7056
دکتر ویدا فلاح فوق لیسانس و دکترای تخصصی روانشناسی تربیتی شماره عضویت سازمان روانشناسی: ۵۳۰۲ وبسایت🔰 vidafallah.com اینستاگرام 🔰 Instagram.com/vida.fallah محصولات🔰 @lifeskillsshop 02188840056-7
#داستان_کوتاه
پسر فقیری که از راه فروش خرت و پرت در محله های شهر، خرج تحصیل خود را بدست می آورد یک روز به شدت دچار تنگدستی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت ، در حالی که گرسنگی سخت به او فشار می آورد، تصمیم گرفت از خانه ای تقاضای غذا کند.
با این حال وقتی دختر جوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد که او بسیار گرسنه است. برایش یک لیوان شیر بسیار بزرگ آورد.
پسرک شیر را سر کشیده و آهسته گفت: چقدر باید به شما بپردازم؟ دختر جوان گفت: هیچ. مادرمان به ما یاد داده در قبال کار نیکی که برای دیگران انجام می دهیم چیزی دریافت نکنیم.
پسرک در مقابل گفت: از صمیم قلب از شما تشکر می کنم. پسرک که هاروارد کلی نام داشت، پس از ترک خانه نه تنها از نظر جسمی خود را قویتر حس می کرد، بلکه ایمانش به خداوند و انسانهای نیکوکار نیز بیشتر شد. تا پیش از این او آماده شده بود دست از تحصیل بکشد.
سالها بعد... زن جوانی به بیماری مهلکی گرفتار شد. پزشکان از درمان وی عاجز شدند. او به شهر بزرگتری منتقل شد. هاروارد دکتر شد ،
روزی دکتر هاروارد کلی برای مشاوره در مورد وضعیت این زن فراخوانده شد. وقتی او نام شهری که زن جوان از آنجا آمده بود شنید، برق عجیبی در چشمانش نمایان شد. او بلافاصله بیمار را شناخت. مصمم به اتاقش بازگشت و با خود عهد کرد هر چه در توان دارد، برای نجات زندگی وی بکار گیرد
مبارزه آنها بعد از کشمکش طولانی با بیماری به پیروزی رسید. روز ترخیص بیمار فرا رسید. زن با ترس و لرز صورتحساب را گشود. او اطمینان داشت تا پایان عمر باید برای پرداخت صورتحساب کار کند. نگاهی به صورتحساب انداخت. جمله ای به چشمش خورد: همه مخارج با یک لیوان شیر پرداخته شده است.
با امضای دکتر هاروارد کلی زن مات و مبهوت مانده بود. به یاد آنروز افتاد. پسرکی برای یک لیوان آب در خانه را به صدا در آورده بود و او در عوض برایش یک لیوان شیر آورد. اشک از چشمان زن سرازیر شد. فقط توانست بگوید:
خدایا شکر... خدایا شکر که عشق تو در قلبها و دستهای انسانها جریان دارد.
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
گاهى در سوگوارى گذشته گیر مى‌کنیم، زیرا آن را بى‌قید و شرط محکوم کرده‌ایم. برنگشته‌ایم که قسمت‌هاى خوب آن تجربه را بازیابیم و شیرینى آن را بچشیم.
📕 کتاب:چگونه به اینجا رسیدیم
✍🏻 اثر: #باربارادی_آنجلیس
#معرفی_کتاب
#ویدا_فلاح
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
#داستان_کوتاه
اولین امتحان محسن بعد از قبول شدن در دانشگاه بود، استاد اوراق امتحانی را بین بچه ها تقسیم کرد.
محسن دانشجوی درس خوانی بود و سوالات را پشت سر هم به خوبی پاسخ می داد تا اینکه به سوال آخر رسید: نام کوچک زنی که دانشکده را تمیز می کند چیست؟ مانده بود چه بنویسد. مثل یک شوخی به نظر می رسید.
او بارها و بارها این زن را دیده بود، چهره اش را خوب به خاطر داشت. می توانست بگوید حدودا چند ساله است اما اسمش؟ هرگز نپرسیده بود نام آن زن چیست؟ در نهایت او در حالی برگه خود را به استاد داد که آخرین سوال بی پاسخ مانده بود.
