ارتباط با مدیر کانال: @kazembahrami
حلقه معيوبى از سوء تدبير كه دولت ها براى ده ها سال در آن گرفتار بوده اند
✍دکتر محمد طبیبیان
يك ساز و كار از حدود سال ١٣٥٣ در جريان بوده كه كم و بيش پيوسته ادامه داشته و تعيين كننده بخش عمده اى از پديده هاى اقتصادى كشور بوده است. شامل مراحل زير:
1. دولت ها بدون توجه به عواقب آن و براى تقويت خود و بعضاً ايجاد تصوير مجازى از رفاه براى عموم پول و نقدينگى ايجاد كرده اند و هزينه كرده اند. اولين موج عمده در زمان رژيم شاه بعد از فروريختن نظام برتون ودوز و در واقع خود مختار شدن كشور ها براى ايجاد پول شروع شد.
2. خواه نا خواه افزايش پول و نقدينگى فشار تورمى را در اقتصاد افزايش مى دهد و در واقع همبستگى درصد افزايش نقدينگى و درصد افزايش قيمت ها براى بسيارى سال ها نزديك به يك بوده يعنى صد درصد افزايش نقينگى معمولا و براى بسيارى سال ها به قيمت ها منتقل شده.
3. افزايش قيمت ها با تاخير اما به صورت موج هايى كه بر روى هم جمع مى شده در مقاطعى قيمت ارز و قيمت دارايى هاى مختلف ازجمله مسكن را به شدت افزايش مى داده.
4. دولت ها براى انكار اين كه خود عامل اين گرفتارى ها بوده اند، به سرزنش افراد و گروه هاى مختلف و دستگيرى و تنبيه فروشندگان يا فعالان اقتصادى تنبيه و تعزير پرداخته اند. اولين نمود بارز اقدامات حكومتى ايجاد صندوق حمايت از مصرف كنندگان بود كه در سال ١٣٥٣ ايجاد شد براى پرداخت سوبسيد بر كالاهاى مصرفى به دليل ظهور تورم و با هدف مقابله با آثار تورم و ايجاد آرامش اجتماعى. در سال ١٣٥٤ يك تصميم اشتباه تاريخى ديگر هم اتخاذ شد و آن ايجاد مركز بررسى قيمت ها بود با هدف قانونى "تعيين تعديل و تثبيت قيمت ها". اين دو در سال ١٣٥٨ با مصوبه شوراى انقلاب ادغام شدند و مركز حمايت از توليد كنندگان و مصرف كنندگان را تاسيس كردند با همان دو هدف پرداخت سوبسيد و كنترل ادارى قيمت ها از طريق روش هاى تنبيه و تحميل قيمت هاى غير اقتصادى. طبعا اين روش ها به جز نتيجه منفى، افزايش بار بودجه اى، دخالت در توليد و ضعف نظام توليد، توسعه واسطه گرى و رانت خوارى و فساد به دليل قيمت هاى چند گانه اثرى نداشت اما ادامه يافت.
5. دولت ها اين مكانيزم را ادامه مى داده اند تا زمانى كه ديگر تداوم آن امكان پذير نمى بوده. مثلا قيمت گندم هر كيلو هزار تومان و دولت سعى مى كند نان را به قيمت هر كيلو سيصد تومان بفروشد. يا هزينه توليد بنزين پانصد تومان براى هر ليتر و قيمت رسمى آن صد تومان. زمانى بود كه وزير نفت به دولت اعلام كرد كه به صرفه است جايگاه داران به پالايشگاه مراجعه كنند و سوخت مجانى دريافت كنند چون قيمت هاى ادارى جبران هزينه انتقال سوخت به جايگاه ها را هم نمى كند. يا اختلاف قيمت بازار آزاد دلار و قيمت رسمى اختلاف دويست تومان و هفت تومان است و انواع و اقسام فساد و نا كار آيى و ضايعات را فراهم مى كند(زمانى بود كه بى معنى بودن قيمت هاى رسمى دلار در حدى بود كه عملا موسسات اقتصادى دولت و بخش خصوصى برحسب دلار با يكديگر معامله مى كردند و دلارى شدن اقتصاد يك پديده قابل مشاهده بود). متاسفانه به جاى اعمال سياست هاى مالى و پولى مسئولانه دولت ها خود را در شرايطى قرار مى داده اند كه بايد در شرايط حادى تصميم به تصحيح قيمت ها بگيرند آن هم نه به عنون ابزار سياست گذارى بلكه به دليل عدم امكان تداوم روند در جريان. از طرفى بايد تصميم حاد بگيرند و از طرفى با نارضايتى مردم روبرو شوند.
6. كمى نسبت به شرايط موجود و تشابه آن با موارد ديگر توجه كنيم، رشد نقدينگى در سال ١٣٩٢معادل ٣٨/٨ درصد درسال ١٣٩٣ معادل ٢٢/٣ درصد درسال ١٣٩٤ معادل ٣٠ درصد و در سال ١٣٩٥ گرچه نهايى نشده حدود ٢٥-٢٨ درصد و بر آورد سال ١٣٩٦ در همان حدود و احينا بيشتر. يعنى اگر ميزان نقدينگى در جامعه در ابتداى سال ١٣٩٢ معادل ١٠٠ ريال بوده، در پايان سال ١٣٩٦ يعنى طى پنج سال به معادل ٣٤٥ ريال افزايش يافته. در كدام اقتصاد مى توان تصور كرد كه حجم نقدينگى سه و نيم برابر شود، و با ساختار توليد مانند اقتصاد كشور ما، سنگ بر روى سنگ بند شود؟ چگونه يك چنين دولتى مى تواند با قيمت هاى تثبيت شده كنار بيايد وقتى فشار تورم از هر روزن به بيرون مى زند؟ اين شرايط مشابهى است كه در دولت هاى مختلف مشاهده كرده ايم و فشار تورم به صورت جهش هاى نرخ ارز، قيمت طلا و املاك و ساير كالا ها تخليه شده و همه دولت ها هم كم و بيش قربانى اين مكانيزم بوده اند و مردم هم متحمل هزينه و فشار و محروميت و تنگناى اقتصادى. اين شرايط مربوط به تداوم سياست هاى تعديل نبوده و مربوط به تداوم ساز وكارى است كه بر شمرده شد.
راه حل بلند مدت هم از بودجه شروع مى شود هزينه هاى بيرونى و درونى كه كشور توان تداوم انجام آن را ندارد، پرداخت هايى كه توجيه اقتصادى و منطقى جز ملاحظات "سياسى" ندارد و دقيقا همين گير و گره دولت ها بوده كه اختيار تصحيح اين مشكلات را هم نداشته اند...
🔵 @ieairan
سياست هاى ليبرال و نئوليبرال دولت!!!
