I’m nothing. A devoted believer in "The Future is Decentralized."
Thank you, Sonic Labs, for your heartfelt Nowruz greetings! As members of the Persian community, we truly appreciate your warm wishes for this ancient celebration of renewal and hope.
Nowruz is more than just the start of a new year—it’s a 3,000-year-old tradition that symbolizes light triumphing over darkness, growth over stagnation, and harmony with nature. Much like the blockchain revolution, it reminds us that every new cycle brings fresh opportunities for progress and innovation.
Wishing Sonic and the entire ecosystem a year filled with prosperity, success, and new possibilities. As we say in Persian:
Eid-e Shoma Mobarak!
@cryptobyalireza
قطعا سهامداران Nvidia سالها با دیدن رشد سهام کمپانیهایی همچون Tesla و جا ماندنشون دلسرد میشدن اما خودتون ببینید بازی به یکباره چطور عوض میشه:
https://m.youtube.com/shorts/YzeYJAjAnJc
بارها عرض کردم نگاهتون به پروژههای درست حسابی کریپتو نگاه سهامداری باشه، بعضی از اینها کمپانیهای مطرح آینده خواهند بود.
@cryptobyalireza
https://ftmscan.com/block/countdown/106666666
@cryptobyalireza
پول در عصر نورولینک: زمانی که “ذهن” جایگزین “ارزش” میشود
در دنیایی که دادههای مغزی ارزشمندترین دارایی دیجیتال هستند، مفهوم پول از چیزی که امروز میشناسیم فراتر خواهد رفت. در عصر نورولینک، پول نه فقط ابزاری برای مبادله، بلکه واحد اندازهگیری شناخت و احساسات خواهد شد. این تغییر، بنیانهای اقتصاد جهانی را به شکل بنیادی متحول میکند.
۱. پایان ارزهای فیات؟ پول تبدیل به داده میشود
در دنیای امروز، پول بر اساس اعتماد به دولتها و بانکهای مرکزی ایجاد و توزیع میشود. اما وقتی ارزش واقعی، درک و تحلیل مغزی افراد باشد، دیگر نیازی به ارزهای کاغذی و دیجیتالی سنتی نخواهیم داشت.
به جای اینکه پول را از طریق بانکها یا حتی بلاکچین منتقل کنیم، میتوانیم آن را از طریق امواج مغزی مبادله کنیم.
واحد پول ذهنی
در این دنیای جدید، ارزی مانند “NeuroToken” جایگزین دلار و بیتکوین خواهد شد. این توکنها نه بر اساس عرضه و تقاضای سنتی، بلکه بر اساس ارزش محتوای مغزی و تحلیلهای عصبی افراد صادر خواهند شد.
چگونه؟
• اگر شما دارای ذهنی خلاق و نوآور هستید، میزان NeuroToken بیشتری به شما تعلق خواهد گرفت، زیرا سیستمهای AI و شرکتها به دادههای مغزی شما علاقهمند هستند.
• اگر شما تصمیمهای مالی هوشمندی میگیرید، میتوانید دادههای عصبی خود را در ازای NeuroToken معامله کنید.
• اگر احساسات شما کمیاب و ارزشمند است (مثلاً تجربهای که فقط افراد کمی در دنیا داشتهاند، مثل سفر به مریخ)، این احساسات را میتوان تبدیل به یک دارایی کمیاب کرده و با آن مبادله انجام داد.
در چنین دنیایی، پول دیگر یک عدد در حساب بانکی نیست، بلکه مستقیماً با “ارزش عصبی” شما سنجیده میشود.
۲. اقتصاد مبتنی بر مغز: کار کردن دیگر چه مفهومی دارد؟
در دنیای نورولینک، دیگر نیازی به “کار کردن” به روش سنتی نخواهد بود. اگر امروزه کار = زمان + انرژی است، در آینده کار = دادههای مغزی + هوش احساسی خواهد بود.
به جای اینکه ۸ ساعت در روز وقت خود را بفروشید، ممکن است ۸ دقیقه از تحلیلهای عصبی شما به اندازه ۸ ماه درآمد یک کارمند معمولی ارزش داشته باشد.
مثال: طراحان احساسات (Emotion Architects)
احساسات کمیاب و پیچیده (مانند شادی عمیق، حس موفقیت، عشق، الهام هنری) تبدیل به کالایی نایاب خواهند شد. شرکتهای سرگرمی و متاورس میتوانند این احساسات را خریداری کرده و به کاربران بفروشند. اگر بتوانید یک حس نادر و فوقالعاده را تجربه کنید و آن را ثبت کنید، میتوانید آن را با قیمتهای گزاف بفروشید.
۳. پول دیگر عدد نیست؛ بلکه سطح دسترسی است
یکی از بزرگترین تغییرات در اقتصاد نورولینک این است که پول دیگر فقط وسیله مبادله نخواهد بود، بلکه نشاندهنده سطح دسترسی شما به دادهها و تجربیات است.
مفهوم “حساب بانکی مغزی” (NeuroWallet)
در حال حاضر، پول نقد در حساب بانکی ذخیره میشود. اما در آینده، دارایی شما میتواند در قالب دادههای مغزی ذخیره شود.
• حسابهای با امتیاز بالاتر: اگر مغز شما دارای دادههای ارزشمند است، میتوانید دسترسی به اطلاعات بیشتر و تجارب خاصتر را بخرید.
• سیستم اشتراک عصبی: برای دریافت خدمات خاص، ممکن است نیاز باشد بخشی از دادههای مغزی خود را به اشتراک بگذارید. برای مثال، برای ورود به یک شبکه اجتماعی خاص، ممکن است نیاز باشد که شرکت بتواند “الگوی احساسی شما در هنگام تعامل با دیگران” را بخواند.
در چنین مدلی، قدرت مالی دیگر به میزان پول در حساب شما وابسته نیست، بلکه به میزان “ارزش مغزی” شما وابسته خواهد بود.
۴. بازار سیاه مغز: زمانی که دزدی، دیگر از کیف پول شما نیست، بلکه از ذهن شماست
در کنار این تحولات، یک خطر بزرگ وجود دارد: بازار سیاه دادههای مغزی.
همانطور که امروزه سرقت کارتهای اعتباری و اطلاعات هویتی یک تهدید است، در آینده سرقت اطلاعات مغزی یک جرم سازمانیافته خواهد شد.
• هکرها ممکن است بتوانند به خاطرات یا اطلاعات محرمانه شما دسترسی پیدا کنند و آنها را در بازار سیاه بفروشند.
• سازمانهای غیرقانونی ممکن است به سرقت “هوش تاکتیکی” مغز رهبران سیاسی یا مدیران مالی بپردازند.
• حتی ممکن است امکان کپیبرداری از مغز افراد و فروش نسخههای دیجیتالی آنها در بازارهای غیرقانونی فراهم شود.
