ارتباط با مدیر کانال: @kazembahrami
اوضاع ما در حوزه اساسی ترین عامل توسعه کشورها چگونه است؟
فریدمن بزرگ زمانی گفته بود علت اصلی مخالفت ها با اقتصاد بازار آزاد اینست که به خود ایده آزادی باور نداریم! واقعیت این است که به ویژه در حوالی ما حتی لفظ آزادی بسیاری از مردم را می ترساند، واکنش خیلی ها در بحث در مورد ایده آزادی اینست که "این طور هم نمی شود که هر کس هر کاری دلش خواست انجام دهد"، فوبیای "آزادی" در میان بسیاری ایرانی ها شایع است.
اما بدون آزادی تفکر و معیشت رسیدن به توسعه سودایی است محال، شوخی بزرگی است که فکر کنیم بدون آزمون و خطا و راه های تازه و نرفته را امتحان کردن می شد به این درجه از پیشرفت کنونی می رسیدیم. از قضا موسسه کاتو (کیتو اینستیتوت) هر ساله "شاخص آزادی انسانی" را منتشر می کند که ترکیبی از دو مولفه آزادی اقتصادی و آزادی شخصی است.
مولفه های نظیر حکومت قانون، امنیت، آزادی مذهبی، آزادی بیان و گردش اطلاعات و مانند آن در این شاخص سنجیده می شوند؛ در سال 2017 می بینیم که 159 کشور در این فهرست قرار دارند و البته رتبه ما هم بسیار درخشان است؛ 154ام! هرچند نسبت به دوره پیش که رتبه آخر (157ام) را داشتیم، پیشرفتی به حساب می آید. عربستان رقیب منطقه ای ایران در جایگاه 149 قرار دارد.
در صدر این رتبه بندی سوئیس، هنگ کنگ و نیوزیلند جا دارند و در انتها به ترتیب از آخر سوریه، ونزوئلا، لیبی و یمن قرار می گیرند؛ جالب است بدانیم درآمد سرانه کشورهایی که در بالای فهرست جا دارند (چارک اول؛ 25 درصد بالا) کمی کمتر از 4 برابر درآمد سرانه پایین نشین ها (چارک آخر، 25 درصد پایین) است.
خلاصه که در حوزه بهبود وضعیت آزادی راه زیادی داریم، با این همه نابخردی، آینده چه خواهد شد باید نشست و دید، والله اعلم.
https://goo.gl/RtLwKE
کانال راهبرد
@RahbordChannel
برخی از فاکتورهای سازمان همکاری های اقتصادی برای رتبه بندی اعتباری کشورها
Читать полностью…رشد تولید ناخالص داخلی ایران در ادوار مختلف؛ از ۱۳۳۸ تا ۱۳۹۴
▪️نمودار از کانال "اقتصاد به زبان ساده"
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
بزرگترين اشتباه ٩٠ در صد مردم در الگوي ثروتمند شدن
✍️ محمد حسين اديب
🔹طي ١٢ ماه گذشته بانكها ٢٦١ هزار ميليارد تومان سود به سپرده گذار پرداخت كرده اند
🔹در سال جاري هر كارمند دولت ١/٩٥ ميليون تومان در ماه دريافتي دارد
🔹سودي كه بانكها به سپرده گذار مي دهند معادل حقوق ١١ ميليون نفر كارمند در سال است
🔹دولت به ٢/٣ ميليون نفر كارمند در سال حقوق ميدهد
🔹سود سپرده بانكها پنج برابر حقوقي است كه دولت به كارمندان خود مي دهد
ناصرالدين شاه
ميگويند نماينده يك كمپاني خارجي يك تفنگ جديد به ناصرالدين شاه نشان ميدهد، ناصرالدين شاه ، سفارش ده تفنگ و يك ميليون فشنك ميدهد ، صدر اعظم به نماينده كمپاني ميگويد شما ده تفنگ بياوريد و صد هزار فشنگ ، نماينده كمپاني ميگويد خودشان فرمودند يك ميليون ، صدر اعظم ميگويد شاه حسن عدد نمي داند ( درك از عدد ندارد شما صد هزار بياوريد) سال بعد نماينده كمپاني ده تفنگ و صد هزار فشنگ را در تالاري در كاخ به شاه نشان ميدهد ، شاه ضمن اظهار رضايت از تفنگها ، با مشاهده صد هزار فشنگ اعتراض كنان ميگويد مگر ميخواهيم به جنگ روس برويم كه اينقدر فشنگ آورده ايد ، نماينده كمپاني به صدر اعظم نگاه ميكند و صدر اعظم آهسته در گوش نماينده كمپاني ميگويد شاه درك از عدد ندارد ، بايد فشنگ را ببيند تا بفهمد چه ميگويد
🔹كساني كه به پائين بودن سود سپرده معترض اند كمي به سودي كه بانكها در كل به سپرده ها پرداخت ميكنند توجه كنند آيا بانكها معادل حقوق ١١ ميليون كارمند در سال از محل بهره دريافتي از وام گيرنده ها بهره دريافت ميكنند تا به سپرده گذار پرداخت كنند ؟ آيا وام گيرندگان ايران ميتوانند به ١١ ميليون نَفَر در ماه حقوق بدهند؟ بانكها واسطه بين سپرده گذار و وام گيرنده هستند ، دريافت بهره از وام گيرنده معادل حقوق ١١ ميليون ، شوخي است ، طنر است ، مطايبه است ، بانكها سر به سر مردم ميگذارند ، مردم اين سودهاي سپرده را جدي نگيرند
🔹مردم در ثروتمند شدن دو نكته را همواره مد نظر داسته باشند بازدهي و ريسك
🔹هر چه سود يا بازدهي بيشتر باشد ريسك بيشتر است به زبان ساده ريسك يعني هر چه سودي كه به پول شما ميدهند بيشتر باشد خطر سوخت شدن پول شما هم بيشتر است كساني كه سود بيشتر ميخواهند ريسك بيشتر ميخرند
🔹بالاترين سود اكنون به سپرده تعلق دارد و بالاترين ريسك را هم دارد هر كس غير اين فكر ميكند دو اصل اوليه تجارت را نمي داند
🔔اينكه بانك مركزي مجوز يك بانك را صادر كرده پس بانكها موظفند سود تعهدي را پرداخت كنند حرفي غير بانكي و غير قانوني است بر اساس قانون ، بانك مركزي تا صد ميليون تومان سپرده را تضمين ميكند بر اساس اصول بانكداري جهاني ، بانك هاي مركزي فقط سپرده خرد تا ١٥٠ هزار دلار را تضمين ميكند ، اينكه چون بانك مركزي مجوز داده پس سود تضمين ، با عرف بانكداري جهان مغايرت دارد
🔹به فرض كه بانك مركزي بخواهد پول مردم را بدهد ، بانك مركزي بايد اسكناس چاپ كند و چاپ اسكناس به فاصله صد روز به تورم منجر ميشود
🔹بانك مركزي از محل چاپ اسكناس ١١ هزار ميليارد تومان به موسسات مالي دچار بحران كمك كرد كه عامل اصلي افزايش نرخ دلار در يك ماه گذشته بود
🔹اگر بانك مركزي اسكناس چاپ كند و زيان موسسات مالي را پرداخت كند دلار سر به فلك ميگذارد
🔹به سود سپرده به عنوان عامل اصلي ثروت دل نبنديد سبد دارائي خود را بر بنياد سود سپرده نچينيد
🔹اين طنز ، تحت عنوان سود سپرده به پايان نزديك تر است تا به آغاز
@adibmh
Www.elac.ir/darses/159
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
بخش های از نامه دکتر ابوطالب مهندس به جناب آقای دکتر حسامالدین آشنا
ریاست مرکز مطالعات استراتژیک دفتر ریاست جمهوری
با سلام و احترام؛
اینجانب «ابوطالب مهندس»؛ عضو هیئتعلمی بازنشسته دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران که در آستانه سن ۸۷ سالگی هستم؛ در سال ۱۳۴۴ (۵۲ سال پیش) که کشور ما کمتر از ۲۵ میلیون نفر جمعیت داشت کتاب: «منابع آبهای ایران ازنظر توسعه اقتصادی» که حاصل پایاننامه دکترای اقتصاد اینجانب بود را منتشر کردم؛ این کتاب حاوی بسیاری از مسائل پیرامون اقتصاد آب و اهمیت ویژه نقش آب در برنامههای توسعه اقتصادی-اجتماعی ایران است، که متأسفانه امروز شاهد انواع تبعات ناشی از بیتوجهی به ظرفیتهای واقعی آن هستیم.
