یونس اقتداری| رواندرمانگر تحلیلی Admin: @InsightGroup_Admin
پدرِ فوق العاده نرم خو و ملاحظه کار موجب شکل گیری سوپر ایگویی بسیار سخت گیر میشود، زیرا؛ کودک زیر فشار عشقی که به او ابراز میشود راهی برای ابراز پرخاشگری ندارد، جز این که پرخاشگریاش را به درون معطوف کند.
نزد کودکان بیسرپرست که بی عشق رشد کردهاند، بین ایگو و سوپر ایگو کشمکشی به وجود نمیآید و کودک میتواند همهی پرخاشگری اش را به بیرون اعمال کند. پس اگر از یک عامل نهادین فرضی بگذریم، میتوان گفت وجدان سختگیر بر اثر تأثیرات متقابل دو عامل به وجود میآید؛ یکی چشمپوشی از رانه ها که پرخاشگری را از بند رها میکند و دیگر تجربهی عشق که تهاجم را به سوی درون و به سوپر ایگو منتقل میسازد.
تمدن و ملالتهای آن | زیگموند فروید
وقتی نوبت به عشق و عاشقی برسد، عیان میگردد که فرد میل میورزد، اما هیچ نمیداند که به چه/که دارد میل میورزد.
آدام فیلیپس
ظهور دوبارهٔ زیگموند فروید
ما ترجیح میدهیم دنیا را آنطور که آرزو داریم باشد ببینیم، نه آنطور که حقیقتاً هست. مواجهه با واقعیات دشوار است و کار ذهنی مداوم و یک مغز با عملکرد بالا لازم دارد.
یکی از بیماران با خوشحالی برای سولمز تعریف کرد که یک دوست قدیمی همین حالا به او سر زده است، او گفت، یک غافلگیری دوستداشتنی، اگرچه آن مرد چندین دهه پیش مرده بود.
بعضیهای دیگر که دچار فلج جزئی در نتیجهی آسیب به یک طرف مغز بودند تأثیر آن بر خودشان را انکار میکردند. آنها میگفتند که به خاطر خستگی بیش از حد نمیتوانند اندام خود را حرکت دهند، یا صبورانه برای سولمز توضیح میدادند که دست و پاهای بیحرکتشان متعلق به افراد دیگر است.
آنها آگاهانه دروغ نمیگفتند. در واقع آنها نسبت به مشکل بیتوجه هستند. به اعتقاد سولمز، توضیح پزشکی متداول که این نوع آسیب مغزی باعث نقایص توجه میشود، توضیح نمیدهد که چرا این بیماران چنین توضیحات سوررئالی برای فلج خود پدید میآورند.
روانکاوی یک منطق واضحتر ارائه داد: این بیماران به جای مواجهه با واقعیات، به طور ناآگاه تصمیم میگیرند در این فانتزی به سر ببرند که حالشان خوب است. محتوای توهمات بیماران، امیال معمول انسان را آشکار میساخت: شایستگی، سلامت، بودن در خانه.
نویسنده: کت مکگوان
ترجمه و انتشار: گروه روانکاوی تداعی
کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام
در سایکو کیس هر روز با کیس های خاص روانپزشکی و روانشناسی به بحث مینشینیم
✅کیس شماره ۱
✅کیس شماره ۲
✅کیس شماره ۳
؛....
⬅️ هرکیس بر اساس موارد زیر ارائه میگردد👇
✅ اطلاعات هویتی (ID)Identifying data
✅ شکایت اصلی chief complaint (CC)
✅تاریخچه بیماری فعلی (HPI)
✅ تاریخچه ی بیماری قبلی
✅ جمع بندى توسط روانشناس
✅ جمع بندی
✅درمان پیشنهادی
🆓 این کانال فعلا رایگان است👇👇👇
➕ @Psycho_Case
➕ @Psycho_Case
➕ @Psycho_Case
در قیاس با دیگر غرایز حیوانی، در میل جنسیِ آدمی، نسبتِ بیماری و بهنجاری متفاوت است. ما از علت اختلال در کارکردهای غریزهی جنسی حیوانات دیگر تصور کاملا روشنی داریم، زیرا؛ در حیوانات هدف غاییِ تولیدمثل با شکل بروز غریزه عمیقا درهمآمیخته است.مقصود فروید این است که در میل جنسی آدمی، پیوند فعالیت جنسی و هدف آن چنان سست است که دیگر نمیتوان هدف را معیاری برای فعالیت جنسی قلمداد کرد.
