foroghfarokhzad | Unsorted

Telegram-канал foroghfarokhzad - 🔸فروغ_فرخزاد🔸

41138

ادرس پیج اینستاگرام 👇 https://www.instagram.com/foroghfarokhzad_official/ ادمین: @Forogh_admn تبلیغات: @yasharabdolmaleki59 @Forogh_admn ارتباط باما: @Moaz7777 ️کانالای دیگرمون👇 "عاشقانه ها" @asheghanehas سایه روشن @Lighting

Subscribe to a channel

🔸فروغ_فرخزاد🔸

ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
ایمان بیاوریم به ویرانه های باغ های تخیل
به داس های واژگون شده ی بیکار
و دانه های زندانی .
نگاه کن که چه برفی میبارد....
شاید حقیقت آن دو دست جوان بود ، آن دو دست جوان
که زیر بارش یکریز برف مدفون شد
و سال دیگر ، وقتی بهار
با آسمان پشت پنجره همخوابه میشود
و در تنش فوران میکنند
فواره های سبز ساقه های سبک بار
شکوفه خواهد داد ای یار ، ای یگانه ترین یار
#فروغ_فرخزاد

•  @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

زندگی شاید طفلی‌ست که از مدرسه بر می‌گردد
زندگی شايد افروختن سيگاری باشد، در فاصله‌ی رخوتناک دو همآغوشی
يا عبور گيج رهگذري باشد 
زندگی شاید عبور گیج رهگذری باشد
که کلاه از سر بر می‌دارد
و به یک رهگذر دیگر با لبخندی بی معنی می گوید: "صبح بخیر"

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

قطعه شاید در خواب
تقدیم به شما
لینک دریافت:
https://soundcloud.com/ali-darabifar/shayad-dar-khaab

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

همهٔ هستی من آیهٔ تاریکیست
که ترا در خود تکرارکنان
به سحرگاه شگفتن‌ها و رستن‌های ابدی خواهد برد
من در این آیه ترا آه کشیدم آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم

#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

چه گریزیست ز من؟
چه شتابیست به راه؟
به چه خواهی بردن
در شبی این همه تاریک پناه؟

مرمرین پله آن غرفه عاج
ای دریغا که ز ما بس دور است
لحظه‌ها را دریاب
چشم فردا کور است

نه چراغیست در آن پایان
هر چه از دور نمایانست
شاید آن نقطه نورانی
چشم گرگان بیابانست

می‌ فرومانده به جام
سر به سجاده نهادن تا کی
او در اینجاست نهان
می‌درخشد در می

گر بهم آویزیم
ما دو سرگشته تنها، چون موج
به پناهی که تو می‌جویی، خواهیم رسید
اندر آن لحظه جادویی اوج.


#ظلمت
#فروغ_فرخ‌زاد
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

من گل پژمرده‌ای هستم
چشم‌هایم چشمه خشک کویر غم
تشنه یک بوسه خورشید
تشنه یک قطره شبنم

#فروغ_فرخزاد
بخشی از شعر تشنه
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

«همین‌جوری دو تا نگاه در هم گره می‌خورد و آدم دیگر نمی‌تواند در بدن خودش زندگی کند، می‌خواهد پر بکشد.»

سال بلوا_عباس معروفی
@ree_gram

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

تُ که نازنده بالا دلربایی

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

افسوس! ما خوشبخت و آرامیم
افسوس! ما دلتنگ و خاموشیم

خوشبخت، زیرا دوست می داریم
دلتنگ، زیرا عشق نفرینیست!