اکنون بعد از گذشت بیش از ۵ دهه از انتشار کتاب یادشده، بدیهی است که تحمل شنیدن و مشاهده مجموعه حوادثی که ناشی از خطاهای فاحش در اجرای چندین برنامه توسعه اقتصادی- اجتماعی در قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اتفاق افتاده، بهنحویکه ادامه حیات در زیستبوم زیبای ایران را دچار تهدیدها و مخاطرات جدی کرده است. برای امثال بنده تأسفبار و باورناکردنی است؛ بنابراین اگر به خود اجازه میدهم که وقت عزیزان را بگیرم، فقط احساس مسئولیت و بهحکم رسالت علمی-اجتماعی است تا شاید عرایض این خادم علم فرهنگ و اقتصاد (آب) بتواند توجه مسئولان دلسوز و برنامهریزان را به بخش فوقالعاده مهمی از مسائل اقتصاد در شرایط حساس کنونی جلب نماید؛ لذا پدرانه و پیرانه انتظار و استدعا دارم در این شرایط بحرانی و پر از نگرانی، بهویژه از دیدگاه محیطزیست و آب برای بقای این سرزمین کهن و پرافتخار، در راستای یک تصمیمگیری جدی، مهم و اساسی به مواردی که در این نامه حضورتان تقدیم میکنم؛ عنایت فرمایید قریب سی سال است که از نزدیک شاهد فعالیت جمعی از عزیزان دانشگاهی در حوزه آب و کشاورزی هستم که باوجود انواع بدرفتاریها و بداخلاقیهایی که به آنها روا شده است، چیزی از احساس مسئولیت و تعهد آنها به منافع و امنیت ملی نکاسته است. بنده فعالیتهای آنها را مهمترین و عین سرمایه اجتماعی یک ملت میدانم که متأسفانه نظام برنامهریزی توسعه اقتصادی- اجتماعی در اهمیت و شأن استفاده از آن برنیامده است!
جان کلام: طرح توسعه نیشکر قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بهاحتمال قریببهیقین با تحمیل اراده شرکت مهندسین مشاور آمریکایی موسوم به D&R در برنامههای توسعه اقتصادی-اجتماعی قرارگرفته است، بدون شک تمام مقامات مسئول در بالاترین سطوح کشور آگاه و مطلع هستند که جمع کثیری از برجستهترین دانشمندان واقعی علم آب و کشاورزی ایران علاوه بر انتقاد و نفی آن؛ این پروژه را ناسازگار با شرایط اقلیمی و منافع و امنیت ملی کشور میدانند؛ و بدون هیچگونه توقع و یا فرصت سازی برای منافع شخصی خود؛ نسبت به تمام ابعاد پیچیده تجدیدنظر و تغییر کاربری این پروژه مسلط و مصمم هستند؛ زیرا تغییر کاربری این پروژه یعنی آزادسازی ۶ میلیارد مترمکعب آب در سختترین فصول تبخیر و کمک به احیای تالابهای بینالمللی هورالعظیم و شادگان و آزادسازی بیش از ۱۵۰ هزار هکتار زمین زراعی برای شیفت به کشتهای زمستانه.
و مهمترین اقدام مؤثر برای مقابله با پدیده ریزگردها با منشأ داخلی است؛ سوابق و اسناد موجود کوچکترین تردیدی باقی نمیگذارد که مداخلات کشورهای توسعهیافته در تحمیل سیاستهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی بهمنظور «تقسیم کار بینالمللی» موجب تخریب منابع طبیعی، از بین بردن فرصتهای رشد و ناپایداری اقتصادی بسیاری از کشورهای جهان سوم شده است و همچنین کمترین تردیدی وجود ندارد که برای مقابله و برونرفت از این بحرانها و تهدیدهای ناشی از آن، باید از مدلهای تحمیلی «تقسیم کار بینالمللی» فاصله گرفت و برنامههای توسعه اقتصادی را از تبعات این مدلها، مقاومسازی کرد. امیدوارم در فرصتی مناسب، مجالی برای ورود به این بحث مهم و استراتژیک فراهم شود تا درزمینه تشریح «تقسیم کار بینالمللی» و همچنین در خصوص ضرورت اتخاذ تصمیمی شجاعانه و درعینحال نجاتبخش در خصوص تغییر کاربری کشت و صنعتهای نیشکری و تعیین تکلیف «هزینه-فایده» صنایع آب بر در مناطق کویری، بهشرط ملاحظه و درک فرصتهای محدود باقیمانده، باب گفتگو بازگردد.
در ادامه و راستای رسالتی است که ۵۲ سال پیش در تألیف کتاب «منابع آبهای ایران ازنظر توسعه اقتصادی» بر خود تکلیف میدانستم و میدانم، درنهایت توصیه میکنم از ظرفیت این سرمایههای عظیم اجتماعی در مصون و مقاومسازی اقتصاد کشور از سیاستهای تحمیلی «تقسیم کار بینالمللی» بهره کافی را ببرید.
با توجه به انبوه تجارب گذشته، سکوت و بیاعتنایی به هشدارهای دادهشده عواقب و تبعات غیرقابل جبرانی را در پی داشته و خواهد داشت.
ابوطالب مهندس
عضو هيات اجرايي انجمن اقتصاددانان ايران
#اینفوگراف
🆚 GDP per capita in 2018(IMF)
⭕️ تقسیم بندی کشورهای جهان براساس درآمد سرانه در سال 2018 - ایران در طبقه سوم با کمتر از 10 هزار دلار در سال
🔵صفیر مهان :
@SafMah
⭕️ The Dark Side of Bitcoin
❌ 25 Percent of Bitcoin Users Are Associated With Illegal Activity
#اینفوگراف
🔵 صفیر مهان
@SafMah
شوخی با مفهوم مقدس عدالت در حکومت نوکیسگان
✍احتسام غفورزاده
زمانی که به جای فرزانگی نوکیسگی باب شود با مفاهیم آن قدر کودکانه بازی می کنند که واژه های مستعمل برای آن مفاهیم نخ نما می شود،یکی از این واژه ها عدالت و مفهوم عدل است.
گاه تساوی به جای عدل قرار می گیرد و گاه توانمند ستیزی و گاه تعاریف اشتراکی ولی واقعیت مفهوم عدل این است که هر چیز در جایی باشد که بهترین خیر و سعادت را برای جامعه پدید آورد، برای نمونه بحث داغ امروز عدالت آموزشی که گویا از این مفهوم واقعا کاریکاتوری بیش نمانده است.
متصدیان امر گویا نمی دانند که عدالت آموزشی این است که فضای محیا برای رشد و پرورش علمی فراهم آورند نه این که در مراحل گزینشی ضعفا را بر اقویا ترجیح دهند، مفهومی به نام سهمیه یعنی ترجیح ضعیف بر قوی نه عدالت و این عین ظلم است، در آیه ی 135 نسا ترجیح ضعیف بر قوی و قوی بر ضعیف بدون توجه به موضع عدل مردود است.
زمانی که نهال در حال تبدیل به درخت است می توان آن را صاف کرد نه زمانی که درخت تنومند کج در آمد ، نمی توان در مرحله گزینش که مرحله آخر است جور ظلمی که در ابتدا روا داشته شده است را کشید، آیا آن کسی که در مناطق محروم درس خوانده است در مرحله گزینش در حالی که سطح پایین تر علمی نسبت به یک شهر نشین دارد ارجحیت دارد و پزشک و وکیل و مهندس و ... بهتری می شود؟ آیا برعکس نباید در ابتدا فضای آموزشی را اصلاح کرد و در آخر یک گزینش عادلانه برگزار کرد. گرچه آزمون های سراسری در جمیع مقاطع خود نمایان گر بار علمی نیست اما با همین شاخص پر مشکل هم این گونه برخورد روا به نظر نمی رسد.