البته محدودیتهای تکاملی هم بیشک در میان است: میل جنسی انسان انتخاب شده تا تولیدمثل را آسان کند. اما این انتخاب در فعالیت و موضوع چنان گونهگون است که هیچ گونهی خاصی را نمیتوان مصداق کژکاری آن به شمار آورد. میل جنسی انسان ماهیتا بر گونهگونی گشوده است.
جاناتان لیر
به باور من هیچ محرک بیاهمیتی برای رؤیا وجود ندارد و به همین اعتبار، هیچ رؤیای معصومانهای نیز وجود ندارد. صرف نظر از رؤیاهای کودکان و شاید واکنشهای کوتاه رؤیا در برابر احساسات شبانه، من به شکلی مطلق و بیچند و چون به آنچه گفتم اعتقاد دارم.
گذشته از این استثنائات، هر آنچه در رؤیا میبینیم یا به وضوح دارای اهمیت روانشناختی هستند و یا تحریف شدهاند و فقط پس از تحلیل کامل میتوان درمورد شان قضاوت صحیح داشت.
در رؤیا هرگز مسائل پیش پا افتاده و بیاهمیت مطرح نمیشود. ما اجازه نمیدهیم که مسائل پیشپاافتاده و بیاهمیت خواب ما را آشفته کنند. رؤیاهایی که در نگاه نخست ساده بهنظر میآیند، در صورتی که زحمت تأویل آنها را بر خود هموار کنیم، بسیار پیچیده از آب درمیآیند؛ اگر بر من خرده نگیرید، میگویم که همهی رؤیاها ددمنشانه هستند.
📘 تأویل رویا
به قول چاسر، رشک یعنی؛ با دیدن خیر و سعادت کسی، غرق در اندوه شویم و با دیدن بدبختی او، به شعف آییم. خصیصهٔ منحصربهفرد رشک این است که فاقد هرگونه هدف ایجابی است. تمامی «گناهانِ» دیگر هدفی دارند؛ درست است که هدفشان ممکن است غلط یا خودمدارانه باشد، اما بههرحال به دنبالِ رسیدن به ابژهٔ میل هستند.
طمع، مالپرستی، شهوت، غرور، همگی، به شیوهٔ خاص خودشان، در پیِ برآوردن امری خوشایندند، اگرچه این هدف را به قیمت محروم ساختن سایر آدمها برآورده میکنند. در این میان فقط رشک به هیچ دستاوردی نمیرسد؛ چراکه رشک بردن آنچه را که تأیید و تحسین میشود ضایع و بدینوسیله ناخوشانید میکند. تنها دستاورد آشکاری که میتوان برای رشک بردن فرض کرد احتمالاً لذتی سادیستی است؛ لذت از دیدن رنج انسانی دیگر.
رشک | کیت باورز
سکسوالیته منحرف، چیزی نیست مگر سکسوالیته کودکانهای که بزرگ نمایی شده و به تکانه هایی مجزا تقسیم شده است.
درسگفتارهای مقدماتی روانکاوی
زیگموند فروید
ترجمه: علی الوند
تجربه بدون شک به مربیان باید آموخته باشد که؛ تکلیف رام کردن ارادهی جنسی نسل جدید فقط زمانی امکانپذير است که اعمال تاثیراتشان را خیلی زود آغاز کنند. چشمبهراه طوفان بلوغ نمانند و از قبل در زندگی جنسی کودکان که پیشدرآمد آن است مداخله کنند.
به همین دلیل؛ تقریبا تمام فعالیت های جنسی کودکانه برای کودکان ممنوع و مذموم شد. هدفی آرمانی برای غیرجنسی کردن زندگی کودکان تعیین شد و با گذشت زمان کار به جایی کشید که مردم واقعا غیرجنسی بودن آنها را باور کردند و علم هم این دیدگاه را اعلام کرد.
از آن پس، مردم برای اجتناب از تناقض بین باورها و مقاصدشان، فعالیتهای جنسی کودکان را نادیده میگیرند (که دستاورد ناچیزی نیست) و یا به طور دیگر؛ تفسیر کردن آنها در علم قناعت میکنند. کودکان پاک و معصوماند و هرکس آنها را طور دیگری توصیف کند ممکن است کافر رو سیاهی شناخته شود که دشمن احساسات لطیف و مقدس بشر است.
