#پیام_ناشناس
سلام ببین یه سوال دارم بزار تو گروه لطفاً . یه نفر هرچی دوست داشت بهم گفت ولی من بخاطر کارم سکوت کردم درحالیکه مقصر نبودم .. از این آدمای پاچه گیر بود ولی چون مقامی داشت چیزی نگفتم الان اینقدر اعصابم از دست خودم خورده ک اصلا دوست ندارم دیگه برم سرکار .. اینو بزار تو گروه لطفاً .. دوست دارم از تجربیات بقیه بشنوم ..
---------
الان اگه یه سوال در مورد دوستی یا عشق و عاشقی پرسیده بودم فک کنم کلی ریپلای گرفته بود ..
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
سلام،
پارسال مشابه این اتفاق برای من افتاد
من به کار و درآمدش احتیاج داشتم و صاحب کارم خیلی آدم بیشعوری بود و بهم احترام نمیزاشت و تقریبا هرروز من روانم بهممیریخت تا یک روز سر یک مرخصی دیگه از حدش بیشتر رفت و واقعا تا حدی که گریه ام گرفت پیش رفت و من کمی فکرکردم و به این نتیجه رسیدم چی از دست میدن و چی بدست میارم درصورت ادامه دادن کارم،
و ازونجایی احترام و شخصیت و روح و روانم بهم ریخت ترجیح دادم ادامه ندم و استعفا دادم.
البته جا داره بگم من حقوق چندان بالایی نمیگرفتم که خییلللی کارم بهش گیر باشه ولی اگر برعکس بود احتمالا مجبور میشدم بیشتر تحمل کنم حداقل تا وقتی که یک کار دیگه پیدا کنم.
@HarfBeManBot
"أحبك
أكثر اتساعاً من رؤيا عينيك
أكثر قرباً من مسامات جلدك"
دوستت دارم!
بیشتر از وسعتِ دیدِ چشمانت؛
نزدیکتر از روزنههای پوستت...
#عبلة_الرويني
@deltangie_abadi
نه میخایم ازدواج کنیم؛ نه میتونیم بیشتر از این با خانواده بمونیم، نه پول مستقل شدن داریم و نه روی پول گرفتن ازشون، نه توانایی مهاجرت کردن و نه تحمل جمعیت رو داریم نه توانایی این حجم از تنهایی، نه دوست داریم با آدمای جدید آشنا بشم و نه حوصله ی قبلیارو داریم دقیقا این خری که تو گِل گیر کرده خودِ ماییم ..
@deltangie_abadi
مهاجرت: [ م ُ ج َ / ج ِ رَ ]
ترک کردن دوستان و خویشان و خارج شدن از نزد ایشان یا فرار از ولایتی به ولایت دیگر از ظلم و تعدی.
بریدن از جایی به دوستیِ جایی دیگر. ترک دیار گفتن و در مکان دیگر اقامت کردن.
@deltangie_abadi
یکی از زیباترین تعابیر از مهاجرت رو گلشیفته فراهانی در مصاحبه جدیدش گفته:
«دلم برای وطنم تنگ شده، دائم در رنج هستم، تبعید حالا بخشی از وجود من شده است! من هیچ کجا حس خانه را ندارم، حالا هیچ جا خانه من نیست و در عین حال تمام جهان خانه من شده است»
@deltangie_abadi
گیریم که موقعیت مهاجرت داشتیم. خونوادمون، دوستامون، کسایی که دوسشون داریم، خاطراتمون، خونه و کوچهها و خیابونای شهرمون رو چطوری جا بذاریم و بریم؟
@deltangie_abadi
لقد دخلت إلى حياتي المعقدة كما تدخل أغنية رائعة إلى مزاجٍ سيء.
بهگونهای وارد زندگی پیچیده و آشفتهام شد که یک ترانهی خوب در خلقوخوی بد اثر میکند.
#ابراهیم_صوانى
#دلتنگى_ابدى
〰〰〰〰〰〰〰〰️〰
در آغوشم بگير و نجاتم بده
قاتلى به دنبال من است كه گاه به گاه در آينه ها مى بينمش ..
#داستايوفسكى
@deltangie_abadi
زندگی تنهاییست، به رغمِ همهی افیونها، شادمانیهای پر زرق و برق و گوشخراش، میهمانیهای عبث و بیهوده و چهرههای دروغین خندان همهمان.
خاطرات روزانه
#سیلویا_پلات
@deltangie_abadi | #بيهودگى
شما اگه بفهمین منفور بودن چقدر لذت بخشه هیچوقت سمت محبوب بودن نمیرین.
@deltangie_abadi
انقدر دوسش دارم تمامِ ویژگیهاش و در نهایت بودنش برام جالب و لذتبخشه.