تا بداند کافر و گبر و یهود
اندر این صندوق جز لعنت نبود
#احتسام_غفورزاده
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
وقتی فتحعلی شاه از قائم مقام فراهانی در مورد جنگ روس رای خواست،
قائم مقام به طریق سوال گفت: اعلیحضرت از رعایای خود چه مبلغ مالیات دریافت می فرمایند؟
شاه جواب داد: قریب به شش کرور
قائم مقام گفت: آیا به اعلیحضرت عرض کرده اند که دولت روس چه مبلغ حاصل مالیاتی دارد؟
شاه گفت: می شنوم ششصد کرور
قائم مقام عرض کرد: به قانون حساب، کسی که شش کرور مالیات می گیرد، با کسی که ششصد کرور عایدات دارد از در جنگ در نمی آید.
📕ساسانی، خان ملک، سیاستگران دوره قاجار
🔴⚫️ کانال علوم انسانی
📕 @humansciences
✅ جشنواره «بانک محبوب من» همه ساله با هدف ایجاد تعامل بیشتر میان مشتریان و بانک ها، معرفی خدمات ویژه بانک ها و ایجاد فضای رقابتی مثبت میان بانک ها و افزایش کیفیت خدمت رسانی آنها برگزار می شود. امسال نیز چهارمین دوره این جشنواره از تاریخ 5 دی ماه آغاز به کار کرده است و تا پانزدهم بهمن ماه به کار خود ادامه خواهد داد.
✅ هدف سایت بانکی از برگزاری چنین جشنواره ای، سنجش رضایت مشتریان از بانکها و ایجاد مزیتهای رقابتی در آنها است.
✅ در سومین جشنواره «بانک محبوب من» که سال گذشته برگزار شد، بانک ملت با رای مردم عنوان «محبوبترین بانک ایران» را از آن خود کرد.
✅ در جشنواره امسال «بانک محبوب من» که با حمایت مالی روکولند و دلیچی برگزار می شود، همه بانکهای خصوصی و دولتی کشور شرکت کردهاند و در پایان جشنواره به قید قرعه جوایز نقدی، بن خرید لباس و سفر خارج از کشور به شرکت کنندگان در جشنواره بانک محبوب من اهدا خواهد شد.
✅ شما هم برای شرکت در این جشنواره می توانید به آدرس زیر مراجعه کنید.
www.festival.banki.ir
مقایسه حجم صادرات کره شمالی و کره جنوبی
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
چاره چیست؟
1. دولت منابع محدود و با ارزش ارزی خود را در قیمتهایی که پایین تر از ارزش ذاتی است هدر ندهد. اگر چنین کند به دلیل محدودیت منابع ارز، درست زمانی که نرخ ارز سقف انتظارات را می شکند حمایت از تعادل جدید نا ممکن خواهد شد.
2. در یک روز بانک مرکزی نرخ ارز را تک نرخی کرده و در نرخی اندکی بالاتر از سقف انتظارات تثبیت کند. طبیعی است که چون محملی برای سوداگری باقی نمی ماند سپرده ها در حسابهای غیردیداری بانکها تا مدتی دیگر باقی خواهد ماند. نرخ ارز بالا نیز به ناگهان تولید ملی را به جریان انداخته و صادرات را قوت می بخشد. اگر چنین نکنید و سوداگران نرخ ارز را به سقف انتظارات برسانند این سقف جدید تبدیل به وضعیت نرمال جدید (New Normal) شده و بازار مجددا سقف جدیدی برای خود تعریف می کند. وقوع سیلاب را در نطفه باید خفه کرد.
3. در وضعیت جدید و با فرض درآمدهای ارزی حداقل 50 میلیارد دلاری در سال آینده، دولت به حدود 150 هزار میلیارد تومان منابع جدید دست خواهد یافت. پیشنهاد می شود از محل این ثروت باد آورده میزان یارانه نقدی به 120 هزار تومان برای هر نفر افزایش یابد. باید دانست که از مهمترین دلایل مقاومت نظام در برابر تحریمهای ظالمانه فلج کننده یارانه نقدی بود که در اوایل دهه 90 بخشی از فشار به بودجه خانوار را خنثی نمود.
4. شاید بتوان اقتصاددانان با تجربه و کارکشته ای در دنیا یافت که حاضر باشند در این شرایط ویژه توصیه های لازم را برای برونرفت از بحران ارائه نمایند. از مشورت با ایشان دریغ نورزید و گر نه در نهایت ممکن است مجبور به اطاعت از اوامر صندوق بین المللی پول شوید. حکمرانی عرصه سعی و خطا و زمین بازی کودکان نیست. از تجارب بشری درس بگیرید پیش از آنکه برای دیگران درس عبرت شوید.
/channel/Neekgoftaar
در لایحه بودجه پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی، ۱۵۰ میلیون دلار برای مقابله با گرد و غبار جنوب کشور از جمله خوزستان در نظر گرفته شده بود که توسط کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی حذف شد.
▪️ایسنا
@ieairan
ترافیک، تورم، قدغن: با ارز چه باید کرد؟
مجموع خودروهای داخل یک شهر را در نظر بگیرید. این خودرو ها یا در تردد اند ویا پارک شده اند. تبدیل وضعیت از پارک به تردد و به عکس از تردد به پارک به آسانی مقدور است. با این وجود فقط یکی از دو وضعیت تردد یا پارک برای هر خودرو ممکن است و وقوع همزمان هر دو ناممکن.
حال فرض کنید به ناگهان به دلیل زلزله همه شهروندان تصمیم بگیرند شهر را ترک کنند. تمامی خودروهای پارک شده به حرکت درمی آیند. نتیجه اینکه از حالت تعادلی که بخشی از خودروها پارک و مابقی در حال تردد بودند خارج شده و به تعادل جدید می رسیم که همه خودروها در تردد هستند. این تعادل جدید شدیدا ناکاراست چون شهر به دلیل ترافیک قفل شده و معابر هم به پارکینگ تبدیل می شوند. عکس حالت فوق نیز ممکن است که مثلا برای کنترل ترافیک، حکومت خروج هر گونه خودرو را تا اطلاع ثانوی قدغن کند. طبیعی است در دوران قدغن، ترافیک صفر خواهد بود ولی تقاضای سفر در طول این دوران جمع شده و پس از آزادسازی، با هجوم خودروها به معابر مجددا به تعادل ناکارای قفل شدگی می رسیم.
پول وسیله ای است در اختیار شهروندان که کارکردی شبیه خودرو در مثال فوق دارد. پول ممکن است در حسابهای هزینه زا یا غیردیداری بانکها پارک شود که در این حالت به آن سود تعلق می گیرد. برخی اقتصاددانان این نوع خاص از پول را تحت عنوان "شبه پول" می شناسند. در حالت دیگر پول در اقتصاد گردش می کند. این گردش ممکن است فیزیکی باشد که شامل اسکناس و مسکوک می شود یا در حسابهای جاری بانکها جابه جا شود که به آنها حسابهای دیداری نیز می گویند. برخی اقتصاددانان تنها مجموع پول فیزیکی و مانده حسابهای دیداری را "پول" می نامند. نکته مهم در این است تبدیل پول به شبه پول و عکس آن به سادگی ممکن است. در اقتصاد تعادلی میان حجم پول و شبه پول برقرار است که اگر به هر دلیل این تعادل به هم بخورد شاهد بحران خواهیم بود.
در اقتصاد ایران برای سالیان متمادی تعادلی میان "پول" و "شبه پول" حاکم بود. تا اینکه سیاستگذار اقتصادی دولت امید برای مقابله با ازدحام پولی (تورم) تصمیم به حبس منابع در حسابهای هزینه زا (دیداری) بانکها گرفت. طبیعی است که در سالهای غدقن پولی که به مدد نرخهای بهره بالا و ایجاد رکود کاذب در بازار ممکن گشت از ترافیک پولی (تورم) خبری نبود. ولی روزی که به هر بهانه ای این غدقن بشکند تقاضای انباشته مبادلاتی به بازار خواهد آمد و آنگاه نه تورم معمولی که قفل شدگی را شاهد خواهیم بود.