۵. آیا پول به پایان میرسد؟
با این تغییرات، شاید به جایی برسیم که پول در معنای سنتی خود دیگر وجود نداشته باشد. به جای آن، ارزش به چیزی تبدیل خواهد شد که مستقیماً در ذهن شما قرار دارد.
• پول ممکن است تنها برای پردازشهای ماشینی باقی بماند، در حالی که برای انسانها، ذهن، بزرگترین منبع ارزش خواهد بود.
حالا سؤال اینجاست:
آیا در چنین دنیایی، ما همچنان مالک مغز و تصمیمات خود خواهیم بود؟ یا اینکه در ازای دریافت پول بیشتر، کنترل ذهن خود را به اقتصاد دیجیتالی خواهیم فروخت؟
@cryptobyalireza
اقتصاد مغز: زمانی که ذهن شما ارزشمندترین دارایی دیجیتال میشود
تصور کنید در دنیایی زندگی میکنید که دیگر نیازی به حدس زدن در مورد احساسات، تصمیمها یا حتی رؤیاهای شما وجود ندارد. جایی که شرکتها حاضرند میلیونها دلار برای دسترسی به الگوهای فکری، امواج مغزی و خاطرات شما بپردازند، زیرا ارزشمندترین دارایی در جهان دیگر طلا، نفت یا بیتکوین نیست—بلکه مغز شماست.
به عصر نورولینک خوش آمدید
تراشههای نورولینک دیگر یک فناوری تخیلی نیستند. آنها به مرزهای غیرقابلتصور پیشرفت کردهاند، بهگونهای که ذهن انسان را مستقیماً به شبکه جهانی متصل کردهاند. در این عصر، دادههای مغزی شما—یعنی افکار، احساسات، خاطرات و حتی ناخودآگاهتان—به شکل بستههای رمزگذاریشده قابل خریدوفروش هستند.
این سناریو بیش از آنکه علمی-تخیلی باشد، به واقعیت نزدیک است. شرکت Neuralink که توسط ایلان ماسک تأسیس شده، در حال توسعه رابطهای مغز-رایانهای است که به افراد امکان میدهد از طریق افکارشان با دستگاههای دیجیتال ارتباط برقرار کنند. این فناوری در سال ۲۰۲۴ روی اولین بیمار انسانی آزمایش شد و موفق به ارسال سیگنالهای مغزی به رایانه شد.
اما اگر این فناوری بهجای کمک به بیماران، بهعنوان یک سیستم اقتصادی استفاده شود چه؟
بازار مغز: زمانی که احساسات به یک دارایی تبدیل میشوند
همانطور که امروزه توکنهای NFT و ارزهای دیجیتال در بازار معامله میشوند، در عصر نورولینک، یک بازار جدید به وجود خواهد آمد: بازار مغز (NeuroMarket).
اینجا مکانی است که افراد میتوانند بستههای اطلاعاتی عصبی خود را لیست کرده و به بالاترین پیشنهاد بفروشند. اما این بستههای داده دقیقاً چه هستند؟
۱. الگوهای تصمیمگیری شما، طلا برای شرکتهای مالی
شرکتهای سرمایهگذاری مانند BlackRock و JPMorgan سالهاست که از الگوریتمهای تحلیل دادههای رفتاری برای پیشبینی رفتار سرمایهگذاران استفاده میکنند. اما آنها هنوز هم مجبورند دادههای سنتی مانند کلیکها، خریدها و تعاملات کاربران را تحلیل کنند. در عصر نورولینک، نیازی به حدس زدن نخواهد بود—آنها میتوانند مستقیماً امواج مغزی معاملهگران حرفهای را خریداری کرده و رفتار بازار را دقیقتر از همیشه پیشبینی کنند.
طبق تحقیقات دانشگاه MIT، الگوهای مغزی انسان حین تصمیمگیریهای مالی دارای الگوریتمهای خاصی هستند که میتوانند در هوش مصنوعی آموزش داده شوند تا بازارهای مالی را بهتر تحلیل کنند.
۲. خاطرات شما، کالایی برای سرگرمی و تبلیغات
در سال ۲۰۲۱، دانشمندان دانشگاه کالیفرنیا در برکلی موفق شدند تصاویر را مستقیماً از مغز انسان استخراج کنند. این فناوری نشان داد که میتوان خاطرات و رؤیاها را بازیابی کرد.
این یعنی در آینده، شما میتوانید تجربیات خود را ضبط کرده و بفروشید.
• یک شرکت فیلمسازی میتواند خاطرات واقعی یک سرباز از میدان جنگ را خریداری کند تا در فیلمهای خود از آن استفاده کند.
• شبکههای تبلیغاتی میتوانند احساسات واقعی افراد را هنگام مواجهه با تبلیغات ضبط کنند و به تبلیغات هدفمندتری دست پیدا کنند.
• حتی ممکن است شرکتهای گردشگری پیشنهاد دهند که “تجربه سفر یک میلیونر به مالدیو” را خریداری کنید و در مغز خود تجربه کنید!
۳. خوابهای شما: میدان جدید نبرد برندهای تبلیغاتی
در سال ۲۰۲۳، یک مطالعه در Harvard Medical School نشان داد که امکان کنترل و تأثیرگذاری بر رؤیاهای افراد از طریق محرکهای خارجی وجود دارد.
حالا تصور کنید برندهایی مانند Nike یا Apple حاضر باشند میلیونها دلار بپردازند تا تبلیغاتشان در رؤیاهای شما ظاهر شود.
یا حتی فراتر از آن: مردم میتوانند خوابهای جالب و لذتبخش خود را بفروشند تا دیگران آن را تجربه کنند.
از جاسوسی پنهان تا حاکمیت شخصی: انقلاب در مالکیت دادهها
در گذشته، غولهای فناوری مانند Facebook و Google بدون اجازه دادههای شما را جمعآوری و به شرکتهای تبلیغاتی میفروختند. اما در آینده، این روند دگرگون خواهد شد.
سیستم حراج عصبی: شما میتوانید تصمیم بگیرید که آیا دادههای مغزی خود را به فروش بگذارید یا خیر. یک برند ممکن است پیشنهاد دهد که در ازای دسترسی به احساسات شما هنگام تماشای تبلیغات، ماهانه ۵۰۰۰ دلار پرداخت کند. شما میتوانید این پیشنهاد را بپذیرید یا رد کنید.
قراردادهای هوشمند برای دادههای مغزی: شرکتهای بلاکچینی مانند Ocean Protocol در حال توسعه سیستمهایی هستند که افراد بتوانند مالک دادههای خود باشند و آنها را فقط در شرایط خاص بفروشند.
هوش مصنوعی محافظ ذهن: همانطور که امروزه از VPN برای محافظت از دادههای اینترنتی استفاده میکنید، در آینده میتوانید یک AI شخصی داشته باشید که دادههای مغزی شما را رمزگذاری کند و هرگونه دسترسی غیرمجاز را مسدود کند.
