2412
نگرشی بر تاریخ و فرهنگ ایران زمین www.iranboom.ir
زندگینامه و آثار مرحوم علامه محمد قزوینی
ناشر: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی
سال انتشار: ۱۳۷۸
تعداد صفحه: ۵۲
@iranboom_ir
یادنامه فریدون آدمیت
به کوشش علی دهباشی
ناشر: نشر افکار؛ ۱۰۰۰ صفحه
با مقدمهای از علی دهباشی و عبدالحسین آذرنگ آغاز میشود و در ادامه با کتابشناسی فریدون آدمیت همراه شده است.
این کتاب در ادامه و در بخش نخست به مرور خاطراتی در رابطه با فریدون ادمیت میپردازد که با خاطراتی از محروم ایرج افشار، علی دهباشی، هما ناطق، عبدالله کوثری، احسان نراقی سید عبدالله انوار،عبدالرضا هوشنگ مهدوی و جمعی دیگر از روزنامهنگاران، محققان و نویسندگان همراه شده است.
این کتاب همچنین در بخش دیگری با عنوان «درباره فریدون آدمیت» به مرور مقالاتی درباره آدمیت به قلم کاظم کردوانی، محمد قائد، فرشاد قربانپور، علی اصغرحاج سید جوادی همراه شده است و در بخش تاریخ نگاری نیز مقالاتی در رابطه با روند تاریخ نگاری در ایران به قلم فریدون آدمیت، هوشنگ ماهرویان،صادق زیباکلام و نیز مصاحبههایی با حسین آبادیان، ناصر تکمیل همایون و محمد توکلی طرقی همراه شده است.
دو بخش «تاریخ مشروطیت» و «امیر کبیر و ایران» نیز به معرفی دیدگاههای آدمیت در رابطه با این دو موضوع میپردازد.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/3816-
@iranboom_ir
🎥 اجرای «ای ایران»
کنسرت استاد معین در استرالیا
نوروز ۱۴۰۴
🎶«ای ایران» سرود ملی و جاودانهی ایرانیان🎶
🌐«ای ایران» زیباترین سرود ملی در میان سرودهای ملی کشورهای جهان شناخته شده است.
💠با ایرانبوم همراه شوید:
@IRANBoom_IR
#ای_ایران #سرود_ای_ایران
آشتی خورشید و زمین - آغاز بهاری
طراح: میم. کرد
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz.html
@iranboom_ir
رمز جاودانگي نوروز - دکتر محمد بقایی (ماکان)
نوروز با ظهور خود تحول و دگرگونی را صلا میزند؛ زندگی را فریاد میکند؛ دوستیها را تجدید میکند؛ افسردگیها را میزداید؛ شادی میپراکند؛ گرمی و حرارت را جایگزین سرما و برودت میکند، شکوفه به ارمغان میآورد، از ظلمت شب میکاهد و بر روشنائی روز میافزاید؛ نور امید به دلها میتاباند، شهد به کام آدمیان میریزد، زندگی را شیرین میسازد، قصّه عاشقی میخواند، پنجرهها را میگشاید تا نسیم زندگی در زوایای روحمان جای بگیرد، خاک به یمن قدومش جان مییابد؛ جان مصفا میشود، نشاط در دلها و خنده بر لبها مینشاند، تحرک و بویائی را تعلیم میدهد، طبیعت را چنان میآراید که دل میبرد و جان میبخشد، زنگها را از روح عالم و آدم میزداید، به دیدگان برق مهر و یکرنگی میدهد، به دیدارها لذت میبخشد، میثاقها را مستحکم میکند، فرصتها را مغتنم میسازد، بوستان را طراوت و کشت را برکت میدهد، ذره را تا ثریا شوق پرواز میدهد، شاخههای خزانزدهی درخت زندگی را حیاتی تازه میبخشد، احترام به بزرگترها را تعلیم میدهد، فرد را به خانواده و خانواده را به جامعه پیوند میزند یعنی جزء را به کل ربط میدهد، تولدی دیگر را نوید میدهد، خانهتکانی را به مفهوم عام تعلیم میدهد.
دنباله نوشتار در پیوند زیر:
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4251-ramze-mandegariye-nowrooz.html
گویید به نوروز که هر روز بیاید
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4248-gooid-be-nowrooz-ke-har-rooz-biayad.html
سههزار سال تاریخ پشتوانهٔ نوروز
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4247-3000sal-tarikh-poshtevane-noroz.html
ریشه نوروز از دیدگاه اندیشمندان و شعرا
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4246-rishe-noroz-az-didgah-andishmandan-shoara.html
@iranboom_ir
#طنین_بهار
🎼 بوی نوروز
🎤خواننده: زنده یاد ایرج بسطامی
📃 شعر: سعدی
🎹 آهنگساز: حمید متبسم
@iranboom_ir
خاطرهی نوروزی
شادروان دکتر محمدامین ریاحی
وقتی بهار میآید و نوروز نزدیک میشود، خاطرات خوش نوروزی در دلها موج میزند. خاطرات نوروزهای روزگاران کهن ملتمان که از راه تاریخ در حافظهی قومی راه یافته و در دلها نشسته است.
