ghatremahalandish | Unsorted

Telegram-канал ghatremahalandish - قطره محال انديش ۲

1192

"چه‌هاست در سر این قطره محال اندیش" #حافظ كانال اول : @rostami_hamid_54 لينك join: https://telegram.me/joinchat/BVyybjwpTpAocqvN6mcX9A ادمين : #حميد_رستمى

Subscribe to a channel

قطره محال انديش ۲

هفت صبح | بهترین انیمیشن‌های عمر ما| آهای مورچه برگرد! مزه‌اش رو بردی!
https://7sobh.com/content/%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%a7%d9%86%db%8c%d9%85%db%8c%d8%b4%d9%86%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%b9%d9%85%d8%b1-%d9%85%d8%a7-%d8%a2%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%88%d8%b1%da%86%d9%87/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

فاصله از زمین
تنها اشیا را کوچک تر می کند
نه هراسم را
نه اندوه پنهان کفش صورتی ام را
پایین می آیم
خودم را می خوابانم کف سیمانی اتاق
حالم را قسمت می کنم با مورچه ها
شادند و می گویند:
نوش جانمان
تنی که می بریم
آرزوهای شیرینی داشت.


#آسیه_پناهی

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

من اگر شعر بودم
برای تو نوشته می‌شدم
زیباترین خنده‌ها در من جاری بود.
من اگر شعر بودم
برای تو نوشته می‌شدم
سرشار می‌‌شدم از تمامی زیبایی‌ها
زیباترین رنگ‌ها در مصراع‌هایم می‌زیست.

چشم‌هایت تابان
موهایت درخشان
نوک قلمم بَرقان و رخشان،
شمیم تو از کاغذم برمی‌خاست ای مخملی تن...

من اگر شعر بودم برای تو نوشته می‌شدم،
هجاها از من بی هیچ پایانی می‌چکید
باوقار و ظریف در مصراع‌هایم می‌گشتی،
نامت را در جاهایی پنهان می‌کردم
هم‌چو بارانی که هر قطره‌اش را.

من اگر شعر بودم برای تو نوشته می‌شدم
از تو خواهان خواندن هر حرفم می‌شدم.

چشم‌هایت بر من بیفتد
بخند
احساس کن مرا،
من اگر شعر بودم
برای تو نوشته می‌شدم
از تو می‌خواستم که با تو بیاغازام
و با تو به پایان برسم...


#مورات_اودمیش /ترکیه

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

قلبم را بپذیر
آنقدر دوستت دارم را تکرار خواهم‌ کرد
که نفس هایم عطرت،
شعر هایم نقشت،
حرفهایم طرح اندامت،
و چشم هایم آینه ای باشد،
که خویش را در آن بنگری و بگویی
من‌ نیز دوستت دارم


#حامد_نیازی

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

بدبینم به دست چپم
به دم و بازدم بدبینم
به مورچه ای که هر چه می‌تکانم از لباسم نمی‌افتد
انگار که بخواهم شعر بگویم
همه چیز مرا می‌ترساند

افسردگی رفتار بدی دارد
اگر دست خودم بود
فنجان چای می‌شدم
یا سوزن چرخ خیاطی
اما "الهام" هستم
و رویایم دست خودم نیست


#الهام_اسلامی


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4520/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

دوست واقعی کسی است
که
دست آن را بگیرد
و او را از خیابان ِ شهر عبور دهد
اگر دیدی دستانت پیر شدند
بدان که دامنه های زندگی خودت را
ردِ پای قرن های زندگی را
حساس کرده ای
ما همه می گذریم
از دامنه ی خاموشی ها
از دامنه ی فراموشی ها
و می ریزیم در خود دودهایی را
که
سیگارِشان جلوتر از عشق مرده است
می ریزیم
در پیرمردی جوان که در همه جای خودش
در همه جای ما پیر شده است!


#عابدین_پاپی

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

حرفی درون سینه‌ی من است،
که اگر بگویم،
روشنی از آینه می‌گریزد،
و مستی از شراب کوچ می‌کند.

حرفی که نه بر دوش می‌توان کشید،
نه بر زمین می‌توان گذاشت.
حرفی که کوه را می‌شکند،
و دریا را به آتش می‌کشد.

