مردیم از خوشی
*خندهی حضار
زندهایم به امید واهی
*گریهی حضار
و هنوز تکثیر میشویم
*جیغ حضار
نگران نباشید
*نفسِ راحت حضار
بلاخره میمیریم
*سکوت حضار
و فراموش میشویم
*احساس پوچی حضار
گویی که هرگز نبودهایم
*لبخند حضار.
@kofebor لیچار
زندگی، مثل راه رفتن رو لبهِ تیغه.
محکم قدم برداری بریده میشی؛
شل قدم برداری میوفتی.
@kofebor نیل
بچه که بودم همش نگران این بودم که جای خوب قصه خوابم ببره
بزرگ که شدم فهمیدم جای خوب قصه همون خواب بوده!
@kofebor
کرگدنم اما دلی نازک دارم؛ درختم اما تنگی نفس دارم، اسیرم اما در بند نیستم؛ رنج میکشم اما نقاش نیستم، مچاله میشوم اما کاغذ نیستم؛ شکسته میشوم اما بغض نیستم، لگدمال میشوم اما پیادهرو نیستم؛ افسوس میخورم اما گرسنه نیستم، به ساز دنیا میرقصم اما رقاص نیستم.
@kofebor ایمان
و من، ای کاش میتوانستم
این دل خسته و غمگین را
دور از چشم همگان،
انگار که برای من نیست
کنار خیابانی رها کنم...
@kofebor ادیب جانسور
میبینی که...دیگه هیچی برام مهم نیست...تو هم برو...
باتوام...
میگم با توام...
یه لحظه صبر کن دارم بات حرف میزنم!
@kofebor
داشتم گریه میکردم، به خودم گفتم من که تا اینجاش اومدم، یه پیاز برداشتم رنده کردم.
@kofebor مهموم
دیگه پول به کلاس و دوره های آموزشی نده
تو این کانال همه دوره هارو میخره و براتون رایگان میذاره ( دوره مژه گذاشتن؛ کراتین کردن مو ، عروسک سازی، آموزش رقص اذری، فرار از ماتریکس، فتوشاپ، بازیگری، آرایشگری ، طراحی لوگو…)
@Rayegan
رابطهی ما خیلی پیچیده است.
من به او پیچیدهام، او مرا پیچانده است!
@kofebor ناشناس
چه رویاها که پاره شد،
و چه نزدیکها که دور نرفت!
و من بر رشته صدایی ره سپردم،
که پایانش در تو بود.
@kofebor سهراب سپهری
مثلِ
گلوله در تونلِ تَنگِ تفنگی
و سم در غدههای ماری زنگی
در قلبم بودی؛
فقط کافی بود
دهان باز کنم!
@kofebor یاسَمَن
یه دردایی هستن به اسم نمیدونم، این دکترای احمق فکر میکنن مشکلت افسردگیه یا سادیسم شدید و اسکیزوفرنی یا حتی مازوخیسم، ولی تو مشکلت فقط نمیدونمه. نمیدونما عجیب مزهی زهرماری دارن، یه چیزی تو مایههای خوردن بستنی وانیلی یخزده با دهن پر خون و سردرد میگرنی، اونم وقتیکه قشنگ حس میکنی یکی با متهبرقی رو مخت سمفونی خلق میکنه دقیقا همینقدر زجردهنده، دقیقا همینقدر نمیدونم!
@kofebor ناشناس