daar_vag | Unsorted

Telegram-канал daar_vag - داروگ

410

گرچه می گویند: می گریند روی ساحل نزدیک سوگواران در میان سوگواران. قاصد روزان ابری داروگ! کی می رسد باران؟ @mozafari_mehr

Subscribe to a channel

داروگ

همخوانی زنده‌ی همایون شجریان و علیرضا قربانی

از اون قشنگاس 👌


📻 @tehranpodcast 🌱

Читать полностью…

داروگ

ما را به خاطر است تو را گر به یاد نیست

Читать полностью…

داروگ

و آن چه که روزش می‌خوانیم
شکل دیگر تاریکی است
که از بستر برخاسته
در پیراهن خوابش راه می‌رود.


#شمس_لنگرودی
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

I know what it means
To be lost in the dark
I know what it means
To be tossed in the storm
I have walked alone
With a heart of stone
And despair too heavy for tears
But you caught my heart
And you taught my heart
To forget the doubts and fears
And now that I know
The joy of your love
My head is high, I can face the sky
And know that the heaven is here below
I know
For you I could die
For you I will live
I know
I have walked alone
With a heart of stone
And despair too heavy for tears
But you caught my heart
And you taught my heart
To forget the doubts and fears
And now, now that I know
The joy, joy of your love
Well, my head is high, I can face the sky
And know that the heaven is here below
I know
For you I could die
For you I will live
I know
I know
I know

Читать полностью…

داروگ

همه‌ی برگ و بهار
در سرانگشتانِ توست.
هوای گسترده
در نقره‌ی انگشتانت می‌سوزد
و زلالیِ چشمه‌ساران
از باران و خورشیدِ تو سیراب می‌شود.
 
زیباترین حرفت را بگو
شکنجه‌ی پنهانِ سکوتت را آشکاره کن
و هراس مدار از آن که بگویند
ترانه‌یی بیهوده می‌خوانید. ــ
چرا که ترانه‌ی ما
ترانه‌ی بیهودگی نیست
چرا که عشق
حرفی بیهوده نیست.
حتا بگذار آفتاب نیز بر نیاید
به خاطرِ فردای ما اگر
بر ماش منتی ست؛
چرا که عشق
خود فرداست
خود همیشه است.
 
بیشترین عشقِ جهان را به سوی تو می‌آورم
از معبرِ فریاد‌ها و حماسه‌ها.
چرا که هیچ چیز در کنارِ من
از تو عظیم‌تر نبوده است
که قلبت
چون پروانه‌یی
ظریف و کوچک و عاشق است.
 ای معشوقی که سرشار از زنانگی هستی
و به جنسیتِ خویش غَرّه‌ای
به خاطرِ عشقت! ــ
ای صبور! ای پرستار!
ای مؤمن!
پیروزیِ تو میوه‌ی حقیقتِ توست.
رگبارها و برف را
توفان و آفتابِ آتش‌بیز را
به تحمل و صبر
شکستی.
باش تا میوه‌ی غرورت برسد.
ای زنی که صبحانه‌ی خورشید در پیراهنِ توست،
پیروزیِ عشق نصیبِ تو باد!


#احمد_شاملو
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

مستند saz

پترا ناخمانوا، نوازنده ساز بائلاما از کشور آلمان در شهر برلین است که در جستجوی یافتن تاریخچه ی سازش به کشورها و ایالاتی چون، بوسنی، آناتولی، آلبانی، بلغارستان، ترکیه، گرجستان و آذربایجان سفر می کند که در نهایت سرآغاز تاریخچه ی سازش را در ایران می یابد و سفرش را در شهرهایی چون کرمانشاه، گنبد، درگز و قوچان به پایان می رساند.

حاصل چنین سفری مستندی جذاب و سرشار از آموختن های بسیار به نام ساز "saz" است.

مجموعه ای بسیار زیبا و شنیدنی از قطعات موسیقایی مناطق مختلف ضبط شده در این مستند را می توانید در سایت "sazfilm.com" و یا به آدرس اینستاگرام @sazfilm ببینید و بشنوید.

@dootari

Читать полностью…

داروگ

کاش
در خانه ی خود نشسته بودیم و
هوای سفر نمی کردیم
جاده های دنیا
از کف دست های تو می گذشتند
به موهایت که دست کشیدی
ما در تاریکی گم شدیم!


#رسول_یونان
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

بعضی حرف‌ها، لب‌دوزند. کنارِ هم که می‌نشینند، جمله که می‌شوند، پرده که از معنی‌شان می‌افتد، دیگر فراموش می‌کنی که از راه گوش وارد شدند؛ انگار که هزاران سال است بر قلبت نشسته‌اند، که همچون قلابِ فرورفته به دهانِ ماهی، آنقدر سمجند که می‌چسبند به روح، که دیگر فراموش می‌کنی چه روزی و کجا، شنیده‌ای‌شان.

می‌شنوی، درمی‌مانی، چشم‌ها در کاسه دو-دو می‌زنند؛ و هرچه می‌کنی زبان در دهان نمی‌چرخد، حتی به تعجب.

