حسود نیستم ولی ماتحتم میسوزه وقتی میبینم بعضی آدمها در طول روز استرس و اضطراب ندارن و شبها هم تا سرشون رو میذارن روی بالش خوابشون میبره و بالای ۸ ساعت خواب با کیفیت دارن :(
»استووی«
حسود نیستم ولی ماتحتم میسوزه وقتی میبینم بعضی آدمها در طول روز استرس و اضطراب ندارن و شبها هم تا سرشون رو میذارن روی بالش خوابشون میبره و بالای ۸ ساعت خواب با کیفیت دارن :(
»استووی«
این خانوم مسیر سالن زیبایی تا محل مهمونی رو
دقیقا با چه وسیله نقلیهای میخواد بره با این برج ایفل روی سرش؟
»marcus...«
تا یک سال دیگه با خانوادم زندگی کنم مستقل میشم
مستقل تو یه تیمارستان بزرگ
»جاست عرفان«
منتظرم تا خریدم فاکتور کنه آقایی وارد میشه سلام میکنه به خانم فروشنده میگه نوار بهداشتي فلان مارکو داری خانم میگه نه اما مارک y رو داریم
میگه نه خانومم به طرح مشبک این مارک آلرژی داره
زنگ میزنه به خانومش عزیزدلم اون مارک رو ندارند برم فروشگاه دیگه یا مارک دیگه بخرم
جعبه شیرینی و گل مختصر و زیبای تو دستش نشون میده که به جزئیات توجه میکنه
خریدشو انجام میده
پ ن:خوشحالم که نوار بهداشتی از کیسه سیاه دراومده و حالا آقایون انقدر آگاه شدن که پریود تابو نیست
هیس نیست
زشت نیست
»موکاخانِم«
اینم هندل میکنی و میگذرونی و بعدش هم میبینی اونقدرا هم که تو ذهنت بزرگش کردی بزرگ نبود چون واقعاً زندگی همینه.
*Z*
مامانم گفت اصلاً خیلی غصه میخوردی مادر، سیاه شده بودی.
مامان جان غصه میخوردم ولی سیاه هستم :)))))
• ةیچرالملوک •
از خوبياى دهه شصتى بودن اينه كه نه كسى ازت انتظار داره بامزه باشى، نه طنز بالا ازت ميخوان، كلاً هيچ انتظارى ازت ندارن
هر كارى هم كنى ميگن عيب نداره دهه شصتيه ديگه
• 🇫🇷كوردليا •
چند سالت بود فهمیدی اینو؟ :)))
هر خرید اینترنتی که داری اسمشو بنویس بعد ایمالز هم کنارش بنویس، ارزون ترین قیمتارو برات میاره
• Iman •
چقدر حالم بده از دیشب.
مادر و نوزاد هردو موقع زایمان فوت میکنن، چرا؟ بچه یک هفته تو شکم مادر مرده بود، خواهر شوهرش که یک دکتری بوده بهش گفته صبر کن بچت زنده میشه نمیخواد بری دکتر.
بعد یک هفته که با خونریزی زیاد میره دیگه دیر بوده و بدن مادر پر از عفونت شده بوده! و تمام
•poone•
توی کرمانشاه یه شغل داریم به اسم "هامه تهران"
از هر کی میپرسی ب چی مشغولی میگه
ولا هامه تهران(رفتم تهران)
• Mr.S.P •
این عکسهایی که پسرهای بدنساز میذارن یادم انداخت که در عهد عتیق خدا زده بود پس کله یه پسره بدنساز و از من خوشش میومد، یه روز دوستم گفت خوب چرا به این پا نمیدی؟ بهش گفتم ببین من لازم دارم بدونم اگه با شوهرم دعوام شد و اون خواست من رو بزنه من هم میتونم بزنمش به این زورم نمیرسه!!
»دیکتاتور حانیه«
اینو تو یه نونوایی دیدم؛ بعدش آروم اسلحه رو برگردوندم پشتم و به تیم اشاره کردم که کنسله برگردیم
»حشمت کرایست«
به مامان ویل میگم مغز بچه کامل تشکیل شده، میگه درباره مغز مطمئن نیستمچون حداقل نصفش مال پسر منه که عقل درست حسابی نداره 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
مادرشوهر تراز ❤️
*داف هلندی*
باباها وقتی مریض میشن چرا اینجوری رفتار میکنن؟!
یادمه شش هفت سالهم بود بابام یه سرماخوردگی ساده گرفته بود قشنگ داشت وصیت میکرد، میگفت بعد مرگم تو مرد این خونوادهای لطفا مراقب خونوامون باش پسرم
منم زار زار گریه میکردم
*خلافکار*
من برای اینایی که گل و بته میفرستن از قصد قلب قرمز میفرستم معذب شن.
• Ida Khalili •
پسرا اولین دیت ببریدش اتاق فرار چون :
۱. میترسه میاد بغلت
۲. حس مراقبت کردن بهش میدید
۳. اگه خودش اوکی بود دستش رو میگیرید
۴. حواستون بهش هست
۵. اگه حالش بد شه باهاش حرف میزنین
۶. آرومش میکنین
۷. اگه خودش راضی بود بغلش میکنین
• parmida •
امیدوارم دعاجادو و طلسم و چشم خوردن و اینا واقعا وجود داشته باشه، من اصلا تنهایی نمیتونم مسئولیت همه گندایی که زدمو به عهده بگیریم. :))))
•روانشناس روانی•