انجمن وابسته به کانال @anjoman_tarikhe_iranvich ارتباط با مدیر انجمن @papak8
🔮راز جمله پارسی نقر شده روی مقبره ۵۰۰۰ هزارساله در اسکاتلند
تخته سنگ ماسه ای بزرگی به طول ۸ متر در جزیره هولی اسکاتلند وجود دارد که دیرینه ۵۰۰۰ ساله در درون آن کنده شده است.
اما آنچه که در این مقبره برای همگان و ایرانی ها جالب است نوشته عجیبی است که روی آن کنده شده است.
در دو سده گذشته این تخته سنگ عجیب که صخره کوتوله ها نام دارد، و توجه بازدیدکنندگان را به خود جلب کرده است ، عبارتی به زبان و خط پارسی است که هنرمندانه تراشیده شده است :
“ دو شب نشسته ام و صبر آموخته ام”
✍️راز این نوشته چیست؟
این عبارت حدود ۱۷۰ سال پیش در سال ۱۸۵۰ ترسایی به دست یکی از افسران آرتش انگلیسی به نام ویلیام مانسی حک شده است.
مانسی ( william mounsey) شیفته باستانشناسی و تاریخ شرق بود و به فرهنگهای یهودی و ایرانی علاقه داشت.
پس از بازنشستگی در سراسر بریتانیا به عنوان یک باستان شناس آماتور به گشت و گذار می پرداخت و این عبارت را به یادگار نوشت… او به چند زبان از جمله یونانی، لاتین و پارسی تسلط کامل داشت .
گفته می شود که او زبان پارسی را زمانی آموخت که بعنوان جاسوس در ایران وافغانستان فعالیت می کرد.
🆔@conference_iranvich
1
#توضیح_نقش_برجسته_سیمرغ
✅این موجود خیالی در حال راه رفتن از طرف راست به طرف چپ نمایش داده شده است. این موجود افسانه ای و خیالی که دارای سر پرنده با تاج و یال "کاملا برجسته بر روی گردن ، بالهای بسیار قوی و مشخص و بدن احتمالا ماده شیر میباشد، یک نمونه از ربه النوع های افسانه ای را تجسم نموده است. منقار قوی و منحنی حیوان در حالت باز نمایش داده شده و زبان آن از دهان بیرون آورده و آویزان گردیده و ردیف دندانها کاملا مشخص میباشند. سه دایره متحدالمرکز چشم حیوان را که در حاشیه ای از هاشورهای خدطوط مستقیم محدود گردیده و احتمالا مژگان آن را معرفی مینماید نمایش داده است.
✅ از روی پیشانی حیوان تا پشت گردن و شانه یال و یا تاج حیوان در وضع کاملا برآمده و باشکوهی نمایش داده شده است. در قسمت جلوی سر این یال بصورت حلقوی درآمده ولی در بقیه قسمتها بطرف بالا نشان داده شده است. هر قسمت از یال با نوار جناغهای ریز پوشانیده و تزئین گردیده است پرهائی که ناحیه سر، گردن، سینه و شکم را پوشانیدهاند بوسیله خطوط نیم بیضیهای ریز که بر رویهم قرار گرفته اند و هر کدام از این نیم بیضیها بنوبه خود از خطوط ریز کوچکی پوشیده شدهاند و تا اندازهای شبیه به شکل فلس ماهی میباشند نمایش داده شده اند. موهای بقیه قسمتهای بدن این موجود خیالی که شامل قسمت پشت ، پاها و دم حیوان میگردد بوسیله ردیف نوارهای موازی که از خطوط ریز و کوچک شبیه به نقطه چین تشکیل گردیده نمایش داده شده و سطح کلیه این قسمتها را فرا گرفته است . بال حیوان که در نهایت دقت و زیبائی قلمزنی شده است ، در قسمت جلو بوسیله یک نوارها شورهای متقاطع محدود گردیده و سپس در سه ردیف پرهای مختلف الاندازه تشکیل گردیده است.
✅ هر یک از پرها که در کنار یکدیگر متصل گردیده اند با ردیف نقش جناغی در اطراف خط مرکزی و اصلی که بمنزله تیرک پر میباشد سطح پر را پوشانیده اند. عضلات ورزیده پاها و هم چنین پنجه و ناخنهای حیوان بوسیله خطوط متمایز فرو رفته نشان داده شده اند. دم منحنی و بلند شیر در انتها بطرف بالا هدایت شده و انبوه موهای آخر دم بصورت گوئی که با نوار خطوط نقطه چین تزئین گردیده نمایش داده شده است.تمام این صحنه که در قسمت بالای ظرف نمایش داده شده بوسیله یک نوار مضاعف در پائین محدود گردیده که بمنزله خط زمین در پائین صحنه میباشد و این قسمت را از صحنه پائین تارف متمایز نموده است.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️امروز سوم اسفند ماه سالروز نجات ایران از پریشانی و بی ثباتی و فروپاشی و آغاز ایران نوین توسط رضا شاه بزرگ گرامی باد.
✅نیروی رضا شاه همان ارتش خود گذشتهای بود که جلوی ارتش کمونیستی سرخ را در ایران گرفت و از کمونیستی شدن ایران جلوگیری کرد. سربازان ایرانی به فرماندهی رضا خان و گروه سیاستمدارانی که گِرد سیدضیا بودند همگی این مبارزه را با آرمان میهنپرستی انجام دادند. اینان برآن بودند که کشور ایران را از اینکه در دهان استعمار سرخ بیافتد نگاهبانی کنند. همچنین برآن بودند که تمامیت ارضی ایران پاسدارند که به استانهای خودمختار تقسیم نشود.و زمینه را برای کنار زدن سلسله بی لیاقت قاجار و بر آمدن سلسله پهلوی اماده کردن.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️۲۰بهمن ماه سالروز تولد «ابراهیم پور داود» نخستین مترجم فارسی کتاب اَوستا، بنیانگذار مطالعات ایرانشناسی، رئیس انجمن ایرانشناسی و همچنین نخستین استاد ایرانشناسی، فرهنگ و زبانهای باستانی در ایران است.
ویدیو بالا مروری بر زندگانی اوست. او پدر ایرانشناسی نوین و بومی سازی این علم است.
