deutschsprechenlernen | Linguistics

Telegram-канал deutschsprechenlernen - 🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

42

🇩🇪اموزش زبان الماني به صورت پيشرفته و فشرده🇩🇪 Vertreter: @MrHunt3R

Subscribe to a channel

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

اموزش زبان المانی و پاسخ دادن به سوالاتی که به زبان آلمانی مطرح میشود.
هدف ما از ساخت این گروه کمک به هم زبان ها و نو آموزان میباشد.


Die Gruppeaddrese: Telegram.me/Soalbealmani
آدرس گروه:Telegram.me/Soalbealmani

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

مرور زبان آلمانی:
Herr Doktor, ich möchte, dass Sie mein Kind impfen.
آقای دکتر، من میخوام که شما به بچه من واکسن بزنید.

Herr Doktor, würden Sie heute mein Kind impfen?
آآقای دکتر، لطف می کنید بچه ام رو امروز واکسن بزنید؟

Herr Doktor, kann ich mein Kind bei Ihnen impfen lassen?
آقای دکتر، می تونم من بگذارم بچه ام را پیش شما واکسن بزنند؟

Herr Doktor, können Sie für mein Kind einen Impfpass ausstellen lassen?
آقای دکتر، میشه بگید برای بچه ام دفترچه واکسن درست کنند؟

Herr Doktor, Wann bekommt mein Kind eine Impfung gegen Tetanus?
آقای دکتر، بچه من کی واکسن بر علیه کُزاز میگیره؟

Impfung gegen Diphtherie (die) واکسن دیفتری

Impfung gegen Tetanus (der) واکسن کُزاز

Der Impfstoff واکسن

Impfung gegen den Keuchhusten واکسن سیاه سرفه

Impfung gegen die Kinderlähmung واکسن فلج اطفال

Der Impfpass دفترچه تزریق واکسن

Impfung gegen Windpocken واکسن آبله مرغون

Die Impfung تزریق واکسن

Impfung gegen Masern واکسن سرخک

Impfung gegen Röteln واکسن سرخچه

Symptom (das) نشانه بیماری

Das sind die typischen Symptome!
این ها نشانه بیماری خاصی هستند

symptomatisch نشاندهنده

Behandlung (die) معالجه

behandeln معالجه کردن

Der Arzt behandelt mich. دکتر من رو معالجه می کند

Übertragungswege (die) راه های سرایت

Hepatitis تورم کبد

Hepar (das) کبد، جگر

Mumps (der) اُریون

Meningitis (die) مننژیت، التهاب پرده مغز

Meniskus (der) مینیسک، لایه غضروفیه هلالی به خصوص درمفصل زانو

Influenza (die) آنفلونزا، گریپ

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

مرور زبان آلمانی:
این جمله‌ها را پزشک می‌گوید: das sagt der Arzt

چه کسالتی دارید؟ ?was fehlt Ihnen
کجاتون درد می‌کند؟ ?wo haben Sie Schmerzen
این درد داره؟ ?tut das Weh
Haben Sie auch Kopfschmerzen, Halsschmerzen, rückenschmerzen?
شما سردرد، گلودرد، پشت درد هم دارید؟
Ich schreibe Ihnen ein Rezept من برایتان یک نسخه می‌نویسم
Nehmen Sie die Tabletten dreimal am Tag vor /nach dem Essen
قرص‌ها را سه بار در روز قبل/ بعد از غذا بخورید
Sie dürfen keinen Alkohol trinken اجازه ندارید الکل بنوشید
Sie dürfen nicht rauchen اجازه ندارید سیگار بکشید
Bleiben Sie im Bett (در رختخواب بمانید (استراحت کنید
Ich verschreibe Sie 3 Tage Krank من برایتان می‌نویسم شما سه روز بیمار بودید

این جمله‌ها را بیمار می‌گوید: das sagt der Patient

Ich fühle mich nicht gut / mir geht es nicht gut حالم خوب نیست
Ich habe Bauch -/Magenschmerzen شکم درد/ معده درد دارم
Mein Arm/knie/..... tut weh دستم / زانویم درد می‌کند
Wie oft/wann muss ich die Medikamente nehmen?
چند وقت به چند وقت (چند بار) /کی باید دارو بخورم؟
Darf ich rauchen? اجازه دارم سیگار بکشم؟
Wann darf ich wieder Sport treiben? دوباره کی اجازه دارم ورزش کنم؟
Wie lange muss ich im Bett bleiben? (چه مدت باید در رختخواب بمانم؟ (استراحت کنم
Ich brauche eine Krankenschreibung für meinen Arbeitgeber
من برای کارفرمایم به گواهی پزشکی احتیاج دارم

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

زمان گذشته کامل نشان می دهد که یک فرض یا گمان تا زمانی مشخص در حال یا آینده تمام یا کامل شده.

کاربردها

فرض یا گمان در رابطه با یک فعالیت در گذشته. به مثال های زیر توجه کنید:
Er wird wohl gestürzt sein. (او احتمالا افتاده بوده است.)

Er wird eine Panne gehabt haben. (او احتمالا یک حادثه داشته است.)
فرض بر اینکه یک فعالیت نقطه مشخصی در آینده تمام شده است. (شما باید زمان را مشخص کنید تا معلوم شود در مورد آینده صحبت می کنید)
Bis morgen wird er das Fahrrad repariert haben. (تا فردا، او دوچرخه را تعمیر کرده.)


نکته: معمولا برای نشان دادن فرض یا گمان از کلماتی مانند wohl (احتمالا)، sicher (حتما) یا bestimmt (قطعا) استفاده می شود. به مثال های زیر توجه کنید.