#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

نگه دگر به سوی من چه می کنی ؟
چو در بر رقیب من نشسته ای
به حیرتم که بعد از آن فربیها
تو هم پی فریب من نشسته ای


به چشم خویش دیدم آن شب ای خدا
که جام خود به جام دیگری زدی
چو فال حافظ آن میانه باز شد
تو فال خود به نام دیگری زدی


برو ... برو ... به سوی او ، مرا چه غم
تو آفتابی ... او زمین ... من آسمان
بر او بتاب ز آنکه من نشسته ام
به ناز روی شانهٔ ستارگان


بر او بتاب زآنکه گریه می کند
در این میانه قلب من به حال او
کمال عشق باشد این گذشتها
دل تو مال من ، تن تو مال او


تو که مرا به پرده ها کشیده ای
چگونه ره نبرده ای به راز من ؟
گذشتم از تن تو زآنکه در جهان
تنی نبود مقصد نیاز من


اگر بسویت این چنین دویده ام
به عشق عاشقم نه بر وصال تو
به ظلمت شبان بی فروغ من
خیال عشق خوشتر از خیال تو


کنون که در کنار او نشسته ای
تو و شراب و دولتِ وصال او !
گذشته رفت و آن فسانه کهنه شد
تن تو ماند و عشق ِبی زوال او

فروغ فرخزاد
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

دستهای دیوانه
Listen on spotify / soundcloud
@Mohammad_Darabifar

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

🔸شعر در برابر خدا _فروغ فرخزاد از دفتر شعر اسیر 🔸

احمد ظاهر در اوج سرکوبگری شوروی این سطر ها را خواند .از فروغ فرخزاد که آن زمان برای مردمان آسیای مرکزی کلامی سیاسی بود .فروغ هم برای زنان آن منطقه اتفاق مهمی بود .زنی جسور که سربلند کرده بود و از پنجره ی نگاه خودش مینوشت که دهان و زبان بسیاری از زنان بود .شاعری که دست کم چند دهه از هم نسل های خودش جلوتر بود.احمد ظاهر پیش از ورود ارتش شوروی به خاک افغانستان کشته شد .اما او کار خودش را کرده بود ‌هنرمند و روشنفکر واقعی اینچنین است .تمام پیکر تاریکی و استبداد را می نگرد و زخم ها و ضعف هایش را را پیدا میکند و دست بر آن میگذارد و با روشنایی و انسانیت .هنرمند کارش روشنگری است .سال ها بعد هم وقتی طالبات به قدرت رسید مزار احمد ظاهر را منفجر کرد با خودم گفتم چقدر صدای او و روشنایی اش ب سینه ی استبداد نفوذ کرده که اینچنین به درد امد .همان کاری که کلام شاملو کرده است که هنوز سنگ مزارش را می شکنند

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

خورشيد خنده كرد
و ز امواج خنده اش 
بر چهر روز روشني دلكشي دويد 

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

«بهشت را باور کرده‌ام
همین‌جا
در رگ‌های اندوهم.»

- شهرام شیدایی.
@Ali_Darabifar

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

من می خواهم زندگی ام بگذرد .من زندگی می کنم برای این که زودتر این بار را به مقصد برسانم نه برای این که زندگی را دوست دارم ."پرویز "حرف های من نباید تو را ناراحت کند .امشب خیلی دیوانه هستم .مدت زیادی گریه کردم .نمی دانم چرا فقط یادم هست که گریه کردم و اگر گریه نمی کردم خفه می شدم .تنهایی روح مرا هیچ چیز جبران نمی کند .مثل یک ظرف خالی هستم و توی مرداب ها دنبال جواهر می گردم .پرویز نمی دانم برایت چه بنویسم کاش می توانستم مثل ادم های دیگر خودم را در ابتذال زندگی گم کنم .کاش لباس تازه یا یک محیط گرم خانوادگی و یا یک غذای مطبوع می توانست شادمانی را در لبخند من زنده کند .کاش رقصیدن دیگران می توانست مرا فریب بدهد و به صحنه های رقص و بی خبری و عیاشی بکشاند …آخ تو نمی دانی من چقدر بدبخت هستم .من در زندگی دنبال فریب تازه ای می گردم ولی افسوس که دیگر نمی توانم خودم را گول بزنم. من خیلی تنها هستم

@foroghfarokhzad

از نامه های فروغ به پرویز شاپور

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

رقص در انزوای کلمات

https://t.me/joinchat/AAAAAElZrGUBSGRwNlC3IQ

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

«در این بازیگرخانه‌ی بزرگ دنیا هر کسی یک جور بازی می‌کند تا هنگام مرگ‌اش برسد.»

