klidar | Unsorted

Telegram-канал klidar - کلیدر

1702

کتاب و کتابخوانی admin: t.me/klidarbook instagram.com/instaklidar website: www.klidar.ir

Subscribe to a channel

کلیدر

چیزی برای مردگان باقی نمانده جز باوری خاموش به آن بی‌نهایت رازآلود...

📕 #کتاب_امروز
مجموعه داس مرگ

✍️ #مهرنوش:
می‌تونم بگم از اون کتاباس که بعد تموم شدنش نمی‌دونم با زندگیم چکار کنم! خوندن جلد آخر رو اونقدر کش دادم که دیرتر تموم بشه چون نمی‌خواستم به دنیای واقعی برگردم.
«داس مرگ»، «ابرِ تندر» و «پژواک»، مجموعه‌ای به‌هم‌پیوسته هستند که لازمه پشت سر هم خونده بشن. و بیشتر خوشحال می‌شدم اگه ناشر زحمت می‌کشید و روی کتاب شماره می‌زد و یک ویراستار خوب هم ترجمه رو ویراستاری می‌کرد. ولی فعلا مجبوریم به همین بسنده کنیم.

داس مرگ در دوران پسامیرایی رخ میده. سال‌ها شماره ندارن و نمیشه گفت مثلا چقدر از زمان ما گذشته و به جاش اسم حیوانات رو روی هر سال می‌ذارن. مردم دیگه نمی‌میرن و عمری طولانی دارن، درد زیادی حس نمی‌کنن چون ریز ربات‌های داخل بدنشون سریع اون‌ها رو درمان می‌کنه. دنیا دیگه حکومت‌های جدا نداره بلکه ابر تندر که یک هوش مصنوعیه، کنترل همه چیز رو به دست گرفته و با مهربانی از مردم مراقبت می‌کنه. اما اگه مرگی نباشه زمین دیگه ظرفیت زندگی نخواهد داشت، پس گروهی وجود داره به اسم "داس" که بر اساس داده‌های آماری، هر از گاهی مردم رو خوشه‌چینی می‌کنن تا جمعیت کنترل بشه.

تم اصلی داستان ساده هست ولی وقتی واردش میشی، پیچیدگی شخصیت‌ها و اتفاقات و کارهای مرموز ابر تندر، یک لحظه آدم رو راحت نمی‌ذارن. حرص و طمع آدم‌ها همیشه می‌تونه دنیا رو به گند بکشه، حتی دنیایی بی‌نقص که هیچ مشکل و دردی در اون وجود نداره. بعضی اتفاقات ممکنه اول داستان مسخره به نظر بیان، مثل اینکه با وجود این‌همه پیشرفت، چرا مردم به سیارات دیگه نرفتن؟ اما در جلدهای بعدی کم‌کم طرح کلی داستان مشخص میشه و تکه‌های پازل جور میشن.

پشت جلد زده برای 14 سال به بالا ولی به‌نظرم جا داره به بزرگسالان هم معرفی بشه. میزان خشونت و پستی موجود در داستان، گاهی از تحمل خارج میشه. از خودت می‌پرسی یعنی آدم تا چه حد می‌تونه فاسد بشه؟

ابر تندر اندوهگین گفت: «آخ آخ... مرد بیچاره...»
«مرد بیچاره؟ اون هیولا لیاقت دلسوزی تو رو نداره.»
«تو به اندازه‌ی من نمی‌شناختی‌ش. اون رو هم مثل همه‌ی آدم‌های دیگه از روز تولدش زیر نظر داشتم. شاهد نیروهایی در زندگی‌ش بودم که به شخصیتش شکل دادن و به اون مرد بدخلق گمراه و خودمحور تبدیلش کردن. برای همین هم هست که نارحتی‌ام از خوشه‌چینی شدنش با دیگران برابره.»
گریسون گفت: «من هیچ وقت نمی‌تونم به اندازه‌ی تو بخشنده باشم.»
«اشتباه متوجه شدی؛ من نمی‌بخشمش... صرفا درکش می‌کنم.»
گریسون که هنوز از مکالمه‌ی قبلی‌شان کمی سر لج بود، گفت: «خب، پس تو یه ایزد نیستی، نه؟ چون ایزدان بخشنده‌ان.»
ابر تندر جواب داد: «من هیچ وقت ادعای ایزدی نکردم. من فقط ایزدگون هستم.»
پژواک، ص427

📙داس مرگ، #نیل_شوسترمن، #آرزو_مقدس، #نشر_پرتقال

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕#اخگری_در_خاکستر

✍🏻#مینا

داستانی از جدال عشق و قدرت. یک فانتزی حماسی‌گونه با چاشنی جادو و عنصر تعیین‌کننده‌ی شهامت با شخصیت‌هایی به‌یاد‌ماندنی. شما هرگز از خواندن چندین‌باره‌‌ی این کتاب خسته نخواهید شد.

امپراتوری مارشال‌ها خانواده‌ی لایا را نابود کرده است. پدر و مادر او را کشته و خواهر او را نیز به دام مرگ کشانده است. لایا هر کاری انجام می‌دهد تا از تنها برادر خود محافظت کند حتی اگر به قیمت جان خودش و جاسوسی برای گروه ضد‌حکومت تمام شود.

زمانی که دارین تنها برادر لایا توسط نیرو‌های امپراتوری د‌ستیگر می‌شود و به او اتهام خیانت و جاسوسی می‌زنند لایا تصمیم می‌گیرد قدم به آکادمی نظامی امپراتور بگذارد تا در از‌ای جاسوسی برای گروه مقاومت آزادی برادرش را بخرد.

و این اولین قدم  در مسیر آشنایی لایا و آ‌لایس است. آ‌لایسی که با بقیه‌ی سرباز‌ها فرق می‌کند. او پنهانی تلاش دارد تا  از آکادمی فرار کند و مسیر متفاوتی در زندگی بسازد اما سرنوشت، او و لایا را به سمت و سوی راهی می‌کشاند که بوی خون و قدرت می‌دهد. و در این میان عشق جوانه می‌زند.

شما در این کتاب با قدرت‌طلبی، خیانت، ظلم و آزادی در بستر یک داستان فانتزی و شخصیت‌هایی عاشق، جنگجو و جسور همراه می‌شوید که تمام انتظارات یک خواننده‌ی ژانر فانتزی را برآورده خواهد کرد. آماده‌ی درگیر‌کننده‌ترین کتاب فانتزی باشید که تمام قلب و روح شما را در خود فرو می‌برد.


▪️
#چند_سطر_کتاب

فراری قبل از سپیده‌دم خواهد مرد.
رد‌ پاهایش مانند یک آهوی زخمی به صورت زیگز‌اگی در گردو‌خاک سردابه‌های سرا باقی مانده است. تونل‌ها او را از پا درآورده‌اند. هوای داغ این پایین بیش از حد سنگین است، بوی مرگ و گندیدگی بیش از حد نزدیک است.
زمانی که رد پا‌ها را می‌بینم، یک ساعت از به جا ماند‌نشان گذشته. حرام زاده‌ی بیچاره، نگهبان‌ها حالا دیگر ردش را زده‌اند. اگر شانس بیاورد، در تعقیب و گریز خواهد مرد.
اگر نیاورد...
درباره‌اش فکر نکن. کوله‌پشتی را قایم کن. از اینجا برو بیرون.


📗#اخگری_در_خاکستر، #صبا_طاهر، #مریم_رفیعی، #نشر_کتاب_مجازی‌،‌ #نشر_ایران_بان


www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📗 #کتاب_امروز

ایلان ماسک
تسلا، اسپیس ایکس و فتح آینده‌ای رویایی

یک نوجوان را تصور کنید که در دهه هشتاد میلادی در آفریقای جنوبی زندگی می‌کند، جایی که هنوز ذهن مردمانش درگیر نژادپرستی است و البته اینترنت نیز هنوز در ابتدای راه است. اینکه چطور این نوجوان در این شرایط به بانک‌داری اینترنتی فکر می‌کند از عجایب ذهن بشری است.

در کتاب پیش رو، شما با ایلان ماسک آشنا خواهید شد. همان نوجوان با آن افکار خارق‌العاده در دهه‌ی هشتاد که حالا تبدیل به یکی از ثروتمندترین افراد جهان شده، البته از راه کارآفرینی در حوزه‌های مختلف، برای مثال:

🔹تاسیس و مدیریت شرکت تسلا موتورز، در زمینه‌ی تولید خودروهای برقی در جهت جلوگیری از آلودگی محیط زیست.

🔹تاسیس شرکت سولارسیتی که به تولید پنل‌های خورشیدی می‌پردازد و برای کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی تاسیس شده.

🔹تاسیس شرکت فضایی اسپیس ایکس با هدف متحول کردن صنعت هوا و فضا و مقرون به صرفه کردن سفرهای فضایی و سرانجام: رفتن به مریخ و قابل سکونت کردن این سیاره برای ساکنین زمین!

او همچنین در راس چهار شرکت دیگر قرار دارد، از جمله ایکس(توییتر سابق)، نورالینک، بورینگ و اوپن‌آی‌ای.

📌این کتاب کامل‌ترین زندگینامه از ایلان ماسک است که تا به امروز منتشر شده چرا که او به نویسنده یعنی اشلی ونس اجازه دسترسی به افراد خانواده و بازدید از شرکت‌هایش را داده و خودش نیز ساعت‌ها با او به گفتگو پرداخته است.