Er wird wohl gestürzt sein.
Er wird wohl eine Panne gehabt haben.


ساختار زمان آینده کامل

ساختار زمان آینده کامل تا حدی مشابه زمان آینده است. با این تفاوت که به جای استفاده از مصدر فعل اصلی، از مصدر فعل در حالت سوم (past participle) به همراه مصدر فعل کمکی sein یا haben استفاده می شود.

کدام فعل کمکی برای کدام افعال استفاده می شود؟

در ابتدا باید بدانید که برای بیشتر افعال زبان آلمانی از فعل کمکی haben استفاده می شود. تنها مواردی که فعل کمکی sein مورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از:

با افعال ناگذری (افعالی که هیچ مفعول accusative ندارند) که نشان دهنده جابه جایی هستند. مثل افعال لیست زیر:
مسافرت کردن
reisen پرواز کردن، با هواپیما رفتن fliegen رانندگی کردن، با ماشین رفتن fahren رفتن gehen
سرنگون شدن stürzen آمدن kommen افتادن fallen قدم زدن
laufen
با افعال ناگذری که تغییر در وضعیت را نشان می دهند. مثل افعال لیست زیر:
مردن
sterben یخ زدن gefrieren بیدار شدن aufwachen
پوسیدن zerfallen گرم شدن tauen خوابیدن
einschlafen
برخی فعل های دیگر شامل افعال زیر:
شکست خوردن
misslingen شدن werden ماندن bleiben
اتفاق افتادن geschehen موفق شدن gelingen بودن
sein


جدول زیر نحوه صرف جمله در زمان آینده کامل را نشان میدهد.

شخص
شکل صرف شده “werden”
فعل اصلی + sein/haben
اول شخص مفرد (ich)
ich werde
gegangen sein
aufgewacht sein
gelesen haben
gedacht haben
دوم شخص مفرد (du)
du wirst
سوم شخص مفرد (er/sie/es/man)
er wird
اول شخص جمع (wir)
wir werden
دوم شخص جمع (ihr)
ihr werdet
سوم شخص جمع/ شکل محترمانه (sie/Sie)
sie werden
ساختار حالت سوم فعل

افعال ضعیف یا مرکب
افعال قوی
ge…t
ge…en
gelernt
gesehen
استثناها

در بسیاری از افعال قوی در حالت سوم فعل، بن فعل تغییر می کند. (برای یادگیری حالت سوم این افعال به جدول افعال قوی مراجعه کنید) برای مثال:
gehen – gegangen, bringen – gebracht
افعالی که بن آنها به یکی از حروف d یا t ختم می شود. باید به جای -t در افعال ضعیف –et به انتهای فعل اضافه شود. برای مثال:
warten – gewartet
افعالی که مصدر آنها به ieren ختم می شود در حالت سوم پیشوند ge نمی گیرند. برای مثال:
studieren – studiert
افعال تفکیک پذیر در حالت سوم پیشوند ge- نمی گیرند. (برای شناختن این افعال به مطلب افعال تفکیک پذیر و تفکیک نا پذیر مراجعه کنید) به مثال زیر توجه کنید:
verstehen – verstanden
در افعال تفکیک پذیر، ge- پس از پیشوند فعل خواهد آمد. (برای شناختن این افعال به مطلب افعال تفکیک پذیر و تفکیک نا پذیر مراجعه کنید) به مثال زیر توجه کنید:
ankommen – angekommen
/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

lügen دروغ گفتن
Die Lüge دروغ ، ریا ، نادرست

reinlegen فریب دادن ، سر کسی را شیره مالیدن
reingelegt فریب

Jawohl آری ، بله ، پاسخ مثبت
Ne نخیرم

Selber Schuld تقصیر خودته

petzen لو دادن ، آدم فروشی کردن ، خبر چینی کردن
Die Petze آدم فروش ، خائن ، خبرچین

Selber خودتی


Das Mädchen : Selber Schuld
Der Junge : Ne

Das Mädchen : Du musst die , wo anderes machen
Der Junge : Ne , reingelegt

Das Mädchen : Reingelegt ist lügen , jawohl
Der Junge : Nee , das darfst du nicht lügen , darf man nicht sagen.
Das Mädchen : Lügen darf man sagen, aber lügen, darf man nicht machen

Der Junge : Darf man nicht sagen
Das Mädchen : Lügen darf man sagen, aber es ist Lüge

Der Junge : Das heißt , bedeutet , ich das Mama sage
Du das aufhören solltest

Das Mädchen : Petze

Der Junge : Ne
Das Mädchen : Jawohl

Der Junge : Ne ,
Das Mädchen : Petze

Der Junge : Du bist eine Petze
Das Mädchen : Selber

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

eilen فعل
شتافتن ، عجله كردن
كار فورى داشتن

صرف فعل eilen
eile - eilte - geeilt ( sein )

چند مثال :

Zum Bahnhof eilen
به ایستگاه قطار شتافتن
به سمت ایستگاه قطار عجله کردن


jemandem zu Hilfe eilen

برای یاری رساندن به کسی شتافتن
برای کمک به کسی عجله کردن

sich eilen, nach Hause zu kommen

عجله کردن تا به سمت خانه رسیدن
برای کار مهمی شتافتن تا به خانه رسیدن

sie eilte sich mit der Abrechnung

او ( مونث ) برای آن تسویه حساب عجله میکرد

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

استفاده از gibt و es برای پرسش در مورد وجود داشتن چیزی در جایی.

gibt = geben

فعل geben در زبان آلمانی معانی زیادی دارد که یکی از آنها ( وجود داشتن ) می باشد.