در روزهای اخیر ارز نقش کاتالیزور یا محلل را برای تغییر مسیر کارکرد پول از "ذخیره ارزش" (پارک شده در حسابهای غیردیداری) به "ابزار مبادله" (تردد میان حسابهای دیداری) بازی کرده است. در این شرایط تعادل میان دو کارکرد پول به هم خورده و شرایط بغرنجی را برای اقتصاد شاهد خواهیم بود.
با این حال این آخر ماجرا نیست. در اینجا نه تنها رقابتی میان حسابهای دیداری و غیردیداری شکل می گیرد بلکه میان "پول ملی" و "ارز خارجی" نیز رقابتی در گرفته است. در این حالت آحاد اقتصادی به ارز خارجی به چشم ملجاء برای "ذخیره ارزش" نگریسته و به پول ملی را تنها "ابزار مبادله" می دانند. به زبان علمی سرعت گردش "ارزخارجی" در بازار داخلی به صفر میل کرده و در مقابل سرعت گردش پول ملی میان حسابهای دیداری شدیدا افزایش می یابد. در این حالت دیگر نمی توان رابطه معنا داری میان کل نقدینگی داخلی و ارز خارجی در دسترس در بازار داخل برقرار نمود. چرا که افراد به محض یافتن ارز اقدام به خرید و انباشت آن می کنند . عرضه ارز خارجی هر روز کمتر و تقاضای مبادلاتی پول ملی هر روز بیشتر خواهد شد. در این زمان بخش عمده شبه پول به پول تبدیل خواهد شد. پس نرخ ارز و نرخ تورم همزمان رو به فزونی خواهد گذارد که البته هیچیک از این دو علت دیگری نیست. بلکه مشکل ناشی از اختناق و قدغن و حکومت نظامی چندساله پولی بود که اکنون انرژی عظیم خود را آزاد کرده است.
درس سوییسی
چاره کار کشتن هر گونه انگیزه سوداگرانه در بازار است. چگونه؟ فاما برنده جایزه نوبل بازاری را کارا می داند که به اطلاعات فورا واکنش نشان می دهد. بازاری که به آرامی خود را با اطلاعات موجود وفق می دهد نه عادلانه است و نه کارا. سه سال پیش در چنین روزهایی وقتی بانک مرکزی سوییس به ناگهان سیاست سقف 1.20 را در برابر یورو برداشت وضعیت هولناکی در بازارهای ارز پیش آمد. درعرض چند ساعت ارزش فرانک سوییس در برابر یورو 30 درصد (بله درست است 30 درصد و نه 3 درصد یا 3/0 درصد) بالا رفت. اما از روز بعد آرامش در بازارها حکم فرما شد. اگر روش ایرانی (مماشات با مشکل) را به کار می گرفتند نیروهای سوداگرایانه دربازارهای ارز به کار می افتاد و تلاطمات تا مدتها ادامه می یافت که خسارات جبران ناپذیری را به نظام اقتصادی سوییس وارد می آورد.
جلد متفاوت تایم در واکنش به شعار آمریکا تنها نیست!
Читать полностью…داری اشتباه میکنی کاپیتان!
✍امیر ناظمی (هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور)
@ShareNovate
در دههی ۱۹۹۰ حوادث هوایی و سقوط هواپیما در خطوط هوایی کرهجنوبی ۱۷ برابر متوسط جهانی شده بود؛ به نحوی که در سال ۹۹ آمریکا پرواز کارکنان خود را ممنوع کرد، کانادا اخطار داد که اجازه فرود هواپیماهای این خط را معلق خواهد کرد و خطوط هوایی دلتا و ایرفرانس در عمل همکاری خود را به تعلیق درآوردند!
در دنیای امروز استفاده از هواپیما به اندازهی یک دستگاه قهوهساز قابل اعتماد است و تنها مجموعهای از اشتباهات انسانی (در حدود ۷ اشتباه پیدرپی) میتواند یک پرواز را به سقوط بکشاند!
گزارشهای ارزیابی نشان میداد ایراد فنی، سهم کمی داشت و عوامل انسانی نیز متفاوت از سایر خطوط هوایی نبود. مطالعات متعددی مانند مطالعات شرکت بوئینگ و پژوهشِ دو زبانشناس (فیشر و اورسانو) پرده از راز بزرگی برداشت. آنها متوجه شدند هواپیماهای سقوط کرده به دلیل سادهای دچار مشکل میشدند: هیچ کس به صراحت به کاپیتان نمیگفت: «داری اشتباه میکنی کاپیتان!»
ساختار زبانی در برخی از فرهنگها به دلیل شرم، احترام، ترس، ارشدیت یا آنچه ادب دانسته میشود، به گونهای است که ردهی پایینتر به صراحت نمیتواند اشتباهات ردهی بالاتر را بیان کند.
پژوهش نشان میداد بیان اشتباه یک نفر، از صراحت کامل تا تلطیف، قابل رتبهبندی است:
۱-جملات امری و صریح: کاپیتان ۳۰ درجه به راست بپیچید!
۲-جمله الزامی: به نظر میرسد ما باید به سمت راست تغییر مسیر بدهیم.
۳-جمله پیشنهادی: پیشنهاد میدهم تغییر مسیر دهیم.
۴-پرسش: بهتر نیست تغییر مسیر دهیم؟
۵-ترجیح: به نظر (این شاگرد) بهتر است تغییر مسیر دهیم.
۶-اشاره: اگر تغییر مسیر ندهیم با طوفان روبهرو میشویم.
بررسی جعبههای سیاه پیداشده در سقوطها نشان میداد که در برخی از فرهنگها (مثل کره) کمک خلبان یا مهندس پرواز از جملات اشارهای یا ترجیحی (که تلطیف واقعیت هستند) استفاده میکردهاند، اما در فرهنگهایی که صراحت وجود داشته است، و جملات امری یا الزامی بوده است، کمتر شاهد سقوط بودهایم!
به همین دلیل زمانی که خلبانان کمتجربهتر مسول هدایت پرواز بودهاند، کمتر سوانح روی داده بود، چون سایرین با آنها صراحت داشتند، اما این خلبانان کارآموزدهتر و ارشدتر بودند که سقوط مردم را رقم میزدند!
مطالعات هلمریش (روانشناس) نشان داد، در یک مورد، حتی وقتی کمک خلبانها میدانستند که خلبان دارد اشتباه میکند، آمادگی لازم برای دردست گرفتن پرواز را نداشتند. همگی به همین دلیل جان خود را در سقوط از دست دادند.
🗓 ۴ درس بزرگ از سقوطها
۱-این فرهنگ است که موفقیت یا شکست را تعیین میکند؛ نه فناوری و نه هواپیماهای مطمئنتر.
۲-ردهی پایینتر برای جلوگیری از سقوط و شکست بزرگ جمعی، هیچ چارهای جز آن ندارد که به صراحت خطاب به ردهی بالا فریاد بزند: رفیق داری اشتباه میکنی!
۳-ردهی بالاتر باید بفهمد که تنها راه نجات دسته جمعی دادن این آزادی به زیردست است که اشتباه او را به صراحت بگوید. در یکی از پروازها کاپیتان در مقابل کمکخلبانی که به او تذکر داده بود که اشتباه کرده است، با پشتدست به دهانش زده بود. آن پرواز سقوط کرد و این آموختهی ما از جعبه سیاه است!
۴-خط هوایی کره نشان داد، گذار از این وضعیت تنها در صورت پذیرش واقعیتهای فرهنگی و خودآگاهی جمعی امکانپذیر است. با انکار یک آسیب فرهنگی تنها امکان سقوط افزایش مییابد.
http://sharenovate.com/posts/544
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
🔴 #بررسی ابعاد سیاسی ، اجتماعی واقتصادی
✳️ #ناآرامی_های_دی_۹۶
🔴 ۴ بهمن ۹۶
✳️ سخنرانان :
🔸 دکتر حسین #سیف_زاده
🔸 دکتر #فرشاد_مومنی
🔸 دکتر #علی_دینی_ترکمانی
🔸 دکتر #محمد_فاضلی
🔸 دکتر ابوالفضل #دلاوری
🔸 دکتر محمدامین #قانعی_راد
🔸 #امین_محبیان
✅ سخنرانی های #بینظیر جمعی از بهترین
🔺 #جامعه_شناسان
🔺 #اقتصاددانان
🔺 #فیلسوفان و #اندیشمندان ایرانی
🔴 به همراه اطلاعات تکاندهنده از #ایران امروز و جایگاه حاکمیت و دولت ها
/channel/ShahramYazdi48/9738
رتبه اعتبار ایران در OECD بهبود یافت.