#چند_سطر_کتاب

«تو فکر می‌کنی من دیوونه‌م؟»
این سوالی بود که ماسک پس از اتمام یک شام مفصل و طولانی در یک رستوران در سیلیکون‌ولی از من پرسید. من زودتر به رستوران رسیده بودم و برای خودم نوشیدنی سفارش دادم. می‌دانستم که ایلان مانند همیشه دیر می‌کند. او حدود پانزده دقیقه بعد رسید. کفشی چرمی به پا داشت و همراه آن شلوار جین و یک پیراهن شطرنجی به تن کرده بود. بلندای قامت ایلان حدود ۱۸۳ سانتی‌متر است اما اگر از هر کسی که او را می‌شناسد بپرسید، قد او را بیشتر تخمین می‌زند. شانه‌های پهن و ستبرش ظاهر اغوا کننده‌ای به او می‌دهد. به نظر می‌رسد او از این ویژگی برای صلابت بخشیدن به جایگاه خود به عنوان سردسته و پیشرو در تیم و انجام کار گروهی استفاده می‌کند. البته در اغلب موارد او فردی کمرو و خجالتی است.ص۱۵


📗#ایلان_ماسک، #اشلی_ونس، #شروین_صولتی،#انتشارات_گوتنبرگ

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📙#کتاب_امروز
خود دوست‌داشتنی من

این کتاب راهنمای گام‌به‌گام مسیر پذیرش کامل عشق به خود است. وقتی خود را آن‌گونه که هستید دوست بدارید به شادکامی دست پیدا می‌کنید و در نتیجۀ آن روابط شما و دیدگاهتان به مسائل جهان اطرافتان تغییر خواهد کرد. فعالیت‌ها و تمرین‌های این کتاب به شما می‌آموزند تا درک، پذیرش و عشق بیشتری به خود اصیل‌تان داشته باشید و این فرصت را می‌دهند تا خودتان را تمام‌وکمال با تمام ضعف‌ها و قوت‌ها و افت‌وخیزهایتان ببینید و ارزش‌های خود را به رسمیت بشناسید.

این کتاب یک جورهایی مصاحبه با خود به حساب میاد. شما بدون واسطه با خود واقعی‌تون رو به رو می‌شید و به زبون میارید که دقیقا چه کسی هستید و چی در سر دارید. بعد از شناخت خودتون، اون موقع می‌تونید بهتر خودتون رو دوست داشته باشید یا اینکه در پی رفع نقاط ضعف خودتون باشید.

این کتاب رو نشر "مون" منتشر کرده و تا حدی در رده کتاب‌هایی مثل "بنویس و بعد از نوشتن بسوزان" و "بیداری" از همین انتشارات قرار می‌گیره.

#چند_سطر_کتاب

یکی از راه‌های تقویت خودشناسی تامل در فرهنگ خویش است. گاهی دیدِ فرهنگی ما با متغیرهای متداولی چون جنسیت و نژاد محدود می‌شود؛ البته فرهنگ فراتر از این موارد است. اگرچه ممکن است تشابهاتی کلی با خانواده، اجتماع و کشوری که در آن زندگی می‌کنید داشته باشید اما ساختار فرهنگی شما مختص خودتان است. ص47

🔹خود دوست داشتنی من، #شاینا_الی، #مریم_نظری، #نشر_مون

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

#کتاب_امروز
▪️کارآگاهان غذا

موقع خوندن این کتاب هم گوگل دم دستتون باشه هم یه سوپ خوشمزه!! چون قطعا اون‌قدر از غذاهای مختلف تعریف می‌کنه که شما هم دلتون می‌خواد سوپی، نودلی چیزی بخورید.
آقای کاموگاوا و دخترش کویشی یک رستوران گمنام دارند. اما این رستوران فقط یک رستوران معمولی نیست و یک خدمت خاص به بعضی از مشتریا میده.
کاموگاوا قبلا کارآگاه پلیس بوده و حالا مشتریان خاصش با تعریف یک غذای خاص به سراغش میان که قبلا عزیزی براشون می‌پخته یا جایی خوردن و دیگه هیچ وقت نتونستن اون طعم خاص رو بچشن.

انواع سوپ‌ها، میتو، پیش غذا، دسرهای مختلف و کلی خوراکی خاص و خوشمزه با اسم‌های سرگیجه‌آور توی این کتاب هست که همراه با نوستالژی و حسرت‌های افراد مختلف ترکیب شده و داستانی چند بخشی رو ساخته با محوریت رستوران کاموگاوا. البته اگه پیگیر داستان‌های ژاپنی باشید این سبک نسبتا رایجیه. یا حداقل اونایی که پرطرفدارتر بودن این سبکی بودن، مثل "پیش از آنکه قهوه‌ات سرد شود"، یا "در کتابخانه پیدایش خواهی کرد".

#چند_سطر_کتاب

واقعا این‌قدر فرق می‌کنه که مواد اولیه رو از کجا بخرید؟
«اوه البته. هر تفاوتی ممکنه کوچیک به نظر برسه اما تاثیر کلی که روی غذا می‌ذاره، می‌تونه کاملا چشمگیر و قابل توجه باشه. مثلا وقتی مواد لازم برای درست کردن استاک رو از فوجیا خریده، مطمئن بوده که جلبک قهوه‌ای درجه یک ماتسومایی باشه و اون رو با تکه‌های خشک شده‌ی ماهی خال مخالی ترکیب کرده. بعد، وقتی که توی خونه استاک رو درست می‌کرده، به این ترکیب ماهی ساردین اضافه می‌کرده.» ص31

📗خانواده کاموگاوا : کارآگاهان غذا، #هیساشی_کاشیوای، #عهدیه_قاسمی، #نشر_دانش_آفرین
www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📗 #کتاب_امروز
گورهای گاوچران

#مهرنوش

تا الان کجا بودی آقای بولانیو؟ چرا دیر باهات آشنا شدم؟ آیا بقیه کتاب‌هات هم به همین باحالی هستن؟

گورهای گاوچران سه بخش داره و یک رمان به هم پیوسته نیست. به نظر میاد شخصیت اصلی یک نفره ولی زمان و مکان اتفاقات باهم تفاوت دارن. اما التهاب و بلاتکلیفی در همه مشترکه.

داستان از شیلی شروع میشه و پسری که تلاش می‌کنه همراه خانواده به مکزیک مهاجرت کنه. اما در طول داستان با نیکانور پارا آشنا می‌شیم که شاعر محبوب آرتورو، شخصیت اصلی داستانه. بعد به انقلاب و ماجراهای سیاسی شیلی می‌رسیم که زندگی خیلی‌ها رو تحت تاثیر قرار داده. ولی به هر حال زندگی ادامه داره.

داستان‌هایی که از زبان یک شاعر شیلیایی روایت می‌شن و ترکیب ادبیات و سیاست هستند.

#چند_سطر_کتاب

تاثیر کودتا بر خانواده ام این بود: مادرم که معلم ریاضی دبیرستان لیستئو در کنسپسیون بود، شغلش را از دست داد. پدر و مادرم دوباره با هم آشتی کردند و با هم حرف می‌زدند. برادرم دیوید را دستگیر کردند و کتک زدند؛ پدر و مادرم پانزده روز در کلانتری‌ها و بیمارستان‌ها دنبالش گشتند. یک ماه بعد به خانه برگشت و تا سی روز بعد حتی یک کلمه هم حرف نزد. مادرم گریه می‌کرد و فریاد می‌زد و می‌پرسید با پسرش چه کرده‌اند. ص 135

📕گورهای گاوچران، #روبرتو_بولانیو، #محمد_جوادی، #نشر_چشمه

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕 #کتاب_امروز

این هم از کتاب دوم خانم "کیم سو هیون": تصمیم گرفتم بی‌خیال باشم!
البته عنوان اصلی اون "راحت بودن بدون تلاش" هست.
کتاب قبلی این نویسنده با نام "تصمیم گرفتم خودم باشم" حسابی پر طرفدار بود.

نویسنده، ادعایی در مورد روانشناسی نداره ولی طبق تجربه خودش نکاتی رو در مورد رفتار با دیگران میگه تا نشون بده چطور در موقعیت‌های مختلف، با افرادی که ما رو ناراحت می‌کنن کنار بیایم.

نکته‌ی قشنگ ماجرا این بود که بعضی جاها نشون داده شاید رفتار دیگران اونقدر ها هم بد نیست، بلکه ما هستیم که اصرار داریم همه رو در یک قالب جا بدیم.

این کتاب هم مثل کتاب قبلی دارای تعدادی تصویره که خود نویسنده زحمت اون‌ها رو کشیده و چاپ رنگی هم داره.

