔷 «كَانَ سُلَيْمَانُ عِنْدَهُ اِسْمُ اللهِ اَلْاَكْبَرُ» در نزد سلیمان نبی، اِسْمُ اللهِ اَلْاَكْبَر بوده. اسم اعظم را دیگر رد کرده بوده، اسم اکبر داشته! «اَلَّذِي اِذَا سَأَلَهُ اَعْطَى» این کلید را به هر قفلی می‌زده باز می‌شد، «وَ اِذَا دَعَا بِهِ اَجَابَ» هر وقت می‌گفته خدایا این را می‌خواهم سریع به او می‌داده، «وَ لَوْ كَانَ اَلْيَوْمَ لَاحْتَاجَ اِلَيْنَا» سلیمان اسم اکبر خدا را داشت و وقتی چیزی را از خدا طلب می‌کرد به آن دعا پاسخ می‌گرفت، اگر او امروز بود محتاج ما بود؛ «وَ لَوْ كَانَ اَلْيَوْمَ لَاحْتَاجَ اِلَيْنَا».
➖اولاً سلیمان اگر به واقع هرچه از خدا می‌خواست خدا به او می‌داد، در قرآن می‌گوید «خدایا یک حکومتی به من بده که تا حالا به کسی ندادی».
🔷 حکومت سلیمان در چند تا شهر بود؟ پس چرا ابرقدرت نشد؟ چرا مثل غرب و روسیه و چین این‌گونه عظمت نداشت؟ مگر نمی‌گوید که «اِذَا سَأَلَهُ اَعْطَى وَ اِذَا دَعَا بِهِ اَجَابَ» هر وقت چیزی می‌خواست به او می‌داد، دعا می‌کرد اجابت می‌شد؟! سیطرهٔ حکومت سلیمان مگر چقدر بود؟ خاورمیانه را، دیگر بیشتر از این؟ او را چه به کرهٔ زمین؟! یقیناً در آن زمان هم در جاهای مختلف قدرت‌های حکومتی بودند، تاریخ قبول نمی‌کند.
➖مرحلهٔ دوم باز می‌آید امام صادق می‌گوید ما از او خیلی قوی‌تر هستیم؛ «اگر الان بود محتاج ما بود» یعنی اگر الان بود ما اسم اکبر خدا بودیم برای او.
🔷 خب پس چرا ائمه اینقدر گرفتار بودند؟ اینقدر زمین‌گیر بودند؟ اگر امام صادق اسم اکبر داشت که می‌گوید «اگر سلیمان در زمان ما بود از ما می‌گرفت»، چرا نتوانست شیعه را به اکثریت تبدیل کند؟ چرا شیعه در اقلیت بود؟ چرا شیعه در بگیر و ببند بود؟ در جنگ و گریز بود؟ چرا امام صادق درگیر تقیه بود؟ تقیه یعنی زورت نمی‌رسد یک کاری کنی باید همرنگ جماعت بشوی!
🔷 تاریخ این را عرضه می‌دارد که امام صادق اگر اسم اکبر داشت، مکتب جعفری را به کل مسلمین جهان اعتلا می‌داد، نه اینکه از دست حاکم زمان به باغ برود. وقتی که مردم به دیدن امام صادق می‌آمدند حاکم روی او حساس می‌شد و می‌گفت می‌خواهی قیام کنی! امام صادق در بیرون مدینه یک باغی داشت به آنجا می‌رفت، بیشتر اوقات به آنجا می‌رفت که حکومت رفت و آمدها را نبیند. این خیلی حائز اهمیت است، اینها از دید کارشناسانهٔ یک محقق و یک کاشف دور نمی‌ماند.
----------------------------------------
🟡 درس دوم:
خدایی کردن علی با مشاهدات تاریخی نمی‌خواند!
(مرتبط با تدریس‌های 6240 و 6519)
- «فَقَالَ اَلْحَسَنُ عَلَيْهِ اَلسَّلامُ يَا اَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ، اِنَّ سُلَيْمَانَ اِبْنَ دَاوُد كَانَ مُطَاعاً بِخَاتَمِهِ، وَ اَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ بِمَاذَا يُطَاعُ؟» فَقَالَ «اَنَا عَيْنُ اللهِ فِي اَرْضِهِ، اَنَا لِسَانُ اللهِ اَلنَّاطِقُ فِي خَلْقِهِ، اَنَا نُورُ اللهِ اَلَّذِي لَا يُطْفَأُ، اَنَا بَابُ اللهِ اَلَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ، وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ». ثُمَّ قَالَ: «أَ تُحِبُّونَ اَنْ اُرِيَكُمْ خَاتَمَ سُلَيْمَانَ ابْنِ دَاوُدَ؟». قَالَ: «نَعَمْ». فَاَدْخَلَ يَدَهُ اِلَى جَيْبِهِ، فَاَخْرَجَ خَاتَماً مِنْ ذَهَبٍ، فَصُّهُ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ، عَلَيْهِ مَكْتُوبٌ: مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌّ».
📗کتاب تفسیر برهان جلد ۴ صفحه ۶۵٩ است.
♦️«فَقَالَ اَلْحَسَنُ يَا اَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ» امام حسن به پدرش می‌گوید «اِنَّ سُلَيْمَانَ اِبْنَ دَاوُد كَانَ مُطَاعاً بِخَاتَمِهِ، وَ اَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ بِمَاذَا يُطَاعُ؟» گفت بابا جان، سلیمان با انگشترش مورد اطاعت قرار می‌گرفت، از امیرالمؤمنین با چه چیز اطاعت می‌شود؟
سوال مهمی است!
«فَقَالَ اَنَا عَيْنُ اللهِ فِي اَرْضِهِ» گفت من چشم خدا هستم روی زمین.
باز همان معرفی‌های عملی نشده!
♦️«اَنَا لِسَانُ اللهِ اَلنَّاطِقُ فِي خَلْقِهِ» من زبان خدا هستم در بین خلق.
♦️دختری که برای من عریضه می‌دهد و می‌گوید چه می‌شد که خدا من را خوشگل خلق می‌کرد و کسی من را انتخاب می‌کرد ازدواج می‌کردم و سر زندگی‌ام می‌رفتم، او چه بگوید؟! آن کسی که ده بار روی صورت و بدنش عمل جراحی پلاستیک و زیبایی انجام می‌دهد، چه بگوید؟ آیا او حجت الهی است؟!
♦️دختر یا پسر جلوی آینه نگاه می‌کند، دماغش را نگاه می‌کند مدام با دماغش ور می‌رود آن را می‌کشد و می‌گوید این چیست که خلق کردی؟ آیا این حجت خداست در زیبایی خدا؟!
خیلی‌ها هستند که عریضه می‌دهند و می‌گویند دماغمان بزرگ است پول هم نداریم عمل کنیم! این حجت خداست؟ حالا فهمیدی که خدا خوشگل نیست؟!
♦️ببین ما تحقیق می‌کنیم حرف می‌زنیم، اصحاب باد نیستیم، روایات متداول هم نمی‌آوریم چون اگر اینها می‌شد مردم را هدایت کنند امروز مردم «یُخْرِجُون النَّاس مِنْ دِینِ الله اَفْوَاجاً» نمی‌شدند، امروز شصت درصد ملت ایران به خدا نه نمی‌گفتند!
♦️ما باید به دنبال پنهانی‌های اهل بیت و ذخایر آنها برویم، آنچه را که پنهان کردند، مخفی کردند و تقیه کردند، تقیه کردند قایم کردند، تقیه کردند و این حرف‌هایی را که به دست اینها افتاده زدند. تمام آنچه که در خط اکثریت است از روایات و احادیث، تمام اینها بر اساس تقیه است و ده شاهی نمی‌ارزد چون خود اهل بیت فرمودند «دین تقیه‌ای یعنی نُه دهم این دین تعطیل است». خوشبختانه آنقدر سند جمع کردم که به اندازهٔ موهای تن آنهایی که بدخواه مسیر انتظار هستند.
♦️خب، برویم جلو! «انسان کتابی است که خداوند با دست خود نگاشت، نوشت». یک جا هم امیرالمؤمنین در یک شعر می‌گوید: «تو خیال نکن همین گوشت و پوست و استخوان هستی بلکه تو کتابی هستی که هنوز خوانده نشدی (823)». ببین از انسان چه تعریف‌هایی می‌کند.
♦️خب اینجا این می‌گوید که «انسان را با دست خودش نوشت»، یعنی سرنوشت او را، یعنی نقشه‌اش را. خب این خدا چطوری نوشته که انسان‌ها امروز درگیر بی پولی و بیماری هستند؟
«بنایی است که خداوند با حکمت خود بنیاد نهاد». بناست، انسان بنا است، انسان ساختمان است، خدا بنّای او بوده، در بچگی هم که در کودکستان می‌خواندید: «هر بنایی بنّا داره، این عالَمم خدا داره».
♦️«بنایی است که خداوند با حکمت خود بنیاد نهاد، مجموع صورت‌های جهانیان است»، یعنی انسان می‌تواند طیّ الارض کند، انسان می‌تواند پرواز کند. انسان این نیست که الان داری می‌بینی که بر سر خودش می‌زند که پول ندارم، بیمارم، ناامنی دارم، نه، انسان یعنی قرار بود یک انسان دیگری بشود که یک چیز دیگری آمد.
♦️این تعریف‌هایی که امام صادق از انسان می‌کند مال «لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (۷۰ اسراء)» است، مال «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسَانَ فِي اَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (۴ تین)» است، نه مال یک انسانی که در اقبح تقویم آمده، همه جایش ناقص است، همه جایش قرماقر است به قول عوام.
♦️«خلاصه‌ای از دانش‌های لوح محفوظ است». ببین در وجود تو قرار بود چه چیزهایی بگذارند، حالا شاید هم الان گذاشته‌اند ولی رو نشده، چون بعضی از دانشمندان می‌گویند «انسان از مغز خودش خیلی کم استفاده کرده و بیشترش آکبند است» شاید همین‌ها است.
♦️«شاهد بر هر غائبی است»، یعنی اینکه انسان می‌تواند همه جا حضور داشته باشد.
«حجت بر هر منکری است»، خودش می‌تواند پیغمبر خودش باشد.
«صراط مستقیم به سوی هر خیری است»، یعنی اصلاً احتیاج ندارد که به او بگویی که در نماز بگوید «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» بلکه صراط مستقیم در وجودش تعبیه شده است! می‌فهمی چه می‌گویم؟ آن انسان واقعی اصلاً احتیاج به کتاب و پیغمبر و امام نداشته ولی افسوس یک چیز دیگری تعریف شد و یک چیز دیگری روی کرهٔ زمین آمد.
«راهِ کشیده شده میان بهشت و دوزخ است»، یعنی انسان مسیر خودش را انتخاب می‌کند با توجه به تمام اینها!
♦️خب حالا یک چیز دیگری هم به شما بگویم؛ اینها الان تعریف‌های انسان است و عملی نشده اگر عملی می‌شد شاید انسان مختار بود ولی چون اختیار ندارد و جبر مطلق است، تمام این تعاریف از انسان به ابطال رسید.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
⏺ بشر قدرت ندارد، وجود حکومت‌ها در غیبت نشانگر این است بهترین نشان است که مردم زور می‌زنند یک حکومتی را جابجا کنند و نمی‌توانند. چرا؟ چون پشتوانه‌اش الله است.
ابرقدرت هم باشد اگر خدا اراده کند که نابود بشود، نابود می‌شود، مثل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی؛ ابرقدرتی که یک زمان می‌گفتند حتی از آمریکا قوی‌تر است، چندین کشور تحت اقمارش بود، ارتش سرخش لرزه بر اندام همهٔ کشورها می‌انداخت، ایدئولوژی کمونیستی غالب بود بر اعتقادات توحیدی، ولی وقتی که خدا اراده کرد پاشید، یک نفر از خودش را آورد از همان رئیس جمهورهایی که منتسب به نظام سوسیالیستی کمونیستی بودند، همان عامل شد که بپاشد.
پس دقت کنید و جبر مطلق را جدی بگیرید شوخی نگیرید!
-------------------------------------------
🟡 درس سوم:
در تفسیر آیهٔ چگونگی وحی!
(مرتبط با تدریس‌های 3737، 4303 و 6564)
- «سَأَلْتُ اَبَا عَبْدِ اللهِ عَلَيْهِ اَلسَّلامُ عَنْ قَوْلِ اللهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: {وَ كَذٰلِكَ اَوْحَيْنٰا اِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنٰا مٰا كُنْتَ تَدْرِي مَا اَلْكِتٰابُ وَ لَا اَلْاِيمٰانُ} قَالَ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ اَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ و سلم يُخْبِرُهُ وَ يُسَدِّدُهُ وَ هُوَ مَعَ اَلْاَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ».
📕 کتاب اصول کافی جلد ۱ صفحه ۲۷۳، از امام صادق است.
💠 ابوبصیر می‌گوید: «سَأَلْتُ اَبَا عَبْدِ اللهِ عَنْ قَوْلِ اللهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: {وَ كَذٰلِكَ اَوْحَيْنٰا اِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنَا مٰا كُنْتَ تَدْرِي مَا اَلْكِتٰابُ وَ لَا اَلْاِيمٰانُ (آیهٔ ۵۲ سوره شوری )}، قَالَ خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اللهِ اَعْظَمُ مِنْ جَبْرَئِيلَ وَ مِيكَائِيلَ كَانَ مَعَ رَسُولِ اللهِ يُخْبِرُهُ وَ يُسَدِّدُهُ وَ هُوَ مَعَ اَلْاَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ» امام صادق فرمود تفسیر آیه این است، معنای آیه این است: «به آن شکل روحی از امرمان را به تو نازل کردیم پیش از آنکه نمی‌دانستی کتاب و ایمان چیست»!