هر گاه بخواهیم در مورد وجود داشتن چیزی سوال بپرسیم می توانیم با ترکیب کردن gibt و es جملات پرسشی بسازیم. و یا به آن پاسخ دهیم.

به مثال های زیر توجه کنید :

Gibt es hier ein Telefon?

در اینجا یک تلفن وجود دارد ؟

و اگر بخواهیم پاسخ بدهیم :

Ja, es gibt hier ein Telefon.
Nein, es gibt hier kein Telefon.

بله ، اینجا یک تلفن وجود دارد.
نه ، اینجا هیچ تلفنی وجود ندارد.

Gibt es hier ein Schwimmbad.

در اینجا یک استخر شنا وجود دارد ؟

Ja, es gibt hier ein Schwimmbad.
Nein, es gibt hier kein Schwimmbad.

بله، در اینجا یک استخر شنا وجود دارد.
نه ، در اینجا هیچ استخر شنایی وجود ندارد.

Gibt es hier eine Toilette?
آیا یک دستشویی در اینجا وجود دارد؟

Ja, es gibt hier eine Toielette.
Nein, es gibt hier keine Toilette.

بله ، در اینجا یک دستشویی وجود دارد.
نه ، در اینجا هیچ دستشویی وجود ندارد.

موفق باشید. 👍

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

استفاده از ablehnen برای پاسخ منفی به دعوت یا درخواستی کسی ، همانند نامه دوستانه زیر :

Hey, Danke, dass du für mich nach einer möglichkeit für einen Job gesucht und gefunden hast.
Ich muss es leider vor erst ablehnen, weil ich meine Ausbildung angefangen habe.
Vielen Dank.

سلام ( صمیمانه و دوستانه )
مرسی که تو برای من دنبال یک امکان کار کردن گشتی و پیدا کردی.
من باید متاسفانه قبل از هر چیز آنرا نپذیرم ، برای اینکه دوره کار آموزیم را شروع کرده ام.
بسیار سپاسگذارم.

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

همانطور که میدانید aus یک حرف اضافه داتیو ساز است ، یعنی اسم بعد از خودش را به حالت داتیو می برد.

برای مثال کشور ایران در زبان آلمانی der Iran می باشد ، پس حرف تعریف یا آرتیکل آن der می باشد و از آنجایی که در داتیو همیشه der به dem تبدیل می شود اگر بخواهیم بگوییم من اهل ایران هستم ، یا از ایران می آیم آنگاه باید اینگونه گفته شود.

Ich komme aus dem Iran.

توضیحات برای دوستانی است که سطح زبان آلمانی پایین تری دارند.

و اما مثال ها :

1. Frau Müller geht jeden Morgen um 8 Uhr aus dem Haus.

خانم مولر هر روز صبح در ساعت ۸ از آن خانه میرود.

Das Haus —> Dativ —> aus dem Haus از آن خانه

در حالت ناشناخته :
Ein Haus —> Dativ —> aus einem Haus. از یک خانه ی


2. Sie kommt aus der Türkei

او ( مونث ) از کشور ترکیه می آید.

Die Türkei —> Dativ —> Der Türkei

و اگر همراه با aus باشد می شود. aus der Türkei چون Dativ بدون هیچ هزینه ی زن را به مرد تبدیل میکند 😉 یعنی مونث در داتیو همیشه مذکر می شود 😊

3. Die Möbel sind noch aus der Zeit vor dem Krieg.

آن اسباب و اثاثیه ها نیز از زمان قبل از جنگ هستند.

Die Zeit —> Dativ —> der Zeit.

4. Ich trage nur Pullover aus reiner Wolle.

من فقط پلیور ی از پشم خالص برتن می کنم.

5. Aus allter Gewohnheit treffen wir uns jeden Samstagabend.

از سر عادت قدیمی ما یکدیگر را هر شنبه عصر می بینیم.
/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

Einen Kater haben

یک خماری پس از مستی داشتن

شرح کوتاه از ترجمه عنوان داستان :
البته der Kater در واقع گربه ی نر می باشد ، اینگونه در آلمانی تصویر سازی می شود که آدم پس از اینکه الکل مصرف میکند و بعد از آن سر درد یا خماری میگیرد ، انگار گربه ی به روی سر آدم نشسته است 😉 که ما در فارسی به این حالت می گویم خماری پس از مستی

Es fängt meistens so an: Die Party ist gut, alle Freunde sind da, der Alkohol fließt, die Stimmung steigt. Es ist seit langer Zeit die beste Party! Aber irgendwann wacht man auf, und er ist da! Wer hat ihn bloß gerufen?

آن اغلب اینگونه شروع می شود ، آن پارتی خوب است ، همه دوستان حضور دارند ، الکل می ریزند و جریان دارد ، آن حال و هوا اوج میگرد
بعد از مدت ها زمان بهترین پارتی است. اما یک وقتی آدم بیدار می شود و او آنجاست ، چه کسی فقط او را صدا کرد ؟ ( منظور از آن همان خماری پس از مستی است )

Marie war gestern mit ihren Freunden aus. Eigentlich wollten sie irgendwo gemütlich sitzen und ein Bier trinken.

ماری دیروز با دوستانش به قصد تفریح از خانه بیرون رفتن ، در واقع آنها می خواستن یک جایی دنجی بنشینند و یک آبجو بنوشند.

Doch dann kamen immer mehr Freunde dazu, und am Ende landeten alle auf einer coolen Party.

اگر چه پس از آن همیشه دوستان بیشتری می آیند و در آخر هم همه به یک پارتی باب طبع رفتند.