#چند_سطر_کتاب

پس نظر چه کسی درسته؟
خب، پاسخ درستی وجود ندارد. همه‌ی ما از طریق شیوه‌ی زندگی خود، به جهان می‌نگریم. همه آزادند راهی را که برایشان مناسب است انتخاب کنند. با این حال، باید مراقب باشیم باورهایمان خشک و انعطاف ناپذیر نشوند.
از آنجا که اعتقاد کورکورانه تبدیل به باور کاذب می‌شود، ما باید گاهی فکرِ «این درست است» خود را که بی وقفه بر ما تسلط دارد، زیر سوال ببریم.
ص102

📘تصمیم گرفتم بی خیال باشم، #کیم_سوهیون، #فریناز_بیابانی، #فریماه_بیابانی، #نشر_دانش_آفرین، 208 صفحه

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕 #کتاب_امروز
الکس و من

در 6 سپتامبر سال 2007، طوطی خاکستری آفریقایی به نام الکس دچار مرگ زودهنگام در سن 31 سالگی شد. آخرین کلماتی که او به صاحبش، آیرین پپربرگ، گفت، این ها بودند: «خوب باش. دوستت دارم»

این کتاب در واقع زندگینامه‌ی نویسنده خانم آیرین پپربرگ دانشمند رفتارشناس است. خانم پپربرگ برای تحقیقاتی که با یک طوطی به نام الکس داشت معروفه و این کتاب هم به ماجرای زندگی خودش پرداخته و هم این‌که چطور مسیرش به کار با الکس کشیده شد.
البته جدای از جنبه‌های علمی داستان، پپربرگ نزدیک به سه دهه با الکس کار کرده و قطعا وابستگی عاطفی هم نسبت به الکس پیدا کرده.

الکس این پرنده باهوش نشون داد که طوطی‌ها صرفا تقلید نمی‌کنن و می‌تونن به اندازه‌ی یک بچه‌ی چهار ساله باهوش باشن. زندگی پر فراز و نشیب این دو نفر مخصوصا برای کسانی که پرنده‌ها رو دوست دارن می‌تونه جذاب و در عین حال غم‌انگیز باشه.

#چند_سطر_کتاب

آن زمان به والدینی مثل مادر من می‌گفتند مادر یخچالی: سرد و غیر صمیمی. او هرگز خودجوش من را در آغوش نمی‌گرفت یا با محبت با من صحبت نمی‌کرد و هرگز با من بازی نمی‌کرد یا برایم کتاب نمی‌خواند. پدرم، روزها معلم راهنمایی بود و شب‌ها، به لطف لایحه جی.آی برای گرفتن مدرک کارشناسی ارشد درس می‌خواند و از مادر بیمارش مراقبت می‌کرد. به همین خاطر من او را از یک صبح بخیر تا صبح بخیر بعدی نمی‌دیدم. تا روزی که "بی‌نام" وارد زندگی من شود، فقط من بودم و من، یک کودک گوشه‌گیر که کسی را جز خودش برای حرف زدن نداشت. اما حالا آن شرایط تغییر کرده بود. حالا دیگر فقط من نبودم. حالا بی‌نام بود و من. بی‌نهایت ذوق زده بودم. بالاخره همدمی داشتم، کسی که می‌توانستم با او صحبت کنم، کسی که به نظر من وفادار بود. ص26

📗 الکس و من، #آیرین_ماکسین_پپربرگ، #فائزه_ادیبان، #نشر_دانش_آفرین

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📚#سیزده_کاری_که_والدین_دارای_ذهن_قوی_انجام_نمی‌دهند

✍🏻#مینا:
در ابتدای کتاب شما با نگاهی مختصر به فهرست متوجه می‌شوید قرار نیست با موعظه‌های آبکی و سطحی و تکراری که در بسیاری از کتاب‌های تربیت فرزند دیده‌اید سروکار داشته باشید بلکه قرار است برای فرزند‍‌تان و حتی خودتان خط قرمز‌هایی پررنگ ایجاد کنید!

این کتاب، همچون دو اثر پیشین این نویسنده «13 کاری که زنان دارای ذهن قوی انجام نمی‌دهند» و «13 کاری که افراد دارای ذهن قوی انجام نمی‌دهند» با باز کردن 13 مسئله مهم و حیاتی تاثیر رفتار و تربیت یک والد آگاه را به شما نشان می‌دهد.

نویسنده خیلی ساده در سطر به سطر کتاب بیان می‌کند که اگر چشم‌انداز سالمی برای کودک خود ایجاد نکنید در واقع توانایی او را محدود می‌کنید.

همچنین دلیل تمرکز خود بر والدین را اینگونه بیان می‌کند که روند درمان یک کودک آسیب‌دیده بسیار کند است اما ایجاد باورهای مناسب در یک والد بسیار سریع‌تر و تاثیرگذار‌تر است.


✔️بخشی از فهرست کتاب

▪️آن‌ها ذهنیت قربانی را تایید نمی‌کنند
▪️آن‌ها با حس گناه، فرزندپروری نمی‌کنند
▪️آن‌ها فرزند خود را مرکز کائنات نمی‌کنند
▪️آن‌ها اجازه نمی‌دهند ترس عامل انتخاب‌هایشان شود
▪️آن‌ها به فرزندشان اجازه برتری و قدرت نمی‌دهند
▪️آن‌ها انتظار کمال ندارند
و......

📌#چند_سطر_کتاب

نمی‌توانید مانع رویارو شدن فرزند‌تان با سختی‌ها شوید. او شکست می‌خورد و رد می‌شود. فقدان و دلشکستگی را تجربه خواهد کرد و با دوران سختی روبه‌رو خواهد شد. اما اگر ابزارهای مورد نیاز برای شناختن قدرت ذهنی را به او بدهید، می‌تواند آن سختی‌ها را به فرصت‌هایی برای قوی‌تر و بهتر شدن تبدیل کند.

📕۱۳ کاری که والدین دارای ذهن قوی انجام نمی‌دهند، #ایمی_مورین، #منصور_بیگدلی، #نشر_بهارسبز

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📘 #کتاب_امروز
گربه صفتی

گربه‌ها هیچ نیازی به فلسفه ندارند. آن‌ها بر اساس طبیعت‌شان راضی‌اند به زندگی‌ای که برایشان مقرر شده. اما در انسان‌ها ناراضی بودن از طبیعت‌شان است که طبیعی به نظر می‌رسد! با نتایج تراژیک و مضحکی که قابل پیش‌بینی است، آدمیزاد هرگز از تلاش برای بودنِ چیزی که نیست دست برنمی‌دارد. ص10

گربه‌صفتی یا به عبارتی فلسفه‌ی گربه‌سانان، ترکیبی از فلسفه و جامعه‌شناسی و زیست‌شناسیه. در این کتاب دیدگاه‌های فلاسفه‌ی مختلف رو در مورد زندگی و انسان می‌بینیم و در این بین ماجراهایی از گربه‌های مختلف رو هم می‌شنویم. در واقع این کتاب نمی‌خواد از گربه‌ها به ما درس بده، بلکه با توجه به سبک زندگی گربه‌سانان، به انسان از زاویه دید جدیدی نگاه می‌کنه.

مثلا در جایی می‌گه: مطمئنا نمی‌توانیم بدانیم گربه بودن چگونه است. همچنین نمی‌توانیم درک کنیم که انسان دیگری بودن چگونه است. با این که ما به درستی معتقدیم کسی که فکر می‌کند انسان‌های دیگر ماشین‌های بی‌احساس‌اند بیمار روانی است، فلاسفه‌ای همچون دکارت دقیقا همین نظر را درباره‌ی حیوانات داشتند و با این حال به عنوان علامه‌ی دهر تحسین شدند. ص102

📕 #گربه_صفتی، #جان_گری، #مهدی_مومنی_نیا، #نشر_دیوار

www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar

www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📙#یادم_دادی_شجاع_باشم

#مینا:
داستان درست از وسط یک میدان ترور و آغاز یک جنگ شروع می‌شود. تروری که مقابل چشمان فلیکس نوجوان و پدرش اتفاق می‌افتد و زندگی یک نسل را در بر می‌گیرد.
این کتاب از شجاعت کودکان و نوجوانان درگیر جنگ و تلاش نسل‌های جوان درگیر‌و‌دار یک مبارزه‌ی خونین سخن می‌گوید.

داستان با نظمی خاص مبارزات پنج نوجوان به نام‌های فیلیکس، السا، دیمیتری، ژولیت و کارا را در پنج جبهه‌ی جنگ نشان می‌دهد که چگونه از تمام توان و استعداد خود برای یاری پدران و دوستان‌شان استفاده می‌کنند تا به پایان جنگی که زندگی و خانه‌هایشان را گرفته نزدیک شوند.

یکی از نکاتی که نویسنده سعی در بیان آن دارد این است که حتی یک قدم کوچک می‌تواند تاثیری شگرف داشته باشد. شجاعت و تسلیم نشدن فیلیکس، استعداد و مسئولیت‌ پذیری کارا و ژولیت، اعتماد و همدردی دیمیتری و محبت السا صحنه‌ای از جنگ را نشان شما می‌دهد که همیشه از چشم پوشیده بوده است.

جذابیت کتاب، در نحوه‌ی مرتبط کردن این چند نوجوان و زندگی‌هایشان و بازگو کردن زیبایی احساسات انسان‌ها در تاریکی و نحسی یک جنگ ویران‌کننده است.

🔸#چند_سطر_کتاب

ژولیت جواب داد: «زندگی همینه. مثل یه خط پرپیچ‌وخم که به پیچ‌وخم خط‌های بقیه گره می‌خوره. خط زندگیمون باید به هم‌ریخته باشه، همین‌طوریه که همدیگه رو پیدا می‌کنیم.»
کارا دوباره لبخند زد و گفت: « خیلی خوشحالم که خط زندگی‌هامون به هم بافته شده و همدیگه رو پیدا کردیم. یعنی از این به بعد چی میشه؟»
فیلیکس گفت: «بعضی‌ها میگن این جنگ پایان‌بخش همه‌ی جنگ‌هاست. بیاین دعا کنیم همینطور باشه.»
السا به بقیه نگاه کرد. می‌دانست همه‌ی آن‌ها با تمام وجود همین را می‌خواهند.


