ارتباط با مدیر کانال: @kazembahrami
شرحي جالب از چگونگي رشد و فروپاشي اقتصاد ، مطالعه كتاب زمان زيادي نمي برد و پر است از تمثيلهاي جالب در خصوص تصميمات اقتصادي.
Читать полностью…خطر بازگشت پوپولیسم
✍سهیل مختاری
اوضاع در حال تغییر است. ورق اقبال روحانی برگشته و اکثریت رای دهنده به وی از رای بنفش خود اظهار پشیمانی می کنند. آنها همانند روحانی که راه خود را به سوی مراکز قدرت کج کرده است، در حال چرخش اند ؛ اما به کدام سو؟ الله اعلم
این دیگر امری مسلم است که در جامعه ای که به لحاظ سیاسی و قبل از آن به لحاظ اقتصادی عقب مانده و درجا زن است اکثریت افراد آن جامعه غالبا هیجانی تصمیم می گیرند و پس از مدت کوتاهی از تصمیم خود بطور کلی پشیمان می شوند.
فردیت و شخصیت افراد در جامعه ای که دولت بر تمام ارکان اقتصاد آن همچون یک هشت پا غلبه دارد و بدتر از آن جامعه ای که برای حل معضلات خود از خرد و کلان دل به برنامه های دولتی بسته اند، بسیار ضعیف، جمع گرا و خودحقیر بین است.
نگارنده خود در انتخابات اردیبهشت ماه و با شرایط انتخاباتی متعارف، روحانی را خیرالموجودین دانسته و از وی حمایت کرده است و با توجه به شرایط انتخابات در ایران از منطق خود دفاع می کند اما در حال حاضر روحانی را لایق عریان ترین نقدها و انتقادها میداند.
چرخش روحانی کاملا آشکار و با نگاهی خوش بینانه هدفمند است. اینکه این چرخش چه عاقبتی پیدا می کند البته قابل پیش بینی نیست ولی در هر حال امید که به ضرر فرد فرد ایرانیان منتهی نشود.
در جمع بندی پاراگراف های فوق به چند نکته باید توجه داشت. اولا روحانی رادیکال انتخابات به تعبیر اکونومیست در حال تبدیل شدن به روحانی دبیر شورای عالی امنیت است. جایی که روحانی به آنجا تعلق فکری و سیاسی دارد. ثانیا اکثریت رای دهندگان به وی پس از گذشت نزدیک به هفت ماه از انتخابشان احساس سرخوردگی و پیشمانی می کنند. ثالثا وضعیت اقتصادسیاسی ایران علی رغم بهبودی نسبی و کم رمق، وخیم و ناامیدکننده است. رابعا جامعه سیاسی در ایران بسیار عقب مانده و بعلت فقدان نظام حزبی و انتخاباتی شفاف و کارآمد دارای بازیگران ثابت و البته شهروندان هیجانی با اطلاعات سیاسی سطحی و غالبا زرد است.
و اما اقتصادسیاسی بودجه
بودجه نویسی دولتها کار جدیدی نیست. دولتها بودجه را به بهانه اصلاح امور جامعه و با توجه به منافع سیاسی خود تصویب می کنند و حتی المقدور اجرا! البته می توان گفت که در ممالک توسعه یافته دولتها بودجه نویسی را منطقی تر، مطلوب تر و با نظارت و کارایی بیشتر انجام می دهند اما اوضاع در ایران تقریبا برعکس است.
بودجه سالیانه کشور یک برنامه مالی کوتاه مدت دولت نوشته و قدیمی است. اما اینکه چند سالی است بعلت گسترش رسانه های مجازی و اجتماعی عموم شهروندان از رقم های آن مطلع می شوند امری نسبتا جدید و چالش برانگیز است۰
رقم های بودجه در ایران به شکلی کاملا رانتی، رفاقتی و سیاسی تعیین می شود و طریقه بودجه نویسی در ایران از عمق فاجعه اقتصادسیاسی خبر می دهد. البته بودجه یک سند مالی آشکار و علنی است و شاید تنها بخشی از فرایند توزیع ناعادلانه و رفاقتی ثروت در ایران.
بودجه ۹۷ کشور انتقادهای آغاز شده علیه روحانی را شدت بخشیده و بذل و بخشش های سیاسی و بی توجهی وی به اصول علم اقتصاد را آشکار ساخته است و البته شهروندان ایرانی را به اشتباه انداخته است.
بعضی از موارد ملموس تر بودجه همانند افزایش عوارض خروج از کشور، افزایش قیمت حامل های انرژی، افزایش قیمت نان و بنزین، حذف بخشی از یارانه بگیرها و بعضی موارد دیگر بر لایه های پنهان تر و ناملموس بودجه چربیده و عده ای با هشتگ های گرانی به سراغ اعتراض و انتقاد رفته اند.
از قضا این بخش های بودجه برخلاف تصور عموم ردیف های منطقی تر و قابل تحمل بودجه اند. البته می توان اشکال وارد کرد، خصوصا در بحث افزایش عوارض خروج از کشور اما افزایش منطقی حامل های انرژی و یا کاهش تعداد یارانه بگیرها از بخش های مطلوب بودجه و از خواسته های اقتصاددانان بوده است و این مهم باید روزی عملی شود. بنابراین انتقاد از روحانی با هشتگ گرانی یا صرفا بدلیل افزایش قیمت بنزین یا عوارض خروج از کشور ناخواسته ایران را به دامان عوامگرایان و از او بدتران خواهد انداخت...(ادامه در پست بعدی)
🔵 کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مدارک و اقدامات لازم برای عضویت در انجمن اقتصاددانان ایران
توضیحات بیشتر در سایت انجمن
http://www.iea.org.ir
🔵 @ieairan
⭕️◻️فایل سخنرانی مصطفی نصراصفهانی در انجمن اقتصاددانان ایران با موضوع «اقتصاد رفتاری و آینده آن»
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
@BehavioralEconomicsAndFinance
Tehran business school
شما را به شرکت در این میزگرد دعوت میکند.
#رایگان
@TehranBusinessSchool
بودجه ۹۷ و انفجار اطلاعات
✍دکتر محمدطاهر کنعانی
من بیش از پیش به روحانی امیدوار شدم.روحانی خدمت بزرگی به کشور کرد وآن هم انفجار اطلاعات در فضای مجازی بود.قدر این فرآیند بدیع را بدانیم.
بودجه سال ۹۷ نظارتی ترین بودجه تاریخ ایران است.این بودجه با ذکر جزییات در توییتر وتلگرام می چرخد.
درآمد مالیاتی راافزایش دادند تا دولت بدهکار ملت شود.شفاف سازی کردند تا مردم بدانند چگونه بیت المال اداره می شود.
برخلاف دولتی قبلی بودجه را بموقع تحویل دادند تا فرصت نقد وبررسی آن وجود داشته باشد
افشاگری های زیادی رخ داد.مردم از خیلی اسرار پنهان سوء مدیریت مالی واداری آگاه شدند.
درطول دهه های گذشته خبر بودجه وتصویب آن بسیار بی اهمیت بود.اخبار بودجه چنان کلیشه ای و حاشیه ای بود که هیچ رسانه ای بدان حساسیت نداشت .
تصور همگان از بودجه یک برنامه علمی وفنی و دلسوزانه بود که ریال به ریال آن بر طبق اولویت و عقلانیت واصول علمی وبرنامه نویسی ونیازهای کشور تدوین می شود.
اکنونپرده از همه چیز برافتاده است.
حالیا درون پرده بسی فتنه می رود
تا آن زمان که پرده بر افتد چها کنند
بودجه ۹۷ شاید درمیان بودجه های ۴۰ سال گذشته از همه عقلانی تر وعلمی تر بوده که بااین حال ملت را مات ومبهوت خودش کرده است .تا ببینیم سال های گذشته چه دسته گل هایی به آب داده اند!یاددارم در ده سال پیش برای هر نماینده ۳۰۰ میلیون تومان بودجه تعیین کردند وهمان موقع تلویزیون خبر فساد در پارلمان انگلیس را پخش کرد که نمایندگان شان هزینه حرس کردن گل ها وچمن محوطه خصوصی شان رابه حساب دولت گذاشته اند.وقاحت هم حدی دارد.