💠 امام صادق فرمود ترجمه این آیه این است: «روح مخلوقی از مخلوقات خداست که با عظمت‌تر از جبرئیل و میکائیل است. روح، همراه رسول خدا بوده و به او خبر می‌داده و او را ارشاد می‌کرده و پس از آن با ائمه بوده»! دقت کنید، قوی‌تر از جبرائیل پیدا شد؛ مَلَک روح! در سورهٔ قدر «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ (۴ قدر)».
💠 می‌گوید «این روح، عظمتش از جبرئیل بیشتر است»، جبرئیل فرشتهٔ وحی است. اینکه می‌گویم از چند جا به پیغمبر القائات می‌شده، الهامات می‌شده و پیغمبر ورودی داشته، یکی از مصادرش همین است.
💠 حالا این روح چیست؟ قبلاً در مباحث داشتیم یادت هست که گفت «روح، باد است؛ ريح (6148)»، در آسمان پخش و پلاست. آن سند را به خاطر بیاورید که گفت «این روح می‌آید در بدن شما و می‌رود. روح بد که می‌آید تو خشن می‌شوی عصبانی می‌شوی، روح خوب می‌آید تو آدم خوبی می‌شوی(6724)».
خب بفرمایید که اینجا در این کلام امام صادق، روح مهمتر از جبرائیل است. جبرائیل برو کنار! جبرائیل همان دحیة ابن خلیفهٔ کلبی است برو کنار!
💠 ببین دقت کن سند مال اصول کافی است، ای مرتجع خوارجیِ به ظاهر شیعه، کتاب کافی را بعد از قرآن، شیعه باید روی سرش بگذارد چون امام دوازدهم از آن تعریف کرده «اَلْکَافِی کَافٍ لِشِیعَتَنا، برای شیعه اصول کافی کفایت می‌کند»، قرآن و اصول کافی، یعنی از نهج‌البلاغه رفته بالاتر، اگرنه حجت ابن الحسن العسکری می‌گفت که «نَهْج البَلاغه کَافٍ لِشِیعَتَنا»!
💠 خب اینجا بحث خیلی فنی است، مراقب باشید دست انداز خیلی دارد و کار هر کسی هم نیست، کار آنهایی که با روایت بازی می‌کنند، با عکس بازی می‌کند نیست، آنها بچه هستند.
می‌گوید «دائماً این روح پیش پیغمبر است»، در حالی که جبرائیل همیشه پیش پیغمبر نبود اگر پیش پیغمبر بود همیشه کمکش می‌کرد، خیلی جاها کمک نیامد چون جبرائیل حضور نداشت؛
➖در نصب علی ابن ابیطالب،
➖در هنگامی که جادویش می‌کردند،
➖هنگامی که سم به او می‌دادند، روز آخر زهر به او دادند جبرائیل نبود ولی این روح بود،
➖می‌خواست وصیت بنویسد جبرائیل نبود که بزند در دهان اینهایی که می‌گویند پیغمبر دیوانه است.
💠 در یک سندی برایتان گفتم که می‌گوید جبرائیل اینقدر مهم است که یک بار موسی ابن عمران به خدا گفت آیا می‌شود این جبرائیل را من ببینم؟ خدا گفت: بله، بیا کنار دریا. موسی آمد کنار دریا و دید خورشید کور شد، یک چیزی در دریا است و در آسمان است. بعد می‌گفت اگر جبرائیل پرش را تکان بدهد کرهٔ زمین با اهلش نابود می‌شوند، همان می‌شود زلزله ده ریشتری.
6865 403-06-02
1⃣ اقرار به جبر در شاخصهٔ رسالت!
2⃣ چقدر سند لازم است تا متشرع جبر را باور کند؟
3⃣ در تفسیر آیهٔ چگونگی وحی!
(مرتبط با تدریس‌های 3737، 4303 و 6564)
4⃣ قیافهٔ انسان، حجتِ هنر خداست، آیا چنین است؟
(بازخوان از تدریس‌های 851 و 3749)
#صوتی
▪️«حلیم هستند». اگر یادت باشد یک بحثی برای صبور و حلیم داشتیم که گفت «صبور آن است که واکنش نشان نمی‌دهد و حلیم آن است که در دل نمی‌ریزد (425)».
🔶 حالا این بزرگواران در دل نمی‌ریزند، حجت ابن الحسن العسکری هم همین است، حلیم است، هزار و خرده‌ای سال است که می‌بیند جنایت در کرهٔ زمین است ولی به کمک نمی‌آید چون حلیم است! هزار و خرده‌ای سال است که شیعه جماعت می‌گوید «اَلغَوث، اَدْرِکنِی، اَلْاَمَان» و حضرت همچنان در بیابان‌ها است. حالا فهمیدی حلیم یعنی چه؟
▪️«علیم هم فهمیدی؟» یعنی معلمین ما در مباحث الهیات ظهوری، ائمه هستند، همین!
🔶 دیگر بیش از این بحث نکن، در مباحثاتتان بیخودی باهم دعوا نکنید، بحث با دوستتان است با دشمن که نیست، فحش چرا می‌دهی؟ اهانت چرا می‌کنی؟ مگر سند نداریم؟ مگر منطق نداریم؟ اگر این روش را ما داشته باشیم که می‌شویم همان پیامبر اکرم که «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم»! شمشیر است می‌افتد به جانتان که یالا ایمان بیاورید، ما که این کار را نمی‌خواهیم بکنیم، ما از این اهل بیت که حُلماء عُلماء هستند استفاده می‌کنیم، نه یک ذره بیشتر و نه یک ذره کمتر، نه اهانت می‌کنیم و نه اینکه سر آنها دعوا و مرافعه می‌کنیم.
--------------------------------------
🟣 درس پنجم:
با این عظمت چرا چنین وصفی داشته‌اند!
(بازخوان از تدریس 6826)
- «اِنَّ الدُّنْيَا تُمَثَّلُ لِلْاِمَامِ فِي فِلْقَةِ الْجَوْزِ فَمَا تَعَرَّضَ لِشَيْ‌ءٍ مِنْهَا وَ اِنَّهُ لَيَتَنَاوَلُهَا مِنْ اَطْرَافِهَا كَمَا يَتَنَاوَلُ اَحَدُكُمْ مِنْ فَوْقِ مَائِدَتِهِ مَا يَشَاءُ فَلَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِنْهَا شَيْ‌ءٌ».
📕کتاب بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صفحه ۴۰۸، از امام صادق است.
اگر یک روزی من با شما صحبت کردم و مأخذ را از اهل بیت نگفتم، آن وقت آن شیعهٔ مریضِ درد و مرض گرفته از نفْس، باید اعتراض کند ولی تا وقتی که از ائمه استناد می‌کنم باید زبانش را قیچی کند.
❇️ «اِنَّ الدُّنْيَا تُمَثَّلُ لِلْاِمَامِ فِي فِلْقَةِ الْجَوْزِ فَمَا تَعَرَّضَ لِشَيْ‌ءٍ مِنْهَا وَ اِنَّهُ لَيَتَنَاوَلُهَا مِنْ اَطْرَافِهَا كَمَا يَتَنَاوَلُ اَحَدُكُمْ مِنْ فَوْقِ مَائِدَتِهِ مَا يَشَاءُ فَلَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِنْهَا شَيْ‌ءٌ». ببینید این درس ضد درس قبل است، به من نگویید که تو مباحثت معارض است، نه، دین مباحثش معارض است! هر وقت که گفتم «من دارم می‌گویم؛ اَقولُ»، یک بحثی را شروع می‌کنم می‌گویم از خودم گفتم، آن موقع تو بگو. اگر معارض است مال دین است.
❇️ الان ببین این معارض است:
➖آنجا در درس قبل گفت که امام «حُلَمَاءُ عُلَمَاءُ» همین، مرز وجودی امام این است.
➖حالا اینجا امام صادق باز امام را بالا برده، می‌گوید «دنیا برای امام شبیه پوست گردو مجسم می‌شود و او هرچه را بخواهد از هر جای آن که بخواهد برمی‌دارد، همانطور که یکی از شما هر چه را بخواهد از سفره‌اش برمی‌دارد و چیزی از آن مخفی نمی‌ماند».
❇️ خب امام جعفر صادق جان، الان یک بحثی از نوهٔ شما امام رضا داشتیم که ایشان گفتند شما و ما یعنی کافهٔ اهل بیت فقط دو چیز دارند؛ «حُلَمَاءُ، عُلَمَاءُ» ولی الان شما باز امام را بردی بالا! اینجا اختیار امام را نقل می‌کند، توانمندی امام را نقل می‌کند، می‌گوید «هرچه اراده کند همان شود».
❇️ خب حالا ما ایراد قانون اساسی به این کلام می‌گیریم، ما نمی‌گیریم، ما شاگرد اهل بیت هستیم، بلکه تاریخ می‌گیرد یعنی همان ثبت لحظه‌ای! کلمات این بزرگواران سند است، ثبت با سند باید بخواند. ثبت، حرکت لحظه‌ای در تاریخ است.
❇️ جام جهان‌نمای تاریخ به امام صادق چه می‌گوید؟ می‌گوید شما قدرتتان این است؟ بله؟ پس چرا درمانده بودید؟ پس چرا خانه نشین بودید؟ پس چرا زمین خورده بودید؟ پس چرا ترس داشتید؟ چرا وحشت داشتید؟ چرا حاکم زمان بر شما مسلط بود و هر وقت اراده می‌کرد شما را جلب کند می‌برد؟ هر وقت احضار کند می‌برد؟ پس این قدرت، کجاست؟ پس رفتیم سمت امام رضا، دیدیم او کلمه‌اش درست است.
❇️ خب حالا یک بحث دیگر، آیا امام صادق دروغ می‌گوید؟ نه، صادق است دیگر، صادق الوعد! خب، در این بحث مشکل چیست؟ ببین چقدر قشنگ است این براهینی که ما از انشائات دینی درآوردیم! همین الان دارد جواب ما را می‌دهد.
❇️ مشکل این است که امام صادق فرمود، می‌گوید: «من با هفتاد مدل دین را تفسیر می‌کنم». دین یعنی امام! اصل دين، امام است؛ «الان هم من که دارم می‌گویم مقام ما، موقعیت ما و امکانات ما این است، بر اساس آن هفتاد نوع تفسیر است که هر وقت اراده کنم آن را تکذیب می‌کنم»! حالت جا آمد؟
❇️ ببین تحقیق چقدر سخت است! باید از شکم روایت و حدیث دربیاوری آنچه را که مکنون و پنهان است و این هم کار هر کسی نیست. عکس بازی کار همه هست، روایات تکراری کار همه هست، این که زحمتی ندارد ولی تدبر که قرآن می‌گوید
6864 1403-06-01
۱- باز هم می‌گویید انسان باید به گناهش عقوبت شود؟
(بازخوان از تدریس 6380)
۲- خدا اعتراض دارد که چرا گناه نمی‌کنید؟
(مرتبط با تدریس 1973 و 6444)
۳- پس چرا التماس می‌کنی؟
۴- حد و مرز امامان شیعه!
۵- با این عظمت چرا چنین وصفی داشته‌اند!
(بازخوان از تدریس 6826)
----------------------------------------
🔴 درس اول:
باز هم می‌گویید انسان باید به گناهش عقوبت شود؟
(بازخوان از تدریس 6380)
- «رَبِّ عَصَيْتُكَ بِلِسَانِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَاَخْرَسْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِبَصَرِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَاَكْمَهْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِسَمْعِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَاَصْمَمْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِيَدِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَكَنَّعْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِفَرْجِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَاعَقَمْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِرِجْلِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَجَذَمْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِجَمِيعِ جَوَارِحِيَ الَّتِي اَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ وَ لَمْ يَكُنْ هَذَا جَزَاكَ مِنِّي».
📗کتاب بحارالانوار جلد ۲۵ صفحه ۲۰۳، از امام کاظم است.
💠 مناجات تربیتی و آموزشی است، اعتقادات الهیات ظهوری است:
«رَبِّ عَصَيْتُكَ بِلِسَانِي» گناه کردم با زبانم، «وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَاَخْرَسْتَنِي» و به زبان گناه کردم اگر تو می‌خواستی لالم می‌کردی.
«وَ عَصَيْتُكَ بِبَصَرِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَاَكْمَهْتَنِي» با چشمانم گناه کردم، اگر می‌خواستی کورم می‌کردی. یعنی راه گناه را تو باز کردی.
«وَ عَصَيْتُكَ بِسَمْعِي» با گوش گناه کردم «وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَاَصْمَمْتَنِي» اگر تو می‌خواستی من را کَر می‌کردی.
💠 «وَ عَصَيْتُكَ بِيَدِي» با دستم گناه کردم، «وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَكَنَّعْتَنِي» می‌توانستی فلجم کنی.
«وَ عَصَيْتُكَ بِفَرْجِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَاعَقَمْتَنِي» با آلت تناسلی گناه کردم، تو می‌توانستی من را خواجه کنی تا بلند نشود، شهوتم را از من بگیری.