📚یادم دادی شجاع باشم، #جنیفر_ای_نیلسن، #فاطمه_پارسا، #نشر_پرتقال

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📗#کتاب_امروز

به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید

اگر به دنبال آرامش دوچندان بین سطرهای کتاب می‌گردید، پیشنهاد من کتابهایی‌ست که داستان‌شان در بستر یک کتاب‌فروشی یا یک کتابخانه اتفاق می‌افتد. باور کنید حتی داستان جنایی هم در بستر کتاب‌فروشی و کتابخانه رنگ آرامش می‌گیرد!

کتاب امروز هم که به قلم یک نویسنده‌ی کره‌ای نوشته شده، جدا از این قاعده نیست. روایت زن جوانی‌ست که از حرفه و زندگی مشترکش دست شسته، محل زندگی‌اش را تغییر داده و برای شروعی دوباره به سراغ رویای دیرینش یعنی داشتن یک کتابفروشی رفته.

#چند_سطر_کتاب

در گذشته، او با استفاده از مانتراهایی مانند اشتیاق و اراده زندگی می‌کرد، گویی با حک کردن این کلمات در ذهنش، به نوعی به زندگی‌اش معنا می‌داد. سپس یک روز متوجه شد که احساس می‌کند دارد خودش را در تنگنا قرار می‌دهد و تصمیم گرفت دیگر هرگز اجازه ندهد این کلمات روش زندگی را به او دیکته کنند. در عوض یاد گرفت که به بدن و احساسش گوش دهد و در مکان‌هایی که خوشحالش می‌کنند بماند. او از خودش این سوالات را می‌پرسید:

آیا این مکان به من احساس مثبتی می‌دهد؟ آیا می‌توانم واقعا به طور کامل و بدون چون و چرا خودم باشم؟ اگر اینجا باشم، یعنی خودم را دوست دارم و برای خودم ارزش قائلم؟ برای یونگ جو بودن در کتابفروشی پاسخی مثبت به تمامی این سوالات بود. ص6


📗#به_کتابفروشی_هیونام_دونگ_خوش_آمدید، #هوانگ_بوروم، #الهام_صیفی_کار، #آنیتا_پارسا، #انتشارات_دانش_آفرین


🍀 برخی از کتاب‌هایی که در کتابفروشی یا کتابخانه روایت می‌شوند:

💎شکسپیر و شرکا نوشته‌ی جرمی مرسر
💎کتابخانه‌ی نیمه‌شب نوشته‌ی مت هیگ
💎در کتابخانه پیدایش می‌کنی نوشته‌ی میچیکو آئویاما
💎کتاب فروشی 24 ساعته آقای پنامبرا نوشته‌ی رابین اسلوان
💎کتاب‌فروشی سر نبش نوشته‌ی جنی کولگن
💎کتاب‌فروشی کوچک بروکن ویل نوشته‌ی کاتارینا بیوالد
💎کشف عشق کنج یک کتاب فروشی نوشته‌ی ورونیکا هنری
💎نیمه شب در کتاب فروشی افکار نورانی نوشته‌ی متیو سالیوان
💎واژه‌‌هایی در اعماق آبی دریا نوشته‌ی کت کرولی
💎خاطرات یک کتابفروش نوشته‌ی شان بایتل
💎زن غیر ضروری نوشته‌ی ربیع علم‌الدین
💎روزها در کتابفروشی موریساکی نوشته‌ی ساتوشی یاگیساوا
💎سری کتاب‌های کتابخانه‌ی آقای لمونچلو نوشته‌ی کریس گرابنستاین (کودک و نوجوان)


www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📙#دو_دستی (نوشته‌ها و عکس‌های سفر به ژاپن)

#مینا
در این سفر، آقای ضابطیان سفرنامه‌نویس محبوب راهی ژاپن می‌شود تا به علاقه و کنجکاوی طرفدارانش نسبت به این کشور پاسخی داده باشد.

همان‌طور که ایشان در اول کتاب نیز مطرح می‌کنند علاقه‌ی مردم به ژاپن ریشه عمیقی دارد و از زمان سریال "اوشین" و تلویزیون‌های سونی شروع شده اما هرگز پایانی نداشته است.

مقاصد ایشان شهرهای توکیو، یوکوهاما، کیوتو، اوساکا، کوبه، نارا و هیروشیما است.

یکی از جالب‌ترین نکات در مورد این کتاب اسم آن است که نویسنده دلیل این اسم متفاوت را ویژگی برجسته‌ی اخلاقی اکثر ژاپنی‌ها یعنی «احترام» بازگو می‌کند. که ژاپنی‌ها آن را بیشتر با دو دست خود نشان می‌دهند.

کتاب حال و هوای آرامش‌بخش و متفاوتی دارد، سفری به اعماق ژاپن در صورتی که روی صندلی راحتی خود نشسته‌اید و دو دستی کتاب خود را نگه داشته‌اید.

در این سفرنامه در مورد هتل‌های مختلف در ژاپن از کابین‌های هتل در فرودگاه معروف به کپسول‌های تنهایی تا هتل‌های بزرگ با مستخدمین ربات و... انیمه‌های ژاپنی و غذاها و چای معروف آن و خیابا‌ن‌ها و کوچه‌ها و آداب و رسوم و... مطلع می‌شوید.


🟠#چند_سطر_کتاب

با اینکه هتل نسبت به هتل‌های دیگر کمی گران است اما به تجربه‌اش می‌ارزد. روز جابه‌جایی هتل یکی از بارانی‌ترین روزهای توکیوست. خودم را لعنت می‌کنم که آخر این چه کاری بود! حالا مجبوری چمدانت را توی این باران بزنی زیر بغلت و هی خط عوض کنی از این سر شهر به آن سر شهر. اما هیجان ملاقات با خانم‌های رباتیک و دایناسورهای پاپیون زده رنج این جابه‌جایی را کم می‌کند.


🔸#دو_دستی، #منصور_ضابطیان، #نشر_مون

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📙 #کتاب_امروز

"کامیلا تولنو" هنرمند دانمارکی، اخیرا در ایران نیز محبوبیت پیدا کرده. تولنو چهار کتاب شعر مینیمال به زبان انگلیسی منتشر کرده که از هر چهار کتاب در ایران هم استقبال شده.
این هنرمند و نویسنده برای بیان احساسات پیچیده با عبارات ساده معروف شده که معمولا با تصاویر ساده همراه است.

اولین کتاب کامیلا به نام "the moon" در سال 2020 منتشر شد و به رتبه یک پرفروش‌ها دست یافت. بقیه آثار او نیز به ترتیب سال نشر "the wolf" ، "the orchid" و The Ocean هستند.

بخش کوچکی از کتاب "ماه" رو بخونیم:

things have a tendency to move
in a way
that clouds our vision
sometimes even the clearest truths
are hidden behind heavy shadows
a series of unfortunate events
that we cannot control
may pull us into a night
without an end

📓 THE MOON:ماه
#کامیلا_تولنو، #نشر_زبان_ما
🔹 k.tolnoe

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

#کتاب_امروز
📕بازی‌های میراث

✍️#مینا


زندگی ایوری گرمبز دختر نابغه‌ی دبیرستانی با یک خبر، یک نامه و یک دیدار به عمارت هاثورن‌ها و چهار نوه‌ی پسری او گره می‌خورد.

یک عاشقانه‌ی متفاوت در عمارتی که معما و مرگ قصد امتحان او را دارد.

اگر یک روز صبح بی‌دلیل شما را به دفتر مدیر خواندند دست رد به سینه‌ی سرنوشت خود نزنید. ایوری هم هرگز انتظار دیدن یک میلیاردر جذاب با چشمان خاکستری و نگاهی نافذ را نداشت.

گریسون هاثورن، وارث بر حق توبیاس بزرگ به نمایندگی از سه برادر دیگر خود دنبال دخترکی با نام ایوری گرمبز می‌گردد تا سر از راز وصیت‌نامه‌ی شوکه‌کننده‌ی پدربزرگش درآورد.
چهار وارث متفاوت و جذاب هاثورن‌ها در عمارت خود به انتظار دیدار دخترکی نشسته‌اند که یک‌شبه مالک میراث آنها شده است. دختری که تا به‌ امروز نه او را دیده‌اند و نه اسم او را شنیده‌اند.
دختری که قرار است تمام معما‌های کودکی تا برزگسالی پدربزرگ باهوش آن‌ها را جلوتر از آنان حل کند.
احساسات درهم پیچیده‌ی شخصیت‌ها، قوانین بازی، معماهای به دقت طراحی شده‌ی پدربزرگ، و رازهایی از گذشته، عمارت هاثورن را در خود فرو می‌برد.

#چند_سطر_کتاب

اگر به خاطر کلماتش نبود، صدایش به گوش خوشایند می‌آمد. زیر لب گفتم: «مردی که فکر می‌کنه همه چی رو می‌دونه. چه جدید.»
جواب داد: «دختری که زبون تندوتیزی داره.» چشم‌های نقره‌ایش به من خیره شده و گوشه‌های لبش بالا رفته بودند.
پرسیدم: « تو کی هستی؟ و چی میخوای» چیزی درونم اضافه کرد، از من، از من چی میخوای؟
پسر گفت: « تنها چیزی که می‌خوام اینه که یه پیام برسونم.» به دلایلی که نمی‌توانستم دقیق تشخیصشان دهم، ضربان قلبم تندتر شد.»
پیامی که ثابت شده رسوندنش از طرق عادی تا حدی دشواره.»