🔥اگر پرسی ز کیش پورداوود،جوان پارسی ایران پرستد.🔥
🆔@conference_iranvich🔥
#پایان
✅ در قسمتی بالاتر و تقریبا" در بین فاصله لاشخورهای ایستاده موجود کوچکی که در مقابل شیی مانند پایه ستون و یا درخت کوچکی میباشد بحالت چمباتمه مشاهده میگردد. این موجود باسری بشکل غیر عادی ، چشمهای بیضی ، گردن کوتاه و کلفت و بدنی که با نوارهایی که از نقطه های طویل تشکیل شدهاند پوشیده شده نمایش داده شده است. دستها و پاهای این موجود با خطوط ساده نمایش داده شده و سطح آنها بدون هیچگونه نقشی ساده باقی مانده است . سطح پایه ، ستون و یا درخت کوچکی که در مقابل این موجود قرار گرفته بوسیله هلالهای قرار گرفته بر رویهم که شبیه به نقش فلس ماهی است پوشیده شده است. دو شاخه کوچک که سر آنها حلقوی است بنحو قرینه در دو طرف از میان درخت روئیدهاند. هویت این موجود کوچکی که در مقابل درخت یاستون کوچک قرار گرفته ممکن است بعلت شکل ظاهری بعنوان یک میمون یا یک نوزاد و جنین شناسائی و معرفی گردد. اگر چنانچه بعنوان یک نوزاد و یا جنین تشخیص داده شود، صحنه کاملی که بر روی جام نمایش داده شده شامل مدار و حلقه زندگانی است که از زمان تولد تا هنگام مرگ و سپس تولد مجدد ادامه مدار را نشان میدهد.
✅ در صورتیکه اگر این موجود بعنوان یک میمون تشخیص داده شود ارتباط صحنه نمایش داده شده بر روی جام را با اساطیر و افسانه های کهن اقوام هند و ایرانی و ادبیات آنها که در متون قدیمی مانند شاهنامه و یا کلیله و دمنه وجود دارد و احتمالا این صحنه نمایش داده شده بر روی جام در تحت تاثیر آنها ساخته شده است آشکار میسازد. در کتاب کلیله و دمنه پند و اندرز و نصایح به جوامع انسانی در خلال شرح زندگانی حیوانات در جنگل بصورت داستان آمده است. در این کتاب که برای اولین بار در دوران سلسله ساسانی در حدود قرون اولیه میلادی از دره رودسند و هندوستان قدیم به ایران وارد و معرفی گردید و بدون شک قبلا از اساطیر و داستانهای هند و ایرانی اقتباس و سرچشمه گرفته است میمون در زندگانی و محیط جنگل بعنوان یک حیوان هوشیار و عاقل معرفی گردیده و عموما به بقیه حیوانات پند و نصحیت میدهد.
✅ در صحنه نمایش داده شده بر روی جام زرین افسانه زندگانی مارلیک در صورتیکه موجود آخرین ردیف نقش را با توجه به شکل ظاهری آن میمون تصور نمائیم میتوان ملاحظه نمود که این حیوان در بالای جام و آخرین ردیف ظاهر شده و پند و اندرز حکیمانه این انتها و پایان زندگی است، چندان دل بدان مبندید یگونه ای مصور در خلال صحنه های داستان زندگانی بز کوهی به بهترین وجهی شرح و نمایش داده شده است . این جام زرین در زیر لبه با نقش تزئینی چهار ردیفه یافته زنجیری که دورادور ظرف ادامه دارد تزئین گردیده است. در نزدیک کف جام شبیه همین نواری که در لبه ظرف وجود دارد دور دور جام را احاطه نموده است . کف جام با تزئینات خاصی که با نقش کف جامهای دیگر مارلیک اختلاف دارد و بین نقوش کف جامهای مارلیک منحصر بفرد است زینت گردیده است. این نقش که نمایش حصیر بافته را میدهد در اطراف با نواری متشکل از جناغهای موازی بصورت دایره محصور گردیده است.
🆔@conference_iranvich🔥
#ردیف_سوم
✅سومین ردیف نقوش ظرف مرکب از نقش یک گراز وحشی است که شش بار دورادور بدنه ظرف همین نقش تکرار گردیده است. نمایش نقش گراز وحشی در این ردیف معرف بخطر انداختن زندگانی بز کوهی بوده و قسمت سوم داستان را در این ردیف تصویر نموده است . گراز وحشی که با نمایش نیشها و دندانهای بلند در جلوی فک نوع حیوان "کاملا مشخص شده است در حال راه رفتن بطرف جلو پنجوی که سر حیوان بطرف مقابل و کمی بطرف پائین قرار گرفته و حالت حمله را نشان میدهد نمایش داده شده است.
✅ موهای ضخیم و خش حیوان با ردیف نوار نقوش جناغی که سراسر بدن حیوان را پوشانیده است نمایش داده شده و موهای خشن تر در ناحیه پشت گردن و پیشانی بوسیله ردیف خطوط کوچک مستقیم موازی در حالت مایل قلمزنی گردیده اند. گوشهای حیوان بیضی شکل و نوک تیز بطرف عقب نمایش داده شده و چشمها با شکل ساده بیضی نوکدار ترسیم گردیدهاند. دندانهای درشت و برآمده جلو دهان، بینی و عضلات ورزیده پاهای عقب حیوان بوسیله خطوط ساده و فرورفته واضحی تاکید و تشدید شده اند.
🆔@conference_iranvich🔥
#ردیف_اول
✅این جام زرین که در حدود ۲۰ سانتیمتر ارتفاع و ۱۴ سانتیمتر قطر دهانه میباشد در آرامگاه شماره ۲ حفاری گردیده است. طلای بکار رفته در ساختمان این جام تا اندازه ای نرم بوده و خود جام دارای بدنه کاملا نازک و ظریفی میباشد. فلز لبه جام مانند بیشتر جامهای مارلیک تاب داده شده و در لبه بصورت نوار مفتولی درآمده و استحکام بیشتری را در این قسمت جام تولید نموده است. این جام بلند که دارای دیوارهای مستقیم میباشد در اثر فشار خاک یا عامل دیگری تا خورده و له شده و اطراف آن بیکدیگر نزدیک شده و شکل اصلی خود را از دست داده و ناقص شده است . بدنه جام با چهار ردیف نقش که به سبک برجسته با تزئینات ظریف و دقیق قلمزنی و کنده کاری ساخته شده اند تزئین گردیده است. در هر ردیف یک نقش یا صحنه اصلی چندبار در دورادور جام تکرار شده است . هر کدام از این ردیف ها یک قسمت از یک داستان کلی را تصویر نموده که مجموع آنها بر رویهم کلیه داستان را به نحو و سبک مصور شرح دادهاند. داستان از ردیف پائین شروع شده و ردیفهای بالائی هر یک بنوبت مکمل قسمت پائین تر بوده و در بالاترین ردیف به انتها میرسد.
