🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
نخستین نکته‌ای که باید درک شود این است که خود واژه‌ی "دستیابی" attainment غیرمعنوی است. بخشی از طمع شامست. مفهوم دست پیداکردن بسیار دنیایی است. چه بخواهی به اعتبار و قدرت و ثروت دست پیدا کنی و چه به خداوند و نیروانا، هیچ تفاوتی ندارد. خواهش و طلب برای دستیابی، خواسته‌ای دنیایی و مادی است.
انقلاب معنوی فقط وقتی رخ میدهد که تو این طمع را رها کرده باشی، خود مفهوم "شدن" را رها کرده باشی. تو همان هستی؛ پیشاپیش هامن هستی، پس مشتاق دستیابی نباش. تو هرگز چیزی غیر از آنچه سعی داری به آن دست پیدا کنی نبوده ای. خداوند هرلحظه در درون تو هست ــ سالم و فعال! زیرا خداوند چیزی جدا از زندگی خودت نیست. ولی طمع
تو مشکل‌ساز شده است، بهرهکش ها از تو بهره‌کشی کرده‌اند تا راه رسیدن و دست‌یافتن را به تو بدهند. تمام تلاش من در اینجا، تمام کار من در اینجا این است که به شما کمک کنم تا ببینید که شما پیشاپیش آن را دارید.
موضوع هیچ دستیابی در میان نیست. هیچ آینده‌ای در میان نیست. لحظه‌ای که به دست‌یافتن فکر کنی، فردا وارد میشود، زمان وارد میشود، آینده وارد میشود. یک خواست میشود. میخواهی کسی باشی که اکنون نیستی ـ که غیرممکن است. تو فقط میتوانی آنی باشی که اینک هستی. "شدن" یک رویا است؛ "بودن"حقیقت است. ولی به‌سبب طمع شما، مردم مفاهیم زیادی از چگونگی رسیدن به شما داده‌اند و شما پذیرفته اید. نه به‌این سبب که آنان حقیقت را میگویند، بلکه به این خاطر که گفته‌های آنان طمع شما را تیز میکند.
📙 #کتاب_یوگا_ابتدا_و_انتها
OSHO
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
کل، که کل از آن سرچشمه گرفته، هنوز هم باقی است.
با اینکه ُکل از ُکل بیرون می‌آید، به آن معنی نیست که آن ُکل، ُکل اصلی، شروع میکند به از دستدادن چیزی. هیچ چیز از دست نمی‌دهد، هنوز هم ُکل باقی میماند. این یک جمله‌ی بسیار بااهمیتاست. خوب است که سعی کنید از طریق تجربه‌ی خودتان آن را درک کنید.عاشق کسی هستی: این به آن معنی نیست که چیزی را از دست داده‌ای؛ برعکس شاید بیشتر هم بهدست آورده باشی. این یک اقتصاد معمولی نیست. در اقتصاد معمولی، اگر چیزی را بدهی، البته که کمتر
خواهی داشت. اگر ده روپیه با خود داشته باشی و پنج روپیه از آن را به کسی بدهی، نمیتوانی همان دهروپیه را داشته باشی، فقط پنج روپیه باقی خواهد ماند. این اقتصاد معمولی است، اقتصاد دنیای بیرون.دنیای درون کاملا متفاوت است. عشق می‌دهی و هنوز هم همان عشق را داری و حتی بیشتر، زیرا
با بخشیدن عشق، آن عشق شروع میکند به جاری شدن. شاید آن عشق راکد و مانده بوده است؛ باسهیم‌کردن آن، شروع میکند به جریان یافتن. مانند این است که از چاهی آب بیرون بکشی: زمانی کهشروع میکنی به بیرون کشیدن آب از چاه، از چشمه‌های پنهانی آب بیشتری به سمت آن چاه سرازیرمی‌شود تا آن فضا را پر کند. اگر آبی از چاه بیرون نکشی، آن آب راکد میماند و می‌گندد و مسموم میگردد. و آن چشمه‌ها مورد استفاده قرار نگرفته و مسدود خواهند شد. اگر هر روز به کشیدن آب از چاهادامه بدهی، آب بیشتری در چاه جاری شده و آن چاه و چشمه‌هایش بزرگ‌تر می‌گردند، زیرا استفاده‌یبیشتری از آنها شده است.