همه حیرانند.چرا بودجه نویسی تابدین حد نابخردانه و خلاف مصالح ملک وملت است؟
چرا بودجه عقیدتی سیاسی بیشتر از مرزبانی است؟
چرا بودجه خواهران حوزه علمیه از بودجه چنددانشگاه کشور بیشتر است؟چرا برخی حضرات ردیف بودجه خصوصی دارند؟چرا بودجه سپاه وبسیج چند برابر بودجه ارتش است؟ چرا موسسات ونهادهای خصوصی ردیف بودجه دارند؟
چرا درهمه کشورها وحتی کشورهای عربی اخبار پارلمان از شبکه تلویزیون زنده پخش می شود ولی ایران هنوز برروی موج اف ام گزینشی اخبارش پخش می شود؟
از کجا معلوم نمایندگان بخوبی بتوانند یا بخواهند از حقوق ملت دفاع کنند؟
اما شفاف سازی های چند سال اخیر بیشتر از اینها بوده است.هرجا دموکراسی وانتخاب ملت باشد شفاف سازی هم بیشتر می شود.
از قتل های زنجیره ای تا حساب های قوه قضاییه و حقوق های نجومی واملاک نجومی واستخدام ۲۸۰۰ نفر بدون پست سازمانی درشهرداری تهران و اخراج استادان دانشگاه واستخدام بورسیه های بی کیفیت رانتی با وجود استادان ودارندگان درجه دکتری نامحرم وعنصربیگانه! واختلاس های نجومی وبسیاری اطلاعات دیگر می توان نتیجه گرفت راه فلاح ونجات وپیشرفت ملت در دموکراسی وانتخابات آزاد و رسانه های آزاد وشفافیت وگردش آزاد اطلاعات وگفت وشنود است .راهی که غربی ها چندصد سال پیش بدان رسیده اند وماهنوز هم بدان نرسیده ایم.
🔵 کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
ریخت و پاش بودجهای اصلاح نشد!
یک اقتصاددان میگوید در بودجه ۱۳۹۷ هزینههای دولت ساماندهی نشده و همچنان برخی دستگاهها هستند که برای انجام وظایف مشترک بودجه میگیرند که دولت به حال آنها چارهاندیشی نکرده است.
وحید شقاقی در گفتوگو با ایسنا، درباره بودجه سال ۱۳۹۷، اظهار کرد: اگر بخواهیم اعداد مربوط به مالیات سال ۱۳۹۷ را بررسی کنیم به این نتیجه میرسیم که درآمد ۳۱ هزار میلیارد تومانی از محل اخذ مالیات برای اقتصاد ایران چندان قابل توجه نیست. در نظر داشته باشید که تولید ناخالص داخلی در ایران معادل ۱۳۰۰ هزار میلیارد تومان است و نسبت درآمد مالیاتی به تولید معادل ۱۰ درصد است. این در حالی است که میانگین نسبت درآمد مالیاتی به تولید در دنیا ۱۵ درصد و در کشورهای توسعه یافته این میزان ۲۰ درصد است.
وی افزود: بنابراین در ایران نسبت مالیات به تولید از میانگین دنیا پایینتر است، ولی با این حال درآمد مالیات سال آینده خوشبینانه در نظر گرفته شده است که به نظر من نمیتواند همه آنها را محقق کند. اینکه دولت چه مشکلی در زمینه دریافت مالیات از مودیان دارد علاوه بر بحث معافیتها، فراریان مالیاتی و غیره در یک نکته قابل بررسی است و آن عدم گسترش دو پایه مالیاتی مهم است. این دو پایه مالیاتی به دلیل فشار صاحبان سرمایه مورد توجه قرار نمیگیرد که در نتیجه این است که ما از درآمد مالیاتی مهمی در این دو بخش محروم هستیم.
این اقتصاددان در توضیح این دو پایه مالیاتی، گفت: یکی از آنها مالیات بر سود سپرده است و به نظر من نگرفتن مالیات از سود سپرده یک ظلم است که در چهار پنج سال گذشته اتفاق افتاد و آن را میتوان ارائهی رانتی به ثروتمندان دانست. در پنج سال اخیر با توجه به اینکه سود سپرده بانکی بالا بوده است ثروتمندان بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ درصد افزایش ثروت داشتند بدون آنکه برای آن زحمتی بکشند و مالیات آن را هم پرداخت نکردند همین امر به شکاف درآمدی منجر شده است.
شقاقی ادامه داد: در سالهای گذشته یکی از کسانی که پیگیر اخذ مالیات از سود سپرده بود علی طیبنیا – وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت یازدهم – بود که او نیز به دلیل فشارهای فراوانی که بر او وارد شد نتوانست آن را تصویب کند و نتیجه آن شده که بدون دلیل قانع کنندهای تولید ثروت بدون زحمت در ایران مالیات نداشته است.
وی در ادامه سخنانش به یک پایه مالیاتی مهم دیگری که مالیات نمیدهند اشاره کرد و گفت: مالیات بر ثروت و درآمد در همه کشورهای دنیا یکی از پایههای مهم مالیاتی است که در ایران نیز تصویب قانون مربوط به آن از سال ۱۳۸۰ مطرح است، ولی هرگز تصویب نشد. این مورد نیز به خاطر فشار ثروتمندان محقق نشده و به این ترتیب فشار مالیاتی به روی بخشهایی از اقتصاد ایران است که لزوما درآمدهای مناسبی ندارد.
این اقتصاددان اضافه کرد: سوال اینجاست که دولت درآمد مالیاتی ۱۳۰ هزار میلیاردی که برای خود پیشبینی کرده است از کجا میخواهد دریافت کند. البته که در اقتصاد ایران ظرفیت پرداخت مالیات ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار میلیارد تومان وجود دارد ولی تا زمانی که اصلاحات لازم صورت نگرفته و پایههای مالیاتی پردرآمد معاف از مالیات هستند افزایش درآمد مالیاتی به منزله فشار آوردن به بخشهای اقتصاد ایران است که در تور مالیاتی قرار دارند.
شقاقی با بیان اینکه در پنج سال اخیر نابرابری در ایران افزایش یافته است، گفت: در چهار پنج سال اخیر همین موضوع سود سپرده منجر به افزایش درآمد عدهای از ثروتمندان شده و شکاف درآمدی را افزایش داده و در عین حال با توجه به وضعیت نامناسب دهکهای پایین درآمدی، نابرابری در ایران به مرحله هشدار رسیده است.
وی در ادامه سخنانش به موضوع وضعیت یارانهها در بودجه ۱۳۹۷ و پیشبینی حذف ۲۰ میلیون از دریافت یارانه اشاره کرد و گفت: دولت در پنج شش سال آینده فرصت داشت بانک اطلاعاتی خود را تکمیل کند ولی چنین نکرد و به نظر من عزم جدی برای آن نداشت. اکنون به نظر من دولت باید سریعا پنج دهک بالای درآمدی را حذف کند و یارانه پنج دهک پایین درآمدی را اضافه کند و حتی باید به جهت کاهش نابرابری، پوششهای حمایتی دیگری را برای آن پنج دهک در نظر بگیرد. متاسفانه در بودجه ۱۳۹۷ این پیشبینی نشده است.
این اقتصاددان در خصوص نرخ ارز نیز چنین توضیح داد: به نظر من پیشبینی ارز ۳۵۰۰ تومانی در بودجه ۱۳۹۷ مناسب نیست، چرا که همین حالا دلار ۴۲۰۰ تومان است و به نظر من تا پایان سال به ۴۵۰۰ تومان میرسد و در سال دیگر نیز به ۵۰۰۰ تومان خواهد رسید و در این صورت شکاف بین ارز دولتی و ارزش بازار تا ۱۵۰۰ تومان خواهد رفت که این اتفاق خوبی نیست و به تشدید فقر منجر شده و سیاست تکنرخی کردن ارز را به تعویق میاندازد....🔽
https://goo.gl/mUEU7V
🔵 کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
🔴دوره آموزش کاربردی اکسل پیشرفته با رویکرد مالی
🔴سرفصلها
🔺 آدرس دهی نسبی و مطلق
🔺نامگذاری و کاربرد آن در مدلسازی
🔺آشنایی با فرمول نویسی و معرفی توابع اصلی در مدلسازی مالی (Offset, Match, Choose, Index, Lookup, …) و توابع منطقی (If, Sum if, Count if,…) و سایر توابع کاربردی
🔺طبقه بندی و تلخیص داده ها
🔺 ایجاد و تحلیل سناریوها
🔺اعتبارسنجی اطلاعات و فرمت دهی شرطی
🔺انواع نرخ بهره و محاسبات آن ( FV ،PV، PMT، NPER، RATE، IPMT، PPMT )
🔺 ارزش زمانی پول و محاسبه ( NPV IRR MIRR XOLV )
🔺محاسبه استهلاک دارایی ها (SLN، SYD، DB، DDB، VDB)
(همراه با مثال ها و پروژه های کاربردی)
🕰مدت دوره : 20 ساعت
⏰زمان: پنج شنبهها و جمعهها ساعت 15 الی 19
🔴شروع از ۲۳ آذر ماه
✅جهت ثبت نام ،نام و نام خانوادگی و نام دانشگاه خود را به شماره 09185086967 پیامک نمایید و در صورت نیاز با شماره 09178296780 (آقای روزگار) تماس حاصل فرمایید
🔴🔴لینک ثبت نام👇👇👇
www.evand.com/events/excelatu
⭕️منتظر دیگر دورههای آموزشی ما باشید👈🏻👈🏻👈🏻@energyzist
⭕️◻️تنوعبخشی به عنوان یک راهکار برای اینکه زمان خوشی زود به پایان نرسد!
یکی از پدیدههایی که اکثر ماها وقوع آن را در ذهن خود تجربه کردهایم این است که احساس میکنیم لحظات خوش بودن سریعتر طی میشوند و بالعکس لحظات ناراحتی بسیار به طول میانجامد. در این متن روش متنوعسازی را برای اینکه لحظات خوش بودن طولانیتر به نظر برسند و دَن اریلی(اقتصاددان رفتاری) در کتاب «اقتصاد رفتاری و زندگی روزمره» (که در حال ترجمه در موسسه مطالعاتی بینشهای رفتاری میباشد) آن را پیشنهاد میکند بیان میکنیم.
یکی از دلایلی که اوقات تفریح و لذت هم در طول مدت تفریح و هم بعد از آن در خاطر شما کوتاه به نظر می رسد این است که لحظات شاد بودن آنقدر شبیه به هم هستند که در حافظه ما نه بصورت جداگانه بلکه بصورت یک تجربهی منفرد و کشدار ثبت می شوند.
برای اینکه ثبت لحظات شادی بصورت یک تجربه منفرد و کشدار نباشد باید تنوع ایجاد کرد. مثلا اگر برای یک هفته قصد سفر دارید، هر روز یک تفریح جدید و جداگانه را انجام بدهید، همچنین بد نیست وسط تفریحات انرژیبر، یک زمانی را به استراحت مطلق و افزایش انرژی اختصاص بدهید! اینگونه طیف متنوعتری از تجربیات و خاطرات نصیبتان خواهد شد که موجب میشود با به یاد آوردن آنها احساس بهتری به شما دست دهد.
این ایده دن اریلی را میتوان از طریق تابع ارزش(همان تابع مطلوبیت که در اقتصاد رفتاری تعدیل شده است)توضیح داد. در تابع ارزش که قسمتی از نظریه چشمانداز است، بحث میشود که اثرنهایی چیزهای مطلوب کاهنده هستند. به عنوان مثال، کسی که چندمیلیارد پول بدست آورده با کسب چندهزار تومان احساس خوشحالی زیادی پیدا نمیکند در حالی که همان فرد در اثر کسب چندهزار تومان اولیه احساس بسیار خوبی داشته است. مطابق تابع ارزش، اگر شما یک مقدار پول را بجای اینکه یکجا به کسی بدهید، در چند قسمت با فواصل زمانی مناسب بدهید در او احساس خوشحالی چندبرابری ایجاد میکنید. (به شرط اینکه شخص از ابتدا نداند که بناست در آخر چه مقدار پول بگیرد)
از این ایده میتوان در پرداخت حقوق و مزایا به کارمندان استفاده کرد. پاداشهای متعدد و پیشبینی نشده برای یک کارمند معرکه میکند!
پ.ن: اگر فکر میکنید مباحثی مثل روشهای افزایش لذت از چیزها در حیطه دانش اقتصاد نیست لطفا به تعریف دانش اقتصاد مراجعه کنید!
✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.me/joinchat/AAAAAD2Yv-RydO_75Ks8Ag
نقشه مالی سال آینده
ارقام کلان بودجه در سال ۱۳۹۷
▪️دنیای اقتصاد
🔵 کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
بودجه نهادهای فرهنگی در سال ۱۳۹۷
داده نمایی:اعتماد آنلاین
🔵 انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
http://www.mporg.ir/Portal/View/Page.aspx?PageId=83ae0858-8663-4357-b43d-311f50b801d3&t=18
Читать полностью…تنوع توزیع رانت در بنگاه های صنعتی بزرگ دولتی و شبه دولتی
▪️برگرفته از کانال احسان سلطانی
🔵 انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
چرا برخی کشور ها فقیر و برخی ثروتمند هستند؟
توجه: institution دراینجا به معنی "نهاد" است که به اشتباه"موسسه" ترجمه شده است.
🔴⚫️ کانال علوم انسانی
📕 @humansciences
...اقتصاد سهل و ممتنع است. شهروندان باید بدانند که تصورات ناقص از علم اقتصاد و سطحی نگری در این زمینه، زمین بازی بسیار مطلوب و فرصتی گرانبها برای سوء استفاده کنندگان سیاسی است.
قیمت حامل های انرژی در ایران باید روزی واقعی شود و عده یارانه بگیران نیز هم. قیمت نان نه بشکل دستوری بلکه از طریق آزادسازی فرآیند آن خصوصا بخش خرید تضمینی گندم اصلاح شود و عوارض خروج از کشور هم با اصلاح سیاستهای ارزی و بین المللی به صفر میل کند.
بنابراین بخش هایی از بودجه باید مورد سوال واقع شود که نتایج بلندمدت آن برای ما ملموس نیست. اساسا چرا دولت ایران تا این اندازه فربه و ناکارآمد است؟ چرا بودجه سالیانه کشور که باید برای آبادانی ایران تنظیم شود بین یک دو جین سازمان بزرگ و اقمارشان با کوچک ترین ارزش افزوده ای تقسیم شود؟ چرا صداوسیما بعنوان یک سازمان انحص
اری، ۱۵۰۰ میلیارد تومان کسری بودجه دارد؟ و ده ها چرای دیگر که البته می تواند تخصصی تر پرسیده شود. بودجه نویسی در ایران براستی یک چرخه رذیلت واقعی است که اصلاح آن امیرکبیر را هم به مسلخ فین می کشاند.
مع الوصف هدف نگارنده این بوده است که به شهروندان ایرانی متذکر شود که انتقادهای اقتصادی و سیاسی به دولت آقای روحانی باید صحیح و حساب شده باشد. نباید بعلت خلف وعده های ایشان و تنظیم رفاقتی ردیف های بودجه که از قضا با یکسری افزایش قیمت ها همراه شده است(که نگارنده به شرط اجرای منصفانه و اقتصادی از آن دفاع می کند) منجر به انحراف در نقد و نصیحت به روحانی شود و مع الاسف راه را برای موج سوران سیاسی و عوامگرا با وعده ارزان سازی های کوتاه مدت هموار سازد.
✍سهیل مختاری
🔵 کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
☝️☝️☝️
موسسه مکنزی در گزارشی با عنوان «به دست آوردن شغل، از دست دادن شغل: تحول نیروی کار در دوران اتوماسیون» که در دسامبر 2017 به انتشار آن دست زده است، به بررسی مشاغلی میپردازد که تا سال 2030 میتوانند به صورت اتوماتیک انجام شوند و یا به واسطه اتوماسیون ایجاد میشوند. فنآوریهای اتوماسیون یا خودکارسازی از جمله هوش مصنوعی و رباتیک، مزایای چشمگیری برای کسبوکارها، اقتصاد، افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی فراهم میآورد. اما میزان و گستره جایگزینی فنآوریها با کارگران به سرعت توسعه و انطباق، رشد اقتصادی و افزایش تقاضا برای کار بستگی دارد.
بر اساس این گزارش «در حالی که حدود نیمی از فعالیتهای کاری در سطح جهان، پتانسیل فنی اتوماتیکشدن را از طریق انطباق با فنآوریهای کنونی دارا هستند، نسبت مشاغلی که تا سال 2030 واقعاً جایگزین میشوند، پایینتر است. دلیل این مسأله را باید در عوامل فنی، اقتصادی و اجتماعی جستجو کرد که بر انطباق تاثیر گذار هستند». بر اساس سناریوهای مختلف این مطالعه «در 46 کشور مورد بررسی، بین تقریباً صفر و یکسوم فعالیتهای کاری تا سال 2030 میتوانند جایگزین شوند». این نسبت در کشورهای مختلف متفاوت است، چه آنکه اقتصادهای پیشرفته بیشتر درگیر اتوماسیون هستند.
حتی با اتوماسیون نیز تقاضا برای کار و کارگر میتواند با افزایش رشد اقتصادی بیشتر شود. افزایش درآمد و همچنین مصرف بهویژه در کشورهای در حال توسعه، افزایش مراقبتهای بهداشتی برای جوامع سالخورده، سرمایهگذاری در زیرساختها و بخش انرژی، و سایر روندها موجب گسترش تقاضا برای نیروی کار میشود که میتواند جایگزینیِ کارگران را جبران کند. همچنین سرمایهگذاریهای بیشتر در زیرساختها و ساختوساز در برخی اقتصادهای پیشرفته باعث کاهش خطر کمبود شغل میشود.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که «تا سال 2030، 75 تا 375 میلیون کارگر (3 تا 14 درصد نیروی کار جهان) باید دستهبندی شغلی خود را تغییر دهند. علاوه بر این، تمامی کارگران به انطباق نیاز دارند چراکه فنآوریهای مربوط به کار آنها مداوماً در حال پیشرفت و تکامل بیشتر است. این انطباق میتواند نیاز به تحصیلات بالاتر یا کسب مهارتهای اجتماعی، احساسی، خلاقیت و سایر مهارتها باشد».
در عین حال دو قطبی شدن توزیع درآمد میتواند در ایالات متحده و سایر اقتصادهای پیشرفته تدوام پیدا کند و درعین حال ممکن است تقاضا برای اشتغال با دستمزد بالا نیز بیشتر شود اما دستمزهای متوسط کاهش پیدا کند.
در چین و سایر اقتصادهای در حال ظهور، مشاغل با دستمزد متوسط مانند کارهای خدماتی و ساختمانی احتمالاً موجب بیشترین رشد در مشاغل شده و طبقه متوسط را به طرز قابلتوجهی افزایش خواهند دارد.
برای دستیابی به نتایج مطلوب، «سیاستگذاران و دستاندرکاران باید مزایا و منافع اتوماسیون را در نظر بگیرند و در عین حال به جانشینی کارگران بهواسطه پیشرفت و گسترش فنآوریها نیز توجه کنند. علاوه بر این، انطباق و سازگاری در میان کارگران اهمیتی حیاتی دارد. اصصلاح نظامهای آموزشی برای کسب مهارت در دانشآموزان نیز تاثیری تعیین کننده دارد. اگر نظام آموزشی در اولویت قرار نگیرد و اصلاحات لازم در آن در راستای خلاقیت، کارآفرینی، مهارتآموزی و آشنایی با فنآوریهای روز صورت نپذیرد، دستیابی به رشد اقتصادی پایدار ممکن نیست».
@strategicreports
https://t.me/joinchat/AAAAAEDqLiow1bbweKbACA
پژوهش تلخی دارد!
«ملکالشعرا» عنوانی بود حکومتی برای شاعر بزرگ دوران. اما رقابت برای کسب عنوان «ملکالشعرا»، منجر به آن شد که شعرای ایران به مدیحهسرایان حاکمان تبدیل شوند. قاآنی ملکالشعرای ایران از دوران محمدشاه بود. زمانی که ناصرالدین شاه به تخت نشست و امیرکبیر را به صدراعظمی ایران منصوب کرد؛ قاآنی به روال معمول قصیدهای در مدح صدراعظم جدید سرود.
قاآنی که خود پیشتر مدیحهگوی صدراعظم قبلی بود، در مدحش رسید به مصرعِ «به جای ظالمی شقی، نشسته عادلی تقی» که امیرکبیر با خشم شعر را قطع کرد تا سرودن مدح حاکمان را متوقف کند؛ و در ادامه نیز مقرری (حقوق) وی را قطع کرد.
قاآنی که درآمدش از مدح میگذشت، اعتضادالسلطنه را واسطه کرد. امیرکبیر از قاآنی که به زبان فرانسه و علم جدید نیز آشنا بود، خواست تا در خصوص کشاورزی (که فعالیت اصلی ایرانیان بود) کتاب ترجمه کند؛ تا حقوقش را مجدد برقرار کند.
به نظر میرسد این حادثه در هفته آخر مهرماه سال ۱۲۷۷ روی داده باشد؛ و به نظرم اگر قرار است در ایران «هفته پژوهش» وجود داشته باشد، چنین هفتهای شایسته نامیدن «هفته پژوهش» است، نه هفته آخر آذرماه که بیشتر پیشواز شب یلداست!
۵ درس از مواجهه امیرکبیر با قاآنی
۱.عنوان و لقب اگر بدون ضابطه و تنها به اختیار حاکم باشد، زمانی طولانی نمیگذرد که ابزارِ تبدیل تولید مدیحهگویی میشود. شاعر حکیمی که صدای مردم و اخلاق عمومی است، به شوق کسب عنوان «ملکالشعرا» به راحتی تبدیل به مدیحهسرای حاکمیت میشود. این لقب چه شاعر باشد، چه استاد دانشگاه، چه نخبه! درآمد راحتی که از مدیحهگویی ایجاد میشود، قاآنی باسوادی که «رساله هندسهی جدید» نوشته و فرانسه میداند، را تبدیل به مدیحهسرا میکند.
۲.پژوهش از خواندن و یادگرفتن تجربیات دیگران آغاز میشود. ترجمه همان خواندن تجربیات دیگران است. پژوهش بدون اتکاء به دانستههای دیگران هماناندازهای بیمعناست، که دیوار ساختن بدون پی! امیرکبیر خوب میدانست که باید از ترجمه آغاز کرد.
۳.امیر موضوع ترجمه را کشاورزی میگذارد؛ یعنی تقاضای اصلی جامعهی آن دوران. امیر به عنوان مظهر حکمرانی قاآنی را به سمت تقاضا جهت میدهد.
۴.سیاستگذاری یعنی جهتدهی به فعالیت شهروندان. نمیشود تنها با قطع مقرری قاآنی، اصلاح نظام حکمرانی را تمام شده دانست؛ همانگونه که با کاهش بودجهی دانشگاهها، احتمالا فعالیت و عملکرد دانشگاهها بهبود نمییابد! بلکه گذاردن گزینههای جدید فعالیت پیشِ رویِ کنشگران است که انتخاب را از گزینهی نادرست به گزینهی درست هدایت میکند.
۵.رفتار امیر نمادین بود. از روز نخستین امیر بود که میان خودش با دیگر صدراعظمها فاصله گذاشت؛ این فاصلهگذاری به قیمت ناراحتی قاآنی و قاآنیهایی تمام شد؛ شاید به قیمت جانش. اما قاآنی که پیشتر مدح میرزا آقاسی (صدراعظم محمدشاه) میگفت، روز انتصاب امیر او را عادل خواند و میرزاآقاسی را شقی! فاصلهی میان مدح و ذم مدیحهسرا تنها یک شب است؛ اما پژوهشگر راوی نتایج پژوهش است، نه بندهی خوشنودی حاکم!
برای همین است که پژوهشگری که مدیحهسرا نیست، گاه تلخی دارد؛ اما ملکالپژوهشگران یکسر شیرینیاند! و ما سخت نیازمند گذار از دوران مدیحهسرایی به دورهی پژوهش هستیم!
#امیر_ناظمی
🔴⚫️ کانال علوم انسانی
📕 @humansciences
🖌 یادداشتی از پدرام سلطانی
"هعسوت"
صدای سرنا از سر گشاد آن
◀️ واکنشها و ابراز نظرهای گسترده به لایحه بودجه سال ١٣٩٧ کل کشور بار دیگر نشان داد که کنشگری شهروندان افزایش و انتظاراتشان عمق یافته است. امسال را به باور من باید سال آغاز حکمرانی شبکه ای نامید. از ابتدای سال که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی محوریتی بی سابقه در تعیین سرنوشت انتخابات یافت، تا زلزله کرمانشاه که با قدرت شبکه های حقیقی و مجازی اجتماعی به گونه ای دیگر مدیریت شد، تغییر رویه و افزایش قدرت کنشگری شهروندان خودنمایی می کند. و اکنون که لایحه بودجه در فضای مجازی در حال نقد و بررسی است بار دیگر شهروندان مطالبه گری سهم خود در حکمرانی را یاداوری کردند. یادمان باشد که این لایحه همه ساله به همین کیفیت منتشر می شد. امسال اتفاق جدیدی در انتشار لایحه نیافتاده است. شهروند خواستار شفافیت، از هر روزنه ای برای انداختن نور بر روی عملکرد دولت بهره می جوید. گویی مسیر ناگزیر ما ایرانیان برای ایجاد شفافیت در حکمرانی، بیش از قانون، مطالبه گری است.
جملات بالا محور سخن امروزم نیست و تنها یاداوری و تأکید دیگری به ضرورت پذیرش تغییر در جامعه و همگامی با آن بود. آنچه که چند کلامی در باب آن می نویسم جفای بودجه به توسعه کشور است.
📌 ارقام لایحه بودجه ٩٧ اقرار می کنند که مظلومترین بخش از بخشهای دهگانه، محیط زیست است، بخشی که کمتر از یک دهم درصد از کل بودجه کشور را با رقم ٢٨٣ میلیارد تومان به خود اختصاص داده است. این فقط یک زنگ خطر برای نابودی محیط زیست کشور نیست، بلکه نشانه ای از شکاف بین باور مسئولین بودجه نویسی با واقعیتهای کشور است. چگونه است که درجه تخریب محیط زیست کشور آن را به یکی از ابرچالشهای مورد اقرار مسئولین و اقتصاددانان بدل کرده است ولی بودجه این بخش به حد پرداخت حقوق ناچیز محیط بانان و چند کار سردستی کاهش یافته است؟ آیا محیط زیست کشور هیچ پناه و حامی در هیأت محترم دولت ندارد؟ آیا مرگ محیط زیست کشور را پذیرفته ایم؟
📌 نگاهی به سرفصل آموزش و پژوهش ٩٧ می اندازم. بودجه آموزش عمومی (١٢ ساله) نسبت به سال ٩٦ کاهش یافته است و این کاهش به ویژه در بخش تملک دارائیهای سرمایه ای است، یعنی دولت سال آینده در ساخت مدارس باز هم گامی به عقب خواهد گذاشت. بودجه آموزش عمومی (٣٨٠٠ میلیارد تومان) را با بودجه آموزش عالی (١٦٨٠٠ میلیارد تومان) مقایسه می کنم. در حالی که به گفته مسئولین یک سوم ظرفیت دانشگاههای کشور خالی است و باز به گفته ایشان نیاز به ساخت ٤٠ میلیون متر مربع مدرسه داریم، بودجه آموزش عالی چهار برابر بودجه آموزش عمومی است. درحالی که فرزندان ما در مناطق دور افتاده به دلیل نبود مدرسه ترک تحصیل می کنند، فارغ التحصیلان دانشگاههای ما به دلیل نبود کار بیکار می مانند و نرخ بیکاری دارندگان مدارک دانشگاهی دو برابر متوسط نرخ بیکاری کل کشور است. این یعنی سرنا را از سر گشادش زدن. برای صندلیهای خالی دانشگاهها میلیاردی هزینه می کنیم و نیاز به ساخت مدرسه در اقصی نقاط کشور را نمی بینیم. باید یاداوری کنم که مطالعات بانک جهانی نشان می دهد که اثر آموزش ابتدایی در توسعه بیش از دو برابر اثر آموزش عالی است. و این چنین می توان دریافت که چرا در توسعه افتان و خیزان حرکت می کنیم.
📌 در حالیکه بودجه سال ٩٧ نسبت به سال ماقبل آن افزایش ٦ درصدی نشان می دهد، کاهش در ارقام بودجه های عمرانی در فصولی که با توسعه پایدار کشور گره خورده است نشان از یک جریان بی توجه به نیازهای توسعه ای کشور می دهد و اگر رد پای جابجایی ارقام بودجه را دنبال کنید مشاهده می کنید که این ارقام کاهش یافته در جاهایی نشسته اند که اصطلاحاٌ دست بالا را داشته اند.
🔒برای یافتن قفلهای زده شده بر در توسعه کشور لازم نیست جای دوری برویم، بودجه آیینه تمام نمای نگاه کلان کشور است. اگرچه موضوعاتی مانند نگاه تحدیدی دولت به مسافرت خارج از کشور شهروندان و یا مبالغ تخصیصی به نهادهای خارج از دولت بحثهای مهم و لازم به توجهی هستند، اما به باور من نبود پارادایم توسعه در بودجه ریزی کشور باعث و بانی تمام این وارونگیهاست. بودجه نشان دهنده الویتهای ما و زبان گویای دردهای توسعه ما است. نام این یادداشت را از آنرو "هعسوت" گذاشتم چون سرنای توسعه را که از سر گشادش بزنند واژه توسعه، همپای فهم ما از آن، معکوس می شود....
/channel/pedram_soltani
خبرگزاری ها از قول نوبخت خبر می دهند که رییس جمهوری از افزایش نرخ ارز بسیار مکدر است.
اقتصاددان ها در مورد خیلی چیزها توافق نداشته باشند درباره ناکارایی کنترل اداری و دستوری قیمتها ازجمله نرخ ارز توافق دارند.
ایرانی جماعت معمولا منطق و حساب و کتاب سرش نمی شود خصوصا اگر قدرت هم دستش باشه و متوهم هم شده باشد.
قیمت دلار باید بالا برود چه خاطر مبارکتان را مکدر کند و چه نکند در اصل قضیه تغییری ایجاد نمی شود.
جالبه که سخنگو در این صحبت خود پنهانکاری را گذاشته کنار و کاملا بی پرده اعلام می کند دولت ارز بیشتری برای تزریق به بازار و حفظ ارزش دلار در این نرخ را ندارد.
کنترل قیمت دلار با توسل و ابداع شیوه های عجیب و غریب شبیه چرخاندن لقمه دور سر است و جز به هم ریختن بازار و ایجاد ناامنی اقتصادی و نارضایتی و فساد و تحمیل هزینه های اضافی و غیرضروری و درنهایت هم نوش جان کردن سیلی تلخ واقعیت و شرمساری و بی اعتباری دولت و بی اعتمادی جامعه دستاورد دیگری ندارد.
نوبخت با بیان اینکه رییس جمهوری در جلسه امروز نیز با وی تاکید کرده که درباره افزایش نرخ ارز بسیار نگران است، ادامه داد: آقای روحانی اصلا و به هیچ عنوان افزایش نرخ ارز را بر نمی تابد و از افزایش آن بسیار مکدر است.
وی با تاکید بر اینکه باید قیمت ارز کنترل شود و برای این کار دولت باید در بازار مداخله کند، افزود: برای اینکه بتوانیم تقاضای بازار را متعادل کنیم باید ارز تزریق کنیم ولی متاسفانه بانک مرکزی اگر ارز بیشتری داشت قطعا ورود می کرد.
سخنگوی دولت ادامه داد: در بازار ما دلار زیاد است ولی برای کنترل نرخ آن باید بانک مرکزی ورود کند که متاسفانه برای تهیه ارز مشکل دارد.
نوبخت به میزان سفرهای خارجی از کشور اشاره کرد و گفت: سالانه ۹ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر به مسافرت خارجی می روند که اگر هر کدام هزار دلار با خود ببرند می شود ۹ میلیارد دلار، که همین میزان برای دولتی که تامین ۲۰۰ میلیون دلار برایش سخت است بسیار زیاد است و بار بسیار زیادی را به بازار وارد می کند.
وی گفت: خروج ارز از کشور به بازار فشار وارد می کند و یکی از عوامل جلوگیری خروج ارز از کشور می تواند افزایش عوارض خروج مسافران باشد.
ریشههای بیاعتمادی به دولت
دکتر امیرحسین خالقی
▪️دنیای اقتصاد
ماکیاولی بزرگ در اندرزی به شهریار میگفت که درباره دست اندازی به اموال مردم هوشیار باشد، زیرا آنها شاید قاتل پدرشان را ببخشند، ولی کسی که ارث پدرشان را خورده است نمیبخشند! مرد فرزانه نیک میدانست که برای رعایا هیچ چیز بدتر از این نیست که آنچه فکر میکنند متعلق به آنهاست از دستشان بیرون کشیده شود. اینجا و اکنون که ما هستیم، البته با چند قرن پیش یکی نیست، ولی همچنان میشود ادعا کرد که یکی از بزرگترین دغدغههای شهروندان امروزی نیز این است که پول آنها در جایی که صلاح نمیدانند مصرف شود. چنین دغدغهای به ویژه در بحرانهای جدی نمودی تمام عیار پیدا میکند. اجازه بدهید به یک نمونه اخیر بپردازیم.
زلزله غم انگیز غرب کشور و بی خانمان شدن عده زیادی از هم میهنان، واکنشهای احساسی زیادی را در میان مردم برانگیخت، چنین شوری در میان ایرانیها بی سابقه نبود، در حوادث ناگوار پیشین هم دیده شد که مردم ما تلاش بسیاری کردند تا رنج و درد آسیب دیدگان کمتر شود. با این حال حتی زلزله هم در عصر شبکههای اجتماعی با پیش از آن متفاوت است؛ هر گوشی هوشمندی میتواند یک منبع خبری به شمار آید و فاجعه را از نگاه خود گزارش کند؛ دیدیم که همزمان با زلزله در غرب ایران، زلزلهای مشابه در شبکههای اجتماعی در گرفت؛ سیل اظهار نظرها و نقدها و دفاعها بود که پخش میشد؛ از کیفیت بدمسکن مهر گرفته تا کیفیت و شیوه امدادرسانی سازمانها به آسیب دیدگان. پدیده جالب در فاجعه اخیر این بود که در کنار تلاش بسیاری از سازمانهای دست اندرکار مانند هلال احمر، بسیاری از چهرههای مشهور و غیرمشهور هم دست به کار شدند و خودشان فرمان کار را در دست گرفتند؛ درخواستهای گوناگون کمکهای نقدی بود که در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد و حتی تعداد زیادی از افراد خودشان برای کمک عازم مناطق زلزله زده شدند. آمار و ارقام اعلام شده هم نشان میداد که اعتماد به خیریههای خصوصی و افراد بسیار بالا بوده است و تعداد زیادی از ایرانیها ترجیح دادند که به جای سازمانهای رسمی (با مسامحه همان سازمانهای دولتی) سراغ گزینه دیگری بروند. حرف و حدیث البته کم نبود، بازار شایعه داغ بود و در این میان برخی رندان تلاش کردند از این نمد برای خود کلاهی بدوزند و از احساسات مردم سوء استفاده کنند و پولی به جیب بزنند، بسیاری هم قضیه را فرصتی برای نمایش احساسات و انسان دوستی و جلب محبوبیت تلقی کردند و همچنین شلوغی و ازدحام افراد در مناطق زلزله زده بنا به گفتهها موجب ناهماهنگیها و کندی در کار امداد شده بود.
پرسشهایی پس از این حادثه دردناک مطرح شد که آیا اعتماد مردم به دولت (به مفهوم کل ساختار سیاسی و نه فقط قوه مجریه) کاهش یافته است؟ آیا با بحران سرمایهاجتماعی روبهرو هستیم؟ آیا این بیاعتمادی برای آینده کشور ما با این همه بحران پیش رو ناگوار نخواهد بود؟ پاسخ دقیق به چنین پرسشهایی ساده نیست، ولی میتوان گفت که پایین بودن اعتماد شهروندان ایرانی به نهادهای دولتی و رسمی از خورشید هم آشکارتر است! برای کشوری که در شاخص ادراک فساد رتبه نه چندان درخشان ۱۳۱ از ۱۷۶ کشور جهان را دارد و در شاخص حاکمیت قانون (با وجود ۱۳ پله صعود نسبت به سال قبل) همچنان رتبهای بهتر از ۸۶ از ۱۱۳ کشور دنیا ندارد بعید است بتوان ادعا کرد که میان شهروندان و دولت اعتماد بالایی وجود دارد. در جایی که هر چند روز یک بار خبری درست یا غلط از تخلف اهالی سیاست و اختلاس و حقوقهای نجومی و ژنهای خوب به گوش مردم برسد، اعتماد آنها به دم و دستگاه دولت بالا نخواهد بود. اما نمیتوان از بحران سرمایههای اجتماعی با آن شدت سخن گفت؛ مشارکت بالا و خودجوش مردم و همکاری آنها با یکدیگر در همین مورد زلزله اخیر نشان میدهد که اوضاع هرچند از سطح مطلوب فاصله زیادی دارد؛ آنقدرها ناامیدکننده هم نیست، حتی میتوان به رتبه بندیهای جهانی مانند لگاتوم هم استناد کرد که ایران از نظر شاخص سرمایه اجتماعی از میان ۱۴۹ کشور در رتبه هفتادم قرار دارد...🔽
https://goo.gl/eVj17W
🔵 کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
مشکل این دولت و آن دولت نیست، مشکل تعریف ما از دولت است.
دکتر پویا ناظران
هفتهنامه تجارتفردا/ ۱۱ آذر
🔵 کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
✅ مهمترین تفاوتهای بودجه 1397 با 1396
🆔 @daraian
👇اطلاعات بیشتر👇
http://www.daraian.com/fa/paper/141-day/15936
📊سهم وزارتخانه ها از بودجه در سال ۱۳۹۷
▪️داده نمایی: اعتماد آنلاین
🔵 کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
⭕️ بودجه سال ٩٧ دولت چه مى گويد ؟
✍️ سيامك قاسمى
▪️موسسه مطالعات بامداد
اولين بودجه دولت دوازدهم امروز توسط رييس جمهور به مجلس ارائه شد و بودجه سال ١٣٩٧ بنابر ادعاى رييس جمهور از نظر ساختارى بودجه متفاوتى نسبت به سالهاى گذشته است .
به نظر مى رسد دولت با عقلانيت بيشتري بودجه سال ١٣٩٧ را روانه مجلس كرده است و برخى مصوبات لايحه بودجه سال آينده به دلیل اثرات ضد عوامگرایانه آنها مى تواند دولت را وارد حاشيه هاى مهمى كند . برخى از مهمترين تغييرات بودجه سال آينده نسبت به سال ١٣٩٦ عبارتند از :
📌 بودجه پرداخت يارانه نقدى از ٣٣ هزار و ٥٠٠ ميليارد تومان به ٢٣ هزار ميليارد تومان كاهش يافته است و اين يعنى حذف يارانه نزديك به ٣١ ميليون نفر در سال آينده .
📌 درآمدهاى نفتى پيش بينى شده در سال ١٣٩٧ از ١١٣ هزار ميليارد تومان سال ١٣٩٦ به ٩٦ هزار ميليارد تومان كاهش پيدا كرده است .
📌 بودجه هاى عمرانى نيز از ٧١ هزار ميليارد تومان سال گذشته به ٦٠ هزار ميليارد تومان يعنى به اندازه ١٨ درصد در سال ١٣٩٧ كاهش پيدا كرده است.
📌 درآمدهاى مالياتى دولت از ١١٦ هزار ميليارد تومان در سال گذشته با ١٢ هزار ميليارد تومان افزايش به ١٢٨ هزار ميليارد تومان افزايش يافته است .
📌 قيمت دلار در بودجه دولت ٣٥٠٠ تومان و قيمت نفت به ازاي هر بشكه ٥٥ دلار برآورد شده است .
📌 بسياري از رديف بودجه هاى نهادهاى خاص حذف شده است و به عنوان مثال رديف بودجه برخى سازمان هاى فرهنگى مذهبى موازي با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى در بودجه وزارت ارشاد تجميع شده است .
📌 در حوزه ساير درآمدهاى دولت همانند درآمد از محل عوارض و خدمات دولت همانند عوارض خروج از كشور و عوارض صدور پلاك خودرو و غيره شاهد افزايش قابل توجهى هستيم و به عنوان مثال عوارض خروج از كشور از ٧٥ هزار تومان به ٢٢٠ هزار تومان افزايش يافته است .
📌 دولت ترتيباتى را براى واگذارى ٧٠ هزار پروژه عمرانى نيمه تمام كشور به بخش خصوصى كشور در نظر گرفته است و اين پروژه ها را به دو دسته پروژه هاى حاكميتى و تصدى گرى تقسيم بندى كرده و براى هر گروه تسهيلات خاصى را براى واگذارى در نظر گرفته است .
📌 در بخش بودجه ساير شركت هاى دولتى، صدا و سيماى جمهورى اسلامی ايران با ١٨٠٠ ميليارد تومان درآمد و ٣٣٠٠ ميليارد تومان هزينه و با ١٥٠٠ ميليارد تومان كسرى بودجه كه بايد از محل بودجه عمومى كشور جبران شود، زيانده ترين شركت در اين گروه شركت هاست .
در پايان مى توان گفت در بودجه سال ١٣٩٧ نسيم عقلانيت وزيدن گرفته است و بايد ديد دولت تا چه حد مى تواند در مقابل فشارهاى عوامگرايانه عمومى و رسانه اى بويژه در مقابل تصميم مهم و مثبت كاهش بودجه يارانه ها بويژه يارانه هاى نقدى و حذف يارانه ٣١ ميليون نفر از يارانه بگيران مقاومت كند .
🔵 انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
🔷دومین کنفرانس اقتصاد ایران را از دست ندهید
🔸دکتر مسعود نیلی
مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامهریزی پس از برگزاری اولین کنفرانس اقتصاد ایران، مطالعهای جامع را با عنوان «طرح جامع مطالعات اقتصاد ایران» در سال ۱۳۹۴ و با تمرکز بر ۱۶ سرفصل اصلی مرتبط با جمعبندیهای صورتگرفته در این کنفرانس، آغاز کرد.
این طرح با هدف دستیابی به مجموعه سیاستهایی سازگار برای تحقق رشد اقتصادی «بالا، پایدار، اشتغالزا و فراگیر» و به منظور بهبود وضعیت رفاه و معیشت خانوارهای ایرانی «به ویژه خانوارهای کم درآمد» ساماندهی شد. از آنجا که عملکرد بلندمدت اقتصاد ایران، منعکسکننده رشد «پایین در مقایسه با ظرفیتهای ارزشمند اقتصاد ایران، پر نوسان، با اشتغالزایی کم و بهرهمندی غیرقابلقبول قشر فقیر» بوده، رسالت مطالعهی ذکرشده، طراحی «تغییر مسیر» بلندمدت اقتصاد ایران است.
اهمیت این تغییر بزرگ آنگاه بیشتر میشود که به ۳ نکته اساسی توجه کنیم. اول، در اسناد بالادستی سیاستگذاری نه تنها همواره بر رشد بالای اقتصادی، رفع بیکاری و بهبود فقر و توزیع درآمد تاکیدشده، بلکه بعضاً به چگونگی تحقق این هدفها نیز با تفصیل نسبتا زیاد پرداخته شده است. دوم، طی سالهای آینده، اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگر به رشد اقتصادی با ویژگیهای ممتاز ذکر شده نیاز دارد و تکرار خطای سیاستگذاری هزینههای سنگین اجتماعی-سیاسی در پی خواهد داشت. سوم، با توجه به ابرچالشهای پیش روی اقتصاد ایران، تحقق اهداف ذکرشده دشوارتر از هر زمان دیگر در گذشته است.
اینک طرح مذکور به پایان رسیده و قرار است نتایج آن در دومین کنفرانس اقتصاد ایران ارائه شده و از دوجلد کتابِ «اقتصاد ایران: چگونگی گذر از ابرچالشها» رونمایی شود. این رویداد را میتوان به دلایل ذیل رویدادی استثنایی تلقی کرد:
۱. در این طرح ۱۱۸ استاد دانشگاه، کارشناس و پژوهشگر اقتصادی و حقوقی در قالب ۱۶ پروژه برای مدت ۱۶ ماه فعالیت کردهاند. چنین مقیاسی از فعالیت غیر اداری به ویژه با توجه به ارتباط تنگاتنگ اجزای مختلف مطالعه با یکدیگر بهطور مطلق بیسابقه است.
۲. در دومین کنفرانس اقتصاد، برای اولین بار حوزههای مختلفِ اقتصاد کلان، پولی، ارزی، بودجهای، مالیاتی، تجاری، صندوق توسعه ملی، نظام بانکی، بازار کار، بازار انرژی، تامین مالی پروژههای عمرانی، بخشهای اقتصادی، نظام حقوقی اقتصاد، اقتصاد غیررسمی، محیط کسبوکار، تعامل با جهان و فقر و توزیع درآمد در نشستهای جداگانه، تجزیه و تحلیل شده و در هر حوزه، توصیههای سیاستی مشخص ارائه میشود.
۳. از نتایج ۱۶ پروژه مجزا، فعالیت مستقلی تحت عنوان تلفیق به مدت ۶ ماه انجام شده که حاصل آن مجموعه سیاستهای کلان، فرابخشی و بخشی منعکسشده در جلد اول کتاب «اقتصاد ایران: چگونگی گذر از ابرچالشها» است. نیاز مبرم اقتصاد ایران، نه راهحل های جزیی بلکه «راهحل جامع» است. لذا علاوه بر موضوعات مجزای ذکر شده، «تصویری تلفیقی» از «مجموعه مطالعه» به دست آمده که خود، محصولی مجزا و حائز اهمیت محسوب میشود و به ویژه یک «نقشه راه» برای تحولات میانمدت آینده اقتصاد ایران طراحی شده که در آن، مسیر دشوار اما قابل دستیابی گذر از ابرچالشها به تصویر کشیده شده است. این بخش از مطالعه در بخش پایانی کنفرانس و در نشست عصر ارائه خواهد شد.
🔵 انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
چرا نسلها باز تولید نمی شوند ؟
✍🏻 مرتضی ایمانی راد
▪️موسسه مطالعات بامداد
در اوایل دهه شصت که تدریس علم اقتصاد را در دانشگاههای ایران شروع کردم ، همیشه وقتی میخواستم دوران دهه چهل را توضیح دهم ، برای خودم واقعا این پرسش مطرح می شد که در دهه چهل چه اتفاقی افتاده است . این جهش اقتصادی معلول چه سیاستهایی بوده است ؟ آیا نظام جهانی شرایط مناسبی داشت یا سیاستهای درستی در ایران اعمال می شد. در آن زمان هم ، هم از طرف اساتید داخلی و هم اساتید بین المللی در مورد چند و چون این موفقیت های اقتصادی مطلب می نوشتند. توضیحات آنها ذهنی قانع کننده بود، ولی هنوز قابل لمس نبود. تا اینکه در سازمان مدیریت صنعتی همکار و هم اطاق یکی از مدیران آن دوران شدم به نام بیژن خرم که از همکاران نزدیک رضا نیازمند بود. از لابلای گفتگوهای معمولی و تعریف های ایشان از تیمی که روی شکل گیری سازمان مدیریت صنعتی و سپس سازمان گسترش کار کرده بود متوجه شدم که نه بیژن خرم و نه رضا نیازمند، بلکه عمده مدیران و متفکرین آن زمان بسیار کاردرست و چقدر اثر گذار بودند.
در این میان توجهم به فضای کسب و کار و قوانین بازی اقتصادی جلب شد و فهمیدم که اینها همه بزرگ شده این فضا بوده اند ( قبل از اینکه شاه در اوایل دهه پنجاه این فضا را به هم بریزد) و عنصر اساسی شکل گیری این شخصیت های صنعتی چنین فضایی بوده است . این مساله یک مفهوم اساسی را برای ما باز میکند که هیچ اقتصادی به رشد پایدار نمی رسد مگر اینکه دارای فضای کسب و کار مشوق باشد نه مانع . پس اگر این کارآفرینان و تکنوکراتها باز تولید نمی شوند دلیلش این است که زمین حاصلخیز نیست . برای این است که موانع در فضای کسب و کار کشور بیشتر کار میکند تا مشوق . و باز به همین دلیل است که حتی مشوق ها هم پس از مدتی خود به مانع تبدیل می شوند. امیدوارم فوت این بزرگمردان ( که با مزین کردن نام آنها به دکتر ، داریم آنها را کوچک میکنیم ) این پیام اساسی را گرفته باشیم که بدون فضای کسب و کار مناسب و مشوق هیچ اقتصادی کار نمیکند و فضای کار تنها برای کسانی باز می شود که یا کوچک باشند و یا سیاسی کار .
شنبه ۱۸ آذر سال ۹۶
به بهانه فوت بزرگ صنعت کشور، آقای رضا نیازمند
🔵 انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan
🖌 یادداشتی از پدرام سلطانی
مبارزه با فساد یک روز، همزیستی با فساد هر روز
در نخستین دقایق روز جهانی مبارزه با فساد این یادداشت را تقدیم می کنم، با این باور که فساد مانند موریانه پایه های اقتصاد، فرهنگ، عدالت و انسانیتمان را خورده است و تکانی کافیست که واژگونمان کند. در این یادداشت بر آنم که به ریشه های فساد برخاسته از فرهنگ و روشهایمان نقبی بزنم.
نبود شایسته سالاری: ما هنوز در شرایطی قرار داریم که اولاٌ حلقه مدیریتهای مهم کشور بسیار تنگ و بسته است و ثانیاٌ انتخاب "مدیران شایسته" جای خود را به انتخاب "مریدان وابسته" داده است. یعنی نه آنکه بیشترین تخصص و کارامدی را دارد، بلکه آنکه بیشترین میزان ارادت و بله گویی را در کارنامه خود دارد شانس انتخاب می یابد.
درزگیری: کمتر پیش می آید که فساد رخ داده در یک سازمان به محض کشف، آشکار شود. تلاش مدیران آن مجموعه برای لاپوشانی، که به زعم ایشان برای حفظ آبروی سازمان انجام می شود، باعث می شود سوء ظن ذینفعان بیرونی، از شخص به سازمان تغییر یابد و لذا زمانی موضوع اعلان می شود که دیگر شایعات و اخبار غیر رسمی همه جا را پرکرده است و درجه مقبولیت و اعتماد به آن سازمان به شدت کاهش یافته است.
آسیب پذیری افشاگران: در کشورهای پیشرو در زمینه مبارزه با فساد، برای افشاگران فساد و سوء استفاده از قدرت (Whistleblowers) مصونیتهای قضایی و حمایتهای حقوقی پیش بینی شده است. اما در کشور ما افشاگران بسیار آسیب پذیرند و بارها دیده شده است که پایشان به دادگاه کشیده می شود و محکومیتهایی هم می گیرند.
فرهنگ محرمانگی: درجه محرمانگی فرایندها و اقدامات اداری در کشور ما بسیار بالاست. برای مدیران ما عادت شده است که روی هر نامه کم اهمیتی مهر محرمانه بزنند و آن را از جریان عادی مکاتبات خارج و فرصت گردش آزاد اطلاعات را مختل کنند. به همین جهت ناکارامدیها و تصمیم گیریهای غلط، تبعیضها، سوء استفاده ها و تبانیها زیر مهرهای محرمانه پنهان می مانند.
فرد محوری بجای فرایند محوری: در نظام اداری و قضایی کشور ما افراد بیش از اندازه مهم و مؤثرند. در ادارات و دادگاهها قدرت یک کارشناس، ممیز، مسئول دفتر، بازپرس و مانند اینها در اثرگذاری بر فرایند یک کار بسیار بالاست. او می تواند کاری را در چند دقیقه انجام دهد یا آنرا چند ماه به عقب بیاندازد و این تفاوت آشکار در زمان، در هیچ جای فرایند کار قابلیت رصدکردن یا جلوگیری خودکار ندارد. شیوه توزیع وظائف به گونه ایست که کارشکنیها در جایی از فرایند سازمانی بیرون نمی زند تا ایراد آشکار شود و لذا فرد فاسد با آسودگی خاطر حکومت خود مختار راه می اندازد.
بی توجهی به دولت الکترونیک: استقرار خدمات دولت الکترونیک در نظام اداری و قضایی کشور بسیار با کندی پیش می رود و ایران جایگاه ضعیفی از حیث دولت الکترونیک در منطقه و دنیا دارد. در استقرار دولت الکترونیک از تجربیات دنیا استفاده نمی کنیم و چرخ را از نو اختراع می کنیم. همچنین همکاری بین دستگاهی بسیار ضعیف است و هر سازمانی ساز خودش را می زند و لذا در صورت الکترونیکی شدن خدمات آنها، کار جزیره ای باعث باز ماندن مجاری سوء استفاده خواهد شد.
شفافیت، مرگ برای همسایه: مسئولین مدام دم از ضرورت ایجاد شفافیت در کشور می زنند. اما گویی این سخن را برای دیگران می گویند. هیچ مسئولی از خود و سازمان تحت تصدی خود شروع نمی کند. بسیاری از سازمانها و مجموعه های عمومی غیر دولتی به دنبال معافیت از اجرای تکالیف شفافیت به مقامات عالیه کشور متوسل می شوند و اکثراٌ هم موفق می شوند. بخش عمده ای از شرکتهای بخش عمومی مالیات نمی دهند، درامد نفت کشور و خرجکرد آن شفاف نیست، وامهای کلان مخفی نگه داشته می شود، رسیدگیهای مهم قضایی غیرعلنی انجام می شود و...
سفارش: متأسفانه و صد متأسفانه سفارش کردن در فرهنگ ما هیچ قبحی ندارد وتبدیل به یک رفتار عادی و بلکه موجه شده است. افراد برای راه افتادن کارشان مرتباٌ متوسل به وکیل و وزیر و حاج آقا و دکتر و و و می شوند و ایشان هم بسادگی تلفن را برمی دارند یا دست خطی می نویسند و به فلان مسئول توصیه و سفارش می کنند که "کار این دوست محترم را راه بیاندازند." و این چنین حق ناحق، الویتها باطل و مقررات زائل می شوند.
نکات بالا مشتی از خروار بودند و هزارتوی فساد جای بحث و نقد بسیار دارد. آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد این است که فساد گندی است که بر آب راکد می روید. اقتصادی که در خود مانده است، جامعه ای که در خود گرفتار است، سیاستی که به خود مشغول است، همه اینها زمین را برای رویش گیاه هرز فساد مستعد می کنند. دولت، قوه قضائیه و مجلس باید روشهایشان را تغییر دهند. روشهای کنونی آنها را به خود مشغول و فرصت و قدرت تحول را از ایشان سلب کرده است. علاج فساد در تغییر است. در مبارزه با فساد هم باید شکست را بپذیریم و از نو آغاز کنیم.
/channel/pedram_soltani
📊تیم ملی ایران و سایر تیمهای جامجهانی چقدر ارزش دارند؟
داده نمایی: اعتماد آنلاین
🔵 انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan