«اکنون بنظر میرسد که صبور تر شدهام، اما چراغی در وجودم خاموش شده است که دوست داشتم تا ابد روشن بماند...»
@lS_A_R_Vl
دیگران میتوانستند وقایع را به مستی و شوخی بگذرانند؛
اما برای من همهچیز بیش از حد جدی بود.
من همیشه رنجها و ترسها را بیش از حد حس میکردم…
و این استعدادِ نحس، راه را بر هرگونه آسودگی و سبکسری میبست.
@lS_A_R_Vl
من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
#حافظ
@lS_A_R_Vl
پناهت می مانم
حتی در روزهایی که تماماً
غرقِ هجوم کلمات غیر منصفانه ام.
@lS_A_R_Vl
خدا رو چه دیدی شاید پر گرفتیم 🪽
شاید خنده هامونو از سر گرفتیم
@lS_A_R_Vl
من ارگ بم و خشت به خشتم متلاشی
تو نقش جهان، هر وجبت ترمه و کاشی
#حامد_عسکری
@lS_A_R_Vl
من پذیرفته ام که برای آدم های اندک شماری می شود حرف زد، برایشان رفیق بود و از سویشان امید رفاقت داشت.
@lS_A_R_Vl
ای کم حرف من!
اگر بگویمت کلامت آرام من است
بیشتر حرف میزنی؟
@lS_A_R_Vl
درآن غروبِ سردِ خزان،
تورا صدا زدم که بمان!
ولی تو ناشنیده گرفتی.
حد وسطم رو گم کردم.
نه با آدمها حس بهتری دارم، نه با تنهایی به توافق میرسم. نه حوصله شلوغی رو دارم، نه با سکوت خونه کنار میام. نه انرژی کافی برای حرف زدن دارم، نه با خودخوری حس راحتی دارم. بعضی روزها به معنای واقعی کلمه از کادر زندگی خارج میشم.
@lS_A_R_Vl
من همیشه به زندگی امید دارم،
به اتفاقای خوب،
به چیزی که نیست ولی ممکنه پیش بیاد،
به نوری که نیست ولی ممکنه بتابه،
به راهی که سده ولی ممکنه باز بشه،
امید دارم به همه ی اون چیزهایی که تو قلبم گذر میکنه..🤍
@lS_A_R_Vl
در نامه نیز چند بگنجد حدیث عشق
کوته کنیم که قصه ما کار دفترست
#سعدی
@lS_A_R_Vl
اگر میلیون ها نفر دوستت داشتند
من یکی از آنها بودم؛
اگر یک نفر دوستت داشت،
من او بودم؛
و اگر هیچکس دوستت نداشت
من مُردهام…
شب بخیر🌙
#فرانتس_کافکا
@lS_A_R_Vl
ابر می بارد و من می شوم از یار جدا
چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا
ابر و باران و من و یار سِتاده به وداع
من جدا گریه کنان ، ابر جدا ، یار جدا
#امیرخسرو_دهلوی
*به درخواست یکی از همراهان کانال
«هل أتیت لأنی أنا؟
أم لأنک تائهُ ،و لا تعریف سوی عنوانی»
آیا آمدی به خاطر اینکه منم؟
یا بخاطر اینکه گم شدی و جز نشانی من، نشانی نمیدانی؟؟!
@lS_A_R_Vl
همین مجازات تو را بس !
که من دیگر تو را
آن طور که میدیدم
نمیبینم..
#محمود_درویش
@lS_A_R_Vl
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
دوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادم
باید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی
ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه
ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجایی
پرده بردار که بیگانه خود این روی نبیند
تو بزرگی و در آیینهٔ کوچک ننمایی
حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
این توانم که بیایم به محلت به گدایی
عشق و درویشی و انگشت نمایی و ملامت
همه سهلست، تحمل نکنم بار جدایی
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
شمع را باید از این خانه به دربردن و کشتن
تا به همسایه نگوید که تو در خانه مایی
#سعدی
@lS_A_R_Vl
عیدتون مبارک همراهان عزیز🌸
خوشحالیم که یک سال دیگه کنار ما بودید🫶🏻
باعث افتخاره✨🤍
ای که مرا خوانده ای، راه نشانم بده
در شب ظلمانی ام، ماه نشانم بده
یوسف مصری ز چاه، گشت چنان پادشاه
گر که طریق این بُوَد، چاه نشانم بده
بر قدمت همچو خاک، گریه کنم سوزناک
گِل شد از آن گریه خاک، روح به جانم بده
@lS_A_R_Vl
گفته بودم چو بیایی، غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
❤️❤️❤️
#سعدی
@lS_A_R_Vl
پس از تو خانه، خانه نشد،
هوایم عاشقانه نشد،
جنونِ مرا ندیده گرفتی.
اگه همهی دنیا باهات لج کردن،
من کنارت میمونم، من هواتو دارم.
من میشینم پیشت تا همهچیز روبه راه شه.
من میبرمت یه گوشه ی خلوت و محکم بغلت میکنم.
انقدر سفت که مطمئن باشی زود همهچیز اوکی میشه.
هر اتفاقی افتاد من طرف توام اینو یادت باشه...
🫂🫧🤍
@lS_A_R_Vl
به بزم دیگران تا کی چراغ انجمن باشی؟
شبی از در درآ ای شمع، من هم خانهای دارم
#قدسی_مشهدی
@lS_A_R_Vl