📙 #کتاب_من_آنم
OSHO
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
این نکته باید درک شود که بوداگونگی قابل دست یابی نیست ، بودا گونگی طبیعت توست. اگر سعی کنی به دستش آوری از دستش می دهی. فقط باید آسوده باشی و به درونت بنگری ، بودا پیشاپیش با شکوه تمام آنجا نشسته است.
کلمه دستیابی یعنی باید کاری انجام شود ، باید به جایی رفت. یعنی امکان شکست وجود دارد ، ممکن است موفق شوی یا نشوی. دستیابی همیشه در دنیای بیرون است ، دنیای ماده ، دنیای پول و قدرت ...
اما بوداگونگی دستیابی نیست. صرفا به یاد آوری است ، گویی که چیزی را فراموش کرده باشی و ناگهان در حالت آسودگی و سکوت آن را به یاد می آوری. فکر می کنم همه شما با این حالت آشنا باشید ، چیزی را می دانید و نوک زبانتان است اما همچنان به یادش نمی آورید ... احساس عجیبی است. شما اسم کسی را می دانید و مطمئنید که می دانید ، احساس می کنید نوک زبانتاناست اما هرچه سعی می کنید به یاد نمی آورید. هرچه بیشتر تلاش می کنید دشوارتر می شود.
دلیلش این است که تلاش بیشتر ذهن را بیشتر درگیر می کند و این تنش باعث بسته شدن ذهن می شود. چه باید کرد ؟ باید به باغ بروی و شروع به کاشتن گیاه بکنی و همه چیز را در آن باره فراموش کنی. خودت را مشغول کار ساده ای بکن .. به رزها آب بده ، در همین حین ذهن آسوده می شود و شروع به باز شدن می کند و ناگهان اسم آن شخص را به یاد می آوری.
با تلاش نمی توانستی به یاد بیاوری. اما وقتی تلاش را کنار گذاشتی به یادت آمد. بودا بودن دقیقا شبیه همین است.
📙 #کتاب_آیینه_خالی
OSHO
@LAHZEHAL
🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
از او پرسیدم: "اگر در تمام دنیا فقط یك انتخاب می‌توانستی داشته باشی، چه چیز را انتخاب می‌كردی؟" از او خواسته بودم با چشمان بسته، بی‌درنگ پاسخ دهد. او ترسید و مكث كرد. به‌او گفتم: " نترس و درنگ نكن، صادق باش و به من پاسخ بده."
او گفت"احمقانه است، ولی در نظرم یك پستان ظاهر شده!" و آنگاه احساس گناه به او دست داد. گفتم: " احساس گناه نكن، اشكالی در پستان نیست، پستان از معجزات الهی است، پس چرا احساس گناه می‌كنی؟"
او گفت: "من همیشه این مشكل را داشته‌ام. حالا قبل از‌اینكه این تكنیك را به من بدهی، به من بگو چرا من‌اینقدر به پستان توجه دارم! هر زنی را كه نگاه می‌كنم، اول سینه‌های او را می‌بینم و تمام بدن در درجه‌ی دوم است!"
این فقط مشكل او نیست. همه همینطور هستند، تقریباً همه. طبیعی است، زیرا پستان مادر نخستین تماس انسان با كائنات است. این امری اساسی است. نخستین تماس انسان باجهان هستی همین پستان مادر است. جاذبه‌ی آن به‌این سبب است و ظاهرش زیباست و نیرویی مغناطیسی دارد. این نیروی مغناطیسی از ناخودآگاه انسان می‌آید. این نخستین تماس انسان با دنیای خارج است و تماسی بسیار خوشایند است و احساس بسیار مطبوعی را تداعی می‌كند. تو از این تماس خوراك گرفته‌ای، نیروی زندگی و مهر و محبت و همه‌چیز دریافت كرده‌ای. تماسی نرم، پذیرا و خوشایند و ارضاءكننده بوده و همین حالات در ذهن انسان باقی مانده است.