بادی وزید و ستاره را خاموش کرد.
برکه، ماه را بلعید.
با که بگویم
که دردِ مرا درد خویش بداند؟

با که بگویم،
در این شبِ پست،
هر روشنی که از دور می‌نمایند،
از خیمه‌ی راهزنی‌ست؟
دردی که درون سینه‌ی من است، می‌گوید:
چون قافله‌های گم شده،
بهتر که در تاریکی فرو رفت،
و هرگز پیدا نشد.

حرفی دارم که باید ناگفته بماند،
تا خاک،
از آن سهمی داشته باشد.
و دردی که باید گذاشت
و رفت،
و زیر لب خواند:

مثل خاموش شدن چراغ،
در ظهری آفتابی،
ای کاش می‌شد مُرد
بی آنکه کسی بفهمد!


#علیرضا_طالبی_پور

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

چه زود پیر شدم! پیرسال ‌و ماه که نه 
نه... اشتباه نکن، پیرِ اشتباه که نه!

همیشه زود رسیدم. گُمان به وهم مبر!
به‌جان دوست که از راهِ‌ صاف، چاه که نه!

تو مقصدم شدی‌ و جاده، شوقِ مکث نداشت 
کمی‌ نگاه به‌ ذوقِ گل‌ و‌ گیاه که نه!

خدای مُنصفِ هستی! بگو عذاب تا به کجا؟
تقاصِ سادگی‌است این خدا، گناه که نه!

ببخش، ساده بگویم: مجابتان شده‌ام 
مجابِ جادوی«ما‌هیچ،ما نگاه »که نه!

صراحتم دلِ آیینه را شکسته، - مپرس
جواب می‌شنوی:رام ‌و سربراه که نه!

بگو که مدعیِ بی‌گناهی‌ام نشدم 
بگو ‌که شاعرم ‌و قیدِ بی‌گناه که نه!




#محمدعلی_بهمنی
📘مجموعه اشعار محمدعلی بهمنی، انتشارات نگاه، ۱۴۰۲

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4323/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4251/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

چرا فراموش کرده‌یی
پیش از خوابت
چراغِ خواسته‌های سوزانِ مرا
خاموش کنی؟
تو در من
نشانی درخشان به‌ جای گذاشتی
برای پرندگانِ شکارچی.

■شاعر: #مرام_المصری
■برگردان: #سیدمحمد_مرکبیان


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4191/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

آرام
مثل پرنده‌ای، از تخم
سر زد
سر زد و
گیسو پریشان کرد
گلی رویاند
مرا خندید
گفت: باز که پنجره را باز کرده‌ای
و خون سپید شب را می‌نگری
گفتم:
نه
نه
انسانی را در کوچه منتظرم
تا آب تبرک را
بر عبورگاه گامش
بپاشم،
انسانی که زیر نگاه مشوشم
کوچه‌های نکبت را
با سلام بگذرد!


#نصیر_نصیری، مجله‌ی فردوسی،۱۳۵۲


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

می دانم شب است....
شاعر: #سید_علی_صالحی
دکلمه: #حمید_رستمی
کانال: #اتاقی_در_حومه_خاطره🔻

@rostami_hamid_54

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

نفسم تنگ شده
باید درخت بیشتری بمکم
پای شش هایم آب بریزم
وحرف های گلوگیر را
قورت دهم

دیوانه نیستم
اما
این روزها
فکرهام بزرگ شده
جمجمه ام ترک خورده
و هرلحظه ممکن است
سَرَم
روی زمین بیفتد

این روزها
واین سطرها
بیشتر
پروزا میکنم تا راه رفتن
منتظر فصل مهاجرت هستم
که از تو بنویسم
میدانی
اگر من
این شعر را برایت بخوانم
ونه بنویسم
قلب چوبی هیچ درختی نمی شکند!
برگرد
پیش از آنکه
گیلاس وسط حیاطمان چاپ شود!

#مسلم_روانان_مهر

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4576/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

فقط يك شعر خوب مى تواند
مرا به گريه بيندازد
فقط آواى تارى در تاريكى
زخمه بر زخم دلم مى زند
كمكم كن
ديوانگى كنم
كمى از دنيا بروم
جاى من آنجاست
در نهفت دره ى تنديس ها
در سكوت ستاره و سنگ
بنشينم كنار سايه ام
لحظه شكار كنم
كمكم كن درختى ببينم
كه در آسمان مى رويد
پرنده اى ببينم
كه نور به منقار دارد
و دست من
در مجاورت يك گل سرخ است
كنار ابريشم و انار
جای من آنجاست
دستم را بگير!