بعد از امتحان دانشجویان دور استاد گرد آمدند. یکی از آن ها پرسید: منظورتان از طرح سوال آخر چه بود؟
استاد پاسخ داد: هر شغلی را که انتخاب کنید با آدم ها زیادی سرکار خواهید داشت که هر کدام از آنها تاثیرات خاص خودشان را در زندگیتان خواهند داشت. همه آدم ها در هر جایگاهی سزاوار توجه و محبت هستند.
کمترین کاری که می توانید برایشان انجام دهید این است که به آن ها سلامی بکنید و لبخندی نثارشان کنید
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
#موسیقی_طبیعت
❤ تقویت و ساماندهی سلامت روحی و جسمی🍀🌹🌿
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
سوال یکی از مخاطبان:
🔐 من فرد شاد و بذله گويي هستم. همه از تفريح دركنارمن لذت مي برند. اما همسرم و همكارهام،خيلي وقتها دربحث هاي جدي، به نظراتم اهميت نمي دهند. چرامردم اينقدر بي جنبه ان؟
#مهارت_فردی
#خود_شناسی
#ویدا_فلاح
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
https://www.instagram.com/tv/CKqDzBVj3G4/?igshid=1xoamrnx5oxl4
لایو صبحگاهی امروز شنبه در دسترس شماست.
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
شما هم اکنون میتوانید کتاب های نشر مدیران خلاق را از نمایشگاه کتاب مجازی به صورت آنلاین و با تخفیف خرید کنید
لینک خرید کتاب
https://book.icfi.ir/book?publisher=مدیران+خلاق
شما هم اکنون میتوانید کتاب های نشر مدیران خلاق را از نمایشگاه کتاب مجازی به صورت آنلاین و با تخفیف خرید کنید
لینک خرید کتاب
https://book.icfi.ir/book?publisher=مدیران+خلاق
📔 زندگینامه آبراهام لینكلن ؛
«آبراهام لینکلن» در 12 فوریه 1809 (همزمان با چارلز داروین) در خانواده ای فقیر و در کلبه ای چوبی در مزرعه «سینکینگ اسپرینگ» به دنیا آمد.
در سال 1816، زمانی که لینکلن 7 ساله بود، همراه با پدر و مادرش به بخش بری هند نقل مکان کرد. در این ناحیه، در کلبه‌ای چوبی و بدون در و پنجره زندگی می كردند كه کف آن پر از علف‌های وحشی بود. رختخواب‌هائی که تشک‌های آن را با برگ خشک پر کرده بودند، یک یا دو چهار پایه، یک میز و یک کتاب مقدس، همه اثاث و دارایی آنها را تشکیل می داد.
تحصیلات رسمی او احتمالاً فقط 18 ماه آموزش، آن هم به وسیله معلمان غیر رسمی بوده است. در واقع، او خود آموخته بود، هر کتابی كه می توانست، قرض می گرفت و می خواند.
در ۱۸ سالگی، در دکانی کوچک مشغول به كار شد. در ۱۵ مایلی خانه‌اش، دادگاههائی در فصول معینی از سال تشکیل می‌گردید. لینکلن گهگاه صبح زود خود را به آنجا می‌رسانید و پس از آنکه تمام روز خود را به شنیدن سخنان قاضیان و دادستان و متهمان می گذراند، شامگاهان به خانه باز می‌گشت.
لینكلن كه در خانواده ای فقیر پا به دنیا گذاشت، در تمام طول زندگیش با ناكامی مواجه شد. او در هشت دوره انتخابات شكست خورد و دو بار در كار تجارت ناكام ماند و به درهم ریختگی روانی دچار شد. بارها امكان داشت كه از همه چیز دست بشوید و تسلیم شود، اما چنین نكرد و بزرگترین رئیس جمهور در تاریخ آمریكا شد. لینكلن قهرمان بود و هیچ گاه اسیر یاس و ناامیدی نشد. وی در سال 1860 و در سن 51 سالگی به ریاست جمهوری آمریکا انتخاب شد و در سال 1865، در آغاز دومین دوره ریاست جمهوری خود به قتل رسید وی در این مورد بیان داشت:
« راهی خسته كننده و لغزنده بود، یك پایم لغزید و به پای دیگرم خورد تا آن را هم از راه رفتن باز دارد، ولی من به خود آمدم و گفتم این صرفاً لغزشی است، نه از پا افتادن».
