labbafkhaniki | Unsorted

Telegram-канал labbafkhaniki - رجبعلی لباف خانیکی

1101

📌ارتباط با ما: 🆔️ @R_labbaf 📌ما را در اینستاگرام دنبال کنید: Instagram: @rajabalilabbaf

Subscribe to a channel

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️تلفیق دو شیوۀ معماری
در
آرامگاه لقمان سرخسی

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹سرخس تا سال۱۲۹۹ه.ق شهری مهم در ساحل شرقی رودخانۀ تجن بود. در آن سال بر اساس « #قرارداد_آخال» با ۳۳ شهرک و روستا از خراسان منفک و به روس‌ها واگذار شد که اکنون قلعۀ عظیم و بقایای معماری شهر کهن #سرخس در مجاورت شهر نوساخته‌ای به نام «سرخس» در جنوب کشور ترکمنستان قرار دارد.
در سال ۱۲۷۶ه.ق دولت ایران شهرک یا قلعه‌ای نظامی به نام «سرخس ناصری» در ساحل غربی رود تجن احداث کرده بود که پس از تصرف شهر کهن سرخس توسط روس‌ها و قراردادن رود تجن به عنوان مرز، سرخس ناصری به ایران تعلق گرفت و بعدها گسترش یافت و آبادان شد.

🔹سابقۀ تاریخی سرخس کهن (سرخس ترکمنستان) به گذشته‌های دور برمی‌گردد. به نوشتۀ «ابن خردادبه» پیش از اسلام سرخس، شاهی ویژه با لقب «زادویه» داشته است.
به فاصلۀ کمی در شمال شهر سرخس ترکمنستان و بر سر راه سرخس به مرو، باستان‌شناسان محوطۀ مهم باستانی به نام «میل حیرام» مربوط به دوران ساسانی را کاوش کرده و به آتشکده‌ای همانند «معبد بندیان» درگز دست یافتند. جایگاه رفیع و موقعیت سرخس موجب شده است که بسیاری از جغرافی‌نویسان و مورخان از آن شهر به نیکی یاد کنند مانند «ابن فضلان»(۳۰۹ه.ق)، «ابن رسته اصفهانی»(اواخر قرن سوم ه.ق)، «یعقوبی»(نیمه دوم قرن سوم ه.ق)، «استخری»(قرن چهارم ه.ق)، «مقدسی»(نیمه دوم قرن چهارم ه.ق) که سرخس را بزرگ و آبادان و نامبردار ارزیابی کرده و «فردسی»(۴۱۱_۳۲۹ه.ق)
که از سرخس در کنار آوردگاه کاووس و شاه هاماوران یاد کرده و پیشینۀ آن شهر را به گذشته‌های دور برده است.

🔹به استناد متون سده‌های سوم و چهارم ه.ق سرخس، شهری آباد و پررونق بوده است.
در همان دوران شخصیت‌های بزرگی نیز مانند «ابو سعید ابوالخیر» حدود ده سال در سرخس به تحصیل علم مشغول بوده و «ابوالفضل سرخسی» و «لقمان سرخسی» در آن شهر زاده شده و ساکن بوده‌اند که هر یک جایگاه بلندی در وادی علم و عرفان داشتند.
در این‌جا جهت پی بردن به منش، شخصیت و منزلت هر یک از آن بزرگان بخشی از نوشتۀ عطار نیشابوری در «تذکرة الالیاء» را از قول شیخ ابوسعید ابوالخیر می‌آوریم:

🔹«یک روز رفتم و شیخ لقمان سرخسی را دیدم بر تلی خاکستر نشسته و پاره‌ای پوستین کهنه می‌دوخت...پس برخاست و دست من بگرفت و می‌برد. در راه پیرابوالفضل حسن که یگانۀ عهد خود بود پیش آمد و گفت: یا ابوسعید راه تو نه اینست که می‌روی به راه خویش رو. پس شیخ لقمان دستم به دست او داد و گفت: بگیر که او از شما است. پس بدو تعلق کردم ...»
بنابراین «لقمان سرخسی» که در شمار «عقلای مجانین» بود و خود را به دیوانگی می‌زد ابوسعید را به نزد «پیر ابوالفضل سرخسی» برد و به راه عرفان کشانید و در جایگاه استاد ابوسعید ابوالخیر جای گرفت.
هم اکنون آرامگاه شیخ ابوسعید در مهنۀ ترکمنستان، پیر ابوالفضل در سرخس ترکمنستان و شیخ لقمان در سرخس ایران واقع است.

🔹به نظر می‌رسد که در سده‌های پنجم و ششم ه.ق شیوۀ معماری خاصی در قلمرو خراسان رواج یافته و آن عبارت بوده است از فضاهای مکعب شکلی که طاق نماهایی برفراز قاعده‌ها دارند و با گنبد کم‌خیزی پوشیده شده‌اند. قاعدۀ مربع این نوع بناها عموما به کمک گوشوارها و طاق‌نماها یا درگاهی‌ها به هشت ضلعی و در نهایت ۱۶ضلعی تبدیل شده تا قاعده دایرۀ گنبد بر آن استقرار یابد. این بناها در سرخس (آرامگاه‌های لقمان بابا و ابوالفضل سرخسی)، سنگان(مسجد گنبد)، مرو (آرامگاه سلطان سنجر و آرامگاه محمد بن زید) و مهنه (آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) در دوران سلجوقی ساخته شدند که همه دارای نقشۀ یکنواخت و ساختاری همانند دارند. در این میان آرامگاه بابا لقمان بعدها با دیگران تفاوت یافته به این معنی که این بنا هم در آغاز پلان مربع با ابعاد ۱۷/۷۰متر داشته ولی در سال۷۵۷ ه.ق ایوانی به جلو بنا افزوده شده و ابعاد آن به ۱۷/۷۰×۲۶/۶۰متر تغییر یافته است.

🔹این بنا در ناحیۀ گنبدخانه به شیوۀ رازی با آجرهای جفتی در نما ساخته شده و دارای فیلگوشهایی بر گوشه‌ها و طاق‌ها و درگاهی‌هایی در درون است. گویا در گذشته رویۀ داخلی دیوارها همانند آرامگاه سلطان سنجر و شیخ ابوسعید ابوالخیر به نقاشی روی گچ مزین بوده که در پی تغییر و تحولات زایل شده است.
اما ایوان به شیوۀ آذری و مزین به تزئینات کاشی است که در درون قاب‌ها جای گرفته‌اند و اکنون اندکی از آن‌ها برجای مانده است. ورودی به گنبدخانه بر اسپر ایوان تعبیه شده و بر دور تا دور ورودی کتیبۀ گچی نسخ با تاریخ ۷۵۷ نگاشته شده است. نمای پایه‌های طرفین ایوان به شیوۀ بناهای قرن هشتم ه.ق از جمله «خانقاه طوس» (هارونیه) به طور عمودی قاب‌بندی و ظاهرا برای نصب کاشی آماده شده اما هیچگاه کاشی بر آن نصب نشده است.گذشت زمان و زلزله‌ها و... موجب انهدام پایۀ جنوبی و پوشش جناقی ایوان شده و در سالهای اخیر تا حدودی ترمیم شده است.
🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌مردی که نکوهیده اخلاق و ستوده نسب بود، سقراط را گفت: ننگت نمی‌آید از ناشایستگی نسب خود؟
سقراط گفت: نسبِ تو به تو منتهی شده است و نسبِ من از من آغاز شده است.

📚«شمس‌الدین شهرزوری _نزهةالارواح»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺وقار مسجد ملک زوزن

⭕️مسجد ملک زوزن، فخر خراسان

#خواف
#مسجد_ملک_زوزن
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌انوشیروان عادل را در شکارگاهی صیدی کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد.
نوشروان گفت: نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و دِه خراب نگردد.
گفتند: از این قدر چه خلل آید؟
گفت: بنیاد ظلم در جهان، اول اندکی بوده است، هر که آمد بر او مزید کرد تا بدین غایت رسید.

