10534
[مقالات-رواندرمانی آنلاین-پادکست-ویدئو] www.dpsychotherapy.com 09224857787 [واتسپ-تلگرام-تماس]
مطالعه متن کامل مقاله در سایت 👇🏻👇🏻
https://dpsychotherapy.com/exit-line-heightened-tranference-countertransferce-at-the-end-of-hour
https://dpsychotherapy.com/why-knowing-yourself-is-impossible-and-necessary/
متن کامل مقاله
چرا شناخت خودمان غیرممکن درحالی که ضروری است .
یکی از تناقضات بزرگ انسان بودن این است که باید در ذهن هایی زندگی کنیم که لایه ها و اعماق شان را هیچ گاه به درستی نمی شناسیم .
ما که محتمل ترین کارشناس ها در باب خودمان هستیم محکومبه این هستیم که تنها با درک بخش کوچکی از آن چه بوده ایم ، به گور برویم .
کل بایگانی احساسات ، افکار، بینش ها و شهود ها ، در پایان ، بدون ثبت شدن از بین می روند : مشابه کتابخانه اسکندریه . هر گاه که یک دستگاه تنفس مصنوعی خاموش می شود آتش می گیرد . ما در عمارتی متشکل از راهرو ها ، طاق ها و اتاق ها زندگی می کنیم که تنها تعداد کمی از آنها را در مدت زمان باقی مانده می توانیم بررسی کنیم . ما مجهز به چراغ قوه های ضعیفی هستیم که با آن سعی می کنیم تاریکی های زیادی را در درون خودمان درک کنیم .
اغلب اوقات ما سرنخ هایی را در مورد اینکه چه قدر ذهنمان درگیر است ، دریافت می کنیم . از رویایی بیدار می شویم که در آن جهان ها و افرادی که هیچ درکی از شناخت شان نداشتیم بی واسطه و سرگردان ظاهر می شوند. یا وقتی در یک شب شرجی در رختخواب غلت می خوریم ، با تکه هایی از زندگی مان برخورد می کنیم که تمام خاطرات فعال از آن را از یاد برده بودیم : نوری در سپیده دم بر فراز دریا ، یک جفت دستکش از اوایل کودکی ، نوری در راهرو زمانی که دو دهه قبل برای اولین بار معشوق سابق خود را به خانه بردیم ، صندلی تاکسی درحالی که در یک بعد از ظهر پاییزی از شهر عبور می کردیم . هیچ کدام شاید هرگز ناپدید نمی شوند . تکه های پیش بینی نشده از ما ، پیوسته از انواع خاصی از بیسکوییت ها ، بافت های فرش ، بو ها ، نور های عصر و صبح بیرون می زند .
ذهن ما در طول سالیان طولانی رمزگذاری شده است به شکلی که ما هیچ خاطره ملموسی از آن نداریم . همان طور که ما به زبانی صحبت می کنیم بدون اینکه خاطره ای از یادگیری آن داشته باشیم .بنابراین نیروهای عاطفی که شخصیت ما را شکل داده اند برای ما نامرئی می شوند و ردپای خود را به جا می گذارند اما نقش خود را نه . پیشینه بیشتر پاسخ های ما خارج از آگاهی ماست .
اگر بخواهیم درنگ کنیم و تمرین کنجکاوانه ای را انجام دهیم که با هدف خاصی از خود بپرسیم واقعا در این لحظه مشخص چه احساسی داشتیم ، ممکن است از لیست باور نکردنی و همزمان گسترده نگرانی ها و احساسات آگاه شویم .
به عنوان مثال ، ممکن است این درک را همزمان در ظهر یک قرار ملاقات داشته باشیم که یک خراش در دست راستمان وجود دارد ، اینکه چندین ساعت قبل با شریک زندگی مان درحال بگو و مگو بدی بودیم ...
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و تلگرام :
09353126730
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin1
#ذهن_های_ناهشیار
پادکستی در روانکاوی و رواندرمانی
شمارۀ دوّم: انتقال-انتقالِ متقابل.
تهیّه‌کننده: مجموعهٔ رواندرمانی پویشی
ترجمهٔ پادکست آلمانیِ Rätsel des Unbewußten
نویسندگان: دکتر Cécile Loetz و دکتر Jakob Müller
مترجم انگلیسی: Soliman Lawrence
مترجم و ویراستار پارسی: محسن میرزاآقا
خوانشگر و کارگردانِ هنری: ناصر تقوی
https://psy-cast.org
https://dpsychotherapy.com
https://www.instagram.com/MindsoftheUnconscious
@MindsOfTheUnconscious
#ذهن_های_ناهشیار
پادکستی در روانکاوی و رواندرمانی
تیزرِ شمارۀ دوّم: انتقال، انتقالِ متقابل.