-صادق هدایت زنده به گور

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

کسی می آید
کسی می آید
کسی دیگر
کسی بهتر
کسی که مثل هیچکس نیست

فروغ_فرخزاد

@foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸



درون چشمانت خواهم آرمید
چون میهنی که نزدیک و دور
دوستش می‌داشته‌ایم...


اینجا شعرها رو از شاعرانی مثل سعدی، مولانا، ابتهاج، فروغ، شاملو و .... گلچین و تقدیم نگاه زیباتون می‌کنیم. امید که دوست داشته باشید.

♡♡ @missing158 ♡♡

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

⭕️سلام دوستان یه کانال زدم با مدیریت خودم برای خرید و فروش آیتم های نو دست دوم
اگه دوس داشتید عضو شید
@Stockwear20

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

تو از میان نارون‌ها، گنجشک‌های عاشق را
به صبح پنجره دعوت می‌کردی
وقتی که شب مکرر می‌شد
وقتی که شب تمام نمی‌شد
تو از میان نارون‌ها، گنجشک‌های عاشق را
به صبح پنجره دعوت می‌کردی.

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

@ree_gram

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

من گل پژمرده‌ای هستم
چشم‌هایم چشمه خشک کویر غم
تشنه یک بوسه خورشید
تشنه یک قطره شبنم

#فروغ_فرخزاد
بخشی از شعر تشنه
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

أَحِبيني بَعیداً عَنْ بِلاد القَهْر والکَبْت، بَعیداً عَنْ مدینتنا التی شَبِعَتْ مِن الموْت، بَعیداً عَنْ تعصُّبها...

دوستم داشته باش، به دور از سرزمینِ رنج و سرکوب، به دور از شهرمان که از مرگ سیراب شد، به دور از نابرابری‌هایش...

-نامه ها، نزار قبانی
@ree_gram

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

افسوس!
من با تمام خاطره هایم
از خون، که جز حماسه ی خونین نمی سرود
و از غرور، غروری که هیچگاه
خود را چنین حقیر نمی زیست
در انتهای فرصت خود ایستاده ام
و گوش می کنم:
نه صدایی!
و خیره می شوم:
نه ز یک برگ جنبشی!
و نام من که نفس آن همه پاکی بود
دیگر غبار مقبره ها را هم بر هم نمی زند.

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

پیشانی ار،زداغ گناهی سیه شود
بهتر،ز داغ نماز از سر ریا
نام خدا نبردن از ان به که زیرلب
بهر فریب خلق بگویی خدا،خدا

#فروغ_فرخزاد
• @forooghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

افسوس!
من با تمام خاطره هایم
از خون، که جز حماسه ی خونین نمی سرود
و از غرور، غروری که هیچگاه
خود را چنین حقیر نمی زیست
در انتهای فرصت خود ایستاده ام
و گوش می کنم:
نه صدایی!
و خیره می شوم:
نه ز یک برگ جنبشی!
و نام من که نفس آن همه پاکی بود
دیگر غبار مقبره ها را هم بر هم نمی زند.
...
افسوس!
من مرده ام
و شب هنوز هم
گوئی ادامه ی همان شب بیهوده است..!

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

خواهر کوچک عزیزم ناکتا!
می خواهی بدانی چه می کنم؟ سدی که در مقابل اشکها کشیده شده بود دوباره شکست. نمیدانم این سیل مرا به کجا بغلتاند. عالیه از این غلتیدن منعم میکند. ولی در این گونه مواقع کسی می تواند بر طبیعت استیلا داشته باشد؟
من ابرم؛ کار ِابر ، باریدن است.

-نامه نیما یوشیج به خواهرش ناکتا، شهریور ۱۳۱۶
@ree_gram

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…
Subscribe to a channel