📚«سعدی_گلستان»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺شکوه مسجد ملک زوزن


⭕️مسجد ملک زوزن، فخر خراسان

#خواف
#مسجد_ملک_زوزن
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

"«آرامگاه فردوسی» یکی از باشکوه‌ترین بناهای ملی ایران   - ایسنا" https://www.isna.ir/amp/1400022517227/

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺زوزن و مسجدش

⭕️مسجد ملک زوزن، فخر خراسان

#خواف
#مسجد_ملک_زوزن
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌حکیمی مردی را دید که جامه‌های نیکو پوشیده و سخن به زشتی و ناسازگاری می‌گفت.
حکیم او را گفت: از دو کار یکی کن یا سخن مانند جامه گوی یا جامه مانند سخن پوش!

📚«یوسف بن علی مستوفی _خردنامه»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺جلوه‌ی منار خسروگرد سبزوار در کنار راه ابریشم

⭕️منار خسروگرد، یک رسانه


#منار_خسروگرد
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌مردی وجیه به مجلس قاضی ابو‌یوسف درآمد. قاضی بر او گمان فضل برد و به او گفت: سخنی فرمایید.
مرد گفت: برای تحقق مسئله‌ای آمده‌ام.
قاضی گفت: آنچه دانم، جواب گویم.
مرد گفت: صائم کی روزه گشاید؟
قاضی گفت: وقتی که آفتاب غروب کند.
مرد گفت: شاید تا نیمشب غروب نکند.
قاضی بخندید و گفت: چه نیکو گفته‌اند که:
«زیب و زیور مرد در خاموشی است»!

📚«فخرالدین علی صفی _ لطایف‌الطوایف»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺ایوان قبله مسجد جامع تون

⭕️مسجد جامع فردوس، نماد عظمت تون

#تون
#مسجد_جامع_فردوس
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️رباط شرف؛ قصری در بیابان (بخش دوم)

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹 #رباط_شرف (رباط آبگینه) در میانۀ «دشت شَرَخ» و در شمال‌شرق روستای «چکودر»، در مسیر راه قدیمی مزدوران به سرخس (راه ابریشم) قرار گرفته و تا روستای «شورلق» برکناره جادۀ فعلی سرخس ۶کیلومتر فاصله دارد. فاصلۀ رباط شرف تا مشهد ۱۴۰کیلومتر و تا سرخس ۵۶کیلومتر است. این بنا با ۴۶۴۴مترمربع وسعت، در واقع مجموعه فضاهایی است که بنا به نوشتۀ «آندره گدار» در سال۵۰۸ ه.ق ساخته شده است.

🔹با توجه به محتوای متون و شواهد موجود، بنای کنونی گسترش یافتۀ کاروانسرایی کهن‌تر است زیرا اکنون ما در دوطرف ورودی کنونی و زیر کف شترخوان‌های حیاط اولی و اطراف حیاط دومی شاهد شالوده‌های باقی‌مانده از دیوارها و پایه‌های بنای قدیمی‌تری هستیم که واضح‌ترین آنها خرندهای اولیۀ جلو ایوان و ایوانچه‌ها می‌باشند که از خرندهای کنونی جلوترند.

🔹رباط شرف مشتمل بر دو حیاط به هم پیوسته است که احتمالا حیاط انتهایی، ابتدا ساخته شده و بعد از آن، حیاط اولی به آن ملحق شده است. هر یک از دو حیاط کاروانسرا کارکرد خاص و ویژگیهایی در ساختار، تزئینات و کاربری داشته است.
حیاط اول به طول۳۲/۴۸ و عرض۱۶/۴ متر، مشتمل بر چهار ایوان مشرف بر میانسرا، یک راهرو یا دالان ورودی در امتداد جنوب‌شرق به شمال‌غرب، یک مسجد در سمت چپ راهرو، اطاق نگهبانی در سمت راست راهرو، دو شترخوان (اسطبل مخصوص نگهداری شتر) در دو سمت دالان ورودی و اطاق‌ها و فضاهایی احتمالا با کاربری‌های خدماتی و یک مخزن آب سرپوشیده در میانۀ صحن می‌باشد.

🔹حیاط انتهائی نیز با ۳۱/۷۵متر طول و ۳۱/۴ متر عرض برخوردار از چهار ایوان، یک دالان ورودی، یک مسجد در سمت چپ دالان، یک اطاق مقابل مسجد، اسطبل‌های شاهانه، یک فضای مربع شاه‌نشین در انتهای ایوان شمالی، دو اقامتگاه شاهانه در دو طرف ایوان و یک مخزن بزرگ آب در میانۀ صحن است.
هر یک از اقامتگاه‌های شاهانه خود متشکل از یک فضای مرکزی چلیپایی شکل چهار ایوانی و سه اطاق است که اطاق‌های منتهی الیه طرفین بزرگ‌تر و دارای یک مخزن آب سرپوشیده در زیر کف و مرتبط به مخزن بزرگ حیاط دوم می‌باشد.

🔹رباط شرف بدون تردید یک اثر معماری و هنری ارزشمند است که به دست اساتید زبردست و توانا با اشراف کامل بر علوم ریاضی و فیزیک و روان‌شناسی ساخته شده است زیرا ایجاد فضاها و سازه‌ها و کتیبه‌ها و تزیینات متنوع چنان با دقت و رعایت تناسب در جای خود قرار گرفته‌اند که بدون محاسبات دقیق امکان تحقق آن‌ها محال به نظر می‌رسد.
رباط شرف به لحاظ کاربرد هنرهای تجسمی و بخصوص آجرکاری، حجت است. به گونه‌ای که نمی‌توان تصویری حاصل از نحوۀ چیدمان آجر فرض کرد که در رباط شرف اجرا نشده باشد و عجیب و جالب این که گویی هنرمند اصرار داشته که حداکثر تنوع را در نقش‌ها و کتیبه‌های آجری اعمال کند. هنرمند در جهت نیل به این هدف، در جزییات حتی تقارن را نادیده گرفته و در تزیینات و چیدمان آجرهای فیل‌گوش‌ها و لچکی‌ها و سقف‌ها و محرابه
‌های پیرامون حیاط از فرم‌ها و شیوه‌های متنوع و متفاوت استفاده کرده است.
بی‌جهت نیست که رباط شرف را « #موزه_آجر» لقب داده‌اند.
تنوع در گچ‌بری‌ها مانند تفاوت گچبری‌های محراب و دیوار مسجدها با یکدیگر و تفاوت گچبری‌های زیر طاق ایوان شمالی حیاط انتهایی و اسپر ایوان حیاط جلوی را نیز شاهدیم.

🔹کتیبه‌ها هم در رباط شرف متنوعند، مانند کتیبه‌های کوفی درشت دور ایوانها و کتیبۀ نسبتا ریز پیشانی ایوان شمالی.
تزئینات رباط شرف منحصر به آجرکاری و گچبری و کتیبه نبوده بلکه سعی شده است تمامی نمای دیوارها و زمینۀ کتیبه‌ها را به شیوه‌های مختلف زینت دهند.
دیوار بلند و عریض بر محیط کاروانسرا و برج‌های ملحق به آن، حفاظت و امنیت آن کاخ رباط را تامین می‌کردند اما گویا نتوانسته‌اند از تهاجم غزها در سال ۵۴۸ه.ق پیشگیری کنند که آثار و ترمیم آن ویرانگری‌ها را به سال۵۴۹ ه.ق در کتیبه و اسپر ایوانهای بلند رباط شاهد هستیم.

🔹تامین آب در رباط شرف امری بسیار مهم و جدی بوده به گونه‌ای که موجب نامگذاری آن به «آبگیره» شده است.
یک مخزن بزرگ و حداقل سه مخزن کوچک‌تر در بخشهای مختلف آن از آب‌های جاری دامنه‌های شرقی ارتفاعات مزدوران در زمستان آب می‌گرفته و علاوه بر آن با درایت و مهارت خاص آب باران را از بام‌ها جمع‌آوری و از طریق کانال‌های تعبیه شده در جوف دیوارها و زیر کف‌ها به مخزن‌ها انتقال می‌دادند.