تهیّه‌کننده: مجموعهٔ رواندرمانی پویشی
ترجمهٔ پادکست آلمانیِ Rätsel des Unbewußten
نویسندگان: دکتر Cécile Loetz و دکتر Jakob Müller
مترجم انگلیسی: Soliman Lawrence
مترجم و ویراستار پارسی: محسن میرزاآقا
خوانشگر و کارگردان هنری: ناصر تقوی
https://psy-cast.org
https://dpsychotherapy.com
https://www.instagram.com/MindsoftheUnconscious
@MindsOfTheUnconscious
#ذهن_های_ناهشیار (نسخهٔ بدونِ موسیقی)
پادکستی در روانکاوی و رواندرمانی
شمارهٔ یکم: روانکاوی چیست؟
تهیه‌کننده: مجموعهٔ رواندرمانی پویشی
ترجمهٔ پادکست آلمانیِ Rätsel des Unbewußten
نویسندگان: دکتر Cécile Loetz و دکتر Jakob Müller
مترجم انگلیسی: Soliman Lawrence
مترجم پارسی: محسن میرزاآقا
خوانشگر و تنظیم استودیو: ناصر تقوی
https://psy-cast.org
https://dpsychotherapy.com
https://www.instagram.com/MindsoftheUnconscious
@MindsOfTheUnconscious
خلاصه (شمارۀ ١)
ذهن‌های ناهشیار
پادکستی در روانکاوی و رواندرمانی
قدیمی و منسوخ؟ هیچ رویکرد رواندرمانی به مانند روانکاوی تا این حد شایعات پیرامونش ایجاد نشده است. به طور کلی، روانکاوی با کاناپه قرمز و آثار زیگموند فروید یکی انگاشته میشود. اما واقعاً روانکاوی درباره چیست؟ و چه چیزی روانکاوی معاصر را متمایز میکند؟ قسمت اول ویژگیهای اصلی درمان روانکاوی را معرفی میکند و ویژگیهای روانکاوی مدرن را توضیح میدهد.
آغاز به کار پادکست «ذهن‌های ناهشیار»
#ذهن_های_ناهشیار
@MindsOfTheUnconscious
جستجوی شادی در عشق طبیعی است اما...
شاید عجیب باشد که در قرار ملاقات با کسی که دوستش داریم بی دلیل شروع به مخالفت کنیم.
ممکن است وقتی عاشقیم کم کم با انتقاد و غرغر زیاد رابطه را خراب کنیم و دیگری را آماده رفتن از پیش خود کنیم!
چنین رفتاری را نمیتوان فقط به عنوان بدشانسی تلقی کرد. شایسته اصطلاحی بهتر است: خود خراب کاری
به نظر می رسد که موفقیت گاهی اوقات میتواند اضطرابهای زیادی را به همراه داشته باشد.
در مرکز این نگرانی حقیقتی مهم وجود دارد. وقتی کسی را دوست داریم، خطر از دست دادنش را هم داریم. او ممکن با من بد شود یا دچار بیماریی نادر شود و یا توجهش رو از من برگرداند.
هیچ راهی وجود ندارد که بتوان این احتمالات را به طور کامل از بین برد آنچه در مورد خود خرابکاری مشخص است این نیست که آنها به از دست دادن آگاه نیستند بلکه این است که این احتمالات به شدت بر آنها تأثیر می گذارد.
ممکن است زمانی که کودک و جوان تر بودیم، در زمانی که ضعیف تر بودیم، در معرض ناامیدی های بی رحمانه ای قرار گرفتیم. شاید ما امیدوار بودیم والدینمان با هم بمانند و نماندند. یا امیدوار بودیم پدرمان در نهایت از کشور دیگری برگردد و بماند. شاید جرات داشتیم دیگری را دوست داشته باشیم و بعد از مدتی صمیمیت به سرعت و به طرز عجیبی تغییر یافته و ما را ناامید کرده است. جایی در شخصیت ما ارتباط عمیقی بین امید و خطر شکل گرفته است - همراه با اولویت برای زندگی آرام با ناامیدی نه آزادانه تر با امید.
راه حل این است که به خود یادآوری کنیم که علیرغم ترس هایمان میتوانیم با از دست دادن امید جان سالم به در بریم. ذهن ناهشیار ممکن است همچنان بترسد همان طور که عادت کرده است، حال را از دریچه های دهه های پیش میخواند، اما آنچه ما از وقوع آن میترسیم - در حقیقت - قبلاً اتفاق افتاده است. ما در حال فرافکنی فاجعه ای به آینده هستیم که متعلق به گذشته ای است که فرصتی برای درک و سوگواری کافی نداشته ایم.
اما در واقع ما اکنون بزرگسال هستیم. در واقع ظرفیت این را داریم که بهتر کنار بیاییم. اگر این رابطه شکست ،بخورد ما برای مدتی سوگوار خواهیم بود، اما در واقع نابود نخواهیم شد. ما آنقدرها که بخش ابتدایی ذهن فکر میکند در خطر نیستیم. ما دیگر آن کودکانی نیستیم که از دست دادن برایشان بسیار غیرقابل تحمل بود.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
دین از نگاه فروید؟
به عقیده فروید منشأ دین در درماندگی انسان است. آدمی باید با نیروهای طبیعی بیرون و با غرایز ذاتی خود در درون کنار بیاید.
دین در مراحل اولیه ،رشد زمانی پدید می آید که انسان هنوز از استدلال (ایگو) خود برای مقابله با چنین نیروهای درونی و بیرونی استفاده نکرده و مجبور که برای سرکوب آنها از دیگر نیروهای روانی کمک بگیرد.
از این رو، در نگاه ،فروید دین پاسخی به تجربه دوران کودکی است. انسان در برابر نیروهای تهدیدکننده به همان شیوه ای با ناامنیش کنار می آید، که از کودکی از طریق اعتماد کردن، تحسین و نیز ترس از پدرش، کنار آمدن با آن را آموخته است.
فروید دین را با روان رنجوری وسواسی که در کودکان می بینیم مقایسه کرد. طبق نظر ،او دین یک روان رنجوری اجتماعی است که از موقعیتهای مشابهی ناشی میشود که منجر به روان رنجوری دوران کودکی میشود.
فروید از تلاش برای اثبات این که دین یک توهم است فراتر میرود او میگوید که دین یک خطر است زیرا تمایل دارد تا نهادهای پوسیده انسانی را با آن تقدیس کند که در طول تاریخ با آن همکاری داشته است.