✍دکتر محمد طبیبیان
در روز هاى اخير همراه با اعتراض هاى مردم كه وجهى از آن مربوط به نارضايتى از شرايط اقتصادى است، برخى افراد با گرايش هاى خاص بهانه اى پيدا كرده اند براى نسبت دادن سياست هاى اقتصادى دولت به سياست هاى موسوم به ليبرال يا نئو ليبرال و از اين دست مطالب و سپس به حمله و پرخاش كردن به آنچه در اين مورد مى فهمند يا نمى فهمند. البته زحمتى هم به خودشان نمى دهند كه بگويند منظورشان از ليبرال و نئو ليبرال چيست.
به نظر اينجانب سياست هاى اقتصادى دولت آقاى روحانى نه ليبرال است نه نئو ليبرال، آنچه از عملكرد دولت و مسئولين اقتصادى آن در دوره اول و دوم مى شود درك كرد و آنچه از بيانات و اعلام مواضع مجموعه دولت مردان مى توان فهميد، سنخيتى با آنچه عرفا از اين سياست ها درك مى شود ندارد. با اين كه اين مفاهيم مربوط به حيطه علم اقتصاد نيست و به فلسفه سياست مربوط است و ويرايش هاى مختلفى دارد(در پايين مختصرى پيرامون اين ويرايش ها ارائه شده است) با اين همه شباهتى بين مواضع عملى و نظرى دولت با هيچ يك از ويرايش ها نمى توان يافت.
اصولا هيچ اقتصاد دان علمى، غيرسياسى، هم يافت نمى شود كه به جز اعتقاد به منطق رايج علم اقتصاد تعهد ديگرى مانند ليبرال يا نئوليبرل يا عنوان ديگر را به عنوان قيد براى انديشه و پژوهش خود بپذيرد. كسانى كه ده ها سال است به دنبال آشفته كردن حيطه انديشه در كشور بوده اند سعى مى كنند از آب گل آلود در هر حال ماهى بگيرند.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
جایگاه ایران در رتبه بندی رفاه مؤسسه لگاتوم با یک پله پیشرفت، به مقام 117 جهان ارتقا پیدا کرده است. دستاوردی که چندان چشمگیر به نظر نمیرسد.
تجارت فردا
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
سیاستگذاری برای مبارزه با فقر
نویسنده: موسی غنینژاد
رئیسجمهوری هنگام ارائه لایحه بودجه سال ۱۳۹۷ در مجلس، مبارزه با فقر از طریق اشتغالزایی را یکی از مبانی اصلی بودجه خود اعلام کرد. مطابق تبصره ۱۸ لایحه بودجه، دولت اجازه یافته تا ۱۰۰ درصد منابع حاصل از مابهالتفاوت قیمت حاملهای انرژی در سال ۱۳۹۷ نسبت به ابتدای سال ۱۳۹۶ را به حساب خاصی نزد خزانهداری کل واریز کند.
از این منابع تا سقف ۱۷ هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان به شکل وجوه ادارهشده و یارانه سود و در ترکیب با منابع صندوق توسعه ملی و تسهیلات بانکی بهمنظور حمایت از طرحهای تولید، اشتغال و آموزش و کمک به کارورزی جوانان دانشآموخته پرداخت خواهد شد. این شیوههای «دوپینگی» و «پولپاشی» اشتغالزایی و مبارزه با فقر بارها در گذشته تجربه شده اما هیچگاه نتیجه مطلوبی به بار نیاورده است. در اتاقهای فکر دولت چه میگذرد که برای اشتغالزایی و مبارزه با فقر چنین سطح از تحلیل و سیاستگذاری در بودجهریزی دولت مطرح میشود؟ دولت دهم با طرح هدفمند کردن یارانهها، مابهالتفاوت افزایش قیمت حاملهای انرژی را تبدیل به یارانه نقدی مستقیم کرد، دولت دوازدهم میخواهد آن را بهصورت یارانه طرحهای اشتغالزا توزیع کند. هر دو دولت ظاهرا راه حل معضلات اقتصادی را در پولپاشی میدانند. تفاوت نظری این دو رویکرد از لحاظ علمی واقعا چقدر است؟ سیاستگذاری برای مبارزه با فقر باید در چنین چارچوبهای سادهانگارانهای صورت گیرد؟
فقر و مبارزه با آن یکی از مهمترین نگرانیهای انسان از پیدایش تمدن بشری تاکنون بوده است. از آغاز شکلگیری علم اقتصاد در سده هجدهم میلادی «ثروت ملل» در مرکز توجه اقتصاددانان قرار گرفت. ثروت مفهوم مخالف فقر است و جستوجو برای یافتن راز ثروتمند شدن جوامع در حقیقت چیزی نیست جز تلاش برای غلبه بر فقر. اقتصاددانان از همان آغاز پی بردند که توانایی تولید ثروت جوامع، تابعی از چگونگی عملکرد نظام بازار در آنها است. آدام اسمیت یکی از نخستین و مهمترین اقتصاددانان کلاسیک به صراحت میگفت میزان تولید ثروت در جامعه تابعی از پیشرفت تقسیم کار و این خود تابعی از گستره بازارها است. این بینش نخستین و بنیادی که افزایش ثروت در جوامع انسانی در گرو توسعه بازارهای رقابتی است، هیچگاه مستقیما و صراحتا از سوی اقتصاددانان مورد تردید قرار نگرفت؛ اما پیشرفتهای روزافزون و بیسابقه در عرصه علوم تجربی و دستاوردهای فنی ناشی از آن در دو سده گذشته به این تصور دامن زد که با تکیه بر سرمایه فیزیکی و دانش علمی و فنی میتوان بینیاز از سازوکارهای بازار، جوامع بشری را به سوی تولید ثروت و رفاه بیشتر هدایت کرد.
پیروزی انقلاب سوسیالیستی در روسیه که امسال یکصدمین سالگرد آن است، بر این توهم دامن زد که دولتها میتوانند برنامهریزی متمرکز را جایگزین نظام بازار کنند و با این کار نه تنها تولید ثروت، بلکه توزیع «عادلانه» آن را نیز در اختیار گیرند. نسخه ملایم و متفاوت دیگری از این توهم در کشورهای سرمایهداری غرب نیز با نضج گرفتن تفکرات کینزی، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم رواج یافت؛ به این معنی که نظام بازار ذاتا میل به رکود دارد و با دخالت مستقیم دولت در اقتصاد است که میتوان بر این مشکل فائق آمد. به این ترتیب نقش تعیینکننده بازار در تولید و افزایش ثروت کم و بیش به حاشیه رانده شد و بیشترین توجه معطوف به عوامل دیگری مانند سرمایه مالی و فیزیکی، مسائل فرهنگی، دموکراسی سیاسی و... شد...
