رفتم تو کفشفروشی، داشتم به همسر میگفتم به نظرت کدومش قشنگه؟
یه دختر ۴-۵ ساله اومد با انگشت یه کفش نشون داد گفت صورتی قشنگه! صورتی بخر!
آخه جوجههههه 😂😍
》خانمِ خسته《
ولی من یادمه مامانم تو ٣٠ سالگی آدم بزرگ بود، واقعا بالغ بود، یا هر ٣٠ ساله دیگهای که اون وقتا میدیدم.
ما چی؟ هرکدوم یهجور اسکلیم.
》پانته عا《
هوا یه جوریه که شیکترین لباس دنیا رو هم بپوشی بعد از ده دقیقه بیرون موندن شبیه نوید محمدزاده تو ابد و یک روز میشی.
》مخاطب تنهای باد ها《
با مامانم یه قهر کوچولو کردم. خواهرم ازش پرسید با هم قهرید. گفت آره کات کردیم دیگه به هم بر نمیگردیم:)))
》ᴀꜱᴇᴍᴀɴ《
بچههام وقتی معنی کلمهای رو به انگلیسی بلد نیستن، فارسیش رو توی قالب گرامر انگلیسی استفاده میکنن.
مثلا پسرک داره دستاشو کفمالی میکنه به خواهرش میگه: آی اَم کَفینگ :)))
》فادر آو دراگونز《
یکی از راه های شناختن رفیق خوب تعهدش نسبت به پارتنرش هست!
وقتی یه آدمی نسبت به همسرش یا دوست دخترش تعهد نداره به توهم تعهد نخواهد داشت.
اگر دوستی داری تو رابطه عاطفیه و داره هرز میپره بذارش کنار چون روزی به تو هم خیانت میکنه.
》حآمد حکمت《
یه بار عکس بابام رو گذاشتم پروفایلم
عمه بزرگوارم پیام داد
داداش خوبی ؟
پسره اسکولت چطوره ؟
》انبه《
آقا پسر .وقتی خواهرت فمینیسته یعنی یه دشمن خونی داری که حتی همسر برادرش رو هم تحریک میکنه که اجازه نده شوهرش تنهایی بره خونه مادرشون!
همسر برادرش رو تحریک میکنه که درآمد برادرش رو در نظر نگیره و بدون هماهنگی خرید کنه
تو فکر کن اینها که این بلاها رو سر برادر خودشون میارن با پسر مردم چی میکنن
•Star•
ما میگرنی ها
عصبی بشیم بدبختیم
غذامون دیر بشه بدبختیم
یکی ادکلن تند بزنه بدبختیم
آفتاب بخوره تو سرمون بدبختیم
سروصدا زیاد بشه بدبختیم
دستشویی دیر بریم بدبختیم
ما تو هر حالتی بدبختیم..خدایی بیشتر هوای مارو داشته باشید..
باتشکر..یه میگرنی
•بابای دینا نیما•
بله دوستان، دوباره برای مامانم اورشیر کردم و حالا داره بهم میگه روزی ۱۲۹ بار بگو «یا لطیف» تا عاشقت بشه=)))
•Coco•
🔴 نتیجه کل کنکور سراسری اعلام شد
▫️نمرۀ کل داوطلبان نوبت اول آزمون سراسری و اسامی چند برابر ظرفیت مربوط به متقاضیان پذیرش دانشجو-معلم بر روی سایت سازمان سنجش قرار گرفت.
•OPT•
امروز اسنپ گرفتم یهو یه موش کوچولو سرشو اورد بیرون و کل مسیر نگام میکرد🥹😍
》قراردادفرانشیز《
دانستن همیشه خوب است!
نگید انتگرال و مشتق که در ریاضی خوندیم کجا به درد میخوره!؟
پنج سال از آخرین باری که بخیه زدم گذشته!
فکر میکردم دیگه هیچوقت دونستن روش بخیه زدن به دردم نمیخوره.
امروز دوباره به دردم خورد.
برای دوختن لباس و مخصوصا گره آخر از یک روش بخیه زدن استفاده کردم:))))
》Echinops Kurdicus《
تو تاکسی بودم یه بوی خیلی بدی اومد راننده پیله کرده بود الا و بلا کار تو بوده،
گفتم داداش بخدا من قیافهم تابلوعه وگرنه من نیستم، گفت پس ثابت کن
چجوری ثابت کنم بیشرف؟ ده گردش اخر باسنمو برات بگیرم؟
》خلافکار《
بچه که بودم عروسکمو گم کردم بعد آگهی نوشتم رو کاغذ و ۵تا شکلات جایزه گذاشتم تا پیدا بشه
آگهیو چسبوندم تو کوچه یکی از پسرا مسخرهم کرد منم زدم بساط آب آلبالوشو ریختم زمین و فرار کردم
بعدها خواهرم گفت عروسکو خودت چال کردی تو حیاط خونه
آرش معذرت میخوام آلبالوهات خیلی خوشمزه بود🤦♀️😅
》دختر رضاشونم《
دوستان اولین حقوق یه مهندس پزشکی با معدل بالا در یک شرکت معتبر اینه
یعنی شما اگه منبع درامد دیگه ای نداشته باشی
بمیری بهتره
حالا هی واسه کنکور و دانشگاه و درس استرس بگیرین و خودتون و هلاک کنین
نا امیدتون نمیکنم ولی هوشمندانه عمل کنین واسه ایندتون
》شازده کوچولو《
مریضم ۹۱ سالشه با شکایت ضعف و بیماری اومده اورژانس
بعد من ریدم به خودم گفتم از کی این علائمو داره؟
گفتن چندین ساله، الان دورهم بیکار بودیم گفتیم بیایم شما کلا چکش کنید😂
》چنگولی《
۵۰ روز از فوت مادربزرگ گذشت، وسایل خونه رو جمع کردن و این عکس رو فرستادن.
وسایل پدربزرگم که ۳۵ سال توی کمد نگهداری کرده بود.
وقتی وفای مادربزرگ رو دیدم بغضم دوباره ترکید.
》Hamed《
از مریضی که درخواست سمینال فلویید داشت میپرسم از اخرین رابطهای که داشتین چند روز میگذره؟
میگه من یا خانومم؟ =))))))))))
》نخود هر آش《
یه رفیق داشتم میگفت هروقت جای خوبی بودی، خوشحال بودی، بهم زنگ نزن ولی اگه مشکلی داشتی دعوایی داشتی فقط لوکیشن بفرست.
یبار دعوام شد زنگ زدم بهش، باباش گوشیو برداشت گفت: ریاضی افتاده به عنوان تنبیهی گوشی رو ازش گرفتیم
》خلافکار《
یه جوری دارین درس میخونین انگار برا مسافرکشی معدل بالای هیفده میخوان.
• رِد وِلْوِتِ آبی •
بچه بودم یه همسایه داشتیم بهش میگفتن ننه ی رحیم کِرِمی، علتش چی بود؟ خدابیامرز هرروز نوبتی یبار میرفت در خونه همسایه ها میگفت یه ذره کرم مرطوب کننده میخوام، یه سر انگشتِ اشاره کرم برمیداشت میزد به دستاش و صورتش میرفت
•خانم ترمینالُپ•
امروز سوار یه قایقی شدیم تو نروژ که ۴۰۰ نفر ظرفیت داشت ،تقریبا ۳۰۰ نفر پیر بودن و همه داخل کابین خوابیده بودن و این ویدیو رو دیدیم😐
•Nazila•
نقطه توقف درس خوندن من اونجاییه که یکم میخونم و متوجه میشم با آرامش میرسم تموم کنم. نقطه شروع مجدد خوندنمم اونجاییه که متوجه میشم طبق همون محاسبات قبلی دیگه نمیرسم تموم کنم.
•Matheo•
مجلس امشب، عروس 3 سال و داماد 1 سال از من کوچیکتر بودن. مامان داماد اومد به مامانم گفت ایشالا نوبت بعدی دختر شماست. فکر میکنید مامانم در جواب چی گفت؟ گفت نه خیلی زوده، بچم حیف میشه. :))))))
•Zara•