ادامه ⬇️
@cryptobyalireza
همانطور که دیفای ساختارهای سنتی اعتماد را کنار میزند، این پرسش باقی میماند که آیا ارزش و مالکیت حقیقتی ذاتی هستند، یا صرفاً توهماتی مشترک که با ایمان جمعی ما حفظ میشوند؟
اگر ارزش بتواند بیهیچ مرزی آفریده شود، پس چه کسی حقیقتاً مالک ثروت است؟ آن که آن را در اختیار دارد، یا آن که میداند چگونه آن را پدید آورد، یا آن که مسیر خلق آن را هموار میکند؟
دیفای این توازن را از «دارندگان سرمایه» به سمت «سازندگان فرصت» تغییر داده.
@cryptobyalireza
حالا چجوری از این وامهای خودبازپرداخت برای درآمد Passive استفاده کنیم؟
بسته به هوش و خلاقیت خودتون حتی میتونید در استراتژیهای قبلی که صحبت کردیم ازشون استفاده کنید اما به جز اون چندتا کار جالب و ساده دیگه هم بهتون یاد میدم:
۱. استراتژی افزایش سرمایه (Looping)
اگه قرار باشه وام خودش رو پس بده، چرا ازش برای بیشتر کردن وثیقه استفاده نکنیم؟
مثلا ۱۰۰۰ DAI وثیقه میذاری، ۵۰۰ alUSD وام میگیری،
اونو دوباره تبدیل به DAI میکنی و وثیقهات رو افزایش میدی،
حالا میتونی یه مقدار وام بیشتری بگیری،
این کارو چند بار تکرار کنی، وثیقهات بزرگتر میشه و سودش هم بیشتر،
یعنی وام سریعتر تسویه میشه و تو هم از سرمایهی بیشتری سود گرفتی.
۲. خرید داراییهای بیشتر بدون فروش دارایی اصلی
مثلاً ۱۰ ETH داری، ولی دلت نمیاد بفروشیش.
همون ETH رو وثیقه میذاری، ۵ ETH وام میگیری،
حالا ۵ ETH وام رو دوباره تبدیل به stETH میکنی و وثیقهات رو افزایش میدی،
حالا، هم ETH اصلیت دست نخورده مونده، هم وامت خودش بازپرداخت میشه.
استراتژی خوبیه، ولی برای بازارهای صعودی مناسبتره، نه وقتی که میخوای از افت قیمت جلوگیری کنی. تو بازار نزولی، بهتره از گزینهی سوم (استیبلکوین گرفتن) استفاده بشه.
۳. محافظت از سرمایه توی بازار نزولی
فرض کن ETH داری، ولی میترسی قیمتش بیاد پایین.
کاری که میکنی اینه که ETH رو وثیقه میذاری و یه مقدار استیبلکوین وام میگیری،
اگه قیمت ETH افت کرد، استیبلکوین دستته و ضرر نکردی.
اگه بازار خیلی افت کرد، یه مقدار از استیبلکوین رو خارج میکنی و جداگونه دوباره روی ETH سرمایهگذاری میکنی.
وقتی قیمت برگشت، میتونی ETH اضافهای که خریدی رو بفروشی و از سودش استفاده کنی، درحالیکه وام هنوز خودش رو تسویه میکنه.
شب خوش ♥️
@cryptobyalireza
کدوم پروتکلها وامهای خودبازپرداخت ارائه میدن؟
وامهای خودبازپرداخت هنوز یه حوزه نسبتاً جدید توی دیفای محسوب میشن، ولی چند تا پروتکل هستن که این مدل رو پیادهسازی کردن و هرکدوم یه سری ویژگیهای خاص دارن.
۱. Alchemix – اولین و معروفترین پروتکل
داراییهایی که ساپورت میکنه: DAI، ETH استیکشده (stETH)، FRAX
نسبت وام به وثیقه: حدود ۵۰٪
ویژگی کلیدی: نیازی به بازپرداخت دستی نیست، وام خودش صفر میشه.
چطور کار میکنه؟
تو Alchemix، داراییهایی مثل DAI یا stETH رو سپرده میذاری. این داراییها خودشون بهره تولید میکنن و اون سود، مستقیماً برای تسویه وام استفاده میشه. این یعنی وامی که میگیری بدون نیاز به بازپرداخت دستی و بدون خطر لیکویید شدن، کمکم تسویه میشه.
مثال:
هزار DAI وثیقه میذاری، درجا ۵۰۰ alUSD وام میگیری
اون ۱۰۰۰ DAI پشتصحنه تو Aave یا Yearn Finance استیک میشه و سود تولید میکنه.
این سود کمکم وامت رو تسویه میکنه.
بعد از یه مدت، وامت صفر شده و ۱۰۰۰ DAI اولیهات رو بدون کم و کسری برمیداری.
پلتفرم Alchemix یکی از باثباتترین و پرکاربردترین سیستمهای وام خودبازپرداخت تو دیفای محسوب میشه.
۲. Ajna Finance – مدل کاملاً غیرمتمرکز
ویژگی کلیدی: بدون نیاز به توکن حاکمیتی، همهچیز روی قراردادهای هوشمند انجام میشه.
تفاوت اصلی با Alchemix: وابسته به رأیگیری نیست، پس کنترل بیشتری دست کاربران داره.
در واقع Ajna یه نسخه غیرمتمرکزتر از Alchemix ساخته که نیازی به حاکمیت مرکزی یا توکن رأیگیری نداره. این یعنی سیستم خودش بهصورت الگوریتمیک و بدون نیاز به مداخله انسانی عمل میکنه. برای کاربرانی که به دنبال حداکثر استقلال و عدم وابستگی به رأیگیریهای دائو هستن، Ajna گزینهی جالبی محسوب میشه.
پس اگه دنبال یه پروتکل غیرمتمرکزتر از Alchemix هستی، Ajna یه گزینهی قابل بررسیه.
۳. Yield Protocol – ترکیب وام خودبازپرداخت و مدیریت نقدینگی
ویژگی کلیدی: امکان ترکیب وامهای خودبازپرداخت با فرصتهای سودده دیگه برای کسب درآمد بیشتر.
میشه گفت Yield Protocol یه لایهی اضافه روی وامهای خودبازپرداخت ارائه داده. این یعنی علاوه بر دریافت وام، میتونی وامت رو همزمان در استراتژیهای دیگه سرمایهگذاری کنی و از چند جهت سود ببری.
این مدل بیشتر به درد کسایی میخوره که دنبال مدیریت نقدینگی چندلایه هستن و میخوان از یه وام هم برای تأمین نقدینگی استفاده کنن، هم ازش سود بگیرن.
