1962
لینک ورود به ابتدای کانال https://t.me/englishlearning_100/2 ایستاگرام https://instagram.com/englishlearning_100?utm_medium=copy_link در ارتباط ما و تبلیغات @onlinemiarch
فرق و تفاوت بین See و Watch و Look در انگلیسی
.
این سه فعل در نگاه اول هم معنی اند که البته اصلا اینطور نیست و در مورد کاربردشان باید دقت کرد.
➖🔻➖
👀نگاه کردن [Look]👇
❗️To look at something for a reason, with an intention.
نظر افکندن به چیزی به دلیل خاص به منظور و مقصود خاصی.
.
مثال:🔻
👉Look at that strange man.
به آن مرد غریبه نگاه کن.
👉Look at the pictures I took on holiday.
به آن عکس که من در تعطیلات گرفته‌ام نگاه کن.
➖🔻➖
👀دیدن [See]👇
❗️To see something that comes into our sight that we weren't looking for.
دیدن اتفاقی و گذر چیزی از جلوی چشم که به آن توجه زیادی نداشتیم.
.
مثال:🔻
👉Did you see that bird? I wasn’t looking for it, it just appeared.
آن پرنده را دیدی؟ نگاه نمیکردم (انتظارش را نداشتم) یک دفعه ظاهر شد.
👉I saw you driving to work today.
امروز تو را در حال رانندگی به محل کار (اتفاقی) دیدم.
➖🔻➖
👀تماشا کردن [Watch]👇
❗️To look at something carefully, usually at something which is moving.
با دقت نگاه کردن و نظاره کردن به چیزی که معمولا در حال حرکت است.
مثال:🔻
👉The TV doesn’t move, but you watch the moving images carefully.
تلویزیون حرکت نمیکند اما تو تصاویر متحرک را با دقت تماشا میکنی.
👉Watch here you are going! You almost stepped on my foot!
اینجا را تماشا کن(بپا/دقت کن) چه‌کار کردی! از روی پای من رد شدی!
🟥🟥🟥🔵🔵🔵🟥🟥🟥
@englishlearning_100
Vocabulary
1) organization (n)
سازمان ، تشکیلات
2) scientific (n)
علمی
3) tangible ( adj)
محسوس
4) heritage (n)
ارثیه
5) Set off(v)
آغاز کردن
6) see off (n)
بدرقه کردن
7) Deal with(v)
رسیدگی کردن
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@englishlearning_100
♻️کلمات متضاد
❇️false ↔️ true
غلط ↔️ درست
❇️famous↔️ unknown
مشهور ↔️ ناشناخته
❇️fast ↔️slow
تند ↔️ کند
❇️fat↔️ thin
چاق ↔️ لاغر
❇️few ↔️many
کم ↔️ زیاد
❇️find ↔️ lose
گم کردن ↔️ پیدا کردن
❇️first ↔️last
اولین ↔️ اخرین
❇️foolish ↔️wise
احمقانه ↔️ خردمندانه
❇️fold ↔️unfold
تا کردن ↔️ باز کردن (تا)
❇️forget ↔️remember
فراموش کردن ↔️ به خاطر اوردن
❇️found ↔️ lost
پیدا شده ↔️ گم شده
❇️friend ↔️enemy
دوست ↔️ دشمن
❇️generous ↔️stingy
بخشنده ↔️ خسیس
❇️gentle ↔️ rough
ملایم ↔️ خشن
❇️get ↔️ give
گرفتن ↔️ دادن
❇️glad ↔️ sad
خوشحال ↔️ ناراحت
❇️gloomy↔️ cheerful
غمگین ↔️ شاد
❇️great ↔️ tiny, unimportant
عظیم،عالی ↔️ ریز، غیر مهم
❇️guest ↔️host
مهمان ↔️ میزبان
❇️guilty ↔️ innocent
گناهکار ↔️ بی گناه
❇️hard ↔️ soft
سفت ↔️ نرم
❇️harmful ↔️harmless
مضر ↔️ بی ضرر
❇️hate ↔️love
متنفر بودن ↔️ دوست داشتن
❇️heaven ,paradise ↔️ hell
بهشت،جهنم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@englishlearning_100
Vocabulary
Run out (v)
تمام شدن
Disable (v)
ناتوان کردن
Admire (v)
تحسین کردن
Interrupt (v)
قطع کردن
Avoid (v)
اجتناب کردن
Take off (v)
درآوردن
Expect (v)
انتظار داشتن
