6846 1403-05-04
۱- آیا این حرف درخور مقام رسالت است؟
۲- پس اعتراض مسلمین چه میشود؟
۳- جمع اکاذیب در قرآن!
(بازخوان از تدریس 3202)
۴- به واقع، هدایتگر بوده؟
(بازخوان از تدریس 6538)
----------------------------------------
🔴 درس اول:
آیا این حرف درخور مقام رسالت است؟
- «وَ اَخْرَجَ ابْن عَسَاکر عَن عَلي - رَضِیَ اللهُ عَنْهُ- قَالَ: سَمِعْتُ اَلنَّبِيَّ يَقُولُ لِعُثمانَ: لَوْ اَنَّ لِي اَرْبَعِينَ اِبنةً زَوَّجتُكَ وَاحِدَةً بَعدَ وَاحِدَةً حَتَّى لَا يَبْقَى مِنهُنَّ وَاحِدةً».
📗تاریخ الخلفاء مربوط به سیوطی صفحه ۱۲۰ است.
ایضاً بررسی داریم از تاریخ صدر اسلام از دیدگاه اهل سنّت و جماعت، چهار جلد کتاب است و هر یک برای یکی از خلفای راشدین. این کتاب، مربوط به عثمان ابن عفان کاتب وحی است!
جالب است چون این کتاب در ایران چاپ و پخش میشود برای رد گم کنی هرچه میخواهند از خلفا تعریف کنند از قول علی نقل میکنند که برای شیعیان عجیب غریب نباشد و بگویند خب این علی خودمان است، ولی تاریخ قضاوت میکند، نظارت میکند، جسارت میکند و خبر میدهد.
🔶 میگوید که «اَخْرَجَ ابْن عَسَاکر عَن عَلي» راوی آن، ابن عساکر است، از امیرالمؤمنین: «قَالَ: سَمِعْتُ اَلنَّبِيَّ يَقُولُ لِعُثمانَ» گفت من خودم شنیدم که پیغمبر به عثمان گفت «لَوْ اَنَّ لِي اَرْبَعِينَ اِبنةً زَوَّجتُكَ وَاحِدَةً بَعدَ وَاحِدَةً حَتَّى لَا يَبْقَى مِنهُنَّ وَاحِدةً» میگوید اگر چهل تا دختر داشتم هر چهل تا را به تو میدادم، تو تند تند بکُش.
طبق همان نسخهای که (6845) پریروز داشتیم، که گفت «زیر عثمان قرار میگرفتند»، حالا یا «زیرش» در مسائل جنسی او خیلی قوی بوده اینها را میکشته یا اینکه منظور زیر مشت و لگد بوده!
🔶 آیا این پیامبر که ادعا میکند به آسمان وصل است اینقدر بیکار است، اینقدر وقت زیاد دارد، آنقدر مسئلهٔ مهم ندارد که بگوید اگر چهل تا دختر داشتم همه آنها را به عثمان میدادم، «وَاحِدَةً بَعدَ وَاحِدَةً» مدام میدادم تو بکُش یکی دیگر میدادم! آیا آدم معمولی این حرف را میزند؟ آدمهای معمولی وقتی دخترشان در خانهٔ دامادشان در سن جوانی از بین رفت، آیا برایشان سوال برانگیز نیست؟ شک نمیکنند؟ بعد دختر دوم را به او دادند دوباره این هم میمیرد. حالا پیغمبر میگوید «چهل تا باشد!»
🔶 ببینید وقتی که میگویم ورودیها در وحی، معارض همدیگر هستند، الان شاید این بحث را یک ورودی از جن داشته یا از شیطان داشته، تازه در اصل که میگوییم این از پیغمبر نیست، پیغمبری که میگوید من معراج رفتم و آن هم صد و بیست بار، یک متر و نیم فاصله بین من و صاحبخانه بوده، این حرف را نمیآید بزند، این حرف برای بزرگنمایی خلیفهٔ سوم است که توجه به او بشود که چقدر پیغمبر به او ارادت دارد که چهل تا دختر را هم حاضر است قربانی او کند!
----------------------------------------
🔵 درس دوم:
پس اعتراض مسلمین چه میشود؟
- «وَ قَالَ اَبُو هلال سَمِعْتُ الحسن يَقُولُ: عَمِلَ عُثْمَانُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً مَا يُنْكِرُونَ مِنْ اِمَارَتِهِ شَيْئاً».
📕کتاب تحقیق در شناخت عثمان ابن عفان صفحه ۶۴ است.
♈️ «ابوهلال میگوید شنیدم از حضرت حسن ابن علی ابن ابیطالب که میفرمود»، باز هم زدند به این طرف! یادت هست گفتم وقتی که بحث حدیث است، یک هزارم نوبت علی میرسد و آن هم حرفهایی که مشکوک است، سبک میکند؛ دربارهٔ جنابت علی، دربارهٔ اینکه میخواهد یک زن بگیرد بیاورد روی فاطمه زهرا، اصلاً همهاش نقطه چین شدهٔ دقیق است از الهاماتی که معاویة ابن ابی سفیان سر رشتهاش بود و آمد پایین. شما خیال میکنید مثل یزید در اهل سنّت نیست، که میخواهند سایه اهل بیت را با تیر بزنند؟ چرا نیست. چقدر فتوا نازل شد که کشتن شیعه واجب است و هر کس چند تا شیعه بکُشد جایش وسط بهشت است!
♈️ خب اینجا چه میگوید؟ میگوید: امیرالمؤمنین گفت «عَمِلَ عُثْمَانُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ سَنَةً مَا يُنْكِرُونَ مِنْ اِمَارَتِهِ شَيْئاً، عثمان ابن عفان دوازده سال مسند قدرت خلافت اسلام را به عهده گرفت که هیچ احدی امارت و خلافت وی را انکار نورزید». خود علی ابن ابیطالب خشت اول را انکار نکرد؟
♈️ برای اینکه قشنگ در تاریخ بماسد و هیچ وقت پاک نشود قربانی هم داد، آتش زدن منزل و سقط جنین زنش. از آن که بگذریم، آیا از سایر ممالک اسلامی علیه عثمان قیام نکردند به خاطر انتخاب فامیلهایش در مصادر مختلف؟ به خاطر خرج پول برای اقوامش؟ از تمام کشورها هزار نفر پانصد نفر جمع شدند و آمدند مدینه، قیام کردند و عثمان را کشتند.
♈️ چطور علی این حرف را میزند؛ «مَا يُنْكِرُونَ مِنْ اِمَارَتِهِ شَيْئاً»؟! اینها اصلاً یک چیزهایی را درست کردند، بعد، آن هم به نام علی و حسن ابن علی که تاریخ شاخ درمیآورد،
➖خدا زورش را به خلقش میرساند، واقعاً!
⚡️هی تقلّا میکنی در ازدواج
جنگ و نفرت آید و آدم، حراج
➖این تعداد زیادی از دختر و پسرها که دهانشان برای ازدواج آب افتاده به آنها میگویم قبل از ازدواج یک سری به دادگاه خانواده بزنند، بفهمند ازدواج یعنی چه! ازدواج ظاهرش عشق است، شهوت است، غریزه است، علاقه است، امید به زندگی است، تا پایش را میگذارد در زندگی مشترک، میشود؛ «جنگ و نفرت آید و آدم، حراج» یعنی آدمیت حراج میشود، صبر حراج میشود، دوستی و عشق و محبت به یغما میرود.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
- «عَینُ الاِیمانِ عُثْمَانُ ابنُ عَفَّانَ مُجَهَّزٌ جَیْشُ العُسْرَةِ».
📘تاریخ الخلفاء صفحه ۱۱۸- ۱۱۹ است.
♦️باز گفتند پیغمبر گفته است. زنده باد معاویة ابن ابی سفیان که هرچه پول در بیت المال بود داد به بزرگانی همچون شریح قاضی، ابوهریره، عبدالله ابن عمر و دیگران تا در تأیید خلفا و در تکذیب علی ابن ابیطالب حدیث بسازند.
♦️میگوید پیغمبر گفت: «عَینُ الاِیمانِ عُثْمَانُ ابنُ عَفَّانَ مُجَهَّزٌ جَیْشُ العُسْرَةِ» از حقیقت و سرچشمهٔ ایمان است عثمان، که «جَیْشُ العُسْرَةِ» را تجهیز کرد. یعنی عثمان با مالش اسلام را علنی کرد. اگر ایشان این کار را میخواست بکند اینقدر به فامیلهایش وجوهات شرعیه نمیداد که باعث قیام مسلمین در سراسر کشورهای اسلامی کند.
-----------------------------------------
🟡 درس پنجم:
این همه هزینه از دیگران برای پیشبرد اسلام!
- «لَمَّا مَاتَتْ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ تَحْتَ عُثْمَانَ قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ: زَوِّجُوا عُثْمَانَ لَو كَانَ لِي ثَالِثَةً لَزَوَّجْتُهُ، وَ مَا زَوَّجْتُهُ اِلَّا بِالْوَحْيِ مِنَ اللهِ».
📗کتاب تاریخ الخلفاء از سیوطی صفحه ۱۲۰ است.
💠 باز از جیب پیغمبر خرج کردند. زمانی که امّکلثوم دختر رسول خدا زن عثمان بود و فوت کرد، پیغمبر خدا فرمود اگر دختر سومی داشتم به عقد عثمان درمیآوردم تا زنش شود، من دختر را به عقد او درنیاوردم مگر به وسیلهٔ وحی از طرف خدا؛ «لَمَّا مَاتَتْ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ تَحْتَ عُثْمَانَ قَالَ رَسُولُ اللهِ زَوِّجُوا عُثْمَانَ لَو كَانَ لِي ثَالِثَةً لَزَوَّجْتُهُ، وَ مَا زَوَّجْتُهُ اِلَّا بِالْوَحْيِ مِنَ اللهِ».
💠 پیغمبر یک دختر به عثمان کاتب داد. ببین تحت اللفظی من میگویم، میگوید: «تَحْتَ عُثْمَانَ» زیر عثمان. حالا يا «زیر عثمان» به معنای این است که در مسائل جنسی مُرد، به او فشار آمد یا زیر مشت و لگد مُرد، و الا نباید میگفت «تَحْتَ عُثْمَانَ»، باید بگوید «فِي نکاح عُثْمَانَ»، «فِي تزویج عُثْمَانَ». بعد اولین دختر را داد، او را کشت. دومیاش را داد، او را کشت. دیگر دختر سومی نداشت که به او بدهد، گفت شما به او بدهید چون خدا به من گفته که دختر به عثمان بدهم.
💠 حالا در مورد زنهای خود پیغمبر، اگر یادتان باشد ما از خود این دین اسناد و مدارکی داشتیم که پیغمبر به میل خودش ازدواج میکرد، یکی از علائمش هم همین است که بعضی از زنهایش دشمنش بودند. چرا آنها را گرفت؟ با آنها قهر میکرد، از آنها جدا میشد و در دوری از آنها چله میگرفت، آنها رو در رو با پیغمبر میشدند و پیغمبر را توبیخ میکردند.
💠 از عایشه امّالمومنین چقدر داریم؟ که ما از دین ضبط کردیم و در دایرةالمعارف است، که پیغمبر را مچل میکرد، مسخره میکرد و سنگ روی یخ میکرد، که پیغمبر دادش در آمد و آرزوی مرگش را میکرد. یادت هست؟ «پیغمبر به خانه آمد، عایشه میگفت آی سرم! پیغمبر گفت چه موقع میشود که من تو را کفن کنم، دفنت کنم (4250)». آیا اینها تحمیلی نیست؟ آن وقت چطور زنهای پیغمبر وحی مُنزل نبوده، ازدواجهای عثمان وحی بوده؟ اینها را باید جواب بدهند! جواب ندارند که بدهند!
-----------------------------------------
🟠 درس ششم:
پس تکلیف معاویه و علی چه میشود؟
- «اللهَ اللهَ فِي اَصْحَابِي، لَا تَتَّخِذُوهُمْ
غَرَضاً مِنْ بَعْدِي، فَمَنْ اَحَبَّهُمْ فَبِحُبِّي اَحَبَّهُمْ، وَ مَنْ اَبْغَضَهُمْ فَبِبُغْضِي اَبْغَضَهُمْ، وَ مَنْ آذَاهُمْ فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللهَ، وَ مَنْ آذَى اللهَ يُوشِكُ اَنْ يَأْخُذَهُ».
