📌ارتباط با ما: 🆔️ @R_labbaf 📌ما را در اینستاگرام دنبال کنید: Instagram: @rajabalilabbaf
📌ناصرالدین شاه رفت و آمد اطراف ارگ سلطنتی را قرق شبانه کرد و شبی به خاطر آزمایش کشیکچیها با لباس مبدل به گردش در خیابانهای اطراف اندرون رفت!
کشیکچی جلویش را گرفت و شاه هر قدر التماس کرد نتیجه نداد!
شاه در لباس مبدل به کشیکچی چند قِران رشوه داد و او نپذیرفت و شاه را به قراولخانه فرستاد!
فردای آن روز شاه کشیکچی را احضار کرد و خواست که ماجرا را تعریف کند!
کشیکچی گفت: «مرتیکه دو قِران داد تا رهایش کنم! خیال کرد شاه دو قِران میارزد قبول نکردم! مثل سگ به قراولخانهاش کشاندم و ...»
ناصرالدین شاه از لهجه ترکی-فارسی و دشنامهای او چنان به خنده اُفتاد که از خود بیخود شد و با گفتن یک «قرمساق» او را مرخص کرد!
کشیکچی به حدی از دشنامی که شنیده بود خوشنود گشت که تا پایان عمرش به همه اطرافیانش میگفت که شاه به لفظ مبارک خویش به او گفته است «قرمساق»!!!
📚"جعفر شهری _ تاریخ تهران"
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺خانیک، روستایی کهن، سر سبز و دیار فرهنگمداران، آکنده از گل، گندم، زعفران و گیاهان دارویی و «پایتخت سماق ایران».
⭕️براکوه منشأ زندگی و آب دشت گناباد
#براکوه
#خانیک
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺موزه ایران باستان
⭕️موزه، نگاهبان حافظه ی تاریخی ملت ها
📌به مناسبت ۲۸ اردیبهشت روز موزه و آغاز هفته میراث فرهنگی و ۱۸ می، روز جهانی موزه
#روز_جهانی_موزه
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 t.me/labbafkhaniki
سپاسگزارم
لطفا مطالب را در همین کانال دنبال کنید آن محوطه را هم توضیح خواهم داد
⭕️براکوه منشأ زندگی و آب دشت گناباد ۳
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹در این بخش ویژگیهای زیبد را مرور میکنیم که کهنترین نامجای در تاریخ اسطورهای براکوه و مکانی پر آوازه در شاهنامه است.
۲-زیبد
در حال حاضر زیبد مرکز "دهستان زیبد" و روستای بزرگی واقع در ۲۳ کیلومتری جنوب غرب شهر گناباد و به "دشت ریواس" و سرو کهنش مشهور است. نامجای زیبد که ۱۱ بار در شاهنامه فردوسی آمده، از حافظه تاریخی و اسطورهای پر بار و افتخار آمیزی برخوردار است زیرا یکی از حماسیترین و عزتمندانهترین نبردهای شاهنامه معروف به "دوازده رخ" به ابتکار و درایت فردوسی بزرگ در دشتی گسترده بر دامنه کوه سیاه میان زیبد و گناباداتفاق افتاده و پس از آن که گودرز سپاه ایران را در زیبد آراسته، فرماندهان و پهلوانان را برای نبردی سرنوشت ساز و شرافتمندانه برگزیده است:
چو گودرز نزدیک زیبد رسید
سران را ز لشکر همی بر گزید
گودرز لشکر آمادهی رزمِ ایران را از زیبد به سمت لشکر توران به فرماندهی پیران ویسه به سمت کوهِ گناباد گسیل داشت:
چو دانست گودرز کآمد سپاه
بزد کوس و آمد ز زیبد به راه
و در پهندشت گناباد جنگ آغاز شد.
جنگ دوازده رخ که یکی ازطولانیترین داستانهای شاهنامه را به خود اختصاص داده، از این جهات اهمیت ویژه داشته که پس از شکست ایرانیان در "جنگ پشن"، پیروزی در جنگ دوازده رخ برای آنها اعاده حیثیت کرده و در پی پیروزی درخشانِ ایرانیان، در مقابل تورانیان مصونیت ایجاد کرده و فداکاری، میهندوستی و جوانمردی را به نیکوترین وجه به نمایش گذاشته است.
🔹زیبد در عرصه تاریخ نیز صحنه وقایع بزرگ بوده که آثار و بقایای آن هنوز موجود است.
از اواسط قرن پنجم ه.ق با انتصاب "حسین قاینی" از سوی "حسن صباح" به عنوان داعی اسماعیلیه قهستان فصل جدیدی در زندگی مردم براکوه و قهستان آغاز شد و آن حضور اسماعیلیه در قلعه.ها، بر فراز کوهها بود و سه قلعه به نامهای"سرتخت"، "جواشیر" و "زیبد" در براکوه قرار داشت. قلعهی زیبد در حاشیه جنوبی روستا بر روی تپهای کم ارتفاع و مشرف بر زیبد احتمالا آمادگاه و تدارک کننده دو قلعه دیگر و شاید امداد رسانی به آوارگان ناشی از یورش مغولان بوده است.
زیبد در حال حاضر یکی از قطبهای کشاورزی شهرستان گناباد است و با توجه به برداشت محصولاتی مانند گندم و زعفران و علاقه مردم نسبت به زادگاه خود، عوامل توسعه فراهم شده و زیبد به سرعت روند توسعه و پیشرفت را میپیماید و رویدادها و مناسبتهای فرهنگی را نیز پاس میدارد.
۴-درب صوفه
درب صوفه روستای کوچکی واقع در ۳ کیلومتری زیبد و ۲۶ کیلومتری جنوب غرب شهر گناباد است. به استناد آمار نفوس و مسکن سال۱۳۹۵ جمعیت آن ۱۴ نفر بوده است. این روستا بر دامنه درهای در دل کوهی از سلسله کوه سیاه به نام کوه "تیز ماهی"
واقع شده و نام و انتساب درب صفه به "پیران ویسه" به این دلیل است که به استناد شاهنامه فردوسی پیران در دخمهای به خاک سپرده شده است و آن عارضه طبیعی دخمه مانند پدیدهای شبیه ایوان بزرگ طاق بستان است که در محل به "ایوان صفه" یا "صوفه پیر" معروف است.
درب صوفه عارضهای جذاب برای گردشگران است زیرا در درهای سرسبز و پر آب واقع شده و از پیشینه افسانهای و اسطورهای برخوردار است. برخی آن را زیستگاه و حتی آرامگاه یزدگرد سوم ساسانی پنداشته، برخی از آن به عنوان محرابهای مهری یا معبد ناهید نام برده و عمدتا آن را "آرامگاه پیران ویسه" دانستهاند.
ساختار آن عارضه ایوان مانند کاملا طبیعی و بدون دخالت انسان بوده و کف شیب دارو سنگی آن به گونهای است که امکان اقامت یا دفن در آن ممکن نیست ولی شکل آن جالب توجه و جایگاه طبیعی و هوای مطبوع آن دلپذیر است.
پیران ویسه که فرمانده تورانیان بود، بعد از نبرد تن به تن یازده پهلوان ایرانی با یازده پهلوان تورانی و پیروزی ایرانیان، با گودرز هماورد و کشته شد.
اما از آن جا که پیران مردی اندیشمند و با تدبیر بود با این که فرمانده تورانیان بود، در نزد ایرانیان محترم و معزز بود و کیخسرو دستور داد او را با عزت و احترام به شیوه ایرانیان در تابوت زرین به دخمه سپارند:
بفرمود پس مشک و کافور ناب
به قیر اندر آمیخته با گلاب
تنش را بیالود از آن سر بسر
به کافور و مشکش بیاگند سر
به دیبای رومی تن پاک اوی
بپوشید با رای ناپاک اوی
یکی دخمه فرمود خسرو به مهر
بر آورد سر تا بکیوان سپهر
شخصیت قابل احترام پیران ویسه موجب شد که چهار موضع در نقاط مختلف براکوه به عنوان آرامگاه پیران ویسه مورد تکریم و تعظیم قرار گیرند. (درب صوفه در زیبد، صورت قبری در شبستان مسجد بالای خانیک، آرامگاهی بر فراز کوهی در ایزو و صورت قبری در مدرسه سعد سلمان در کاخک) که همه به "قبر پیرو" معروف و جنبه زیارتی و حتی حاجتخواهی دارند و این امر نتیجه و بازتاب خردمندی است حتی اگر "دشمن دانا " باشد.