براساس اعلام رسمی کمیته مسوول رتبهبندی ریسک کشورهای دنیا در OECD، مبتنی بر تصمیم آن سازمان، رتبه اعتباری کشورمان به ۵ ارتقا پیدا کرد.
▪️ایسنا
🔵 @ieairan
لزوم جابجايي تعطیلات آخر هفته
✍ دكتر حعفر خيرخواهان
▪️ادیان بزرگ پیروان خود را به یک روز عبادت در هفته سفارش کردهاند؛ در دین یهود روز شنبه را برگزیدند که کار کردن را مجاز نمیدانستند. مسیحیان هم ابتدا شنبه را برای استراحت مقرر کردند اما زمانی که کنستانتین کبیر امپراتور روم به دین مسیحیت گروید روز یکشنبه را تعطیل تعیین کرد که برخی میگویند به این دلیل بود تا پیروان ادیان شرقی که خورشید را عبادت میکنند جذب مسیحیت کند (با توجه به کلمه sunday که به معنی روز خورشید است). چند سده پس از آن با ظهور دین اسلام، در قرآن کریم روز جمعه بهعنوان روزی مقدس معرفی شد تا تفاوت آن با سایر ادیان دیده شود و مومنان در هنگام ظهر به نماز جمعه بروند، اگرچه الزامی خاص به استراحت کردن و حرمتکار و تجارت نشده بود.
▪️جهانیشدن اقتصادها، ارتباطات تجاری و شراکت در تولید بین کشورهای گوناگون جهان در کنار حضور هرچه بیشتر بنگاههای چندملیتی در اقصی نقاط جهان باعث شده است که همه دنیا به هم پیوند بخورد. بازارهای جهانی و بورس سهام و معاملات بانکی هم تمام جهان را به هم وابسته کرده است. در اقتصادهای امروزی سهم اصلی در تولید به خدمات و تولیدات ناملموس تعلق دارد. این نوع تولیدات به نیروی فکری و دانشی نیازمند هستند که به زمان و مکان خاصی پایبند نبوده و بیشترین ارزش افزوده را خلق میکنند.چنین شرایطی ایجاب میکرد که روزهای معینی برای تعطیلات رسمی پایان هفته تعیین شود. اینگونه بود که روزهای شنبه و یکشنبه بهعنوان تعطیلات رسمی در تمام کشورهای غیرمسلمان و کشورهایی که زمانی مستعمره کشورهای غربی بودند به رسمیت شناخته شد. اما در کشورهای مسلمان خاورمیانه از جمله ایران که جمعه از قدیم الایام بهعنوان روز تعطیل مذهبی بود، با افزایش روزهای تعطیل آخر هفته به دو روز، بهطور خودکار روز پنجشنبه را به روز دوم تعطیلات خود افزودند.
▪️با چنین تصمیمی این کشورها عملا تنها سه روز دوشنبه تا چهارشنبه را با بقیه جهان و شرکای تجاری بینالمللی خود در ارتباط بودند.کشورهای عربی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا که یکایک به زیان اقتصادی در حال افزایش ناشی از چنین وضعیتی پی بردند با حفظ تعطیلی روز جمعه، تعطیلی روز پنجشنبه را به شنبه انتقال دادند تا بتوانند چهار روز در هفته را با جهان مرتبط باشند. آخرین کشورهای مسلمان عربی که به این تغییر رضایت دادند عمان و عربستان سعودی بودند که در سال 2013 این کار را کردند. آنها تا مدتها با مخالفت روحانیونی روبهرو شدند که معتقد بودند چنین کاری پیروی از رسم یهودیان است که تعطیلیشان از شبانگاه جمعه تا شبانگاه شنبه ادامه داشت و حتی یک گام به سمت پذیرفتن تعطیلات مسیحیان به حساب میآید که پایان هفتهشان شنبه و یکشنبه بود.
▪️با توجه به اینکه تعطیلی روز پنجشنبه هیچ توصیه دینی ندارد صرفنظر کردن از آن نباید دشوار باشد. دنیا به سرعت در حال تحول و تغییر است که باید تا جای ممکن با آن همراه شد. اقتصاد ایران گرفتار مشکلات عدیدهای است و باید هر تلاش عملی چه کوچک و چه بزرگ صورت بگیرد تا اجازه حرکت و نفسکشیدن به آن بدهیم. جابهجایی روزهای تعطیل آخر هفته به جمعه و شنبه یکی از این تلاشهای کوچک و تغییرات ضروری است که باید خیلی سریع انجام دهیم و بر مخالفتها و مقاومتها فائق آییم.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
معرفی انجمن اقتصاددانان ایران
در سال 1350 با همت جمعی از اساتید اقتصاد دانشگاه تهران هسته اولیه تشکیل انجمن شکل گرفت. سپس با شرکت اساتید سایر دانشگاهها، نفرات اولیه گرد هم آمدند که فعالیت های آنان منجر به تهیه اساسنامه و تشکیل انجمن اقتصاد دانان ایران در سال 1351 شد که تحت شمار ه 1425 اساسنامه آن در سازمان ثبت شرکتها ثبت گردید.
از اهداف انجمن که در اساسنامه ذکر شده است می توان به موارد زیراشاره کرد:
به منظور بالا بردن و گسترش دانش اقتصاد، بهبود کیفیت آموزش علوم اقتصادی، توسعه ی تحقیقات اقتصادی و کمک علمی به حل مسائل اقتصادی کشور، انجمن اقتصاددانان ایران تشکیل می شود .
در راستای اهداف انجمن، از آن سال تاکنون تقریبا هر ماهه جلسات سخنرانی انجمن تشکیل گردیده که در آن اقتصاددانان و مقامات کشور درباره مهمترین مسائل اقتصادی کشور سخنرانی کرده اند.
علاوه بر آن انجمن دارای کمیسیون های تخصصی می باشد که در آن کمیسیون ها اعضای انجمن گردهم آمده و مباحث تخصصی را دنبال می نمایند.
راه اندازی سایت انجمن و کانال تلگرامی انجمن اقتصاددانان با هدف اطلاع رسانی و ترویج دانش اقتصاد نیز یکی دیگر از اقدامات انجمن در سال های اخیر بوده است.
ایجاد شعبات انجمن که در اساسنامه پیش بینی شده است از سال 1394 مورد توجه قرار گرفته و اولین شعبه انجمن در تبریز (شعبه شمالغرب) در سال 1394 افتتاح گردید و فعالیت های آن آغاز شد.
ایجاد شعبه در سایر استانها نیز در دستور کار قرار دارد.
انجمن از حمایت های اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران برخوردار است و دفتر انجمن در یکی از ساختمانهای اتاق قرار دارد و سخنرانی های ماهانه انجمن نیز در محل اتاق واقع در خیابان طالقانی برگزار می گردد.
▪️سایت انجمن اقتصاددانان ایران
http://Www.iea.org.ir
▪️کانال انجمن اقتصاددانان ایران
@ieairan
پیشگویی خودمحقق کننده و قیمت دلار
✍دکتر حامد قدوسی
@hamedghoddusi
این را همیشه میگوییم که پیشگویی در علوم انسانی (بر خلاف علوم فیزیکی) میتواند خودش را بیدلیل «محقق» کند و یا حتی اگر مبنای درستی هم داشته باشد خودش را «ضایع» کند، چون عوامل انسانی که موضوع پیشبینی بودند، نتیجه پیشبینی را در رفتارشان اعمال کرده و در نتیجه خروجی کلان سیستم تحت تاثیر قرار میگیرد. در علوم فیزیکی این طور نیست. مثلا من اگر امروز بر اساس یک سری مدلسازی علمی دقیق بگویم که دمای هوای تهران فردا میشود ۵ درجه زیر صفر، به احتمال زیاد باد و باران رفتار خود را به خاطر این پیشبینی عوض نمیکنند و همین پیشبینی محقق میشود. ولی در علوم اجتماعی وضع کمی متفاوت است. به این دو حالت دقت کنیم:
الف) ضایع شدن پیشبینی: فرض کنید که ما بر اساس مدلسازی دقیق اپیدمیولوژیک مثلا بگویم که هفته دیگر صدهزار نفر در تهران از یک ویروس خیلی خطرناک جدید میمیرند. در واقعیت، احتمالا این اتفاق هیچ گاه محقق نخواهد شد (حتی اگر واقعا چنین ویروس خطرناکی در راه باشد و مدل مکانیکی ما درست بوده باشد) چون با انتشار این خبر فورا تصمیماتی گرفته خواهد شد که نهایتا پیشبینی اتفاق نمیافتد و «ضایع» میشود: مردم از تهران میروند یا از خانه بیرون نمیآیند، مسوولات بهداشتی قرنطیه را شروع میکنند، واکسن زده میشود و الخ. به همین دلیل هم ارزیابی «کیفیت» پیشبینی ها در علوم اجتماعی خیلی سختتر از علوم طبیعی است.