Der DJ legte genau die richtige Musik auf, die Stimmung war fantastisch, und irgendwie hatte Marie andauernd einen neuen Drink in der Hand.

دی جی دقیقا آن موزیک درست را گذاشته بود ، و فضا رویایی بود و هر طوری که بود ماریا دائما یک نوشیدنی جدید در دست داشت.

Wann sie genau nach Hause kam, weiß sie heute Morgen nicht mehr, aber ... aua ... diese Kopfschmerzen! Die müssen doch wirklich nicht sein!

کی او دقیقا به خانه آمده ، او امروز صبح چیزی دیگه نمیدونست ، اما آه .. این سر درد ، اون واقعا نباید وجود داشته باشد.

Und ... aua ... jetzt klingelt auch noch das Telefon. „Hallo, Marie?“ Es ist Bettina, Maries Freundin. „Ich wollte nur wissen, ob es dir gut geht und du gestern gut nach Hause gekommen bist.“

و آه ... اکنون هم تلفن زنگ میخورد ، سلام ، ماری؟ ، من بِتینا هستم ، ( دوست ماری ) ، می خواستم فقط بدونم ، که آیا حالت خوبه ؟ و دیروز راحت به خانه رسیدی‌؟

„Ach ja ...“, seufzt Marie: „... alles gut. Wenn nur diese Kopfschmerzen nicht wären. Und mein Magen erst ...

آه بگی نگی ، ماری آه میکشد ... همه چیز خوب است ، اگه فقط این سردرد نمی بود و تازه معده ام ...

Ich glaube, das letzte Bier war schlecht.“ Bettina lacht: „Tja, da hast du wohl einen richtigen Kater! Trink viel Wasser und iss was Salziges. Gute Besserung!“

باور دارم ، آخرین آب جو نامرغوب بود ، بِتینا میخندد ، آره خوب ( اره جون عمت 😉 ) بنابراین تو یک خماری درست حسابی بعد از مستی داری ، آب زیاد بنوش و یک چیز شور مزه بخور ، برات آرزو سلامتی میکنم.


Marie legt auf. Auf diesen Kater könnte sie gut verzichten. In Maries Fall ist das nämlich kein süßes Haustier, sondern die Bezeichnung für die schmerzhaften Folgen von zu viel Alkohol.

ماری تلفن را میگذارد ، از آن خماری پس از مستی می تواند او به خوبی چشم بپوشد ، در مورد ماری به عبارت دیگر هیچ حیوان خانگی ِ بامزه ی نیست . جدا از اینکه آن علامت برای سر درد ، از نوشیدن زیاد الکل نشات میگیرد.

شرح کوتاه از ترجمه :
منظور این است اگر چه ماری الکل زیاد مصرف کرده و آن گربه بالا سرش یا همان خماری پس از مستی به همین دلیل است ، اما جدا از این او دیگر هیچ حیوان خانگی براش بامزه نیست چون یک گربه بد جنس الان به روی سرش است.

„Aua! Ich werde nie wieder trinken!“, sagt Marie. „Das werden wir sehen ...“, sagt der Kater.

ماری میگه : من هیچ وقته دیگه مشروب نمیخورم
خماری پس از مستی یا همان گربه نر میگه : حالا خواهیم دید 😉
/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

Wort des Tages لغت ِ روز

trödeln وقت تلف کردن ، وقت خود را به بطالت گذرانیدن

"sehr langsam sein; sich sehr langsam bewegen"

خیلی آهسته یا کند بودن ، کسی که خودش را به آهستگی به حرکت در می آورد.

"Hör bitte endlich auf, zu trödeln. Unsere Gäste kommen in zehn Minuten, und das Geschirr steht noch nicht einmal auf dem Tisch."

دیگه دست بر دار ، به وقت تلف کردن ، مهمان های ما تا ۱۰ دقیقه دیگر می آیند ، و ظروف هنوز به روی آن میز قرار ندارند ( چیده نشده اند )

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

🇩🇪 WORT DES TAGES 🇩🇪 لغت ِ روز


sich einmischen دخالت کردن ، مداخله کردن ، خود را قاطی کردن

"in einer Situation handeln, ohne dass man gefragt worden ist"

در یک شرایط یا موقعیتی چیزی را مورد بررسی قرار دادن ، بدون اینکه از آدم سوالی پرسیده شده باشد.

"Misch dich nicht immer ein! Kümmere dich um deine eigenen Probleme!"

خودت رو همیشه قاطی نکن ، نگران مشکلات شخصی خودت باش!

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

Der Finger انگشت دست

Die Zehe انگشت پا ، پنجه ی پا

توجه داشته باشید که در زبان آلمانی انگشت دست با انگشت پا از نظر لغتی متفاوت هستند و هرگز به جای یکدیگر از آنها استفاده نکنید، چون برای آلمانی زبان ها بسیار خنده دار به نظر میرسد. 😉

چند مثال :
Er hat sich in den Finger geschnitten.

او ( مذکر ) انگشت دستش را بُرید.

Finger weg!
دستت رو بکش ، دست درازی نکن ، ناخنک نزن!

Mit den Fingern schnalzen.
با انگشتان دست بشکن زدن 😜

Mit den Fingern schnippen.

با انگشتان دست بشکن زدن 😜

Etwas mit spitzen Fingern anfassen.

چیزی را با نوک انگشتان دست لمس کردن.


و اما یک اصطلاح که در آن انگشت دست بکار رفته است :

Jemanden um den kleinen Finger wickeln.

با هر سازی کسی را رخساندن ، کسی را به روی انگشت دست چرخاندن


Nervenschmerzen an den Zehen.

درد کفر آوری در انگشتان پا داشتن.