🔹در رباط شرف از اطلاع‌رسانی نیز غافل نبودند. در سمت جنوب و به فاصلۀ کمی از رباط شرف چاپارخانۀ بزرگ ‌و مجهزی ساخته شده که کارکرد آن نامه‌رسانی و پیام‌رسانی بوده است. حتی برخی اظهارنظر کرده‌اندکه در رباط‌شرف فضاهای خاصی به عنوان « #کبوتر_خانه» نیز جهت کبوتران نامه‌بر ساخته بودند.
رمز و رازها و فن‌آوریها و زیبایی‌های نهفته در رباط‌شرف فراوان و نیازمند پژوهش‌های ژرفانگر است.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

https://chtn.ir/news/14000111442925/%D9%85%DB%8C%D9%84-%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B8%D9%87%D8%B1-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%88%D9%85%D8%AA#

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔹خدای را سپاسگزارم که شوق و انگیزۀ تحقیق و پژوهش عطا فرمود و موجب شد که تاکنون شماری از پدیده‌های اسطوره‌ای و بناهای تاریخی خراسان را در این کانال معرفی کنم، که خوشبختانه با استقبال گرم علاقه‌مندان مواجه شده و گروه‌ها، کانال‌ها و برخی خبرگزاری‌ها نیز آن‌ها را به اشتراک می‌گذارند که جای تشکر دارد.

🔹اما با شگفتی گاه مشاهده می‌شود که با نادیده گرفتن حقوق معنوی مؤلف در انعکاس مطالب، اشاره‌ای به کانال مبدأ یا نویسنده نمی‌کنند!
شگفت‌انگیز این که خبرگزاری «میراث آریا» که باید حافظ منافع اینجانب به عنوان همکار باز نشستۀ خود باشد نیز در انعکاس مطالب برداشت شده از این کانال نامی از نویسنده یا کانال مبدأ نیاورده است که دو نمونه زیر از آن جمله است. کاش از دلیل این امر مطلع بودیم.

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

https://www.isna.ir/news/1400012614901/%D9%82%D9%84%D8%B9%D9%87-%D8%B4%D9%87%D8%A7%D8%A8-%D9%82%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%87%D8%AC%D9%85%D9%87-%D9%86%D8%A7%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D9%85%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AA%D8%AE%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺آرامگاه لقمان سرخسی چون خودش دلریش و باصفا

⭕️تلفیق دو شیوه‌ی معماری در آرامگاه لقمان سرخسی

#لقمان_سرخسی
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مسجد ملک زوزن، فخر خراسان (بخش سوم)

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹سبک معماری دوره خوارزم‌شاهی نسبت به دوره سلجوقی دگرگون شده بود و باید بر روی خرابه‌های مسجد شبستانی قدیم ، مسجدی دو ایوانی با صحنی وسیع و منطبق بر قبلۀ حنفی (تقریبا به سمت غرب) ساخته می‌شد.
با توجه به شواهد موجود گویا لزومی نداشته که در ابتدای امر مسجد شبستانی عصر سلجوقی به کلی منهدم شود بلکه عندالزوم محل قرارگیری پایه‌های ستبر ایوان‌ها کاملا تخریب و پی کنی شده اما تا پایان کار شالودۀ ستون‌های مسجد قبلی باقی مانده است. مسلما بعد از اتمام بنا تمامی بقایای معماری جمع‌آوری و زمین جهت کف‌سازی ایوان و صحن و شبستان‌ها تسطیح می‌شد اما چون ساختمان #مسجد_ملک_زوزن هیچگاه به پایان نرسیده، بقایای معماری پیشین در همه‌جا باقی مانده است. حتی در جبهۀ جنوبی و خارج از ایوان به فضاهای نیمه مخروبۀ بین ستون‌ها کاربری کارگاهی داده بودند.

🔹بنابراین در میان خرابه‌های مسجد شبستانی عصر سلجوقی مسجد کنونی مشتمل بر یک صحن وسیع و دو ایوان در سمت قبله (غرب) با دهانه‌ای به عرض۱۳/۳متر و عمق ۲۲/۶۵متر و ارتفاع حدود۳۰متر و ایوانی مقابل ایوان قبله (شرق) به فاصلۀ ۴۲متری با دهانه‌ای به عرض ۱۱/۳متر و ارتفاع حدود ۱۲متر ساخته شده و شالوده دو شبستان در دو سوی ایوان قبله و دو ردیف غرفه در دو سمت شمال و جنوب ریخته شده اما به جز ایوان‌های کم عمق ورودی شبستان‌ها، بقیه هیچ‌گاه ساخته نشده چون به احتمال فراوان اواخر ساختمان مسجد با حملۀ مغول‌ها در سال ۶۱۷ه.ق مقارن شده و مقتضیات زمان امکان تکمیل بنا را فراهم نکرده است؛ زیرا علاوه بر عدم تکمیل فضاها، تزیینات معماری در ایوان قبله و ناحیۀ محراب که نقطۀ عطف مسجد بوده ناتمام و ناقص مانده است.

🔹قرار بر این بوده که مسجد ملک زوزن در نهایت شکوه و عظمت باشد و آن شکوه و عظمت را کتیبه‌ها و تزئینات شکل گرفته از تلفیق آجر تراش و کاشی در بیننده القا می‌کند.
رویۀ پایه‌های ایوان‌ها با قابهای بلند آجری و کتیبه‌های کوفی برجسته و قابهای تزیینی مشبک آجر‌تراش و قاب‌های تزیینی تلفیق آجر‌تراش و کاشی زینت یافته و معمار و هنرمند چیره‌دست با استفاده از روان‌شناسی ابعاد و جایگاه کتیبه‌ها و عناصر تزیینی را به گونه‌ای گزینش کرده که ایوان هرچه با شکوه‌تر به نظر آید.
نوآوری منحصر به فرد ایوان شرقی (مقابل ایوان قبله) ایجاد مقرنس‌های تلفیقی آجر و کاشی است که دقیق و زیبا اجرا شده است.
مشخصات مساجد #سبک_خراسانی در دو ایوانی بودن و تزیینات معماری آن‌هاست که کاملا با گذشته متفاوت است، زیرا در دوران سلجوقی تزیینات معماری بیشتر نقشها و کتیبه‌های آجری قالب زده بود در صورتی که در سبک خراسانی یا دوره خوارزمشاهی تزیینات با استفاده از آجر تراش با تلفیق کاشی اجرا شده است.

🔹ایوان غربی(قبله) اگر چه نیمه تمام مانده ولی از هر جهت زیبا و باشکوه است. پوشش بلند و چهار قسمتی جناقی ایوان به ارتفاع حدود ۳۰متر بر فراز چهار پایۀ عظیم استقرار یافته و از طریق دو درگاهی در دیوار شمالی و دو درگاهی در دیوار جنوبی به طرفین راه دارد. بر گوشۀ جنوب غربی انتهای ایوان یک درگاهی عریض که حدود ۲متر از کف ایوان بلندتر است ایجاد شده و بر میانۀ دیوار انتهایی ایوان محراب مسجد تعبیه شده است. بر همین دیوار و نزدیک گوشه شمال غربی اطاقکی در جوف دیوار ساخته شده که با توجه به وجود اسکلت کودکی در آن احتمالا مقبره‌ای متعلق به نزدیکان ملک زوزن یا شخص والاتبار دیگری بوده است. بدیهی است که این ایوان با آن شکوه و عظمت در خور نصب زیباترین تزیینات باشد ولی گویا مقتضیات زمان اجازۀ اجرای آن تزیینات را نداده است کما اینکه بخش کوچکی از اسپر ایوان به زیبایی در خور تحسین زینت یافته است.