@cryptobyalireza
در دنیای DeFi، یکی از جذابترین روشهای کسب درآمد غیرفعال، دریافت سهمی از کارمزدهای یک پروتکل است. برخی از پروتکلهای نامگذاری غیرمتمرکز (Name Services) این امکان را فراهم کردهاند که هولدرهای توکن اصلی آنها بتوانند از طریق استیکینگ، بخشی از درآمدهای سیستم را دریافت کنند. در این مطلب، نگاهی به پتانسیل درآمدی این مدل خواهیم داشت.
۱. مدل درآمدی پروتکلهای نامگذاری
پروتکلهای نامگذاری غیرمتمرکز معمولاً چندین منبع درآمد دارند که مهمترین آنها عبارتاند از:
• کارمزد ثبت دامنه: هر کاربری که دامنهای را ثبت کند، باید هزینهای پرداخت کند.
• کارمزد تمدید دامنه: دامنهها نیاز به تمدید سالانه دارند که هزینه آن به پروتکل میرسد.
• کارمزد نقلوانتقال دامنه: در صورت خریدوفروش دامنهها در بازار ثانویه، درصدی از تراکنش به عنوان کارمزد اخذ میشود.
• کارمزد سرویسهای جانبی: برخی پروتکلها قابلیتهای اضافی مانند زیردامنهها، حریم خصوصی پیشرفته، یا اتصال به قراردادهای هوشمند را ارائه میدهند که استفاده از آنها مستلزم پرداخت هزینه است.
این درآمدها در یک مدل اقتصادی هوشمند میتوانند به استیککنندگان توکن اصلی پروتکل تخصیص داده شوند.
فرض کنیم یک پروتکل نامگذاری بتواند سالانه ۵۰ میلیون دلار از ثبت، تمدید و نقلوانتقال دامنهها درآمد کسب کند. حال اگر این درآمد میان هولدرهایی که توکنهایشان را استیک کردهاند، توزیع شود، یعنی سالانه ۵۰ میلیون دلار بین استیککنندگان تقسیم خواهد شد.
اگر مجموع توکنهای استیکشده ۱۰۰ میلیون واحد باشد، و شما ۱۰۰,۰۰۰ توکن استیک کرده باشید، سهم سالانه شما برابر با ۵۰ هزار دلار خواهد بود.
یعنی با فرض تحقق اهداف با داشتن ۰.۱٪ از توکنهای استیکشده، سالانه ۵۰,۰۰۰ دلار درآمد غیرفعال خواهید داشت. این رقم بسته به میزان توکنهای استیکشده و میزان درآمد کل پروتکل متغیر است.
۲. مقایسه با روشهای دیگر Passive Income
برخلاف ییلد فارمینگ که معمولاً با تورم توکنها تأمین میشود، در این مدل درآمد از کارمزدهای واقعی پروتکل پرداخت میشود، بنابراین پایداری بیشتری دارد.
۳. آینده و رشد احتمالی درآمدها
با رشد پذیرش Web3 و افزایش استفاده از دامنههای غیرمتمرکز، احتمالاً درآمد این پروتکلها در آینده افزایش پیدا خواهد کرد.
برخی تحلیلهای بازار نشان میدهند که ارزش کل بازار دامنههای غیرمتمرکز میتواند طی ۵ سال آینده به بیش از ۵ میلیارد دلار برسد. اگر یک پروتکل بتواند فقط ۱٪ از این بازار را در اختیار بگیرد، درآمد سالانه آن به ۵۰ میلیون دلار خواهد رسید که سهم بزرگی از آن میتواند به استیککنندگان اختصاص یابد.
نتیجهگیری
پروتکلهای نامگذاری غیرمتمرکز، به دلیل داشتن مدل درآمدی پایدار، میتوانند یکی از بهترین گزینهها برای کسب درآمد غیرفعال در DeFi باشند. اگر این مدل اقتصادی به درستی پیادهسازی شود، استیککنندگان توکنهای این پروتکلها میتوانند بدون نیاز به انجام معاملات پیچیده، از یک جریان درآمدی پایدار و روبهرشد بهرهمند شوند.
@cryptobyalireza
نکته :
سرویس Swap پروژه Shadow در حالت پیشفرض از روتر Odos استفاده میکنه یعنی تراکنشها رو بین پروتکلهای مختلف حتی استخرهای رقیب خودش یعنی DeFive توزیع میکنه تا نرخ بهتری به کاربر بده. بنابراین برای این مقایسه که انجام دادیم حتما تنظیمات روتر Shadow رو روی حالت Native قرار بدین که فقط از استخرهای خود پروتکل استفاده کنه و نه از اگریگیتور Odos.
@cryptobyalireza
اگریگیتور OpenOcean هم مسیرهای تبادل از طریق استخرهای نقدینگی DeFive رو اضافه کرده.
@cryptobyalireza
اگر تصمیمتون برداشت کامل باشه، با خروج شما APR بالا میره و برای ورود افراد جدید یا افزایش موجودی کاربرانی که دنبال Passive Income هستند موقعیت بهتر میشه و خیلی زود مجددا مجموع ساپلای قفل شده بالا میره.
@cryptobyalireza
اگریگیتور Odos استخرهای Liquidity پروتکل DeFive رو اضافه کرده. هرچه یک پروتکل در اگریگیتورهای بیشتری Integrate بشه حجم معاملات بیشتری به سمتش میاد.
@cryptobyalireza
کیف پول Trust Wallet هم شبکه Sonic رو اضافه کرد.
@cryptobyalireza
عید، دلار ۱۰۰ تومنی و سفرهای که آب میرود!
عیدتون مبارک… البته اگر چیزی برای جشن گرفتن مونده باشه! حالا که دور سفره هفتسین نشستین، یه نگاهی به سینها بندازین:
۱. سکه – نماد سرمایهای که دیگر سرمایه نیست
زمانی سکه نماد ثروت بود، چیزی که مردم برای روز مبادا نگه میداشتند. اما حالا دیگر سکه فقط یک دارایی نیست، بلکه یک شاخص اقتصادی شده، یک نماد از بیاعتمادی.
حالا اگر کسی بپرسد: “چرا سکه میخری؟”
جوابش دیگر این نیست که “برای سرمایهگذاری.”
جوابش این است: “برای فرار از سقوط ارزش پول.”
و این یعنی، سکه دیگر نماد ثروت نیست، بلکه نماد یک اقتصاد بیثبات است.
⸻
۲. سبزه – رشد اقتصادی؟ یا علف هرزی در زمین سوخته؟
سبزه همیشه نماد رشد و برکت بوده، اما در اقتصاد امروز، دیگر خبری از رشد واقعی نیست. اقتصاد ما بیشتر شبیه به زمینی شده که سالهاست بذر درستی در آن کاشته نشده. تولید نابود شده، صنایع تعطیل شدهاند، و کشاورزی دیگر سودی ندارد. آنچه بهعنوان “رشد اقتصادی” ارائه میشود، در واقع افزایش اسمی قیمتها در اثر تورم است، نه توسعه واقعی. مثل سبزهای که رشد میکند اما ریشه ندارد، چون زیرساختی برایش نمانده است.
