🔸کانال اصلی ما🔸 کلاس یازدهم و دوازدعم @clas_11 عضو شین بعدش درخواست انشا بدین👆 ⚪️ لینک کانال: https://t.me/joinchat/AAAAAEJ9T5WrsmrIuQ-Kpg درخواست انشاء t.me/Ali_mute ادمین فعال میخام!!
انشا: برداشت شما از این عکس را بنویسید 📝📝
=======================
"دنیا در دستمان است" جملهای است که مفهومی عمیق و پرمعنی را در خود جای داده است. این جمله ما را به تأمل درباره قدرت و مسئولیتی که بر عهده داریم، دعوت میکند. دنیای ما، این سیاره زیبا و پر رمز و راز، گویی همچون گوهری گرانبها در کف دستانمان جای گرفته است. آیا ما قدردان این امانت الهی هستیم؟ آیا برای حفظ و شکوفایی آن تلاش میکنیم؟
تصور کنید دنیایی را که در دستان ما است، با اقیانوسهای آبی، جنگلهای سرسبز، کوههای بلند و دشتهای وسیع. هر گوشه از این سیاره شگفتانگیز، داستانی از حیات و زیبایی را روایت میکند. اما در میان این شکوه و عظمت، یادآوری مسئولیت ما ضروری است. ما نه تنها مالک این دنیا نیستیم، بلکه نگهبانان و حافظان آنیم. دستهای ما که میتوانند برکت بخشند یا زیانآور باشند، آینده این جهان را رقم میزنند.
دنیا در دستان ماست، اما این به چه معناست؟ این بدان معناست که ما توانایی ساختن و ویران کردن را داریم. انتخاب با ماست: میتوانیم با احترام به طبیعت و بهرهگیری از دانش و خلاقیت، دنیایی زیباتر و پر رونقتر بسازیم. یا اینکه میتوانیم با بیتوجهی و خودخواهی، این گوهری گرانبها را به خطر بیندازیم.
این جمله همچنین ما را به یادآوری میاندازد که زندگی کوتاه است و زمان ما محدود. بنابراین، هر لحظهای که سپری میشود، فرصتی است برای ساختن و کمک کردن. دنیا در دستان ماست، اما سرنوشت آن وابسته به انتخابها و اعمال ماست. بیایید دستانمان را به سوی همدلی، تلاش و امید بلند کنیم و جهانی بهتر برای خود و نسلهای آینده بیافرینیم.
این انشا تنها برگی از دفتر دنیای ماست. دفترچهای که ما هر روز صفحهای از آن را مینویسیم. بیایید نویسنده داستانی باشیم که پر از امید، عشق و شکوه باشد. دنیا در دستان ماست، بیایید آن را گرامی بداریم.
کانال
در ایتا
https://eitaa.com/eNSHA_KADEE
در تلگرام
/channel/eNSHA_KADE
موضوع انشا:
ضرب المثل درخت هرچه بارش بیشتر شود سرش فروتر می اید
🍃🫧🍃🫧🍃🫧🍃🍃🫧🍃🫧🍃🫧
/channel/eNSHA_KADE
درختی که هرچه بارش بیشتر شود، سرش فروتر میآید، به مانند انسانی است که با کسب دانش و تجربه بیشتر، به جایی میرسد که تواضع و فروتنی را ارزشمندتر از هر چیز دیگری مییابد. درخت پربار در عین حال که میوههایش را در اختیار دیگران میگذارد، به زمین نزدیکتر میشود تا به ما یادآوری کند که انسانهای بزرگ همیشه در جستجوی راههایی برای خدمت به دیگران هستند.
در دل جنگل، درختانی هستند که در سایه آنها گیاهان و حیوانات به آرامش و آرامی میزیند. این درختان با شاخ و برگهای انبوه خود، سایبانی برای موجودات زنده فراهم میکنند. آنها در عین اینکه خود از نور خورشید بهره میبرند، راهی برای دیگران نیز باز میکنند تا از این منابع طبیعی بهرهمند شوند. این درختان به ما نشان میدهند که هرچه بزرگتر و باشکوهتر شویم، باید بیشتر به فکر دیگران باشیم و برایشان فضایی امن فراهم کنیم.
به زبان سادهتر، ضربالمثل "درخت هرچه بارش بیشتر شود سرش فروتر میآید" بیانگر این واقعیت است که انسانهای بزرگ و موفق همیشه در حال یادگیری و خدمت به دیگران هستند. آنها نه تنها از دانستهها و تجربیات خود برای بهتر شدن استفاده میکنند، بلکه به دیگران نیز کمک میکنند تا به رشد و تعالی برسند.