✅ در پائین ترین ردیف و اولین صحنه یک بز کوهی مادر در حال شیر دادن به بچه جوانش که هنوز کاملا نوزاد بوده و شاخهای آن نروئیده است نمایش داده شده این صحنه که پنج بار در دور تا دور جام در این ردیف تکرار شده است اولین قسمت داستان را تصویر و تجلی داده است و در عین حال ابتدای زندگانی این بز کوهی جوان و داستان زندگانی او را نمایش میدهد موهای بدن بز کوهی ماده و نوزادش بوسیله نقش جناغهای موازی مرکب از خطوط نقطه چین نشان داده شده و ناحیه شانه و پاهای عقب و جلو صیقل و هموار باقیمانده و با خطوط ساده نمایش داده شده و عاری از هرگونه تزئین میباشند. گوشمها و زاویه های ناحیه شانه که عموما موهای بدن در این نواحی پیچش خاصی داشته و بهم تا اندازهای تابیده شدهاند بوسیله خطوط منحنی نیم دایرههای متحدالمرکز نمایش داده شدهاند. در بعضی از نمونه های تکرار شده در اطراف جام عضلات پاها و یا دستهای حیوان با خطوط ساده فرورفته نمایش داده شده و تاکید و تشدید گردیده اند.
🆔@conference_iranvich🔥
این انجمن جنبه تحقیقاتی دارد.
پیوند گروه
https://t.me/joinchat/EGqAwq0ardE2ZWE0
🔥به گروه تاریخی ایرانویچ بپیوندید🔥
📜🕯️🖋️جشن سده شاد باد
✅جشن فرخنده سده؛ یادمان غرور آفرین، سرمایه مینوی و از جشن های بزرگ و باستانی سرزمین ایران است که شعله های آن، سر به آسمان و درخشش بی مانندش، گرمی بخش دلها و روشنگر اندیشه های پر افتخار مردمان این کهن بوم و بر است.
✅همه ساله در شهرهای ایران زمین به روز مهر از ماه بهمن، آتش جشن سده را برای بزرگداشت این آفریده سودمند و نیک پروردگار یکتا و مهربان، در سردترین روزها میافروزیم.
✅جشن سده، جشن پیروزی روشنی و مهربانی و دانش بر تاریکی و بی مهری و نادانی بر همگان خجسته باد.
🆔@conference_iranvich🔥
1
📜🕯️🖋️نام سده
✅سده واژهای فارسی است. در فارسی میانه و فارسی باستان و اوستا به هر حال واژه #ست به معنی سد، عدد سد می باشد، چنانکه در فارسی نیز #سده به معنی سد سال در برابر قرن به کار میرود.
✅اما وجه تسمیه این جشن، یعنی جشن سده کدام است و چیست؟ یک رشته از تأویلات و انگیزه ها به همان عدد سد می رسد و مربوط است به موقعیت های فصلی. چنانکه گذشت، در دورانی، ایرانیان سال رابه دو فصل تقسیم می کردند. تابستان بزرگ - #همه که هفت ماه بود، از آغاز فروردین تا پایان مهر ماه، و زمستان بزرگ - #زينه که از اول آبان ماه شروع و به پایان اسفندماه می رسید و بعضی پنجه را نیز در این پنج ماه به شمار می آوردند که مجموعا یک سد و پنجاه روز میشد.
✅گویند چون سد روز از زمستان بزرگ سپری می شد، ایرانیان جشن سده را بر پا میکردند چون بر آن بودند که اوج و شدت سرما سپری شده و این پدیده نابسامانی و سکون که از کردار اهریمن است، توان و نیرویش رو به زوال و کاستی است. پس همگان در دشت و صحراگرد آمده و تلی بزرگ از خار و خس و خاشاک و هیزم فراهم آورده و با فرا رسیدن تاریکی شب می افروختند و معتقد بودند که این جلوه گاه و فروغ اهورایی، بازمانده های سرما را نابود می سازد.
✅چنانکه در نقل داستان هوشنگ و نسبت دادن جشن سده در روایت فردوسی به وی گذشت، تقارن بديع و گویایی در موازنہ مار سیاه که نشان مرگ و نیستی است و آتش و فروغ آن که از مظاهر اهورایی، یعنی سازندگی و دوام و بقای زندگی است ملاحظه می شود.
✅ خلف تبریزی در برهان قاطع چنین آورده: «هوشنگ با همراهان از پیدا شدن آتش خرم و شادان گردید و گفت: این نور خداست که دشمن ما را کشت» جشن سده را در دهمین روز از ماه بهمن برگزار می کردند به شب هنگام و در این وقت درست سد روز ( آبان آذر - دی و ده روز بهمن) از زمستان بزرگ میگذشت. به عقیده ایرانیان در این هنگام است که سرما در زمستان به اوج خود می رسد. چون از این پس هوا رو به اعتدال می رود.
✅ ایرانیان چنانکه گذشت برای مبارزه با این پدیده اهریمنی که به کشت و ورز و دام هایشان صدمه و زیان می رساند، در جشنی بزرگ، آتش راکه جلوه گاه و رمز و کنایت از اورمزد است می افروزند تا نیروهای اهریمنی ضعیف و نابود شوند. ابوریحان بیرونی نیز در آثارالباقیه به این که سرما در این شب به شدت خود می رسد گوید: «ایرانیان پس از آنکه کبس از ماههای ایشان برطرف شد، در این وقت منتظر بودند که سرما از ایشان برطرف شود و دوره آن به سر آید، زیر ایشان آغاز زمستان را از پنج روز که از آبان ماه بگذرد می شمردند و آخر زمستان ده روز که از بهمن ماه می گذشت میشد (= پنجه را در آغاز قرار می دادند . به همین جهت پنج روز اشارت به پنجه می باشد و خود آبان در ست سی روز ہود) و اهل کرج این شب را شب گزنه - می گویند. یعنی شبی که در آن گزیدن زیاد است و مقصودشان این است که سرما شخص را در این شب میگزد»
🆔@conference_iranvich🔥
به یاری اهورامزدا
در پرتو اندیشه پاک روانم را به سوی فردوس رهبری خواهم کرد
و با آگاهی از پاداشی که خدای هستی بخش دانا برای کارهای نیک مقرر کرده فرموده است کوشش خواهم کرد تا آنجا که مرا تاب و توان است مردم را بیاموزم
که به راستی گرایند و درستی پیشه کنند.
