Telegram-канал manojuneghan - 🔹کانال‌رسمی‌و‌مردمی‌‌ بخش جونقان‌‌،‌من‌و‌جونقان: Unsorted

🔹کانال‌رسمی‌و‌مردمی‌‌ بخش جونقان‌‌،‌من‌و‌جونقان

18 October 2024 08:07

زندگی هیچ‌نمی گوید ،‌
نشانت می دهد.

همتبارانم؛برقرار باشید...

🔹کانال‌رسمی‌و‌مردمی‌‌ بخش جونقان‌‌،‌من‌و‌جونقان

17 October 2024 19:54

دوستان جان سلام و درود. مطالعه این متن یک دقیقه از وقتتان را پیش خرید می‌کند.

پریشانی

حالم خوب نیست. بی‌حوصله‌ام . علت را می‌دانم و نمی‌دانم. می‌کاوم تا حسم را درک کنم. نامش چیست؟ در واژه‌دان کلمه‌ی پریشان را جستجو می‌کنم. مترادف‌ها ظاهر می‌شود: آشفته، بیآرام، بیقرار، پراکنده‌خاطر، دلواپس، سراسیمه، شوریده، مشوش، مضطر، مغشوش، متشتت و نگران. دو واژه‌ی آرام و آسوده هم در قامتِ متضاد خودنمایی می‌کند. آسوده را می‌طلبم. بیتی در لغت‌‌نامه‌ی دهخدا در مقامِ شهادت بر‌می‌آید که شاعرش مشخص نیست:
یک تن آسوده در جهان دیدم
آن هم آسوده‌اش تخلص بود.
به درونم می‌خزم. پریشانی یا آسودگی؟ انتخابم کدام است؟ مفاهیمی از هم‌ بیگانه و با هم قرین. وجود یکی ضرورِ بودنِ دیگری است. ترکیب‌ِشان زندگی را می‌سازد. درهم تنیده‌اند. دست‌چین نیستند. حیات همین است و چیزی جز این نیست. به قول آلگونه و به تعبیر اگزیستانسیالیسم‌ها ما دچار یک وانهادگی (پرت‌شدگی) در این جهان شده ایم. زندگی در عینِ خاستنی بودن گاهی بی‌نهایت نخاستنی می‌شود، اما همه آرزومندِ آنند. تنها مجالی که داریم و نیازمندِ دریابیدن.
زندگی صحنه‌ی یکتای هنرمندی ماست.
هرکسی نغمه‌ی خود خاند و از صحنه رود.
صحنه پیوسته بجاست.*
صحنه پیوست بجاست اما بازیگرانش فانی‌اند. هر روز یکی می‌آید و یکی می‌رود. تا هستیم به غایت بچشیمش.
آن‌هایی که بیش از بقیه از مرگ می‌ترسند، کسانی هستند که با حجمِ زیادی از زندگی نزیسته به مرگ نزدیک می‌شوند. بهتر است از همه‌ی زندگی استفاده کنیم. برایِ مرگ چیزی جز تفاله باقی نگذاریم، هیچ چیز جز یک قلعه‌‌ی سوخته.»**

* ژاله اصفهانی
** مامان و معنی زندگی، اروین د یالوم، ترجمه‌ی سپیده حبیب، نشر قطره.

هوشمند و شرافتمند باشیم.

من و جونقان

@manojuneghan