این انشا به ما یاد میدهد که درختان، با تمام بزرگی و عظمتشان، نمادهایی از تواضع و فروتنی هستند و ما نیز باید از آنها درس بگیریم و همواره در جستجوی راههایی برای کمک به دیگران باشیم.
انشا ها و پاور پوینت های درخواستی خود را کامل به ما بسپارید 🤗
/channel/eNSHA_KADE
https://eitaa.com/eNSHA_KADEE
سلام دوستان
ممنون که وقتتون رو دراختیار ما میذارید
هرگونه انشا یا پاور پوینت درخواستی داشتید خوشحال میشم به ایدی زیر پیام بدید 💗😁 🙏
@Writerkomak
برای پاور پوینت هم میتونید به همین ایدی درخواست بدید😉
Читать полностью…موضوع انشا: جانشینی درباره قطره باران
💧🌨💧🌨💧🌨💧🌨💧🌨💧🌨💧
چشمانم را که باز کردم به جز تاریکی و سیاهی مطلق چیز دیگهای را نمیبینم تنها صدای رعد و برق را میشنوم که خوشحال و شادان فریاد میزند آهای دوستانم وقت سرسبزی رسیده است وقت آمدن فصل تازه بهار و بوی سال جدید میآید
باز آماده پریدن به سمت زمین شدهام تا سریعتر خودم را به دوستان همیشگیم برسانم واقعاً که دلم برایشان تنگ شده است
انگار ابرها هم عجله دارند پس با سرعت خودشان را به دیگری میکوبند که البته آزادی من کاملا وابسته به این دعواهای آنهاست
با تکان آخر با شدت به سمت پایین فرود میآیم کمی که میگذرد در بین راه دوستانم را میبینم آنها سلام میگویند و از دیدن هم بسیار خوشنود هستند
خوشنود هستند که میتوانند درخت یا حتی گلی انتظار کشیدهای را سیراب کنند
خوشنود هستند که میتوانند آبهای چشمهها و رودخانههای خشکیده را سرشار از وجود خودشان کنند
یکی دیگر از دوستانم را میبینم که بر روی چتر دخترکی که داخل حیاط میچرخد و آن را بالای سر خود گرفته است تا کمتر خیس شود افتاده است و سریع به سمت پایین چتر سر میخورد و بر روی زمین پخش میشود
آن یکی دوستم را دیدم که آرام بر روی دستان پیرمردی فرود میآید پیرمردی که اعتقاد دارد هنگام بارش باران دعا کند و دستانش را بالا ببرد خداوند خواسته او را حاجت روا میکند چشمانش را بسته و قلباً دعا میکند و از خداوند خواستهای را طلب میکند آرزو کردم خداوند هر آنچه به صلاحش است را بر سر راهش بگذارد
حال نوبت من بود که در این نقطهای از جهان بزرگ خداوند فرود بیایم هر دفعه به خواست خداوند در جا تا جای طبیعتش فرود آمدهام و تجربههای بسیار زیادی داشتم به همین دلیل از تشکر میکنم که بار دیگر میتوانم پاهایم را بر روی زمینش بگذارم
نزدیک میشوم و صداهای آواز خواندن بچههایی را میشنوم بر روی شانه یک نفر افتادم که دست دوستان خود را گرفته و همگی شعر باران نامی را بلند و رسا تکرار میکنند آنها دور هم حلقه زدهاند و از اینکه قطرهها بالاخره خودشان را به ما رساندند بسیار شاداب هستند
آری!
با هر دفعه فرود آمدن ما و بارش ما انگار خورشید افتابی تر آسمان آبیتر رنگها رنگارنگتر و و آدمیان سر زنده شدهاند
خوشبختم که آدمیان هنوز از وجود ما راضی اند و هر سال ما را زیاد از پروردگار مهربان طلب میکند
#قطره #درخواستی #جانشین
#دهم
#یازدهم
#دوازدهم
#هفتم
#هشتم
#نهم
چند نمونه پاورپوینت گذاشته میشود تا بیشتر اشنا شوید
👇👇
انشا :جانشین سازی درخت بلوط
🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃
دوست همیشگی من باز به پهلویم نوک میزند و دوباره مرا از خواب بیدار میکند. چشمانم را باز میکنم و به مستاجران خود سنجابهایی که بلوط را از شاخهایم برمیدارند سلام میکنم آنها هم در جواب میگویند: تو دیرتر از همیشه بیدار شدهای درست میگویند!