او پا را فراتر میگذارد و بیان میکند دین نیز مسئول پسرفت هوش است، زیرا به مردم می آموزد که به یک توهم اعتقاد داشته باشند و تفکر انتقادی را منع می کند.
سومین ایراد فروید به دین این است که اخلاق را در زمین بسیار لرزانی قرار می دهد.
اگر اعتبار معیارهای اخلاقی بر اساس فرمانهای خداوند باشد در آینده بسته به اعتقاد به خدا اخلاق یا باقی میماند یا فرو میباشد.
از آنجایی که فروید تصور میکرد که ایمان دینی در حال تضعیف ،است احتمالا فرض میکرده رابطه مداوم بین دین و اخلاق منجر به تخریب ارزشهای اخلاقی ما خواهد شد.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
مراقبت از سلامت روان بسیار کار دشواری است زیرا آن زمانی که نیاز است به خود شفقت داشته باشید انجام آن بسیار سخت است.
مراقبت از سلامت روان بسیار کار دشواری است چراکه میگویند دنبال کمک باش" اما ممکن است این احساس را داشته باشید که هیچ کس نمیتواند شما را درک کند.
مراقبت از سلامت روان بسیار کار دشواری است زیرا وقتی واقعاً نیاز دارید در اطراف مردم باشید ذهنتان معمولاً شما را به انزوا می کشاند.
مراقبت از سلامت روان بسیار کار دشواری ،است زیرا زمانی که به کمک نیاز دارید سخت ترین زمان برای درخواست است.
مراقبت از سلامت روان بسیار کار دشواری است زیرا ممکن است به شما گفته شده باشد که فقط باید از سد آن بگذرید.
مراقبت از سلامت روان بسیار کار دشواری است زیرا میدانید که باید با کسی صحبت کنید اما ممکن است به نظر برسد که قضاوت خواهید شد.
مراقبت از سلامت روان بسیار کار دشواری است زیرا گاهی اوقات موانع بزرگی برای دسترسی به حمایت از سلامت روان وجود دارد.
مراقبت از سلامت روان بسیار کار دشواری است، از آن رو که ما اغلب زمان کافی حمایت و منابع لازم نداریم.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
سلامت روان کنار رفتن علائم نیست.
برعکس تلاش تحلیلگر برای کنار زدن علائم میتواند سبب تشدید آنها شود.
وظیفه درمانگر این نیست که به بیمار بگوید چگونه زندگی کند.
او کمک میکند تا استقلال بیمار در مرکز درمان قرار گیرد.
کار تحلیلگر این است که در فضایی از احساسات مختلف با بیمار بماند تا او ظرفیت مناسب در تصمیم گیری را بیابد.
تحلیلگر گاه راهی را روشن میکند که میتواند برای بیمار دوست داشتنی نباشد و اجتناب کند.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
“غم حالتی از شادی است چراکه یک هیجان است و هیجانات به ما اجازه میدهند تا مشکلات پیش رو را حل کنیم و حل کردن این مشکلات این امکان را فراهم میکند که تا جایی که ظرفیت داریم زندگی کنیم”
یک روز زمانی که هفت ساله بودم، پدرم به من اجازه داد تا خودم فعالیت خانوادگی یکشنبه(آخرهفته) خود را انتخاب کنم. او گفت میتوانیم با ماشین از رودخانه می‌سی‌سی‌پی عبور کنیم یا سوار آخرین تراموا(قطار سبک شهری)که در سنت لوئیس است شویم. در آن زمان از زندگی‌ام هرگز اقیانوس یا حتی دریاچه بزرگی ندیده بودم و از وسعت رودخانه می‌سی‌سی‌پی شگفت زده بودم. هرگز به ذهنم خطور نکرده بود که ترموا ها همیشگی نیستند ولی رودخانه همیشه آنجاست. من رودخانه را انتخاب کردم. البته رانندگی در عرض رودخانه پانزده ثانیه طول کشید. بلافاصله پس از عبور از پل، از تصمیم خود پشیمان شدم. دلیل تاسف من در آن زمان این بود که سفر با تراموا طولانی‌تر میشد. و پشیمانی دیگر این بود که هرگز دیگر این فرصت را نداشتم که در سنت لوئیس سوار تراموا شوم.
پدرم می‌توانست من را از غم و حسرت محافظت کند. او به هر حال می‌توانست مرا سوار تراموا بکند یا متقاعدم کند که تصمیم اشتباهی گرفته‌ام. با این حال، او اجازه داد که این تصمیم پابرجا بماند و به من اجازه داد تا با احساسات بعدی کنار بیایم. نمی‌دانستم قصدش چیست، اما معتقدم که در آن روز سعی میکرد پدر خوبی باشد.
برای خواندن ادامه مطلب لینک زیر را لمس کنید:
https://dpsychotherapy.com/sorrow-and-joy-are-from-a-family
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
چرا ما هدفهای غیر واقع بینانه تعیین میکنیم؟
ترس از شکست ترس از ادامه ندادن اگر شروع کنم ترس از موفق نشدن...
همه این ترس،ها اضطرابها، بی میلی ها بیش از همه زمانی که میخواهیم کاری را با اهداف غیر واقعی شروع کنیم، حضور پیدا میکنند.
پس فکر میکنید چرا دائما اهداف غیر واقعی برای خودمان تعیین میکنیم؟
یک دلیل این است که ایگو ما نمیتواند اهداف کوچک تر را مدیریت کند.