📙#بازی_های_میراث، #جنیفر_لین_بارنز، #نجلا_محقق، #نشر_نون

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕#لاشه‌ی_لطیف

📌برنده‌ی جایزه‌ی کلارین در سال 2017

✍🏻#مینا:
منتقد نیویورک تایمز درباره‌اش می‌نویسد «درست از لحظه‌ای که کتاب را در دست می‌گیرید، خودتان را هم لرزان و ترسان در صف سلاخی می‌بینید و شک ندارید آنچه پیش رو دارید ذره‌ای از آنچه پشت‌سر گذاشته‌اید بهتر نخواهد بود.»

مارکوس شخصیت اصلی کتاب لاشه‌ی لطیف شما را در پاد‌آرمان‌شهری این سو و آن‌سو می‌کشاند که تهی از هر گونه احساسات پاک انسان‌گونه است و چنان شما را از دنیای خودتان جدا کرده و در استخری از گوشت انسان غرق می‌کند که با تمام وجود غلبه‌ی شر بر خیر را احساس‌ کنید. اما زندگی سرد و بیمارگونه‌ی مارکوس هم بعد از یک هدیه‌ی نامتعارف دگرگون می‌شود. هدیه‌ای از جنس انسان. هر چند او را راس بنامند و سر میز غذا سرو کنند!

یک ویروس لعنتی جهان را دربر می‌گیرد و بعد از آن سکوت.
سکوتی از جنس نبود حیوانات.
و بعد مردمی که به آدم‌خواری روی می‌آورند و راس را تولید می‌کنند!
انسان‌هایی بیگناه که فقط برای خوردن به وجود آمده‌اند و به چشم یک تکه گوشت مبادله می‌شوند از قصاب‌خانه‌ها به آزمایشگاه‌ها و شکارگاه‌ها جابه‌جا می‌شوند. حتی در بدو تولد، تارهای صوتی خود را از دست می‌دهند و آنجاست که ذات بشری سقوط می‌کند شاید نوبت پیروزی شر به خیر رسیده باشد.

لاشه‌ی لطیف در کنار داستان هنجارشکن و کوبنده‌ی خود که می‌خواهد آدمیزاد را یکباره روبروی یک آیینه قرار داده و با ذات نا‌زیبای خود روبرو کند پای اخلاقیات و احساسات را نیز به بازی می‌کشد و یکی از زیباترین کتاب‌های حال حاضر را پدید می‌آورد.

📚#چند_سطر_کتاب

هنگام روشن کردن سیگار می‌اندیشید هیچکس آن‌ها را انسان خطاب نمی‌کند. خودش هم وقتی باید چرخه‌ی تولید گوشت را برای کارگر جدید توضیح دهد از این کلمه استفاده نمی‌کند. ممکن است برای این کار بازدا‌شتش کنند، حتی به سلاخ‌خانه‌ی شهری بفرستند‌ش و کارش را بسازند. عبارت درست به قتل رساندن است، اما نمی‌توان از آن استفاده کرد.



🔖#لاشه‌ی_لطیف، #آگوستینا_باستریکا، #سحر_قدیمی، #نشر_چشمه


www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📙#کتاب_امروز

🤵🏼‍♀️بادیگارد

✍🏻#مینا
(به قول نویسنده، کتابی پر از چیزهای جادویی که برای خودمان در دل طلب می‌کنیم.)

اتفاقات بد با هم می‌رسند. ها‌نا ‌برو‌کس تو شرایط بدی‌ست. دختر بادیگارد داستان ما که همیشه سعی می‌کند شبیه به یک کوسه رفتار کند بعد از مرگ نا‌بهنگام مادرش و به‌هم‌زدن رابطه‌اش با دوست پسرش فقط دنبال یک کار است تا بتواند خودش را سرگرم کند و اینجاست که ماموریت جدید ها‌نا شروع می‌شود و آن چیزی نیست جز محافظت کردن از جذاب‌ترین بازیگر مرد دنیا جک ا‌ستیپلتن.

مادر جک سرطان دارد و او بعد از چندین سال تصمیم گرفته است به خانه‌ی کودکی خود برگردد تا خانواده‌اش را ببیند و در عین حال باید مراقب مزا‌حمی که در کمینش است هم باشد و برای این کار به ها‌نا نیاز دارد. اما زندگی جک هم کم راز و پیچیدگی ندارد! و باید دید این همکاری و آشنایی متفاوت چگونه می‌خواهد سرنوشت آن‌ها را رقم بزند.

داستان آشنایی جک و ها‌نا در کنار اتفاقات هیجان‌انگیز و ماجراهای غیر‌قابل انتظار داستان، شما را در یک عاشقانه‌ی متفاوت و با‌مزه با شخصیت‌های کله‌شق و دوست‌داشتنی غرق می‌کند. در این کتاب قرار است شادی و غم را با ها‌نا و جک تجربه کنید و شاهد یک عاشقانه‌ی جذاب و متفاوت باشید.

✔️#چند_سطر_کتاب

جک اخم کرد.بعد پرسید: «این همه قانون چطور باید توی ذهن من بمونه؟»
گفتم: «جزوه رو بخون؛ به دفعات زیاد و با ماژیک شبرنگ.»
ا‌حتمالش هست که لحنم کمی خشک‌مقدس‌گونه باشد.
جک تلفنش را با آهی زمین گذاشت. گفت: ببین، قرار نیست برم کلاب یا رستوران یا با غریبه‌ها تو جاهای غریب ملاقات کنم. فقط خونه می‌مونم یا با مادرم موقع نوبت‌هاش می‌رم دکتر.» آه کشید. «ضمنا... علی‌رغم میل باطنیم... چند بار می‌رم مزرعه والدینم، ولی اگه خدا بخواد، اون سفر‌ها کوتاهن و تعداد‌شون کمه. همین. من نیومدم اینجا تا خوش بگذرونم یا دردسر درست کنم یا کشته بشم. فقط اومدم تا پسر خوبی باشم و به مادرم کمک کنم.»
گفتم: « عالیه. این کار‌مون رو راحت‌تر می‌کنه.»


🔸#بادیگارد، #کاترین_سنتر، #محمد_مهدی_سروش، #نشر_کوله_پشتی

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

#کتاب_امروز

📘بازگشت

گویا شخصیت اصلی یک کارآگاه خصوصیه که یک دفتر هم داره. دنیا هم داره به دلیل نامعلومی تموم میشه و همه چی خر تو خره! کارآگاه داره خاطراتشو تعریف می‌کنه یا حداقل چیزیه که من فهمیدم!

اما روایت داستان خطی نیست. در واقع وقتی خیلی هم ماجراهای زیاد رخ نمیدن، روایت خطی ماجرا رو لوس می‌کنه. پس بهتره اونو بپیچونی تا خواننده درگیر بشه! الان چی شد کی به کیه. تابستونه ولی برف میاد، پمپ بنزین، سوخت نداره، یک خانواده سلاخی شدن و چیزهای عجیب دیگه.

پشت کتاب هم نوشته:  اثر درخشان دیگری از آندری نیکولایدیس که اسلاوی ژیژک فیلسوف آن را دیدار دشیل همت با اومبرتو اکو و اورهان پاموک می‌داند.

#چند_سطر_کتاب

آدم‌ها سررشته‌ی گناه‌اند، کل زندگی‌شان هم دست و پا زدن در میدان همین گناه‌آلودگی است. نه می‌شود از آن اجتناب کرد، نه انکارش کرد، تنها ابزار اصلاح و نجات در دست آدم‌ها هم مرگ است. ولی باز هوا برشان می‌دارد که اگر زندگی بیشتری ببخشند، به پر کردن چاله‌ی مقابل‌شان کمکی می‌شود؛ چاله‌ای که اگر موفق نشوند به نحوی پرش کنند نمی‌دانند با آن چه کار کنند جز اینکه بیاموزند نادیده‌اش بگیرند. همین می‌شود که با نهایت خودخواهی خودشان را تکثیر می‌کنند، انگار این گونه زندگی‌شان به بار می‌نشیند. ص170

🔹بازگشت، #آندری_نیکولایدیس، #خاطره_کردکریمی، #نشر_چشمه

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

کتاب_امروز
📙کِلر بودن آسان نیست
✍️#مهرنوش

دوران راهنمایی و کلا نوجوان بودن به خودی خود چندان راحت نیست. تغییرات جدید و دشوار و جدا شدن از دوست‌های صمیمی و درک نشدن توسط اطرافیان زندگی رو بد می‌کنه. رخ دادن یک حادثه برای اعضای خانواده دیگه خود جهنمه!

کلر واقعا اوضاع سخت رو می‌گذرونه و از عصبانیت در مورد وضعیتی که داره کم‌کم به افسردگی وارد میشه.

همه چیز در مدرسه و حتی کلاس ژیمناستیک خسته‌کننده شده بود. بیشتر اوقات فقط دلم می‌خواست زانوهایم را بغل کنم و هیچ کاری انجام ندهم، اما هر طوری بود جلوی خودم را می‌گرفتم. انگار دنیا رنگ‌هایش را از دست داده بود. حتی همه‌ی غذاهای دلخواهم مزه‌شان را از دست داده بود. دوستان بدون اینکه قصدی داشته باشند، آزارم می‌دادند، و دشمن‌هایم که... ولش کن. ص138

با بدتر شدن اوضاع استرس زیادی به کلر وارد میشه. مثلا وقتی پدرش رفته دکتر اینجوری با خودش فکر می‌کنه:

مامان خیلی دوست داره خبرهای خوب رو سریع بگه و اصلا هم خوشش نمیاد گند بزنه به درس و مدرسه‌مون. احتمالا الان کنار بدن بی‌جون بابا نشسته و با خودش میگه: خب اینکه قطعا مرده. البته بچه‌ها واقعا حق دارن بدونن، اما خب فایده‌ش چیه؟ کاری که نمی‌تونن انجام بدن و من هم اصلا دوست ندارم مزاحم فرایند آموزشی‌شون بشم. ص144


خلاصه که بحران نوجوانی گاهی می‌تونه همه چیز رو بدتر کنه. هرچند کلر رو از مسئولیت‌هاش معاف نمی‌کنه اما راه طولانی‌ای در پیش داره تا درک بهتری از اطرافش داشته باشه.

📕#کلر_بودن_آسان_نیست، #جردن_ساننبلیک، #حمیدرضا_مصیبی، #نشر_پرتقال
مناسب 12سال به بالا

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📘#کتاب_امروز
استخوان های آب نباتی

✍️#مهرنوش

خیلی‌هامون توی زندگی دنبال معجزه‌ایم. یه معجزه که چیزی رو تغییر بده که خودمون توان انجامشو نداریم. یا حداقل یک نشانه برای امید بیشتر.

آلیو دچار بیماری استخوان‌های شکننده هست و مجبوره روی ویلچر بنشینه چون با هر ضربه و حرکت کوچیکی ممکنه استخوان‌هاش بشکنن(دقیقا مثل خود نویسنده). اون با این وضعیت کمابیش کنار اومده و فعلا تنها آرزوش اینه که والدینش اجازه بدن مثل بقیه‌ی بچه‌ها به مدرسه بره و عادی زندگی کنه.

در همین حین بارش پرهای عجیبی توی شهرشون شروع میشه و شایعاتی شنیده میشه که یک مرغ زرین‌پر قراره بیاد و یک آرزو رو برآورده کنه...

این کتاب در عین حالی که کمی رئالیسم جادویی در خودش داره، هم‌زمان جنبه‌های اجتماعی و روانشناسی رو پیش می‌بره که فقط مربوط به یک بچه‌ی تنها نیست، بلکه هر کدوم از شخصیت‌ها به دلیلی دنبال "یک" آرزو هستند...

از این نویسنده دو کتاب دیگه هم ترجمه و منتشر شده که هر دوی اون‌ها هم پرطرفدار و جذاب هستند: "شهر معمولی" و "چیدن نور ستاره‌ها".

#چند_سطر_کتاب

همان‌طور که حرف می‌زد، صدایش آرام آرام بالاتر می‌رفت، مثل غباری که موقع بارندگی از روی سنگ‌فرش بلند می‌شود. حلقه‌ی دست‌هایم دور بدنم...تنگ...و تنگ‌تر می‌شد. انگار می‌خواستم از قلبم در برابر حرف‌هایش محافظت کنم. البته منطقی نبود. حرف‌های بدی نمی‌زد. مسخره‌ام نمی‌کرد، اما چیزی بدجور معذبم می‌کرد. مثل وقتی که جوراب در کفش کتانی گلوله می‌شود و دستتان نمی‌رسد تا صافش کنید.
گفتم: «این وسیله وحشتناک نیست.»
«چی عزیزم؟»
«ویلچر من وحشتناک نیست. فقط ویلچره. معمولیه. مثل دوچرخه‌ست. مثل هواپیما. مثل تخته اسکیتی که صندلی داره. فقط زمین بازی براش نیست.» به شوخی خودم خندیدم، اما او نخندید.
در عوض دستش را روی شانه‌ام گذاشت و با صدای بلند گفت: «اجازه میدی. برات. دعا. کنم؟» ص20

📕استخوان های آب نباتی، #ناتالی_لید، #نیلوفر_عزیزپور، #نشر_پرتقال، قیمت 290،000 تومان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕#کشفم_کن

✍🏻#مینا

بالاخره بعد از انتظار فراوان ترجمه‌ی دو جلد بعدی مجموعه‌ی "خردم کن" هم راهی کتاب‌فروشی‌ها شد و باید بگم درست به اندازه‌ی جلد اول کتاب، پر‌کشش، هیجان‌انگیز و جذ‌ابه😉

داستان با این‌که موضوع تکراری و کلیشه‌ای داره هر چی جلوتر میره طرفداران بیشتری به خود جذب می‌کنه و برای علاقه‌مندان کتاب‌های عاشقانه فانتزی کمتر کسی هست که اسم این مجموعه تا به حال به گوشش نخورده باشه.

داستان جلد دوم (کشفم کن) درست از جایی شروع می‌شه که جولیت و آدام بعد از پیوستن به نقطه‌ی امگا در همین حال که درگیر عشق یپچیده و پر از دست‌انداز خود هستن به رهبری کسل آماده‌ی جنگ با سازمان احیا میشن و جرقه‌ی این جنگ هم با گروگان گرفتن چند نفر از دوستاشون از منطقه‌ی امگا زده میشه. اما این‌بار اون‌ها آماده‌ی جنگی می‌شن که مستقیما توسط پدر وارنر هدایت میشه فرمانده‌ای که تا حالا خودش رو نشون هیچ‌کس نداده. اما الان برای ملاقات با جولیت آماده‌ست.

در این جلد جولیت دوباره با آرون ‌وارنر روبرو میشه و رازهای زیادی درباره‌ی قدرت خودش و مصونیت آدام در برابر اون رو می‌فهمه. اما آیا این تموم ماجراست؟ آیا با وجود وارنر و مشخص شدن معمای مصونیت آدام در برابر جولیت رابطه‌ی این دو نفر قراره ادامه داشته باشه یا وارنر بالاخره به هدف خودش می‌رسه؟

در "کشفم کن" و "رهایم کن" نویسنده علاوه بر اینکه به سوال‌های شما از جلد‌های قبلی پاسخ میده پای معماهای جدیدی رو هم وسط می‌کشه که شما رو برای خوندن جلدهای بعدی بی‌قرار‌تر می‌کنه.


🔸#چند_سطر_کتاب

سرم را دوباره و دوباره و دوباره تکان می‌دهم، زمزمه می‌کنم: «چرا داری باهام این کارو می‌کنی؟»
انگار می‌خواهد جواب بدهد اما بعد نظرش عوض می‌شود. نگاهش را سمت دیگری می‌چرخاند. چشمهایش را به سقف می‌دوزد و لبخند می‌زند، فقط یک ذره. می‌گوید: «می‌دونی، از همون روز اول که دیدمت تونستم تشخیص بدم یه چیزی تو وجودت بود که به نظرم فرق داشت. یه چیزی توی چشم‌هات که خیلی لطیف بود. خام و بی‌تجربه. انگار هنوز یاد نگرفته بودی چطوری قلبت رو از دنیا قایم کنی.»


#کشفم_کن، #طاهره_مافی، #شبنم_سعادت، #کتاب_مجازی، #پریان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

#کتاب_امروز
📚چهار فصل در ژاپن

✍🏻#مینا

فلو مترجم تازه‌کاری که بعد از ترجمه‌ی اولین کتاب خود دچار سردرگمی و ناامیدی پیچیده‌ای شده است بعد از یک قرار شام دوستانه زمانی که در قطار برگشت به خانه است کتابی را پیدا می‌کند که آغازگر سفری دگرگون‌کننده در زندگی یکنواخت او می‌شود.

کتاب یک جلد قهوه‌ای ساده دارد و روی آن خیلی ساده نوشته شده است: صدای آب
نوشته‌ی هیبیکی.
و همین. هیچ توضیحی اعم از نام انتشارات و ... ندارد و همین مورد کتاب را برای فلو مرموز‌تر نیز می‌کند و در ادامه تصمیم به ترجمه‌ی آن می‌گیرد.
برای فلو این کتاب ساده با جلد قهوه‌ای معجزه‌ای با خود به همراه می‌آورد که همه‌ی ما در سخت‌ترین لحظات زندگی‌مان منتظر آن هستیم.

کتاب از آیا‌کو پیرزنی با شخصیتی محکم و متفاوت حرف می‌زند که کافه رستورانی کوچک را اداره می‌کند اما در واقع در این کافه در کنار پذیرایی از افراد مختلف آماده‌ی هم‌صحبتی با انسان‌های غریبه و آشنا است.
تا زمانی که تصمیم می‌گیرد از نوه‌ی پسر مرحوم خود به مدت چهار فصل نگهداری کند. کیو، پسری 19 ساله که با رد شدن در آزمون پزشکی مادر خود را ناامید کرده مادری که همیشه برای جلب رضایت او تلاش می‌کرد و حالا درمانده‌تر از همیشه مجبور به سفر به روستای کوچک و دورافتاده‌ی مادربزرگ خود است مادربزرگی که فقط تعریف او را شنیده است!

