ieairan | Unsorted

Telegram-канал ieairan - اقتصاد ایران

11388

ارتباط با مدیر کانال: @kazembahrami

Subscribe to a channel

اقتصاد ایران

کدام کشورها برای کسب وکار قابل اعتمادترند؟
ایران جزو 10 کشور انتهای جدول شاخص انعطاف پذیری است.
منبع: هفته نامه تجارت فردا

🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

📝برگی از خاطرات با پروفسور رابرت گرنت
«آیا اتحاد های استراتژیک با کشور های غربی(مثلا قرارداد با توتال و رنو و۰۰۰)،ایران را صاحب صنعت می کند؟»«معمای چارلی یا جرج؟»

✍🏻 آرش خلیلی نصر
عضو هیات علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد
دانشگاه صنعتی شریف

▪️تقریبا یک سال از زمان ورود پروفسور رابرت گرنت به ایران می گذرد۰رابرت یکی از مشهورترین و معتبرترین چهره های حال حاضر استراتژی در دنیا است۰یادم می آید پارسال از ورود ایشان به کشورم بسیار خوشحال بودم۰از همان لحظه ورود ایشان،به استقبال پروفسور رفتم و یک به یک سوال های مختلف و متفاوتی را پیرامون استراتژی از ایشان پرسیدم۰
یکی که به نظرم بسیار جالب بود را در ذیل برای شما می اورم۰

▪️آیا اتحاد های استراتژیک با طرف های غربی(مثلا قرارداد با توتال و رنو و۰۰۰)ایران را صاحب صنعت می کند؟
ایشان جواب بسیار عجیبی به من دادند که مرا متعحب کرد۰
رابرت گفت اتحاد استراتژیک،مانند این است که دو نفر بخواهند با هم درس بخوانند۰یکی در فیزیک قوی است و دیگری در شیمی۰قرار براین است که با هم متحد شوند و به هم شیمی و فیزیک یاد دهند۰مثلا جرج به چارلی شیمی یاد می دهد و چارلی به جرج فیزیک۰
در ظاهر موضوع ساده است و هر دو از هم یاد میگیرند ونمره بیست می گیرند ۰اما مساله اصلی قدری متفاوت است۰مساله این است که ایا چارلی و جرج استعداد و علاقه یادگیری برابری دارند یا نه۰
مثلا ممکن است چارلی شیمی را حسابی یاد بگیرد اما جرج بی استعداد یا بی علاقه باشد۰‌در این حالت اتحاد استراتژیک به نفع چارلی است و نه جرج۰
مساله کشور شما هم همین است۰

▪️او (رابرت)مکثی کرد و از من پرسید:
در کشور شما چقدر علم و دانایی مهم است؟
گفتم زیاد۰امروزه همه دنبال این هستند دکتری بگیرند ۰
پرسید،نه عزیزم۰سوال من را متوجه نشدی۰
علممم چقدر مهم است؟؟؟
گفتم شاخصش چیست؟
چگونه بفهمم و پاسخ شما را دهم۰
همین که همه دنبالش هستند کافی نیست۰
گفت،اصلا۰
گفت،میزان مطالعه سرانه کشور شما چقدر است؟
گفتم۰۰۰۰باحالت شرمنده بسیار۰۰۰هفت دقیقه فکر کنم۰
گفت پس شما نقش جرج را دارید و نه چارلی۰
چرا فکر می کنی در کشوری که ۷ دقیقه سرانه مطالعه دارد،مردمانش ظرفیت جذب بالایی دارند؟
کلا احتمالا همه کار را به خارجی ها می سپارند و راه را نشان آنهامی دهند ومدیران ایرانی می گویند «آنها (کارشناسان و مدیران خارجی)وارد ترند،بگذار بعدا یاد میگیریم۰»
این بعدا هیچ گاه نمی آید۰
وکشور شما تاکنون خودروساز نشده است و در استخراج نفت هم همیشه پای خارجی ها در میان هست۰
چارلی ها(فرانسوی ها) آرام آرام کل بازار را به دست می گیرند و از این رابطه سود می برند و نه طرف ایرانی(جرج ها).

▪️از او پرسیدم چه باید کرد؟آیا اگر قرارداد سفت و محکمی ببندیم که ما را مصون تر کند،کافی نیست۰
آیا ما را ایمن نمی کند؟
آیا فرانسوی ها را مجبور به آموزش تکنولوژی و یادگیری نمی کند؟
گفت،اگرچه بدک نیست اما در کل بی فایده است۰رابرت ادامه داد،مساله نوشتن قرارداد سفت و محکم نیست۰
مساله یک چیز دیگر است:
فرهنگ۰
«فرهنگ یادگیری و مطالعه۰»
«فرهنگ اینکه مساله مردمان کشور شما علم اندوزی باشد نه مدرک گرایی۰»
«مساله فرهنگ است۰»
«فرهنگ یادگیری است که قدرت جذب ناشی از اتحاد های استراتژیک را تعیین می کند و نه قرارداد های سفت و محکم انتقال تکنولوژی».

🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

غایت یک بازی باخت باخت

✍احتسام غفورزاده

قضیه از یک امر پیش بینی نشده به نام زلزله شروع شد، در استانی که در طول تاریخ معاصر رنگ محرومیت، دولت های پیش و پس از انقلاب را در نقطه مقابل مردم آن قرار داده است، مردمی رنج دیده از تبعیض ها و نابرابری ها،زخم دیده از جنگ ها و شورش ها، زخم دیده از قاچاقچیان سوخت و تصادف های زیاد با تریلرهای نفت کش کشور همسایه، مردمی که زندگی آن ها حتی پیش از زلزله هم رقت انگیز و برای دولتمردان رسیدگی به آن تکلیف بود،پس از یک زلزله مصیبت بار که از پس آن این رنج دیدگان، مصیبت زده و آواره و یتیم و بی کس نیز شدند، دولتیان برج عاج نشین(با هر اسم و رسم بی مسمایی که دارند) به جای مرحم و تامین مایحتاج و تامین امنیت (که در زمان بلایای طبیعی کم از امکانات دیگر ندارد) به فکر انتقام کشی سیاسی از یکدیگر می افتند و یک حاشیه را تبدیل به متن می کنند، حاشیه ای به نام مسکن مهر...

این که این مجموعه چه زمانی و برای چه هدفی و به چه شکل ساخته شد و در کدام دولت ساخته و در کدام دولت پرداخته شد، در زمانی که امداد رسانی دغدغه دولت می بایست بود، به نظر امریست خطا، در بهترین حالت ممکن برای دولت فعلی دولت قبلی صد در صد محکوم است و به فرض محال بر سر این قضیه رییس دولت نهم و دهم را هم به پای چوبه دار کشیدند، و به فرض محال اندر محال دیگر جناح رقیب را از پایه ویران کردند،و تمام کسانی که به دولت نامطبوع ايشان رای داده اند را به مرحله غلط کردم انداختتد، ثم ماذا؟بعدش چه؟

يك دولت قرار بوده و قرار است عملکرد بهتری نسبت به دولت هاي پيش از خود داشته باشد، اين چه رسمي است كه در ايران به راه افتاده است كه دولت ميگويد من اگر بدم دولت قبل از من بدتر بود، به فرض صحت اين مسئله، آيا قرار است چون دولت قبل از شما فاجعه قرن بوده، هر كاري انجام بدهيد و در توجيه بگوييد اگر خراب شد لااقل از قبلي ها كه بهتر بوديم! آيا اين قاعده درست است كه هر دولتي به جاي كارنامه ناراستي پيشينيان را حجت خود قرار دهد، اگر كسي با نگاه كل نگرانه به اين سير نگاه كند اين روند صرفا به قهقرا رفتن است، در آينده اگر از فرزندانمان شنيديم كه چرا عقب مانديم و ديگران پيش رفتند به طور خلاصه مي توانيم بگوييم ما با عيوب ديگران خود را توجيه كرديم و ديگران به كار خود مشغول شدند، با خود فكر مي كنم اگر قضيه فساد و استعفايي كه در كره جنوبي يا برزيل اتفاق افتاد در ايران اتفاق مي افتاد جناح رقيب چند سال از مردم سواري مي گرفت و چند سال ناكارآمدي خود را تقصير دولتي كه جرمش محرز شده بود مي انداخت؟!
دوستان آيا زمان تغيير نگرش نسبت به وظيفه دولتمردان و تغيير نگاه قيم مابانه آن ها و نگاه رعيت وار ما نرسيده است؟

🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

⭕️◻️معجزه رودخانه هادسون و نظریات اقتصادی

در پانزدم ژانویه 2009، هواپیمای ایرباسِ پرواز شماره 1549 US Airways در ابتدای پرواز از فرودگاه لاگوآردیای نیویورک با دسته ای از غازهای کانادایی برخورد می‌کند و نتیجتا موتورهایش از کار می‌افتد.
به‌دلیل عدم دسترسی به هیچکدام از فرودگاه‌های نزدیک جهت فرود اضطراری، خلبانان این پرواز هواپیما را روی رودخانه هادسون فرود آوردند و تمامی 155 سرنشین این هواپیما جان سالم به در بردند. امّا بعضی‌ها به ایشان خرده گرفتند که سه فرودگاه نزدیک ایشان بوده است و نباید روی رودخانه فرود می‌آمدند. شبیه‌سازی‌های کامپیوتری نشان دادند که امکان فرود اضطراری روی دو تا از فرودگاه‌های نزدیک وجود داشته است.

خلبان پرواز مذکور، در دفاع از خود گفت که شبیه‌سازی صورت‌گرفته عناصر انسانی را مورد غفلت قرار داده است و هماهنگی بعد از حادثه برای پیگیری فرآیندهای اضطراری خودش 35 ثانیه به طول کشیده است.

وقتی که 35 ثانیه‌ی انسانی در مدل در نظر گرفته شد، نتیجه شبیه‌سازی این شد که هواپیما قبل از رسیدن به هر کدام از فرودگاه‌ها سقوط می‌کرد.

بعد از آن، این حادثه به معجزه در رودخانه هادسون(Miracle on the Hudson) مشهور شد و خلبانان نیز چندین جایزه ملی دریافت کردند.

بسیاری از مدل‌های اقتصادی در دانش اقتصادکلاسیک شبیه همان شبیه‌سازی اولیه پرواز است که جنبه‌های انسانی را مورد غفلت قرار می‌دهند. این مدل‌ها بیشتر از آنکه توصیف کننده رفتار انسان‌ها باشند، توصیف‌کننده رفتار ماشین‌هایی بسیار هوشمند هستند که با آنچه در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد فاصله دارند. ساخت مدل‌های واقعی‌تر می‌تواند ما را در سیاست‌گذاری‌ای بهتر کمک کند.
همچنین در برنامه‌ریزی‌ها هم ممکن است خودمان یا دیگرانی که برایشان برنامه‌ریزی می‌کنیم را ماشین‌های بی‌نقص و دقیق در نظر بگیریم و موقع اجرا متوجه شویم که آنچه در عمل اجرا شده با آنچه روی کاغذ برنامه‌ریزی کرده‌ایم به کلی متفاوت است. این سوگیری را سفسطه برنامه‌ریزی (Fallacy of Planning) هم می‌گویند.


✔️کانال تخصصی اقتصاد و مالی رفتاری:
https://t.me/joinchat/AAAAAD2Yv-Q8B8UB9Y_eTw

Читать полностью…

اقتصاد ایران

انقلاب تفکر مدرن در ایران

در کشورهای پیشرفته تغییر نگرش عمومی از تفکر سنتی به مدرن معمولا با یک فاجعه ملی رخ داده است. تفکر سنتی جبری است در حالی که تفکر مدرن نگرش فعالانه به جهان دارد. در تفکر سنتی کمیت ارزشمند است و در تفکر مدرن کیفیت. مصداق صحبت هایم چنین ممکن است باشد که انسان سنتی به استفاده از خودروی قدیمی خود که ممکن است آتش بگیرد ادامه می دهد به این امید که خدا او را حفظ خواهد کرد. انسان مدرن توکل می کند، بر می خیزد، تلاش می کند، خودروی بزرگ قدیمی را فروخته و با یک مینی اتوموبیل دونفره جایگزین می کند. او ماشین کوچک ایمن را به خودروی بزرگ نا ایمن ترجیح می دهد.

تلاش انسان مدرن در جهت ایمنی و جلوگیری از فاجعه احتمالی از نظر انسان سنتی حماقت محض به حساب می آید. تفکر مدرن در لحظه لحظه زندگی ظهور می یابد. انسان مدرن خانه امن 40 متری را به ویلای 150 متری که ممکن است مورد قهر طبیعت قرار گیرد ترجیح می دهد. انسان مدرن اگر یک دختر تحصیل کرده موفق و صاحب کمالات داشته باشد برایش کافی است. انسان سنتی او را عذب می بیند و معتقد است پسر برکت خانه است و هر روز بیشتر از دیروز.

انسان مدرن وقتی شهردار شود ترجیح می دهد یک پل با کیفیت بسازد در حالیکه انسان سنتی او را به خیانت متهم می کند چرا که با هزینه های گزاف ساخت یک پل با کیفیت (شیک، لوکس، بالاشهری، سوسولی) می شود سه پل بی کیفیت ساخت. حال اگر سیلی حادث شود و پل شیک سالم بماند شانس بوده و مشیت الاهی و نیز اگر هر سه پل سنتی تخریب شوند باز هم تقدیر الهی بوده و نباید در برابر اراده خدا طغیان کرده و سوال نمود. ایشان نگران ارزش هاشان هستند و می پرسند در این زمان حساس چه جای انتقاد از مدیر سنتی است؟ او با از خودگذشتگی و ایثار به جای یک پل طاغوتی سه پل یاقوتی ساخته و اینکه کائنات چنین تصمیم گرفته اند که پلها تخریب شود به هیچ وجه از ارزشهای مدیر سنتی کم نمی کند!

تحول از تفکر سنتی به مدرن از نوع انقلاب است و جهش. چرا بریتانیایی ها در کارها دقیق ترند؟ آیا خاطره آتش سوزی مهیب لندن در سال 1666در ضمیر ناخودآگاه جمعی ایشان حاضر است؟ از یکشنبه تا چهارشنبه دوم سپتامبر 70000 از 80000 منزل مسکونی در لندن به خاکستر تبدیل شد. حتی 87 خانه خدا (کلیسا) هم طعمه حریق شد. تفکر و نحوه زندگی انگلیس و انگلیسی از همان موقع برای همیشه تغییر کرد. اتش سوزی منهتن نیویورک تنها یک سال پس از آغاز انقلاب امریکا در سال 1776 روی داد و یک سوم خانه های شهر را تخریب نمود. آیا از زلزله و آتش سوزی گسترده در سن فرانسیسکو اطلاع دارید؟ این شهر بارها لرزید و در آتش سوخت تا آنکه 101 سال پیش رفتار و افکار شهروندان برای همیشه تغییر کرد. 18 اوریل 1906 زلزله ای 7.8 ریشتری به حریق چند روزه ای انجامید که 80 درصد شهر را تخریب کرد و 3000 نفر کشته داد.

آیا می دانید چگونه شیکاگو را باد و آتش در هم پیچید؟ آیا کیفیت ژاپنی حاصل قهر دایمی طبیعت با ایشان نیست؟ آیا زمان بیداری ایرانیان فرا نرسیده است؟

/channel/Neekgoftaar

Читать полностью…

اقتصاد ایران

اقتصاد رفتاری و آینده آن

سخنرانی ماهانه انجمن اقتصاددانان ایران
با حضور دکتر مصطفی نصر اصفهانی

🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

دشمن شماره يك آمريكاييم!
خوبست يا بد؟

١-آمریکا از نظر مساحت و جمعیت، سومین کشور و با ٢٤ درصد تولید ناخالص دنیا، بزرگترین #اقتصاد جهان و مالک ثلث ثروت کره زمین است.
بودجه نظامیش، ٣٦٪‏ بودجه دفاعی جهان (٣ برابر چین - ٩ برابر روسیه- ٤٩ برابر ایران) است. مداخله گر ترين ملت جهان است و در يك قرن در٧٠ کشور، عملیات نظامی انجام داده است.
دلار آمریکا، ارز ذخیره ای اصلی جهان - ٦٤٪‏ ذخيره بانک های مرکزی - ٣٩٪‏ بدهی و ٨٥٪‏مبادلات #فارکس است.
آمريكا مقصد اول #سرمايه و #نخبگان ، خانه اصلي كسب و كار خلاق و اكتشافات علمي و مالك بهترين #دانشگاه ها است.

٢- هیچ کشوری به اندازه آمریکا در بازتعریف نظامِ جهانیِ منبعث از دو #جنگ_جهانی ، موثرنبوده است. قواعد و ساختارهای جهان، بیش از هرچیز در جهت تضمین منافع این کشور شکل گرفته است. جايگاه رهبري اين كشور در بلوك غرب، گرچه نسبت به دوران جنگ سرد تضعيف شده، اما همچنان مستحكم است.

٣- آمريكا قوي اما به تدريج رو به افول است. به نظر مي رسد نيمه دوم قرن حاضر، شاهد دنيايي با بيش از يك ابر قدرت شاخص باشد.
دركِ اين معنا، آمريكايي را به تكاپوي بازتعريف جايگاهش انداخته؛ دستپاچه، عجول و بيش از هر زمان، مهاجم كرده است. ظهور #بوش و #ترامپ، اتفاقي نيست.

٤-در سياست خارجه عملگراي آمريكايي، دو "مورد ويژه"، از دايره تدبير بيرونند. رفتار شبكه پيچيده تصميم ساز آمريكا در قبال صيهونيسم و اسراييل را مي توان با واژه هايي چون شيفتگي و انقياد و در قبال انقلاب اسلامي و ج. ا. را مي توان با عبارات پدر كشتگي و دشمني كور توصيف نمود.

٥- دشمني با ايران در واشنگتن اصلي مقدس و فاقد حدِّ يَقِف، شده است. ايران هم چهل سال است "تو دهني زدن به آمريكا" ، اگر تمام هدف سياست خارجيش نباشد، بخش بزرگي از آن است.

٦- آدنائر صدر اعظم پسا جنگ آلمان، در حالي #آلمان امروز را پايه ريزي كرد كه تحت توافق خفت بار تسليم، آمريكا در تمام شئون آلمان ، قدرت فائقه داشت.
#ژاپن و #كره_جنوبي هم در حالت تحت الحمايگي كامل آمريكا از خاكستر برخاستند. ژاپن امروز، نه تنها در پيشرفت مادي و توسعه انساني، حتي در مكارم الاخلاق (كه قرار بود ثمره مسلماني ما باشد) ، مورد غبطه ماست.
اما بزرگترين آمريكا ستيزانِ پنجاه سال اخير يعني عيدي امين، فيدل، قذافي، چاوز، كيم و موگابه براي ملت هاشان جز ورشكستگي، فساد، نا امني و فروپاشي معنوي، رهاوردي نداشته اند.
البته آمريكا دوستي و آمريكاپرستي هم كيمياي سعادت نيست. حكومت هاي پهلوي و مبارك، شاهد اين مدعاست.
كيفيت حكومت ها را نه بر اساس دوستي يا دشمني با آمريكا، بلكه بر اساس عملكردشان در توسعه و ترفيه مي سنجند. رهبران نبايد مشروعيتشان را در صمود دشمني با آمريكا، بلكه در توفيق خدمت به مردمشان بجويند.

٧- آمريكا قدرتمند است و قدرتش را بدون شرم و خارج از هر نوع اصول پهلواني، بر عليه دشمنانش بكار مي برد. در نيم قرن اخير، من نمونه اي براي توسعه موفق ملي، به موازات دشمني داغ با آمريكا سراغ ندارم. #چين وقتي تصميم گرفت اولويتش را از "توسعه نهضت جهاني پرولتري- دهقاني" به " #توسعه_اقتصادي و تقويت قدرت چين" تغيير دهد، اول سراغ #تنش_زدایی با آمريكا رفت. مائوي خردمند - اين قهرمان آمريكا ستيزي- شخصا هزينه معنوي سنگيني داد.
هوشي مين با كمك همه جانبه #بلوک_شرق و با صدها هزار كشته، دهها هزار آمريكايي را كشت و خفت بارترين شكست را بر آنان تحميل كرد. اما وقتي #ويتنام راه توسعه را در پيش گرفت، تنش زدايي با آمريكا اولويت يافت. ويتنام اسير ديروزش نماند و فردايش را ساخت.
نه چين نوكر آمريكا شد، نه ويتنام ذيل آمريكا رفت!
خُنُك آن رهبرِ ضد استعماري كه تا ابد انقلابي و چريك نمانده، در يابد كي بايد سكاندار توسعه گردد.

٨- من گمان مي كنم قرار گرفتن در موقعيت "دشمن شماره يك آمريكا" هزينه هاي غيرضروري زيادي به ايران تحميل مي كند. تبعات اين جايگاه ، ما را در چنان موقعيت ضعيفي قرار داده كه جرات نمي كنيم حقابه هيرمند را از افغان، حق تنفس را از تركيه، موجودي حسابمان را از هند و قطعات يدكي نظامي مان را از روسيه مطالبه كنيم. تسلط امريكا بر شبكه هاي #قدرت و ثروت جهاني سبب شده، ما بعنوان دشمن نشاندار امريكا، در صحنه جهان، "كشور ويژه" و فاقد برخي حقوق اوليه، باشيم.

٩-رسالت ماهوي حاكميت ايران، اصلاح امور عالم از طريق به خاك ماليدن مداوم پوزه آمريكاي خبيث نيست. رسالت #حكومت_ايران بايد مديريت #توسعه اقتصادي و انساني ايرانيان باشد. من نمي گويم برويم ذيل آمريكا و نوكرش شويم. مي گويم از چين و ويتنام و مالزي بياموزيم و ضمن حفظ شان و قدرت ملي، دنبال منافع مردممان برويم. چنين اصلاحاتي، محتاج حاكميتي خردمند، مدبر و شجاع است.
اللهم ارزقنا شيائو پنگ !

مصلحت ايران آن است كه از "وضع ويژه"، خارج شود!
#محمدحسین_کریمی_پور

💭 کانال علوم انسانی
📓 @humansciences

Читать полностью…

اقتصاد ایران

رسالت تاریخی اقتصاددانان

✅ اقتصاد ایران نیاز به تصمیم‌‌های بزرگ و تعیین‌کننده دارد. عدم‌تعادل‌های بزرگی در اثر سال‌ها سیاست‌گذاری مبتنی‌بر تخلیه منابع شکل‌گرفته است که قابل دوام نیست. نگاه دولت و به‌تبع آن مسیر اقتصاد نیازمند تغییر است.

✅ شناخت و تحلیل مسائل و تدوین سیاست‌های مناسب، به ظرفیتی نیاز دارد که فراتر از ظرفیت بدنه کارشناسی دستگاه‌های اجرایی و کارشناسی کشور است. در اینجا به دانش اقتصاددانان داخل کشور و استادان ایرانی خارج از کشور، نیاز جدی و مبرم وجود دارد.

✅ نقش دیگری که اقتصاددانان می‌توانند برعهده گیرند، تلاش برای قانع کردن مسوولان نسبت به لزوم اصلاح سیاست‌ها و تلاش برای همراه کردن جامعه با اصلاحات اقتصادی است. پیش‌نیاز نقش‌آفرینی اقتصاددانان در تغییر مسیر اقتصاد، گشودن باب مفاهمه و گفت‌وگوی مسالمت‌آمیز بین آنان است.
▪️دنیای اقتصاد...🔽
http://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3313700

🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

متن کامل کتاب" ثروت عمومی ملل " از طریق فایل پیوست قابل دسترس است.

کانال پژوهش‌ها و سیاست‌های اقتصادی
@econo_ir

Читать полностью…

اقتصاد ایران

اقتصاد رفتاری و آینده آن

سخنرانی ماهانه انجمن اقتصاددانان ایران
با حضور دکتر مصطفی نصر اصفهانی

🔵کانال انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

▪️این حادثه ناگوار و غم انگیز را به هم وطنان عزیز و خانواده های قربانیان تسلیت می گوییم
انجمن اقتصاددانان ایران
@ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

ریسک بلایای طبیعی در ایران چقدر است؟


آسیب‌پذیر‌ترین مناطق دنیا در قاره آفریقا و آسیا قرار دارند و این آسیب‌پذیری هم به دلیل ضعف‌های زیر‌ساختی در این کشورهاست.
سازمان ملل در گزارش خود پنج رده برای شاخص ریسک جهانی تعیین کرد که طبق این رده‌بندی کشورهایی که شاخص ریسک آنها کمتر از ۴۶ /۳ درصد باشد کشورهایی هستند که ریسک بسیار پایینی دارند و کشورهایی که شاخص آنها بین ۴۷ /۳ تا ۴۶ /۵ درصد قرار گرفته است در رده کشورهای دارای ریسک پایین جای گرفته‌اند و ایران در این رده قرار دارد.

کشورهایی که شاخص ریسک در آنها بین ۴۷ /۵ تا ۳۰ /۷ درصد است در وضعیت متوسط قرا ر دارند و کشورهایی که شاخص ریسک آنها بین ۳۱ /۷ تا ۳ /۱۰ درصد است کشورهای پر‌خطر و کشورهایی که شاخص ریسک آنها بیش از ۴۰ /۱۰ درصد است کشورهای بسیار پرخطر نام گرفته‌اند.
ایران در این رده‌بندی جایگاه 61 دنیا را دارد و شاخص ریسک جهانی در سال ۲۰۱۶ برابر با 73 /4 درصد اعلام شد. ایران از نظر شاخص ریسک بلایای طبیعی در دنیا در رده کشورهایی قرار دارد که میزان ریسک پایینی دارند.

البته احتمال وقوع حادثه طبیعی در ایران برابر با 19 /10 درصد اعلام شده است در حالی که آسیب‌پذیری در برابر بحران‌های طبیعی برابر با 45 /46 درصد اعلام شده است. ایران از نظر شاخص ریسک جهانی وضعیتی شبیه کره جنوبی و ایرلند و مولداوی و لبنان دارد.
متن کامل گزارش(تجارت فردا):
https://goo.gl/QWHnH8

🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

شدت زمین لرزه در نقاط مختلف کشور

🗯مرکز لرزه نگاری کشوری
موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران

💭 کانال علوم انسانی
📓 @humansciences

Читать полностью…

اقتصاد ایران

▪️سرمایه انسانی در اقتصاد به چه معناست؟

🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

اقتصاددان آری؛ علم اقتصاد نه!

موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان
مجله آینده‌نگر

...5⃣روشنفکری در ایران بر پایه ایدئولوژی چپ استوار است؛ آن‌ها ادبیات دانش‌های متعدد را بیشتر از گروه‌های دیگر مطالعه می‌کردند. من بارها به این مسئله اشاره کرده‌ام که ایدئولوژی روشنفکری در ایران چپ بوده است. گروه‌های روشنفکری جامعه گرفتار ایدئولوژی چپ بودند و اینها به اقتصاد بازار آزاد اعتقاد نداشتند. الان هم خیلی‌ها به این اعتقاد ندارند و البته خیلی از روشنفکران ما هم از اقتصاد سر درنمی‌آورند تا با آن موافق یا مخالف باشند. این گرفتاری بزرگی است که مخالفان بازار آزاد، بازار آزاد را نمی‌شناسند و اجازه نمی‌دهند تئوریسین‌های ابزار آزاد این ایدئولوژی را تبیین کنند.

6⃣ از دوره آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به بخش خصوصی توجه بیشتری شد ولی دخالت اقتصاددان‌های راست به معنای طرفداران اقتصاد آزاد و رقابتی در دولت در اقتصاد بیشتر نشد. در دوره سازندگی اصلاحاتی در اقتصاد انجام شد ولی این اصلاح به علت انتقادات جناح‌های مختلف سیاسی از جمله چپ‌های سابق و راست‌های سابق از راه خود عقب‌نشینی کرد. تا اینکه در دوره اصلاحات شعار اصلی اصلاحات و توسعه سیاسی است که مقدم بر توسعه اقتصادی قرار می‌گیرد. البته آنها هم بعد از چهار سال به اصلاحات اقتصادی روی می‌آورند؛ راهی که خود در دوره آقای هاشمی‌رفسنجانی منتقد آن بودند. در این دوره برنامه سوم توسعه نوشته می‌شود. برنامه‌ای نسبتاً خوب که در آن نگاه اقتصاددان‌ها دیده شده بود. ولی به دلیل اختلاف‌های درونی جبهه اصلاحات و موانع دیگر این برنامه کامل اجرا نمی‌شود. تا اینکه در سال ۱۳۸۴، محمود احمدی‌نژاد سر کار آمد و مسیر اصلاح اقتصادی از راه به بیراهه رفت. یعنی هم اقتصاد بی‌اهمیت شد و هم عالمان علم اقتصاد به انزوا رفتند.

7⃣ من در هیچ دوره‌ای مورد خطاب هیچ دولتمردی قرار نگرفته‌ام؛ چه در دوره دولت سازندگی و چه در دوره دولت اصلاحات تا به امروز؛ شاید خیلی از اقتصاددان‌ها هم چنین وضعیتی داشته باشند؛ اما دنیا با اقتصاددان‌های خود چنین نمی‌کند. اقتصاد کشورهای پیشرفته نه با برنامه‌ریزی موردنظر ما که بیشتر با استراتژی‌های کلان کار می‌کند؛ اما این استراتژی را دولتمردان، سیاست‌گذاران و اقتصاددان‌ها با همکاری نظام‌های رگولاتوری تدوین می‌کنند. اینجا در غیبت نظام رگولاتوری و اقتصاددان‌ها، کارشناسان اجرایی با کمک برخی از اقتصاددان‌ها برنامه توسعه‌ای تدوین می‌کنند که نه دولت تنظیم‌گر به اجرای آن برنامه پایبند است و نه دولت بعدی که گاهی خطوط سیاسی دولت قبلی را هم قبول نمی‌کند. برای همین است که بیش از ۵۰ درصد پنج برنامه توسعه سابق اجرا نشده است. در جوامع پیشرفته مشاورانِ اقتصادی دولت‌ها هستند که به دولت، مدیران اجرایی و وزرا خط‌مشی نشان می‌دهند؛ نظام‌های حاکم بر اقتصاد پیشرفته نظام علمی است. برای همین هر حزبی مشاوران علمی خود را دارد تا در چارچوب برنامه حزب سیاست و استراتژی اقتصادی حزب را به کار بگیرند. ولی در ایران چیزی برای ارائه وجود ندارد: نه نظام متکی به اهداف وجود دارد و نه اقتصاددان‌ها به‌جد به کار گرفته می‌شوند. مشاوران اقتصادی در کشور ما خیلی تأثیرگذار نیستند. اگرچه ما شاید حدود ۵۰-۶۰ اقتصاددان یا بیشتر در داخل کشور داشته باشیم ولی در عمل حوزه تأثیرگذاری آن‌ها بسیار کم است. در غیبت این اقتصاددان‌ها سیاست‌های متناقض دیده و اجرا می‌شود. انسجامی در سیاست‌های اقتصادی ایران وجود ندارد. دولت‌ها اقدامات اقتصادی همدیگر را خنثی می‌کنند و منابع تلف می‌شود: نتیجه همه اینها برای اقتصاد ایران جز تخریب هیچ چیز دیگری نیست.

🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

🐄 شیردوشی از اموال دولت
چرا کارایی و بازدهی دارایی‌های دولتی در ایران پایین است؟

✍علی چشمی

🔽 آنچه در موضوع بازدهی اقتصادی دارایی‌های دولتی اهمیت دارد بازدهی از دارایی‌های انتفاعی است که عمدتاً به صورت شرکت دولتی و شرکت‌های شبه‌دولتی نگهداری می‌شود و اتفاقاً محاسبه حجم دارایی‌های آنها چندان پیچیده نیست. چون که در دفاتر مالی آنها، هرچند به قیمت اسمی، ارزش دارایی‌های آنها ثبت است. البته شناسایی سهام دولت در شرکت‌هایی که سهم دولت و شرکت‌های دولتی در آنها کمتر از 50 درصد است و سهامداری تودرتو و متقابل وجود دارد، مقداری پیچیده و سخت است. برای نمونه، دارایی بانک ملی در سال 1393 حدود 133 هزار میلیارد تومان بوده است که از این دارایی فقط 25 میلیارد تومان سود به دست آورده و در سال پیش از آن چهار هزار و 176 میلیارد تومان زیان! یا سرمایه بزرگی به نام شرکت ملی نفت ایران را در نظر بگیرید که دارایی‌های انبوه اما بازدهی اندکی دارد. مانند بیش از 400 شرکت دولتی دیگر و چند صد شرکت غیردولتی زیرمجموعه بانک‌های دولتی و صندوق‌های بازنشستگی و تامین اجتماعی.

🔽 با این شواهد ناامیدکننده در ایران، کافی است نگاهی به شرکت‌های دولتی چین و حتی سوئد و نروژ بیندازید. چین پس از اصلاحات اقتصادی 1978 در کنار اجازه به شرکت‌های بخش خصوصی و خارجی بر بهبود عملکرد شرکت‌های دولتی خود تمرکز زیادی داشت. در فهرست 2000 شرکت برتر فوربس در سال 2017 در بین 10 شرکت برتر دنیا، چهار بانک چینی وجود دارد که همه دولتی هستند. بانک ICBC، به عنوان بزرگ‌ترین شرکت دنیا، بیش از 3470 میلیارد دلار دارایی و 460 هزار کارکن دارد. 200 شرکت چینی در بین 2000 شرکت برتر دنیا قرار دارند در حالی که شرکت‌های ایرانی اصلاً رتبه‌بندی نشده‌اند. یا شرکت دولتی نفت نروژ بیش از 104 میلیارد دلار دارایی دارد و در کشورهای متعددی مشغول به فعالیت است. در حالی که شرکت ملی نفت ایران با سابقه بیشتر از نظر فنی، تکنولوژی، مالی و انسانی و حتی مدیریتی بسیار وابسته به خارج است. چرا دولت ایران نتوانسته و نمی‌تواند از دارایی‌های انتفاعی خود (شرکت‌های دولتی) بازدهی اقتصادی و مالی و نوآوری‌های تکنولوژیک مناسبی به دست آورد؟

◀️ ارون تورنل (1999) در مقاله‌ای با عنوان خصوصی‌سازی خصوصی‌شده‌ها که هفت سال پیش در قالب فصلی از یک کتاب برای مرکز پژوهش‌های مجلس ترجمه کردم عامل ناکارایی شرکت‌های دولتی و دولتی واگذارشده را اثر شیردوشی و اثر آزمندی می‌داند. تورنل، این دو اثر را چنین معرفی می‌کند. کنترل بنگاه‌های دولتی در دولت‌های با حکمرانی شکننده میان ذی‌نفعان مختلفی تقسیم ‌شده که به صورت غیرهمکاری عمل می‌کنند، این ذی‌نفعان با دسترسی اشتراکی قادرند سهمی از موجودی شرکت دولتی را به خود اختصاص دهند. آنها نرخ‌های ناکارایی بالایی ایجاد می‌کنند اما کل دارایی شرکت ممکن است کماکان رشد داشته باشد اگرچه با نرخی پایین و ناکارا. این موضوع به «اثر شیردوشی» شهرت دارد. دوم، وقتی ذی‌نفعان متکثری به منافع شرکت دسترسی داشته باشند، هر افزایشی که در بازدهی سرمایه فیزیکی به وجود آید سرمایه‌گذاری بیشتر و نرخ بازدهی بالاتر به همراه ندارد. زیرا نرخ تعادلی تخصیص منافع شرکت به ذی‌نفعان افزایش یافته و بنابراین نرخ بازدهی سرمایه برای هر ذی‌نفع (پس از تخصیص به دیگران) بدون تغییر باقی می‌ماند. این به «اثر آزمندی» معروف است.

◀️ اثرات شیردوشی و آزمندی در بنگاه‌های دولتی را با شش ذی‌نفع شامل کارگران، دولت، مدیران، وام‌دهندگان، مصرف‌کنندگان محصول و تامین‌کنندگان مواد و خدمات و حامیان سیاسی آنها در نظر بگیرید. همه می خواهند بیشتر بدوشند ...

🔽 وجود نظام کنترلی پراکنده میان ذی‌نفعان متکثر در شرکت‌های دولتی ایران سبب شده است تا مدیریت مناسبی بر این دارایی‌های انتفاعی دولت صورت نگیرد. در نتیجه هر چه منابع بیشتری به صورت منابع بانکی، نفتی، معدنی، انسانی و مالی (از طریق افزایش قیمت محصولات به شکل‌های مختلف از جمله در قالب افزایش قیمت خودرو یا انرژی) به این شرکت‌ها و شرکت‌های وابسته به صندوق‌های بازنشستگی و تامین اجتماعی تزریق می‌شود فقط میزان شیردوشی بیشتر شده و بازدهی آتی این شرکت‌ها ضعیف‌تر می‌شود. همان‌طور که وضعیت بیش از 400 شرکت دولتی کم‌بازده، که برای واگذاری مشتری ندارد، نشان می‌دهد.

متن کامل در تجارت فردا شماره 244:
http://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-24457

🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

فناوری اطلاعات، زلزله و مدیریت تلاش‌های داوطلبانه

به این خبر توجه کنید: فرماندار گیلانغرب: «به دلیل شدت و حجم خسارتی که در سرپل ذهاب و ثلاث باباجانی ایجاد شده، عمده توجه و کمک‌ها به سمت این مناطق رفت و گیلانغرب در حاشیه ماند. چند ده هزار نفر در در سرمای خیابان و بدون چادر هستند و بخاطر نبود چادر و امکانات ضجه می‌زنند.». مشابه این خبر را در روزهای اخیر زیاد شنیده‌ایم.

در فاجعه طبیعی مثل زلزله اخیر همیشه یک سوال اصلی این است که اولویت کمک‌رسانی در روزهای مختلف کدام مناطق است و چه نیازهایی وجود دارد. این نیازها و این اولویت ها در طول روزهای بعد از حادثه تغییر می‌کند. پاسخ این سوال را نمی‌شود دانست مگر این که به صورت توزیع‌شده اطلاعات قابل اعتماد را از روی زمین و بین حادثه دیدگان گزارش کرد. از طرف دیگر نمی‌شود جریان کمک‌ها را درست مدیریت کرد اگر شکاف بین تقاضای کمک و عرضه کمک (توسط دولت و حرکت‌های داوطلبانه) را ردیابی کرد. اخبار این چند روز را که خواندم به نظرم فناوری اطلاعات در ترکیب با طراحی درست مکانیسم‌ها می‌تواند اثربخشی کمک‌ها را بیش‌تر کند. مدیریت شرایط بحران مجموعه ای از این تخصص‌ها را می‌طلبد و اقتصاددانان و متخصصان فناوری اطلاعات می‌توانند درس‌های زیادی از حادثه تلخ اخیر بگیرند و همین الان یا برای حوادث بعدی راه‌حل‌هایی پیش‌نهاد کنند که وضعیت کمی به‌تر شود. این دو مورد به ذهن من می‌رسد:

۱) جفت و جور کردن تقاضا و عرضه: کمی جست و جو کردم ولی سایت داخلی پیدا نکردم که نقشه GIS بحران و کمک‌ها را نشان بدهد. کاش شرکت‌ها و دوستان متخصص فناوری اطلاعات و GIS داوطلب شوند و بتوانند سایتی پربا کنند که از یک طرف نیازهای مناطق مختلف از روی زمین (از جنس خبری که در بالا بود) به آن برسد و از طرف دیگر گروه‌های امداد و ان‌جی‌او‌ها و داوطلبان بتوانند منطقه هدف خودشان را انتخاب کنند و به این ترتیب بشود فهمید کجا تمرکز کمک بیش‌تر است و کجا کمک دریافت نکرده است و اگر کسی می خواهد عازم منطقه شود بداند مقصدش کجا باشد. با فراگیری تلگرام در ایران احتمالا بشود با سرعت زیاد اطلاعات کف زمین را در یک سایت تجمیع کرد. الان در هر کانال تلگرام ده‌ها پیام در مورد نیازها می‌رسد ولی به نظر می‌رسد جایی نیست که «شکاف» بین نیاز و کمک را به صورت گرافیکی و روشن به ما نشان بدهد. مثالی از این نوع سایت‌ها که در حوادث قبلی در دنیا استفاده شده است این است.
https://www.ushahidi.com

۲) بازار خیریه اسکان و حمل و نقل: اگر هوا سردتر شود شاید نیاز باشد بخشی از زلزله‌زدگان را موقتا در شهرهای دیگر اسکان داد تا امکان زندگی در منطقه قبلی آن‌ها برپا شود. برای این‌ کار می‌شود سایت‌هایی مثل سایت‌های اجاره منازل شخصی شخصی (مثل Airbnb) ولی با هدف کمک به زلزله‌زدگان بی‌خانمان درست کرد. ارگان‌های دولتی و شرکت‌ها و مردم شهرهای سالم و نزدیک مناطق تخریب شده ظرفیت و شرایط پذیرش موقت مهمان را در آن اعلام کنند و حادثه دیدگان به این نقاط راهنمایی شوند. ولی برای این کار نیاز به حمل و نقل هم هست. پس باید همین ایده باید به چیزی شبیه تپسی/اسنپ خیریه وصل شود (یا همین دو سایت داخلی موقتا یک بخش خیریه فعال کنند): کسانی که می‌خواهند داوطلب شوند ماشین شخصی‌‌شان را برای کمک ثبت نام کنند و خودروشان به مناطقی که تجمیع افراد نیازمند جابه‌جایی بالا است هدایت شود و زلزله‌زدگان را به شهرهای اطراف منتقل کنند. شبیه این حادثه در روزهای اول جنگ اتفاق افتاد و مردم شهرهای دور از مرز میزبان جنگ‌‌زدگان شدند. می‌شود همین تجربه را خیلی منظم‌تر و کاراتر سر و سامان داد.

@hamed_ghoddusi تماس با نویسنده
@hamedghoddusi

Читать полностью…

اقتصاد ایران

همکاران خوبمان در گروه اقتصاد دانشگاه ایلام گروهی ایجاد کرده اند برای هماهنگی کمک رسانی و جمع آوری اقلام مورد نیاز برای زلزله زدگان.
دکتر درویشی، استادیار گروه اقتصاد دانشگاه ایلام زحمت این مسئولیت را متقبل شده اند.
ازشما دعوت می شود درصورت تمایل به این گروه بپیوندید.
https://t.me/joinchat/GIwpkBINjWMCzmc1cDBThQ

Читать полностью…

اقتصاد ایران

سخنراني دكتر مصطفی نصر اصفهاني در انجمن اقتصاددانان ايران
با موضوع
اقتصاد رفتاری و آینده آن

🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

18 اوریل 1906 سانفرانسیسکو - 80 درصد شهر را اتش سوزی پس از زمین لرزه 7.8 ریشتری در هم پیچید.

Читать полностью…

اقتصاد ایران

اقتصاد رفتاری در گذر زمان

▪️مروری کوتاه بر تاریخ تحول نظریه‌های تصمیم‌گیری در علم اقتصاد

✍امیرمحمد تهمتن/ پژوهشگر اقتصاد رفتاری در دانشگاه صنعتی شریف 

در طول دهه‌های اول تاریخ خود، اقتصاد رفتاری بحث‌های زیادی را برانگیخت که آنها را می‌توان در دو دسته کلی جای دارد. ابتدا صاحب‌نظران در رشته‌های اصلی و مرتبط با اقتصاد رفتاری (اقتصاد، روانشناسی، علوم شناختی و علوم اعصاب) این موضوع را مطرح کردند که آیا حوزه کاری‌شان از ادغام و ترکیب‌شدن با دیگر رشته‌ها سودی می‌برد یا خیر. سپس متخصصان حوزه‌های برآینده (همچون اقتصادی رفتاری و اقتصاد عصب‌پایه‌) در مورد چگونگی شیوه شکل‌گیری و پیشرفت این حوزه‌ها بحث‌های جدی و اساسی را در درون پارادایم علمی خود مطرح کردند. برای فهم کامل این مناقشات و اختلاف نظرها، باید هم ریشه‌های فکری و هم پیش‌زمینه‌ها و روش مطالعه در اقتصاد رفتاری را مورد تدقیق قرار داد. ریشه‌های تاریخی شکل‌گیری اقتصاد رفتاری را در دو انقلاب علمی می‌توان یافت؛ شکل‌گیری علم اقتصاد نئوکلاسیک در دهه 1930 و تولد روانشناسی شناختی (در همان دهه) و علوم اعصاب‌شناختی در دهه 1990. در این یادداشت تلاش می‌شود یک مرور کوتاه تاریخی از تحولات در نظریه‌های تصمیم‌گیری ارائه کنیم تا بتوانیم ظهور علم اقتصاد رفتاری را در بستر تاریخی خود فهم کنیم.

تولد علم اقتصاد را اغلب اوقات به انتشار کتاب «ثروت ملل» آدام اسمیت در سال ۱۷۷۶ نسبت می‌دهند. با انتشار این کتاب، دوران کلاسیک علم اقتصاد آغاز می‌شود. اسمیت برخی از پدیده‌هایی را توضیح می‌دهد که برای فهم رفتار انتخابی و تجمیع انتخاب‌ها در فعالیت‌های بازاری مهم و اساسی هستند. این تبیین‌ها در اصل مبتنی بر بینش‌های روانشناختی بودند. اسمیت در کتابش تبیین می‌کند که چگونه ویژگی‌های محیطی بر رفتار یک ملت (شامل مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان) اثر می‌گذارد.

دوران پس از اقتصاد کلاسیک، دورانی است که نظریه‌های اقتصادی بسیار ناهمگون می‌شوند. مکاتب فکری مختلفی با رویکردهای متفاوت توسعه پیدا می‌کنند. برخی از اقتصاددانان آن زمان (اجورث، رمزی و فیشر) به‌دنبال ابزارهایی برای استخراج ارزش ذهنی از سیگنال‌های فیزیکی بودند اما این اقتصاددانان رفتاری اولیه از چنین ابزارهایی برخوردار نبودند.

 یکی از اجزای مکتب فکری کینز آن بود که با تنظیم‌گری در رفتار مصرف‌کننده می‌توان پایه‌ای برای سیاست مالی و مدیریت نوسانات اقتصادی فراهم کرد. بسیاری از عناصر نظریه کینز، مانند «تمایل به مصرف‌» یا «خوی حیوانی‌ کارآفرینان که بر تصمیم‌های سرمایه‌گذاری موثر هستند»، بر مفاهیم روانشناختی استوار بودند. این بدنه فکری در سیاست‌های مالی دهه 1960 آمریکا غالب بود.

در اوایل دهه 1930 گروهی از اقتصاددانان - در میان معروف‌ترین آنها می‌توان به اَرو، ساموئلسون و دبرو اشاره کرد- به واکاوی ساختار ریاضی رفتار و انتخاب مصرف‌کننده در بازار پرداختند. به‌جای آنکه مدل‌هایی ساخته شود که مجموعه‌ای از شاخص‌های روانشناختی‌ای را دربر گیرد که پیش‌بینی‌کننده رفتار انتخابی افراد باشد، این گروه از نظریه‌پردازها به‌دنبال آن ساختار ریاضی از انتخاب‌ها بودند که از فروض ساده و ابتدایی نشات می‌گرفتند. بسیاری از این مدل‌ها (و شیوه مدل‌سازی‌شان) به این معنا که تنها بر انتخاب‌های بهینه و ایده‌آل و تخصیص کارای منابع تمرکز داشته‌اند، هنجاری هستند. در مقابل این‌گونه مدل‌سازی، تبیین رفتار واقعی مردم (همان‌طور که روانشناسان انجام می‌دهند) و چگونگی عملکرد واقعی بازار قرار دارد.

برای فهم کامل این رویکرد، اولین و یکی از مهم‌ترین این مدل‌ها را در نظر بگیرید: اصل ضعیف ترجیحات آشکارشده‌. این اصل توسط پائول ساموئلسون در دهه 1930 توسعه داده شد. او بیان می‌کند که اگر یک مصرف‌کننده میان یک سیب و یک پرتقال، سیب را انتخاب می‌کند، به معنای آن است که او ترجیحاتی را برای سیب آشکار می‌کند. اگر تنها فرض کنیم که این به معنای دوست ‌داشتن (دوست ‌داشتن یک رابطه درونی و پایدار فرض می‌شود) سیب نسبت به پرتقال است، درباره رفتار آینده او چه می‌توانیم بگوییم؟ آیا اصلاً چیزی می‌توانیم بگوییم؟ آنچه ساموئلسون و محققان بعدی به لحاظ ریاضی نشان داده‌اند این موضوع است که حتی مفروضات ساده درباره انتخاب میان گزینه‌های دوتایی که به معنای آشکارسازی ترجیحات پایدار در طول زمان است، می‌تواند دلالت‌های بسیار قوی داشته باشد. بنابراین رویکرد ترجیحات آشکارشده از یکسری از مفروضات (اصول موضوعه) شروع می‌شود که به نوعی یک نظریه را به زبانی رسمی بیان می‌کند. نظریه به ‌عنوان مثال به ما می‌گوید که یکسری از انتخاب‌های مشاهده‌شده به معنای مشاهده میزان علاقه یا مطلوبیت افراد به گزینه‌های انتخاب‌شده است. بر این اساس معیار خوب بودن یک نظریه در سادگی اصل موضوع و قدرت پیش‌بینی‌کنندگی آن است...
http://www.tejaratefarda.com/fa/tiny/news-24223

Читать полностью…

اقتصاد ایران

🔹پیروزی ایده‌ها بر منافع خاص

▪️دکتر جعفر خیرخواهان

یکی از لذت‌های نوشتن و ترجمه‌کردن و تجربه‌های دیگران را به داخل انتقال دادن اینست که ببینی چقدر سریع بر نگرش و گفتار و کردار دیگران تاثیر می‌گذارد. یعنی مثلا بر افکار، دیدگاه‌ها و تصمیم‌های افراد تاثیرگذار تاثیر گذاشته است.
من به قدرت‌مندی باورها و اندیشه‌ها بیش از لابی‌گری صاحبان منافع خاص و دارندگان ثروت باور دارم و چنین باوری خیلی امیدوارم می‌کند.

چند ماه پیش کتاب ثروت «عمومی» ملل: مدیریت دارایی‌های عمومی، عامل تقویت یا تضعیف رشد اقتصادی
را ترجمه کردم و معاونت امور اقتصادی وزارت اقتصاد منتشر کرد و برای استفاده همگانی به رایگان روی سایت وزارتخانه گذاشت.

در این مدت کوتاه چند بازخورد بسیار مثبت از اثرگذاری کتاب و حتی پیشنهاد انجام کار پژوهشی و نگارش کتابی مشابه برای ایران دریافت کردم.

حالا دیدم محمدرضا باهنر هم هنگام اظهارنظر درباره بودجه و امکانات دولت به ناگهان از ثروت‌های ندیده ‌گرفته‌شده کشور سخن می‌گوید:
«وزیر آموزش‌وپرورش چگونه می‌تواند تولید ثروت کند؟ صدها هزار مترمربع ساختمان مدرسه دولتی در نقاط بسیار گران‌قیمت شهرها (بر خیابان‌ها و میادین مهم) وجود دارد. در خیابان ولیعصر تهران از میدان راه‌آهن تا میدان تجریش تعداد زیادی مدرسه بر خیابان وجود دارد. دانش‌آموز که از درس خواندن کنار خیابان لذتی نمی‌برد... می‌توان این ساختمان را به یک واحد تجاری تبدیل و آن را واگذار کرد و مدرسه را به عمق 500‌متری کوچه برد و یک مدرسه نوساز با کیفیت عالی ساخت. این یعنی تولید ثروت.»

قابل حدس است که ایشان دست‌کم مقدمه مترجم بر کتاب «ثروت عمومی ملل» را خوانده است. در آنجا من چنین نوشتم:
«مديريت بهتر دارايي‌هاي عمومي تنها به افزايش بازده مالي محدود نمي‌شود، بلكه منافع اجتماعي دیگری نيز دارد. يك نمونه استفاده‌ نادرست از دارایی‌های عمومی كه در كتاب آورده شده است مربوط به دو مدرسه واقع در موقعیت‌های مکانی عالی است. مدرسه اولی در ریو دژانیروي برزيل بین هتل‌های بزرگ در خیابانی پرزرق و برق کنار یک ساحل مشهور واقع بود. مدرسه دیگر در قلب منطقه تجاري بتسدای مریلند که در 1789 تأسیس شد، زمانی که آن منطقه کشاورزی و زمین‌ها بسیار ارزان بود. تغییر موقعیت مکانی مدارس به تنها چند بلوک آن طرف‌تر باعث می‌شد تا محیط آموزشی آرام‌تر، سالم‌تر و باصفاتری در اختیار دانش‌آموزان قرار گیرد. با فروش این املاک ارزشمند، امكان استخدام آموزگاران بيشتري فراهم مي‌شد. علاوه بر اين منافع، با سرمایه‌گذاری بخش خصوصي برای احداث املاک و مستغلات جدید در مکان قبلي مدارس، درآمد ملی و درآمد مالیاتی هم افزایش می‌یافت. مشابه این پیشنهاد را علي اصغر فاني وزیر سابق آموزش و پرورش تحت عنوان تغییر کاربری یا تبدیل به احسن کردن مدارس دولتی مطرح كرد، اما مورد بي‌توجهي و حتی انتقاد قرار گرفت. تغيير مكان مدرسه در نگاه اول شايد موضوع خيلي مهمي نباشد. اما چنين مسئله‌اي هنگامي اهميت بالايي پيدا مي‌كند كه متوجه شویم سوءمديريت و بهره‌برداری غیراقتصادی از املاك و مستغلات عمومي يك قاعده و نه استثنا است.»

🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

كتاب حاضر به اين پرسش مهم پاسخ مي‌دهد كه چگونه ملت‌ها موفق به مديريت بهتر ثروت‌هاي عمومي مي‌شوند؟ بيشتر كشورها درك و شناخت روشني از ميزان ثروت‌هاي عمومي خود ندارند. ثروت‌هايي مثل شركت‌ها،‌ نهادهاي مالي، زمين و جنگل،‌ ساختمان، زيرساخت‌ها و غير آن كه در مالكيت عمومي است و سود عايد دولت مي‌كنند. در اين كتاب مي‌بينيم كه ثروت عمومي گسترده بوده و امكان استفاده بسيار بهتر از آن وجود دارد. در مجادله بين طرفداران خصوصي‌سازي و ملي‌سازي مهم‌ترين نكته، يعني كيفيت مديريت دارايي‌ها، گم شده است. براساس محاسبات نويسندگان اين كتاب، بهبودي اندك در مديريت ثروت عمومي، بازدهي عايد مي‌سازد كه بيش از مجموع سرمايه‌گذاري جهاني در زيرساخت‌هايي مانند حمل‌ونقل، برق، آب و مخابرات است. كتاب با معرفي برخي موردكاوي‌ها نشان مي‌دهد چگونه كشورها ترتيبات نهادي جديد مانند «صندوق ثروت ملي» را آزمايش مي‌كنند كه امكان مديريت سالم‌تر و دموكراسي كاراتر را فراهم مي‌كند. شفافيت و پاسخگويي از پيش‌شرط‌هاي حكمراني خوب بر دارايي‌هاي عمومي هستند اما برخورداري از دانش حرفه‌اي و خلاقيت به خرج دادن مديران اين صندوق‌ها نيز از واجبات است. مطالعه اين كتاب براي هر سياست‌مدار و تصميم‌گير دولتي واجب است.

معاونت امور اقتصادی
کانال پژوهش‌ها و سیاست‌های اقتصادی
@econo_ir

Читать полностью…

اقتصاد ایران

▪️هویت اخلاقی انسان اقتصادی؛ انقلابی در علم اقتصاد
➕ریکاردو هاسمن، دانشگاه هاروارد

📝انجمن علمی اقتصاد دانشگاه کردستان
@economicuok

به سوال زیر از منظر علم اقتصاد پاسخ دهید: چرا برخی اوقات فراتر از قرارداد کاری‌مان، تلاش و کوشش به خرج می‌دهیم؟
از منظر اقتصاد نه تنها پاسخ به این سوال منفی است بلکه اساسا این سوال اشتباه است: چرا باید فراتر از قراردادمان، کار کنیم؟!!!! اما ما اغلب چنین کاری میکنیم پس چرا اقتصاد نتوانست این رفتار را پیش‌بینی و توضیح دهد؟ و کم نیستند چنین رفتارهایی.

📝اخیرا دو کتاب مهم اقتصادی منتشر شده‌اند که از وقوع انقلابی نرم در این حوزه مطالعاتی خبر می‌دهند. انقلابی که پایه‌های اقتصاد را متحول کرده و نگرش ما به زندگی اجتماعی را دگرگون خواهد ساخت. این تغییرات نیز همچون اقتصاد رفتاری ریشه در روانشناسی دارند. با این تفاوت که اقتصاد رفتاری بر روانشناسی شناختی و دیگری بر روانشناسی اخلاقی تمرکز کرده است.
کتاب اول با عنوان اقتصاد هویت توسط جورج آکرلف نوبلیست اقتصاد و راشل کرانتون و کتاب دوم نیز با عنوان اقتصاد اخلاقی توسط سام باولز نگاشته شده است: نقد انسان اقتصادی.
ایده انسان اقتصادی بیان میکند افراد از میان گزینه‌هایی که در اختیار دارند گزینه‌ای را که از ارجحیت بالاتری برخوردار است، انتخاب می‌نمایند. اما سوال این است چطور یک گزینه را بر دیگر گزینه‌ها ترجیح میدهیم؟
برای فهم تحولات جدید در حوزه اقتصاد، بازی زیر تحت عنوان بازی التیماتوم را در نظر بگیرید. در این بازی به یک فرد ۱۰۰ دلار داده میشود. وی باید بخشی از این پول را به فرد دیگری در قالب یک پشنهاد پرداخت کند. اگر فرد دوم پیشنهاد را قبول کند، هرکسی پول خودش را میگیرد و در غیر این صورت پولی به کسی پرداخت نمی‌شود.
انسان اقتصادی پیش بینی میکند که فرد اول پیشنهاد پرداخت یک دلاری را به فرد دوم میدهد و فرد دوم نیز آنرا قبول میکند زیرا از هیچی بهتر است. اما افراد معمولا پیشنهادهای زیر ۳۰ دلار را رد میکنند. چرا؟
انقلاب جدید اقتصادی بحث میکند که هنگام انجام انتخاب، افراد صرفا به این مساله که کدام گزینه را بیشتر از همه دوست دارند فکر نمی‌کنند بلکه به این مساله که چه کاری باید انجام دهند (وظیفه اخلاقی آنها) نیز فکر می‌کنند.
در حقیقت بر اساس روانشناسی اخلاقی، احساسات اخلاقی ما در طول زمان به منظور کنترل و هدایت رفتار ما متحول شده‌ است. ما انسانها موجوداتی هستیم که نسبت به دیگر گونه‌ها بیشترین درجه همکاری را با همدیگر داریم زیرا ادراک و احساس ما در جهت حفظ همکاری در طول زمان متحول شده است: طوریکه "ما" را قبل از "من" قرار دهیم.
آکرلف و کرانتون نکته ساده اما مهمی را به تئوری مرسوم اقتصادی از رفتار انسان اضافه میکنند. رفتار انسانها علاوه بر انگیزه‌های اقتصادی از هویت افراد نیز تاثیر می‌پذیرد. به عبارتی، افراد خود را جزئی از طبقات اجتماعی که هویت خود را از می‌گیرند، می‌دانند. هر کدام از این طبقات و یا گروه‌ها (به طور مثال مسیحی بودن، پدر بودن، همسایه بودن، ورزشکار بودن و ...) یک نرم و یا ایده آل خاص خود را دارند. بنابراین افراد در رفتار خود علاوه بر منافع اقتصادی به ایده آل‌های هویتی خود نیز توجه میکنند.
باولز معتقد است که چارچوب‌های مجزایی برای تحلیل‌ها داریم. به طور مثال درصورت ارائه انگیزه‌های پولی به افراد آنگاه احتمالا با شرایطی نظیر بازار مواجه شویم. برای نمونه مثال زیر را در نظر بگیرید. مسئولان یک مهدکودک بعد از آنکه از تاخیر والدین جهت مراجعه به مهدکودک و بازگرداندن فرزندان خود به ستوه آمدند، تصمیم به جریمه افراد به امید تغییر رفتار آنها نمودند. اما مسئولان مهدکودک نتیجه عکسی گرفتند: تاخیر افراد بیشتر گردید. چرا؟ چون آنها جریمه را به عنوان قیمتی در نظر گرفتند که پرداخت آن منصفانه به نظر می‌رسید.
اما درصورت نبود جریمه، تاخیر کردن یک رفتار زشت، غیرمودبانه و غیر مسئولانه از جانب افراد تلقی می‌گردد و از اینرو بسیاری از افراد حتی بدون جریمه نیز از انجام آن اجتناب میکنند. متاسفانه در بسیاری از حوزه‌ها نظیر مباحث مربوط به شرکتها و مباحث سیاست عمومی به این مساله توجه نمیگردد.
اما همانطور که جورج پرایس اشاره کرده، به نظر میرسد که تکامل داروینی انسان را به سمت نوع دوستی ،حداقل نسبت به افراد هم گروه که آنها را "ما" می‌نامیم، سوق داده است. مهم‌ترین دلالت این انقلاب جدید امکان طراحی استراتژی‌هایی برای تحت تاثیر قراردادن ایده آل‌ها و هویت‌ها است نه صرف مالیات ستانی و پرداخت یارانه. در این شرایط دلیل رای دادن را درک میکنیم زیرا این همان کاری است که شهروندان باید انجام دهند و نباید به انگیزه‌های مادی آن توجه کنند. ما در کارمان حرفه‌ای میشویم نه فقط به این خاطر که ارتقا بگیریم بلکه از احترام دیگران و عزت نفس خود لذت می‌بریم.
▪️منبع:
http://prosyn.org/y8Z92IV

🔵 @ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

انساندوستی کافی نیست!

گفته می شود در نیمه دوم قرن 18 زمین لرزه ای در لیسبون پایتخت پرتغال روی داد و بنا به گفته ها از ده هزار تا 100 هزار نفر هم کشته داد، آن را یکی از مرگبارترین زلزله ها دانسته اند. گفته اند این زمین لرزه بزرگ اوضاع امپراتوری استعمارگر پرتغال را تغییر داد.

اما این واقعه اهمیتی فلسفی هم داشته است، کسانی بر روال رایج آن دوران این را مشیت الهی دانستند و گفتند این سزای ناسپاسی بندگان از امر پدر آسمانی و قانون الهی است و این عین عدالت است. اما آن طرف، ولتر بزرگ این دیدگاه را به نقدی ویرانگر گرفت.

او گفت پدران روحانی، باید در عدالتی الهی که از مسیر زندگی ده ها هزار نفر می گذرد تردید کرد، جهانی که در آن زندگی می کنیم بر خلاف باور شمایان بهترین جهان ممکن نیست، می شود و باید تغییرش داد، در این میان همه چیز را نباید به پای پدر آسمانی نوشت، آدم ها هم مسئولند، آنها می توانستند خانه هایی امن تر بسازند، اینکه فقط دست طبیعت را محکوم کنیم، گریز از مسئولیت است.

در قضیه زلزله غرب ایران هم بسیاری انسان ها از بین رفتند؛ حادثه تاسف باری است؛ ولی صرف نشان دادن حس انسان دوستی با ایستادن در صف اهدای خون و هشتگ زدن و عکس به اشتراک گذاشتن کافی نیست؛ باید چنان کرد که فاجعه های اینده کمتر ویرانگر باشد؛ این بدان معناست که باید تغییری جدی در آگاهی رخ دهد. در اینجا که ما هستیم امیدی البته نیست؛ از این چرخه انگار گریزی نداریم: شور موقت و فراموشی تا فاجعه بعدی و دوباره تکرار، شور قضیه پلاسکو را یادتان هست؟

کانال راهبرد
@RahbordChannel

Читать полностью…

اقتصاد ایران

از آمدن و رفتن ما سودی کو
وز تار امید عمر ما پودی کو

چندین سروپای نازنینان جهان
می‌سوزد و خاک می‌شود، دودی کو؟
#خیام
@ieairan

Читать полностью…

اقتصاد ایران

احتمال وقوع بحران‌های طبیعی در کشورها چقدر است؟هرکشور چقدر ممکن است آسیب ببیند و ایران تا چه اندازه آسیب پذیر است؟.منبع: تجارت فردا-شماره 212. @tejaratefarda

Читать полностью…

اقتصاد ایران

https://www.instagram.com/p/BbZDW3DAJtM/

Читать полностью…

اقتصاد ایران

✏️ کتاب «اقتصاد ایران در بستر جهانی شدن» از محمدمهدی بهکیش
📒در 408 صفحه و قیمت 27000 تومان
🆔 @daraian
⚛️ معرفی کتاب👇
http://www.daraian.com/fa/book/597-iranb/15679

Читать полностью…

اقتصاد ایران

اقتصاددان آری؛ علم اقتصاد نه!

موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان
مجله آینده‌نگر

▪️سیاست‌مدارها در حرف علم اقتصاد را قبول دارند ولی در عمل آنچه را علم اقتصاد تأیید می‌کند سیاست‌مداران رد می‌کنند و خلاف آن عمل می‌کنند. گرایش به اقتصاد و ایدئولوژی چپ در مقابل دانش و علم اقتصاد قرار گرفته است. سیاست‌مدارها کلاً اقتصاد را در اختیار خود می‌دانند.

▪️در جوامع پیشرفته مشاوران اقتصادی دولت‌ها هستند که به دولت، مدیران اجرایی و وزرا خط‌مشی نشان می‌دهند. نظام‌های حاکم بر اقتصاد پیشرفته نظام علمی است.

1⃣در ظاهر علم اقتصاد در ایران جایگاه خوبی دارد؛ دانشگاه‌های بسیاری هم برای توسعه این علم تأسیس شده است. این علم در سطوح خوبی تدریس می‌شود؛ یعنی جایگاه علم اقتصاد در ایران جایگاه محکمی است؛ اما مشکل از نوع نگاه سیاستمدارها به اقتصاد آغاز می‌شود. آن‌ها از این علم برای توجیه سیاست اقتصادی خود استفاده می‌کنند نه انتخاب نوع سیاست. آن‌ها در حرف علم اقتصاد را قبول دارند ولی در عمل آنچه را علم اقتصاد تأیید می‌کند سیاستمدارها رد می‌کنند و خلاف آن گفته‌ها عمل می‌کنند.

2⃣شناسایی علت بی‌توجهی سیاست‌گذارها به علم اقتصاد نیاز به پژوهشی جدی دارد؛ ولی آنچه تجربه چندساله بنده نشان می‌دهد این است که اقتصاد ایران از دهه ۵۰ به بعد، دو ویژگی مشخص پیدا کرده است: دخالت دولت در اقتصاد و وابستگی اقتصاد به نفت. این دو بیماری اقتصاد ایران را نحیف کرده است. در سال‌های انقلاب متأسفانه به‌جای اینکه این بیماری و مشخصه اقتصادی اصلاح شود، با شدت بیشتری ادامه یافت. یعنی اقتصاد دولتی‌تر شد و وابستگی به نفت بیشتر. در اینجا یافته‌ها و گزاره‌های علم اقتصاد که به بهره‌وری بالا و نظام اقتصاد رقابتی اشاره دارد کنار گذاشته شد. در اینجا ایدئولوژی حاکم بر جامعه در اقتصاد هم اثرگذار شد. به‌تدریج اقتصاد دولتی در سایه درآمدهای نفتی بر پیکره اقتصاد ریشه دواند؛ منافع عده‌ای هم به اقتصاد دولتی گره خورد. اینجاست که رهایی از این وضعیت دشوار و ترسیم چشم‌انداز اقتصاد ایرانی پیچیده‌تر می‌شود. گره ایدئولوژیکی در اقتصاد و منافع عده‌ای که قدرت سیاسی را در دست داشتند اقتصاد را به بیراهه برد. درمان اقتصاد بازگشت از ادامه راه است.

3⃣ دولت‌ها به ریشه مشکلات پی می‌برند؛ از زمان برنامه اول توسعه، یعنی دوره ریاست جمهوری مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی پی بردند که اقتصاد دولتی پاسخ‌گوی نیاز اقتصادی کشور نیست. در این زمان در حوزه نظری هم پیشرفت‌هایی صورت گرفته است. اینجا تئوری‌های اقتصاد دولتی مورد تشکیک قرار گرفت ولی هیچ‌وقت این قدم‌ها محکم‌تر نشد. در عمل منافع و ایدئولوژی گره‌خورده به هم نگذاشته راه شروع‌شده به نتیجه لازم برسد.

4⃣ گرایش به اقتصاد و ایدئولوژی چپ در مقابل دانش علم اقتصاد قرار گرفته است؛ سیاستمدارها کلاً اقتصاد را در اختیار خود می‌خواهند. آن‌ها می‌خواهند بیشترین تصمیمات اقتصاد را خود بگیرند و این در شرایطی ممکن است که اقتصاد دولتی شود. یعنی ایدئولوژی چپ بر اقتصاد حاکم باشد. مشکلات این‌گونه به هم گره خورده‌اند. کسانی که چپ هم نیستند وقتی قدرت سیاسی را به دست بگیرند فکر می‌کنند با رها کردن اقتصاد پایگاه سیاسی‌شان تضعیف می‌شود.

🔵انجمن اقتصاددانان ایران
🔵 @ieairan

Читать полностью…
Subscribe to a channel