هر چقدر سن من بیشتر شود حال و حوصله کمتری به بیدار شدن را دارم اما باز خداوند این لطف را در حقم کرد تا دوباره به زیباییهای او نگاه کنم و از دیدن دوستان خود لذت ببرم.
یکی از دستانم سنگینی میکند. کمی سرم را پایینتر میآورم تا علتش را بیابم اری این صداهای آشنای خوشحالی را میشناسم.انگار آدمیان باز به سراغ من آمدهاند
بچهای با قرض گرفتن یکی از دستان پرتوان و قدیمی ام شروع به تاب بازی کرده است جوری که آزادانه و با سرزندگی موهای خود را باز و رها کرده و با تمام قوایی که دارد خود را تاب میدهد تا به قول خودش دستش را به خدای بزرگ برساند
خانواده دخترک کمی آن طرف در دور سفرهای رنگین با خوراکیهایشان جمع شدهاند و از خاطرات گذشته و برنامههای آیندهشان با همدیگر حرف میزنند و بگو مگو میکنند خلاصه هر دفعه بازی کودکان و خوشحال بودن آدمیان را که زیر سایه بزرگ من آمدهاند را میبینم از اینکه خداوند بخشنده همچین عظمتی پربرکت و مفیدی را که خودش سرچشمه عظمت را به من هدیه داد است شکر میگویم تا سالیان سال این زیباییهای چرخه طبیعت را ببینم و از آن لذت کافی را ببرم
🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳🍃🌳
#جانشین _سازی #درخت_ بلوط
#درخواستی
موضوع درخواستی یکی از اعضا چنل 😍:
نامه ای به وزیر علوم و فناوری جهت بهبود روند کنکور سراسری
💬💫💬💫💬💫💬💫💬💫💬
تاریخ: /. /
آدرس فرستنده:
خیابان X، پلاک Y، شهر Z
آدرس مقصد:
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
خیابان شانزدهم، تهران
موضوع: بررسی و بهبود روند کنکور سراسری
جناب آقای وزیر محترم،
با سلام و احترام،
اینجانب [نام و نام خانوادگی شما]، یکی از داوطلبان کنکور سراسری سال جاری، این نامه را به منظور مطرح کردن مشکلات و چالشهای موجود در روند برگزاری کنکور و ارائه راهکارهای بهبود آن، خدمت شما تقدیم مینمایم.
با تشکر از تلاشهای وزارت علوم در راستای توسعه و ارتقای کیفیت آموزش عالی، لازم میدانم به برخی از مشکلات کنکور اشاره کنم.
با توجه به رقابت سخت بین دوستان و دانش اموزان مادچار استرس زیادی شده ایم که هم باعث ناامیدی خودمان و اضطراب خانواده هایمان شده است
مشکلاتی دیگری چون ترویج فرهنگ رتبه گرایی و مدرک گرایی مافیای کنکور است
همچنین از سخت گرفتن و کلاس های فشرده تست زنی هم میتوان به مشکلات اصلی مسیر کنکور اشاره کرد
با توجه به موارد فوق، پیشنهادات زیر را جهت بهبود روند کنکور ارائه مینمایم:
1. با بالا بردن ظرفیت دانشگاه های دولتی این اطمینان خاطر قبولی را به ما داده تا با اطمینان به هدف موفقیت خود برسیم
2. آسان کردن مطالب برای درک بیشتر ما دانش اموزان برا تست زنی و حل مسئله ها قطعا بیشتر خواهد کرد و ساعت های فشرده برای درس خواندن را طبعا پایین تر میاورد
3.تغییر ندادن قوانین هرساله به ما اضطراب و فشار کمتری از استرس را وارد میکند
امیدوارم که با بررسی این مسائل و اعمال تغییرات لازم، شاهد بهبود وضعیت کنکور باشیم. از توجه و رسیدگی شما سپاسگزارم و منتظر پاسخ شما هستم.