📗 کتاب مشکوة المصابیح از ترمذی صفحه ۵۵۴ است.
🔷 باز رسول الله را وسط آوردند.
«اللهَ اللهَ فِي اَصْحَابِي، لَا تَتَّخِذُوهُمْ غَرَضاً مِنْ بَعْدِي، فَمَنْ اَحَبَّهُمْ فَبِحُبِّي اَحَبَّهُمْ، وَ مَنْ اَبْغَضَهُمْ فَبِبُغْضِي اَبْغَضَهُمْ، وَ مَنْ آذَاهُمْ فَقَدْ آذَانِي، وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللهَ، وَ مَنْ آذَى اللهَ يُوشِكُ اَنْ يَأْخُذَهُ» در حق یاران من از خدا بترسید و ایشان را بعد از من هدف قرار ندهید، پس کسی که دوست دارد ایشان را مرا دوست داشته، کسی مرا دوست بدارد خدا را دوست داشته، هر کس ایشان را دشمن بدارد مرا دشمن داشته، هر کس مرا دشمن بدارد خدا را دشمن داشته.
🔷 دقیقاً همین چیزهایی که برای فاطمهٔ زهرا گفته، برای علی گفته، این معاویهٔ علیه الهاویه با پولهای بیت المال مسلمین اینطوری برای خودش سنگرسازی کرده و ریشهٔ علی را از بیخ و بن خواسته بکَند که نکَند، چون تاریخ علی را میشناسد، علی را به عنوان یک مهرهٔ هدایت کننده، یک تابلوی ارشادی در جهان بشریت میشناسد.
6845 403-05-02
1⃣ حوادث حکومت او، چیز دیگری میگوید.
(بازخوان از تدریس 6572)
2⃣ جبرائیل از پیامبر حیا نکرد!
(بازخوان از تدریس 6572)
3⃣ اول مهاجر، پیامبر است در قاعدهٔ «وَ وَجَدَكَ ضَالّاً فَهَدَىٰ».
4⃣ همه جوره با کلمات، همه را پل عبور میسازند!
5⃣ این همه هزینه از دیگران برای پیشبرد اسلام!
6⃣ پس تکلیف معاویه و علی چه میشود؟
7⃣ پس چگونه خودش عامل فتنه شد؟
#صوتی
«تحریم سخن (480)» 01-05-1403
⚡️خشک سالی شده و برق برفت از بَر ما
چون عذاب است ز الله که آمد سر ما
➖این را با من زمزمه کن:
⚡️از دست و زبان که برآید
کز یاد و به نامت، شرف آید
➖این عرض ارادت به ساحت مقدس فرمانروای هستی است. وقتی که میگوییم هستی، یعنی کرهٔ زمین نیستی، به چشم نمیآید، ولی او ما را دعوت کرده به مسیر انتظار و هوای همهٔ شما را هم دارد.
⚡️خشک عصری که بیاید سوزان
نایَد از وی صفت رحم و مروّت به عَیان
➖این دربارهٔ الله است، میگوید به تعهداتش عمل نمیکند تو داری چه میگویی متشرع!
⚡️اجارهنشین است اینکه مینالد
➖عریضهٔ اجاره نشینها. واقعاً جواب اینها را چرا خدا نمیدهد؟ طرف صد تومان پول پیش پارسال بوده الان گفته دویست تومان، میگوید من یک قِران ندارم اضافه کنم، چکار کنم؟ دزدی کنم؟ مواد بفروشم؟ چکار کنم؟ این خدا چه جواب میدهد؟ صاحب مملکت خداست، صاحب مردم خداست.
⚡️اجارهنشین است اینکه مینالد
زمین به همه وسعتش، به تنگ آید
➖خدا این همه زمین دارد بعد نصفی از این اهالی مملکت اجارهنشین هستند، این اجارهنشینها هم کم کم زندگیشان متلاشی میشود چون وقتی یارو ندارد چکار کند، پول پیش دو برابر میشود اجاره دو برابر میشود، آخر از کجا بیاورد؟! من نمیدانم این خدایی که ما را خلق کرده حکیم است دیگر، حکیم یعنی «با دلایل و براهین، حکومت کردن»، خب این چطور رعیت خودش را بدبخت میبیند و هیچ چیزی نمیگوید؟ هیچ کاری نمیتواند بکند؟ یارو آمد پردهٔ کعبه را گرفته بود و گفت «ای که میدانی و میتوانی و میکنی»، حالا برعکسش است «ای که نمیدانی، نمیتوانی، نمیکنی»، نمیکنی یعنی گرهها را باز نمیکنی، این شده شناسنامهٔ خدا!
⚡️دلا خو کن به این طارق، که جان یابی
مران ما را ز درگاهت، که توّاب و به شر بینی
⚡️از حوادث، نی توان فرّان شدن
➖همهٔ مردم میگویند «فقط برای ما چرا اینقدر بدبختی میآید»، بابا برای همه است منتها همه درب خانههایشان بسته است، شما از دل مردم از داخل خانهٔ مردم خبر نداری، یک ماشین گران قیمت را میبینی میگویی این دیگر در بهشت است، یک خانهٔ خوب میبینی میگویی در بهشت است، از جهنمش که خبر نداری، غرور مردم اجازه نمیدهد که برایتان درد دل کنند، پس چیست میگوید که با سیلی صورتش را سرخ نگه داشته است؟
⚡️از حوادث، نی توان فرّان شدن
میتوان از باب یزدان، خوش شدن
➖اگر او کمکی بکند!
⚡️حضورت را در این راه پر از سنگ
➖یعنی راه انتظار. ما را سنگ باران میکنند. چه کسی میکند؟ «آمر» خدا، «مأمور» خوارج، منافقین، غاصبین، الان نشستهاند در آن خانه دارند برای ما توطئه میکنند، خانهٔ پدر را گرفتهاند و ما را که آنجا سهیم هستیم مورد سنگاندازی قرار میدهند.
⚡️حضورت را در این راه پر از سنگ
به امحائی نما، تردید و هر ننگ
⚡️فضایل با رذایل گشته همراه
➖این چیست؟ این قرآن است. بشر را از این طرف نوازش کرده و از آن طرف کتک زده، یک حد وسط هم گذاشته؛ «اِنَّ مَعَ العُسْرِ یُسْراً (۶ انشراح)»، «فَاِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً (۵ انشراح)»، روزگار یک سیلی به تو میزند، یک نوازش میکند. الان مردم دیگر نوازش نمیبینند، فقط سیلی است؛ سیلی فقر، درد، اجارهنشینی، طلاق، فرار از منزل، درگیری، ناامنی، اعتیاد.
⚡️فضایل با رذایل گشته همراه
فضیلت گم شد و ارذل شده راه
➖ دقت کن! «فضیلت گم شد و» ارذل یعنی رذیلترین رذائل.
«فضیلت گم شد و، ارذل شده راه» این راهی که داری میروی راه بدبختی است، فرار هم نمیشود کرد یقهات را گرفته چکار میخواهی بکنی؟ خودکشی هم نمیتوانی بکنی، خودکشی برای بعضیها امضا شده، اگرنه همهٔ مردم اکثراً از جان خودشان سیر شدهاند.
⚡️حقّ و باطل چو به جنگ آمده است
اهل حق کوفته و ابطل عصر، رو به شُکوه آمده است
➖جنگ حقّ و باطل. «حق» حقوق شما مردم است از خدا که شما را به این شرط خلق کرده؛ «اُدْعُونی اَسْتَجْب لَکُم (۶۰ غافر)» تا کارداشتی سریع؛ خدا! «لَبَّيْكَ عَبْدِي»، چه شده؟ این را میخواهم. بیا بگیر! این حق است، این حقی است که از تو ضایع شده، ای مردم حق شما را خدا خورده نه حکومت!
⚡️روزهای مضطران، پر آتش است
➖مضطرِ مضطربِ منتظرِ مغرمِ محروم من و شما هستیم و خیل آنهایی که به من عریضه میدهند و بسیاری که سفارش میکنند به دیگرانی که به من بگویند دعایشان کنم.
➖به یاد مریضان، به یاد آنهایی که در بیمارستان هستند، به یاد آنهایی که خرج درمان ندارند، به یاد اجارهنشینهایی که اجارهخانه ندارند.
⚡️روزهای مضطران، پر آتش است
شب شود، سودای ترس و وحشت است
➖این اعلان اعتراض به خداست.
این عریضهٔ همهٔ ماست، همهٔ گرفتاران و بیچارگان، همهٔ دردمندان، همه باهم زمزمه کنیم:
⚡️ساعتِ غیبت، به دور از رحمت است
➖این «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» کجاست؟ مُرده!
➖«به این سرزمین نحوست» یعنی غیبت، «که لعنت شده کارمان».
➖این عرض ارادت است به ساحت مقدس معبود و مسجود منتظران مخلص:
⚡️در هوای عشق تو، دلبر شدم
سم نخوردم لیک مُهلک در همه راهت شدم
➖دیگر چیزی از بدنمان باقی نمانده، من چه کنم با درد خودم، با درد این عریضه دهندگان! میگویم خدایا یک اسم اعظم به من بدهد تا من درد دردمندان را دوا کنم. آیا میشود؟
➖«بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ (۹ تکویر)».
⚡️وضع مردم را نگر آغشته بر پیچ و خم است
➖آدم دلش برای این مردم بیچاره میسوزد، یکی باید دلش برای من بسوزد که این همه درد و مرض دارم، این همه تهدید دارم، ولی من غرقم، در عرایضِ بیچارگان غمِ خودم را فراموش کردم.
⚡️وضع مردم را نگر آغشته بر پیچ و خم است
در فراز زندگی، شرّ و نشیبش فجعه است
➖«وضع مردم را نگر آغشته بر پیچ و خم است» پیچ و خم تاریخِ زندگی. «در فراز زندگی شرّ و نشیبش فجعه است» فجعه یعنی فاجعه.
⚡️راه ما صعب است، مستصعب تو بین
➖خوارج، اهل این راه نبوده، گروه خونش به این راه نمیخورده، میافتد برای اینکه از روز اول آمده سیاهی لشکر بشود و یک عده را به مسیر انتظار بکشد بعد خودش برود، ماموریتش همین بوده، الان به او میگویی چرا به این مسیر بد و بیراه میگویی، تو که تا چند وقت پیش دعاگو و مبلّغ بودی؟ میگوید آن موقع اشتباه کردم. حالا در ردهٔ بعد که دوباره یک مرحله بگذرد، امروز را میگوید اشتباه کردم.
➖امام صادق پرچمدار نهضت انتظار میگوید: «مسیر ما کلام ما حرف ما پنهان کاریهای ما سخت است، انبیاء نمیتوانند در کلاس ما شرکت کنند، ملائکه راه ندارند». حالا تو ای مستضعفِ محرومِ مضطرِ مضطربِ مغرم توانستی در این کلاس دانشگاه الهیات ظهوری شرکت کنی، دعوت از بالا بوده، تو نیامدی، همانطور که آنها رفتند خودشان نرفتند، اردنگی به آنها زدند و پرتشان کردند.
⚡️راه ما صعب است، مستصعب تو بین
چون مسیرت انتظار آمد، به جانت آن ببین
➖این عریضهٔ همهٔ ماست، این زبان حال همهٔ شماست:
⚡️از فشار این زمان درماندهایم
روز و شب خون خورده و افسردهایم
➖میگوید «خون، خونش را میخورد»، میگوید «خون دل خوردم». طرف میگوید خون دل خوردم یک چنین سرمایهای را به دست آوردم بعد باد زمان آمد آن را برد.
➖این هم برای رجم اهل آن خانهٔ غصب شده:
⚡️خانه در غصب شده ای پدرم لعن بکن
➖باز هم روضهٔ خانهٔ غصب شدهٔ پدرم که محل مناجات و عریضهٔ منتظران بود و امروز مرکز توطئه علیه مسیر انتظار شده است.
⚡️خانه در غصب شده ای پدرم لعن بکن
غاصبین و هم خوارج، با منافق همره و کاری بکن
➖مثلث هستند: «غاصب، خوارج، منافق»!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🔷 در طول هزار و چهارصد و چهل و چهار سال بین شیعه و سنّی مبارزه بوده، شیعه و سنّی هم از آن اول بوده؛
➖«سنّی» برمیگردد به ابابکر صدیق،
➖«شیعه» هم برمیگردد به علی ابن ابیطالب،
نه سنّی را بعداً درست کردند که مثلاً بگوییم این چهار امام را اهل سنّت درست کرده، نه شیعه را بگوییم صفویه درست کرده، نه، شیعه مرتبط به علی ابن ابیطالب است.