گاتهای پاک هات 28بند 4
#خوانش_بانو_شیرین
🆔@conference_iranvich🔥
#بهمن / #روز_بهمن/ #جشن_بهمنگان
✅(در اوستا «وهومن» یا «وهو مننگه»، به چم منش خوب یا نهاد نیک و گاه او «وهیشت من» به چم بهترین منش آمده و در پهلوی «وهمن» و در فارسی بهمن» شده است.) در گاهان، بهمن یکی از فروزه های مزدا اهوره و در اوستای نو یکی از امشاسپندان است که نماد اندیشه ی نیک و خرد و دانایی آفریدگار به شمار می آید. بهمن آدمی را از خرد و تدبیر بهره مند و او را به آفریدگار نزدیک می کند. اوست که زرتشت را هنگام زادن از دستبرد اهریمن و دیوان نگاهبانی می کند و روان زرتشت را در خواب به بارگاه اهورایی رهنمون می شود.در دیگر بخشهای اوستا، اهوره مزدا به دستیاری بهمن جهان را می آفریند و بهمن است که نیکو کاران و اشونان را به بهشت رهنمون می شود. درمان بخشی «هوم»، با خوشی «بهمن» همراه است.
✅ایزدان ماه و گوش و رام از همکاران و یاران امشاسپند بهمن و «اک من» یا «اک مننگه»، از كماله ی دیوان و دستیاران اهریمن، همستار اوست خویشکاری بهمن در جهان استومند، پرورش و نگاهداری همه ی جانوران سودمند است. خروس که سپیده دمان به بانگ خویش، مردمان را از خواب بر می انگیزد و به نیایش و کار و زندگی فرا می خواند و نیز جامه ی سپید و گل یاسمین ویژه ی امشاسپند بهمن است. دومین روز ماه و پازدهمین ماه سال را به نام این امشاسپند خوانده اند. از روز بهمن، نام دومین روز ماه است که به نام امشاسپند بهمن خوانده شده و نگاهبانی آن بدو سپرده شده است.
✅جشن بهمنگان، نام جشنی است که در بهمن روز از بهمن ماه دوم بهمن ماه برگزار می شود و ابوریحان بیرونی آن را «بهمنجنه» خوانده و درباره ی آن نوشته است: «بهمنجنه، بهمن روزی است از بهمن ماه و بدین روز بهمن سپید ریشه ای است سپیدرنگ مثل زردک که بهمنین یا بهمنان نیز خوانده می شود و در گذشته ریشه ی آن را به نام بهمن سرخ و بهمن سپید در داروها استفاده می کردند. واژه ی فرانسوی( Behen به همین چم است و از بهمن پارسی گرفته شده است.) به شیر
خالص پاک خورند و گویند حفظ آید مردم را و فرامشتی برود. و اما به خراسان مهمانی کنند بر دیگی که اندر او از هر دانه ی خوردنی (که) خورند، کنند و گوشت هر جانوری و حیوانی که حلالند و آنچه اندر آن وقت اندر آن بقعه یافته شود از تره و نبات. اسدی نیز درباره ی این جشن آورده است: «بهمنجنه رسم عجم است. چون دو روز از ماه بهمن گذشته بودی، بهمنجنه کردند و این عیدی بودی و طعام پختندی و بهمن سرخ و بهمن زرد بر سر کاسه ها برافشاندندی.»
🆔@conference_iranvich🔥
✅ شرکت ملی گاز:وارد شرایط بحرانی گاز شدهایم
🔹باید ۱۰۰ میلیون متر مکعب در روز کاهش مصرف داشته باشیم تا از این اوضاع خارج شویم
🔹مردم، روزانه ۶ ساعت یکی از بخاریها را خاموش کنند.
✅خاک بر سر بی عرضتون بی لیاقتهای ریشو،دومین ذخایر گاز دنیا رو داریم از پس تامین گاز خودتون هم بر نمیایید و مدام دم از زمستان سخت اروپا میزنید.
وقتی یک مشت کوتوله سیاسی و پخمه بر کشوری با این منابع و سرمایه حاکم میشه باید هم اوضاع مملکت همین باشه.
🆔@conference_iranvich🔥
سرنگونی ایران؟؟
پدر سوخته ی صیغه ای
هزاران سال ایران با وجود هزاران دشمن داخلی و خارجی سرنگون نشده، امثال تو فاحشه و اسماعیلیون ترحم انگیز و مهتدی جز بدبختی و ویرانی برای ایران و ایرانی هیچ منفعتی ندارید.
این وسط یه عده بی وطن بزدل ترس انتقاد و مخالفت با این زنا زاده ها رو دارن،باید مردم بفهمن که خط قرمز ما ایران است و بس نه این دگوری های ساعتی
🆔@conference_iranvich🔥
#بخش_دوم
✅جای سخن نیست که سقوط پادشاهی دست نشانده حیره با استقبال اعیان و موبدان ایران مواجه شد، آن یکی از سر کوچک شماری آن ،دولت و این یک بواسطه تنفر مذهبی ای که با آن داشت؛ اما وقایع مصیبت بار بعدی که میان عربان و ایرانیان روی نمود، آشکار کرد که برچیدن دودمان دست نشانده لخمی چه تدبیر خطایی بوده است نخستین زنگ خطر حاصل از این بی تدبیری واقعۀ ذوقار بود که در موضعی به این نام در نزدیکی کوفه کنونی روی داد. تاریخ وقوع این رویداد و در واقع ماهیت دقیق آن روشن نیست در برخی روایات تاریخ این واقعه سال ولادت محمد آمده است و برخی دیگر آن را مصادف آغاز بعثت محمد یا اندکی پس از غزوه بدر (۵_۶۲۳م)نقل کرده اند.
✅ اما پژوهشهای جدید با ارائه دلیل زمان این رویداد را میان سالهای ۶۰۹ و ۶۱۱ میلادی می.داند گمان اخیر مبتنی است بر تاریخ پایان پادشاهی نعمان که سال ۶۰۲ میلادی است و نیز این واقعیت که حکومت ایاس تنها تا سال ۶۱۱ میلادی دوام آورده بود. اعضای قبیله دستبردهایشان به مرزهای ایران فزونی گرفت برچیده شدن بساط حکومت لخمی در حیره بدان معنی بود که دیگر نه نیرویی بازدارنده وجود داشت و نه نفوذ متوفق محلی که قبایل عرب جانبش را نگه دارند قدرت آن را داشته باشد که در صورت دست اندازی آنها به مرزهای ایران که نامشخص اما فحوایی به عنوان حدود همسایگی پذیرفته شده بود، سرکوبشان کند.