🔹بر بالای دیوار انتهایی ایوان قبله یک لوحۀ زینتی باشکوه به ارتفاع ۵متر و عرض ۱۳متر با به کارگیری کاشی‌های برجسته و چند رنگ و آجرهای تراش اجرا شده است. تزیینات متنوع و هر موضوعی در داخل قابی مستطیل، شش ضلعی یا دایره عرضه شده‌اند. در بخش پایین لوحۀ تزئینی باز ده شمسه در درون قاب تجسم یافته و درون قابها با کتیبه یا تزئینات مشبک تلفیق آجرتراش و کاشی زینت یافته است. در منتهی الیه سمت جنوب لوحه، کتیبۀ عمودی برجسته کاشی نقش بسته که بر آن تاریخ سال ۶۱۶ ه.ق دیده می شود.
از نکات بسیار مهم و جالب توجه این که برای نخستین بار در این لوحه قطعات کاشی با رنگهای مختلف کنار هم نصب شده و نخستین گام جهت ساخت « #کاشی_معرق» برداشته شده است.

🔹مسجد ملک زوزن بزرگ‌ترین و باشکوه‌ترین مسجد دو ایوانی سبک خراسانی است که اگرچه ساختمان آن هیچگاه به پایان نرسیده اما پوشش ایوان‌های آن که در شرف اتمام بوده به احتمال زیاد بر اثر زلزلۀ مهیب سال ۷۳۷ه.ق فرو ریخته است. این بنا که «فخر خراسان» محسوب می‌شود هنوز شکوهمند و دیدنی است.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

https://www.smtnews.ir/trade/58742

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مسجد ملک زوزن، فخر خراسان (بخش دوم)

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹تا سال ۱۳۲۸خ کمتر کسی می‌دانست که چه دُر گران‌بهایی به نام « #مسجد_ملک_زوزن» در دشت دورافتاده و در میان خانه‌های خشت و گلی و محقر روستای زوزن غریب و آسیب‌پذیر بر جای مانده است. در آن سال «آندره گدار» برداشت‌های خود و عکس‌هایی را که از بخش‌های باقیمانده مسجد در سال ۱۳۱۹خ گرفته بود در مجموعه مقالات «آثار ایران» منتشر و پژوهشگران را از وجود آن آگاه کرد.
بعد از گدار ایران‌شناسان دیگر اروپایی، آمریکایی و ایرانی از جمله «اولگ گرابار» و «شیلا بلر» و دکتر شهریار عدل» بنا را از نزدیک مورد بازدید و مطالعه قرار دادند و به برخی از جزئیات از جمله محتوای کتیبه‌ها و رمز و رازهای نهفته در آن پی بردند.
نگارنده نیز طی سه فصل بررسی و گمانه در اطراف مسجد توانستم فضاهای جانبی مسجد را شناسایی نمایم و به کم و کیف ساخت و پرداخت آن پی ببرم.

🔹در بررسیهای اولیه، آندره گدار ضمن بیان مشخصات کالبدی و معماری آن، با توجه به درگاه انتهای ایوان قبله اظهار نظر کرده بود که مسجد جزیی از کاخ ملک زوزن بوده است، اما در گمانه‌زنی‌های سمت غربی مسجد و مجاور درگاهی مذکور نشانه‌ای از ساخت و ساز بعد از سدۀ چهارم ه.ق مشاهده نشد و اظهار نظر گدار می‌تواند بیان ایده‌ای باشد که هیچگاه عملی نشده است.
شیلا بلر در بررسی‌های میدانی خود موفق شده است جزییات بیشتری از تزیینات و محتوای کتیبه‌های مسجد را معرفی نماید و به اعتبار مضمون برخی کتیبه‌ها آن را مدرسه‌ای پندارد.

🔹دکتر شهریار عدل در ضمن برداشت‌های «فوتوگرامتریک» متوجه وجود فضاهای معماری و عناصر تزیینی و کتیبه‌هایی گردیده که از نظر آندره گدار و شیلا بلر دور مانده‌اند.
دکتر عدل با توجه به فضاهای کاربردی و مضمون کتیبه‌ها و تزئینات ناقص، بنا را مسجد-مدرسه‌ای ناتمام فرض کرده و اعتقاد داشته است که بنا ساخته شده اما تزئینات آن به اتمام نرسیده است. دکتر عدل توانسته است با نزدیک شدن به تزیینات رویۀ دیوار انتهایی ایوان قبله بر روی داربست تنها کتیبه‌های فارسی مسجد در درون قاب آجری با مضمون: «دوعاگوی عز تو دوعا می‌خواهد» را تشخیص دهد و با بررسی دقیق کتیبه‌های برجستۀ کاشی در درون قاب‌ها، به این امر پی ببرد که هنرمند با قراردادن کاشی‌هایی با رنگهای متفاوت کنار یکدیگر موفق به ساخت نخستین کاشی معرق در این مسجد-مدرسه شده است.

🔹گمانه‌زنیهای نگارنده هم منجر به کشف نکات و حقایقی پیرامون مسجد شد که پژوهشگران پیشین با آن‌ها مواجه نشده بودند. در نخستین فصل گمانه‌زنی تصمیم گرفتیم چگونگی شکل‌گیری فضای منهدم شده‌ای در جنوب ایوان قبله را که ‌پاکار طاق ورودی آن بر بدنۀ پایۀ ایوان باقی‌ مانده بود مطالعه کنیم.
علاوه بر این که شالوده پایۀ دیگر ورودی یک شبستان در جنوب ایوان را مشاهده کردیم، با شگفتی به پایه‌های ستبر آجری در مجاورت ایوان برخورد کردیم که به صورت ردیف می‌توانستند باقی‌مانده از یک شبستان بسیار وسیع و بزرگ کهن‌تر از مسجد‌ملک‌زوزن باشند و مطالعات ما در درون ایوان و صحن مجاور ایوان شرقی مسجد ملک‌زوزن هم منجر به کشف پایه‌هایی در راستۀ پایه‌های مکشوفۀ قبلی و متعلق به همان شبستان بسیار وسیع بود، اما ستون‌های کشف شده در سمت جنوب ایوان با ستون‌های جبهۀ شرقی در شکل‌گیری اولیه تفاوت داشت به این معنی که در ابتدا و احتمالا سدۀ سوم ه.ق ستون‌های استوانه‌ای نسبتا باریک ساخته شده، در مرحلۀ بعد آن ستون استوانه در میان یک جدار آجری مکعب با تزیینات پلکانی شکل محاط شده و در مرحلۀ بعد همان ستون‌ها به گونه‌ای تقویت شده که از مقطع مستطیل برخوردار باشد. در این مرحله تعداد ستون‌ ها به سمت شمال و شرق گسترش یافته است. ستون‌های باقی مانده در داخل ایوان کنونی تخریب شده اما شالوده آن‌ها برجای مانده در حالی که ستون‌های جنوب ایوان کاملا تخریب نشده و از فضای بین ستون‌ها به عنوان کارگاه‌های تراش آجر و قالب‌گیری کاشی جهت تزئین مسجد کنونی استفاده شده است.

🔹در سمت شمال ایوان نیز اقدام به گمانه‌زنی شد و علاوه بر پیدایش شالودۀ پایۀ شمالی ورودی شبستان مسجد کنونی، یک محراب زیبا با کتیبه‌های برجستۀ گچی نقاشی شده متعلق به آخرین مسجد قبل از مسجد کنونی کشف شد که در درون یک حفاظ صندوق مانند گل و خشتی نگهداری شده بود.
یافته‌های باستان‌شناسی اطراف مسجد ملک زوزن نکات جدید فراوانی را روشن کرد که در این مقال کوتاه فرصت معرفی آن ها نیست، اما با توجه به مطالعات صورت گرفته و یافته‌های باستان‌شناسی جمع‌بندی اجمالی از کم و کیف مسجد ملک زوزن قابل ارائه می‌باشد:
در اوائل قرن ۷ه.ق مسجد عظیم و وسیع باقی‌مانده از دوران سلجوقی احتمالا از نوع مساجد شبستانی و گسترش یافتۀ مساجد پیشین وجود داشته و «قوام‌الدین مؤیدالملک ابوبکر علی زوزنی» ملک زوزن در اوج اقتدار تصمیم گرفته است آن مسجد را منهدم و تجدید بنا کند...