مثال: «البته که میتونم از پساش بر بیایم. میتونم روزی ۲۰ تا مساله حل کنم امروز میتوانم ۳۰ کیلومتر بدوم .. نه، در واقع نمیتوانی و قبولش سخت است.
حل ۵ مساله به جای ۲۰ تا در روز دویدن ۵ کیلومتر به جای ۳۰ کیلومتر در روز احتمالا برای شما مناسب تر است، اما ایگو ما نمیتواند این را بپذیرد.
این اغلب خود مشکل است. گاهی اوقات این موضوع تعيين اهداف غير واقعی چیزی است که شما ناهشیار برای تخریب خود ایجاد میکنید.
صدای درون شما از پس زمینه میگوید: «من در واقع قصد ندارم شروع کنم، اما باید وانمود کنم که این کار را انجام میدهم تا عزت نفسم پایدار بماند پس چه کار باید بکنم؟
بگذار برای خودم اهدافی تعیین کنم، اما بگذار آن قدر غیر واقعی باشند که حتی اگر بخواهم نتوانم شروع کنم.» بله انسان موجودی است که اغلب خود را گول میزند.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
کلام آخر : نشانه های افزایش انتقال و انتقال متقابل در پایان وقت
بسیاری از بیماران سعی در ایجاد تفکیک بین جلسه رسمی و حرف های موقع رفتن دارند . اولین مورد در خود جلسه رسمی اتفاق می افتد ، درحالی که دومی با کلام آخر آغاز می شود و شامل یک رابطه خیالی ادامه دار در خارج از جلسه است .
کلام آخر، اغلب به گونه ای طراحی می شود که تحلیل گر را با حالت عاطفی خاصی مثل اضطراب ، عصبانیت ، رشک یا غم رها می کند .
به این ترتیب بیمار خیال می کند که بر محدودیت زمان جلسه غلبه کرده است . این گونه در برابر آسیب نارسیستیکی که به او گفته می شود وقتش تمام است ، دفاع می کند ، این چنین تحلیل گرش ، لذتی از وقت استراحت نخواهد برد .
بیمار هنگام ترک مطب فکر می کند : 《جلسه واقعا به پایان نرسیده . چرا که تحلیل گر من همچنان دارد به من فکر می کند .》علاوه بر این کلام آخر اغلب لحظه ای اوج می گیرد که نشانه های انتقال افزایش یافته است ، جایی که احساسی که در طول وقت درمان پنهان بوده است ناگهان هنگام ترک جلسه آشکار می شود .
هیمان (۱۹۵۵)بیماری را توصیف می کند که از توهین و متهم کردن بسیار لذت می برد . معمولا در پایان ساعت می گفت که به او کمک نشده ، به همان شکلی که پیش از جلسه بوده در عذاب است . او گزارش کرد که بیمار با ذوق زیادی این حمله را به سمت اش می کرد . غلبه خصمانه در لحن او ، این نگرش را منتقل می کرد که همان طور که دقیقا اینجا شکنجه ات دادم بعد از ساعت جلسه هم عذابت خواهم داد . تو نمی تونی از من فرار کنی !
وقتی در پایان هر جلسه درمانگر به آقای ف ، اطلاع می داد که وقت تمام شده است ، پس از آن آقای ف . معمولا بلند میشد و لحظه ایجلو در درنگ می کرد تا بتواند از درمانگر سوالی بپرسد . بسیاری از این سوالات شامل اطلاعات شخصی در مورد درمان گر بود. به عنوان مثال بعد از تعطیلاتی کوتاه از درمانگرش پرسید : 《 برنزه شدی . اسکی بودی ؟》
بار دیگر در حالی که قدم های بلندی به سمت در بر می داشت ، ناگهان پرسید : 《 برای کریسمس به خانه می روی ؟》 سوالات دیگر در مورد گرایش های مذهبی درمان گر و نگرش های سیاسی او بود . درمان گر بارها احساس می کرد که غافل گیر شده است و نمی دانست چگونه باید به چنین پرسش هایی پاسخ مناسب بدهد .
یکی از اهداف این نوع کلام آخر ، غافل گیر کردن درمان گر و جمع آوری اطلاعات شخصی در مورد او برای ارضای کنجکاوی بیمار است . هم چون بسیاری از کلام آخرهای دیگر ، هدف آن تغییر روند به گونه ای است که درمان گر پاسخ گوی سوالات است و نقش منفعل را در مقابل نقش فعال بیمار ایفا می کند .
علاوه بر این ،چنین الگویی از سوالات در پایان وقت ، تلاشی برای بیشتر کردن جلسه از ۵۰ دقیقه اختصاص داده شده برای آن است . سوالات شخصی نیز حائز اهمیت مشخصی است ، بیمار به صورت غیر مستقیم به درمان گر اطلاع می دهد که تنهاست و آرزوی یک رابطه صمیمی را دارد .
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و تلگرام :
09353126730
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin1
جهت مطالعه کامل این مقاله به سایت مراجعه کنید 👇🏻👇🏻
https://dpsychotherapy.com/why-knowing-yourself-is-impossible-and-necessary/
بحث های دشوار و چالش برانگیز همیشه به معنای گرفتن نتیجه دلخواه نیست ، اما ...
آن روی دیگر گفت و گو دشوار همیشه یاد گرفتن و رشد کردن است . چه طور ؟
فرض کنید پارتنرتان رفتار اشتباهی انجام داده است و در نتیجه آن شما احساس خوبی ندارید ، تصمیم می گیرید با او راجع به احساسات تان صحبت کنید ؛ این حتما به این معنا نیست که پارتنرتان شما را می شنود اما همین که شما با او درباره این مسئله صحبت کرده اید به معنای جسارت شماست . شما خود را در موقعیت آسیب پذیر قرار داده اید و این بیانگر رشد شماست .
