47047
I’m nothing. A devoted believer in "The Future is Decentralized."
۳- در ارتباط با تبدیل Equal فانتوم به Equal سونیک
عمده توکن‌های EQUAL من Lock هست بنابراین veEQUALهام رو به Sonic منتقل می‌کنم. سایر EQUALهام که Lock نیست رو هم به Sonic منتقل می‌کنم. جفت‌های نقدینگی رو همونطور که قبلا گفتم در قالب توکن‌های LP منتقل می‌کنم و نقدینگی رو Remove نمی‌کنم.
پروتکل Equalizer روی سونیک از نظر فنی مزیتی نسبت به نسخه Equalizer روی فانتوم نداره اما به هر حال روی شبکه بسیار قدرتمندتری هست.
@cryptobyalireza
نکته مهمی که در ارتباط با LPها هست اینه که برای تامین‌کننده نقدینگی چیزی که اهمیت زیادی داره APR هست، بنابراین بعد از Migration چنانچه ببینم Equalizer و WigoSwap روی فانتوم APR خوبی می‌دن ممکنه اونجا هم کشت سود کنم. در واقع برای کسی که دنبال Passive Income باشه این مهاجرت صرفا یک زمین بازی جدیده.
WIGO/FTM یا FIVE/S
EQUAL/FTM یا EQUAL/S
برای یک تامین‌کننده نقدینگی حرفهای همه این موارد می‌تونه سودده باشه.
@cryptobyalireza
۱- در ارتباط با تبدیل FTM به S
استراتژی شخصی من مهاجرت ۱۰۰ درصدی از FTM به S هست در عین حال به طور ویژه توجهم به FTM بعد از بسته شدن نقل و انتقال ۱:۱ خواهد بود.
یعنی چی؟
یعنی موجودی FTM خودم (فانتوم‌هایی که داخل والت دارم نه چیزی که در پروتکل‌ها و استخرهای نقدینگی دارم درباره این در ادامه توصیح خواهم داد که روش صحیحش چیه) رو از طریق درگاهی که به صورت رسمی اعلام خواهد شد (هنوز اعلام نشده) به S تبدیل می‌کنم و بعد از بسته شدن امکان تبدیل ۱:۱ نگاهم به FTM هم هست چون قویا معتقدم شبکه Fantom کارش رو مستقل از Sonic ادامه خواهد داد و سه دلیل بسیار مهم براش دارم:
۱- حتی اگه خود تیم فانتوم تمرکزش روی توسعه Sonic باشه و به Fantom توجه کمتری بشه، خیلی از پروژه‌های مطرح کریپتو در به در زیرساخت فانتوم هستند و در بدترین حالت این زیرساخت می‌تونه به پروژه‌های مطرحی که به این زیرساخت نیاز دارن واگذار بشه و اتفاقات جالبی براش بیفته.
۲- بعد از مهاجرت هولدرهای FTM به S ساپلای FTM به شدت کم می‌شه.
۳- بخش قابل توجهی از دارایی‌هایی که در بریج Multichain قفل شدن مربوط به شبکه فانتوم هست و هر خبر مثبتی که از Multichain بیاد برای FTM مهم خواهد بود.
پس به طور خلاصه برنامه من مهاجرت کامل از FTM به S هست و اگر این مهاجرت به خصوص بعد از بسته شدن درگاه نقل و انتقال و جدا شدن مسیر قیمتی FTM و S نوساناتی بده که اجازه ورود با قیمت مناسب به FTM بده ممکنه اون رو هم به سبدم اضافه کنم.
در ادامه نظرم رو درباره dAppها و همچنین نقدینگی که باهاش فارم می‌کنم هم خواهم گفت.