با تشکر و احترام،
[نام و نام خانوادگی]
[شماره تماس]
--- #کنکور #نامه #وزیر _ علوم و فناوری #درخواستی
موضوع :جانشین سازی درباره چشمه
📝
با شنیدن صدای آواز خوشحالی پرندگان دور و اطراف خود به این باور رسیدم که بار دیگری زمستان کلام خداحافظی را گفته و دوباره به مسافرت کوتاه خود رفته است
چشمانم را که باز میکنم به سرسبزی و طبیعت زیبای خداوند نگاهی میاندازم و او را شکر میگویم از اینکه بعد از گذراندن سختیها دوباره به آغوش طبیعت او بازگشتهام
با تمام نیرو و قوایی که داشتم حرکت کردم با حرکت کردن من پرندگان بالهای خود را بر هم زده و به سمت من میآیند تا خود را از تشنگی سیراب کنند
به همه آنها سلام میدهم و میگویم ما باز این فصل سختی را پشت سر گذاشتهایم و خندان به راه خود ادامه دادم ی خاک نم خورده را حس میکنم و خود را به جوانهها و نهالهای درختان سبز نشده و بیرون نیامده خاک میرسانم
میبینم دوستم دوباره بیدار شده است
صدای آفتاب بود که از پشت کوههای استوار آرام آرام سرک میکشید و روزنههای پر امید نورانی خود را به همگان تقدیم میکند و دوباره گرمی او صورتم را نوازش میکند
مستقیم و با سرعت هر آنچه بیشتر به مسیر پر از سنگ و پرشیب خود ادامه میدادم چرا کا ذوق رفتن به مقصد نهایی خود را داشتم تا با دوستان قدیمی و آرام خود ملاقات کنم
نور خورشید برق روی پولکهای ماهیها را به من نشان میدهد با عجله و از دور فریاد زدم دوستان همیشگی من برگشتم
آنها هم با شادی بالا پایین پریدهاند و به من خوش آمد گفتند به سمت آنها پریدم و نفس عمیقی کشیدم
حالا کمی آرام گرفتهام پس به مسیر آمدن خود نگاهی کردم آری باز هم مثل همیشه ارزش تحمل سختی و صبر کردن را داشت تا دوباره این زیبایی های خداوند را زیارت کنم
🖍️📝🖍️📝🖍️📝🖍️📝🖍️📝🖍️
#جانشین_سازی #چشمه #انشا
سلام دوستان
ممنون که وقتتون رو دراختیار ما میذارید
هرگونه انشا درخواستی داشتید خوشحال میشم به ایدی زیر پیام بدید 💗😁 🙏
@pure_mahdiye
موضوع انشا :باران
🌨️☔🌨️☔🌨️☔🌨️☔🌨️☔🌨️
قطرههای باران به صورتم میخورند، بوی خاک نرم خورده را حس میکنم، نفس عمیق میکشم و هوای تازه بارانی را مهمان قلب و روحم میکنم
با صدای رعد و برق چشمانم را باز میکنم و صدای خوشحالی و شادی کودکانی را که دست در دست هم حلقه زدهاند و آواز میخوانند را میشنوم با آواز آنها زیر لب همخوانی میکنم که آرام و ناخواسته لبخندی بر لبهایم مینشیند
از حس خوب قدم زدن و از شنیدن صدای قرچ قرچ برگهای پاییزی درختان لذت میبرم پس دلم نیامد از آن بگذرم پس راه افتادم و به اطراف که نگاه کردم چشمم به پرندهای افتاد که از آب باران جمع شده داخل کاسه پلاستیکی شکسته ای خود را سیراب میکند و زیر لب خدا را شکر میکندو انگار با زبان خود با خدا خویش صحبت میکند
به یاد حرف معلمم افتادم که میگفت:هر آنچه هنگام بارش باران از خدا بخواهید آن را برآورده و زود مستجاب خواهد کرد
پس خدایا عمیقاً از ته دل ازت خواستم که به همه بندههایت سعادت و خوشبختی و از همه مهم تر نعمت سلامتی بدهی
ازت خواستم هر آنچه به صلاحم هست را در سرنوشتم قرار دهی جوری که در آخر
چنان کنی سرنوشت و سرانجام کار که تو خشنود باشی و همه ما رستگار
الهی آمین
سلام دوستان
ممنون که وقتتون رو دراختیار ما میذارید
هرگونه انشا درخواستی داشتید خوشحال میشم به ایدی زیر پیام بدید 💗😁 🙏
@pure_mahdiye
📕📗📙#موضوع انشا:#دوران_کودکی
________
کاش میشد زمان به عقب بازمیگشت، زمانی که با دوستان هم سن خود بدون اینکه هیچ صدمه ای بهم بزنیم یا عقده هایمان را بر سر خالی کنیم بازی میکردم
البته شاید بدون هیچ دلیلی باهم قهر می کردیم اما از قضا چون مهربان و دل نازک بوده ایم، دلمان طاقت نمی آورد و زود باهمدیگر بدون هیچ منتی آشتی می کردیم و مثل قبل باهم خوش میگذراندیم انگار که اصلا هیچ اتفاقی نیافتاده است.
