به همه اونایی که سالها برای انتخاب رشته ادبیات انگلیسی مسخرم کردن، بهم ذرهای باور نداشتن و گفتن آیندهای نداری:
لطفا بهم پول قرض بدین 🙏
》Mr Magpie《
همین الان یکی از دخترای اتاق روبه روییمون، در اتاقمو زد گف بیا این بستنی براتو، شیرینی زید زدنمه، بقران.
》Phrenic|فِرنیک《
چقدر ی مرد میتونه انقدر بیشرف باشه ،اینطوری قلب زنشو بشکونه
شاید زنه ب روی خودش نیاره ولی هیچوقت فراموش نمیکنه
بعضیا واقعا لیاقت بچه دار شدنو ندارن
》ماهی《
یکی از دوستام همیشه میگفت دغدغه م اینه دخترا جواب سلامم رو نمیدن ….
این الان مهاجرت کرده چین، میگم مشکلت حل شد؟ میگه الان مشکلم اینه کلا بلد نیستم سلام کنم زبونشون سخته😂
》دایی ممدويچ《
پرونده جنایی خوندن فقط اونجاش که متوجه یسری الگوهای رفتاری مشابه بین خودت و قاتل سریالیه میشی😘😘😘😘😘
》houman《
دوستان حساب این آموزش رو از سایر آموزش ها جدا کنید و به هیچ وجه وبینار رو از دست ندین ✅
جهت ثبت نام رایگان شمارتون رو ارسال کنید:
@ravan7070
قبل از تکمیل ظرفیت اقدام کنید❌
بزرگسالی اونجاست که میخوای گریه کنی ولی گریه نمیکنی چون سردرد میگیری و نمیتونی به کارهات برسی.
• مهرناز •
من برگشته بودم ایران، تا چند روز چمدونامو باز نکردم. چون روم نمیشد وقتی خونه شلوغه، چمدونامو باز کنم و لو بره که واسه خواهرم، ده برابر بقیه سوغاتی آوردم🥲
من واقعا دوست دارم همه چی مال خواهرم باشه.خیلی از ذوقی که تو صورتش میبینم کیف میکنم.
• هدفون •
برای منبع این پروژه میخوام از باسنم عکس بگیرم و بذارم توی فایل چون واقعا از ماتحتم دراوردم یک سری چیزها رو.
•یاسمین•
از وقتی مادر شدم فاز مادرایی که میگن بچمون باهوشه بچمون خاصه بچمون بزرگتر از سنشه بچمون حتما دکتر میشه فلان میشه رو درک نمیکنم!
من فقط میخوام این بچه سالم باشه و زندگی کنه و لذت ببره همین!کاری که یه عمره ما نکردیم و همیشه بهمون حس ناکافی بودن دادن...
》Ye Dis Mah《
یه روستایی هست اطراف کرج محصول این روستا گیلاسه.
چند سال پیش گنجشکا حمله میکنن به این روستا گیلاسارو نابود میکنن، اهالی روستا با هم میشینن فکر میکنن چیکار کنن که گنجشکا نیان تو روستا، بعد از کلی همفکری تصمیم میگیرن پل ورودی روستارو خراب کنن😂😂
این داستان واقعیت داره.
》sushiyant《
صدای جیغ و داد و خنده اومد، باباشون دستشویی بوده، دوتایی بدو بدو رفتن تو. باباشون گفته برین بیرون! پریدن در رو از تو قفل کردن گفتن میخوایم مامانو گیر بندازیم! باباشون گفته نوابغ خودتون تو دستشویی در رو بستین رو خودتون، مامان که بیرونه!🤣
》مامان شالی و البرز《
زنعموم عمهم اینارو مهمونی دعوت کرده و بعد بخاطر اینکه عمهم موقع خوردن غذا به خورشتش نمک زده، باهاشون قهر کرده=====)))))))))))))))))
》Tragic Scott《
بچه ها شوخی میکنین دیگه
یعنی چی از گارسون رستوران و پیک و کارگر میوه فروشی و پاکبان و ...تشکر نمیکنین چون شغلشونه و پولشو میگیرن
من از هرکسی که داره جلوم خم و راست میشه تشکر میکنم، خیلی هم میکنم، حتی اگه خیلی هم پول بابت کارش بگیره
شعور داشته باشین ناموسا
》يواشكي هاي يك زن شوهردار《
طبقه پایینی معتاده و بوی گل پیچیده تو اتاقم.
رفتم پیش بابام که بیا برو تذکر بده بوی گل کل اتاقمو برداشته.
یه نگاه چپکی بهم انداخت که تو از کجا میدونی گل چیه و بوش چطوریه؟ با کیا میگردی؟😐
متاسفانه قرار بود همسایه به چوخ بره ولی نمیدانم چرا من رفتم😐😐
》موگلی فامیلمون《
یکی از دوستانمون برای اینکه مهریهی همسرش رو نده، همهی اموالشو به نام پدرش میزنه، الان باباهه دو زار هم برنمیگردونه، کار به شکایت بازی رسیده!
قسمت دردناک و جانگدازش اینجاست که باباهه دوست دختر داره، خرج سفرهای خارجیو تمام عمل های زیبایی و چیتان پیتان خانم رو از اموال پسرش میده :))
》SeTaRe《
به نظرم از اول به ما آدرس غلط دادن، گفتن به موفقیت فکر کن، به رتبه، به دانشگاه، به کار خوب، به درآمد بالا؛ ولی یبار نگفتن به خودت فکر کن، ببین تو چی استعداد داری، به چی علاقه داری، همونو دنبال کن..
》Behnam Eslami《
یه بچه رو اون روز آوردن ده ساله حدودا، یه مشکلی تو آزمایشش بود که علتش تغذیه ی نامناسب بود، باباش گفت بهش تذکر بده بگو اگه همش چیپس و پفک بخوری سکته میکنی میمیری :|
اقا ما گفتیم این حتما شوخی میکنه منظورش اینه جدی بهش تذکر بده.
بچه رو آورد تو همونقدر که بلد بودم به زبان ساده بهش گفتم تغذیتو درست کن اینارو بخور اونارو نخور و فلان و اینا
یهو باباش جلو بچه گفت: آها یعنی اگه چیپس و پفک نخوری دیگه سکته نمیکنی بمیری :/
نه یه بار، بلکه ۳ بار، مادرشم همراهیش میکرد.
واقعا آموزش مسائل تربیتی به پدر و مادرا ازون هزاران چیزی هست که تو مملکت بهش توجه نمیشه.
فقط بزا، وام بگیر، سیرش کن
》Pouya《
همکارم پرسید انگشترت رو از برند shaqkqkwqjqkqo1jq تو فرشته خریدی؟ گفتم: نه از دستفروشهای تئاترشهر.
گفت: آهان.
=)))))))))))))))))))))))))))))))))
*مولر.*
تو زندگیم همیشه سعی کردم مشورت کنم تو هر کاری
اما اخیرا در پیدا کردن آدممناسب دچار مشکل شدم
در حدی که میخواستم رزومه بنویسم با دوتا آدم نا مناسب مشورت کردم و انقدر وسواسی شدم که الان یک ماه شده یک رزومه ساده نمیتونم بنویسم.مشورت زیاد یک جاهایی گمراه میکنه آدمو.
•Fariba•