✅ سخن از اینکه وجود قدرت لخمی مانع حمله تازیان به ایران و سقوط دولت ساسانی میگردید دعوی محال است؛ اما فقدان این دولت حایل هر اندازه ناتوان در گستاخی جنگجویان تازیان عرب - چنانکه خاطره جنگ ذوقار نشان داد - در دست اندازیهای اعراب به ایرانی سهمی داشته است بویژه که این دست اندازیها پس از پادشاهی کواد دوم در ایام پادشاهی شیرویه که دولت ساسانی بکلی گرفتار هرج و مرج و انحطاط گردیده بود آغاز شد؛ بدین معنی که ستیز بر سر دست یافتن به تاج و تخت در میان مدعیان پادشاهی و تغییر پی درپی زمامداران تیسفون مجال لشکر کشی طرح ریزی شده و مداوم برای مواجهه با این موج بالاگیرنده نمیداد.
📚#منبع_تاریخ_ایران_کمبریج
📚#جلد_چهارم_صفحه_یازده
🆔@conference_iranvich🔥
2
#توضیح_نقش_برجسته_گاو_بالدار
✅صحنه ای که قسمت زیرین جام را فراپوشانیده است موجود خیالی و افسانه ای دیگری را که #گاو_بالدار میباشد در حالت راه رفتن از طرف راست به طرف چپ نمایش داده و سه بار در دورادور ظرف این نقش تکرار گردیده است . در فاصله بین هر دو حیوان نقش درختی که در گلدانی کاشته شده قرار گرفته است . چشمها دماغ ، دهان و پوزه گاو بالدار بوسیله خطوط متمایز و مشخص ساده نشان داده شده اند . شاخ منحنی حیوان بر روی پیشانی قرار گرفته و بطرف جلو نمایش داده شده است. موهای سر، گوشهای جهت یافته بطرف بالا و گردن و بدن حیوان با ردیف خطوط نقطه چین موازی نمایش داده شده اند در صورتیکه قسمت یال حیوان با خطوط کوتاه که تا اندازه ای نامنظم تنظیم گردیده اند پوشیده شده و در پائین با یک نوار جناغهای موازی ناحیه یال از گردن حیوان متمایز گردیده است. بالهای قوی و بزرگ حیوان عینا بوسیله همان تزئینات و نقوشی که بال موجود خیالی یعنی سیمرغ یا شیردال را در قسمت بالای نقش نشان میداد نمایش داده شده اند و در اینجا از تکرار شرح جزئیات آن خودداری میگردد.
✅گلدان درخت کوچکی که مابین گاوهای بالدار قرار گرفته است دارای بدنهای کروی بوده و با هاشورهای متقاطع تزئین گردیده و دارای گردنی کوتاه و دهان گشاد و بازی میباشد ، درختی که در داخل گلدان قرار گرفته احتمالا درخت زربین را که درختی همیشه سبز بوده و در این نواحی بوفور دیده میشود نشان میدهد. بدنه اصلی درخت بصورت تیرک نیزه مانندی ساخته شده و برگهای قرینه که هر کدام از نوار جناغها پوشیده شده اند دورادور درخت روئیده شده اند. زمین پائین این قسمت نقش بوسیله دو نوار موازی مستقیم بر روی ردیفی از نیم دایره های متصل یکدیگر که هریک با نقش ستارههای ساده پوشیده شده اند نشان داده شده است.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️۱۲ - لیوان طلا مارلیک با دو ردیف نقش، ردیف بالا حیوان خیالی به نقش #سیمرغ ردیف پائین #گاو_بالدار در کف لیوان ترنج هندسی تزئینی وجود دارد.
✅این جام زرین که دارای ۱۶/۵ سانتیمتر ارتفاع و در اثر حوادث له و فشرده شده است در آرامگاه(شماره ۳۶ ) در ترانشه XVIII C حفاری گردیده است. این جام تقریبا " بلند ساخته شده و فلز لبه آن بمنظور تعبیه استحکام بیشتر تاب داده شده و بصورت مفتولی شکل درآمده است. جام دارای کف صاف بوده و از طلای بسیار نرمی ساخته شده و بهمین علت در اثر فشار خاک یا عوامل دیگری بکلی درهم فشرده و شکل اصلی آن مضطرب شده است.
✅نقوش بر روی بدنه جام به سبک برجسته بیرون آمده و با نقوش ظریف خطوط دقیق کنده کاری و حکاکی نمایش داده شده و بدنه جام از نظر صحنه بد و قسمت زیرین و زیرین تقسیم گردیده است. در قسمت بالای ظرف یک موجود خیالی که احتمالا #شیردال یا #سیمرغ را نمایش میدهد دورا دور ظرف سه مرتبه تکرار گردیده است.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️سپندارمذ روز زن و زمین شاد باد
✅ایرانیان باستان، زنان را کانون مهرورزی و باروری میدانستند ازینروی همواره آنان را مورد تکریم قرار میدادند.
✅بعد از ظهور زرتشت آموزههای دینی این آموزگار نه تنها جایگاه زن در جامعة ایرانی را کمرنگ نکرده بلکه تأکیدهای این دین بر یکسانی زن و مرد سبب شد تا قوانین حقوقی عادلانهتری برای زنان مدون گردد.در گاتها هر جا زرتشت از زن و مرد یاد میکند برای هر دو ارزش مساوی قایل میگردد.
✅به بیان ابوریحان بیرونی، اسفندارمذ ایزد موکل بر زمین و ایزد حامی و نگاهبان زنان شوهر دوست و پارسا و درستکار بوده، به همین مناسبت این روز، عید زنان به شمار می رفت. مردم به جهت گرامی داشت، به آنان هدیه داده و بخشش می کردند.این جشن ویژه زنان بوده و به مناسبت تجلیل و بزرگداشت شان بر پا میگشت.
✅در زمان بیرونی این رسم هنوز رواج داشته است، نه بر آنکه فقط از هدایا و دهش هایی برخوردار می شدند، بلکه زنان نوعی فرمانروایی می کردند و مردان باید که از آنان فرمان می بردند.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️قرار است نشستی در دانشگاه جورج تاون برای آینده ایران بین اپوزیسیون برگزار شود،جای تعجب است حضور شاهزاده و علی کریمی بین چهره های فمنیست،چپی،تجزیه طلب،جهان وطنی(بی وطنی)،البته برخی شنیده ها حاکی از این است که این یک اتلاف نیست و خود دانشگاه مستقلا حضرات رو دعوت کرده.به هر حال باید منتظر بود.این یعنی افتضاح و ابتذال در سیاست.