-----------------------------------------
🟤 درس چهارم:
وقتی که خدا لعنت کرده دیگر نوبت به خلق نمیرسد.
- «اِيَّاكُمْ وَ لَعْنَ الْاَرضِ».
📗کتاب احیاء علوم الدین جلد ۱ صفحه ۳۳ است.
باز هم همین تکرار حرف پیغمبر است.
این کتابهای غیر معروف! میگویم که من داشتم نگاه میکردم در تأیید عمر ابن الخطاب دیگر چون جایگاهی نداشتند، دستاویزی نداشتند آمدند سراغ شعرا؛ که سنایی این را گفته، مولانا این را گفته، شمس این را گفته، سعدی این را گفته، حافظ این را گفته، خب آنها هم زیر فشار دولت مرکزی بودند، حکومت مرکزی سنّی بود و مجبور بودند تقیه کنند، ائمه تقیه میکردند میخواستی شعرا تقیه نکنند؟ بحث خون است، بحث جان است.
♦️میگوید: «اِيَّاكُمْ وَ لَعْنَ الْاَرضِ، لعنت نکنید زمین را»، بعد خدا لعنتش کرده؛ «اَلْدُّنیَا مَلعونَةٌ» این حرف چه جایگاهی دارد؟ خدا لعنت کرده تو میگویی مردم لعنت نکنند؟
♦️مردم چه کسی هستند؟ مردم کف روی آب هستند، مردم امروز میآیند فردا میروند، دوباره فردا میآیند پس فردا میروند، همینطور چرخش خلقت است.
خب این هم از کلمات قصار ایشان.
----------------------------------------
🟡 درس پنجم:
بی حرمتی به زن، شعار است.
- «خَالِفُوا النِّسَاءَ فَاِنَّ فِی خِلَافِهِنَّ بَرَكَةٌ».
📘کتاب احیاء علوم الدین جلد ۱ صفحه ۳۳ است.
☑️ این هم باز تکرار است، حرف هم پیغمبر است و هم حرف علی است. «خَالِفُوا النِّسَاءَ» مخالفت کنی با زنان، «فَاِنَّ فِی خِلَافِهِنَّ بَرَكَةٌ» اگر میخواهی خانهات آباد بشود با زنت مخالفت کن! یعنی از دم درگیر باش. آن وقت این در معنایش آمده که آبروداری کند، ببین چه نوشته است؛ میگوید «در کار ناپسند با زنان مخالفت کنید».
☑️ خب این نامرد کجایش گفته «کار ناپسند»؟ «خَالِفُوا النِّسَاءَ» کجایش گفته «خَالِفُوا النِّسَاءَ في الشَر؟ في الضَرر»؟ یک چیزی میآورند که نمیتوانند پاسخگو باشند بعد میآیند آن را هم میزنند بدتر بویش درمیآید.
☑️ خب، این «مخالفت با زنها»، هم از قول امیرالمؤمنین است و هم از قول پیغمبر است. پیغمبر میگوید وعدهٔ دروغ به زن بدهید که خرت از پل بگذرد. دیگر نمیدانند که الان سبب درگیریها میشود، الان خانوادههای بسیاری سر این مسائل به هم ریختهاند. مگر میشود یک حرفی زد و پای آن نایستاد؟ هر حرفی، هر کلمهای، هر جملهای و هر سخنی واکنش دارد، تاثیر دارد.
---------------------------------------
🟣 درس ششم:
خواسته یا ناخواسته این چنین است.
- «لَا تُبغِضُوا اللهَ اِلَى عِبَادِهِ».
📕کتاب احياء علوم الدین جلد ۱ صفحه ۳۳ است.
🔸«لَا تُبغِضُوا اللهَ اِلَى عِبَادِهِ، خدا را خشمگین نشان ندهید به مردم». یعنی چه؟ خدا خشن نیست؟ اسماءایذایی، منبع خشونت الله نیست؟ خود این بندهٔ خدا یعنی عمرالخطاب، عمر ابن الخطاب، عمرالفاروق خلیفهٔ دوم رسول الله، خودش عصبانی مزاج و تندخو بود.
🔸به پیغمبر هم یک روزی گفتند بعد از تو چه کسی بیاید، چند نفر را معرفی کردند. پیغمبر عیب عمر را در این گذاشت، گفت عصبانی مزاج است مردم را میتاراند و از اسلام دور میکند.
🔸«لَا تُبغِضُوا الله اِلَى عِبَادِهِ» خود خدا خشونتش را به مردم تزریق کرد. این مردم برای چه به هم گلاویز میشوند؟ برای چه درگیر میشوند؟ چرا دزدی میشود؟ چرا خانوادهها به هم میریزند؟ چرا طلاق ایجاد میشود؟ به خاطر اینکه مردم عصبانی هستند.
🔸این عصبانیت، از خدا به اینها تزریق شده! خدای مردم، عصبانی و خشن، با خشونت فراوان، مردم هم همینطور، بعد در نماز مدام یک عمری گفتیم «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ» به ما غضب نکن! غضب کرده، شش تا و نصفیش هم آن طرف است.
----------------------------------------
🟢 درس هفتم:
به بزغاله رحم میشود ولی به زن حامله چی؟
- «لَوْ هَلَكَ حَمْلٌ مِنْ وَلَدِ الضَّأْنِ ضَيَاعاً بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ خَشِيتُ اَنْ يَسْأَلَنِي اللهُ».
📕 کتاب احیاء علوم الدین جلد ۱ صفحه ۳۳ است.
از کلمات عمر ابن الخطاب، بزرگ اهل سنّت و جماعت است.
♈️ اگر بزغالهای در کنار رودخانه فرات ضایع شود میترسم خداوند به خاطر آن مرا مورد بازخواست قرار دهد؛ «لَوْ هَلَكَ حَمْلٌ مِنْ وَلَدِ الضَّأْنِ ضَيَاعاً بِشَاطِئِ الْفُرَاتِ خَشِيتُ اَنْ يَسْأَلَنِي اللهُ».
6844 403-04-31
1⃣ پس حساب نفْس پیامبر چه میشود؟
2⃣ بالأخره روزی در آسمان است یا در زمین؟
3⃣ چیزی که پیامبر گفته، تکرار آن جایگاهی ندارد.
4⃣ وقتی که خدا لعنت کرده دیگر نوبت به خلق نمیرسد.
5⃣ بی حرمتی به زن، شعار است.
6⃣ خواسته یا ناخواسته این چنین است.
7⃣ به بزغاله رحم میشود ولی به زن حامله چی؟
#صوتی
❇️ حالا اینجا تاریخ یک سوال مطرح میکند که باید جواب بدهند و نمیتوانند جواب بدهند! مگر در همین اسناد و مدارک نخواندیم که پیغمبر گفت وحی در بستر همسرم عایشه نازل میشود (5022)؟ پس این ابوبکر پدر عایشه در بستر پیغمبر میخوابیده؟ که جبرائیل را نمیدیده ولی صدایش را میشنیده! این سوالاتی است که نمیتوانند جواب بدهند.
❇️ مثل این سوال این بود: یک روزی ابوحنیفه امام اعظم اهل سنّت روی منبر تدریس میکرد، یک زنی بلند شد و گفت: ابوحنیفه، «مسئلةٌ»!
ابوحنیفه گفت بگو.
زن گفت: «عایشه که به جنگ علی آمد، آیا به امر پیغمبر آمد یا به دل خودش؟» چون قرآن هم میگوید، به زنهای پیغمبر میگوید در خانههایتان بنشینید.
ابوحنیفه دید چه بگوید! اگر بگوید «به امر پیغمبر بوده»، که نبوده، اگر «به دل خودش بوده»، خب این نقص قرآن است! دید هیچ چیزی نمیتواند بگوید، گفت «ای زن، تو به امر شوهرت به مسجد آمدی یا به دل خودت؟» آیا این شد جواب؟
❇️ خلاصه بلبشویی است این دین ها! فقط اقتدار اسلام سر شمشیر است، بعدش هم پول، همین! البته به اسنادی که درآوردیم، دیدی که به تو گفتم، در جلسه تدریس قبل (6842) گفتم که در اسلام تمام مردان شمشیرزن شغلشان سربازی بود، عضو لشکر بودند؛ هر کسی که میتوانست شمشیر به دست بگیرد، کارهای مزرعه و کار زندگی هم یا زنهایشان میکردند یا بردهها و سیاه پوستهایی که گرفته بودند، چون امنیت نداشتند که اینها را ببرند در لشکر چون خیانت میکردند به خاطر اینکه از اسلام ضربه خورده بودند.
--------------------------------------
🔵 درس سوم:
محاکم محشر برای همه هست حتی پیامبر!
- «عَنْ عَائشة رَضي الله عَنهَا: النَّاسُ كُلُّهُم يُحَاسَبُونَ اِلَّا اَبا بَكر».
📕باز هم تاریخ خلفاء از سیوطی صفحه ۴۸ است.
🟪 ببینید مستندشان هم فقط یک کتاب است، یعنی اجماع نبوده در آنچه که میگویند، آن یک کتاب هم داستانش همان است که من گفتم، یادت هست؟ گفتم میتوانند حدیث درست کنند؛ «عَنْ فُلانٍ عَنْ فُلانٍ» از فلانی از فلانی برسد به پیغمبر، بهترین سند ما هم گفتار ابوهریره است که از مشایخ بزرگ و اعظم حدیث و روایت اهل سنّت است، که ده سال هم نوکری پیامبر را کرده و خودش در زمان مردنش اعتراف کرد و گفت حلالم کنید، التوبه، الغوث، الامان، استغفار، که چه؟ یک جایی من دیده بودم که گفت شصت هزار قال رسول الله را من جعل کردم. (یادم نیست کجا گفتم. غیر از این هم جای دیگر گفته بود، که من آن را یادم است.) بعد گفتند چرا این کار را کردی؟ گفت به خاطر اینکه به اسلام رونق بدهم، یعنی روغن روی آش خلفا بریزد! برای همین من از خواب بیدار شدم، واقعاً ممنونم از حاکمیت که من را یازده سال در زندان نگه داشت تا از همان روزهای اول فهمیدم نه دیانتی است و نه سیاستی، از آن روز دارم کتابها را ورق میزنم و مستندات را درمیآورم.
🔶 عایشه در دفاع از پدرش نقل میکند: تمام مردم در روز قیامت حسابرسی میشوند به جز ابوبکر، «النَّاسُ كُلُّهُم يُحَاسَبُونَ اِلَّا اَبا بَكر». خب تاریخ چه میگوید؟ قرآن میگوید که «وَ اِنْ مِنْكُمْ اِلَّا وَارِدُهَا..... حَتْماً مَقْضِيّاً (۷۱ مریم)» همهٔ شما سر پل صراط رد میشوید آن زیر هم جهنم است، هر کس جهنمی باشد تِلپی در آن میافتد.
🔶 در یک جایی من خواندم، نمیدانم سندش کجا بود، «به پیغمبر گفتند تو هم از روی آن پل رد میشوی؟ گفت بله من هم رد میشوم»! خب آن پل حسابرسی است، پس یعنی ابابکر صدیق مهمتر از پیغمبر است، پیغمبر از آن پل صراط باید رد بشود، ابابکر صدیق سر جایش محفوظ میماند.
----------------------------------------
🟢 درس چهارم:
چیزی که پیامبر را آزار نمیدهد!
(مرتبط با تدریس 4315)
- «عَجِبتُ لِهؤُلاء اللَّاتي كُنَّ عِنْدي، لَمَّا سَمِعْنَ صَوْتَكَ تَبَادَرْنَ الحِجابَ».
📙کتاب احیاء علوم الدین جلد ۳ صفحه ۱۱۰ است.
خب برویم سراغ جلد دوم، آن در باب ابوبکر صدیق بود و این در باب عمر ابن الخطاب است.