📙 #کتاب_اسرار_علم_مراقبه
OSHO
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
من به شما میگویم، زندگی تنها حقیقتی است که وجود دارد. هیچ خدایی جز زندگی وجود ندارد. بنابراین به خودتان اجازه دهید که توسط زندگی و همۀ اشکال، رنگها و ابعادش، کل رنگین کمان ، همۀ نتهای موسیقی، تسخیر شوید. اگر بتوانید از عهدۀ این کار ساده برآیید... آن ساده است چونکه آن فقط مسئلۀ رهاسازی و آرامش است. رودخانه را فشار ندهید، بگذارید رودخانه شما را به اقیانوس ببرد. آن، پیشاپیش در راه است. شما آرام بگیرید، پرتنش نباشید و سعی نکنید معنوی باشید. هیچ تمایزی بین ماده و روح ایجاد نکنید. هستی یکی است. ماده و روح به سادگی دو روی یک سکه هستند. آرام بگیرید، استراحت کنید و با رودخانه حرکت کنید. یک قمارباز باشید. یک تاجر نباشید. و در این صورت بیشتر خدا را خواهید شناخت چونکه قمارباز میتواند ریسک کند. او محاسبه گر نیست، او میتواند همه چیز را به خطر بیفکند. اما هیجان قمار، هنگامی که او همه چیز را به خطر می‌افکند و منتظر میشود... حال چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در همان لحظه یک پنجره میتواند باز شود، خودِ همان لحظه میتواند تحول و دگرگونی رویکرد درونی بشود.
یک مست باشید، مست با زندگی، با شراب هستی. هشیار نمانید. شخص هشیار مرده باقی میماند. شراب زندگی را بنوشید. آن، شعر بسیار، عشق فراوان و شربت بی‌اندازه دارد. شما میتوانید بهار را در هر لحظه بیاورید. فقط یک فراخوانی به بهار بفرستید و بگذارید تا خورشید و باد و باران وارد شما شوند.
📙 #کتاب_منتخب_تعالیم_اشو
OSHO
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
سوال:من بین طبیعی‌بودن و رهابودن و هشیار بودن تضادی احساس می‌کنم؟
تضادی وجود ندارد ولی میتوانی تضاد را ایجاد کنی. حتی وقتی که تضادی وجود نداشته باشد، ذهن میتواند تضاد بیافریند زیرا ذهن نمیتواند بدون داشتن تضاد وجود داشته باشد. رهابودن و طبیعی بودن یک هشیاری خودانگیخته به تو میبخشد، نیازی نیست تا برای هشیاری تلاشی بکنی، مانند سایه به دنبال خواهد آمد. اگر طبیعی و رها باشی، هشیاری خواهد آمد. نیازی نیست تا تلاش دیگری برایش انجام بدهی زیرا رهابودن و طبیعی بودن بطور خودکار به شکوفایی هشیاری منتهی میگردد. یا اینکه، اگر هشیار باشی، آنگاه طبیعی و رها خواهی شد. اینها باهم میآیند. ولی اگر برای هردو بکوشی، آنوقت تضاد ایجاد کرده‌ای . نیازی که برای هردو تلاش کنی.
وقتی میگویم رها و طبیعی باش یعنی چه؟ یعنی که: تلاش نکن. فقط هرآنچه که هستی، باش. اگر ناهشیار هستی، پس ناهشیار باش، زیرا این چیزی است که تو در حالت آزاد و طبیعی خودت هستی. مراقب باش. اگر هر تلاشی انجام بدهی، آنوقت چگونه میتوانی طبیعی و رها باشی؟ فقط آسوده باش و هرآنچه را که هستی بپذیر و پذیرش خودت را نیز بپذیر. از آنجا حرکت نکن. قبل از اینکه اوضاع جا بیفتد زمانی خواهد گذشت. زمانی که چیزها جاافتادند و جریان طبیعی شد، ناگهان تعجب خواهی کرد. یک روز صبح بطور غیرمنتظره درخواهی یافت که هشیار هستی نیازی به تلاش نیست.
یا اینکه، اگر از طریق هشیاری عمل میکنی و این دو روش متفاوت هستند؛ از جایگاهی متفاوت شروع میشوند آنوقت به رهابودن و طبیعی بودن فکر نکن. فقط تلاش کن که هشیار باشی. این زمانی طولانی خواهد برد تا هشیاری طبیعی شود و نیاز به تلاش نداشته باشد. تازمانی که به آن نقطه نرسی که تلاش مورد نیاز نباشد، هشیاری هنوز به دست نیامده است. زمانی که تلاش را کاملا فراموش کنی و فقط هشیار باشی، آنوقت است که به آن دست یافته‌ای . آنوقت درست در کنار آن، پدیده‌ی طبیعی بودن و رهابودن را خواهی یافت. این دو باهم میآیند. اینها همیشه باهم رخ میدهند. آنها دو جنبه از یک پدیده هستند ولی نمیتوانی باهم روی آنها کار کنی.
📙 #کتاب_یوگا_ابتدا_و_انتها
OSHO
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
در طریقت، در جستار، هرگام دو جنبه دارد: ابتدای گام، و نتیجه‌گیری . ابتدا همیشه با تلاش آگاهانه خواهد بود، باید که چنین باشد. یک مبارزه وجود خواهد داشت، یک نیاز پیوسته برای آگاه ماندن وجود دارد. گاهی سقوط میکنی، گاهی به خواب میروی، گاهی فراموش میکنی، گاهی گمراه میشوی.
بارها و بارها باید به یاد بسپاری که باردیگر به راه برگردی. بازهم و بازهم باید با شدت بیشتری تلاش کنی تا هشیار باشی.
پس در ابتدا، هر گام مبارزه خواهد بود. بالاها و پایینها وجود خواهند داشت. گاهی‌اوقات بسیار احساس بدبختی و ناکامی میکنی؛ هرگاه تماس با روش قطع شود، هرگاه گمراه شوی، ناکامی رخ میدهد،احساس افسردگی، اندوه و گمگشتگی داری. لحظاتی از شادی شدید هم خواهد بود. هرگاه دوباره کنترل
را بگیری، هرگاه ولو برای لحظه‌ای ارباب بشوی، هرگاه برای لحظات کوتاهی هم که شده قادر بشوی، در سراسر وجودت یک احساس خوشی شدید منتشر میشود.
قله‌ها و دره‌ها وجود خواهند داشت. اینها فقط وقتی ناپدید میشوند که تلاش آگاهانه متوقف شده باشد:
ِ زمانی که آن روش دیگر یک روش نیست؛ وقتی که آن روش خود معرفت تو گشته است؛ وقتی که نیاز نداری آن را به یاد آوری؛ وقتی که بتوانی آن را کاملا فراموش کنی و آن بازهم به رشدکردن ادامه بدهد، پیوسته، جاری، نیازی نیست آن را نگهداری کنی؛ وقتیکه حتی نیاز نداری به آن فکر کنی. و آنوقت خودانگیخته spontaneous میشود sahaj .این جنبه‌ی پایانی هر گام است. این را به یاد بسپار: با تمرین پیوسته، لحظه‌ای فرامیرسد که میتوانی تمرین را کاملا رها کنی، و تا زمانی که نتوانی تمرین را رها کنی، به دست نیاورده ای.
📙 #کتاب_هفت_گام_تا_سامادی
OSHO
@LAHZEHAL
🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
@moraagebh
عشق بازی با استاد
درک و فهم ما هرآنچه باشد از خدا، او در نهایت همانی هست که هست.
تفاوتی ندارد چه بنامی اش.
با هر نامی که صدایش بزنی او خواهد شنید ،در واقع او همواره منتظر درخواست توست ،منتظر ملاقات توست.
تفاوتی ندارد بخواهي یا نخواهی،او خواهد داد.
او با تو عشق بازی میکند.
از عشق و فراواني خودش بر تو خواهد بارید.
و تو از این عشق و برکت ناگريزي.
تو در ذهن خودت، شاید از او جدا باشی،شاید تصور و درکی هم از او نداشته باشی، یا شاید هیچ گاه رابطه ای را با او احساس نکرده ای،اما این تنها پیام ذهن توست.
در حقیقت چه بدانی یا ندانی ،یا در هر وضعیت آگاهی که باشي،تو از خدا جدا نبوده و نیستی .
ما همواره در خدا زندگی میکنیم.
او ما را با عشق و مهربانی خویش در بر گرفته است.
تنها تفاوت درک این مهم، در آگاهی ما است.
مراقبه فرصتی ست برای آگاهی از وضعیت الهی ما.
آگاهی از اینکه درک کنیم الهيت خویش را.
#پرم_آناند
برای شرکت در دوره هاي مراقبه به آدرس زیر رجوع کنید 👇
/channel/prem_anannd
🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
به نظرم میرسد که شما واقعاً نخستین مردی هستید که این زمین تاکنون به خود دیده که به واقع زنان را درک میکند و میپذیرد.
لطفاً نظر بدهید.
اشو:
به شما گفتم که زن را باید دوست داشت و نباید او را درک کرد.
این نخستین ادراک است.
زندگی چنان اسرارآمیز است که دستان ما نمیتواند بلندای آن را لمس کند، چشمان ما نمیتواند به اسرار
ژرف‌تر آن نگاه کند.
درک هر بیان از این ِ جهان‌هستی ـــ زنان یا مردان یا درختان یا حیوانات و پرندگانـــ عملکرد علم است و نه یک عارف. من یک دانشمند نیستم.
به‌نظر من، ِ خود علم یک راز است، و
اینک دانشمندان شروع کرده‌اند به تشخیص دادن این. آنان نگرش کهنه‌ی لجوجانه و خرافی خود که"روزی هرآنچه را که برای دانستن وجود دارد خواهند دانست،" را به دور انداخته‌اند.
با آلبرت آینشتن تمامی تاریخ علم مسیری دیگر پیدا کرد زیرا او هرچه ژرف‌تر وارد هسته‌ی وجودی ماده شد، بیشتر حیرت کرد.
تمام منطق پشت سرگذاشته شده بود، تمام معادلات و محاسبات منطقی
پشت سر گذاشته شده بودند.
تو نمیتوانی چیزی را به ِ جهان‌هستی دیکته کنی؛ زیرا ِ جهان‌هستی از منطق تو پیروی نمی‌کند.
منطق ساخته‌ی انسان است.
در زندگی آلبرت آینشتن نقطه‌ای وجود داشت که به یاد می‌آورد که در این اندیشه بوده که آیا باید روی منطقی بودن خود تاکید کند یا نه.... ولی این
احمقانه بود: انسانی بود، ولی هوشمندانه نبود.
حتی اگر روی منطق و منطقی بودن اصرار و تاکید کنی،ِ جهان‌هستی بر اساس منطق تو تغییر نخواهد کرد، این منطق تو است که باید براساس ِ جهان‌هستی تغییر کند.
و هرچه ژرف‌تر بروی، جهان‌هستی بیشتر و بیشتر اسرارآمیز میگردد.
نقطه‌ای فراخواهد رسید که باید منطق و برهان را رها کنی و فقط به طبیعت گوش بدهی.
من این را ادراک غایی می‌خوانم؛
ولی نه به مفهوم ادراک، به معنی معمولی آن.
تو این را می‌دانی، آن را احساس میکنی،ولی راهی برای گفتن آن وجود ندارد.
مرد یک راز است، زن یک راز است، هرچیزی که وجود دارد یک راز است ـــ و تمام تلاش های ما برای سردرآوردن از این راز بیهوده خواهند بود.
📙 #کتاب_زن
Osho
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
درواقع، عدم رهایی، رهایی است. رهایی، عدم رهایی است.
و "رهایی-عدم رهایی" فقط این است، اینجا و اکنون، همانطور که هست. هیچ کلمه‌ای لازم نیست.
اما کلمات سرگرمی اند. فلاسفه ادعا میکنند: "چگونه رهایی میتواند عدم رهایی باشد؟ این تناقضِمنطقی است!" و دینداران متعصب فریاد میزنند: "چطور جرئت میکنی بگویی که تو خدا هستی! این کافر را بر روی تیرک بسوزانید!"
و دانشمندان با تمسخر میگویند: "خب، تو نمیتوانی آن را به‌صورت عینی ثابت کنی، بنابراین آن واقعاً درست نیست" و جویندگان معنوی میگویند: البته چیزی بنام روشن ضمیری وجود دارد! جی. کریشنامورتی روشن ضمیر بود، رامانا ماهارشیروشنضمیر بود! نیساگاداتا ماهاراج روشن ضمیر بود! ولی تو آشکارا روشن ضمیر نیستی!
و این روزها، من فقط مینشینم و لبخند میزنم. چقدر شگفت‌انگیز است رها بودن از همۀ این چرندیات. اگرچه، البته چرندیات خوب و شگفت‌انگیز است و حتی نیازی نیست که انکار شود.
ورای عقل، ورای همۀ درکها، ورای خود و نا خود، ورای رهایی یا عدم رهایی، آن فقط این است.
تایپ کردن این کلمات. نفس کشیدن. صدای چکه کردن شیر آب. چه کسی توجه میکند که آیا
"چیزی بنام رهایی" وجود دارد یا نه، درحالیکه این لحظه اینقدر شدیداً زنده است...
📙 #کتاب_زندگی_بدون_مرکز
نوشته جف فوستر
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
افراد اندکی واقعا رشد می کنند ؛ بالا رفتن سن به معنای رشد نیست. بلوغ واقعی از طریق مراقبه رخ می دهد.
سکوت و آرامش و سکون را بیاموز. بی ذهنی را بیاموز. این آغاز سانیاسین است. هیچ چیزی قبل از آن نمی تواند انجام گیرد و بعد از آن کارها آسانتر انجام می شوند. وقتی خودت را کاملا شاد و مسرور ببینی حتی اگر جنگ جهانی سوم هم اتفاق بیفتد و کل دنیا از برابر چشمانت ناپدید شود ، بر تو تأثیر نخواهد گذاشت. همچنان زیر درخت می نشینی و ویپاسانا
انجام می دهی.
روزی که این لحظه در زندگی ات بیاید می توانی شادی ات را سهیم کنی می توانی عشق بدهی. قبل از آن رنج و امید و ناامیدی و آرزو و شکست و رویا خواهد بود و سپس در دستت خاک و در دهانت خاک. آگاه باش ، وقت تلف نکن. هرچه زودتر به بی ذهنی دست یابی بهتر است.
سپس خیلی چیزها می تواند در تو شکوفا شود : عشق ، خلاقیت ، خودانگیختگی ، شادی ، نیایش ، سپاسگزاری ، خدا.
📙 #کتاب_نیلوفر_سفید
OSHO
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
کل بشریت پر از تعصب است. به همین دلیل ما اینهمه رنج میکشیم. نیازی به این همه رنج و تاریکی نیست. تنها دلیل موجودیت این رنج به سادگی این است که : هرکسی به شدت از باورها مملو است و از طریق آن باورها و نه بطور مستقیم ، نگاه میکندو هرگاه شما شروع به نگاه کردن از طریق باورها نمایید ، نمیتوانید واقعیت را ببینید. برایدیدن واقعیت ، چشمها باید مطلقاً خالی باشند. برای شنیدن واقعیت و حقیقت ، گوشها باید مطلقاً خالی باشند. اگر شما پیشاپیش توسط ایدة خاصی مشغول و تسخیر شده باشید ، آنگاه همان ایده ها به صورت مانع عمل میکنند.
اگر از طریق تعصبی خاص نگاه میکنید، آنرا تحمیل و فرافکنی خواهید کرد. در این صورت هرآنچه وارد شما میشود، تحریف میگردد.در روزهای آغازین علم، دانشمندان فکر میکردند که اذهان ما و حواس ما برای گردآوریاطلاعات از دنیای بیرون هستند. آنها درب هستند: دنیا از طریق آن درها – ذهن ، حواس- وارد خواهد شد. آنها پل هستند. اما اکنون آخرین تحقیقات ثابت کرده است که درست برعکس :
حواس شما مانند درب عمل نمیکنند ، ذهن شما مانند پل عمل نمی کند. چونکه آن پر از باورهاست و درست به شیوة عکس عمل میکند: آن از رسیدن واقعیت به شما ممانعت میکند. تعجب خواهید کرد اگر بدانید که نود و هشت درصد از واقعیت توسط ذهن و حواس شما جلوگیری شده و به شما نمیرسند. فقط دو درصد واقعیت به شما میرسد : تنها آنچه که منطبق با باورهای شماست ، به شما میرسد.
تا یک انسان کاملاً از باورها رها نشود ، بیکرانی و خلسه آمیز بودن هستی را نمیتواند بشناسد.
📙 #کتاب_رابطه_و_تنهایی
OSHO
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
همیشه به یاد بسپار که نمي تواني عشق را انباشته کني.عشقي که دیروز اجازه بروزش را نداده باشي دیگر وجود ندارد. تمام آنچه که داري فقط به این لحظه تعلق دارد. اگر دیروز عشق مي ورزیدي آن عشق همراه تو مي ماند. اگر دیروز بروزش ندادي ، آن عشق رفته است. این تناقض است: تو فقط به اندازه اي عشق داري که مي دهي. عشق داشتن به عشق دادن بستگي دارد. با نگه داشتنش از بین مي رود. اینطور نیست که کسي که دیروز عشق نورزیده آن عشق در او جمع شود و امروز عشق بیشتري داشته باشد. نه او یک انسان خالي و مرده خواهد بود اما کسي که کل زندگي اش را عشق ورزیده باشد در حال مرگ سرشار از عشق خواهد بود. متناقض است اما همینطور است.