مثلا برام جالبه که لباس میپوشه؛ گرمش میشه؛ میخنده؛ غذا میخوره؛ دماغ داره؛ پا داره
نمیدونم چجوری توضیح بدم ..
@deltangie_abadi
#پیام_ناشناس
خیلی شجاعت میخواد که تو محیط کار بخوای این کارو کنی ولی حالا که ناراحتت کرده اگه بروزشم ندی بیشتر اذیت میشی
یه روش محترمانه پیدا کن و بروزش بده
یا بهش بگو
من خودمم بعضی جاها بنا به مصلحت مجبور شدم سکوت کنم این سکوته حناق شد تو گلوم تا چند وقت درگیرش بودم
میدونم راه حل ندارم و ندادم و نمیدونم چون که ؛ ولی خواستم یه چیزی گفته باشم که بدونی پیامتو خوندیم و نسبت بهش بی تفاوت رد نمیشیم🫠
@HarfBeManBot
#پیام_ناشناس
سلام ببین یه سوال دارم بزار تو گروه لطفاً . یه نفر هرچی دوست داشت بهم گفت ولی من بخاطر کارم سکوت کردم درحالیکه مقصر نبودم .. از این آدمای پاچه گیر بود ولی چون مقامی داشت چیزی نگفتم الان اینقدر اعصابم از دست خودم خورده ک اصلا دوست ندارم دیگه برم سرکار .. اینو بزار تو گروه لطفاً .. دوست دارم از تجربیات بقیه بشنوم ..
@HarfBeManBot
این یه قاشق نیست:
فردای شب یلدا ارائه داشتم، شب خونه اکسم بودم، صبح با عجله اومدم برم دانشگاه، یه دَنِت شکلاتی، یه کاپوچینو و این قاشق رو گذاشت توی کولهپشتیم. قاشق سالها قعر یکی از زیپهای کوله موند، اون رابطه تموم شد، من مهاجرت کردم و اینجا یه روز از توی کوله پیداش کردم ..
@deltangie_abadi
یه حقیقت تلخ اینه که ما همه تنهاییم. همه آدمایی که به عنوان رفیق، همراه، پدر، خواهر، همسر، فرزند و.. کنار ما هستن در واقع فقط یه مدت زمان مشخص با ما توی مسیر زندگی همسفرن و یه عامل مثل مهاجرت، عدم تفاهم، کدورت.. یا نهایتا مرگ اونا رو از ما جدا میکنه. پذیرشش این حقیقت خیلی دردناکه.
@deltangie_abadi
بهم گفت: دلیلِ مهاجرت، "راحت" زندگی کردن نیست عزیزِ من. سخت زندگی کردن و دلتنگ بودن و تنهایی کشیدن، فقط به قیمتِ داشتن حریمِ شخصی، نظرِ شخصی، اعتقادِ شخصی و شرایط پیشرفتهای عادیه.
@deltangie_abadi
مهاجرت یعنی انتخاب «آرامش داشتن و دلتنگ بودن» به جای «آرامش نداشتن و کنار عزیزانت بودن».
و این بیرحمانهترین تصمیمیه که یک انسان مجبور به گرفتنش میشه.
هر دو انتخاب هم آخرش به یه حسرت پنهان ختم میشه.
@deltangie_abadi
حساسیت فصلی نداشتن و عطسه های پشت سر هم نکردن، نیمی از مسیر خوشبختی و عاقبت به خیری در این جهان فانیست.
@deltangie_abadi
خدا و شيطان را صدا مى كردم.
براى من تفاوت نداشت كه كدام يك خواهند آمد،
آنچه مى خواستم اين بود كه ديگر احساس تنهايى نكنم.
#نيكوس_كازانتزاكيس
@deltangie_abadi
وقتى به سرنوشت نهايى همه چيز نگاه ميكنى، فايده اى در اين همه جنجال نمى بينى ..
#اروين_ديالوم
@deltangie_abadi
آرى!
همه باخت بود
سرتاسر عمر
دستى كه به
گيسوى تو بُردم،
… بُردم!
#هوشنگ_ابتهاج
@deltangie_abadi
اما همین کافی بود، همین که میدانستم؛ تنم درد تنت را دارد! نه میل تنت را...
#نامه_ها، فروغ فرخزاد
@deltangie_abadi
«مهمترین وظیفهی دو نفر در یک پیوند، محافظت از خلوت یکدیگر است.»
@deltangie_abadi
چه موقع می توانم به تو بگویم که من وحشتناکترین فکرها را در سر می پرورانم! اگر می خواهی مرا نجات دهی عجله کن!
-نامه آرتور کراوان به مینا لوی.
@deltangie_abadi | #نامه_ها