💠 «وَ عَصَيْتُكَ بِرِجْلِي» با پایم گناه کردم، «وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَجَذَمْتَنِي» می‌توانستی پایم را ببری. گاهی وقت‌ها یک کاری می‌کنی می‌گویی «ای کاش پایم می‌شکست این کار را نمی‌کردم، به اینجا نمی‌رفتم، ای کاش دستم قلم می‌شد این کار را نمی‌کردم». اگر اختیار بود و عواقب کار را که می‌دیدی نمی‌کردی. آیا دیوانه‌ای؟ عاقل هستی!
💠 «لَاعَقَمْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِرِجْلِي وَ لَوْ شِئْتَ وَ عِزَّتِكَ لَجَذَمْتَنِي وَ عَصَيْتُكَ بِجَمِيعِ جَوَارِحِيَ الَّتِي اَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ وَ لَمْ يَكُنْ هَذَا جَزَاكَ مِنِّي» می‌گوید همهٔ اعضا و جوارحم به سوی گناه می‌رفتند، تو چشم می‌پوشیدی بقول معروف، جلوی من را نگرفتی. می‌دانی چرا جلوی تو را نگرفت؟ برای اینکه او دوست دارد تو گناه کنی! آیا در مباحث قبل نداشتیم که «خدا دوست دارد مردم گناه کنند (1973)»؟ نه؟ احتمالاً بازپخش آن را دوباره برایت بخوانم.
💠 وقتی که می‌گوید «فَاَلْهَمَها فُجُورَها (۸ شمس)» بدی را، جنایت را، گناه را، فساد و تباهی را به تو الهام می‌کنم یعنی مسیر را باز می‌کنم. چشم می‌تواند، گوش می‌تواند، زبان می‌تواند، دست می‌تواند، پا می‌تواند، آلت تناسلی هم می‌تواند.
----------------------------------------
🟡 درس دوم:
خدا اعتراض دارد که چرا گناه نمی‌کنید؟
(مرتبط با تدریس‌های 1973 و 6444)
- «تَنَقُّلِ اَحْوَالِ الْقَلْبِ: لَوْ لَا اَنَّكُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اللهَ لَخَلَقَ اللهُ خَلْقاً حَتَّى يُذْنِبُوا ثُمَّ يَسْتَغْفِرُوا اللهَ فَيَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ اِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مُفَتَّنٌ تَوَّابٌ أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ: ﴿اِنَّ اللهَ يُحِبُّ اَلتَّوّٰابِينَ وَ يُحِبُّ اَلْمُتَطَهِّرِينَ﴾ وَ قَالَ {اِسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَيْهِ}».
📕کتاب اصول کافی جلد ۲ صفحه ۴۲۴، از امام باقر است.
همین که الان اشاره کردم که «احتمالاً بازپخش باشد»، همین است، درس بعدی شد! چه جالب است، این احادیث و روایات را باید با تیر و کمان زد بر مخ متشرع تا بفهمد، اینطوری نمی‌فهمد حالی‌اش نمی‌شود! آنهایی که با عکس‌ها بازی می‌کنند، بچه بازیشان را کنار بگذارند، این چند دقیقه با ما باشند.
♈️ در باب «تَنَقُّلِ اَحْوَالِ الْقَلْبِ» از امام باقر است: «لَوْ لَا اَنَّكُمْ تُذْنِبُونَ فَتَسْتَغْفِرُونَ اللهَ لَخَلَقَ اللهُ خَلْقاً حَتَّى يُذْنِبُوا ثُمَّ يَسْتَغْفِرُوا اللهَ فَيَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ» می‌گوید «اگر شما گناه نمی‌کردید و از خدا طلب آمرزش نمی‌کردید خداوند مخلوقاتی می‌آفرید که گناه کنند و سپس از خدا آمرزش بخواهند تا آنها را بیامرزد». خدا دوست دارد تو گناه کنی، صفت غفاریت باید حرکت کند، صفت توابیّت باید بچرخد.
➖آن وقت می‌گویند چقدر محاجه می‌کنی با خدا! پس با چه کسی بکنم؟ با حکومت دعوا بکنم؟ حکومت را یک کسی آورده به نام الله؛ «تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ (٢۶ آل عمران)»، یک روزی آورده و یک روزی هم می‌برد، به حکومت چه! ما با آن اصل کاری دعوا داریم، آن که ما را خلق کرده، مگر حکومت ما را خلق کرده است؟
➖آن موقعی که مردم له می‌شوند آقا خدا کجایی!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🟡 کاشف توحید بدون مرز:
«تحریم سخن (۵۰۰)»
مورخ 403.05.31
🟡 کاشف توحید بدون مرز:
«تحریم سخن (۴۹۹)»
مورخ 403.05.30
🔶 امام حسن عسکری نقل می‌کند از احتجاج پیامبر با مشرکین. احتجاج، همین محاجه است که می‌گویند «مگر ائمه محاجه می‌کردند؟» بیا به امام حسن عسکری بگو، بگو داری دروغ می‌گویی، پیغمبر اهل محاجه نبوده است.
🔶 پیغمبر به مشرکین گفت: «وَ اَلْمَلَكُ لَا تُشَاهِدُهُ حَواسُّكُمْ لِاَنَّهُ مِنْ جِنْسِ هَذَا اَلْهَوَاءِ لَا عِيَانَ مِنْهُ وَ لَوْ شَاهَدْتُمُوهُ بِاَنْ يَزْدَادَ فِي قُوَى اَبْصَارِكُمْ لَقُلْتُمْ لَيْسَ هَذَا مَلَكاً بَلْ هَذَا بَشَرٌ». فرشته را معنا می‌کند؛ «حواس ظاهری شما ملائکه را درک نمی‌کند چون آنها از جنس هوا هستند»، باد هوا می‌گویم، این است! جن هم همینطور، همهٔ اینها در فضا هستند، برای همین من می‌گویم که آخر اینها نمی‌توانند جسمیت پیدا کنند. اینجا هم همین را می‌گوید، می‌گوید «چون آنها از جنس هوا هستند و دیدنی نیستند، اگر آنها را ببینید به این شکل که نیروی بینایی شما زیاد شود حتما می‌گویید این مَلَک نیست بلکه بشر است».
🔶 اولاً در معرفی مَلَک یک قاعده‌ای داریم، می‌گوید «المَلَکُ یَتَشکَّلُ بِاشکالِ الْمُختَلِفَه اِلَّا الْکَلبِ وَ الْخِنزیر، فرشته به هر قیافه‌ای درمی‌آید مگر سگ و خوک». و بعد هم اینکه جریان مریم مقدس چه می‌شود؟ که جزء اسناد و مدارک دینی داشتیم و در دایرةالمعارف ذخیره است که وقتی خدا خواست او را حامله کند به جبرئیل گفت برو به قیافهٔ یک جوان خوشگل بشو و او را به زمین بزن (5932).
🔶 خود پیغمبر برای چه از دحیة ابن خلیفهٔ کلبی به عنوان جبرائیل استفاده می‌کرد؟ برای اینکه مَلَک دیدنی نیست، وقتی که هواست، در هوا همه چیز هست، هر نوع موجی و امواجی در هوا هست. مگر نداشتیم که ارواح در هوا هستند، وقتی که شما خمیازه می‌کشید به بدن شما می‌روند (6724)؟ نداشتیم؟!
🔶 آیا الان رسول خدا می‌داند از این هوا چه به گوشش فرو می‌رود؟ آیا کلام خداست؟ کلام شیطان است؟ کلام جن است؟ کلام انسان‌های درگذشته است که در فضا روحشان سرگردان است و در حال تردد است؟ اینها معضلات دینی است.
-----------------------------------------
🟣 درس پنجم:
اگر قصه نیست پس خالقش نباید مطروحهٔ دین باشد.
- «اِنَّ لِلهِ مَلَكاً رِجْلاَهُ فِي اَلْاَرْضِ اَلسُّفْلَى مَسِيرَةَ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ وَ رَأْسُهُ فِي اَلسَّمَاءِ اَلْعُلْيَا مَسِيرَةَ اَلْفِ سَنَةٍ يَقُولُ سُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ».
📕کتاب کافی جلد ۷ صفحه ۴۳۶، از امام صادق است.
یحتمل که این درس بازخوان باشد.
❇️ «اِنَّ لِلهِ مَلَكاً رِجْلاَهُ فِي اَلْاَرْضِ اَلسُّفْلَى مَسِيرَةَ خَمْسِمِائَةِ عَامٍ وَ رَأْسُهُ فِي اَلسَّمَاءِ اَلْعُلْيَا مَسِيرَةَ اَلْفِ سَنَةٍ يَقُولُ سُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ» می‌گوید «خداوند فرشته‌ای دارد که پاهایش در زمین زیرین است». گفت هفت طبقه زمین دارد ما در طبقهٔ اول زمین زندگی می‌کنیم، منظور، زیر پای ماست، زیر کرهٔ زمین، انواع کرات و سیارات و ستارگان وجود دارد.
❇️ می‌گوید «پایش در آن زمین آخری است که فاصلهٔ آن پانصد سال راه است، سر او در آسمان علیا است». یعنی در آسمان هفتم، سر آنجاست، پایش در زمین هفتم است و سرش در آسمان هفتم است، «که فاصله‌اش هزار سال است». هزار سال نوری دیگر، چون بحث در آسمان، نور است.
خب، «پانصد سال در زمین است، هزار سال در آسمان است».
❇️ حالا اینجا چند تا ایراد کارشناسانه دارد:
اگر این حدیث جوک نباشد، لطیفه نباشد، برای خواباندن بچه‌ها نباشد و واقعیت داشته باشد، خب این چطور الله که صاحب این فرشته است «اِنَّ لِلهِ مَلَكاً»، چطور با این عظمت که تصورش نمی‌شود کرد، فیلم سینمایی و فیلم تخیلی نمی‌شود از آن ساخت، چون خیلی پیچیده است، خب چطور این خدا که خالق یک چنین فرشته‌ای هست زوم کرده در کرهٔ زمین که ناپیدا و ناچیز است، بعد برای اهل زمین کتاب فرستاده، پیامبر فرستاده، تکلیف فرستاده، اصول و فروع فرستاده، اینقدر هم روی این اهالی این کرهٔ زمین زوم کرده که به مستراح رفتنشان هم کار دارد و برای آن، قانون وضع می‌کند، به آمیزششان کار دارد و برای آن، قانون وضع می‌کند.
❇️ دین باید جواب بدهد، متشرع، امروز به عنوان مدافع دین باید پاسخگو باشد! اگر یک چنین خدایی هست که یک چنین فرآورده‌ای دارد، چطور می‌شود که کرهٔ زمین که اینقدر در برابر صحنهٔ آفرینش کوچک است برایش قانون وضع کند و این بشود الله زمین؟
❇️ شما چطور برداشت می‌کنید؟ اگر یک چنین پروردگاری هست، چطور ممکن است به کرهٔ زمین نظر داشته باشد؟ برایش پیغمبر بفرستد؟ امام بفرستد؟ کتاب بفرستد؟ وحی بفرستد؟
اینها از آن مچ‌گیری‌های تاریخ است و متشرع نمی‌تواند پاسخگو باشد، بین دوراهی گیر می‌کند:
♦️آدم گناه نکرد؟ ترک اولی نکرد؟ موسی وقتی با مشت زد یک نفر قبطی را کشت که بعد گفت من فریب شیطان را خوردم، آیا این گناه نبود؟ این قرآن است دیگر! عصمت، آن ورودی‌های معارض و متضاد بر پیغمبر نبود؟ پیغمبر اگر عصمت داشت جلویش را می‌گرفت! طرف قرآن می‌خواند، یک آیه می‌خواند، پیغمبر می‌گفت اِ من این را نشنیده بودم، این نشان می‌داد که آیات از همه جا به پیغمبر می‌آمده، شیطان بوده، انسان بوده، جن بوده، جبرائیل بوده.
♦️خب پس این عصمت، به دلایل خود دین وجود ندارد، عصمت در قضاوت نداشتند، اسناد را یادتان هست که در دایرةالمعارف وارد کردیم، هم پیغمبر به اشتباه قضاوت کرد و هم علی، و بعد گفتند «ما را در محکمه رنگ کردید؟ ما حق را به باطل دادیم».
♦️عصمت یعنی یک حفاظ دائمی و لحظه به لحظه که نه می‌گذارد سموم وارد بدن معصوم شود و نه می‌گذارد اشتباهات انجام شود. این ناسخ و منسوخ مربوط به رسول الله است دیگر، ما که الله را نمی‌شناسیم، «الله» با اسناد و مدارک مشخص شد که خدا ساخته و پرداختهٔ ادیان و پیامبران است.
♦️مگر سلیمان برای بلقیس نامه ننوشت؟ مگر این در قرآن نیامده «اِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَ اِنَّهُ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ (۳۰ نمل)»؟ سلیمان اسم خودش را مقدم کرد، چون خدایش را خودش درست کرده بود. بلقیس، خدایی را نمی‌شناسد، لشکر کوبندهٔ سلیمان را می‌بیند، این لشکر می‌گوید به خدا ایمان بیاور، خدایی که نه دیده، نه شنیده و نه شناخته! بعد هم ایمان می‌آورد و به ازدواج سلیمان نبی درمی‌آید، دو تا پادشاه باهم ازدواج می‌کنند.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6847 1403-05-05
۱- پس تکلیف جنگ‌های زمان علی چه می‌شود؟
۲- قبل از آن، فتنه‌های بسیاری بوده است.
