🔸فروغ_فرخزاد🔸

10 May 2025 20:19

سلام بر مادرم ، اولین وطن و آخرین تبعیدگاه
_محمود درویش

🔸فروغ_فرخزاد🔸

06 May 2025 14:44

«راستی اگر ترا در این دنیا پیدا نکرده بودم چه می‌کردم؟ حتما می‌مردم. خودم را می‌کشتم. هرچند که با تو هیچ‌چیز جز عشق کامل نبود اما همین کافی بود. همین که می‌دانستم که تنم درد تنت را دارد نه میل تنت را. همین که با تو انگار در چاه فرو می‌رفتم و به مرکز زمین می‌رسیدم. همین که با تو انگار می‌مردم و از شکل می‌افتادم. همین برایم کافی بود.»

از نامه‌های فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان.
• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

04 May 2025 17:57

پرويز من...
فراموش نكن كه من نمي‌توانم تو را فراموش كنم اين به منزله‌ي حكم مرگ من است هنوز
خاطره‌ي شيرين آخرين شبي كه با هم به سينما رفته بوديم در روح من باقي‌مانده و من گهگاه با به ياد آوردن
تو و صحبت‌هاي تو همه‌ي رنج‌ها و غم‌هايم را فراموش مي‌كنم و براي يك لحظه‌ي كوتاه خودم را خوشبخت
مي‌يابم كاش آن شب‌ها تجديد شود و ما بتوانيم در كنار هم زندگي سعادتمندانه‌اي تشكيل دهيم.
پرويز من...
تو بايد به هر وسيله‌اي شده با مامانم صحبت كني من براي اين كار بهتر ديدم كه پنجشنبه يا
جمعه بليت سينما بگيرم و براي تو هم بفرستم و تو در آنجا با مادرم آن‌طور كه من مي‌خواهم صحبت كني...

#فروغ_فرخزاد
"از نامه‌های فروغ به پرویز شاپور"

• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

26 April 2025 20:27

«حال من بد نیست و یعنی هیچ جای بدنم درد نمیکند؛ ولی اگر بخواهی حالم را عمیق‌تر جویا شوی باید به تو بگویم که به‌هیچ‌وجه از زندگی خوشم نمی‌آید.»

#فروغ_فرخزاد.
• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

22 April 2025 22:29

بیش از اینها ، آه ، آری
بیش از اینها می توان خاموش ماند

#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

20 April 2025 17:19

ما از نفوذ سایه‌های‌ شک در
باغهای بوسه‌هامان رنگ می‌بازیم
ما در تمام میهمانی‌های قصر ِنور
از وحشت آوار می‌لرزیم ...

#فروغ_فرخزاد

•  @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

18 April 2025 16:29

🎶 گاهی یه قطعهٔ موسیقی که مثل شعله می‌سوزه، 
📖 گاهی یه تکه از ادبیات که مثل زمزمه‌ای در تاریکی می‌پیچه، 
📝 و گاهی یه یادداشت شخصی که مثل صدای قلب، خام و بی‌پرده می‌تپه.

دیونیسوس، خونه‌ی توئه
🪷🪷


📱 /channel/tosurvivemus

🔸فروغ_فرخزاد🔸

15 April 2025 21:50

می‌توان بر جای باقی ماند
در کنار پرده،
اما کور، اما کر

فروغ فرخزاد

• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

11 April 2025 11:19

و دختری‌ كه گونه‌هايش را
با برگ‌های‌ شمعدانی‌ رنگ می‌زد
آه
اكنون زنی‌ تنهاست
اكنون زنی‌ تنهاست . . .

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

10 April 2025 08:24

بسکه لبریزم از تو
می‌خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایه ی
تو آویزم

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

07 April 2025 12:04

وای از آن دمی که بی خبر زمن
برکشی تو رخت خویش ازین دیار
#فروغ_فرخزاد


• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

06 April 2025 22:21

دوستانی که اهل موسیقی هستند
و از ادبیات و هنر لذت می‌برن

پیشنهاد می‌کنم این کانال رو از دست ندین

خیلی وایب خوبی داره

🔸فروغ_فرخزاد🔸

06 April 2025 22:20

صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسیده‌ام
به کهکشان، به بیکران، به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسه‌ات...