Seit ein paar Wochen habe ich an dem rechten Fuß die vierte Zehe Schmerzen.

به مدت چند هفته ای هست که من در پای راست ، چهارمین انگشت درد دارم.


و اما یک اصطلاح که در آن انگشت پا بکار رفته اما در فارسی معنی و مفهموم دیگری دارد.
Jemandem auf die Zehen treten.

به صورت توهین آمیز کسی را رنجاندن.
کسی را تهت فشار قرار دادن.

موفق باشید. 👍

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

ضمیر شخصی مفعولی چیست؟

در درس 3 با ضمایر شخصی فاعلی آشنا شدید. ضمیر شخصی فاعلی را در جمله برای جلوگیری از تکرار اسم استفاده می کردیم. کاربرد ضمایر شخصی مفعولی نیز کاملا مشابه ضمایر فاعلی است با این تفاوت که به جای مفعول جمله استفاده می شوند. در زبان فارسی ما تنها یک شکل از ضمایر شخصی را داریم و برای همه حالت ها از آن استفاده می کنیم. در آلمانی سه شکل متفاوت از ضمیر شخصی وجود دارد، به مثال زیر توجه کنید:

🔊 Parviz sieht Hamid (پرویز حمید را می بیند.)
اگر بخواهیم به جای Parviz از ضمیر استفاده کنیم به صورت زیر عمل می کنیم:

🔊 Er sieht Hamid (او توپ را می گیرد.)
اما اگر بخواهیم Hamid یا مفعول مستقیم را با یک ضمیر جابه جا کنیم دیگر نمی توانیم از ضمیر فاعلی استفاده کنیم و شکل جمله به صورت زیر تغییر می کند:

🔊 Er sieht ihn (او او را می بیند.)
در جمله بالا er و ihn هر دو ضمیر شخصی سوم شخص مفرد و مذکر هستند با این تفاوت که حالت آنها در جمله متفاوت است. اولی در حالت فاعلی و دومی در حالت مفعولی آورده شده.

ضمایر مفعولی مستقیم و غیر مستقیم

همانطور که می دانید زبان آلمانی دو حالت مفعولی متفاوت دارد. حالت مفعولی مستقیم و حالت غیر مستقیم. در جدول های زیر با ضمایر مفعولی مستقیم (Akkusativ) و غیر مستقیم (Dativ) آشنا خواهید شد.



ضمایر شخصی
مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص
سوم شخص
فاعلی (Nominativ)
ich du er sie es wir ihr
sie
مفعولی غیر مستقیم (Dativ)
mir dir ihm ihr ihm uns euch
ihnen
مفعولی مستقیم (Akkusativ)
mich dich ihn sie es uns euch
sie
نکته: در سطح فعلی فقط تمام ضمایر را به خوبی یاد بگیرید. فعلا نگران تشخیص زمان استفاده از آکوزاتیو و داتیو نباشید. در درس های بعد با مثالهای بیشتر با این موضوع آشنا خواهید شد. در حال حاضر فقط از شما انتظار می رود که اگر یک ضمیر شخصی را در جمله ای دیدید بتوانید تشخیص دهید مربوط به چه حالتی است و چه به چه چیزی اشاره می کند.
https://telegram.me/joinchat/ERKC8EDHJX0LY0hZKKYKFg

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

مرور زبان آلمانی:
Meine Gesundheit ist mir sehr wichtig.
من سلامتی برایم مهم است
Darf ich bitte früher gehen weil ich einen Arzttermin habe ?
میشود زودتر بروم ترمین دکتر دارم؟
Ist hier niemand ?
اینجا جای کسی نیست ؟
Darf ich mich hier hinsetzen ?
اجازه هست بشینم ؟
Das Wetter ist heute sehr schön.
امروز هوا خوب است
Entschuldigung, dass ich zu spät bin
ببخشید دیر کردم
Darf ich ?
اجازه هست ؟
Darf ich hinausgehen ?
میشود برم بیرون ؟
Morgen komme ich früher zur training
فردا زودتر میام باشگاه
Ich habe meine Zigarette vergessen
سیگار رو فراموش کردم
Mir geht es nicht gut
حالم خوب نیست
Ich werde heute später kommen
امروز دیرتر میام
Ich war gestern nicht hier
من دیروز نبودم اونجا
Ich war nicht hier, ich war in der Wohnung von einem Freund
من خانه نبودم ، خانه دوستم بودم
Fährt dieser Bus nach Raggal ?
این اتوبوس به سمت راگال می رود ؟
Kann/Darf ich schauen ?
میتوانم ببینم ؟
Ich habe mein Handy vergessen
من موبایلمو فراموش کردم
Said ist nicht hier
سعید نیست
Ich zahle mit der Bankomatkarte
با کارت بانک پرداخت میکنم
Ich steige in der nächsten Station aus
من ایستگاه بعد پیاده می شوم
Morgen zu Mittag werde ich Sie anrufen
فردا بعداظهر با شما تماس میگیرم
Ich bin dorthin gegangen aber es war schon zu
من رفتم آنجا بسته بود
Ich steige aus
من پیاده می شوم
Ich habe Deutschkurs aber ich kann nicht gehen
من دویچ کورس دارم نمیتوانم برم
Morgen um 10 Uhr gehe ich dorthin
فردا ساعت 10 میرم اونجا
Gestern Nacht bin ich spät schlafen gegangen.
من دیشب دیر خوابیدم
In welchem Bus muss ich einsteigen ?
Welchen Bus muss ich nehmen ?
چه اتوبوسی رو باید سوار بشوم ؟
اتوبوس شماره چند منظورم هست ؟
Kannst du es reparieren ?
میتوانی تعمیرش کنی ؟
Ich möchte Ihnen helfen ?
میخوای به شما کمک کنم
Wohin soll ich diese hinlegen/hinstellen ?
کجا بگذارم اینها را؟
Ich habe meine Schlüssel verloren
من کلید را گم کردم
Kannst du mir bitte helfen ?
میتوانی بمن کمک کنی لطفا ؟
Ich möchte unterschreiben.
میخواهم امضا کنم
Ich werde mein Zimmer putzen.
من اتاق خود را تمیز میکنم
Ich habe die Küche geputzt
من تمیز کردم آشپزخانه را
Gib mir bitte das schmutzige Geschirr
وسایل شستشو رو بده بمن لطفا
Ich putze nach dem Essen
من تمیز میکنم بعد ناهار
Mein Zimmer hat keinen Sessel.
اتاق من صندلی ندارد
Der Kühlschrank in meinem Zimmer ist kaputt.
یخچال اتاق من خراب است
Ich brauche eine Lampe.
من احتیاج دارم به یک لامپ

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

lch habe einen Termin beim Arzt.
من یک وقت دکتر دارم.
Ich habe den Termin um zehen Uhr.
وقت من ساعت ده می باشد.
Wei ist ihr Name?
اسم شماچیست؟

Bitte nehmen sie im wartenzimmer Platz.
لطفادراتاق انتظارتشریف داشته باشید.
Der Arzt kommt gleich.
دکترالان می آید.
Wo sind sie versichert?
بیمه شما مال کجاست؟

Was kann ich für sie tun?
چکاربرای شمامیتوانم انجام دهم؟
Haben sie schmerzen?
درد دارید؟
Wo tut es weh?
کجای بدن شمادرددارد؟

Ich habe immer Rückenschmerzen.
من همیشه کمردرددارم.
Ich habe oft Kopfschmerzen.
من اغلب سردردهستم.
Ich habe manchmal Bauchschmerzen.
من گاهی اوقات دل درد دارم.

Machen sie bitte den Ober Körper frei!
لطفا بالاتنه خود راآزادکنید.
Legen sie sich bitte auf die Lige.
لطفا روی تخت دراز بکشید.
Der Blutdruck ist in Ordnung.
فشارخون شماخوب است.

Ich gebe lhnen eine Sprize.
من یک آمپول برایتان مینویسم.
Ich gebe lhnen Tabletten.
من برایتان قرص مینویسم.
Ich gebe lhnen ein Rezept für die Apothke.
من یک نسخه برای داروخانه به شما می دهم.
/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

verbringen صرف کردن ، گذراندن ، کسی را به جایی بردن

versäumen از دست دادن ، بر. اثر غفلت از کف دادن ، کوتاهی کردن

glücklich شادمانی ، خوشبختی

In jeder Minute, die man mit Ärger verbringt.
Versäumt man Sechzig glückliche Sekunden

هر دقیقه که آدم آنرا با عصبانیت می گذراند
شصت ثانیه شادمانی را از دست میدهد

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

eilig صفت
با عجله ، فورى ، سريع ، با شتاب
ضرورى ، لازم ، مورد نياز

Er hat es immer so eilig
او همیشه خیلی با عجله است

می توانیم اینگونه با Eile هم بگوییم

Er ist immer so in Eile
او همیشه خیلی عجله دارد

نکته : دو مثال بالا که دارای فعل داشتن و بودن ، است ، در فارسی جایگاهی کاملا برعکس دارند یعنی اگر بخواهیم از عجله داشتن استفاده کنیم می بایستی بگوییم
Ich bin immer so in Eile

و اگر بخواهیم از فعل بودن استفاده کنیم آنگاه در آلمانی می گوییم
Ich habe es immer so eilig


چند مثال دیگر :

eilige Schritte
با شتاب قدم برداشتن

nur nicht so eilig
فقط نه با عجله

eine eilige Nachricht
یک خبر ضروری

Die Sache ist eilig
این موضوع لازم است

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

نگاهی بر daneben و danach

سلام دوستان در این درس می خواهیم با هم نگاهی داشته باشیم به کاربرد danach و daneben در جملات آلمانی

فرض کنید می خواهیم آدرسی را به کسی بدهیم ، مثلا :

تو آن خیابان را مستقیم میروی تا به یک داروخانه برسی و سمت چپ در همان نزدیکی آن سینما است.

اگر توجه کرده باشید در بخش دوم جمله به جایی اینکه ما دوباره تکرار کنیم ( در نزدیکی همان داروخانه ) در بخش دوم آمدیم گفتیم ( در همان نزدیکی ) یعنی ( در همان نزدیکی ) در بخش دوم جمله ما جایگزینه ( در نزدیکی همان داروخانه ) شد و اشاره ی نیز به بخش اول جمله داشت.

جالب است که بدانید این اتفاق در جملات آلمانی نیز به همین گونه است.

همین مثال در زبان آلمانی

Du gehst die Straße geradeaus bis zu einer Apotheke, und links daneben ist das Kino.

در اینجا نیز daneben جایگزینه einer Apotheke شده است و اشاره ی نیز به آن دارد.

مفهموم daneben در فارسی :

نزديک آن ، در كنار آن ، جنب آن ، در جوار آن ، در همان نزدیکی

مفاهیم بالا کاملا کاربردی مشابه در زبان آلمانی دارند

حال فرض کنید کسی از ما می پرسد که ما می بایستی به سینما برویم ؟ و ما میخواهیم به او بگوییم : نه ، من باید ابتدا چیزی بخورم ، پس از آن ما می توانیم به سینما برویم.

که در اینجا نیز ( پس از آن ) جایگزینه ( ابتدا چیزی بخورم ) در بخش دوم جمله شده است و اشاره ی نیز آن داشته است.

همین مثال در آلمانی :

Sollen wir ins Kino gehen?
Nein, ich muss erst etwas essen, danach können wir gehen.

همانطور که می بینید در اینجا danach نیز جایگزینه erst etwas essen شده است و اشاره ی نیز به آن داشته است و از تکرارش جلوگیری کرده.

مفهوم danach در زبان فارسی :
در مورد آن ، درباره ى آن ، در آن , بعداً ، سپس ، پس از آن ، بعد از آن . بر طبق ، بر اساس ، متناسب با

مفاهیم بالا کاملا کاربردی مشابه در زبان آلمانی دارند

دیگر کاربردهای daneben :

Das Haus links daneben
آن خانه در همان نزدیکی سمت چپ

Der Schalter muss direkt daneben sein

کلید برق باید درست در همان نزدیکی باشد.

Auf dem Tisch liegen Bücher, daneben steht eine Vase

به روی آن میز کتاب ها قرار دارند ، در آن نزدیکی یک گلدان وجود دارد.

Das Paket liegt auf dem Tisch, daneben die Rechnung

آن پاکت به روی میز قرار دارد ، در نزدیکی آن صورت حساب.


دیگر کاربردهای danach :

Er hatte die Deutschprüfung bestanden, danach begann er mit seinem Studium.

او امتحان آلمانی اش را قبول شده بود ،بعد از آن تحصیلش را شروع کرد.

Eine halbe Stunde danach kam er wieder

بعد از نیم ساعت او دوباره آمد.

Sie werden danach streben

پس از آن خواهید مُرد.


Zuerst muss er seine Arbeiten erledigen. Danach kann er sich mit einem guten Buch entspannen.

در ابتدا او باید کارش را به پایان برساند ، پس از آن می تواند او با یک کتاب خوب آرامش یابد.

entspannen
از هیجان و تنش ها کاستن ، ریلکس کردن ، آرامش یافتن ، استراحت نمودن

موفق باشید. 👍

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

1. Er hat unsere Einladung abgelehnt.

او دعوت ما را نپذیرفت ( قبول نکرد )

2. Es tut mir leid, Ihr Antrag ist abgelehnt.

متاسفم ، در خواست شما رد شده است ( پذیرفته نشده است )

3. Ich lehne es ab, darüber zu diskutieren.

من آنرا نمی پذیرم ( تا ) در مورد آن بحث کنیم.

4. Solche Methoden lehne ich ab.

این جور شیوه ها ( روش ها ، طریق و راه ها ) را من نمی پذیرم.

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

مثال ها و کاربردهای Ach 👇👇
1. Ach, das tut mir aber leid.
آه ( افسوس ) متاسفم

2. Ach so! Jetzt verstehe ich was Sie meinen.

آهان الان فهمیدم که منظورتون چیه

3. Ach ja, heute gehen wir ja ins Kino.

نه بابا ، امروز ما میرویم به سینما

4. Ach was, Das wird schon klappen.

چی میگی , این درست میشه. ( به موفقیت می انجامد ، حل میشود )

همانطور که دیدید ach می تواند با ترکیب شدن با so مفهموم آهان که اینطور و ... را بدهد.
Ach so!

با ترکیب شدن با was مفهموم چی میگی ، آخ چی ؟ و ... را بدهد.

Ach was!

با ترکیب شدن با ja مفهموم نه بابا ، اره بابا ، جون من ، مرگ من و ... را بدهد.

Ach ja!

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

Wort des Tages لغت روز

gut / besser / am besten صفت می باشند

خوب ، بهتر ، بهترین

Mir geht's gar nicht gut.
اصلا حالم خوب نیست.

Er ist ein guter Lehrer.
او ( مذکر ) یک معلم خوب است.

Sie kann gut tanzen.
او ( مونث ) می تواند خوب برقصد.

Er kämpft für eine gute Sache.
او ( مذکر ) برای یک موضوع خوب مبارزه میکند.

Wir hatten im Urlaub gutes Wetter.
ما هوای خوبی را در تعطیلات داشتیم.

Heute ist das Wetter wieder besser.
امروز دوباره هوا بهتر است.

Sie ist meine beste Freundin.
او ( مونث ) بهترین دوست دختر من است.

موفق باشید. 👍
/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

Wort des Tages لغت ِ روز

harmlos یک صفت می باشد - بی خطر ، بی ضرر ، بی آزار

harmlos = "nicht gefährlich" خطرناک نیست

„Keine Angst, mein Hund ist ganz harmlos! Glauben Sie mir!“

نترسید ، سگ من کاملا بی خطر است ، باور کنید من را

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

نکته بسیار مهم در مورد افعال انعکاسی به همراه حرف اضافه

اگر در مثال بالا توجه کرده باشید وقتی فعل kümmern به معنی نگران شدن و دلواپس شدن است ، در جمله بکار برده شد پس از آن حرف اضافه um نیز آمد. این بدان معنی است که هرگاه ما از kümmern استفاده می کنیم می بایستی um نیز در جمله باشد ، چون در تفکر آلمانی ما پیرامون چیزی دلواپس و نگران می شویم ، اما در تفکر فارسی معمولا برای چیزی دلواپس می شویم. و از طرف دیگر فعل kümmern یک فعل انعکاسی است یعنی همیشه به همراه ضمیر مفعولی یعنی Akkusativ می آید.
به زبان ساده تر فرض کنید من می گویم ، برای چه چیزی می بایستی من نگران باشم ؟ و در جواب گفته میشه : برای مشکلات شخصی خودت نگران باش و بعد در پایان میگم ، آهان برای اون باید نگران باشم.

Worum muss ich mich kümmern?
Du muss dich um deine eigenen Probleme kümmern.
Ach so, darum muss ich mich kümmern.

اما اگر بخواهیم همین مثال را با تفکر آلمانی ترجمه کنیم ، اینگونه می شود.

پیرامون چه چیزی می بایستی خودم را دلواپس کنم؟
تو باید خودت رو پیرامون مشکلات شخصی ات دلواپس کنی.
آهان ، پیرامون آن می بایستی خودم را دلواپس کنم.

um پیرامون ، دور تا دور
worum? پیرامون چه چیزی ؟ دور تا دور چه چیزی؟
darum پیرامون آن ، دور تا دور آن

هر چند که این نکات در بخش جزوات گرامری سایت به طور کلی توضیح داده شده است اما بد نیست که هر چند وقت یکبار نگاهی به نکات مهم دستوری زبان آلمانی داشته باشیم.

اگر شما این مطلب افعال انعکاسی به همراه حروف اضافه را درک کنید ، یعنی گام بزرگی در یادگیری زبان آلمانی برداشته اید.

در ادامه افعال انعکاسی مهم به همراه حروف اضافه آنها را برایتان آماده میکنم.

موفق باشید. 👍

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪
/channel/Deutschsprechenlernen

Читать полностью…

🇩🇪Deutsch sprechen lernen🇩🇪

مفعول مستقیم و غیر مستقیم چه تفاوتی دارند؟

احتمالا مثال درس قبل را هنوز به خاطر دارید. این بخش را هم با یک مثال مشابه شروع می کنیم.

علی حمید را با عینک دید.
در جمله بالا “علی” همچنان فاعل ، “دید” فعل و “حمید” مفعول است، اما ما اسم دیگری هم در این جمله داریم. نقش “عینک” چیست؟ عینک هم در واقع یک مفعول است. اما عمل دیدن که روی عینک اتفاق نیوفتاده؟ درست است به همین دلیل هم عینک را مفعول غیر مستقیم جمله می نامیم. پس در جمله مثال بالا ما دو مفعول داریم: “حمید” مفعول مستقیم و “عینک” مفعول غیر مستقیم است.

یک مثال دیگر را بررسی می کنیم، سعی کنید در این جمله هم مفعول مستقیم و غیر مستقیم را شناسایی کنید:

کامران توپ را به مجید داد.
“کامران” فاعل
“توپ” مفعول مستقیم
“مجید” مفعول غیر مستقیم
“داد” فعل


توضیحی کوچک در مورد “را”

در زبان فارسی “را” یک حرف نشانه است. “را” در واقع نشان دهنده مفعول مستقیم جمله است و به ما کمک می کند درک بهترین از یک جمله داشته باشیم. البته استفاده از “را” همیشه صورت نمی گیرد و ساختاری پیچیده برای استفاده دارد. اما این حرف همیشه بعد از مفعول مستقیم جمله استفاده می شود.



تفاوت ها در ساختار مفعولی در زبان آلمانی

مثال های گفته شده بالا تنها برای درک بهتر از مفهوم مفعول مستقیم و غیر مستقیم بود اما نکته بسیار مهم این است که هرگز سعی نکنید ساختار های مفعولی فارسی را در آلمانی معادل سازی کنید. برخی از ساختارهایی که در فارسی به عنوان مفعول مستقیم ساخته می شوند در آلمانی غیر مستقیم هستند و برعکس پس در طول یادگیری مفاهیم مفعولی تنها به ساختار آلمانی توجه کنید و از ترجمه مستقیم بپرهیزید.



حالت مفعولی غیر مستقیم یا داتیو (Dativ)

در درس قبلی با حالت مفعولی مستقیم یا Akkusativ آشنا شدید. در این درس میخواهیم تاثیر حالت Dativ را بر روی اسامی بررسی کنیم. حالت داتیو هم تاثیر مستقیمی بر روی اسم نمی گذارد و تنها حروف تعریف آن را تغییر می دهد. جدول زیر تغییرات در حروف تعریف را در حالت های فاعلی، مفعولی مستقیم و غیر مستقیم مقایسه می کند.

حروف تعریف معرفه

جنسیت
فاعلی (Nominativ)
مفعولی Akkusativ
مفعولی Dativ
مذکر
der
den
dem
مونث
die
die
der
خنثی
das
das
dem
جمع
die
die
den


حروف تعریف نکره

جنسیت
فاعلی (Nominativ)
مفعولی Akkusativ
مفعولی Dativ
مذکر
ein
einen
einem
مونث
eine
eine
einer
خنثی
ein
ein
einem


حروف تعریف منفی

جنسیت
فاعلی (Nominativ)
مفعولی Akkusativ
مفعولی Dativ
مذکر
keinen
keinen
keinem
مونث
keine
keine
keiner
خنثی
kein
kein
keinem
جمع
keine
keine
Keinen


با نگاهی به ردیف های مربوط به حالت داتیو متوجه می شوید که اینجا تفاوت ها بسیار زیاد هستند. و البته در حالت مونث و جمع کمی گیج کننده به نظر می رسند. شکل مونث از حالت داتیو مشابه شکل مذکر از حالت فاعلی است و شکل جمع از حالت داتیو مشابه شکل مذکر از حالت آکوزاتیو!
https://telegram.me/joinchat/ERKC8EDHJX0LY0hZKKYKFg

Читать полностью…
Subscribe to a channel