متن کامل(سایت بورژوا)🔽
http://telegra.ph/antipoverty-12-28
عهد سال نو: ایمنی
نو شدن سال برای انسان ها همواره خاطره انگیز و هشدار دهنده است. کمتر از سه روز به پایان سال 2017 میلادی و کمتر از سه ماه به پایان سال 1396 شمسی وقت باقی است. چه برنامه ای برای سال آینده خود دارید؟
در بسیاری از فرهنگ ها، افراد در آستانه تحویل سال تصمیمی می گیرند که باید تا آخر سال بر آن پا برجا بمانند؛ مثلا ورزش کنند یا رژیم غذایی بگیرند یا زبان خارجی بیاموزند، یا غیبت نکنند و یا تلاش کنند خشم خود را کنترل کنند. به این عهدهای سر سال در زبان انگلیسی می گویند: Resolution. به راستی Resolution شما برای سال آینده چیست؟
ما ایرانیان از غنای فرهنگی و تاریخی بهره مندیم ولی این سبب نمی شود که به نقص ها و کمبودهای خود نپردازیم و در صدد رفع آنها بر نیاییم. به راستی رفع کدامین نقیصه فرهنگی باید در اولویت قرار گیرد؟
به باور اینجانب کم توجهی ایرانیان به مقوله ایمنی برای ناظر خارجی شگفت انگیز و محیرالعقول است. به راستی چطور ایرانیان می پذیرند سالیانه در جاده ها دهها هزار کشته و صدها هزار زخمی بدهند؟ به راستی چگونه زلزله در آن سوی مرز کمتر از ده کشته می دهد و در این سو صدها نفر؟ به راستی چگونه تغذیه ایرانیان چنان غرق در نمک و شکر و روغن است که بیماری های مزمن اپیدمی شده است؟ به راستی چگونه ملتی با رفتارهای بی ملاحظه و پرخطر مالی به ورشکستگی می افتد؟ به راستی چگونه مسئولان کشوری سیاست های اقتصاد کلان به غایت خطر آفرین را برمی گزیند و شب هنگام باآرامش سر بر بالین می گذارند؟ به راستی جوانان کدام کشور جهان از رفتارهای پرخطر جنسی خود با مباهات یاد می کنند؟ آیا زمان تغییر فرا نرسیده است؟
بیایید سال آینده را برای خود سال ایمنی قرار دهیم. بیایید ما هم عهدی خارق العاده ببندیم تا در سال آینده در همه ابعاد زندگی ایمنی را گسترش دهیم. بیایید Resolution خود را تا آخر سال از یاد نبریم. بیایید درباره تصمیم خود با دیگران صحبت کنیم و از اینکه تغییر کرده ایم به خود ببالیم. بیایید اگر درآمدی داریم به جای ذخیره در بانک بر ایمنی سرمایه گذاری کنیم. کپسول آتش نشانی بخریم. قفسه ها را به دیوار محکم پیچ کنیم. اگر می توانیم اجاق برقی را جایگزین اجاق گازی کنیم. آیا می دانید سالیانه چند نفر بر اثر گاز گرفتگی جان می سپارند؟ چرا تشخیص دهنده دود در اتاق ها نصب نشده است؟ چرا آب فشان ها در آپارتمانها اجباری نیست؟
بیایید در اینترنت درباره دلایل غرق شدگی در دریا و دریاچه ها تحقیق کنیم. بیایید شنا بیاموزیم. بیایید خودروهای خود را ایمن کنیم. بیایید کمکهای اولیه را تمرین کنیم. بیایید رانندگی ایمن را ترویج کنیم. باید کف نفس بیابیم و قوی و با اراده شویم تا در سرعتی بیش از سرعت مجاز نرانیم. بله ویراژ دادن و سبقت گرفتن ناشی از ضعف روانی شخص است نه دست به فرمان بی نظیر وی. بیایید از خرید خانه های روی گسل یا در معرض سیل خودداری کنیم. بیایید ایمنی را از خانه به جامعه ببریم. بیایید در کار هم ایمنی را جدی بگیریم.
بیایید عهد خود را جمعی به اجرا بگذاریم. آنگاه در انتهای سال خواهید دید تا چه حد زندگی تک تک عزیزان متحول شده است.
/channel/Neekgoftaar
" چرا اینقدر اشتباه می کنیم؟ "
یادداشتی از دکتر محمود سریع القلم
اشتباه کردن مهم نیست. تعداد اشتباهات مهم است و بلکه تکرار اشتباهات مخرب است. به عنوان یک جامعه توانمند، به نظر می رسد تعدادی از اشتباهات را طی قرن گذشته مرتب تکرار کرده ایم:
۱) نیاموخته ایم که پیشرفت ژاپن، اروپا و آسیا تابع مدیریت بنگاه ها و سیستم هاست و نه ریاست افراد؛
۲) نیاموخته ایم که فهم حقیقت از طریق دیالوگ و وجود جامعه مدنی شکل می گیرد و در ذهن جزیره ای یک یا چند فرد نیست و بنابراین ضروری است که، یکدیگر را تحمل کنیم، برای یکدیگر جا بازکنیم، تفاوت های یکدیگر را به رسمیت بشناسیم و از خودخواهی های فکری بپرهیزیم؛
۳) نیاموخته ایم که با Fact، قضاوت کنیم و نه با تخیل و شنیده ها و شایعات؛
۴) نیاموخته ایم که حکمرانی، امری تخصصی است و لازمه آن دانش است؛
۵) نیاموخته ایم که قدرت، مسئولیت می آورد و اصل بر «مصلحت عامه» و تأمین رضایت مندی عامه شهروندان است؛
۶) نیاموخته ایم وقتی از درب منزل خود پا بیرون می گذاریم، در عرصه Public (عرصه عمومی) وارد شده ایم و در عرصه Public، نمی توانیم هر کاری انجام دهیم (مثل دوبله پارک کردن) و هر سخنی بگوییم و هر قضاوتی بنماییم؛
۷) نیاموخته ایم که توسعه، قبل از آنکه به سرمایه، فن آوری و تولید نیازمند باشد، به همکاری، هماهنگی، اعتماد و حمایت از یکدیگر محتاج است؛
۸) نیاموخته ایم برای آنکه دیگر ملت ها به هویت، استقلال و حاکمیت ما احترام بگذارند باید داخل خود را سامان دهیم، به یکدیگر در داخل خود احترام بگذاریم، پوپولیسم را تعطیل کنیم، پایگاه حاکمیت را نزد کارآفرینان و دانشمندان و خبرنگاران بنا کنیم و تولید و نوآوری را بنیان استقلال و حاکمیت ملی قرار دهیم؛
۹) نیاموخته ایم که در کنار دستور کار شخصی، به مسئولیت اجتماعی و به مفهومِ مقدس Publicاهمیت دهیم و
۱۰) نیاموخته ایم که نقد از فکر و رفتار را، از نقدبه شخص تفکیک کنیم، حرف منطقی را بپذیریم، یکدیگر را تخریب و تحریف و زخمی نکنیم و تلقی اینکه هر کدام، مرکز ثقل جهان هستیم را کنار بگذاریم (Self-obsession)، از هم حمایت کنیم و به قول هایی که می دهیم حتی المقدور عمل کنیم.