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

02 April 2025 19:55

.. میان این همه آدمهای جورواجور آن قدر احساس تنهایی می کنم

که گاهی گلویم می خواهد از بغض پاره شود ...

حس خارج از جریان بودن دارد خفه ام می کند.

کاش در جای دیگری به دنیا آمده بودم،

جایی نزدیک به مرکز حرکات و جنبشهای زنده،

افسوس که همه عمرم و همه توانایی هایم را باید فقط و فقط به علت

عشق به خاک و دلبستگی به خاطره ها در بیغوله ای که پر از مرگ

و حقارت و بیهودگی است تلف کنم، همچنان که تا به حال کرده ام.

وقتی تفاوت را می بینم و این جریان زنده هوشیار را که با چه نیرویی پیش می رود

و شوق به آفریدن و ساختن را تلقین و بیدار می کند،

مغزم پر از سیاهی و ناامیدی می شود و دلم می خواهد بمیرم، بمیرم

و  دیگر قدم به تالار فارابی نگذارم

و آن مجله پرت پست پنج ریالی را نبینم.

@foroghfarokhzad

از نامه های #فروغ_فرخزاد به "ابراهیم گلستان"

🔸فروغ_فرخزاد🔸

31 March 2025 18:38

از زمانِ داروین، عموما بر این باور بوده‌اند که انسان از نسلِ میمون است، اما این موضوع با لحاظ کردنِ برخی جوانبِ تاریخ و اجتماعِ معاصر، و در نظر گرفتنِ انیشتین، فروید، بمبِ هیدروژنی، خوزه آلمایو، دیکتاتوری‌ها، اتاق‌های گاز و اعدام‌های دسته جمعی، ادعایی مُهمل به نظر می‌رسد و صرفا ادعایی است در جهتِ بی‌حیثیت کردنِ میمون‌ها و امیدِ واهی بستن به نوعِ بشر...

رومن گاری، ستاره خواران

🔸فروغ_فرخزاد🔸

10 May 2025 14:33

با شناختی که بنده از آخوندها پیدا کردم،
بهشت اگر واقعا وجود داشت,
هیچ آخوندی امکان نداشت لو بده چنین
جایی وجود داره
چه برسه بخواد ملت رو به زور ببره!

#فریدون_فرخزاد

@foroghfarokhzad

🔸فروغ_فرخزاد🔸

05 May 2025 20:05

#درد_تاریکیست_درد_خواستن
رفتن و بیهوده خود را کاستن
آه ، ای با جان من آمیخته
ای مرا از گور من انگیخته
آه ، ای روشن طلوع بی غروب
آفتاب سرزمین های جنوب
آه ، می خواهم که برخیزم ز جای
همچو ابری اشک ریزم هایهای
ای نگاهت لای لایی سِحربار
گاهوار ِ کودکان بی قرار
ای نفسهایت نسیم نیمخواب
شسته از من لرزه های اضطراب
خفته در لبخند فرداهای من
رفته تا اعماق دنیاهای من

#فروغ_فرخزاد

🔸فروغ_فرخزاد🔸

01 May 2025 22:18

محو شد در جنگل انبوه تاریکی ،چون رگ نوری طنین آشنای من قطره اشکی هم نیفشاند آسمان تار از نگاه خسته ابری به پای من ،‌من گل پژمرده‌ای هستم
چشم‌هایم چشمه خشک کویر غم
تشنه یک بوسه خورشید
تشنه یک قطره شبنم.

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

26 April 2025 06:33

خفته بوديم و شعاع آفتاب
بر سراپامان به نرمی می‌خزيد
روی کاشی‌های ايوان دست نور
سايه‌هامان را شتابان می‌کشيد

موج رنگين افق پايان نداشت
آسمان از عطر روز آکنده بود
گرد ما گویی حرير ابرها
پرده‌ای نيلوفری افکنده بود

دوستت دارم خموش و خسته جان
باز هم لغزيد بر لب‌های من
ليک گویی در سکوت نيم‌روز
گم شد از بی‌حاصلی آوای من

ناله کردم: آفتاب... ای آفتاب
بر گل خشکيده‌ای ديگر متاب
تشنه‌لب بوديم و او ما را فريفت
در کوير زندگانی چون سراب

در خطوط چهره‌اش ناگه خزيد
سايه‌های حسرت پنهان او
چنگ زد خورشيد بر گيسوی من
آسمان لغزيد در چشمان او

آه... کاش آن لحظه پايانی نداشت
در غم هم محو و رسوا می‌شديم
کاش با خورشيد می‌آميختيم
کاش همرنگ افق‌ها می‌شديم.