🆔 @labbafkhaniki
🏵 تاریخچه دشت توس
🔹سخنران:
🎙 رجبعلی لباف خانیکی
💠میزبان نشست : غزاله توکلی فر
🔸برگزار کنندگان : باشگاه شاهنامه پژوهان و انجمن ایرانشناسان
@shahnamehpajohan
https://shahnamehpajohan.ir
⭕️براکوه منشاء زندگی و آبِ دشت گناباد ۲
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹پیش از این با ویژگیهای جغرافیایی و اقلیمی و منطقهای #براکوه آشنا شدیم و اینک مراکز جمعیتی عمده آن را که در عرصههای فرهنگ و اقتصاد گناباد تآثیرگذار بودهاند، مرور میکنیم:
۱-کاخک
واژه" #کاخک" در بیشتر متون و محاوره اهالی به صورت "کاخ" ادا میشود و در نوشتار امروزی "کاخک" به نگارش در میآید که به هر صورت کلمه "کاخ" در آنها قابل تآمل و از جایگاه والا و با عظمت آن در بستر تاریخ خبر میدهد. از دیدگاه زبان شناسی در فارسی باستان "کاخّک kakhak" کاخ کوچک معنی میداده و بعدها در فارسی میانه میانه پسوند " _ّ ک" با حفظ معنا به صورت "ک" ساکن در آمده و به هر صورت همواره کاخ کوچک معنی میداده است.
در حال حاضر کاخک بزرگترین، آبادترین و پر جمعیتترین مرکز جمعیتی براکوه است به گونهای که تمامی روستاها و آبادیهای براکوه تبعه آن محسوب میشوند.
بدیهی است که سرزمین و طبیعت کاخک ایجاب میکرده که از گذشتههای دور زیستگاههایی در دشت پر آب و سر سبز کاخک وجود داشته باشد ولی تغییر و تحولات عرصه کاخک به دلیل فعالیتهای کشاورزی، سوانح طبیعی و ساخت و ساز، احتمالا انهدام و محو یادمانهای گذشته را موجب شده است.
🔹گذشته از اشاراتی که به آثار دوران پیش از تاریخ در "رضو" و دوران اشکانی در غرب کاخک (اسپید دژ ایزو) شده، نام "کاخک" خود میتواند نشانه اهمیت و قدمت کاخک باشد اما حضور "محمد بن موسیالکاظم(ع)" معروف به "سلطان محمد عابد" در کاخک به سال ۲۰۳ ه.ق دلیل دیگری بر اهمیت و اعتبار کاخک در آن زمان است که لابد ریشه در گذشتههای دورتر داشته و احتمالا آبادی معتبری بوده که محمد عابد و برادرش "زید"، چه به عنوان دعوت مردم به قیام بر علیه مأمونالرشید و چه به قصد پناهندگی آن را بر گزیدهاند. پس از شهادت محمد عابد گویا در چند مرحله آرامگاه ایشان ساخته و تجدید بنا شده و در سال ۹۸۰ ه.ق به دستور شاه اسماعیل صفوی بنای نفیس و زیبایی به سعی "علی بن عبدالواحد حسینی قاینی" به شیوه آذری تجدید بنا و کتیبه زیبایی به شیوه ثلث به قلم "علیرضا عباسی" ساقهٔ گنبد کاشیکاری رنگارنگ آن را زینت داده بود.
🔹آن بنا به قدری جاذبه داشته که احتمالا در سال ۱۰۱۱ ه.ق مورد توجه استاد "محمد بنای اصفهانی " قرار گرفته و او مسجد شیخ لطفالله اصفهان را با الگو برداری از این آرامگاه ساخته است به گونهای که یک گنبدخانه و ایوان بدون سقف در جلو گنبدخانه داشته باشد تا زیبایی و شکوه گنبد از درون ایوان دیده شود.
متاسفانه دگردیسی آرامگاه محمد عابد بعد از زلزله آغاز شد. کتیبه علیرضا عباسی بدون دلیل جمعآوری و تعویض شد. معماران بدون توجه به فلسفه وجودی ایوان، پوششی نامتوازن بر فراز آن استقرار دادند و بعدها به آن اکتفا نکرده شبستانی به انتهای بنا افزودند و نمای جلو بنا را با مصالح جدید و درگاهیها، طاقنماها و کتیبه های بیگانه با اصلِ بنا آراستند و چهره واقعی بنای شاخص عصر صفوی را پوشاندند و دگرگون کردند و در واقع کاخک را از منظره تنها بنای با شکوه و زیبای برجای مانده از دوران صفوی محروم کردند!
🔹موقعیت کاخک بر سر راه "تون" به "قاین" و وجود آن زیارتگاه موجب شده است که حداقل از حدود ۱۲۰۰ سال پیش کاخک به عنوان یک منزل مهم تجاری-زیارتی در جوامع کوچک و بزرگ جنوب خراسان مطرح باشد و زائرانِ تاجر یا تاجرانِ زائر کاخک را به عنوان مقصد سفر خود برگزینند و شاید همان رویکردها موجب شده که فقط در عصر صفویان قلعه کاخک و مساجد مهم و آبانبارها و زیباترین گنبد در کاخک ساخته شوند و مورد مراجعه و ستایش شیفتگان قرار گیرند. از قِبّل آن کاخک به عرصه پر جنب و جوش تجارت، تولید و نوآوری تبدیل شود.
این روند تا نهم شهریور ۱۳۴۷خ جاری بود اما وقوع زلزلهای مهیب در آن سال به گونهای کاخک را در هم کوبید که امکان حیات دوباره به گونه سابق نیافت و بنیادهای فرهنگی، صنعتی و تولیدی کاخک به کلی دگرگون شد. اما هر چه بود و هر چه شد، کاخک (مرکز براکوه) به لحاظ اقتصادی، اعتقادی و فرهنگی در منطقه گناباد و حتی جنوب خراسان منحصر به فرد و بسیار تاثیرگذار بود. قنات پر آب کاخک علاوه بر این که آبشار نسبتا بزرگی را موجب شده، سنگ آسیابهایی را به حرکت در میآورده و نیازهای غذایی خیل جمعیت کاخک را تامین میکرده است.
🔹صبغه مذهبی و اعتقادی کاخک موجب وجود مدارس و نهادهای علمی و آموزشی طی سالیان متمادی گردیده و شخصیتهای والامقامی در آن مراکز بالیده و به جامعه فیض رسانیدهاند.
بدون تردید کاخک در براکوه یکی از مهمترین مراکز جمعیتی و فرهنگی و اقتصادی تآثیرگذار در جنوب خراسان بوده و با توجه به قابلیتهای همه جانبهای که کاخک دارد در صورت رسیدگی و حرکتهای کاربردی میتواند به قطب اقتصادی، زیارتی و گردشگری تبدیل و حتی در رونق اقتصادی و توسعه شهرستان گناباد تآثیرگذار باشد...
🆔 @labbafkhaniki
📌حجاج بن یوسف در راه مدینه دهقانی را دید که تخم بر زمین میافشاند از او پرسید: حجاج را میشناسی؟ گفت: بلی، مردی فاسق، فاجر، غدار، نابکار، سفاک و ظالم است.
حجاج گفت: مرا میشناسی؟ دهقان جواب داد: نی.
گفت: من حجاجم. دهقان جواب داد: تو مرا میشناسی؟ گفت: نی
دهقان گفت: من از آل زبیرم که در سال سه روز دیوانه میشوم و امروز از آن جمله است !
📚"مجدالدین حسینی _ زینتالمجالس"
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺براکوه، آبخوان قنات های بیابان گناباد است.