⸻
۳. سیب – میوهای که گرانتر از طلا شده
سیب، نماد سلامتی است، اما امسال برای خیلیها دیگر دستنیافتنی شده. قیمت میوه و محصولات غذایی در این یک سال، چندین برابر شده، چرا؟ چون تورم، هزینههای حملونقل، نهادههای دامی، و تولید را نابود کرده است. وقتی کشاورز دیگر توان تولید ندارد، وقتی همهچیز وارداتی شده، وقتی قیمت دلار سر به فلک میکشد، دیگر جای تعجب ندارد که میوهای که روزی کالای روزمره بود، حالا لوکس شده باشد. سیب دیگر نماد سلامتی نیست، بلکه نماد فاصله طبقاتی است.
⸻
۴. سیر – محافظت در برابر بلا؟ ولی چه کسی از بلاهای اقتصادی محافظت میکند؟
سیر همیشه نماد محافظت در برابر بیماری بوده، اما این روزها، مردم از چه چیزی بیشتر میترسند؟ بیماری یا سقوط ارزش پول؟ فقر، ناامنی شغلی، تورم افسارگسیخته، و سیاستهای اقتصادی متزلزل، بلای واقعی زندگی شدهاند. اما بر خلاف خاصیت ضدعفونیکننده سیر، هیچ پادزهری برای سیاستهای ناکارآمد وجود ندارد، جز اصلاحات عمیق اقتصادی که هرگز انجام نمیشوند.
⸻
۵. سنجد – دانایی؟ یا توهم اقتصادی؟
در سنتهای ایرانی، سنجد نماد خرد و دانایی است. اما آیا ما واقعاً از تجربیات اقتصادیمان درس گرفتهایم؟ سالهاست که یک سیاست اشتباه بارها و بارها تکرار میشود: چاپ پول برای جبران کسری بودجه، تثبیت مصنوعی نرخ ارز، سرکوب قیمتها، سیاستهای پوپولیستی، و در نهایت، تورم. اگر سنجد نماد دانایی است، باید بپرسیم: چرا همچنان در چرخه معیوب اقتصادی گیر افتادهایم؟
⸻
۶. سرکه – طعم تلخ تورم
سرکه، نماد صبر و تحمل در برابر سختیهاست. اما چقدر دیگر باید صبر کرد؟ هر سال، مردم به امید بهتر شدن وضعیت اقتصادی، سال را آغاز میکنند، اما در پایان سال، با تورم چند برابری و کاهش ارزش پول مواجه میشوند. دولتها میآیند و میروند، وعدهها داده میشوند، اما سفره مردم هر سال کوچکتر میشود. تلخی سرکه، در برابر تلخی اقتصاد، هیچ است.
⸻
۷. سماق – انتظار برای روزهای بهتر؟ یا توهمی بیپایان؟
سماق را نماد صبر و انتظار میدانند، اما صبر تا کی؟ منتظر ماندن برای اصلاح اقتصادی، در حالی که هیچ تغییری در سیاستهای بنیادی ایجاد نمیشود، چیزی جز یک توهم نیست. انتظار برای پایین آمدن قیمت دلار، در حالی که نقدینگی روزانه افزایش پیدا میکند، خودفریبی است. اقتصاد با “صبر” درست نمیشود، بلکه با اصلاحات ریشهای، مدیریت نقدینگی، رشد تولید، و بازگرداندن اعتماد عمومی به بازار.
⸻
دلار ۱۰۰ هزار تومنی؛ این فقط یک عدد نیست!
اینکه دلار به ۱۰۰ هزار تومان رسیده، نه یک شوک ناگهانی است، نه یک اتفاق تصادفی. این یک فرایند اجتنابناپذیر بود که سالها پیش آغاز شد. اقتصاد را نمیتوان با “دستور” کنترل کرد. وقتی چاپ پول بیرویه، فرار سرمایه، کاهش تولید، و سیاستهای اشتباه بهصورت همزمان ادامه داشته باشد، دلار ۱۰۰ هزار تومنی فقط یکی از نتایج طبیعی آن خواهد بود.
⸻
سال نو، اما آینده چه خواهد شد؟
اگر هیچ اصلاحی انجام نشود، این چرخه ادامه دارد. با این روند دلار ۱۰۰ هزار تومانی شاید روزی به ۲۰۰ هزار برسد و این یعنی تورم بالاتر، کاهش قدرت خرید، و بزرگتر شدن شکاف طبقاتی. هر اقتصاد ضعیف، قربانی تورم است، مگر این که راهی برای خلق ارزش پیدا کند.
پس امسال، بهجای صرفاً نشستن پای سفره هفتسین و آرزوی یک سال بهتر، باید به این فکر کنیم:
چگونه میتوان آیندهای ساخت که در آن، “سین”های سفره هفتسین، دوباره معنای واقعی خود را پیدا کنند؟
سال نو مبارک، اما این بار با درک عمیقتر از آنچه بر اقتصاد میگذرد.
@cryptobyalireza
آیندهی پولهای ملی: زوال یا تکامل در عصر دیفای؟
در جهانی که مرزهای مالی به سرعت در حال فروپاشی هستند، برخی واحدهای پولی همچنان در تلاشاند تا خود را از گرداب بیاعتمادی و کاهش ارزش نجات دهند. اما آیا مدلهای سنتی میتوانند در برابر اقتصاد غیرمتمرکز و هوشمند دوام بیاورند؟
پول، در سادهترین تعریفش، ابزاری برای مبادله و ذخیرهی ارزش است. اما وقتی یک واحد پولی مبتنی بر خلق نقدینگی بیپشتوانه، سیاستهای غیرشفاف و وابستگی به سیستمهای کنترلی متمرکز باشد، سرنوشت آن چیزی جز کاهش پذیرش عمومی و فرار سرمایه نخواهد بود.
حالا تصور کنید که یک سیستم مالی بتواند این مشکلات را حل کند؛ سیستمی که بدون نیاز به بانکهای مرکزی، خودتنظیم، شفاف و مقاوم در برابر تورم باشد. اینجاست که دیفای وارد میدان میشود.
چگونه یک واحد پولی در دیفای بازتعریف میشود؟
پاسخ ساده است: باید از کنترلهای سنتی خارج شود و به یک اکوسیستم مالی غیرمتمرکز تبدیل گردد. سه گام کلیدی برای این تحول وجود دارد:
۱. از اسکناس به دارایی دیجیتال هوشمند
برای اینکه یک واحد پولی بتواند در دنیای مدرن جایگاه خود را حفظ کند، باید از شکل سنتی خود فاصله بگیرد و به یک دارایی دیجیتال مبتنی بر قراردادهای هوشمند تبدیل شود. اما نه هر دارایی دیجیتالی، بلکه یک استیبلکوین غیرمتمرکز که بهصورت خودکار و شفاف کنترل میشود.