🟩🟥🟩🔴🟣🟣🟣🔴🟩🟥🟩
@englishlearning_100
Vocabulary
Salty
شور
Sour
ترش
Sweet
شیرین
Bitter
تلخ
Spicy
تند
Yucky
بد مزه
Yummy
خوشمزه
Bland
بی مزه
🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵🔴🔵
@englishlearning_100
Grammar
A piece of chewing gum
یک آدامس
A bottle of perfume
یک شیشه عطر
A packet of tea
یک پاکت چای
A tube of toothpasts
یک تیوب خمیردندان
A bar of soap
یک قالب صابون
A pair of shorts
جفت شورت ها
❤️❤️❤️❤️❤️
@englishlearning_100
Grammar
Adjective and prefixes (un _ in _ im_ dis)
🟣🟣🟣🟣🟣🟣🟣🟣🟣🟣
Un
Comfortable-> uncomfortable
Helpful -> unhelpful
Healthy -> unhealthy
Selfish -> unselfish
Intelligent -> unintelligent
Attractive-> unattractive
Sure -> unsure
Reliable -> unreliable
Employed-> unemployed
In
Correct -> incorrect
Considerable -> inconsiderable
Im
Patient-> impatient
Polite -> impolite
Mature -> immature
Possible-> impossible
Dis
Honest -> dishonest
Organised -> disorganised
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵
@englishlearning_100
Vocabulary
🟥🔴🟥🔴🟥🔴🟥🔴🟥
Noun
Capital
پایتخت، سرستون
Pollution
الودکی، کثافت، ناپاکی
Tax
مالیات
Tire
لاستیک چرخ
Traffic
ترافیک، عبور و مرور
Verb
Commute
تبدیل کردن ، مسافرت کردن
Cross
عبور کردن ، تقاطع کردن
Adjective
Flat
مسطح، تخت، هموار
Nearby
نزدیک
Such as
مانند
@englishlearning_100
✅ آدرس دهی به زبان انگلیسی
🎀 پلاک = No
🎀واحد = Unit
🎀طبقه = Floor
🎀طبقه همکف = Ground Floor
🎀ساختمان = Bldg
☂مجتمع، مجموعه = Complex
☂مجتمع مسکونی = Residential Complex
☂شهرک = Town
☂کوی (محله، برزن): Quarter
☂ منطقه = District
🍀 کد پستی = P.O BOX
🍀کوچه = Alley
🍀خیابان کوچک (فرعی) = St
🍀 خیابان بزرگ (اصلی) = Ave
🍀 بلوار = Blvd / میدان = Sq
☀️بزرگراه = Highway
☀️آزادراه = Freeway
☀️ جاده = Rd
☀️چهار راه = Cross
☀️تقاطع، سه راه = Junc
🌰غربی = West
🌰 شرقی = East
🌰 شمالی = North
🌰 جنوبی = South
🌰سمت راست = Right Side
🌸سمت چپ = Left Side
🌸پایین تر از = Lower of
🌸بالاتر از = Above of
🌸بعد از = After
🌸 قبل از = Before
🌻بین = Between
🌻 فاز = Phase
🌻جنب (نزدیک) = Near
🌻 نبش = Corner
🌻ابتدای = First of
🌻 انتهای = End of
🌻 روبروی = In Front of
🌻 بن بست = Dead End
🍄روستا = Village
🍄شهر = City
🍄استان = Province
🍄کشور = Country
🍄شهرک صنعتی = Industrial Estate
🍄 ورودی برج یا ساختمان = Entrance
🔴 مثال به فارسی :
مثال:
بزرگراه همت، خیابان انقلاب(اصلی)، میدان آزادی، خیابان کارگرجنوبی(اصلی)، خیابان مرتضی نژاد (فرعی)، بلوارنوری، کوچه یاس 15، پلاک 81
معادل آدرس به انگلیسی:
No 81, Yas15 Alley, Noori Blvd, Mortezanejad St, South Kargar Av, Azadi Sq, Enghelab Av, Hemmat Highway
@englishlearning_100
Vocabulary
1) I admire
تحسین میکنم
2) I believe
معتقدم ، باور میکنم
3) I confess
اعتراف میکنم
4) I I decline
رد میکنم
5) I deny
انگار میکنم
6) I doubt
شک دارم
7) I forget
فراموش میکنم
8) I forgive
می بخشم
@englishlearning_100
Grammar
Have to/has to
مجبور بودن
فعل+ have to/ has to +فاعل
I
You
+ have to
We
They
He
She+ has to .