@cryptobyalireza
نکته‌ای که پیش از هرچیز باید بدونید و نسبت بهش اشراف داشته باشید اینه که در برنامه‌های مهاجرت مادامی که پنجره نقل و انتقال ۱:۱ بین شبکه مبدا و مقصد فعاله قیمت در هر دو شبکه نزدیک به هم یا مچ خواهد بود. یعنی مادامی که یک توکن در شبکه مبدا می‌تونی بدی و دقیقا یک توکن در شبکه مقصد بگیری از نظر قیمت مشابه هستند. اما نکته اصلی بعد از بسته شدن امکان تبادل ۱:۱ هست:
بعد از بسته شدن امکان تبادل ۱:۱ قیمت در هر شبکه راه خودش رو می‌ره بسته به وضعیت توسعه و مکانیزم عرضه و تقاضا.
این نکته رو به عنوان مقدمه برای نکات بعدی به خوبی درک کنید.
@cryptobyalireza
وقتی چیزی رو زودتر از بقیه می‌بینی، نه تحسین می‌شی، نه جدی گرفته می‌شی. انگار دانستن خودش یه جرم باشه. هر بار که توضیح می‌دادم، هر تحلیلی که ارائه می‌کردم، فقط به یه پوزخند ختم می‌شد. حتی گاهی فکر می‌کردم شاید بهتره چیزی نگم؛ بذارم همه مسیر خودشون رو برن.
اما نمی‌شد. چون وقتی حقیقت رو می‌بینی، نمی‌تونی ساکت بمونی. حتی اگه گوش شنوایی نباشه، حتی اگه مسیرت تنها باشه. اما حالا که همه چیز درست همونطور که گفته بودم داره پیش می‌ره، یه حس عجیبی دارم. نه غرور، نه رضایت. فقط یه خستگی که از جنس تحمل بود.
تحمل شک‌ها، تحمل قضاوت‌ها، و تحمل اون‌هایی که نمی‌خواستن ببینن. الان که به وضوح رسیده، همه چیز عادی به نظر می‌رسه. اما واقعیت اینه که فهمیدن، هیچ‌وقت عادی نیست. اونایی که خواستن، از اول دیدن. و اونایی که نخواستن؟ خب، حالا شاید باور کنن، شاید هم نه.
اما چیزی که همیشه ثابت می‌مونه، مسیره. حقیقت نیازی به اثبات نداره؛ همیشه سر جاشه، چه دیده بشه، چه نشه.
من؟ همچنان ادامه می‌دم، چون این بازی تمومی نداره. ولی راستش، دیگه انرژی توضیح دادن برای کسی که نمی‌خواد بفهمه رو ندارم.
من؟ سهم خودم رو انجام دادم. شاید خسته باشم، ولی آرامم. چون می‌دونم هر چیزی که باید گفته می‌شد، گفته شد.
@cryptobyalireza
این آدم، از همون‌هایی بود که وقتی چیزی می‌گفت، بقیه شاید فقط لبخند می‌زدن، اما چند سال بعد می‌فهمیدن چه فرصتی رو ندیدن. برای اون، سرمایه‌گذاری یه بازی نبود؛ یه جور هنر بود که نیاز به درک، صبر و گاهی اوقات نادیده گرفتن هیاهوی بقیه داشت. توی دنیای کریپتو، اگه خوب فکر کنی، شاید خیلی از این درس‌ها هنوز زنده باشن، ولی خب… فهمیدنشون کار هر کسی نیست.
و همین‌جاست که تفاوت‌ها خودشون رو نشون می‌دن. لینچ از اونایی بود که وقتی بقیه دنبال صداهای بلند بودن، سکوت رو انتخاب می‌کرد. وقتی بازار پر از هیجان و تصمیم‌های عجولانه بود، اون منتظر لحظه‌ای بود که ارزش واقعی خودش رو نشون بده.
توی کریپتو هم همین قاعده صدق می‌کنه. هر کسی می‌تونه یه موج‌سوار باشه، اما فقط تعداد کمی هستن که می‌تونن بفهمن کدوم موج قراره طوفان آینده رو بسازه. درس لینچ ساده‌س: اگر به چیزی که می‌دونی ایمان داری، اجازه نده بقیه با قضاوت‌ها و سر و صداها مسیرت رو تغییر بدن. همیشه تاریخ رو اونایی می‌نویسن که جرات داشتن جایی بمونن که بقیه ترکش کرده بودن.