این دارایی نباید صرفاً بر پایهی یک نهاد دولتی مدیریت شود، بلکه باید با پشتوانهای متنوع از طلا، رمزارزها و داراییهای واقعی تثبیت گردد.
عرضهی آن نباید تحت تأثیر تصمیمات آنی و دستکاریهای پولی قرار بگیرد، بلکه باید از طریق مکانیزمهای ریاضی و الگوریتمهای تنظیم عرضه و تقاضا متعادل شود.
مثال: تصور کنید که یک واحد دیجیتال جدید به نام X وجود دارد که ارزش آن نه بر اساس دستورات یک نهاد، بلکه از طریق سیستم خودتنظیمشوندهی دیفای تعیین میشود. اگر X بیش از حد چاپ شود، قراردادهای هوشمند آن را میسوزانند، و اگر تقاضا افزایش یابد، نقدینگی جدیدی برای آن ایجاد میشود.
۲. اکوسیستمی برای پذیرش و نقدشوندگی
یک دارایی تنها زمانی ارزشمند است که بتواند در یک اکوسیستم مالی زنده باشد. واحد پولی مدرن باید:
✅ در پلتفرمهای وامدهی غیرمتمرکز (DeFi Lending) بهعنوان وثیقه قابل استفاده باشد.
✅ در بازارهای خودکار (AMM) دارای نقدینگی باشد تا بدون واسطه قابل تبدیل به سایر داراییها باشد.
✅ با مکانیزم Yield Farming مشوقی برای هولدرها ایجاد کند تا افراد تمایل داشته باشند آن را نگه دارند.
نتیجه؟ مردم دیگر مجبور به استفاده از واسطههای سنتی و روشهای پرهزینهی تبدیل نخواهند بود. ارزش این دارایی نهتنها در داخل کشور، بلکه در سطح جهانی نیز قابل پذیرش میشود.
۳. حاکمیت مالی شفاف و مقاوم در برابر مداخله
تصور کنید که تصمیمات پولی دیگر پشت درهای بستهی سیاستگذاران گرفته نشود. در دنیای دیفای، حاکمیت مالی غیرمتمرکز (DAO) جایگزین روشهای سنتی میشود.
🔹 مردم میتوانند در تنظیم نرخهای بهره، میزان عرضهی پول و سیاستهای اقتصادی نقش داشته باشند.
🔹 تمامی تراکنشهای مرتبط با این واحد پولی شفاف، در لحظه و تحت قراردادهای هوشمند قابل مشاهده خواهند بود.
🔹 هیچ نهادی نمیتواند بهصورت یکجانبه و بدون رضایت عمومی، در ارزش و عملکرد آن دست ببرد.
مثال: همانطور که MakerDAO و Frax Finance توانستهاند استیبلکوینهای خود را بدون دخالت دولتها پایدار نگه دارند، یک واحد پولی غیرمتمرکز هم میتواند بر اساس الگوریتمهای دقیق اقتصادی عمل کند.
آیا این تحول عملی است؟
امروز، نمونههایی از این مدل در جهان اجرا شدهاند:
توکن USDe از Ethena Labs که یک استیبلکوین الگوریتمی موفق است.
توکن DAI از MakerDAO که یک نمونهی عملی از پول بدون بانک مرکزی است.
نکتهی مهم اینجاست: واحدهای پولی که بهصورت سنتی و با کنترل متمرکز اداره شوند، در برابر این تحول مقاومتی نخواهند داشت. اگر نتوانند خود را تطبیق دهند، مردم بهطور طبیعی به گزینههای غیرمتمرکز و شفاف روی خواهند آورد.
جمعبندی: آینده، غیرمتمرکز خواهد بود
یک واحد پولی برای بقا در دنیای مدرن نیاز دارد که:
۱. به یک دارایی دیجیتال با کنترل هوشمند و غیرمتمرکز تبدیل شود.
۲. در اکوسیستم دیفای قابل معامله و نقدشوندگی باشد.
۳. سیاستهای پولی آن شفاف، قابلبررسی و غیرقابلدستکاری باشند.
در غیر این صورت، سرنوشت آن روشن است: تبدیل شدن به یک عدد بیارزش در تاریخ اقتصاد.
سؤال اینجاست: آیا سیستمهای سنتی حاضرند این تحول را بپذیرند، یا اینکه تنها راه باقیمانده برای مردم، مهاجرت به اکوسیستمهای غیرمتمرکز خواهد بود؟
نکته بسیار مهم تفاوت آنچه عرض کردم با CBDC است. پولی که صرفا دیجیتال شود اما همچنان متمرکز باشد به سرنوشت اسکناسهای سنتی موجود گرفتار خواهد شد.
@cryptobyalireza
حرفی که میزنم از روی تجربه است و ناشی از زیر نظر داشتن فاندامنتال دهها پروژه کریپتویی طی چند سال و دیدن اوج گرفتن یا حتی افول پروژههای مختلف:
هر پروژهای دو بار متولد میشود
بار اول، وقتی که راهاندازی میشود، همه در موردش صحبت میکنند، بررسیاش میکنند، اما هنوز در هالهای از ابهام است. مثل یک ستاره نوظهور که تازه در آسمان ظاهر شده، اما کسی نمیداند درخشش واقعیاش چقدر خواهد بود.
بار دوم، وقتی که از یک نقطه خاص عبور میکند؛ از یک فیلتر نامرئی که فقط پروژههای خاصی آن را تجربه میکنند. اینجاست که دیگر ماجرا فرق میکند. از اینجا به بعد، هر بروزرسانی، تاکید میکنم هر بهروزرسانی، هر تغییر، میتواند بازی را عوض کند.
چنین پروژههایی را نمیتوان به سادگی پیشبینی کرد. گاهی ماهها ساکت به نظر میرسند، اما ناگهان با یک حرکت، قواعد را تغییر میدهند. گویی هر لحظه، در پشت صحنه، چیزی در حال تکامل است، چیزی که ناگهان میتواند ظاهر شود و مسیر را برای همیشه عوض کند.
وقتی پروژهای از این نقطه عبور کند، دیگر نمیتوان گفت که امروز همان چیزی است که دیروز بود. این یعنی هر لحظه آماده یک جهش باش، چون ممکن است همین حالا که این متن را میخوانی، اتفاقی در راه باشد.
من در جدیدترین روش سرمایهگذاری خودم دنبال این نقطه در پروژهها هستم.
@cryptobyalireza
کار صرافیهای متمرکز به زودی سخت میشه. چیزی که آندره داره پیاده میکنه یک اگریگیتور هست که در UX تجربهای مشابه با صرافیهای متمرکز میده و پشتش وصله به استخرهای پروتکلهای موجود. برای آنان که میاندیشند.
