افاضات شخص شخیص جناب گاو در باب اقتصاد و فرهنگ (و شاید کمی سیاست) می توانید نظرات خود را به آدرس ایمیل jenabegav@gmail.com برایم بفرستید. با سپاس!
اکنون در سوریه
الان اگر هر جای سوریه بروی، شعار "الموت لِلایران" (مرگ بر ایران) را میشنوی. بر در و دیوار هم این شعار را نوشتهاند، و در برنامههای تلویزیونیشان هم مرتب آن را تکرار میکنند. جولانی، رهبر جدیدی سوریه، البته به مردم ایران اطمینان داده که این شعار متوجه مردم ایران نیست و منظورشان رژیم ایران است، و گفته که این شعار "مرگ بر ایران" همیشه شعار مردم سوریه خواهد ماند!
واقعاً چه کار باید کنیم با این همه حماقت و خباثت؟ شعار مرگ بر یک کشور، چه معنا دارد؟! اگر با حکومت ایران مشکل دارند، چرا باید شعار "مرگ بر ایران" بدهند؟ آیا این میتواند به غیر از ترکیب غریبی از بلاهت، کینهتوزی کور و خباثت باشد؟ مسلماً خیر!
البته دروغ گفتم. در سوریه الان این شعار داده نمیشود و جولانی هم آن حرف را نزده. ولی کشور دیگری را میشناسم که چند دهه است کار مشابهی انجام میدهد.
@jenabegav
در رسانههاى جناح راست، اعتراضات تُندى به همايش فلسطين در دانشگاه تربيت مدرس مىشود؛ به خاطر اينكه در اكثر سخنرانىها و به خصوص سخنرانى آقاى تاجيك، مشاور ریيسجمهور، سياست جانبدارى ايران از فلسطين به صورت جارى محكوم شده و خواستهاند كه منافع ملى را بر منافع فلسطينىها مقدم بداريم. رهبری هم ديشب در ملاقاتمان گفتند كه به دكتر [مصطفی] معين، [وزیر علوم] و تاجيك، اعتراض شديدى كردهاند.
۵ دی ۱۳۸۰
دلائل دشمنی ما با اسرائیل
بخش ۳ از ۳
(بخش۱، اینجا)
توجه کنید که یهودیان، علیرغم همبستگی زیاد قومی که در مواجهه با غیریهودیان (به خصوص آنهایی که به نحوی تهدیدی برایشان محسوب میشوند) نشان میدهند، اما اصلاً و ابداً یک جمعیت همگن با عقاید همگن نیستند. در میان آنها از شدیدترین سنتگراها تا محافظهکاران فرهنگی و سیاسی تا تندروترین نیروهای انقلابی چپ را میتوان یافت. حتی در مورد برخورد اسرائیل با فلسطینیان طیف بسیار متفاوتی از نظرگاههای مختلف در میان آنها وجود دارد.
یادم میآید که یکی از اولین کتابهایی که مبتنی بر نظریه توطئه بود، شرح میداد که چگونه سرمایهداران یهودی آمریکا از بلشویکهای روسیه تزاری حمایت میکردند و چگونه این حمایتها به ایجاد حکومت کمونیستی انجامید! ولی آیا این نوعی توطئه برنامهریزی شده را نشان میدهد؟ نه! در میان بلشویکهای روسیه تعداد یهودیالاصلها کم نبود (لنین، مثلاً!). نیز در آن هنگام، کم نبودند در آمریکا کسانی که حکومت تزاری را حکومتی دیکتاتوری میدانستند، و بلشویکها را آزادیخواه! در حقیقت، وودرو ویلسون، رئیسجمهور به شدت لیبرال آمریکا در جنگ جهانی اول، عقیدهای نزدیک به این داشت. به علاوه، یهودیان در روسیه گاه از طرف حکومت تزاری تحت فشار نیز بودند. پس عجیب نیست که چند نفر سرمایهدار یهودی پیدا شوند که به خاطر همبستگیهای قومی از یک طرف، و شعارهای آزادیخواهی (که بعداً معلوم شد توهماتی بیش نیستند) از طرف دیگر، به رفقای بلشویک در روسیه کمک برسانند. چیزی که میخواهم بگویم این است که این پدیدههای تاریخی باید در بستر کنش و واکنشهای گروهها و افراد فهمید و نه در یک چهارچوب یک توطئه جهانی برنامهریزیشده. به قول یک کاربر توییتری:
ایرانی عزیز! باور کن آن اتاقهای تاریک و پر دودی که مردان قدرتمند در آن مینشینند و برای کل دنیا نقشه میکشند و تقسیم قدرت میکنند وجود خارجی ندارد. در دنیای سیاست همه چیز آشکارتر و واضحتر از آن است که تصور میکنید.
دلائل دشمنی ما با اسرائیل
بخش ۱ از ۳
شش سال پیش بود که مطلبی نوشتم و پرسیدم که چرا ما راه دشمنی با اسرائیل را پیش گرفتیم، چرا بر آن اصرار داریم، و چه نتیجهای از آن خواهیم گرفت.
