صدای تق تق پاشنه های کفشت هنگام رفتنم هنوز در گوشم است. من رفتم، چرا پاشنه تو صدا داد؟
@kofebor Travis
امروز گوشی دوستم زنگ خورد یکی به اسم "oxymoron" بود بهش گفتممزاحم تلفنیه اینجوری سیو کردیش خندید گفت نه؛این جز اسامی و اصطلاحات بینالمللی که معادل فارسی ندارن و از این چنل برداشتم:
🏮@takoj
من یک مهمانی بزرگ را به خاطر اینکه بتوانم راس ساعت دوازده شب در تاریکی روی مبل بنشینم و سیگار بکشم به هم زدم
همیشه وقتی ناراحت میشم میرم یه گوشه کز میکنم و کلی با خودم حرف میزنم. تهشم به این نتیجه میرسم که این کار هیچ فایده ای نداره. نکته جالبش اینجاست که وقتی از اون گوشه میام بیرون میبینیم ۳ ماه گذشته!
او غمگین است، آدمها را در منطقش میکشد، روحش برای کشتارها میگِریَد و از درد گلویش را آویزِ آسمانِ اتاق میکند
@kofebor bitter dream
کاش یکی از این آدمای تو GTA که نقش مردم رو دارن بودم، بیهدف و بیدغدغه تو شهر راه میرفتم، سوار ماشینم میشدم، هر پنج متر یه بار پشت چراغقرمز وایمیسادم، یه روانی ماشینم رو میدزدید و با موشک منفجرم میکرد
از فکر کردن به راه رفتن پناه بردم، الان راه میرم فکر میکنم، راه میرم فکر میکنم، راه میرم فکر میکنم...
@kofebor مهموم
گفت:
خانه ها در غیاب ساکنانشان خواهند مرد؛
و سپس به قلبش اشاره کرد
@kofebor محمود درویش
یه ایده جالب در مورد وصیتنامه به ذهنم رسید. روی پاکت نامه بنویسم 39 روز بعد از مرگ ساعت 2 و 37 دقیقه صبح باز شود. بعد داخلش بنویسم: "دیروقته منم دیگه زنده نمیشم. بگیرین بخوابین برا چهلم سر حال باشین" البته چون میدونم بی جنبه این و تا اون موقع صبر نمیکنین و فوری بازش میکنین نمینویسم اصلا. بی جنبه ها