📕#چند_سطر_کتاب

سرش را چرخاند و به کولترین نگاه کرد که روی فرش حصیری دراز کشیده و در خود جمع شده بود.
در خواب پاهایش تکان می‌خورد. «اگه جای گربه‌ها باشی می‌فهمی که اونا رویا‌بافی می‌کنن، ولی نمی‌ذارن این رویاها تمام وقت و وجود‌شون رو مختص خودشون کنن. ولی آدم‌ها کاملا اینطور‌ی هستن. ما در قبال تبدیل کردن رویا‌هامون به واقعیت، احساس اجبار می‌کنیم... و این همون چیز‌یه که هم باعث خوشحالی و هم باعث نارضایتی ما میشه.»

#چهار_فصل_در_ژاپن، #نیک_بردلی، #ثمین_سلاجقه، #انتشارات_دانش_آفرین


www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕 #کتاب_امروز
#سروتونین

#مهرنوش:
سروتونین یک کتاب جامع در مورد سلامت روان هست که برای مخاطبینی با طیف سنی نوجوان تا بزرگسال نوشته شده. در زمینه‌ی احساسات و بلوغ کتاب‌های مختلفی تالیف شدن ولی این یکی جنبه‌های مختلفی از جمله فشارهای شبکه‌های اجتماعی، نحوه‌ی کاهش استرس، دوست‌یابی و نحوه‌ی کمک گرفتن در موارد بحرانی رو مطرح کرده.

شاید ظاهر کتاب کمی کودکانه باشه ولی مطمئن باشید در خیلی از موارد می‌تونه به همه‌ی افراد با هر رده سنی‌ کمک کنه.

"همه‌ی احساسات عادی‌اند، حتی احساسات بد. بنابراین اگر احساس بدی داشته باشی، معنی‌اش این نیست که آدم بدی هستی، اما باید یاد بگیری چطور به احساساتت واکنش نشان بدهی و با خودت مهربان باشی." ص37

دوست سمی ممکن است...
🔹مدام بهت بگوید اشتباه می‌کنی، فرقی هم نمی‌کند تو چه بگویی.
🔹مدام از کارهایت انتقاد کند و کارهای خجالت‌آوری را که در گذشته انجام داده‌ای، به رخت بکشد.
🔹درباره‌ی چیزهایی که بهشان علاقه داری یا خوب انجامشان می‌دهی، بدگویی کند یا حرف‌های تحقیرآمیز بزند. ص88

📕 سروتونین روزی یک وعده ناشتا (چگونه مراقب سلامت روان خودمان باشیم؟)، #آلیس_جیمز، #لویی_استوول، #آرزو_قلی_زاده، #نشر_پرتقال

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

سوپ آنقدر تند بود که تمام درماندگی‌ام را سوزاند و مثل ظرفی که توی آب جوش خیس خورده و ساییده شده، تمیز و سرحال به رختخواب رفتم.

📘#کتاب_امروز
خمیر ترش

#مهرنوش:
لوئیس از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده و در کار خودش متخصصه. یه شغل خوب بهش پیشنهاد شده که حقوق بالایی هم داره و باید به شهر دیگه بره. اما شغل جدید با همه‌ی هیجانش، چیزی جز استرس و کم‌خوابی و غذای بد و ساعت‌های کاری طولانی به دنبال نداره.
در همین حال، یک آگهی "سوپ تند" تغییر بزرگی در مسیر زندگیش ایجاد می‌کنه. یک کاسه سوپ تند و یک تکه نان خمیر ترش، اون رو موقت به زندگی واقعی برمی‌گردونه. و وقتی می‌فهمه آشپزهای سوپ تند می‌خوان به کشورشون برگردن، انگار چیزی رو داره از دست میده.

به این شدت نه ولی ممکنه خیلی از ماها در جایگاه لوئیس قرار گرفته باشیم و خودمون رو در جایی ببینیم که نمی‌دونیم علاقه‌مندی و استعدادمون در چیه، و فقط برای حفظ وضعیت موجود تلاش می‌کنیم.

🥖نان خمیر ترش رو شاید دیده باشید. همون نون‌های چاقی که روی اون‌ها ترک خورده و بعد برش خوردن حفره هم داره. برای پختنش باید همیشه به خمیر ترش که ماده اصلی نونه، غذا بدید و ازش مراقبت کنید.

📕فقط اینکه گاهی به چیزهایی توی کتاب برمی‌خورم که احساس می‌کنم مترجم یا ویراستار اصلا با زبان فارسی آشنایی نداشتن!! مثلا اسم شرکت رو نوشته ژنرال دکستریتی! کاری به تلفظ اصلیش ندارم ولی در فارسی ما اسم شرکت‌ها رو معمولا جنرال می‌نویسیم و ژنرال مفهوم دیگه ای برامون داره. یا مثلا در جای دیگه نوشته: دک و پوز مهربان یک بازآور طلایی را داشت. به جان بچه‌هام اگه پانویس نداشت عمرا می‌فهمیدم بازآور طلایی چیه!
حتی می‌تونید گوگل کنید ولی هیچ رفرنسی براش نیست.
(اسم نژاد سگ "گلدن رتریور" رو ترجمه کرده. چرا باید اسم نژاد ترجمه بشه؟)

🔹خمیر ترش، #رابین_اسلون، #سحر_حدیقه، #نشر_خوب

www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📚#زیاد_بهش_فکر_نکن

✍🏻#مینا

شما در این کتاب با راهکارهای عملی برای عبور از پیچ‌های استرس در جاده‌ی زندگی آشنا خواهید شد!

اگر طرفدار کتاب‌های انگیزشی و روانشناسی هستید اما از تکراری شدن و مشابه بودن موضوعات و صرفا تئوری بودن کتاب‌ها خسته شده‌اید و از طرفی با آشفتگی و نشخوار‌های ذهنی یا به عبارت رایج‌تر امروزه (overthink) نیز دست و پنجه نرم می‌کنید این کتاب عصای دست شما خواهد بود.

نویسنده در ابتدای کتاب از شما می‌خواهد که تمرین‌ها را قدم به قدم و با دقت انجام دهید تا به نتیجه‌ی مورد نظر برسید.

در این کتاب شما با علل ‌تقلای‌ ذهنی، تاثیر محیط پیرامون، آثار روحی روانی اضطراب، ارائه‌ی چند فرمول ضد استرس، روش‌هایی برای مدیریت استرس، مدیریت زمان، چگونگی دستیابی فوری به ذن و... آشنا خواهید شد.

▪️#چند_سطر_کتاب

همه ما در دنیایی پیچیده، بیش از حد تحریک‌برانگیز و بسیار هوشمند زندگی می‌کنیم. بیش از حد فکر کردن، واکنشی به این روند در زندگی است. اما بیش از حد فکر کردن چیست؟ هما‌ن‌طور که از نامش پیداست، غریزه‌های شناختی و عادی ما را به تکاپو می‌اندازد. تفکر افراطی زمانی رخ می‌دهد که فرایند‌های فکری ما از کنترل خارج شوند و ناراحت‌مان کنند.

📗زیاد بهش فکر نکن، #نیک_ترنتون، #الهام_همت_آبادی، #زیبا_قمصریان، #نشر_شمعدونی

www.klidar.ir
t.me/klidarNews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📘#کتاب_امروز
پیرانِزی

✍️ #مهرنوش:
پیرانزی یک رمان فانتزی عجیبه! دنیایی که خلق کرده سرد و مرطوب و خوفناکه. نه اینکه موجودات ترسناک داشته باشه، نه. بلکه سرگذشت یک انسان تنهاست! "پیرانزی" در یک خانه زندگی می‌کنه که صدها تالار و راهرو داره و در آب محصوره. گاهی آب تا بخش‌هایی از خانه بالا میاد و اون مجبوره به تالارهای خشک پناه ببره.
هیچ همدمی نداره به جز مجسمه‌های فراوان که تالارهای خانه رو پر کردن و "دیگری". دیگری مردیه که پیرانزی هر هفته به دیدارش میره تا مشاهداتشون رو باهم به اشتراک بذارن.

اما چرا پیرانزی و دیگری تنها در این عمارت عجیب زندگی می‌کنن؟ اون چیز خاصی به خاطر نداره و منابعش محدود هستن، اما دیگری گاهی بهش چیزهایی مثل کفش، ساندویچ، کیسه خواب و غیره می‌ده.

ارتباط این دو فرد نسبت به هم‌دیگه، و نسبت به جهان اطرافشون چیزهای مختلفی رو به ذهن خواننده میاره. کمابیش مثل "در انتظار گودو" ولی در قالب دیگه‌ای.

بعد از مدت‌ها، رمانی شگفت‌انگیز و خلاقانه اومده تا شما رو غافلگیر کنه و از دنیای معمولی دور بشید.

#چند_سطر_کتاب

با اعتراض گفتم: «ولی نمی‌فهمم. من یه حافظه‌ی قوی دارم. هر تالاری رو که تا حالا دیدم، یادمه. اینجا هفت هزار و ششصد و هفتاد و هشت تالار وجود داره.»
«تو هرگز چیزی رو درباره‌ی هزارتو فراموش نمی‌کنی، به خاطر همینه که همکاری و کمک تو در انجام این کار برای من ارزشمنده، ولی تو بقیه چیزها رو فراموش می‌کنی. و البته زمان رو هم گم می‌کنی.»
وحشت زده گفتم: «چی؟»
«زمان. تو همیشه زمان رو گم می‌کنی.» ص67

🔹پیرانزی، #سوزانا_کلارک، #پریسا_موسوی، #نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕#دشواری_زندگی


✍️#مینا
رابرت فراست شاعر _وقتی حرف از رنج و درد انسانی مطرح است_ می‌گوید: «راهی جز عبور از دل آن وجود ندارد.»
در همان پیش‌گفتار اولیه، نویسنده آب پاکی را روی دست خواننده گرامی می‌ریزد و با رک‌ترین جمله‌بندی ممکن می‌گوید که برنامه‌ریزی و و راه و روشی برای غلبه بر رنج ارائه نداده است بلکه با تکیه بر فلسفه، نه روانشناسی، یک کتاب تسکین‌دهنده و یک متن روشنی‌بخش ارائه کرده است.

نویسنده در فصل اول از تاثیرات ناتوانی‌های جسمی و درد صحبت می‌کند. در فصل دوم بحث عمیق تنهایی و نیاز را بررسی می‌کند و در فصل سوم از فقدان و پایان رابطه و جدایی حرف می‌زند. و به ترتیب در فصول چهارم تا هفتم نیز از شکست شخصی، عدالت، پوچی و امید صحبت می‌کند و به طور کلی نگاهی به آینده انسان در جوامع امروزی با مشکلات رایج می‌اندازد.
هر چند که خود نویسنده تقلب کوچکی نیز به خواننده می‌رساند و در میان سخنان خود می‌گوید که هدف اصلی و یک گشایش بزرگ را در فصل ششم برای خواننده پنهان کرده است.

از نظر من به شکلی قابل توجه این کتاب مثل یک کلید است که در میان بحران‌های زندگی دری را به روی شما باز می‌کند که هیچ جلسه‌ی درمان یا هم‌صحبتی دوستانه‌ای به اندازه‌ی آن تاثیرگذار نیست.

🔶#چند_سطر_کتاب

به استثنای موارد نادر، حتی کسانی که دیدگاه خود را کمی دست پایین‌تر می‌گیرند، به دنبال نظریه‌پردازی درباره‌ی زندگی خوب هستند، نه زندگی بد. آن‌ها بر لذت تمرکز دارند، نه درد؛ بر عشق، نه فقدان؛ بر موفقیت نه شکست.

🔺#دشواری_زندگی، #کی_رن_ستیا، #سارا_پورحسنی، #نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

#کتاب_امروز

📗نیک سرشت

🔸اگر والدی هستید که در وقایع چالش‌برانگیز تربیتی دچار درماندگی، فرسودگی و ناامیدی می‌شوید و دست آخر به دنبال مشاور خوب و کار‌بلدی برای کمک گرفتن هستید، و یا اینکه قصد فرزند‌آوری دارید و با هراس از مشکلات تربیتی در آینده دست به گریبانید، این کتاب می‌تواند بسیار مفید باشد.

🔸نویسنده که خود، روانشناس بالینی‌ست و در حوزه‌ی کودکان سال‌ها تجربه دارد در این کتاب کوشیده است؛ خلا آموزشی مهم‌ترین شغل دنیا یعنی فرزند‌پروری را با بیان موضوعات مختلف و پر‌چالش در این زمینه، پر کند.

#چند_سطر_کتاب

سالهای نخست مهم‌اند.
فرزندان قبل از این‌که بتوانند صحبت کنند، از طریق ارتباط با والدین‌شان یاد می‌گیرند که چه چیزی پذیرفتنی یا شرم آور، کنترل‌پذیر یا خارج از تحمل است. در این صورت، «خاطرات» ما از دوران کودکی در واقع مهم‌تر از خاطراتی است که در سال‌های آخر می‌سازیم؛ نحوه‌ی تعامل والدین با بچه‌ها در سال‌های نخست‌شان، طرح کلی‌ای را شکل می‌دهد که با خود وارد دنیا می‌کنند. فرزندان اطلاعاتی را که از طریق این تعاملات گرد می‌آورند هضم می‌کنند و آن را به کل دنیا تعمیم می‌دهند. ص51

📗#نیک_سرشت، #بکی_کندی، #شقایق_الکائی، #نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕#کتاب_امروز
فابل

✍️ #مهرنوش:
فابل چند سال تک و تنها توی جزیره‌ی جوال زندگی کرده و از راه غواصی و استخراج سنگ‌های قیمتی زندگی‌شو گذرونده. زندگی در جایی که کسی اونو عضوی از جامعه نمی‌دونه و هر لحظه ممکنه یه نفر اونو بکشه و بندازه ته دریا، از فابل یک دختر سرسخت ساخته.

فابل می‌خواد هر طور شده از جوال بره و پدرشو پیدا کنه ولی انگار پیدا کردنش ساده‌تر از زندگی توی جوال نیست. شاید بهتر باشه با خاطرات گذشته خداحافظی کنه و با واقعیت کنار بیاد.

از این کتاب خیلی انتظار موجودات جادویی و اتفاقات خارق‌العاده نداشته باشید، اما قدرت سری فابل و ماجراهایی که روی دریا پیش میاد، جذاب و غیرقابل پیش‌بینی هستن.

البته این کتاب کمی چاشنی رمانتیک هم داره، اما چطور میشه به کسی اعتماد کرد؟ توی دریا زندگی سخته و هرکسی باید هوای سر خودشو داشته باشه، از کجا معلوم کی داره باهاش بازی می‌کنه و کی واقعا بهش اهمیت میده؟

در ضمن، ظاهرا این کتاب سه جلدیه و یک جلد فرعی هم داره که فابل اولین بخش از مجموعه‌ی دریای باریک محسوب میشه. جلدهای بعدی به ترتیب همنام و آخرین میراث هستند. جلد فرعی هم مخصوص "سینت" پدر قدرتمند و عجیب فابل هست.

#چند_سطر_کتاب

همین که به سطح آب رسیدم، چیزی دور بازویم حلقه شد و پیش از آنکه حتی فرصت نفس کشیدن پیدا کنم، دوباره مرا به زیر کشید. زیر آب فریاد زدم و آخرین ذخیره‌ی هوا در ریه‌هایم هنگام تقلا کردن از سینه‌ام خارج شد.
از میان دسته‌ی ماهی‌ها که زیر پایم شنا می‌کردند، صورت کوی را دیدم که به من نگاه می‌کرد و هر دو دستش را محکم دور مچم حلقه کرده بود. با پایم به شانه‌اش لگد زدم، انگشتانش سُر خوردند و از مچم جدا شدند. دیدم تار می‌شد، با این حال با آخرین سرعتی که می‌توانستم، به سوی نور در سطح آب پا زدم. ص26

📙#فابل، #آدریان_یانگ، #پگاه_خدادی، #نشر_کتاب_مجازی، 313صفحه
www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…

کلیدر

📕#پنگوئنی_به_نام_اینشتین

✍🏻#مینا

بامزه ترین و سرگرم کننده ترین کتابی که می‌توانید به خودتان هدیه بدهید🎁

📌پشت کتاب نوشته شده است خوانندگان هفت تا هفتاد ساله عاشق این کتاب می‌شوند.

تصور کنید یک روز که خانواده را برای گردش به باغ وحش می‌برید تصادفا یک پنگوئن باهوش و بانمک از شما خوشش بیاید و روز بعد با یک کوله‌پشتی دم در خانه‌ی شما باشد. برای پذیرفتن یک عضو جدید در خانواده‌ی خود آماده هستید؟
بهتر است آماده باشید چون اینشتین پنگوئن جالب و بامزه‌ی داستان قصد رفتن ندارد.

وقتی که خانم و آقای استوارت و ایموجن و آرتور برای خوردن شام آماده می‌شوند زنگ در خانه به صدا در می‌آید و مهمانی پا به خانه‌ی آنها می‌گذارد که قرار است زندگی آنها را متحول کند.
پنگوئنی که بهترین دوست و همدم اعضای این خانواده می‌شود و با آن‌ها از شادی‌ها و سختی‌ها عبور می‌کند و در کنار تمام این‌ها رازهای خود را هم دارد. در واقع سوال اصلی این است که اینشتین از کجا آمده است؟! و از خانواده‌ی استوارت چه می‌خواهد؟!

شیرین و دلنشین بودن ایده‌ی داستان در کنار محیط خانوداگی دوست داشتنی استوارت‌ها و طنز جالب کتاب این داستان را برای شما به‌یاد‌ماندنی خواهد کرد.

#چند_سطر_کتاب

اما پنگوئن قبل از آنکه خانم استوارت حرفش را تمام کند وارد راهرو شده بود. آقای استوارت در را پشت سر او بست و مودبانه کوله‌پشتی‌اش را گرفت. وقتی همگی به آشپزخانه رفتند، آرتور فکری را که در ذهنش بود با صدای بلند گفت: «پنگوئن‌ها لازانیا دوست دارند؟»
از قضا این پنگوئن خیلی لازانیا دوست داشت، اما آداب غذاخوری چندان سرش نمی‌شد. قبل از اینکه بقیه شروع به خوردن کنند، سر میز نشست و غذایش را تمام کرد.

📕پنگوئنی به نام اینشتین، #ایونا_رنجلی، #عذرا_گلفام،
#نشر_میلکان

www.klidar.ir
t.me/klidarnews
instagram.com/instaklidar

Читать полностью…
Subscribe to a channel