۳- اقوالی که با محکمهٔ عقل نمی‌خواند!
۴- کتابی که نارسا و ناکافی است چگونه به پیروانش عصمت می‌دهد؟
-----------------------------------------
🔴 درس اول:
پس تکلیف جنگ‌های زمان علی چه می‌شود؟
- «مَنْ دَعا لِنَفْسِهِ اَوْ اِلَی اَحَدٍ وَ عَلَی النَّاسِ اِمامٍ فَعَلَیهِ لَعْنَةُ اَللهِ فَاقتُلُوهُ».
📗کتاب سیرت عثمان ذی‌النورین صفحه ۵۱ - ۵۸ است.
ادامهٔ مباحث از بررسی تاریخ صدر اسلام به روایت اهل سنّت است.
تاریخ صدر اسلام را به خاطر تعصب به خلفا، به نفع خودشان ترسیم کردند و ما نقد می‌کنیم و تاریخ را گواه می‌گیریم.
☑️ می‌گوید پیغمبر گفت: «مَنْ دَعا لِنَفْسِهِ اَوْ اِلَی اَحَدٍ وَ عَلَی النَّاسِ اِمامٍ فَعَلَیهِ لَعْنَةُ اَللهِ فَاقتُلُوهُ» کسی که مردم را دعوت نماید که با او یا با یک نفر دیگر بیعت کنند، در حالی مسلمانان دارای پیشوا و امام و رهبری باشند، لعنت خدا بر آنها باد و آنها را بکُشید.
☑️ خب الان داستان این جنگ جمل چه می‌شود؟ عایشه ام‌ّالمومنینِ اینها با علی اعلان جنگ کرده، علی که بعد از قتل عثمان ابن عفان مردم، صغیر و کبیر، کوچک و بزرگ با او بیعت کردند، آیا اینها ملعون هستند؟ اینها جواب ندارند بدهند، فقط ماستمالی می‌کنند، ماله کشی می‌کنند. معاویه که با علی جنگید، آیا ملعون است؟ پس چرا به او می‌گویید خال المومنین، دایی مؤمنین؟
☑️ «فَاقتُلُوهُ» بکُشیدش! پس چرا او را نکشتند و شمشیرها را رو به علی کشیدند؟
معارضات، معرکه است منتهای مراتب تعصب است که آدمی را وادار می‌کند که چشم و گوشش را به حق ببندد.
----------------------------------------
🔵 درس دوم:
قبل از آن، فتنه‌های بسیاری بوده است.
- «وَ اَخرَجَ عَن حُذَيْفَة قَالَ اَولُ الْفِتَنِ قَتلُ عُثْمَانَ وَ آخر الْفِتَنِ خُرُوجُ الدَّجَّالِ وَالَّذِي نَفسِي بِيَدِهِ لَا يَمُوتُ رجلٌ وَ فِي قلبه مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِن حُبّ قتلِ عُثْمَان اِلَّا تبِعَ الدَّجَّالَ اِنْ اَدْركَهُ وَ اِنْ لَمْ يُدْرِكهُ آمن بِهِ فِي قَبره».
📕 کتاب تاریخ الخلفاء صفحه ۱۲۶ است.
🔶 سیوطی در کتاب تاریخ الخلفاء نقل می‌کند، می‌گوید: «وَ اَخرَجَ عَن حُذَيْفَة قَالَ اَولُ الْفِتَنِ قَتلُ عُثْمَانَ وَ آخر الْفِتَنِ خُرُوجُ الدَّجَّالِ وَالَّذِي نَفسِي بِيَدِهِ لَا يَمُوتُ رجلٌ وَ فِي قلبه مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِن حُبّ قتلِ عُثْمَان اِلَّا تبِعَ الدَّجَّالَ اِنْ اَدْركَهُ وَ اِنْ لَمْ يُدْرِكهُ آمن بِهِ فِي قَبره» می‌گوید حذیفهٔ یمانی گفته «اولین فتنه‌ای که در بین امت واقع شد قتل عثمان بود، و آخرین فتنه، خروج دجال».
🔶 که خروج دجال هم دیگر شده اسباب‌بازی، بچه‌‌بازی، معلوم نیست چیست، دجال کیست و چیست؟! یک زمانی که مغول بر کشورها شورش کرده بود، گفتند دجال مغول است، بعدش هم دوباره عقب افتاد، یک زمانی علما به شوروی (اتحاد جماهیری سوسیالیستی شوروی) می‌گفتند دجال.
🔶 «قسم به خدایی که جان من در اختیار اوست هیچ مردی نمی‌میرد در حالی که به اندازهٔ یک ذرّه حُب کشته شدن عثمان را در دل داشته باشد، مگر اینکه از دجال و فتنهٔ آن پیروی کند». حالا حساب کن در صدر اسلام که علیه عثمان شورش شد به خاطر مواضع قبیله پرستی‌اش که بین اقوامش تقسیم مناصب می‌کرد و بین آنها تقسیم اموال می‌کرد، حالا یکی که آنجا راضی بوده می‌گوید «نمی‌میرد تا در فتنهٔ دجال حضور داشته باشد»! ببین حدیث را چطوری ساختند؟ «دجال» گفتم که هر چند سده‌ای به یک نفر می‌گفتند این دجال است.
🔶 «اگر هم مرده باشد در قبر به آن ایمان می‌آورد»، مرده را که خاکش کردی دیگر چه چیزی از آن باقی مانده که بخواهد به او ایمان بیاورد! یارو هزار سال قبل مرده، پانصد سال بعدش دجال خروج می‌کند (البته بقول اینها)، این به او ایمان می‌آورد، نه استخوانی مانده، نه روحی مانده، «روح؛ هوا»، «استخوان؛ خاک»، یک نفْسی مانده که آن هم قادر به تحرک نیست، مجموعهٔ گزارش زندگی گذشتهٔ شخص است که در نفْس می‌ماند، حالا بعضی‌ها می‌گویند که اموالی از او باقی می‌ماند و با آن کار خیر می‌شود، آن نفْس شاد می‌شود.
🔶 ببین مباحث دینی اصلاً نمی‌شود به ضرس قاطع مباحثه و محاجه کرد برای اینکه همه‌اش عدم تطابق است و مجبور هستیم که به آن مثلث بزنیم؛ «نسبیت، تشکیک و احتمال»!
----------------------------------------
🟣 درس سوم:
اقوالی که با محکمهٔ عقل نمی‌خواند!
- «اَنَّهُ صَلَّى بِالْقُرْآنِ الْعَظِيمِ فِي رَكْعَةٍ وَاحِدَةٍ عِنْدَ الْحَجَرِ الْاَسْوَدِ، اَيَّامَ الْحَجِّ».
📕کتاب البدایه و النهايه جلد ٧ - ٨ صفحه ٢۴٠، از امیرالمؤمنین است.
آن کس که با عینک تعصب نگاه می‌کند نه، او در خانهٔ تیمی بابای ما جمع می‌شود.
♦️آیا این کتاب هدایت می‌کند؟
سؤال: هدایت به چیست؟ دعوت به خویش. دعوتش چیست؟ «اِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ اَقْوَمُ (۹ اسرا)» این قرآن برای کسانی است که قوامشان بالاتر است، بیشتر است. قوام، چیست؟ عقل! «الْعَقْلُ اَوَّلُ مَا خَلَقَ اللهُ». عقل، این کتاب را رد می‌کند.
♦️ آغاز این کتاب عقل را رد می‌کند، «اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ (۳ بقره)»، نمی‌گوید «اَلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْعَقل»، وحی می‌گوید چشمت را ببند، گوش‌ات را بگیر و هرچه من می‌گویم، دستت را به من بده که من تو را ببرم! یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر آمدند دست مردم را گرفتند بردند و همهٔ آنها در چاه افتادند، خود انبیاء در چاه افتادند.
♦️ «حَتَّی اِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ (۱۱۰ یوسف)» چیست؟ «وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا» چیست؟ اعتراض یونس ابن متیٰ چیست؟ گفت برو بابا با این خداییت، هر روز یک حرفی می‌زنی! دروازهٔ قرآن این است؛ «اُدْعُونی اَسْتَجِب لَکُم (۶۰ غافر)». چند بار در این عمرت خدا را خواندی و به تو جواب داد؟ به من بگو! یا جواب نداده یا نیم بند جواب داده یا اینکه اگر جواب داده دو روز بعد خلاف جوابش عمل کرده در تقدیرات.
♦️ «اِنَّ وَلِيِّيَ اللهُ الَّذِي نَزَّلَ الْكِتَابَ وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ (۱۹۶ اعراف)» او کتاب فرستاده است. «کتاب»:
➖نخست تقدیر است، مشیت است
➖دوم قرآن است.
♦️خب هرچه گفته خلاف است. چقدر در باب استخاره، فرمان داده شده اصلاً، نه اینکه پیشنهاد شده؛ «اَسْتَخِیرُ الله». چقدر ما نسخه داشتیم و در این دایرةالمعارف جمع کردیم؟ امر به استخاره شده همانطور که امر به نماز شده؛ «اَقِمِ الصَّلاةَ».
♦️ استخاره می‌کنی در چاه می‌افتی. خود من با این استخاره بارها در چاه افتادم. چهل سال قبل، چهل و چند سال قبل، موقعی که می‌خواستم مسجد همّت آباد را قبول کنم، در نماز جماعت پدرم در مسجد نور شرکت داشتم، نمازم را آنجا می‌خواندم پشت سر ایشان، بین دو نماز قرآن را باز کردم و گفتم به این مسجد بروم یا نه؟ مسجد در کوچه پس کوچه، غیر معروف، ناشناخته و کوچهٔ فرعی، به درد می‌خورد؟ آیهٔ مسجد آمد، ببین چقدر قشنگ! آیهٔ مسجدی که در سوره کهف هست، که گفت اصحاب کهف گفتند ما اینجا را مسجد می‌کنیم یعنی برایشان گفتند.
♦️ دیگر دلیل از این بالاتر، آمدیم این شد، عمرمان و جوانی‌مان را گذاشتیم در مسجد همت آباد، هفده سال، کم سنی نیست، بعد هم با اردنگی ما را بیرون انداختند و بعد هم رفتیم در هُلفدونی؛ زندان توحید، که خیلی از سیاسیون آنجا را اصلاً نمی‌شناسند.
♦️ همه چیزی که در قرآن به عنوان هدایت است ضلالت است، با دست پر این را می‌گوییم، هر کس اهل محاجه است جلو بیاید.
باهم محاجه کنید تا قوی بشوید، مثل سربازانی که در یک پادگان باهم مبارزه می‌کنند، ولی باهم دشمن نشوید، رفیق باشید، همدیگر را طرد نکنید، شما اهالی یک کشتی هستید و این دشمن شاد کردن است که همدیگر را برنجانید.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
هفت مدل که این طرفش را درست می‌کند آن یکی خراب است، زندگی‌اش را باید بفروشد خرج کند و بعد هم «اِنَّا لِلهِ». دیگر چه می‌خواسته به این مردم بدهد و نداده؟!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
«اَنَا نُورُ اللهِ اَلَّذِي لَا يُطْفَأُ» من نوری هستم از خدا که خاموش نمی‌شوم.
«اَنَا بَابُ اللهِ اَلَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ» من درب خانه‌ای هستم که مردم بیایند هدایت می‌شوند به خدا.
♦️همه‌اش تعریف است ولی این سندها در ثبت لحظه‌ای تاریخ به هیچ وجه عملی نشد.
اگر امیرالمؤمنین زبان خداست، پس چرا این زبان خدا خاموش شد؟ بیست و سه سال خانه‌نشین شد؟ مگر زبان خدا خاموش می‌شود؟
اگر نور خداست که خاموش نمی‌شود، چرا این نور خاموش شد؟ چرا چهار سال و خرده‌ای حکومت کرد، آن هم با دق خوردن با حرص و جوش خوردن؟ چطور ابن ملجم توانست نور خدا را خاموش کند؟ اینها سوالات تاریخ است، متشرع بیاید جواب بدهد، شیعه بیاید جواب بدهد!
♦️قرآن چه می‌گوید؟ می‌گوید که «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللهِ بِاَفْوَاهِهِمْ وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ (۸ صف)» خدا نور خودش را می‌تاباند و هیچ کس نمی‌تواند نور خدا را خاموش کند. نباید هم بتواند، مخلوق کیست؟ خالق کیست؟ «وَاللهُ مُتِمُّ نُورِهِ» یعنی خاموش نمی‌شود، هیچی، کامل‌تر هم می‌شود! چرا معاویه نور علی را خاموش کرد؟ چرا در صفین اینطوری عمل کردند که امیرالمومنین بی یاور بشود و سپاهش قیمه قیمه بشود؟
♦️«اَنَا بَابُ اللهِ اَلَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ» من درب خانه‌ای هستم که به مردم داده می‌شود. چه چیزی داده می‌شود؟ امیرالمؤمنین یک کتاب داشت که خلاف قرآن بود، ای شیعه، ای متشرع، اینها را از تاریخ نمی‌شود پاک کنی، اینها مسبوطه‌های تاریخ است، اینها در قلب جام جهان نمای تاریخ حک شده است. امیرالمؤمنین قرآنش را برداشت آورد، طردش کردند، هم خودش را طرد کردند و هم قرآنش را طرد کردند، بعد با آن یکی قرآن که رفت روی نیزه خانه‌نشین شد، نابود شد، عظمتش از بین رفت، تا قبل از به سرنیزه رفتن قرآن عثمان، علی یک قدمی دمشق بود، بعد یک دفعه همه چیز عوض شد.