فکر می‌کنی به این‌که این همه سال، در همه‌ی لحظه‌های هم‌نشینی و هم‌کلامی، چنان ذهنیتی، مخفی و معنی‌دار، روی باریکه‌ی پشتِ پلک‌ها نشسته بوده است و حالا، در انفجاری انتحاری شاید، کنار هم و چیده‌شده، به ظرافتِ کوک‌های خیاطی ماهر، بر لب‌هایت می‌نشینند و راه را بر کلمات می‌بندند.

باید روزها و سال‌ها روزه‌ی سکوت بگیری، بلکه زهرِ این طعامِ جاری در رگ‌های تنت، بسوزد.
گاه اما، پنهان می‌شود، رسوب می‌کند و در کنجی، نیم‌خیز، نگاهِ سنگین‌اش را، از درون، پشتِ پلک‌های خودت، حس می‌کنی. تا ابد شاید. تا ابد و حتی یک روز بیشتر.

Читать полностью…

داروگ

«آینه».
شعر و صدا: علیرضا روشن
موسیقی: پارسان امانی

Читать полностью…

داروگ

اگر که پیش‌درآمدی داشت زندگی، اگر قبل از قرارگرفتنِ کوه‌ها بر دوش‌مان، کمی فرصت داشتیم، شاید، فقط شاید، قبل از به‌راه افتادن، کمی برای خود می‌گریستیم.

Читать полностью…

داروگ

داغ ماتم‌هاست بر جانم بسی
در دلم آهسته می‌گرید کسی ...

Читать полностью…

داروگ

The boundaries which divide life from death are at best shadowy and vague. Who shall say where the one ends, and where the other begins?


#Edgar_Allan_Poe
#ادگار_آلن_پو
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

"Ağaca güvenebilirsin. Bilirsin ki elma ağacı elma verir, erik değil. Hayvanlara güvenebilirsin; çünkü aslan, aslan gibi davranır maymunluk etmez. Ama insana güvenemezsin; zira o, yüzüne gülümserken arkasında hançer gizleyebilen tek yaratıktır."


به درخت‌ها می‌توانی اعتماد کنی. می‌دانی که درخت سیب، سیب می‌دهد، زردآلو نمی‌دهد.
به حیوان‌ها می‌توانی اعتماد کنی، چونکه شیر، شیرانه می‌زید و میمونی نمی‌کند. اما به انسان‌ نمی‌توان اعتماد کرد زیرا تنها اوست که همچنانکه لبخند می‌زند، خنجری برایت در پشت پنهان کرده است.

متن یادآور شعری بود، ترجمه‌اش کردم. می‌توانید حدس بزنید، کدام شعر؟

#نشر_حکمت_کلمه
#خواندنی_ها_کم_نیست
#با_سیمرغ_واژه_ها

Читать полностью…

داروگ

دلم می‌خواهد تا طلوعِ خورشیدِ فردا
کنارِ تیرکِ راه‌بند بایستم
و آمدنِ باد را تماشا کنم؛

دلم می‌خواهد تا آخرِ دنیا بدوم
بی‌کفش
بی‌پا
بی‌هیچ نگاهی حتی؛

باز هم اما
دلم می‌خواهد که دیگر دلم چیزی را نخواهد

Читать полностью…

داروگ

حس تاریخ
رضا یزدانی
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

خنک آن دم که نشینیم در ایوان من و تو
به دو نقش و به دو صورت به یکی جان من و تو
من و تو بی‌من و تو جمع شویم از سر ذوق
خوش و فارغ ز خرافات پریشان من و تو

شب آفریدی، شمع آفریدم
خاک آفریدی، جام آفریدم
بیابان و کوه‌سار و راغ آفریدی
خیابان و گل‌زار و باغ آفریدم
آنم که از سنگ آیینه سازم
آنم که از زهر نوشینه سازم
آنم که از سنگ آیینه سازم
آنم که از زهر نوشینه سازم

اگر چه عمری ای سیه مو
چون موی تو آشفته‌ام
درون سینه قصه‌ی این آشفتگی بنهفته‌ام
ز شرم عشق اگر به ره ببینمت ندانم
چگونه از برابر تو بگذرم من
نه می‌دهد دلم رضا که بگذرم ز عشقت
نه طاقتی که در رخ تو بنگرم من
دل را به مهرت وعده دادم
دیدم دیوانه تر شد
گفتم حدیث آشنایی
دیدم بیگانه تر شد
با دل نگویم دیگر این افسانه‌ها را
باور ندارد قصه‌ی مهر و وفا را
مگر تو از برای دل قصه‌ی وفا بگویی
به قصه چون شد آشنا غصه‌ی مرا بگویی

Читать полностью…

داروگ

از جمله‌ی رفتگان این راه دراز
باز آمده‌ای کو که به ما گوید راز
زنهار در این دو راهه‌ی آز و نیاز
چیزی نگذاری که نمی‌آیی باز