شش سال بعد، اکنون وسط جنگ با اسرائیلیم. جنگمان دیگر نیابتی و از دور نیست، بلکه مستقیم داخل جنگیم. هر آن ممکن است اسرائیل دوباره به خاک ایران حمله کند، و ما فقط باید دعا کنیم که این حمله شامل زیرساختهای اقتصادی و انرژی نشود!
روشن و بدیهی است که دشمنی ج.ا. با اسرائیل انتخاب و اختیار خود ج.ا. بود، و چیزی نبود که بر ج.ا. تحمیل شده باشد. از روز اول انقلاب، یکی از ارکان سیاست خارجی نظام دشمنی با اسرائیل بود و شعار "مرگ بر اسرائیل" تنها شعاری بود که بر شعار "مرگ بر آمریکا" اولویت و ارجحیت داشت. ج.ا. بود که روز قدس را برپا داشت و همیشه و بدون کوچکترین وقفهای خواستار نابودی اسرائیل شد. ج.ا. بود که از همان روز اول عرفات را دعوت کرد و به گروههای فلسطینی با بذل و بخشش تمام کمک کرد. ج.ا. بود که عملیات انتحاری فلسطینیان را همواره ستود و آن را "استشهادی" نامید.
باز بپرسیم: چرا دشمنی با اسرائیل را برگزیدیم؟ تنها جواب منطقی این است که: به خاطر فلسطینیان و مظلومیت آنها! کاری ندارم که آیا این دلیل خوبی برای ما ایرانیان بود یا نه، و آیا ما موظف و حتی محق بودیم که در میان ظلمهای عالم ظلم به فلسطینیان را انتخاب کنیم و جلوی آن بایستیم یا نه! فعلاً به اینها کاری ندارم.
حرفم اینجا این است که تنها دلیل ذکرشده که به هر حال منطقی پشتش است همین مسأله فلسطینیان است. دلائل دیگری که به خصوص این روزها عنوان میشود منطقی پشتش ندارد و فقط تکیه بر لاطائلات و توهمات دارد. نکته دیگر آنکه، ممکن است به دلایلی از اسرائیل یا صهیونیسم یا حتی از کل یهودیان بدمان آید، ولی، در عرصه روابط بین کشورها، بد آمدن دلیل بر دشمنی فعالانه نیست! ویتنامیها از چینیها بدشان میآید، فرانسویها از انگلیسیها، اردنیها از عراقیها، یونانیها از ترکها....، ولی فعالانه با هم خصومت نمیورزند و خواستار نابودی هم نیستند!
و اما دلائل دیگری (به غیر از حقوق فلسطینیان) که ارائه میشود اینهایند:
۱- "قصد اسرائیل تصاحب همه سرزمینهای از نیل تا فرات است!"
خوب، اگر اینطور است، چرا همین الان دست به کار نمیشوند؟! مگر الان نسبت به تمام همسایگان خود دست بالاتر را از لحاظ نظامی ندارند؟ اصلا مگر در دنیای امروز (یا حتی دیروز) چنین چیزی امکانپذیر است؟
بله، میدانم که در اسرائیل هم چهار تا آدم لایعقل هستند که گویا بر اساس آیهای از تورات این ترهات را تفت میدهند. ولی اگر بنابر ترهات تفت دادنِ چهارتا ابله باشد که ما خودمان از همه سریم! چه تعداد ابله داریم که خواستار احیای امپراتوری هخامنشی از هند تا ترکیه و مصرند؟ چه تعداد داریم که فکر میکنند ایران باید رهبری تمام کشورهای اسلامی را در دست داشته باشد؟
۲- "اسرائیل قبل از انقلاب با شاه دوست بود و ساواک و موساد روابط نزدیکی داشتند"
موساد و ساواک یحتمل بعضی همکاریهای اطلاعاتی نه چندان مهم داشتند که چیزی طبیعی بین نیروهای اطلاعاتی دنیاست. همه چیزی که در مورد دوستی شاه و اسرائیل میگویند اغراق است و شاه نسبت به اسرائیل انتقادهای تندی نیز داشت. نیز، رابطه شاه با انور سادات، یعنی تنها رهبر یک کشور عربی که اسرائیل را در جنگ شکست داد، خیلی بهتر از روابطش با اسرائیل بود. به هر حال، دوستی یا دشمنی شاه با اسرائیل هر چه بوده باشد، چگونه میتوان همراهی اسرائیل با رژیم شاه را دشمنی با ملت ایران حساب کرد؟! الله اعلم! به خصوص که این همکاری در بعد از انقلاب هم ادامه پیدا کرد، چون ایران و اسرائیل یک دشمن مشترک داشتند: صدام! در جنگ با صدام، اسرائیل و ایران همکاریهای زیادی کردند.
۳- "اسرائیل به طور ذاتی، و حتی در صورت عدم دشمنی ایرانیان با آنها، با ایران قوی مشکل دارد! اسرائیل خواهان تجزیه ایران است و این کاری به ج.ا. و دشمنی آن با اسرائیل ندارد، چرا که اسرائیل حتی قبل از انقلاب هم با ایران دشمنی داشت."