یا وقتی از دوستی بابت کاری که کرده اید عذرخواهی می کنید ، شاید او آمادگی نزدیکی و صمیمیت نداشته باشد اما این رفتار بیانگر رشد فردی شماست چرا که مسئولیت رفتار اشتباه خود را پذیرفته اید و در جهت بهبود و ترمیم آن تلاش کرده اید .
همیشه نتیجه ، تغییر رفتار دیگری نیست !
همین که شما تا این حد رشد کرده اید و می توانید گفت و گو های دشوار را مدیریت کنید ، خود یک موفقیت است.
اگر از تغییر رفتار دیگران ناامید شده اید یا فکر می کنید فایده ای ندارد و اوضاع تغییر نمی کنید ، دست از گفت و گو کردن برندارید .
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و تلگرام :
09353126730
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin1
«انتقال-انتقال متقابل» (شمارۀ دوم)
@mindsoftheunconscious
امروز شماره دوم پادکست ذهن‌های ناهشیار منتشر میشود.
«انتقال-انتقال متقابل»
خلاصه:
انتقال و انتقال متقابل از جمله اصطلاحات اصلی روانکاوی هستند: در عین حال، آنها چیزی را توصیف میکنند که هر فرد در زندگی روزمره تجربه میکند. چرا که انتقال همیشه زمانی اتفاق می‌افتد که ما با دیگران وارد رابطه می‌شویم. در این شماره منظور از چنین مفاهیمی را می‌آموزیم.
از وب‌سایت ما دیدن کنید:
www.dpsychotherapy.com
@mindsoftheunconscious
#ذهن_های_ناهشیار
پادکستی در روانکاوی و رواندرمانی
شمارهٔ یکم: روانکاوی چیست؟
تهیه کننده مجموعهٔ رواندرمانی پویشی
ترجمهٔ پادکست آلمانیِ Rätsel des Unbewußten
نویسندگان: دکتر Cécile Loetz و دکتر Jakob Müller
مترجم انگلیسی: Soliman Lawrence
مترجم پارسی: محسن میرزاآقا
خوانشگر و تنظیم استودیو: ناصر تقوی
https://psy-cast.org
https://dpsychotherapy.com
https://www.instagram.com/MindsoftheUnconscious
@MindsOfTheUnconscious
#ذهن_های_ناهشیار
پادکستی در روانکاوی و رواندرمانی
سرآغاز
تهیه کننده: مجموعهٔ رواندرمانی پویشی
ترجمهٔ پادکست آلمانیِ Rätsel des Unbewußten
نویسندگان: دکتر Cécile Loetz و دکتر Jakob Müller
مترجم انگلیسی: Soliman Lawrence
مترجم پارسی: محسن میرزاآقا
خوانشگر و تنظیم استودیو : ناصر تقوی
https://psy-cast.org
https://dpsychotherapy.com
https://www.instagram.com/MindsoftheUnconscious
@MindsOfTheUnconscious
ضرورت مقابله با شیادی‌های علمی
رضا منصوری، استراتژیست برجسته علمی کشور، در کتاب ایران 1427 تورم رو به افزایشی را در آموزش عالی کشور توصیف میکند. بنا به این تورم، تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی ایران به صورت انفجاری در حال رشد کمی است اما به لحاظ کیفی چنین رشدی را شاهد نیستیم. این امر نتیجه افزایش مراکز دانشگاهی است بدون اینکه پیش‌تر حداقل استانداردهای لازم برای راه‌اندازی آنها لحاظ شده باشد. بنابراین ما به سمتی پیش میرویم که احتمالا حداکثر ده درصد فارغ‌التحصیلان به بالیدگی و شکوفایی لازم برای کمک به توسعه کشور می‌رسند. بقیه علاوه بر اینکه سربار جامعه خواهند بود به دلیل عدم شایستگی مانع کار آن ده درصد هم خواهند شد.
در چنین شرایطی خیلی مهم است که به سرنوشت آن ده درصد بالیده توجه داشته باشیم. اول اینکه آنها را از فشار نود درصد دیگر مصون نگه داریم که ضعف علمی خودشان را به روش های غیراخلاقی جبران نکنند. دوم اینکه شرایط به گونه ای پیش نرود که این ده درصد عزم خروج همیشگی از کشور کنند. سوم اینکه از این ده درصد حمایت شود تا به خوبی جذب بدنه صنعت و جامعه شوند. چهارم اینکه این ده درصد خودشان را ملزم به پاسداری از یکدیگر بدانند و رسالت پرورش نسل های بعدی را به عهده بگیرند.و پنجم اینکه به زبان خود رضامنصوری:
"ده درصدان با تمام توان در مقابل شیادی‌های علمی و فنی، ارائه نازل خدمات علمی و فنی، و از هم پاشیدن و به ابتذال کشاندن مراکز پژوهشی و خدماتی ایستادگی کنند./ ص 129 "
@ravankavi1939
رفتارهای اعتیادی از رایج ترین رنج های روانی ما هستند.
ممکن است که همه ما مستعد اعتیاد باشیم؛ مثل اعتیاد به ،کار ،بازی شبکههای اجتماعی خرید قمار پورنوگرافی تکرار روابط مخرب و مواد.
اعتیاد از نگاه روانکاوی ماندن در مرحله دهانی کودکی است جذب چیزی خوب، بردن آنچه بیرون است خوب و آرامش بخش است به درون.
