دو خط بالاتر از انشاء قبلی که برای تو نوشته بودم شعری بود بیپر؛ حالا اما تنها آروزیم این است که ای کاش کلمات را قتل عام میکردم به وقت سرودن؛
Читать полностью…حالا جملاتِ تمام شده را با نقطهای مهر و موم میکنم. همان که تو بودی؛ تو بدونِ آوایی از تاریکی.
Читать полностью…میگفت گاهی انگار توی دلم کمانچه میزنند، میگفت من موسیقی بلد نیستم، اما قشنگ میزنند، تلخ میزنند...
Читать полностью…همچون دالانی بلند،
تنها بودم...
پرندگان از من رفته بودند
شب با هجوم بی مروتش،
سخت تسخیرم کرده بود.
خواستم زنده بمانم
وفکر کردن به تو، تنها سلاحم بود!
تنها کمانم
تنها سنگم...
#پابلو_نرودا
@daar_vag
من طرف تاریک دنیا ایستادهام و دیدنت همچون نور که نه، خوشحالیِ دیدنِ نور در تاریکیست؛ با آن شعاعِ بلندِ دست نخورده که تا من امتداد پیدا میکند و در تاریکی تنهایم نمیگذارد.
Читать полностью…پشتِ پلکم
برایت خانهای ساختهام
بی پنجره
بی در
بی دیوار
در محضر درویش #ارسلان_کاوه
@daar_vag
از بهار تقویم میماند.
از من
استخوانهایی که تو را دوست داشتند.
#الیاس_علوی
در محضر درویش #ارسلان_کاوه
@daar_vag
در ماه گندم کاشتهام و نشستهام تا فصل درو.
داس بیاورم یا مژههایت را؟
با بلدرچینهای خفته در گندمزار موهایت چه کنم؟
هیچ؛ چشم ببند؛ برایت نان خواهم پخت.
اگر خواب را تماما زیسته بودم
حالا باید بیدار میشدم؛
دور از دستهایت
شعر نوشتن
سخت است؛
اما میدانم
طلوع و غروب
باران
ابر
بهار
در انعکاسِ چشمهای تو
زندگی میکنند
برای تو نه؛ برای تصویری که از تو ساخته بودم و میپرستیدمش، دلم تنگ شده است.
رقیه خدابنده اویلی
"که شیوع کردهای در رگهایم"
دور از تک درختی که روزی کاشتیم نشستهام؛ دور از شاخهای؛ شاخهای که من بودم؛ من بدونِ یکی از برگها؛ همان که...
اگر روز را بگردم خورشیدی پیدا نخواهم کرد؛ که این خود شاید گریزی باشد از تاریکیِ روز به انگشتانِ روشنِ تو؛ همان که تو بودی؛ تو بدونِ یکی از حفرهها؛ حفره که یعنی من.
Читать полностью…میدانم که حتما تو نان پختهای؛ مگرنه این حس بویایی چیزی جز عطرِ کاجگونهی انگشتانِ تو را نمیشناسد.
Читать полностью…دور از نفست اگر آرامشی هست تنها در بسترِ خاک است؛ ای کاش آیینهی چشمانت آسمانِ روز و شبم بود و اینطور شاید هرزمانی که دست دراز میکردم، آغوشت نزدیک بود.
حالا اما تو از بندِ به صف ایستادهی سینهام به من نزدیکتری. چند بند پایینتر از شانه. همانکه از توست، با تو و برای تو.