چرا باید اسرائیل با ما دشمن باشد، اگر که ما با آن دشمنی نداشته باشیم؟ مگر ما چه خاصیتی داریم و چه نقشی در کائنات بازی میکنیم که همیشه فکر میکنیم دنیا یا فلان کشور باید با ما ذاتاً مشکل داشته باشد؟ این به غیر از خودبزرگبینی ماست؟ کل داستانی که در مورد "دشمنی" اسرائیل در قبل از انقلاب گفته میشود، مربوط به داستان کمک اسرائیل به بعضی گروههای کردی قبل از انقلاب است.ولی این کمکها به قصد مقابله با رژیم بعث عراق بود که دشمن درجه یک اسرائیل بود....
ادامه در اینجا!
@jenabegav
شب یلدا بر همگی مبارک!
و اما بعد! اخیراً چند نفر از ایرانیان خیلی آریایی عزیز کشف کردهاند که یلدا در حقیقت لغتی سریانی یا آرامی است و از مسیحیان ایرانی اقتباس شده است (چیزی که البته من خودم بیست سالی است که میدانستم). در حقیقت یلدا همریشه با کلمهی عربی ولادت است، و به تولد حضرت عیسی اشاره دارد. یعنی یلدا در اصل همان بوده که امروز کریسمس نامیده میشود! حالا این کشف از عدم خلوص آریایی به این هموطنان گران آمده است، و متعاقباً امسال تبریک یلدا تبدیل شده به خجسته گویی شب چله! ("تبریک" هم چون عربی است نباید به کار رود).
آریایی عزیز! وابده! بس کن!
باستانگرایی ایرانی از بعضی روشنفکران دوره ناصری شروع شد، و سپس در دوره پهلویها رایج و شایع شد. تصویری کاملاً دروغین و معوج از روزگاران باستان ایران ارائه کردند که در آن یک نژاد خالص آریایی بود و همه با زبان پارسی و همه هم زرتشتی، و همه هم "پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک". اینها با هخامنشیان شروع شد و بعد ساسانیان، و بعد هم عربهای سوسمارخور آمدند و به زور شمشیر، خلوص دین و نژاد را بر هم زدند و خواستند زبان عربی را تحمیل کنند که فردوسی آمد و نگذاشت! عوام مردم هم فکر میکنند که یلدا (یا چله) آئینی زرتشتی بوده، و گمان میکنند که ایرانیان از دوره کورش شب چله هندوانه میخوردند و روز نوروز ماهی قرمز داشتند! آنهایی هم که بیشتر اهل فضلند برایت سخنرانی میکنند که بله، کریسمس همان یلدا است، چون در میترائیسم که از ایرانیان گرفته شده، تولد میترا همان یلدا بوده و مسیحیان بعدا این را تبدیل به تولد مسیح کردند....
تماماین تصورات از بیخ و بن غلط است یا در بهترین حالات فقط ذرهای از واقعیات دارند! نژاد آریایی وجود نداشته و ندارد (مفهومی که به اشتباه ساخته شد و بعداً توسط آلمانیهای نژادپرست استفاده شد و بعداً همه جا دور انداخته شد، الا توسط تعدادی ابله در ایران!). در ایران همه زرتشتی نبودند، بلکه جمعیتهای زیادی از یهودیان و مسیحیان و ادیان قومی و قبیلهای دیگر نیز بودند. بعضی تاریخنویسان به مسیحی بودن خسرو پرویز ظن دارند و در مسیحی بودن جانشینش تقریباً مطمئناند. زبان اداری هخامنشیان و ساسانیان بیشتر آرامی بود تا فارسی باستان یا پهلوی، و علاوه بر آن زبانهای متعدد دیگر نیز در جای جای فلات ایران وجود داشت که از ریشه فارسی نبودند.... زرتشتیان هیچ آئینی برای یلدا یا چله یا بلندترین شب سال نداشتند، و قدمت گرامیداشت شب چله در نزد ایرانیان غیرمسیحی نیز شناخته شده نیست و حتی ممکن است متاخر باشد. میترائیسم آئینی رومی بوده و هیچ شاهدی بر وجود آن (به عنوان یک آئین فراگیر) در ایران نداریم (اگر چه ممکن است نام ایزد میترا را از ایرانیان گرفته باشند).....
اگر بخواهم در مورد همه اینها توضیحات مبسوط دهم، یک کتاب میشود.
خلاصه که رها کنید این خلوص احمقانه آریایی را! چله یا یلدا، هر پیشینهای که داشته باشد، الان جشنی فرهنگی میان مردم است، و لازم نیست آن را تبدیل به یک بحث ایدئولوژیک "آریایی" کنید!
من برای یلدا چه میکنم؟ همان هندوانه و انار و آجیل را میخورم، ولی چون به درخت کریسمس علاقه خاصی دارم، یک درخت کریسمس هم تزئین میکنم. اسمش را هم "درخت یلدا" گذاشتهام!