🟪 ببینید، من یک محقق بی طرف هستم، کاشف بدون مرز یعنی همین! یعنی من تعصبی نه روی شیعه دارم نه روی سنّی، نه روی اسلام نه روی مسیحیت، من تحقیقاتم را ارائه میدهم برای ثبت در تاریخ، اگر به ائمه برسد زندگی آنها را نقد میکنیم، الان هم یک چهار جلد کتاب رسیده در باب خلفا، اینها را نقد میکنیم، دشمنشان هم نیستیم، از نظر من ابوبکر صدیق، عمرالفاروق و عثمان کاتب، محترم هستند به خاطر اینکه قسمت اعظم مسلمین به اینها احترام میکنند و از این طرف هم ائمه برای من محترم هستند به خاطر اینکه نورافکن راه ما هستند و ما را در رسیدن به حقایق کمک میکنند، طبق گفتهٔ قرآن «وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ (۱۶ نحل)»، «فَسْئَلُوا اَهْلَ الذِّکْرِ (۴۳ نحل)»، همهٔ اینها مستندات ماست که ما از اینها طرفداری نمیکنیم بلکه از آنها استفاده میکنیم،
6843 403-04-30
1⃣ «الدَّهْرُ اَنْزَلَنِی»یِ علی، در این نسخه تعریف شده است.
2⃣ مقام شمارهٔ دوی وحی!
3⃣ محاکم محشر برای همه هست حتی پیامبر!
4⃣ چیزی که پیامبر را آزار نمیدهد!
(مرتبط با تدریس 4315)
5⃣ از پیامبر نمیگریزد!
#صوتی
🔘 ابوهریره نقل میکند، ابوهریرهای که اعلام کرد من احادیث زیادی دروغ بستم به پیغمبر ولی نیتم خیر بوده، نیتم این بود که مردم را به دین دلچسب کنم، جذب کنم.
🔘 میگوید پیغمبر گفت: «مَا نَفَعَنی مَالُ اَحَدٍ قَطُّ مَا نَفَعَنی مَالُ اَبِي بَكْرٍ، هرگز مال هیچ کس به اندازهٔ مال ابوبکر مفید به حال من نبود». در حالی که ثروت ابوبکر در برابر دارایی خدیجه امّالمومنین هیچ بود، خدیجه دارای کاروان تجارتی بود و قافلهٔ او بر اقتصاد مدینه تأثیر داشت، که پیغمبر هم قبل از بعثت، معاون خدیجه بود در سرپرستی کاروان تجارتی که از مکه به شامات میرفت و از شامات برمیگشت.
اینها نکاتی است که تاریخ را نوشتهاند ولی وارونه!
-----------------------------------------
🟡 درس سوم:
پایههای دین که چنین باشد، توقعی از ارشادات آن دارید؟
- «مَنْ اَحَبَّ اَبَا بَكْرٍ فَقَدْ اَقَامَ الدِّينَ».
📕کتاب تعلیقات حدیقهٔ سنایی صفحه ۳۲۷ و ۳۲۸ است.
- «حُبُّ اَبِي بَكْرٍ وَ شُكْرُهُ وَاجِبٌ عَلَى كُلِّ اُمَّتِي».
📕کتاب نور الابصار صفحهٔ ٧۴، از انس است.
جالب است، در این کتابها نتوانستند مستندات در دفاع از پایگاه اهل سنّت از طریق ائمه بیاورند، بعد، از طریق شعرا و نویسندگان که ادعا میکردند شیعه هستند و در مناقب خلفا نگارش داشتند از آنها استفاده کردند و یا روایاتی به نقل از تواتر مستندات خودشان، شیوخ حدیث که نقل میکردند علی این را گفت، علی آن را گفت.
💠 میگوید پیامبر گفت: «مَنْ اَحَبَّ اَبَا بَكْرٍ فَقَدْ اَقَامَ الدِّينَ» هر کس که خلیفهٔ اول رسول الله را دوست داشته باشد مؤمن است، یعنی کلّ شیعیان بی دین هستند که ابوبکر صدیق را قبول ندارند.
💠 باز اینجا آورده است، از انس ابن مالک صحابی پیغمبر است که به خاطر شهرتش به نوکری رسول الله توانست از معاویة ابن ابی سفیان دریافت داشته باشد و به ضد اهل بیت و به نفع خلفا حدیث نقل کند.
💠 میگوید: «حُبُّ اَبِي بَكْرٍ وَ شُكْرُهُ وَاجِبٌ عَلَى كُلِّ اُمَّتِي» دوست داشتن ابابکر و تشکر از او، شکرگزاری به خاطر نعمت وجود او، بر همهٔ امتم لازم و واجب است. این هم جزء واجبات بود که در فروع دین نیامده بود!
💠 اینها در فروع دین هم خیلی دست بردند؛ در نحوهٔ نماز خواندن و وضو گرفتن و خیلی چیزها، از جمله طلاق و ازدواج. یک طوری میخواستهاند اینها را بالا ببرند که چند مقصد اجرا بشود:
➖یکی این کتابی که در دست مسلمانها هست موجه جلوه بدهند.
➖یکی این که میخواستند اهل بیت پیغمبر را بکوبند.
➖یکی این که چون پیغمبر بسیار از علی تعریف کرده، برای مقابلهٔ با امیرالمؤمنین.
💠 آدم این کتاب را که میبیند تعجب میکند چگونه معجزات برای اینها نقل کردند و با این کارهایشان توانستند اکثریت قاطع مسلمین را جذب خودشان کنند، الان چهار پنجم از اسلام که سنّی است سر همین است، زور شیعه کم بوده چون از اول، مثلث زر و زور و تزویر دست اینها بود.
💠 عمرالفاروق به ابوبکر صدیق گفت «فدک را از علی بگیر چون تا پول داشته باشند میتوانند مردم را جذب کنند، جیبهایشان را که خالی کردیم کسی دنبالشان نمیرود» و این خیلی حرف است و این نشان میدهد که مردم برای پول دنبال اسلام آمدند، فرهنگ نداشتند، اولش به زور تهدید کشتن «بُعِثْتُ اَنْ اُقَاتِلَکُم»، بعدش هم به خاطر مسائل مالی!
💠 یک چیزی که در این کتابها کشف کردم که خیلی مهم است این بود که تمام مردانی که زور داشتند بجنگند، در اسلام شغلشان جنگ بود، خیلی حرف است! برای همین اسلام اینقدر پیشرفت کرد. عرب که از قبل جنگجو و جنگ طلب بود و با حمله به این و آن، غذای خودش را فراهم میکرد، بعد که اسلام آمد، تحت عنوان جهاد، هر مرد مسلمانی که توانایی جنگیدن دارد این باید برود داخل پادگان، حالا کارهای زمینهایشان را چه کسی میکرده؟ یا زنانشان میکردند یا بچههای خردسال یا بردههایشان، یکی از اینها. احتمال داده میشود بردههایشان را به جنگ نمیبردند به خاطر اینکه اطمینان نداشتند چون اینها خودشان اسیر بودند دیگر، که یک وقت شورش کنند، خیانت و توطئه کنند.
-----------------------------------------
🟣 درس چهارم:
ابوبکر هم از کُتّاب وحی شد.
- «وَ اَخْرَج اَبُویَعلی عَن عَلی قَال: اَعْظَمُ النَّاسِ اَجْراً فِي الْمَصَاحِفِ اَبُو بَكْرٍ، اِنَّ اَبَا بَكْرٍ كَانَ اَوَّلَ مَنْ جَمَعَ الْقُرْآنَ بَيْنَ اللَّوْحَيْنِ».
📗کتاب تاریخ الخلفاء صفحه ۶۲، ابو یعلی به علی ابن ابیطالب نسبت داده است.
♦️«اَعْظَمُ النَّاسِ اَجْراً فِي الْمَصَاحِفِ اَبُو بَكْرٍ، اِنَّ اَبَا بَكْرٍ كَانَ اَوَّلَ مَنْ جَمَعَ الْقُرْآنَ بَيْنَ اللَّوْحَيْنِ».
«تحریم سخن (459)» 30-03-1403
⚡️غلط کردم که عمری را به راه دین سپردم
خیالم این چنین بودست، حق را میستاندم!
⚡️این حسینی که به تبلیغ، ستایش میکرد
این زمان، توبه کنان، لعن به آنها میکرد
➖عریضههای فقرای شهر:
⚡️پول ندارد که به دکتر رود
گور ندارد که کفن آورد
➖ مثال معروفی است میگوید که «گورم کجا بود که کفن داشته باشم»، خدایا به جامعه نیازمندان، بینوایان و گرفتاران رحم کن.
➖گورها هم که گران است، کسی که هیچ چیزی در بساطش نیست اقل قیمت قبر چندین میلیون تومان است!
⚡️استخاره، تو بدان، بهر چه آید به میان
بعد عقل و مشورت، هم تجربه آید عیان
➖آنهایی که استعلام میکنند حواسشان جمع باشد، مقدم بر استعلام دو تا چیز دیگر است: «بعد عقل و مشورت، هم تجربه، آید عیان»، ببین عقلت چه میگوید، بعد عقول دیگران در قالب مشورت و بعد هم تجربهٔ خودت و دیگران.
➖این هم ضایعات عید قربان است:
⚡️گوسفند است به قربانگه نفْس آمده از بهر قتال
بی گناه است که عیدش شده از بهر خیال
➖آن متشرع عید میگیرد، این گوسفند باید چاقو را حس کند در حنجرهاش!
⚡️اوضاعِ خلایق، تو نگر نارمدار است
در کشمکش عصر ببین، فاز به زار است
⚡️روستایی بنگر، دربه در و خونجگر است
➖ روستاییانی که عریضه میدهند، قشر فقیر جامعه، آنهایی که از خیلی نعمتها محروم هستند.
➖ منتظرینی که در روستا زندگی میکنند خیلی مشکل دارند!
⚡️روستایی بنگر، دربه در و خونجگر است
از بساطِ ستم و ظلمِ قضا، نالهسر است
➖ عریضهٔ اُسرای الله است، اینکه آمده در این دنیا اسیر خداست:
⚡️فقیران و اسیران زمان، درماندهاند
از فضای التهاب عصرمان، پس ماندهاند
⚡️پاسخ این ملت افسرده چیست؟
در جواب مردم نالان بگو، در بام کیست؟
⚡️خستگی از تنم نرفته برون
چون که دائم زدی مرا به دیون
➖این هم برای آنهایی که مقروض و گرفتار هستند، بدهی دارند، اجاره نشین هستند، حواسشان پرت است به آنچه که باید پرداخت کنند!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6846 403-05-04
1⃣ آیا این حرف درخور مقام رسالت است؟
2⃣ پس اعتراض مسلمین چه میشود؟
3⃣ جمع اکاذیب در قرآن!
(بازخوان از تدریس 3202)
4⃣ به واقع، هدایتگر بوده؟
(بازخوان از تدریس 6538)
#صوتی
«تحریم سخن (482)» 03-05-1403
⚡️سرزمین غیبت آمد پُر ز رنج
هر فشاری فرض آمد، دفع گنج
⚡️چون علیل آمد چنین انسانِ ناز
پس نگر آزار او را در قضا آمد به ساز
➖در این سرزمین غیبت به دنبال چه میگردی؟ خوشی؟ زیرخاکی دارد؟ عتیقه دارد؟ به دست میآوری وفا دارد؟ بقا دارد؟ خوشبختی دارد؟ انسانی که قرار بود محل نوازش خدا و فرشتگان باشد شده محل دفن زبالههای آفرینش!
⚡️فتنههای این زمین، آغشته است
از سما و خاک ارضش آتش است
⚡️کیمیای منتظر را طارق است
➖تنها راه علاج مشکلات، رفتن به وعدهگاه است.
⚡️کیمیای منتظر را طارق است
چون فرج آید بروجش در جبین است
⚡️استخاره میکند این خلق مضطر
➖اینها قراردادهایی است که فیمابین خلق و خالق است.
جوابش چاه و تیر و نیزه و دار
⚡️دعای این بشر، بر باد گشته
➖میگوید چرا چلههایمان اثر ندارد؟ متشرع میگوید چرا عتبات عالیات جواب نمیدهد؟ مؤمن متعهد معتقد میگوید چرا عتبات عالیات حاجت روایی نمیدهد؟
⚡️دعای این بشر، بر باد گشته
توسل بی اثر، بَر نار گشته
➖بعد یارو از دعا ناامید میشود، میرود پیش جادوگر یک مبلغ زیادی میدهد که خواستهاش را عملی کند، خواستهاش یا عملی نمیشود یا چند روز است، بعد، از یک جای دیگر سر برمیدارد خنثی میشود. وقتی که میخواهد درب را ببندد فرق نمیکند مسجد است یا کلیسا!