#امیر_برغشی
📘با تو نبودن از مرگ
گزیده شعر شاعران معاصر
گردآورنده: #حمیدرضا_اکبری (شروه)
با مقدمه: #سریا_داودی_حموله

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

دلم می‌خواست
سمت انگشت اشاره‌ات من باشم

من بی تو ، امکان‌پذیر نیست
حالا که در همه ی شعرها با توام
در نخ نامرئی و شفافی
در ستون فقرات شعر

من
نزدیک تو بر زمین افتاده ام
در همه گلوله‌های رنگی نخ‌ها
مرا بباف با انگشت شصت و اشاره ات
و نخی که دور انگشت میانی‌ات پیچیده ای

بی تو
همه کلمات درهم و بر هم می‌ریزند
و مرا کنار تل خاک حروف تنها می‌گذارند

از میان تمامی فلزات 
مس سرچشمه بودم 
سرخ سرخ سرخ
در بازار مسگرها
مولوی از سر و صدای مس می رقصید
وقتی چکش ها بر دل من فرود می‌‌آمدند
و صدای تو آجر به آجر
در طاق گنبد جام می‌پیچید
چون کبوتری سفید
که در رنگ آبی می‌پرید.

می‌خواستم بگویم
تو در خواب‌هایم مهربانی
وقتی به سمت تو می‌آیم
دست تو را می‌گیرم و لبخند چشمهایت را
و تو را از آن سمت خیابان
به سمت دریا می‌آورم


#علی_عربی
📘دسته گلی برای تابستان

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

گام می‌نهی به سوی من
با درنگ و بی‌شتاب
گام می‌نهم به سوی تو
آن‌چنان که مومنی به مسجدی و عارفی به خانقاه
در میان جذبه‌ی جلیل
                 لحظه‌های آبیِ برهنه
                                     بی نقاب.
می‌تپد دلم
مثل قلبِ زخم خورده‌ی پرنده‌ای
در غروبِ آفتاب.

#محمدرضا_شفیعی_کدکنی


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4516/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

انار



گیسوان بافته را بازکن
وازمیان آن ها
چند ستاره بردار
که با هوای نفست
می روند میان آهوانی
که هی مبهم تر درسیاهی شب پیش می روند

گیسوان بافته ات را باز کن
وازمیان آن ها
چشمانم را بردار
کویر را عاشق کن
دخترانش را هم
دل هامان به شعر انار خواهد بود.


#علی_میرکازهی
📘این یک سلام عاشقانه است
(گزیده عاشقانه‌های شاعران معاصر)
از نیما تا امروز
به کوشش: #کریم_رجب_زاده/#سیدعلی_میرباذل

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

شکست خورده‌ام از عقل، در مصافِ جنونم
شگفت نیست که آیینه تشنه است به خونم!

به آسمانه شدن فکر می‌کنم به زمانی؛
که هیچ‌سوی زمین نیست، سایه‌های ستونم!

مرا به نام خودت ثبت کن به هیچ، میاندیش
زیان نمی‌کنی، از من نپرس چندم و چونم

من اهل و اهلی این روز و روزگار نبودم
معاصر توأم و از قرینه‌های قرونم!

قبول: زودتر از من رسیده‌ای به رسیدن
و التهاب تماشای توست بُهتِ سکونم

ولی: رسیدن اگر دیدنی‌ست چشم شمایان
ندیده است، من اما رسیده‌ام به درونم!



#محمدعلی_بهمنی
📘شاعر شنیدنی‌ست، انتشارات داریوش ، چاپ چهارم ، ۱۳۹۰

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

از هر چه هست و نيست گذشتم
ولی هنوز
در مرز چشمهای تو گيرم
فقط همين...


با ديدنت زبان دلم بند آمده ست
شاعر شدم که لال نميرم
فقط همين!

#محمدعلی_بهمنی


کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4311/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4205/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

خودش را کشته است
آن که به بلندترین نقطه می‌رود
خودش را صدا می‌زند
و نامش را پرت می‌کند از کوه

اعتراف می‌گیرد از خودش
آن که چراغ را روشن می کند
خاموش می کند
روشن
خاموش
روشن
و خودش را زیر شکنجه لو می‌دهد:
اسم شب شب است
اسم بیداری بیداری
و من که بیدار مانده ام
خواب را به کشتن داده ام!