@jenabegav
فیلمی از وضعیت نیروگاه Hezyaz در شهر صنعا پس از حمله هوایی شب گذشته نیروی هوایی اسرائیل.
@Cataphract1
شجاعتی که امروز نیاز است!
این روزها خیلیها خطاب به حکومت نصیحت میکنند که الان ج.ا. باید تن به مذاکره کند و به توافقی برسد، حتی اگر چنین چیزی متضمن عقبنشینیهایی باشد.
ولی امروز سال ۱۳۹۲ نیست! امروز دیگر نمیتوان ظریف یا هر شخص دیگر را فرستاد تا ماهها مذاکره کند و چانهزنی کند و راه وسطی بیابند و..... ج.ا. الان در ضعیفترین موضع خودش قرار دارد: بیشتر نیروهای نیابتیش نابود شده و یا ضربات سختی خوردهاند، دستش در مورد قدرت نظامی و موشکیاش با دو عملیات "وعده صادق" رو شده، اسرائیل توانسته برتری تقریباً مطلق نظامی خود را ثابت کند و منتظر بهانهای برای حمله دوباره و این بار خیلی شدیدتر به ایران است (یا شاید حتی منتظر بهانه همنباشد!)؛ اروپاییها خسته از رفتارهای ایران، به خصوص در داستان اوکراین و تهدید موشکی اروپا، هستند؛ ترامپ کابینهای به شدت طرفدار اسرائیل و ضدایران دارد، و از عجایب آنکه، تنها امید ایران برای جلوگیری از جنگ، خود ترامپ (البته با کمک راستیهای جنگگریزی مثل ایلان ماسک و تاکر کارلسون) است! ایران جایی و ابزاری برای چانهزنی ندارد.
امروز سال ۱۳۹۲ با اوباما نیست! حتی سال ۱۳۹۸ با ترامپ هم نیست! آن روز ترامپ خواستههای حداکثری داشت، ولی ج.ا. هنوز ابزار چانهزنی داشت. اگر با ترامپ بر سر مذاکره مینشست، میتوانست بدهبستانی بکند. امروز نه!
واقعیتی که برای بسیاری تلخ است این است که امروز فقط سه راه جلویمان است: تسلیم، جنگ، یا تحریمهای بسیار کمرشکن. از این سه راه، عاقلانهترین و در ضمن شجاعانهترین راه برای حاکمان ج.ا. تسلیم است و تنها راهی که به ویرانی مملکت نخواهد انجامید.
ولی اینچیزی است که هم عقلانیت زیادی میطلبد و هم شجاعت فراوان.
@jenabegav
بیشترین سهم گاز دنیا در اختیار ماست و دنیا و همین اروپای بیچاره به آن احتیاج دارد. ما در وقتی که مناسب باشد آنها را تحریم خواهیم کرد.
۲۹ بهمن ۱۳۹۳
کوئیز نکته انحرافی داشت😁
خود دلار ارزشش در پنج دهه گذشته یک چهارم شده. بنابراین ریال پنجاه سال پیش لااقل 44,000 برابر ریال امروز ارزش داشته است! البته اینکه ارزش پول را چگونه و بر چه اساسی باید سنجید، خودش سؤال آسانی نیست و سنجههای مختلف اعداد مختلف به دست میدهند. با طلا اگر مقایسه کنیم، ارزش ریال الان یکصدوسیهزارم (1/130,000) ریال ۵۰ سال پیش است.
کلا میتوانید اینگونه فرض کنید که ارزش واحد "پول ملی" ما هر ۱۰ سال یکدهم میشود!
شخص درست!
پزشکیان اخیراً حرفهایی زده که در عین درستی، به شدت غلط است (در اینجا ببینید!). میگوید که هیچ کدام از حضرات در بالا تا پائین نظام، وقتی مریض میشوند دنبال پزشک حزباللهی یا مذهبی نمیگردند، بلکه دنبال پزشک حاذق میگردند (و حتی به سرزمینهای کفر برای معالجه سفر میکنند)! بعد میگوید که در زمینه مسائل اقتصادی و سیاسی و غیره هم باید دنبال آدم کاربلد و متخصص گشت.
مشکل این حرف چیست؟ مشکلش همان مشکل جماعتی است(به خصوص در میان قشر موسوم به اصولگرا) که دلیل مسائل و مشکلات کشور را نبودن افراد پاک در راس امور میدانند (و البته در تقریباً همه موارد شکایت اصلیشان این است که چرا خودشان که تنها پاکان دنیا هستند از سفره انقلاب کمنصیبند). اصولگرایان دنبال پاکاناند و اصلاحطلبان دنبال متخصصان (و البته هر دو دعوای اصلیشان خیلی مواقع سفره انقلاب است!).