⭕️براکوه، منشأ زندگی و آب دشت گناباد
#گناباد
#براکوه
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️رباط فخر داوود
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹گونههای متنوع کاروانسرا یا رباط متناسب با بستر جغرافیایی با فرم و مصالح خاص ساخته میشدند، مثلا کاروانسراهای راههای کوهستانی معمولا مسقف و با سنگ و ملات گل ساخته میشدند حال این که کاروانسراهای دشت که معمولا پذیرای تعداد بیشتر مسافر بودند، از وسعت و گنجایش بیشتر برخوردار و به دلیل سهولت تآمین مصالح ساختمانی گوناگون، از ظرافت و استحکام برخوردار بودند.
در راههای پر رفت و آمد که شهرهای بزرگ را به هم ارتباط میدادند "کاروانسراهای شاهی" یا "کاخ رباطها" نیز ساخته میشدند که به منزله کاخهایی بودند که جهت اقامت پادشاهان، امیران و اشخاص والامقام دولتی بر کنار شاهراهها با ویژگیهای خاص ساخته میشدند که بیشترین آنها مانند "رباط شرف" در مسیر راه ابریشم قرار داشتند.
به اقتضای فصول و آب و هوا کاروانسراها باز و سر پوشیده بودند. کاروانسراهای سر پوشیده معمولا در زمستان و مواقع برف و باران مورد استفاده بودند و ساختارشان متناسب با نگهداری و حفاظت از احشام و کالاهای مسافران بود.
🔹 #رباط_فخرداوود یکی از زیباترین و مجهزترین کاروانسراهای سر پوشیده کنار "راه ابریشم"در خراسان است. این کاروانسرا در حاشیه جنوبی روستای فخرداوود و در فاصله حدود ۵۶کیلومتری جنوب غرب #مشهد و ۴۰۰متری شمال جاده مشهد-نیشابور واقع است. این کاروانسرا بر روی نقشهای مربع با قاعدهای به طول ۳۰/۸۰متر با مصالح ساختمانی آجر و ملات گچ و ماسه بر شالوده لاشه سنگ و گل آهک ساخته شده است. ورودی بنا از انتهای ایوانی بلند با طاق جناقی به درون راه مییابد. بر چهار گوشه رباط چهار برج استوانهای استقرار یافته و وجود روزنههای دید و ترکش بر بدنه برج نشانه آن است که برجها علاوه بر نقش ایستایی برای بنا، به عنوان برج دیدهبانی و دفاعی نیز کاربرد داشته، حفاظت کاروانسرا را تآمین میکرده اند. در نمای ضلع جنوبی و دو طرف ایوان ورودی چهار ایوانچه کم عمق تعبیه گردیده و بر اسپر آنها هم منفذهای بلند مستطیل به عنون نورگیر یا پایش ایجاد شده است. ورودی مشتمل بر یک ناو چلیپایی شکل است که در یک محور طولی به طرف مرکز بنا امتداد یافته است.
🔹 فضای داخلی کاروانسرا مشتمل بر تالاری مربع شکل است که چهار ستون آجری چند وجهی قطور در وسط و ایوانچههایی در اطراف بر دیوارهای جانبی بنا تعبیه شده و هر یک از ایوانچهها کف مرتفعی داشته که محل استقرار خرکچیها بودهاند. بر قاعده هر یک از آن سکوها منفذی به عنوان "اخیه" تعبیه گردیده تا افسار احشام مسافران به آن بسته شود. بر فراز هر ایوانچه گنبدی استقرار یافته و چشمه طاقهایی را شکل داده تا پوشش رباط را تامین نمایند. در میان چهار ستون وسطی سکوی چهار گوشی به ارتفاع حدود ۱متر به عنوان بارانداز وجود داشته و بر فراز آن سکو گنبدی بلند با قاعده ۸ضلعی و چهار نورگیر استقرار یافته و فضای زیر گنبد را روشن و دلنشین میکرده است. احتمال دارد که از این مکان علاوه بر بارانداز به عنوان محل استقرار نیز استفاده میکردند.
در سمت جنوب و به فاصله کمی از رباط، آب انبار آجری ساخته شده تا مسافران آب مورد نیاز خود را از آن برداشت کنند.
🔹این کاروانسرا بسیار مورد توجه سیاحان قرار گرفته است: "هانری رنه دآلمانی" آن را "رباط حسنآباد" نامیده و مکان آن را بین دو منزل شریفآباد و قدمگاه نشانی داده است.
افضلالملک در سال ۱۳۲۰ه.ق فخرداوود و کاروانسرا را این گونه دیده است: قریه فخرداوود محل بارانداز قوافل است. بیست خانوار رعیت در اینجا است. کاروانسرای شاه عباسی در اینجا ساخته شده است.
"هوتم شیندلر" نیز در سفرنامهاش نوشته است: فخرداوود یک کاروانسرای سر پوشیده دارد که از بناهای شاه عباس است و دو دفعه تعمیر شده است. یک دفعه توسط محمد ولی میرزا ابن فتحعلی شاه دفعه دیگر توسط امیر نظامالدوله.
"صنیع الدوله" که بارها این بنا را دیده شرح مبسوطی بر آن نوشته و پس از بیان موقعیت جغرافیایی آن در مطلع الشمس آورده است: در قریه فخرداوود کاروانسرائی است مربع متساوی الاضلاع ۲۰ذرع در ۲۰ذرع متضمن چهار برج در داخل کاروانسرا تختگاه مربعی است به ارتفاع یک ذرع بالای آن سقفی زدهاند. روی این تختگاه جای زوار و عابرین است و ۸سقف دیگر در اطراف این تختگاه زدهاندکه در زیر این سقوف مالهای قوافل را جای میدهند.
🔹هر چند شیندلر و افضلالملک کاروانسرای فخرداوود را به شاه عباس صفوی نسبت دادهاند اما کتیبه و مدرکی مستدل در این مورد وجود ندارد با توجه به شیوه معماری بنا و شباهت آن با فضای سر پوشیده کاروانسرای علاقبند و قسمت سر پوشیده کاروانسرای امیر علیشیر نوایی در سنگ بست میتوان فرض کرد که این بنا در عصر تیموریان بنیان گرفته و بعدها مرمت شده است.
📌این بنا در ۱۸ شهریور ۱۳۷۷ به شماره ۲۱۰۸ در فهرست آثار ملی و در ۲۶ شهریور ۱۴۰۲ در فهرست جهانی( یونسکو) ثبت شده است.
🆔 @labbafkhaniki
موسسه فرهنگی-پژوهشی کهن بوم خراسان برگزار میکند:
⭕️آتش؛ از اسطوره تا تاریخ
سخنران:
میثم لباف خانیکی
دانشیار گروه باستان شناسی دانشگاه تهران
زمان: پنجشنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۸
مکان: مشهد، فکوری ۳۳، پلاک ۸، واحد ۱
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️مقبره نادرشاه
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹کلات نادر عارضهای طبیعی در دل کوههای هزار مسجد است که به دلیل تشکیلات ساختاری و موقعیت خود از گذشتههای دور مورد توجه بوده است.
در عرصه اسطوره، کلات گذرگاهی حد فاصل ایران و توران و جایگاه فرود پسر سیاوش و مادرش جریره و آوردگاه طوس و فرود و در عالم واقع گذرگاهی بین ایران و آسیای میانه بوده که آثار یافت شده در محوطههای باستانی آن سوی هزارمسجد و کپهداغ در ترکمنستان با یافتههای باستانشناسی دشتهای درگز، مشهد و نیشابور قابل مقایسه و موید ارتباط فرهنگی و تجاری در دوران پیش از تاریخ و دوران تاریخی میباشد.
در دوران اسلامی نیز کلات اهمیت خود را حفظ کرد اما گویا از اواسط قرن هفتم و عصر ایلخانان مغول دژ کلات تبدیل به یک سنگر دفاعی یا تبعیدگاه یا دژ نظامی شده است. از جمله "ارغون" نوه "هلاکو خان" که با عمویش "احمد تکودار" در جلگه طوس جنگید و شکست خورد، در سال ۶۸۳ه.ق به قلعه کلات پناه برد و با همدستی "امیر نوروز" بر سلطان احمد فائق آمد و با نام "ارغون شاه" به مقام ایلخانی رسید. با توجه به سازههای معماری اساسی و مستحکمی که از آن دوران در کلات بر جای مانده به نظر میرسد که ایلخانان مغول کاملا بر آن دژ مسلط بوده و توانستهاند در آن اقامت درازمدت توأم با عمران، آبادانی و دفاع داشته باشند که بنای اولیه آرامگاهی مستحکم و باشکوه در محل آرامگاه نادرشاه از جمله بناهای عصر ایلخانی دژ کلات است.
