دزیره ؛ روایتی عاشقانه از تاریخِ یک فاتح ☕شعـر،موسیقی،کتاب،دکلمه باید جهان را بهتر از آنچه تحویل گرفته ای، تحویل بدهی خواه با فرزندی خوب یا باغچه ای سرسبز اگر فقط یک نفر با بودن تو ساده ترنفس کشیدیعنی تو موفق شده ای
اى سرزمين! كدام فرزندها، در كدام نسل، تو را آزاد، آباد و سربلند با چشمان باور خود خواهند ديد؟
اى مادر ما، ايران!
جان زخمى تو در كدام روز هفته التيام خواهد پذيرفت؟
چشمان ما به راه عافيت تو سفيد شد؛ اى ما نثار عافيتِ تو!
"محمود دولت آبادى"
#نه_به_جنگ
درون جسم من زن های بسیاریست ،
بسیاری !!!
زنی دیوانه ی آزاد بودن ،
مستقل بودن ،
زنی خود ساخته ،
خود خواسته ،
محکم ،
زنی دلداده ی آرامش و شادی ...
زنی جنجالِ محور ،
داد بستان ،
غرق آزادی ....
باز با گریه
به آغوشِ تو
بر میگردم،
چون غریبی که
خودش را برساند
به وطن.
#فاضلنظری
نزار قبانی
نمى دانم چه کار بايد كنم ؟
آيا بايد از سرنوشتى كه تو را
در پيش پايم قرار داد قدردانى كنم ؟
همان سرنوشتى كه باعث شد
در چشمهايت آب شوم
همان چشمهايى كه مرا
در دريائى بي قرار غرق
و سيماى تو را بر چهره ام حك کرد
آن گونه که همه تو را
در چشمهايم پيدا مي کنند
وحروف نام تو را در قلبم جاي داد
و عشق تو را در خونم جارى کرد
آه عشق من
تو را به خدا به من بگو
آيا بعد از اين همه عشق
عاقلانه است كه فراموشت كنم ؟
| قد بلند تو را تا به بر نمیگیرم
درخت کام و مرادم به بر نمیآید
- حافظ
پنتی ساریکوسکی
دوستت دارم
مثل کشوری غریبه
دره هایش و پل هایش
مثل غروبی تنها که بوی کتاب می دهد .
جهان را گشته ام به دنبالت
به زیر قلمرو آسمان ، بین دو نور
فکرم را کنده کاری کرده ام وَ تو را .
.
همه مي پرسند:
چيست در زمزمه مبهم آب؟
چيست در همهمه دلکش برگ؟
چيست در بازي آن ابر سپيد،
روي اين آبي آرام بلند
که ترا مي برد اين گونه به ژرفاي خيال؟
چيست در خلوت خاموش کبوترها؟
چيست در کوشش بي حاصل موج؟
چيست در خنده جام
که تو چندين ساعت،
مات و مبهوت به آن مي نگري؟
نه به ابر، نه به آب، نه به برگ،
نه به اين آبي آرام بلند،
نه به اين آتش سوزنده که لغزيده به جام،
نه به اين خلوت خاموش کبوترها،
من به اين جمله نمي انديشم.
من مناجات درختان را هنگام سحر،
رقص عطر گل يخ را با باد،
نفس پاک شقايق را در سينه کوه،
صحبت چلچله ها را با صبح،
نبض پاينده هستي را در گندم زار،
گردش رنگ و طراوت را در گونه گل،
همه را مي شنوم؛ مي بينم.
من به اين جمله نمي انديشم.
به تو مي انديشم.
اي سرپا همه خوبي!
تک و تنها به تو مي انديشم.
تو بمان با من، تنها تو بمان.
در دل ساغر هستي تو بجوش.
من همين يک نفس از جرعه جانم باقيست؛
آخرين جرعه اين جام تهي را تو بنوش.
#فریدونمشیری
.
برایت آرزوهای کوچک دارم:
مثلا اینکه چشمهایت را باز میکنی
خستگی های دیروزت را
در خواب آرام دیروز جا گذاشته باشی .
و تمام تنت لبریز باشد از طراوت و شادابی.
مثلا اینکه یه لقمه نان و پنیر
دلخوشی صبحانه ات باشد .
قدم های سالم داشته باشی
برای رفتن تا موفقیت،
و مادری که هر صبح
دعای خیرش بشود
بدرقه ی راهت ....
صبح_است
صبحهایی هست
سپید
شیرین
دلچسب
عطرآگین
مثلِ صبحِ امروز
که با تو بخیر میشود...