⚡️چو میعاد خدا مهدور گشته
➖برای چه اینها (دعا، استخاره، استعلام، استشاره، تفأل) جواب نمیدهد؟
⚡️چو میعاد خدا مهدور گشته
به هر وعده بشر را غصه گشته
➖وعدههای خدا به هدر رفته، همهٔ اینها وعدههای خداست، ما آمدیم اینجا تحت مواعید خدا؛
- یک وعدهاش در اقتصاد است که «يَا اَيُّهَا النَّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ (۱۵ فاطر)» ما را فقیر آفریده که پول بدهد.
- یک واحدش در امنیت است که «وَ اِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ (۱۸۶ بقره)» ما باید در آغوش مهر و محبت خدا قرار بگیریم.
- یک قِسمش نماز است که «اِنَّ الصَّلَاةَ تَنهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ المُنْكَرِ» (۴۵ عنکبوت) نماز یک مکانیکی است که موتور زندگیات را مرتب سرحال میآورد، تنظیم میکند، خوبش میکند، در حالی که نیست.
موتور زندگی چیست؟ آن مثلث: «ثروت، سلامت و امنیت»، تمام اینها قرارداد است، این فروع دین قرارداد است، اصول دین قرارداد است، خدا به هیچ کدام هم پایبند نیست، برای اینکه زور دارد، تو هم که «خُلِقَ الْاِنْسَانُ ضَعِيفاً (٢٨ نساء)» صدایت به جایی نمیرسد، آن وقت مردم گروه گروه بیمار میشوند. الان اعلام کردند که در اثر گرمای زیاد یک اشعهٔ جدید از خورشید میآید رو به زمین که همه را مبتلا به سرطان پوست میکند. خدا از این ملت بدبخت چه میخواهد؟ چرا؟ مردم چه کردند؟ مگر خودشان میخواستند بیایند؟
⚡️دعاوی گشته چون کوه
عمل آمد به انسان، هیچ چون اوه
➖«اوه» علامت اعتراض و تعجب است، اووووه، یعنی بس است دیگر، دروغ نگو، چاخان نگو!
➖این عریضهٔ همهٔ ماست:
⚡️مردم آزار است این الله ما
چون توالد میکند بر ضد ما
➖از جنس خودمان به وجود میآورد اسمش میشود بچه، دختر و پسر، اینها را یا دشمن ما میکند، که الان خیلی عریضهها هست که بچهها دشمن والدین هستند، یا برعکس، والدین دشمن بچهها هستند، و گاهی وقتها هم نه، یک موجودی را به دنیا میآورد ناقص، هم خودش لطمه میخورد و هم والدینش. بعضیها را که پیش من میآورند آدم دلش میسوزد، قیافه خوشگل، قشنگ دختر، پسر، کوچک و بزرگ، ولی تعادل ندارد، عقلش کار نمیکند، خودزنی میکند، اهل خانه را میزند، چه بگوییم از دست خدا. بعد اینها در شکم ننههایشان که هستند اجازه هم ندارند اینها را سقط کنند. چه کسی اجازه نمیدهد؟ خدا، نگو حکومت، خدا! هرچه بدبختی داریم مال الله است، بیخودی گردن حکومت نینداز!
⚡️خلق ناقص میکند گوید جمیل
➖«اِنَّ اللهَ جَمِیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمَال» من خوشگل هستم، خوشگلها را دوست دارم. عجب! تو خوشگل هستی؟ مکر و فتنهات خوشگل است؟ بلا و توطئههایت خوشگل است؟ مسخره کردنهایت خوشگل است؟ خلف وعدههایت خوشگل است؟
⚡️خلق ناقص میکند گوید جمیل
پس تبارک گفته بر اِنس علیل
➖مبارک باد گفته به این انسانی که به دنیا آمده، یا ظاهرش علیل است یا باطنش، یا تقدیرش علیل است، انسان ظاهرش خوب است میبینی عقلش کار نمیکند و همه را اذیت میکند، انسان ظاهرش خوب است، عقلش هم خوب است اما فقیر است، چه فرق میکند این هم علیل است دیگر، مریض است، زیر فشار است.
⚡️کفر میگوید پدر با همسرش
زانکه اولادش شده چون پرپرش
➖بعد میگویند کفر نگو! آن متشرعی که سیر است میگوید! همه چیزش درست است، همه چیزش سر جایش است، نه مریضی دارد، پول هم زیاد دارد و کسی هم با او کاری ندارد.
➖این درد و دل همهٔ انسانهاست:
⚡️این خدای دین و مذهب، جانی است
خلق را او در عذاب اکبر است
«تحریم سخن (481)» 02-05-1403
⚡️ازدواج است، هوا رفته اثر
چون به سیلابِ طلاق است، به عمر آمده شر
➖ازدواج یکی از قراردادهای مهم ادیان است برای بشریت ولی چون خالی از رحمت است منجر به خیلی از جنایات میشود. جزء حرفهای قرآن است که زده و معنا ندارد، قرآن میگوید: «وَ مِنْ آيَاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا (۲۱ روم)» زن و مرد مُسکن هم هستند، «وَ مِنْ آيَاتِهِ اَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ اَنْفُسِكُمْ اَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا اِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً (۲۱ روم)». «جَعَلَ» یعنی قرار دادم (همین قراردادی که میگویم) بین زن و مرد رحمت را، مودت و دوستی را. حالا خیر دین که کلاً از بین رفته و همهٔ قرار و مدارهایش که فرض کن یکی از آنها ازدواج است، یکی «اُدْعُونی» است، یکی ترمیم فقر مردم است؛ «يا اَيُّهَا النَّاسُ اَنْتُمُ الْفُقَراءُ اِلَى اللهِ (۱۵ فاطر)»، یکی از آنها همبستگی خدا با خلق است؛ «وَ اِذَا سَأَلَک عِبَادِی عَنِّی فَاِنِّی قَرِیبٌ اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذا دَعانِ (۱۸۶ بقره)» تمام اینها از بین رفته. آثارش چیست؟ آثارش همین است که در کشور میبینیم.
⚡️چون به وصلت شده آن لعنت عصر
➖وصلت زن و مرد، اتصال دو تا خانواده و خانوادههای مختلف.
پس نباید که توقع بکنی زآن همه فخر
⚡️کرامت داده بر حیوان و اشجار
ولٰکن عزتِ انسان برفت و آمد اشرار
➖«کرامت داده بر حیوان و اشجار» نسیم زیبا داده، زیبایی قشنگ داده به درختان، به روییدنیهای زمین، به میوهها، به انسان هم یک شکلی داده در قالب «وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا (۷۰ اسراء)» که برعکسش را دیدهایم.
⚡️خانه به تاراج رفت، پدر به یغما شده
➖تبری بجویید از آل اعرجِ «دزد، غاصب و خودفروش».
➖پدر شده سفره، پدر شده جیب، پدر شده حساب پسانداز، یک عمری رافض دنیا بوده، الان ورثهاش او را حلوا حلوا میکنند که به نامش جمع کنند، خودشان که عرضه ندارند، توان ندارند، آدم نیستند.
⚡️خانه به تاراج رفت، پدر به یغما شده
خارجی و منافق، همره غاصب شده
➖محل اجتماع این مثلث است: «خوارج و منافقین و غاصبین».
➖عریضهها برای بیماری خیلی زیاد است:
⚡️غرقِ مرض گشته این ملتِ مظلوم
هم که به فقر آمده مردم مغموم
➖درد دل همهٔ شماست:
⚡️صبوری میکنم با این عذابت
چه باید کرد با این نار داغت
⚡️چون منافق با خوارج همره است
خانهٔ بابای ما در دوزخ است
➖ دائماً تبری بجویید از محل تشکّل این مثلث!
➖آنجا که محل تابش نور بود الان آتش داده بیرون، هرچه ایمان است دارد میسوزاند.
⚡️فرماندهٔ این هستی، ما را ببر از پستی
➖خطاب به معبود واقعی زمین، مسجود حقیقی، نه این که الهام شده به انسانها و از آن تبعیت میکنند و مردم را بدبخت کردند.
⚡️فرماندهٔ این هستی، ما را ببر از پستی
بنگر که در این مستی، آمد به همه نحسی
➖همه مست شدند، مست آن مثلث؛ «دارالغرور، متاع الغرور، بالله الغرور»!
⚡️هستم اگر تو باشی به کنارم
به زیر سایهات کنم یه پرواز، بزارم
➖این عرض ادب است خدمت احکم الحاکمین، والی الولی.
⚡️خودکشی میکند این دخترک ناز چرا؟
➖در خبرها آمده بود که «دوتا دختر سیزده چهارده ساله محصول طلاق خودکشی کردند»، میدانی باید نفرین اینها را به خدا کرد که در قرآن سورهٔ طلاق گذاشته ولی سورهٔ ازدواج نگذاشته، سورهٔ محبت نگذاشته، الکی مردم را دعوت به ازدواج میکند؛ «وَ اَنْكِحُوا الْاَيَامَىٰ (٣٢ نور)» فرمان است، واجب است مانند «وَ اَقِمِ الصَّلاةَ (۴۵ عنکبوت)» نماز بخوان، ولی دیگر با آن کاری ندارد که ازدواج کردی به من ربطی ندارد برو. این انسان بدبخت کجا برود؟
این دوتا دختر محصول طلاق هستند که یکی پیش پدر نگهداری میشده و یکی پیش مادر، خسته شدند، ظرفیت ندارند. مگر بچه چقدر توان دارد؟ شما که در خانه دعوا و مرافعه میکنید و بچه کوچک دارید، بدانید که جنایتکار هستید چون آن بچهها له میشوند. این دوتا خواهر بالای برج میروند و خودشان را به پایین میاندازند، مغز متلاشی میشود.
⚡️خودکشی میکند این دخترک ناز چرا؟
که دو خواهر شده از زور فشار، بحر بلا
⚡️این شده حاصل تزویج ادا
➖«تزویج ادا» چیست؟ یعنی ادا و اطوار. این همه خرج میکنند، مهریه میگذارند، به رخ میکشند، مانور میدهند، تظاهر میکنند، که چه شده؟ ما ازدواج کردیم. مانور بزرگ، دادگاه خانواده است بروید آنجا ببینید چه خبر است!
⚡️این شده حاصل تزویج ادا
که به تدریج شده کینه و هم عین عزا
➖حالا مدام سفارش میکند برو ازدواج کن، سفارش میکند بچه بیاور. یک حرفی میزنند و دیگر با بقیهاش کاری ندارند که این بچهها چه میخواهند بشوند، چطوری میخواهند بزرگ بشوند!
⚡️ماحصل گشته ز دامان طلاق
چون خدایش شده کاذب، به همه نوع علاق
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🔷 خب حالا تاریخ چه میگوید؟ میگوید که چند تا اعتراض در آن هست، آنچه که از همه مهمتر است این است: «وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللهَ» هر کس مرا اذیت کند، یعنی اگر عثمان را اذیت کند من را اذیت کرده، من را اذیت کند خدا را اذیت کرده است.
🔷 اینجا بحث سر این است؛ آیا کسی زورش میرسد که خدا را اذیت کند؟ دیدی گفت که «الله را ما درآوردیم»، یادت هست؟ چند وقت قبل آن نسخه را یادت هست که گفت «مردم، خدا را به وسیلهٔ ما میشناسند (6834)»؟ این خدایی که برای پرستش معرفی شد، اینقدر بدبخت و بیچاره است که مردم میتوانند او را اذیت کنند! آیا معنای دیگری هست؟ بگو! «وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللهَ»!
-----------------------------------------
🟣 درس هفتم:
پس چگونه خودش عامل فتنه شد؟
- «وَ اَخرَجَ الترمذی وَ الحَاکم وَ ابن ماجة عَن مُرَّةُ ابْنُ كَعْبٍ قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ: يَذْكُرُ فِتْنَةً یُقَرِّبَهَا، فَمَرَّ رَجُلٌ مُتقَنَّعٌ فِي ثَوْبٍ فَقَالَ: هَذَا يَوْمَئِذٍ عَلَى الهُدَى، فَقُمْتُ اِلَيْهِ فَاِذَا هُوَ عُثْمَانُ ابْنُ عَفَّانَ. فَاَقْبَلْتُ بِوَجْهِی، فَقُلْتُ: هَذَا؟ قَالَ: نَعَمْ».
📕کتاب تاریخ الخلفای سیوطی صفحه ۱۱۹ است.
اینجا ستاد مچگیری است، اتاق تشریح تاریخ است.