@cryptobyalireza
پیتر لینچ یکی از اون اسطوره‌های سرمایه‌گذاریه که اگه اسمش رو نشنیدی، بهتره یه نگاهی به کتاب‌هاش بندازی. مدیر صندوق Fidelity Magellan Fund بود و تونست توی ۱۳ سال از ۱۹۷۷ تا ۱۹۹۰، بازده سالانه بالایی رو به‌دست بیاره؛ عددی که حتی تو خواب هم برای خیلی‌ها دست‌نیافتنیه.
لینچ همیشه می‌گفت: “روی چیزی سرمایه‌گذاری کن که می‌شناسی.” یعنی اگه یه ایده یا پروژه رو نمی‌فهمی، بهتره اصلاً سراغش نری. فلسفه‌ش ساده بود، ولی عمیق. اون معتقد بود افراد عادی، با نگاه به محیط اطراف و استفاده از تجربه‌های خودشون، می‌تونن تو بازار حتی از حرفه‌ای‌ها هم جلو بزنن.
کتاب‌هاش مثل “One Up On Wall Street” مثل یه نقشه گنج برای کساییه که می‌خوان سرمایه‌گذاری رو یاد بگیرن. توی بازار کریپتو، از این توصیه‌ش می‌شه به خوبی استفاده کرد: روی پروژه‌هایی سرمایه‌گذاری کن که واقعاً درک می‌کنی، وگرنه فقط داری از شانس استفاده می‌کنی، نه از هوش!
این حرفش هم به نظرم جذابه:
“ریسک، بخشی اجتناب‌ناپذیر از پاداش است.”
ترجمه به زبان کریپتو: وقتی قراره سود ده‌برابری بگیری، طبیعیه که یه‌ذره هم کف دستت عرق کنه!
@cryptobyalireza
اگه عضو WigoGalaxy هستید و حداقل ۵۰ میلیون LUMOS تو کیف‌پول‌تون دارید این NFT رو از بخش WigoQuest کلِیم کنید بعداً به کار میاد و لطفا به Claim هم نگید کلایم!
klām
@cryptobyalireza
بیتکوین ۹۹ هزار دلاری: درسی که بانک‌های مرکزی نمی‌توانند نادیده بگیرند
رسیدن بیتکوین به ۹۹ هزار دلار چیزی فراتر از یک عدد در بازارهای مالی است؛ این یک پیام است، مخصوصاً برای بانک‌های مرکزی جهان. بیتکوین، با محدودیت ۲۱ میلیونی‌اش، نشان داده که ارزش واقعی از کمیابی و کنترل دقیق سرچشمه می‌گیرد، نه از چاپ بی‌پایان پول.
سال‌هاست بانک‌های مرکزی دلار را الگوی خود قرار داده‌اند؛ ارزی که به واسطه سلطه‌اش بر اقتصاد جهانی، چاپ بی‌رویه‌اش هیچ‌گاه با پیامدهای جدی داخلی روبه‌رو نشده است. اما این سیاست، در عمل، به چیزی جز تورم جهانی، نابرابری اقتصادی، و بدهی‌های غیرقابل کنترل منجر نشده. بیتکوین ۹۹ هزار دلاری، شاید بلندترین صدای اعتراض به این سیاست‌ها باشد.
این عدد نشان می‌دهد که بازارها به دنبال شفافیت و نظم‌اند؛ چیزی که در نظام مالی فعلی، زیر سایه‌ی چاپ بی‌رویه و بدهی‌های پایان‌ناپذیر، کم‌کم از بین رفته. بیتکوین به بانک‌های مرکزی می‌گوید:
“زمان آن رسیده که چاپ پول بی‌حساب و کتاب را متوقف کنید و به جای آن، محدودیت و ارزش واقعی را وارد معادله کنید.”