درست برعکس دوران بزرگسالی تمام ظلم ها و بدی ها زود فراموش می شدند و هیچ کینه ای و انتقام گرفتنی یا حتی دل شکستنی هم درکار نبود، پس چرا اینقدر آرزوی بزرگ شدن می کردیم؟
مگر خوشی ها و دورهم بودنامون کمتر شده بود؟
مگر دوستی هایمان کمرنگ شده بود؟
مگر خوشحال و سرحال نبودیم؟
نکند آزادی امان را گرفته بودند که با بزرگ شدن میخواستیم آن را پس بگیریم؟
انگار جواب درستی ندارد و ما فقط میخواستیم هر آنچه از خدا آرزو می کردیم زود برآورده شود، شاید یکی از سادگی های بچگیمان بوده است که فکر می کردیم همه ی آرزوهایمان به صلاح ماست که به دنبال برآورده شدن آن ها بوده ایم
اما در آخر حسرت این را داریم که برای چند دقیقه به آن دوران شیرین سادگی کودکی خودمان برگردیم تا شاید کمی از سختی های دنیای آرزویمان را فراموش کنیم
برای اینکه انشاهای درخواستی شبیه به هم شما توی کلاس تکراری نباشد
ما میتونیم منحصرا براتون بنویسیم📝🖨
کیه که دلش نخواد انشای غیرتکراری داشته باشه؟
@Writerkomak
انشا : (مقایسه خواب با شب امتحان)
=====/channel/eNSHA_KADE
خواب شب امتحان خوابی بسیار دلچسب اما دلهره اور!
شب امتحان شبی پر از استرس و اضطراب، پر از نگرانی که وقتی افتاب سلام میدهد چه در انتظار ماست و قرار است برگه ازمون چه سوالاتی را به ما نشان دهد
مانند خواب که ان هم مشخص نیست که چه رویایی را به ما نشان میدهد
تلخ یا شیرین کابوس یا رویا ممکن است هرکدوم از این ها باشد
گاه انقدر ارام به خواب میرویم که سرحال بیدار میشویم
گاهی کابوس میبینیم و وحشت زده از خواب بیدار میشویم
اما خواب در شب امتحان پدیده ای است دلچسب اما دلهره اور
در ان شب حاظر میشوم کابوس ببینم اما بتوانم برای چند دقیقه چشمانم رو از این مطالب پرحجم تمام نکرده ام ببندم و دل سیر خواب عمیقی را مهمان روح و جسم بی جانم کنم
هرشبی از آزمون به خودم قول دادم که درس هایم را در طول سال بخوانم تا دوباره پر فشار و سنگین مطالعه نکنم. اینجوری هم راحت تر به خواب میرم و هم ازمون را با نتیجه خیلی خوبی به ثمر میرسانم
اما چه بگویم که خواب شب امتحان بسیار دلچسب اما پر از دلهره است
#شب _امتحان #درخواستی
کانال ما در ایتا
https://eitaa.com/eNSHA_KADEE
موضوع درخواستی انشا:
# زندگینامه_ من🫣🍃
/channel/eNSHA_KADE.