☑️ «ترمذی و حاکم و ابن ماجه از مُرّة ابن کعب روایت میکنند که گفت: شنیدم از رسول خدا که از فتنهای نام میبرد و میفرماید آن فتنه نزدیک است و در این حال مردی که صورت خود را با جامه پوشانده بود از آنجا عبور کرد، پیغمبر گفت این مرد در آن روز (یعنی در روز فتنه) بر هدایت میباشد. من برخاستم و به طرف او رفتم که تا او را بشناسم که او عثمان ابن عفان بود، من رو کردم به رسول خدا و گفتم این مرد را میگویی؟ گفت بله»!
☑️ خب خود این آقا مفتّن بزرگ بود بعد از الله. الله مفتن است دیگر؛ «وَ لَقَدْ فَتَنَّا (۳۴ ص، ۳ عنکبوت)»، خداوند این مسئولیت را به گردن گرفته است. خب در عهد ایشان، «فتنه» چه بود؟ قیام مسلمانان از کشورهای تابع حکومت مرکزی اسلام یعنی مدینه، مردم قیام کردند. گرچه آنهایی که ماستمالی میکنند از قبیل نویسندگان این کتابها و میخواهند کمرنگش کنند که بگویند «نه، یک مشت اراذل و اوباش بودند» ولی شخصیتهای شناخته شدهٔ تاریخ بودند!
☑️ خود عایشه امّالمومنین جزء مخالفین این بود، که از خود اهل سنّت مستند داریم که در خیابان راه میرفت و میگفت که خدا لعنت کند و آرزوی مرگش را میکرد و تشویق به کشتن او میکرد. تاریخ را نمیشود به میل خود ساخت، چند روز میشود ولی برای همیشه نه!
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6845 1403-05-02
۱- حوادث حکومت او، چیز دیگری میگوید.
(بازخوان از تدریس 6572)
۲- جبرائیل از پیامبر حیا نکرد!
(بازخوان از تدریس 6572)
۳- اول مهاجر، پیامبر است در قاعدهٔ «وَ وَجَدَكَ ضَالّاً فَهَدَىٰ».
۴- همه جوره با کلمات، همه را پل عبور میسازند!
۵- این همه هزینه از دیگران برای پیشبرد اسلام!
۶- پس تکلیف معاویه و علی چه میشود؟
۷- پس چگونه خودش عامل فتنه شد؟
----------------------------------------
🔴 درس اول:
حوادث حکومت او، چیز دیگری میگوید.
(بازخوان با تدریس 6572)
- «اَلْحَياءُ مِنَ الْاِيمَانِ وَ اَحْيَا اُمَّتي عُثمان».
📚 کتاب جامع الصغیر جلد ۱ صفحه ۱۰۳، کتاب کنوز الحقایق جلد ۱ صفحه ۱۲۲ است.
ادامهٔ بررسی تاریخ صدر اسلام است از دیدگاه محققین اهل سنّت.
🔸میگوید پیغمبر از عثمان ابن عَفان تعریف کرد: «اَلْحَياءُ مِنَ الْاِيمَانِ وَ اَحْيَا اُمَّتي عُثمان، حیاء از ایمان است و با حیاترین کس، خلیفهٔ سوم رسول الله است»، یعنی از پیامبر حیاءاش بیشتر است، در حالی که جای دیگر نقل میکند؛ «مرکز حیا، پیغمبر بود».
🔸بعد کارهایی که ایشان کرده ضدیت دارد با هر مشت شرم و حیا و رودربایستی از قبیل گماردن اقوام در استانها و تقسیم بیت المال بین اقوام و تبعید ابوذر غفاری صحابی نامی پیامبر به کویر ربذه!
-----------------------------------------
🔵 درس دوم:
جبرائیل از پیامبر حیا نکرد!
(بازخوان از تدریس 6572)
- «عُثْمَانُ حَيٌّ تَسْتَحْیِي مِنْهُ المَلَائِكةُ».
📕 کتاب صَهرین (یا صُهرین) صفحه ۷- ۹ است.
از منابعی که نیست در جهان است!
♻️ باز گفتند پیامبر گفته: عثمان عین حیا بود و فرشتگان از او حیا میکردند؛ «عُثْمَانُ حَيٌّ تَسْتَحْیِي مِنْهُ المَلَائِكةُ».
بزرگ ملائکه جبرائیل است، جبرائیل از پیغمبر حیا نکرد، در آیات مختلف به امر الله او را توبیخ کرد.
▪️مهمترینش آیهٔ غدیر است: «وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ... ( ۶۷ مائده)، اگر وصایت و ولایت و خلافت علی را اعلام نکنی اصلاً پیغمبری انجام ندادی»، بدون رودربایستی؛ بیست و سه سال آب در هاون کوبیده!
▪️در سورهٔ حاقه آیات ۴۴ و ۴۶ گفته: «اگر دروغ بگوید، با قدرت، رگ قلبش را قطع میکردیم». دیگر از این توبیخ بیشتر؟ پس چرا فرشته وحی در رودربایستی گیر نکرد؟ این هم تازه خودش حرف دارد یعنی نشان میدهد از چند مرکز به پیغمبر الهامات وارد میشد، معارضه که میشد صدای جبرائیل درمیآمد که این را ما نگفتیم! دقت کنید؛ «اگر دروغ بگوید، با قدرت، رگ قلبش را قطع میکردیم».
▪️آیه ۲۱۳ سوره شعرا:
«هیچ معبودی را با خدا نخوان که معذب خواهی بود».
معلوم میشود که این ورودیها پیغمبر را هم به این طرف و آن طرف میکشیدند و الا توبیخ لازم نبود.
♻️ جبرائیل یا الله برای چه با خاتم النبیین به تندی حرف میزند؟ این مثال عوام است: «تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها».
پس در این سه آیه چیزهایی هست، آیات دیگر هم هست منتهای مراتب اینها خیلی صراحتش کامل است.
خب، معارضات را میبینی چقدر قشنگ هستند!
---------------------------------------
🟤 درس سوم:
اول مهاجر، پیامبر است در قاعدهٔ «وَ وَجَدَكَ ضَالّاً فَهَدَىٰ».
- «عُثْمَانُ اَوَّلُ المُهَاجِریِن اِلَی الله بَعْدَ نَبیِّ الله لُوطٍ عَلَيْهِ الْسَّلَامُ».
📗کتاب آثار الصحابه جلد ۲ صفحه ۲۶ است.
*⃣ باز میگویند رسول الله فرمود: «عُثْمَانُ اَوَّلُ المُهَاجِریِن اِلَی الله بَعْدَ نَبیِّ الله لُوطٍ عَلَيْهِ الْسَّلَامُ، اولین کسی که هجرت کرد به سوی خدا، عثمان ابن عفان بود بعد از لوط نبی». لوط را میخواستند بکُشند دررفت.
*⃣ او هم داستان قشنگی دارد، اولین پیغمبری است که ناموس خودش را به مردم عرضه میدارد و میگوید «بیایید اینها را بکنید»! آن موقعی که مردم حمله کردند.
آن چهار فرشته به خانهٔ لوط نبی آمده بودند، به شکل پسر بچه بودند بدون ریش و خوشگل، مردم حمله کردند و گفتند «بده ما اینها را بکنیم»، که لوط دخترانش را جلو آورد و گفت بابا اینها هستند، برای چه به اینها (به این پسربچهها) میخواهید تجاوز کنید؟ بیایید به اینها (دخترانم) تعدّی کنید. اینها خیلی حرف است! اینها دارای مسائل زیادی است که پنهان شده است و کم کم علنی میشود!
*⃣ حالا اصل بحث: عثمان اولین مهاجر است یا پیغمبر؟ قرآن در زمینهٔ هجرت نفسانی و فطری او (پیغمبر)، به پیغمبر چه میگوید؟ میگوید «وَ وَجَدَكَ ضَالّاً فَهَدَىٰ (۷ ضحی)» تو گمراه بودی ما تو را هدایت کردیم. این هجرت مهمتر است یا هجرت عثمان؟ منتهای مراتب با عینک تعصب که نگاه کنند همه چیز را وارونه وارد تاریخ میکنند و وظیفهٔ کاشف است که این وارونه نویسیها را افشا کند.
-----------------------------------------
🟢 درس چهارم:
همه جوره با کلمات، همه را پل عبور میسازند!
⚡️ساعتِ غیبت، به دور از رحمت است
کلّ عمر مردمان، در حسرت است
⚡️خبر آمد فرجی در راه است
➖یا کریم، یا رحیم، یا لطیف.
➖الهی که زودتر انجام بشود برویم به بقعةالانوار، فرج خصوصی همهٔ شما برسد.
⚡️خبر آمد فرجی در راه است
پس حرج میرد و منتظرین شادکنان، در راه است
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
«تحریم سخن (479)» 31-04-1403
⚡️ویروس چو پُر گشته به ایران
موسم شده امراض به هر شکل در اعیان
➖وفور بیماریها با نداریها، مساوی است با جنایاتی که خدا میکند. میگوید از قدیم میگفتند «گرز خورند پهلوان» است یعنی در زورخانه، پهلوان گرزی را دستش میگیرد که بتواند آن را حمل کند، بزرگ و سنگینتر از توانش نباشد، یا اینکه میگفتند «به اندازهٔ گلیمت پایت را دراز کن» البته این به خدا میرسد، حالا انواع و اقسام عذابها میآید، هوای فوقالعاده داغ باعث آمدن پشهٔ قرمز میشود، باران آن را خنثی میکند، باران نمیآید، هر وقت هم دلش خواست یک جایی همهٔ بارانها را جمع میکند خالی میکند تا سیل بیاید. یعنی الان همهٔ مردم میگویند این خدا مردم آزار است. رأی این ملت شصت درصد نفی این خداست، این ملت اینها را از چشم حکومت نمیبینند، برای اینکه حکومت کارهای نیست، آن که ملت را خلق کرده عذاب میکند. «الَّذِي خَلَقَ.... فَهَدَى (۲،۳ اعلی)» خلق کرده هدایت میکند. هدایت به چه؟ «وَالْعَصْرِ اِنَّ الاِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ (۱-۲ عصر)»، «اِنَّ النَّفْس لَأَمَّارَة بِالسُّوء (۵۳ یوسف)».
⚡️سلطان سلاطین چو به این خاک مدد کرد
➖این عرض ادب است به گردانندهٔ گیتی. وقتی میگوییم «گیتی»، میگوییم «جهان»، میگوییم «هستی»، یعنی کرهٔ ما هیچ است، هیچ! آنکه میگویی «ای هیچ ز بهر هیچ در هیچ مپیچ» یعنی همین کرهٔ زمین، بعد برای این کرهٔ زمین خدا درست کردهاند، بعد گفتهاند این خدا «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ (۵٢ نحل)» است، آسمانها مال این است. یک کرهٔ پیزوریِ زمین را تو نمیتوانی اداره کنی آقاخدا، بعد میگوید «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْاَرْضِ (۶۴ حج)»! میدانی یعنی چه؟ چه لقمهٔ بزرگی است؟ در گلوی الله گیر کرده، الله خلق کرده ساپورت نمیکند، یک عمری سر ما را کلاه گذاشتند و مدام گفتند «هر آن کس که دندان دهد نان دهد» نان را که نمیدهد هیچی دندانها را هم خراب میکند. بیلان خبری مسئولین مربوطه است که میگویند اکثریت مردم دندانهایشان خراب میشود میروند میکشند چون ندارند درست کنند، آقاخدا خوابی یا بیداری؟ «لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لَا نَوْمٌ (۲۵۵ بقره)» شعار این است؛ «نه، خدا نمیخوابد». اِ، عجب! پس چه کسی خوابیده است؟
⚡️سلطان سلاطین چو به این خاک مدد کرد
این ذرّهٔ ناچیز به دنیا چو علم کرد
➖ارادهٔ ملوکانهٔ آن بزرگ بزرگان این است که منتظرین موثق مخلص را یاری کند.
⚡️اقویٰ چو کند کاشف خود را
پس یأس و زبونی بکَند کاسب خود را
➖ما به حول و قوهٔ او ایستادهایم، اگرنه من اضعف ضعیفان هستم، اصغر صغیران هستم، احقر حقیران هستم، افقر فقیران هستم.