🔹"کاخ خورشید" یا "قصر خورشید" نامهای جعلی هستند که از حدود سال ۱۳۳۰خ بر بنای «آرامگاه نادر» شاه افشار در کلات نادر گذاشته شده و پس از آن نه تنها عامه مردم بلکه متولیان و دست اندرکاران هم آن نام را تکرار کردهاند در صورتی که تمامی نویسندگان اسناد و سفرنامهها و متونی که تا اواخر دوران قاجار آن را دیده و به توصیف بنا پرداختهاند از آن به عنوان «گور نادر» یا «قبر نادر» نام بردهاند.
از جمله بنا به نوشته «محمد حسین قدوسی» در کتاب «نادر نامه» در سند معامله منزلی به تاریخ ۱۲ رمضان سال ۱۲۷۴ه.ق ممهور به مهر هفده نفر از علما و معاریف محل، در کلات نوشته شده است: «فروخت ولدان حضرت قلی بیک به علیرضا بیک وکیل باشی یک باب حولی واقع در دارالثبات کلات جنب مقبره نادری».
"کلنل سی. ام .مک گرگر" هم در کتاب «شرح سفری به ایالت خراسان» در سال ۱۲۹۱ ه.ق ضمن توصیف کلات نوشته است: «خان در محلی به نام مقبره نادر زندگی میکند».
«کلنل چارلز ادوارد ییت» هم در سفرنامه خود با عنوان «خراسان و سیستان" از کارهای مهمی که در کلات انجام شده نوشته است: «دوم مقبره نادر است که به دستور وی بنا گردید هر چند که در عمل هرگز از آن استفاده نشده است».
🔹تقریبا همهی نویسندگان در ارتباط با معرفی آرامگاه نادر یا «عمارت خورشید» (نام غیرواقعی اما متعادلتری که اخیرا بر آن بنا گذاشته شده و آرامگاه نادر با همین عنوان در فهرست آثار ملی ثبت شده است) به خطا رفته و آن را بنایی متعلق به دوران نادرشاه معرفی کردهاند در حالی که مطالعات و گمانه زنیهای نگارنده پیرامون آرامگاه نشان داد که آن بنا در واقع تغییر شکل داده شدهی یک برج مقبره متعلق به دوران ایلخانی (قرن ۷و۸ ه.ق) است؛ به این معنی که وقتی در سال ۱۱۵۵ ه.ق نادرشاه تصمیم گرفت برای خود در کلات آرامگاهی بسازد معماران در پاسخ به دستور نادر بنای مستحکمی را که وجود داشت به گونهای تغییر شکل دادند که بنای مورد نظر، جدید و احداث شده در زمان نادر به نظر برسد و جهت حصول به مقصود به گونهای عمل کردند که بخش تحتانی بنا شامل سردابه و غرفههای اطراف را در خاک مدفون کردند و بیش از نیمی از بدنه و پوشش مخروطی برج مقبره را که به زیر خاک نرفته بودند، برداشتند و بر فراز شالوده یا مقطع دیوارهای باقیمانده دیوارهای مقبره کنونی را استوار کردند به گونهای که از درون نمای چلیپایی همچون آرامگاه امیر تیمور در سمرقند داشته باشد و در نمای بیرون استوانه ترکدار با ۳۶ قاچ نیم استوانه جهت استقرار گنبدی همانند گنبد آرامگاه تیمور، اما با قتل نادر گنبد هیچگاه احداث نشده و بنایی نامتعارف به صورت یک برج باقی ماند.
پس از اینکه بخش پایینی برج مقبره اولیه و غرفه های پیرامون را به زیر خاک بردند، بر فراز آنها نیز غرفههای کنونی را احداث و هنرمندان هندی با سنگهای گرانیت کرم رنگ بدنه را پوشش داده و روی سنگها را با اشکال گل، برگ و میوههای استوایی آراستند که البته آن کار هم با قتل نادر نیمه تمام ماند و آرامگاه نادر ناقص باقی ماند و بعدها به نامهای غیر واقعی قصر خورشید، کاخ خورشید و عمارت خورشید خوانده شد!
🔹معرفی بناهای تاریخی که هویت ما را نمایندگی میکنند با اسمهای غیر واقعی و سلیقهای نشانه عدم آگاهی از پیشینه و فلسفه وجودی آنها و ناشایست است.
آرامگاه نادر با عنوان عمارت خورشید در تاریخ ۱۳۱۸/۱۱/۲۰ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.
🆔 @labbafkhaniki
📌میشی از جویی بجست، دنبه وی بالا افتاد، بُز بخندید که: عورت تو را برهنه دیدم!
میش سر برگرداند و گفت: ای بیانصاف من سالها عورت تو را برهنه دیدم و هرگز نخندیده و طعن تو نپسندیدم، تو پس از عمری که یک بار مرا چنین دیدی، چه در سرزنش من پیچیدی؟!
📚"عبدالرحمن جامی _ بهارستان جامی"
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺رباط سفید و نمایی از زیر گنبد بخش سرپوشیده رباط.
این کاروانسرا در صورت باز پیرایی و ساماندهی قابلیت تبدیل به یکی از بهترین پایگاههای بومگردی یا پژوهشی در منطقه جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اعتقادی بازه هور را دارد.
⭕️رباط سفید
#مشهد
#رباط_سفید
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️رباط سفید
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹یکی از ویژگیهای خراسان تنوع اقلیمی این سرزمین است و همین امر از سویی اسباب پیشرفت و شکوفایی فرهنگی و اقتصادی را در این گستره فراهم کرده و از سوی دیگر حمله و هجوم بیگانگان را در طول تاریخ موجب شده است. نمونه شاخص آنها دشت نیشابور است که بستر اصلی "راه ابریشم"، رشته اتصال شرق به غرب عالم بوده و از همان مسیر خونخواران غز و مغول بسیاری از شهرهای خراسان را ویران و مردم را به خاک و خون کشیدهاند بنابراین، دشتها و درههای خراسان علاوه بر این که بیشترین منابع آبی و حاصلخیزترین خاکهای آبرفتی را برای کشاورزی و دامداری داشته، مناسبترین بستر راهها نیز بوده و همان راهها از سویی مبادله فرهنگ و کالا را امکان پذیر میکرده و از سوی دیگر به دشمنان و بیگانگان امکان حمله و هجوم میداده است.
🔹یکی از آن دشتها و درهها "بازه هور" یا به قول "محمد حسین مهندس" در سفرنامه رکنالدوله "بازه عور" است که تا سدههای اخیر از اهمیت و اعتبار خاصی برخوردار بوده است.
بازه هور یا "دره خورشید" دشت یا درهای است که در دامنه شمال غربی رشته کوه "قطار اولنگ" واقع در فاصله حدود ۷۰ کیلومتری جنوب #مشهد گسترده شده است.
این دره در گذشتههای دور و نزدیک از اهمیت زیادی برخوردار بوده زیرا علاوه بر این که شاهراه منشعب از "راه بزرگ خراسان" یا "جاده ابریشم" (در منزل سنگ بست) به قهستان و کرمان و سیستان از آن دره عبور میکرده، بنا به نوشته "افصلالملک" اولنگها (علفزارها) و چشمههایی که از زمین میجوشیده بازه هور را خرم و سرسبز جلوه میداده و احتمالا جمعیتهای دامدار، کشاورز و حتی امرا و بزرگان را به خود جلب میکرده است.