زندگی واژه سخت و عجیبی است که در لغتنامه ما وجود دارد زندگی هر کس پر از سختیها و چالشهای ناگهانی است که شخصیت واقعی او را میسازد
گاهی تلخ و سرد میشود و زمان به تنگ میآید عقربههای ساعت تنبل میشوند و آرام حرکت میکنند در این روزهای تلخ بیشتر به رفتارها و خاطرات گذشتهمان فکر میکنیم
گاهی شیرین و گرم میشود و زمان از بند رهایی آزاد و عقربههای تنبل ساعت عجله کنان به حرکت در میآیند و افتاب زود غروب میکند
زندگی من همچون دیگر آدمیان پر از نشیب و سربالایی بود، روزایی که به خود واقعیم نزدیکتر و نزدیک و نزدیکتر میشدم و با واقعیت ذات دنیا آشنا میشدم
در زندگیم فهمیدم قرار نیست همه چیز وفق مراد من پیش برود فهمیدم ادمهای دور و برم زیاد وقت ندارند که نگران حال و احوال من باشند هر کس که وارد زندگی من بشود دیر یا زود بار سفرش را میبندد و با درسهای خوش و ناخوشی که به من داده است از من فاصله و به راه خودش ادامه میدهد
از بچگی آدم مهربانی بودم خوشبختانه یا بدبختانه این عادت بچگی در من هنوز باقی مانده است در این دنیا که روزهای باورنکردنی را به ما نشان میدهد داشتن این صفت میتواند کمی برای شخص ازار دهنده و یا ممکن است یک ضعف به حساب بیاید
جالب است بااین وجود باز هم خورشید طلوع میکند پرندهها آواز میخوانند و باز طبیعت زنده میشود و چرخ زندگی از حرکت باز نمیایستد از این پس میتوان در زندگیمان تصمیم بگیریم که خودمان را باور داشته باشیم و صفتهای خوب جا مانده از دوران بچگیمان را زنده نگه داریم و آنها را پایمال نکنیم تا بسا حتی شده برای لحظهای کوتاه حداقل خودمان از زندگی که داشتیم راضی باشیم و خوشحال و در پایان زندگیمان به این مسیری که گذراندهایم نگاه بکنیم و از ته دل لبخندی بزنیم.. 🙂🫰
#زندگی #زندگی _نامه #انشا #درخواستی
نمونه پاور درخواستی از شما که در حال ساخته 😍
@Writerkomak
سلام دوستان
ممنون که وقتتون رو دراختیار ما میذارید
هرگونه انشا درخواستی داشتید خوشحال میشم به ایدی زیر پیام بدید 💗😁 🙏
@Writerkomak
خبر خوب برای دانشجویان و دانش اموزان
سلام دانشجوی پرتلاش🥹
میدونم سرت شلوغه و زیاد وقت ازادی نداری که بتونی پاور پوینت هایی که استاد ازت کلییی اسلاید خواسته رو کامل انجام بدی 😶
راه حل اینه بسپاریش به کاربلدی که رایگان برات انجام میده
اینجوری هم به کارهای دیگت میرسی هم بدون زحمتی نمره کاملی رو توی کارنامه ات میبینی🤓📝
دانش اموزان هم میتونید با انشاهای درخواستیتون خیال خودتون رو بابت نمره راحت کنید😮💨🫶
/channel/+t_5Zi4VNnYU1N2U8
انشا :#پرواز بدون بال
______
در آسمان تخیلات، پرواز بدون بال را تجربه میکنم. پروازی که نیازی به بالهای فیزیکی ندارد و تنها با نیروی تخیل و آرزوهای ما به اوج میرسد. به یاد دارم زمانی که کودک بودم، چشمهایم را میبستم و در ذهنم از میان ابرها و آسمانها میگذشتم، بدون نیاز به بالهای پرنده یا هواپیما.
به هر سوی جهان مینگریستم و هر گوشهای را که میخواستم، در یک چشم به هم زدن میدیدم. گویی از مرزهای زمان و مکان عبور کرده و در سرزمینهای ناشناخته گام برمیداشتم. در این پرواز، هیچ مانعی برایم وجود نداشت؛ هیچ دیواری نمیتوانست مرا متوقف کند و هیچ درهای نمیتوانست راه مرا ببندد.
در هر گام، شگفتیهای جدیدی را کشف میکردم و از زیباییهای طبیعت به وجد میآمدم. خورشید بر بالای کوهها طلوع میکرد و نورهای طلاییاش را بر رودخانهها و دریاها میپراکند. ستارگان شبانه با چشمک زدنهای خود مرا به سفرهای بین کهکشانی دعوت میکردند.
این پرواز بدون بال، تنها با تخیل و آرزوهایم امکانپذیر بود؛ تخیلی که به من اجازه میداد از زندگی روزمره فراتر بروم و جهانهای جدید را بشناسم. هر بار که به آسمان تخیلات پرواز میکردم، احساس آزادی و بیوزنی مرا فرا میگرفت و از این تجربههای ناب لذت میبردم.
پرواز بدون بال، نمادی از قدرت ذهن و قلب ماست که ما را قادر میسازد تا از هر محدودیتی فراتر برویم و به جاهایی برویم که هرگز حتی در خواب هم نمیتوانستیم تصور کنیم. این پرواز به ما یادآوری میکند که با نیروی تخیل و اراده میتوانیم به هر چیزی دست یابیم و به آرزوهای خود برسیم، حتی اگر بالهای فیزیکی نداشته باشیم.