♦️«وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ» من دلیل خدا هستم بر بندگان!
بعد فرمود: «دوست دارید انگشتر سلیمان ابن داوود را به شما نشان بدهم؟ امام حسن گفت آری! امیرالمؤمنین دست در لباسش کرد و انگشتری از طلا بیرون آورد که نگینش از یاقوت سرخ بود و روی آن نوشته بود محمد و علی»، یعنی اسم اعظم و اسم اکبر سلیمان از طریق محمد و علی بوده، آن وقت خود محمد و علی بندگان خدا ته چاه بودند.
♦️ پیغمبر اگر در کار رسالت موفق بود بعد از اینکه عروج کرد نمی‌گفتند که «اِرتَدَّ النَّاس بَعدَ النَّبِی»! او موفق نبود، اگر پیامبر خاتم در نبوتش پیروز بود که جانشین بلافصلش را خانه‌نشین نمی‌کردند، خانهٔ بچه‌اش را آتش نمی‌زدند!
خب این هم محاجه!
----------------------------------------
🔵 درس سوم:
قبلاً مگر آدم نبود؟ پس این بحث چیست؟!
(مرتبط با تدریس 6826)
- «ثُمَّ خَلَقَ فِيهَا اَلْجِنَّ، وَ قَدَّرَ لَهُمْ عَشَرَةَ آلَافِ عَامٍ فیها، فَلَمَّا قَرُبَتْ آجَالُهُمْ اَفْسَدُوا فِيهَا، وَ سَفَكُوا اَلدِّمَاءَ، وَ هُوَ قَوْلُ المَلائکَة {أَ تَجْعَلُ فِيهٰا مَنْ يُفْسِدُ فِيهٰا وَ يَسْفِكُ اَلدِّمٰاءَ} كَمَا سَفَكَتْ بَنُو اَلْجَانِّ».
📕کتاب تفسیر برهان جلد ۱ صفحه ۱۶۷، از امام صادق است.
ببینید ما چقدر مدیون امام صادق هستیم! بیشتر مباحث ما از کرسی امام جعفر صادق است.
❇️ فرمود: «ثُمَّ خَلَقَ فِيهَا اَلْجِنَّ، وَ قَدَّرَ لَهُمْ عَشَرَةَ آلَافِ عَامٍ فیها، فَلَمَّا قَرُبَتْ آجَالُهُمْ اَفْسَدُوا فِيهَا، وَ سَفَكُوا اَلدِّمَاءَ، وَ هُوَ قَوْلُ المَلائکَة {أَ تَجْعَلُ فِيهٰا مَنْ يُفْسِدُ فِيهٰا وَ يَسْفِكُ اَلدِّمٰاءَ} كَمَا سَفَكَتْ بَنُو اَلْجَانِّ»، امام صادق می‌گوید: «خدا جن را آفرید، ده هزار سال عمرشان بود، وقتی پایانشان نزدیک شد در زمین فساد انگیزی و خونریزی کردند».
❇️ این همان سخن ملائکه است. اینجا معارض بزرگ هست، خوب توجه کن! این «أَ تَجْعَلُ فِيهٰا مَنْ يُفْسِدُ فِيهٰا وَ يَسْفِكُ اَلدِّمٰاءَ (٣٠ بقره)» وقتی ملائکه آدم را دیدند که خدا گفت من یک نسل جدید آوردم، یک صنعت نوین آوردم احترام کنید سجده کنید، اینها یاد همین افتادند (الان این تفسیر این را می‌گوید)، یادشان آمد که یک مخلوقی بود در زمین که اینها خونریز بودند، آدمکش بودند، فساد انگیز بودند.
❇️ چند وقت پیش یک بحثی داشتیم، یادت هست که گفت «اولین خلق کرهٔ زمین آدم بود (6826)»؟ حالا اینجا چطور می‌گوید جن بود؟ فرشتگان آن آدم را دیدند، که آنها خونریز بودند، اهل فساد و تباهی بودند، بعد گفتند خدایا ما این انسان را قبول نداریم، نه اینکه جن را دیدند به جایش انسان را رد کنند!
در این مسائل خیلی باید توجه کرد. خلقت اولیه طبق آن نسخه‌ای که چند وقت قبل داشتیم (6826)؛ انسان بود، بعد جن بود، بعد دوباره انسان بود که همین انسان فعلی است؛ بچه‌های آدم و حوا!
-----------------------------------------
🟠 درس چهارم:
خشونت در فرهنگ انتظار!
6866 403-06-03
1⃣ «سلیمان به رجال ظهوری نیاز دارد»، چگونه تحلیل می‌شود؟
2⃣ خدایی کردن علی با مشاهدات تاریخی نمی‌خواند!
(مرتبط با تدریس‌های 6240 و 6519)
3⃣ قبلاً مگر آدم نبود؟ پس این بحث چیست؟!
(مرتبط با تدریس 6826)
4⃣ خشونت در فرهنگ انتظار!
(مرتبط با تدریس‌های 3876، 4301 و 6466 )
5⃣ مگر با اسماء ایذایی، محبتی هم نسبت به خدا باقی می‌ماند؟
#صوتی
💠 در این بحث، جبرائیل با این عظمتش فوت شد رفت. نگفتم هرچه جلوتر می‌رویم مباحث جدیدتر گیرمان می‌آید! آن وقت طرف می‌گوید که «دیگر تکراری است من نمی‌آیم» یا می‌گوید «من رسیدم دیگر». به چه رسیده‌ای؟ به یاری ربّ‌الارباب، خدای خدایان، شاه شاهان و حاکم حاکمان من هر روز دارم یک آجر از دیوار توحید زمینی درمی‌آورم.
💠 خب، دقت کن! پس چه شد؟ چون این روح به پیغمبر چسبیده، او به پیغمبر الهام می‌کند. الان شد چند تا ورودی؟
➖روح،
➖جبرائیل،
➖شیطان،
➖جن
➖و انسان
که سند همه اینها در دایرةالمعارف هست. همهٔ اینها به پیغمبر القائات دارند. روح مهمتر از همه است که همیشه با اوست.
💠 خب حالا می‌خواهم یک چیزی بگویم؛ این روحی که با پیغمبر هست (طبق قواعد خود روایات و احادیث ائمه) که در هوا پخش است، پس روح یک دانه نیست، روح زیاد است، حالا معلوم نیست این روحی که از میت درمی‌آید می‌آید در هوا، می‌آید این طرف و آن طرف، یا اینکه نه، روح به معنای فرشتگان زیادی که در امواج اکسیژن و فضا و هوا هست!
💠 حالا این را می‌خواهم بگویم؛ در آن روایتی که گفت «روح وارد بدن شما می‌شود (6724)» اگر این روح که همراه پیغمبر است به ما الهام کند که می‌کند، پس چه می‌شود؟ الهامش خوب است یا بد است؟
💠 این «فَاَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (۸ شمس)» که قرآن می‌گوید، یعنی همین روح به ما القا می‌شود بلکه می‌آید در مغزمان، می‌آید در عقلمان، می‌آید در سرمان، می‌آید در چشممان، در اعضا و جوارحمان و به ما می‌گوید این کار را بکن، برای همین می‌گویم گناه وجود ندارد. به چشم می‌گوید نگاه کن چشم چرانی کن، نگاه می‌کند و خوشش می‌آید می‌رود زنا می‌کند، از این پسر خوشش می‌آید لواط می‌کند.
💠 روح همه جا هست یادت نرود، برای همین هم پیغمبر می‌گفت که «وقتی خمیازه می‌کشید جلوی دهانتان را بگیرید که روح در دهانتان نرود، یا جلویش را بگیرید»، پیغمبر وقتی خمیازه می‌کشید جلوی دهانش را می‌گرفت.
----------------------------------------
🟣 درس چهارم:
قیافهٔ انسان، حجتِ هنر خداست، آیا چنین است؟
(بازخوان از تدریس‌های 851 و 3749)
- «الصُّوَرةُ الْانسانِيَّةُ هِىَ اكْبَرُ حُجَجِ اللهِ عَلى خَلْقِهِ، وَ هِىَ الْكِتابُ الذّى كَتَبَهُ بِيَدِهِ، وَ هِىَ الْهيْكَلُ الذِّى بَناهُ بِحِكَمتِهِ، وَ هِىَ مَجْمُوعُ صُوَرِ الْعالَمينِ، وَ هِىَ الْمُخْتَصَرُ مِنَ اللُّوحِ الْمَحفُوظ، وَ هِىَ الشَّاهِدَةُ عَلى كُلِّ غايبٍ، وَ هِىَ الْحُجّةُ عَلى كُلِّ جَاحِدٍ، وَ هِىَ الطَّريقُ الْمستَقيمُ اِلَى كُلِّ خَيرٍ وَ هِىَ الصِّراطُ الْمُمْدُودُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ».
📚کتاب منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة جلد ۱۹ صفحه ۲۸۹، از امام صادق است.
🟨 ای شیعه نمای کور شده که بر من خُرده می‌گیری، ببین من هر بحثی را که مطرح می‌کنم از ائمه است، اگر به من بگویی دروغگو به جعفر صادق گفتی دروغگو، اگر به من بگویی کذاب به رسول الله گفتی کذاب. خوشبختانه این ذات اقدس کبریایی آنقدر منابع در اختیارم قرار داده که مجال نباشد از خودم حرف بزنم، مثل امام صادق! امام صادق و امام باقر می‌گفتند که «ما از خودمان حرف می‌زنیم شیعهٔ بی عقل به من می‌گوید که چرا از خودت می‌گویی، از اجدادت بگو! مجبور هستم بگویم پدرم می‌گوید از پدرش از پدرش از پدرش از پدرش از رسول الله».
🟨 حالا بنده همینطور هستم، اگر چیزی بخواهم از خودم بگویم، دیگر این پیراهن عثمانی که این شیعه نماها عَلم کردند خیلی طول و عرضش زیاد می‌شد، ولی خوشبختانه منابع هست و احتیاجی نیست من از خودم بگویم، افتخار هم می‌کنم که از ائمة الهداة المهدیین من کلام می‌گویم، سخن می‌گویم، امام صادق هم گفت «کسی که سخنان ما را ترویج و تبلیغ می‌کند او از ماست، او جهاد می‌کند».
♦️ببین همهٔ اینها را دربارهٔ انسان می‌گوید، این بحث ما الان بحث انسان شناسی است.
خب چه فرمود؟ فرمود: «الصُّوَرةُ الْانسانِيَّةُ هِىَ اكْبَرُ حُجَجِ اللهِ عَلى خَلْقِهِ، وَ هِىَ الْكِتابُ الذّى كَتَبَهُ بِيَدِهِ، وَ هِىَ الْهيْكَلُ الذِّى بَناهُ بِحِكَمتِهِ، وَ هِىَ مَجْمُوعُ صُوَرِ الْعالَمينِ، وَ هِىَ الْمُخْتَصَرُ مِنَ اللُّوحِ.... وَ هِىَ الشَّاهِدَةُ عَلى كُلِّ غايبٍ، وَ هِىَ الْحُجّةُ عَلى كُلِّ جَاحِدٍ، وَ هِىَ الطَّريقُ الْمستَقيمُ اِلَى كُلِّ خَيرٍ وَ هِىَ الصِّراطُ الْمُمْدُودُ بَيْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ»، تعریف آدم را کرده، می‌گوید «صورت انسانی، بزرگترین حجت الهی بر آفریدگار اوست».
♦️ تاریخ نمی‌گذارد حرکت کنم و ادامه بدهم، جلوی من را گرفته! چه می‌گویی تاریخ؟ در ثبت لحظه‌ای می‌گوید نفهمیدیم چه شد، صورت انسان حجت خداست، پس آنهایی که بدریخت خلق می‌شوند چه؟ او هم حجت خداست؟ «اِنَّ اللهَ جَمِیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمَالَ، خدا قشنگ است و قشنگی را دوست دارد»، پس آن کسی که بدریخت است چکار کند؟
6865 1403-06-02
۱- اقرار به جبر در شاخصهٔ رسالت!
۲- چقدر سند لازم است تا متشرع جبر را باور کند؟
۳- در تفسیر آیهٔ چگونگی وحی!
(مرتبط با تدریس‌های 3737، 4303 و 6564)
۴- قیافهٔ انسان، حجتِ هنر خداست، آیا چنین است؟
(بازخوان از تدریس‌های 851 و 3749)
-----------------------------------------
🔴 درس اول:
اقرار به جبر در شاخصهٔ رسالت!
- «مَا بَعَثَ اللهُ نَبِيّاً حَتَّى يَأْخُذَ عَلَيْهِ ثَلَاثَ خِصَالٍ اَلْاِقْرَارَ لَهُ بِالْعُبُودِيَّةِ وَ خَلْعَ اَلْاَنْدَادِ وَ اَنَّ اللهَ يُقَدِّمُ مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ مَا يَشَاءُ».
📗کتاب اصول کافی جلد ١ صفحه ١۴٧، از امام صادق است.
