foroghfarokhzad | Unsorted

Telegram-канал foroghfarokhzad - 🔸فروغ_فرخزاد🔸

41138

ادرس پیج اینستاگرام 👇 https://www.instagram.com/foroghfarokhzad_official/ ادمین: @Forogh_admn تبلیغات: @yasharabdolmaleki59 @Forogh_admn ارتباط باما: @Moaz7777 ️کانالای دیگرمون👇 "عاشقانه ها" @asheghanehas سایه روشن @Lighting

Subscribe to a channel

🔸فروغ_فرخزاد🔸

ز آن نامه ای که دادی و زان شکوه های تلخ
تا نیمه شب به یاد تو چشمم نخفته است
ای مایهٔ امید من ، ای تکیه گاه دور
هرگز مرنج از آنچه به شعرم نهفته است


شاید نبوده قدرت آنم که در سکوت
احساس قلب کوچک خود را نهان کنم
بگذار تا ترانهٔ من رازگو شود
بگذار آنچه را که نهفتم عیان کنم


تا بر گذشته می نگرم ، عشق خویش را
چون آفتاب گمشده می آورم به یاد
می نالم از دلی که به خون غرقه گشته است
این شعر ، غیر رنجش یارم به من چه داد


این درد را چگونه توانم نهان کنم
آندم که قلبم از تو به سختی رمیده است
این شعر ها که روح تو را رنج داده است
فریادهای یک دل محنت کشیده است


گفتم قفس ، ولی چه بگویم که پیش از این
آگاهی از دو رویی مردم مرا نبود
دردا که این جهان فریبای نقشباز
با جلوه و جلای خود آخر مرا ربود


اکنون منم که خسته ز دام فریب و مکر
بار دگر به کنج قفس رو نموده ام
بگشای در که در همه دوران عمر خویش
جز پشت میله های قفس خوش نبوده ام


پای مرا دوباره به زنجیرها ببند
تا فتنه و فریب ز جایم نیفکند
تا دست آهنین هوسهای رنگ رنگ
بندی دگر دوباره به پایم نیفکند

#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

می‌توان بر جای باقی ماند
در کنار پرده،
اما کور، اما کر

فروغ فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

فروغ بر سر سفره ی هفت سین

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

لای لای ای پسر کوچک من...
دیده بربند که شب آمده است....
دیده بربند که این دیو سیه
خون به کف...خنده به لب آمده است..

@foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

‏بگذار کسی دوستت داشته باشد. با تو ام! داری پیر می‌شوی.

‏آتیلا ایلهان
@ree_gram

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

درگذشت پر شتاب لحظه‌های سرد
چشم‌های وحشی تو در سکوت خویش
گرد من دیوار می‌سازد
می‌گریزم از تو در بیراهه‌های راه

#فروغ_فرخزاد

@foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

🎭🎸 دیونیسوس؛ هرج‌ومرجی که آزادی می‌آفریند! 

اینجا صرفاً یه کانال موسیقی نیست، یه میکده‌س برای جنون روشن. جایی که صداها و کلمات، مثل یه شراب کهنه، ذهنت رو از بند آزاد می‌کنن. 

🎶 گاهی یه قطعهٔ راک که مثل شعله می‌سوزه، 
📖 گاهی یه تکه از ادبیات که مثل زمزمه‌ای در تاریکی می‌پیچه، 
📝 و گاهی یه یادداشت شخصی که مثل صدای قلب، خام و بی‌پرده می‌تپه.

دیونیسوس، خونه‌ی توئه
🪷🪷


📱 /channel/tosurvivemus

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

آرزوی من آزادی زنان ایران و تساوی حقوق آن ها با مردان است. من به رنج هایی که خواهرانم در این مملکت در اثر بی عدالتی های مردان می برند، کاملا واقفم و نیمی از هنرم را برای تجسم دردها و آلام آن ها به کار می برم. آرزوی من ایجاد یک محیط مساعد برای فعالیت های علمی و هنری و اجتماعی بانوان است. آرزو دارم مردان ایرانی از خود پرستی دست بکشند و به زن ها اجازه دهند تا استعداد و ذوق خودشان را ظاهر سازند ... 

متن کامل نامه "فروغ فرخزاد" در مجله امید ایران ١٣٣٣
• @foroghfarokhzad
8 مارس روز جهانی زنان

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

بی‌هدفی مرا می‌کشد، سن من دیگر سن تماشا نیست. از لباس خریدن بدم می‌آید. از امتحانِ کفش، امتحان پیراهن، امتحان وسایل آرایش نفرت دارم. فقط فکرش را می‌کنم اما وقتی عملاً باید تصمیم بگیرم به حالت مرگ می‌افتم.
از یک تا ۱۱ شب همینطور توی خیابان‌ها راه رفتم. می‌خواستم خرید کنم اما هیچ چیز نخریدم. این بیماری تردید دارد مرا خفه می‌کند.

#فروغ_فرخزاد
نامه به ابراهیم گلستان
۲۴ مه ۱۹۶۶
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

در آنجا ، بر فراز قلهٔ کوه
دو پایم خسته از رنج دویدن
به خود گفتم که در این اوج دیگر
صدایم را خدا خواهد شنیدن


به سوی ابرهای تیره پر زد
نگاه روشن امّیدوارم
ز دل فریاد کردم کای خداوند
من او را دوست دارم ، دوست دارم


صدایم رفت تا اعماق ظلمت
به هم زد خواب شوم اختران را
غبار آلوده و بی تاب کوبید
در زرین قصر آسمان را


ملائک با هزاران دست کوچک
کلون سختِ سنگین را کشیدند
ز طوفان صدای بی شکیبم
به خود لرزیده ، در ابری خزیدند


ستونها همچو ماران پیچ در پیچ
درختان در مه سبزی شناور
صدایم پیکرش را شستشو داد
ز خاک ره ، درون ِ حوض کوثر


خدا در خواب رویابار خود بود
به زیر پلکها پنهان نگاهش
صدایم رفت و با اندوه نالید
میان پرده های خوابگاهش


ولی آن پلکهای نقره آلود
دریغا تا سحر گه بسته بودند
سبک چون گوش ماهی های ساحل
به روی دیده اش بنشسته بودند


صدا صد بار نومیدانه برخاست
که عاصی گردد و بر وی بتازد
صدا می خواست تا با پنجهٔ خشم
حریر خواب او را پاره سازد


صدا فریاد می زد از سر درد
به هم کی ریزد این خواب طلایی ؟
من اینجا تشنهٔ یک جرعهٔ مهر
تو آنجا خفته بر تخت خدایی


مگر چندان تواند اوج گیرد
صدایی دردمند و محنت آلود ؟
چو صبح تازه از ره باز آمد
صدایم از (صدا) دیگر تهی بود


ولی اینجا به سوی آسمانهاست
هنوز این دیدهٔ امّیدوارم
خدایا این صدا را می شناسی ؟
من او را دوست دارم ، دوست دارم

#فروغ_فرخزاد
شعر:صدا
دفتر شعر عصیان
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

دوستداران فروغ از دست ندید

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
دلِ بیمار شد از دست، رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم

حافظ شیرازی

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

همهٔ هستی من آیهٔ تاریکیست
که ترا در خود تکرارکنان
به سحرگاه شگفتن‌ها و رستن‌های ابدی خواهد برد
من در این آیه ترا آه کشیدم آه
من در این آیه ترا
به درخت و آب و آتش پیوند زدم

#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

ما حقیقت را در باغچه پیدا کردیم
در نگاه شرم آگین گلی گمنام
و بقا را در یک لحظه ی نامحدود
که دو خورشید به هم خیره شدند...