زیگموند فروید
📌دکتر آذرخش مکری در برنامه باضیا
کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام
اولین رابطهی عشقی کودک محکوم به فروپاشی است، دقیقاً به دلیل نخستین بودنش، زیرا؛ نیروگذاری های اولیه بر ابژه، معمولا به میزان زیادی دوسوگرا است.
در کنار یک عشق قدرتمند، همواره میل قدرتمندی به پرخاشگری نیز حضور دارد و هرچه کودک با اشتیاق بیشتری به ابژهی خود عشق بورزد، در برابر ناکامیها و ناکامیابیهای آن حساستر میشود، و در پایان عشق باید تسلیم خصومت انباشتشده شود.
شاید وجود یک دوسوگرایی آغازین در نیرو گذاری شهوانی پذیرفته نباشد و احتمالا اشاره میشود که طبیعت ویژهی رابطهی مادر و کودک ضرورتاً به تخریب میانجامد، چراکه؛ ملایم ترین روشهای تربیتی نیز عاری از اجبار و محدودیت نیستند و هرگونه ممانعت در آزادی کودک به واکنشی عصیانگرانه و پرخاشگرانه دامن میزند.
زنانگی | زیگموند فروید
💢زندگی برای دیگران
🔻 یکی از پدیدههای مهم عصر دیجیتال : نمایش زندگی در برابر زندگی واقعی.
🔴 امروزه، شبکههای اجتماعی نه تنها ابزاری برای ارتباط هستند، بلکه به معیاری برای سنجش ارزش زندگی شخصی تبدیل شدهاند.
ما در عصری زندگی میکنیم که "نمایش دادن" به اندازه "تجربه کردن" اهمیت دارد.
@ravangoftЧитать полностью…
فروید در کتاب آسیبشناسی روانی زندگی روزمره (Psychopathology Of Everyday Life)با تحلیل موارد گوناگونی از کنشپریشی، ما را با عرصه ناخودآگاه روان آدمی آشنا میسازد.
📘آسیب شناسی روانی زندگی روزمره
✍️زیگموند فروید
زیگموند فروید متوجه شد که اجبار به تکرار موقعیت های تروماتیک و بسط آنها، با تکرار و عمل، مبنای فعالیت بازی است.
بئاتریس مارکمن روبینز
📌شخصیت یعنی چه؟! اختلال شخصیت چیست؟!
-فلسفهی خشم
-خشم سالم و ناسالم
-تطابق و تناسب با واقعیت
دکتر علیرضا طهماسب
درمانجویان تمام موقعیتهای ناخواسته و عواطف دردناک را در جریان انتقال تکرار میکنند و با نهایت استادی، آنها را به نمایش میگذارند. درحالی که هنوز ناتمام است، آنها به دنبال پدید آوردن تعبیر و تفسیر درمان هستند، آنها یک بار دیگر زمینهای را برای احساس حقارتِ خود فراهم میکنند تا پزشک مجبور شود با آنها با خشونت تمام صحبت کند و به سردی، آنها را تهدید کند.
آنها موضوعاتی مناسب برای حسادت شان کشف میکنند، بهجای داشتن آرزوی شدید بچهدار شدن در دوران کودکیشان طرحی یا قول و وعدهای از زمان حالی پر شکوه پدید میآورند، که علیالقاعده چندان غیرواقعی جلوه نکند. هیچکدام از اینها نمیتوانسته در گذشته لذت آفرین باشد و شاید بتوان فرض کرد، که اگر آنها به جای گرفتنِ فرم تجربیات تازه، به صورت خاطرات یا رؤیاها ظاهر میشدند، امروز کمتر باعث ناخوشایندی میشدند.
البته آنها کنشگری غرایز هستند که قصد دارند به رضایت خاطر برسند، اما از این تجربهی قدیمی درسی آموخته نشده که این کنشگریها فقط روی به سوی رویدادهای ناخوشایند ندارند. به رغم آن، آنها زیر فشار نوعی وسواس، تکرار میشوند.
فراسوی اصل لذت | زیگموند فروید
کانال تلگرام|مشاوره و رواندرمانی|اینستاگرام
هستهی اصلی شرم در برخی افراد ناکامی نیست، بلکه غیاب است-غیاب ارتباطجویی.
او تجربهی این را نداشته که کسی او را همانطور که هست بشناسد و دوست بدارد، وجود او را مهم بداند و با او بودن برایش اهمیت داشته باشد. چیزی که او نیاز دارد حس کند و برای آن سوگواری کند همین غیاب است.