اگر بانک‌های مرکزی درس نگیرند و همچنان به دلار و سیاست‌های بی‌پایه مشابه آن اتکا کنند، ممکن است دیر یا زود اعتماد عمومی به این سیستم‌ها به‌طور کامل از بین برود. بیتکوین ۹۹ هزار دلاری تنها یک هشدار است؛ هشدار اینکه بشر در نقطه‌ای از تکامل است که دیگر آماده پذیرش وعده‌های بدون پشتوانه نیست.
شاید زمان آن رسیده که بانک‌های مرکزی به جای تقلید از دلار، بیتکوین را الگوی خود قرار دهند: محدودیت به جای چاپ بی‌پایان، شفافیت به جای پشت‌پرده‌های تاریک، و اعتماد واقعی به جای بازی با ذهن‌ها و اقتصادها.
@cryptobyalireza
بیتکوین؛ ۹۹ هزار دلار: عددی که زیر پوست بازار حرفهای زیادی دارد
رسیدن بیتکوین به ۹۹ هزار دلار چیزی نیست که فقط روی نمودارها جذاب باشد. این عدد، شبیه رسیدن به نقطه‌ای است که سال‌ها درباره‌اش خیال‌پردازی می‌شد، اما حالا که رسیده‌ایم، باید بیشتر گوش بدهیم تا بفهمیم بازار چه می‌گوید.
بیتکوین، مثل کوهی که قله‌اش پیداست، اما هنوز کسی آن بالا را فتح نکرده. رسیدن به اینجا حاصل تلاش‌ها، امیدها، و حتی اشتباهات کوچک و بزرگ در مسیر بوده است. اما این عدد فقط متعلق به خودش نیست؛ زیر سایه این صعود، آلتکوین‌ها آرام نفس می‌کشند.
در چنین شرایطی، بازار بیشتر از همیشه شبیه یک ارکستر است. بیتکوین، ویولن‌سل بزرگی که صدایش همه را میخکوب می‌کند، اما هر ارکستری به سازهای کوچکتر هم نیاز دارد تا قطعه کامل شود. وقتی بیتکوین می‌درخشد، معمولاً بازار کمی زمان می‌خواهد تا تصمیم بگیرد: آیا وقت شنیدن صدای سازهای دیگر هم هست؟
۹۹ هزار دلار یادآور این است که بازار فقط درباره قیمت نیست. اینجا درباره انتخاب‌هاست، درباره مدیریت احساسات. اینکه در میان این هیاهوی بیتکوین، کدام آلتکوین‌ها آرام آرام خودشان را آماده یک صعود دیگر می‌کنند.
بیتکوین به ما یاد داده که همیشه نباید عجله کرد. ۹۹ هزار دلار شاید پایانی بر رؤیاهای قدیمی باشد، اما حتماً آغازگر مسیر جدیدی است.
@cryptobyalireza
اگرم فکر می‌کنید سرمایه‌گذارهای حرفهای که به وقتش از BTC میان روی آلتکوین‌ها تازه می‌شینن فکر می‌کنن و تصمیم می‌گیرن سخت در اشتباهید. در کل دوره Bear Market همه پروژه‌های درست و حسابی و فعالیت‌هاشون زیر ذره‌بین بوده. بنابراین اگر تازه‌وارد نیستید به آنچه در Bear Market از این بازار برداشت کردید مطمئن باشید.
@cryptobyalireza
جا داره بگم Bull Run به معنی هجوم سرمایه‌های ناآشنا با کریپتو به این مارکت هنوز شروع نشده و آنچه شاهدش هستید ورود سرمایه‌گذارهای حرفهای است. ساده بگم هنوز همه خوابن. تریگر بیدار شدن عموم ابتدا خبر بیتکوین ۱۰۰ هزار دلاری و بعد چند برابر شدن یکی از آلتکوینهای مطرح و با کامیونیتی بزرگ و سپس توالی منفجر شدن آلتکوین‌هاست.