ب) پیشبینی خودمحققکننده (Self-Fullfilling Prophecy): از آن طرف اگر یک شایعه بسازیم که مثلا بانک الف ورشکست شده است (بدون این که واقعا اتفاقی برای این بانک افتاده باشد) ممکن است این اتفاق بیفتد چون سپردهگذاران ناگهان برای بیرون کشیدن پولشان صف خواهند کشید و همین تقاضای ناگهانی برای خروج سپردهها از بانک ممکن است آن را ورشکست کند.
حال به بحث دلار برگردیم. قیمت دلار (در یک محدودهآی) میتواند مشمول «پیشبینی خودمحقق کننده» باشد. اگر قیمت امروز مثلا ۴۳۰۰ باشد و مردم به هر دلیلی (واقعی، شایعه یا صرفا ذهنی) باور کنند که قیمت قرار است ۵۰۰۰ تومان شود، سیل تقاضا برای خرید احتیاطی و سفتهبازانه دلار روانه بازار خواهد شد و اگر عرضه فیزیکی دلار محدود باشد قیمتها بالا خواهد رفت. بالا رفتن قیمت این باور را تقویت خواهد کرد که حدس روز قبل درست بوده (بازخورد مثبت) و عده بیشتری را روانه بازار دلار خواهد کرد و الخ. این تقاضا البته تا ابد ادامه پیدا نمیکند و وقتی انگیزه سفتهبازانه کاهش پیدا کند (یعنی شوک مثبت به تقاضا فروکش کند) قیمت ممکن است به سطح بنیادی خود برگردد. به این ترتیب نوسان بزرگی در بازار ایجاد شده، عدهای سود کرده و عدهای زیان و نهایتا هم اقتصاد کشور - خصوصا بنگاهها - از افزایش تلاطم نرخ ارز زیان کرده است.
چرا این داستان هر روزه و در مورد هر بازاری نمیافتد؟ به نظر میرسد هر قدر شفافیت در مورد عوامل بنیادی بازار بیشتر باشد و یا اعتماد به اینکه یک نهادی (مثل بانک مرکزی) ابزاری برای تعهد به یک کانال قیمت دارد بالاتر باشد، شانس موفقیت چنین پیشگوییهای خودمحققکننده کمتر میشود. اگر ابزارهای مالی روی یک دارایی متنوع باشند (مثلا امکان خرید یا فروش قرارداد آتی وجود داشته باشد)، آن وقت تحلیلگرانی که معتقدند چنین موجی گذرا است موضع معکوس (به قول فرنگیها Short Position) روی داراییها خواهند گرفت و با تحلیل این موقعیتها بازار این شانس را خواهد داشت که اطلاعات موجود در مورد باور منفی را هم دریافت کند و دیدگاه خودش را اصلاح کند.
با درک این رفتار است که به نظرم همه ما - خصوصا کسانی که مرجعیت رسانهای و علمی و اداری و سیاسی دارند - باید در ابراز نظر در مورد این نوع مباحث به شدت محتاط باشیم، خیلی مسوولانه رفتار کنیم و بدون دانستن مکانیسمهای پیچیده بازار ارز کشور اظهار نظر نکنیم. همیشه این وسوسه وجود دارد که فرد با ارائه پیشبینیهای شاذ بر سر زبانها بیفتد و بعدا هم «اگر این پیشبینی محقق شد» به آن افتخار کند ولی اگر پیشبینی محقق نشد بی سروصدا از کنار آن بگذرد. قیمت تعادلی دلار ممکن است بیشتر یا کمتر از نرخ واقعی باشد و بازار به تدریج راه خودش را پیدا خواهد کرد ولی رسانهها نباید در آتش این تلاطم بدمند.
جمعبندی و توضیح و رفع ابهام: سیاست همیشگی بنده و این کانال «پرهیز مطلق» از ورود به هر نوع پیشبینی قیمت آینده دارایی (سهام، نفت، ارز، طلا، بیتکوین و الخ) است و به همین سیاست هم پایبند خواهم بود. رویکرد ما فقط تحلیل منطق رفتار بازارها با هدف کاستن از زیانهای کلان ناشی از تلاطمها و جلوگیری از اتلاف بیمورد منابع کشور در بازارهای مختلف است.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مشکلات اقتصادی: مشکل از علم اقتصاد است یا خواسته های نامعقول از علم اقتصاد؟
▪️▪️انجمن علمی اقتصاد دانشگاه کردستان:
@economicuok
👤آرنولد کلینگ، استاد دانشگاه جورج ماسون، مقاله جالبی در خصوص سودمندی علم اقتصاد در نشریه نشنال اِفِرز به رشته تحریر درآورده است:
📝 «اقتصاددانان بدون دانش و بینش نیستند. ما اقتصاددانان میدانیم که محدودیت بر تجارت، منافعی برای برخی افراد و گروه های ذینفع، به قیمت از دست رفتن خوشبختی والاتر برای عموم، ایجاد میکند. میدانیم که قیمتها ابزار بسیار خوبی برای تخصص گرایی و تقسیم کار در یک اقتصاد پیچیده هستند. میدانیم که انگیزه کسب سود و دنبال کردن سود، به ارتقای تولید محصولات و فرآیندهای بهتر منتهی میگردد و اینکه رفاه کنونی ما نتیجه و حاصل تجمیع چنین بهبودهایی در طول زمان است. میدانیم که کنترل دولت بر قیمتها و تولید، نظیر کشورهای کمونیستی، به ناکارایی و فساد منتهی میگردد. میدانیم که قانون عرضه و تقاضا هر گونه تلاش [مصنوعی] برای فراهم نمودن امکان خرید کالاها برای عموم جامعه از طریق پرداخت یارانه و یا هر گونه تلاش [مصنوعی] برای کاهش هزینه ها از طریق تثبیت قیمتها را خنثی و عقیم خواهد کرد.
📝 اما مسأله این است که دولتها اغلب اوقات اهدافی دارند که فراتر از بینش و علم اقتصاددانان هستند. آنها میخواهند اقتصاد را با پرداخت کمکهای مالی به حرکت درآورند. آنها میخواهند بازارهای پیچیده و مهم نظیر بازار بیمه، سلامت، بازار وام های خرید مسکن و [بازار ارز، بازار نرخ بهره و ....] را مطابق با نظر خود تنظیم کنند. مشخص است که تئوری های اقتصاد در این زمینه سودمندی چندانی برای سیاستمداران ندارند. سودمندی علم اقتصاددانان در این خصوص با شک و تردید همراه است».
