شماهم اسم اون یکی خواهر سیندرلا رو نمیدونید؟
فک کنم هممون فقط آناستازیا رو میشناسیم🥲
»-zhra«
اولین واکنشم نسبت به ناراحت شدن اینه که دیگه نمیتونم با طرفم ارتباط چشمی برقرار کنم.
»Araz«
یک پنت هاوس هزار متری در قلب فرشته، با سینمای اختصاصی، چند جکوزی، استخر و...! چه خبرتونه؟!
»Behrooz Shojaei«
حالا خوبه یه چیزی یاد گرفتید، هر چی میشه میپرسید پریودی/پیاماسی؟ نه، شاید تو آدم گوهی هستی و دوست دارم برینم بهت!!!
»boogh«
بعضی وقتا متاهلی بهت یاد میده میتونی یکی رو ببوسی در حالی که تمام وجودت پر از تنفره 😔😔😔
»رانی موکرجی«
عزیزم، روحیهی حسادتورزی در من حضورِ چندانی ندارد، اما روحیهی حسرتورزی چرا. در حسرتم از اینکه فرصت نشد به شما نشان بدهم عشق چه اندازه میتواند عمیق باشد و شما چه بیاندازه شاهکار.
*alireza*
تو محیط اداره یه سری کارمند هستن تنها دغدغه زندگیشون وام، ضامن، پیش خرید خونه و ثبتنام ماشینه. همیشه دنبال پولن. پول رو مثل سگ بو میکشن. میگن پول ندارن و مینالن ولی مدام خونه و ماشین عوض میکنن. هیچوقت درکشون نکردم.
*پشه خسته*
کاش دوست پیدا کردن به روش بچه های ۵ ساله نرمالیزه شه همینجوری تو کافه برم به یکی بگم : با من دوست میشی!؟
*HANITA*
مامانم تازه ازدواج کرده بوده و میخواسته خودشو پیش فامیل شوهر نشون بده و یه غذای جدید بپزه ، تلفنو برمیداره و یه شماره رندوم میگیره، خانمی که بر میداره کامل راهنماییش میکنه و غذا رو میپزه😁
مامان خودش اون زمان تلفن نداشته
*šherry*
دلم برات تنگ شده ولی جایی وایستادم که انگار از تصورت خیلی دوره؛ یه جایی بین فراموشی و یادآوری.
*minify*
من بلدم آدمها رو با تمام وجود دوست داشته باشم اما بین آرامشم و اونها، فقط آرامشم رو انتخاب کنم.
*مرجون*
امروز یه آقای شیک اومد داروخونه گفت من از دفتر دکتر کریمی وزارت تشریف آوردم :/ (تشریف!!!) :/گفتم خب؟ گفت شماره م اینه لطفا کارمو سریع تر راه بندازید. پا شدم گفتم پشت سرم بیا، بعد با انگشت صندلیا رو بهش نشون دادم گفتم بشین نوبتت بشه صدات میکنن :))))
هنوزم خر کیفم :)
»کاربَُر(د) بیزاکودیل«
۹۸ تا مدیر و کارمند رو تو کرمان به جرم فساد مالی و پولشویی دستگیر کردند، واقعا چه جوری می تونید این تعداد آدم پایه رو هماهنگ کنید که دزدی کنند، ما ۴ نفرو میخواهیم هماهنگ کنیم بریم کافه نمیشه 🤦♂️
»کتابشاه سوم«
یه واقعیت هم اینه که وقتی تو یه شرایط بد بهمون میگن صبر کن و زمان بده معنیش لزوما این نیست که یه اتفاق بهتری میفته، بیشتر یعنی عادت میکنی و همه چی رو اینجوری که هست قبول میکنی
»دیکتاتور حانیه«
تلاش برای ردپا گذاشتن در این دنیا، همانقدر وهم است که تلاش برای باقی گذاشتن ردپا در ساحل. از دریا لذت ببر که ما محکوم به فراموشی با موج بعدیایم.
*روح الله صدیق*
خیلیا فرست کیسشونو با آدم اشتباهی از دست دادن
مثلا من
فرست کیسم تو ۶ سالگی با پسرخاله ۷ سالم هدر رفت
*Elin*
بعضی وقتا یه ترسی میوفته تو جونم که چجوری تو این سن تنهاام و هیچ رابطه ی جدی ای ندارم چجوری روزای سخت و روزای خوبم کسی کنارم نیست و نکنه قراره تا ابد تنها بمونم نمیدونم میفهمین یا نه
*Manana*
یه روزی میام مینویسم ما اومدیم خونه🥰دوش گرفتیم و غذای خوب خوردیم و در سلامت کامل به سر میبریم 💞
*Sahra*
دیدید یه سریا وسط مترو فاز تعادل میگیرن و دستشون رو جای نمیگیرن با پاشون تعادل رو حفظ میکنن؟
هیچی خواستم بگم هم اکنون یکیشون افتاد روم.
*🍓توتفرنگی🍓*
چند ماه قبل از مهاجرت، داشتم به بابام یاد میدادم چطوری ایمیلشو چک کنه یا چت تصویری جواب بده…
آخرش بهم گفت: حالا برنامه نویسی یاد بده
گفتم: نه اون که سخته واستون
گفت: تولهسّگ من بهت رانندگی یاد دادم، نگفتم سخته واست
*Hesam*
نهار یتیمچه درست کردم
دخترک گفت غذا چیه ؟
گفتم راتاتوی
الان راضی نشسته داره غذاشو میخوره😊😊
»وارش«