طبیعی است تبدیل این نیاموختنی ها به آموختن ها با گفتار درمانیِ صرف، امکان پذیر نیست. اما فهم مشکل خود بخشی از حل مسئله است. مثل علم پزشکی است. شناخت بیماری خود مقدمه درمان است. یکی از دستاوردهای مهم انقلاب این بوده که بخش های وسیعی از جامعه متوجه شدند که ریشه مشکلات ما، در درون خود ماست و بهبود امور را باید از داخل شروع کرد. هر چند ملک الشعرای بهار یک قرن پیش این نکته را گوشزد کرده بود که از ماست که برماست، ولی جستجو کردن ریشه مشکلات در داخل، هم اکنون به یک ادراک عمومی رسیده است.
اگر ریشه ها در داخل است، کدام عوامل در اولویت هستند؟ چرا نسل بعد از نسل، این اشتباهات را تکرار می کنند؟ آیا دانش، علم و داده های ما کمبود دارند؟ آیا در برنامه ریزی، سیاست گذاری و تعیین اولویت ها مسئله داریم؟ آیا برای فهم دقیق مشکلات، مؤسسات پژوهشی نداریم؟ منابع طبیعی نداریم یا منابع انسانی؟ آیا مشکل در فکر است؟ دانش است؟ ساختار سیاسی است؟ خلقیات است؟ فرهنگ است؟ ساختار تولید است؟ سبک زندگی است؟ و ده ها دلیل محتمل دیگر. علت العلل کانونی چیست؟
به عنوان یک نظر در میان نظرات مختلف، این نوشتار نظریه ای برای تکرار اشتباهات مطرح می نماید: سه خوشه علّی (Causal clusters) به صورت یک مثلث که زوایای ان برهم تأثیرگذارند را مطرح میکنیم: فرهنگی، سیاسی و اقتصادی.
الف: عنصر فرهنگی که باعث میشود ما بسیار اشتباه کنیم: هر چند ما به عنوان یک جامعه دارای آداب جمعی هستیم، خصوصیات جمعی داریم، سنت هایی را پاس میداریم، زبان مشترک داریم اما رسالت و هویت جمعی که بدان تعلق خاطری، فراتر ازفردیت خود داشته باشیم را نداریم و یا بسیار ضعیف است. از طرفی دیگر، اندیشه ها و رفتارهایی
(Code of conduct) که اکثریت مطلق جامعه را به هم وصل کند بسیار ضعیف است (قرارداد اجتماعی). به عبارت دیگر، دستور کار فردی باعث شده که جمع را فراموش کنیم، کوتاه مدت بیاندیشیم، به دنبال منافع خود و گروه خود باشیم و به عموم و مصلحت عامه فکر نکنیم. تقریباً هر فردی هر نوعی که دوست دارد عمل میکند. بیشتر به شخصی احترام می گذاریم که در دایره ماست. کمتر فردی را به خاطر اینکه شهروند این جامعه است محترم می شماریم. شاید به همین دلیل اگر با اتوموبیلی تصادف کنیم که راننده اش را می شناسیم خوب برخورد می کنیم ولی به راننده ای که نمی شناسیم ناسزا می گوییم و با او نزاع می کنیم چون با او حس جمعی و هویت جمعی نداریم بلکه او را بیگانه می شماریم
ادامه مطلب:
sariolghalam.com/?p=1566
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
جزئیات بودجه ۱۳۹۷/ روزنامه سبزینه
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
نقشه رفاه جهان در سال 2017/در یازدهمین سال انتشار، لگاتوم چه تصویری از رفاه در جهان ارائه میکند؟ (منبع:تجارتفردا)
لینک گزارش مشروح:
https://goo.gl/n1ydg5
🔹 آیا MBA برای من انتخاب درستی است؟
«شناخت صحیح، مقدمه انتخاب درست»
👈همایش رایگان آشنایی با MBA
(دوره عالی مدیریت کسبوکار)
کسب اطلاعات بیشتر از طریق لینک زیر:👇👇👇
/channel/dbamba/413
⭕️◻️درباره حقوق نمایندگان مجلس
✍🏼مصطفی نصراصفهانی
اخیرا بحث افزایش حقوق نمایندگان مجلس مطرح شده است و عدهای سینه چاک میکنند که این اتلاف بیتالمال است، آن هم وقتی بناست یارانه 45 هزار تومانی حذف شود و...
در مورد تعیین دستمزد (وقتی که بازار نمیتواند تعیین کننده باشد) پارامترهای مختلفی را باید در نظر گرفت. یکی از پارامترها سختی کار هست، مثلا مشاغلی که مجبورند شبها بیدار باشند پرداختی بیشتری دارند. یکی دیگر از پارامترها حساسیت کار هست، مثلا به قضات دستمزد بالا میدهند چون کار حساسی دارندو مستعد فساد هستند و استدلال میشود که نباید یک قاضی از نظر مالی در تنگنا قرار بگیرد تا به این خاطر در فساد گرفتار شود.
اگر به ماهیت شغل نمایندگی مجلس نگاه کنیم مبینیم هم از نظر سختی در سطح بالائی است(بررسی تکتک لایحهها و طرحهایی که باید مورد بررسی قرار بگیرند با روشی همه جانبه و سیستمی، آن هم در زمانی محدود)، و هم از نظر حساسیت بسیار حساس و مهم است. یک قانون ساده و مختصر ممکن است سرنوشت ملتی را متفاوت رقم بزند.
اما عددی که در رسانهها در مورد حقوق نمایندگان گفته میشود را باید دقیقتر نگاه کرد. اولا این عدد به احتمال زیاد «کل دریافتی» ایشان نیست و پاداشها و حواشی زیاد دیگری را هم مستقیما در فیش حقوقی خود دارند. ثانیا به طور غیرمستقیم ولی رسمی هم منابعی برای اداره دفتر و... در اختیار ایشان قرار میگیرد که ممکن است بیشتر از نیاز واقعی ایشان باشد و اضافه آن صرف کارها و چیزهایی که بنابوده نشوند. ثالثا، دریافتیهایی غیررسمی و بعضا غیرقانونی وجود دارند (مثل نامه یکی از نمایندگان به وزارت نفت مبنی بر استخدام یک نفر در آن وزارتخانه یا اعطای بعضی مجوزها که بدون سفارش نماینده امکانپذیر نبود). علاوه بر این عواید فایدهگرایانه، انگیزههای درونی (مثل لذت داشتن شأن اجتماعی و یا لذت قدرت و لذت کمک به همنوع و...) هم هستند.