حتی میتوانیم درخواستهای خشمگینانهی مراجع را هم جز تلاشهای سالم او برای داشتن ارتباط خاصی که نیاز دارد در نظر بگیریم. و ما مطمئنا میتوانیم موضوع را از این زاویه تفسیر کنیم.
شرم درمانی | پاتریشیا دیانگ
تمایلات جنسی چنان گونهگون و تختهبندِ تخیل است که آدمیان به ناگزیر هنجارهایی اخلاقی وضع میکنند که مبیّن عالیترین دریافتشان از مؤلفههای شکوفایی آدمی و احترام به دیگران باشد. منظور صرفا این است که میل جنسی معین نمیکند که این هنجارها چه باید باشند.
فروید چون ظاهرا میخواهد زندگی روانی ما را به سرشت حیوانیمان فروبکاهد سخنانش توهینآمیز بهنظر میرسد، اما بنا بر تلقی او میل جنسی سوای دیگر اجزای سرشت حیوانی ماست.
جاناتان لیر
📌دکتر علیرضا طهماسب
خانه روانشناسی تجربه | قم
کودک گرسنه از مکیدن پستان مادر لذت میبرد: یعنی نه فقط رنج گرسنگی او تسکین مییابد و در آغوش مادر به آرامش روانی میرسد، بلکه هم از مکیدن پستان مادر در ناحیهی دهان لذتی جسمانی حس میکند و هم از احساس پر شدن(با شیر گرم او).
بار دیگری که کودک گرسنه یا درمانده میشود، دوباره توهمی از تجربهی این ارضای اولیه به او دست میدهد. اساساً خود توهم ارضا، فینفسه ارضاکننده است. توهم ارضا مسبب کامیابی است و اینگونه است که تخیل، حیات مستقل خویش را میآغازد.
فروید | جاناتان لیر | ترجمه علیرضا طهماسب
اغلب اوقات، شخصیتهای منفی ادبیات، بیشتر از چیزها و افراد ستودنی که این شخصیتها به آنها رشک میورزند و قصد نابودیشان را دارند، علاقه و حس تفاهم ما را برمیانگیزند، چرا چنین است؟!به این دلیل که؛در وجود تک تکِ ما شخصیتی منفی وجود دارد. شاید با ویژگیهای مقبول مان به خوبی آشنا باشیم، اما ادبیات به ما کمک میکند با ابعادی از شخصیت مان که تحمل شان به تنهایی سخت است کنار بیائیم.
شاید رشک ورزی ویرانگر همان احساسی باشد که شناختش در وجودمان سختترین کار ممکن است، چون رشک تنها عاطفهای است که ظاهراً به امر خوب به خاطر خوب بودنش میتازد. گذشته از این، حسادتِ آدم حسود همانطور که خوبی و تواناییهای آدم دیگری را که به او رشک میورزد، تضعیف میکند، خوبی و تواناییهای خودش را هم تضعیف میکند.
رشک | کیت باورز
افرادی که در کودکی والدینی داشتند که غالبا هیجانات آنها را نادیده میگرفتند، ناامیدشان میکردند و نیازهایشان را تأمین نمیکردند به ندرت در روابط بزرگسالیشان احساس امنیت میکنند.
در نتیجه؛ مسئلهی بیاهمیتی که ممکن است اغلب مردم بر اثر آن کمی حسادت کنند و به راحتی از آن بگذرند برای این افراد تبدیل میشود به موضوعی تحملناپذیر. اگر ما گرفتار شرم عمیق باشیم، احساس حسادت برای ما تحمل ناپذیر تر هم میشود، چون شک داریم که دیگری دوستمان دارد یا نه؟! به عبارت دیگر؛ میترسیم که آسیبهایی که دیدیم و نواقص مان باعث شود که «دوستداشتنی نباشیم».
در این حالت؛ حسادت بهشدت دردناک میشود، چون میترسیم که بالاخره زمانی برسد که «حقیقت درونی» ما برای دیگری کشف شود و آن موقع است که طرد خواهیم شد. رشک و حسادت هیجانات عادیای هستند، اما وقتی با شرم آمیخته شوند، دیگر تحملپذیر نیستند.