مواد تنها قرار دادن چیزی درون بدن نیست، بلکه درباره تاثیر آن بر ذهن .است گاه کاهش تنش است گاه میل به افزایش خلق ، گاه سرکردن افکار منفی و گاه به کنجی امن پناه بردن است.
هر اعتیادی تاثیر متفاوتی دارد برای نمونه مصرف حشیش در نارسی سیستیکها یافتن اعتماد به نفس است در شخصیت افسرده برای یافتن شادی است در هیستریکها جنبه اغواگری و جذابیت بیشتر است.
اعتیاد اجبار به تکرار .است فکر نکردن است ناکامی را تحمل نکردن است یک ماده یک حالت یک تجربه یا یک رابطه مخرب است مثل مرگ است.
رفتارهای اعتیادی احساس ناکامی شدید درونی است تبدیل کردن این احساسات به یک حس واحد برای آدمی بسیار سخت است با مواد است که میتواند غم را لذت را و خشم را تجربه کند.
از رایج ترین مکانیزمهای دفاعی افراد در دوران اعتیاد؛ انکار و بهانه آوردن است.
اعتیاد همواره جنبه مخربی دارد نه تنها به دلیل نادیده گرفتن ،خود بلکه ناتوانی در شکل دادن رابطه در کار با خانواده و دوستان.
به بیانی دیگر اعتیاد میل به بازگشت به بهشت گمشده است. به مرحله جنینی و یکی بودن با دیگری اما نابالغانه.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
انسان زمانی انسان است که کنش مند باشد.
ارسطو باور داشت که انسان حیوانی است سیاسی و هر آنکه سیاسی نیست یا خداست یا حیوان سیاسی بودن در باور ارسطو به این معنی است که انسان در شهر زندگی می کند پس او شهروند است و شهروند کسی است که درگیر مسائل شهر باشد به عبارتی انسان زمانی انسان است که کنش مند ،باشد مسائل شهر را بشناسد و در اجتماع زیست کند.
در دنیای مدرن امروزی همراه با مسائل متعدد و رنگارنگش هنوز کم نیستند افرادی که زیستی منفعلانه اختیار کنند می بی آنکه خود را به زحمت اندازند صرفا در پی برخاستن از خواب کار کردن خوردن و خوابیدن هستند. به واقع زیستی کاملا غیر انسانی ارسطو و غالب فیلسوفان یونانی یگانه عنصر انسانیت را در شهر بودن می دانستند. در شهر بودن یعنی مسئول بودن بر حیات خود و هم نوعان. نقل است زمانی که میخواستند سقراط را جام شوکران دهند برخی دوستان و شاگردانش در پی ریزی طرحی بودند تا او را از زندان فراری دهند اما پاسخ سقراط بسیار قابل تامل و شگفت انگیز بوده او گفت من اگر از شهر فرار کنم دیگر سقراط نیستم. این همان چیزی است که در روزگاران دیرین بسیار قابل ستایش بوده است.
اما سوال اینجاست؛ در پس تمام پیشرفتها و فنو
علوم متعدد چرا برخی افراد زیستی کاملا غیر شهری و غیر انسانی برمی گزینند؟
چرا تنها ملاک آنان، صرفا بقای نسل است؟ بی روحی حاکم بر زندگی آنان با چه نیرو و چه میلی قابل تحلیل است؟ آیا آنها از چیزی می هراسند یا بی تفاوت اند! در مقام پاسخ به سوالات مطرح شده متعددی که میتوان دلایل مهم و متنوعی برشمرد:
به عنوان مثال فرهنگ نه چندان غنی جامعه فقر آموزش اقتصاد نابسامان .... ممکن است یک جامعه شناس به ساختار جامعه فرسوده نیم نگاهی داشته باشد، یک معلم به نحوه آموزش توجه کند یا یک اقتصاد دان دلایل نهفته اقتصادی را عامل چنین چیزی بداند.
اما میتوان از رهگذر روانکاوی نیز چنین زیستی زیستی منفعلانه و غیر شهری را تحلیل .کرد به زبان روان کاوانه نظام سیاسی حاکم بر هر جامعه به واقع نمادی است از پدر و میل پدر پدری که هر فرد در دوره ای از کودکی تجاربی متفاوت از او گرفته است. معمولا در جوامعه سنتی و توتالیتر غالب افراد با والدینی مواجه میشوند که به شدت اخته گر و سرکوب کننده اند به واقع کودک هیچ گاه طعمی از استقلال، ابتکار، خود انکا بودن و خود اندیش بودن را نخواهد چشید یا اگر طعمی مزه کند بسیار اندک و نارضایت بخش خواهد بود.
هم چنین در ساختار آموزشی نیز با سیستمی اخته کننده مواجه میشود که صرفا در پی انتقال
مفاهیم ایدئولوژیک خود است تا تلاش برای اندیشیدن و پرسش ایجاد کردن سیستم آموزشی نیز همان پدر نمادینی است که کودک بعد از خانواده تجربه خواهد کرد و در نهایت و در سطح بعد پا به جامعه ای بزرگتر و وسیع میگذارد که نمادین ترین سطح سوپرایگو تر در واقعیت او خواهد شد.
کودکی که در سطح روان هیچ گاه نتوانسته از وابستگی خویش موضوع های بیرونی بکاهد در نتیجه در بزرگسالی سطح روان او حالا کارکردی اجتماعی خواهد داشت به واقع آنچه با درون خود میکند حال به بیرون از خود فرافکنی میکند.
یعنی پدر سلطه گر سنتی دیرین حال به پدری نمادین در جامعه بدل میشود و همان چیزی که در کودکی لمس کرده بود را حال در سطحی وسیع تر و فراگیر تر تجربه خواهد کرد.