با مشاهده هزینهها و تلاشهایی که افراد برای ورود به شورای شهر یا مجلس میکنند(از انواع تهدید رقیبان انتخاباتی تا خودزنی برای فریب افکار عمومی(!!) تا هزینههای چندده میلیاردی برای تبلیغات و انواع لابیگری و...) میتوان متوجه شد که انگیزه نمایندگان دریافت حقوق مجلس یا شورا نیست!! آنها برای رسیدن به دو مورد آخر از چهار مورد فوق ممکن است چنین ولعی داشته باشند یعنی برای رسیدن به «رانت» و «قدرت»! به عبارتی، حقوق دریافتی در مقایسه با دیگر فواید نمایندگی اصلا اهمیتی برای نمایندگان ندارد.
⭕️⭕️جمعبندی و تجویز:
تمرکزمان را بجای اینکه روی حقوق مستقیم، رسمی و اعلام شده نمایندگان بگذاریم بهتر است روی شفاف شدن و بهینه شدن پرداختهای غیر مستقیم و غیر رسمی به نمایندگان بگذاریم...
فیش حقوقی زیر ده میلیون تومان برای یک نماینده(به شرط اینکه که دستش برای دزدی و رانتخوری و ... بسته باشد) بنظر میرسد زیاد نباشد.
همچنین شاید استفاده از مکانیزم بازار برای تعیین دریافتی نمایندگان شاید بد نباشد. هر نماینده در زمان انتخابات بگوید که دستمزد درخواستی او چقدر است و اگر مردم رأی دادند پرداخت صورت پذیرد.
باز هم باید توجه کرد که آنچه در پشت صحنه اتفاق میافتد(رانتها و لابیها و...) هزار برابر مهمتر از این پرداختهای شفاف، مستقیم و رسمی است. و همچنین باید توجه کرد که ارزش افزودهای که یک نماینده خوب میتواند ایجاد کند از هر هزینهای که مطالبه کند بالاتر است. یک تصمیم اشتباه در سطح کلان ممکن است منجر به ضررهای چندصد هزار میلیاردتومانی به بیتالمال بشود: این عدد را با چند میلیون تومان مقایسه کنید...
اگر میخواهیم در مورد عملکرد نمایندگان به بهینگی برسیم باید از مهمترین قسمتها شروع کنیم و دریافتی مستقیم و رسمی ایشان اتفاقا یکی از کماهمیتترین چیزهاست...
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.me/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
رتبه ایران در شاخص رفاه اجتماعی؛
کیفیت اقتصاد
محیط کسب و کار
حکمرانی
سلامت
ایمنی و امنیت
آزادی شخصی
سرمایه اجتماعی
محیط زیست
🔴⚫️ کانال علوم انسانی
📕 @humansciences
نرخ رشد قیمت بنزین و تغییرات نرخ تورم در چهل سال اخیر
تهیه و پردازش: دکتر علی حیات نیا
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مجله اینترنتی بورژوا، وارد پنجمین سال فعالیتش شد.
به سردبیر بورژوا و همکارانش تبریک می گوییم و برای ایشان آرزوی موفقیت داریم
سایت بورژوا
bourgeois.ir
کانال بورژوا
@bourgeois_ir
انجمن اقتصاددانان ایران
به چه کسانی در سال 97 یارانه تعلق میگیرد؟
▪️اعتماد آنلاین
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
⭕️مهلت ارسال مقالات سومین کنفرانس ملی دانشجویی اقتصاد کشاورزی ایران تا ۲۵ بهمن ماه تمدید شد.
@SCAE3
تأثیر اعتبارات خارجی بر صنایع داخلی ایران
به قلم: مسعود زاهدی اول
https://goo.gl/m1k5rj
ماست مختار السلطنه، انتخاب با شما است!
این مطلب را جایی دیدم:
«▪️آوردهاند که روزی به مختارالسلطنه گفتند که ماست در تهران خیلی گران شده است. فرمان داد تا ارزان کنند. پس از چندی ناشناس به یکی از دکانهای شهر سر زد و ماست خواست.
▪️ماست فروش که او را نشناخته بود پرسید : چه جور ماستی میخواهی؟ ماست خوب یا ماست مختارالسلطنه؟! وی شگفتزده از این دو گونه ماست پرسید.
▪️ماست فروش گفت: ماست خوب همان است که از شیر میگیرند و بدون آب است و با بهای دلخواه میفروشیم. ماست مختارالسلطنه همین تغار دوغ است که در جلوی دکان میبینی که یک سوم آن ماست و دو سوم دیگر آن آب است و به بهایی که مختارالسلطنه گفته میفروشیم. تو از کدام میخواهی؟!
▪️مختارالسلطنه دستور داد ماست فروش را جلوی دکانش وارونه از درختی آویزان کرده و بند تنبانش را دور کمر سفت ببندند. سپس تغار دوغ را از بالا در لنگههای تنبانش بریزند و آنقدر آویزان نگهش دارند تا همه آبهایی که به ماست افزوده از تنبان بیرون بچکد!
▪️چون دیگر فروشندهها از این داستان آگاه شدند، همگی ماستها را کیسه کردند! وقتى ميگن فلانى ماستشو كيسه كرده يعنى اين! ولی حیف که دیگر مختارالسلطنه ای نیست...»
مستقل از این که آیا داستان به لحاظ تاریخی آیا واقعا اتفاق افتاده یا جزو همان «مطالب پندآموز ساختگی» است میتوان به این نکته توجه کرد که این بند داستان خیلی جالب و دقیقا منطق با پیشبینی تئوری اقتصاد است: « ماست مختارالسلطنه همین تغار دوغ است که در جلوی دکان میبینی که یک سوم آن ماست و دو سوم دیگر آن آب است و به بهایی که مختارالسلطنه گفته میفروشیم». نظریه اقتصاد میگوید قیمت یک کالا را که «برونزا» و دستوری تنظیم کنی «کیفیت» به صورت درونزا طوری تنظیم می شود که در تعادل همان میزان محتوا از کالاهای مختلف دریافت شود.
به عنوان یک اقتصاددانان میشود همین مطلب را دست به دست کرد و تفاوت فقط و فقط در پیام جمله آخر باشد: به جای «حیف که مختارالسلطنه نیست» بگوییم «با بگیر و ببند و تنظیم دستوری قیمتها نهایتا ماست مختار السلطنه گیر مردم میآید و بس». جالب است که فقط یک جمله کوتاه در انتهای یک متن این همه معنا و پیام آن در سطح عمومی را عوض میکند.
@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi
نوكيسگي سياسي
✍احتسام غفورزاده
نفرت انگیز ترین و زجرآورترین شکنجه برای انسانها این است که از فساد همه چیز آگاه باشند و بر اصلاح هیچ چیزی قادر نباشند.(هرودوت)
داستان يك جنجال و يك نماينده و يك عملكرد و يك خواست بي جا نيست، داستان يك مدل از تفكر است.
پيشتر درباره نوكيسگي علمي چند كلامي به اختصار نگاشته شد. اما داستان نوكيسگي صرفا در اقتصاد و علم منحصر نمي شود، رفتار نوكيسگان در همه جا ظهور و بروز دارد، در علم، سياست، اقتصاد، ورزش و هر آنچه مجال خودنمايي به فرد نوكيسه مي دهد.