این قاب منهای شاهزاده رضا پهلوی، و علی کریمی ثابت میکند که ما برای جهان یک سرگرمی هستیم. در حساس ترین رویداد سیاسی ایران نظریه پردازان که امثال اسماعیلیون، علینژاد، عبادی، گلشیفته،نازنین بنیادی و مهتدی تروریست باشند باید قید آن انقلاب و تغییر را داد.
🆔@conference_iranvich🔥
#ردیف_چهارم
✅بالاترین و آخرین ردیف نقش که در عین حال آخرین قسمت داستان را نمایش میدهد شامل صحنه گویاتر و بزرگتری بوده و همین صحنه سه بار دورادور بدنه ظرف تکرار شده است. این صحنه در عین آخرین مرحله زندگانی این بز کوهی را نمایش داده است. در قسمت جلوی صحنه لاشه مرده بز کوهی که احتمالا در اثر حمله گراز و حتی کشته شده است بر روی زمین بدرازا نقش بسته و دو لاشخور بزرگ در حال خوردن
امعا و احشا و گوشت بدن حیوان هستند. چشمها، منقار و پنجه های لاشخورها بوسیله خطوط ساده و روش نمایش داده شده ند. پرهای ناحیه گردن و پاها بوسیله خطوط هلالی که بر روی یکدیگر قرار گرفته و شبیه به نقش فلس ماهی میباشد نشان داده شدهاند. بالیا بلند و بزرگ بوده و هر یک از چهار ردیف پرها تشکیل گردیدهاند که سه ردیف بالاتر دارای پرهای کوچکتر بوده و ردیف چهارم که در نوک بال قرار گرفته است پرهای طویل تری را در بر دارد.
✅ پرها در سه ردیف کوچکتر در کنار یکدیگر قرار گرفته و هر کدام با یک مثلث باریک با ساقهای طویل در مرکز که شبیه به تیرک نوک تیزی است به دو قسمت تقسیم شده و از اطراف آن پرکهای هر پر که با خطوط مستقیم گوناه موازی نشان داده شدهاند روئیدهاند و بر رویهم نقش جناغی را بوجود آورده اند. ردیف چهارم پرهای طویلتری داشته که نوک آنها "کاملا" تیز بوده و با نقش جناغهای موازی نمایش داده شده اند. لاشه بدن بز کوهی بر روی زمین بحالت دراز کشیده بر روی پشت نشان داده شده است و بدن بوسیله نوارهای خطوط نقطه چین موازی پوشیده شده است. در این هنگام بز کوهی دوران جوانی را پشت سر گذارده و سن او بوسیله شاخهای طویل و منحنی حیوان که دارای یازده گره میباشد او را در زمانیکه زندگانیش بوسیله گراز وحشی مورد خطر قرار گرفته و در اثر این حمله کشته شده است یازده ساله نشان میدهد.
✅در فاصله بین این ردیف نقش و ردیف پائین تر که ردیف گرازهای وحشی را نشان میدهد لاشخورهای دیگری در حال پرواز در فاصله دورتری نمایش داده شدهاند و بدن آنها بعلت آنکه در فاصله دورتر در پرواز میباشند بسیار کوچکتر از لاشخورهائیکه در فاصله نزدیک در کنار بز کوهی ایستاده اند نمایش داده شده است. این وضعیت دلیل بر آنست که هنرمند "کاملا از دقایق تنظیم صحنه آگاه بوده و نوعی پرسپکتیو و یا صحنه ای سه بعدی را در حالتی کاملا بدوی و اولیه نمایش داده است.
🆔@conference_iranvich🔥
#ردیف_دوم
✅ردیف بالاتر یا ردیف دوم نقش دومین صحنه داستان زندگانی این بز کوهی جوان را نمایش داده و تصویر مینماید. در اینجا بز کوهی جوان بر روی پاهای عقب بلند شده و بحالت ایستاده و یا در حال بالا رفتن از این درخت نمایش داده شده و از برگهای درخت تغذیه مینماید. در این مرحله بز کوهی جوان در ستین بزرگتر از صحنه قبلی که شاخهای او هنوز نروئیده بود نشان داده شده و شاخهای آن درآمده و بصورت مستقیم و نوک تیز با دو خط موازی با دو گره . بر روی شاخ که هریک معرف یک سال عمر بوده و بر رویهم بز کوهی جوان را در دو سالگی نشان میدهد مشاهده میگردد. بز کوهی جوان در وضع سرزندگی و جوانی و در حالت تحرک نمایش داده شده است . شاخهای او نوک تیز و مستقیم، گوشهای او مستقیم و برگشته در جهت عقب و متمایل به بالا و چشمانش بحالت بیضی نوک دار در طرفین ترسیم و قلمزنی گردیده است همانطور که در ردیف قبلی نیز نشان داده شده بود موهای بعضی از قسمتهای بدن حیوان با ردیف خطوط جناغهای موازی مرکب از نوار نقطه چین نمایش داده شده است. حیوان دارای دم بلند و طویلی بوده که در نزدیک بدن خم شده و از آنجا به بعد بطرف زمین بحالت عمودی سرازیر گردیده و انبوه موهای انتهای دم بوسیله قطر بیشتر و ضخیم تر در این قسمت نشان داده شده است.