منبع:
https://www.nationalaffairs.com/publications/detail/how-effective-is-economic-theory
سرمایه گذاری بدون محاسبه
یکی از داغترین بحثها همیشه #نرخ دلار است. با وجودیکه رییس #بانک مرکزی به مردم هشدار میدهد دلار نخرند چون قیمت آن در چند ماه آینده پایین خواهد آمد، اما معلوم نیست چرا کسی نمیتواند یا نمیخواهد این توصیهها را جدی بگیرد. حتی مثالهای ساده نیز انگار نمیتوانند نگرانیها را کاهش دهند؛ اگر در چهار سال قبل با فرض نرخ ۳۰۰۰ تومان برای هر دلار آمریکا در ارز سرمایهگذاری کرده بودید یا همان میزان ریال در بانک با سود سپرده ۱۵٪ گذاشته بودید، سرمایهگذاری دوم برایتان سودآورتر بوده است. ۱۰۰ دلار به نرخ ۳۰۰۰ تومان در چهار سال قبل، پس از چهار سال دریافت سود ۱۵٪ (به این شرط که به سود آن دست نزنید و آن را مجددا سرمایهگذاری کنید)، امروز معادل ۵۲۴۷۰۲ تومان بوده است، یعنی بازده ۷۵٪ درصدی. نرخ ارز در بازار آزاد امروز همان ۴۷۰۰ تومان هم که فرض کنیم، بازده آن نسبت به چهارسال قبل معادل ۵۵٪ میگردد. اما چرا حتی مثال به این واضحی رییس بانک مرکزی هم #اعتماد مردم را جلب نمیکند؟ شاید یکی از علل آن به نوع این سرمایهگذاریهاست. وقتی در بانک حساب سپرده باز میکنیم، تقریبا همیشه سود آن را خرج میکنیم، حتی بخشی از آن را نیز دوباره سرمایهگذاری نمیکنیم و طبیعی است که بعد از چهار سال، ۳۰۰ هزار تومان سابقمان دیگر ۱۰۰ دلار نمیارزد! اما در مورد سرمایهگذاری در #ارز و یا #سکه، نمیتوانیم گوشهای از دلار یا چند میلیگرم از سکه را در طول ماه و سال خرج کنیم و لذا این سرمایهگذاری بر روی هم انباشته میشود. طبیعی است که اگر نمیتوانیم به اعداد اعتماد کنیم، نمیتوانیم #استراتژی سرمایهگذاری درستی نیز داشته باشیم.
📍مقالات اقتصادی بینالمللی را در سایت ما ببینید:
http://fa.ieb.today/1425
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
بیت کوین چیست، چگونه عمل می کند و چگونه خلق می شود؟
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
وجدان آسوده!
✍پویا جبل آملی، روزنامه دنیای اقتصاد
▪️میگویند هنری پولسون، وزیر اسبق خزانهداری آمریکا، در اوج بحران مالی سال ۲۰۰۸ و زمانی که لمان برادرز اعلام ورشکستگی کرد، از شدت ناراحتی دچار بیخوابی شد. او نمیتوانست بار سقوط چهارمین بانک بزرگ سرمایهگذاری در آمریکا را تاب آورد و از آینده نامطمئن بازار مالی وحشتزده بود. اگر اقتصاد آمریکا با وجود گستردگی بحران مالی، دچار رکود بزرگ نشد و راه بهبود در پی گرفت، حس مسوولیتپذیری تصمیمگیرانش بود.
▪️پولسون هم میتوانست با خیال راحت بخوابد و بگوید، آنچه رخ داده بهدلیل باز کردن دست بانکها در عقد قراردادهای رهنی و ایجاد اوراق بهادار بر مبنای آن و مقرراتزدایی بوده که بیش از دو دهه سابقه داشته و او عاملش نبوده است. یا اگر میخواست نشان دهد بهعنوان وزیر خزانهداری بر مساله اشراف دارد، یک سخنرانی تمام عیار از علت مساله بیان کند و قولهایی بدهد و وجدانش را آرام کند؛ اما این کاری نبود که از وزیر خزانهداری انتظار میرفت. هر عاملی هم که موجب بحران بود، از مسوولیت پولسون کم نمیکرد و او باید مانع بحران میشد.
✍️ نمیگوییم مسوولان نخوابند؛ اما وقتی خود میگویند اقتصاد ایران دچار ابرچالشهاست، چه کسی باید این ابرچالشها را مرتفع سازد؟ باقی ماندن بر مسند فلان وزارتخانه، به این معناست که صاحب آن، ایمان دارد میتواند مشکلات را برطرف کند و در جهت اصلاح امور گام بردارد.
✍️ شاید آنان بر این نظرند که اگر وضعیت را بدتر نکنند، حق داشتن کرسی مسوولیت را دارند؛ اما این برداشت فینفسه اشتباه است؛ زیرا از یکسو روند تحولات چالشها، ایستا نیست و به مرور زمان مشکل عمیقتر میشود و هم از سوی دیگر، رایدهندگان به امید تغییر، به ریاست محترم جمهوری رای دادهاند، نه باقی ماندن در وضعیت موجود.
✍️ اصلاحات اقتصادی امروز نیازمند افرادی است که تا به نتیجه نرسیدن اصلاح، خواب بر چشم نگیرند. آنانی که بودن در مسند را برای جنگیدن هر روزه در راستای تحقق اصلاح اقتصادی، بخواهند و وجدانشان وقتی میدانند دیگر بودنشان تغییری ایجاد نمیکند، چنان دردمند باشد که برای آسودگیاش، با جان و دل حاضر به تحویل دادن مسوولیت باشند.
✍️ سیل مسائل اقتصادی آن چنان نزدیک شده است که اگر اصلاح صورت نگیرد، حتی معلوم نیست، این دوره دولت نیز به سلامتی طی شود و اگر اینگونه است، دولت نیازمند مبارزانی است که برای نجات اقتصاد، روز و شب نداشته باشند. بهراستی دولت چند مبارز دارد؟
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
درس های فراموش شده: نرخ فرانک سوییس در برابر یورو در 15 ژانویه 2015 پس از رهاسازی سیاست سقف ارزی
Читать полностью…ترافیک، تورم، قدغن: با ارز چه باید کرد؟
مجموع خودروهای داخل یک شهر را در نظر بگیرید. این خودرو ها یا در تردد اند ویا پارک شده اند. تبدیل وضعیت از پارک به تردد و به عکس از تردد به پارک به آسانی مقدور است. با این وجود فقط یکی از دو وضعیت تردد یا پارک برای هر خودرو ممکن است و وقوع همزمان هر دو ناممکن.
حال فرض کنید به ناگهان به دلیل زلزله همه شهروندان تصمیم بگیرند شهر را ترک کنند. تمامی خودروهای پارک شده به حرکت درمی آیند. نتیجه اینکه از حالت تعادلی که بخشی از خودروها پارک و مابقی در حال تردد بودند خارج شده و به تعادل جدید می رسیم که همه خودروها در تردد هستند. این تعادل جدید شدیدا ناکاراست چون شهر به دلیل ترافیک قفل شده و معابر هم به پارکینگ تبدیل می شوند. عکس حالت فوق نیز ممکن است که مثلا برای کنترل ترافیک، حکومت خروج هر گونه خودرو را تا اطلاع ثانوی قدغن کند. طبیعی است در دوران قدغن، ترافیک صفر خواهد بود ولی تقاضای سفر در طول این دوران جمع شده و پس از آزادسازی، با هجوم خودروها به معابر مجددا به تعادل ناکارای قفل شدگی می رسیم.
پول وسیله ای است در اختیار شهروندان که کارکردی شبیه خودرو در مثال فوق دارد. پول ممکن است در حسابهای هزینه زا یا غیردیداری بانکها پارک شود که در این حالت به آن سود تعلق می گیرد. برخی اقتصاددانان این نوع خاص از پول را تحت عنوان "شبه پول" می شناسند. در حالت دیگر پول در اقتصاد گردش می کند. این گردش ممکن است فیزیکی باشد که شامل اسکناس و مسکوک می شود یا در حسابهای جاری بانکها جابه جا شود که به آنها حسابهای دیداری نیز می گویند. برخی اقتصاددانان تنها مجموع پول فیزیکی و مانده حسابهای دیداری را "پول" می نامند. نکته مهم در این است تبدیل پول به شبه پول و عکس آن به سادگی ممکن است. در اقتصاد تعادلی میان حجم پول و شبه پول برقرار است که اگر به هر دلیل این تعادل به هم بخورد شاهد بحران خواهیم بود.
در اقتصاد ایران برای سالیان متمادی تعادلی میان "پول" و "شبه پول" حاکم بود. تا اینکه سیاستگذار اقتصادی دولت امید برای مقابله با ازدحام پولی (تورم) تصمیم به حبس منابع در حسابهای هزینه زا (دیداری) بانکها گرفت. طبیعی است که در سالهای قدغن پولی که به مدد نرخهای بهره بالا و ایجاد رکود کاذب در بازار ممکن گشت از ترافیک پولی (تورم) خبری نبود. ولی روزی که به هر بهانه ای قدغن بشکند تقاضای انباشته مبادلاتی به بازار خواهد آمد و آنگاه نه تورم معمولی که قفل شدگی را شاهد خواهیم بود.