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌شیخ ابوسعیدابوالخیر را گفتند: یکی که توبه کرده بود، توبه‌اش را شکست.
شیخ ما گفت: اگر توبه او را شکسته بودی، او هرگز توبه نشکستی.

📚محمد بن منور _ اسرارالتوحید فی مقامات شیخ ابوسعید

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مسجد ملک زوزن؛ فخر خراسان (بخش نخست)

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹دگرگونی طبیعت و تغییر اقلیم موجب شده است که بسیاری از شهرها و آبادیها تغییر مکان دهند، متروک شوند و حتی گم شوند و ما، یا از طریق متون تاریخی و جغرافیایی یا آثار و علایم و نشانه‌هایی که از آن ها برجای مانده بتوانیم به جایگاه و اهمیت آن‌ها پی ببریم و هویت پیشینیان را در آن‌ها جستجو کنیم، مثل شهر « #آراتا» که در دل تپه ماهورهای کنار صندل، بر کرانه‌های هلیل‌رود در جیرفت از عصر برنز مدفون شده است، « #زرنگ» که در گذشته‌های دور در زیر ریگ‌های روان سیستان محو شده است، ویرانه های « #مرو» که در بیابان‌های مجاور بایرام‌علی و « #نسا» پایتخت اشکانیان که در بیابان‌های جنوب عشق‌آباد در ترکمنستان غریب افتاده است، « #ری» که در میان کشتزارهای جنوب تهران مدفون است، « #جرجان» که در زیر کشتزار های مجاور گنبد قابوس است و « #شادیاخ» که در عمق مزارع گندم نیشابور است و....
« #زوزن» هم یکی از کلان شهرهای خراسان بود که در آستانۀ حملۀ مغول‌ها «یاقوت حموی» آن را به دلیل کثرت فضلا و ادبا و اهل علم، «بصرۀ کوچک» لقب داده است.

🔹زوزن در فاصلۀ حدود ۶۵کیلومتری جنوب غربی خواف از پیشینۀ کهنی برخوردار است. « #تپۀ_سیاه» در مجاورت زوزن به استناد سفال‌های پراکنده بر سطح آن، زیستگاهی مربوط به دوران اشکانیان بوده است و وجود سکه‌های فرهاد چهارم ساسانی در موزۀ مرکزی آستان قدس رضوی با قید «ضرب زوزن» بر اساس روی آن‌ها نشان دهندۀ این است که زوزن در آن دوران جایگاه شایسته‌ای داشته است.
یافته‌های باستان‌شناسی در جای جای محوطۀ باستانی وسیع زوزن نشان از رونق زوزن در برهۀ طولانی داشته و مورخان و جغرافیدان‌هایی چون «استخری»، «مقدسی»، «ابن‌حوقل»، «یاقوت حموی»، «باخرزی»، «اسفزاری»، «حمدالله مستوفی»، «ابوالفداء» و «حافظ ابرو» به مناسبت‌های مختلف از آن شهر نام برده و بر جایگاه والای علمی و فرهنگی و سیاسی آن تأکید کرده‌اند.
مثلاً«علی بن حسن باخرزی» در کتاب
«دمیة القصر» (۴۸۵ه.ق) زوزن را این گونه وصف کرده است: «زوزن به آسیابی ماند که بر مدار دانش بچرخد»

🔹از زوزن شخصیت‌های بزرگی برخاسته‌اند. «ابوعبدالله حاکم نیشابوری» در اواسط قرن چهارم ه.ق، ۱۴ تن از فقها و شعرا و محدثان زوزنی را در کتاب «تاریخ نیشابور» نام برده و آثارشان را برشمرده است. «ثعالبی نیشابوری» هم در آثار خود در اوایل قرن پنجم ه.ق از بلند آوازگان زوزنی که در ادبیات عرب استاد بوده‌اند نام برده است مانند «امام القاضی ابوعبدالله حسین بن احمد زوزنی» (متوفی۴۸۶ه.ق) که کتاب «المصادر زوزنی» را در ادبیات عرب تألیف کرده و هنوز هم مورد استفادۀ دانشگاهیان و طلاب حوزه‌های علمیه است.
مشاهیر علم و ادب و سیاست در زوزن پرشمارند و در بیشتر دوره‌های تاریخی بخصوص دوران غزنویان و سلجوقیان یا بر مسند قضاوت نشسته بودند، چون «حمزة بن احمد زوزنی» و «قاضی محمد زوزنی» یا کرسی استادی مراکز علمی را در اختیار داشتند مانند «شهاب‌الدین زوزنی» و «عبدالکافی زوزنی» یا تمشیت امور سیاسی سلاطین غزنوی را به عهده داشتند مانند «بوسهل زوزنی» و یا دبیر دیوان رسایل بودند مانند «خواجه ابونصر مشکان زوزنی».

🔹به نظر می‌رسد که از سویی شخصیتهای تاثیرگذار و از سوی دیگر موقعیت زوزن بر سر راه‌های ارتباطی شهرهای نیشابور و هرات و قاین و گناباد موجب شده که آن شهر در دوران سلجوقیان و خوارزمشاهیان به اوج عظمت خود برسد و شخصیت‌های زوزنی مالک‌الرقاب بخش بزرگی از ایران باشند مانند «قوام الدین مؤیدالملک ابوبکر علی زوزنی» #ملک_زوزن و حاکم کرمان تا سیراف، «شرف‌الملک معین‌الدین زوزنی»و «فخرالملک محمود زوزنی» و «ضیاء‌الملک زوزنی» وزیران و سیاستمداران دربار سلطان محمد و جلال‌الدین خوارزمشاه.
چنان شرایطی ایجاب می‌کرد که زوزن
به «بصرۀ کوچک» ملقب شود و در آن شهر عظیم‌ترین سازه‌های معماری احداث شود مانند «قلعۀ قاهره» که به نوشتۀ نسوی: «آتش پاسبانان از غایت بلندی آن چون ستارگان در نظر می‌آمد» و « #مسجد_ملک_زوزن» که در عصر خود بزرگ‌ترین وباشکوه‌ترین مسجد در قلمرو اسلام و فخر خراسان محسوب می‌شد.

🔹مسجد ملک زوزن یکی دیگر از مساجد دو ایوانی یا مساجد « #سبک_خراسانی» است متشکل از یک میانسرای وسیع و دو ایوان شرقی و غربی (قبله) . این مسجد احتمالا جزیی از یک مجموعه عمارات سلطنتی و فرمایشی بوده که در ابعاد بزرگ ساخته شده است. گویا قرار بر این بوده که در کنارش کاخی نیز ساخته شود ولی وقتی مسجد نیمه تمام رها شده، کاخ هم هیچگاه ساخته نشده است. در این مسجد تلفیق آجر و کاشی به بهترین نحو اعمال شده و به کمک آجر و کاشی انواع تزئینات اجرا شده است. همه چیز در مسجد ملک زوزن زیبا و اعجاب‌انگیز است و به نظر می‌رسد که در ساخت و پرداخت آن علاوه بر معماری از هنر و روان‌شناسی بسیار بهره برده‌اند.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️دعوت به «خانیک‌نامه»

سلام
من همیشه خود را بر فراز قله‌ای فرض می‌کنم که در یک طرف آن خانیکِ ۷۰سال پیش را می‌بینم و در طرف دیگر آن خانیک امروز را.