درست سیوشش سال پیش بود که ایام نوروزی 1346 را همراه خانواده در کرانههای مدیترانه در جنوب ترکیه گذراندم و از دیدن آثار زیبای یونانی و رومی و بازماندههایی از عصر هخامنشی لذتها بردم.
خوشترین خاطرهی نوروزی را از آلانیا دارم. آلانیا تلفظ عامیانهی علائیه، یادگار شهر و بندری است که آن را علاءالدین کیقباد یکم، پادشاه سلجوقی روم در سال 626 تا 634 در محل یک شهر ویرانشدهی یونانی ساخته است. آلانیا شبهجزیرهای است کوهستانی و سبز و خرم به ارتفاع دویست سیصد متر از سطح دریا که از ساحل به درون دریا کشیده شده و پیرامون آن بارویی است از بناهای سلطان کیقباد و تا اندازهای سالم مانده است.
در جستوجوی آثار تاریخی، در میان مزارع و باغها راه میرفتیم و از منظر زیبا و هوای بهشتی لذت میبردیم. فرزندانم اظهار تشنگی کردند. از پیرزنی که در کنار در ورودی باغی نشسته بود و جوراب میبافت آب خواستیم. با لطف و مهربانی گفت : «بفرمایید تو، آب بخورید و دهنی هم شیرین کنید. آخر نوروز است و عید ماست».
از شنیدن این که گفت نوروز عید ماست، کنجکاو شدم. به درون باغ رفتیم و با حیرت کنار سفرهی هفتسین نشستیم. وقتی پیرزن فهمید که ایرانی هستیم، مهربانیاش بیشتر شد و اصرار کرد که ناهار باید بمانید. آخر من هم ایرانی هستم. پرسیدم در چه تاریخی از ایران به این گوشهی دورافتاده که دورترین نقطهی ترکیه از ایران است آمدهای؟ گفت: «من تازه نیامدهام، از بازماندگان سلجوقیانم و نام خانوادگیام هم سلجوقی است!».
از آن روزها درست سیوشش سال میگذرد. در این مدت همیشه فکر کردهام که آداب و رسوم زیبا و منطقی و طبیعی ما در خارج از ایران، در شرق و غرب و شمال و جنوب کشور ما هم گسترده شده است. نوروز که در حافظهی قومی ما به جمشید، پادشاه اساطیری نسبت داده شده از هند تا بالکان و از سمرقند تا بخارا و کوههای قفقاز تا کرانههای جنوبی خلیج فارس با آداب و رسوم مشابهی جشن گرفته میشود.
علاوه بر کردها و مردم افغانستان و تاجیکستان و قفقاز که هر جا باشند خود را ایرانی میدانند و ایرانی هستند، بسیاری از مردم کشورهای همسایه هم نوروز را کموبیش با همان مراسمی که در ایران معمول است، جشن میگرفتهاند و میگیرند.
نوروز در طی هزاران سال در سراسر پهنهی فرهنگی ایران، پیامآور شادی و امید برای همگان بود. حتا در سدههایی هم که تقویم قمری در کشور ما رسمیت داشت باز هم مردم سراسر ایران و روستاییان در هر دشت و کوهسار حساب نوروز را داشتند.
نوروز در کنار زبان و فرهنگ و تاریخ ایران از ارکان قومیت و از موجبات بقای ملت ماست. بیسبب نیست که دشمنان ملت ما در هر دورهای سعی در کاستن از جلال و شکوه نوروز داشتهاند. وقتی هم که میدیدند نمیتوانند مردم را از برگزاری مراسم عید ملی خود باز دارند ترجیح میدادند که نوروز، جشن بهار نامیده شود.
در این سالها در چند کشور، دولتها هم با ملاحظهی ژرفای سنتهای ملی، نوروز را عید ملی مردم خود و تعطیل عمومی اعلام کردهاند. ما از این کار ناراضی نیستیم و خوشحال هم هستیم که توجه به فرهنگ مشترک موجب افزایش دوستی و همبستگی شود، جز این که آنها مردم خود را گول میزنند و چنین وانمود میکنند که ایرانیان این عید را از آن اقوام گرفتهاند. اما چه جوابی دارند به این که نوروز لفظ فارسی است و از چند هزار سال پیش در سدههایی که هنوز پای آن قومها به مسکن امروزیشان نرسیده بود به همین نام در سرزمین ایران جشن گرفته میشد؟
ایرانیان از چند هزار سال پیش در هر سال دو روز را عید میگرفتند. نوروز را در اول بهار در نیمهی اول سال، و مهرگان را در اول پاییز در آغاز نیمهی دوم سال. در قرون متأخر جلال و شکوه نوروز از رونق مهرگان کاست.
شادی همگانی ملت ایران در مراسم گونهگون نوروز که از چهارشنبهسوری آغاز میشود و تا سیزده فروردین در سراسر ایران ادامه مییابد با سایر یادگارهای روزگاران کهن از شواهد هویت ملی ماست. فرهنگ ملی در معنی وسیع کلمه، رمز بقای زندگی سعادتمند ملتهاست. در سراسر جهان چند کشور و ملت را میتوان نشان داد که آداب و رسوم و زبان و ادب و تاریخ و فرهنگی به دیرینهگی ملت ما داشته باشند؟ این همه ضامن بقای ملت ما و نگهبان حیات ملی ما در برابر حوادث بوده است و خواهد بود.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/didehban/mirase-manavi/306-khatere-norozi.html
/channel/iranboom_ir
احترام آتش و آتشکدههای مهم [در ایرانشهر]
علی سامی
1- آتشکده آذرگشنسب: آتش شاهی و آتش مقدس جنگیان و رزمیان بوده است. محل این آتشکده در گزن (جزن) که عرب ها آن را شیز نامیده اند در آذربایجان بوده است. مسعودی که در اوایل سده چهارم هجری به حدود گرگان و دریای خزر سفر کرده، نوشته که اشکانیان زمستان را در عراق «تیسفون» و تابستان را در شیز از شهرهای آذربایجان بسر می بردند. در این شهر در زمان اشکانیان آتشکده ای به نام «آذرخشن» یعنی «آتش نیک»(6) [بود] و پادشاهان ایران هنگام تاجگذاری پیاده به زیارت آن آتشکده می رفته اند و هدایای گرانبها و زیاد تقدیم آن می نمودند. این آتشکده چون در زادگاه زرتشت برپا گردیده بود، از این لحاظ، میان سایر آتشکده ها مقام و اهمیت بیشتری پیدا کرد.
آذرخش همان آذرگشنسب است و شاهان ساسانی در تابستان از تیسفون بدان جا می آمدند. نام دیگر این شهر شیز است. یاقوت آن را معرب از چیس دانسته، در دینکرد شیچ نوشته شده.
راولین سن که در سال 1838 آنجا را دیده، جای آتشکدهی آذرگشنسب را شهر شیز «گنجک»،(8) دانسته این تصور، باعث اشتباه سایر محققان بعدی گردیده است. مارکوارت لیلان کنونی را جای آذرگشنسب دانسته است. لیلان دهی از شهرستان مراغه [و در] گوشهی شرقی دریاچهی ارومیه(9).
دژشیز که آتشکده در آن قرار داشته، اکنون ویرانه اش هم برجا نیست. درازای دژ 400 متر و پهنای آن در حدود 310 متر بوده است، به اندازهی صفه تخت جمشید.
دژ، حصار ضخیمی داشته که ارتفاع آن را 45 پا و قطرش را 16 پا حدس زدهاند و دو دروازه داشته است. در میان دژ، دریاچهای است که آب آن از ته دریاچه میجوشد. رنگ آن آبی آسمانگون، شیرین و گواراست. درازای دریاچه 120 متر و پهنایش 80 متر است و عمق وسط آن، حدود صد متر و عمق اطرافش حدود شصت متر است.
در هر حال، اکثر از خاورشناسان و باستانشناسان همان ویرانههای تخت سلیمان کنونی را در آذربایجان (یکصد میلی جنوب شرقی دریاچه ارومیه را در خاک افشار جای)، آتشکدهی آذرگشنسب دانستهاند.
شاهان ساسانی هنگام رسیدن به تخت شاهی، با پای پیاده به زیارت این آتشکده میرفتهاند و هدایای زیادی تقدیم میکرده اند و از همین لحاظ این آتشکده، دارای خزاین و نفایس زیادی بوده است. وجود اشیای گرانبها و جواهرات و زر و زیور و ثروت زیاد این آتشکده، سبب شد که آنجا را گنجک «گنج» بنامند. تئوفانس مورخ رومی (817-750 م) دربارهی ثروت این آتشکده نوشته است که همانند گنجینهی کرزوس پادشاه لیدی بوده است.
و نوشته اند که بهرام پنجم (428-420 م)، قبل از جنگ با خاقان، بدین آتشکده رفت و نیایش نمود و پس از شکست خاقان، همه یاقوت و جواهری را که در اکلیل خاقان بود، با شمشیری که به زر و گوهر ترصیع گردیده بود، به آتشکده اهدا کرد و نیز خسرو اپرویز، نذر کرده بود که اگر بر بهرام چوبین ظفر باید، حلیههای زرین و هدیه های نقد، نیاز آذرگشنسب نماید. پس از موفقیت، به ندز خویش وفا کرد.
مورخین دیگر متذکر شده اند که شاهان ساسانی، از تیسفون با پای پیاده به زیارت این آتشکده می رفته اند. ابنخرداذبه، آتش این آتشکده را سرچشمهی همهی آتش های مقدس در ایران می داند و موضوع پای پیاده را هم متذکر شده است.
این آتشکدهی ثروتمند در سال 624 میلادی، اواخر سلطنت خسرو اپرویز، به دست هرقل (هراکلیوس) امپراتور روم غارت گردید و ثروت بی حساب آن به یغما رفت و محققین و دانشمندان بر آنند که یک نسخه از اوستا در همین آتشکده مضبوط بوده و نسخه دیگری در دژنبشت تخت جمشید که به دست یونانی ها در زمان اسکندر مقدونی به تاراج رفت.
2- آتشکدهی آذرفرنبغ: یا آذرفروبا(10) یعنی «آتشِ شکوه ایزاد» که آتش روحانیان و موبدان و پیشوایان دین بوده است.
در تفسیر پهلوی بند پنجم آتش بهرام نیایش آمده است «نام این آذر، فرنبغ است و این آتشی است که نگهبانی پیشهی پیشوایی (اتربانی) با اوست، و از یاوری این آتش است که دستوران و مؤبدان، دانایی و بزرگی وفر، دریافت کنند و این آتشی است که با دهاک (ضحاک) پیکار کرد.»
محل این آتشکده را باستان شناسان و محققین من جمله ویلیام جکسن و پروفسور کریستن سن در کاریان فارس، میان بندر سیراف(11) و دارابجرد که خرابه ای نیز از آن مشهود است، نوشته اند. آتشکده نامبرده تا قرن دهم میلادی (چهارم و پنجم هجری) دایر و به واسطهی استحکاماتی که داشته به دست تازیان نیفتاد و از آنجا آتش به جاهای دیگر می برده اند. تنها پروفسور هرتسفلد معتقد است که محل این آتشکده در دریاچه کنارنگ (جلگه نیشابور) واقع بوده است.
آذرفرنبغ را آذرخورا - خره - خورنه نیز نامیده اند. در کتاب های حدودالعالم - احسن التقاسیم مقدسی - مسالک المالک اصطخری - صوره الارض ابن حوقل - مروج الذهب مسعودی - البلدان ابن الفقیه – معجمالبلدان یاقوت حموی – شاهنامهی فردوسی
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/iranshahr/jostar/3032-
@iranboom_ir
برایِ جشنِ سپندِ « اردیبهشتگان » - سروده سوشیانت
به روزِ سِیُّم از «اُردیبهشتْ »ماه/بِدینْ باورْ بُدند هم مردمْ هم شاه
که باید پاسداشتْ راهِ نیاکان/ستایشْ کرد یکی ز«اَمْشاسْپَندان»
بگیرند مردمانْ جشنی بِدینْ ماه/به هر جایی بوَد شادی همه گاه
بنامَندَش وُرا « اُردیبهشتگان»/ به پاسِ ایزدِ دادار و ایران
همه خواهنده یِ « داد » و « اَشا»یَند/از آن رو هر که را جایَش گذارند
نه بی دانشْ بُوَد فرزانه یِ شان/نه دیو و دَد بُوَد همسایه یِ شان
جوانمردی بُوَد ارزش بَراشان/همه شرم است و آزَرْم در نِگاشان
همی نوشند و در رامِشگَریها/همه نامِ دل و دلبر به لبها
به پاس «آتشی» که در دلِ ماست/و آن آتش که در هر خانه برپاست
نگهبانَش بُوَد اینْ «اَمشاسپند»/و دیوَش « ایٖنْدْرَه» را کرده در بند
همه شادند و خندان در تکاپو/به شهر و روستا باشد هیاهو
خدایا جانِ ما اردیبهشت را/ و ایرانْ سرزمینِ چون بهشت را
اگر پایینْ وُرا بالا بیارَش/اگر بالاستْ بالاترْ بِدارَش
چُنین جشنِ نِکویی در بهاران/بُوَد در خوردِ آن فرهنگِ «ایران»
@iranboom_ir
#ایران_دورت_بگردم - آرامگاه ظهیرالدوله (تهران)
آرامگاه ملک الشعرا بهار
عکس: نیکو گرشاسبینیا
http://iranboom.ir/negar-khaneh/139/2685.html
@iranboom_ir
دوم اردیبهشت ماه، سالروز درگذشت ملک الشعرا بهار است
یادش گرامی
/channel/iranboom_ir
... زمین و همه ی چیزهای خوب را می ستاییم..
چشمه ها.. رودهای آب... دریاچه ها... کشتزارها را می ستاییم...
زمینی که ما را در بر گرفته است..
روز جهانی زمین پاک گرامی باد.
@iranboom_ir
روز جهانی زمین، از زمین و محیط زیست محافظت کنیم.
@iranboom_ir
روز جهانی «زمین پاک» - روز عذرخواهی از زمین
/channel/iranboom_ir/43215
همه ساله در جهان در روز دوم اردیبهشت ماه (22 آوریل) مراسمی در گوشه و کنار جهان با نام "زمین پاک" برگزار میشود هدف از این مراسمآگاهیرسانی و ارزش گذاردن به زمین، این مادر هستی است، از اينرو سازمان ملل متحد این روز را بدین نام خوانده است و پیشینه و بنیانگذاری آن به "جان مک کانل" دانشمند و کوشنده در حوزه های علوم، مذهب و صلح به سال 1969 برمیگردد که نخستین هشدارها را از اثر زیانبار پلاستیک و مشتقات آن بر زمین عنوان کرد.
به بهانه فرا رسیدن 2 اردیبهشت، روز جهانی زمین پاک
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/555-roze-zamin-pak.html
مسئولیت پذیری در برابر طبیعت و محیط زیست حدیث نبوی درباره حفظ زمین
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/3637-masouliat-paziri-dar-barabar-tabiat-hadis-nabavi.html
دوم اردیبهشت؛ روز زمین پاک - مبادا ایران بیبرگ و بار شود
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/4645-2ordibehesht-roz-zamin-pak.html
روز کدام زمین؟
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/4668-roz-kodam-zamin.html
سربازان زمین! همصدا شوید
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/4669-sarbazan-zamin-ham-seda.html
دریاهای آلوده صیدی به ماهیگیران نمیدهند
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/4673-daryahaye-alodi-seidi-be-mahigiran-nemidahad.html
در روز زمین پاک کودکان به یاری زمین آمدند
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/anjoman-ha/9371-roz-zamin-pak-saman-hamedan.html
مصرف زدگی هر روز زمین را آلودهتر میکند - مصرف زیادتر، زباله بیشتر
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/12539-1393-02-09-07-28-44.html
به مناسبت 2 اردیبهشت، روز جهانی «زمین پاک»
http://www.iranboom.ir/didehban/zistboom/12540-roz-jahani-zamin-pak.html
یک روز برای گرامیداشت گاهواره ی هستی ، زمین
http://iranchehr.com/?p=9926
____
کانال تلگرامی ایرانبوم
/channel/iranboom_ir
۲ اردیبهشت؛ در تقویم مناسبت های جهانی؛ روز جهانی زمین پاک است !!!
برای بزرگداشت این مناسبت که در واقع برای حفاظت از گرانقدر ترین میراث جهان هستی است ، تلاش کنیم به جای گردهم آیی های فرمایشی اقداماتی در رنگ و لون زیر انجام دهیم:
- ترویج استفاده بیشتر از دوچرخه
-کنترل مدیریت پسماند
- تفکیک زباله هااز منازل تا...
- آموزش همگانی
- رواج فرآیند بازیافت به شیوه های گوناگون
- پرهیز از آلودگی های محیطی (هرجا ، هر مکان و درهر زمان )
- ...🌏🌍🌎
@iranboom_ir
زندگینامه شادروان دکتر فریدون آدمیت (۱۲۹۹، تهران – ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران)
پایان نامهاش را درباره زندگی و اقدامات سیاسی میرزا تقی خان امیر کبیر نوشت که دو سال بعد (1323) با عنوان امیر کبیر و ایران ویا ورقی از تاریخ ایران با مقدمه استادش دکتر محمود محمود به دست چاپ سپرده شد. این کتاب بعدها با عنوان امیر کبیر وایران از سوی انتشارات خوارزمی تجدید چاپ شد و در هر بار، با تجدید نظرهایی از سوی آدمیت روبرو شد به نحوی که آخرین تجدید نظر بر این کتاب را آدمیت در سال 1353 بر آن اعمال و در مقدمه خود به آن اشاره کرد.
آدمیت درحالی که دانشجوی دانشکده حقوق بود در سال 1319 به استخدام وزارت خارجه در آمد تا ضمن کار تحصیلات خود در خارج از کشور را تکمیل کند. نخستین فعالیت اداری- اجرایی آدمیت دبیری سفارت ایران در لندن بود.
وی در کنار ماموریت اداری، به دانشکده علوم سیاسی و اقتصاد لندن رفت و بعد از پنج سال تحصیل در رشته تاریخ سیاسی و فلسفه سیاسی در سال 1951 به درجه دکتری دست یافت.
آدمیت پس از این دوران به تهران بازگشت در سال 1328 به معاونت اداره حقوقی وزارت امور خارجه منصوب شد.
این مسئولیت چندان به طول نینجامید به نحوی که دو سال بعد در دولت مرحوم دکتر مصدق (1330) به نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد و سپس وزیر مختاری در آن جا تعیین شد.
این ماموریت تا سال 1338 ادامه داشت و وی در این سالها (1955) دومین اثر خود را با عنوان «جزایر بحرین؛ تحقیق در تاریخ دیپلماسی و حقوق بینالملل» به زبان انگلیسی در نیویورک منتشر کرد.
شرکت در چندین کنفرانس و انجام وظیفه در مقام داور بینالملل دیوان دائمی حکمیت لاهه از فعالیتهای دیگر آدمیت به شمار میرفت.
مدیرکلی سیاسی با مقام سفیرکبیری (1339)، سفارت کبرای ایران در لاهه (1340) و سفیر کبیری در دهلی نو (1342) از دیگر سمتهای اداری واجرایی آدمیت در خارج از ایران بود که با بازگشت به ایران و دریافت سمت مشاور عالی سیاسی (1344) پایان یافت.
فریدون آدمیت بعد از مدتی تقاضای بازنشستگی کرد و از اواخر دهه 40 تمامی وقت و انرژی خود را صرف مطالعه و تحقیق در عصر مشروطیت کرد و با روش تحقیق علمی و تاریخنگاری انتقادی، ایدهها و جریانات آن دوران را به موضوع مطالعه خود تبدیل کرد.
آدمیت در نزدیک به سه دهه کار پژوهشی توانست برخی از مهمترین رخدادهای و جریانات عصر مشروطه را در نزدیک به 25 کتاب تالیف کند و از این بابت سهمی جدی در هدفمند ساختن و نیز جهت دادن به تاریخ نگاری علمی ایفا کند. از این بابت وی را به حق پدر تاریخ نگاری نوین ایران باید نام نهاد.
آثار آدمیت عبارتند از:
امیر کبیر و ایران 1324 بعدها انتشارات خوارزمی
فکر آزادی و مقدمه نهضت مشروطیت؛ انتشارات سخن،1340
برخورد عقاید و تکامل پارلمانی در مجلس اول (مجله سخن 1344)
سرنوشت قائم مقام (انتشارات سخن،1344)
سه مکتوب میرزا فتحعلی، سه مکتوب و صد خطابه میرزا آقاخان (مجله یغما 1345)
اندیشههای میرزا آقاخان کرمانی، (انتشارات پیام، 1346)
اندیشههای میرزا طالبوف تبریزی (انتشارات پیام، 1346)
انحطاط تاریخ نگاری در ایران (مجله سخن.1346)
اندیشههای میرزا فتحعلی آخوندزاده (انتشارات خوارزمی،1349)
اندیشه ترقی و حکومت قانون؛ عصر سپهسالار (انتشارات خوارزمی،1351)[یادی از مدیر انتشارات خوارزمی]
مقالات تاریخی (انتشارات دماوند،1352)
فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران (انتشارات پیام،1354)
ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران (انتشارات پیام،1355)
افکار اجتماعی و سیاسی و اقتصادی در آثار منتشر نشده دوران قاجار (انتشارات آگاه،1356با همکاری هما ناطق)
عقاید و آرای شیخ فضل الله نوری (کتاب جمعه، شماره 31 سال 1359)
آشفتگی در فکر تاریخی (انتشارات مجله جهان اندیشه، 1360)
شورش بر امتیازنامه رژی (انتشارات پیام، 1360)
مجلس اول و بحران آزادی (انتشارات روشنگران و مطالعات زنان،1370)
تاریخ فکر از سومر تا یونان و روم (انتشارات روشنگران و مطالعات زنان،1375)
آدمیت دو کتاب آماده شده برای انتشار هم دارد به نام تاریخ دیپلماسی در ایران و جلد دوم تاریخ فکر که به دلیل بیماری و کهولت نتوانست آنها را به پایان برساند.
کتابی هم به همت علی اصغر حقدار با عنوان «فریدون آدمیت و تاریخ مدرنیته در عصر مشروطیت» از سوی انتشارات کویر به بازار کتاب عرضه شده است که در آن زندگی و آثار این مورخ مورد بررسی قرار گرفته است.
دکتر فریدون آدمیت روز دهم فروردین 1387 بعد از طی بیش از 20 روز عمل جراحی در بیمارستان تهران کلینیک تهران در گذشت و پیکر وی در روز یازدهم فروردین در مقبره خانوادگیاش در بهشت زهرا به خاک سپرده شد
https://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/13248-fereidun-adamiat.html
@iranboom_ir
فریدون آدمیت (۱۲۹۹، تهران – ۱۰ فروردین ۱۳۸۷، تهران) نویسنده، تاریخنگار و همچنین از مقامات عالیرتبه وزارت امور خارجه ایران بود. آثار وی عمدتاً دربارهٔ تاریخ مشروطیت و شخصیتهای مرتبط با آن بود. روش او در تاریخنگاری به گفتهٔ خودش، تاریخنگاری تحلیلی-انتقادی بود.
یادش گرامی باد.
@iranboom_ir
نوروز، درفش فرهنگ ایرانی
سیدمحسن حسینی طاها: در آستانه نوروز به دیدار دکتر میرجلالالدین کزازی استاد دانشگاه علامه طباطبایی و پژوهنده بزرگ شاهنامه فردوسی رفتیم و با اودراین باره گفتوگو کردیم.
ایرانیان از چه زمانی نوروز را جشن گرفتهاند؟
کمابیش نوروز به دیرینگی تاریخ ایران است؛ بزرگترین یادگاری که ازتاریخ ایران به جای مانده. هرچند همانند جشن نوروز در کشورهای دیگر هم (مانند آشور و بابل) با نام جشن بهار برگزار میشده است اما اگر نوروز حتی در بن نیز جشنی ایرانی نبوده باشد اندکاندک به جشن و آیینی یکسره ایرانی دگرگونی یافته است؛ آنچنانکه میتوان آن را برترین نشانه و نماد فرهنگ ایرانی دانست. نوروز درفش فرهنگ ایرانی است. در هر جای جهان که نشانی از نوروز هست، ما ایرانیان میتوانیم دلآسوده باشیم که فرهنگ ایران تا بدانجا گسترش یافته است.
درباره فلسفه هفتسین به ما بگویید و اینکه این سنت دیرینه از چه زمانی شکل گرفته است؟
از دید نمادشناسی و باورشناسی میتوان بر آن بود که سنت هفتسین پیشینهای بسیار کهنتر در ایرانزمین دارد. هرکدام از این سینهای هفتگانه نمادی است که با باوری باریک و اندیشهای نغز گوشهای از این جهانشناختی را آشکار میدارد. پارهای از این نمادها با روشنایی و خورشید در پیوند است؛ بهگونهای میتوان گفت نمادهای مهری است. من به یک نمونه بسنده میکنم؛ سیب یکی از نمادهای هفتسین است؛ سیب شناور در کاسه پر آب. سیب در گونه نژاده و ایرانی خود سرخ است یا آمیزهای از دو رنگ سرخ و سپید است؛ دو رنگ بنیادین خورشید. این سیب یادآور خورشید است که درآسمان میگردد و از یکی از خانههای دوازدهگان به خانهای دیگر راه میبرد.
آیا ایرانیان عناصری از هفتسین را از دیگر ملل وام گرفتهاند؟
پاسخی روشن به این پرسش نمیتوان داد. تا آنجا که من میدانم نمادهای هفتسین به باورهای ناب ایرانی برمیگردد. اما اینکه گفته شده هفتسین در آغاز هفتشین بوده چندان پایور و پذیرفتنی نیست زیرا واژگانی که در آن هفتشین برشمرده میشود همه پارسی و ایرانی نیست. واژهها چندان ارزشی ندارند چراکه در درازنای زمان میتوانند دچار دگرگونی شوند. آنچه نژادگی این نمادها را معلوم میدارد چگونگی و کارکرد باورشناختی آنهاست که ریشه در باورهای باستانی و آیینی ایرانی دارد.
درباره تعدادشان بفرمایید؛ چرا هفت سین؟ مثلا چرا شش یا هشت سین نیست؟
پاسخ به این پرسش کمابیش روشن است زیرا «7»عددی است آیینی. از دید نمادشناسی، نماد رازآلود سرآمدگی و بوندگی(کمال) است زیرا 7 از 2شمار «3» و«4»ساخته شده است که در باورهای باستانی، جهان بر این دو استوار است. «یک»، نماد خداوند است؛ یگانگی و یکتایی.«2»، نماد جهان جز خداست. ویژگی بنیادین و ساختاری گیتی دوگانگی است. هر پدیده در گیتی ناسازی در برابر خود دارد؛ روز و شب، جان و تن، خوبی و بدی و... . گیتی از آمیختن ناسازها پدید آمده است. 2نشانه ساختاری و درونی گیتی است. 3 و 4 این دوگانگی را آشکارتر میسازد؛ یکی نشانه نرینگی یا نیروهای کارا و دیگری نشانه مادینگی یا نیروهای کارپذیر است. 5 و6 کارکردی ویژه از دید نمادشناختی ندارند و میتوان گفت گسترش همین 3 و4 هستند چون با پیوند این دو، نمودهای گوناگون آفرینش پدیدار میشوند. سرانجام میرسیم به عدد7. میبینیم که در عدد 7، یک 3 و یک 4 نهفته است؛ بیهیچ فزود وکاست؛ از اینرو نماد رازآلود سرآمدگی و بوندگی(کمال) است. ما این ویژگی را جز عدد 7 در12 میبینیم. 12 هم از 3«چهار» یا 4«سه» تشکیل شده است. شما هر عدد دیگر را بنگرید چنین ویژگی را در آن نمییابید. مثال، 5 از 2 و3 و6 از 4 و 2 تشکیل شده است.
صور آیینهای نوروز در ادوار مختلف تاریخی چگونه بوده است؟
در این چند سده دگرگونی بنیادین و اساسی در آیینهای نوروزی رخ نداده و آنچه میتوان گفت در پیوند است با جامعهشناسی نوروز؛ این است که نوروز اندکاندک از جشنی فراگیر و اجتماعی به جشنی خانوادگی دگرگون شده است.
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4278-nowrooz-derafsh-farhang-irani.html
____
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://telegram.me/joinchat/BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
به انگیزه سالگرد 9 فروردین 1349، روز شوم تاریخ ایران روز تجزیه بحرین - اسنادی از یگانگی بحرین با ایران
اما بحرین... باهمهی دسیسههایی که برای تغییر بافت جمعیتی این گله جزیره (مجمع الجزایر) انجام شده، هنوز اکثریت مردم «استان چهاردهم» ایرانی تبار و شیعه مذهبند. آنان از سه سال پیش برای «باز یافتن اصل خویش» خیزش را آغاز کردهاند تا هویت راستین خود را که آماج توطئههای تازهای قرارگرفته است، نگهبانی کنند. از درون فریادهای حق طلبانهی مردم بحرین، میتوان ندایی شنید: ایران، مادرم، مرا دریاب. آنچه در زیر میخوانید، تنها بخشی کوچک از انبوه اسناد و حقایقی است که پیوستگی بیچون و چرای بحرین و اکثریت باشندگانش را به ایران و ملت ایران، بهروشنی پیش دیدگان شما میگذارد.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikh-tajzie/12066-angize-salgard-9-farvardin-1349.html
@iranboom_ir
نوروز از ماداگاسکار تا پاریس
برگرفته از ماهنامه خواندنی شماره ۷۰، اسفند ۱۳۹۰، صفحه ۳۶
نوروز سال 1361 بود. در حومهی پاریس روزگار را به سر میبردم. سر کوچه، یک مغازهی خشکشویی بود که متعلق به یک مرد و زن اهل جزیرهی ماداگاسکار بودند. بامداد نوروز که از خانه به در آمدم، دیدم که خشکشویی بسته است. چند روز بعد که گذارم به خشکشویی افتاد، دلیل بسته بودن مغازه را جویا شدم. در پاسخ گفتند «عید ما بود.» گفتم نوروز، گفتند آری.
پرسیدم مردم ماداگاسکار را چه کار با نوروز، گفتند که ما هندی تبار هستیم و پیرو آیین اسماعیلیه و افزودند که ما مراسم عید را در مسجدمان در پاریس برگزار میکنیم.
از آنان دعوت کردم که به خانهی ما بیایند و از سفرهی هفت سین بازدید کنند که خیلی مورد توجهشان قرار گرفت و گفتند که ما هم سال آینده، سبزه سبز خواهیم کرد و...
http://www.iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/4185-noroz-az-madagaskar-ta-paris.html
/channel/iranboom_ir
گل همیشه بهار
استاد شهرام ناظری
@iranboom_ir
باز آمد بهار
با چندین نگار
خرم شد چمنها
ای یاران برآیید
گل شد نی سوار
بلبل بیقرار
در دشت و دمنها
ای یاران کجایید؟
ای حبیبان ما
نوبهاران خوش است
جوشش چشمه ها
ابر و باران خوش است
وصل گل در چمن
پیش سرو و سمن
یاد یاران خوش است
یاد یاران خوش است
شور آزادگی را گر بهای جان بود
عشق و دلدادگی را هم بهای آن بود
جوشش گل نگر؛ در چمن ریشه کن
بیستون شد جهان؛ ناخن از تیشه کن
آری ای آدمی، عاشقی پیشه کن
شور بلبل ببین؛ در گل اندیشه کن
به داغ عاشقان
ببار ای آسمان
چو کاروان روان
سرشک همرهان
چنین دیده گریان
چه فارغی ای بهار؟
که اندرین روزگار
شوری داری
مشکین باری
به ماتم گلی، نشسته بلبلی غمین
به داغ او، تو اینچنین
چون سبکباران
فارغ از یاران
ای بهار از خزان
فارغند عاشقان
گو خزانی میا
گو بهاری ممان
عاشقان، عاشقان
نامتان جاودان
بازو بگشایید به داد یاران
عالم خونین شد به داغ انسان
آری ای آدمی، عاشقی پیشه کن
شور بلبل ببین در گل اندیشه کن
خیز و رها کن من و ما
درصف هنگامه درآ
حیلهٔ دشمن بشکن
نغمهٔ نصرت بسرا
ببین به داغ لاله در دشت و دمن
نگر به رخت سبزه در باغ و چمن
در غم ابنای وطن
الا تا گل از گل بدمد
غم میهن از دل بدمد
زنده در ادوار و زمن
یاد شهیدان وطن
ای دیار خرم ما
در پناه لطف خدا
زی به عز و عزم و وقار
ای گل همیشه بهار
/channel/iranboom_ir/40353
دربارۀ نوروز - دکتر کیانوش کیانی هفتلنگ
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/746-noroz-dr-kianosh.html
تماشای بهار - سعدی
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/593-tamahshaye-bahar.html
ترانهها و سرودههای بهاری
http://iranboom.ir/etehadie-nouroz/nouroz/505-ahang-norozi.html
@iranboom_ir
معرفی کتاب «زرتشت»
نوشته: میلاد وندایی
http://www.iranboom.ir/ketab-khaneh/ketab/4537-moarefi-ketab-zartosht.html
@iranboom_ir
شاعر و معلم بزرگ
حبیب یغمایی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/8283-shaer-moalem-bozorg.html
@iranboom_ir
دوم اردیبهشت ماه، سالروز درگذشت ملک الشعرا بهار است
یادش گرامی باد
@iranboom_ir
بهار: «ملیگرا» و نه چیز دیگر
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2662-bahar-shaeri-melligara.html
یادی از ملک الشعرا بهار - دکترمحمدابراهیم باستانی پاریزی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/2100-malekoshoara-bahar-parizi.html
محمدتقی بهار: آزادیخواه، انسانگرا و میهندوست
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/4116-bahar-azadi-khah-mihan-dost.html
محمدتقی بهار؛ شاعر و سیاستمدار آزادیخواه
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/9370-mohamad-taghi-bahar-dargozasht.html
نگاهی به شعر ملکالشعرا بهار - پروفسور فضلالله رضا - بخش اول
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/11098-malakoshoara-bahar-1.html
نگاهی به شعر ملکالشعرا بهار - پروفسور فضلالله رضا ـ بخش دوم
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/11099-malakoshoara-bahar-2.html
نگاهی به شعر ملکالشعرا بهار - پروفسور فضلالله رضا - بخش سوم
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/adabiat/11100-malakoshoara-bahar-3.html
نگاهی به شعر ملکالشعرا بهار - پروفسور فضلالله رضا ـ بخش چهارم و پایانی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/11101-malakoshoara-bahar-4.html
به مناسبت اول اردیبهشت،سالروز درگذشت ملک الشعرای بهار - آخرین حلقه طلایی زنجیره قصیده فارسی
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/12377-akharin-ghaside-sara.html
محمدتقی بهار (ملکالشعرا) - شاعری که عاشق تبعیدگاهش بود
http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/12554-1393-02-10-06-11-42.html
پیام ایران - سرودۀ محمدتقی بهار (ملکالشعرا)
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/13234-payam-iran.html
نفرین به انگلیس - ملکالشعرا بهار
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/1060-nefrin-be-englis.html
تطورات زبان فارسی در ضمن 29 قرن
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/13806-tatavorat-zaban-farsi.html
تاریخ زبان فارسی - شادروان محمد تقی بهار (ملکالشعرا)
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/10857-tarikh-zaban-farsi.html
/channel/iranboom_ir
سردر مسجدجامع کاشغر که سعدی به آنجا هم سفر کرده بود
@iranboom_ir
دوم اردیبهشت ماه، روز زمین پاک گرامی باد.
@iranboom_ir
روز جهانی «زمین پاک» - روز عذرخواهی از زمین.
@iranboom_ir
یک روز برای گرامیداشت گاهواره ی هستی ، زمین
http://iranchehr.com/?p=9926
@iranboom_ir