حتی وقتی این حرفها صادقانه زده شود، اینها هر دو تقلیل مسألهای بسیار بزرگتر و اساسیتر، یعنی مشکل ایدئولوژی حاکم و نوع حکمرانی، به مسألهی کاردانی یا پاکی افراد است. مثلاً در بُعد سیاست خارجی، مسلماً شخصی چون ظریف بر فردی چون جلیلی در مذاکرات خارجی برتری دارد (نفی چنین چیزی کوری و بلاهت فوقالعاده میطلبد). ولی در عین حال، وقتی اصل و اساس سیاست خارجی ما بر اساس توهمات باشد، همان ظریف، یا حتی دیپلوماتهای واقعاً داناتری از ظریف هم، کار زیادی نمیتوانند انجام دهند.
@jenabegav
اگر از من بپرسید که در میان همه چیزهای مختلف که در سال گذشته شاهد آن بودیم کدام است که وضعیت وخیم سیاسی و فرهنگی کشور را بیش از همه نشان دهد، خواهم گفت: این که سرکردهی بوزینگان در این مملکت ۲۲درصد رای دارد و کلی تریبون تبلیغاتی اعم از رادیو تلویزیون و مساجد و غیره در دست او و یارانش است.
اینکه این شخص به شدت روانی، متوهم، ابله و خبیث، در این کشور ۱۳میلیون رای داشته باشد خیلی ترساننده است.
@jenabegav
نکته اساسی این است: آیا دوست دارید فقیری در محلهای متشکل از ثروتمندان باشید، یا فقیری در محله فقیران (با اندکی ثروت بیش از بقیه فقرا)؟
در محله ثروتمندان امنیت بیشتری دارید، امکان ترقی بیشتر، محله تمیزتر، محیطی سالمتر برای فرزندانتان..... اما این گمان را دارید که احترامی که (به خاطر همان یک ذره مال بیشتر) در میان فقرای مانند خود دارید را در محله ثروتمندان نخواهید داشت!
@jenabegav
همه حماقتهای اردوغان
در چند سال گذشته که سوریه کمابیش آرام شده بود، سفارت ترکیه در سوریه تعطیل بود. در این سالهای دوستی عمیقِ حکومت اسد با حکومت ایران، و دشمنیاش با ترکیه، کدام کشور بیشترین مناسبات تجاری را با سوریه داشت؟
جواب: ترکیه!
ایران در زمان صدام بیشترین کمکها را به کردهای عراق کرد. ترکیه در سالهای مختلف به مواضع کردها حمله نظامی میکرد. کدامیک در طول سه دهه گذشته بیشترین مناسبات تجاری را با اقلیم کردستان داشته است؟
جواب: ترکیه! زمانی بود در کردستان عراق که دولت ترکیه بیش از نصف اجاره فروشگاههایی که کاسبکاران ترک در آنجا اجاره کرده بودند را میپرداخت (سیاستی البته احمقانه و موجد رانت و فساد)، چیزی که موجب شد اجاره مغازه در اربیل و سلیمانیه سر به جهنم بردارد!
وقتی میگویم به ترکیه نگاه کنید، غافل از بسیاری از حماقتهای اردوغان نیستم. اردوغان از یک طرف بالاخره دل در گرو همان اسلام اِخوانی دارد، گرچه نوع نرم و کمتر ایدئولوژیک آن، و از طرف دیگر ادامهدهنده ملیگرایی ترکی کمالیستی است (حتی اگر با "کمالیستها" دشمن خونی باشند!). بدش هم نمیآید که بر کشورهایی که جزو امپراتوری عثمانی بودند نفوذ داشته باشد. دولت اردوغان در ابتدای قدرتگیری، با فساد همیشگی سیستم دولتی ترکیه به خوبی مبارزه کرد. ولی از طرف دیگر از دامنه قدرت دولت نکاست. نتیجه آنکه الان سازمانهای دولتی خودش به همان اندازهی قبل یا بیشتر از آن دچار فسادند. به علاوه، با کسر بودجههای شدید و با سرکوب تصنعی نرخ بهره، اقتصاد ترکیه باز دچار همان روال تورمی سالهای سیطره کمالیستها شد.
اردوغان تمام این حماقتها را دارد، ولی در چند مورد از همان ابتدا بسیار باهوشانه عمل کرده است. اول و مهمتر از همه، دادن آزادیهای اقتصادی و کمک به بسط تجارت تقریبا با هر کشوری بوده است. در بسط تجارت و اقتصاد، ایدئولوژیک نگاه نکرد. در ثانی، در مسائل سیاسی اکثراً راه مذاکره و چانهزنی را با کشورها دنبال کرد. حتی وقتی که برخلاف تصوراتش اسد توانست بر دشمنان خود (که اردوغان یاریشان کرده بود) فائق آید، با اسد و رژیم او هم وارد مذاکره شد. در تمام این سالها، نه تنها روابط سیاسی را با اسرائیل قطع نکرد، نه تنها علیرغم اختلافاتش با روسیه در مورد سوریه و اسد با آنها وارد تعامل شد بلکه لابی ترکیه در واشنگتن یکی از قویترین لابیهای خارجی بوده است (اکثر اوقات دومین لابی قدرتمند بعد از لابی اسرائیل).