🟪 آن متشرع الدنگی که به من می‌گوید «دروغگو»، در حقیقت با ائمه مبارزه می‌کند و آن پرچمی هم که بلند کرده فقط برای «وَ صِنْفٌ يَأْكُلُونَ» است، که امام باقر گفت یک گروه هستند که ما را می‌خورند.
اگر یادت باشد گفت شیعیان ما چند صنف هستند:
➖«وَ صِنْفٌ یَتَزَیَّنونَ بِنَا» یک عده هستند به وسیلهٔ ما نان می‌خورند.
➖«وَ صِنْفٌ یَأکُلُونَ النَّاسَ بِنَا» و یک عده هستند که ما را (یعنی مردم را به نام ما) می‌خورند (2986).
حالا کسی که مباحث ما را تکذیب کند ائمه را تکذیب کرده چون ما از غیر از اینها حرفی نداریم بزنیم.
🔶 امام صادق فرمود: «مَا بَعَثَ اللهُ نَبِيّاً حَتَّى يَأْخُذَ عَلَيْهِ ثَلَاثَ خِصَالٍ اَلْاِقْرَارَ لَهُ بِالْعُبُودِيَّةِ وَ خَلْعَ اَلْاَنْدَادِ وَ اَنَّ اللهَ يُقَدِّمُ مَا يَشَاءُ وَ يُؤَخِّرُ مَا يَشَاءُ» خداوند هر پیغمبری را مبعوث می‌کند سه تا امر مهم را به او تذکر می‌دهد که در این مثلث باید باشند:
۱- یکی اینکه «توحید را باید منزه بدارد».
۲- دیگر؛ «کنار گذاشتن همتا برای خدا»، این شرک است یعنی کسی با خدا چیزی را بخواهد، حالا یا شهوت است یا دنیاست یا رذائل است، این می‌شود دوگانه پرست.
۳- سوم هم «خدا هرچه را بخواهد مقدم می‌کند و هرچه را بخواهد عقب می‌دارد»، جبر مطلق!
🔶 یعنی تو کاره‌ای نیستی هرچه اراده کند همان شود، بشر در تقدم و تأخر هیچ جایگاهی ندارد، یعنی مرگش را حساب کن «فَاِذَا جاءَ اَجَلُهُمْ لَا يَسْتَاْخِرُونَ ساعَةً وَ لَا يَسْتَقْدِمُونَ (۳۴ اعراف)» لحظه‌ای این طرف و آن طرف نمی‌شود، خیال می‌کند که می‌تواند خودکشی کند، اگر او اراده کند خودکشی می‌کند، اگر اراده نکند وسایلش جور نمی‌شود و ترس می‌افتد در بدنش، یا اینکه ناقص می‌شود.
🔶 یک کاری را عجله داری، حاجت تو تعجیلی است، امام صادق می‌گوید اینطوری نیست، بلکه هرچه خودش بخواهد. جبر مطلق در اینکه آنچه بخواهد همان شود و آنچه نخواهد همان نشود.
-----------------------------------------
🔵 درس دوم:
چقدر سند لازم است تا متشرع جبر را باور کند؟
- «اِذَا سَأَلْتَ فَاسْألِ اللهَ، وَ اِذَا اِسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِالله عَزَّ وَ جَلَّ، فَقَدْ مَضَى اَلْعِلْمُ بِمَا هُوَ كَائِنٌ، فَلَوْ جَهَدَ اَلنَّاسُ اَنْ يَنْفَعُوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللهُ لَكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ، وَ لَوْ جَهَدُوا اَنْ يَضُرُّوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللهُ عَلَيْكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ».
📚 کتاب تفسیر نورالثقلین جلد ۲ صفحه ۵۱۸، کتاب من لایحضره الفقیه جلد ۴ صفحه ۴١٣، از رسول خداست.
⏺ «اِذَا سَأَلْتَ فَاسْألِ اللهَ وَ اِذَا اِسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِالله فَقَدْ مَضَى اَلْعِلْمُ بِمَا هُوَ كَائِنٌ، فَلَوْ جَهَدَ اَلنَّاسُ اَنْ يَنْفَعُوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللهُ لَكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ، وَ لَوْ جَهَدُوا اَنْ يَضُرُّوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللهُ عَلَيْكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ». جبر مطلق را نشان می‌دهد، آن وقت طرف دم از اختیار می‌زند. من نمی‌دانم اینها را متشرع بی عقل نمی‌بیند؟
⏺ آن کسی که به نام ائمه و پیامبر و قرآن پرچم بلند می‌کند یک مشت روایات تکراری را می‌آورد، قد و قواره‌اش به این چیزها نمی‌خورد که اینها را بیاورد، بعد می‌گوید که نه اختیار است جبر نیست.
⏺ «اگر خواستی درخواست کنی از خدا بخواه، اِذَا سَأَلْتَ فَاسْألِ اللهَ».
«وقتی می‌خواهی یاری بگیری از خدا یاری بگیر، وَ اِذَا اِسْتَعَنْتَ فَاسْتَعِنْ بِالله».
«زیرا علم در مورد هر چیزی که وجود می‌یابد جریان پیدا کرده، فَقَدْ مَضَى اَلْعِلْمُ بِمَا هُوَ كَائِنٌ»، هرچه اراده کرده و کُن اولیه را زده.
⏺ «پس اگر مردم تلاش کنند تا در چیزی به تو سود برسانند که خدا برایت ننوشته نمی‌توانند»، دقت کن! تو نمی‌توانی یک نفری را بالا ببری و یک نفر را بیاوری پایین تا او نخواهد!
«اگر سعی کنند در چیزی به تو ضرر بزنند که خدا برایت ننوشته نمی‌توانند»، زورشان به کسی نمی‌رسد.
«أَ فَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ اَقْفَالُهَا (۲۴ محمد)»، چرا اعماق آیات و احادیث و روایات را بیرون نمی‌کشید؟
❇️ بعد خود قرآن می‌گوید «اَمْ عَلَىٰ قُلُوبٍ اَقْفَالُهَا» قفل خورده قلب اینها. اینها حالیشان نیست، تو می‌خواهی با این بابا محاجه کنی؟! آخر این اهل این حرف‌ها نیست، این فقط به عنوان یک سفره‌ای که از آن استفاده کند می‌آید از روایات متداول می‌آورد، اصلاً این چیزهایی را هم که من می‌خوانم نشنیده چون اهل مطالعه که نیست، من هزار تا کتاب را زیر و رو کردم، من کتاب‌های نمایشگاه کتاب امسال در بخش دینی را هرچه بود آوردم!
❇️ خب متوجه شدی؟ چقدر قشنگ برایت ثابت می‌کنم، کالبدشکافی کلمات و جملات می‌کنم و مباحث هر یک از ائمه را می‌آورم و آن یکی را تطبیق می‌دهم با آن و تو را از حیرت و سرگشتگی نجات می‌دهم.
❇️ اهل غیبت در این سه موضوع در حیرت هستند:
➖«وَ لَا يَغُرَّنَّكُم بِالله الْغَرُورُ (۵ فاطر)» و آن دو تای دیگر؛
➖«دَارُ الغُرور»
➖«مَتاع‌ُ الغُرور».
این «وَ لَا يَغُرَّنَّكُم بِالله الْغَرُورُ» یعنی همین! یعنی اینکه این بابا که خانهٔ ما را گرفته و در آن نشسته است، که با عکس و عنوان بابای ما دارد عوام فریبی می‌کند، این نمی‌تواند اینها را دربیاورد.
چرا؟ چون امام صادق فرمود روایات ما «صَعْبٌ مُستَصعَبٌ» است، آن پنهانی‌هایش! آنها که علنی شده که به درد نمی‌خورد! چرا به درد نمی‌خورد؟ به خاطر اینکه آنها در وادی تقیه و کلم النّاس است.
❇️ اینها که از روایات اکثریت استفاده می‌کنند، اینها من برایشان حجت را تمام کردم که آنها به درد نمی‌خورد، آن روایت و حدیث صعب مستصعب که امام صادق می‌گوید، این است که ما درمی‌آوریم! این بر کلهٔ پوک متشرعی که دنبال سفره است از اسلام، فرو نمی‌رود.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
♈️ حالا چرا می‌گوید باید گناه کنی؟ به خاطر اینکه ساختار بشر یک طوری تنظیم شده که گناه بکند. این در السنهٔ مردم است که می‌گوید «بشر جایزالخطاست» یعنی جایز است گناه کند. خدا دوست دارد که گناه بکنی و دوباره به سمتش برگردی، یک دانه «ای خدا» بگویی این یعنی استغفار.
♈️ «اِنَّ اَلْمُؤْمِنَ مُفَتَّنٌ تَوَّابٌ» مؤمن در فتنه می‌افتد و توبه می‌کند. چه کسی او را به فتنه می‌اندازد؟ «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ (۳ عنکبوت)» خدا فتنه می‌کند. یکی از اسماء ایذایی «مفتِّن» است، ما «مفتَّن» هستیم، او فتنه می‌کند و ما درگیر فتنه می‌شویم.
----------------------------------------
🟢 درس سوم:
پس چرا التماس می‌کنی؟
- «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ اَساءَ فَعَلَيْها».
📙سوره فصلت آیهٔ ۴۶ است.
- «لِاَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ اَطَاعَهُ».
📘 کتاب سُلَیم ابن قیس هِلالی جلد ۲ صفحه ۸۴۹، از امیرالمؤمنین است.
♦️«لِاَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ اَطَاعَهُ» گناه گناهکار به خدا ضرر نمی‌رساند. وقتی که ضرر نمی‌رساند برای چه جهنم را خلق کرده است؟ ای سینه زنِ زیر بیرق دین، پاسخ بده! وقتی که می‌گویم کوچک سازی خداست که دین می‌گوید خدا نیمه شب فریاد می‌زند «هَلْ مِنْ تَائِبٍ یَتُوبُ، توبه کننده‌ای هست که توبه کند»، یا در همین بحث قبل که می‌گوید «خدا دوست دارد گناه کنی و توبه کنی»، توبه به چه دردش می‌خورد؟
♦️الان امیرالمؤمنین این فرموده را دارد، تو بیا با علی ابن ابیطالب محاجه کن، تو که دین نداری، بقول ابی عبدالله «والدِّینُ لَعِقٌ عَلَی اَلْسِنَتِهِمْ»، هر روز یک طوری بیرق دین را در دستت می‌گیری.
♦️«لِاَنَّهُ»، این، تفسیر آیهٔ ۴۶ فصلت است؛ «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ اَساءَ فَعَلَيْها، هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد به نفع خود انجام داده و هر کس کار بدی کند به ضرر خود اوست»، امیرالمؤمنین دارد آن را تفسیر می‌کند: «لِاَنَّهُ لَا تَضُرُّهُ مَعْصِيَةُ مَنْ عَصَاهُ وَ لَا تَنْفَعُهُ طَاعَةُ مَنْ اَطَاعَهُ». خدای واقعی یعنی همین، صمد یعنی همین، یعنی تو گناه می‌کنی بر دامن کبریاش ننشیند گرد!
♦️این هم از کلمات پدرمان است:
گر جملهٔ کائنات کافر گردند
بر دامن کبریاش ننشیند گرد
هیچی! باب توبه چیست؟! پس گناه ضرر به خدا نمی‌زند، اطاعت هم کنی فایده‌ای برایش ندارد، به چه درد می‌خورد؟
----------------------------------------
🔵 درس چهارم:
حد و مرز امامان شیعه!
- «كُنْتُ عِنْدَ اَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلَامُ وَ اَلْبَيْتُ مَمْلُوءٌ مِنَ اَلنَّاسِ يَسْأَلُونَهُ وَ هُوَ يُجِيبُهُمْ فَقُلْتُ فِي نَفْسِي يَنْبَغِي اَنْ يَكُونُوا اَنْبِيَاءَ فَتَرَكَ اَلنَّاسَ ثُمَّ الْتَفَتَ اِلَيَّ فَقَالَ يَا سُلَيْمَانُ اِنَّ اَلْاَئِمَّةَ حُلَمَاءُ عُلَمَاءُ يَحْسَبُهُمُ اَلْجَاهِلُ اَنْبِيَاءَ وَ لَيْسُوا اَنْبِيَاءَ».
📗 کتاب مناقب آل ابیطالب جلد ۴ صفحه ۳۳۴، از امام رضا است.
🔶 سلیمان جعفری می‌گوید: «كُنْتُ عِنْدَ اَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا وَ اَلْبَيْتُ مَمْلُوءٌ مِنَ اَلنَّاسِ» خدمت امام رضا بودم، خانهٔ امام رضا هم پر از مردم بود، «يَسْأَلُونَهُ وَ هُوَ يُجِيبُهُمْ» داشتند با امام رضا حرف می‌زدند و امام رضا هم جواب می‌داد، «فَقُلْتُ فِي نَفْسِي» در دل خودم گفتم که «يَنْبَغِي اَنْ يَكُونُوا اَنْبِيَاءَ فَتَرَكَ اَلنَّاسَ» امامان پیامبر هستند. در دلش گفت که اینطوری مردم دور امام رضا می‌چرخند، پس امام رضا هم پیغمبر است!