It
Example
1) I have to study hard because I want to study a doctor
من مجبورم سخت درس بخوانم چونکه من می‌خواهم پزشک بخوانم.
2) You have to live in Canada .
شما مجبورید در کانادا زندگی کنید.
3) They have to stay at home tomorrow because it's quarantine.
آنها مجبورند در خانه بمانند به دلیل اینکه قرنطینه است.
4) She has to get married to Reza.
او مجبور با رضا ازدواج کند.
5) I have to pay for mantanace every months because the office cut me everything.
من مجبورم هر ماه برای شارژ پرداخت کنم زیرا اداره همچنین قطع می‌کند.
6) My grandmother has to stay in hospital tomorrow because her heart operates.
مادربزرگم فردا مجبور در بیمارستان بماند چونکه قلبش عمل کند.
7) My father has to work in Tehran because he wants to earn a lot of money.
پدرم مجبور در تهران کار کند زیرا او می‌خواهد خیلی زیاد پول بدست آورد.
8) My friend has to write a CV.
او مجبور یک رزومه بنویسد.
@englishlearning_100
Conversation
مکالمه
1) I'm afraid for you
من نگرانتم
2) I'm afraid to you
ازت میترسم
3)I'm afraid so
متاسفم بله
4) I'm afraid not
متاسفم خیر
5) I'm afraid
متأسفم/ میترسم
6) I'm mad at you
از دستت عصبانی ام
7] I'm mad about you
دیوونتم
🟥🟥🟥🟥🟥🟥🟥🟥🟥
@englishlearning_100
🅾 Adj + prep ( With )
🟣🔵🟣🔵🟣🔵🟣🔵
@englishlearning_100
Collocation
کالوکیشن
1) Take off
در آوردن
2)Turn up
رسیدن
3)Sit down
نشستن
4)Go on
ادامه دادن
5)Go away
دور شدن، به مسافرت رفتن
6)Put up
بالا بردن ، ساختن
7)Get on
سوار شدن، (با کسی) کنار آمدن
8)Move in
جابجا کردن
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@englishlearning_100
Vocabulary
Adjectives
صفت ها
Annoyed
اذیت شدن
Guilty
گناهکاری
Depressed
افسردگی
Upset
غمگین
Pleased
خوشحال
Stressed
استرس
Tired
خسته
Excited
پرهیجان
Nervous
عصبی
Calm
آرام
Lonely
تنها
Embarrassed
خجالت
Confident
عزت به نفس
Fed up
رنجیده
Bored
حوصله
🔵🟣🟣🔵🟣🟣🔵🟣🟣🔵
@englishlearning_100
Vocabulary
Recommend (v)
توصیه کردن
Sightseeing (n)
گردش
Adventure (n,v)
ماجرا، سرگذشت
Certainly (adv)
قطعا، مطمئنا
Definitely (adv)
عینا
Immediately (adv)
فورا
Magnificent (adj)
عظیم ، عالی ، مجلل
Reserve (v)
رزرو کردن
Filthy (adj)
کثیف، پلید
Govern (v)
حکومت کردن
🟥🟩🟥🟥🟥🟩🟩🟩🟥🟩
@englishlearning_100
Take
1) Take a nap
چرت زدن
2) Take a shower
دوش گرفتن
3) Take an exam
امتحان دادن
4) Take a photo
عکس گرفتن
5) Take a taxi
تاکسی گرفتن
6) Take a break
استراحت کردن
7) Take a trip
مسافرت رفتن
8) Take medicine
دارو خوردن
@englishlearning_100
Vocabulary
Adjective
Aggressive
پرخاشگر
Ambitious
آرزومند
Bright
روشن
Confident
بی پروا، دلگرم ، مطمئن