🔸در آن سال‌های دور خوراک روزانۀ مردم «صُحُب شلغم، ظُهُر توگی، نُماشوم آش سِرموکی» بود و خانه‌ها و مسجدها از «چراغ موشی» و حمام‌ها از «پبه‌سوز» روشنی می‌گرفتند و پوشش دامادها «قبا» و «مندیل» بود و پوشش عروس‌ها «دولاق» و در عین حال زندگی با شور و شادی وخودکفایی و سرفرازی می‌گذشت زیرا همیشه کندوله‌ها از غلات، مشک‌ها از شیراز، خم‌ها از شیره، خیک‌ها از روغن، باغها از میوه، زمین‌ها از محصول، مکتب خانه‌ها از نوآموز، مدرسه‌ها از دانش‌آموز، حجرۀ عالمان از دانش‌پژوه و مسجدهای خانیک از مؤمنان پر بود.
و امروز خانیک قطعه‌ای از تهران شده است با ساخت و سازها و معیارهای امروزی و اسامی تقلیدی و خوراک و پوشاک و وسیله نقلیه و زبان و هنجارهای غیر بومی، البته با تنعم و رفاه و آگاهی بیشتر نه از نوع آگاهی‌های کشاورزی و دامداری و تمشیت زندگی بلکه در جهت تامین نیازهای روزمرۀ امروزی.
واقعیت این است که هویت و جوهرۀ ما خانیکی‌ها در همان رفتارهای غالبا پسندیدۀ گذشته نهفته است.

🔸«خانیک نامه» در صدد است با طرح موضوعات مختلف مانند نوروز، رمضان، محرم، برات، باورها، آئین‌ها ، یاری‌گری، کشاورزی، گیاهان بومی و دارویی، دامداری، عروسی، تولد، مرگ، درمانگری، آموزش، مهاجرت، نوآوری‌ها، مشاغل و رجال خانیک ضمن توضیح و توصیف آن‌ها، ظرفیت‌ها و قابلیت‌های خانیک را معرفی نماید و یادآور شود که هنوز پایبندی به ارزشها و سنت‌ها و بسیاری از مشاغل فراموش شدۀ خانیک می‌تواند موجب عزتمندی و توسعۀ فرهنگی و اقتصادی شود.
از عزیزانی که خواهان آشنایی با ارزشهای افتخارآمیز خانیک هستند تقاضا دارم با لینک زیر به کانال تلگرامی خانیک نامه بپیوندند و با تذکرات وانتقادات سازنده لغزشهایم را اصلاح نمایند.

🆔 @KhanikName

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️منارخسروگرد، یک رسانه

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹انسان آفریده‌ای اجتماعی و کنجکاو است و مایل است نسبت به محیط‌زیست خود و همنوعانش آگاه باشد و از آن آگاهی در جهت سازگاری با محیط، حفاظت و تنازع بقایش استفاده کند.
خبر رسانی، از جملۀ فعالیت‌های آگاهی‌بخش است که به صورت‌های گوناگون و با استفاده از عوامل حسی، دیداری و شنیداری تحقق می‌یافته است.
دانشمندان و باستان‌شناسان در تحقیقات خود شواهدی یافته‌اند که در حدود ده هزار سال پیش اقدام به خبررسانی در جوامع بشری را مسجل می‌سازد.
به اعتقاد باستان‌شناسان در دورۀ نوسنگی (حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش) شکارچیان با یکدیگر به مبادلۀ خبر می‌پرداختند. در دوره‌های بعد و در پی رونق کشاورزی و تجارت بازرگانان نقش رسانه را به عهده داشتند. در دوران تاریخی سنگ‌نگاره‌ها که در مسیر راه کاروان‌ها بودند وسیلۀ خبررسانی محسوب می‌شدند و محتوای آن‌ها توسط رهگذران نقل و رسانه‌ای می‌شدند.

🔹در ایران رسانه‌ها انواع مختلفی داشتند. یا شعله‌های آتش بودند که به منظور خبررسانی برافروخته می‌شدند یا اصواتی بودند که از منادی و جارچی و نقاره و طبل به گوش خلایق می‌رسیدند یا پرندگان سبک بالی بودند که پیک شادی یا غم می‌شدند و یا سنگ‌نگاره‌ها در مسیر رهگذران بودند.
با توجه به آثار و نشانه های برجای مانده و مکتوب گویا نقش آتش در خبررسانی زیاد بوده است. آریاها در هر جا که پیروز می.شدند قلعه‌ای می‌ساختند و آن را به دو قسمت تقسیم می‌کردند، در یک قسمت خود و خانواده‌ها ساکن می‌شدند و در قسمت دیگر که در واقع «دژ قلعه» محسوب می‌شد آتشی برمی‌افروختند تا در صورت شبیخون، پاسبانان آتش را تیز و شعله ور کنند و مردان آریایی به دفاع برخیزند.

🔹در زمان هخامنشیان نیز استفاده از آتش جهت خبررسانی مرسوم بود. «هرودت» گوید: «چون مردونیوس آتن را گرفت، با آتش خشایارشاه را که در سارد بود آگاه ساخت.»
امروز ما بر کنار راه‌های کهن شاهد تپه‌های خاکی بلند، معروف به «تپه تلگرافی»، برج‌ها و منارهایی هستیم که با برافروختن آتش بر فراز آنها در خبررسانی ایفای نقش می‌کردند و مشعل‌داران با حرکات مفهومی مشعل‌ها خبرهای مهم را در زمان کوتاه از شهری به شهر دیگر می‌رساندند و احتمالا همان کارکرد موجب شده است که «مناره» (محل نور و نار یعنی آتش) نامیده شوند.

🔹« #منار_خسروگرد» در نزدیکی #سبزوار و بر کنار راه ابریشم یکی از آن مناره‌ها یا میل‌ها است که خوشبختانه تا کنون نسبتا سالم بر جای مانده است.
این سازۀ معماری عظیم و چشم‌نواز که با آجر و گچ شکل گرفته، در سال۵۰۵ه.ق به دستور «تاج‌الدوله ابوالقاسم بن سعید» ساخته شده است برخی آن را بازمانده از مسجد خسروگرد پنداشته‌اند، اما این نظریه مقرون به واقع نیست زیرا این مناره با محوطه باستانی و بقایای شهر کهن خسروگرد فاصلۀ نسبتا زیادی دارد و از سوی دیگر کاوشهای باستان‌شناسی که در سال‌های اخیر در اطراف آن انجام شده، نشان داده است که میل خسروگرد از ابتدای شکل‌گیری منفرد بوده و تا فاصلۀ زیاد بنایی در اطراف آن وجود نداشته است و بر اطراف آن نیز نشانه‌ای از الحاق دیوار به آن مشاهده نمی‌شود.

🔹ارتفاع بنا ۳۸متر، قطر آن در پایه ۵ و در راس حدود ۱متر است.
تمامی بدنۀ استوانه‌ای آن با اشکال هندسی متنوع و زیبا آراسته شده است. بر قسمت فوقانی مناره دو ردیف کتیبۀ کوفی آجری نقش بسته است. ایجاد نقش‌های متنوع و کتیبه‌ها ایجاب کرده است که انواع آجر در ابعاد و اندازه‌های مختلف جهت ساخت و پرداخت بنا تدارک دیده شود.
یک رشته پلکان مارپیچ از درون منار به بالا منتهی می‌شده و مشعل‌دار را به محفظۀ استوانه‌ای شکل فراز مناره هدایت می‌کرده و منافذی به عنوان نورگیر بر بدنۀ منار تعبیه شده تا پلکان را روشن کنند.