فروغ فرخزاد
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

میدونی فروغ یجا خیلی قشنگ میگه :
کاش ما آن دو پرستو بودیم
که همه عمر سفر می‌کردیم
از بهاری به بهار دیگر


#فروغ_فرخزاد

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

چیزهایی هست که هر چه هم که نخواهیشان ببینی باز می‌آیند،
باز سنگین و بی‌رحم می‌آیند و خود را روی تو می‌افکنند
و گرد تو را می‌گیرند و توی چشم و جانت می‌روند
و همهٔ وجودت را پر می‌کنند و آن را می‌ربایند که دیگر تو نمی‌مانی،
که دیگر تو نمانده‌ای که آن‌ها را بخواهی یا نخواهی.
آن‌ها تو را از خودت بیرون رانده‌اند و جایت را گرفته‌اند و خود تو شده‌اند. 
دیگر تو نیستی که درد را حس کنی... تو خود درد شده‌ای ...

@foroghfarokhzad

آذر ماه آخر پاییز
ابراهیم گلستان

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

👆👆قسمتی از رمان عقربه های خاموش با صدای سارا حیدر زاده

@shearforough

رمانِ عقربه های خاموش
چند صفحه ی اول
نویسنده مهدی خسروی

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

باز در چهرهٔ
خاموش خیال
خنده زد چشم گناه آموزت
باز من ماندم و
در غربت دل
حسرت بوسهٔ هستی سوزت


#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

دوستانی که اهل موسیقی هستند
و از ادبیات و هنر لذت می‌برن

پیشنهاد می‌کنم این کانال رو از دست ندین

خیلی وایب خوبی داره

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

صدای تو
صدای بال برفی فرشتگان
نگاه کن که من کجا رسیده‌ام
به کهکشان، به بیکران، به جاودان
کنون که آمدیم تا به اوجها
مرا بشوی با شراب موجها
مرا بپیچ در حریر بوسه‌ات...

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

در ظلمت آن اتاقک خاموش
بیچاره و منتظر نمی مانم
هر لحظه نظر به در نمی دوزم
وام آه نهان به لب نمی رانم
 
#فروغ_فرخزاد
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

@ree_gram

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

تو در چشم من همچو موجی
خروشنده و سرکش و ناشکیبا
که هر لحظه ات می کشاند به سویی
نسیم هزار آرزوی فریبا


تو موجی
تو موجی و دریای حسرت مکانت
پریشانِ رنگین افقهای فردا
نگاه مه آلودهٔ دیدگانت


تو دائم به خود در ستیزی
تو هرگز نداری سکونی
تو دائم ز خود می گریزی
تو آن ابر آشفتهٔ نیلگونی


چه می شد خدا یا ...
چه می شد اگر ساحلی دور بودم ؟
شبی با دو بازوی بُگشودهٔ خود
تو را می ربودم ... تو را می ربودم

#فروغ_فرخزاد
شعر : موج
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

کارگاه آنلانِ فروغ‌شناسی

چقدر فروغ فرخزاد را می‌شناسیم؟


مایکل هیلمن (پژوهشگر امریکایی) می‌گوید:
یکی از نقطه امیدهای ما، نسبت به فرهنگ مردمِ ایران، کتابِ شعرِ فروغ فرخزاد است‌.
اگر، ایرانی‌های کنجکاو و با سواد، این کتاب را خوب بفهمند، به لحاظِ فرهنگی، رشدِ قابل توجهی خواهند داشت.

در این کارگاهِ سه جلسه‌‌ای، فروغ می‌خوانیم و از فروغ حرف می‌زنیم.

کارگاه به صورت آنلاین و تماس تصویری گروهی برگزار می‌شود.

مهلت ثبت نام:
جمعه، سوم اسفند ماه.

ثبت‌نام از طریق اینستاگرام:
pooria_pelican
ثبت‌نام از طریق تلگرام:
09378869903

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

من گل پژمرده‌ای هستم
چشم‌هایم چشمه خشک کویر غم
تشنه یک بوسه خورشید
تشنه یک قطره شبنم

#فروغ_فرخزاد
بخشی از شعر تشنه
• @foroghfarokhzad

Читать полностью…

🔸فروغ_فرخزاد🔸

لحظه‌ای
و پس از آن، هیچ.
پشت این پنجره شب دارد می‌لرزد
و زمین دارد
باز می‌ماند از چرخش
پشت این پنجره یک نامعلوم
نگران من و توست...

#فروغ_فرخزاد

• @foroghfarokhzad

Читать полностью…
Subscribe to a channel