#مطلب_خواندني
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
#زندگي_اجتماعي_خوب
🔐 بهترين برخورد با افرادي كه داراي معلوليت جسمي مي باشند،چيست؟
✅ روش مطلوب آن است كه با ايشان مانند افرادغيرمعلول رفتار كنيد.
به او خيره نشويد،هرگزجلو ندويدتابازويش رابگيريد،يا صندلي چرخدارش رانزديكش ببريد.
اگر او دچارمشكل به نظر مي رسد،ازاوبخواهيدكه اگرمايل است،به شما بگويدكه چطور مي توانيد كمكش كنيد.
فوراًصميمي و بي رودربايستي صحبت نكنيد و سوألات شخصي نپرسيد.لطفاً هرگز درباره ي معلوليت اش، سخن آغاز نكنيد.
اگر او خودش موضوع را مطرح كرد، هرگزوهرگز درباره ي احساس او نسبت به توانايي اش پرس و جو نكنيد و نشانه هاي باليني رانپرسيد. زيرا اينها موضوعاتي هستند كه افرادمعلول دوست دارند هرچه بيشتر به فراموشي بسپارند.
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
📕کتاب: چگونه به اینجا رسیدیم.
اثر: #باربارادی_آنجلیس
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
#مقاله
هیچ وقت زمان کافی در اختیارم نبود. زندگی ام قرار بود “بعد” آرام بگیرد، وقتی “آن” کار مهم تمام می شد. مشکل این بود که عملا “هر چیزی” را مهم می دیدم.
با کاهش سرعتم، زندگی ام تغییر کرد. هنگامی که آموختم پریشانی ها را از ذهنم بیرون کنم توانایی ام برای تمرکز بر یک چیز در یک زمان افزایش یافت. قدر زندگی را طوری دانستم که هیچ گاه پیش از آن نمی دانستم، زیرا دیدگاهی وسیع تر، جایگزین بینش محدود من شده بود.
داشتم می آموختم در لحظه زندگی کنم.....
🔺برای مطالعه ادامه مقاله به لینک زیر مراجعه کنید:
✅لینک دسترسی به مقاله
https://www.vidafallah.com/سرعت-زندگی-خود-را-کاهش-دهیم/
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
روزی معلمی از دانش آموزانش خواست اسامی همکلاسی هایشان را بر رویکاغذ بنویسند. سپس، به قشنگترین چیزی که می توانند در مورد هرکدام از همکلاسی هایشان بگویند، فکر کنند و جلوی اسمش بنویسند.
دانش آموزان پس از اتمام، برگه های خود را به معلم تحویل دادند.
روز بعد، معلم نام هرکدام را در برگه ای جداگانه نوشت و تمام نظرات بچه های دیگر در مورد آن دانش آموز را در زیر اسمش یادداشت کرد و برگه مربوط به هر کدام را تحویل داد. شادی خاصی کلاس را فرا گرفت. معلم این زمزمه ها را از کلاس شنید:
"واقعا ؟ "
" من نمی دانستم که دیگران اینقدر مرا دوست دارند "
دیگر صحبتی از آن برگه ها نشد.
از قضای روزگار چند سال بعد، متقارن با شروع جنگ، یکی از دانش آموزانی که "مارک" نام داشت در جنگ ویتنام کشته شد! معلمش با خبردار شدن از این حادثه در مراسم خاکسپاری او شرکت کرد. کلیسا مملو از دوستان سرباز بود.
به محض اینکه معلم در کنار تابوت قرار گرفت، یکی از سربازان، به سوی او آمد و پرسید: " آیا شما معلم ریاضی مارک نبودید؟
"معلم با تکان دادن سر پاسخ داد: "بله "
سرباز ادامه داد: "مارک همیشه در صحبت هایش ازشما یاد میکرد"
در حین مراسم تدفین، اکثر همکلاسی های قدیمی اش برای شرکت در مراسم در آنجا گرد هم آمده بودند.
پدر مارک در حالیکه کیف پولش را از جیبش بیرون می کشید، به معلم گفت: "ما می خواهیم چیزی را به شما نشان دهیم که فکر می کنیم برایتان آشنا باشد "او با دقت برگه کاغذ فرسوده دفتر یادداشت که از ظاهرش پیدا بود بارها و بارها تا خورده و با نوار چسب بهم متصل شده بود را از کیفش در آورد. خانم معلم با یک نگاه آن را شناخت.