🔹شاید همان شرایط مساعد و ایدهآل موجب شده است که بر کناره غربی دره روستای بزرگ "بازه هور" گسترده شود و در جبهه شرقی بازه هور، یکی از آتشکدههای بزرگ ایران در عصر ساسانیان بر فراز "کوه قلعه دختر" در میان سلسله کوههای قطار اولنگ و مشرف بر دشت یا دره خورشید ساخته شود و سالانه هزاران زائر را به آن دشت رویایی فرا خواند و در همان عصر ساسانی زیستگاهی وسیع در دامنه غربی کوه قلعه دختر گسترده شود که کاوشها و گمانه زنیهای اخیر باستان شناسی منجر به کشف آنها شده و بنای سنگی فعلی برجای مانده معروف به "چهار طاقی #بازه_هور" باز مانده از رونق و آبادی آن منطقه در عصر ساسانیان است. بدیهی است که ادامه کاوشها و مطالعات باستان شناسی در محل، واقعیتها و شگفتیهای بیشتری را بر ملا خواهد کرد که با سر گذشت ایرانیان در ارتباط بوده و موجب تحول در افکار و اندیشه ایرانیان در برههای طولانی از تاریخ بوده است.
🔹کاروانسرای معروف به"رباط سفید" بنای ارزشمند دیگری است که بنا به نوشته "افضلالملک" در سال ۱۳۲۰ ه.ق: "در وسط اولنگ و مرتع بسیار خوبی واقع شده که اطراف آن را کوهها فرو گرفته، پشت کاروانسرا سه یا چهار چشمه است که آب از زمین میجوشد، در بالا دستِ چشمهها نهر آبی که دو فرسنگ باشد جاری است، زمین تمام سر سبز است که مرتع خیول است".
کاروانسرای رباط سفید از دو قسمت سرپوشیده و روباز متعلق به دو دوره زمانی متفاوت تشکیل شده است. قسمت سر پوشیده در دوره صفوی و بخش رو باز حیاط دار در عصر قاجاریه ساخته شده است.
اگر چه متاسفانه کتیبههای نصب شده بر پیشانی هر دو بخش به یغما رفته اما محتوای سفرنامهها جهت تاریخ گذاری بنا به ما کمک میکنند.
🔹در سال ۱۳۱۱ ه.ق "محمد حسین مهندس"رباط سفید را این گونه توضیح داده است: "موکب والا چهار ساعت به غروب مانده وارد چمن بازه عور کنار رباط سفید گردید. چمن مزبور پر آب و علف و کنار آن باتلاق است و رباط سفید کاروانسرایی است آجری محکم بنا و سرپوشیده و دایر و منزل گاه زوار است. بانی آن مطابق سنگی که بالای درب آن نصب است محمدبن حسین ترشیزی بوده و در زمان سلطنت شاه طهماسب صفوی انارالله برهانه بنا شده است سنه سبع و ستین و تسعمعایه ۹۶۷"
🔹۹ سال بعد که "غلامحسین خان افضلالملک" در مسیر سفر به جنوب خراسان و کرمان #رباط_سفید را دیده بدون آن که از رباط سر پوشیده نامی به میان آورّد، نوشته است "رباط سفید را حاجی امینالتجار تربتی ساخته است" او از سی حجره و ایوان و علافی و بقالی مستقر در کاروانسرا یاد کرده است. بنابر این میتوان اطمینان داشت که بخش سرپوشیده رباط سفید در عصر صفوی و بخش روباز آن در دوره قاجار ساخته شده و چنان با یکدیگر ترکیب و الحاق شده که افضلالملک آنها را یک کاروانسرا پنداشته است حال این که تفاوت سبک معماری دو بخش رباط کاملا محسوس است. رباط سر پوشیده همانند رباط فخر داود مانند شبستان با ستونها و چشمه طاقها ساخته شده و در حال حاضر آسیبها و خسارتهای فراوان دیده و رباط روباز دارای میانسرایی وسیع و فضاهای رفاهی و خدماتی مخدوش و نیمه ویران بر جای مانده است....
🆔 @labbafkhaniki
⭕️براکوه منشأ زندگی و آب دشت گناباد ۴
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
۳-خانیک
به استناد یافتههای باستان شناسی #خانیک کهنترین زیستگاه بشری در منطقه گناباد است زیرا اخیرا بر کنار دره خانیک سنگ نگارههایی مشاهده شده که نقشهای کنده شده بر سنگ با نقشهای روی سنگ و سفال در زیستگاههای دوران پیش از تاریخ قابل مقایسه است.
خانیک در عمق یکی از طولانیترین درههای کوه سیاه بعد از دیسفان در جنوب غرب گناباد واقع شده و تا آن شهر حدود ۳۰ کیلومتر فاصله دارد. خانیک جزو روستاهای براکوه و در مسیر ارتباطی مردم فردوس و روستاهای پیرامون آن شهر قرار داشته که در خانیک به "پی کوه" (پشتِ کوه) معروف بوده و از طریق خانیک جهت زیارت و تجارت به کاخک، گناباد و قاین میرفتهاند. نشانههای بارز این امر وجود ۶ "خیرات خانه" در خانیک بوده که در آنها از آن رهگذران پذیرایی میکردند.
🔹مطالعات و کاوشهای اخیر باستان شناسی در آن سوی کوه سیاه و به فاصله نسبتا کمی از خانیک در سه محوطه مهم پیش از تاریخ (عصر برنز ۵ تا ۶ هزار سال پیش و دوران پارینه سنگی) به نام "گّوّند" در باغستان نزدیک اسلامیه فردوس و "کله کوب" در مجاورت "آیسک" فردوس و "کلاته شور" نزدیک سرایان در پی کوه شده است آن محوطهها به خانیک نزدیک و با استفاده از راههای مالرو قدیم به آسانی قابل دسترس و مراجعه بودند.
تا حدود ۵۰ سال پیش شبانان روستاهای حوالی باغستان، آیسک و سرایان گلههای خود را به چراگاههای براکوه میآوردند و چوپانان خانیک هم گوسفندان خود را به مرتعهای پی کوه میبردند و هیچ بعید نیست که در عصر برنز و قبل از آن هم دره سر سبز و پر آب خانیک مورد توجه جوامع ساکن در پی کوه قرار گرفته و شبانان آن جوامع بر روی صخرههای خانیک از خود یادمان به جای گذاشته باشند.
🔹گذشته از قدمت واژه "خانیک" که به عصر اشکانی و ساسانی بر می گردد و "چشمه سار" یا "مکانی پر چشمه" یا طلای ناب یا الهه ناهید معنی میدهد.
سالها پیش در باغی واقع درحاشیه جنوبی روستا خمرهای تدفینی یافت شده که با توجه به شیوه و رسم تدفین خمرهای احتمالا به ۲ تا ۴ هزار سال پیش تعلق داشته و نشانه حضور جمعیتی در دره خانیک بوده است.
در خانیک ۴۲ قنات وجود داشته که شاید پیش از آن چشمههایی بودهاند که از زمین میجوشیده و آبِ آن چشمهها در خاک فرو میرفته است.
آیا مشاهده آنها توسط مهندسان و زمین شناسان نخبه گنابادی در حدود ۲۵۰۰ سال پیش این حدس و گمان را پیش نیاورده که آبهای فراوان چشمههای خانیک کاخک، دیسفان، سنو، سقی و زوِ کلات، موجب شکل گیری سفرههای غنی زیر زمینی آب شدهاند؟
و آیا در آن عصر و همزمان با تغییر اقلیم و شور شدن تنها رودخانه در ۳۵ کیلومتری شمال گناباد و مضطر شدن اهالی "تپه حصار" (زیستگاه نسبتا بزرگ و معتبری متعلق به حدود پنج هزار تا دو هزار و پانصد سال پیش) در کنار کال شور با حفر نخستین قنات به فکر استخراج انباشت آب در عمق زمین بر نیامدهاند؟
🔹دلیلی بر رد این فرضیهٔ سؤالی نداریم و چنانچه بپذیریم که مقنیان کهن گنابادی با پیمایش و آمایش به نتیجه رسیدهاند که سفرههای زیر زمینی آب از چشمههای خانیک و دیگر درههای براکوه تامین شده است ناچاریم بپذیریم که براکوه منشاء قنات های گناباد بوده است. احتمالا خانیک از اواسط قرن پنجم ه.ق تحت تآثیر و تحول فداعیان اسماعیلیه مقیم در قلعه سرتخت (معروف به ارگ فرود) در نزدیک خانیک بوده و پساز سرکوب آنها توسط "هلاکوخان"، ایلخانان مغول بر آن مسلط بودند اما خانیک همچنان چشمه سار بوده تا این که در اوائل قرن نهم ه.ق "حافظ ابرو" آن را در شمار قراء ولایت جنابد آورده و احتمالا در دوران صفوی نخستین قنات معروف به "قناتِ ده" حفر شده و روستای خانیک بر گرد مظهر قناتِ ده ایجاد و گسترده شده و از آن تاریخ تا دهه ۱۳۴۰ خ محصولات کشاورزی و دامی و انواع بافتهها به بازار های کاخک و گناباد عرضه میشدند که با آغاز مهاجرت کشاورزان به شهرهای بزرگ از جمله تهران روند کشاورزی و تولید در خانیک و دیگر روستاهای براکوه کُند و در نهایت بسیار اندک و تقریبا به صفر رسیده است.