@jenabegav
🧡 آن آقازاده مبدع نظریه “زمستان سخت اروپا” در توئیت جدیدی گفتهاند:
“در صورت حمله آمریکا، قطر را با خاک یکسان خواهیم کرد.”
با همان جدیت و اعتماد به نفس نسبت به اعتبارِ پیشبینی قبلی.
/channel/HosseinSelahvarzi
اکنون در سوریه
الان اگر هر جای سوریه بروی، شعار "الموت لِلایران" (مرگ بر ایران) را میشنوی. بر در و دیوار هم این شعار را نوشتهاند، و در برنامههای تلویزیونیشان هم مرتب آن را تکرار میکنند. جولانی، رهبر جدیدی سوریه، البته به مردم ایران اطمینان داده که این شعار متوجه مردم ایران نیست و منظورشان رژیم ایران است، و گفته که این شعار "مرگ بر ایران" همیشه شعار مردم سوریه خواهد ماند!
واقعاً چه کار باید کنیم با این همه حماقت و خباثت؟ شعار مرگ بر یک کشور، چه معنا دارد؟! اگر با حکومت ایران مشکل دارند، چرا باید شعار "مرگ بر ایران" بدهند؟ آیا این میتواند به غیر از ترکیب غریبی از بلاهت، کینهتوزی کور و خباثت باشد؟ مسلماً خیر!
البته دروغ گفتم. در سوریه الان این شعار داده نمیشود و جولانی هم آن حرف را نزده. ولی کشور دیگری را میشناسم که چند دهه است کار مشابهی انجام میدهد.
@jenabegav
دلائل دشمنی ما با اسرائیل
بخش ۲ از ۳
(بخش۱، اینجا)
رژیم شاه البته از این مسأله خوشنود نبود، ولی چندان اهمیتی به آن هم نداد، چرا که چندان مهم هم نبود. به علاوه، داستانهای این چنینی همواره بین کشورها پیش میآید، و اگر بنا باشد اینها مایه دشمنی مداوم و ابدی شود، همه کشورهای دنیا باید با هم در جنگ باشند. اگر به اینها باشد، ما همین امروز باید جنگ خیلی بزرگتری با کشور آذربایجان داشته باشیم. در دنیا چیزی وجود دارد به اسم "دیپلوماسی"، که دقیقاً کارش حل و فصل مشکلات اینچنینی است.
بعضی دیگر هم رفتهاند و از دل داستان "پوریم" کینهتوزی یهودیان نسبت به همه ایرانیان را درآوردهاند! حتی اگر بگذریم از این نکته که برای بیش از دوهزار سال، یهودیان جمعیتهای بزرگی در شهرهای مختلف ایران داشتند و با بقیه همزیستی میکردند؛ حتی از این نکته هم که بگذریم، اینکه برای نشان دادن دشمنی دو قوم باید ۲۴۰۰ سال (یا ۱۴۰۰ سال) به عقب رفت، خود نشان میدهد که این نتیجهگیری چقدر احمقانه است (مثل همه واکاویهای اینچنینی).
۴- "ولی اسرائیل در چند دهه گذشته به گروهکهای تجزیهطلب و سازمان مجاهدین خلق کمکهای زیادی کرده است."
البته نه به اندازهای که مثلا آلبانی کرد! در هر صورت، اینجا سخن از علتهای دشمنی ج.ا. با اسرائیل است. کمکهای محدود اسرائیل به این گروهکها معلول این دشمنی است! انتظار داریم که هر روز خواهان نابودی اسرائیل باشیم و هر روز امنیتش را تهدید کنیم، و آنها بنشینند و کاری نکنند؟!
در هر صورت، حتی با وجود همه دشمنی ج.ا. با اسرائیل، من شاهدی ندیدهام که اسرائیل برنامهای جدی برای تجزیه ایران داشته باشد. آیا تجزیه ایران، دولت اسرائیل را خوشنود میکند؟ بله! در این دنیا کیست که از شکست دشمنش خوشحال نشود! آیا اسرائیل برنامه جدی برای این کار دارد؟ من شاهدی ندیدهام.
۵- "اسرائیل بخشی از پروژه صهیونیسم جهانی برای استیلا بر جهان است، و بنابر این باید با آن مبارزه شود".
در کنار پروژه "فراماسونری جهانی"، پروژه "صهیونیسم جهانی" جذابترین تئوری توطئه بوده است (در مورد فراماسونری، توصیه میکنم این بخش از پادکست ماجرای مشروطه را گوش کنید). تئوریهای توطئه در مورد "صهیونیسم جهانی" تاریخی دراز در قرن بیستم دارد، و شاید با مدرک جعلی "پروتکل مشایخ صهیون" در اوائل قرن بیستم شروع شده باشد. فصل مشترک تمام نظرات توطئه این است که وقایعی راست را گزارش میکنند، و سپس از آنها یک برنامهریزی دقیق و همهجانبه در پشت صحنه را تصور و توهم میکنند. درست مثل شخص پارانویدی که وقایع راست و معمولی را همیشه تعبیر به دشمنی مثلاً فلان شخص با او میکند! این اشخاص پارانویدی، معمولاً چنان منطقی سیر حوادث را میچینند که حتی عاقلان هم شک میکنند که شاید آنها درست بگویند!