➖ما برای خدا کسب میکنیم، کسب و کارمان خداست، شغلمان انتظار است. هر وقت هم به ما گفتند بیا برو زیر خاک میرویم، ترس و واهمهای نداریم، آنقدر خدا بیماری به من داده که از مرگ استقبال میکنم، مثل امیرالمؤمنین که میگفت کجاست کشندهٔ من؟ این هم شعار من است: کجاست تروریستی که مرا ترور کند، اعدام کنندهای که مرا بر دار کشد؟
⚡️جنگ و جدال اجتماع بشری
داعیهدار زحمت سوء قضای دوزخی
➖این اخبار خارج را پیگیری کنید، همه چاقوها را تیز کردهاند، همهٔ ممالک! آنهایی که سرشان به تنشان میارزد آماده هستند. میزنند در شکم رقبا؟ نه بابا، میزنند بر سر ملل بیچاره، مردم در کرهٔ زمین بدبخت هستند، صاحب هیچ چیزی نیستند، نه سلامتی دارند، نه امنیت دارند و نه ثروت دارند.
⚡️به جان این بشر آرامشی نیست
به منزل راه و رسم عادلی نیست
➖همه دنبال عدل میگردند، وقتی که عقرب تقدیر یک نفر را میگزد چه میگوید؟ میگوید آخ! چرا من باید بسوزم؟ چرا من باید نابود بشوم؟ چرا زندگی من باید درب داغون بشود؟ این یعنی مرگ عدالت، یعنی یک عمری به ما دروغ گفتند، ما هم دروغ انتقال دادیم به مردم، که اصول دین چند تاست؟ پنج تا، اول توحید، دوم عدل! کجاست عدل؟ آیا خدا عادل است؟ چرا مردم را خلق کرده و در کویر غیبت آنها را ول کرده؟ این مردم بی کس و کار هستند، کسی را ندارند، خدا را دارند، خدا هم اینطوری به آنها ظلم میکند، نابودشان میکند، نه اینکه برق خانهٔ آنها را میبرد بلکه برق از جانشان میبرد.
⚡️هیاهوی فقر است ای مضطران
➖الان دیگر عریضهٔ فقرا آمده چندرغاز، قبلاً عریضهٔ آنها اجارهخانه بود، خرج درمان بود، گوشت و مرغ و برنج و روغن بود، الان میگوید پانصد تومان بده بروم دکتر، یک میلیون بده بروم دکتر. آدم چقدر سرشکسته میشود، از طرف این خدا خجل میشود. آخر نامرد چرا مردم را خلق کردی؟ خودش میگوید «اِنَّ اللهَ لَا يَسْتَحْيِي، خدا بی حیا است (۲۶ بقره)»، واقعاً بی شرم است. آخر چرا مردم فقیر را آفریدی؟ چرا رهایشان کردی؟ کجا بروند؟ چکار کنند؟
⚡️هیاهوی فقر است ای مضطران
به این سرزمین نحوست که لعنت شده کارمان
♈️ در عهد ایشان جنایات بسیاری رخ داد؛ حمله به ایران، کشتار عجیب و غریب از ملت ایران، آیا اینها از بزغاله کمتر هستند؟ چند بار زن حامله را داشتند میبردند که به خاطر زنا سنگسار کنند علی به دادش رسید، گفت الان نمیشود سنگسار کنی، این زن زنا داده بچهاش چه گناهی کرده؟ چرا بچهاش را بکشی؟
♈️ بعد به خانهٔ فاطمهٔ زهرا حمله کردند، گرچه آمدند ماستمالیش کنند، خب خانه را آتش زدند و بچهٔ فاطمه را سقط کردند، آیا اینها به اندازه بزغاله ارزش نداشت؟
ببینید یک چیزهایی میگویند، که خودشان در آن میمانند، من هم برای همین اینها را آوردم.
♈️ ما مستنداتمان، هم از تشیع است و هم از اهل سنّت، به خاطر اینکه ما میخواهیم حقیقت اسلام را پیدا کنیم، حقیقت اسلام دو بخش شده؛ شیعه و سنّی، از هر دو مسیر میرویم تا بدانیم که چه؟ که امام صادق راست گفت، گفت: «مستضعف دین دارد و دین ندارد»؛
➖«دین ندارد» یعنی از گذشته چیزی به نام دین برای ما نمانده،
➖«دین دارد» یعنی منتظر میرود دنبال دین واقعی که ربّالارباب است.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6844 1403-04-31
۱- پس حساب نفْس پیامبر چه میشود؟
۲- بالأخره روزی در آسمان است یا در زمین؟
۳- چیزی که پیامبر گفته، تکرار آن جایگاهی ندارد.
۴- وقتی که خدا لعنت کرده دیگر نوبت به خلق نمیرسد.
۵- بی حرمتی به زن، شعار است.
۶- خواسته یا ناخواسته این چنین است.
۷- به بزغاله رحم میشود ولی به زن حامله چی؟
-----------------------------------------
🔴 درس اول:
پس حساب نفْس پیامبر چه میشود؟
- «لَوْ كَانَ بَعْدِی نَبِیٌّ لَكَانَ عُمَرَ ابْنَ الْخَطَّابِ».
📗 کتاب الفاروق از شبلی نعمانی جلد ۲ صفحه ۴۴۷- ۴۵۵ است.
همچنان در حال بررسی تاریخ صدر اسلام هستیم از دیدگاه اهل سنّت.
🔘 میگوید: پیامبر گفت «لَوْ كَانَ بَعْدِی نَبِیٌّ لَكَانَ عُمَرَ ابْنَ الْخَطَّابِ، اگر بعد از من پیامبری ظهور میکرد، آن عمر ابن الخطاب بود». یعنی عمر برابر با پیامبر است.
🔘 پیامبر در آیات قرآن چند جا هم پایهٔ خودش را معرفی کرده که یکی در آیه «اَنْفُسَنَا» است؛ «اَنْفُسَنَا وَ اَنْفُسَکمْ (۶۱ آل عمران)»، «نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ (۶۱ آل عمران)». نفْس یعنی کپی، کپی مقدم بر هر کسی است.
🔘 «در ایجاد اخوت و برادری» که پیغمبر دوتا دوتا همه را باهم برادر کرد، ابوبکر را با عمر، همینطور همه، علی تنها ماند، علی گفت پس من چه؟ پیغمبر گفت تو با من برادر میشوی. برادر یعنی برابر، یعنی هر کس که سنخیت دارد با طرف خودش؛
کبوتر با کبوتر باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز
پس این مغایر است با این کلامی که به پیغمبر بستند، آن هم کتابهای غیر معروفشان؛ مثل الفاروق، اصلاً من چنین چیزی نشنیدهام!
----------------------------------------
🔵 درس دوم:
بالأخره روزی در آسمان است یا در زمین؟
- «اِبْتَغُوا الرِّزْقَ مِنْ خَبايَا الْاَرْضِ».
📕کتاب تاریخ الخلفاء از سیوطی صفحه ۱۱۴ است.
💠 گفتند پیغمبر گفته! چیزی که خیلی مهم است شیعه کلمات دارد؛ کلمات قصار، گفتار دارد، روایت دارد، جهانبینی دارد از رجال ظهوری خودش، رجال غدیری، اینجا برای عمر الخطاب، عمر ابن الخطاب، عمر الفاروق خلیفهٔ دوم رسول الله هم مثل ائمهٔ شیعه کلمات نقل کردهاند. همهٔ اینها حساب شده است ها! دیدند که علی نهجالبلاغه دارد اینها هم برای اینها کلمات درست کردند. خب تحلیل کنیم ببینیم چه میگویند!
میگوید: «اِبْتَغُوا الرِّزْقَ مِنْ خَبايَا الْاَرْضِ، از درون زمین روزی خود را برآورید». بعد قرآن چه میگوید؟ معارضش را میگوید. قرآن میگوید «وَ فِی السَّمَاءِ رِزْقُکُمْ (۲۲ ذاریات)».
💠 ببین این بندهٔ خدا که خودش سواد نداشته، قبل از اسلام شغلش هم سمساری بوده، خرید و فروش جنس بوده، یک آدم معمولی بوده، بعد اینها، هم پولدار معرفیاش میکنند که پولهایش را خرج دین کرده و هم شمشیرزن معرفیاش میکنند در حالی که خود آنها در منابعشان همهٔ اینها را به علی نسبت میدهند، پول را به خدیجه نسبت میدهند و زور را به علی نسبت میدهند. گردن کلفتان و پهلوانان نامی عرب را علی زمین زده که وقتی نعرهٔ آنها بلند میشد «هَل مِن مُبارز» همه درمیرفتند.
حالا یکی یکی میرسیم، نگاه کنید وارونه نویسی تاریخ چیست!
💠 پس جناب عمر ابن الخطاب میگوید، جزء کلماتش است که «روزی در زمین است آن هم زیر زمین». شاید منظور زیرخاکی است، آن موقع که رسم نبود دنبال زیرخاکی و عتیقه بروند، آن وقت قرآن میگوید «نه، روزی در بالاست».
----------------------------------------
🟠 درس سوم:
چیزی که پیامبر گفته، تکرار آن جایگاهی ندارد.
- «اَخِيفُوا الْهَوَامَّ قَبْلَ اَنْ تُخِيفَكُمْ».
📕کتاب تاریخ الخلفاء از سیوطی صفحه ۱۱۴ است.
🔷 «حشرات موذی را بکُشید قبل از آنکه شما را بگزند» این قول معروف پیغمبر است، تکرار میکنند به نام دیگری، مثل یک موقوفه است که اسمش را برمیدارند و یک اسم دیگر میگذارند، اسم کسی که وقف کرده را برمیدارند و اسم یک نفر دیگر را میگذارند، این هم همینطور، این حدیث مال پیغمبر است منتها یک طور دیگرش.
🔷 پیغمبر میگوید: «اُقْتُلُ المُؤذِی قَبْلَ اَنْ یُؤذِی» موزی را بکُش قبل از اینکه تو را اذیت کند. اینجا میگوید: «اَخِيفُوا الْهَوَامَّ قَبْلَ اَنْ تُخِيفَكُمْ» هم از نظر ادبیات مرتبهای ندارد و هم از نظر اینکه تکرار حرف پیغمبر است یعنی اینها آمدند احادیث پیغمبر را آوردند «قَالَ العُمَر»اش کردند فقط به خاطر جنگ با شیعه، از این طرف هم شیعه آمده برای جنگ با سنّی غلو ایجاد کرده، یک چیزهایی میگوید که به عقل جور درنمیآید.
به عنوان یک معلم و راهنما از آنها استفاده میکنیم.
💠 «عمر گفت: یا رسول الله تو سزاوارتر بودی بر آنچه تو را حشمت میداد، پس عمر روی به زنان آورد و گفت ای دشمنان خویش، مرا حشمت میدارید و پیامبر خدا را حشمت نمیدارید؟ گفتند آری تو درشتتر و تندتر از پیامبر خدا هستی».
💠 داستان، چیست؟ یک مشت دخترهای خوشگل مشکل جلوی پیغمبر میزدند میرقصیدند؛ قرار بود این دین حاکم بشود، دین سمحه و سهله، آسان، راحت، روان، مردم آزاری در آن نباشد، «لَا اِکْراهَ فِی الدِّینِ (۲۵۵ بقره)» در آن باشد. عمرالفاروق که وارد شد همه دررفتند.
💠 پیغمبر چه گفت؟ «عَجِبتُ لِهؤُلاء اللَّاتي كُنَّ عِنْدي، لَمَّا سَمِعْنَ صَوْتَكَ تَبَادَرْنَ الحِجابَ» گفت تعجب کردم، اینها با من راحت بودند. ببین چه پیغمبر خوبی داشتی! اینقدر انگولک کردند تا پیغمبر شد خشن، وگرنه قرار بود که پیغمبر دین راحت را بیاورد، مدام دخالت کردند، مدام ارائهٔ طریق دادند، او هم بندهٔ خدا میترسد دیگر، پیغمبر میترسد، هر حاکمی میترسد.
💠 مگر نبود که ده نفر از همین بزرگان قوم توطئه کردند که شتر پیغمبر را در بیرون از شهر رم بدهند و از بالای بلندی او را به پایین بیندازند؟ که باز پیغمبر ترسید اسم آنها را بیاورد! من تعجب میکنم این «لَا تَخَفْ وَ لَا تَحْزَنْ (۳۳ عنکبوت)» که قرآن میگوید، پس به چه دردی میخورد؟ چرا پیغمبر از ترسش کم نشد؟ آن در غدیر، چرا پیغمبر میترسد؟
خب این هم از اینکه پیامبر منعی نداشت جلوی او بزنند برقصند ولی دخالت خلیفهٔ دوم باعث شد.
---------------------------------------
🟠 درس پنجم:
از پیامبر نمیگریزد!