پيشتر نوكيسه را فردي دانستيم كه هويتش را در اندوخته خود مي داند و وسايل رسيدن به اهداف را مقدم بر اهداف مي داند ، به طور مثال فرد ثروتمند ثروت را وسيله آسايش مي داند ولي نوكيسه آسايش را فداي ثروت مي كند و با خودنمايي آن را در چشم مردم فرو مي كند يا عالم علم را در راه فرزانگي به دست مي آورد و نوكيسه ي علمي، علم را وسيله كسب برتري و خودنمايي مي كند.
در عرصه سياست هم مي توان نوكيسگي را تعميم داد ، عده اي بدون داشتن فن سياست به دلايلي از جمله معروفيت هاي غير سياسي (ورزشي ، هنري، اجتماعي، شيخوخيت ، خانواده، جانبازي براي وطن و....) كه هر يك در جايگاه خود ارزشمندست به عرصه سياست وارد مي شوند و به دليل نداشتن مهارت و فن سياست كارهاي سطحي ، نمايشي و بدون پشتوانه علمي و عقلي خود را به صرف اين كه در جلسات (كه بيشتر شبيه مهماني هاي خانوادگي است) بررسي شده است كارهاي مهمي مي پندارند و به وسيله همان كارهاي سطحي و نمايشي با سوار شدن بر موج احساسات خود را در جايگاهشان تحكيم مي كنند، اما نهايت امر اين است كه (خواجه پندارد كه طاعت مي كند/ بي خبر در معصيت جان مي كند)، دم خروس نوكيسگان سياسي زماني پيدا مي شود كه اظهارات كوچه بازاري مي كنند و مشخص مي شود عيار سياسي جماعت نوكيسه در چه حد است، به طور مثال جمله اگر نماينده تامين نشود دزد مي شود كه به تازگي توسط يكي از نمايندگان گفته شد يك صحبت كاملا كوچه بازاريست گويا نماينده مجلس شاگرد بنا يا شاگرد شاطر و شوفر و... است، گويي سياست عرصه يك امر اقتصادي دون در حد خوردن و خوابيدن است و گويي تاريخ نمي شناسد كساني را كه زندگي خود را وقف سياست كرده اند.
سياست عرصه مردان و زناني است كه خود را تمام قد براي رسيدن و حاكم كردن طرز تفكر مطبوعشان فدا كرده و مي كنند و فرق سياستمدار با نوكيسه سياسي در اينجاست كه براي سياست مدار سياست راهي براي حكومت يك طرز تفكر و براي نوكيسه سياست غايت و فايده آن كسب منفعت شخصي است
بحث نوكيسگي سياسي بحثي بس دراز آهنگ است و مختصر گفته ي بالا براي تعميم بر بسياري از رفتارهاي سياسي كفايت مي كند.
در فرصت هاي بعدي به اقسام ديگري از نوكيسگي خواهيم پرداخت، زيرا شناخت نوكيسگي عيارسنجي بين جنس اصل و بدل در امور اجتماعي است
#احتسام_غفورزاده ٤ / ١٠ / ١٣٩٦
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
یک سوال:
با توجه به وضعیت اقتصاد ایران و وجود رکود و بیکاری قاعدتا باید منحنی IS در قسمت تقریبا افقی محور LM یکدیگر را قطع می کنند و با توجه به نظریه آقای جورگنسون، دولت در این حالت باید سیاست انبساط مالی را در پیش بگیرد.
اما در لایحه بودجه پیشنهادی می بینیم که هزینه های جاری دولت 9 در صد رشد کرده و هزینه های عمرانی رشد منفی داشته یعنی در کل هزینه دولت g تغییر خاصی نسبت به سال 96 نخواهد داشت. از سوی دیگر مالیات نیز چیزی نزدیک به سی در صد (هر چند بسیار آرمان گرایانه هست) افزایش خواهد داشت. از طرف دیگر یارانه ها یا به عبارت دیگر کمکهای بلا عوض مستقیم نیز کاهش خواهد یافت. همچنین یارانه سوخت و حامل های انرژی نیز خیلی کمتر خواهد شد همه این مباحث گویای سیاست انقباض مالی و پولیست. این تناقض در علم و عمل چگونه توجیه پذیر است؟
عبدالنبی امیری. دانشجوی دکتری اقتصاد
توزیع درآمد در قاره های مختلف در سه مقطع تاریخی
جهان ثروتمندتر شده و جمعیت زیادی از فقر نجات پیدا کرده اند.
علیرغم برخی ادعاها، طبقه متوسط نیز تقویت شده است.
🔴⚫️ کانال علوم انسانی
📕 @humansciences
الزام پژوهش راستگویانه تاریخ اقتصاد ایران
(خلاصه ای از متن اصلی، به نقل از کانال حسین سلاح ورزی)
نهاوندیان در کنفرانس اقتصاد ایران که از سوی یکنهاد پژوهشی دولتی برگزارشده بود تأکید کرد باید تاریخ چهار دهه اخیر اقتصاد ایران از سوی پژوهشگران با وسواس کارشناسانه بازکاوی شده و تاریکیها و روشنیهای این چهار دهه و سرنوشت اقتصاد ایران و بازیگران آن به اطلاع افکار عمومی رسانده شود. این خواستی هوشمندانه از سوی یک مقام دولتی است که در کارنامهاش ریاست بر موسسه پژوهشی- تاریخی دیده میشود. با توجه به اینکه هیچ پدیده موجودی نیست که نتوان رد آن را در گذشته پیدا کرد و هیچ اتفاقی در حال حاضر رخ نمیدهد که ریشه در تاریخ نداشته باشد، به نظر میرسد میتوان و باید از همه نهادها و متخصصان درخواست کرد در مسیر این کار برنامهریزی کرده و باارادهای نیرومند راه را برای پژوهش در تاریخ اقتصاد ایران صاف کنند.
باید بتوانیم ذهن خود، جامعه و شهروندان را برای پذیرفتن نتایج این پژوهش راستگویانه و پیامدهای این پژوهش آمادهسازیم. این آمادهسازی البته کار دشواری است بهویژه برای کسانی است که در این 4 دهه در مقام تصمیمگیری، قانونگذاری، سیاستگذاری و اجرایی بودهاند. این گروه باید پالایش ذهنی کامل را برای داوری از پیش تعیینشده و جزمی را در دستور پذیرش داشته باشند.
برای تاریخپژوهی منصفانه و کارشناسانه موردتوجه معاون اقتصادی رئیسجمهور که میتواند کارساز و چراغ راهنمای مدیران امروز و فردای ایران باشد البته الزامهایی هست که باید درباره آنها بهطور کامل و کافی بحث شود.
یکی از این الزامهای اجتنابناپذیر در مسیر پژوهش راستگویانه و مبتنی بر حقیقت و ذات رخدادهای این سالها، رمزگشایی از برخی مسائلی است که در نهادهای گوناگون سرنوشتساز طرحشده است. بدون رمزگشایی از این رخدادهای رازگونه در نهادهای تاریخی نمیتوان امیدوار بود آفتاب حقیقت پرتوافشانی کند.
متن کامل:
yon.ir/1x83K
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
تور علمی اتریش-وین-محل سازمان ملل
مهلت ثبت نام: 30 دی ماه
اطلاعات بیشتر:
goo.gl/C5ZXxQ
▪️شاخصهای کلیدی کشور به روایت مرکز آمار ایران
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
نرخ تورم آذرماه، ۱۰ درصد محاسبه شد/بانک مرکزی
مرکز آمار، نرخ تورم را برای آذرماه ۸ درصد اعلام کرده بود.
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
گرانی لبنیات؛ خوب یا بد؟
✍دکتر لطفعلی بخشی عضو هیاتعلمی دانشگاه علامه
در روزهای اخیر قیمت شیر و برخی لبنیات با گرانی عجیبی روبهرو شدهاست. درباره این گرانی، نکتهای مغفول مانده و آن این است که این افزایش قیمت، دلبخواهی نیست. یک گرفتاریای که کارخانهها دارند این است که هزینههای تولید بالاست در نتیجه مجبور میشوند قیمتها را افزایش دهند.
طبق آمارهای بانک مرکزی از اول امسال تا اکنون افزایش هزینههای تولیدکننده بیشتر از هزینههای مصرفکننده بوده چون قیمت تمامشده در حال بالا رفتن است و تولیدکننده مجبور است قیمتها را افزایش دهد. در این شرایط دولت دو راه دارد؛ یا این افزایش قیمت را از طریق اختصاص یارانه به تولیدکنندگان جبران کند یا اجازه دهد قیمتها را افزایش دهند.
تشت مکانیسم فعلی ثبات قیمتها از بام افتاده است. نزدیک 40 سال است که سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرفکنندگان قصد دارد از مصرفکننده حمایت کند. واقعیت این است که در هیچجای دنیا چنین سازمان مسخرهای وجود ندارد.
طبق اصول اولیه اقتصاد، منافع مصرفکنندگان و تولیدکنندگان با یکدیگر مغایرت دارد. مصرفکننده میخواهد با پایینترین قیمت کالا را خریداری کند، تولیدکننده میخواهد با قیمت بالاتری تولید خود را بفروشد تا بیشتر سود ببرد. این سازمان مدعی است که این رابطه را درست هدایت میکند، اما در حقیقت بهنفع هیچکدام از طرفین عمل نمیکند.
این افزایش قیمت بسیار طبیعی است، ولی در کشور ما چشم را بر واقعیتهای اقتصادی میبندیم و میخواهیم با روشهای خودساخته از آن جلوگیری کنیم. سازمان حمایت اجازه افزایش قیمتها را نمیدهد. تولیدکنندگان هم برای رهایی از فشار هزینهها بدون افزایش قیمت اقداماتی را ترتیب میدهند؛ حجم پنیر را کم میکنند، بطری شیر را کوچک میکنند، مقداری از حجم ظرف لبنیات را خالی میگذارند و کارهایی از این دست. این روشها دیگر جواب نمیدهد، ولی باز همین روشهای اشتباه گذشته در حال تکرار است.
با توجه به هزینههای تولید، افزایش قیمتها اجتنابناپذیر است. درست است که با افزایش قیمتها و افزایش تورم، مصرف کاهش مییابد، ولی این موضوع را باید در جایی دیگر حل و فصل کرد. نمیتوان به قیمت ورشکستشدن تولیدکنندگان به مردم شیر ارزان تحویل داد. دولت باید از اقشاری که نیاز به مصرف شیر دارند ولی توان خریداری آن را ندارند، از طرقی که ممکن است حمایت کند. مثلا دولت بهجای قند به شیر یارانه اختصاص دهد. در کشور ما متاسفانه دولت به بدترین کالاها یارانه میدهد.
قیمت که بالا رود طبیعتا باعث کاهش مصرف عدهای از مردم میشود. در شرایط آب و هوایی فعلی این موضوع خیلی بد است. باید تلاش شود مردم مصرف شیر را کاهش ندهند. از طرفی نمیتوان برعهده تولیدکننده گذاشت تا به مردم یارانه بدهد. چندماه که سوبسید مصرف را پرداخت کنند ورشکست میشوند.
یکی از وظایف دولت این است که کارخانههای تولیدکننده را حفظ کند. در ایران فکر میکنند که این از وظایف دولت نیست. کارخانهها باید سود ببرند تا سرپا بمانند. اگر نهاد تولیدی از بین برود تعداد زیادی کارگر بیکار میشوند؛ به تولیدکننده نیز باید توجه کرد. همه قبول دارند که در کشور ما و در مقایسه با سایر فعالیتهای اقتصادی، تولید پایینترین سود را دارد؛ بنابراین باید به تولیدکننده کمک کنیم و به آنها که در این شرایط کار میکنند، احترام بگذاریم.
درست است که افزایش قیمت، مصرف را کاهش میدهد ولی کارخانههایی که سالهاست مشغول کارند، میتوانند خود را با این شرایط تطبیق دهند. اگر مردم کم مصرف کنند آنها هم خرید مواد اولیه را کاهش میدهند و کمتر تولید میکنند. البته نمیتوانند کارگرها را کم کنند ولی به هرحال سالهای سال در حال کارند و خود را با بازار تطبیق میدهند. مانند ایام تعطیل که تولیدکنندگان همچنان به کار خود مشغولند و تولید را کم نمیکنند.
https://goo.gl/xXLz4v
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مدل بومى ابتذال اقتصادى
بخش عمده اى از علم اقتصاد كلان به مديريت چرخه هاى تجارى اختصاص دارد. با اين وجود در يكى از كشورهاى كره خاكى كه كل جمعيت را هدف آزمون و خطاهاى سياست گذارى قرار داده اند به جاى كاهش آثار چرخه هاى تجارى به ايجاد زلزله هاى اقتصادى با حداكثر دامنه ارتعاش مى پردازند. اقتصاددانان اين كشور عجيب اعتقاد دارند بايد انرژى زلزله هاى كم اثر قابل مديريت را حبس كرد تا در نهايت با زمين لرزه هاى بزرگ كل نظام اقتصادى را به قهقرا برد.
تفاوت اين كشور با ساير آزمايشگاههاى علمى در اين است كه در اين كشور خاص خللى در اعتقاد به مدل بومى شكست خورده ايجاد نشده و شكستهاى متعدد قيمتگذارى كالا ها و خدمات مخصوصا نرخهاى ارز و انرژى هيچ سستى يا گزندى در اتخاذ سياست مبتذل آزموده را آزمودن ايجاد نكرده است.
جالب آنكه كشور فوق الذكر اين بار تصميم به تركاندن مادر همه بمبهاى اقتصادى گرفته است. دولت اميدش جايگزين دولت مهرورزش شده تا اين بار بمب ارزى، بودجه اى، بازنشستگى، بانكى، بيمه اى، بيكارى، اعتياد، فساد و فحشا را همه همزمان منفجر كند تا درسى براى بشريت شود.
نمودار ذيل آشكار مى سازد چگونه نوسان هاى محدود سطح عمومى قيمتها را در بازار بنزين حبس كرده تا با رهاسازى يكباره قيمت بنزين بيشترين خسارات را به بدنه نحيف اقتصادى وارد آورند.
تخريب چى خدا قوت!
/channel/Neekgoftaar
نهادهای معتاد بودجه؛ نگاهی به بودجه 97
اراده دولت برای مهار نهادهای غیرپاسخگو و تعدیل برخی سرفصلها در لایحه بودجه ۹۷ حقیقتا ستودنی است. دستکم در ذهن نگارنده این بزرگترین گام دولتهای کشور در مسیر اصلاحات معنادار اقتصادی بوده و بهنظر میرسد این دولت قرار است برایش هزینه سیاسی قابل توجهی بپردازد. درخواست رئیسجمهوری از نمایندگان مجلس برای همراهی و کمک به دولت، بخوانید کاهش فشارها و خرده فرمایشات به خوبی این دغدغه خدمتگزاران قوه مجریه را نشان میداد.
البته میشود حدس زد که دولت کاملا داوطلبانه و از روی ایثار پا به این مسیر نگذاشته و جبر شرایط نقش مهمی در هُل دادن دولت به این سمت داشته و دارد. به به هر ترتیب و دلیلی واکنش دولت به شرایط مسوولانه بوده و شایسته تقدیر است. نکته اینجا است که دولت میتوانست از شرایط بهوجودآمده بهتر بهرهبرداری کند. چگونه میشود که کشوری بخشی از درآمد سنتیاش را از دست بدهد و همچنانکه با رکود و بیکاری دست و پنجهنرم میکند ناچار به افزایش بالقوهنمایی مالیاتها شود و در عین حال بودجه دولت هرسال افزایش پیدا کند؟ آیا دستاندرکاران و مشاوران اقتصادی دولت پس از بررسی شرایط کشور هرسال به این نتیجه میرسند که دولت بزرگتری میخواهیم؟ حقیقتا بعید است.
یکی از توضیحاتی که به ذهن میرسد فرمول متعارف تهیه بودجه است. به این ترتیب که وقتی دولت در حال تلاش برای سرپا ماندن مقابل توفان سختیهای اقتصادی جاری و آتی کشور است مهندسان بزرگوار سازمان برنامه و بودجه مشغول تهیه فهرستی از مصارف نهادهای معتاد به بودجه فزاینده هستند. بهعبارت بهتر حدس نگارنده این است که بودجه بر اساس نیاز مردم و کشور و با درنظر گرفتن شرایط کنونی تصنیف نمیشود، بلکه در واقع فهرستی است از آنچه این و آن میگرفتهاند و اکنون انتظار دارند بگیرند. دولت اگر هنر کند بتواند چند قلمی را خط گرفته و مواردی را کاهش دهد.
همه شرکتکنندگان این فهرست در حال رقابتی ابدی با یکدیگر برای دریافت بودجهای بیشتر هستند و جملگی مصارفشان را ضروریترین اولویت کشور میدانند. بزرگی از دیوانسالاران دولتی در حاشیه لایحه بودجه مظلومانه نالیده بود که «ما (در این معاونت) فقط ۴۶ میلیارد تومان بودجه داریم، در حالیکه ۱۸ میلیارد تومانش (در مصاحبه دیگری حدود ۱۹ میلیارد تومان) فقط صرف حقوق و دستمزد کارکنان این معاونت خواهد شد...» و در ادامه اشاره کرده بود که در وزارتخانهای که ۱۴۰۰ میلیارد تومان بودجه دارد ۴۶ میلیارد تومان ناچیز است. بهنظر میرسد دستکم بخشی از افزایش بودجهها محصول چنین طرز فکری هستند...
متن کامل(بورژوا):
http://telegra.ph/budget97-12-24
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
📣 همایش ملی مالیات بر ارزش افزوده : فرصتها و چالشها
13 و 14 دی ماه 1396
در دانشگاه فردوسی مشهد
➡️ @vatconf
از "نیازهای گذار" به توسعه؛
"استقلال قوه قضائیه"
✍دکتر علی رضاقلی
@ali_rezagholi
✅مردم جوامع مختلف در انواع فعالیت های اجتماعی خود، چه سیاسی، چه اقتصادی، چه اجتماعی معمولا دچار تعارض می شوند. ضمن اینکه بسیاری از افراد به راحتی می توانند متجاوز و فرصت طلب باشند. بعضی بزرگان معتقدند انسان ذاتا متجاوز و فرصت طلب است مگر اینکه نهادها و باورها آن ها را از فرصت طلبی مصون نگه دارد.
آنچه به صورت تجربی و گسترده، به صورت شیوه مسلط در تاریخ جوامع دیده شده، فرصت طلبی و اعمال خشونت برای منافع است و حتی دولت ها را هم به دو گروه تقسیم کرده اند، غارتی و قراردادی. در کل در تعریف حاکمان گفته اند که به "هزینه مردم" و "منافع خود" حکم می رانند.
در هر صورت بشر برای همین تعارضات و رفع آن ها چاره اندیشی هم کرده است و آن هم ارائه قانون و ایجاد نظم و کنترل خشونت.
قانون و اجرای آن و رفع مخاصمات را به عهده سازمانی به نام "قوه قضائیه" گذاشته اند، امروزه کم و بیش همه جوامع قانون دارند ولی اجرای آن به دستگاه قضایی سپرده شده است. اگر دستگاه قضائی زیر نفوذ گروه ها و افراد قدرتمند قرار بگیرد و اجرا منعطف و آسیب پذیر باشد، تعهد معتبر شکل نمی گیرد و از تحقق حقوق مالکیت جلوگیری می شود.
ساختار حقوق مالکیت، ساختار انگیزشی افراد را شکل می دهد. ساختار حقوق مالکیت و اجرای آن است که افراد را به سوی فعالیت های مختلف سوق می دهد و اجرای حقوق است که افراد را به سمت دلالی یا تولید یا دزدی و فساد و ... متناسب با پاداشی که می گیرند سوق می دهد.
به همین دلیل گفته اند که قوه قضائیه و استقلال آن راهنمای فعالیت های افراد است که به دنبال خلاقیت و کار بروند یا دزدی و فساد و ارتشا و ...
🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
سید محمد بحرینیان: آمار واردات بنزین چرا محرمانه؟ ٦٠٩ هزار میلیارد تومان دود شد
🆔 @daraian
⚛ متن:
http://www.daraian.com/fa/paper/141-day/16000