🔹البته روستای خانیک از یک موهبت بزرگ خدایی برخوردار است. سماقزارهای آن بخش بزرگی از سماق مصرفی کشور را تامین میکند و به یمن همان موهبت خانیک به "پایتخت سماق ایران"معروف شده و در میان روستاهای براکوه برجسته شده است. سماق درختچهای تقریبا خودرو است که به آب و کود و مراقبت خاصی نیاز ندارد.
سماق از گذشتههای دور در کوهپایههای خانیک بوده اما محصول آن بیشتر مصرف داخلی داشته است ولی در سالهای اخیر به صورت کالای تجارتی درآمده و حتی به خارج از کشور صادر میشود و از قِبّل آن اکثر اهالی منتفع میشوند.
🆔 @labbagkhaniki
⭕️ موزه
نگاهبان حافظه تاریخی ملت ها
🖋رجبعلی لباف خانیکی
🔹موزه در ایران مانند باستان شناسی پدیده ای جوان و ره آورد غرب در زمان قاجاریه است. ولی خاستگاه آن در غرب بسیار والا و کارکردش از ابتدا الهی، انسانی و فرهنگی بوده است.
کلمه «موزه» از واژه یونانی «mousein» گرفته شده که نام تپه ای در آتن بوده و بر روی آن تپه معبدی برای ۹ الهه یا «موز» که با تاریخ و هنر و فرهنگ ارتباط داشتند ساخته شده بود.
🔹موزها فرشتگان اساطیری یونان بودند که وظیفه الهام بخشیدن ذوق و قریحه شاعرانه را به شاعران و هنرمندان روی زمین به عهده داشتند آنها فرزندان دو خدای یونانی«زئوس» و «نیموزینه» بودند و هرکدام وظیفه خاصی به ترتیب زیر داشتند:
کلیو الهه تاریخنویسان
اوترپ الهه موسیقی
تالی الهه طنز وکمدی
ملپومن الهه تراژدی
تریسیکو الهه غزل ورقص
اورا تو الهه شعر
پولیمنی الهه ژست وحرکات
آورانی الهه اختر شناسی
کالیوپ الهه فصاحت و بلاغت
🔹امروزه موزه در پیشگاه ملتها از جایگاه رفیعی برخوردارند تا جایی که «شورای بین المللی موزه» که زیر نظر «یونسکو» فعالیت می کند، در اساسنامه خود موزه را این گونه تعریف کرده است: «موزه مؤسسه ای است دایمی و بدون هدف مادی که درهای آن به روی همگان باز است و در خدمت جامعه و پیشر فت آن فعالیت می کند»
در موزه های بزرگی مثل «بریتیش موزیوم» لندن، «لور» پاریس و «مترو پولیتن» نیو یورک تالارها و گالری های متعددی مملو از آثار و اشیاء باستانی موجود است که در عصر ناآگاهی و بی خبری متولیان کشور های عمدتا آسیایی و آفر یقایی از آن کشورها به یغما رفته و در حال حاضر علاوه بر در آمد هنگفتی که برای کشور میزبان به ارمغان می آورند، دستمایه تحقیق و پژوهش درباره گذشته کشور های صاحب آن اشیاء و تدوین تاریخ مقلوب و دلخواه خود می باشند.
🔹اما در ایران، نخستین موزه در سال ۱۲۹۰ ه.ق به دستور ناصر الدین شاه قاجار با تخریب بخشی از کاخ گلستان ساخته و «اطاق موزه» و سپس «موزه همایونی» نامیده شد.
«اعتماد السلطنه» آن موزه را اینگونه معرفی کرده است: « موزه همایونی» خزینه ایست مشحون به زواهر و جواهر گرانبها و ظرایف و نفایس اشیاء و آثار جلیله علمیه و مهمات جریمه قدیم و آلات و ادوات متنوعه و مصنوعات ازمنه سالفه و نتایج خیالات حکمای بزرگوار و تماثیل و تصاویر نگارنده های بی مثل و مانند روزگار، پرده های نقاشی کار نقاشهای مشهور و حاصل صنایع کارخانه های معروف و ظروف چینی بسیار ممتاز کار چین و سور و انگلیس و ژاپن و بلور آلات کارخانه ساکس ونیز و سایر کارخانه های معتبر و مسکوکات قدیم با صور سلاطین معظم ایران»
🔹تا این زمان به نظر می رسد در موزه همایونی یا اطاق موزه که به تقلید از موزه های فرنگ و نه با اهداف آنها شکل گرفته، اشیای نفیس و ارزشمند مادی صرف نظر از ارزش تاریخی و معنوی آنها گرد آمده اما از سال ۱۳۰۰ه.ق که قرارداد کاوشهای باستان شناسی بین دولت فرانسه و در بار قاجار امضا شد و یک سال بعد «دیولافوا» در اجرای آن قرارداد کاوش را در «تپه آپادانای شوش» آغاز و تا سال ۱۳۰۴ه.ق توانست بیش از پانصد تن اشیاء تاریخی را از دل خاک استخراج و با کمک «ظل السلطان» از بوشهر به بندر مارسی در فرانسه انتقال دهد، صدای معدودی از روشنفکران به اعتراض بلند شد و عملیات متوقف گردید اما در سال ۱۳۰۷ ه.ق ناصر الدین شاه برای بار سوم بار سفر فرانسه بست و مورد دلجویی فرانسویان قرار گرفت و در سال ۱۳۱۲ ه.ق به قرارداد ننگین دیگری تن داد که با قتل او اجرایش متوقف شد و این در حالی بود که مردم آگاهتر می شدند و به ارزش آثار واشیای تاریخی بیشتر پی می بردند و دولتمردان را به حفاظت بیشتر آثار وادار می کردند تا اینکه در سال۱۲۹۵خ وزارت معارف وصنایع مستظرفه «موزه ملی»را تاسیس کرد و در سال۱۳۰۹خ «موزه هنر وصنایع» تشکیل شد و در سال۱۳۱۲خ «موزه مردم شناسی» و در سال۱۳۱۴خ «موزه آستان قدس رضوی » کار خود را آغاز کردند.
🔹تاسیس «موزه ایران باستان» نقطه عطفی در موزه و موزه داری بود. «آندره گدار» فرانسوی در سال ۱۳۰۸خ مامور تهیه طرح موزه ایران باستان شد. او طرحی ملهم از طاق کسری تهیه کرد و «حاج عباسقلی معمار باشی» آن را ساخت و «موزه ایران باستان» در سال ۱۳۱۶خ افتتاح فصل جدیدی در امر موزه و موزه داری گشوده شد .
با لغو قرارداد فرانسویها در سال ۱۳۰۹خ با «مظفر الدین شاه» که به آنها اجازه می داد ۶۰ سال در سراسر ایران کاوش
کنند؛ ایرانیان تا حدودی صاحب اشیای حاصل از کاوشهای باستان شناسی شدند و باستان شناسان ایرانی هم خود کم کم زمام امر را به دست گرفتند و موزه ها یکی بعد از دیگری جان گرفتند و «موزه» در ایران به جایگاه و معنی واقعی خود نزدیک و جایگاه نشانه های«هویت ملی» و «نگاهبان حافظه تاریخی ملت ایران» گردید.