او مغلوب اندیشهها و باورها و دستورات سوپرایگوی جمعی میشود و چنان میزید که گویی هیچ راه گریزی از آن نیست آیا این واقعیت برای شما ملموس نیست.
نوشته : رضا عزیزان
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
وقتی مرزهای خود را از دست میدهید چه باید بکنید.
در موقعیتهای ناراحت‌کننده با دیگران، گاهی اوقات مشکل است که بدانیم ناراحتی از کجا ناشی میشود – ما یا آنها.
کیست که تجربه برخورد با فردی که از او وحشت داشته را، نداشته است؟ من در مورد شخصی که آشکارا توهین می کند و عصبانی هست صحبت نمی کنم. من به نوعی از ارتباط اشاره می کنم که ممکن است مشکل یا تعارض آشکاری وجود نداشته باشد، اما آدم احساس ناراحتی میکند. ما نمیتوانیم انگشت خود را روی علت بگذاریم، و این موضوع را بیش از پیش ناخوشایند میکند. ممکن است مانند خودِ همیشگی‌مان رفتار نکنیم. یافتن راهی سازنده برای برون رفت از این موقعیت های ناخوشایند، اگر نگوییم غیرممکن، دشوار به نظر می‌رسد. روانکاوی مفاهیم متعددی برای توصیف این تردید‌ها دارد. یکی از آنها “همانندسازی فرافکنانه” نام دارد.
همانندسازی فرافکنانه اولین بار توسط روان‌کاو ملانی کلاین توصیف شد. ببینیم چجوری کار می‌کنه: شخص A احساسی دارد که ترجیح میدهد از آن اجتناب کند، و بنابراین آن را ناهشیار به شخص B فرافکنی میکند. بسیاری اوقات فرافکنی با شکست مواجه میشود، زیرا شخص دیگر از “پذیرش” فرافکنی خودداری میکند. با این حال، در برخی موارد، شخص B هم‌صدا می شود یا به نحوی با فرافکنی شخص A همذات پنداری میکند و در نهایت به گونه ای عمل یا احساس می کند که هم فرافکنی شخص A و هم احساسات شخص B را ترکیب می کند. و سپس ما همانند سازی فرافکنانه را داریم.
برای خوندن ادامه مطلب لینک زیر را لمس کنید:
https://dpsychotherapy.com/projection-identification
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
چگونه متوجه شویم که افراد در بدنشان احساس ناامنی میکنند و بنابراین در دنیا؟ آنها مدام در حال کنترل کردن هستند.
رفتارهای کنترل گری برای هر فردی متفاوت است.
می تواند شبیه تمرکزی وسواس گونه روی شخصی باشد و تلاشی برای معنی دادن جزئیات رفتار او می تواند شبیه سرویس دادن و خوشحال کردن یک شخص باشد تلاشی در جهت کنترل کردن دیدگاه او نسبت به خودتان می تواند کمک کردن مداوم و افراطی به شخصی باشد که او بتواند راه "درست خود را پیدا کند.
میتواند شبیه به چشم چرانی کنجکاوی و یا تحت فشار قرار دادن باشد. میتواند شبیه به نظرات کنایه آمیز و برنده برای کوچک نگاه داشتن فردی باشد، چراکه آنها را نزدیک نگاه داریم.
وقتی احساس امنیت نمیکنیم نمیتوانیم به خود اعتماد کنیم ما به این باور بنیادین که خوب خواهیم بود اعتماد نداریم؛ بنابراین در دام این توهم که میتوانیم دیگران را کنترل کنیم، می افتیم اگر بتوانیم دیگران را کنترل کنیم دیگر آسیبی نمی بینیم به صورت كاملاً متناقضی در همان زمان ما ارتباط اصیل را پس میزنیم، هم خودمان و هم دیگران را از این ارتباط محروم میکنیم.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
معنای جابه جایی در روان شناسی چیست؟
فردی جذب بهترین دوست همسرش میشود اما میداند که عواقب فاجعه باری دارد در عوض، تمایلات ناهشیار جابه جا شده و عینکی شبیه به او میزند.
جابه جایی تغییر مسیر احساسات غير قابل قبول و متوجه ساختن آنها به چیزی کمتر تهدید کننده میباشد که متاسفانه امکان دارد موجب معطوف ساختن احساسات منفی به دوستان، خانواده یا دیگران شود.
فرض کنید که مدیرتان در محل کار شما را سرزنش میکند. تخلیه مستقیم خشم یا پریشانی به رئیس نه تنها عاقلانه نیست، بلکه امکان دارد به قیمت از دست دادن شغل تان تمام شود. به همین دلیل تا پایان روز احساسات خود را سرکوب میکنید امکان دارد وقتی به خانه رسیدید عصبانیت خود را متوجه هم اتاقی خود کرده یا دریابید که به یک رویداد محرک مانند رفتار نادرست فرزند بیش از حد واکنش نشان میدهید در اکثر مواقع، رویداد محرک نسبتاً خفیف بوده و واکنش شما نامتناسب یا بیش از حد میباشد. خشمی که نسبت به رئیس خود داشتید به روشی غیر مستقیم تخلیه میشود.
کارمندی به علت عملکرد ضعیف مورد سرزنش رئیس خود قرار میگیرد محل کار را ترک میکند تا در یک رستوران ناهار بخورد؛ اما به خاطر اشتباهی کوچک سر کارکنان فریاد میزند.