🔹منار خسروگرد هم مانند دیگر بناهای دوران سلجوقی به شیوۀ رازی و زیبا ‌و خوش منظر ساخته شده و اکنون نیز از زیبایی و صلابت خاصی برخوردار است.
این بنا گویا از قدیم مورد توجه بوده است، از جمله به استناد نوشتۀ «اعتمادالسلطنه» در مطلع‌الشمس در سال۱۳۰۰ ه.ق که ناصرالدین شاه از مشهد به تهران باز می‌گشته از مناره بازدید کرده و دستور مرمت آن را صادر کرده و در همان زمان بر گرد مناره سکویی آجری به طور و عرض و ارتفاع ۵متر ساخته شده است.
منار خسرو گرد که در تاریخ پانزدهم دی ماه ۱۳۱۰خ به شماره ۷۷ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده در سال‌های اخیر نیز توسط هنرمندان و معماران انجمن آثار ملی و اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی مرمت و تثبیت شده است.‌

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

"مسوولان برای صیانت از آثار تاریخی توان لازم را ندارند" https://www.mizan.news/fa/news/722082/%D9%85%D8%B3%D9%88%D9%88%D9%84%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B5%DB%8C%D8%A7%D9%86%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86-%D9%84%D8%A7%D8%B2%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%86%D8%AF

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️مسجدجامع فردوس، نماد عظمت تون

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹شهر فردوس کنونی تا سال ۱۳۱۴خ تون نام داشته و مسجدی که اکنون مورد بحث ما است « #مسجد_جامع_تون» بوده است.
اگر چه علامه دهخدا در لغت‌نامه واژۀ «تون» را خرقه، روده، رَحِم، جثۀ آدمی و گلخن معنی کرده، اما به نظر می‌رسد که وجه تسمیۀ تون بیشتر به «بافندگی» مرتبط باشد زیرا در نواحی جنوب خراسان (قهستان) به کارگاه بافندگی «تون» می‌گویند و برخی نویسندگان شهر تون را به جهت فراوانی گارگاههای بافندگیش پر آوازه دیده‌اند از جمله «ناصرخسرو» در سفرنامه‌اش این گونه نوشته است: «شهر تون شهر بزرگی بوده است ... و گفتند در این شهر چهارصد
کارگاه بوده است که زیلو بافتندی» و «مقدسی» نیز نوشته است که: «بیشتر اهالی آن شهر بافندگانند».

🔹با توجه به آثار و شواهد بازمانده و نیز رد پای پر رنگ تون در متون تاریخی و سفر نامه‌ها از صدر اسلام تا سال ۱۳۴۷خ که زلزله‌ای مهیب آن را در هم کوبید، شهر تون یا فردوس کنونی همواره از رونق برخوردار بوده و اگر چه قحطی‌ها و یورشها و زلزله‌ها آسیب‌هایی به آن وارد کرده اما هیچ‌گاه از نقشه جغرافیا محو نشده است.
ستون‌های برجای مانده از صدر اسلام و محرابی از قرن ششم ه.ق در مسجد کوشک، مسجد جامع دو ایوانی عصر خوارزمشاهی، بخش نوسازی شدۀ مسجد کوشک و حمام کوشک مربوط به دوران تیموری، امام زاده ابراهیم متعلق به دوران تیموری و صفوی و مدارس بزرگ علیا و حبیبیه بازمانده از دوران صفوی و حمام‌ها و آب‌انبارهای متعدد متعلق به دوران‌های مختلف نشانه‌هایی از اهمیت و اعتبار همیشگی شهر تون می‌باشند. اما از میان آن‌ها «مسجد جامع» جایگاه خاص و والایی دارد.

🔹این مسجد که اکنون در میانه شهر ویرانۀ تون و در کنار راه ارتباطی فردوس_بشرویه واقع گردیده، یکی دیگر از مساجد دو ایوانی خراسان است که بنای آن برخوردار از نقشه و تزئینات معماری همان بناها می‌باشد.
مسجد جامع تون مانند دیگر مساجد دو ایوانی « #سبک_خراسانی» متشکل از یک میان‌سرا، یک ایوان قبله، دو شبستان بر دو سوی ایوان قبله و ایوان دیگری مقابل ایوان قبله و دو رواق در دو جانب شرق و غرب مسجد بوده که بعدها تغییراتی در آن داده شده است، از جمله ایوان شمالی مقابل ایوان قبله جمع‌آوری و به شبستان بزرگ ستونداری تبدیل گردیده و یک ردیف چشمه طاق نیز به جلو رواق‌های دو جانب مسجد اضافه شده که در نتیجه در حال حاظر فقط نما و ساختار جبهۀ سمت قبلۀ مسجد شیوۀ معماری عصر خوارزمشاهی را نمایندگی می‌کند.
اگرچه آن هم در پی خسارت زیادی که از زلزلۀ سال ۱۳۴۷خ دیده، مرمت و بازسازی شده است.

🔹مصالح ساختمانی این مسجد آجر است که دیوارها و پوشش‌ها و تزیینات معماری را شکل داده‌اند. مشخصۀ معماری مسجد جامع تون که با دیگر مساجد دو ایوانی سبک خراسانی وجه مشترک دارد، علاوه بر نقشه، پوشش جناقی با طاق و تویزه و آجرهای مشبک گره دار و آجر‌های تراش تزئیناتی است.
هنرمند معمار کوشیده است با تنوعی که به چیدمان آجرهای تراش داده، نقشهای گوناگونی را بر نمای پایه‌ها و لچکی‌ها به نمایش گذارد.
هنرمند همانند #مسجد_جامع_زوزن سرتاسر نمای هر یک از پایه‌های ایوان را با دو قاب «لا» مانند که با استفاده از آجرهای تراش تزیینی شکل گرفته، پوشانیده آن‌گاه درون قاب‌ها را با آجر‌های مشبک مستطیل شکل و حد فاصل دو قاب بر هر طرف ایوان را به شیوۀ #مسجد_جامع_گناباد با آجرهای مشبک بزرگ مربع شکل پوشانده‌اند، به گونه‌ای که سرتاسر پایه منقوش به نقش گره به نظر آید با این تفاوت که دو قاعدۀ آجرهای تزئینی این مسجد از حاشیه‌های تزئینی برخوردارند.

🔹در تزیینات معماری این مسجد نیز از تلفیق آجر و کاشی به گونه‌ای متفاوت استفاده شده به این معنی که درون هر یک از دو زاویۀ حاصل از تلاقی دو قاب «لا» مانند را با یک قطعه کاشی فیروزه‌ای رنگ مثلث شکل پر کرده‌اند.
لچکی‌های دو طرف طاق بر پیشانی ایوان هم با چیدمان آجر مزین بوده و آن چیدمان آجر به صورت «خفته راسته» است که بر اثر زلزله بیشتر آجرها فروریخته و اکنون اندکی بر ناحیۀ پاکار طاق باقی مانده است.
همان تزیینات خفته راسته بر پیشانی غرفه‌های طرفین ایوان نیز مشاهده می‌شود اما نمای ایوانچه‌های طرفین مسجد که بعدها به رواق‌ها افزوده شده، فاقد تزئینات است.

🔹مسجد جامع فردوس دو محراب بر انتهای ایوان قبله دارد محراب اولیه و اصلی بر میانۀ دیوار است که احتمالا بر مبنای باور حنفیان نسبت به امتداد قبله با گرایش به سمت غرب ساخته شده و محراب دیگر که نزدیک به گوشۀ جنوب شرق مطابق قبلۀ شیعیان بعد ها ساخته شده است. تزئین محراب‌ها منحصر به مقرنس‌های گچی کم عمق و ساده است.

🔹مسجد جامع فردوس یا تون اکنون تنها بنای کهن و زندۀ فردوس از اواخر قرن ششم ه.ق است که هنوز با صلابت کاربری خود را حفظ کرده و عظمت و اهمیت تون قدیم را قبل از تهاجم خونبار «هلاکوخان» مغول نشان می‌دهد.

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌اعرابی شتری گم کرده، سوگند خورد که چون آن را بیابد به یک درم بفروشد. چون شتر را یافت از سوگند خود پشیمان شد، گربه‌ای به گردن شتر آویخت و بانک می‌زد:
که می‌خرد شتری به یک درم و گربه‌ای به صد درم؟
اما بی‌یکدیگر نمی‌فروشم.
شخصی از راه برسید و گفت: چه ارزان بودی این شتر اگر این قلاده برگردن نداشتی!