Considerate
بافکر ، باملاحظه، مواظب
Helpful
کمک کننده
Mature
بالغ
Organised
مدیریت کننده
Moody
اخمو، بداخلاق
Reliable
قابل اعتماد
Talented
خوش و ذوق
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
@englishlearning_100
عبارات و اصطلاحات با کاربردی
❤️❤️❤️❤️❤️
1) You look gorgeous
خوشگل شدی
2) You look sharp
خوش تیپ شدی
3) What a hunk
عجب تیکه ای
4) Embrace me
منو در آغوش بگیر
5) Hold me tight
محکم بلغم کن
6) Mind your mannery
مراقب رفتارت باش
7) Behave yourself
درست رفتار کن
8) Don't flirt with me
با من لاس نزن
9) I'm dons with me
دیکه باهات کاری ندارم
🔴🟣🔴🔵🔴🟣🔴🔵
@englishlearning_100
Conversation
مکالمه
🟣🟣🟣🟣👇👇👇
1) Did you get the gas today?
امروز بنزین زدید؟
2) I dreamed of you last night.
دیشب خوابتو دیدم
3) I appreciate you taking the time to speak with me.
از اینکه وقت گذاشتید با من صحبت کنید سپاسگزارم
4) Drop the act
فیلم بازی نکن.
5) That's my bad
تقصیر منه
6) What time do u close today?
امروز چه ساعتی تعطیل مبکنید ؟
🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵🔵
@englishlearning_100
🌏 تفاوت کلماتTravel, Journey , Trip, Tour در چیست؟
🍎 Trip
✅ به سفری گفته می‌شود که «کوتاه» است و معمولا زمان زیادی طول نمی‌کشد. مثلاً صبح زود حرکت کنیم و شب برگردیم
➡️ I went to a business trip yesterday
دیروز صبح به یک سفر کاری رفتم
🍎 Journey
✅ به مسافرتی گفته می‌شود که برخلاف Trip فاصلۀ قابل توجهی را طی کنیم و زمان بیشتری را نیز سپری کنیم.
➡️ My dad went on a long journey.
پدرم به یک مسافرت طولانی رفت
🍎 Tour
✅ این کلمه هنگامی استفاده می‌گردد که بخواهیم در زمانی کاملا معین و برنامه‌ریزی شده از مبدأ به مکان خاصی برویم و درباره‌اش اطلاعات خاصی کسب کنیم و پس از مدت مشخص‌شده به مبدأ بازگردیم.
➡️ We went on a 10-day tour of Africa.
ما به یه سفر 10 روزه به آفریقا رفتیم.
🍎 Travel
✅ این کلمه معنای گردش و نسبت به سه کلمه دیگر مدت طولانی تری دارد.
➡️ He has written a book about his travels
او کتابی در مورد سفرهایش نوشته است .
@englishlearning_100
Vocabulary
1) frustrating (adj)
خراب کننده، اذیت کننده
2) advert(v)
توجه کردن، عطف کردن
3) bow (v)
تعظیم کردن، خم شدن
4) greet (v)
احوالپرسی کردن
5) firm(adj)
محکم، سفت، استوار، سخت
6) casual (adj)
غیرجدی، اتفاقی، عارضی
7) acceptable (adj)
قابل قبول
8) slightly (adv)
کمی، اندکی
9)though (adv)
به هر حال
10) proper (adj)
مناسب ، مخصوص ، شایسته
@englishlearning_100
Vocabulary
Eat up
تا ته خوردن
Clean up
تمیز کردن
Heat up
گرم کردن
Sum up
خلاصه کردن
Keep on
ادامه دادن
@englishlearning_100
Bow, Hak hand, kiss and hug
@englishlearning_100