@cryptobyalireza
از بازار کریپتو تا دنیای قدیمی‌تر مالی، این سناریوی آشنا بارها تکرار شده: یه دارایی می‌درخشه، بقیه زیر سایه‌ش گیر می‌افتن، ولی وقتی وقتش می‌رسه، تازه همه متوجه می‌شن چه پتانسیلی خوابیده بوده!
حالا برگردیم به قرن نوزدهم، تب طلا. وقتی همه فهمیدن طلا تو کالیفرنیا پیدا شده، مردم مثل یه فیلترشکن رایگان (!) از همه جای دنیا هجوم بردن. اول تمرکز روی خود طلا بود؛ همه می‌خواستن مستقیم طلا پیدا کنن، مثل الان که همه بیتکوین می‌خرن. اما وقتی تب اولیه خوابید، پول‌های هوشمند رفت سمت صنایع جانبی: فروشنده‌های بیل و کلنگ، کمپانی‌های حمل‌ونقل، و حتی کسایی که فقط خوابگاه اجاره می‌دادن! (چیزی شبیه سرمایه‌گذاری تو آلتکوین‌ها که اول خیلی‌ها جدی نمی‌گیرنشون.)
یه مثال قدیمی‌تر؟ حباب لاله در هلند قرن ۱۷. مردم اول عاشق یه نوع خاص از پیاز گل لاله (مثل Semper Augustus) شدن و قیمتش رفت هوا. بعد که دیگه پولی برای خرید اون نمونه‌های خاص نبود، مردم به انواع ارزون‌تر و حتی تجارت‌های فرعی رو آوردن. چیزی شبیه همین اتفاقی که وقتی بیتکوین یه تنه بازار رو می‌کشه بالا، برای آلتکوین‌ها می‌افته.
درس داستان؟
تاریخ نشون داده وقتی یه دارایی مثل بیتکوین می‌درخشه، سرمایه‌گذارا به زودی دنبال شکار فرصت‌های پرریسک‌تر ولی جذاب‌تر می‌گردن. پس وقتی صدای بیل و کلنگ بیتکوین خوابید، آماده باشید: شاید آلتکوین‌ها به زودی بدرخشن.
یه جمله تاریخی از فروشنده‌های بیل و کلنگ اون دوره: «همه دنبال طلا بودن، ولی ما بودیم که سود اصلی رو کردیم!» حالا اگه تو کریپتو دنبال بیل و کلنگ می‌گردین، آلتکوین‌ها گوشه‌ی چشمی به آینده دارن.
@cryptobyalireza
برای مثال تصور کنید که من الان مقداری توکن WIGO-FTM LP Token در اختیار دارم. این همون توکنی هست که در فارم Stake می‌کنیم تا پاداش بگیریم. به وقتش که درگاه انتقال فعال شد همین توکن رو عینا واگذار می‌کنم و معادلش توکن جفت FIVE-S در شبکه سونیک تحویل می‌گیرم. یا در Equalizer هم به همین صورت. اینجوری خیالم راحته که سهمم از کل استخر جدید به میزان سهمم از کل نقدینگی منتقل شده خواهد بود.
@cryptobyalireza
۲- در ارتباط با توکن‌های نقدینگی (LP)
چنانچه خود پروژه مثل Equalizer و WigoSwap امکان انتقال توکن‌های LP رو از طریق درگاه‌های خاص خودشون فراهم کنن توکن LP رو مستقیما از این طریق به پروتکل مربوطه در Sonic منتقل خواهم کرد که هم از استخرهای موجود حمایت بشه و هم خیالم راحت باشه که به همون نسبت از استخر شبکه مقصد سهم خواهم داشت.