خیام

Читать полностью…

داروگ

I, I who have nothing
I, I who have no one
Adore you and want you so
I'm just a no one with nothing to give you but, oh
I love you
He, he buys you diamonds
Bright, sparkling diamonds
But, believe me, dear, when I say
That he can give you the world but he'll never love you the way
I love you
He can take you any place he wants
To fancy clubs and restaurants
But I can only watch you with
My nose pressed up against the window pane
I, I who have nothing
I, I who have no one
Must watch you go dancing by
Wrapped in the arms of somebody else when, darling, it's I
Who loves you
I love you
I love you
I love you

Читать полностью…

داروگ

I've been in love so many times
Thought I knew the score
But now you've treated me so wrong
I can't take anymore
And it looks like
I'm never gonna fall in love again
Fall in love, I'm never gonna fall in love
I mean it
Fall in love again
All those things I heard about you
I thought they were only lies
But when I caught you in his arms
I just broke down and cried
And it looks like
I'm never gonna fall in love again
Fall in love, no, I'm never gonna fall in love
I mean it, I mean it
Fall in love again
I gave my heart so easily
I cast aside my pride
But when you fell for someone else, baby
I broke up all inside
And it looks like
I'm never gonna fall in love again
That's why I'm a-singin' it
Fall in love, no, I'm never gonna fall in love again

Читать полностью…

داروگ

در این گوشه از جهان
من از عقل جن نیز
فرسنگ‌ها دورم...


#عباس_صفاری
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

ما را آن سرِ دریاهای دور آفریدنند
آنقدر دور که
برای رسیدن به اینجا
دریا زده شدیم


#مهرداد_مظفری
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

ابریشم سیاه دو چشمت
‏یادآور شبی زمستانی است
‏من بی‌رَدا
‏بدون وحشت دشت
‏شادمانه خواب می‌رفتم

‏ابریشم سیاه دو چشمت
‏خانه‌ی من است
‏آن خانه‌ای
‏که در آن خواب می‌روم
‏و می‌میرم

‏‌ #خسرو_گلسرخی⁩

@sad_sada

Читать полностью…

داروگ

در کابوس‌هایمان دنبال خودمان می‌گردیم، در بیداری، خاطرات دنبالِ ما.

Читать полностью…

داروگ

شعر‌ تهی از کتاب مقدس به یاد علیرضا نوری

خوانش: فریاد ناصری
گیتار: محمد بهراد

دوست دیرینم بهراد که دلتنگش هستم.

@sad_Sada
@andaromidvari

Читать полностью…

داروگ

با رخصت از درویش #ارسلان_کاوه
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

آسمان از اشکِ من آگنده شد
گریه‌ام رنگین‌کمانِ خنده شد.

Читать полностью…

داروگ

جخ امروز
از مادر نزاده‌ام
نه
عمرِ جهان بر من گذشته است.

نزدیک‌ترین خاطره‌ام خاطره‌ی قرن‌هاست.
بارها به خونِمان کشیدند
به یاد آر،
و تنها دست‌آوردِ کشتار
نان‌پاره‌ی بی‌قاتقِ سفره‌ی بی‌برکتِ ما بود.

اعراب فریبم دادند
بُرجِ موریانه را به دستانِ پُرپینه‌ی خویش بر ایشان در گشودم،
مرا و همگان را بر نطعِ سیاه نشاندند و
گردن زدند.

نماز گزاردم و قتلِ عام شدم
که رافضی‌ام دانستند.
نماز گزاردم و قتلِ عام شدم
که قِرمَطی‌ام دانستند.
آنگاه قرار نهادند که ما و برادرانِمان یکدیگر را بکشیم و
این
کوتاه‌ترین طریقِ وصولِ به بهشت بود!

به یاد آر
که تنها دست‌آوردِ کشتار
جُل‌پاره‌ی بی‌قدرِ عورتِ ما بود.

خوش‌بینیِ‌ برادرت تُرکان را آواز داد
تو را و مرا گردن زدند.
سفاهتِ من چنگیزیان را آواز داد
تو را و همگان را گردن زدند.
یوغِ ورزاو بر گردنِمان نهادند.
گاوآهن بر ما بستند
بر گُرده‌مان نشستند
و گورستانی چندان بی‌مرز شیار کردند
که بازماندگان را
هنوز از چشم
خونابه روان است.

کوچِ غریب را به یاد آر
از غُربتی به غُربتِ دیگر،
تا جُستجوی ایمان
تنها فضیلتِ ما باشد.

به یاد آر:
تاریخِ ما بی‌قراری بود
نه باوری
نه وطنی.



نه،
جخ امروز
از مادر
نزاده‌ام.


#احمد_شاملو
۱۳۶۳
@daar_vag

Читать полностью…

داروگ

چنان می‌گذرانم مثل کسی که به سرزمینی آمد و دزد او را زد و نجات خواست و کسی به او کمک نکرد.

نیما یوشیج

Читать полностью…

داروگ

وقتی از تو سخن می‌گویم - یدالله رویایی

@bekhanim2
@bankema

Читать полностью…

داروگ

مرز بین خواب و بیداری را گم کرده‌است...

Читать полностью…
Subscribe to a channel