#روز_جهانی_موزه
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 @labbafkhaniki
🔺موسسه فرهنگی پژوهشی کهن بوم خراسان برگزار میکند:
بزرگداشت هفته میراث فرهنگی
و روز جهانی موزه
سخنرانی در ارتباط با میراث فرهنگی
پخش مستند لاخ مزار
سخنرانی در ارتباط با موزه
تجلیل از استادان موسسه کهن بوم خراسان
📌 ثبت نام در تلگرام:
@Ashraf_banoo
زمان:
چهارشنبه ۳۱ اردیبهشت
مکان:
فکوری ۳۳، پلاک ۸، موسسه کهن بوم خراسان
🆔 T.me/labbafkhaniki
سخنرانی
استاد ارجمند
اقای مهندس لباف خانیکی
نقش گناباد در ارتقای فرهنگ بشری
🔺بقایای قلعه زیبد، ستاد تدارکاتی اسماعیلیه و کمک رسانی به آوارگان ناشی از تهاجم مغولها
⭕️براکوه منشأ زندگی و آب دشت گناباد
#براکوه
#گناباد
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
📌ملا نصرالدین ماهی خرید و به زنش گفت: آن را بریان کند، در اثنای پخت ماهی ملا را خواب در ربود و زن ملا به تنهایی تمامی ماهی را بخورد و دست ملا را با روغن ماهی بیالود. وقتی ملا از خواب بیدار شد مطالبه ماهی کرد.
زن گفت: خوردی و فراموش کردی، دستت را بو کن!
ملا گفت: آری دستم به خوردن ماهی گواهی میدهد اما شکمم تکذیب میکند و فریاد گرسنگی سر میدهد!
📚"فخرالدین علی صفًی_ لطایفالطوایف"
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺آرامگاه محمد بن موسیالکاظم(ع) نماد دیانت، قدمت، اصالت و هنر در کاخک بود که متاسفانه بعد از زلزله دچار دگردیسی و خدشه هویتی شد!
⭕️براکوه، منشأ زندگی و آبِ دشت گناباد
#براکوه
#گناباد
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️براکوه، منشاء زندگی و آبِ دشتِ گناباد
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹برخی، شهرستان #گناباد را به سه قسمت تقسیم کردهاند: قسمت مرکزی یا "جلگه"، قسمت شمال و شمال شرقی یا" پسکلوت"و قسمت جنوبی یا "براکوه".
هر یک از آن قسمتها به لحاظ طبیعی و آب و هوایی ویژگیهای خاص خود را دارد.
جلگه سرزمینی وسیع و نسبتا هموار با شیبی کم از دامنههای "کوه سیاه" در جنوب گناباد، به سمت شمال است. میزان بارندگی در این منطقه نسبتا کم و هوا در تابستان گرم و در زمستان معتدل است. جبهه شمالی جلگه به برکت قناتهای متعددی که از مخزنهای آبهای زیر زمینی دامنههای کوه سیاه آب بر میدارند، پوشیده از مزرعهها و باغهای خرم و سر سبز هستند. "جویمند"، کلانشهر گناباد بزرگترین مرکز جمعیتی و فرهنگی "تمدن قناتی" در این بخش واقع شده است.
پسکلوت در شمال، واحهای ناهموار و متشکل از تپه ماهورها، پستی-بلندیها و دشتهایی است که قناتها و چاهها به آنها به اقتضای نیاز آب میرسانند. هوای این بخش هم گرم، میزان باران سالیانه نسبتا کم و آب قنوات و چاهها شور، تراکم گیاهی کم و جمعیت سرانه نسبتا کم است.
🔹 #براکوه مجموعهای از روستاها و آبادیهای حاشیه جنوبی و جنوب غربی گناباد است که عموما در دامنه شمالی یا درون درههای "کوه سیاه" واقع شده و نام خود را هم از همان کوه گرفته است.
براکوه بر خلاف دو بخش جلگه و پسکلوت از هوای سرد و معتدل و از باران سالانه بیشتر برخوردار است. چشمهها و آبهای جاری در درههای کوه سیاه موجب شده که از گذشتههای بسیار دور جوامع دامدار و کوچگر در آن درهها بیتوته کنند و از خود یادگارهای مانند "سنگ نگارههای خانیک" بر بدنه کوه به جای گذارند.
بدیهی است که براکوه به اتکای چشمههای متعدد و روان آبهای فراوان و زمینهای آبرفتی حاصلخیز قبل از شکل گیریِ تمدنهای قناتی در جلگه و پسکلوت زیستگاه شکارگران، چراگاه و اطراقگاه گلهها و شبانان و بعدها کشاورزان بوده است.
همان چشمهها و روان آبها از سویی موجب نامگذاری مکانهایی مانند"خانیک" (چشمه سار)، "سریخو" (سرِ چشمه)، "جّریخو" (چشمه جاری) و "زو" (دره پر آب) شده و از سوی دیگر به سفرههای آب زیر زمینی دامنههای شمال کوه سیاه و بیابان گناباد غنا بخشیده است تا مقنیان و مهندسان گنابادی با شناخت و آگاهی از آن سفرهها اقدام به حفر قناتهای متعدد دشت گناباد نمایند و آن سرزمین را "کنابد"(قنات آباد) نامند.
🔹آبادیها و روستاهای براکوه گناباد فراوانند
که " امالقرای" آنها شهر کاخک در سمت شرقی براکوه و دیگر آبادیها و روستاها از شرق به غرب فراوانند از جمله: "اُستاد"، "رضو"، " کلاته ملا"، "مهیاباد"، "تِرِنج"، "درغِنج"، "محمدآباد"، "پّچک"، "ایدو"، "سارِنگ"، "دیسفان"، "خانیک"، "کوه قلعه"، "تک میدان"، "کارشک"، "کج آباد"، "زقیچ"، "میمنج"، "سنجتک"، "فّخ"ّ، "کلات"، "سقی"، " روچی"، "کوهر دشت"، "زیبد"، "کلاته شهاب"، "درب صوفه" و "سنو".
تقریبا همه این آبادیها و روستاها بر پهنه بیابان گناباد یا به قول فردوسی، " کّنابد" اشراف دارند بیابانی که بخش مهمی از تاریخ و اسطورههای ایران را در سینه دارد:
ز زیبد زمین تا کنابد سپاه
درو دشت از ایشان کبود و سیاه
🔹در عرصه تاریخ بیابان گناباد بستر نخستین و عمیق ترین قنات جهان در حدود ۲۵۰۰ سال پیش و خاستگاه اولیه "تمدن قناتی" بوده است. در قلمرو اسطوره، بیابان گناباد آوردگاه جنگ "دوازده رخ"، جنگی میان ایرانیان به فرماندهی "گودرز" و تورانیان به فرماندهی "پیران ویسه" با فرجامی پیروزمندانه برای ایرانیان بود پیروزی چنان مهم و سرنوشت ساز که کیخسرو را به "زیبد"، مقر فرماندهی گودرز آورد و او یک هفته در زیبد بماند و طی جشنی باشکوه پهلوانان پیروز ایرانی را بنواخت:
به زیبد ببُد شاه یک هفته نیز
درم داد و دینار و هرگونه چیز
داستان دراز دامن جنگ دوازده رخ بیان شجاعتها، جوانمردیها، استقلال طلبی و میهن دوستی بود و کیخسرو در آوردگاه دوازده رخ از "دشمن دانا"، پیران ویسه فرمانده تورانی که با پیشنهاد جنگ تن به تن یازده پهلوان ایرانی با یازده رزمنده تورانی، از خونریزی بسیار پیشگیری کرد تجلیل کرد و دستور داد جسدش را در تابوت زرین به رسم پارسیان با احترام در دخمه سپارند.
🔹گذشته از پیشینه تاریخی و اسطورهای بسیاری از آن آبادیها، ویژگیها و کارکردهای جغرافیایی، علمی،اقتصادی و اعتقادی داشتند و در هویت بخشی و تامین بنیه اقتصادی سهم داشتند که ضمن معرفی اجمالی آنها، ایفای نقش تاریخی، فرهنگی و اقتصادی آنها را در ادامهٔ مرور خواهیم کرد....