آن کاغذ، همانی بود که تمام خوبی های مارک از دیدگاه دوستانش نوشته شده بود!
مادر مارک گفت: "از شما به خاطر کاری که انجام دادید متشکریم . همانطور که میبینید مارک آن را همانند گنجی نگه داشته است.
"همکلاسی های سابق مارک دور هم جمع شدند.
چارلی با کمرویی لبخند زد و گفت: "من هنوز لیست خودم را دارم "
همسر چاک گفت: " چاک از من خواست که آن را در آلبوم عروسیمان بگذارم "
مارلین گفت: "من هم برای خودم هنوز برگه ام را دارم . آن را توی دفتر خاطراتم گذاشته ام "
" من فکر نمی کنم که کسی لیستش را نگه نداشته باشد"
.
معلم با شنیدن حرف های شاگردانش دیگر طاقت نیاورد و بی امان گریه اش گرفت.
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
چرا بعضي از افراد زود رنج هستند و اين خصوصيت، چه ارتباطي با عزت نفس فرد دارد ؟
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
یکی از مشهور ترین ترانه های اسپانیایی زبان تاریخ Historia de un Amor به اسپانیایی یعنی " داستان عشق" است که درباره عشق قدیمی یک مرد است که توسط ترانه سرای پانامایی، زنده یاد Carlos Eleta Almarán در سال 1956 بعد از مرگ همسر برادرش نوشته شد . این ترانه از رنجی که بعد از ویرانی عشق به وجود می آید می گوید.
#مهارت_فردی
#خود_شناسی
#ویدا_فلاح
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
#صداى_تفکر
#داستان
✅لطفا قضاوت نكنيد❗️
در تمامى اين سالها كه تو درگير مبارزه با مشكلات بودى،در حقيقت ريشه هايت را مستحكم مى ساختى....
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
شما هم اکنون میتوانید کتاب های نشر مدیران خلاق را از نمایشگاه کتاب مجازی به صورت آنلاین و با تخفیف خرید کنید
لینک خرید کتاب
https://book.icfi.ir/book?publisher=مدیران+خلاق
شما هم اکنون میتوانید کتاب های نشر مدیران خلاق را از نمایشگاه کتاب مجازی به صورت آنلاین و با تخفیف خرید کنید
لینک خرید کتاب
https://book.icfi.ir/book?publisher=مدیران+خلاق
شما هم اکنون میتوانید کتاب های نشر مدیران خلاق را از نمایشگاه کتاب مجازی به صورت آنلاین و با تخفیف خرید کنید
لینک خرید کتاب
https://book.icfi.ir/book?publisher=مدیران+خلاق
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
https://www.instagram.com/tv/CKgSMBegMT_/?igshid=1t8u3hojgzkqa
لایو قسمت سوم سایه ها و قضاوت نکردن در دسترس شماست.
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
#مطالب_خواندنی
معلم مدرسه‌ای با اینکه ﺯﯾﺒﺎ بود ﻭ ﺍﺧﻼﻕ خوبی داشت، هنوز ازدواج نکرده بود.
ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﺪند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:
«ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﺧﻼﻗﯽ خوبی ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﯼ؟»
معلم گفت:
«ﯾﮏ ﺯﻧﯽ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﺵ او ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ بار ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺧﺘﺮ به دنیا بیاورد ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ خواهد ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎ به هر ﻧﺤﻮﯼ شده ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯد.
ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ به دنیا آورد.
ﭘﺪﺭﺵ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ را ﻫﺮ ﺷﺐ کنار میدان شهر ﺭﻫﺎ میکرد. ﺻﺒﺢ ﮐﻪ می‌آمد، ﻣﯽﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ طفل ﺭﺍ نبرده ﺍﺳﺖ. ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺮای ﺁﻥ ﻃﻔﻞ دعا میکرد ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ می‌سپرد. ﺧﻼﺻﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﻭ ﮐﻮﺩﮐﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ بازگرداند.
ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺷﺪ، ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺎﺭﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺩﺧﺘﺮ به دنیا بیاورد ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ فرزند هفتم ﭘﺴﺮ باشد ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺗﻮﻟﺪ ﭘﺴﺮ، ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺰﺭﮔﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ.
ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺣﺎﻣﻠﻪ ﺷﺪ ﻭ ﭘﺴﺮﯼ به دنیا ﺁﻭﺭﺩ ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﻭﻣﺸﺎﻥ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ.
ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﻨﺞ ﺑﺎﺭ ﭘﺴﺮ به دنیا آورد ﺍﻣﺎ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﻫﻤﻪ فوت کردند.
ﻓﻘﻂ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺧﺘﺮﺷﺎﻥ ﮐﻪ ﭘﺪﺭ میخواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻣﺎﻧﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻮﺕ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻧﺪ.»
ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮔﻔﺖ:
«می‌دانید آن ﺩﺧﺘﺮﯼ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ میخواست ﺍﺯ ﺷﺮﺵ ﺧﻼﺹ ﺷﻮﺩ که ﺑﻮﺩ؟ آن دختر ﻣﻨﻢ! ﻭ ﻣﻦ ﺑﺪﯾﻦ دلیل ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﻡ ﭼﻮﻥ ﭘﺪﺭﻡ ﺧﯿﻠﯽ ﭘﯿﺮ ﻫﺴﺖ ﻭ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺮ ﻭ ﺧﺸﮏ ﻭ ﻧﮕﻬﺪﺍﺭﯼ ﮐﻨﺪ. ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺧﺪمت می‌کنم. آن ﭘﻨﺞ ﭘﺴﺮ، ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻧﻢ، ﻓﻘﻂ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﯽ خبرش را می‌گیرند. ﭘﺪﺭﻡ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮔﺮﯾﻪ می‌کند ﻭ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺑﺎ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﻩ.»
ﭼﻪ ﺑﺴﺎ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻧﺎﭘﺴﻨﺪ ﻣﯽﺩﺍﻧﯿﺪ،
ﺍﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﯿﺮﯼ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام
آیا رنگ آمیزی واقعا موجب رهایی از استرس می شود؟
یکی از اولین روانشناسانی که رنگ آمیزی را به عنوان تکنیکی برای آرام سازی به کار برد یونگ بود.
او این کار را از طریق ماندالاها انجام می داد. ماندالاها طرح هایی مدور و متقارن اند که راهب های بودایی طی مراسمی آیینی با پودر رنگ آن ها را به زیبایی رنگ آمیزی می کنند.
به گفته یکی از روانشناسان متخصص در این زمینه به نام گلوریا مارتینز آیالا، در حین رنگ آمیزی، بخش های مختلفی از هر دو نیمکره مغز فعال می شوند. این فعالیت هم قوه منطق را فعال می سازد که توسط آن ما رنگ آمیزی را انجام می دهیم، و هم خلاقیت را زمانی که رنگ های مختلف را با هم ترکیب می کنیم و کنار هم قرار می دهیم.
همچنین رنگ آمیزی موجب فعال شدن و تقویت بخش های بینایی و حرکتی مغز می شود. آرامسازی حاصل از این کار،موجب کاهش فعالیت در آمیگدالا می شود (یکی از بخش های زیر قشر مغز که مسئول کنترل احساسات و به خصوص ترس و اضطراب است).
رنگ آمیزی خاصیت تنش زدایی دارد، زیرا زمانی که ما بر فعالیت به خصوصی متمرکز می شویم، تمرکز و حواسمان از هر آنچه ما را دچار استرس می کند برداشته می شود.
این کار به عنوان یک تکنیک بسیار قوی برای آرامسازی پیشنهاد شده است. با رنگ آمیزی می توانید به وضعیتی پر آرامش، رها و خلاق وارد شوید. به علاوه از آنجایی که بسته به حالت ذهنی و احساسی مان، ما رنگ های به خصوصی را با شدت های مشخصی به کار می بریم، از این طریق می توانیم به درک عمیقتری از احساسات خود دست یابیم.
پیشنهاد می کنیم که این فعالیت را در فضایی آرام و یا یا موسیقی ملایم امتحان کنید. اجازه دهید رنگ ها از ذهن شما جاری شوند.
👇👇👇
تهیه این کتاب از طریق لینک زیر:
https://vidafallah.com/product/رنگ-آمیزی-بزرگسالان/
.
.
—————————
لینک شبکه های اجتماعی
مجموعه مهارتهای زندگی‌دکتر ویدا فلاح
✅وبسایت
✅ اينستاگرم
✅تلگرام