#پرواز #بال #درخواستی
سلام دوستان
ممنون که وقتتون رو دراختیار ما میذارید
هرگونه انشا درخواستی داشتید خوشحال میشم به ایدی زیر پیام بدید 💗😁 🙏
@pure_mahdiye
دومین انشا با موضوع 💧باران
💙🌨️🌨️💙🌨️🌨️💙🌨️🌨️💙💙
صدای قطرات باران که به آرامی به شیشهی پنجره میخورند و بر روی برگهای درختان میافتند، موسیقیای دلنشین و آرامشبخش را ایجاد میکند. بوی تازه و طراوت خاکی که پس از بارش باران به هوا میپیچد، حسی از زندگی و تازگی را به ارمغان میآورد.
باران همیشه نشانهی امید و تجدید حیات است. هر قطرهای که بر زمین میریزد، زندگی جدیدی به گیاهان و درختان میبخشد. درختانی که خسته از تابش آفتاب بودند، با هر قطره باران جانی دوباره میگیرند و برگهای سبزشان تازهتر و شادابتر میشود.
بسیاری از ما در روزهای بارانی به یاد خاطرات کودکی خود میافتیم. زمانی که بدون هیچ نگرانی زیر باران میدویدیم و با دوستانمان در خیابانهای خیس بازی میکردیم. باران برای بسیاری از ما نماد شادیهای ساده و خالصانه است.
همچنین، باران فرصت مناسبی برای اندیشیدن و تفکر فراهم میآورد. با هر قطرهای که از آسمان میبارد، انگار فرصتی برای تعمق و تفکر به ما داده میشود. چه بسا بسیاری از شاعران و نویسندگان، الهام خود را از لحظات بارانی گرفتهاند.
در نهایت، باران یادآور این است که حتی پس از تاریکی و ابرهای سیاه، همیشه نور و روشنی در راه است. درست مانند زندگی که پس از هر چالشی، فرصتی برای رشد و تکامل دوباره فراهم میشود.
باران نمادی از طراوت و تازگی، امید و زندگی است که دلها را پر از شادی و امیدواری میکند. هر بار که باران میبارد، انگار فرصتی برای آغاز دوباره و تجدید حیات به ما داده میشود.
⭐️ #انشا با موضوع : #پاییز
وقتی به پاییز فکر میکنیم تصویری از رنگها، زیباییها و صحنههای شادی و دلنشین و گاهی اوقات هم دلگیر را میبینیم که به صورت فیلمی یک لحظه از جلوی چشمانمان میگذرد مانند رقص برگها در هوا که هر بار باد آنها را به آن طرف و این طرف میکشاند مانند درخت بیبرگ که لانهای خالی روی شاخهاش است مانند برکهای سرد و یخ زده ک خبری از صدای بلبل و قورباغه و بازیگوشی گربه سیاه بالای سر ماهیها تا پایان پاییز نیست بعضی ها میگویند پاییز میآید تا آن هارا مبتلا کند.
خیلی دلم میخواهد که بدانم چرا پاییز اینقدر میتواند تاثیر گذار باشد! شاید به خاطر روزهای بارانی که دارد یا هم اینکه به خاطر سکوت زیبایش باشد به نظر من اگر خوب به پاییز به اندیشیم به این نتیجه میرسیم که زیباترین فصل و پادشاه فصلها، پاییز است چون گاهی مانند بهار زیبا و آراسته و گاهی مانند زمستان ناآرام و طوفانی است.
به نظر من اگر پاییز توان سخن گفتن را داشت میتوانست شعرهای زیبا و عاشقانهای را بگوید
که انسان از گفتن آنها ناتوان باشد
من با دیدن این همه زیبایی از پاییز ،میتوانم به این پی ببرم که زیباترین نقاش دنیا خداوند است و با دیدن این زیباییها هیچوقت به بودن خداوند شک نمیکنم چون فقط اوست که میتوان خالق این همه زیبایی باشد.