هر توکن LP نمایان‌گر سهم تامین‌کننده نقدینگی از استخر مربوطه است. هم Equalizer و هم WigoSwap این امکان رو پیش‌بینی کردن که تامین‌کننده‌ها بتونن بدون نیاز به Remove کردن جفت ارزهاشون عینا نقدینگی‌شون رو به شبکه مقصد منتقل کنن تا بتونن اونجا از APR بهره ببرن. به خصوص WigoSwap که برای انتقال LP به DeFive از طریق درگاهی که به زودی اعلام می‌شه پاداش‌هایی هم در نظر گرفته از جمله اینکه ۲۵ درصد از فی تمام تراکنش‌های DeFive به مدت سه ماه به تامین‌کننده‌های نقدینگی استخر WIGO/FTM در WigoSwap که به جای Remove کردن نقدینگی مستقیما توکن‌های LP خودشون رو از طریق درگاه خاص این موضوع به DeFive منتقل کنن و به جاش توکن نقدینگی FIVE/S دریافت کنن تعلق می‌گیره همچنین برای Burn to mint چهارم قراره این افراد برای راند Private وایت‌لیست بشن. این یه فرصت خوب هم هست برای افرادی که بتونن با اطلاع کامل از ریسک‌ها و روش کار تامین نقدینگی (این کار مخصوص حرفه‌ای‌هاست)، قبل از Migration به جمع تامین‌کننده‌های نقدینگی اضافه بشن و Migration رو از این طریق انجام بدن.
بنابراین استراتژی شخصی من در خصوص توکن‌های LP خودم در استخرهای EQUAL/WFTM و WIGO/FTM در Equalizer و WigoSwap اینه که مستقیم خود توکن LP رو منتقل کنم و نقدینگی رو Remove نکنم. این کار باعث حمایت از استخرهای فعلی روی شبکه فانتوم هم می‌شه و از اونجایی که برنامه‌های Migration بسیار پیچیده و حساس هست و حمایت کامل کامیونیتی رو می‌طلبه شخصا از این طریق حمایت خواهم کرد.
برای سایر استخرها که همچین امکانی ندارن مثل FTM/USDC.e و… زمانی که درگاه انتقال ۱:۱ بین FTM و S فعال شد نقدینگی رو Remove می‌کنم که دیگه جفت نباشه و تک‌تک انتقال رو انجام خواهد داد.
@cryptobyalireza
ما به طور کلی دو مدل Migration داریم:
۱- مهاجرت از شبکه یا dApp شماره ۱ به شبکه یا dApp شماره ۲ در حالتی که شماره ۱ غیرفعال می‌شه.
۲- مهاجرت از شبکه یا dApp شماره ۱ به شبکه یا dApp شماره ۲ در حالتی که شماره ۱ همچنان قراره توسعه پیدا کنه.
در حالت اول که تکلیف مشخصه شما باید ۱۰۰ درصد Move کنید به شبکه یا dApp جدید چون گزینه دیگه‌ای وجود نداره.
در حالت دوم اولین کاری که باید انجام بدین مطالعه عمیق و بررسی کامل تغییرات و دلایل مهاجرت و همچنین سنجش نظر غالب کامیونیتی اون پروژه است.
مهاجرت FTM به S و همچنین بعضی از dAppهای این شبکه از نوع دوم هستند.
@cryptobyalireza
در ارتباط با Migration (مهاجرت) از FTM به S و همچنین dAppهای شبکه Fantom به Sonic نکاتی رو می‌نویسم که می‌تونه به تصمیم‌گیری‌تون کمک کنه:
@cryptobyalireza
داریم نزدیک شروع این موج می‌شیم و ماه‌ها ادامه خواهد داشت. هرچه از آلت‌سیزن‌های قبلی دیدین رو فراموش کنید.
@cryptobyalireza
این نسبت WIGO:FTM که الان ۰.۰۱۶ هست رو یادتون بمونه. معمولا زمانی که آلتکوین‌ها نسبت به BTC شروع به رشد کنن آلت‌سیزن شروع می‌شه، اما من معتقدم زمانی که نسبت توکن‌ها به کوین Native شبکه‌هاشون رشد اصلیش رو شروع کنه نشانه اصلی آلت‌سیزنه. سیکل آلت‌سیزن از پایین شروع می‌شه بعد تبدیل می‌شه به کوین نیتیو بعد اونا رشد می‌کنن بعد به دلار همه‌شون رشد می‌کنن.
@cryptobyalireza
1. کم‌ریسک: بازی امن برای ذهن‌های آرام
حرکت آهسته اما مطمئن، مثل قدم زدن در یک پارک آفتابی. اگر ترجیح می‌دهی بیشتر از سود، امنیت سرمایه‌ات را تضمین کنی، اینجا بهترین انتخاب است. برای آن‌هایی که ترجیح می‌دهند شب‌ها راحت بخوابند:
LINK
BNB
2. ریسک متوسط: تعادل بین امنیت و رشد
اینجا جایی است که وارد پروژه‌هایی می‌شوی که سود جذاب‌تری دارند، مثل آلتکوینهای مطرح یا پلتفرم‌های DeFi با ییلد معقول. نوسان هست، اما زیرساخت‌های این پروژه‌ها معمولاً قوی‌اند و می‌توانند فرصت‌های رشد خوبی ارائه دهند. مثل یک رانندگی هیجان‌انگیز در جاده‌های کوهستانی: مناظر زیبا هستند، اما نیاز به دقت و مهارت هم داری. یا مثل قدم زدن روی پلی معلق: هیجانش جذاب است، اما سقوط به این راحتی‌ها نیست:
FTM
CAKE
METIS
STG
3. پرریسک: هیجان ساختن آینده
این دسته برای کسانی است که می‌خواهند در صف اول نوآوری‌های دنیای کریپتو باشند. پروژه‌های تازه‌تأسیس، توکن‌های با ایده‌های نو یا مشارکت در لانچ‌پدها، فرصت‌های شگفت‌انگیزی ارائه می‌دهند. ریسک وجود دارد، اما همراه با احتمال رشدهای چندبرابری. مثل پرش از ارتفاع با چتر: اگر با دقت پیش بروی، لذت وصف‌ناشدنی‌ای در انتظارت است:
WIGO
LUMOS
SNS
EQUAL
@cryptobyalireza
۵۰ میلیون لوموس از کیف‌پول شما کسر نمی‌شه، شرط Claim کردن این Quest هولد داشتن حداقل ۵۰ میلیون لوموسه و فقط Fee شبکه رو بابت Claim پرداخت خواهید کرد.
@cryptobyalireza
یادآوری پیام رمز شده در اولین بلاک شبکه بیتکوین در سال ۲۰۰۹
@cryptobyaliresa
بیتکوین ۹۹ هزار دلاری؛ صدای پای تغییر در امپراتوری کهنه دلار
دلار جهانی، که سال‌هاست به واسطه چاپ بی‌پایان و وعده‌هایش بازارهای جهان را در دست گرفته، حالا در برابر یک سوال بزرگ قرار دارد: آیا زمان حساب‌رسی فرا رسیده؟
بیتکوین ۹۹ هزار دلاری شاید شبیه بلند شدن اولین صدای شکستن در دیوارهایی باشد که دلار طی دهه‌ها با سیاست‌های پولی بی‌پایانش ساخته است. وقتی می‌گویند “اعتماد پایه‌ی هر امپراتوری است”، باید از خود پرسید این اعتماد در دلار تا کجا واقعی بوده؟
بیتکوین، با محدودیت ۲۱ میلیونی‌اش، درست در نقطه مقابل دلار ایستاده. دلاری که با چاپ بی‌وقفه‌اش، ارزش خودش را به مرز نابودی کشانده و جهان را به بدهی‌های غیرقابل تصور آلوده کرده. بیتکوین اما می‌گوید: “ارزش از کمیابی می‌آید، نه وعده‌های توخالی.”
۹۹ هزار دلار شاید نشانه‌ای از این باشد که جهان به آرامی به دنبال جایگزینی برای سیستم مالی فعلی است. سیستمی که در آن، دلار نه به عنوان یک ارز عادلانه، بلکه به عنوان ابزاری برای کنترل جهانی استفاده شده است. در این میان، DeFi یا همون ساختارهای مالی غیرمتمرکز؛ یک راه‌حل است.
آیا دیفای، می‌تواند نقشه‌ای را که دلار سال‌ها با اسکم جهانی‌اش کشیده، برهم بزند؟ شاید بیتکوین ۹۹ هزار دلاری فقط شروع یک پاسخ باشد؛ پاسخی که سال‌هاست بسیاری به دنبالش هستند.
@cryptobyalireza
دلیلش واضحه: اون پروژه‌ای که تو Bear Market با همه سختی‌ها Builder بوده باید مزدشو بگیره تا در سیکل‌های بعدی Builder قدرتمندتری باشه. این‌ها رو جای دیگه بهتون نمی‌گن.
@cryptobyalireza
موشک بیتکوین برای حرکت از ۱۰۰ هزار دلار تا ۱۹۰ هزار دلار به بوستر رشد آلتکوین‌ها نیاز داره. این یه اصله و استثنا نداره.
@cryptobyalireza
تاریخ مالی نشون داده که اشتها برای ریسک در نهایت مسیری مشابه را طی می‌کند: ابتدا به دنبال امنیت و اطمینان، سپس به دنبال سودهای جسورانه‌تر.
حباب دات‌کام: رشد فناوری در مقابل رکود بقیه بازار
در اواسط و اواخر دهه ۱۹۹۰، شاخص NASDAQ که به سهام فناوری وابسته بود، رشد شدیدی رو تجربه کرد، در حالی که سایر بخش‌های بازار سهام (مثل سهام صنعتی و کالاها) رشد کمتری داشتن یا حتی در رکود بودن. سرمایه‌گذاران ابتدا روی شرکت‌های برتر فناوری مثل مایکروسافت، سیسکو، و اینتل متمرکز شدن، مشابه تمرکز فعلی بر بیتکوین به عنوان بزرگ‌ترین و امن‌ترین (البته در حال حاضر) دارایی دیجیتال. وقتی این سهام‌ها به سقف قیمتی رسیدن و سرمایه‌گذاران به دنبال بازدهی بیشتر بودن، سرمایه به سمت شرکت‌های کوچکتر و نوآورانه‌تر سرازیر شد، که باعث رشد انفجاری در سهام استارتاپ‌های کوچکتر حوزه فناوری شد (مشابه “آلت‌سیزن” در کریپتو).
چرخه بعد از بحران ۲۰۰۸: دارایی‌های امن در مقابل پرریسک
در بحران مالی ۲۰۰۸، ابتدا پول‌های هوشمند (Smart Money) وارد اوراق قرضه دولتی و طلا شدند که دارایی‌های امن به شمار می‌رفتند. با بازگشت آرامش به بازار و سیاست‌های انبساطی بانک‌های مرکزی، سرمایه‌ها از دارایی‌های امن به سمت سهام و دارایی‌های پرریسک حرکت کردند. شاخص‌هایی مثل S&P 500 و سهام‌های نوظهور در سال‌های بعد رشد چشمگیری رو تجربه کردن.
شباهت با وضعیت فعلی بیتکوین و آلتکوین‌ها
همونطور که در این چرخه‌های تاریخی دیده می‌شه، سرمایه‌گذاران ابتدا به دارایی‌های امن‌تر یا باثبات‌تر تمایل دارند (مثل بیتکوین در کریپتو یا سهام برتر در بازار سنتی).
پس از تثبیت این دارایی‌ها و کاهش هیجان اولیه، پول به سمت دارایی‌های پرریسک‌تر و کوچکتر حرکت می‌کنه (مثل آلتکوین‌ها یا سهام کوچکتر).
همونطور که حباب فناوری ابتدا غول‌ها رو صعودی کرد و سپس نوآوران کوچک رو به اوج رسوند، بیتکوین و آلتکوین‌ها هم این الگو رو دنبال می‌کنن.
@cryptobyalireza