@cryptobyalireza
انسانهای آزاد یا زندانیان شبکه عصبی؟
اما این آینده یک جنبه تاریک هم دارد.
اگر شما مالک ذهن خود هستید، آیا دولتها و شرکتها این را خواهند پذیرفت؟ آیا ممکن است قوانینی تصویب شود که شما را مجبور کند تا دادههای مغزی خود را برای “بهبود جامعه” ارائه دهید؟
در حال حاضر، دولت چین از سیستم Social Credit System استفاده میکند که در آن رفتارهای اجتماعی شهروندان امتیازبندی میشود و در صورت پایین بودن امتیاز، محدودیتهایی مانند ممنوعیت سفر یا دریافت وام به آنها تحمیل میشود.
حالا تصور کنید این سیستم به دادههای مغزی شما هم دسترسی داشته باشد. آیا در آینده ممکن است امتیاز اجتماعی بر اساس افکاری که در ذهن شما جریان دارند تعیین شود؟
پایان یک دوران، آغاز یک امپراتوری مغزی
آنچه مسلم است، این است که در آینده، دیگر جسم شما تنها سرمایهتان نخواهد بود. ذهن شما، شخصیت شما، احساسات شما، انتخابهای شما—همه اینها داراییهایی خواهند بود که در بازارهای جهانی معامله میشوند.
اما اینکه آیا این آینده یک آزادی بزرگ خواهد بود یا بردهداری مدرن ذهنی، چیزی است که هنوز پاسخ روشنی ندارد.
@cryptobyalireza
اگر روی شبکه فانتوم توکنهای NFT این کالکشنها رو در اختیار دارید:
1- Wiggies
2- Rare Wiggies
لازمه درباره فرآیند مهاجرت به سونیک این مقاله رو مطالعه کنید:
https://defive.medium.com/migrating-wigoswap-nfts-to-sonic-be029f782889
خلاصه: ویگیها از بلاک شماره ۱۰۶۶۶۶۶۶۶ شبکه فانتوم به شبکه سونیک منتقل میشن تنها کاری که لازمه انجام بدیم اینه که ویگیها داخل کیفپول آزاد باشن نه در مارکت برای فروش و نه ازشون به عنوان آواتار پروفایل استفاده شده باشه.
@cryptobyalireza
این استراتژی ساده خاص خودمه و تو کامیونیتی بینالمللی هم ندیدم جایی کسی ازش بگه:
استفاده از وامهای خودبازپرداخت برای ایجاد یک بیمهی شخصی ضد لیکوییدیشن
یکی از چالشهای اصلی توی دیفای اینه که وقتی وام معمولی میگیری، همیشه یه ریسک بزرگ همراهشه: لیکویید شدن.
فرض کن توی Aave یا Compound وام گرفتی، ولی یه افت شدید قیمت باعث بشه که وثیقهات لیکویید بشه و کلی از سرمایهات رو از دست بدی.
معمولاً برای جلوگیری از این اتفاق، دو راه وجود داره:
۱. وام کمتری بگیری و همیشه یه حاشیه امن برای وثیقه داشته باشی.
۲. هر بار که بازار افت کرد، سریع وثیقه اضافه کنی (اگه نقدینگی داشته باشی).
ولی این روشها یا باعث میشن که از اهرمگیری درست استفاده نکنی، یا همیشه تحت فشار باشی که نقدینگی اضافه کنی.
استراتژی من: یک بیمهی شخصی ضد لیکوییدیشن با وامهای خودبازپرداخت
اگه بشه یه سیستمی ساخت که بهطور خودکار وقتی که قیمت افت میکنه، برای ما وثیقه تأمین کنه چی؟
ایده اینه که از وامهای خودبازپرداخت برای ایجاد یک لایهی بیمه استفاده کنیم، بدون اینکه نیاز باشه استیبلکوین یا دارایی اضافی نگه داریم.
چطور این سیستم رو بسازیم؟
این روش به یه سیستم دو لایهای نیاز داره:
1️⃣ لایهی اول (وام معمولی + سرمایهگذاری)
یه وام معمولی میگیری (مثلاً از Aave یا Compound)، و باهاش سرمایهگذاری میکنی (مثلاً ییلد فارمینگ یا نقدینگی دادن).
حالا همیشه این ریسک وجود داره که اگه بازار بریزه، ممکنه لیکویید بشی.
2️⃣ لایهی دوم (وام خودبازپرداخت بهعنوان بیمهی اضطراری)
یه وام خودبازپرداخت از Alchemix یا Ajna Finance میگیری، ولی نقدینگی رو خرج نمیکنی، فقط نگهش میداری.
اگه بازار دچار افت شدید شد، از این وام برای اضافه کردن وثیقه در لایهی اول استفاده میکنی و مانع لیکویید شدن میشی.
چون این وام خودش بهمرور زمان تسویه میشه، نیازی نداری که استرس بازپرداختش رو داشته باشی.
مثال واقعی از این استراتژی
فرض کن ۱۰ ETH داری و میخوای یه وام بگیری. توی پروتکل Aave مثلا، ۵ ETH وام میگیری و باهاش ییلد فارمینگ انجام میدی.
حالا برای اطمینان، یه وام خودبازپرداخت هم از Alchemix میگیری (مثلاً ۱ ETH معادل استیبلکوین).
این ۱ ETH رو یه گوشه نگه میداری.
اگه قیمت ETH بریزه:
اگه ببینی که نزدیک لیکویید شدن هستی، اون استیبلکوین رو سریع به Aave میفرستی و وثیقه اضافه میکنی.
اینجوری وامت سر جاش میمونه و دیگه لیکویید نمیشی.
اگه قیمت ETH رشد کنه:
نیازی به استفاده از وام خودبازپرداخت نیست، پس اون نقدینگی رو میتونی وارد فرصتهای دیگه کنی.
وام خودبازپرداخت هم خودش کمکم تسویه میشه.
پس اگه دیدی کسی تو ریزشهای مارکت نقدینگیش تموم نمیشه و همچنان بکاپ داره، تعجب نکن، احتمالا خاک دیفای رو خورده.
@cryptobyalireza
به اینم یه نگاه بندازید بد نیست:
Tempus Finance – توکنیزه کردن سودهای آینده
تو این مدل، سودهایی که یه دارایی قراره در آینده بده، از الان توکنیزه میشن و قابل خرید و فروش هستن. ممکنه این مدل در آینده با وامهای خودبازپرداخت ترکیب بشه.
@cryptobyalireza
روز هفتم: وامهای خودبازپرداخت – وامی که خودش رو تسویه میکنه!
وام گرفتن توی دیفای همیشه یه دردسر همراهش داره. باید یه دارایی وثیقه بذاری، وام بگیری، بعد هم مدام حواست باشه که ارزش وثیقهات نیاد پایین که لیکویید نشی. تازه، باید برای بازپرداخت وامت هم برنامه داشته باشی.