✅درختی که بز کوهی از آن بالا رفته و در حال خوردن برگهای آن میباشد یک نوع درخت نخل تزئینی است که با بدنه نسبتا کلفتی نشان داده شده است بدنه درخت از سه قسمت اصلی تشکیل شده و هرچه یطرف بالاتر میرود نازکتر گردیده است. دو شاخه بلند و طویل از بالای هر قسمت اصلی در محلی که پوست بدنه درخت بصورت حلقوی تاب داده شده است روئیده شده اند . بر سر هر شاخه تزئینات حلقوی مشابهی مشاهده میگردد که احتمالا گلهای درخت را در این قسمتها معرفی مینماید . پوست کنده درخت با خطوط موازی عمودی مستقیم در هر قسمت تنه نمایش داده شده است شاخه های درخت هر کدام از چند قسمت تشکیل شده و هر قسمت در داخل با خطوط نقطه چین موازی تزئین گردیده اند. در بالای بدنه درخت دو گل برگ قرینه یکدیگر در هر طرف و به شاخه نوک تیز در وسط قرار گرفته اند . این گلها و شاخههای بالای درخت با نقوش موازی جناغها تزئین و پوشیده شده اند. قسمت پائین بدنه درخت نزدیک به زمین نیز با ردیف نقوش جناغهای موازی تزئین گردیده است . این صحنه که شامل گروه بزهای متقارن در دو طرف درخت تزئینی میباشد سه بار دورا دور بدنه جام تکرار شده است.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️جام طلای افسانه زندگی در حفاری های مارلیک، قسمتهای مختلف داستان در ردیفهای جداگانه دور تا دور جام نمایش داده شده است. در حاشیه جام نوار تزئینی و در کف جام نقش حصیرباف مشاهده میشود.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️جشن سده از دیدگاه روانشاد استاد ابراهیم پورداوود
🆔@conference_iranvich🔥
2
✅یکی از مشخصات و ویژگیهای جشن سده، تعاون و همکاری مردم است. این جشنی همگانی است چون گاهنبارها. در گذشته مرسوم بود که گرد آوری هیزم و خار و خاشاک برای جشن، فریضهای دینی است و کرداری که ثواب دارد. هر کس به اندازه توانایی اش هیزم و چوب گرد می آورد. بزرگان و امیران و امیرزادگان و ثروتمندان، کسانی را اجیر کرده و مزد میدادند تا به نیت آنان هيزم و خار بیابانی گرد آورند. چون نیروی مردمان گرد می آمد و این اشتراک مساعی برای ضعف و نابودی اهریمن ضروری بود. مانده های این عقیدت و اندیشه در کردار و عمل، هنوز در بسیاری از روستاها و شهرستانها و شهرهایی چون کرمان باقی است.
✅اما وجه تسمیه ای دیگر درباره انتساب این جشن به عدد سد هست که ابوریحان بیرونی از آن در کتاب التفهیم یاد کرده است: «و اما سبب نامش چنان است که از آن ( = جشن سده) تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب...» یعنی بیست روز از بهمن و سی روز اسفند ماه که پنجاه شبانه روز - و یک سده گاه است، پنجاه شب و پنجاه روز.
✅منوچهری دامغانی گوید
🔥و نیک بیامدست به پنجاه روز پیش
🔥جشن سده، طلایه نوروز و نوبهار
✅روایتی دیگر درباره وجه تسمیه، آن است که میگویند از این روز، یعنی روز سده یا دهم بهمن تا هنگام گرد آوری غله سد روز فاصله است. البته جز در نواحی گرم و معتدل، روز پنجاهم از نوروز یا فروردین، یعنی بیستم اردیبهشت، غله، و به ویژه جو را نمی توان به دست آورد ".
✅در برهان قاطع انگیزه انتساب جشن به سده، از آن آمده است که روزی هوشنگ با سد تن از همراهان به طرف کوهی رفت، که ناگهان ماری بر وی ظاهر شد، و از آن پس روایت شاهنامه را آورده است.به هر حال یک رشته از انگیزه هایی که جهت تعلیل وجه انتساب جشن سده آورده اند، مواردی است که نقل شد. بی گمان علت اصلی پیدایش جشن سده پدید آمدن و کشف آتش است.
✅و دیگر مژده و بشارتی جهت پایان زمستان که توجه به احترام و تقدس آتش، با مراسمی کنایت آمیز، و شادی و پایکوبی برگزار می شده است. اما مطابق معمول، ایرانیان این جشن را نیز چون سایر جشنها و رویدادها و حوادث، به مردان بزرگ تاریخی و داستانی خود نسبت داده اند و علت هایی نیز در این باره یاد کرده و باقی گذاشته اند.
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️هوشنگ بنیانگذار جشن سده
✅چنانکه اشاره شد، از جمله بزرگترین جشن های آتش در ایران باستان که تداوم داشته و تا به امروز ادامه دارد، جشن سده است، یعنی جشنی که به یادگار پیدایی آتش برگزار می شود.
فردوسی شرح آن را در ضمن احوال هوشنگ آورده است. هم چنین گذشت که در این استوره پر معنی، دو عامل اساسی و متضاد، جهتي فکري ایرانیان را به روشنی تصویر کرده است. مار سیاه که مظهر مرگ و نیستی و جلوه گاه اهریمن است پدید می آید - اما بلافاصله فروغ ایزدی به جلوۂ آتش و روشنایی در آمده و مار می گریزد.اشارت فردوسی به این نکته که مار بر اثر پرتاب سنگ کشته نشده و می گریزد، بسیار پر معنی است، چون اهریمن برابر با همه روایات داستانی و اساطیری، و قالب فکری ایرانیان، هنگام تباهی و نابودی مطلقش در پایان جهانست.
✅باری، داستانی که فردوسی آورده چنین است که هوشنگ شاه پیشدادی روزی به هنگام کار که با گروهی همراه بوده، مار سیاه بزرگی بر سر راه می بیند. سنگی با شدت به سویش پرتاب می کند. بر اثر اصابت سنگ بر سنگ، جرقه می جهد و خار و خاشاک اطراف آن به آتش کشیده می شود. مار می گریزد و شاه و همراهان به گرد آتش به جشن و سرور تا شب هنگام پرداخته و نمی گذارند آتش هیچگاه خاموش شود. از آنگاه، آن جشن را سده نام نهاده و هر ساله ، پاس حرمت آتش و یادگار آن، بر پایش می کنند، و آن را پدیده و هدیه اورمزدی دانسته و قبله گاه خود قرار میدهند.
🆔@conference_iranvich🔥
به عنوان یک شهروند عادی ایرانی،
برای گذار از این ظلمت و خفقان، برای ایرانی آباد و آزاد، برای ایرانی قدرتمند برای ایرانی پر از شادی و نشاط،برای ایرانی سکولار،به شاهزاده رضا پهلوی وکالت میدهم.
#پاینده_ایران
🆔@conference_iranvich🔥
🔥ای آتش تا تو در این خانمان فروزان باشی تا تو هماره در این خانمان فروزان باشی.
تا تو در این خانمان روشن باشی
به روزگارانی دیر پای تا به هنگام رستاخیز توانا و همچنان در هنگامه رستاخیز
توانا و نیک
🔥ای آذر آهوره مزدا !
زود مرا گشایش بخش
زود مرا پناه بخش
زود مرا زندگی پر گشایش و پناه بخش!
زود مرا زندگی دراز، دانایی ،اشویی ،زبان شیوا روان هوشیار و پس آنگاه خرد فراوان فراگیر نابود نشدنی بخش ...
پس آنگاه مرا دلیری مردانه، همیشه بر پای ایستاده، بی خواب و در آرامگاه [نیز]بیدار بخش
🔥مرا فرزندانی رسا و کاردان دین گستر کشور [ پرور] و انجمن آرا، با هم بالنده، نیک اندیش و از تنگنا رهاننده بخش که خانمان و روستا و شهر و کشور و نام و آوازه کشور را افزایش بخشد.