- «اِنَّ اَلشَّيْطَانَ لَيَفِرُّ مِنْ ظِلِّ عُمَرَ».
📗کتاب تعلیقات حدیقهٔ سنائی صفحه ۳۴۵ است.
خیلی از اسنادش هم که این میآورد از شعرا است، جالب است! یعنی آن شاعر به لحاظ شاعرهای دو ملیتی، دو هویتی، که هم شیعه بودند و هم سنّی، به خاطر ترسشان، از آنها مستند میآورد که مثلاً سنایی چه گفت، شمس چه گفت، مولانا چه گفت، سعدی چه گفت، از آنها روایت میآورد در احقاق برتری بزرگان اهل سنّت، خیلی جالب است! فقط باید گفت دین بلبشو است، هیچ چیزی در آن نیست، فقط باید تقیه کرد چون دین شمشیر دارد، پول هم دارد.
♦️میگوید: پیامبر به عمرالفاروق گفت «اِنَّ اَلشَّيْطَانَ لَيَفِرُّ مِنْ ظِلِّ عُمَرَ» شیطان جرأت ندارد با عمر برخورد کند مگر اینکه با دیدن او از ترس پا به فرار میگذارد، شیطان از سایهٔ عمر میترسد.
حالا تاریخ یک سوال میکند: چطور شیطان از نوح نبی نمیترسد؟ نه نوح نبی از شیطان میترسد و نه شیطان از نوح. مگر نوح نگفت که بیا برو، شیطان بیا برو در کشتی (5582)؟ مگر نگفت؟! چطور فرار نکرد؟ از همهٔ انبیایی که مأیوس شدند شیطان فرار نکرد تا آنها را به مرحلهٔ یأس رساند؛ «حَتَّی اِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ وَ ظَنُّوا اَنَّهُمْ قَدْ کُذِبُوا (۱۱۰ یوسف)».
♦️پیغمبر گفت همهٔ شما شیطان دارید من هم دارم منتها من سوار شیطان هستم، نگفت شیطان از من درمیرود، گفت شیطان را به استثمار و استعمار کشاندم (924). حالا چطور میشود «اِنَّ اَلشَّيْطَانَ لَيَفِرُّ مِنْ ظِلِّ عُمَرَ»؟
♦️خلاصه میدانید چه باید بگوییم؟ باید همان حرف امام حسین را بگوییم، «وَ عَلَى الْاِسْلامِ السَّلامُ» یعنی اسلام در همان آغاز به تاراج رفت، به یغما رفت و الان هم تو باید با آن خداحافظی کنی. من در زندان با آن خداحافظی کردم، یک عدهٔ کمی با من حالیشان بود مست نبودند آنها هم در کشتی انتظار وارد شدند و بقیه هم چه شیعه و چه سنّی سر زیر لحاف دارند و قناعت میکنند به همین دینی که یک چنین افتضاحاتی دارد.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
6843 1403-04-30
۱- «الدَّهْرُ اَنْزَلَنِی»یِ علی، در این نسخه تعریف شده است.
۲- مقام شمارهٔ دوی وحی!
۳- محاکم محشر برای همه هست حتی پیامبر!
۴- چیزی که پیامبر را آزار نمیدهد!
(مرتبط با تدریس 4315)
۵- از پیامبر نمیگریزد!
----------------------------------------
🔴 درس اول:
«الدَّهْرُ اَنْزَلَنِی»یِ علی، در این نسخه تعریف شده است.
- «وَ اَخرج البخاریُّ و عَنْ مُحَمَّدِ ابْنِ علي ابن اَبي طالب قَالَ قُلْتُ لِاَبِي اَيُّ النَّاسِ خَيْرٌ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ؟ قَالَ: اَبُو بَكْرٍ، قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: ثُمَّ عُمَرُ، وَ خَشِيتُ اَنْ يَقُولَ عُثْمَانُ، فَقُلْتُ: ثُمَّ اَنْتَ؟ قَالَ: مَا اَنَا اِلَّا رَجُلٌ مِنَ المُسْلِمِينَ».
📗 کتاب تاریخ الخلفاء از سیوطی صفحه ۳۸ است.
همچنان بررسی تاریخ اسلام را داریم از صدر، در ارائهٔ خدمات فکری اهل سنّت برای بررسی این دین، که چگونه شکل گرفته!
صحیح بخاری از محمد ابن علی ابن ابیطالب یعنی از محمد ابن حنفیه روایت میکند، ببین چقدر قشنگ میآورند و به شیعه وصل میکنند که به شیعه بگویند از خودتان است دیگر، این حرف و این روایت از خودتان است.
♈️ محمد ابن حنفیه گفت به پدرم امیرالمؤمنین گفتم بعد از رسول خدا برتر کیست؟ گفت ابوبکر. گفتم پس از ابوبکر چه کسی است؟ گفت عمر. و من ترسیدم که در مورد عثمان سوال کنم. بعد پرسیدم پس از تو کسی برتر است؟ علی گفت من چیزی نیستم به جز فردی از مسلمانان. دقت کنید چینش این روایت چگونه است برای توجیه خلافت قبل از علی!
♈️ خود علی گفت دنیا من را پایین آورد؛ «انْزَلَنِی، ثُمَّ انْزَلَنِی ثُمَّ انْزَلَنِی» یک روزی من با پیغمبر بودم، برادرش بودم، نفْسش بودم، وزیرش بودم، جانشینش بودم، محرمش بودم، او رفت من را انداختند کنارِ ابوبکر، علی و ابوبکر. او رفت من را انداختند کنار عمر. عمر رفت، من را انداختند کنار عثمان. حالا اینجا خواستند علی را خوب ترور شخصیت کنند میگویند پسر علی از علی ابن ابیطالب نقل میکند.
♈️ «ثُمَّ اَنْتَ؟» خب تو چه کسی هستی؟ میگویی پیغمبر گفت ابوبکر خوب است، عمر خوب است. تو چه؟ «قَالَ: مَا اَنَا اِلَّا رَجُلٌ مِنَ المُسْلِمِينَ» علی گفت من مثل مردم عادی هستم.
پس غدیر خم چه میشود؟ پس دعوت خصوصی پیغمبر از اقوامش چه میشود که گفت هر کس اول به من ایمان بیاورد وزیر و وکیل و جانشین من است؟ علی ایمان میآورد و میگفت من هستم! اینها چه میشود؟
♈️ خیلی خوب وارد هستند، این که میگویم دیانت داخل سیاست شده و هر دو مزخرف شده، این است! خیلی عالمانه، آگاهانه میآیند و زیرآب علی را میزنند. خب یک پنجم مسلمین جهان طرفدار علی هستند، اینها حرف آنها را قبول ندارند ولی آنها حرف اول را میزنند، چهار پنجم هستند. بارها گفتم که بزرگان آنها از علی تعریف کردند و در کتب معتبر ثبت شده ولی این طرفیها از آن طرفیها هیچ تعریفی نکردند، اگر تعریف کردند این طرفیها گفتند. به روباه گفتند شاهدت کیست، گفت دُمم.
♈️ وقتی که میگوید «اَخرج البخاریُّ» این را بخاری (صحیح بخاری) عرضه کرده دیگر معلوم است، ولی وقتی که پای اساس روایات و احادیث نبوی میشود، یادت هست گفتم علی یکصدم میشود، یک هزارم میشود! از علی نقل نمیکنند جز چیزهایی که علی را بی آبرو میکند که آنها هم پایه و اساس ندارد.
♈️ «عَنْ مُحَمَّدِ ابْنِ علي ابن اَبي طالب قَالَ قُلْتُ لِاَبِي اَيُّ النَّاسِ خَيْرٌ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ قَالَ: اَبُو بَكْرٍ، قُلْتُ: ثُمَّ مَنْ؟ قَالَ: ثُمَّ عُمَرُ، وَ خَشِيتُ اَنْ يَقُولَ عُثْمَانُ، فَقُلْتُ: ثُمَّ اَنْتَ؟ قَالَ: مَا اَنَا اِلَّا رَجُلٌ مِنَ المُسْلِمِينَ». اینها بررسیهای تاریخ است، رسواییهای تاریخ است.
----------------------------------------
🟡 درس دوم:
مقام شمارهٔ دوی وحی!
- «وَ اَخْرَجَ ابن اَبي داود فِي كِتَابِ الْمَصَاحِفِ عَنْ جَعفَر قَالَ: «كَانَ اَبو بَكر يَسْمَعُ مُنَاجَاةَ جِبْرِيلَ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ وَ لَایَراهُ».
📕کتاب تاریخ الخلفاء از سیوطی صفحه ۳۸، کتاب المصاحف از ابن ابی داوود است.
❇️ اینجا ادعا شده که به ابوبکر هم وحی نازل میشد.
«اَخْرَجَ ابن اَبي داود» ابن ابی داوود «فِي كِتَابِ الْمَصَاحِفِ» در کتابش که نامش مصاحف است، «عَنْ جَعفَر»، جعفر کیست؟ حتماً جعفر جنی منظورش است، «قَالَ: كَانَ اَبو بَكر يَسْمَعُ مُنَاجَاةَ جِبْرِيلَ لِلنَّبِيِّ وَ لَایَراهُ» ابوبکر مناجات جبرائیل را در خدمت پیامبر میشنید اما او را نمیدید.
به اسناد خودشان نقل میکنند، اینجا روایت را به علی ابن ابیطالب نسبت دادند. عرض کردم در کتابهای حدیثشان از علی ابن ابیطالب یک هزارم نقل میکنند ولی اینجا برای اینکه دیگر مو لای درزش نرود و شیعه اعتراض نکند میگویند علیِ خودتان گفت.
♦️ابو يعلی از علی روایت میکند که گفت: «بزرگترین انسان از لحاظ اجر و ثواب در قرآن، ابوبکر است»، یعنی چه؟ «زیرا اولین کسی که قرآن را بین دو جلد جمع آوری نمود ابوبکر بود».
خب شنیده بودید که ابوبکر هم جزء کُتاب باشد؟ اینجا میگوید که «بزرگترین انسان از لحاظ اجر و ثواب در قرآن، ابوبکر است زیرا اولین کسی که قرآن را بین دو جلد جمعآوری نمود ابوبکر بود».
♦️ بین دو جلد یعنی یک کتاب دیگر، کتاب مستقل دو تا جلد دارد دیگر، چپ و راست، آنچه که درونش هست قرآن است. خب میگویند «دروغگو کم حافظه است» برای همین است که ابابکر صدیق هم جزء کُتّاب وحی است و تازه اولینش هست، اولین کس است، آن وقت چطور کتاب عثمان ابن عفان مطرح شد؟
♦️من فکر کنم اینها هرچه داشتند در شب کودتا قاطی کردند و یک چیزی درآوردند سرجمع کردند به نام قرآن. خیلی چیزها بر ما علنی شد در مطالعهٔ این کتابهایی که تحت عنوان «گذری بر تاریخ اسلام از دیدگاه اهل سنّت» است، که البته از پایین دستیهای شیعه هم اشخاصی را آوردهاند مثل شعرایی که شعر گفتند، نویسندگان شیعه که مناقب را تأیید کردند، ولی اصلش آن است که اهلبیت از بزرگان سنّی تعریف و تقدیر نکردند و هرچه بوده یا اشاره بوده یا نقل قول اهل سنّت بوده، که شیعه قبول ندارد.
♦️ آن دفعه هم به شما گفتم که معجزهٔ شیعه این است که بزرگان شیعه اهل سنّت را قبول ندارند ولی در منقبت امیرالمؤمنین در کتب اهل سنّت بسیار هست، که عرض کردم دو تا کتاب معروف: یکی «الغدیر» از علامه امینی در چند جلد و یکی هم از سلطان الواعظین شیرازی به نام «شبهای پیشاور» که ایالت پیشاور پاکستان را از طریق منابع خود سنّیها شیعه کرد، این خیلی مهم است، اینها نمیتوانند رد کنند، که الان هم آنجا در ایام عاشورا برای ابی عبدالله عزاداری میشود که اخیراً هم باز؛ یعنی هر سال به آنها حمله میکنند و یک تیراژی را میکشند.
╭─┅═ঊঈ📚ঊঈ═┅─╮
@Matnefarmayeshat
╰─┅═ঊঈ✍🏼ঊঈ═┅─╯
🟡 عزیزان همراه
حضور آنلاین کاشف توحید بدون مرز:
🗓 پنجشنبه ۴۰۳.۳.۳۱
در ساعت ۱۶ (۴: بعد از ظهر) خواهد بود.