ولی یه مدل وامگیری جدید هست که این مشکل رو حل کرده: وامهای خودبازپرداخت. یه وامی که از اسمش معلومه خودش قسطهاشو میده، بدون اینکه لازم باشه تو کاری کنی.
ایدهاش اینجوریه:
• یه دارایی بهرهده رو وثیقه میذاری (مثلاً stETH یا DAI)،
• وام میگیری (معمولاً تا ۵۰٪ ارزش وثیقه)،
• سودی که وثیقه تولید میکنه، خودش میره برای بازپرداخت وام،
• بعد از یه مدتی، بدون اینکه پولی پس داده باشی، وامت تسویه شده و وثیقه رو برمیداری.
مثلاً:
• هزار DAI توی یه پلتفرم مثل Alchemix وثیقه میذاری،
• درجا ۵۰۰ alUSD وام میگیری و هر جا که خواستی خرجش میکنی،
• اون ۱۰۰۰ DAI که گذاشتی، پشت صحنه توی Aave داره سود میده،
• این سود، کمکم بدهی وام رو صاف میکنه،
• بعد از یه مدت، وامت صفر میشه و ۱۰۰۰ DAI اولیه رو بدون هیچ کم و کسری برمیداری.
نتیجه؟
وام گرفتی، خرج کردی، بدون اینکه حتی یه بار پول به حساب وام برگردونی، وام خودش تسویه شد.
@cryptobyalireza
روز ششم: استیکینگ دامنههای Web3؛ روش جدید کسب درآمد غیرفعال؟
یکی از ایدههای جدیدی که در برخی پروتکلهای دیفای در حال بررسی است، امکان استیک کردن دامنههای Web3 برای دریافت وام است.
چگونه؟ برخی پلتفرمها ممکن است در آینده به شما اجازه دهند که دامنههای ارزشمند Web3 را به عنوان وثیقه (Collateral) در پروتکلهای دیفای قرار دهید و در ازای آن، وام دریافت کنید و سپس با آن وام استراتژیهایی مثل آنچه که در روز چهارم صحبت کردیم رو اجرا کنید.
چه پروژههایی روی استیکینگ دامنه کار میکنند؟
ENS DAO:
هنوز رسماً استیکینگ را ارائه نداده، اما بحثهایی در مورد استفاده از دامنهها به عنوان وثیقه مطرح شده است.
SNS (Sonic Name Service):
این پروتکل در حال بررسی مدلهایی برای سهمدهی کارمزد ثبت یا تمدید دامنهها به هولدرهای SNS و همچنین سیستم Lending با وثیقه دامنههای Web3 است.
NFTfi:
این پروتکل در حال آزمایش پذیرش دامنههای ENS و دیگر سرویسهای نامگذاری به عنوان وثیقه است.
آیا استیکینگ دامنه ارزش دارد؟
اگر دامنههای ارزشمند دارید: میتواند راهی برای کسب درآمد غیرفعال باشد، بدون اینکه نیاز باشد دامنه را بفروشید.
اگر به آینده Web3 و دیفای ایمان دارید: این یک فرصت جدید و نوآورانه برای ایجاد جریان درآمدی است.
اگر ریسکپذیر هستید: ممکن است این ایده در آینده رشد کند و جزو اولین کسانی باشید که از آن سود میبرند.
@cryptobyalireza
میخوام یک مقایسه ساده جالب براتون انجام بدم از نظر Fee تراکنش بین دو پروتکل غیرمتمرکز Shadow و DeFive در شبکه سونیک.
نقدینگی این دو پروتکل برای جفت S/USDC یکسان نیست، در DeFive کمتر از ۷۰۰ هزار دلار و در Shadow چند میلیون دلار هست. بنابراین Price Impact در Shadow به مراتب پایینتر از DeFive هست.
برای اینکه تاثیر این Price Impact رو برای مقایسه دو پروتکل کم کنیم روی رقم پایین در حد ۱۰ عدد S مقایسه میکنیم ببینیم کدوم پروتکل USDC بیشتری به ما پرداخت میکنه.
نتیجه: با وجود عمق به مراتب بیشتر نقدینگی Shadow پروتکل DeFive در رقابت برنده است.
این معنیش چیه؟
این یعنی اگر نقدینگی DeFive بالا بره حجم معاملات بزرگتر هم میاد سمت DeFive.
در طراحی DeFIve افزایش نقدینگی در گرو افزایش قیمت FIVE هست. FIVE بره بالا APR بالا میره و تامینکنندههای نقدینگی رو جذب میکنه. حجم معاملات بیاد بالا، GBM کار میکنه و FIVE کمیابتر میشه، تامینکنندهها هپیتر هستن و در نهایت سودش به همه هولدرها میرسه.
حجم معاملات DeFive زمانی که FIVE قیمتش بالاتر بره با الان قابل قیاس نخواهد بود.
@cryptobyalireza
شاخص TVL سونیک Polygon رو فلیپ کرد. به زودی قیمت هم از این دستاوردها پیروی خواهد کرد.
@cryptobyalireza
با توجه به اینکه حداقل زمان Lock در بخش Stake پروتکل DeFive چهارده روز هست، از دیشب بعضی افراد که با حداقل زمان لاک وارد بخش Stake شدن قفلهای توکنشون منقضی شده. بنابراین چند نکته آموزشی رو لازمه بگم:
با اتمام مهلت Lock در واقع veFIVE Power شما به صفر میرسه یعنی دیگه هیچ پاداشی از بخش استیک برای شما قابل برداشت نیست و در آینده هیچ حق رای هم در تصمیمات پروتکل نخواهید داشت.
حالا شما چند گزینه پیش رو دارید:
۱- برداشت کامل: در این حالت اصل موجودی که Stake کردید خودکار بهتون عودت داده میشه اما هیچ پاداشی به شما تعلق نمیگیره و پاداشهای Claim نشده باقیمانده شما Burn میشه.
۲- تمدید یا Extend قفل: در این حالت بسته به میزان زمان انتخابی veFIVE Power شما برمیگرده بالا و پاداشها براتون قابل برداشت میشه. نکته جالب اینه که اگه Extend کنید پاداشهای قبلی که Claim نکردید هم زنده میشه و از بین نمیره.
@cryptobyalireza
اصلاح مارکت بهترین فرصت برای افزایش Liquidity افرادی است که دنبال Passive Income بیشتر هستند. و همین تفکره که رشد مارکت در بلندمدت رو میسازه.
@cryptobyalireza
۹ ساعت به تکمیل شدن مایگریشن WIGO، SNS و LUMOS باقی مانده. اگر توکنهای خودتون رو در شبکه سونیک Claim نکردید حتما در فرصت باقی مانده اقدام کنید.
@cryptobyalireza