🔶 «ثُمَّ الْتَفَتَ اِلَيَّ» امام رضا یک نگاه کرد «فَقَالَ يَا سُلَيْمَانُ اِنَّ اَلْاَئِمَّةَ»، خوب گوش کن! آنهایی که امامان را بالا می‌برند و در محاجه بحث می‌کنند دقت کنند، حد را باید نگه داشت، این یکی از اسناد همین استفادهٔ ما از ائمه است که گفتم شیعه یک طور امام را نگاه می‌کند و خط انتظار هم یک طور، این یکی از اسنادش است، اگر هم دعوا داری پیش امام رضا برو.
🔶 امام رضا فرمود: «يَا سُلَيْمَانُ اِنَّ اَلْاَئِمَّةَ حُلَمَاءُ عُلَمَاءُ» همین، تمام شد! حدّ امام را امام رضا معین کرد، گفت اینها حلیم هستند و علیم، همین! صبور هستند و دانشمند.
«يَحْسَبُهُمُ اَلْجَاهِلُ اَنْبِيَاءَ» جاهل (یعنی خود تو که الان در دلت گفتی) خیال می‌کنند اینها انبیاء هستند، «وَ لَيْسُوا اَنْبِيَاءَ» پیغمبر نیستند.
🔶 خب حالا ما از علم اهل بیت استفاده می‌کنیم، تمام مباحث ما نشستن پای درس این بزرگواران است، همین! امام حلیم است و علیم است. نباید غلو بکنی! ما از علم ائمه استفاده می‌کنیم و در همهٔ کلاس‌ها محضر ایشان می‌نشینیم و استفاده می‌کنیم ولی بیش از این دیگر نباید برایشان مقامی قائل شد چون امام رضا همین حد را تعیین کرده است، همین!
6864 403-06-01
1⃣ باز هم می‌گویید انسان باید به گناهش عقوبت شود؟
(بازخوان از تدریس 6380)
2⃣ خدا اعتراض دارد که چرا گناه نمی‌کنید؟
(مرتبط با تدریس‌های 1973 و 6444)
3⃣ پس چرا التماس می‌کنی؟
4⃣ حد و مرز امامان شیعه!
5⃣ با این عظمت چرا چنین وصفی داشته‌اند!
(بازخوان از تدریس 6826)
#صوتی
«تحریم سخن (500)» 31-05-1403
⚡️خرج دندانپزشکی‌ات بسیار
جیب خالی‌ات کند فرّار
➖از عریضه‌های زیاد یک سهمش هم مربوط به دندان است. طرف در عریضه‌اش نوشته نان که نمی‌دهی، دیگر چرا دندان‌هایمان را خراب می‌کنی؟ به خدا می‌گوید. «هر آنکس که دندان دهد نان دهد» می‌گوید نان که ندادی برای چه دندان را خراب می‌کنی؟ یک دندان چند میلیون تومان خرجش است، آخر برای چه؟ چه کسی باید جوابگو باشد؟ الله، همان که خلق کرده! الله را هم که گفتم در زندان علما چه می‌گفتند!
⚡️شد مخارج در پزشکی، غُلغله
پس مریضان را شده یک زلزله
➖خرج پزشکی از آن ویزیتی که می‌دهند، این ویزیت‌ها تصاعدی همینطوری می‌رود بالا، پنجاه سال قبل پنج هزار تومان بود، الان رفته روی سیصد و پنجاه، چهارصد، پانصد!
➖این هم عریضهٔ بچه‌های طلاق است:
⚡️ما بچه‌های این طلاق خاک به سر
دربه دران عصر این عمر هدر
➖چه بلایی سر بچه‌ها می‌آید، آن وقت بعضی‌ها از پدرها یا مادرها یا هر دو، هیچ احساسی ندارند که این بچه بی پناه شده، رفته طعمهٔ دشمنان بشریت در خیابان و کوچه شده، به سیم آخر می‌زنند. بعضی از مدارس با من تماس می‌گیرند عریضه می‌دهند و می‌گویند که اینجا سن‌های پایین گُل می‌زنند. خب چرا مواد می‌کشد؟ چون خانه‌ای نمانده، خانه درب داغون شده، در خانه که آسایش نباشد همین است.
➖علت تمام این مشکلات که در این چند خط سروده گفتم، این است، علتش این است:
⚡️به وصف این زمان پرتلاطم
بگفتا لعنتی باشد به اهلش در تخاصم
➖از آن وقتی که گفت «اَلدُّنْيَا مَلْعُونَةٌ» پدر مردم در آمد.
⚡️ای ناصر هر ظلم کشیده
پس کو و کجا آیدشان، رحم کریمه
➖همه‌اش وعده «اِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا (۵١ غافر)»، «اِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ وَ اِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ (١٧٢ و ١٧٣ صافات)»، همه‌اش شعار! نه پیغمبر را کمک کرد، اگر کمک می‌کرد امروز «يُخْرِجُونَ النََّاس مِنْ دِينِ اللهِ اَفْواجاً» نداشتیم، نه ائمه را کمک کرد، اگر کمک می‌کرد «مَا مِنَّا اِلَّا مَسْمُومٌ اَوْ مَقْتُولٌ» نداشتیم، نه مردم را کمک کرد.
⚡️ای خالق هر بشر به دنیا
از کوی تو شد خزانهٔ ما
➖ما نانخور تو هستیم «اَلنَّاسُ عِيَالُ الله» با نانخورت این طوری نکن، بد نکن، غضب نکن! آن وقت می‌گوید چرا از نماز بدت آمده؟ یک عمری در نماز گفتی «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لَا الضَّالِّينَ (٧ فاتحه)» ما را مورد غضب قرار نده. آخر برای چه؟ چکار کردیم غضب کردی؟ ما گناه می‌کنیم، ائمه را که مغضوب بودند چه؟ ببین ناله‌شان درآمده، این همه اسناد و مدارک از خودشان داریم.
⚡️چون متخاصم شده خدای مذهب
پس بنگر داده او عذاب مرکب
➖هنوز از مادر متولد نشده سوار مرکب عذابش کرده، بعد می‌گوید «تو عینک بدبینی زدی». تو که خوش‌بینی به این دنیا، به این خدا، بیا عرضه کن از اول عمرت تا الان چه گرفتی، چه کشیدی!
⚡️همه از اعصاب بد پریشونند
خُلق و خوی تند را فراریند
⚡️شعرم همه تلخ است ز این باد سُموم
➖شعرهای ما درد دل است، من که شاعر نیستم، من همینطور که عریضه‌ها را نگاه می‌کنم به ذهنم می‌رسد که یک چیزی بنویسم.
⚡️شعرم همه تلخ است ز این باد سُموم
آغشته به زهر است ز این درد عموم
➖این عریضهٔ همهٔ ماست:
⚡️سلام هر سر به زیر
به آن خدا که وعده‌اش گشته دیر
➖«سر به زیر» یعنی چه؟
- یک معنای سر به زیر این است؛ خوب است که نگاه نمی‌کند به مردم.
- یک سر به زیر هم یعنی اینقدر پس گردنی این اسماء سوء زده که دیگر اصلاً گردنش بلند نمی‌شود که سر پا بشود.
اصلاً بعضی‌ها گردن درد دائمی دارند، این نزدیکان من هم همه همین طور گرفتار هستند، به خاطر همین که از بس زده بر سرشان که گردن‌هایشان کج شده است.
➖وعده‌اش چیست که دیر شده؟ «وَعْدَ اللهِ لَا يُخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ (۶ روم)»، «وَ كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ (٨٨ انبیاء)». آنقدر به مؤمنین بی اعتنایی کردی تا «اِرْتَدَّ اَلنَّاسُ» شد.
⚡️به ادعونی که در محو فعال است
➖در هیچ یک از کارها «اُدْعُونِی» جواب نداده است.
که هر دفعه زنم در، چون خیال است
➖خیال می‌کنی! حالا شما بیدار شدید، خب شصت درصد فعلاً از خواب بیدار شده و فهمیده خبری در ماورای این عالم نیست و همه‌اش بازی است، آن چهل درصد هم به زودی بیدار می‌شوند.
⚡️به اَمَّن یُجِیبت، سراپرده‌ام
➖ «أَ مّن يجيبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السّوءَ وَ يَجْعَلُكُم خُلفاءَ الْاَرضِ أ اِلهٌ مَعَ اللهِ (۶٢ نمل)» این آیه چقدر پرطمطراق است ولی معنا ندارد، می‌گوید چه کسی هست درد تو را در کند، دفع کند؟ آیا غیر از من خدایی می‌شناسی یا نه!
⚡️به اَمَّن یُجِیبت، سراپرده‌ام
که این قول تو در فضا نارسم
⚡️بگفتی که من همره مردمم
ولٰکن نبودی به وقت فشار تنم
«تحریم سخن (499)» 30-05-1403
⚡️ما شاکلهٔ منتظران، تشنه لبی‌ست
عاقبت امر همه مضطربان، یک فرجی‌ست
⚡️چون جهنم آمده این عصر بد
پس توقع کی کنی از این سدد
➖عریضهٔ گرفتاران است:
⚡️مرا ز این مقادیر، ببر به جای بهتر
➖«غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ».
⚡️مرا ز این مقادیر، ببر به جای بهتر
چرا شوم پشیمان ز این عمر پر از شر
⚡️درختان این جنگل غیبتت
شکوفا شده در همه بدعتت
⚡️با عزیزان خودش دیدی چه کرد؟
این خدای ارض پرنکبت چه کرد؟
➖در آن حدیث قدسی «و مَن عَشَقَنی، عَشَقتُهُ، کسی که عاشق من می‌شود عاشقش می‌شوم»، خصوصیت خدای زمین است که عاشق می‌شود، «وَ مَنْ عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، کسی را که دوست داشته باشم او را می‌کشم»، این نهایت تقرب به خداست، وقتی که می‌گویم دین بازیچه است، نگو چرا؟
⚡️از هر طرفی باد به این کشتی مضطر آید
گاهی ز مرض، گاه ز فقرش آید
⚡️سلام هر مقتول این زمانه
به ساحت مقدس خدای این رسانه
➖رسانهٔ انتظار را می‌گویم!
⚡️مرتجع آمد که بر ما خرده گیرد از قضا
کاسه لیس اجنبی شد این خوارج در بلا
➖مرتجع یعنی کسی که رجوع می‌کند به عقبهٔ خودش. عقبهٔ دین؛ «وَ لَا یَغُرَّنَّکُم بِاللهِ الْغَرُور (۵ فاطر)» است، یعنی خیال نکن خبری هست در دین. آن وقت اینها آمدند برای ما دین بازی می‌کنند و ما را کافر می‌دانند. برخورد پدرم را با اینها فراموش نمی‌کنم، همین آقایی که عکس بازی می‌کند از پدرم، یک بار پدر چنان از او عصبانی شده بود که یک قوری را به صورتش پرت کرد تا چند ماه به اندازهٔ یک پرتقال صورتش سیاه بود. وقتی پدر از دست بچه‌هایش عصبانی می‌شد من می‌رفتم شفاعت می‌کردم، آنقدر که به من لطف داشت! نیمه شب وقتی که مادر به من زنگ زد و گفت بیا حال پدر بد است، رفتم، دیدم ماشین اورژانس دم در است، رفتم داخل دیدم حالش بد است، به مادر گفتم چه شده است؟ گفت این با شوهرش اینجا درگیر شده، دعوا کردند و حال بابا بد شده، این هم لطف اینها بود، سبب قتل شدند و حالا با عبا و عمامهٔ آن بزرگوار سفره درست می‌کنند، جیب‌ها را خالی می‌کنند، خارج نشینان را خوشحال می‌کنند، مواضع سیاسی اتخاذ می‌کنند و با حکومت می‌جنگند.
⚡️چطوری شده سیزدهم از صفر
مبارک شده چون طلا را بخر
➖جادوگران عصر یک تست می‌کنند که ببینند مردم در چه وضعی هستند، مردمی که شصت درصدشان از خدا بریدند می‌روند دنبال خرافات، اگر سیزده صفر تو طلا بخری آن سال پولدار می‌شوی.
⚡️خرافات را آمده خیل این مردمان
سواری کند زیرکان در جهان
➖طلاهایشان فروش رفت، بقول پدرمان می‌گفت:
تغاری بشکند ماستی بریزد
جهان گردد به کام کاسه لیسان
⚡️سروده‌های رهایی بخوان تو ای مضطر
➖سرود ما چیست؟ همین عریضه‌هایی که هر روز می‌دهیم.
⚡️سروده‌های رهایی بخوان تو ای مضطر
که جان بدهد به ما صفای آن گلِ سر
⚡️در شرایط حاکم بر این مقادیرم
جز آزار و فشار نیامد به این بختم
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
➖یا این الله، همان است که در این مبحث آمده
➖یا این الله، بیکار است که در کرهٔ زمین آمده که به موسی می‌گوید نمک سفره‌ات و بند کفشت را از من بخواه!
❇️ یعنی آنقدر این خدا مخصوص این کره است که ربطی به کرات دیگر ندارد، به کهکشان‌ها به کیهان کاری ندارد، اینطوری زوم می‌کند. غیر از اینکه بگوییم کلاه بزرگی به نام دیانت سر ما رفته و ما بیچاره شدهٔ ادیان و مذاهب هستیم، همیشه کتک خوردهٔ اینها هستیم. دین آمد تا مردم را سرگرم کند، همانطور که سیاست آمد که مردم را سرگرم کند.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🟡 عزیزان همراه
حضور آنلاین کاشف توحید بدون مرز:
🗓 شنبه ۴۰۳.۵.۶
در ساعت ۱۵:۳۰ (۳:۳۰ بعدازظهر) خواهد بود.