#باران_قیصری
صبحتون بخیر🌸🍃
| زمانه زیر و رو دارد، رخ زشت و نکو دارد،
شب ار با گریه خو دارد، سحر بینند خندانش
- میرزاده عشقی
| چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
- وحشی بافقی
بیچاره تر از عاشق بی صبر کجاست؟!
من صبورم اما
آه، این بغض گران
صبر چه میداند چیست
☘🌺🌾
#سڪانس_برتر
🎬 اکنون
قسمت بیستوهفتم
میزبان: سروش صحت
مهمان: رسول صدرعاملی
(کارگردان و تهیهکننده و نویسنده)
با حضور دکتر امیرحسین ماحوزی و ادامه داستانهای مثنوی
مثل همیشه عالی و پر از معرفی فیلم و کتاب و حکایت.
"ای خداوند، چه کسی می تواند به خیمه تو وارد شود؟ چه کسی می تواند در خانه مقدس تو بماند؟
کسی که بیعیب و بیریا باشد و هرکاری را با صداقت انجام دهد. کسی که از دیگران بدگویی نکند، به تهمتها گوش ندهد و به همسایه خود بدی نکند. کسی که بدکاران را خوار بشمارد ولی به کسی که از خدا میترسد احترام بگذارد. کسی که به قول خود وفا کند اگر چه به ضررش تمام شود. پول قرض دهد ولی سود آن را نگیرد. و از گرفتن رشوه برای دادن شهادت بضد بیگناه خودداری کند. چنین شخصی همیشه پایدار خواهد ماند."
مزامیر
مزمور پانزدهم
[ نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نهلد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کشاند
چو دم میش نمانَد ز دم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دَم یزدان به کجاهات رساند... وَه!!دل من گرد جهان گشت و نیابید مثالش
]
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟
تَصدُقت خُدا.
•
این آهنگ ۳۵ سالشه! کاش خوانندههای الان، معنیِ ماندگار بودن رو اینجوری میفهمیدن!
Читать полностью….
غسان کنفانی نامه به غادة السمان
چه برایت بنویسم؟!
که هرگاه خواستم برایت بنویسم،
احساس کردم که قلبم
از جایش کنده خواهد شد
تا در سینه تو بنشیند...
نامهها🔥
«چه مینویسم نمیدانم، همینقدر میدانم تو، تو، تو، قسمتی از دریچه گشوده به روی خوبیها هستی که در دسترس من در مقابل چشمان من قرار گرفتهای و چه عزیز هستی...
بیشتر چیزی ندارم که بگویم که: «سکوت با هزار زبان در سخن است» خدانگهدارت.»
نامه از #سیمینبهبهانی به منصور اوجی از کتابِ«یکصد و ده نامه از دو سیمین»
این رقص بسیار زیبا و دلبرانه تقدیم به هر
آنکس که با ساز ناکوک روزگار خوش درخشید.
📽 ترانه ی زیبای «فقط یک شب دیگر» درباره زنی ۵۸ ساله بود که با مردی ۳۰ ساله يک رابطه عاشقانه داشت. عشق آنها سه سالی طول کشيد و در پايان اين عشق مرد سه روز تمام يک کلمه حرف نزد و زن را ترک کرد
Singer #Yasmin_Levy
Music #Una_Noche_Mas
اگر این دنیا غریبه پرور است،
تو آشنا بمان تو پای خوبیهایت بمان.
اگر کسی معنای عاشقانههایت را نفهمید؛
بر روی عشق خط نکش!
عاشقانههایت را محکم در آغوش بگیر و
بگذار برای داشتنش آغوشت را بفهمند.
دنیا خوب، بد، زشت، زیبا فراوان دارد.
تو خوب باش...تو زیبا بمان
و بگذار با دیدنت
هر رهگذر نا امیدی لبخند بزند،
رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید:
هنوز هم عشق پیدا می شود.
#نادر_ابراهیمی
#یک_عاشقانهی_آرام
ارغـــــــــــــوان
#دزیــره •••💭 ⃟꯭ـــــــــــ𓂃 ִֶָ
#عکس_مکث
| من بسته ام لب طمع، اما نگار من
دارد دهان بوسه فریبی که آه ازو!
- صائب تبریزی
إن الذين يوقظون شيئاً بداخلك
لا يخرجون منك أبداً حتى لو قالوا وداعاً..!
«کسانی که چیزی در درونت
هوشیار میکنند،
هیچگاه از درونِ تو
برون نمیآیند حتی اگر با تو وداع کنند.
#محموددرویش