در روزهای اخیر ارز نقش کاتالیزور یا محلل را برای تغییر مسیر کارکرد پول از "ذخیره ارزش" (پارک شده در حسابهای غیردیداری) به "ابزار مبادله" (تردد میان حسابهای دیداری) بازی کرده است. در این شرایط تعادل میان دو کارکرد پول به هم خورده و شرایط بغرنجی را برای اقتصاد شاهد خواهیم بود.
با این حال این آخر ماجرا نیست. در اینجا نه تنها رقابتی میان حسابهای دیداری و غیردیداری شکل می گیرد بلکه میان "پول ملی" و "ارز خارجی" نیز رقابتی در گرفته است. در این حالت آحاد اقتصادی به ارز خارجی به چشم ملجاء برای "ذخیره ارزش" نگریسته و به پول ملی را تنها "ابزار مبادله" می دانند. به زبان علمی سرعت گردش "ارزخارجی" در بازار داخلی به صفر میل کرده و در مقابل سرعت گردش پول ملی میان حسابهای دیداری شدیدا افزایش می یابد. در این حالت دیگر نمی توان رابطه معنا داری میان کل نقدینگی داخلی و ارز خارجی در دسترس در بازار داخل برقرار نمود. چرا که افراد به محض یافتن ارز اقدام به خرید و انباشت آن می کنند . عرضه ارز خارجی هر روز کمتر و تقاضای مبادلاتی پول ملی هر روز بیشتر خواهد شد. در این زمان بخش عمده شبه پول به پول تبدیل خواهد شد. پس نرخ ارز و نرخ تورم همزمان رو به فزونی خواهد گذارد که البته هیچیک از این دو علت دیگری نیست. بلکه مشکل ناشی از اختناق و قدغن و حکومت نظامی چندساله پولی بود که اکنون انرژی عظیم خود را آزاد کرده است.
درس سوییسی
چاره کار کشتن هر گونه انگیزه سوداگرانه در بازار است. چگونه؟ فاما برنده جایزه نوبل بازاری را کارا می داند که به اطلاعات فورا واکنش نشان می دهد. بازاری که به آرامی خود را با اطلاعات موجود وفق می دهد نه عادلانه است و نه کارا. سه سال پیش در چنین روزهایی وقتی بانک مرکزی سوییس به ناگهان سیاست سقف 1.20 را در برابر یورو برداشت وضعیت هولناکی در بازارهای ارز پیش آمد. درعرض چند ساعت ارزش فرانک سوییس در برابر یورو 30 درصد (بله درست است 30 درصد و نه 3 درصد یا 3/0 درصد) بالا رفت. اما از روز بعد آرامش در بازارها حکم فرما شد. اگر روش ایرانی (مماشات با مشکل) را به کار می گرفتند نیروهای سوداگرایانه دربازارهای ارز به کار می افتاد و تلاطمات تا مدتها ادامه می یافت که خسارات جبران ناپذیری را به نظام اقتصادی سوییس وارد می آورد.
چاره چیست؟
1. دولت منابع محدود و با ارزش ارزی خود را در قیمتهایی که پایین تر از ارزش ذاتی است هدر ندهد. اگر چنین کند به دلیل محدودیت منابع ارز، درست زمانی که نرخ ارز سقف انتظارات را می شکند حمایت از تعادل جدید نا ممکن خواهد شد.
2. در یک روز بانک مرکزی نرخ ارز را تک نرخی کرده و در نرخی اندکی بالاتر از سقف انتظارات تثبیت کند. طبیعی است که چون محملی برای سوداگری باقی نمی ماند سپرده ها در حسابهای غیردیداری بانکها تا مدتی دیگر باقی خواهد ماند. نرخ ارز بالا نیز به ناگهان تولید ملی را به جریان انداخته و صادرات را قوت می بخشد. اگر چنین نکنید و سوداگران نرخ ارز را به سقف انتظارات برسانند این سقف جدید تبدیل به وضعیت نرمال جدید (New Normal) شده و بازار مجددا سقف جدیدی برای خود تعریف می کند. وقوع سیلاب را در نطفه باید خفه کرد.
3. در وضعیت جدید و با فرض درآمدهای ارزی حداقل 50 میلیارد دلاری در سال آینده، دولت به حدود 150 هزار میلیارد تومان منابع جدید دست خواهد یافت. پیشنهاد می شود از محل این ثروت باد آورده میزان یارانه نقدی به 120 هزار تومان برای هر نفر افزایش یابد. باید دانست که از مهمترین دلایل مقاومت نظام در برابر تحریمهای ظالمانه فلج کننده یارانه نقدی بود که در اوایل دهه 90 بخشی از فشار به بودجه خانوار را خنثی نمود.
4. شاید بتوان اقتصاددانان با تجربه و کارکشته ای در دنیا یافت که حاضر باشند در این شرایط ویژه توصیه های لازم را برای برونرفت از بحران ارائه نمایند. از مشورت با ایشان دریغ نورزید و گر نه در نهایت ممکن است مجبور به اطاعت از اوامر صندوق بین المللی پول شوید. حکمرانی عرصه سعی و خطا و زمین بازی کودکان نیست. از تجارب بشری درس بگیرید پیش از آنکه برای دیگران درس عبرت شوید.
/channel/Neekgoftaar
تفسير دلايل كاهش مصرف نان
✍دکتر لطفعلي بخشي
درباره کاهش مصرف نان، برخی از دوستان یکی از دلایل این امر را افزايش فقر فرض كرده اند كه اين موضوع نيازمند كار تحقيقاتي بيشتري است.
من موارد زير را از دلايل كاهش مصرف نانهاي سنتي در كشور ميدانم :
١-با افزايش قيمت ، مصرف كالا كم ميشود ليكن با افزايش قيمت نان شاهد كاهش دور ريز نان كه زماني بيش از ٣٠ درصد براورد ميشد بوديم
بعد از هدفمندي يارانه ها در سال ٨٩ تقريبا شاهد كاهش محسوس فعاليت نان خشك جمع كنها در سطح شهر بوديمً كه از كاهش نان خشك گله داشتند و اين بمعني كاهش دورريز نان بود نه كاهش مصرف واقعي و گاوداريها نيز كه نان خشك يكي از اقلام اصلي غذاييشان بود به اين موضوع اذعان داشتند
٢- ماكاروني غذايي است كه در سالهاي اخير در سفره ايرانيان جا باز كرده و مصرف ان رو به افزايش است كه ميتواند يكي از دلايل كاهش مصرف نان باشد
توليد بالاي ماكاروني در كشور در سالهاي اخير دليل خوبي بر اين امر است
٣- برنج نيز از اقلامي است كه افزايش مصرف ان موجب كاهش مصرف نان ميشود و ميدانيم كه در دانشگاهها و ادارات و شركتها و پادگانها اعلب برنج بعنوان غذاي اصلي سرو ميشود و نان مصرف كمي دارد
ارقام برنج وارداتي ميتواند در اين مورد كمك كند
٤- شايد (شايدعرض ميكنم )افزايش مراسم و نذورات غذاي مذهبي در كشور كهً معمولا فقط برنج غذاي اصلي ان را تشكيل ميدهد بتواند اثر گذار باشد
٥- افزايش مصرف فست فودها و پيتزا در كشور ميتواند يكي از دلايل كاهش مصرف نان باشد
٥- افزايش مصرف نانهاي صنعتي و حجيم و نيمه حجيمً كه متاسفانه امار دقيقي از مصرف ان در دست نيست ليكن مصرف ان رو به افزايش است و ما در اغلب سوپرماركتها شاهد عرضه ان هستيم نيز قطعا يكي از دلايل است
البته دلايل فرعي ديگري وجود دارد كه بعدا ميتوان به ان پرداخت
بنابراين قبل از استخراج امار و اطلاعات فوق ، تفسير دلايل كاهش مصرف نان دشوار است.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan