ghatremahalandish | Unsorted

Telegram-канал ghatremahalandish - قطره محال انديش ۲

1192

"چه‌هاست در سر این قطره محال اندیش" #حافظ كانال اول : @rostami_hamid_54 لينك join: https://telegram.me/joinchat/BVyybjwpTpAocqvN6mcX9A ادمين : #حميد_رستمى

Subscribe to a channel

قطره محال انديش ۲

انار



گیسوان بافته را بازکن
وازمیان آن ها
چند ستاره بردار
که با هوای نفست
می روند میان آهوانی
که هی مبهم تر درسیاهی شب پیش می روند

گیسوان بافته ات را باز کن
وازمیان آن ها
چشمانم را بردار
کویر را عاشق کن
دخترانش را هم
دل هامان به شعر انار خواهد بود.


#علی_میرکازهی
📘این یک سلام عاشقانه است
(گزیده عاشقانه‌های شاعران معاصر)
از نیما تا امروز
به کوشش: #کریم_رجب_زاده/#سیدعلی_میرباذل

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

شکست خورده‌ام از عقل، در مصافِ جنونم
شگفت نیست که آیینه تشنه است به خونم!

به آسمانه شدن فکر می‌کنم به زمانی؛
که هیچ‌سوی زمین نیست، سایه‌های ستونم!

مرا به نام خودت ثبت کن به هیچ، میاندیش
زیان نمی‌کنی، از من نپرس چندم و چونم

من اهل و اهلی این روز و روزگار نبودم
معاصر توأم و از قرینه‌های قرونم!

قبول: زودتر از من رسیده‌ای به رسیدن
و التهاب تماشای توست بُهتِ سکونم

ولی: رسیدن اگر دیدنی‌ست چشم شمایان
ندیده است، من اما رسیده‌ام به درونم!



#محمدعلی_بهمنی
📘شاعر شنیدنی‌ست، انتشارات داریوش ، چاپ چهارم ، ۱۳۹۰

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

از هر چه هست و نيست گذشتم
ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گيرم
فقط همين...


با ديدنت زبان دلم بند آمده ست
شاعر شدم که لال نميرم
فقط همين!

#محمدعلی_بهمنی


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4311/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4205/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

خودش را کشته است
آن که به بلندترین نقطه می‌رود
خودش را صدا می‌زند
و نامش را پرت می‌کند از کوه

اعتراف می‌گیرد از خودش
آن که چراغ را روشن می کند
خاموش می کند
روشن
خاموش
روشن
و خودش را زیر شکنجه لو می‌دهد:
اسم شب شب است
اسم بیداری بیداری
و من که بیدار مانده ام
خواب را به کشتن داده ام!


#محمد_عسکری_ساج

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4187/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

میدانم شب است
اما من خوابم نمی آيد
البته ديریست که خوابم نمی آيد
نپرس، نمیدانم چرا ...!

گاهی اوقات از آن هزاره های دور
يک چيزهايی می آيد
من می بينمشان، اما ديده نمیشوند
خطوطی شکسته
خطوطی عجيب
مثل فرمانِ جبرئيل به فهمِ فرشته می مانند
بعد... من میروم به فکر
آب از آب تکان نمیخورد!!
اما باد می آید
سَرْ خود و بی سوال می آيد !
پرده را میترساند
میرود... دور میزند از بیراهیِ خويش،
بعد مثل آدمِ غمگينی، نااميد و خسته بَر میگردد
و من هيچ پيغامی برای شبِ بلند ندارم
فقط خوابم نمی آيد
مثل همين حالا
مثل همين امشب...

#سيد‌على_صالحی

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

حميد رستمی🖋۴۸ سالگی سن مرگ نیست، آن هم برای کسی که یک عمر "کودک - پیر" بوده و همواره در بین این دو مسیر چون آونگی حیران در حرکت بوده و هیچگاه جوانی را تجربه نکرده انگار، یک شاعر بالفطره که در زندگی کوتاهش فراز و نشیب زیادی را تجربه کرد و از سکونت در غسالخانه قبرستان گرفته تا چند سال تحصیلات حوزوی را تجربه کرد و آخرش در ایستگاه بازیگری چهره شد و در همان مواجهه نخست با مخاطب "آن" بازیگریش را چنان به رخ کشید که کمتر کسی بتواند فراموشش کند. یک تشخص محض که حتی در نقشی بسیار کوتاه می توانست خود را بشناساند. همچون سریال پرطرفدار آن روزها یعنی گرگها به نقش یک چوپان ستمدیده از حاکم که بر اثر ضربه سیلی شنوایی اش را از دست داده! او به راحتی دیده می‌شد و با ان لهجه و صدای مخصوص به خود شنیده می شد و خود بانی نوعی خاص از تئاتر تلویزیونی مشابه نمونه های غربی می گشت و توانایی آن را داشت که مخاطب را به راحتی پای تلویزیون بنشاند و از سرنوشت الیاس که می‌خواهد الیوت شود با خبر نماید. انگار تمام این اتفاقات پایه‌های فکری شاعری فیلسوف را مستحکم می کردند که حالا در بسیاری از مجامع هنری و ادبی خیلی بیشتر از آنکه با هنر بازیگری اش به یاد آورده شود با شعرهای بشدت عمیق و فلسفی اش شناخته می‌شود که نوعی طنز تلخ مخصوص به خود را هم همواره به همراه داشت که نمی‌توان نمونه مشابهی برایش مثال زد و کتابهای شعری که برخی حتی بیش از ۱۶ بار تجدید چاپ شده‌اند و به چند زبان زنده دنیا ترجمه!
وزن ادبی حسین پناهی دژکوه و جایگاهش در شعر نیمایی امروز ایران به حدی بالاست که همواره دو تا افسوس بزرگ را برای عاشقان شعرهایش به جا گذاشته: افسوس مرگی زودهنگام و اتلاف وقت در برخی پروژه‌های سینمایی و ایفای نقشهای به شدت کوتاه و کم اثر!
انگار هر چقدر که زمانه برای پناهی مرگی آرام و عمری طویل بدهکار مانده، دوستداران شعر هم طلبکارِ چه بسیار اشعاری که سروده نشده‌ هستند و البته نمایشنامه هایی که نوشته نشده اند. او اصلاً شایسته مرگی اینچنین نبود و چند روز در بی خبری جان دادن و کسی خبردار نشدن:
ما بدهکاریم
به کسانی که
صمیمانه ز ما پرسیدند
معذرت می خواهم چندم مرداد است؟
و نگفتیم
چون که مرداد
گور عشق
گل خونرنگ دل ما بوده است!
@filmemrooz_official

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

خوابها آبی
خوابها شعر
برگی از تقویم خوابها
در بیداری رنگیِ تیله‌ها
از سردیِ کاشی‌های کنار قالی
وقتی که شمد خوابها را
بروی حرف‌هایمان می‌کشیدیم
در شعر فشرده‌ی کاشی‌ها
در صدای ابری پاهای تابستانی
دلم میخواهد باد بیآید
وقتی که تیله‌های شیشه‌ای را
بروی چشم‌هایمان می‌گذاشتیم
و در ملکوت رنگها
بخواب میرفتیم
تیله‌های رنگی تابستانی
وقتی که در
بوی گچیِ اطاق‌های تابستانی
دستهایمان
فقط پوست دستهایمان
شعر کاشی‌های خنک تابستان را
نجوا میکرد ...



#شاهرخ_صفائی
📘«فصل بد» نشر ارژنگ؛ زمستان ۱۳۴۶


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

انسان می تواند
هر چیزی را تکه تکه کند
جگر گوسفند
یا خاطرات کودکی را
و از به یاد آوردن شان پیر شود
چه خوب که می تواند بمیرد
یا به آرامی از کوهی بالا شود
به تماشای یک شهر
وقتی آنها که
آزارش می دادند
این بار به سخاوت
یکی یکی
چراغ ها را برایش روشن می کنند.

#عباس_رضایی

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

چهره‌ها:
گرفته

رنگ‌ها:
سیاه

موجِ ماهی و صدف
زِ هر طرف.

سهمِ ما از آن میانه
-هیچ!.


#محمد_مالمیر
📘کتاب محمد مالمیر
به انتخاب #سیدحمید_شریف_نیا


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

اگر بوزد این باد
و از این دست در عمقِ گیاه
توفان
بر پرده های ناشنوایی
کرهای مادر زاد هم
نُت ِ ِموسیقی می شود.
و تصویر ِ رقص های باستانی
می زند بیرون از قاب ِ دیرینه ی سنگ ها
حتا از اعماق ِ تاریک ترین غار.
جهان هرگز بی بال ِپرنده نبوده است
اگر چه
چشم های سر به زیر ما را
از سنگ کنده باشند.
آی مدارای گرم!
نکند چیزی چون دامن ِرنگین ِکولیان
در چشمه می تابد
که پای من
بر لبه ی تیز ترین تیغ
به رقص در آمده است
و دل
روی این تپه ی شقایق
چون شفق می تابد.
راه ها
هرگز بی ترنم نبوده اند
و گر نه ما کجا وُ
صدا ی ناز ِ‌بید وُ باد کجا وُ
و این پنجره
که از آسمان بزرگ تر است.


#نصرت_الله_مسعودی

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

بیا سرهای مان را یک کاسه کنیم
خاطرات و خواب ها را
و شعرها را از نو و کهنه
چشم هایمان را یک کاسه کنیم
مناظر و چهره ها را
و رنگ ها را از گرم و سرد
دل مان اما ظرفی ندارد
بیا بر کف دست
دل هم را ببریم
در مشت باز...


بگذار این پیراهن
هوایی بخورد
و قالیباف ها در دلم بیدار شوند
بگذار تنهایی ام را جار بزنم
مثل نان خشک
مثل نمک
و دل ریش ریشم را
ناگهان
در دیگِ رنگ‌رزی فرو ببر!

#رضا_جمال_حاجیانی
📘ازلیات

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

می...
می‌خواستم بپوشمت
و خودم را یواشکی
از پشت پرده‌های پنبه و ابریشم
دید بزنم
مثل عینک سبز
که کویر ریگ‌جن را
بدل به جنگل گیسوم می‌کند...

#علیرضا_آدینه

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

حرفی درون سینه‌ی من است،
که اگر بگویم،
روشنی از آینه می‌گریزد،
و مستی از شراب کوچ می‌کند.

حرفی که نه بر دوش می‌توان کشید،
نه بر زمین می‌توان گذاشت.
حرفی که کوه را می‌شکند،
و دریا را به آتش می‌کشد.

بادی وزید و ستاره را خاموش کرد.
برکه، ماه را بلعید.
با که بگویم
که دردِ مرا درد خویش بداند؟

با که بگویم،
در این شبِ پست،
هر روشنی که از دور می‌نمایند،
از خیمه‌ی راهزنی‌ست؟
دردی که درون سینه‌ی من است، می‌گوید:
چون قافله‌های گم شده،
بهتر که در تاریکی فرو رفت،
و هرگز پیدا نشد.

حرفی دارم که باید ناگفته بماند،
تا خاک،
از آن سهمی داشته باشد.
و دردی که باید گذاشت
و رفت،
و زیر لب خواند:

مثل خاموش شدن چراغ،
در ظهری آفتابی،
ای کاش می‌شد مُرد
بی آنکه کسی بفهمد!


#علیرضا_طالبی_پور

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

چه زود پیر شدم! پیرسال ‌و ماه که نه 
نه... اشتباه نکن، پیرِ اشتباه که نه!

همیشه زود رسیدم. گُمان به وهم مبر!
به‌جان دوست که از راهِ‌ صاف، چاه که نه!

تو مقصدم شدی‌ و جاده، شوقِ مکث نداشت 
کمی‌ نگاه به‌ ذوقِ گل‌ و‌ گیاه که نه!

خدای مُنصفِ هستی! بگو عذاب تا به کجا؟
تقاصِ سادگی‌است این خدا، گناه که نه!

ببخش، ساده بگویم: مجابتان شده‌ام 
مجابِ جادوی«ما‌هیچ،ما نگاه »که نه!

صراحتم دلِ آیینه را شکسته، - مپرس
جواب می‌شنوی:رام ‌و سربراه که نه!

بگو که مدعیِ بی‌گناهی‌ام نشدم 
بگو ‌که شاعرم ‌و قیدِ بی‌گناه که نه!




#محمدعلی_بهمنی
📘مجموعه اشعار محمدعلی بهمنی، انتشارات نگاه، ۱۴۰۲

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4323/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4251/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

چرا فراموش کرده‌یی
پیش از خوابت
چراغِ خواسته‌های سوزانِ مرا
خاموش کنی؟
تو در من
نشانی درخشان به‌ جای گذاشتی
برای پرندگانِ شکارچی.

■شاعر: #مرام_المصری
■برگردان: #سیدمحمد_مرکبیان


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4191/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

آرام
مثل پرنده‌ای، از تخم
سر زد
سر زد و
گیسو پریشان کرد
گلی رویاند
مرا خندید
گفت: باز که پنجره را باز کرده‌ای
و خون سپید شب را می‌نگری
گفتم:
نه
نه
انسانی را در کوچه منتظرم
تا آب تبرک را
بر عبورگاه گامش
بپاشم،
انسانی که زیر نگاه مشوشم
کوچه‌های نکبت را
با سلام بگذرد!


#نصیر_نصیری، مجله‌ی فردوسی،۱۳۵۲


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

می دانم شب است....
شاعر: #سید_علی_صالحی
دکلمه: #حمید_رستمی
کانال: #اتاقی_در_حومه_خاطره🔻

@rostami_hamid_54

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد
یادی از حسین پناهی
@filmemrooz_official

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

بوی اثاث‌کشی نمی‌گذارد
توی این خانه
بیش‌تر دوستت داشته باشم
و این‌که گاهی فراموش می‌کنم
تازه آمده‌ایم... یا باید برویم؟!...

انگار این قاب دونفره هم فهمیده
چند روزی بیش‌تر به دیوار نخواهد ماند
و باید میان روزنامه‌های مچاله
هراس شکستن را نفس بکشد!

در آخرین اثاث‌کشی
تیترهای سياهِ روزنامه
عکس عروسی را پیر کرده بود ـ

خنده‌های مهمانی روزهای خوب...
این‌جا همه چیز گم شده
و رو به هر چه برمی‌گردانم
جعبه‌های مقوایی پنهان‌شان می‌کند

به کارگرها گفته بودم
پله‌ها تنگ‌تر از آن است که بخواهند
بلندبلند بخندند
گفته بودم
ولي نیمی از تخت را
با ملافه‌های شب‌زده
گم کردند

حالا فقط نگرانم خانه‌ها بعدی‌ام
كه بوی اثاث‌کشی
سراغ چه چيز خواهد رفت...؟

#مرتضی_بخشایش

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

سالها و سالها
من غلام تو هستم
و گیسوان تو را می‌بافم
من پیر بودم
و غلام تو بودم
و کفنم ــ کفنم ــ آه ...
کفنم انبوهی از گیسوان تو بود
که من کفنم را می‌بافتم
اما حتی
تو زخم‌های مرا ندیدی
که من غلام تو هستم
و روی گیسوان تو می‌میرم
سالها و سالها
زخم‌های مرا شماره میکنی
بی که دشنه‌ات را از شانه‌ام برگیری.



#محمدرضا_فشاهی
📘«رایا و روز گل سرخ» ۱۳۴۹


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

هرگز این گونه گرم نگرفته بودم
با آلبالوی روی شاخه
با روشنایی داخل ویترین
با رایحه ی گوجه فرنگی
با ابر
با پرنده

هرگز این گونه
گرم نگرفته بودم با زندگی!


#ادیب_جانسئور(ترکیه)
ترجمه #آیدین_روشن

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

آیا برکه
بن‌بست مرغابی‌هاست؟
و ناتوانی در غرق شدن
از سرزمین‌های زیرآب
از گورهای که می‌شد به ارث بگذارند
محروم‌شان نکرده؟

این را تو گفتی
تو که اندوه‌ات
را به ارث گذاشتی
تا قلبم چون نیزه‌ای
شبانه از فراز کارزارهای جهان بگذرد
و به سینه‌ام بازگردد


حالا بزرگ شده‌ام
و ترتیب فصل‌ها را آموخته‌ام
همان‌طور که گفتی
جوجه‌ گنجشک‌ها از آشیانه می‌افتند؛
ماهی‌های خشک کنار رود؛
برگ‌ها
رختخواب باد را پهن می‌کنند
بعد برف می‌بارد
ردپاها
رد میان‌بُر آدم‌هاست
که به دیدن هم شتافتند
و من به خوابی عمیق می‌روم
به عمق بهشت
که ببینم‌ات
فقط ببینم‌ات!



#بهزاد_عباسی_دشتکی

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

داشتم دنبال زادگاهم می‌گشتم
ــ روی نقشه ــ
اما این شهر هم
مثل ابرهای خاکستری
در حال حرکت است
از شمال به جنوب
از طرفی به طرف دیگر
آن‌ها به هیچ شهری تعلق ندارند
از اتاق من، شبیهِ جغدند
اما از آن بالا، قرار است ببارند

ابرها حافظه‌ی خوبی ندارند
گاهی از دریا بلند می‌شوند
و گاهی یک‌باره ناپدید می‌شوند

بهار، آن‌ها را
به تکه‌های خوراکی تبدیل می‌کند
آن‌ها می‌بارند
نیروی همدیگر را قرض می‌گیرند
و دیگر چیزی ندارند
که به‌هم پس بدهند
برای همین، ناپدید می‌شوند
و دیگر، ابر نیستند

نمی‌دانم آن‌ها می‌خواهند
گل‌ها را رشد دهند
یا زن‌ها را در اواسط بهار، خیس کنند؟

به‌هرحال آن‌ها هم شغلی دارند
و کیسه‌هایی
برای دزدیدن شمش‌های طلا نیستند

آن‌ها صورتی دارند
و بعد، به صدا تبدیل می‌شوند
و در گودی زمین
با شکل‌شان کنار می‌آیند
و مسیر حرکتِ ابرهای آینده را
نشان می‌دهند

ابرها
مثل زادگاهِ من
دورند!


#اسماعیل_بختیاری
📘دره‌ی ماروس

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

يک آسمان یک دریا
پاریس‌؛ ۱۹۷۶-۱۹۷۵


یک پنجره
به رنگِ سبز یا آبی،
فرقی نمیکند
یک پنجره که چشم جهان‌و
روحِ آبهای جهان بودست
یک جفت چشمِ آبزی که نبضِ جهان‌‌و
قابِ آسمان بودست
یک شهر، یک جنگلِ معلق از خاکستر

یک آسمانِ برهنه، یک دریا
که سایه‌ها وُ رهگذارن و پرندگانِ کویری
در الژوردِ مُطهر و نابش
شنا مینمودند و
بر نمیگشتند.

نگاه کردی‌و یک آن شروع و پایان را دیدی
نگاه کردی‌و یکآن صدای ماشه‌های مرگ را نیوشیدی
نگاه کردی‌و تمامِ آبها وُ غزلها و باغها
درونِ خاکِ شور وُ تشنه فرو رفتند

یک آسمان، یک دریا
ژرفای الژوردِ آسمان و دریا
مرغان و پلکانِ آب و امواج
متبرک بادا چشمت
که چشم و روحِ جهان بودست
متبرک بادا نامت
که نام و نبضِ جهان بودست...
 



#محمدرضا_فشاهی
📘ملانکولیا: پل‌ها و رهروان مات و مینای آسمان
برگزیده‌ی شعرهای محمدرضا فشاهی از سال
۱۳۴۷ تا ۱۳۷۹. نشر کاروان؛ ۱۳۸۰

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…
Subscribe to a channel