📘 #کتاب_در_باز
Osho
@LAHZEHAL
🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
@moraagebh
همة ما خواهان آرامش و تعادل هستيم، زيرا اين همان چيزي است كه در زندگي كم داريم.
همه ما می خواهيم شاد باشيم و آن را حق خود ميدانيم، اما برای به دست آوردن شادماني مسير صحيح را طي نكرده ایم.
با اين همه شادي هدفي است كه بيش از آن كه بدان نائل شويم، برایش تلاش
میكنيم.
همه ما بارها در زندگي نارضایتی را تجربه کرده ایم ، رنج، ناسازگاري، عصبانيت، آشفتگي.
حتی اگر در همين لحظه از چنين نارضايتي هایی رها باشيم، همه ما ميتوانيم زمان های را به ياد آوريم كه بدانها مبتلا بوده ایم، و میتوانیم زماني را پیش بینی کنیم که شاید آنها دوباره بروز كنند، درنهايت، همه ما باید با رنج مردن روبرو شویم.
نارضايتي های شخصي ما نه تنها به خودمان محدود نميشوند، بلکه ما ديگران را نيز در رنجهاي خود شريك
میسازيم. فضاي پيرامون هر شخص غمگين، مملو از آشفتگي ميشود، طوري كه همة كساني كه بدان فضا وارد میشوند، ممكن است احساس آشفتگي و اندوه كنند.چنين است كه تنش های فردی، در هم ادغام شده ، سپس
تنش های جمعي را ايجاد میكنند.
مشكل اساسي زندگي اين است ؛ماهیت نارضایت مندانه ی آن، زیرا چیزهای اتفاق می افتند كه ما نميخواهیم، و
آنچه ميخواهيم اتفاق نمي افتد، و ما از چون و چرای آن بیخبريم.
درست همانگونه که هر یک از ما از روی نادانی از آغاز و انجام زندگیمان بیخبریم.
❌برای شرکت و ثبت نام در دوره هاي غیر حضوری مراقبه اموزشی، توسط فایل های صوتی مرحله به مرحله، به آدرس زیر رجوع کنید
👇👇👇👇
/channel/prem_anannd
🧘♀
#مراقبه_آگاهانه_کوتاه
با این کلیپ ، همراه با موسیقی پر محتوایش، مراقبه کنید.
در لحظه حال _ در لحظه حال
🧘🧘♀
💜💜
@LAHZEHAL
@LAHZEHAL
انسان رنجور و بدبخت، با همۀ بدبختی اش میتواند برچیده شود. نیازی به چسبیدن به آن نیست. شما به آن میچسبید چونکه هیچکسی به شما نگفته است که شما امکانات بزرگتری دارید: تجارب برتر، شادی بیشتر. زندگی شما میتواند یک آواز دائمی و یک رقص شود. شما میتوانید شکوفا شوید. زندگی شما میتواند به‌جای این تنش منزجرکننده و این بدبختی و کل این تهوعی که شما در اطراف خود حمل میکنید، دارای عطر و رایحه باشد؛ و شما به آن میچسبید چونکه فکر میکنید این خودِ شما است. و افرادی که از ایده و تصور شما حمایت میکنند، شما به پای آنها میافتید، آنها را پاپ میکنید، آنها را شانکاراچاریا میکنید. (آنها را امام میکنید) فقط به خاطر یک احترام توخالی... این افراد بزرگترین دشمن بشریت هستند. اگر دوست دارید کسانی را به صلیب بکشید، این افراد را به صلیب بکشید! و درواقع آنها نیاز به مصلوب شدن دارند. پاپ چه حقی دارد که به زندگی کردن ادامه دهد؟ او نمایندۀ عیسی مسیح است. او باید آن را با مصلوب شدن ثابت کند. این تنها گواه است. اما به‌جای مصلوب شدن، او یک صلیب طلایی را با یک زنجیر طلایی به گردن می اندازد.مسیح روی یک صلیب طلایی مصلوب نشد. و صلیب به گردن او آویزان نبود. او به صلیب آویزان بود!
شما هنوز از مردم هستید، حتی در فضیلتهایتان هم همان مردمید: مردمی با چشمان تار، مردمی که نمیدانند روح چیست!
📙 #کتاب_زرتشت_پیامبر_خندان
OSHO
@LAHZEHAL