#خوانش_بانو_شیرین
🆔@conference_iranvich🔥
✅طی تفحص در منطقه چیلات پیکر دو شهید پیدا شد یکی از آنها دیگری را که مجروح بوده به آغوش کشیده بود. شماره پلاکشان ۵۵۵ و ۵۵۶ بود. معمولا کسانی که آشنا بودند با هم پلاک میگرفتند. با وارد کردن شماره ها در سیستم مشخص شد پیکر فرد نشسته متعلق به شهید سید ابراهیم اسماعیل زاده و پیکر درازکش متعلق به فرزند ایشان، شهید سید حسین اسماعیل زاده از اهالی روستای باقر تنگه بابلسر میباشد
به پاس هر وجب خاكی از اين ملک
چه بسيار است، آن سرها كه رفته...
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️ 11دی زادروز سید محمدحسین بهجت تبریزی ملقب به #شهریار
✅شهریار در تبریز زاده شد و دورۀ تحصیلاتش را در زادگاه خود و سپس تهران (مدرسۀ دارالفنون) سپری کرد. او کارمند بانک کشاورزی و استاد افتخاری دانشکدۀ ادبیات تبریز بود.
شهریار از بزرگترین غزلسرایان دورۀ خود به شمار میآمد که در سرودن انواع دیگر شعر فارسی، مانند قصیده، مثنوی، قطعه، رباعی، دوبیتی و شعر نیمایی نیز مهارت داشت.
از آثار شعری این شاعر نامدار آذربایجانی میتوان به روح پروانه، صدای خدا، حالا چرا، حیدربابایه سلام و دیوان اشعار اشاره کرد.
✅ایراندوستیِ شهریار در سرودههایش، همچون سرودهٔ تختِ جمشید یا در ستایشِ فردوسی، بازتابی گسترده دارد.شهریار که خود از آذربایجان بود و بدان بوم مهری بسیارداشت،آذربایجاندوستیاش بر پایهٔ ایراندوستیاش بود. از همین رو بود که گفت:
🔥ترکی ما بس عزیز است و زبانِ مادری
🔥لیک اگر «ایران» نگوید، لال باد از وی زبان
🔥مرد آن باشد که حق گوید،چو باطل رخنه کرد
🔥هم بایستد بر سرِ پیمانِ حق تا پایِ جان
✅شهریار در جایی دیگر نیز پیش از خواندنِ غزلِ «پر میزند مرغِ دلم با یادِ آذربایجان» میگوید: «کانونِ زبانِ پهلوی آذربایجان بوده، مرکزِ ایران آذربایجان بوده، دروازهٔ شرق، دروازهٔ غرب، همه، آذربایجان بودهاست.
✅استاد شهریار خطاب به آذربایجان و آذربایجانیان....
✅تو همایون مهدِ زردشتی و فرزندانِ تو پورِ ایراناند و پاکآیین نژادِ آریان
✅اختلافِ لهجه ملیت نزاید بهر کس
ملتی با یک زبان کمتر به یاد آرد زمان
✅گر بدین منطق تو را گفتند ایرانی نهای صبح را خوانند شام و آسمان را ریسمان
✅مادرِ ایران ندارد همچو تو فرزندی دلیر روزِ سختی چشمِ امید از تو دارد همچنان
✅بیکس از ایران به حرفِ ناکسان از ره مرو
جان به قربانِ تو ای جانانه آذربایجان!
🆔@conference_iranvich🔥
📜🕯️🖋️اثرات برچیدن دودمان لخمی حیره به دست شاهنشاه خسرو پرویز
#بخش_اول
✅در حیره، در ساحل راست یا چپ فرات دودمان منذر عرب لخمی مسکن داشتند که عموماً خراجگزار دولت ساسانی بشمار میآمدند چنانکه رقبای ،آنان یعنی غسانیان بیابان شمال سوریه دست نشاندگان دولت بیزانس بودند لخمیان بارها ایرانیان را در کشمکشهایشان با بیزانس یاری داده بودند اما با وجود ،این از برخی جهات نفوذ آنها میتوانست مایه آزار دولت ساسانی گردد؛ مثلا در یک مورد عمروبن عدی پادشاه حیره به دفاع از مانی گرایی برخاست، اما با اینهمه سرانجام حیره پناهگاه مسیحیان گردید کواد قباد اول (۵۳۱ - ٤٨٨ م) با حارث بن عمرو بن المقصور الکندی که منذر سوم را از تخت شاهی حیره بزیر کشیده بود قرار گذاشت که وی بخشی از درآمد حیره را بردارد مشروط بر آنکه از دست اندازیهای قبايل بكر بن وائل و تغلب به سرحدات ایران جلوگیری کند.در پادشاهی خسرو ،اول معروف به انوشیروان (۷۹-۵۳۱ م) قبایل بکر به لخمیان پیوستند، و زیر علم منذر سوم با امرای غسانی به نبرد پرداختند.
✅ بنابر روایت عرب، هنگامی که خسرو دوم، پرویز (۶۲۸ - ۵۹۱م) از پیش بهرام چوبین می،گریخت به نعمان ابو قابوس نعمان سوم پادشاه حیره پناه برد اما چون تاج و تخت خود را باز گرفت، به تلافی مساعدت ابو قابوس، وی را بزیر پای پیل ،افکند و بساط دودمان او را از حیره برچید. دولت حیره به ایاس از قبیله طی داده شد و ناظری ایرانی به نظارت وی گماردند و حیره در معنی بخشی از قلمرو ایران گردید این بود سرانجام قدرت ،لخمیان انگیزه این تدبیر از سوی خسرو دوم روشن نیست جای تردید است که خودداری نعمان از دادن اسب به شاهنشاه به هنگامی که وی رو در گریز داشت یا سر باز زدنش از دادن دختر به نکاح یکی از خویشاوندان شاه برای فرو گرفتن نعمان که آیین نصاری اختیار کرده بود انگیزه کافی به خسرو داده باشد. يحتمل گرایش او به مذهب نسطوری که پیروان آن توطئه ای علیه شاه طرح ریخته بودند، خسرو را بر او خشمگین کرده بود بویژه که شاه برای شکوهیدن از نفوذ مسیحیان در دربار خود دلیل کافی داشته است. منابع نام ناظر ایرانی را نخوره غان ضبط کرده اند که احتمالا صورتی از لقب اوست.
🆔@conference_iranvich🔥