چرا آن کار را کردم؟! | جوزف برگو
ترجمه: حامد حکیمی
درود دوستان
دوره تربیت کودک بر اساس مبانی روانکاوی یکشنبهها ساعت 20 برگزار میشه، اولین جلسه هم این یکشنبه خواهد بود
کسانی که مشتاق هستند(بخصوص والدین و معلمین) میتونند تا فردا ثبت نام کنند
اگر از مطالب کانال استقبال کردید و با بچهها سر و کار دارید حتما ثبت نام کنید چون هم دوره به زبان ساده و کاربردی هست و هم اینکه در صورت عدم رضایت هزینه پس داده میشه
@Neoravankav ثبت نام,
آیزاکس درباره فانتزی می نویسد:
«گاه گفته میشود که؛ ممکن نیست فانتزی های ناهشیاری مانند؛ تکه پاره کردن پستان مادر در ذهن کودک پدید آید، پیش از آنکه او این واقعیت را هشیارانه دریابد که دریدن یک شخص، به معنای کشتن اوست. این نظر درستی نیست و از این واقعیت غفلت میکند که این شناخت ذاتی تکانه های بدنی یا همان محمل سائق غریزی _و ذاتیِ هدفِ سائق غریزی و ذاتیِ برانگیختگی اندامهای بدن_ در این مورد دهان است.لزومی ندارد نوزادی که در فانتزی با تکانه های شدیدش پستان مادر را نابود میکند، در عمل دیده باشد که چیزهایی خورده و نابود میشوند و سپس نتیجه بگیرد که او نیز میتواند چنین کاری کند. این هدف و این رابطه با موضوع، ذاتیِ ماهیت و مسیر تکانه و عواطف مرتبط با آن است».
مدعای آیزاکس این است که؛ تصور تکه پاره کردن موضوع آموخته نشده، بلکه ذاتیٓ هدف سائق غریزی است. کلاین هم وقتی شناخت نوزاد از پستان مادر را پیش از روبه رو شدن با آن به توارث فیلوژنتیک نسبت میدهد، چنین مدعایی دارد.
کلاینی ها با این برداشت از سائق غریزی، مفهوم هدف سائق غریزی را که در نظر فروید تخليه تنش بود، گسترش دادند. برداشت آیزاکس مغایرِ برداشت فروید نیست، اما از آن فراتر میرود و اشاره دارد به اینکه هدف سائق غریزی همواره متأثر از رابطه با موضوع هایی معین است که ویژگیهای عاطفی و فکری آن به تجربه واقعی آنها وابسته نیست.
تامس آگدن
شمار زیادی از زنان تا سنین پیری به یک ابژهی پدرانه یا عملا به پدر واقعی خود وابستهاند. ما دربارهی زنانی که دلبستگی شدید طولانیمدت به پدرانشان دارند حقایق شگفتآوری به دست دادهایم. با اینکه از وجود مرحلهی اولیهی دلبستگی به مادر اطلاع داشتیم، اما نمیدانستیم چنین محتوای غنی و بادوامی دارد و میتواند زمینهساز بسیاری از تثبیتها و گرایشهای ذاتی باشد.
در طول این مدت پدر دختر فقط یک رقیب دردسرساز است؛در برخی موارد دلبستگی به مادر پس از چهارمین سال زندگی هم ادامه پیدا میکند. تقریبا هرآنچه بعدها در رابطهی دختر با پدرش میبینیم، پیشتر در این دلبستگی اولیه بوده است که متعاقبا به پدرش منتقل میشود. در یک کلام؛ گمانه بر این است که ما قادر به فهم زنان نیستیم، مگر آنکه این مرحلهی دلبستگی پیشاادیپی به مادر را بشناسیم.
زنانگی | زیگموند فروید
همانندسازی فرافکنانه، وجهى مثبت دارد، که مبنای همدلی است و فرایندی است که به موجب آن مادر احساسات خصمانه و دردآور فرافکنی شده را در خود میپذیرد، از آنها سم زدایی میکند و در لحظه ای متناسب با دوره رشد نوزاد، آنها را در قالبی نسبتاً خوشایند به او باز میگرداند.
ویلفرد بیون
🔻مشکلاتی که معمولاً افراد را به درمان روانی میآورند، مشکلات ساده و مجزا نیستند. آنها بخشی از زندگی فرد هستند و با شخصیت او گره خوردهاند. این مشکلات با نحوهای که فرد فکر میکند، احساس میکند، رفتار میکند، از خود دفاع میکند و با دیگران ارتباط برقرار میکند، در هم تنیده شدهاند؛ یعنی با شخصیت او. این موضوع فرقی نمیکند که فرد تشخیص اختلال شخصیت داشته باشد یا نه. بیمار نیاز دارد که درمانگر به خوبی بفهمد که او چه نوع شخصیتی دارد و چرا به طور مداوم در برابر بعضی از رنجها آسیبپذیر است و چگونه میتواند این را تغییر دهد.