به نام خداوند مهربان
📕📕✨#موضوع انشا:#خاطره
_:::___:::__::::_
ما قرار است روزهای بسیار زیادی را پشت سر بگذاریم گاهی در این روزها میخندیم جوری که فکر میکنیم دنیا در دستان ما است و هیچکس جلودار ما نیست و گاهی هم ناراحت و دلخور هستیم انگار که اصلاً وجود نداریم و مثل موجود نامرئی در حال زندگی کردن هستیم و حواس هیچکس به ما نیست
روزهای سخت خواهد گذشت همچنین روزهای شادمان که از خنده اشک از چشمهایمان میریخت میرود اما تنها چیز مهمی که در ذهنمان باقی میماند خاطرات آن روزها هستند
خاطره یعنی حس دوباره زندگی کردن روزهای گذشته
یعنی لبخندی ناخودآگاه
یعنی ناگهان اشک ریختن و آرام گریه کردن
یعنی گفتن کلمه یادش بخیر و چه زود گذشت
یعنی گفتن ای کاش دیگر هیچ موقع تکرار نشود یا حتی گفتن ای کاش زمان همان موقع متوقف شدن
انگار تمام حسهای الانمان و تجربههای تلخ و شیرین به خاطرههایمان برمیگردد
خاطراتی که حتی ممکن است با گفتن یک کلمه تو را مانند ماشین زمان به عقب برگرداند یا حتی دیدن عکسی به تو حسرت دوباره زندگی کردن در آن دوران را بدهد
خلاصه گاهی حسرت میشود بغل کردن عزیزانمان که الان به جای حضور گرمشان خاطراتشان در ذهنمان مانده است و تنها از آن ها یک عکس یادگاری در گوشهای از اتاقمان داریم
شاید گاهی با به یاد آوردن خاطرات قدیمی ما را به ذات اصلی خودمان برگرداند تا خودمان را فراموش نکنیم
یا شاید هم خاطرات تلنگری باشد که به عقب برگردیم و بسنجیم که چطور و با چه افرادی زندگی کردیم، خشنود زندگی کردیم یا فقط مجبور به ادامه دادن بودیم؟
خاطرات مزههای تلخ و شیرین زندگی را به ما یادآوری میکنند و میگویند من اینجا هستم تا اگر ناراحت بودی با فکر کردن به من بتوانم کمی حالت را بهتر کنم و اگر خوشحال بودی بتوانم خوشحالی تو را چند برابر کنم حال این به تو بستگی دارد که چه خاطراتی از خود ساختهای ودر ذهن و قلب خود به جای گذاشته ای..
#موضوع_درخواستی
📚 #مثل_نویسی در مورد : (فضول را بردن جهنم گفت هیزمش تره)
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
دریک جنگل بزرگ حیواناتی ب کنار هم ب خوبی و خوشی زندگی میکردن بین این حیوانات روباه تازه واردی بود ک ب کار همه سرک می کشید و فضولی میکرد..مدتی گذشت و حیوانات از این کار روباه ناراحت شدن چون روباه برای خود شیرینی رازهای هر کدام را پیش دیگری میگفت ..و باعث آزارشان میشد یک روز صبر حیوانات تمام کرد و برای شکایت پیش سلطان جنگل ینی شیر رفته بودند در ان روز هر کدام هر اتفاقات و مشکلاتی ک روباه برایشان پیش اورد برای شیرتعریف کردند..شیر ب حرف همه گوش کرد و گفت باید کاری کنیم ک روباه پی ب اشتباه خود ببرد و رفتار خود را عوض کند حیوانات در ان روز نقشه ای برای روباه کشیدند روز بعد فیلی ب طرف کلبه ک وسط جنگل بود رفت و کوزه ای را از در ان خانه برداشت و با خود اورد و طی اون مسیر طوری وانمود میکرد ک انگار کار مهمی انجام می دهند ک نمیخاهد دیگران از ان با خبر شوند روباه فضول ک تمام راه را با تعقیب فیل می پرداخت با این کار بشتر فضولی اش گل کرد فیل پس از پیمودن مسافتی ب درختی رسید و چاله ای کند و کوزه رو درون چااله مخفی کردو رو ان چاله را با خاک پوشاند و از انجا رفت حالا روباه فضول مانده بود و کوزه مخفی شده او کم کم نزدیک چاله شد و اون رو دوباره کند و کوزه رو در اورد و برای اینگه بداند چی در ان کوزه است دستش را در کوزه گذاشت اما چیزی نبود با خود فکر کرد امکان نداره چیزی نباشد چون رفتلر فیل مشکوک بود روباه این بتر سرش را داخل کوزه برد تا درون ان را ببیند انچه شد ک نباید می شد سر روباه درون کوزه گیر کرد و هر چه تلاش کرد نتوانست سرش را از درون کوزه خارج کند روباه در حالی ک این طرف و اون طرف میگشد و دنبال کمک بود ولی کسی نبود ب اون کمک کند و او در جهنم اعمال خویش گیر کرد
برداشت:فضولی رفتار ناپسند است و فرد فضول ب بدترین شکل مجازات میشود
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🛜 کانال #رسمی #انشا در پیام رسان تلگرام ↓ :
🆔 @ensha_kade