واقعیاتی که در این باره خاص گفته میشود چه هستند؟ کشور اسرائیل و لابی قدرتمند آن در آمریکا، تعداد زیاد رسانههایی که در دست یهودیان است (به خصوص در آمریکا)، نقش پررنگ یهودیان در خیلی از جریانات فرهنگی و انحرافات اجتماعی در دویست سال گذشته، و نقش پررنگ یهودیان در بانکداری و موسسههای مالی.
میشود در مورد تاریخچه یهودیان و جامعهشناسی این قوم کتابها پر کرد. این قوم عجیب که قرنها پراکندگی و تحت فشار بودن در جوامع مختلف را آزموده، همبستگی قومی عجیبی دارد. بدون این همبستگی، شاید اصلا دوام نمیآورد. میشود هم در مورد علاقه آنان به پول و علاقه وافرشان به "تحصیل علم" مطالب زیادی نوشت. همین علاقهشان به تحصیل است که، از یک طرف موجب شده که حضورشان در آکادمی و شاخههای علم بسیار پررنگ باشد، و از طرف دیگر سرمنشأ بسیاری از ایدهفروشیها (این مرض دنیای مدرن) باشند (مارکس، فروید....).
همه اینها درست! ولی چیزی به اسم "پروژه صهیونیسم" وجود ندارد! همه آن داستانها همینگونه پیش میرفت، حتی اگر اسرائیلی وجود نداشت. منشأ انحرافات دنیای مدرن در خود مدرنیته است، و صهیونیسم (مانند سوسیالیسم، فمینیسم، ناسیونالیسم...) خود یکی از این انحرافات بود. در ابتدای کار، اکثر یهودیهای سنتگرا با صهیونیسم رابطه خوبی نداشتند، بلکه برعکس، صهیونیستها عمدتاً از یهودیان لائیک و چپی تشکیل شده بودند. اما الان، در غرب بیشترین مخالفان اسرائیل در میان گروههای چپی سیاسی و فرهنگی (مثل طرفداران LGBT) است! فروید و مارکس و اثرات مخربشان قبل از به وجود آمدن اسرائیل بود، و نیز خانواده بزرگ روتشیلد در بانکداری. برعکس آنچه گفته میشود، بانکداری نوین را نه یهودیها ابداع کردند و نه انحصاری در آن داشتند.
نکته مهم آنکه، در مورد لابی قدرتمند اسرائیل در آمریکا هم چیز پنهان و مرموزی وجود ندارد! لابیگری در ذات سیاست آمریکاست و لابی حتی قدرتمندتر از لابی اسرائیل، لابی حق مالکیت خصوصی تفنگ است! ترکیه و عربستان سعودی هم لابیهای قدرتمندی دارند...
ادامه، اینجا
@jenabegave
چرا؟ چونکه: نیش عقرب نه از ره کین است، اقتضای طبیعتش این است!
@jenabegav
اصل پایستاری دژمن برای ایرانی (از نوع روشنفکرش): دژمن برای ایرانی از بین نمیرود، بلکه از کشوری به کشور دیگر منتقل میشود.
@jenabegav
شما فقط تخیل کن که این جماعت یک لحظه، فقط یک لحظه کوچک در کل عمر تباهشان، درس بگیرند و عاقلانه عمل کنند!
@jenabegav
"مصر از امارات دو میلیارد دلار وام گرفته تا با آنگندم بخرد، گندمی که در خاک مصر و با کار کشتکاران مصری تولید شده!"
محمود اولاد مقاله خوبی در مورد مساله تولید نوشته که خواندنش را توصیه میکنم (اینجا). نکتهی کلیدی آن این قسمت است که:
واقعیت این است که مبادله مقدم بر تولید است. اصل تولید که یک فرآیند فنی از ترکیب عوامل تولید بیشتر نیست و چندان مشکلی ندارد. مسئله اصلی، مسئله مبادله و تجارت است.همانطور که چندین بار اشاره کردهایم (مثلا اینجا و اینجا)، آنچه ما خوار شمردیم مبادله و تجارت (و دلالی!) بود، و چیزی که عربهای عاقل در کشورهای جنوب ما به آن همت ورزیدند همینها بود.
البته ایشان و دیگر مداحان عمری است که در کار دروغگوییاند!
من در میان هیاتهای مذهبی بزرگ شدم. من نوحهخوانها و تعزیهخوانهای قدیمی را دیدهام و با آنها زندگی کردهام (آن زمان جانوری به اسم مداح هنوز به وجود نیامده بود). من استحاله این هیاتها و به وجود آمدن مداحان را شاهد بودم. پیرمرد نوحهخوان قدیمی (هرچه در مورد عقایدش فکر کنید) معمولا آدم مخلصی بود. به اصول، حتی در نوع آوازخوانی خود، وفادار بود. برعکس، مداح به هیچ چیز وفادار نیست، ریاکار است، کارش شو و نمایش است و دروغ را برای منافع خود صواب میداند.