اینها با یک شگرد قشنگی، مثلاً جلد چهارم کتاب که دربارهٔ علی است، هم می‌خواهند خودشان را مدافع علی نشان بدهند و هم اینکه تاریخ را جراحی می‌کنند بر ضد علی، مخصوصاً در واقعهٔ غدیر یک طوری می‌آیند زیرآب غدیر را می‌زنند که مسئلهٔ خلافت و امامت و وصایت مطرح نیست بلکه دعوایی بین علی و دو سه نفر است، پیغمبر گفت علی را اذیت نکنید!
🔷 «اَنَّهُ صَلَّى بِالْقُرْآنِ الْعَظِيمِ فِي رَكْعَةٍ وَاحِدَةٍ عِنْدَ الْحَجَرِ الْاَسْوَدِ، اَيَّامَ الْحَجِّ، عثمان ابن عفان تمام قرآن کریم را در یک رکعت نماز قرائت کرد و آن در کنار حجرالاسود در ایام حج بود». یک رکعت نماز، کلّ قرآن! یک نفر که می‌خواهد قرآن را با تندخوانی هم بخواند، از اول حمد تا آخر ناس، آیا می‌تواند در یک رکعت بخواند؟ بعد اینکه آیا حفظ بوده؟ بعد آیات اختلافی آن را چکار می‌کرده؟
🔷 حتماً آن قرآنی که عثمان می‌خوانده خیلی مختصر و کوچک بوده، خیلی حرف است ها! این را مشابه امیرالمؤمنین درست کردند، هرچه از این طرف هست فتوکپی آن را برای او درست کردند. این معاویه علیه الهاویه یک سیاستمداری بوده، چرچیلی بود! چون علی ابن ابیطالب در جنگ‌ها و در غزوات آبا و اجدادش را کشته بود، این یک کینهٔ سگی در دلش بود، وقتی که علی را در جنگ مغلوب کرد و علی کشته شد و همه جا را تسخیر کرد گفت حالا هم زور دارم، هم پول دارم و هم سیاست دارم؛ «زر و زور و تزویر».
➖آن موقع آمد از زورش استفاده کرد و طرفداران علی را کشت.
➖از پولش استفاده کرد و حدیث ساخت در برابر کل احادیثی که پیغمبر راجع به علی گفته و مشابه‌اش را برای این سه نفر درست کردند.
🔷 مثلاً برای علی در خواندن قرآن، نوشته‌اند علی سوار مرکب می‌شد تا پیاده می‌شد یک ختم قرآن می‌کرد، حالا باز آن را می‌شود یک کاریش کرد، بگوییم یک راه دور و درازی رفته، قرآن را خوانده، حفظ بوده، ولی این که در یک رکعت نماز کل قرآن را خوانده، این با عقل جور درنمی‌آید و نشان می‌دهد که پول‌های مسلمین در دست معاویه چطوری کار کرد که هم علی را کوبید و هم به وسیلهٔ مفسرین علیه علی تفسیر قرآن درست کرد و هم اینکه مشابه آنچه که از طرف پیغمبر برای علی آمده برای دیگران درست می‌کرد.
----------------------------------------
🟡 درس چهارم:
کتابی که نارسا و ناکافی است چگونه به پیروانش عصمت می‌دهد؟
- «خَيرُ النَّاس (العباد) مَنْ عُصِمَ وَاعْتَصَمَ بِكِتاب الله تعالى».
📗کتاب تاریخ الخلفای سیوطی صفحه ۱۲۸ است.
♦️از کلمات عثمان ابن عفان است. گفتم که هرچه این طرفی‌ها (شیعه) از امامانش روایت دارد، اینها هم آمده‌اند از طرف ابوبکر صدیق، عمرالفاروق و عثمان کاتب احادیث و روایات نقل کرده‌اند.
می‌گوید: «خَيرُ النَّاس (العباد) مَنْ عُصِمَ وَاعْتَصَمَ بِكِتاب الله تعالى، بهترین مردم کسانی هستند که از گناه پاک شوند و به کتاب خدای بلند مرتبه چنگ بزنند و به آن عمل کنند».
♦️«خَيرُ النَّاس (العباد) مَنْ عُصِمَ». «عُصِمَ» یعنی عصمت. «بهترین مردم کسانی هستند که عصمت داشته باشند». چه کسی عصمت دارد؟ خود قرآن دارد می‌گوید که «اِنَّ النَّفْس لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوء (۵۳ یوسف)» نفْس، سوء است؛ سوء قضا، سوء برداشت، سوء نیّت، سوءظن، «اِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي». این «اِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي» را کجا دیدیم؟ در زندگی یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر دیدی؟ نه!
♦️چون عصمت، هم مادی و هم معنوی است. عصمت به معنای حفاظ است که نه گناه به آن نزدیک می‌شود و نه خطر او را تهدید می‌کند. خطر بر انبیاء بود، آنقدر از طرف شهروندانشان مورد حملات قرار گرفتند که ناامید شدند و گفتند اگر خدایی هست کمک می‌کند، ولی مدام خدا در خواب یا در الهام به او می‌گوید برو جلو. بابا به الهام نمی‌شود توجه کرد، «فَاَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها (۸ شمس)»، این الهام هم مسخره کردن انسان است، هم خوب است، در جایگاهی که مرکز لعنت است؛ «اَلْدُّنیَا مَلعونَةٌ»، این «فَاَلْهَمَها فُجُورَها» فعال است، نه «وَ تَقْواها»!
♦️آیا پیغمبر عصمت دارد؟ عصمت از لحاظ مادی دارد؟ اگر عصمت دارد پس چرا جادویش می‌کردند؟ حفاظش کجاست؟ چرا زهر به او می‌دادند؟ چرا روز آخر به او سم دادند؟ چرا نشد و نگذاشتند وصیت بنویسد؟ حفاظ مگر نیست؟ حفاظ یعنی یک ستون از ملائکه بیایند کمک کنند. ملائکه کجا بودند موقعی که پیغمبر از هوش می‌رفت و به هوش می‌آمد و مدام می‌گفت چرا این را به من دادید خوردم؟ جبرائیل کجا بود که جلوی این سم را بگیرد؟ جبرائیل کجا بود برایش قلم و کاغذ بیاورد؟
♦️«وَاعْتَصَمَ بِكِتاب الله» چنین کسی که عصمت پیدا می‌کند اعتصام می‌زند، یعنی چنگ می‌زند به کتاب خدا که آن عصمت دائماً در حال ورود باشد، یعنی روز و شب که تقویم او رقم می‌خورد، عصمت، او را حفظ کند، از گناه می‌خواست حفظ کند.
6847 403-05-05
1⃣ پس تکلیف جنگ‌های زمان علی چه می‌شود؟
2⃣ قبل از آن، فتنه‌های بسیاری بوده است.
3⃣ اقوالی که با محکمهٔ عقل نمی‌خواند!
4⃣ کتابی که نارسا و ناکافی است چگونه به پیروانش عصمت می‌دهد؟
#صوتی
اصلاً این حرف‌ها از ما گذشته است.
---------------------------------------
🟡 درس سوم:
جمع اکاذیب در قرآن!
(بازخوان از تدریس 3202)
- «عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: مَا اِدَّعَى اَحَدٌ مِنَ اَلنَّاسِ اَنَّهُ جَمَعَ اَلْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا اُنْزِلَ اِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ الله تَعَالَى اِلَّا عَلِيُّ ابْنُ اَبِي طَالِبٍ رَضِی الله عَنه وَ اَلْاَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ».
📕کتاب اصول کافی جلد ۱ صفحه ٣٣٢، از امام باقر است.
این یک سند را از اصول کافی شیعیان آورده، از امام باقر نقل می‌کند. ببین چقدر سالوس هستند زرنگ هستند که متن را همانطور که هست می‌آورند، نوشته «از امام باقر علیه السلام»، در حالی که اینها ائمهٔ شیعه را قبول ندارند، اینها خودشان چهار تا امام دارند.
یحتمل این درس تکرار باشد، ویراستاران دقت کنند.
صاحب این کتاب از این طرف آمده یک سری احادیث آورده، کتاب به نام «گذری در تاریخ اسلام» است، چهار جلد است، تا به حال ثابت می‌کردند که از قول شیعیان، آن هم بیشترش درپیتی است، مثلاً شعرا، شعرا که متخصص دین نیستند، شعر می‌گوید! یا لغت نویسان یا ادیبان مثل دهخدا، از کتاب‌های او استناد می‌کردند که قرآن دست نخورده است. حالا این را آورده‌اند که بگویند مثلاً ما بی طرف هستیم و همه چیز را می‌آوریم.
🔷 «عَنْ جَابِرٍ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا جَعْفَرٍ» جابر ابن حیان یا جابر ابن عبدالله انصاری گفت «مَا اِدَّعَى اَحَدٌ مِنَ اَلنَّاسِ اَنَّهُ جَمَعَ اَلْقُرْآنَ كُلَّهُ كَمَا اُنْزِلَ اِلَّا كَذَّابٌ وَ مَا جَمَعَهُ وَ حَفِظَهُ كَمَا نَزَّلَهُ الله تَعَالَى اِلَّا عَلِيُّ ابْنُ اَبِي طَالِبٍ وَ اَلْاَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ»، می‌گوید امام باقر گفت جز دروغگو هیچ کس از مردم ادعا نکند که تمام قرآن را چنانکه نازل شده جمع کرده است. یعنی کتاب عثمان ابن عفان ول معطلی! و کسی جز علی ابن ابیطالب و امامان پس از او آن را چنانکه خدای بلند مرتبه فرستاده جمع آوری نکردند.
🔷 دقت کردی! «کسی جز علی ابن ابیطالب و امامان پس از او»، اینجا این را آورده، اگر این نگاه شیعه است، اگر امام باقر امام پنجم این مردم هست همین یک کلام بس است که این کتاب‌ها را از خانه‌هایشان جمع کنند! این حجت است، این اتمام حجت است.
🔷 متأسفانه شیعه اینقدر بدبخت است که سر سفرهٔ اهل سنّت نشسته که قرآنش قرآن آنها است. این هم از احتجاجات کتاب اصول کافی که امام دوازدهم گفت: «کتاب اصول کافی برای شیعیان بس است». خیلی جالب است؛ «اَلْکَافِی کَافٍ لِشِیعَتَنا»، نمی‌گوید «القُرآن کَافٍ لِشِیعَتَنا» در این خیلی دقت کنید! نمی‌گوید «نهج البلاغه کَافٍ لِشِیعَتَنا»، اصول کافی را می‌گوید، اصول کافی که در آن یک مبحث بزرگ داریم به نام «باب التحریف القرآن»، منتهای مراتب تقیه است دیگر!
🔷 شیعه یک عمری توسری خور بوده و با تقیه بزرگ شده، یک چند صد سال است که یک حکومت در ایران پیدا شده به نام تشیّع، اگر این چند صد سال را کنار بگذاریم، شیعه همیشه متواری بوده، توسری خور بوده، در زندان بوده، او را می‌کشتند و اموالش را مصادره می‌کردند.
-----------------------------------------
🟢 درس چهارم:
به واقع، هدایتگر بوده؟
(بازخوان از تدریس 6538)
- «مَنْ طَلَبَ الْهُدَى مِن غَيْرِ القُرآنِ اَضَلَّهُ الله».
📙کتاب وسائل الشیعه باب اول «قرائةُ القرآن» است.
♦️این روایت را هم باز از منابع شیعه نقل کرده است.
از رسول خدا نقل می‌کند: «مَنْ طَلَبَ الْهُدَى مِن غَيْرِ القُرآنِ اَضَلَّهُ الله». حالا ببینید چقدر زیبا! بیست ورق قبلش چه گفت؟ مستند آورد از شیعه که این کتاب فایده ندارد، حالا الان آورده برعکسش را نقل می‌کند، به این می‌گویند سفسطه، مغلطه، از این شاخه به آن شاخه پریدن!
♦️«مَنْ طَلَبَ الْهُدَى» هر کس می‌خواهد هدایت بشود از غیر قرآن، قرآن را نمی‌خواهد، «اَضَلَّهُ الله» الله او را گمراه می‌کند. خب حالا ما یک عمری زیر سایهٔ این کتاب بودیم، آیا هدایت شدیم؟ برو بالا، آیا بزرگان دین هدایت شدند؟
♦️ هدایت یعنی چه؟ یعنی دینی که صد در صد جاری و ساری است نه دینی که نُه دهمش خاموش است با چراغ خاموش حرکت می‌کند و فقط یک لامپ دارد، این سفینه ده تا لامپ دارد، ده تا نورافکن دارد که یکی از آنها کار می‌کند، نُه تایش خاموش است.
♦️چگونه می‌خواهید با این کتابی که علی ابن ابیطالب می‌گوید «ذووجوه است» یعنی هر کس هر طوری که خواست تفسیر کند، چطوری هدایت می‌شود؟ آن وقت این بیچاره‌ها (این نویسندهٔ این کتاب) تقصیر دارند؟ خیلی هم باید از او تشکر کرد، برای اینکه «القُرآن ظَنِّيُّ الدِّلَالة» دلایلش و براهینش حدس است، گمان است، ظنّ است.
♦️ اینها بحث‌های حرفه‌ای است! تویی که شاگرد دانشگاه الهیات ظهوری هستی می‌فهمی من چه می‌گویم،