#محمد_عسکری_ساج

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

https://filmemrooz.com/4187/

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

میدانم شب است
اما من خوابم نمی آيد
البته ديریست که خوابم نمی آيد
نپرس، نمیدانم چرا ...!

گاهی اوقات از آن هزاره های دور
يک چيزهايی می آيد
من می بينمشان، اما ديده نمیشوند
خطوطی شکسته
خطوطی عجيب
مثل فرمانِ جبرئيل به فهمِ فرشته می مانند
بعد... من میروم به فکر
آب از آب تکان نمیخورد!!
اما باد می آید
سَرْ خود و بی سوال می آيد !
پرده را میترساند
میرود... دور میزند از بیراهیِ خويش،
بعد مثل آدمِ غمگينی، نااميد و خسته بَر میگردد
و من هيچ پيغامی برای شبِ بلند ندارم
فقط خوابم نمی آيد
مثل همين حالا
مثل همين امشب...

#سيد‌على_صالحی

کانال: #قطره_محال_اندیش🔻

@ghatremahalandish

Читать полностью…

قطره محال انديش ۲

حميد رستمی🖋۴۸ سالگی سن مرگ نیست، آن هم برای کسی که یک عمر "کودک - پیر" بوده و همواره در بین این دو مسیر چون آونگی حیران در حرکت بوده و هیچگاه جوانی را تجربه نکرده انگار، یک شاعر بالفطره که در زندگی کوتاهش فراز و نشیب زیادی را تجربه کرد و از سکونت در غسالخانه قبرستان گرفته تا چند سال تحصیلات حوزوی را تجربه کرد و آخرش در ایستگاه بازیگری چهره شد و در همان مواجهه نخست با مخاطب "آن" بازیگریش را چنان به رخ کشید که کمتر کسی بتواند فراموشش کند. یک تشخص محض که حتی در نقشی بسیار کوتاه می توانست خود را بشناساند. همچون سریال پرطرفدار آن روزها یعنی گرگها به نقش یک چوپان ستمدیده از حاکم که بر اثر ضربه سیلی شنوایی اش را از دست داده! او به راحتی دیده می‌شد و با ان لهجه و صدای مخصوص به خود شنیده می شد و خود بانی نوعی خاص از تئاتر تلویزیونی مشابه نمونه های غربی می گشت و توانایی آن را داشت که مخاطب را به راحتی پای تلویزیون بنشاند و از سرنوشت الیاس که می‌خواهد الیوت شود با خبر نماید. انگار تمام این اتفاقات پایه‌های فکری شاعری فیلسوف را مستحکم می کردند که حالا در بسیاری از مجامع هنری و ادبی خیلی بیشتر از آنکه با هنر بازیگری اش به یاد آورده شود با شعرهای بشدت عمیق و فلسفی اش شناخته می‌شود که نوعی طنز تلخ مخصوص به خود را هم همواره به همراه داشت که نمی‌توان نمونه مشابهی برایش مثال زد و کتابهای شعری که برخی حتی بیش از ۱۶ بار تجدید چاپ شده‌اند و به چند زبان زنده دنیا ترجمه!
وزن ادبی حسین پناهی دژکوه و جایگاهش در شعر نیمایی امروز ایران به حدی بالاست که همواره دو تا افسوس بزرگ را برای عاشقان شعرهایش به جا گذاشته: افسوس مرگی زودهنگام و اتلاف وقت در برخی پروژه‌های سینمایی و ایفای نقشهای به شدت کوتاه و کم اثر!
انگار هر چقدر که زمانه برای پناهی مرگی آرام و عمری طویل بدهکار مانده، دوستداران شعر هم طلبکارِ چه بسیار اشعاری که سروده نشده‌ هستند و البته نمایشنامه هایی که نوشته نشده اند. او اصلاً شایسته مرگی اینچنین نبود و چند روز در بی خبری جان دادن و کسی خبردار نشدن:
ما بدهکاریم
به کسانی که
صمیمانه ز ما پرسیدند
معذرت می خواهم چندم مرداد است؟
و نگفتیم
چون که مرداد
گور عشق
گل خونرنگ دل ما بوده است!
@filmemrooz_official

Читать полностью…
Subscribe to a channel