دین و مذهب با سیطره مداحان راهی به جز حذف و محو نخواهد رفت!
@jenabegav
حفظ بشار اسد برای مقابله با اسرائیل ضروری بود.
همه می دانیم که حکومت اسد یک حکومت موروثی، استبدادی، جنایتکار و بیرحم بود. روزنامه نگاران و منتقدین او به قتل میرسیدند و 2 سال قبل از اینکه داعش در سوریه ظهور کند، ارتش اسد رو به اعتراضات مسالمت آمیز مردمی آتش گشود و هزاران نفر از مردم سوریه را قتل عام کرد.
همه این ها را می دانستیم، اما برای جنگ با اسرائیل به اسد نیاز داشتیم. پس وارد سوریه شدیم و از اسد جنایتکار دفاع کردیم.
اما یک سوال: مگر در وهله اول دشمنی ما با اسرائیل بخاطر جنایت هایش علیه فلسطینی ها نبود؟
جان سوری ها با جان فلسطینی ها فرق می کند؟
سوال: کدام لهجه در میان لهجههای فارسی است که خیلیها آن را لهجهای شیرین میدانند، ولی وقتی ریاکاری مزور و دروغگو به آن لهجه سخن گوید بینهایت مشمئزکننده و انزجارآور میشود؟
@jenabegav
یادتان است اینجا قبل از انتخابات ریاست جمهوری از میدان مینی که در انتظار دولت بعدی است سخن گفتم، و در آن به خصوص موارد نرخ ارز و نیز مساله گاز و برق را مطرح کردم؟
ابداً فرقی نمیکند الان چه کسی رئیسجمهور است: رئیسی یا جلیلی یا خاتمی یا میرحسین موسوی یا رضا پهلوی یا ترامپ یا چرچیل هم اگر کل قدرت و مسئولیت در کشورمان را شش ماه پیش به عهده میگرفتند، امروز وضع برق و گازمان همین بود!
به جای گیر دادن به مسئولی که امروز برق و گاز شما را به ناچار قطع میکند، باید به آن ایدئولوژی و نوع حکمرانی گیر داد که طی ۵ دهه ما را آرامآرام به این باتلاق رسانده است.
@jenabegav
در سیستمی زندگی میکنیم که در آن حماقت، به خصوص هر چه بزرگتر و ابلهانهتر باشد، فضیلت حساب میشود.
در سیستمی که بوزینهها بر ما حاکم شدهاند، و هر چه بوزینه بودنشان بیشتر، جایگاهشان بالاتر.
@jenabegav
آقای علا در آخرین پست کانالش به ایدهای احمقانه تاخته است که در ذهن و روان خیلی از ایرانیها جای گرفته: این ایده که توسعه اقتصادی کشورهای همسایه (دبی، ترکیه....) به ضرر ماست (چون رقیب آنها هستیم)، و توسعه اقتصادی ما به ضرر آنهاست!
مدتها میخواستم در این باره مطلبی بنویسم که کارم را راحت کرد (خدایش خیر دهاد!).
@jenabegav
ایرانیجماعت چه دستاورد بزرگی داشته که این قدر نخوت دارد؟ بعد از نزدیک ۵۰ سال دشمنی احمقانه با غرب و اسرائیل، حالا که جناب اقتصاددان مذهبی به این نتیجه رسیده که این دشمنی کاری عبث و مخرب بوده، بلافاصله هوس میکند که آن را با یک دشمنی دیگر جایگزین کند.
جولانی، رهبر نیروهای سوری که اسد را شکست دادند، آن قدر عاقل است که بعد از ۱۵ سال دشمنی بیوقفه ج.ا. و حکومت روسبه با مخالفان اسد و ۱۵ سال کمک به اسد برای ماندن در قدرت، حالا که حکومت را به دست آورده لااقل در کلام خواهان آشتی با هر دو اینکشورها است. ولی نظامینویس ما دوستی با سنی "طرف ترکیه" را جُک میداند!
چرا همهاش باید دنبال دشمن پیدا کردن باشیم؟ نمیتوانیم مثل بچه آدم سعی کنیم تا آنجا که میشود با همه رفاقت و با همه جا تجارت کنیم؟ ما کی از جنگ سود کردیم و کی از مذاکره ضرر؟ به ترکیه نگاه کنید! عضو ناتو است، با اسرائیل رابطه دارد، با تقریباً هر کشوری دوستی میورزد، حتی با ایران!
ملیگرایان ما چنان با نفرتی از عربستان و "عربها" صحبت میکنند، انگار ایرانی نژادی برتر است.
چهمان است؟ چه درد و مرضی داریم؟ مگر کی هستیم که اینقدر خودبزرگبینیم؟
@jenabegav