🆔 @labbafkhaniki
📌شیخ ما ابوسعید، ابوالقاسم قشیری را پیغام داد که: میشنویم در اوقاف تصرف میکنی، میباید که تصرف نکنی.
ابوالقاسم جواب باز فرستاد که: اوقاف در دست ماست، در دلِ ما نیست.
شیخ ما جواب باز فرستاد که: ما را میباید که دست شما چون دل شما باشد.
📚"محمد منور _ اسرارالتوحید"
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺رباط فخر داوود، پناهگاهی امن و گرم برای مسافران زمستانی جاده ابریشم.
⭕️رباط فخرداوود
#مشهد
#رباط_فخرداوود
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
📌روزی ابوحنیفه از راهی میگذشت، کودکی را دید که در گِل مانده بود. گفت: گوش دار تا نیفتی!
کودک گفت: افتادن من سهل است، اگر بیفتم تنها باشم، اما تو گوش دار که اگر پای تو بلغزد همه مسلمانان که از پس تو میآیند، بلغزند و برخاستن همه دشوار باشد.
📚"عطار نیشابوری _ مصیبتنامه"
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺مقبره نادرشاه در کلات که به غلط کاخ خورشید نامیده میشود.
⭕️ مقبره نادرشاه
#کلات_نادر
#مقبره_نادرشاه
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki
⭕️رباط سفید ۲
🖋 #رجبعلی_لباف_خانیکی
🔹مجموعه رباط سفید دارای نقشهای مستطیل در ابعاد ۳۸/۵×۶۲ متر است که در دو برهه زمانی ساخته شده است.
در عصر صفوی رباط سفید منحصر به بخش سرپوشیده بوده و ورودی آن از سمت جنوب به درون باز میشده است.
رباط سرپوشیده عصر صفوی مشتمل بر تالاری مربع شکل بوده که سقف آن بر فراز چهار ستون آجری با قاعده مربع استوار شده و احتمالا در دورههای بعد به عنوان مالبند مورد استفاده واقع شده اما در ابتدا گویا احشام در اطراف و مجاورت دیوارها به اخیهها بسته میشدند و چشمه طاق میانی کاربری بارانداز و در عین حال اقامتگاه مسافران بوده است، زیرا ساختار بخش مرکزی به گونهای اساسی و زیبا ساخته شده که قابلیت و شایستگی اقامت داشته باشد.
🔹چشمه طاق میانی یا بخش مرکزی رباط سرپوشیده مانند یک هشتی محاط در چهار ستون است که بر بالای ستونها به شیوه موزونی قاعده مربع به هشت ضلعی تبدیلشده و به صورت ساقه هشت ضلعی کوتاه جهت استقرار گنبد در آمده و بر هر یک از اضلاع هشت گانهی آن نورگیری تعبیه گردیده و به فضای درونی نور و زیبایی بخشیده است. دور تا دور رباط سرپوشیده دوازده ایوانچه برای اقامت خرکچیها داشته و ورودی اصلی رباط سرپوش از انتهای ایوانچه میانی ضلع شرقی به بیرون راه می یافته که در دوره بعد مسدود شده و از طریق یک راهرو باریک به حیاط خلوت هشت ضلعی واقع در گوشه شمال شرقی میانسرای رباط باز یا تابستانی راه یافته است. حیاطخلوت نسبتا کوچک بوده و طاقنماهایی در اطراف و دو اطاق درضلع شمالی دارد و احتمالا مانند حیاط خلوت کاروانسرای شهابالملک شریفآباد کاربرد اختصاصی و اشرافی داشته است.
در پشت حیاط خلوت یک فضای هشت ضلعی با کاربندی آجری و هشت ایوانچه و طاقنما با گنبدی کم خیز تعبیه گردیده و از طریقی مدخلی کوچک به فضاها اطراف ارتباط مییافته است.
🔹در دوره قاجار کاروانسرا به سمت جنوب گسترش یافته و حیاط، غرفهها و حجرههایی به آن افزوده شده است. در سمت شمال شرق کاروانسرای روباز ورودی رباط سرپوشیده از انتهای ایوانی به درون گشوده شده که از دو سو به حجرهها یا کارگاهها و از مقابل به میانسرا منتهی میشود. در حال حاظر سمت شمال شرق کاروانسرای روباز با رباط سرپوشیده همجوار است، اما در سه جبهه جنوب شرقی، شمالغربی و جنوبغربی غرفهها و در پشت غرفهها حجرههایی احداث شده است که علاوه بر اقامتگاه مسافران، بنا به نوشته افضلالملک احتمالا به کارگاهها و دکانهایی اختصاص داشته است.
در دو گوشه جنوب شرق و جنوب غرب رباط روباز باراندازها احداث شدهاند و گویا پس از گسترش کاروانسرا به سمت جنوب در عصر قاجار، در سمت غرب رباط سرپوشیده یک مالبند و در سمت شرق آن یک تالار مستطیل که با گوشههای پخ هشت ضلعی جلوه میکند تعبیه گردیده و اطاقهایی در اطراف به آن تالار الحاق شده است. با توجه با ساختار خاص و نسبتا اشرافی آن تالار به نظر میرسد که کاربرد آن احتمالا شاهنشین یا محلی جهت گردهمآیی، شور و مشورت یا معامله و مبادله بین روسای قوافل و تجار باشد.
این کاروانسرا از نظر نقشه با کاروانسراهای شور حصار و کسکک که در همان مسیر قرار دارند، قابل مقایسه اما زیباتر و مجللتر و نسبتا سالمتر از آنها است.
🔹رباط سفید بنایی آجری و خوشترکیب بوده که شیوه معماری دو دوره صفوی و قاجار را نمایندگی میکند و با وجود خدشهها و آسیبهایی که بعد از دهه ۱۳۴۰ با شروع ساخت و ساز خانههای مسکونی روستای رباط سفید به آن وارد شده هنوز زیبا و مجلل است و با توجه به موقعیت آن در دشت بازه هور و مسیر نسبتا پر رفت و آمد مشهد به جنوب خراسان و نزدیکی به مجموعه معماری فاخر فراز کوه قلعه دختر و بازه هور در عصر ساسانی و مجاورت با روستای بزرگ و کهن "بازه هور" نیازمند توجه و مراقبت بیشتر و بازپیرایی و کاربری فرهنگی یا خدماتی بین راهی میباشد.
بدیهی است که با توجه به یافتههای اخیر باستان شناسی و نوید کشف "آتشکده آذربرزین مهر" در آن منطقه بر فراز کوه قلعه دختر، در آینده نزدیک دشت بازه هور مورد توجه و مراجعه خیل گردشگران و پژوهشگران از سراسر جهان قرار خواهد گرفت و رباط سفید با فضاهای کاربردی متنوع و مفید میتواند به عنوان مناسبترین مکان یا پایگاه بومگردی یا پژوهشی یا واحد پذیرایی ساماندهی و مرمت شود و مورد استفاده قرار گیرد. در حال حاظر متاسفانه این اثر فاخر نیمه ویران و سخت آسیبپذیر است و گوشه شمال غربی آن به کلی منهدم شده است!
📌کاروانسرای معروف به "رباط سفید" در هشتم مرداد ماه ۱۳۸۱ به شماره ۵۹۵۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
🆔 @labbafkhaniki
📌روزی جنازه صوفیی میبردند، یکی پرسید: به چه سبب مرده است؟ گفتند: از بسیار خوردن.
گفت: سی سالست که من چنین مرگی میطلبم و مرا روزی نمیشود!
📚"مجد خوافی _ روضه خلد"
🆔 T.me/labbafkhaniki
🔺رباط سفید، بازمانده از آثار عامالمنفعه و اعتقادی بازه هور که طی سدههای متوالی تامین کننده نیازهای اعتقادی و رفاهی مردم بودند.
⭕️رباط سفید
#مشهد
#رباط_سفید
#رجبعلی_لباف_خانیکی
🆔 T.me/labbafkhaniki