به این دلیل که همسرتان در کارهای خانه همکاری نکرده آزرده هستید از فرزندانتان میخواهید کارها را شروع کنند و آنها با بی حوصلگی پاسخ میدهند. خشم تان سرریز کرده و بر سر آنها فریاد میزنید و میگویید که آنها در کارهای خانه همکاری نمیکنند.
شغل خود را از دست داده و نمیتوانید شغل جدیدی پیدا کنید. از ترس اینکه قادر به پرداخت اقساط خود نباشید، پریشانی و احساس شکست خود را به سایر افراد جامعه خود منتقل کرده و آنها را به دلیل ناتوانی خود در یافتن شغل، سرزنش میکنید.
جابه جایی امکان دارد به چند شکل مختلف ظاهر شود میتواند به عنوان خشم نسبت به هدف کمتر تهدیدزا، یا به شکل سازگارتر تحت عنوان والایش رخ دهد.
زیگموند فروید معتقد بود که والایش نیز منبعی مهم برای خلاقیت و جا به جایی احساسات می باشد.
متن کامل این مقاله را در سایت ما بخوانید.
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
اغلب خداحافظی ها به فواصل رخ میدهد.
تصورمان این است که خداحافظیها باید شسته رفته باشند؛ حتما باید در ابتدا تصمیم بگیریم، به طرف مقابلمان بگوییم، سپس رها کنیم و بعد از آن در سوگ بنشینیم. اما، اغلب خداحافظیها به فواصل رخ میدهد چراکه رها کردن در فواصل مختلف روی میدهد همانطور که ما به آهستگی جلو میرویم ، سپس چند قدمی به عقب بازمیگردیم.
بعضی مواقع حتی متوجه این نیستیم که داریم رها میکنیم، تا اینکه یک روز میبینیم دیگر برنگشته ایم. ما خیلی وقت پیش رها کرده ایم که حتی متوجه نشده ایم همهی این مدت در حال سوگواری بوده ایم ، حتی زمانیکه در رابطه بودیم.
مواقعی هم وجود دارد برای آنچه که ،هست به شدت می جنگیم خیلی سفت و سخت به آن میچسبیم زمانی که تصمیم میگیریم رها کنیم، به خودمان فشار میآوریم که همه ی آن را در یک قدم بزرگ انجام دهیم اما خیلی از ما به آرامی رها میکند در فواصل؛ چند قدم به جلو و کمی به عقب.سوگواری میکنیم. مذاکره میکنیم و دوباره بازمیگردیم. خداحافظی میکنیم و دوباره به سوگ می نشینیم.
خدا حافظی ها بسیار پیچیده و تو در تو است بنابراین به حق نیست که در این مسیر با خودمان مهربان نباشیم درست به مانند رقصی ست که ما را به فضای دیگری می
برد فضایی که ما را ارزش مینهد و گاهی اوقات این رقص زمان میبرد نیاز به تلاشهای متوالی دارد نیاز به روان درمانی دارد و نیاز به یادگیری دارد که چگونه دوباره به خودمان بازگردیم.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
برخلاف افراد نارسی سیستیک معمول که اغلب در روابط جنسی بی بندوبار هستند چنین افرادی در زندگی شهوانی خود خویشتن داری زیادی نشان میدهند.
با این حال با شروع میانسالی و مشاهده یادآورهای تهدیدکننده محدودیت ،زندگی این دو نوع شخصیت نارسی سیستیک گرایش به تغییر جایگاه دارند.
ویژگیهای نوع آشکار نارسی سیستیک شامل
خود بزرگ پنداری، اجتماعی شدن وسواس گونه،
جاه طلبی ،افراطی اخلاقیات ناهمگون، تمایلات جنسی مهارنشدنی فروتنی افراطی و کاذب و شیوه بیان فصیح و تأثیرگذار است.
ویژگیهای نوع پنهان یا ناآشکار نیز شامل شک و تردید وسواسی نسبت به ،خود حسادت کسالت مزمن، سبک زندگی مادی گرا، ناتوانی ماندن در روابط عاشقانه و بی توجهی به جزئیات است.
آنها در ،خانه در خلوت و انزوای خود شادترین حالت ممکن را تجربه میکنند و تمایل دارند با فاصله و کناره گیر باشند.آنها معتقدند که دانای کل هستند و تمایل زیادی به رد دانش جدید دارند.
کوهوت از آنها با علائم نقص در عزت نفس، کاهش میل به کار و عدم خلاقیت یاد کرد. آنها مشغله های خود بیمارانگاری زیادی دارند و گرایش ذاتی به شرم نشان میدهند آنها اغلب از صحنه هراسی شدید رنج میبرند
شگفت آور نیست که چنین افرادی فاصله خود را از کسانی که میلی نارسی سیستیک به حمایت آنها دارند، حفظ میکنند و از مواجهه با چنین نیازهایی به شکل دردناکی خجالت میکشند
نوع معمول به طرز چشمگیری آگاه و بادانش، قاطع، مصمم و صاحب نظر است. در مقابل نوع خجالتی به نظر خیالباف فراموشکار، کمی حواس پرت و ناتوان در بحث عقلانی پایدار با فرد دیگر است. با این حال او در جمع اطرافیان نزدیک جایی که تحسین و تمجید آرام بخش دیگران تضمین شده است، میتواند سپر خود را کنار بگذارد و به خود راوی سرکوب شده اش اجازه دهد نمایان شود. اغلب برای این نیاز به کمک الکل دارد.
#رواندرمانی_پویشی
تنظیم وقت از طریق
سایت :
https://dpsychotherapy.com/psychotherapists/
شماره تماس و واتساپ :
09057256862
آیدی تلگرام :
@dynamicadmin