📚«عبدالرحمن جامی_بهارستان»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

🔺زیبایی‌ها و شکوه رباط شرف

⭕️رباط شرف؛ قصری در بیابان

#رباط_شرف
#رجبعلی_لباف_خانیکی

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

https://chtn.ir/photo/1400012221/%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D8%B1%D8%B4%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86#

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

📌هنگامی که بایزید بسطامی به نزدیک شهر بسطام رسید مردم به پیشوازش از شهر خارج شدند.
بایزید ترسید که بدان سبب خودبینی بر وی چیره شود و از آن جا که بازگشتش به ماه رمضان بود، دست به سفره برد و گرده‌ای نان برگرفت و بخوردن پرداخت.
هنگامی که زاهدان شهر دیدند که روزه می‌خورد، اعتقادشان به او سست شد و قدرش در چشمشان اندک گردید و بیشترشان از گرد او پراکنده شدند.
بایزید در این حال گفت: «ای دل! درمان تو چنین بایستی کردن» !

📚«عطار نیشابوری_تذکرة‌الاولیاء»

🆔 T.me/labbafkhaniki

Читать полностью…

رجبعلی لباف خانیکی

⭕️رباط شرف، قصری در بیابان (بخش نخست)

🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی

🔹« #شاهراه_بزرگ_شرق» ( #راه_ابریشم) که از گذشته‌های دور شرق عالم را به غرب ارتباط می‌داد، به منزلۀ پل ارتباطی و شریان حیاتی شهرهای بزرگی چون «شیان»، «ختن»، «کاشغر»، «بلخ»، «چاچ»، «سمرقند»، «بخارا»، «مرو»، «نیسا»، «سرخس»، «نیشابور»، «قومس» و «ری» محسوب می‌شد. تردد سنگین کاروان‌ها و مبادلۀ کالا و فرهنگ در آن راه موجب رونق و شکوفایی شهرها و ایجاد تأسیسات متعدد و باشکوه و عام‌المنفعه مرتبط با آن راه شده بود که بعضاً توسط خیرخواهان یا پادشاهان یا متمولان ساخته می شدند.
ازجمله «ابن حوقل» در سغد اقامتگاهی دیده که درٍ آن زیاده بر صد سال به روی مسافران گشوده بوده و چه بسا شبانه و نابهنگام بیش از صد یا دویست نفر با ستوران و احشام خود به آنجا می‌آمدند و تمام نیازمندی‌هایشان از علف و خوراک فراهم می‌شد.

🔹«عماد الدین حمزه» رئیس شهر نیسا در بیرون آن شهر کاروانسرای بسیار بزرگی ساخته بود که در آن برای فقیهان جایی، برای صوفیان جایی، برای علوی‌ها جایی، برای کاروانیان و رهگذران جایی و برای ستوران و احشام آن‌ها نیز مکانی در نظر گرفته شده بود و از حیث بزرگی بی‌نظیر بود. بناهای خیر در مسیر راه ابریشم متنوع بودند و به نیازهای حیاتی مردم پاسخ می‌دادند.
ابن حوقل در سمرقند افزون بر دو هزار منبع آب سردِ یخدار و کوزه‌های آب سرد تعبیه شده بر دیوار برای نوشیدن مسافران دیده است. اما مهم‌ترین و حیاتی‌ترین تاسیسات راه، کاروانسراها بودند که به منزلۀ خانه‌های امید و امن کاروانیان محسوب می‌شدند و برحسب نوع، مکان قرارگیری و کاربریشان به گونه‌های مختلف تقسیم می‌شدند که مجهزترین و باشکوه‌ترین آن‌ها « #کاخ_رباط‌ها» یا «کاروانسراهای شاهی» بودند که اختصاص به اقامت پادشاهان و امیران و صاحب منصبان داشتند.

🔹بعد از حملۀ ویرانگر مغولان و محو بیشتر شهرهای مسیر آن راه از روی نقشۀ جغرافیا، راه ابریشم تقریبا متروک و بی‌رونق شد تا جایی که کاخ رباط‌هایی مثل « #رباط_ماهی»، « #رباط_آبگینه» و « #رباط_ملک» رها شدند و کم کم به خرابه‌هایی تبدیل گردیدند که فقط گاهی چوپانان و عشایر از آنها به عنوان آغل و پناهگاه استفاده می‌کردند.

🔹جایگاه و موقعیت رباط شرف را آندره گدار که برای نخستین بار آن را در سال ۱۹۴۰م/۱۳۱۹خ مورد بررسی قرار داده، این گونه وصف کرده است: «بنای رباط شرف در نظر کسی که به سراغ آن می‌رود چنین می‌نماید که در حفره‌ای شبیه به حفره‌های سطح ماه قرار گرفته است.
با مشاهدۀ آن، این تردید به آدمی دست می‌دهد که آیا کسی هم توانسته است در چنین مکان خلوتی زندگی کند؟
به نظر می‌رسد که محل مزبور بدترین محلی بوده است که در دنیا برای سکونت اختیار شده ولیکن در زمان قدیم جادۀ نیشابور-مرو از همین محل می‌گذشته و البته لازم بوده است که در کنار این جاده در این ناحیۀ غیرمسکون..... عمال سلطان و حتی خود سلطان بتوانند محلی برای استراحت خود بیابند....»

🔹#رباط_شرف کنونی در سال ۵۰۸ ه.ق و در دوران سلطنت «سلطان سنجر» سلجوقی ساخته شده اما روایات متون تاریخی و شواهد موجود حکایت از این دارند که نام این رباط در ابتدا «آبگیره»
یا«انکره» بوده که به مرور به «آبگینه» تغییر شکل یافته و بنای فعلی بر فراز بقایای رباطی دیگر ساخته شده که آن بنا نیز احتمالا تجدید بنای رباط کهن‌تری بوده است زیرا «ابن خردادبه (متوفی ۲۷۰ یا۳۰۰ه.ق) و «ابن فندق» از آن به نام آنکره یا آبگیرها نام برده که «امیر نوح بن نصر بن احمد سامانی» از خالص مال خود بنا کرده است.

🔹اما دلیل نامگذاری «رباط شرف» که آندره گدار آورده و آنرا به «شرف‌الدین ابوطاهر بن سعدالدین بن علی‌القمی» نسبت داده مقرون به واقع به نظر نمی‌رسد بلکه احتمالا ناشی از عدم تشخیص واژۀ «شرف» از واژۀ «شرخ» بوده است.
با استناد به «سفرنامه رکن‌الدوله» #دشت_شرخ محلی است که رباط آبگینه در آن قرار داشته و در آن کتاب به عنوان « #خرابه_شرخ» بر روی نقشه ترسیم شده است. چون نام آن رباط یا خرابه بر کسی معلوم نبوده و آندره گدار نام آن را از کسی پرسیده، احتمالا او آن خرابه را به نام «شَرَخ» معرفی کرده و گدار آن واژه را «شرف» تشخیص داده و بعد از آن، رباط آبگیره یا انکره یا آبگینه را «رباط شرف» نامیده و مصطلح کرده است.

🔹رباط شرف در واقع یک مجموعه معماری نفیس و زیبا شامل فضاهای متعدد با کاربردهای متنوع و آجرکاری‌های زیبا و تزئینات و شیوه‌های معماری و کتیبه‌های گوناگون و متعدد و حتی سیستم های پیچیدۀ آبرسانی و بهره‌برداری از نزولات آسمانی است که توضیح و توصیف هر یک طولانی و مستلزم تحلیل و بررسیهای همه جانبه به لحاظ تاریخی، اجتماعی، سیاسی، هنری و علمی می‌باشد و چنان بحث‌های پردامنه‌ای در این مقال نمی‌گنجد. بنابراین ادامه مطلب را به آینده موکول می‌کنم.‌

🆔 @labbafkhaniki

Читать полностью…
Subscribe to a channel