#فروغ_فرخزاد
@foroghfarokhzad

🔸فروغ_فرخزاد🔸

22 April 2025 22:28

کز غمش به جان دارم حال آن پیر کنعانی....
@ree_gram

🔸فروغ_فرخزاد🔸

18 April 2025 17:12

دوستانی که اهل موسیقی هستند
و از ادبیات و هنر لذت می‌برن

پیشنهاد می‌کنم این کانال رو از دست ندین

خیلی وایب خوبی داره

🔸فروغ_فرخزاد🔸

16 April 2025 11:25

مستند خواب ابریشم
کاری از ناهید رضایی
۱۳۸۱_۸۲

• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

11 April 2025 17:16

دیر آمدی و دامنم از کف رفت
دیر آمدی و غرق گنه گشتم
از تند باد ذلت و بدنامی
افسردم و چو شمع تبه گشتم

#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

11 April 2025 11:19

باید همه‌چی را فراموش کنم، حتی خودم را تا خوابم ببره. اما پیش از فراموشی چه هستم؟ وقتی که همه‌چی را فراموش کردم چه نیستم؟ من درست نمی‌دونم کی هستم... نمی‌دونم... همه‌اش من... من!
این من صاحب‌مرده!

#صادق_هدایت

• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

10 April 2025 08:24

حس می کنم که عمرم را باخته ام و خیلی کمتر از آنچه که در بیست و هفت سالگی باید بدانم میدانم.
شاید علتش این است که هرگز زندگی روشنی نداشته ام. آن عشق و ازدواج مضحک در شانزده سالگی پایه های زندگی آینده ی مرا متزلزل کرد.
من هرگز در زندگی راهنمایی نداشته ام. کسی مرا تربیت فکری و روحی نکرده است. هرچه دارم از خودم دارم و هر چه ندارم تمام آن چیزهایی است که می توانستم داشته باشم اما کجروی ها و خودنشناختن ها و بن بست های زندگی نگذاشته است که به آنها برسم. می خواهم شروع کنم.

بدیهای من به خاطر بدی کردن نیست، به خاطر احساس شدید خوبی های بی حاصل است

قسمتهایی نامه ی فروغ_فرخزاد به ابراهیم گلستان
• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

07 April 2025 10:03

شب خامُش است و در بر من نالد
او خسته جان ز شدت بیماری
بر اضطراب و وحشت من خندد
تک ضربه های ساعت دیواری

#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

06 April 2025 22:21

🎭🎸 دیونیسوس؛ هرج‌ومرجی که آزادی می‌آفریند! 

اینجا صرفاً یه کانال موسیقی نیست، یه میکده‌س برای جنون روشن. جایی که صداها و کلمات، مثل یه شراب کهنه، ذهنت رو از بند آزاد می‌کنن. 

🎶 گاهی یه قطعهٔ راک که مثل شعله می‌سوزه، 
📖 گاهی یه تکه از ادبیات که مثل زمزمه‌ای در تاریکی می‌پیچه، 
📝 و گاهی یه یادداشت شخصی که مثل صدای قلب، خام و بی‌پرده می‌تپه.

دیونیسوس، خونه‌ی توئه
🪷🪷


📱 /channel/tosurvivemus

🔸فروغ_فرخزاد🔸

06 April 2025 09:33

ما از نفوذ سایه‌های‌ شک در
باغهای بوسه‌هامان رنگ می‌بازیم
ما در تمام میهمانی‌های قصر ِنور
از وحشت آوار می‌لرزیم ...

#فروغ_فرخزاد

•  @foroghfarokhzad •

🔸فروغ_فرخزاد🔸

31 March 2025 18:38

چنلی با بهترین تکه های کتاب از دل ادبیات و فلسفه ✨

🔸فروغ_فرخزاد🔸

31 March 2025 18:38

از خودم شرمنده شدم وقتی فهمیدم زندگی یک جشن بالماسکه بود در حالی که من با چهره ی واقعی ام در آن شرکت کرده بودم.

فرانتس کافکا