📍 میتوان گفت که این مشکلات به نوعی با ساختارهای ناخودآگاه فرد و مکانیسمهای دفاعی او مرتبط هستند. درمانگر باید به دنبال فهمیدن این ساختارها و مکانیسمها باشد تا بتواند به بیمار کمک کند تا از الگوهای تکراری رنج خود رهایی یابد.
@ravangoftЧитать полностью…
🤱کارگاه تربیت کودک بر اساس اصول روانکاوی
شخصیت و رشد:
-عوامل تشکیل شخصیت
-مواضع و مراحل رشدی
-نقش مکانیسم های دفاعی
-نقش عقده ادیپ
آسیب ها و اختلالات:
-ایجاد تبعیت و تربیت
-نحوه برخورد با احساسات
-کامیابی و ناکام کردن
-زمینه های تشکیل انواع اختلالات شخصیتی
اقدامات درمانی و کمکی:
-ذهنی سازی
-بازی
-نگهداری عواطف
👋ثبت نام: @Neoravankav
هزینه: ۶۰۰ هزار تومان
مهلت ثبت نام: ۱۲ بهمن
فربرن، همچون کلاین، بر آن بود که ایگوی نوزاد از بدو تولد کامل است و میتواند با موضوع های کامل بیرونی رابطه برقرار کند.
اگر هماهنگی میان مادر و نوزاد آسیب ببیند، نوزاد جدایی تحمل ناپذیری را احساس میکند و از طریق دوپاره سازیِ وجوهی از ایگو که تصور میکند برای مادر ناپذیرفتنی است، از خود دفاع میکند. این بخشهای دوپاره ایگو، رابطه ثابتی با وجه نامطلوب موضوع برقرار میکنند. این رابطه پاره موضوعی (رابطه ایگوی دوپاره با موضوعِ طرد کننده یا به لحاظ عاطفی غایب) واپس رانده میشود تا نوزاد بر احساسات همایند آن مسلط شود و آن موضوع را به موضوعی مطلوب بدل کند.
وقتی عواطف گوناگون ملازم با رابطه موضوعی نامطلوب، سبب شکاف در رابطه موضوعی میشود، ایگو و موضوعِ ناکام کننده نیز لاجرم چند پاره میشوند. مثلاً؛ ویژگیهای حسرت برانگیز و طرد کننده رابطه در دنیای درونی نوزاد از یکدیگر جدا نگه داشته میشوند.
وجه مهمی از ایگو (ایگوی مرکزی)، رابطه با ویژگیهای پذیرنده و پذیرفته موضوع (مادر نسبتاً خوب در مقابل مادر آرمانی شده) را حفظ میکند. ایگوی مرکزی تا حدی همان ایگوی هشیار است، اما همچنین شامل؛ وجوه ناهشیار پویا است، مثل؛ واکنش دفاعی برای ناآگاهی از وجوه نامطلوب رابطه با موضوع.
هر چند فربرن در چارچوب روانکاوی فرویدی کار میکرد، میکوشید تا از ظن خود نقایص نظریه های فرویدی و کلاینی را تصحیح کند. فربرن میپنداشت؛ اید در نظر فروید، نوعی انرژی بدون ساختار است و ایگو ساختاری بدون انرژی؛ «اید، مشتمل است بر نیروگذاری های غریزی که در پی تخلیه اند_و از دید ما این همه ی محتوای اید است» و ایگو نیز سازمانی است با کارکردهای مختلف که خود فاقد منبع انرژی است.
فربرن، مفهومِ «ساختارهای پویا» را جانشین دوگانه فرویدی ایگو و اید یا ساختار و انرژی کرد. این ساختارهای پویا وجوه ذهن اند و عامل هایی مستقل و توانا و البته نظام های انگیزشی خاص خود را نیز دارند. به تعبیر روان شناختی، فربرن میگوید که این وجوه ،شخصیتی مطابق نظام معنابخشی مختص خود، ظرفیت اندیشیدن و آرزو کردن دارند. بنا بر این نظریه پاره های ایگو بخشی از شخصیت در خلال رشد و تحول در فرایندی دفاعی از هم جدا میشوند و به هیأت موجوداتی در میآیند که با موضوع های درونی و دیگر زیر بخشهای ایگو رابطه میگیرند.
ماتریس ذهن | تامس آگدن